نام پژوهشگر: محمدرضا باطنی
محمدرضا باطنی شمس الدین میردامادی
در این پژوهش استفاده از پوششهای ترکیبات بین فلزی تیتانیوم - مس به منظور بهبود مقاومت به اسیداسیون و رفتار تریبولوژیکی مس مورد بررسی قرار گرفته است. جهت تشکیل ترکیبات بین فلزی تیتانیوم - مس از روش پودر فشرده، در کوره ای با اتمسفر کنترل شده گاز آرگون و دمای 800 درجه سانتی گراد استفاده شد. زمان بهینه نفوذ براساس ضخامت پوشش، سختی و شیب تغییرات سختی انتخاب شد.ساختار میکروسکوپی و فازهای تشکیل شده در سطح، با استفاده از روشهای متالوگرافی، سختی سنجی، پراش پرتوهای ایکس، میکروآنالیز (eds) و آنالیز پرتوهای الکترونی (epma) مورد شناسایی قرار گرفتند. به منظور بررسی مقاومت به اکسیداسیون این پوششها از روش وزن سنجی حرارتی و درجه حرارت های 700 و 800 درجه سانتیگراد استفاده شد. نمونه های تحت بررسی سپس توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج آزمایشهای اکسیداسیون نشاندهنده افزایش مقاومت به اکسیداسیون در 700درجه سانتی گراد است. به منظور بررسی اثر بار اعمالی و مسافت لغزش بر روی خواص تریبولوژیکی این پوششها، آزمایشهای سایش خشک با استفاده از دستگاه سایش پین بر روی دیسک انجام گرفت. در حین انجام این آزمایشها تغییرات ضریب اصطکاک بطور پیوسته اندازه گیری شد. جهت تعیین مکانیزمهای سایش، سطوح و خرده های سایش توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته های آزمایش نشاندهنده آنستکه در سطح نمونه های مسی پوشش داده شده، ترکیبات بین فلزی تیتانیوم - مس تشکیل میگردد که عمدتا شامل ticu و ti2cu میباشند. نتایج آزمایشهای سایش نشاندهنده آنستکه این پوششها توانسته است به مقدار زیادی رفتار تریبولوژیکی مس را بهبود بخشد.
عباس اردیبهشت محمدرضا باطنی
این رساله پژوهشی است در باره برخی از فعل های فارسی براساس نظریه مولفه های معنایی . این دیدگاه متعلق به چیف می باشد. نظریه چیف جمله را مجموعه ای از واحدها می داند که بر گرد واحد "اسنادی" جمع شده اند. واحدهای اسنادی را "فعل" و واحدهای اسمی را "اسم" می نامند. اسم و فعل واحدهای معنایی هستند نه واحدهای روساختی . فعل شامل حالتها و رویدادها و اسم شامل اشیاء فیزیکی و انتزاعی است . فعل هسته مرکزی جمله است و برای بررسی ساخت معنایی جمله می توان از ساخت معنایی فعل شروع کرد. در این نظریه زبانی چهار نوع واحد معنایی اصلی وجود دارد که عبارتند از: واحدهای گزینشی، واحدهای واژگانی، واحدهای اشتقاقی و واحدهای صرفی . واحدها در ساخت معنایی یک واحد زبانی به ترتیب یاد شده وارد می شوند. واحدهای گزینشی : آندسته از واحدهای معنایی هستند که در گزینش سایر واحدهای معنایی فعل و همچنین در گزینش اسمهایی که به همراه فعل می آیند نقش اساسی دارند. این واحدها عبارتند از: حالت ، فرآیند، عمل و فرآیند - عمل . واحدهای واژگانی : یک فعل می تواند واحدهای معنایی گوناگون و مرتبط بهم داشته باشد. مثلا" فعل "دیدن" دارای دو واحد گزینشی فرآیند و تجربی است . این ارتباط نشان دهنده سلسله مراتبی است که هر عضو آن نسبت به عضو بالاتر دارای شمول کمتری است و آخرین عضو آن یعنی "دیدن" شامل واحد دیگری جز خودش نمی شود. این واحدها را واحد واژگانی می نامیم . واحدهای اشتقاقی : به آن دسته از واحدهای معنایی در فعل می گوییم که موجب می شوند واحد گزینشی اصلی یک فعل به واحد گزینشی دیگری تبدیل شوند. مثلا اگر یک فعل حالتی به یک فعل فرآیندی تبدیل شود می گوئیم این فعل فرآیندی از آن فعل حالتی مشتق شده است . عامل این تبدیل واحد اشتقاقی نام دارد. مثلا با افزودن فعل کمکی "کردن" به فعل حالتی "زرد" فعل فرآیند - عمل "زردکردن" بدست می آید. مهمترین واحدهای اشتقاقی فعل های فارسی عبارتند از فرآیندساز، حالت ساز، سببی ساز، خنثی گر، فرآیند زدا و اشتقاقهایی که از بن اسمی بوجود می آیند. واحدهای صرفی : آندسته از واحدهای معنایی که پس از مشخص شدن واحد واژگانی بکار گرفته می شوند واحدهای صرفی نامیده می شوند. واحدهای صرفی اکثرا دارای نمود روساختی هستند. مهمترین واحدهای صرفی فعل های فارسی عبارتند از: همواره ای، پرداخته، استمراری و گذشته . علاوه بر واحدهای صرفی مذکور واحدهای صرفی دیگری نیز در زبان فارسی وجود دارند که در رابطه با فعل "باید" مطرح می کند که عبارت از: احتمال، شایستگی و اجبار می باشند.
معصومه امیرزاده حجازی محمدرضا باطنی
موضوع رساله حاضر زبان آموزی به کودکان کر و لال می باشد. کلیه مطالب این رساله براساس روش تعلیم زبان در آموزشگاه کر و لالهای شماره (1) باغچه بان تهیه شده است . مطالعات و تجربیات فراوان دانشمندان موجب شده است تا تعلیم و تربیت کر و لالها امری بدیهی و امکان پذیر گردد. روشهای مختلف تعلیم و تربیت این گروه که هر یک شالوده مکتب جداگانه ای است عبارتند از: روش علائم و اشارات ، روش هجی کردن حروف الفبا، روش شفاهی و روش آمیخته . روش شفاهی بهترین روش شناخته شده در زبان آموزی ناشنوایان است . حل معمای زبان و یادگیری آن برای طفل ناشنوا بوسیله دو حس بینایی و لامسه امکان پذیر می گردد. مبحث زبان آموزی به کودکان کر و لال شامل : 1) تعلیم لب خوانی . 2) تعلیم و اصلاح تلفظ (تعلیم حروف کلمه). 3) زبان مصور. 4) کلید زبان (تعلیم جمله و دستورزبان) می باشد. در زبان مصور اجزاء جمله یعنی کلمات (اسامی ذات ، ضمایر و افعال) را رسم می کنند و اسامی خاص ، حروف اضافه و ادات را می نویسند. برای اینکه شاگردان بیشتر متوجه موقعیت دستوری کلمات بشوند و از اول به ترتیب صحیح آن عادت کنند، اجزاء جمله را در ستونهایی که فاعل یا نهاد، مفعول، فعل، قید زمان و قید مکان هستند، می نویسند. به این ستون بندی کلید زبان می گویند. تنها دانستن لغات و یا کشیدن شکل یک کلمه برای بیان فکر کافی نیست و طفل باید بتواند این کلمات یا تصاویر را در قالب جمله تنظیم کند. تنظیم صحیح لغات در قالبت جمله برای کودکی که هرگر جمله ای نشنیده و منظور خود را با علائم و اشاراتی که تابع هیچ قانونی نیستند بیان کرده، البته کاری دشوار است و شاگرد برای کسب مهارت در این فن احتیاج به تمرکز قوای فکری و راهنمایی آموزگار دارد. به همین جهت مراحل گسترش زبان بترتیب لزوم و سهولت یادگیری به کلیدهای متعددی تقسیم شده که بتدریج مراحل گوناگونی از دوره آمادگی تا پایان دوران دبیرستان آموزش داده می شود. در دوران آمادگی فعل، فاعل و مفعول بصورت کلید فوق آموزش داده می شود و "که" و "چه را" تفکیک می گردد. سایر نکات دستوری در قالب کلیدهای دیگر با توجه به این کلید آموزش داده می شود.
زهره اینانلو محمدرضا باطنی
آنچه در این رساله مورد نظر است بررسی تغییرات واژ - واجی تکواژها و واژه های فارسی محاوره ای تهران است . این بررسی به منظور دستیابی به قواعد صریح حاکم براین تغییرات انجام گرفته است . شیوه پژوهش بدین طریق بوده است که نگارنده ابتدا، نوار مکالمه دو ساعته ای از مکالمات روزمره افراد یک خانواده را بدون اطلاع افراد آن خانواده تهیه و سپس آن را آوانویسی و واج نویسی نموده و از طریق مقایسه تغییرات موجود در فارسی محاوره ای نسبت به گونه رسمی آن به توصیف و توجیه تغییرات پرداخته است . نتیجه آنکه در این محاوره واحدهای آوایی بر اثر همنشینی در ترکیب دستخوش تغییراتی می گردند، این نوع تغییرات را فرآیندهای آوایی گویند. مهمترین فرآیندهای آوایی این پیکره عبارت از حذف ، جانشینی، قلب و اضافه بوده اند.
علی ثقفی محمدرضا باطنی
رساله حاضر تعدادی از افعال انگلیسی را همراه معادل فارسی شان جمع آوری نموده است . این معادل ها به فارسی آوانویسی شده و برای هر مدخل زمان حال، زمان گذشته، یک جمله به فارسی استاندارد و یک جمله به فارسی محاوره ای و نیز یک جمله به انگلیسی استاندارد به دست داده شده است .
مهین جوکار محمدرضا باطنی
رساله حاضر ترجمه دو مقاله از میلر و چامسکی در باره روانشناسی زبان می باشد. در این پژوهش با دیدی انتقادی مطالعات رفتارگرایان در باره رفتار زبانی مورد بررسی قرار گرفته است . در مقاله اول با عنوان "مقدماتی در باره روانشناسی زبان" اثر جرج میلر اولا زبان به عنوان پدیده ای مجرد و انتزاعی برای استدلالات منطقی هر فرد منظور گردیده و ثانیا دو لفظ از لحاظ خصوصیت فیزیکی یکسان تصور شده اند. نتایجی که بطور ضمنی برای این تحقیق گرفته شده است عبارتند از: 1) نه تمام جنبه های فیزیکی گفتار برای ارتباط صوتی دارای معنی است و نه همه خصوصیات معنی دار گفتار دارای نشانه فیزیکی است . 2) معنی یک گفته نباید با دلالت آن اشتباه شود. 3) معنی یک کلام مجموعه ای از معانی کلمات ترکیب شده در آن کلام نیست . 4) ساختمان نحوی جمله گروههایی را تحت قواعد خاصی ایجاد می کند که موجب تاثیر متقابل معانی کلمات جمله در یکدیگر می شوند. 5) هیچ حد و حصری برای جملات و یا معانی آنها وجود ندارد. 6) توصیف یک زبان و توصیف بکاربرنده زبان باید متفاوت باشد. 7) همانطور که لنبرگ اشاره کرده است استعداد و توانایی در اکتساب و استعمال زبان بوسیله انسان به هوش یا مغز خاصی بستگی ندارد بلکه فقط به وجود انسان بستگی دارد. در مقاله دوم با عنوان "تجدیدنظر در باره رفتار زبانی اسکینر" چامسکی چنین اظهار می دارد: برای اولین بار است که در کتاب "رفتار زبانی" اسکینر به حد مقابل ملاحظه ای در باره تلقین جنبه های اصلی رفتار زبانی در چهارچوب مطالعات رفتار کوشش به عمل آمده است . اسکینر در این کتاب توجه خود را به مطالعه رفتار حیوان معطوف می سازد. در این کتاب تجزیه و تحلیل عملی به عنوان وظیفه و نقشی از رفتار زبانی بروز می کند. بطور کلی هدف کتاب آماده کردن راهی برای پیشگویی و تحت نظارت درآوردن رفتار زبانی و زیر نفوذ درآوردن محیط فیزیکی گوینده است . او از روی اطمینان اظهارات خود را تکرار می کند تا ثابت کرده باشد که سهم گوینده زبان کاملا جزئی و ناچیز است . گرچه این کتاب هیچ نشانه صحیحی برای کار تجربی به دست نمی دهد، ولی بطور کلی می تواند فقط از لحاظ چهارچوب کلی گفته های اسکینر که برای تشریح رفتار توسعه داده است مفهوم گردد. توضیح تجدید نظر زمینه تجربی، مفاهیم و تصورات اساسی انگیزه، واکنش و تقویت و بالاخره شرح دستگاه توصیفی جدید برای شرح رفتار زبانی از بخش های مطروحه در این کتاب هستند. در این پژوهش کیفیت اصلی ادعای اسکینر که نتایج حاصله از آزمایشگاه می باشد و به عنوان ماخذی برای حدسیات و قرینه سازی در باره رفتار انسانی به کار می رود مورد رسیدگی قرار گرفته است .
هدایت الله خواب نما محمدرضا باطنی
رساله حاضر ترجمه کتاب "بحثی انتقادی در باره نظریات جدید زبانشناسی" است . این کتاب شامل 4 مقاله از چهار نویسنده است که به ترتیب عبارتند از: 1) "گزارش جاری در زبانشناسی" از چامسکی . در این مقاله وی پس از مروری بر دو نظریه دستورزبان فلسفی و دستورزبان توصیفی آنها را دو سنت عمده در نظریه زبانشناسی نو می شناسد و انتظار دارد که این دو سنت در عمل با هم ترکیب شده تا زمینه معنوی دستورزبان جهانی فراهم شود. در مقاله دیگری با عنوان "زبانهای بشر" که اثر جرج استینر می باشد وی پس از مروری بر دستور تاویلی چامسکی نظر انتقادی هاکت را پیرامون دستور چامسکی ارائه کرده و از زبان وی چنین ادامه می دهد که تصویر چامسکی از زبان یک امر فوق انتزاعی محال است . این تصویر نه از گفتار واقعی انسان بلکه از مکررات بیهوده منطق صوری الگوبرداری شده است . هاکت استدلال می کند که هیچ گواه اصیلی برای چیزهایی مانند ساختمان عمقی [ژرفساخت ] که چامسکی آنرا مسلم فرض می کند وجود ندارد. برعکس شواهد زیادی وجود دارد که زبانهای گوناگون روی زمین به روشهای گوناگون بکار برده می شوند. در بخش سوم مقاله ای با عنوان "وضع هنر" اثر هاکت بوسیله پالمر نقادی شده است . در این مقاله پالمر، هاکت را به این امر متهم می کند که وی فرق میان شایستگی و اجرا [توانش و کنش ] را نمی داند. در جایی دیگر از این مقاله چنین ادامه می دهد که هاکت به تفصیل به قابلیت جدایی معنی شناسی و دستورزبان می پردازد که به عنوان یکی از خطاهای مربوط به سال 1940 که اکنون بوسیله چامسکی تکرار می شود مورد توجه قرار گرفته است . بطور کلی هاکت در تصورات اساسی اش کاملا در اشتباه است . پایان بخش این رساله، ترجمه مقاله ای از هیل است . مندرجات این مقاله حاکی از تغییرات عظیم در علائق و نقطه نظرهایی است که طی 15 سال گذشته در میان زبانشناسان پیدا شده است .
اختر درگاهی محمدرضا باطنی
این پژوهش پس از مروری بر ساختمان کل گویش آمل، عنصر فعل را بررسی نموده است . در گویش آمل فعل از چهار عنصر ترکیب می شود که به ترتیب عبارت از ریشه، پیشوند، پسوند و عامل ربطی هستند. وجود ریشه در فعل اجباری و بقیه اختیاری هستند. چنانچه فعل دارای پسوند نباشد عامل ربطی نیز نخواهد داشت . هر دستگاه فعلی از یکی از انواع این عضوها در ساختمان خود استفاده می کند. به عبارت دیگر هیچ فعلی وجود ندارد که گاهی از عضو یک و گاهی از عضو دیگری پست خود را پر نماید. نکته دیگر آنکه اگر یکی از بدل های اعضای دستگاه پیشوند در مصدر فعلی باشد در فعل واژه نیز از همان نوع بدل قرار خواهد گرفت . این بررسی با مقایسه عناصر ترکیبی فعل واژه گویش آمل با فارسی استاندارد و صرف برخی افعال به پایان می رسد.
کلارا سهراب محمدرضا باطنی
رساله حاضر ترجمه نیمی از کتاب "concise hand-book of linguistics" نوشته d.steible است که حاوی شرح و تفسیر اصطلاحات فنی زبانشناسی و دستورزبان انگلیسی می باشد. در این رساله از اصطلاحات وضع شده توسط اساتید محترم گروه زبانشناسی مخصوصا آقای دکتر باطنی بهره فراوان برده شده است .
اکرم شیرزاده فرشچی محمدرضا باطنی
این رساله افعال زبان فارسی را از نظر معنایی، بررسی نموده است . بدین منظور تقریبا هزار فعل فارسی از روزنامه اطلاعات 19ˆ7ˆ50 تا 26ˆ7ˆ50، مجلات و نوشته های مختلف استخراج و براساس معیارهایی از قبیل بسیط یا مرکب بودن، لازم یا متعدی بودن و امکان سببی شدن بررسی شده و معادل سببی هر یک از نظر معنایی و معادل متضاد و گونه مصدری هر یک از آنها در صورت داشتن چنین معادلهایی بدست داده شده است . نتایج این بررسی نشان داد که افعال ترکیبی سازنده فعل های مرکب از تعداد محدودی تشکیل یافته و به ترتیب فراوانی بسامد عبارتند از: کردن، نمودن، شدن، بودن، دادن، یافتن، گرفتن، آمدن، گشتن، ساختن، آوردن، بردن و خوردن . از این بررسی چنین برمی آید که در زبان فارسی کنونی تعداد افعال بسیط رو به کاهش و یا لااقل محدود و ثابت است ، در حالیکه روزبروز بر اثر واردشدن واژه های بیگانه به شمار افعال مرکب افزوده می شود.
رضا صایب محمدرضا باطنی
رساله حاضر ترجمه پنج فصل اول از کتاب "زبان و زبانشناسی" اثر رابرت هال می باشد. در این کتاب از یکسو سفسطه گری عقاید عامیانه و تعلیمات جزمی مدرسه که سد راه و مانع فهم درست ما از زبان هستند درهم شکسته و از طرف دیگر به جای آنها تصوری دقیق تر و با اساس تر از حقایق زبان و اینکه از چه راه ما به این حقایق دست می بابیم، بنیاد می شود. بنابراین روش اصلی بی شباهت به روش درمانی "ضربه" (shock) که روان پزشکان اغلب به کار می برند نیست .
نسرین طباطبایی محمدرضا باطنی
بررسی نظریه برنشتاین موضوع پژوهش حاضر است . برنشتاین برای اولین بار این نظریه را مطرح ساخت که در شرایط یکسان و با بهره هوشی مساوی افراد طبقات بالاتر جامعه از نظر کنش زبانی بر افراد طبقات پائین تر برتری دارند. وی گونه گفتاری طبقه متوسط را "کد گسترده" و گونه گفتار طبقه پائین را "کد محدود" می خواند. ملاک هایی از قبیل امکان پیش بینی و میزان عام بودن مفاهیم و نیز حدود عمومیت الگوهای گفتاری دو کد برای تشخیص کد گسترده از کد محدود وجود دارد. در مورد کد گسترده چون انتخاب از حوزه وسیعی از امکانات صورت می گیرد احتمال پیش بینی عناصر سازنده آن کمتر است و بکار برندگان این کد از نظر ذهنی در جهت نمادگری، مفاهیم به نحوی صریح و روشن از طریق سازه های کلامی سوق داده می شوند. در صورتیکه در مورد کد محدود به علت امکانات کمتر و محدودتر امکان پیش بینی عناصر سازنده آن افزایش یافته و بکار برندگان این کد بخشی از مفاهیم را از طریق سازه های فراکلامی نظیر حرکات و حالات و آهنگ جمله و غیره القا می کنند. کد گسترده برخلاف کد محدود از نظر مفهوم عام ولی از نظر الگوهای گفتاری خاص می باشد. برنشتاین تاثیر فرآیند اجتماعی شدن را بر فراگیری و تثبیت کدها تنها در چهارچوب خانواده مورد بررسی قرار می دهد. اجتماعی شدن کودک در خانواده در درون مجموعه ای از بافتهای متقابل مرتبط صورت می گیرد. برنشتاین از نظر تحلیلی چهار بافت امری، آموزشی، نوآوری و بین شخصی را مورد بررسی قرار می دهد. برنشتاین از نظر تحلیلی چهار بافت امری، آموزشی، نوآوری و بین شخصی را مورد بررسی قرار داده است . مثلا در بافت امری چنانچه مادری از طبقه پائین بخواهد فرزندش را از دست زدن به آتش منع کند تنها به فرمانی نظیر "دست نزن" اکتفا می کند. در این صورت وی تنها به آن مورد خاص پرداخته و آن عمل بخصوص را با اصول کلی و شالوده منطقی و پی آمدهای آن مرتبط نساخته است برعکس مادر دیگری از طبقه متوسط در همین بافت اهمیت بیشتری به زبان داده و خواهد گفت "به آتش دست نزن چون داغ است و هر چه داغ باشد می سوزاند". طبیعی است که این دو نحوه متفاوت اجتماعی شدن در درازمدت منجر به پیدایش و تثبیت روال های ذهنی و کدهای گفتاری متفاوت می گردد. در بخش دیگر این رساله کنش زبانی کودکان طبقه متوسط و پائین جامعه بررسی شده است . بدین منظور از دو گروه از چهار دبستان که مجموعا 48 دانش آموز هشت ساله دختر و پسر بودند آزمونی بعمل آمد. انتخاب گروه سنی هشت سال بدین علت بود که این گروه سنی ضمن پشت سرنهادن مرحله نخستین اجتماعی شدن در مراحل آغازین فرآیند ثانوی شدن می باشند و آموزش مدرسه ای هنوز آثار فرآیند نخستین اجتماعی شدن را محو یا اصلاح نکرده است . چگونگی آزمون به این صورت بود که در هر یک از این دبستان ها نخست یک فیلم کارتن رنگی و صامت هشت دقیقه ای به نمایش درآمد، و از کودکان خواسته شد که داستان فیلم را برای مصاحبه گر بازگو کنند. پاسخ های داده شده که بر روی نوار ضبط شده بود آوانویسی و مورد مطالعه و مقایسه قرار گرفت . مقایسه این داده ها نمودار تفاوتهای کمی و کیفی بین عادات گفتاری دو گروه بود که ظاهرا موید نظریات برنشتاین می باشد.
احمد طبایی زاده محمدرضا باطنی
گویشی که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته از لحاظ منطقه بندی جغرافیایی یک گویش مرکزی و متعلق به دهکده 400 نفری باغگل از توابع ده زفره از بخش 19 استان اصفهان می باشد.
علی اکبر عبدالرشیدی محمدرضا باطنی
این پژوهش به بررسی زبانهای ساختگی پرداخته است . منظور از زبان ساختگی زبانی است که بین گروهی از اهالی یک زبان (لهجه یا گویش) بوجود می آید و وسیله ای است برای ارتباط افراد آن گروه در موقعیتها و محیطهای خاص . اساس ساختن آن همان زبانی است که مردم یک آبادی یا یک شهر با آن صحبت می کنند ولی کلمات را طوری دستکاری می کنند که غیر از خود آن گروه آن را نمی فهمند. این نوع زبانها بین اصناف و پیشه وران و گاهی اقلیتهای ایران مانند یهودیان یا گروههای کوچکی مثل کولی ها رواج دارد. قدمت زبانهای ساختگی در ایران حداقل به نخستین سند موجود که در سال 372 قمری نوشته شده است برمی گردد. به منظور انجام این پژوهش با کمک مرکز فرهنگ مردم رادیوتلویزیون، جزوه ای تهیه و برای پانصد نفر از همکاران دائمی این مرکز در 11 استان فرستاده شد. در جزوه علاوه بر پرسشهای خاص ، تعدادی محدود واژه و جمله نیز بمنظور یکنواخت بودن پژوهش گنجانده شده بود. دریافت کننده جزوه موظف بود که زبان ساختگی بر پایه زبان رسمی گروههای مذکور ساخته شده و دارای دستورزبان رسمی می باشد. واژه آوایی و واج آوایی نیز ثابت مانده، آنچه دستخوش تغییر می شود واژگان زبان است . یعنی واژه ای از واژگان رسمی با سه نوع تغییر بصورت واژه دیگر درمی آید. در این رساله از زبانی بنام زبان مخابره ای سخن رفته است که شباهت زیادی به "مرس " در نظام مخابراتی دارد. در این زبان از سه انگشت وسط دست به روش خاضی استفاده می شود. مبنای استفاده از حروف ، ترتیب آنها در نظام ابجدی است که متشکل از هشت واژه است .
سیمین دخت فرتاش محمدرضا باطنی
رساله حاضر ترجمه کتاب "زبانشناسی برای همه" اثر اچیسن می باشد. این کتاب درآمدی است بر مبانی زبانشناسی که به سیزده مبحث عمده می پردازد. هر مبحث بطور تکنیکی و مشروح در فصلی جداگانه بررسی گردیده است .
ایران کلباسی محمدرضا باطنی
مقایسه دو گویش اصفهانی و تهرانی موضوع رساله حاضر است . این مقایسه مقدماتی و در آن بیشتر واجشناسی و بعضی از اختلافات دستوری دو گویش مورد بحث قرار گرفته است .
مرتضی مسلمی محمدرضا باطنی
در این پژوهش "مطابقه" یعنی رابطه مسندالیه و اسناد از نظر شخص و عدد در زبان فارسی بررسی شده است . دو عامل اسم و فعل که بترتیب جایگاه مسندالیه و اسناد را اشغال می نمایند. هر یک بنحوی در این رابطه موثرند. مطابقه مسندالیه و اسناد گاه اجباری و گاه اختیاری است . سوالی که مطرح می شود این است که آیا اسمی که در جایگاه مسندالیه قرار می گیرد. سرنوشت این رابطه را روشن می سازد و یا برعکس گروه فعلی که جایگاه اسناد را اشغال می نماید صرفنظر از نوع اسمی که در جایگاه مسندالیه قرار دارد چنین اجبار یا اختیاری را سبب می شود؟ و یا اینکه هر دو عامل هر یک بنحوی در این موضوع تاثیر دارند؟ این رساله با شواهد عینی از کتابها، روزنامه ها و نیز شم زبانی نشان داده است که اسم و فعل هر یک بنحوی در رابطه مطابقه مسندالیه و اسناد موثرند. در چگونگی عملکرد این دو عامل و تاثیر آنها دو حالت کلی مشاهده شده است : الف : حالتی است که هم نوع اسم که جایگاه مسندالیه را اشغال می نماید در مطابقه مسندالیه و اسناد موثر است و هم نوع فعل یا گروه فعلی که جایگاه اسناد را اشغال می نماید. ب : حالتی است که مطابقه بدون توجه به نوع فعل یا گروه فعلی که جایگاه اسناد را اشغال می نماید بین مسندالیه و اسناد برقرار می گردد و فقط نوع اسمی که در جایگاه مسندالیه قرار می گیرد آن را سبب می شود. طبقه اسم از نظر نوع تاثیری که در رابطه بین مسندالیه و اسناد دارد به دو زیر طبقه انسان (اول شخص ، دوم شخص و سوم شخص) و غیرانسان (جاندار و بی جان) و گروههای فعلی از این نقطه نظر به افعال کنشی، افعال فرآیندی و فعل بودن تقسیم شده اند.
مهدی مشکوه الدینی محمدرضا باطنی
موضوع این رساله توصیف گروه اسمی فارسی از دیدگاه دستور زایشی - گشتاری و پایگاه نظری آن، مدل دستوری 1965 چامسکی است . این مدل دستوری تولید صورتهای زبان را از راه قواعد سازه ای ژرفساختی و قواعد گشتاری توجیه می کند. از این رو، در این رساله کوشش شده است که برهمین اساس تجزیه روساختی گروه اسمی فارسی و نیز قواعد سازه ای و گشتاری در ارتباط با الگوهای روساختی گروه اسمی ارائه شود. از این راه بسیاری از ظرافت ها و پیچیدگی های گروه اسمی نشان داده شده و کوشش شده است که توجیه دستوری و معنایی معقولی نیز برای آنها ارائه شود. این رساله در سه فصل تنظیم شده است . در فصل اول، خلاصه ای از نظریه دستور زایشی - گشتاری ارائه شده است . در فصل دوم، تجزیه روساختی گروه اسمی فارسی، و در فصل سوم قواعد سازه ای و گشتاری در ژرفساخت گروه اسم بدست داده شده و نیز رابطه الگوهای روساختی با زنجیره های ژرفساختی بررسی گردیده است .
نرگس مصطفوی محمدرضا باطنی
هدف از این تحلیل بدست آوردن فهرست پسوندها و پیشوندهایی است که امروزه در زبان فارسی بکار می رود. یافتن مثالهایی که کاربرد این وندها را روشن می کند هدف دوم این تحلیل می باشد. به منظور دستیابی به اهداف مورد نظر پیکره ای از نثر فارسی استاندارد شامل نثر روزنامه کیهان، مجله سخن و داستانهای گوناگون جمع آوری و سپس براساس قدرت ترکیب وند با اسم، صفت ، ستاک حال و غیره طبقه بندی گشت . زیر طبقه ها بر دو نوع بوده است : الف) وقتی عنصر اصلی که به یک پیشوند یا یک پسوند اضافه شده همه از یک جنس نباشند طبقات ریزتری بوجود آمده است . مانند: وا + ستاک حال (گیر)، وا + ستاک گذشته (خواست)، وا + اسم مفعول (مانده) . ب) وقتی نتیجه ترکیب از نظر معنایی یکسان نبوده، یعنی ترکیب معنایی مختلفی بدست می داده، طبقات ریز دیگری بوجود آمده است مانند: (گفت) ستاک گذشته + آر، (خواست) ستاک گذشته + آر. "آر" در گفتار و خواستار به یک معنی نیست . در این بررسی عناصر دستوری و بحث مربوط به آنها منظور نبوده است .
مهربانو ناصر محمدرضا باطنی
رساله حاضر ترجمه دو فصل از کتاب "مقدمه ای بر معناشناسی" اثر کارناب است . این کتاب در باره معنی شناسی و نحو صرف و رابطه بین آنها بحث می کند.
رضا نیلی پور محمدرضا باطنی
آنچه در این رساله مورد پژوهش قرار گرفته است نحوه برخورد زبانها و قرض گیری زبانی با توجه به اصول زبانشناسی و بررسی دستبردهای زبانی واژگان فارسی می باشد. از تاثیرپذیری های زبان فارسی - عربی فقط به "تبادل های قرضی" اشاره شده است . هر گاه یک فرد یا یک گروه زبانی بتوانند دو یا چند زبان را به تناوب بکار برند، آن زبانها در برخورد با یکدیگر قرار می گیرند. تاثیر یک زبان را در زبان دیگر "دستبرد" می نامند . دستبردها به دلایل زبانی یا ساختمانی و یا به دلایل غیرزبانی یا خارجی می باشد. عوامل ساختمانی عواملی هستند که از سازمان صوری زبان سرچشمه گرفته باشند و هر دسته مربوط به دستگاه معینی می شوند. هر چه دو زبان از لحاظ ساختمانی بهمن نزدیکتر باشند امکان دستبرد کمتر است . در میان عوامل غیرزبانی میزان کاربرد دوزبان، میزان احتیاج و اختلاف سطح اقتصادی و سیاسی دو جامعه بیش از عوامل دیگر در دستبردهای مربوط به واژگان موثر هستند. در قرض گیری عنصر یا الگویی که به عاریه گرفته می شود، در زبان مبداء یا قرض دهنده "مدل" و در زبان قرض گیرنده "نسخه بدل" می نامیم . پدیده های قرضی در واژگان با توجه به چگونگی جانشین سازی یا بازسازی ها براساس عادات زبانی زبان قرض گیرنده به سه شاخه جدا از هم تقسیم می شود که عبارتند از: قرض مستقیم، قرض و جانشین سازی و جانشین سازی کامل . هر یک از سه موارد فوق به تفصیل شرح داده شده است .
نقی وحیدیان کامیار محمدرضا باطنی
در این رساله از تکیه فارسی در کلمه، گروه و جمله بحث شده است . منظور از فارسی، فارسی استاندارد و نیز فارسی محاوره ای است . تکیه برجتسگی ای است که به یک هجا و فقط یک هجا در واحد تکیه دار هر زبان داده می شود. کلمه واحد تکیه دار فارسی نیست بدلیل آنکه اولا بعضی کلمات فارسی تکیه نمی گیرند، از قبیل : حروف ربط تک هجایی (اکثرا در محاوره)، حروف اضافه تک هجایی با ضمایر متصل مفعولی و اضافه و غیره.
لیدا وطن محمدرضا باطنی
هدف اصلی این پژوهش روشن کردن این نکته است که نحو یا معناء کدامیک در بخاطرآوردن جملات نقش اساسی را بازی می کند. بدین منظور دو آزمایش مختلف از دو گروه سنی مختلف بعمل آمد. در مورد اول پنج کلمه که از نظر نحوی چندان پیچیده نبودند پشت سر هم و برای عده ای دانشجوی بالای 20 سال خوانده شد. از دانشجویان خواسته شد که جملات را تکرار کنند. نتایج منبعث از آزمایش بدین قرار است : 1) به علت نبودن ارتباط معنایی بین جملات دانشجویان در بخاطرآوردن بیش از سه جمله که آنهم از نظر نحوی و معنایی کامل نبود ناتوان بودند. 2) آنها سعی کرده بودند ترتیب جملات را حفظ کنند. 3) در بسیاری از موارد آنچه را که بخاطر آورده بودند مفهوم جمله بوده و نحو آن با نحو جمله اصلی تفاوت اساسی داشته است . در آزمایش دوم ده جمله با ساخت نحوی پیچیده تر نسبت به جملات گروه اول برای دانش آموزان 11 و 16 ساله بطور جداگانه و تک تک خوانده شد. از گروه مذکور خواسته شد که جملات را تکرار کنند. نتایج حاصله بدین قرار بود: 1) در بخاطرآوردن جمله آخر که زنجیره ای طولانی تر از نه جمله اول داشت اشکال داشتند. 2) در بیشتر موارد آنچه که بخاطر آورده بودند مفهوم کلی جمله بود. 3) آنچه که بخاطر سپرده شده بودنمود معنایی یک جمله نبود بلکه این نمود شامل اطلاعاتی هم می شد که از آن معنا بدست می آمد ولی خود آن معنا نبود. 4) عناصر حذف شده معمولا عناصر روساختی مانند در، که و ... بودند که از نظر معنایی نقشی نداشتند. 5) هیچیک از دانش آموزان در بخاطرآوردن جملات لانه ای اشکالی نداشتند. این آزمایش نشان داد که معنا در بخاطرآوردن جملات نقش اساسی بازی می کند.