نام پژوهشگر: جمیل الدین فاطمی
معصومه شجاعی جمیل الدین فاطمی
آهن از اهمیت بنیادی برای رشد، تکوین و زندگی همه موجودات زنده برخوردار است. سیستم¬های بیولوژیکی متعددی برای جذب، استفاده، ذخیره سازی و تعادل حیاتی آهن در میکروب ها، گیاهان و پستانداران توسعه یافته اند. جذب آهن به طور کلی محدود است و در گونه¬های عالی¬تر اغلب کمبود آهن دیده می شود، اما ممکن است اضافه بار آهن نیز رخ می دهد. از لحاظ کمی، آهن مهمترین عنصر کمیاب ضروری و مهمترین ماده معدنی است که برای تغذیه ضروری می باشد. در تحقیق حاضر اثرات اضافه بار آهن در موش¬های بالغ نر مطالعه شد. 28سر موش، در محدوده¬ی وزن 7/8 ± 214/5گرم مورد استفاده قرار گرفت. موش ها به طور اتفاقی به هفت گروه چهارتایی تقسیم شدند. یک گروه فقط آب و غذا دریافت و شش گروه دیگر 5 دوز (هردو روز دریافت یک دوز) 100 میلی گرم / کیلوگرم ونوفر (آهن سوکروز) دریافت کردند.در پایان این دوره¬، علائم سستی در حرکات وتجمع آهن در طحال مشاهده گردید. از روش¬های درمان اضافه بار آهن، کیلیت درمانی به توسط کیلیتورهای بیولوژیکی می¬باشد. به منظور بررسی توانایی کیلیتور های دفراسیروکس(exjade)، دفریپرون(l1) و دزفری اکسامین(dfo) در مقایسه با کتچین(کیلیتور گیاهی) جهت دفع آهن از بدن و سنجش توانایی آنتی اکسیدانی کتچین، آزمایش¬های متعددی بر روی موش¬های آزمایشگاهی، به عنوان مدل بیولوژیکی انجام گرفت.کیلیت درمانی به مدت چهارهفته به صورت تزریقی (دزفری اکسامین) و خوراکی (دفریپرون، دفراسیروکس و کتچین) انجام شد. در پایان دوره درمان حیوانات تشریح شدند، سپس نمونه¬های کبد، کلیه و طحال حیوانات جهت اندازه¬گیری آهن جدا گردید و پس از توزین وهضم در اسید نیتریک غلیظ به مدت سه روز در آون 60 سانتی گراد قرار داده شد،در نهایت غلظت آهن به روش جذب اتمی با شعله (faas) انداز¬گیری شد.به علاوه، قسمتی از بافت کبد برای اندازه گیری مالون دی آلدهید(mda)، آنزیم سوپر اکسید دسموتاز(sod)، آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز(gpx) مورد استفاده قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد که exjade و دوز بالای گیاهی بیشترین تاثیر در دفع آهن را داشته اند.نتایج بررسی خواص آنتی اکسیدانی نشان داد که کیلیتور شیمیایی l1 عملکرد بهتری داشته است اما کیلیتورهای گیاهی خواص آنتی اکسیدانی بهتری نسبت به تمامی کیلیتورهای شیمیایی دارا هستند.
سلماز طوبی فرد جمیل الدین فاطمی
چکیده ندارد.
مرضیه انجم شجاع جمیل الدین فاطمی
چکیده ندارد.
فرحناز حمزه هرزنجی جمیل الدین فاطمی
در کار حاضر استخراج و تخلیص فریتین از جگر گوسفند و اندازه گیری غلظت آهن موجود در آن مد نظر می باشد. در این روش پس از مراحل هموژنیزه نمودن بافت در بافرتریس در پ .هاش بیولوژیکی و جدا نمودن غشاها و دیوارهای سلولی و همچنین خارج کردن پروتئین های اولیه با استفاده از روش رسوبگیری توسط اثر نمک (سولفات آمونیم 50 درصد) و تنظیم پ . هاش تا نقطه ایزوالکتریک از کروماتوگرافی غربال مولکولی( سفادکس g100 به عنوان پرکننده ستون) استفاده گردید. از بافرفسفات با پ . هاش 7 بعنوان فاز متحرک استفاده گردید. الکتروفورز نمونه تغلیظ شده در ژل پلی آکریل آمید تنها یک نوار در محلی استاندارد نشان داد. تعداد اتمهای آهن بدست آمده در یک مولکول فریتین با استفاده از روش جذب اتمی کوره گرافیتی موید خلوص جزء مورد نظر می باشد.
احمدعلی دهقانی فیروزآبادی جمیل الدین فاطمی
هدف در کار حاضر، دستیابی به کیلیتوری است که علاوه بر مزایای dfo از طریق روده نیز قابل جذب باشد. 3 - هیدروکسی - 4 - پیریدینونها ممکن است این خصوصیات ایده آل را دارا باشد. این لیگاندهای دو دندانه در جذب روده ای پایدار، در ph فیزیولوژیکی غیرباردار بوده و با فلز تشکیل کمپلکسهای خنثی محلول در آب را می دهند. به منظور بررسی توانایی 1 ، 2 - دی متیل - 3 - هیدروکسی - 4 - پیریدینون در دفع تالیم از بدن، مطالعاتی بر روی موشهای آزمایشگاهی به طرق مختلف تالیم داده و بعد از این که علائم مسمومیت ظاهر گردید، کی لیت درمانی با استفاده از کیلیتور 1 ، 2 - دی متیل - 3 - هیدروکسی - 4 - پیریدینون به طریق خوراکی صورت گرفت . اندازه گیریهای تالیم با استفاده از تکنیک جذب اتمی با کوره گرافیتی انجام شد. نتایج حاصل از کی لیت درمانی نشان می دهد که مقدار تالیم موجود در بافتها به طور قابل ملاحظه ای کاهش می یابد. با توجه به این نتایج، به نظر می رسد که 1 ، 2 - دی متیل - 3 - هیدروکسی - 4 - پیریدینون قادر به دفع تالیم از بدن است ، علاوه بر این کیلیتور می تواند از طریق خوراکی مصرف شده و جهت درمان و معالجه عوارض ناشی از تالیم به کار رود.
اصغر امیری جمیل الدین فاطمی
ترانسفرین سرم انسان (hstf) گلیکوپروتئین انتقال دهنده آهن در پلاسما می باشد. از آنجائیکه در شرایط فیزیولوژیک فقط در حدود 30 درصد از جایگاههای اختصاصی ترانسفرین توسط یونهای آهن (iii) اشباع است ، لذا دارای ظرفیت پیوندی بالائی برای یونهای دیگر می باشد. از اینرو بررسی میزان تمایل ترانسفرین سرم انسان در جذب یونهای تالیم (iii) و میزان تداخل این یون فلزی در مکانیزم جذب آهن با توجه به سمی بودن و اثرات سوء ناشی از ورود آن به بدن، که اخیرا" در ایران و برخی از نقاط دیگر نیز گزارش شده ضروری بنظر می رسد. در کار حاضر، میزان جذب یونهای تالیم (iii) توسط آپوترانسفرین و ترانسفرین سرم انسان با استفاده از روشهای تیتراسیون فتومتری و دیالیز تعادلی مورد بررسی قرار گرفته است . همچنین تاثیر دما، ph، برخی از شیلاتورهای بیولوژیکی (سیترات ، اگزالات و آلبومین) و یونهای آهن (iii) و آلومینیوم (iii) بر میزان جذب این یون توسط آپوترانسفرین و ترانسفرین سرم انسان بررسی شده است . غلظت یونهای ti(iii) و fe(iii) در نمونه های مورد نظر با استفاذه از روشهای فتومتری و flow injection analysis مورد اندازه گیری قرار گرفته است . همچنین بمنظور بررسی دقیقتر تداخل تالیم در متابولیسم آهن، یون فلز تالیم توسط عمل تزریق و شرب به بدن گروههای متعددی از موشهای آزمایشگاهی انتقال داده شده و سپس تاثیر این یون فلزی بر فاکتورهای خونی نظیر (t.i.b.c)، آهن سرم و هماتوکریت مورد بررسی قرار گرفته است . از تحقیقات بعمل آمده چنین استنباط می شود که آپوترانسفرین و ترانسفرین سرم انسان قادر به جذب یونهای تالیم (iii) بوده و بیشترین تمایل برای جذب این یون فلزی در دمای 37 و ph=7/4 است . ترانسفرین سرم خون انسان تمایل بسیار زیادتری نسبت به شیلاتورهای سیترات ، اگزالات و آلبومین برای تشکیل پیوند با یونهای تالیم (iii) دارد. میزان جذب آهن توسط ترانسفرین سرم انسان در حضور یونهای تالیم (iii) کاهش می یابد. همچنین تزریق یونهای تالیم (iii) به موشهای آزمایشگاهی سبب کاهش قابل ملاحظه پارامترهای سرمی مربوط به آهن نظیر هماتوکریت ، آهن سرم و (t.i.b.c) می گردد. کاهش میزان جذب آهن توسط ترانسفرین در حضور یونهای تالیم (iii)، انتقال تالیم توسط این پروتئین و ورود احتمالی آن به درون سلول توسط رسپتورهای ویژه ترانسفرین در سطح غشاء پلاسمائی سلولها نشانگر تداخل تالیم در متابولیسم آهن و کاهش سنتز هم بشمار می روند.
امید پور علیمردان جمیل الدین فاطمی
ترانسفرین سرم انسانی ، گلیکوپروتئینی است که کار حمل آهن در پلاسما و توزیع آن را در بافتها بعهده دارد.آهن نقش مهمی در فرایندهای سلولی از جمله تشکیل atp، حمل اکسیژن و دی اکسید کربن و تشکیل هموگلوبین ایفا میکند.کادمیم یکی از فلزات سنگین مضر می باشد و سمیت کادمیم باعث بروز بیماریهای قلبی ، ریوی ، سرطان و ازایش فشار خون می شود.بنابراین قابلیت ترانسفرین سرم انسانی در پیوند با کادمیم (ii) و تداخل آن در جذب و انتقال آهن (iii) ضروری به نظر می رسد.یکی از روش های دفع عناصر سمی از بدن کی لیت درمانی است.در این روش عناصر سمی بوسیله یک کی لیتور بیولوژیکی ویژه از بدن خارج می شوند.در کار حاضر قابلیت کی لیتور 1و2 - دی متیل - 3 - هیدروکس - 4 - پیریدینون در دفع کادمیم (ii)با استفاده از روش تیتراسیون اسپکتروفتومتری مورد مطالعه قرار گرفت.کی لیتور 1و 2 - دی متیل - 3 - هیدروکسی - 4 - پیریدینون دارای خواص ایده آلی می باشد.این کی لیتور دو دندانه در جذب روده ای پایدار است و در ph فیزیولوژیکی بون بار می باشد . با فلزات ، کمپلکسهای خنثی و محلول در آب می دهد. علاوه بر این از طریق خوراکیقابل جذب است.آزمایشات نشان می دهد که کی لیتور 1و2 - دی متیل - 3 - هیدروکسی - 4 - پیریدینون در شرایط in vitro قادر به خارج کردن کادمیم (ii)پیوند شده به ترانصفرین می باشد.بنابراین احتمال می رود که این کی لیتور جهت درمان و معالجه عوارض ناشی از مسمومیت های کادمیم در شرایط in vitro موثر باشد.