نام پژوهشگر: فاطمه سمیعی
فاطمه سمیعی محمدرضا عابدی
هدف از پژوهش حاضر، شناسایی سیر تحول، موانع درک شده و عوامل موثر بر آرزوهای شغلی کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بود. جامعه ی آماری این پژوهش مشتمل بر کلیه ی کودکان 5 تا 11 سال و نوجوانان 12 تا 18 سال شهر اصفهان اعم از دختر و پسر در چهار مقطع پیش دبستانی، دبستان، راهنمایی و متوسطه در سال تحصیلی 90-1389 بودند. آزمودنی های شرکت کننده در این پژوهش و گروه نمونه 120 نفر (58 دختر و 62 پسر) شامل 10 نفر در مقطع پیش دبستان، 50 نفر در مقطع دبستان (10 نفر در هر پایه ی تحصیلی)، 30 نفر در مقطع راهنمایی (10 نفر در هر پایه ی تحصیلی) و 30 نفر در مقطع متوسطه (10 نفر در هر پایه ی تحصیلی) انتخاب شدند. روش پژوهش کیفی و ابزار مورد استفاده فرم مصاحبه ی نیمه سازمان یافته بود. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی مکس- کیودا (max-qda) مقوله بندی شد و با استفاده از روش های آماری ناپارامتریک مانند مجذور خی دو و ضریب همبستگی کرامر در نرم افزار spss-16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که در مقطع پیش دبستانی شغل پزشکی اولین آرزوی شغلی کودکان دختر و شغل پلیس اولین آرزوی شغلی کودکان پسر بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها متغیر اندازه و قدرت و میزان آشنایی کودکان با مشاغل بیشتر در خصوص فعالیت هایی بوده که در مشاغل انجام می شود. در مقطع دبستان نیز شغل پزشکی، اولین آرزوی شغلی کودکان دختر و شغل پلیس اولین آرزوی شغلی کودکان پسر بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها به ترتیب متغیر منزلت شغل، کلیشه های جنسیتی و اندازه و قدرت و میزان آشنایی کودکان با مشاغل در زمینه ی فعالیت شغلی و مکان شغل بود و موانعی که این کودکان بر سر راه تحقق آرزوهای خود احساس می کردند، بیشتر موانع فردی مانند عدم توانایی و عدم علاقه بود. در مقطع راهنمایی به طور کلی، شغل پزشکی اولین آرزوی شغلی نوجوانان بود و بعد از آن مهندسی قرار داشت. همچنین، شغل پزشکی، اولین آرزوی شغلی نوجوانان دختر و شغل مهندسی اولین آرزوی شغلی نوجوانان پسر بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها متغیر خود درونی و منحصر بفرد و میزان آشنایی نوجوانان به مشاغل خیلی زیاد بود. یافته های حاصل از این پژوهش در مقطع متوسطه بیانگر این است که مانند مقطع راهنمایی شغل پزشکی، اولین آرزوی شغلی نوجوانان به طور کلی و دختران به طور خاص و در پسران شغل مهندسی، اولین آرزوی شغلی آنها بود. متغیر اصلی تأثیرگذار بر آرزوهای شغلی آنها متغیر خود درونی و منحصر به فرد و میزان آشنایی نوجوانان به مشاغل خیلی زیاد بود. موانع درک شده بر سر راه تحقق آرزوهای شغلی نوجوانان مقطع راهنمایی و متوسطه در درجه ی اول موانع فردی، سپس موانع خانوادگی و در مرحله ی بعد موانع شغلی و اجتماعی بود. به طور کلی، از میان عوامل موثر بر آرزوهای شغلی رابطه ی بین انتظارات والدین با آرزوهای شغلی معنادار (05/0p<) و میزان این رابطه 30 درصد بود. بنابراین، می توان گفت آرزوهای شغلی کودکان و نوجوانان شهر اصفهان بر اساس نظریه ی گاتفردسون متحول می گردد.