نام پژوهشگر: اکبر گلدسته

بررسی نقش استانداردهای جهانی و ارائه دهندگان خدمات کسب¬وکار در پیوستن بنگاه‏های اقتصادی به زنجیره‏های ارزش؛ مطالعه موردی در ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و فرهنگ - دانشکده مهندسی صنایع 1390
  پویا براهیمی   عزیزاله جعفری

پیوستن بنگاه های اقتصادی به زنجیره های ارزش و داشتن ارتباط مستمر و پایدار با پیشروان هر صنعت، تاثیر بسزایی بر ارتقای توانمندی و سطح یادگیری بنگاه های کشورهای در حال توسعه داشته و همچنین دسترسی بی وقفه بنگاه‏ها به بازارهای پرسود را تضمین می نماید. لذا به نظر می رسد مطالعه سازوکارها و مکانیزم‏های کارا در هدایت بنگاه‏های کشورهای در حال توسعه همچون ایران به سوی بازارهای پرمنفعت کشورهای توسعه یافته از این طریق موضوعی قابل تأمل و بررسی باشد. این پژوهش به بررسی اثر دو عامل اساسی بر پیوستن بنگاه ها به زنجیره های ارزش می‏پردازد. عامل اول، دریافت گواهینامه‏ها و استانداردهای جهانی است که با افزایش احتمال پذیریش بنگاه از سوی شرکت‏های بزرگ به عنوان پیمانکار گردیده و به ملحق شدن بنگاه‏های خرد، کوچک و متوسط به زنجیره‏های ارزش جهانی کمک می‏نماید. در ادبیات پژوهشی مطالعات موردی متعددی به صورت ’کیفی‘ وجود داردد که به بررسی نقش این عامل در روابط بین بنگاه‏های پیشرو و مجموعه تأمین کنندگان آنها پرداخته‏اند. در این تحقیق سعی شده تا اثر عامل مزبور بر عملکرد بنگاه‏های خرد، کوچک و متوسط ایران در زنجیره های ارزش به صورت ’کّمی‘ مورد بررسی قرار گیرد. دومین عامل حضور واحدهای ارائه دهنده خدمات کسب وکار در منطقه می‏باشد. این واحدها به عنوان ابزاری برای توانمندسازی و رفع ناکارآمدی های بنگاه‏های خرد، کوچک و متوسط نقش آفرینی نموده و با تمرکز بر مشکلات شایع در میان بنگاه های فعال در یک زمینه کسب‏وکاری خاص در یک منطقه، نسبت به ارائه خدمات به مجموعه بنگاه-ها اقدام می کنند. به عنوان مثال، عدم توانایی توسعه بازار یکی از اصلی‏ترین معضلاتی است که اکثر بنگاه‏های کوچک با آن درگیر هستند. بنابراین فرض می‏شود که کمک به ایجاد واحدهای این چنینی، به پیوستن بنگاه‏ها به زنجیره‏های ارزش کمک خواهد کرد. مطالع? نقش این واحدها در ادبیات مربوط به زنجیره‏های ارزش جهانی بسیار کمرنگ است. لذا مطالعه کمّی نوع و میزان اثرگذاری این عامل در پیوستن بنگاه‏های خرد، کوچک و متوسط به زنجیره‏های ارزش و مقایسه آن با نقش استانداردهای بین المللی از اهداف اصلی این تحقیق به شمار می آید. بنابراین شناسایی نوع و میزان اثرگذاری شیوع استاندارهای جهانی و نیز حضور ارائه دهندگان خدمات کسب وکار در خوشه های صنعتی هدف اصلی این پژوهش را تشکیل می دهد. پاسخ به این سوال سیاست گذاران ملی و منطقه ای را در طراحی برنامه ها و سیاست هایی اثربخش تر در دستیابی به توسعه اقتصادی منطقه ای یاری خواهد نمود. برای نیل به این هدف، داده های بیش از 17000 واحد صنعتی مستقر در 23 خوشه صنعتی در استان های مختلف ایران گردآوری شده و با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی، فرضیه‏های مشروح در سطور فوق مورد آزمایش قرار گرفته اند. نتایج حاکی از پذیرش فرض اثرگذاری هر دو عامل مذکور بر افزایش میزان پیوستن بنگاه‏های خرد، کوچک و متوسط به زنجیره‏های ارزش می‏باشد. علاوه بر مشخص شدن میزان کمّی اثرگذاری این عوامل مشاهده شد که حضور واحدهای ارائه دهنده خدمات کسب‏وکار، نقش پررنگ تری در اتصال بنگاه‏ها به زنجیره‏های ارزش دارد. این در حالی است که مطالعات پژوهشی صرفاً به تشریح نقش استانداردهای بین المللی پرداخته اند و بر اهمیت و نقش ارائه دهندگان خدمات کسب‏وکار تاکیدی صورت نپذیرفته است. علت برتری نسبی ارائه دهندگان خدمات را می‏توان در شکاف قابل توجه میان توانمندی‏های بنگاه‏های تأمین کننده و نیازهای بنگاه‏های دارای قدرت حاکمیت در زنجیره‏های ارزش جستجو کرد. به علاوه اثرگذاری جمعی بنگاه‏های ارائه دهنده خدمات کسب‏وکار بر بنگاه‏های فعال در یک منطقه، خود عامل دیگری است که کارایی بیشتر آنها در تسهیل ادغام بنگاه در زنجیره‏های ارزش را تصدیق می‏نماید. اثبات چنین نقشی از سوی ارائه دهندگان خدمات کسب‏وکار در توسعه حوزه جغرافیایی تعاملات اقتصادی بنگاه‏ها و تسهیل دسترسی آنها به بازارهای فرامنطقه ای، حوزه جدیدی از ادبیات را مطرح می‏سازد.