نام پژوهشگر: صدیقه صالحی
صدیقه صالحی بهنام قاسمی
چکیده: مقدمه:. سکته مغزی یک نقص نورولوژیک ناگهانی وموضعی ناشی از ضایعه های ایسکمیک یا هموراژیک درمغز است که عملکرد قسمتی از بدن و درک فیزیکی از وضعیت بدن را تغییر میدهد . یکی از علل عمده مرگ و ناتوانی در تمام جوامع سکته مغزی است و شایع ترین عارضه ناشی از سکته مغزی همی پلژی یا همی پارزی است.هدف از این پژوهش، مقایسه هشت هفته تمرین درآب و بیرون ازآب بر تعادل و عملکرد راه رفتن بیماران زن مبتلا به سکته مغزی بود. مواد و روش ها: تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه بیماران زن مبتلا به سکته مغزی مراجعه کننده به مطب های متخصصین مغزو اعصاب شهر نجف آباد تشکیل دادند. تعداد 36 زن مبتلا به سکته مغزی(بامیانگین سن1 8/53، قد13/166، وزن 68/65 ، به صورت هدفمند و داوطلبانه انتخاب شدند و به صورت تصادفی در 3 گروه شاهد(12 نفر) و تمرین درآب(12نفر) وتمرین بیرون از آب(12) قرار گرفتند.آزمودنی های گروه تمرین درآب بمدت هشت هفته،هر هفته سه جلسه 60 دقیقه ای به انجام فعالیتهای تعادلی درآب پرداختند، و گروه تمرین بیرون از آب نیز بمدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه 60 دقیقه توسط پروتکل مشابه به انجام فعالیت در بیرون از آب پرداختند. در حالی که بیماران گروه شاهد در این مدت فقط پیگیری شدند و هیچ فعالیت بدنی موثری را تجربه ننمودند. در ابتد و انتهای دوره، تعادل بیماران توسط مقیاس تعادلی ایستا، پویا و عملکرد راه رفتن ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آزمون tهمبسته و آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون lsdدر سطح(05/0 p?) و با استفاده از نرم افزار spssورژن 19 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که اعمال برنامه ی تمرین درمحیط آب و بیرون از آب می تواند باعث بهبود تعادل ایستا ، پویا و عملکرد راه رفتن در بیماران مبتلا به سکته مغزی شود(05/0 p?). همچنین تفاوت معنی داری بین داده های پس آزمون آزمودنی های گروه تمرین درآب و بیرون ازآب با گروه کنترل در آزمون های تعادل ایستا، پویا و عملکرد راه رفتن دیده شد(05/0 p?). با این حال تفاوت معنی داری بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه کنترل مشاهده نشد(05/0? p). همچنین تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرین درآب و بیرون از آب در آزمون های تعادل ایستا با چشم باز(002/0p=) با چشم بسته(009/0p=)، پویا (000/0p=)و عملکرد راه رفتن(015/0p=) مشاهده شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین درآب و بیرون از آب می تواند به عنوان یک روش درمانی مفید و موثر در جهت بهبود تعادل و عملکرد راه رفتن بیماران مبتلا به سکته مغزی مورد استفاده قرار گیرد. نتایج همچنین نشان داد که تمرین در آب نسبت به تمرین بیرون ازآب تأثیر بیشتری بر بهبود تعادل و عملکرد راه رفتن این بیماران دارد.
صدیقه صالحی علی محمد موسوی
چکیده زمینه: وسواس بیماری مزمنی است که موجب اختلال در عملکردهای مختلف بیمار شده و درمان آن نیز به دلیل ماهیّت علایم و میل به ازمان آن دشوار و پیچیده است. هدف: بررسی باورهای فراشناختی و ویژگی¬های شخصیّتی افراد وسواسی و اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر کاهش علایم اختلال وسواس فکری-عملی است. مواد و روش¬ها: پژوهش به شیوه شبه آزمایشی و با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری انجام گرفت. بدین منظور از میان افراد مبتلا به وسواس، نمونه ای شامل 20 نفر از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی به روش نمونه¬گیری تصادفیِ زمانی انتخاب شدند و با پرسشنامه های باورهای فراشناختی ولز (mcq)، ویژگی های شخصیّتی پنج عاملی کاستا و مک¬کری (neo-ffi) و علایم تشخیصی وسواس فکری-عملی مادزلی (moci) مورد پیش آزمون قرار گرفتند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی (10 نفر، درمان شناختی-رفتاری همراه با دارودرمانی) و کنترل (10 نفر، شیوه دارودرمانی) جایگزین شدند. درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایشی اعمال شد، سپس هردوگروه توسط پرسشنامه وسواس فکری-عملی مادزلی در پایان جلسه های درمان گروه آزمایش و مرحله پیگیری مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده ها در محیط نرم افزارspss.21 و با روش های آمار توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شدند. یافته¬ها: تفاوت معنادار در پس آزمون و پیگیری گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل در علایم وسواسی وجود دارد (01/0 .(p< مقایسه نتایج دو گروه در مرحله پیگیری نیز معناداربود (01/0 .(p<این تأثیر بر تمام مؤلّفه-های وسواس نیز مشهود بود. مؤلّفه های شخصیّت و باورهای فراشناختی اثر معناداری بر شدّت وسواس ندارد. بیشتر افراد وسواسی در طیف روان¬رنجورخویی و سپس باوجدان بودن قرار دارند. بین روان رنجورخویی با برون گرایی و گشودگی تفاوت وجود دارد که در هر دو مورد روان رنجورخویی میزان بیشتری را به خود اختصاص داده است، و دو صفت برون گرایی و گشودگی در این افراد میزان پایین تری داشته است. همچنین میزان با وجدان بودن به طور معناداری از میزان برون گرایی بیشتر است. بین باور اعتماد شناختی و سایر باورهای فراشناختی تفاوت معناداری وجود دارد و این باور نسبت به سایر باورها در بین افراد وسواسی از میزان کمتری برخوردار است. تنها رابطه معنادار مشاهده شده بین صفات شخصیّتی و باورهای فراشناختی، مربوط به رابطه معکوس برون گرایی و اعتماد شناختی است و سایر ضرایب مشاهده شده معنادار نیستند. نتیجه¬گیری: نتایج نشان می دهد که درمان شناختی-رفتاری در کاهش علایم بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی مؤثّر است. واژگان کلیدی: اختلال وسواس فکری-عملی، درمان شناختی-رفتاری، اثربخشی، دارو درمانی، باورهای فراشناختی، ویژگی¬های شخصیّتی.