نام پژوهشگر: فریدون امینی
خسرو ویسی فریدون امینی
در این تحقیق کنترل پاسخ سازه های بلند مرتبه تحت اثر نیروهای دینامیکی ناشی از زلزله به کمک میراگرهای نیمه فعال mr/er با اعمال محدودیت در تعداد و ظرفیت آنها بررسی می شود و هدف آن یافتن بهترین موقعیت قرارگیری میراگرها است به طوری که با تعداد محدودی میراگر بتوان بیشترین اثرات کنترل را بر سازه اعمال عملکرد سیستم کنترل دارد به نحوی که ممکن است با یک توزیع نامناسب عملا اثرات سیستم کنترل به کلی از بین برود لذا یافتن یک توزیع مناسب از تعداد محدودی میراگرا که بتواند کارآمدترین اثرکنترل را داشته باشد چه به لحاظ فنی و چه به لحاظ اقتصادی از اهمیت فوق العاده ای برخوردار است برای یافتن نیروهای کنترلی در سیستم فیدبک حلقه بسته روش تخصیص قطب اعمال می شود دراین روش یک ماتریس بهره gain matrix نیروهای کنترل را به پاسخ های سازه (جابجایی سرعت و شتاب مرتبط می کند همچنین برای بهینه سازی و یافتن بهترین موقعیت قرارگیری میراگرها از روش الگوریتم ژنتیک که یکی از آسان ترین و قدرتمندترین فنون برای مسیله های طراحی بهینه است. استفاده می شود نتایج این تحقیق ترکیب الگوریتم ژنتیک و روش تخصیص قطب را به عنوان روشی قدرتمند و موثر در حل مساله مربوط به بهینه سازی سیستم های کنترل نشان می دهد.
امیر چلندری فریدون امینی
بیش از سه دهه است که توجه زیادی در خصوص استفاده از سیستمهای محافظ سازه ای ایجاد شده است که به منظور کاهش اثرات خطرات محیطی از قبیل زلزله و بادهای شدید بر سازه های مهندسی عمران می باشد این سیستمها معمولا دستگاههای میرایی تکمیلی را برای افزاش اتلاف انرژی سازه محافظت شده بکار می برند یکی از نویدبخش ترین دستگاههای پیشنهادی جدید برای محافظت سازه ای میراگرهای سیال مغناطیسی کنترل پذیر هستند از مهمترین مشخصه های این میراگرها سهولت مکانیکی رنج دینامیکی بالا احتیاجات توان پایین ظرفیت نیروی بالا و قدرتمندی آنها می باشد. در این پایان نامه مسعی شده است با بکارگیری یک کنترل مناسب پارامترهایی نظیر حداکثر تغییر مکان و حداکثر شتاب یک سازه مجهز به میراگرهای مغناطیسی با استفاده از مقدار بهینه ای از سطح نیروی کنترل کاهش یابد از میان کنترل کننده های مختلف موجود برای محاسبه جریان القاگر میدان مغناطیسی کنترل کننده فازی مد نظر قرار گرفته است سپس تلاش می شود با یکی از روشهای مرسوم بهینه سازی به نام الگوریتم ژنتیکی ga آرایش بهینه ای از موقعیت میراگرها با توجه به تعداد موجود آنها در سازه تعیین شود.
علی ملکی فریدون امینی
بهینه یابی تعداد و موقعیت کنترل کننده ها یکی از مهمترین مسایل در کنترل سازه ها می باشد با توجه به ماهیت سازه ها نمی توان کنترل گرها را در هر محل دلخواه قرار داد و به علت مسایلی از قبیل هزینه زیاد کنترل گرها و نیز فضای زیادی که آنها اشغال می کنند باید تعداد آنها را محدود کرد با توجه به این مساله در این مقاله از الگوریتم ژنتیک به عنوان الگوریتم قدرتمند جهت بهینه یابی تعداد و موقعیت کنترل کننده استفاده شده است. روش تخصیص قطب جهت آنالیز پاسخ سازه تحت کنترل باکار رفته است. در نهایت چند مثال عددی آورده شده که با توجه به شاخص های مورد نظر جواب های بهینه مشخص شده و این جوابها با روشهای دیگر بهینه یابی مقایسه شده اند نتایج حاصل بیانگر ان است که بهینه یابی مکان کنترل کننده ها بیش از تعداد آنها در عملکرد کنترلی تاثیر دارد همچنین الگوریتم ژنتیک به عنوان یک الگوریتم قدرتمند توانایی زیادی در بهینه یابی محل و تعداد کنترل کننده ها دارد و با سرعت بیشتر و زمان کمتر نسبت به روشهای دیگر بهینه یابی به جوابهای مناسبی دست پیدا می کند بعلاوه انخاب معیار عملکردی تاثیر بسیار زیادی در جواب بهینه دارد
بهزاد راحمی نوش آبادی فریدون امینی
در این پایان نامه سعی بر این بوده است که با استفاده از یک الگوریتم موثر برای یافتن قطبهای مناسب (مقادیر ویژه ماتریس سیستم)، به صورت کنترل فعال ایده آل، پاسخ های (شتاب و جابجایی) سازه های دوبعدی با جرم متمرکز در طبقات در حالت خطی را در مقابل ارتعاشات جانبی، در حدود مجاز نگاه داشته و سپس با استفاده از میرایی معادل و نیز سختی معادل نیروهای کنترلی ایده آل، سازه های مدل سازی شده، به صورت عملی کنترل گردند. در نهایت کوشش شده است با تلفیق میرایی و سختی عملی (به طور همزمان)، سازه های معرفی شده کنترل گردند. مضافا برای مقایسه نتایج، از الگوریتم کنترل بهینه خطی کلاسیک نیز استفاده شده است. نیروهای کنترلی در دو حالت محاسبه گردیده اند: الف) نیروی کنترل در کل زمان اعمال نیروی القایی زلزله به سازه، اعمال گردد. ب) نیروی کنترل در گام های زمانی کنترل معرفی شده به الگوریتم، فقط در مواقعی اعمال گردد که پاسخهای سازه از حدود مجاز فراتر رفته باشند.
حامد طرزی فریدون امینی
در این تحقیق کاربرد کنترل نیمه فعال فازی برای کاهش پاسخ های سازه های مجاور با پایه ثابت و با پایه جداسازی شده با استفاده از دمپرهای magnetorheological damper ) mr 1000kn به عنوان رابط بین دو سازه ارایه شده است علاوه بر آن از دمپرهای 20 تنی نیز به صورت همزمان با دمپرهای 1000kn در سازه بلندتر برای کاهش بیشتر پاسخ ها استفاده شده است کنترل سازه های کوپله نشان داده است که می تواند یکی از روشهای مطمین برای محافظت از ساختمانهای بلند در مقابل تحریکات لرزه ای باشد. فلسفه این کار در این است که به سازه ها اجاره ارتعاش در فرکانس های مختلف داده شود تا نیروی کنترل را بر یکدیگر وارد کنند. در این رساله یک کنترگر فازی ممدانی و یک کنترلگر فازی سوگینو برای کنترل دمپرها ارایه و عملکرد آنها با یکدیگر مقایسه و مشاهده شده است که با استفاده از کنترلگر فازی سوگینو می توان به جوابهای کنترلگر فازی ممدانی دست یافت اما سطح ولتاژ یا شدت جریان اعمالی به دمپرها به شدت کاهش می یاید و از شدت تغییرات انها کاسته شده و می توان به یک ولتاژ یا شدت جریان تقریبا ثابت دست یافت. در ضمن با استفاده از کنترلگر فازی سوگینو می توان تا حدودی تاخیر زمانی را در مسیله کنترل سازه ها نسبت به روش کنترلگر ممدانی کاهش داد. چرا که مرحله استنتاج در روش سوگینو بسیار ساده تر و سریع تر از روش ممدانی است. در گام بعدی از این سیستم برای کنترل سازه های جداسازی شده است همان طور که مشخص است یکی از معایب سیستم جداسازی نیاز به یک فاصله با زمیان سازه های جداسازی شده می باشد تا بتوان از برخورد سازه ها با یکدگیر جلوگیری کرد با استفاده از سیستم پیشنهادی یعنی اتصال سازه جداسازی شده به سازه های مجاورش با استفاده از دمپرهای mr می توان به دو هدف زیر به طور همزمان دست یافت 1-سازه با پایه ثابت نیز کنترل می شود 2- با اتصال سازه جداسازی شده به سازه مجاورش دیگر نگرانی راجع به برخورد سازه جداسازی شده به سازه های اطرافش وجود ندارد در ضمن این که با این کار عملکرد سیستم جداسازی نیز بهبود خواهد یافت و می توان جابجایی های سازه جداسازی شده را کنترل کرد و ازمیزان برش طبقات آن نیز کاست و سیستم جداسازی را به یکی از مناسب ترین سیستم های کنترل برای سازه ها در همه مکان ها حتی مکانهایی که فاصله کافی بین سازه ها وجود ندارد تبدیل کرد.
فضل الله منصوری فریدون امینی
سازه های عمرانی در طول عمر مفید خود در برابر بارهای محیطی دینامیکی مثل باد و زلزله قرار می گیرند که باید در برابر آنها مقاومت نمایند. پیشرفت علم و بوجود آمدن سیستم های کنترلی باعث گسترش این سیستم ها در حیطه ساختمان گردیده است. سیستم ها و روش های مختلفی در زمینه کنترل در ساختمانها ارایه شده است که بسیاری از آنها در مرحله تحقیق و بررسی و تعدادی از آنها بصورت عملی در ساختمانها اجرا شده است. در این پروژه از کنترل دوگانه شامل کنترل غیر فعال و کنترل فعال برای کاهش پاسخ سازه در برابر زلزله های شدید استفاده گردیده است. کنترل غیر فعال شامل جدایشگر پایه base isolation و کنترل فعال شامل کنترلرهای مورد استفاده در طبقات سازه می باشد. جدایشگر پایه شتاب و جابجایی نسبی طبقات و در نتیجه نیروی داخلی اعضاء را کاهش می دهد که استفاده توامان دو سیستم یاد شده باعث تاثیر اثرات هر دو سیستم بر روی سازه م گردد. دو روش الگوریتم کنترل تخصیص قطب (کنترل پیوسته ) و کنترل پالس یا ضربه (کنترل گسسته ) مورد استفاده قرار گرفته که نتایج هر دو روش بدست آمده و با یکدیگر مقایسه شده است. بعلت وجود جدایشگر سازه اصلی فوق سازه جابجایی بسیار کمی داشته و حرکت آن براساس مود اول خواهد بود بنابراین می توان با تبدیل سازه اصلی بدون جدایشگر به یک درجه آزادی و جدایشگر بعنوان یک درجه آزادی کل سازه را به یک مدل دو درجه آزادی تبدیل نموده و این مدل را نیز به دو روش الگوریتمی فوق کنترل نموده و مقادیر پاسخ با سازه n درجه آزادی مقایسه شده است. بعد از آنالیز عددی و مقایسه نتایج مشاهده شده است که الگوریتم کنترل پالس روش بسیار مناسبی برای کاهش ابجایی طبقات می باشد اما شتاب را نمی توان به درستی کنترلی نمود ولی روش تخصیص قطب به راحتی جابجایی و شتاب را به مقادیر مجاز محدود می نماید.
محمدرضا توسلی فریدون امینی
در این تحقیق روش جدیدی برای بهینه یابی نیروهای کنترل و تعداد کنترل گرها در یک سیستم کنترل حلقه باز-بسته ارائه شده است. در مواردی که تعداد محدودی کنترل گر در بعضی از طبقات یک سازه بکار برده می شوند تعیین بهترین آرایش و موقعیت بهینه آنها در طبقات بطوریکه منجر به بیشترین بهره وری با صرف کمترین مقدار انرژی گردد حایز اهمیت خواهد بود. در مطالعه حاضر بررسی تعداد سازه برشی تحت اثر تحریکات لرزه ای مختلف به شاخص ساده ای برای تعیین اولویت مناسب طبقات برای جایگذاری کنترل گرها منتهی شده است. با معلوم بودن این اولویت ها بهینه یابی نیروهای کنترل و تعداد کنترل گرها می تواند به صورت یک مساله بهینه سازی ریاضی مطرح شود. در یک سیستم کنترل حلفه باز-بسته اعمال نیروی کنترل معادل ایجاد تغییراتی در در ماتریسهای جرم میرایی و سختی سازه و نیز بردار تحریک خارجی است. با فرض اینکه این تغییرات خطی بوده و متناسب با مقادیر اولیه ماتریسها و بردار مذکور باشند کمینه سازی نیروهای کنترل به یافتن مقادیر بهینه برای ضرایب تناسب وابسته می گردد. این مساله با استفاده از روشهای عددی بهینه یابی قابل حل خواهد بود. کارایی روش پیشنهادی با استفاده از مثالهای مختلف نشان داده شده است. بهینه یابی تعداد کنترل گرها با استفاده از چنین روشی نیازمند عملیات وقت گیر سعی و خطا تا رسیدن به جواب نهایی است. با استفاده از نتایج بدست آمده از روش پیشنهادی یک شبکه عصبی مصنوعی آموزش داده شده است بطوریکه با استفاده از این شبکه و با داشتن خصوصیات فیزیکی سازه و ویژگی های تحریک لرزه ای تعداد و موقعیت بهینه کنترل گرها در کوتاه ترین زمان و بدون نیاز به انجام سعی و خطا می تواند بدست آورده شود
علی اشعثی سرخابی فریدون امینی
نظر به اینکه ساختمان های بتن آرمه در حین وقوع زلزله نمی توانند از خود شکل پذیری کافی ارائه کنند لذا این مطلب از عملکرد مطلوب این گونه سازه ها در برابر زلزله می کاهد. به طورکلی بحث ترمیم و تقویت در سازه ها را به دو گروه می توان تقسیم کرد: گروه اول ساختمانهای موجود و قدیمی و گروه دوم شامل ساختمانهای جدید که مقاوم سازی آنها با هدف داشتن مقاومت کافی و شکل پذیری لازم در حین اتفاقات مخرب ساختمان نظیر زلزله های احتمالی مطرح می گردد.هدف ارائه عوامل خرابی سازه های بتن آرمه و روش های نوین تقویت این گونه سازه ها در برابر عوامل مخرب بخصوص زلزله می باشد که در سه بخش تنظیم شده است: در بخش اول کلیاتی در مورد تعمیر و تقویت سازه ها در بخش دوم عوامل ایجاد خرابی در سازه های بتن آرمه شامل عوامل مخرب بتن و فولاد مدفون در آن و روش های پیشگری از آن مطرح می گردد. در بخش سوم روشهای نوین تقویت سازه های بتن آرمه در قالب پنج فصل شامل تقویت دیوارهای بتن آرمه، تقویت تیرها و ستون های بتن آرمه، تقویت قاب های بتن آرمه، تقویت اتصالات تیر ستون در قاب های بتن مسلح می باشد.
کاظم شاکری فریدون امینی
سیستم قاب مقاوم خمشی و سیستم قاب بادبندی هم مرکز، دو سیستمی هستند که به صورت گسترده در ساختمانهای مقاوم در برابر زلزله بکار برده می شوند. در حالیکه هیچ یک از این دو سیستم سازه ای نمی توانند نیازهای سختی و شکل پذیری را بطور همزمان تحت اثر زمین لرزه های بزرگ پاسخگو باشند. در این تحقیق رفتار لزره ای سیستم بادبند زانویی به عنوان یک راه حل پیشنهادی برای رفع این مشکل مورد بررسی قرار می گیرد. در این سیستم حداقل یک انتهای بادبند قطری به جای اتصال به محل برخورد تیر-ستون به عضو زانویی که بطور مایل مابین تیر و ستون قرار می گیرد وصل می شود. عضو قطری تامین کننده سختی سیستم است . در حالیکه شکل پذیری تحت اثر بارهای شدید جانبی از طریق جاری شدن خمشی عضو زانویی بدست می آید و عضو زانویی به عنوان یک فیوز شکل پذیر عمل کرده و مانع از کمانش عضو قطری می شود. دراین تحقیق رفتار سیتم بادبند زانویی با ابعاد مختلف تحت اثر زلزله سنتز و با نرم افزار غیرخطی drain-2d مورد بررسی قرار می گیرد و روش کار به این ترتیب است که در سازه ها با ابعاد مختلف ضریب زلزله موثر را آنقدر تغییر می دهیم تا سازه به حد نهایی شکل پذیری ظرفیت برسد. و با ضریب زلزله بدست آمده یک بار تحلیل غیرخطی انجام داده و با دیگر تحلیل خطی انجام می دهیم و از تقسیم برش پایه حاصل از تحلیل خطی به برش حاصل از تحلیل غیرخطی ظرفیت در بادبندهای زانویی را محاسبه می کنیم.
پوراندخت وکیل فریدون امینی
چکیده ندارد.
محمدعلی کاظمی نیا فریدون امینی
چکیده ندارد.
امید رضوانیان فریدون امینی
روش تخصیص قطب ، روشی ساده و مستقیم برای تنظیم پارامترهای مدی سیستم است . در این پایان نامه سعی شده با مدلسازی واقعی و مشاهده جوابهای معادله حالت و بررسی نحوه تغییر پاسخها از طریق برنامه کامپیوتری، کاستیهای الگوریتم فعلی برطرف و تصویر روشنی از آن ارائه شود.
علی شهبازیان اهری احمد نیکنام
چنین شناخته شده است که ضریب شکل پذیری به تنهائی برای طراحی سازه های مقاوم در برابر زلزله کافی نیست و ضروری است تا سایر مشخصات دینامیکی سازه ای و پارامترهای لرزه ای نیز در نظر گرفته شوند. بنابراین از آنجائیکه در طراحی بر اساس شکل پذیری، اثرات سیکلهای غیر ماکزیمم در خرابی سازه منظور نمی شود، نیاز به استفاده از روشهای طراحی است که پتانسیل خرابی سازه تحت تاثیر زلزله و بخصوص زمین لرزه های بزرگ و با مدت زمان زیاد را در نظر می گیرند. در این پایان نامه تا ظرفیت استهلاک انرژی سیستمهای یک درجه آزادی (sdof) در حالت حدی و بصورت پارامتر خرابی تجمعی تعیین شود. مفاهیم خستگی کم سیکل و قانون coffin-manson برای معرفی یک اندیس خرابی جدید بر اساس انرژی بکار گرفته شده اند. برای بدست آوردن ظرفیت استهلاک انرژی، یک تحلیل آماری روی انرژی هیسترزیس در هر سیکل انجام گرفته است . همچنین برای وارد کردن تغییر شکلهای غیر ارتجاعی زمین لرزه در محاسبه اندیس خرابی احتمالی، از روش rainflow بعنوان یک روش شمارش سیکل استفاده شده است . نتایج تحلیلهای غیر ارتجاعی نشان دادند که انرژی هیسترزیس نرمال در هر سیکل می تواند بخوبی بوسیله توزیع گامای دم بریده مدل شود. مطابق مدل خرابی پیشنهادی بر اساس انرژی، ظرفیت استهلاک انرژی نه تنها به مشخصات سازه ای وابسته است ، بلکه به نیازهای لرزه ای نیز مربوط می شود. بعلاوه چنین نتیجه گیری شد که مقدار ظرفیت استهلاک انرژی دینامیکی بزرگتر از ظرفیت استهلاک انرژی بر اساس آزمایشهای بارگذاری یکنواخت است . طیفهای بر اساس انرژی بوسیله صدها تحلیل بدست آمده اند و نمودار مربوط به محاسبه ظرفیت استهلاک انرژی که می تواند در روش طراحی بر اساس انرژی استفاده گردد ارائه شده است .
حامد صفاری فریدون امینی
در این پروژه روشی برای تحلیل استاتیکی و تحلیل دینامیکی غیرخطی سازه های فضایی ارائه شده است ، عناصر این سازه ها از نوع جدار نازک باز می باشد و اثرات اندرکنش خمش و پیچش برای دستیابی به روابط نیرو - تغییر شکل عضو منظور شده است . روابط نیرو - تغییر شکل از حل مستقیم معادلات دیفرانسیل تعادل (تئوری تیر - ستون) بدست آمده و با استفاه از آن معادلات شیب - تغییر مکان تعمیم یافته ارائه شده است . ماتریس سختی مماسی عضو با دیفرانسیل گیری از روابط نیرو - تغییر شکل، حاصل گردیده است . فرمول بندی اویلرین برای در نظر گرفتن تغییر مکانها و دورانهای بزرگ انتخاب شده و برای منظور نمودن دورانهای بزرگ گرهها از ماتریس راهنمای گرهی متعامد استفاده شده است ، همچنین اثرات انحنا در کاهش طول اعضا منظور شده است . سپس روش نیو مارک برای تحلیل دینامیکی بکار گرفته شده و آنگاه با استفاده از روش تکرار نیوتن رافسون الگوریتمی برای تحلیل استاتیکی و دینامیکی غیرخطی ارائه شده است . با توجه به فرمول بندی های انجام شده اثرات متقابل نیروها بر روی سختیهای خمشی و پیچشی مقاطعه ناودانی، دایره درزدار، t شکل و نبشی مورد مطالعه قرار گرفته است ، همچنین چند نوع قاب شناخته شده فضایی و دوبعدی تحت اثر بارهای استاتیکی و دینامیکی (بارهای مستطیلی، مثلثی و سینوسی با زمان محدود) مورد بررسی قرار گرفته اند و بار بحرانی در هر یک از حالات بدست آمده و نتایج مقایسه شده اند. در این رساله نشان داده شده است : -1 منظور نکردن اندرکنش خمش و پیچش اثرات قابل ملاحظه ای در سختی اعضای با مقطع جدار نازک باز و در رفتار سازه های ساخته شده با این عناصر خصوصا بار بحرانی آنها می گذرد. -2 اثرات نیروهای دینامیکی با زمان محدود بر روی بار بحرانی سازه های به صرف نظر کردن نیست . -3 اگر بارهای قائم وارده بر سازه کسر قابل ملاحظه ای از بار بحرانی سازه باشند میزان اثرات نیروهای ناشی از زلزله بر روی سازه به شدت کاهش می یابد.
محمدرضا غلامی زارچی فریدون امینی
در دو دهه اخیر کنترل ارتعاش به روشهای فعال و نیمه فعال به صورت گسترده ای توسعه یافته است . دراین روشها مستقیما پاسخ سازه یعنی شتاب ، سرعت و تغییر مکان به عنوان معیار کنترل مد نظر است. این معیارها تاثیر مستقیمی در عملکرد لرزه ای سازه دارند. به طور کلی دو عاملی که در عملکرد سیستم کنترل فعال به منظور بهبود رفتار لرزه ای سازه نقش دارند، عبارتند از: 1 - طرح در نظر گرفته شده برای اعضای سازه. 2 - محدودیت فیزیکی محرکها. بنابراین با انتخاب مناسب این دو عامل می توان عملکرد سازه را ، درجهت بهبود رفتار لرزه ای سوق داد. سیستم کنترل باید به گونه ای عمل کند، که رفتار سازه در زلزله های با دوره بازگشت کوتاه در محدوده خطی و در زلزله های با دوره بازگشت بلند در محدوده غیرخطی قرار گیرد، به نحوی که از ظرفیت شکل پذیری سازه به منظور اقتصادی بودن طرح استفاده شود. برای این منظور می توان از آنالیز بارهای افزاینده که به عنوان یک ابزار قوی در تعیین پارامترهای لرزه ای سیستم کنترل غیرفعال شناخته شده است ، بهره گرفت.
مهدی یزدانی فریدون امینی
آئین نامه های پیشرفته طراحی امروزه تنها متون قانونی هستند که به منظور یکسان سازی روش برخورد با نیروهای مختلف وارد به سیستمهای سازه ای شامل نیروهای قائم ثقلی و نیروهای جانبی باد و زلزله، در یک چهارچوب مدون فراهم شده اند. از آنجائیکه غالبا در عین سادگی مدعی فراهم آوردن حاشیه ایمنی مناسب برای مقابله با اثرات ناشی از زلزله می باشند بطور وسیعی مورد استفاده قرار می گیرند. اطلاع از ساختار یک آئین نامه، محدوده کاربرد ضوابط و دستوران آن، ضعفها و نکات قوت آئین نامه در برابر آئین نامه های معتبر دیگر و مسائلی که در پشت دستورات بظاهر ساده آن قرار دارد باعث استفاده بهتر از آن آئین نامه می شود. از این رو در این پایان نامه، ظرفیت تحمل لنگر خمشی تیرها، نیروی برشی در تیرها و دیوارهای برشی و همچنین ظرفیت تحمل نیروی فشاری توام با لنگر خمشی در ستونهای طرح شده مطابق ضوابط ویژه طراحی در برابر زلزله آئین نامه بتن ایران (آبا) در کلاسهای مختلف شکل پذیری مورد بررسی قرار گرفته و نتایج حاصل با ضوابط و معیارهای طراحی اعضا مقاوم در برابر زلزله آئین نامه های (ubc1994) و آئین نامه ec8(cen1994) مقایسه می شوند.
جواد خدایی فریدون امینی
انرژی تغییر شکلهای پلاستیک یا شکل پذیری، عمده ترین منبع اتلاف انرژی در سازه ها است. زیرا میرایی داخلی سازه سهم کمی در اتلاف انرژی ورودی به سازه دارد. با این حال تغییر شکلهای بزرگ لازم برای بوجود آمدن یک رفتار شکل پذیر، اغلب با ترک خوردگی و کاهش مقاومت، بخصوص در سازه های بتن آرمه همراه است. المانهای صفحه فولادی افزاینده سختی و میرایی (المانهای adas) ابزارهای مکانیکی هستند که به منظور نصب در سازه های جدید یا تقویت سازه های موجود بوجود آمده اند. اگر این المانها بطور مناسبی طراحی و در سازه نصب شوند علاوه بر این که باعث افزایش سختی، مقاومت و ظرفیت استهلاک انرژی آن می شوند باعث متمرکز شدن بخش عظیمی از انرژی تلف شده در سازه، در اثنای یک زلزله در این نقاط می شوند .بنابراین عملکرد و قابلیت اعتماد سازه در طول زلزله بهبود می یابد. در این تحقیق مشخصات مکانیکی المانهای adas که شامل جابجایی تسلیم و نیری تسلیم آنها است توسط نرم افزار ansys بدست آمده و با نتایج تحلیلی و آزمایشگاهی مقایسه شدند. نتایج این مطالعات نشان دادند که مشخصات مکانیکی این المانها براحتی و با دقت خوبی با روابط ساده تحلیلی قابل پیشگویی هستند.علاوه بر آن، شکل پذیری و ضریب رفتار قابهای خمشی معمولی و قابهای خمشی معمولی مجهز به المانهای adas مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته و مقادیر مناسبی برای آنها بدست آمده است. همچنین یک شیوه طراحی اصولی برای طراحی سازه های مجهز به المانهای adas با استفاده از تحلیل غیرخطی استاتیکی به شیوه آیین نامه atc-40 ارائه شده است. نتایج این مطالعات نیز نشان دادند که میرایی ویسکوز معادل بوجود آمده در قابهای خمشی مجهز به المانهای adas بیش از قابهای خمشی معمولی تنها است که این امر باعث بوجود آمدن نیروی برشی کمتر در اینگونه سازه ها می شود و نیتجه آن بوجود آمدن المانهای سازه ای ظریفتر و پی سازیهای سبکتر و کم هزینه تر است.