نام پژوهشگر: رامین کیامهر
علی اکبر ادیب پور رضا خوشرفتاز
چکیده اکوتوریسم صنعتی امیدوار است و امروزه به عنوان یک راهکار جدید در چهار چوب دست یابی به گردشگری پایدار می باشد. هر گونه دخل و تصرف در طبیعت بنا بر پیچیدگی گردشگری در عصر حاضر، پیامدهای منفی زیادی را به دنبال دارد. از این رو اهمیت بررسی توسعه اکوتوریسم با توجه به مباحث مطرح شده راهکاری مناسب برای توسعه اکوتوریسم درمناطق حفاظت شده می باشد. در این راستا اکوتوریسم به عنوان یکی از زیر شاخه های گردشگری، علاوه بر حفاظت از طبیعت، با ایجاد فرصت های شغلی و کسب درآمد برای ساکنین محلی می تواند مهمترین فرصت برای توسعه گردشگری در مناطق حفاظت شده باشد. در این تحقیق مهمترین توان های توسعه اکوتوریسم در منطقه حفاظت شده بیستون شناسایی و معرفی شدند و با استفاده از مدل swot 22 نقاط ضعف و قوت، 21 فرصت و تهدیدها با نظر کارشناسان و کار ارزش گذاری، تجزیه وتحلیل شده است که منطقه نیازمند بازنگری و ارائه سیاسیتهای صحیح می باشد. شاخص های مهم برای توسعه اکوتوریسم در منطقه مورد مطالعه با نظر خواهی از سه گروه (مردم، مسئولین و گردشگران) به صورت پرسشنامه صورت گرفته است. پس از شناسایی نقاط قوت و ضعف به طور کلی، به شناسایی نقاط منفی و مثبت سه سایت مهم گردشگری کتیبه بیستون، سایت طبیعی پرآو و سایت کوهنوردی بیستون به صورت دقیق پرداخته شده است، نتایج استخراج شده از این پژوهش موید آن است که با وجود قابلیت ها، توانها و جاذبه های طبیعی ملی، تاریخی بین المللی و فرهنگی بالقوه می تواند، این منطقه را به قطب گردشگری طبیعی بدل نماید. واژگان کلیدی: توسعه اکوتوریسم، گردشگری، منطقه حفاظت شده، توسعه پایدار، بیستون
حمید اکبری رحیمی لو محسن کلانتری
چکیده مطالعه ی رابطه ی متقابل محیط کالبدی شهر ها با رفتارهای اجتماعی از نوع منفی و ناهنجار آن موضوعی است که طی چند دهه ی اخیر به مطالعات جغرافیایی افزوده شده است و چهار چوب علمی و عملی برای تحلیل فضایی- مکانی بزهکاری و مطالعه ی ناهنجاری در فضای جغرافیایی فراهم آورده است .درپژوهش حاضر که در حوزه ی جغرافیایی شهر قزوین انجام شده است از سامانه ی اطلاعات جغرافیایی جهت تحلیل و شناسایی کانونهای جرم خیز شهر قزوین استفاده شده است. در این پژوهش ضمن مطالعه ی پیشینه ی تحقیق و ادبیات نظری موضوع و بررسی ویژگیهای جغرافیایی و کالبدی شهر قزوین که مرتبط با موضوع پژوهش بوده است، وضعیت جرایم ارتکابی مرتبط با سرقت از فروردین 1387 تا اسفند 1387 در محدوده ی قانونی شهر قزوین مطالعه شده است. و تحلیل زمانی وقوع جرایم و توزیع و پراکندگی فضایی محل وقوع جرایم در نقاط مختلف شهر مورد ارزیابی قرار گرفت و این اطلاعات به صورت پایگاه داده ای تهیه سپس با استفاده از آزمون های آماری مرکز متوسط بیضی انحراف معیار، تخمین تراکم کرنل و گرافیکی در محیطarc gis ، case crimeاقدام به شناسایی کانونهای جرم خیز شهر قزوین شد در نتیجه با بررسی نتایج حاصله از آزمونهای فوق مهمترین کانونهای جرم خیز شهر قزوین شناسایی و نقشه ها، نمودارها و جداول آن تهیه گردید. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد مهمترین کانونها ی بزه سرقت در شهر قزوین در مناطق مرکزی شهر واقع شده است و محدوده ی بازار، خیابان امام، خیابان نادری، خیابان خیام، مولوی، نواب جنوبی، خیابان فردوسی، خیابان سعدی، خیابان شهدا، چهارراه شهدا، میدان آزادی، محدوده ی عمر محله، پارک ملت، محله ی مینودر، بیشترین کانون تمرکز بزه سرقت در این شهر هستند. این محدوده ها از نقاط پر تراکم شهرقزوین است که دارای ساختار کالبدی نامناسب و با امکان کنترل کمتر می باشند. از طرفی بررسی نوع و ترکیب کاربریها ی سطح شهر همچنین بخش مرکزی شهر و فراوانی وقوع جرایم مرتبط با سرقت در سطح شهر بیانگر وجود ارتباط بین کاربری و استفاده از اراضی در سطح شهر به خصوص بخش مرکزی و شکل گیری کانونها ی جرم خیز در برخی از کاربریهای شهر می باشد. با توجه به یافته های تحقیق و به منظور کنترل و کاهش نا هنجاریهای اجتماعی شهر قزوین به نظر می رسد الویت بخشی به راهبرد های پیشگیرانه، اتخاذ راهکارهای فرهنگی، آموزشی با هدف پیشگیری، استفاده از فنآوری های نوین در مبارزه با بزهکاری، توانمند سازی و سامانده ی محله های جرم خیز، کنترل بیشتر فضا های سبز، کنترل بیشتر مناطق تجاری مسکونی و معابر پر ازدحام، تجهیز بیشتر مراکز انتظامی شهر قزوین به سیستم اطلاعات جغرافیایی gis ضروری است وباید در الویت کار مسئولین و دستاندرکاران انتظامی و قضایی شهر قزوین قرار گیرد. کلمات کلیدی: کانون های جرم خیز، سیستم اطلاعات جغرافیایی، سرقت، شهر قزوین
جهان آقا غنی زاده محسن کلانتری
طی چند دهه اخیر مطالعه رابطه متقابل محیط کالبدی شهرها و ناهنجاریهای اجتماعی و بزهکاری وارد مطالعات جغرافیایی شده است. این مطالعات چارچوب علمی و عملی را برای تحلیل های فضایی، زمانی بزهکاری در فضای جغرافیایی به وجود آورده است. در پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی عوامل محیطی، کالبدی تسهیل کننده ارتکاب بزهکاری در منطقه 16 شهر تهران با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه، جرایم ارتکابی مرتبط با مواد مخدر از فروردین 1387 تا اسفند 1387 در محدوده منطقه 16 شهر تهران بود. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی و توصیفی و داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش با دو روش کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. نتیجه تحلیل زمانی این پژوهش نشان می دهد روزهای پنج شنبه ساعت 12 ظهر با فراوانی 4 تا 5 رویداد بزه زمان اوج جرایم در این محدوده است. از این رو بیشتر جرایم در روزهای آخر و تعطیل هفته و غالباً در ساعات کار و فعالیت رخ داده است. مهم ترین کانون های جرم خیز منطقه 16 شهر تهران در محله های 1603 و 1604 در ناحیه 6 این منطقه واقع شده است. از ویژگی های محیطی و کالبدی این ناحیه می توان به عدم کنترل های رسمی و غیر رسمی مناسب در مکان های پرازدحام از جمعیت و وجود تعداد زیادی کاربری با عملکرد فرا منطقه ای و شهری از جمله کاربری فضای سبز، حمل و نقل و انبار، تأسیسات و تجهیزات شهری، صنعتی و کارگاهی اشاره کرد که عدم تناسب بین نیازهای جمعیتی و ساخت و سازها و نیازهای جمعیتی را نمایان می سازد. بررسی نوع و میزان کاربری اراضی بخش مرکزی و فراوانی وقوع جرم نشان می دهد بیشتر جرایم در مجاورت کاربری فضای سبز و حمل و نقل و انبار رخ داده است که بیانگر وجود رابطه بین نوع و میزان کاربری و تخصیص فضا به کارکردهای مختلف شهری و شکل گیری الگوهای متمرکز ارتکاب جرایم می باشد. با توجه به نتایج تحقیق و به منظور کنترل و پیشگیری از ناهنجاری های اجتماعی در منطقه 16 به نظر می رسد بالا بردن دانش فنی پلیس ( استفاده از فناوری های نوین در مبارزه با بزهکاری)، برقراری تعادل و توازن در نوع و میزان کاربری اراضی، اتخاذ راهکارهای پیشگیرانه از طریق اقدامات کالبدی و محیطی، بکارگیری نظریات مکانی پیشگیری از جرم مانند دیدگاه های cpted، سامان دهی و توانمند سازی محلات این قسمت از شهر به ویژه محله های 1603 و 1604، مشارکت دادن ساکنان در طراحی و انتخاب فضای سبز و ایجاد حس تعلق و مالکیت پذیری، ترغیب مردم در قالب مشارکت در امر پیشگیری و تأمین امنیت اجتماعی، ایجاد ارتباط و تناسب بین ساخت و سازها و کاربری های مختلف با نیازهای جمعیتی و کارکردی محله ها و مکان یابی مجدد پاسگاه های پلیس با توجه به کانون های تمرکز جرایم شکل گرفته در منطقه 16، باید در اولویت کاری مسئولین انتظامی و قضایی و مدیران شهری قرار بگیرد.
عزیز نظری محسن کلانتری
امروزه با گسترش شهرها، معضلات و مشکلات شهری نیز افزایش یافته است، به موازات کارکردهای مثبت شهرنشینی، جنبه های منفی زندگی جمعی و اجتماعات بزرگ و شهرنشینی چهره نشان داده است. یکی از مهمترین و اساسی ترین معضلات در اکثر شهرهای جهان افزایش نرخ بزهکاری و انحرافات اجتماعی می باشد. وقوع جرایم در محیط های شهری نه تنها نظم اجتماعی را مختل می کند، بلکه همراه خود ضایعات سنگین و وخامت کلی در کیفیت زندگی پدید می آورد. صاحبنظران در بررسی های جغرافیایی انواع جرایم و رفتارهای ناهنجار شهری به تأثیر چند عامل کلیدی شامل قانون، مجرم، قربانی، زمان و مکان جرم توجه می کنند و لذا تفاوت در نوع و میزان تأثیر این عوامل موجب می شود تا توزیع فضایی، زمانی جرایم در سطح شهر یکسان نباشد و در برخی محدوده ها ارتکاب جرم بیشتر رخ دهد. برای چاره جویی پیرامون این مسئله و با هدف کنترل و مقابله با انواع بزهکاری طی چند سال گذشته مطالعه پیرامون کانونهای بزهکاری و آسیب شناسی آن اهمیت بسیار زیادی یافته است. پژوهش حاضر با هدف آسیب شناسی عوامل کالبدی محیطی تسهیل کننده ارتکاب بزهکاری در منطقه11و12شهر تهران انجام شده است. روش تحقیق در پژوهش حاضر تحلیلی و توصیفی و داده ها و اطلاعات مورد نیاز پژوهش نیز با دو روش کتابخانه ای و میدانی تهیه شده است. بدین منظور تعداد 518 فقره جرایم ارتکابی مرتبط با سرقت به عنف، به عنوان جامعه آماری مورد مطالعه قرار گرفته است. سپس با تهیه پایگاه داده ای این جرایم و استفاده از آزمون های آماری و گرافیکی در محیط arc gisوcase اقدام به شناسایی و تحلیل فضایی، کالبدی و محیطی کانونهای جرم خیز منطقه 11و12 شهر تهران در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی شده است. درتحلیل زمانی وقوع کل جرایم مورد بررسی(سرقت به عنف) در منطقه 11و12شهر تهران مشخص شد که روزهای یکشنبه ساعات 30/11 تا 30/12 و 14، پنجشنبه ساعت 11 صبح با تعداد بزه 10 تا 15 مورد زمان اوج وقوع بزه در این روزها و ساعات می باشد. با استفاده از آزمون های خوشه بندی و شاخص نزدیکترین همسایه مشخص شد پراکندگی مجموع جرایم از الگوی خوشه ای پیروی می کند. بر اساس تخمین تراکم کرنل مشخص گردید مهمترین کانونها درمیدان های امام خمینی، بهارستان و خیابانهای فردوسی، اکباتان، ملت و ... می باشد. طبق بررسی کاربریها نیز کاربری تجاری-اداری5/18درصد از مساحت کل کاربریها را در بر گرفته است و در عین حال بیشترین فراوانی وقوع جرایم مرتبط با سرقت به عنف با303 فقره جرم و49/58 درصد در این کاربری قرار گرفته است و کاربری مسکونی در مرتبه بعد قرار دارد. بنابراین ازدحام و تراکم جمعیت و کاربریهای مختلف در این منطقه باعث بروز ناهنجاریهای مختلف از جمله انواع جرایم سرقت به عنف در این قسمت از شهر شده است و آن را به کانون جرم خیز تبدیل کرده است. و از مهمترین هسته های وقوع جرایم بر اساس عناصر خاص کالبدی- محیطی می توان به میدان ها، پایانه ها، مبلمان شهری، معابر و گذرها، محدوده های مسکونی و تجاری، کاربریهای گردشی و تفریحی، پیک های موتوری و کمبود مراکز انتظامی و کلانتریها و توزیع فضایی ناموزون آنها اشاره کرد. همچنین با بررسی محلات 45 گانه در این محدوده از شهر، محلات شماره 1201و1202و1208 جزء محدوده های اصلی تمرکز جرایم مرتبط با سرقت به عنف هستند. در این میان ویژگیهای محیطی و کالبدی از جمله معابر و گذرهای تنگ، باریک و کور، بافتهای فرسوده و ارزان قیمت، نوع و نحوه چیدمان نامناسب عناصر شهری، طراحی و نظارت پارک ها، وضعیت سیستم روشنایی و نور، ناکافی بودن کیوسک ها و مأمورین گشتی با توجه به جرم خیز بودن مناطق نقش مستقیم و غیرقابل انکاری در بروز جرایم داشته است. با توجه به یافته های پژوهش و به منظور کنترل و کاهش ناهنجاریهای اجتماعی در مناطق مورد مطالعه اولویت بخشی به راهبردهای پیشگیرانه، اتخاذ راهکارهای آموزشی، فرهنگی با هدف پیشگیری، استفاده از فناوریهای نوین در مبارزه با بزهکاری، کنترل فضاهای سبز و تفرجگاه های شهری، افزایش مراکز پلیس، کلانتری و کیوسک های نیروی انتظامی در محدوده کانونهای جرم خیز، پرهیز از توسل گسترده به پاسخ های واکنشی، مقطعی و شبه کیفری، جابجایی و انتقال فعالیتهای مزاحم و نابسامان به خارج از مناطق، تقویت شبکه حمل ونقل عمومی سبز، افزایش اساسی فضای سبز و ایجاد فضاهای تفریحی و فراغتی سالم لازم و ضروری به نظر می رسد .
سیده سمیه منافی محسن کلانتری
تاریخچه سامانه های پشتیبان تصمیم گیری در برنامه ریزی ترافیک، تاریخچه همکاری متقابل مدیران این بخش و مردم است. به مجرد پیدایش رایانه های الکترونیکی در سالهای 1950-1960م، نخستین سامانه های پشتیبان تصمیم گیری پا به عرصه وجود نهادند. سامانه های منطقی که بر اساس پرسش های هوشمند به تمایز میان گزینه های مختلف می پرداختند، توسط گوری و مورتون مطرح شدند. این سامانه ها، داده های مربوط به پیش بینی ترافیک بر حسب نیاز، شامل تردد بیش از حد خودروهای شخصی در سطح خیابان های شهر، کم عرض بودن خیابان ها و....را توسط زیر سامانه مربوطه پایش و در پایگاه داده ها ذخیره و سپس زیر سامانه تشخیص بحران، داده های گردآوری شده بهنگام را با مقادیر آستانه تعریف شده مقایسه نموده و بدین طریق ابزار قضاوت صحیح در مورد سطح بحران و عکس العمل مناسب را در اختیار تصمیم گیرنده قرار می دهد تا بدین وسیله تصمیم گیرنده بهنگام شود و تصمیم گیری صورت گیرد. این پژوهش برآن است، تا استقرار این سامانه را در سازمان های دست اندرکار ترافیک امکان سنجی نماید و بر همین اساس پرسشنامه ای تدوین و در اختیار تصمیم گیران و مسئولین بخش ترافیک گذاشته شد و نتیجه ای که بدست آمد، عدم امکان استقرار این سامانه در وضعیت تشکیلاتی موجود را نشان می داد، چراکه مسئولین و تصمیم گیران امر کنترل ترافیک شهر زنجان با این سامانه آشنایی بسیار محدود و در مواردی هیچ گونه آشنایی با سامانه نداشتند و علت عدم استقرار سامانه پشتیبان تصمیم گیری در بدنه سازمان مورد فعالیت خود را، در عدم آشنایی با سامانه، نبود اعتبارات و مشکلات فنی و زیربنایی دانسته و تعدادی مدعی بودند در صورت آموزش های مستمر از طرف سازمان های اصلی و در صورت تامین اعتبارات و حل مشکلات موجود امکان استقرار سامانه میسر خواهد شد و در شرایط موجود امکان استقرار وجود ندارد. پیشنهاد می گردد مبانی مفهومی این سامانه در فراگیر ترین شکل خود در سازمان های مدیریت و برنامه ریزی ترافیک و در یک قالب مبتنی بر توسعه فرهنگ سازمانی، به کارکنان آموزش داده شود و با توجه به سیاستهای کلی دولت در زمینه ایجاد دولت الکترونیک، برای تحقیق وسیع در این زمینه، از تیم متخصص و اساتید مجرب یا همکاری شرکت های متخصص اتوماسیون اداری استفاده شود.
اصغر تیموری اکبر اصغری زمانی
رشد سریع شهرها و توسعه کالبدی آن ها موجب بروز بحران های مختلف در زندگی شهری نظیر مشکلات محیطی و نزول کیفیت محیط شهرها شده است. در کشور ما هم به دنبال افزایش شهرنشینی و سرعت بالای تغییرات در بافت های شهری به دلایل مختلف، کیفیت محیط در نواحی شهری به شدت تنزل یافته است. بحران کیفیت در محیط های شهری، توجه به رویکردهای موثرتری را که قابلیت های اجرایی بیش تری داشته باشند، به یک موضوع جدی تبدیل کرده است. شهر زنجان به عنوان یکی از شهرهای میانه اندام کشور از بحران کیفیت محیط شهری بی نصیب نمانده و با مشکلات فراوانی در ابعاد مختلف کیفیت محیط شهری روبروست. تحقیق حاضر ابعاد کالبدی – فضایی کیفیت محیط شهری بافت میانی شهر زنجان را با استفاده از مدل ahp در محیط arc gis مورد ارزیابی و تحلیل قرار داده است. یافته های تحقیق بیانگر وضعیت نامطلوب شاخص های کالبدی – فضایی کیفیت محیط شهری در این محدوده بوده و نشان می دهد که از کل مساحت بافت میانی، 6/39 درصد به عنوان مناطق نامطلوب می باشند. یافته های حاصل از پهنه بندی محدوده بافت میانی شهر زنجان از لحاظ میزان مطلوبیت ابعاد کالبدی – فضایی کیفیت محیط شهری نشان می دهد که محلات ترانس، بی سیم، قیر باشی، دروازه ارک، گونیه، درمانگاه و تا حدودی محلات امجدیه، صفا و مقدم در بین محلات بافت میانی زنجان در وضعیت نامطلوب و نامناسب قرار دارند. در نهایت پیشنهادات و راهکارهایی برای برون رفت محلات نامطلوب از بحران کیفیت محیط شهری در ابعاد کالبدی – فضایی ارائه شده است. واژگان کلیدی: ارزیابی، ابعاد کالبدی – فضایی، کیفیت محیط شهری، بافت میانی زنجان، مدلahp، نامطلوب
ابوذر بخشی محسن کلانتری
چکیده توسعه فیزیکی شتابان و بی روی? شهریزد و ناموزونی در توزیع فضایی تأسیسات وخدمات شهری و به ویژه نارسائیهای کالبدی، اجتماعی و اقتصادی بافت قدیم موجب رشد منفی10/5 درصدی جمعیت بافت قدیم شده است که نشانگر رکود عملکرد سکونتی در این بافت است. مهاجرت جمعیت از بافت قدیم موجب بی-رونقی، رکود و فرسودگی هر چه بیشتر ساختار اقتصادی، اجتماعی وکالبدی آن گردیده است. در این راستا، برنامه های احیاء و باززنده سازی بافت قدیم به اتخاذ رویکردی چند جانبه احتیاج دارند. رویکردهای کالبد محور که در پی اجرای استانداردهای شهری در محلات، محرک اولی? نوسازی هستند ولی به الزامات اجتماعی-اقتصادی توجهی ندارند نمی توانند در دستیابی به اهداف توسعه ای خود بصورت پایدار و همه جانبه موفق باشند.در این پژوهش با توجه به مطالعات انجام شده و برداشتهای میدانی از برزن شش بادگیر در بافت قدیم شهر یزد به مواردی نظیر توجه به نظرات ساکنین برزن و افزایش ظرفیتهای اجتماعی و نهادی آنها، توجه به ابعاد اقتصادی و ارتقاء ظرفیت های اقتصادی برزن، توجه به مولفه های عملکردی و تغییر و ایجاد کاربری های لازم جهت رفع کمبود خدمات و در نهایت بهبود شبکه های دسترسی، اشاره گردیده است. با توجه به موضوع مورد مطالعه، نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی، میدانی و پیمایشی و مبتنی بر شناخت وضع موجود است. هدف اصلی تحقیق، بررسی راهکارهای بهبود و ارتقاء مولفه های اجتماعی، اقتصادی، عملکردی وکالبدی بافت برزن شش بادگیر شهر یزد از طریق شناسایی و ارزیابی مهمترین معیارهای تأثیرگذار در امر احیاء و باززنده سازی این برزن و اولویت بندی آنها با استفاده از تکنیک فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) به منظور ارتقاء سطح کیفی برزن می باشد. بر مبنای نتایج حاصل شده، وزن شاخصهای پنج گان? عملکردی ، کالبدی، اجتماعی و اقتصادی و شبک? رفت و آمد به ترتیب 513/0، 261/0، 129/0، 063/0 و 033/0 است. بنابراین نتیجه گرفته می شود که اثر عامل عملکردی در احیاء و باززنده سازی محدود? مورد مطالعه از بقی? عوامل بیشتر بوده و بعد از آن سایر عوامل به ترتیب بر مبنای وزنشان تأثیرگذارند. همچنین، معیار «طول مدت اقامت بیشتر ساکنین» در قالب شاخص اجتماعی با میانگین وزنی 318/0، معیار «اقتصاد خانوار» در قالب شاخص اقتصادی با میانگین وزنی 394/0، معیار «اسکلت ابنیه» در قالب شاخص کالبدی با میانگین وزنی 328/0، معیار «انواع کاربریها» در قالب شاخص عملکردی با میانگین وزنی 637/0 و معیار «تعریض دسترسی های محله» در قالب شاخص شبک? رفت و آمد با میانگین وزنی 565/0 بیشترین تأثیر را در این زمینه دارند. اولویت بندی این شاخصها و معیارها می تواند در برنامه-ریزی ها و تعیین سیاست های آتی بهسازی، نوسازی و بازسازی بافتهای قدیمی و فرسود? شهرها مورد استفاده قرار گیرد. اینکه چگونه می توان مسأل? احیاء و باززنده سازی بافت قدیمی برزن شش بادگیر را با مقتضیات اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و عملکردی برقرار ساخت، بخشی از پاسخ خود را در چگونگی استفاده از کاربری اراضی پیدا می کند. بر این اساس، در این پژوهش به مطالع? وضعیت موجود کاربریهای زمین در محدود? مورد مطالعه و بررسی وسعت، سرانه، شناسایی کمبودها و ایجاد تعادل در تشخیص کاربریها با توجه به اهمیت و کارایی آنها در محدود? بافت پرداخته شد. بررسی وضع کمی و کیفی کالبدی کارکردهای مختلف برزن شش بادگیر و تعیین کمبودها و نیازها در وضع موجود گویای آن است که در حال حاضر با کمبود در اغلب سرانه های کاربریهای خدماتی مانند آموزشی، بهداشتی، درمانی، اداری، ورزشی، فضای سبز، صنعتی و کارگاهی، تأسیسات شهری، انبارها، حمل و نقل، پارکینگ و معابر مواجه است؛ و با توجه به اینکه وسعت اراضی بایر و بدون استفاده در سطح برزن معادل 64085 مترمربع (19/8 درصد) می باشد، مشخص کردن وضعیت مالکیت و تبدیل آن به کاربری-های مورد نیاز از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
سمیه علیزاده اکبر اصغری زمانی
چکیده امروزه رشد شتابان و بی رویه شهرها و افزایش جمعیت کلانشهر و به تبع آن نیاز به مسکن در سطح وسیع، موضوع برخورد با تغییرات گسترده کلانشهرها را به یک چالش اساسی در مباحث برنامه ریزی شهری و جغرافیای انسانی همه کشورها تبدیل کرده است. و به دلیل وقوع تغییرات اساسی طی دهه های اخیر اهمیت بیشتری یافته است پدیده حرکت سلولی که بیشتر در مناطقی که دارای ارزش منطقه ای بالا هستند، رخ می دهد بیشتر به دلیل تغییر و تحولات همین عوامل اقتصادی می باشد. در واقع تراکم ساختمانی معلول علل و عوامل گوناگونی می باشد که قیمت زمین و تاثیر آن بر تراکم می توان به عنوان یکی از همین علل و عوامل می باشد. در واقع افزایش ارزش منطقه باعث می شود تا مالکان به فکر بیشترین استفاده از سطح بیافتند و از ساخت و ساز بیشتر استقبال کنند؛ در این صورت بناهای که هنوز عمر مفید آن ها به پایان نرسیده تخریب می شوند و برج ها و بلند مرتبه ها جایگزین آن ها می شوند و سرمایه ملی به راحتی برای کسب سود به هدر می رود. در حقیقت تراکم شهری نامطلوب، یکی از معضلات اساسی شهرهای امروز است و می تواند منشاء بسیاری از نابسامانی های دیگر از قبیل آلودگی بصری و بهم خوردن خط آسمان شهر شود. از سوی دیگر خودکفایی شهرداری ها و فروش تراکم به عنوان ابزاری برای کسب درآمد به این موضوع دامن زده است. داده ها و روش : با جمع آوری اسنادی و میدانی داده های مورد نیاز و با استفاده از روش های و مدل هایی (آی دی دبیلو، کرنل دنسیتی، کراس تب، فازی سازی، رشد نمایی، آنتروپی شانون و پیرسون و همچنین برخی تحلیل ها به بررسی اثرات ارزش منطقه ای در افزایش تراکم وکاهش عمر مفید ساختمان ها و ارتباط خود کفایی شهرداری ها با افزایش تراکم پرداخته شد. نتایج: نتایج حاکی از وجود همبستگی بین افزایش ارزش منطقه ای و افزایش تراکم ساختمانی است؛ که رقم این همبستگی برابر با 863/0 می باشد. از آنجای که شهرک زعفرانیه با متوسط ارزش زمین (25000000ریال) جزوه مناطق گران شهر تبریز محسوب می شود و عمر قطعات و سلولهای تغییر یافته همگی کمتر از سی سال بوده ؛ این موضوع نشان دهنده همبستگی بین افزایش ارزش منطقه ای و کاهش عمر مفید ساختمان ها می باشد و همچنین فروش تراکم به عنوان یک چهارم منابع درآمدی شهرداری ها، نشانگر این است که این حرکت مبتنی بر اصل درآمد بوده نه ابزار شهرسازی.
ایراندخت زبردست رامین کیامهر
بی شک ساختار حمل و نقل و دسترسی راحت با کیفیت بالا برای گردشگران یکی از مهمترین ملزومات ایجاد هر منطقه گردشگری است و فراهم بودن امکانات و تسهیلات حمل و نقل مناسب شرط لازم توسعه گردشگری است که این تسهیلات در منحصر به فرد بودن منطقه اهمیت بسزایی دارد. این پژوهش با هدف تحلیل شبکه زیربنایی و روبنایی حمل و نقل و تأثیر آن در توسعه گردشگری در مسیر زنجان به تهم و خلخال انجام گرفته است. نوع تحقیق کاربردی، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، به منظور جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (مشاهده، پرسشنامه)، در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. قلمرو مکانی این تحقیق مسیر زنجان به تهم و خلخال، واقع در استان زنجان و اردبیل میباشد.جامعه آماری شامل گردشگران عبوری در مسیر مورد مطالعه می¬باشد که به دلیل نبود آمار ثبت شده از تعداد گردشگران، حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای جامعه نامعلوم با در نظر گرفتن سطح خطای 05/0 برای تکمیل پرسشنامه معادل 384 محاسبه شد. جهت بررسی امکانات حمل و نقل و توان¬های توسعه گردشگری منطقه از آمار توصیفی(میانگین و توزیع فراوانی) و آمار استنباطی(تحلیل عاملی) و مدل پتانسیل¬سنجی و ahp استفاده شده است. در زمینه سرمایه گذاری تسهیلات حمل و نقل، نتایج تحلیل عاملی نشان می دهد، عامل زیرساخت اولین عامل در توسعه گردشگری مسیر مورد مطالعه است، مقدار ویژه این عامل برابر با 11.899 است، که به تنهایی می تواند 27.671 درصد واریانس را محاسبه کند و آنرا توضیح دهد و مهمترین عامل جهت توسعه گردشگری به شمار میرود و بیشترین همبستگی را با شبکه حمل و نقل دارا میباشد. در تحلیل جاذبه های گردشگری براساس ep بیانگر جایگاه مناسب منطقه مورد مطالعه از لحاظ وجود پتانسیل¬های گردشگری با امتیاز 0.62می-باشد، به ترتیب اولویت نتایج بدست آمده از این مدل عبارتند از: چشمه گیرخ بلاغ و میرعدیلو آبگرم گرمخانه با امتیاز 9 در اولویت اول قرار دارند. جهت سرمایهگذاری مجتمعهای خدماتی-رفاهی بین راهی، شاخص¬های دسترسی¬، دوری و نزدیکی به جاذبه¬ها، فاصله از مراکز جمعیتی، عوامل خطرزا چون گسل و سیل، دسترسی به تسهیلات و غیره در نظر گرفته شده است¬ و نتیجه نشان داد که محدوده مناسب جهت سرمایه گذاری با نقاط پیشنهادی سازمان حمل و نقل همپوشانی دارد. جهت توسعه گردشگری در مسیر مورد مطالعه، احداث مجتمعهای بین راهی و اقامتگاههای ارزان قیمت، توسعه مبلمان ترافیکی در مسیر، ایجاد و توسعه زیرساختهای حمل و نقل بطور گسترده پیشنهاد میگردد.
فریبا عسگری رامین کیامهر
توجه به مسئله اکوتوریسم به عنوان یکی از شاخه های مهم گردشگری و صنعتی نوپا و موثر که اقتصاد جهانی را معطوف خود ساخته است،از موضوعات جدیدی است که در سال های اخیر مورد برنامه ریزان و سیاست گذاران و نیز حامیان محیط زیست قرار گرفته است. هدف کلی این پژوهش ارزیابی توان بوم شناختی منطقه حفاظت شده انگوران به منظور توسعه اکوتوریسم می باشد که با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی و با مدل مخدوم و تحلیل سلسله مراتبی به انجام رسید.به منظور رسیدن به اهداف پژوهش از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است.لازم به ذکر است که در این پژوهش در ابتدا منابع بوم شناختی منطقه مورد شناسایی،تجزیه تحلیل و جمع بندی قرار گرفتند.سپس کلیه لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی رقومی شده وارزیابی توان بوم شناختی منطقه شناسایی گردید. نتایج حاصل از بررسی های انجام گرفته بر روی داده های بوم شناختی با استفاده از مدل خطی مخدوم نشان می دهد که 69/114137 هکتار از منطقه جهت اکوتوریسم متمرکز طبقه یک و 31/84795 هکتاراز سطح منطقه جهت اکوتوریسم گسترده طبقه یک مناسب می باشد،در مقایسه در روش تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که 377/18409هکتارازسطح منطقه جهت اکوتوریسم متمرکز طبقه یک و 9146/77235 هکتارجهت اکوتوریسم متمرکز طبقه دو و 00836/19816هکتار طبقه نامناسب جهت اکوتوریسم متمرکز تشخیص داده شد.همچنین 49868/74682هکتارازسطح منطقه جهت اکوتوریسم گسترده طبقه یک و 94779/21751هکتار از سطح منطقه جهت اکوتوریسم گسترده طبقه دو و 85353/19026 هکتار طبقه نامناسب جهت اکوتوریسم گسترده مشخص گردید. در واقع نتایج حاکی از این بود که منطقه حفاظت شده انگوران از توان بالایی جهت توسعه اکوتوریسم برخوردار می باشد.این مطالعه می تواند شروع مناسبی برای یک تحقیق پایه برای رسیدن به اهداف توسعه پایدار باشد.
سارا عباسپور رامین کیامهر
در آغاز هزاره سوم، تحقق رشد اقتصادی به ویژه در صنعت گردشگری، نیاز به برنامه ریزی فضایی را بیش ازپیش محرز ساخته است، لذا، برنامه ریزی توسعه صنعت گردشگری در صورت اعمال رویکردی مکانی- فضایی، می تواند عاملی موثر و سرعت بخش در نیل به اهداف توسعه پایدار و متوازن باشد. در این پژوهش، به بررسی اثرات منطقه ای توسعه توریسم شهری در ایجاد عدالت فضایی- مکانی در مناطق ده گانه شهر تبریز پرداخته شده و برای دستیابی به این هدف، 22 عنصر گردشگری شهری از نظر کیفیت و پراکندگی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق از نوح توصیفی- تحلیلی و پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه جهت جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه آماری از میان گردشگران سال 1393 و کارشناسان امور گردشگری انتخاب شدند و حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری کوکران با سطح خطای 0/05 برای جامعه نامعلوم 384 محاسبه شد. تحلیل داده های مربوط به پرسشنامه از طریق روش تحلیل عاملی در محیط spss صورت گرفت. سپس به منظور مشخص نمودن نحوه پراکندگی عناصر گردشگری، مدل kernel density و expert choice در محیط ahp به کار برده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که عامل تأسیسات گردشگری با 8 متغیر مهم ترین عامل تأثیرگذار در توسعه گردشگری شهری بوده است؛ مقدار ویژه عامل اول برابر با 6.725است، که به تنهایی می تواند 30.567درصد واریانس را محاسبه کند و آن را توضیح دهد.همچنین نتایج حاصل از تحلیل فضایی نشان می دهد که تمرکز عناصر گردشگری در منطقه 8 تبریز بیشتر، در منطقه 1 به صورت متوسط و در بقیه مناطق به شکل پراکنده بوده است.
لیلا عابدینی رامین کیامهر
مدیریت شهری تهران طی دهه های اخیر با چالش های مختلفی بویژه در ساختار اقتصادی مواجه بوده است ، این در حالی است که این کلانشهر هم از موقعیت خاص (مرکزیت اداری – سیاسی ) در جذب سرمایه در کشور برخوردار بوده و هم این که پیشینه تاریخی آن حاکی از وجود توان بالا در جذب گردشگران داخلی و خارجی دارد، این پژوهش با هدف ارزیابی نقش مدیریت گردشگری در جلب مشارکت عمومی بازار هدف گردشگری شهری منطقه 12 تهران که به علت استقرار در بافت کهن شهری و نیز تنوع عملکردی قابل ذکر می باشد، انجام گرفته است . نوع تحقیق کاربردی، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی، به منظور جمع آوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و پیمایش میدانی (مشاهده، پرسشنامه)، در محدوده موردمطالعه استفاده شده است، حجم نمونه براساس فرمول کوکران برای مردم منطقه با در نظر گرفتن سطح خطای 05/0 برای تکمیل پرسشنامه معادل 350 محاسبه شد. جهت ارزیابی نقش مدیریت گردشگری در جلب مشارکت عمومی و تعیین نقاط قوت،ضعف،فرصتها وتهدیدهای منطقه از آمار توصیفی(میانگین و توزیع فراوانی)و آمار استنباطی(تحلیل عاملی) و مدل swot استفاده شده است. نتایج برگرفته از این پژوهش نشان می دهد، میزان مشارکت مردم محلی در ایجاد بسترهای اجتماعی و فرهنگی ، مولفه اقتصادی، و مولفه کالبدی- زیر ساختی بازار هدف گردشگری شهری در سطح بالایی قرار دارد. در نتیجه بین مشارکت عمومی با ابعاد مورد بررسی در بازار هدف شهری رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. عمده ترین متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر مشارکت عمومی به ترتیب اولویت، عبارتند از توسعه اقتصادی گردشگری، مشارکت مردم محلی در توسعه و ایجاد بسترهای اجتماعی- فرهنگی و توسعه بعد کالبدی – زیرساختی گردشگری شهری می باشد همچنین با استفاده از مدل swot به تحلیل نقش عوامل درونی و بیرونی در مدیریت گردشگری شهری منطقه 12 و ارائه راهبردهای مدیریتی مناسب برای توسعه گردشگری استفاده شده است. بر اساس یافته های تحقیق مشخص شد که منطقه ای مانند منطقه 12 تهران دارای پتانسیل مناسبی برای بازار هدف گردشگری شهری است اما بعلت ضعف های مدیریت شهری در فقدان برنامه ریزی و سرمایه گذاری های دولتی و خصوصی در این منطقه و تسلط فعالیت های تجاری خرد در میان کاربری های فرامنطقه ای گردشگری بخش گردشگری نه تنها از توسعه پایداری فاصله گرفته بلکه روند منفی را طی می کند.
رعنا سهرابی رامین کیامهر
گردشگری تاریخی و فرهنگی یکی از شاخه¬های رو به رشد صنعت گردشگری در جهان است که بر اساس بازدید گردشگران از اماکن تاریخی و فرهنگی است. با افزایش تعداد گردشگران ورودی و نیز رونق گردشگری تاریخی داخلی نیاز به تدبیر اندیشی جهت مدیریت صحیح در برنامه¬ریزی گردشگری برای حفظ منابع گردشگری، بیش ازپیش احساس می¬شود. در پی روند توسعه ی مفاهیم ظرفیت برد گردشگری در اماکن تاریخی جهان، پژوهش حاضر با پرداختن به موضوع بومی سازی شاخص های فیزیکی و اجتماعی ظرفیت برد گردشگری در اماکن تاریخی و فرهنگی احیاء شده در ایران، درصدد ایجاد یک الگوی عملی برای مدیریت صحیح اماکن تاریخی احیاء شده در جهت توسعه ی گردشگری پایدار در ایران است. این پژوهش از نوع تحقیقات بنیادی- کاربردی است و هدف اساسی آن تبیین روابط بین مفاهیم ظرفیت برد گردشگری و حفاظت اماکن تاریخی احیاء شده برای افزودن به مجموعه ی دانش در زمینه ی توسعه ی پایدار گردشگری ایران است. روش اجرای این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده¬ها به دو روش اسنادی و میدانی صورت گرفته است. در این پژوهش با استفاده از مدل "مدیریت سازگار آثار تاریخی" وضعیت فیزیکی و اجتماعی در اماکن تاریخی احیاء شده ارزیابی می¬شود. سپس با استفاده از روش "آزمون وزن دهیِ چند معیاره ی ظرفیت برد" بهترین عملِ مدیریتی برای دستیابی به سازگاری با شاخص¬ها و استانداردهای بومی سازی شده ی ظرفیت برد، مشخص می¬شود. بررسی ویژگی¬های دوازده گروه از اماکن تاریخی ایران که قابلیت احیاء و کاربری مجدد را دارند، نشان می¬دهد که ویژگی¬های جغرافیایی طبیعی، جغرافیای فرهنگی، تنوع قومیتی، باورهای مذهبی و ارزش¬های اجتماعی مردم ایران سبب شده است که در طول تاریخ، فضاهای معماری با کاربری¬های متنوع به وجود بیایند. همواره پنج اصل مهم در معماری سنتی ایران یعنی مردم¬واری، درون¬گرایی، خودبسندگی، پرهیز از بیهودگی و نیارش حفظ شده¬اند. در ارزیابی وضعیت فیزیکی و کالبدی اماکن تاریخی احیاء شده، این پنج اصل و نیز حریم منظری، کالبدی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی باید مدنظر قرار گیرند. بر اساس یافته¬های این پژوهش، کاربری¬های پیشنهاد شده از سوی "موسسه ی صندوق احیاء اماکن تاریخی و فرهنگی" برای برخی از اماکن سازگاری متناسبی ندارد و هویت تاریخی و فرهنگی این اماکن را مدنظر قرار نداده است. روش¬های برآورد ظرفیت برد فیزیکی در اماکن تاریخی احیاء شده ی ایران، با در نظر گرفتن عوامل محدود¬کننده ی متفاوت و منحصر به این اماکن، روش مناسبی جهت دستیابی به حالت بهینه است. تلفیق روش¬ "مدیریت سازگار اماکن تاریخی" و روش¬های برآورد ظرفیت برد فیزیکی و اجتماعی، با در نظر گرفتن شرایط و ویژگی¬های گردشگران، جامعه ی محلی و اماکن تاریخی روش مناسبی برای تعیین وضعیت فیزیکی و اجتماعی اماکن تاریخی احیاء شده است.
ملیحه محمدی یل دگرمانی رامین کیامهر
گردشگری به مفهوم امروزی موج جدیدی است که پس از انقلاب صنعتی شروع گردیده است. این امر بیش از هر عامل دیگری، تحت تاثیر تحول در سیستم حمل و نقل بوده است. توسعه حمل و نقل و کاهش هزینه های سفر نسبت به گذشته - از نظر اقتصادی و امنیتی- موجب گردید که گردشگری فعالیتی عمومی گردد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش مراکز فرهنگی در توسعه گردشگری شهر زنجان می باشد. برای رسیدن به این اهداف از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. در این تحقیق پس از تهیه کلیات و چهارچوب نظری تحقیق، جهت شناسایی منطقه مورد مطالعه و جایگاه گردشگری در آن،پرسشنامه مسئولین طراحی شد. پس از تکمیل پرسشنامه ها، برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss و excel استفاده شد.
نازنین تنگستانی زاده رامین کیامهر
گردشگری، صنعتی پویا و رو به رشد است و در جهان رقابتی امروز، به یکی از مولفه های فراگیر و تأثیرگذار جهانی شدن پدیده ها تبدیل شده است. در این میان گردشگری پزشکی، شاخه ای از گردشگری است که با هدف درمان فیزیکی و انجام یک نوع عمل جراحی تحت نظارت پزشک در بیمارستان ها و مراکز پزشکی انجام می شود. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش آژانس های گردشگری در توسعه صنعت گردشگری پزشکی در شهر شیراز می باشد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش مورد استفاده از نوع تحلیلی توصیفی و اکتشافی می باشد، که مبتنی بر روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه، مصاحبه و مشاهده است. برای تجریه و تحلیل اطلاعات از روش کمی و کیفی استفاده شده است. در روش کمی، آمار توصیفی(میانگین، توزیع فراوانی، انحراف معیار) استفاده شده است.