نام پژوهشگر: غلامحسین شهیدی
سمانه ایرانمنش امین باقی زاده
از نانوذرات طلا در زمینه های بسیاری مانند تشخیص و درمان سرطان، انتقال دارو، ژن و تشخیص dna و پروتئین استفاده می شود. قارچ ها به دلیل توانایی شان در ترشح مقدار زیاد آنزیم، کاندید بسیار خوبی برای بیوسنتز نانوذرات هستند. این روش به دلیل سالم بودن از نظر زیست محیطی و صرفه اقتصادی که دارد می تواند به عنوان جایگزینی برای روش های شیمیایی، جهت تولید نانو ذرات طلا مطرح گردد. هدف از تحقیق حاضر غربالگری چند قارچ ساپروفیت خاکزی و بیمارگر گیاهی جهت تولید نانوذرات طلا و مطالعات میکروسکوپ الکترونی و اسپکتروفتومتری نانوذرات حاصله می باشد. در این روش ابتدا بیومس قارچ ها با محلول haucl4 تلقیح شده و به مدت 24 ساعت گرماگذاری شدند. با تغییر رنگ محلول واکنش از زرد به بنفش به سنتز نانو ذرات طلا پی برده شد. در مواردی که ارزیابی مذکور (تغییر رنگ) مثبت بود، تولید نانوذرات طلا با استفاده از اسپکتروفتومتری uv-vis، تفرق اشعه x و میکروسکپ الکترونی tem بررسی گردید. در این تحقیق 17 قارچ مورد بررسی قرار گرفتند که از بین آنها 12 قارچ قادر به تولید نانوذرات طلا بودند که بدلیل مشکلات مالی و کمبود امکانات 5 گونه آنها مورد بررسی قرار گرفتند. تولید نانوذرات طلا با مشاهده تغییر رنگ محلول واکنش از زرد به بنفش و ایجاد پیک حداکثر جذب در طول موج حدود nm 540 توسط اسپکتروفتومتری uv-vis تایید گردید. آنالیز xrd نانوذرات حاصل اثبات کرد که نانو ذرات سنتز شده به صورت نانو کریستال های طلا می باشد. تصاویر تهیه شده توسط میکروسکپ الکترونیtem نشان داد که نانو ذرات به صورت کروی، مثلثی و چند ضلعی بیوسنتز شدند. در میکرو الکتروگراف های tem نانوذرات طلا با شکل های کروی، مثلثی و چند ضلعی مشاهده شدند و محدوده اندازه نانوذرات تولید شده برای قارچ های مختلف با نتایج محققان پیشین مقایسه شد. تشابه زیادی بین نتایج این تحقیق و سایر محققین مشاهده گردید.
محبوبه افروشه حمید محمدی
نخود ایرانی (l. cicer arietinum) به عنوان یکی از محصولات و منابع مهم پروتئینی برای تغذیه انسان و دام محسوب می شود. قارچ خاکزاد fusarium solani (mart.) یکی از مهم ترین عوامل مولد پوسیدگی ریشه در بسیاری از گیاهان است. این قارچ روی نخود ایرانی و نخود فرنگی (pisum sativum l.) به عنوان فرم اختصاصیfusarium solani f.sp. pisi (jones) شناخته می شود و از نظر اقتصادی باعث کاهش محصول در این دو میزبان می گردد. امروزه روشهای مختلفی جهت کنترل بیماری های گیاهی و کاهش خسارت محصولات استفاده می شود. یکی از روش های معمول کنترل بیماری های گیاهی که توسط کشاورزان به کار می رود روش شیمیایی و استفاده از قارچ کش ها است اگرچه این روش در کنترل بیمارهای گیاهی بسیار موثر است ولی برخی از مشکلات جانبی باعث محدودیت استفاده از این روش شده است. در این رابطه کنترل بیولوژیکی بیماری ها به عنوان یکی از روش های کنترلی مناسب و جایگزین با قارچ کش های شیمیایی مد نظر است. در این مطالعه اثرات 10 جدایه از trichoderma harzianum ( پنج جدایه) و trichoderma viride ( پنج جدایه) در کنترل قارچ f. solani f.sp. pisi عامل بیماری پوسیدگی سیاه ریشه نخود و نخود فرنگی که از مناطق مختلف استان فارس و از گیاهان نخود با علائم پژمردگی و پوسیدگی ریشه جداسازی شده بودند مورد ارزیابی قرار گرفت. از بین 15 جدایه مورد مطالعه f. solani f.sp. pisi و بر اساس نتایج حاصل از آزمون اولیه بیماری زایی در شرایط گلخانه ای، جدایه فعال انتخاب و برای مطالعات بعدی مورد استفاده قرار گرفت. در ابتدا قابلیت جدایه های تریکودرما بر علیه قارچ f. solani f.sp. pisi در شرایط آزمایشگاهی وبا روش های مختلف مانند آزمون کشت متقابل، متابولیت های فرار، متابولیت های خارج سلولی و بررسی میکروسکوپی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از آزمون های آزمایشگاهی و بررسی اثرات آنتاگونیستی در نهایت دو جدایه از تریکودرماجهت مطالعات گلخانه ای انتخاب و استفاده شدند.
اعظم بهارلویی غلامحسین شهیدی
کیتین، پلیمر پلی ساکاریدی بدون شاخه با اتصالات β(1 4 از واحد¬های n- استیل گلوکز آمین است. این ماده فراوانترین آمینوپلی ساکارید و بعد از سلولز دومین بیوپلیمر فراوان در طبیعت است. این ماده ترکیب اصلی دیواره سلولی اکثرقارچ¬ها، کوتیکول حشرات، پوشش خارجی نماتد¬ها و تخم و کیست آنها را تشکیل می¬دهد ولی در گیاهان عالی و مهرهداران یافت نمی¬شود. لذا یکی از استراتژی¬های کاربردی در مبارزه بیولوژیک با بیماری¬های گیاهان، هدف قراردادن کیتین در پاتوژن¬ها می¬باشد. به این ترتیب، آنزیم کیتیناز به عنوان آفت کش محسوب شده و کیتیناز یکی از ترکیبات کنترل بیولوژیک قلمداد میشود. بر این اساس با هدف به دست آوردن یک آنتاگونیست مولد کیتیناز از خاک¬های زراعی مناطق سیرچ و ماهان استان کرمان، تعداد 110 جدایه اکتینومیست غربالگری شد. پس از آن، جدایه¬های اکتینومیست به دست آمده از نظر فعالیت کیتینازی ارزیابی گردیدند و از 110 جدایه موجود، تعداد 32 جدایه با فعالیت کیتینازی جداسازی شد که از بین آنها 18 جدایه فعالیت کیتینازی بیشتری از خود نشان دادند. سپس به منظور غربالگری جدایه¬های اکتینومیست دارای فعالیت کیتینازی در تولید ماده ضد قارچی، آزمون زیستی علیه تعدادی قارچ بیماریزای خاکزی انجام شدکه از میان آنها، جدایه¬های 400، 401، 403، 410، 420، 422 و 423 دارای بیشترین فعالیت آنتاگونیستی بودند. سپس برخی خصوصیات مورفولوژیکی، بیولوژیکی و بیوشیمیایی این جدایه¬ها در شرایط آزمایشگاهی ارزیابی شد. با انجام مطالعات گلخانه¬ای مشخص شد که این جدایه¬ها در شرایط گلخانه¬ای نیز قادر به کنترل قارچ¬های مورد بررسی هستند. در ادامه به منظور جداسازی ژن کد کننده ی کیتیناز، استخراج rna کل از این جدایه¬ها صورت گرفت و پس از ساخت cdna و تکثیر قطعات توسط آغازگر¬های اختصاصی، نمونه¬ها در وکتور ptz57r/t کلون و سپس تعیین توالی شدند. مقایسه توالی اسید آمینه¬ای ژن¬های کیتیناز جداسازی شده با استفاده از نرم افزار dnaman نشان داد که هیچ یک از ژن¬های کیتیناز جدایه¬های مورد بررسی با هم کاملا" مشابه نیستند. درخت فیلوژنتیکی رسم شده با استفاده از ترادف نوکلئوتیدی ژن¬های کیتیناز جداسازی شده نشان داد که دو ژن متعلق به جدایه 400 در یک گروه، ژن¬های جدایه¬های 403، 410 و 423 در یک گروه و ژن¬های جدایه¬های 422 و 423 در گروهی دیگر قرار می¬گیرند و ژن کیتیناز جداسازی شده از s. plicatus در یک زیر گروه جداگانه قرار می¬گیرد. به طور کلی ژن¬های کیتیناز بدست آمده از جدایه¬های دارای فعالیت کیتینازی در این تحقیق، تشابه زیادی با کیتینازهای خانواده 19 گلیکوزیل هیدرولازها داشتند. تحقیقات نشان داده که کیتینازهای متعلق به این خانواده، نقش اصلی را در ممانعت از رشد پاتوژن¬های گیاهی دارند. لذا با توجه به قدرت تجزیه کنندگی قوی کیتین و اثبات اثرات آنتاگونیستی جدایه¬های استرپتومایسسی بررسی شده در این تحقیق در شرایط آزمایشگاهی و گلخانه¬ای، باید آنها به را به عنوان یک عامل مؤثر در کنترل بیولوژیک، مورد مطالعه فراتر مزرعه ای قرارداد. همچنین با تشدید بیان ژن همسانه¬سازی شده، می¬توان از آن به طور مستقیم به عنوان یک عامل بیوکنترل موثر علیه پاتوژن¬های کیتین دار استفاده کرد. از سوی دیگر، امکان استفاده از جدایه¬های دارای فعالیت کیتینازی و یا ژن همسانه¬سازی شده از آنها در مدیریت ضایعات کیتینی که یکی از مسائل مهم امروزی است، نیز وجود دارد.
رضا حیدری جلیل لاری
اکثر آنتی بیوتیک های مورد استفاده در امر درمان منشاء طبیعی داشته عمدتا" از میکروارگانیسم های ساپروفیت بدست می آیند . در بین این میکروارگانیسم ها streptomyces spp. از مهمترین منابع تولید آنتی بیوتیک های متنوع بشمار می آیند. دراین تحقیق آنتی بیوتیک براداسپکتریم که در سال 1362 توسط دکتر غلامحسین شهیدی از یک گونه streptomyces استخراج و مطالعه گردیده بود مورد بررسی جهت تخلیص نهایی و تعیین پاره ای از خواص فیزیکی و شیمیایی قرار گرفت . جهت جداسازی املاح از آنتی بیوتیک ، روشهای گوناگون از قبیل دیالیز، استخراج توسط حلال های آلی، استفاده از رزین های تعویض یونی، جذب بر روی ذغال فعال و نیز کروماتوگرافی ستونی با استفاده از انواع فازهای ساکن غیرقطبی از نوع آمبرلیت استفاده شد که از بین روشهای فوق جذب بر روی ذغال فعال بکار گرفته شد. برای جداسازی اجزاء بعد از حذف املاح از روشهای کروماتوگرافی کاغذی، استفاده از رزین تعویض کاتیونی، کروماتوگرافی توسط سفادکس lh-20، کروماتوگرافی لایه نازک و ستونی توسط سیلیکاژل، کروماتوگرافی ستونی توسط آلومین و نیز hplc استفاده شد که در نهایت کروماتوگرافی توسط سفادکس lh-20 و کروماتوگرافی توسط آلومین جهت تخلیص انتخاب گردید . طی مراحل مختلف تخلیص ، مشخص گردید که دو ماده ضد میکروبی توسط میکروارگانیسم مولد تولید میگردد که یکی از این دو ماده جهت بررسی خواص فیزیکی و شیمیایی انتخاب شد. با استفاده از تست های شیمیایی مختلف ونتایج طیفی، وجود عوامل گلوکوزیدی و اسید آمینه ای در آنتی بیوتیک مشخص گردید. وجود این عوامل به همراه خصوصیات دیگری از قبیل نداشتن نقطه ذوب مشخص و نیز گستردگی طیف اثر، تشابه کلی میان این آنتی بیوتیک ودوگروه از آنتی بیوتیک ها یعنی پپتیدها و آمینوگلیکوزیدها را نشان میدهد. برخی خصوصیات فیزیکی و طیفی این آنتی بیوتیک از قبیل رنگ ، نقطه ذوب ، چرخش ویژه و طیف ماوراء بنفش با خصوصیات مشابه سایر آنتی بیوتیک های موجود قابل دسترس مقایسه گردید که بنظر میرسد آنتی بیوتیک براد اسپکتریم یک آنتی بیوتیک جدید باشد، با وجود این برای دستیابی به یک نتیجه قطعی تحقیقات بیشتر ضروری میباشد.