نام پژوهشگر: محسن هاشمی
سبحان حسین آبادی محسن هاشمی
این پایان نامه مشتمل است بر مقدمه ای دربردارنده ی مواضع و رویکردهای نگارنده. بخش اول شامل تعریف و توضیح مفاهیمِ نقد هنری و سینمایی و انواع نقد و بررسی فیلم است. همچنین در آن به وجوه تمایز و اشتراک، و کاربرد این انواع پرداخته می شود. در بخش دوم به بررسی نمونه وار انواع شیوه های نگارش نقد فیلم در مطبوعات سینماییِ سی سال اخیر پرداخته می شود و ضعف ها و انحراف های نمونه نقدهای انتخاب شده، بررسی می گردد. در ادامه به عنوان نتیجه گیری، اصولی که به هنگام یک نقد و نگرش در مورد اثر سینمایی باید لحاظ شود فهرست وار آورده می شود. در در انتها مثال هایی از نقد فیلم آورده می شود که طبق تعاریف و اصول ارائه شده در بخش های ابتدایی (که به عنوان الگوی درست ترِ نقد سینمایی آورده شده بود)، مورد تحلیل قرار می گیرد.
علیرضا خوشنویس محسن هاشمی
اثر هنری تجلی دهنده افکار و اندیشه ها، علائق و ضمیر خالق آن است. بخش عمده ای از آنچه درون هر انسان می گذرد، وابسته به زادبوم و جامعه ای است که در آن متولد شده، رشد یافته و زندگی کرده است. سینمای هر کشور، همچون دیگر هنرها، ارتباط و تعامل فراوانی با باورها و عقاید مردمی که در آن کشور زندگی می کنند، دارد. این هنر در بسیاری از کشورها با بهره گیری از اندیشه و فرهنگ سرزمین ها و از طریق بیان هنرمندانه آنها رشد کرده است. فرهنگ و اندیشه ایرانی نیز تا کنون در برخی از فیلم های سینمایی ایرانی به خوبی تجلی یافته است و نمونه های موفقی از آثار سینمای ایران با پشتوانه این فرهنگ و اندیشه خلق شده اند. اما باید پرسید که ویژگی مشترک چنین فیلم هایی چیست؛ به بیان دیگر، چه مشخصه هایی در این فیلم ها نشان دهنده هویت ایرانی آنها است؟ در این پژوهش، تعریف ادوارد تایلور از فرهنگ مبنا قرار گرفته است و طبق آن، مشخصه های فرهنگ ایرانی در زمینه باورها، اخلاق و مراسم برشمرده شده است. سپس، این مشخصه های فرهنگی در فیلم های ساخته شده در دهه 1370 و 1380 توسط شش فیلمساز شامل علی حاتمی، داریوش مهرجویی، بهرام بیضایی، مجید مجیدی، کمال تبریزی و رضا میرکریمی جستجو شده است. در نهایت، میزان موفقیت این فیلمسازان در تجلی دادن فرهنگ و اندیشه ایرانی بررسی شده است. این بررسی مشخص می کند که از میان فیلمسازان مذکور، بیشترین تجلی فرهنگ و اندیشه ایرانی در دو دهه اخیر، در آثار داریوش مهرجویی مشاهده می شود. همچنین، آثار سینمایی دهه 70 در این زمینه موفق تر از آثار سینمایی دهه 80 بوده اند.
مهدی صایبی محسن هاشمی
در مقدمه این پژوهش، کلیاتی از عواملی که پیش زمینه رشد سینمای کره جنوبی را در سال های پیش از دهه 1980 فراهم آورده و آن چه بر سر فرهنگ و مردم این کشور آمده، بیان می شود. سپس در فصل اول به وقایعی که در دهه 1980، به عنوان مهم ترین سال هایی که مقدمات جدی شکل گیری صنعت سینمای کره جنوبی فراهم آمده، اشاره شده و مهم ترین آن ها به تفصیل شرح داده می شود. در فصل بعد، فصل دوم، به شرح و ارزیابی دقیق عواملی که در اواخر دهه 1990 و سال های نخست قرن حاضر در سینمای کره جنوبی رخ داده و تاثیراتی که آن ها از سینمای جهان گرفته و هم چنین تاثیرات فراوانی که بر روی سینمای جهان گذاشته اند، پرداخته می شود. در فصل سوم به یکی از بنیان های رشد و بقای صنعت سینمای کره جنوبی، یعنی رشد اقتصادی آن می پردازیم و از مهم ترین تولیدکنندگان و پخش کنندگان این صنعت سینمایی یاد می کنیم. سپس در فصل چهارم در سایه بررسی دقیق و ذره بینانه دو فیلم شاخص سینمای جدید کره جنوبی، سعی می شود به جنبه های گوناگون زیبایی شناسانه سینمای کره پرداخته شود. در فصل پنج نیز به ذکر چند فیلم مهم چند سال اخیر این صنعت سینمایی می پردازیم تا بدین وسیله با بررسی موردی چند نمونه به جستجوی ویژ گی های خاص سینمای جدید کره جنوبی در آن ها بگردیم
حسام الدین اسلامی محسن هاشمی
در این پایان نامه برای بررسی پیشینه و چشمانداز وحشت در سینمای ایران، اول از همه درباره روانشناسی ترس صحبت شدهاست و در ادامه به سواالتی مثل »چرا ترس لذتبخش است؟« و »چرا فیلمهای ترسناک برای مخاطبین سینما جذاب است؟«، پاسخ داده شدهاست. در فصل دوم پیشینه وحشت در هنرهای مختلف، سبکهای هنری هراس?اور و پس از ?ان نمود این سبکها در سینما بررسی شده و در ادامه سینمای وحشت در جهان و ایران تاریخنگاری و تحلیل شده است. در فصل سوم برای بررسی دقیقتر پیشینه سینمای وحشت در ایران، 5 فیلم شاخص این گونه، در سینمای بعد از انقالب ایران به طور کامل و با پرداختن به جزئیات روایی و تکنیکهای ساخت، مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه، نقاط ضعف و قوت هر فیلم مشخص شدهاست. با توجه به این نقاط قوت و ضعف، در فصل چهارم با تحلیل گونههای فرعی سینمای وحشت، امکاناتی که در اینده سینمای ایران برای این ژانر متصور است، بررسی شده است. بررسی باورهای عامیانه ترسناک در بخش? دوم فصل چهار، نشان داد بخش زیادی از امکانات بالقوهای که در فرهنگ عامه ایران وجود دارد، به خوبی در سینمای وحشت قابل استفاده است. اما فیلمسازان از بسیاری از ?انها استفاده نکردهاند و فیلمهای ایرانی که تا کنون در سینمای وحشت ساخته شده، بیشتر الگوی ناموفق فیلمهای سینمای وحشت امریکا است. در بخش نتیجهگیری، محدودیتهایی که سینمای ایران در ساخت فیلمهای وحشت با ?انها مواجه است، ذکر شدهاست. به نظر میرسد با شناخت درست گونههای فرعی و استفاده از امکانات فرهنگ عامه ایران، ژانر وحشت در سینمای ایران قابلیت دگرگونی دارد و این گونه سینمایی به عنوان یکی از پر مخاطبترین و پر سودترین گونههای سینمایی ، میتواند باعث رونق اقتصادی سینمای ایران شود.
عبدالمهدی آگاه منش محسن هاشمی
منطق فازی و انقلابی که در علوم مختلف پدید آورد، سبب شد تا محققین و متفکرین به بررسی نحوه ظهور و بروز این نوع تفکر در زمینه های گوناگون بپردازند. این تفکر نه تنها در علوم تجربی گسترش پیدا کرد، بلکه علوم انسانی را هم تحت تأثیر قرار داد. این پایان نامه به تأثیر این منطق و نوع نگاه آن بر سینما می پردازد. می خواهیم بدانیم چه جنبه هایی از سینما تحت تأثیر این منطق و احتمالات که زیرمجموعه ای از آن به حساب خواهد آمد، قرار گرفته اند. ما به قواعد سینمایی نگاه می اندازیم و سپس بررسی می کنیم که این قواعد تا چه اندازه محکم و متقن هستند. بررسی این موارد نگاه ما را به سینما و فیلم سازی تغییر خواهد داد و نگرشی منصفانه و دور از تعصب را برای ما به ارمغان خواهد آورد.
جواد حسن نیا حمید دهقانپور
مساله ی اساس مطرح شده در این پایان نامه، پاسخ به این پرسش است که سینما چه تاثیراتی از هنر نقاشی دریافت کرده و این دریافت ها در چه سطوح و ابعادی صورت گرفته اند؟ یکی از جنبه های اساسی تاریخ هنر، روابط متقابلی است که در طول تاریخ، بین آثار یک زمینه ی هنری رخ می دهد، که این تبادل و دریافت ها، به نوبه ی خود منجر به ایجاد تغییر و تحول هایی در آن گونه ی هنری می شود. تغییراتی که در قالب سبک های مختلف هنری، ظهور و بروز پیدا می کنند. اغلب اوقات، دامنه ی دریافت ها و تاثیرات هنری از یک زمینه ی صرف، همچون نقاشی، فرا تر رفته و به دیگر گونه های هنریکشیده می شود. یکی از اهداف این پایان نامه بررسی تاثیراتی است که هنر سینما از هنر نقاشی و سبک های مختلف آن، در سطوح گوناگون دریافت کرده است. بنا، بر این بوده است که این سطوح مختلف، طبقه بندی وضمنمطالعه و بررسیِنمونه هایی از هر دو زمینه ی هنری، این آثار تجزیه و تحلیل شوند، تا یک دورنمای اساسی از رابطه ی سینما و نقاشی ترسیم شود. در اینجا،فقط به دریافت های سینما از هنر نقاشی و برخی سبک های آن از اکسپرسیونیسم تا مینیمالیسم پرداخته شده است. یکی از نقاط عطف نقاشی، ابداع سبک کوبیسم است. سبکی غنی و تاثیرگذار که موجب تغییراتی بنیادین در هنر نقاشی و شکل گیری سبک های مختلف آن و دیگر هنرها بوده است. سینما گران نیز از این تاثیرات دور نبوده و به صورت آگاهانه یا ناخودآگاه از تکنیک ها و مولفه های مختلف سبک کوبیسم در فیلم هایشان سود برده اند، که در فصلی از این پایان نامه به بررسی این تاثیرات پرداخته شده است.
معصومه باباپور محسن هاشمی
این پژوهش به ترجمه و شرح اشعار دوازده تن از شاعران تازی گوی ایرانی پرداخته که از کتاب ارزشمند "دمیه القصر و عصره اهل العصر" تالیف ادیب نام آور ایرانی در سده ی پنجم هجری "ابوالحسن الباخرزی" پرداخته و جنبه های ادبی و بلاغی و محتوایی آن را مورد بررسی قرار داده است. این اثر مهمترین ثمری که دارد، روشن کننده و بیانگر برجستگی و نبوغ ایرانیان در ایجاد نمودن آثار برجسته ی ادبی به زبان عربی می باشد که از این جهت مایه ی مباهات پژوهشگر می باشد. روش تحقیق در این اثر، کتابخانه ای و با استفاده از کتب، منابع و فرهنگ نامه های معتبر گوناگون می باشد.
سپیده توحیدی محسن هاشمی
با افزایش نگرانی های جهانی از پیامدهای منفی مدرنیته و افول ایده های مدرنیسم، از دهه ی 1960 میلادی به تدریج گرایشات دیگری تحت عنوان پست مدرنیسم در حوزه های گوناگون از جمله سینما بروز یافت. از دهه ی 1980 بازتاب نظریات پست مدرن و خصوصیات هنر پست مدرن به ویژه در سینمای امریکا، عمومیت یافت و به مرور توجه همگان به این سینما که سبک های مختلف سینمایی و هنری را در کنار هم می نشاند جلب شد. رواج روزافزون استفاده از اصطلاحات نظری پست مدرنیسم و گرایش به ساخت آثار پست مدرنیستی، شناخت خاستگاه و چندوچون سینمای پست مدرن را ضروری می نمایاند. در این تحقیق تلاش شده است رویدادها و تحولات سیاسی، نظری و هنری گوناگونی که پیدایش پست مدرنیسم و سینمای پست مدرن از آن ها منتج شده است، هرچند مختصر بیان گردند تا درک چرایی و چگونگی شکل گیری ویژگی های سینمای پست مدرن میسر گردد. برای این منظور در آغاز به رویدادها، هنر و سینما، پیش از ورود به پست مدرنیسم نیز به اختصار پرداخته شده است تا زمینه های بروز آن بهتر و کامل تر بیان شده باشد. در انتها نیز پس از بررسی تاریخچه و ویژگی های سینمای پست مدرن، خاستگاه ها و ویژگی های ژانری فرعی از سینمای علمی تخیلی به نام تکنوآر مورد بررسی قرار گرفته است؛ زیرژانری که محمل خوبی برای بازتاب مفاهیم مهم پست مدرنیسم و بروز ویژگی های هنر پست مدرن است. از آنجایی که پاره ای از این مفاهیم در عموم فیلم های پست مدرنیستی بروز نمی یابند، و تمامی فیلم های پست مدرنیستی ظرفیت این زیرژانر برای بروز ویژگی های پست مدرنیستی را دارا نیستند، پرداختن به این زیرژانر کمک به شناخت بهتر ویژگی ها و قابلیت های سینمای پست مدرن است. اگرچه شناخت سینمایی که خاستگاه ها و وجوهی بس پیچیده دارد و هنوز هم پس از گذشت حدود سه دهه، بخش اعظم تولیدات سینمای امریکا و سایر کشورهای جهان را می توان تحت عنوان آن گِرد آورد، ناممکن به نظر می رسد.
محمود نوری محسن هاشمی
نحوه انتقال مفاهیم و باورهای الاهیاتی، فلسفی و عرفانی، در رسانه های گوناگون جای بررسی دارد. بررسی تطبیقی قصه الغربه الغربیه، یکی از رساله های رمزی شیخ اشراق شهاب الدین یحیی سهروردی، فیلم سینمایی بازگشت از کارگردان روسی، آندری زویاگینتسف، و سریال تلویزیونی ده فرمان اثر کریشتوف کیشلوفسکی، نشان می دهد هر سه اثر، مفاهیم فلسفی و الاهیاتی عمیقی را دربردارند و هر سه مولف، از رسانه ای داستانگو برای انتقال این مفاهیم بهره جسته اند: شیخ اشراق از ادبیات، که در عصر او اصلی ترین رسانه جهت ارتباط با مخاطب عام بوده، و کیشلوفسکی و زویاگینتسف از تلویزیون و سینما، که به همین ترتیب اصلی ترین رسانه های دوران ایشان برای ارتباط با مردم بوده است. البته شیخ اشراق از یکسو حکیمی متأله و از دیگرسو هنرمندی داستانگو است و از این رو وی را هنردانشمند می نامیم، در حالی که کیشلوفسکی و زویاگینتسف تنها هنرمندانی سینماگر و داستانگو هستند که هنگام تحلیل آثارشان می توان به تفاسیر فلسفی و الاهیاتی دست یازید. هر سه متفکر تلاش کرده اند با استفاده از ابزاری هنری، معانی پیچیده را ساده کرده از غموض استدلال های فلسفی برهانند و با زبانی روان و دلنشین به گروه گسترده ای از مخاطبان انتقال دهند.
محمد علی شعبانی محسن هاشمی
امروزه توریسم و گردشگری، به عنوان یکی از صنایع مهم شناخته می شود، از طرف دیگر سینما به عنوان یکی دیگر از صنایع مهم، قدرت زیادی در تعیین مسیر ذهنی مخاطبانش دارد. یکی از مسیر هایی که فیلم و سینما به طور ضمنی در آن نقش دارد، شکل دهی ذهن مخاطبان برای جذب شدن به سمت مناطق و مکان هایی که در فیلم ها به تصویر کشیده می شود. این مسئله که از تصاویر موجود در فیلم ها برای سوق دهی ذهن بینندگان برای انتخاب مسیر استفاده شود، روشی است که عمر چندانی در دنیا ندارد، با وجود این تازگی نتایج و تغییر وضعیت در مناطق بسیار با شگفتی بوده است. از طرفی ایران با داشتن تاریخ و فرهنگی طولانی و طبیعتی بکر و متنوع از نظر جاذبه های توریستی بسیار قدرتمند است اما از نظر پیشرفت در این مسیر از جایگاه بسیار بدی در دنیا برخوردار است. در این تحقیق سعی شده با معرفی فیلم توریسم و بررسی تاثیر آن در بهبود وضعیت توریسم، همچنین بررسی تاثیر برخی فیلم ها بر روی جذب توریسم، این موضوع بهتر معرفی شود و نشان داده شود که استفاده از این روش می تواند در تعیین جذابیت های یک منطقه بسیار مفید باشد. متاسفانه تا به امروز فیلم توریسم در کشور بسیار مهجور بوده است ، اما با توجه به ظرفیت های موجود می توان افقی روشن را در مورد استفاده فیلم سازان و مسئولین از پدیده ی فیلم توریسم، پیش بینی کرد.
صغری شاه قلعه بزچلوئی محسن هاشمی
این رساله باعنوان " شرح زندگی و آثار پیشوایان نحو ولغت مصر با تکیه بر کتاب حسن المحاضره سیوطی" ، ضمن پرداختن به زندگینامه و شرح حال و بیان آثار نحویان ولغویان مصری ، برخی از موارد نحوی و لغوی را مورد بررسی قرار می دهد .کتاب حسن محاصره ، کتاب کاملی است که درباره تاریخ مصر نوشته شده است . و بخشی از آن به نحویان و لغویان مصر اختصاص دارد . پرسشهایی که در این رساله گستره دید خود قرار دادیم و تلاش نمودیم تا به آنها پاسخ بگوئیم ، از این قرار است : رابطه میان نحو و لغت چیست ؟ چرا به برخی دانشمندان نحوی و به برخی لغوی می گویند با وجودیکه با مطالعات انجام شده ، تمام 29 دانشمندان موجود در حسن محاضره ، هم نحوی وهم لغوی بوده اند ؟ گرایش دانشمندان مصر به مکتب بصره بیشتر است یا کوفه ؟ بامطالعه این اثر، گرایشهای دستور نویسان و لغویان مصری و بسیاری از آثار ومسائل مربوط به آنها را در می یابیم .
نادره سادات سرکی حسنعلی پورمند
زمان از دیرباز یکی از مهمترین موضوعات مورد توجه اندیشمندان بوده است خواه در حوزه ی فلسفه، خواه در حوزه ی هنر و خواه در حیطه ی علم. نگاهی اجمالی به هریک از حیطه های یاد شده، نه تنها بیانگر اهمیت موضوع زمان که نمایانگر مناقشات و اختلاف نظرهای گوناگون در این زمینه خواهد بود. همین گونه گونی در آراء حکما و متفکران ادیان و مذاهب مختلف نیز دیده می شود. برای نمونه حکمای مسلمان به رغم تأسی به یک کتاب مشخص- قرآن- پاسخ های متفاوتی به چیستی و ماهیت قرآن داده اند. از این رو برای فهم منظر دین اسلام نسبت به زمان باید به قرآن مجید مراجعه کرد و ماهیت و بود زمان را از چیستی و نمود آن در این کتاب الهی نتیجه گرفت. از مطالعه ی اشکال نمود زمان در قران مجید نظیر سنتهای الهی، سوگندها، عالم خلق و امر، شاخص های زمانی و روایت ها، چنین نتیجه می شود که زمان یکی از مخلوقات خداوند و مفهومی مستقل از حرکت است. درک انسان از زمان نیز تابع درجه ایمان و زیست- جهان اوست. در میان تمامی اشکال نمود زمان، روایتها به دلیل پیوند ناگسستنی شان با زمان- از اهمیت ویژه ای برخوردارند. در این رساله پایه ی زمانی شش روایت از قرآن کریم- روایت آفرینش، روایت اصحاب کهف، روایت عزیر، سوره ی تحریم، روایت اصحاب اعراف، و روایتی از بهشت و جهنم در سوره ی واقعه مورد تحلیل قرا گرفته اند. ویژگی خاص این روایت های وحیانی- همچون استفاده ی حداقلی از توصیف، کاربرد وسیع صنعت التفات در دو سطح گیرنده و فرستنده، و عدم تبعیت افعال از منطق دستوری، و انطباق زمان گفتمان بر زمان عمل روایت، بیانگر تمایز آنها از روایت های بشری است. از این رو نمی توان دستور و بوطیقای متعارف را در مورد روایتهای وحیانی به کار بست.
محسن هاشمی جلیل دلخواه
چکیده: تعلق خاطر کارکنان مفهومی است که تضمین می کند کارکنان شغل و سازمانشان را متعلق به خود یا خود را متعلق به شغل یا سازمانشان بدانند. از سوی دیگر مدیریت استعداد فرایندی است که طی آن سازمان به شناسایی، جذب، پرورش و بکارگیری کارکنان با استعداد می پردازد و از این طریق سهم سازمان را از استعدادهای موجود در بازار کار فراهم می آورد. هدف این پژوهش تعیین تاثیر پیاده سازی استراتژی مدیریت استعداد بر میزان تعلق خاطر کارکنان شهرداری کرج است. مدلی که در این پژوهش برای سنجش استراتژی مدیریت استعداد استفاده شده، شامل پنج مولفه مدیریت عملکرد، پاداش و قدردانی، جو و فرهنگ باز، ارتباطات و پرورش کارکنان است که تاثیر هر کدام به صورت مجزا بر تعلق خاطر کارکنان سنجیده شده است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی است و از نظر روش گردآوری مطالب توصیفی – همبستگی محسوب می شود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه کارکنان شاغل در ساختمان مرکزی شهرداری کرج است که نمونه ای 168 نفری از میان آنها به صورت تصادفی انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه ای محقق ساخته مبتنی بر پرسشنامه های سوئیم و کاپولا استفاده شد، که روایی آن توسط جمعی از نخبگان و اساتید دانشگاهی مورد تایید قرار گرفت و همچنین با آلفای کرونباخ 94% پایا تشخیص داده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات حاصل از پرسشنامه از آزمون های آماری همچون آزمون تحلیل واریانس، آزمون من- ویتنی، آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون کروسکال- والیس استفاده شد و نتایج حاصل از آنها حاکی از آن است که استراتژی مدیریت استعداد تاثیر مثبت و معناداری بر تعلق خاطر کارکنان شهرداری کرج دارد و همچنین مولفه های تشکیل دهنده مدیریت استعداد یعنی مدیریت عملکرد، پاداش و قدردانی، جو و فرهنگ باز، ارتباطات و پرورش کارکنان نیز هر یک به طور جداگانه تاثیر مثبت و معناداری بر روی تعلق خاطر کارکنان شهرداری دارند. واژه های کلیدی: استراتژی مدیریت استعداد، تعلق خاطرکارکنان، مدیرت عملکرد، جو و فرهنگ باز، پاداش و قدردانی، ارتباطات، پرورش کارکنان
محسن هاشمی محمود احمدی نژاد
چکیده ندارد.
آدریا آقاسی حسن شهرستانی
چکیده ندارد.
محسن هاشمی
چکیده ندارد.
محسن هاشمی مریم امیر چقماقی
اثر فلوراید آشامیدنی بر روی دندانها موضوعی است که بیش از 70سال مورد تحقیق و جستجو است . امروزه معلوم شده است که آب آشامیدنی حاوی فلوراید به هنگام تشکیل دندان ممکن است به پیدایش مینای رگه دار mottled enamelمنجر گردد. در این تحقیق تعداد 330دانش آموز 12-14 ساله به صورت تصادفی انتخاب شدند که 165 نفر از آنها پسر و 165نفر دختر بودند. این تعداد دانش آموز از 5منطقه جغرافیایی شهر( شمال، جنوب، شرق ، غرب و مرکز) به تعداد مساوی مورد معاینه قرار گرفتند. براین اساس میزان فلوروزیس دندانهای دائمی در بین دانش آموزان 12-14 ساله شهر زاهدان برابر با 57/67درصد بود. از مجموع 330نفر از دانش آموزان 223 نفر مبتلا به فلوروزیس بودند که از این تعداد حدود 97نفر (49/43درصد ) دختر و 126نفر(50/56درصد ) پسر بودند. از نظر سنی بیشترین میزان ابتلا در بین دانش آموزان 13ساله بود و از نظر پراکندگی جغرافیایی دانش آموزان مناطق شرق شهر بیشتر مبتلا بودند. ترتیب دندانها به فلوروزیس به شرح زیر است : پرمولرها، قدامی های بالا، مولرهای دوم ، مولرهای اول و قدامی های پائین . از نظر بالینی بیشترین علائم به صورت لکه های مینایی و کمترین آن مربوط به pitها بوده است .