نام پژوهشگر: فاطمه بهنیا
رقیه محمدی فاطمه بهنیا
بررسی تأثیر مداخلات کاردرمانی بر مشکلات ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال ویژه یادگیری ریاضی پایه دوم تا پنجم دوره ابتدایی می باشد. در این مطالعه تجربی، 40 دانش آموز پایه دوم تا پنجم با مشکل اختلال یادگیری ریاضی از مراجعین به مرکز اختلال یادگیری شهر اردبیل به عنوان نمونه انتخاب شده و به روش بلوک های تبدیل شده تصادفی به دو گروه مداخله(20 نفر) و گروه شاهد(20 نفر) تقسیم شدند. ابتدا دانش آموزان دو گروه توسط آزمون ایران-کی مت مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس مداخلات کاردرمانی (20 جلسه برای هر دانش آموز ) در گروه مداخله به اجرا درآمد و مجدداً اعضای هر دو گروه مورد ارزیابی آزمون ایران- کی مت قرار گرفتند. آزمون تی مستقل، بین میانگین نمرات مشکلات ریاضی و زیر مجموعه های درک مفاهیم اساسی، عملیات و کاربرد ریاضی دو گروه مداخله و شاهد، در مراحل قبل و بعد از مداخله از نظر آماری اختلاف معناداری نشان نداد (05/0<p). آزمون تی زوجی، در گروه مداخله بین میانگین نمرات مشکلات ریاضی و زیر مجموعه ها قبل و بعد از مداخله اختلاف معنادار نشان داد (05/0>p). اما در گروه شاهد به جز مشکلات ریاضی در بقیه متغیرها اختلاف معنادار نبود (05/0<p). مداخلات کاردرمانی بر بهبود مشکلات ریاضی و سه زیر مجموعه درک مفاهیم اساسی، عملیات و کاربرد ریاضی دانش آموزان مبتلا به اختلال ویژه یادگیری ریاضی از لحاظ کلینیکی مؤثر بوده است اما میزان این تأثیر نسبت به گروه شاهد معنادار نبوده است.
فائزه پروازی منش فاطمه بهنیا
مقدمه و هدف: اختلال رفتاری یکی از مشکلات همراه در کودکان آسپرگراست. به همین دلیل این کودکان دارای مشکلاتی مانند اختلال در تعامل اجتماعی، توجه، اضطراب و پرخاشگری می باشند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مهارت های دیداری-حرکتی ظریف به عنوان یکی از مداخلات کاردرمانی بر روی این دسته از مشکلات رفتاری این کودکان است. روش تحقیق کار: کودکان آسپرگری که به کلینیک های کاردرمانی مراجعه کردند توسط چک لیست رفتاری کودکان مورد ارزیابی قرار گرفتند.آن هایی که دچار اختلال رفتاری بودند انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند( 13 کودک در گروه مداخله، 13 کودک در گروه کنترل). سپس برنامه ده جلسه ای دیداری- حرکتی و دارو درمانی بر روی گروه آزمایش اجرا شد، اما گروه کنترل فقط از برنامه دارودرمانی بهره مند بودند.پس از 5 هفته چک لیست رفتاری مجدداّ توسط مادران این کودکان پر گردید. نتایج: تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از کنترل متغیر تصادفی (001/0≥p) در تمام متغیرها از لحاظ آماری معنادار است و مداخله شناختی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش مؤثر بوده است. بحث: نتایج نشان داد که برنامه دیداری-حرکتی بر روی اختلال رفتاری ای کودکان(مشکلات اجتماعی، توجه، اضطراب و پرخاشگری تأثیر مثبت داشت.
فائزه دهقان طرزجانی فاطمه بهنیا
مقدمه: اختلالات نقص توجه وبیش فعالی با رفتارهای کم توجهی، پر تحرکی و تکانشگری شناخته می شود. هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیر استفاده از مهارتهای ادرکی- حرکتی بر اختلالات رفتاری کودکان 5 تا 8 ساله مبتلا بهadhd بوده است. روش: این پژوهش از نوع شبه تجربی می باشد به این منظورتعداد 26کودک 5 تا 8 ساله ی adhd، مراجعه کننده به سه مرکز کاردرمانی به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه کانرز والدین( cprs-48 ) ، سیاهه رفتاری کودکان(cbcl ) ، آزمون کفایت حرکتی برونیکسز- اوزرتسکی بوده است. کودکان گروه مداخله کاردرمانی ( تمرینات ادراکی- حرکتی)علاوه بر دارو درمانی مداخله کاردرمانی برمبنای تمرینات ادراکی حرکتی دریافت نمودند. گروه کنترل تنها از دارو درمانی استفاده میکردند. پس از اجرای مداخله که مجموعا 6 هفته به طول انجامید از مادران گروه مداخله وگروه کنترل خواسته شد مجدداً پرسشنامه ی cbclرا تکمیل کنند و آزمون مقیاس حرکتی کودکان برونیکز اوزرتسکی برای کودکان اجرا شد. یافته ها : تفاوت بین دو گروه آزمایش و کنترل پس از کنترل متغیر تصادفی (001/0?p)در تمام متغیرها از لحاظ آماری معنادار است و مداخله شناختی در مرحله پس آزمون گروه آزمایش موثر بوده است. بحث:نتایج نشان داد که برنامه دیداری-حرکتی بر روی اختلال رفتاری ای کودکان(مشکلات اجتماعی، توجه، اضطراب و پرخاشگری) تأثیر مثبت داشت. واژگان کلیدی: اختلال نقص توجه بیش فعالی، تمرینات ادراکی حرکتی، اختلالات رفتاری
سروش بخشی فاطمه بهنیا
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی تکالیف منتخب توجهی بر عملکرد توجه پایدار کودکان دچار اختلال نقص توجه-بیش فعالی صورت گرفت. روش: 18 کودک دچار اختلال نقص توجه-بیش فعالی از مطب های روانپزشکی و مراکز کاردرمانی شهر تهران انتخاب و بصورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه مورد 10 جلسه یک ساعته برنامه تقویت رایانه ای توجه دریافت کردند. شرکت کنندگان گروه شاهد در مدت زمان انجام مطالعه در لیست انتظار بودند. قبل و بعد از مداخله شرکت کنندگان دو گروه بوسیله آزمون عمکرد مداوم و پرسشنامه رفتاری کانرز فرم والدین ارزیابی شدند. یافته ها: نتایج تفاوت معناداری را در عملکرد توجه پایدار(p=0/000) و میزان تکانشگری(p=0/021) شرکت کنندگان گروه مورد نشان داد. تغییرات در متغیر میانگین زمان واکنش به لحاظ آماری معنادار نشد. همچنین در مقیاس رفتاری، تغییرات معناداری در نمره کل(p=0/000)، خرده مقیاس مشکلات یادگیری(p=0/003) و شاخص بیش فعالی(p=0/000) پرسشنامه کانرز روی داد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که عملکرد توجه پایدار کودکان دچار اختلال نقص توجه-بیش فعالی به کمک تقویت رایانه ای توجه بهبود خواهد یافت.
سولماز سلوکی فاطمه بهنیا
هدف: این مطالعه ارتباط عملکرد حرکتی،توجه پایدار و کنترل تکانه را در کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه بیش فعالی ((adhdو عادی بررسی و مقایسه کرده است. روش:در این پژوهش توصیفی تحلیلی 21 پسر مبتلا به اختلال adhdو 21 پسر عادی در دامنه سنی 7 تا 10 سال شرکت کردند. عملکرد حرکتی با استفاده از آزمون «کفایت حرکتی برونینکز اوزرتسکی» و توجه پایدار و کنترل تکانه با استفاده از « آزمون عملکرد مداوم» بررسی شد. یافته ها: نتایج آزمون تی مستقل و من ویتنی نشان داد گروه adhd و عادی در عملکردهای حرکتی درشت، ظریف و کلی همچنین توجه پایدار و کنترل تکانه اختلاف معنی داری با هم دارند (0001/0< p). نتایج آزمون فیشر نشان داد که ضریب همبستگی بی توجهی و عملکرد حرکتی درشت بین دو گروه تفاوتی ندارد(276/0= p) اما ضریب همبستگی بی توجهی و عملکرد حرکتی ظریف(0001/0< p) و کلی (0001/0< p)بین گروه تفاوت معنی داری دارد. ضریب همبستگی تکانشگری و عملکرد حرکتی درشت(379/0= p)، ظریف(92/0= p) و کلی (562/0= p) بین دوگروه تفاوت معنی داری نداشت. مدل رگرسیون گام به گام نشان داد که بی توجهی عملکردهای حرکتی درشت، ظریف و کلی رادر گروه adhd متاثر کرده است .درگروه عادی بی توجهی فقط عملکردهای حرکتی درشت و کلی را متاثر کرده است. تکانشگری تنها در گروه عادی از عوامل تاثیر گذار بر عملکردهای حرکتی درشت، ظریف و کلی بود. نتیجه گیری: بر طبق نتایج مطالعه توجه پایدار و کنترل تکانه با اغلب عملکردهای حرکتی در گروه adhd و عادی مرتبط بودند این مسئله می تواند به درمانگران جهت تعیین اولویتهای توانبخشی و استفاده از راهکارهای دقیق جهت ارتقا عملکرد حرکتی کودکان کمک کند.
هانیه ملاک فاطمه بهنیا
مقدمه:در کودک طبیعی از آغاز زندگی می توان به طور مشخص وجود رشد اجتماعی را مشاهده کرد. بر خلاف یک کودک طبیعی، کودک مبتلا به اوتیسم مشکلات جدی در تعامل با دیگران دارد. این کودکان در تعبیر و تفسیر افکار و احساسات دیگران ناتوانند. با توجه به اهمیت مشکلات تعاملی کودکان اوتیستیک مداخلات بسیاری جهت بهبود مهارت های ارتباطی طراحی شده است. مداخله ای که در این پژوهش به کار رفته است روش خواهر/برادر مدار می باشد. از آنجایی که در ایران تا کنون مطالعه ای به منظور بررسی تاثیر به کار گیری خواهران و برادران سالم در بهبود تعاملات اجتماعی و پیش اجتماعی کودکان اوتیستیک صورت نگرفته است و با توجه به ضرورت بهبود این مهارت ها به منظور تامین زندگی مستقل در این گروه از افراد جامعه، محققین بر آن شدند که تاثیر این مداخلات را بر بهبود مهارت های اجتماعی این کودکان مورد ارزیابی قرار دهند. هدف: این مطالعه با هدف بررسی تاثیر مداخله ی خواهر/برادر مدار بر تعامل اجتماعی کودکان اوتیستیک با برابر سالم انجام گرفته است. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله ای به صورت single subject و از نوع multiple baseline می باشد. تعداد نمونه ها 2 نمونه بود که بر اساس معیارهای ورود و خروج از 3 کلینیک منتخب در شهر تهران، انتخاب شدند. ابزار ارزیابی مداخله فیلمبرداری به روش کد دهی بود. یافته ها: مداخله باعث بهبود مهارت های اجتماعی کودکان اوتیستیک به خصوص در حوزه پاسخ کودک اوتیستیک به تعاملات برادر سالم شد. در رفتارهای تقلید و شروع ارتباط توسط کودک اوتیستیک، بعد از مداخله تغییر چندانی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این تحقیق با انجام این مداخله می توان در زمینه بهبود تعاملات و کسب استقلال و مشارکت بیشتر این گروه اقدام نمود. لذا توصیه می شود کاردرمانگران و سایر ارائه دهندگان خدمات سلامت روان، ضمن بکارگیری این روش در زمینه آموزش و پژوهش در این روش اقدام نمایند. بر اساس نتایج این مطالعه توصیه می شود در خصوص رفتارهای تقلید و شروع ارتباط مطالعه بیشتری انجام شود.
ثریا قرباغی فاطمه بهنیا
مقدمه: اگرچه مشکلات حرکتی به عنوان ملاک های تشخیصی اختلال نقص توجه همراه با بیش فعالی در dsm vi مطرح نشده است، عموماً همراه با این اختلال مشاهده می گردد. co_op رویکردی است که اهداف عملکردی کودک را مخاطب قرار می دهد. در این رویکرد درمانگر کودک را حمایت می کند تا از راهبرد های شناختی استفاده کند و طی فرایند کشف راهنمایی شده و استفاده از راهبردهای خاص حوزه مشکلات عملکرد کاری را بهبود دهد. اهداف co_op بهبود کارکرد حرکتی برای از بین بردن موانع و افزایش حمایت ها، و در نتیجه تسهیل فعالیت ها و مشارکت می باشد. مواد و روش: در این مطالعه از "مطالعه تک موردی تجربی" استفاده شد تا اثربخشی 12 جلسه مداخله co_op را در کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی بررسی کند. مقیاس های ارزیابی شامل مقیاس کانادایی عملکرد کاری (copm) و مقیاس کفایت حرکتی برونینکز اوزرتسکی بود. در ابتدا و قبل از آغاز مداخله، copm برای تعیین اهداف عملکردی و رتبه دهی عملکرد و رضایت برای اهداف انتخابی توسط کودک و والدین به صورت مجزا اجرا شد. مداخله درمانی بر اساس برنامه درمانی co_op که پلاتاجکو و همکاران در سال 2001 طراحی کردند، انجام گردید. در طول مداخله کودک راهبرد کلی حل مسئله را یاد می گیرد و برای کشف راهبرد های خاص حوزه راهنمایی می شود. برنامه درمانی شامل 12 جلسه مداخله به قرار دو جلسه هر جلسه 60-45 دقیقه در هفته بود. ارزیابی های حرکتی به صورت دوره ای طی جلسات درمانی اجرا شد و نتایج ثبت گردید، همچنین مقیاس copm مجدد بعد از مداخله اجرا شد. نتایج: رتبه دهی والدین و کودک به عملکرد و رضایت اهداف عملکردی بر اساس copm و آنالیز دیداری نتایج برونینکز اوزرتسکی در دو مرحله پایه ای و مداخله اثربخشی درمان را اثبات کرد، و به کاربردن co_op را در کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی تأیید کرد. نتیجه گیری: ارائه پروتکل درمانی برای بهبود مشکلات حرکتی کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی و همچنین هدایت کننده مطالعات آینده در جهت به کاربردن co_op بر پایه اثربخشی مثبت درمان co_op در درمان مشکلات حرکتی کودکان با نقص توجه همراه با بیش فعالی می باشد. کلید واژه: مشکلات عملکرد کاری مبتنی بر حرکت/ رویکرد "شناخت گرا به عملکرد کاری روزمره"/ اهداف عملکردی/ راهبرد کلی حل مسئله/ کشف راهنمایی شده
آرش نخعی شهرام هاشم نیا
تشریک مساعی دانش و تجربه به معنی انتقال و مبادله دانش و تجربه های کسب شده به دنبال فعالیت افراد آن سازمان می باشد. باتوجه به ضرورت وجود این فرآیند در سازمانها، به بررسی میزان تشریک مساعی دانش و تجربه مدیران دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی تهران به عنوان متغیرهای وابسته، در رابطه با فرآیندهای اجرایی با نگاهی به آینده پرداخته شد. همچنین متغیرهای مستقل تحقیق ساختار سازمانی و تکنولوژی، همکاری میان گروه ها،خصوصیات فرهنگی، ویژگی های فردی، فاکتورهای انگیزشی می باشند. فرآیندهای اجرایی مذکور شامل افزایش انگیزش، افزایش کیفیت تصمیم گیری، افزایش کیفیت بهره وری، افزایش رضایتمندی ذینفعان (کارمندان ودانشجویان)، بهینه سازی عملکرد دانشگاه نسبت به مسئولیت اجتماعی می باشد. این تحقیق کاربردی، و در ردیف تحقیقات توصیفی همبستگی و از نوع پیمایشی می باشد. که در آن پنج فرضیه در مورد زمینه سازمانی و تکنولوژی، ویژگیهای تیمی و بین فردی، ویژگی های فرهنگی و رقابتی، ویژگی های فردی و فاکتورهای انگیزشی بررسی شد. ابزار تحقیق پرسشنامه ای بود که پایایی آن به وسیله روش آلفای کرونباخ 919/0 محاسبه شد و بین 108 نفر از مدیران عملیاتی، میانی و عالی دانشگاه مذکور و مراکز درمانی تابعه توزیع و تکمیل گردید. سپس با استفاده از نرم افزار spss و روشهای آماری توصیفی و استنباطی تحلیل شد. نتایج حاصله نشان داد که اغلب مدیران بر این باور بودند که ساختار سازمانی مناسب در دانشگاه برای به اشتراک گذاری دانش و تجربه بین مدیران با توجه به تکنولوژی روز وجود ندارد. همچنین به زعم آنها ، همکاری بین گروه ها در دانشگاه بر به اشتراک گذاری دانش و تجربه بین مدیران چندان تاثیر گذار نمی باشد. به علاوه، اغلب این مدیران معتقد بودند، فرهنگ سازمانی در دانشگاه به اشتراک گذاری دانش و تجربه میان مدیران کمتر کمک می کند. اما، اغلب آنها عنوان داشتند که ویژگی های فردی مدیران زمینه مناسب برای انتقال دانش و تجربه در دانشگاه را فراهم می کند. همچنین اغلب آنها معتقد بودند، عوامل انگیزشی و اعتماد مناسب به انتقال دانش و تجربه میان مدیران در دانشگاه کمک فراوانی می کند. بنابراین ساختار سازمانی نه چندان مناسب با توجه به تکنولوژی روز ، همکاری کم میان گروه ها و فرهنگ سازمانی از موانع تشریک مساعی دانش میان مدیران در دانشگاه بود.
مسعود کاسه چی فاطمه بهنیا
هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اعتبار، پایایی و روایی نسخه فارسی پرسشنامه غربالگری کودکان اوتیسم با عملکرد بالا 12-7 ساله بود. روش: مطالعه حاضر یک مطالعه غیر تجربی،روش شناختی است که در 2 مرحله انجام شد: (1) ترجمه ابزار شامل ترجمه مستقیم و معکوس و روایی صوری نسخه فارسی (2) مطالعه اعتبار، پایایی و روایی محتوا و همگرایی نسخه فارسی پرسشنامه assq. افراد جامعه آماری شامل 213 فرد(108 پسر و105 دختر) از میان کودکان عادی شاغل به تحصیل مقطع ابتدایی در مناطق 3 و5 آموزش و پرورش شهر تهران بر اساس روش نمونه گیری چند مرحله ایی انتخاب شدند. از والدین و معلمین کودکان عادی جامعه آماری، پرسشنامه نسخه فارسی assq را تکمیل کنند. در گروه اختلالات طیف اوتیسم 67 فرد(59 پسر و 8 دختر) مراجعه کننده به کیلینک های سطح شهر تهران قرارداشتند و از والدین و معلمان آنان خواسته شد، پرسشنامه assq، راتر معلم/ والد و پرسشنامه csi-4 معلم/والد را تکمیل کنند. پس از 2هفته از تکمیل پرسشنامه assq ، از 33 نفر از والدین و معلمین کودکان این گروه به منظور بازآزمایی پرسشنامه assq خواسته شد تا آن را تکمیل کنند. گروه آسپرگر شامل 34 فرد (31 پسر و3 دختر) مراجعه کننده به کیلینک های سطح شهر تهران بودند، که پس از مطالعه پرونده آنان و ثبت اطلاعات اولیه از خانواده، از والدین و معلمین آنان خواسته شد تا پرسشنامه assq را تکمیل کنند. اعتبار درونی پرسشنامه assq از طریق آلفای کرونباخ در جامعه آماری مورد مطالعه (کودکان عادی واوتیسم) قبل و بعد از حذف سولات نامناسب محاسبه شد. پایایی بازآزمون طی یک فاصله زمانی 14-12 بروی 33 نفر از والدین ومعلمان بررسی شد. در روایی محتوا ضریب همبستگی هر سوال با نمرات کل پرسشنامه assq والد و معلم محاسبه شد. در روایی همزمان، ضریب همبستگی پرسشنامه assq در سطح والد و معلم با پرسشنامه راتر والد / معلم و پرسشنامه علائم مرضی (csi-4) والد/ معلم در گروه آسپرگر و اوتیسم مقایسه شد. یافته ها: برای محاسبه اعتبار درونی، ضرایب اعتبار آلفا پرسشنامه assq در گروه والدین کودکان عادی پایه های اول تا پنجم ابتدایی قبل از حذف سوال های نامناسب (76/0) و در گروه معلمان( 77/0) برآورد شد. بعد از حذف سواات نامناسب ضریب آلفای کرونباخ در گروه والدین کودکان عادی(77/0)، والدین کودکان طیف اوتیسم(65/0) معلمان کودکان عادی(81/0)و معلمان کودکان اوتیسم(70/0) برآورد شد. در روایی محتوا، همبستگی 21 سوال از 27 سوال بالای3/0برآورده شد که سوالات پرسشنامه assq به استثنا سوالات 25،21،20،19،14، 27 از روایی محتوی مطلوبی در گروه والدین و معلمان برخوردار بودند. ضریب اعتبار بازآزمایی پرسشنامه assq کودکان طیف اوتیسم در گروه والدین(467/0r=)و در گروه معلمان (614/0r=) برآوردشده است.برای برآورد روایی همگرایی پرسشنامه assq، همبستگی آن با دو پرسشنامه راتر و csi-4 محاسبه شد که در گروه والدین، ضریب همبستگی پرسشنامه assq و راتر (715/0)در گروه والدین پرسشنامه assq و csi-4 (486/0) و در گروه معلمان ضریب همبستگی پرسشنامه assq و راتر (495/0)در گروه معلمان پرسشنامه assq و csi-4 (411/0) به دست آمد و معنادار بود. نتیجه گیری: با توجه به اینکه این پرسشنامه اکنون با نسخه انگلیسی آن همخوانی داشته ، با اطمینان بالایی از آن می توان استفاده کرد و بر مبنای تمام نتایج به دست آمده می توان چنین اظهار کرد که پرسشنامه assq ابزار مناسبی جهت غربالگری کودکان اوتیسم با عملکرد بالا 12-7 ساله است.
رقیه حاتمی فاطمه بهنیا
هدف: هدف از این مطالعه بررسی مقایسه ای میزان بیش پاسخدهی حسی در کودکان مبتلا به adhd با استفاده از چک لیست بیش پاسخدهی حسی بود. مواد و روش: این مطالعه توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی است که در دو مرحله اجرا شد. مرحله اول شامل ترجمه و تعیین روایی و پایایی چک لیست بیش پاسخدهی حسی بود و مرحله دوم تحقیق شامل تعیین میانگین و مقایسه نمرات بیش پاسخدهی هر دو گروه کودکان عادی و adhd بود. برای این منظور والدین 48 نفر از کودکان مبتلا به adhd و نیز والدین 48 نفر از کودکان عادی با استفاده از پرسشنامه های دموگرافیک و بیش پاسخدهی حسی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد تمامی آیتمهای چک لیست بیش پاسخدهی حسی دارای روایی ظاهری و همگرا بودند. ضریب آلفای کرونباخ برای چک لیست بیش پاسخدهی حسی در کودکان adhd 861? برآورد شد و ضرایب همبستگی محاسبه شده بین دو بار اجرای چک لیست (آزمون- بازآزمون)، 95/r=0 برآورد شد. نتایج مربوط به بررسی روایی همگرای چک لیست نشان داد ضرایب همبستگی بین نمرات کودکان دارای اختلال adhd در کل چک لیست با هر یک از حیطه های آن r= 0/46-0/84 برآورد شد. میانگین نمرات بیش پاسخدهی کلی و نیز حیطه های لامسه ای (p<0/01)، شنیداری و چشایی (p<0/05) در کودکان مبتلا به adhd تفاوت معناداری با نمرات کودکان عادی داشت. در حیطه های بینایی، بویایی و وستیبولار تفاوت معناداری بین نمرات دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری نتایج این تحقیق نشان داد کودکان مبتلا به adhd در مقایسه با کودکان عادی در مواجه با محرکهای حسی بیشتر آزرده میشوند. بنابراین ارزیابی مشکلات مربوط به بیش پاسخدهی حسی در این کودکان و ارجاع بموقع آنها جهت دریافت اقدامات درمانی حائز اهمیت است.
زهرا برزگر معصومه پورمحمد رضای تجریشی
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر بخشی بازی در مشکلات برونی سازی در کودکان پیش دبستانی با مشکلات رفتاری بود. روش: در این پژوهش، با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند ابتدا از میان مناطق آموزش و پرورشی شهر تهران، یک منطقه (منطقه 16) و از آن منطقه 5 مهدکودک انتخاب شد. در این مرحله به همه والدین، چک لیست رفتاری کودکان (cbcl) ارائه شد. 30 کودک که بالاترین نمره (34 و بالاتر) را در مولفه های برونی سازی به دست آوردند به عنوان کودکان دارای مشکلات برونی سازی در نظر گرفته شدند و با توجه به نمره کسب شده در مقیاس همگن شدند و به طور تصادفی و به تعداد مساوی در گروه های آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. به دلیل کارآمدی روش بازی در گروه های کوچک، افراد گروه آزمایش به 5 زیرگروه ( گروهای 3 نفر) تقسیم شدند و به مدت 16 جلسه یک ساعته (2 جلسه در هر هفته) در برنامه مداخله ای شرکت و گروه کنترل برنامه عادی مهد را دریافت کردند. در مجموع 38 نوع بازی انتخاب گردید. پس از پایان جلسات مداخله ای، والدین کودکان مجدداً چک لیست رفتاری کودکان را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که تاثیر بازی بر مشکلات برونی سازی (رفتار پرخاشگرانه، رفتار نادیده گرفتن قوانین) در کودکان پیش دبستانی که دارای مشکلات رفتاری بودند معنادار بود (05/0p<) و نمره های گروه آزمایش در پس آزمون به طور معنی داری پایین تر از گروه کنترل بود. نتیجه گیری: در مجموع می توان نتیجه گرفت که بازی، شیوه موثری در کاهش نشانه های برونی سازی کودکان پیش دبستانی است همچنین بازی، مشکلات سازگاری کودکان با همسالانشان را کاهش می دهد و از رفتارهای بزهکارانه در بزرگسالی پیشگیری می کند و خانواده ها و مربیان می توانند از این روش برای کاهش و یا پیشگیری از مشکلات رفتاری کودکان استفاده کنند. کلید واژه ها: بازی/ مشکلات برونی سازی/ پیش دبستانی
سید عباس حسینی فاطمه بهنیا
چکیده: هدف: رفتار کلیشه ای به عنوان یک مشکل رفتاری و یکی از علامت تشخیصی در کودکان مبتلا به اوتیسم دیده می شود. در این مطالعه به بررسی تاثیر لمس فشاری عمقی بر رفتارهای کلیشه ای کودکان 9-4 ساله طیف اوتیسم پرداخته شد. روش بررسی: در این مطالعه شبه تجربی تک آزمودنی و از نوع a-b-a تعداد 7 کودک مبتلا به اختلال اوتیسم 9-4 ساله مطابق معیارهای تحقیق انتخاب شدند. آزمودنی ها در طی سه دوره 4 هفته ای پایه، درمان و پیگیری، مداخلات پایه را دریافت کردند که در دوره درمان علاوه بر مداخله پایه، مداخله لمس فشاری عمقی نیز اعمال شد. آزمودنی ها دو جلسه در هفته و هر جلسه 40 دقیقه، مداخلات را دریافت کردند. برای ارزیابی تاثیر بکارگیری لمس فشاری عمقی بر رفتارهای کلیشه ای از پرسشنامه مشکلات رفتاری در 12 جلسه استفاده شد. یافته ها: درمان ارائه شده از لحاظ آماری در دو نفر از شرکت کنندگان بسیار موثر (100% pnd = ) ، در سه نفر اثر بخش (90%-75% pnd =) و در دو نفر بدون تأثیر )50% (pnd<بود. با این حال نمرات رفتار کلیشه ای در تمامی آزمودنی ها کاهش یافت. نتیجه گیری: با مقایسه فازهای مطالعه مشخص می شود که لمس فشاری عمقی می تواند اثرات مداخلات کاردرمانی را بیشتر کرده و منجر به نتایج درمانی بهتری شود. ارائه لمس فشاری عمقی در کنار مداخلات کلینیکی شاید بتواند به کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم در کاهش مشکلات رفتاری کمک کند. کلید واژه ها: اوتیسم، رفتار کلیشه ای، لمس فشاری عمقی، تک آزمودنی
طاهره دفتری انباردان فاطمه بهنیا
زمینه و هدف: نشانگان داون شایعترین ناهنجاری ژنتیکی مادرزادی است که مجموعه ای از ناهنجاری های جسمی، ذهنی و کارکردی را در برمی گیرد. کودکان با نشانگان داون تاخیر در تکامل حرکتی و شناختی دارند. این مطالعه از دو بخش تشکیل شده است. در بخش اول عملکرد حرکتی و شناختی کودکان با نشانگان داون و کودکان کم توان ذهنی مقایسه می شود. در بخش دوم ارتباط کیفیت حرکتی و عملکرد شناختی در کودکان نشانگان داون بررسی می شود. روش بررسی: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی-مقطعی، 36 کودک دختر کم توان ذهنی در سنین 8 تا 13 سال شرکت داشتند. 18 نفر از آنان مبتلا به نشانگان داون بوده، که با 18 نفر کم توان ذهنی مقایسه شدند. آزمودنی ها به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. دو گروه شرکت کننده از نظر سطح هوشبهر و سن تقویمی همتاسازی شدند. ابزار مطالعه آزمون برونینکس اوزرتسکی و تست هوش استنفورد بینه بود. داده های حاصل با استفاه از آزمون ناپارامتری یوی من ویتنی و t-test و ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون تحلیل شدند. یافته ها: عملکرد گروه نشانگان داون درخرده آزمون های تعادل (031/0p< ) و کنترل بینایی-حرکتی (048/0p< ) و در هوشبهر کلامی (047/0p< ) به طور معنی داری ضعیف تر از گروه کم توان ذهنی بود. در عملکرد حرکتی ظریف، درشت و کلی، و در هوشبهر کلی و هوشبهر غیر کلامی تفاوت معناداری بین دو گروه مشاهده نشد. رابطه عملکرد حرکتی با عملکرد شناختی مثبت و معنی دار(56/0r=) بود. نتیجه گیری: عملکرد حرکتی کودکان با نشانگان داون و کم توان ذهنی بسیار ضعیف (میانگین سن حرکتی= 4سال و 5 ماه) بود. عملکرد شناختی به عملکرد حرکتی وابسته بود. تقویت عملکرد حرکتی بر عملکرد شناختی ممکن است تاثیرگذار باشد
مریم محمدپور فاطمه بهنیا
مقدمه: آگاهی متخصصان توانبخشی و پزشکی از چگونگی استفاده از زمان مادران دارای کودک اوتیستیک می تواند به ارتقاء سطح سلامت مادر و خانواده کمک کند. مطالعات نشان داده که عموما مراقبت از کودکان کم توان به عهده مادر است و عملکرد مناسب مادر به استفاده صحیح و مناسب از زمان مرتبط می باشد. بنابراین در این پژوهش به بررسی چگونگی استفاده از زمان مادران دارای کودک اوتیستیک پرداختیم. مواد و روش ها: در یک مطالعه از نوع مقطعی، نمونه گیری به روش در دسترس انجام شد. در هر گروه، 42 نفر مادر دارای کودک اوتیستیک و 42 نفر مادر دارای کودک عادی شرکت کردند. از پرسشنامه دموگرافیک، آزمون گارز-2 و پرسشنامه استفاده از زمان مادران برای جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با آزمون t مستقل و chi- square در 17spss تحلیل شدند. یافته ها: مادران دارای کودک اوتیستیک در مقایسه با مادران دارای کودک عادی، در طی روز زمان بیشتری را صرف امور مربوط به کودک مبتلا می کردند (001/0>p)، اما در دیگر حیطه ها تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد. همچنین کیفیت و لذت از فعالیت های روزانه، اوقات فراغت کلی و کیفیت مدیریت زمان در مادران دارای کودک اوتیستیک نسبت به مادران دارای کودک عادی بصورت معناداری پایین تر بود (05/0p <). اهمیت دادن به فعالیت های روزانه و رضایت از مهارت های مدیریت زمان، برای مادران دو گروه تفاوت معناداری نداشت (05/0p>). نتیجه گیری: اختصاص زمان بیشتر به امور کودک باعث بر هم خوردن توازن حیطه های فعالیت می شود و وجود کودک اوتیستیک، جنبه های کیفی استفاده از زمان، اوقات فراغت و کیفیت مدیریت زمان را تحت تأثیر قرار می دهد. کلید واژه ها: اوتیسم، کم توانی، استفاده از زمان، مادران، آزمون گارز.
نرجس یارمحمدی فاطمه بهنیا
هدف: بررسی روایی و پایایی نسخه فارسی پرسشنامه"کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به فلج مغزی (نسخه والدین)" روش بررسی: مطالعه حاضر از نوع متدولوژیک است و در فرآیند ترجمه و معادل سازی، که بر اساس پروتکل پروژه بین المللی ابزار کیفیت زندگی (iqola) صورت گرفت طی سه مرحله پرسشنامه "کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به فلج مغزی(نسخه والدین)" به زبان فارسی ترجمه گردید و سپس روایی و پایایی آن بررسی شد. نمونه مورد مطالعه شامل 82 نفر از والدین نوجوانان مبتلا به فلج مغزی 18-13 ساله مراجعه کننده به مدارس استثنایی و مراکز توانبخشی در دسترس شهر تهران بود. داده های به دست آمده از پرسشنامه "کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به فلج مغزی(نسخه والدین)" از نظر پایایی آزمون-بازآزمون به فاصله دو هفته و هم خوانی درونی بررسی شد و نیز روایی [ظاهری، محتوایی، ساختاری با سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت (gmfcs) و سیستم طبقه بندی توانایی دستی (macs)] مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: روایی ظاهری ومحتوایی پرسشنامه براساس نظر متخصصین و والدین نوجوانان مبتلا به فلج مغزی سنجیده شد و شاخص روایی محتوایی آیتم ها 62/0بدست آمد. همبستگی معناداری بین نمره کل پرسشنامه با نمره خرده مقیاس سلامت عمومی و مشارکت (859/0r=)، ارتباطات و سلامت جسمانی (854/0 r=)، سلامت مدرسه (582/0r=)، سلامت اجتماعی (744/0r=)، دسترسی به خدمات (523/0r=)، سلامت خانواده (579/0r=)، احساسات درباره عملکرد (764/0r=) و با نمره سیستم طبقه بندی عملکرد حرکتی درشت (216/0r=-) بدست آمد. ضریب همبستگی درون رده ای برای نمره کل پرسشنامه 994/0 بود. ضریب آلفای کرونباخ برای هم خوانی درونی 89 سوال پرسشنامه نیز برابر 996/0 به دست آمد. نتیجه گیری: نسخه فارسی پرسشنامه "کیفیت زندگی نوجوانان مبتلا به فلج مغزی(نسخه والدین)" از اعتبار و پایایی قابل قبولی در جامعه مورد نظر برخوردار است. بنابراین نسخه فارسی این پرسشنامه را می توان در زمینه های بالینی و تحقیقاتی عنوان ابزار بررسی کیفیت زندگی نوجوانان فلج مغزی استفاده کرد.
رحمن پناهی فاطمه بهنیا
چکیده ندارد.
نوشین سلحشور فریدون یاریاری
به منظور مقایسه بازی کودکان عادی و عقب مانده ذهنی تعداد 218 کودک انتخاب شدند.
محمد خیاط زاده ماهانی محمدحسین سروری
ادراک بینایی فرآیندی است که توسط آن اطلاعات بینایی ، مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد . این فرآیند شامل یکسری مهارتها می باشد. برای بررسی مهارتهای ادراک بینایی آزمونهای متعددی طراحی شده است. یکی از این آزمونها ، آزمون ادراک بینایی tvps-r می باشد. دراین تحقیق ، جهت بررسی مهارتهای ادراک بینایی کودکان 9-7 ساله شهر تهران ، از آزمون tvps-v استفاده گردید. نمونه مورد نظر شامل 250دانش آموز دختر و پسر 9-7 ساله عادی پایه های تحصیلی اول تا سوم پنج منطقه آموزش و پرورش شهر تهران بود. نتایج نشان داد که مهارتهای ادراک بینایی در بین دانش آموزان دختر و پسر اختلاف معنی داری نداشت.ولی دانش آموزان گروههای سنی مختلف در زمینه مهارتهای ادراک بینایی اختلاف معنی دار داشتند.اختلاف بین دانش آموزان مورد مطالعه در مناطق پنجگانه جغرافیایی در زمینه مهارتهای ادراک بینایی معنی دار بود.
ماشا الله ماندنی محمد صنعتی
جهت بررسی تاثیر فعالیتهای گروهی کاردرمانی ( گروههای ورزشی physical exercise group ، و گروههای بحث discussion group ) بر کاهش میزان افسردگی معتادین مرکز بازپروری تهران، معتادینی که در ده روز متوالی در مرکز بازپروری فوق پذیرش شدند. با آزمون سنجش افسردگی بک beck depression scale مورد ارزیابی قرار گرفتند و تعداد 60 نفر از آنها که در آزمون فوق نمره بالاتر از 15 را کسب نمودند براساس ویژگیهای واحدهای پژوهش به دو گروه 30 نفری مورد و شاهد تقسیم شدند.