نام پژوهشگر: مرتضی خوشخوی
شراره نجفیان کتایون جاویدنیا
این پژوهش به منظور بررسی برهمکنش تیمار های مختلف سالیسیلیک اسید و شوری بر ویژگی های مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی دو گیاه دارویی آویشن باغی و رزماری صورت گرفت. در این پژوهش تیمارهای شوری در چهار سطح (0، 50، 100 و 150 میلی مول در لیتر) در شرایط کنترل شده گلخانه به کار گرفته شد. همچنین تیمارهای سالیسیلیک اسید در چهارسطح (0، 150، 300 و450 قسمت در میلیون) به صورت محلول پاشی برگی صورت گرفت. از آنجایی که در این پژوهش بیشترین افزایش معنی دار سطح برگ و کارایی مصرف آب لحظه ای در تیمار 300 قسمت در میلیون سالیسیلیک اسید دیده شد ، چنین نتیجه گیری شد که بهترین و موثرترین تیمار سالیسیلیک اسید در رزماری تیمار 300 قسمت در میلیون است، در حالی که در آویشن باغی با توجه به اینکه وزن خشک و تر ریشه بیشترین افزایش معنی دار را در تیمار 150 قسمت در میلیون سالیسیلیک اسید نشان دادند بهترین تیمار سالیسیلیک اسید 150 قسمت در میلیون بود.با توجه به نتایج ویژگی های بررسی شده در هر دو گیاه، حد تحمل شوری 100 میلی مول در لیتر بود. بهترین تیمار سالیسیلیک اسید در بررسی برهمکنش تیمار های مختلف سالیسیلیک اسید و شوری بر ویژگی های کمی رزماری تیمار150 قسمت در میلیون بود. در حالی که در آویشن باغی تیمار 450 قسمت در میلیون بهترین اثر های بهینه را نشان داد. نتایج بررسی درصد وزنی اسانس در رزماری تفاوت معنی دار نشان نداد، در حالی که در آویشن باغی در تیمار شوری 100 میلی مول در لیتر در بیشترین تیمار سالیسیلیک اسید (450قسمت در میلیون) بیشترین افزایش معنی دار مشاهده شد. در اسانس حاصل از آویشن باغی 44 ترکیب شناسایی شد که 2/99% اسانس را تشکیل می داد. عمده ترین ترکیب های تشکیل دهنده اسانس در این گیاه عبارت از تیمول، پاراسیمن، گاما ترپینن و کارواکرول. میزان تیمول (39/6%) و کارواکرول (4/0%) بودند که در تیمار 150 قسمت در میلیون سالیسیلیک اسید و شوری 150 میلی مول در لیتر به بیشترین مقدار خود رسیدند.این در حالی بود که گاما ترپینن (11/6%) در تیمار 450 قسمت در میلیون سالیسیلیک اسید و شوری 150 میلی مول در لیتر به بیشترین مقدار خود رسید.در اسانس رزماری 45 ترکیب شناسایی شد که 97/0% اسانس را تشکیل می داد. عمده ترین ترکیب های تشکیل دهنده اسانس در این گیاه عبارت بودند از: آلفا پینن، کامفن، لیمونن، 1و 8 سینئول، کامفور، بورنئول، وربنون و ایزوبورنیل استات. میزان آلفا پینن (18/5%) و کامفن (6/2%) که در تیمار150 قسمت در میلیون سالیسیلیک اسید و شوری 150 میلی مول در لیتر به بیشترین مقدار خود رسیدند. درحالی که لیمونن (7/0%)، 1و8 سینئول (12/4%)، کامفور (9/4%) در تیمار 450 قسمت در میلیون سالیسیلیک اسید و تیمار های مختلف شوری به بیشترین مقدار خود رسیدند.
نفیسه گشنیزجانی مرتضی خوشخوی
یکی از گلهای زیبای طبیعت، ژربرا (gerbera jamesonni l.) با رنگهای متنوع و زیبا است که اهمیت تجاری بسیاری دارد. تولیدکنندگان این محصول به منظور افزایش کیفیت و کمیت گل، راهکارهایی را ارئه داده اند. در این راستا، پژوهشی به منظور بررسی اثر محلول پاشی ترکیبی از اسید های آمینه بر بهبود کیفیت و کمیت گل ژربرا به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی در گلخانه باغ گیاهاشناسی ارم دانشگاه شیراز انجام شد و داده ها با نرم افزار sas تجزیه شدند. این پژوهش به مدت دو سال به طول انجامید. در سال اول، ترکیب آمینو اسیدی در غلظتهای 0، 25/0، 5/0و 75/0 میلی گرم بر لیتر به مدت یک ماه، یکبار در هفته روی برگ های دو رقم ژربرا یعنی رقم ‘kaiser’ با رنگ قرمز وsaltino’’ با رنگ زرد محلول پاشی شد. در سال دوم، محلول پاشی با همان غلظتهای سال اول هر 2روز یکبار به مدت 2 ماه انجام شد. از آنجا که بیشتر ویژگیهای مورفولوژیکی و فیزیولوژیکی رقم ‘kaiser’ در همان سال اول با همان غلظتهای به کار گرفته شده، به طور معنیداری بهبود یافتند، به همین دلیل در سال دوم، آزمایش تنها روی رقم saltino’’ انجام شد. همچنین در سال دوم، برای مقایسه یک منبع نیتروژنی(نیترات آمونیوم) با این ترکیب اسیدآمینه، کود نیتراتآمونیوم با غلظت 200 گرم در لیتر برای گیاهان استفاده شد. نتایج در سال اول نشان داد که محلول پاشی اسید آمینه در غلظت 5/0 میلی گرم بر لیتر میزان کلروفیل، پرولین، پروتئین، نیتروژن، میزان گلدهی و طول ساقه گلدهنده را در رقم ‘kaiser’ به طور معنی داری افزایش داد. در حالی که اثر این ترکیب بر ویژگی های رقم دیگر از نظر آماری معنی دار نبود. داده ها در سال دوم نشان داد که اسید های آمینه می توانند میزان نیتروژن، پروتئین، پرولین، کلروفیل، فتوسنتز، تعداد، قطر، عمر پس برداشت گل ها و طول ساقه گلدهنده را در گیاهان رقم saltino’’ به طور معنی داری افزایش دهند. به طور کلی با افزایش تعداد دفعات محلول پاشی اثر این ترکیب آمینواسیدی بر رقم saltino’’ بسیار چشمگیرتر شد. در مجموع استفاده از این ترکیب آمینواسیدی باعث افزایش کیفیت و کمیت ارقام ‘kaiser’ و saltino’’ گیاهان ژربرا شد که می تواند از نظر تجاری بسیار با ارزش باشد و بر میزان بازارپسندی این گل ها بیفزاید.
نگار خوشوقت مرتضی خوشخوی
مقایسه ویژگی های کمی و کیفی دو رقم ورد محلول پاشی شده با دو نوع کود داخلی و خارجی به کوشش: نگار خوشوقت برای بررسی ویژگی های کمی و کیفی ورد محلول پاشی شده دو نوع کود داخلی و خارجی آزمایشی در یکی از گلخانه های کشت ورد به روش آبکشت انجام شد. این پژوهش به صورت فاکتوریال (3 فاکتور) که فاکتور اول نوع رقم (دو رقم ورد به نام های ’دولسویتا‘ و ’آوالانچ‘)، فاکتور دوم نوع کود (کود داخلی کیمیا و کود خارجی کریستالون) و فاکتور سوم غلظت های کود محلول پاشی شده (0، 1، 2 و 4 گرم در لیتر) بود که در قالب طرح کامل تصادفی انجام شد. ویژگی های اندازه گیری شده شامل وزن تر و خشک ساقه گلدهنده، وزن تر و خشک گل، تعداد برگ ها و برگچه های ساقه گلدهنده، طول و قطر ساقه گلدهنده، عملکرد، طول و قطر گل، سطح برگ، میزان کلروفیل، پتاسیم، فسفر و نیتروژن بود. نتایج نشان داد که محلول پاشی می تواند اثر مثبتی بر برخی از ویژگی های رشد رویشی و زایشی گل ورد داشته باشد. در جمع داده های این پژوهش نشان داد رقم ’دولسویتا‘ دارای رشد بیشتری نسبت به رقم ’آوالانچ‘ بود. البته هر دو رقم دارای عملکرد گل یکسانی بودند که یکی از علت های پرورش رقم ’آوالانچ‘ در گلخانه ها عملکرد بالای آن است. اثر غلظت کودی نشان داد که کاربرد آن تا غلظت 2 گرم در لیتر می تواند سبب بهبود در ویژگی های گل ورد شود ولی افزایش در غلظت کود سبب کاهش ویژگی ها شد. همچنین برهمکنش رقم، کود و غلظت نشان داد که ویژگی های وزن تر و خشک ساقه گلدهنده، ، تعداد برگ ها و برگچه های ساقه گلدهنده، طول و قطر ساقه گلدهنده، طول گل، سطح برگ، میزان کلروفیل، پتاسیم، فسفر و نیتروژن افزایش یافت. با این وجود ویژگی های چون وزن تر و خشک گل، عملکرد و قطر گل کاهش یافت.
اکبر کرمی حسن صالحی
گل محمدی (r. damascena mill.)مهمترین گونه ای است که در تولید گلاب، عطر و اسانس، در صنعت عطرسازی و دارویی کاربرد دارد. با وجود اهمیت عطر گل محمدی، پژوهش های مولکولی و بیوشیمیایی عطر گل این گونه هنوز در مراحل ابتدایی است. در این پژوهش، ویژگی های مولکولی و فیزیولوژیکی تولید عطر در گل محمدی در آزمایش های مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. در آزمایش اول، پژوهشی به منظور بررسی تنوع شیمیایی اسانس میان 44 توده بومی جمع آوری شده گل محمدی ایران صورت گرفت . برای تعیین ترکیب های شیمیایی اسانس که به روش تقطیر از مرحله گلدهی کامل به دست آمده بود از دستگاهgc و gc-ms استفاده شد. نتایج نشان داد که اسانس این توده های بومی دارای اختلاف چشمگیری در ترکیب های اصلی و فرعی هستند. بر اساس ترکیب های اسانس، تجزیه و تحلیل خوشه ای برای طبقه بندی توده های بومی مطالعه شده مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد که 44 توده بومی گل محمدی دارای 5 ماده شیمیایی مجزا بنام سیترونلول (% 8/45 -8/18)، جرانیول (% 4/41 - 5/37)، نرال(% 8/44 -2/23)، لینالول (% 2/59-5/30) و ان-نونادکان (% 4/55-6/20) می باشند. در آزمایش دوم، رابطه بین میزان آنتوسیانین و اسانس گلبرگ های گل محمدی در 6 منطقه مهم رشد گل محمدی در برگیرنده میمند، لایزنگان، باغ گیاهشناسی ارم شیراز، دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز، کاشان وارومیه مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که میزان اسانس و آنتوسیانین دارای اختلاف معنی داری در گلبرگ های برداشت شده از منطقه های مختلف دارد. بالاترین میزان اسانس (%155/0) و آنتوسیانین (368/2 واحد بر گرم وزن تر) از گلبرگهای برداشت شده از باغ گیاهشناسی ارم شیراز به دست آمد. رابطه مثبت زیادی (812/0) بین میزان اسانس و آنتوسیانین گل محمدی وجود داشت. در آزمایش سوم، ترکیب های شیمیایی عطر گل از دو نژادگان مختلف ( g1 و g2 ) گل محمدی ایران، در 6 مرحله نموگل به روش استخراج سر فضا (headspace) جدا سازی شدند. ترکیب های اصلی عطر گل در برگیرنده فنیل اتیل الکل، بتا- سیترونلول، آلفا- پینن، بنزیل الکل و جرانیل استات بود. در هر دو نژاد گان، درصد نسبی فنیل اتیل الکل با نمو گل افزایش پیدا کرد. با وجود این، بالاترین میزان بتا- سیترونلول در مرحله چهارم (%98/46) و مرحله سوم (%15/45) در نژادگان های مورد مطالعه بود. مراحل اولیه نمو گل، هردو نژادگان دارای میزان اندکی از این ترکیب بودند. در نژادگان g2، بنزیل الکل به عنوان ترکیب اصلی و در بالاترین میزان بود و با نمو گل افزایش یافت، در حالی که میزان پایینی از این ترکیب در نژادگان g1 وجود داشت. جرانیل استات که ترکیب مهم عطر می باشد در مرحله چهارم (%57/11) و مرحله سوم (%69/22) به ترتیب در نژادگان های g1 و g2در بالاترین میزان بود، این ترکیب در مراحل اولیه نمو گلها (مراحل یکم و دوم ) هر دو نژادگان دیده نشد. در پایان، به منظور اثبات نقش par-rose در زیست ساخت فنیل اتیل الکل، بیانpar -rose و الگوی فعالیت آنزیمی par در گلبرگ های دو نژادگان g1 و g2 گل محمدی در 6 مرحله نمو گلدهی مورد بررسی قرارگرفت. در گلبرگ های گل محمدی میزان بیان par در مرحله های سوم و چهارم به ترتیب در نژادگان g1 و g2 در بالاترین میزان بود. همچنین تجزیه و تحلیل الگوی بیانpar به روش pcr real time نشان داد که هردو نژادگان دارای اختلاف معنی داری در مراحل نمو گل می باشند. در این پژوهش، فعالیت آنزیمی که منجر به ساخت فنیل اتیل الکل از فنیل استالدئید می شود در مراحل نمو گل تا مرحله پنجم در نژادگان g1 افزایش پیدا کرد، در صورتیکه بالاترین سطح فعالیت آنزیم par در نژادگان دوم در مرحله سوم دیده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که الگوی فعالیت آنزیم فنیل استالدئید ریدواکتاز دراین دو نژادگان جداگانه گل محمدی متفاوت بود. در نژادگان g1، فعالیت آنزیم par در مراحل اولیه نمو گل درحد پایینی بود سپس به بالاترین میزان در مرحله گلدهی کامل رسید، در صورتی که در نژادگان g2 تغییر فعالیت آنزیمی بعد از مرحله سوم اختلاف معنی داری نداشت.
علی رضا بنیان پور مرتضی خوشخوی
بررسی درون شیشه ای تحمل به شوری و خشکی در ارقام زینتی و خوراکی انار در این پژوهش از رقم های زینتی (’مینیاتور‘) و میوه ای (’ملس ساوه‘) انار به منظور انگیزش گوناگونی درون بدنی و انگیزش تحمل به شوری و خشکی با بکارگیری ریزنمونه های برگ برای تولید پینه، استفاده شد. در رقم ’مینیاتور‘ بیشترین درصد انگیزش پینه در محیط کشت ms همراه با یک میلی گرم در لیتر ba و 2/0 تا 4/0 میلی گرم در لیتر naa به دست آمد. این پینه ها در محیط دارای 5 میلی گرم در لیتر baو 2/0 میلی گرم در لیترnaa بهترین شاخه زایی را داشتند (7 شاخه در هر ریزنمونه) و 100% شاخه ها در محیط wpm همراه با پیش تیمار iba به غلظت 2/0 میلی گرم در لیتر ریشه دار شدند. در رقم ’ملس ساوه‘ بیشترین درصد انگیزش پینه در محیط کشت ms همراه با 3/0 تا 5/0 میلی گرم در لیتر ba و 4/0 تا 5/0 میلی گرم در لیتر naa حاصل شد. بیشترین انگیزش شاخه در پینه در محیط دارای 5/0 میلی گرم در لیتر baو 3/0 میلی گرم در لیتر ga به دست آمد (3 شاخه در هر ریزنمونه) و شاخه ها بهترین ریشه زایی را در محیط wpm همراه با 3/0 میلی گرم در لیتر iba و 5/0 میلی گرم در لیتر naa داشتند. گیاهان ریشه دار شده هر دو رقم با موفقیت به آمیخته خاکی شامل 50% ورمی کولایت، 25% پرلایت و 25% خاکبرگ انتقال یافته و با شرایط گلخانه سازگار شدند. برای انگیزش تحمل به شوری و خشکی، پینه های رقم های ’مینیاتور‘ و ’ملس ساوه‘ در غلظت های مختلف کلرید سدیم (0 تا 6 گرم در لیتر) و peg (0 تا 8%) قرار داده شدند. پس از 3 زیر کشت پی در پی، پینه های متحمل گزینش گردیدند. این پینه ها در شرایط تنش شوری و خشکی دارای رشد بهتر و مقدار بالاتری از پرولین و آنتی اکسیدان ها (پراکسیداز، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز) در مقایسه با پینه های غیر متحمل بودند. در آزمایشی جداگانه شاخه ها و گیاهان متحمل در تنش شوری و خشکی قرار گرفتند که نتایج حاصله نشان داد که در رقم ’مینیاتور‘ گیاهان تا 5 گرم در لیتر کلرید سدیم و در رقم ’ملس ساوه‘ تا 6 گرم در لیتر کلرید سدیم را تحمل می کنند. در این شرایط، گیاهان متحمل از نظر رشد، مقدار پرولین و آنتی اکسیدان ها (پراکسیداز، و سوپر اکسید دیسموتاز) در مقایسه با گیاهان غیر متحمل تفاوت معنی داری داشتند. در شرایط تنش خشکی نیز گیاهان متحمل وغیر متحمل ارزیابی شدند. نتایج نشان دادکه گیاهان متحمل تا 30% ظرفیت مزرعه را به خوبی تحمل کرده و از نظر رشد، میزان پرولین و فعالیت آنتی اکسیدان ها (پراکسیداز، کاتالاز و سوپر اکسید دیسموتاز) در مقایسه با گیاهان غیر متحمل برتر بودند
یوسف احمدی مرتضی خوشخوی
چنار درختی خزاندار است که رشد چشمگیری دارد و به دلیل داشتن شاخساره متراکم به عنوان درخت سایه دار کشت می شود. نارنج نیز درختی همیشه سبز است که رقم های مختلفی دارد و در بسیاری از مناطق به عنوان گیاه زینتی مورد استفاده قرار می گیرد. هر دو این درختان در فصل هایی از سال دچار کم سبزینگی می شوند. هدف از انجام این آزمایش برداشتن کم سبزینگی در درختان چنار و نارنج با استفاده از روش تزریق به تنه بود. این بررسی در باغ گیاهشناسی ارم دانشگاه شیراز در قالب طرح بلوک به طور کامل تصادفی با 6 تیمار و 4 تکرار در سال های 1390 و 1391 به اجرا در آمد. تیمارها شامل تزریق سولفات آهن با غلظت های 5/0 و 1% ، سولفات روی با غلظت های 5/0 و 1% ، ترکیب غلظت 5/0% سولفات آهن و روی و شاهد (آب مقطر) بود. ویژگی هایی که اندازه-گیری شدند کیفیت ظاهری، سطح برگ، نورساخت، سبزینه، کارتنوئید، مقدار مواد جامد محلول میوه نارنج، قند، نشاسته، آهن، روی و فعالیت آنزیم های کاتالاز و پراکسیداز بودند. نتایج نشان داد که تزریق سولفات آهن و روی به تنه درخت چنار در سال اول آزمایش، سبب افزایش مقدار کیفیت ظاهری، نورساخت، سبزینه برگ، عنصر آهن، عنصر روی و فعالیت آنزیم پراکسیداز، نسبت به شاهد گردید. اما در سال دوم آزمایش که تزریق در موقع مناسبتر از سال انجام شد تیمارها سبب افزایش تمام ویژگی های اندازه گیری شده در درخت چنار شدند. در جمع بیشترین تاثیر را تیمار سولفات آهن 1% داشت و باعث افزایش مقدار کیفیت ظاهری، سطح برگ، نورساخت، سبزینه، کارتنوئید، قند، نشاسته عنصر آهن و روی و فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز درخت چنار گردید. تیمار سولفات آهن 1% بیشترین تاثیر را در مقدار نورساخت، نشاسته، عنصر آهن و فعالیت آنزیم کاتالاز و پراکسیداز در درخت نارنج داشت. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که با تزریق سولفات آهن می توان کم سبزینگی را در هر دو گیاه مورد آزمایش بر طرف کرد.
علی پورخالوئی مرتضی خوشخوی
فریزیا گیاهی زینتی و سوخوار است که به علت بوی خوش، عمر گلجایی طولانی و دامنه وسیع رنگ گل، امروزه به یکی از گل های بریدنی قابل توجه در سطح دنیا تبدیل شده است. روش های سنتی افزایش این گیاه (بذر و پداژه) دارای کاستی های فراوانی هستند و بنابراین می توانند با روش های نوین کشت بافت، جایگزین شوند. در این راستا، پژوهشی با هدف تعیین بهترین نسبت و غلظت تنظیم کننده های رشد گیاهی برای روش های گوناگون ریزافزایی freesia × hybrida bailey ‘argenta’ در قالب 4 آزمایش فاکتوریل جداگانه در آزمایشگاه کشت بافت های گیاهی بخش علوم باغبانی، دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز انجام گرفت. در آزمایش اول، نتایج نشان داد که بالاترین میانگین شمار پداژک (67/6) با تیمار 60 گرم در لیتر سوکروز، 6 میلی گرم در لیتر naa و 1 میلی گرم در لیتر bap و به صورت مستقیم، از ریزنمونه های نوچه (پداژک های نو پدید روی پداژه مادری پس از تیمار سرمایی) به دست آمد که تفاوت معنی داری را با تیمارهای دیگر از خود نشان داد. پس از زیرکشت این پداژک های تازه تشکیل شده، بالاترین میانگین قطر پداژک (67/13 میلی متر) روی محیط حاوی 60 گرم در لیتر سوکروز، 2 میلی گرم در لیتر naa و 5/0 تا 1 میلی گرم در لیتر kin به دست آمد که تفاوت معنی داری با شاهد داشت. در آزمایش دوم، کاربرد kin توانست اثر bap بر پرآوری شاخساره از ریزنمونه های نوچه را تقویت نماید و بالاترین میانگین شمار شاخساره به میزان 67/5 شاخساره با تیمار 4 میلی گرم در لیتر bap و 2 میلی گرم در لیتر kin روی نوچه های دست نخورده و کامل به دست آمد. با این وجود، طول شاخساره ها در بسیاری از تیمارها تفاوت معنی داری از خود نشان نداد. در مرحله بعد، بالاترین میانگین شمار پداژک (67/3) در بن شاخساره ها و روی محیط کشت حاوی 3 میلی گرم در لیتر bap و 5/0 میلی گرم در لیتر naa به دست آمد که تفاوت معنی داری را با غلظت 1 میلی گرم در لیتر naa نشان نداد. در آزمایش سوم، نتایج پینه زایی نشان داد که بالاترین درصد پینه زایی (100%)، بالاترین میزان رشد پینه (15 میلی متر) و بالاترین کیفیت پینه ها، در تیمار 4 میلی گرم در لیتر naa به همراه 2 میلی گرم در لیتر bap و برای ریزنمونه های نوچه به دست آمد که از نظر آماری تفاوت معنی داری را با غلظت های کمتر، نشان داد. بیشینه شمار پداژک باززایی شده از پینه با میانگین 2 عدد، پس از افزایش غلظت bap به 5/3 تا 4 میلی گرم در لیتر به دست آمد و بین بسیاری از تیمارها از نظر آماری اختلاف معنی داری مشاهده نشد. در آزمایش چهارم، پس از بررسی رویان زایی بدنی غیرمستقیم، مشخص شد که 15 گرم در لیتر مالتوز توانست بالاترین میانگین درصد پینه رویان زا را با مقدار عددی 90/88% روی محیط کشت حاوی 2 میلی گرم در لیتر bap و 1 میلی گرم در لیتر naa، تولید نماید. در پایان، پس از بررسی ریشه زایی پداژک های تولید شده از هر آزمایش، نتایج نشان داد که بالاترین درصد ریشه زایی (80/77%)، شمار (33/8) و طول ریشه (13/2 سانتی متر) به طور معنی داری نسبت به تیمار شاهد، برای پداژک هایی به دست آمد که روی محیط کشت تکمیل شده با 1 میلی گرم در لیتر iba کشت شده بودند.
فرزاد نظری پژمان آزادی
گل ژاله (ژربرا) یکی از مهم ترین گیاهان زینتی محبوب در جهان بوده و در صنعت گلکاری رتبه پنجم را در بین 10 گل بریدنی برتر دارد. در این پژوهش 2 آزمایش در زمینه ریزافزایی و 3 آزمایش در زمینه انتقال ژن به طور جداگانه روی گل ژاله رقم ‘royal soft pink’ در ایران و ژاپن انجام شد. آزمایش اول با هدف بررسی اثر مقادیر مختلف (1، 2 و3 میلی گرم در لیتر) بنزیل آدنین (ba) به تنهایی و در ترکیب با 2 غلظت (2/0 و 4/0 میلی گرم در لیتر) نفتالن استیک اسید (naa) برای انگیزش، افزونگری و پرآوری شاخساره از ریزنمونه های نوک شاخه در محیط کشت ms انجام شد. پس از 2 زیر کشت شاخه های پرآوری شده، بیشترین شمار شاخه (10 عدد در هر ریزنمونه) در محیط کشت ms دارای 2 میلی گرم در لیتر ba و 2/0 میلی گرم در لیتر naa به دست آمد. آزمایش دوم به منظور اندام زایی مستقیم شاخه از ریزنمونه های برگ همراه با دمبرگ با بهره گیری از محیط کشت ms دارای 1/0 میلی گرم در لیتر ایندول استیک اسید (iaa) همراه با ترکیب ها و غلظت های مختلف تیدیازورون (tdz) و بنزیل آدنین (ba) انجام شد. نتایج نشان داد که آمیخته tdz و ba اثر معنی داری بر باززایی مستقیم شاخه در مقایسه با بهره گیری از هر کدام به تنهایی دارد. بیشترین درصد باززایی مستقیم شاخه (43/85%) و بیشترین شمار شاخه در هر ریزنمونه (88/12)، در محیط کشت دارای 1/0 میلی گرم در لیتر iaa همراه با 1 میلی گرم در لیتر tdz و 4 میلی گرم در لیتر ba به دست آمد. آزمایش سوم در2 مرحله انجام شد، ابتدا در 12 رقم گل ژاله به رنگ های مختلف آزمایش اگرواینفیلتریشن با 3 سازه ژنی رنگ گل (pbih-35s-ccf3´5´h، pbih-35s-del2 و pbih-35s-del8) انجام شد. مشاهده ظاهری نشان داد که رقم های به رنگ صورتی دارای تغییر رنگ گل به سمت آبی و تولید آنتوسیانین دلفینیدین هستند. سپس این آزمایش برای بار دوم با 4 رقم به رنگ صورتی و با همان سازه ها تکرار شد. نتایج واکاوی hplc 4 نوع آنتوسیانین دلفینیدین، سیانیدین، پلارگونیدین و پئونیدین نشان داد که، گلبرگ های تزریق یافته رقم ‘bismarck’ با سازه ژنی pbih-35s-del8 بیشترین مقدار دلفینیدین را تولید کردند. در آزمایش چهارم انتقال ژن بتاگلوکورونیداز (gus) به گل ژاله از طریق هم-کشتی ریزنمونه های دمبرگ دارای پهنک با آگروباکتریوم نژاد eha101 و دارای پلاسمید pig121-hm انجام شد.
مسعود قاسمی قهساره حسن صالحی
چندین گونه یاسمن وحشی و یا زیرکشت در مناطق مختلف ایران وجود دارند و از وضعیت ژنتیکی آن ها اطلاعی در دسترس نیست. از این رو، تنوع ژنتیکی میان 53 نژادگان از 8 گونه یاسمن شامل 8 نژادگان از گونه j. grandiflorum l.، 11 نژادگان از j. officinale l.، 9 نژادگان از j. perimulinum hemsl.، 4 نژادگان از j. nudiflorum lindl.، 4 نژادگان از j. azoricum l.، 3 نژادگان از j. humile l.، 2 نژادگان از j. fruticans l. و 10 نژادگان از رازقی j. sambac (l.) ait (2 نژادگان با گل کم پر، 4 نژادگان با گل نیمه پرپر و 4 نژادگان با گل پرپر)، جمع¬آوری شده از مناطق مختلف ایران، با استفاده از نشانگرهای issr و ریخت شناسانه و ترکیب های فرار، ارزیابی شدند. با کاربرد 21 نشانگر issr، 981 نوار در اندازه های گوناگون حاصل شد و میانگین درصد چندشکلی 64/90% بود. بیشترین مقدار قدرت تصمیم گیری (rp)، محتوای اطلاعات چند شکل (pic) و شاخص نشانگری (mi) به ترتیب 55/21، 35/0 و 42/14 برای نشانگرهای 3، 4 و 3 بود. گروه بندی بر اساس نشانگرهای issr نشان داد که 53 نژادگان به دو گروه بزرگ تقسیم شدند. اولین گروه شامل دو زیرگروه a (شامل j. grandiflorum، j. officinale و j. azoricum) و b (شامل سه شکل j. sambac. کم پر، نیمه پرپر و پرپر) بود. گروه دوم نیز شامل دو زیرگروه c (شامل j. primulinum.، j. humile و j. nudiflorum) و d (شامل j. fruticans) بود. در سطح گونه، بیشترین درصد چندشکلی (05/34%)، شمار آلل های موثر (16/1)، شاخص شانون (151/0) و گوناگونی ژنتیکی نئی (098/0) در j. officinale مشاهده شد. کمترین درصد چندشکلی (011/0)، شمار آلل های موثر (009/1)، شاخص شانون (007/0) و گوناگونی ژنتیکی نئی (005/0) در j. nudiflorum مشاهده شد. بر اساس ماتریس تشابه ژنتیکی نااریب دوبه دو نئی بین گونه های یاسمن، بیشترین شباهت (85/0) بین j. officinale و j. azoricumو کمترین شباهت (69/0) بین j. grandiflorum و j. perimulinum مشاهده شد. بر اساس واکاوی واریانس مولکولی، مقدار گوناگونی های بین 8 جمعیت 83% بود. این پژوهش نشان داد که نشانگر issr ابزار مفیدی برای بررسی گوناگونی ژنگانی یاسمن ها و ردیابی ارتباط جمعیت های آن ها می باشد. گروه بندی براساس نشانگرهای ریخت شناسانه تا حد زیادی با نشانگرهای مولکولی شباهت داشت. در این گروه بندی، نژادگان ها در دو گروه بزرگ قرار گرفتند؛ گروه a: شامل نژادگان های گونه j. sambac بود که بر خلاف نشانگرهای مولکولی، نژادگان های کم پر و نیمه پرپر با هم قرار گرفتند (در خوشه بندی براساس نشانگرهای مولکولی نژادگان های پرپر و نیمه پرپر با هم قرار گرفتند). گروه b: شامل دو زیرگروه: b1 با نژادگان های گونه های j. nudiflorum، j. primulinum ، j. fruticans و j. humileو زیرگروه b2 با نژادگان های گونه های j. grandiflorum، j. officinale و j. azoricum. نتیجه واکاوی خوشه ای بر اساس مجموع نشانگرهای ریخت شناسانه و issr، به طور کامل شبیه گروه بندی نژادگان ها بر اساس نشانگرهای issr بود. در واکاوی ترکیب های فرار حاصل از استخراج به روش headspace trapping (ht) در گل های 6 گونه یا رقم معطر 53 ترکیب فرار به دست آمد که بیشترین شمار ترکیب در j. sambac ‘single’ و کمترین ترکیب در j. grandiflorum به دست آمد. در رازقی کم پر و نیمه پرپر به ترتیب 88/55 و 25/56 % ترکیب ها از گروه ترپنوئیدها و سپس مشتقات بنزنی (35/32 و 25/31 %) بودند. در رازقی پرپر، j. grandiflorum، j. officinale و j. azoricum بیشترین ترکیب ها مربوط به گروه بنزنوئیدها بود (به ترتیب 75/43، 40، 06/47 و 29/35 %). در گروه بندی بر اساس ترکیب های فرار به دست آمده از ht، j. azoricum در یک گروه (a) و سایر گونه ها در گروه دیگر (b) قرار گرفتند. گروه b شامل دو زیرگروه بود که زیرگروه b1 شامل j. officinale l. و زیرگروه b2 شامل j. grandiflorum و رقم های رازقی بود. در زیرگروه b2 رازقی پر پر از رازقی های کم پر و نیمه پر پر جدا شد و با j. grandiflorum کنار هم قرار گرفتند. گروه بندی بر اساس مجموع نشانگرهای issr، ویژگی های ریخت شناسانه و ترکیب های فراربه دست آمده از ht نشان داد که رقم های یاس رازقی از سایر گونه ها جدا بوده و شباهت ژنتیکی رازقی پرپر و نیمه پرپر بیشتر است. همچنین، نشان دهنده نزدیک بودن رابطه ژنتیکی بین j. grandiflorum و j. officinale بود. در بررسی روش های مختلف استخراج ht، sfe و استخراج با حلال هگزان در j. officinale عمده ترکیب های به دست آمده در روش حلال از دسته آلکن های آلیفاتیک بود در حالی که در روش های sfe و ht عمده ترکیب ها از گروه بنزنوئیدها و ترپن ها بودند. در j. officinale ترکیب های فرار اصلی در روش های sfe و ht شامل بنزیل استات، لینالول و (e, e)- a- فارنسن وجود داشتند. در روش sfe ترکیب استو- وانیلون به عنوان ترکیب اصلی مشاهده گردید که در سایر روش ها وجود نداشت. ترکیب ایزواوجنول نیز در روش sfe به مقدار زیاد به دست آمد که در روش ht مشاهده نشد. نتایج واکاوی عطرابه غنچه گل، گل نیمه باز و گل باز j. grandiflorum نشان داد که شمار ترکیب های به دست آمده از گل نیمه باز بیشتر از غنچه گل و گل باز بود. در گل نیمه باز 72/25% ترکیب ها از دسته بنزنوئیدها و ترپنوئیدها بودند، اما مقدار این گروه از ترکیب ها در غنچه گل و گل باز کمتر بود. از سوی دیگر شمار ترکیب های آلیفاتیک به دست آمده از غنچه گل بیش از میزان این ترکیب ها در گل نیمه باز و گل باز بود.
سیروس قبادی مرتضی خوشخوی
انگور (vitis vinifera l.) یکی از مهمترین درختان ریز میوه در دنیا است که از دیر باز مورد استفاده بشر قرار می گیرد. درخت انگور از نظر اقتصادی بسیار حائز اهمیت و به علت تنوع مصرف میوه و داشتن متابولیت های ثانویه جایگاه خاصی در تجارت جهانی دارد. درخت انگور گیاهی چوبی ، دائمی و کم و بیش سازگار با مناطق مختلف آب و هوایی است. درخت انگور در طول چرخه زندگی در معرض انواع تنش های محیطی به خصوص خشکی ناشی از کمبود آب قرار می گیرد و از طریق بیان ژن ها و تغیر در مسیرهای متابولیکی، رشد و نمو گیاه را با حداقل اختلال تحت کنترل دارد. تا کنون درخت انگور علیرغم تحمل خشکی و مقاومت در برابر شرایط نامطلوب محیطی، از نظر ملکولی به طور گسترده مورد مطالعه قرار نگرفته است و هیچ نوع گزارشی در منابع علمی در زمینه ژن های تنظیم کننده حاوی فاکتورهای رونویسی (dre-binding transcription factors) موثر در واکنش به خشکی در انگور دیده نشده است. در این پژوهش دو ژن کد کننده [dehydration responsive element-binding (dreb) genes] پروتئین های تنظیم کننده بیان ژن های مقاوم به خشکی به نام های vvdreb2a و vvdreb2b با استفاده از روش رونویسی معکوس (rt-pcr) از برگ های درخت انگور ژنوتیپ " عسکری" تحت شرایط تنش خشکی (21 روز بی آبی) جداسازی، کلون ، شناسایی و آنالیز گردید. طول قطعه cdna ژن vvdreb2b در حدود 2017 جفت باز با وزن ملکولی تخمینی82/623 کیلو دالتون برای dna تک رشته (ssdna) و 60/1243 کیلو دالتون برای dna دو رشته ای (dsdna) بود. طول قطعه cdna ژن vvdreb2a در حدود 1219 جفت باز بود که یک رشته پروتئینی به طول 400 آمینو اسید(amino acid residues) با جرم ملکولی 267/45 کیلو دالتون را کد می کند. پروتئین کد شده توسط ژن vvdreb2a دارای یک توالی آمینو اسیدی از نوع dreb به نام سیگنال هسته ای (nuclear localization signal) قبل و یک c-terminal اسیدی با دو موتیف به نام های nnsr و rtkq بعد از ap2-domain میباشد. پروتئین ژن vvdreb2a نیز دارای یک ناحیه کاملاً حفاظت شده 58 آمینواسیدی و منحصر به فرد به نام ap2-domain که خاص گیاهان مقاوم به تنش های محیطی از جمله تنش خشکی است می باشد. ap2-domain پروتئین کد شده توسط ژن vvdreb2a، نوعی پروتئین اتصال به dna است که شامل یک ناحیه غنی قلیایی و آب گریز 20 آمینواسیدی در بخش n-terminal به نام yrg element و ناحیه آمینواسیدی دیگر به نام rayd element در ناحیه c-terminal است که از اجزای تشکیل دهنده مارپیچ amphipathic ?-helix در ساختمان کاربردی پروتئین می باشد. اتصال پروتئین به dna نیز بر فعالیت آمینواسیدهای ناحیه yrg element منطبق است در صورتی که آمینواسید های ناحیه rayd element علاوه بر شرکت در واکنش های اثر متقابل اتصال پروتئین بهdna ، زمینه اتصال پروتئین به پروتئین را نیز فراهم میکند. پروتئین کد شده توسط ژن vvdreb2a دارای توالی های آمینواسیدی خاصی مانند sfr، gtfpta، taqe وsayd در داخل ap2-domain است که به هنگام دریافت سیگنال کم آبی باعث اتصال فاکتور رونویسی (transcription factors) به عناصرdre/c-repeat در پروموتور ژنهای مقاوم به تنشهای محیطی به خصوص ژن های مقاوم به خشکی می شود. نتایج به دست آمده از آنالیز ملکولی پروتئین vvdreb2a نشان داد که 58 آمینو اسید حفاظت شده اتصال پروتئین به dna درap2-domain کاملاً شبیه به فاکتور رونویسی dreb2a متعلق به پروتئین های اتصال به dna زیر خانواده dreb2a در گیاهان بویژه گیاه مدل arabidopsis thaliana است. همردیف سازی، مقایسه و آنالیز ملکولی درخت همولوژی و فیلوژنی پروتئین ژن vvdreb2a با 15 توالی پروتئینی ژن های dreb2a از گیاهان مختلف موجود دربانک ژن ncbi ، بیشترین سطح تشابه (67%) بین ژن vvdreb2a و ژن های atdreb2a درکالتیوار های مختلف arabidopsis و کمتری تشابه (35%) با ژنهای dreb2a در غلات به ویژه گندم، جو، ذرت و برنج مشاهده گردید. بنابراین، از آنجایی که تاکنون هیچ نوع گزارشی در خصوص ژن های dreb2-like در انگور در منابع علمی گزارش نشده است و همچنین به دلیل نتایج بدست آمده در رابطه با نقش مهم فاکتورهای رونویسی (transcription activators) فعال کننده و همچنین تنظیم کننده vvdreb2sبه خصوص vvdreb2a در مقاومت به تنش خشکی در انگور، پیشنهاد می گردد دو ژن vvdreb2a و vvdreb2b در زیر خانواده dreb2 طبقه بندی گردد. اضافه می نماید که دو ژن فوق و جدا شده ازدرخت انگور ژنوتیپ ‘عسکری’ برای اولین بار به بانک ژن ncbi گزارش گردیده است
جهانشیر احمدی مرتضی خوشخوی
جنس بگونیا از تیره بگونیاسانان (begoniaceae) و منشاء اصلی آن نقاط گرم و مرطوب استوائی است . در گیاهان به ندرت می توان جنسی را یافت که همانند جنس بگونیا، دارای گونه هایی از نظر رنگ برگ ، شکل بوته و رنگ گل دارای چنین تنوعی باشد. گونه های بگونیا دارای سه گروه نیساگ دار، ژوخه ای و ریشه افشان هستند. بگونیا عروس (b. lucerna hort.) که جزء ریشه افشان است ، بطور معمول با قلمه ساقه افزوده می شود. اگر یک قلمه در شرایط مناسب رشد قرار گیرند، در یک سال حدود 12 قلمه از آن می توان گرفت ، که جوابگوی تقاضای بازار این گل نیست . افزایش درون شیشه ای در مقایسه با روش های متداول، باعث آلودگی کمتر و تسریع در افزایش و تولید انبوه این گل می گردد. پژوهش هایی به منظور تولید گیاه از ریزنمونه های برگ در محیط درون شیشه ای انجام گرفت . نمونه های برگ بوسیله محلول 70 درصد الکل اتیلیک به مدت یک دقیقه و محلول 10 کلراکس به مدت 15 دقیقه ضدعفونی شدند سپس ریزنمونه ها سه مرتبه بوسیله اب سترون آبکشی شدند. ریزنمونه ها به ابعاد حدود 7×7 میلیمتری تقسیم و روی محیط کشت موارشیگی و اسکوگ حاوی غلظت های مختلفی از بنزیل آدنین و نفتالن استیک اسید، کشت داده شدند. در آزمایش اول به منظور پرآوری شاخساره، ریزنمونه ها روی محیط کشت موراشیگی و اسگوک حاوی 0، 1، 2، 3 و 4 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و 0، 0/1، 0/2، 0/3، 0/4 و 0/5 میلی گرم در لیتر نفتالین استیک اسید کشت شدند کاربرد بنزیل آدنین با غلظت بیش از 1 میلی گرم در لیتر باعث از بین رفتن ریز نمونه ها شد. در آزمایش دوم پرآوری شاخساره ریزنمونه های برگ روی همان محیط کشت با 0، 0/5 و 1 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و 0، 0/1، 0/2، 0/3، 0/4 و 0/5 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید کشت شدند. ترکیب 0/5 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و 0/2 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید، تفاوت معنی داری نشان داد. بر اساس نتایج دو آزمایش قبلی، این آزمایش تکمیلی برای تعیین بهترین تیمار هورمونی برای شاخه زایی انجام شد. ریزنمونه ها روی محیط کشت جدید ms حاوی 0، 0/1، 0/2، 0/3، 0/4، 0/5، 0/6، 0/7 و 0/8 میلی گرم در لیتر و 0، 0/2، 0/4، 0/6 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید کشت شدند. غلظت های 0/6 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و 0/2 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید، تفاوت معنی داری با سایر تیمارها در باززایی شاخساره در سطح 5 درصد داشت . در پژوهشی دیگر، ریزنمونه ها 4 بار بهترین تیمار هورمونی آزمایش مرحله استقرار به فاصله 4 هفته روی محیط تازه، زیر کشت شدند. زیر کشت دوم در سطح 5 درصد معنی داری با سایر تیمارها در پرآوری شاخساره داشت . برای ریشه زایی شاخساره های تولید شده، از محیط کشت موراشیدگی و اسلوگ حاوی 3 درصد سوکروز و 8 گرم در لیتر آگار با ترکیب هورمونی 0، 0/1، 0/2، 0/3، گرم در لیتر بنزیل آدنین و 0، 0/2، 0/4، 0/6 میلی گرم در لیترنفتالین استیک اسید استفاده شد. بهترین تیمار هورمونی برای ریشه زایی، 0/1 میلی گرم در لیتر بنزیل آدنین و 0/6 میلی گرم در لیتر نفتالن استیک اسید بعد از 8 هفته بود که در سطح 5 درصد تفاوت معنی داری با سایر تیمارها داشت . گیاهک های ریشه دار شده به محیطهای گندزدایی شده ماسه، پیت ، خاک لومی و ترکیب آنها به نسبت حجمی یک سوم انتقال داده شدند 80 درصد از گیاهان در مخلوطی خاکی و پیپت زنده ماندند.
علی توکلی حسینی مرتضی خوشخوی
آنتوریم یا گلدم از تیره شیپوری سانان می باشد. این گیاه به خاطر گل های باداوام و زیبایش که بیشتر دارای دمگل بسیار بلند می باشند، در گلخانه کشت می شود. جنس آنتوریوم بومی مناطق گرمسیری هند غربی و آمریکای مرکزی و جنوبی است . دو گونه آن از لحاظ اقتصادی مهم هستند. چون این گیاه چند ساله است به شرط مساعد بودن شرایط محیطی در تمام طول سال گل می دهد. روش متداول افزایش آنتوریوم از طریق تقسیم بوته می باشد که تعداد بسیار کمی گیاه در اختیار می گذارد. افزایش بوسیله بذر هم ممکن است که به علت دگرزایوگی، گیاهان به دست آمده شبیه به اصل نمی باشند. بهترین روش افزایش همگروهی در مقیاس بزرگ استفاده از کشت بافت و ریزافزایی است که به دلیل تولید یکنواخت ، تنظیم زمان بازار رسانی، حفظ اندازه، رنگ و به طور کلی کیفیت و کمیت از اهمیت برخوردار است . این پژوهش در سال های 1377، 1378 و 1379 به منظور به دست آوردن بهترین محیط کشت و نوع و میزان هورمون های مصرفی برای ریزافزایی آنتوریوم انجام گرفت . دو گونه آنتوریوم از اتحادیه گل و گیاه تهران تهیه و به گلخانه بخش باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز منتقل گردید. آنتوریوم شرزریانوم anthurium scherzarianum schott. یک گیاه گلدانی درون خانه ای می باشد. گندزدائی آن با غوطه ور کردن در الکل 70 درصد به مدت یک دقیقه و سپس در محلول کلراکس 10 درصد به مدت 30 دقیقه همراه یک درصد ریکا به عنوان مویان سپس در محلول کلراکس 5 درصد به مدت 30 دقیقه همراه یک درصد ریکا پس از آن سه باز شستشوی با آب مقطر سترون انجام شد. بهترین محیط کشت برای انگیزش پینه در این گونه محیط کشت ms تغییر یافته با یک میلی گرم در لیتر ba و 0/1 میلی گرم در لیتر 2,4-d که با تولید کمی پینه در ریزنمونه های برگ همراه بود. آزمایش های مختلف برای باززایی پینه ها موفق نبود. آنتوریوم آندررانوم a. andraeanum lind که برای تولید گل بریدنی به کار گرفته می شود. مراحل گندزدایی این گونه همسان گونه شرزریانوم بود ولی زمان گندزدائی کلراکس در هر محیط 60 دقیقه بود. بهترین محیط کشت برای انگیزش پینه محیط کشت ms تغییر یافته با غلظت های 1 و 1/5 میلی گرم در لیتر ba همراه 0/1 میلی گرم در لیتر 2,4-d با ریز نمونه های برگ و دمبرگ به اندازه یک سانتیمتر مربع در محیط رشد تاریکی به دست آمد. پینه زائی در ریز نمونه های برگ بهتر از ریزنمونه های دمبرگ بود. ریز نمونه های اصلی همراه با پینه آن ها هر چهار هفته یک بار در همان محیط کشت قبلی زیرکشت شدند. بعد از 12 هفته پینه ها از بافت اصلی جدا گشته در محیط کشت ms تغییر یافته با تیمارهای هورمونی ba به غلظت های 0/5 و 1 میلی گرم در لیتر و 2,4-d با غلظت های 0/1، 0/5، 1 و 2 میلی گرم در لیتر کشت شدند ولی پرآوری و شاخه زائی ننمودند. افزودن ga3 و naa به محیطهای مشت تاثیر مثبتی نداشت .
علی رحمان سلیمانی زاده مرتضی خوشخوی
زیره سیاه و زیره سبز دو گیاه ارزشمند ادویه ای و دارویی می باشند. کشت مزرعه ای زیره سیاه، تاکنون چندان موفق نبوده است . خفتگی موجود در بذرهای زیره سیاه و عدم رشد رولپه گیاهچه آن پس از ظهور لپه ها از موانع کشت زراعی آن می باشد. در پژوهش حاضر جهت بررسی تنژگی بذر زیره سیاه، زیره سبز، تیمارهای چینه سرمایی، آبشویی، کاربرد ga,ba و نیترات پتاسیم و کشت رویان بذر و برای رشد رولپه، دماهای متفاوت با دوره های متناوب و غلظت هایی از ba,ga به کار رفته است .
حمیدرضا ستاری مرتضی خوشخوی
انار مینیاتوری (punica granatum l.var nana gracilissima hort.) که فرم پاکوتاه و زینتی درخت انار است، گیاهی است کند ریشه، خزان دار با تاج گرد که در تابستان گل های قرمز قیفی شکل با گلبرگ های چین دار می دهد. گل ها به میوه هایی کوچک و گرد به رنگ قرمز نارنجی تبدیل می شوند. این گیاه که به عنوان یک گیاه گلدانی کوچک جالب توجه می باشد، در ایجاد چشم انداز، کشت درون خانه ای و بنزایی مورد استفاده قرار می گیرد. انار مینیاتوری متعلق به تیره انارسانان (punicaceae) است و بومی ایران و نواحی مدیترانه ای می باشد. این پژوهش در سال های 1378، 1379 و 1380 به منظور بدست آوردن بهترین غلظت تنظیم کننده های رشد برای ریزافزایی انار مینیاتوری انجام شد. گیاهان انار مینیاتوریاز فروشندگان نهال در شیراز خریداری و در شرایط نور کاهش یافته و دمای 2+-7 درجه سانتی گراد در گلخانه بخش باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیرای نگهداری شدند. برگ های بالغ گیاهان گلدانی انار مینیاتوری پس از گندزدایی برای تهیه ریز نمونه مورد استفاده قرار گرفتند. گندزدایی با فرو بردن برگ ها در محلول الکل اتیلیک 70% به مدت 1 دقیقه و سپس محلول کلراکس 10% به مدت 10 دقیقه و سپس چند بار آبکشی با آب مقطر انجام شد. در شرایط گندزدایی شده ریزنمونه های برگ روی محیط کشت موراشیگی و اسکوگ (ms) تغییر داده شده با تیمارهای هورمونی، 0، 02/0، 05/0، 1/0، 2/0 و 4/0 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 5/0، 1، 5/1، 2 و 4 میلی گرم در لیتر ba کشت شدند. قرار دادن گیاهان مادری در شرایط نیم سایه وتحریک رشد رویشی آنها موجب کاهش یا حذف تلفات ریزنمونه ها در اثر موارد فنولیک شد. پینه زایی ریزنمونه های برگ 20 روز پس از کشت دورن شیشه ای مشاهده شد. بهترین تیمار جهت پینه زایی 05/0 میلی گرم در لیتر 2,4-d و 1 میلی گرم در لیتر ba بود. شاخساره های نابجا در حدود 35 روز پس از زیر کشت پینه های اولیه روی محیط کشت نیم غلظت ms با 5/0 میلی گرم در لیتر ba تشکیل شدند. شاخساره هایی که بیش از یک سانتی متر طول داشتند به منظور ریشه زایی به محیط کشت نیم غلظت ms دارای 0، 02/0 و 1/0 میلی گرم در لیتر 2,4-d انتقال داده شدند. ریشه زایی پس از 15 روز در محیط کشت بدون تنظیم کننده رشد مشاهده شد.
افشین شفیعیان مرتضی خوشخوی
این پژوهش در سال های 1378، 1379 و 1380 در آزمایشگاه کشت بافت بخش باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز روی گل پرنده بهشت انجام گرفت. ابتدا نمونه هایی از قسمتهای مختلف گیاه شامل برگ، دمبرگ، ساقه، ریشه گوشتی و رویان تهیه گردید و در تیمارهای مختلف گندزدایی قرار داده شد. پس از گندزدایی سطحی و ریزنمونه گیری، ریزنمونه ها بر حسب تیمار در محیط کشت های متفاوتی کشت شدند. بذرهای گندزدایی شده شکافته شدند و رویان ها از درون آنها بیرون آورده شد و در محیط کشت های حاوی نمک های غیر آلی ms و sh (بدون ویتامین ها) با سوکروز و در شرایط روشنایی قرار داده شد. رویان های قرار گرفته در محیط کشت حاوی نمک ms طی 2 تا 3 روز شروع به متورم شدن کردند و در روز ششم نوک ریشه چه و غلاف برگی نمودار گردید. در ادامه بیشتر نمونه ها از رشد خوبی برخوردار بودند به طوری که پس از دو هفته به گیاهچه کامل تبدیل شدند. با وجود این که رویان های موجود در محیط نمک های sh، 3 هفته سالم ماندند ولی رشد چشمگیری نداشتند. پژوهش های بیشتری برای ریزافزایی کامل این گیاه ضروری به نظر می رسد.