نام پژوهشگر: اشرف موسوی لر
ملاحت میروکیلی ابوالقاسم دادور
با توجه به اینکه اعداد اسطوره ای نقش مهمی در زندگی گذشتگان ما ایفا کرده است و تاکنون بعضی از این اعداد نقش خود را حفظ کرده اند، این سوال مطرح می شود که ریشه این اعداد از کجا و از چه زمانی بوجود آمده است و کدام یک از باورهای اعتقادی باعث شده تا این اعداد رمز آمیز شوند و چگونه در آثار هنری تجسم پیدا کرده اند؟ هدف این پژوهش گردآوری، معرفی و بررسی اهمیت اعداد در اساطیر ایران و جایگاه آن در هنرهای پیش از اسلام می باشد و از مسائل مهمی که در این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد تأثیر کیش زرتشتی و نقش طبیعت بر شکل گیری اعداد اسطوره ای می باشد و اینکه چه تأثیری بر هنر گذاشته و در کدام آثار هنری بیشترین کاربرد را داشته است. روش پژوهش به صورت توصیفی ، تحریری است و ابزار کار مطالعه کتابخانه ای می باشد که در این راستا تمدن ماقبل تاریخی ایران در حیطه اساطیر، ادیان ، موقعیت تاریخی و جغرافیایی و در ادامه مهمترین اعداد اسطوره ای با توجه به باورهای اساطیری و دینی مورد بررسی قرار گرفته است. آنچه که در نتیجه بدست آمده این است که کاربرد اعداد در هنرهای ایران باستان بسیار محدود است. باور به تقدس اعداد در آثار هنری در دوران اولیه زندگی بشر مخصوصا در هنرسفالگری و فلزکاری بوضوح احساس می شود ولی به تدریج تا سلسله ساسانی ، نقوشی که مرتبط با اعداد می باشد به نقوش تزئینی گرایش پیدا کرده اند.
میترا کلاته صالحی اشرف موسوی لر
مکتب نگارگری شیراز با پیشنه ی غنی فرهنگیِ پیش از اسلام خود، در دوره های اسلامی نیز به رشد و بالندگی خود ادامه داد. حاصل کار هنرمندان این شهر، نسخه های بی شماری از کتب در موضوعات مختلف بود. این رساله پژوهشی است درباره ی مکتب شیراز و ویژگی های هنر کتاب آرایی آن تا دوره ی تیموریان و ترکمانان، و معرفی « خاوران نامه » ابن حسام خوسفی بیرجندی. در این پژوهش، نسخه ی مصور کهنِ خاوران نامه، موجود در موزه کاخ گلستان تهران، معرفی و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. روش گردآوری اطلاعات، روش اسنادی، با استناد بر کتاب های موجود در کتابخانه ها، دایره المعارف ها، فصلنامه ها و... برای رسیدن به اهداف پژوهش است. جامعه ی آماری این تحقیق تعداد 20 نسخه از نگاره های کتاب خاوران نامه، محفوظ در کاخ گلستان است. روش کار، تحلیلی و توصیفی می باشد.
الهام غفاری منصور حسامی
آبستره به عنوان یک سبک در نقاشی، عمدتاً به بخش عظیمی از آثار مربوط به دوره مدرن اطلاق می شود، که در آنها موضوعِ قابل شناسایی?وجود نداشته و هیچ نشانی از طبیعتِ عینی دیده نمی شود. آنچه در این گونه آثار حضور دارد خط است و رنگ و سطح، و روابط میان آنها. در ارتباط با این گونه آثار، اهمیت بررسی و تأمل، آشکارتر می شود.?زیرا روشی معین در دیدن و زبانی جدید در بیان، پیش می آید، که دانش مناسب تاریخی، زیبایی شناسی و فنی را می طلبد. جستجوی عمیق واقعیت، پیت موندریان، نقاش هلندی را پس از مدتی نقاشی های طبیعت گرایانه، به سمت این نوع نقاشی سوق داده است. بخش اعظم کارهای موندریان، در کنار آثاری از واسیلی کاندینسکی و کازیمیر مالویچ، هنرمندان روسی، به عنوان نمایندگان این سبک شناخته می شوند. در این پژوهش سعی شده است که ضمن ارائه تعریف آبستره و مباحثی پیرامون زمینه ها، چیستی و چرایی آن، با تمرکز بر آبستره هندسی به عنوان یک سنت در آبستره، عقاید و آثار موندریان و جایگاه طبیعت در آنها پی گیری شود، تا زمینه ای برای شناخت هنری و آشنایی با آثار موندریان و بالطبع آثاری از این دست فراهم آید.
مریم کفایی فنایی پور فرهاد ساسانی
ریشه مفهوم بینامتنیت و ارجاع های برون متنی در آثار ادبی و بلاغی قدیم قابل ردیابی است. اما زایش آن به صورت زمینه ای مستقل در بررسی متن های ادبی و سپس هنری پدیده ای به نسبت نوظهور در مطالعه زبان و هنر نیمه دوم قرن بیستم است. پرداختن به محتوا در کنار صورت و اهمیت دادن به عناصری که خارج از اثر به فرایند معناسازی کمک می کنند توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرده و به نظریه پردازی های متعددی انجامیده است. که دیدگاه های دو تن از این پژوهش گران یعنی باختین و کریستوا مبنای بسیاری از پژوهش ها قرار گرفته است. آن چه از دیدگاه های باختین و کریستوا برمی آید تاکیدی است که آن ها بر حیات فرهنگی، اجتماعی و ایدئولوژیک آفریننده و مخاطب متن و نیز بستر تاریخی خود متن دارند که همگی بر دریافت معنا تاثیرگذارند و در پی آن معنای متن را از حالت بسته خارج و در شبکه ای از روابط و معانی گسترده قرار می دهند. بر این مبنا نگاره های مرقوم سلطان محمد تبریزی مورد بررسی واقع شده است تا در خلال این بررسی نشان داده شود که متن ها هرگز خنثا نیستند بلکه منعکس کننده ارزش ها و اوضاع دائما متغیر اجتماعی اند. بدین منظور، در فصل چهارم نگاره های او بررسی می شود. سرانجام آن چه از انواع ارجاع های برون متنی به دست آمد در فصل نهایی در پنج طبقه دسته بندی شد که شامل ارجاع به ویژگی های عام نگارگری ایرانی؛ ارجاع به ویژگی مکتبها و نگارگران هم عصر سلطان محمد؛ ارجاع به شعر یا داستان مربوط به نگاره؛ ارجاع به اوضاع سیاسی، اجتماعی زمانه و نیز خلاقیت فردی سلطان محمد می باشد. شایان ذکر است که در این میان بیش ترین سهم ارجاع، متعلق به شعر یا داستان مربوط به نگاره است.
الهام میرکاظمی کچومثقالی فاطمه کاتب
بررسی دوره های برجسته ی آفرینش هنری، حاکی از رابطه ی این دوره ها با تحولات و بحران های اجتماعی می باشد. از طریق نظر سنجی از اساتید هنری و با بررسی نمونه آثار نقاشی هنرمندان حرفه ای و تجربی جنگ ایران و عراق و نقد فرمالیستی آثار دیواری، این حقیقت منتج شد که متاسفانه نقاشی اجتماعی معاصر ایران به چهار دلیل عمده روند تکاملی مطلوبی را طی نکرده است: 1- دوری نقاشان آموزش دیده از موضوعات اجتماعی 2- عدم توجه به شیوه ی اجرا و خلاقیت هنری 3- سفارشی بودن اغلب آثار جنگی به خصوص نقاشی های دیواری و تقدم محتوی و روایت بر تکنیک اثر 4- سوء مدیریت هنری از این رو در روند این تحقیق با معرفی 100 اثر نقاشی جنگی از 54 هنرمند اروپایی و تجزیه تحلیل نمونه هایی از این آثار و بررسی نمونه های جنگی مشابه از حدود 40 هنرمند آکادمیک و تجربی جنگ تحمیلی در ایران، نوعی قیاس تطبیقی صورت گرفته و از این طریق، نقاط قوت و ضعف نقاشی اجتماعی معاصر شناسایی و ارائه شده و در آخر برای تعدیل معضل بی تحرکی فضای هنری و توجه دادن به خطر انزوا و اضمحلال تدریجی نقاشی اجتماعی، راهکارهای زیر به تفصیل پیشنهاد شده است: * انجام پژوهش های کاربردی در خصوص شفاف سازی تاثیرات متقابل هنر، هنرمند و جریانات اجتماعی بر یکدیگر * نقد علمی و مستمر جنبش های هنری معاصر * اصلاح ساختار مدیریت هنری * ارتقای فرهنگ عامه در مواجهه با آثار هنری از طریق آموزش های مداوم هنری
بهاره پوریزدان پناه اشرف موسوی لر
کرمان به عنوان بزرگ ترین استان کشور در جنوب شرقی ایران واقع است، و یکی از قطب های مهم صنعتی ایران محسوب می گردد. به علاوه از تاریخی غنی و طولانی برخوردار است که کشفیات اخیر منطقه جیرفت دلیلی بر این مدعا می باشد. نساجی و بافندگی از اوایل تاریخ بشریت در این منطقه رواج داشته و در طول تاریخ به رشد و شکوفایی رسیده است. فرش بافی در کرمان قدمتی دیرینه دارد و با تکیه بر پیشینه ای غنی شهرت جهانی یافته است. هنرهای سنتی کرمان به ویژه قالی بافی آن متأثر از فرهنگ و اقلیم این منطقه بوده است، قالی کرمان آئین? تمام نمای طبیعت زیبای کویر است. در این پایان نامه هدف شناسایی شاخصه ها و عناصری است که در شکل گیری طرح و نقش قالی کرمان موثر بوده اند، و همچنین عواملی که در زیبایی نهایی آن حائز اهمیت هستند. این پژوهش از نوع تاریخی و روش بررسی توصیفی و تحلیل محتوا می باشد، جمع آوری مطالب به روش کتابخانه ای و اسنادی صورت گرفته است و جامعه آماری این تحقیق 50 تصویر از قالی های کرمان می باشد. رونق هنرهای سنتی دیگری همچون شال بافی، اقلیم و شرایط جغرافیایی، گیاهان و طبیعت منحصر به فرد کویر، و همچنین اعتقادات فرهنگی و مذهبی حاکم بر کرمان، زمینه ساز بعد نظری زیبایی های نقش و نگار قالی کرمان شده است. زیبایی و درخشش قالی کرمان، جدای از مقوله طرح و رنگ مدیون ظرافت و استحکامی است که در بافت آن رعایت می شود. تمامی عوامل تولید با کیمیای نقش و رنگ به خلق هنری همت گماشتند که امروزه زینت بخش موزه ها و مجموعه های دنیا است.
ستاره هزارخانی اشرف موسوی لر
این پژوهش بر محور پاسخ به چیستی «زمان» تنظیم گردیده است. «زمان انفسی» استعاره از زمانی است برای شناخت «نفس». خودشناسی از هستی شناسی و خداشناسی جدا نیست. «زمان» پدیداری است که شناسایی آن ما را به شناخت هستی نزدیک می کند. هنر از آن دسته مقولاتی است که آوردن تعریفی ثابت و جامع برای آن متصور نیست. هر اثر هنری که به وجود می آید، جهانی تازه خلق می کند؛ جهانی که می تواند همانند هستی که در آن زندگی می کنیم زیبا، پیچیده و رازآلود باشد. هنر همچون هستی سرچشمه و آفریننده است. ادراک و رسیدن به حقیقت هستی با ادراک و دستیابی به حقیقیت هنر یکسان است؛ زیرا حقیقت ثابت است. هر پدیداری در این جهان که از طریق شناخت آن بتوان به ادراکی از هستی رسید، آنگاه که در هنر نمود یابد راهی به سوی شناخت هنر نیز می تواند باشد. در برخی نگاره های ایرانی با زمانی مواجه هستیم که در آن مکانها در هم شکسته شده اند و یا دو فصل سبز و خشک یکجا دیده می شوند؛ این تعلیق در زمان و مکان به خصوص در نگاره «فرار یوسف از زلیخا» اثر کمال الدین بهزاد، نگارگر شهیر قرن 9 ، نمایان است. در جستجوی مفهوم پدیدۀ زمان به دنبال رسیدن به ادراک این زمانی هستیم که زمان معمولی نیست. در این پژوهش که اطلاعات آن به طریق اسنادی گردآوری شده، ابتدا پدیده «زمان» را ابتدا مورد شناسایی قرار میدهیم. مفهوم زمان به عنوان «مورد تطبیق » در نظریات اگوستین قدیس، خیام و مارتین هیدگر بررسی و سپس نتیجه نظری حاصل از تطبیق را به هنرنگاری و به طور ویژه به نگاره «فرار یوسف از زلیخا» تعمیم می دهیم. در پاسخگویی به چیستی «زمان» در می یابیم که زمان گذشته تنها یک خاطره و زمان آینده فقط یک انتظار است، اما هر دوی اینها در «زمان حال» واقعیت می یابند؛ زیرا در «اکنون» انسان در این هستی واقعی است. درک «زمان حال»، درک «لحظه» است. حضور در «لحظه» یعنی بودن در تنها زمان واقعی. «لحظه»، «دم»، «وقت»، «آن» از منظر عرفان، زمانی است برای رسیدن به شناخت؛ این شناسایی با ادراکات شهودی و در نهایت، رسیدن به «بینش» همراه است. «بینش» داشتن یعنی از ابتدا تا انتهای یک رویداد را دیدن، که در آن گذشته و حال و آینده همزمان دیده می شود و در این زمان است که «بهزاد» هفت طبقه ساختمانش را به یکباره برای بیننده آشکار می کند و گذشته و حال و آینده را در هم می شکند و این ادراک تنها در «بودن در زمان حال» ممکن می گردد؛ این همان زمان نگاره بهزاد است. به راستی چنین هنری به واسطه ادراکی که از زمان «حال» می دهد، همواره در تمامی دوران در زمان حال زنده می ماند و این هنر می تواند، هنری حقیقی باشد.
مریم امیریان اشرف موسوی لر
موضوع این پژوهش «نشانه شناسی نگاره های نجوم(قرن های 8 و 9هـ .ق)» می باشد که در آن به مفاهیم و نظریات اصلی در علم نشانه شناسی، از جمله نظریه های «فردینان دوسوسور» و «چارلز سندرس پیرس» و دیدگاه نشانه شناسان متأخر اشاره شده است. در این پژوهش، به مفاهیم کلیدی نشانه شناسی همچون رابطه ی بین دال و مدلول و انواع نشانه های نمادین، شمایلی، نمایه ای و همینطور انواع دلالت های ضمنی و صریح و محورهای هم نشینی و جانشینی و در انتها دلالت های بینامتنی در نشانه شناسی تصویری و به طور اخص نگارگری پرداخته شده و در این میان به نقش این نظام های رمزگانی و چگونگی تولید معنا بر اساس این روابط، چه درون متنی و چه بینامتنی، توجه دارد . در بخش نگاره های نجوم به مقولاتی همچون خاستگاه، خصوصیات و جایگاه نگارگری و نجوم در ایران و باورها و اعتقادات گذشتگان در این زمینه پرداخته شده است. این پژوهش سعی دارد به نظام های نشانه ای که در دل متن های تصویری و به طور اخص نگاره های نجوم وجود دارند پرداخته و با بررسی این نظام ها در نگارگری ایرانی، مباحث نظری و نشانه شناسانه را در قالبی عملی به کار گیرد. به همین منظور 19 نگاره ی نجوم متعلق به قرن های 8 و 9 هـ.ق از کتب گلچین علمی مونس الاحرار ، گلچین اسکندر سلطان، کتاب الموالید و کتاب البلهان خوانش گردیده است. در نهایت با خوانش آثار،این نتیجه حاصل شد که مطالعات نشانه شناختی در تعبیر و تفسیر نگاره های نجوم، بسیار رهگشا می باشد. در تولید و دریافت معنای نگاره ها، رمزگان های متعددی دخیل هستند. نظام رمزگان این آثار، با توجه به روابط درون متنی و بینامتنی آن ها، معناپذیر و قابل خوانش می شوند، خوانشی دقیق تر و ژرف تر از معنای صریحی که بر اثر برخورد اولیه با اثر، در ذهن مخاطب نقش می بندد.