نام پژوهشگر: فرهاد احمدی
محسن ایرانمنش محمدرضا بمانیان
در شهرهای قدیمی همه استانداردها و تناسبات فضاها را، طبیعت و انسان و توانایی های او تعیین می کرد. عمده ساختمانها بر مبنای جبر طبیعت بومی هر منطقه شکل گرفته بودند. در همه امور مربوط به طراحی ساختمان ها و فضاهای شهری طبیعت محوری و انسان محوری حاکم بود. با تحول عظیمی که بعد از انقلاب صنعتی پیش آمد به تدریج تکنولوژی در زندگی انسان رسوخ کرد و به عنوان جزئی از زندگی وی پذیرفته شد. با گذشت زمان و معضلات ناشی از عدم توجه به طبیعت در فضاهای شهری و تصمیم گیری های کلان، نانو تکنولوژی با تغییر نگرش و با رویکرد طبیعت محوری سعی در بازیابی نقش از دست رفته طبیعت در معماری و تعاملات وی با محیط شکل گرفت. این تکنولوژی به دلیل ریشه هائی که در طبیعت (بایونیک) دارد سعی در همراهی با طبیعت دارد و سعی می کند با شناخت مشکلات و معضلات طبیعی که ممکن است هر ساختمانی در هر منطقه جغرافیائی با آن روبرو باشد راه حل آن را نیز در طبیعت پیدا کند. با توجه به روش تحلیلی-توصیفی که در این رساله انجام شد یکی از مشکلات عمده ای که در نمای ساختمانهای بلند وجود دارد بحث آلودگی در نمای ساختمانهاست. به دنبال به حداقل رساندن آلودگی ها در نمای ساختمان ها، این رساله به دنبال یافتن راه حلی بر این مشکل است که این مشکل از طریق پوشش های نانوئی که بر روی نمای ساختمان ها قرار می کیرد قابل رفع است. از موارد قابل بحث دیگر در این زمینه می توان به فساد در مصالح نما اشاره نمود که آنها نیز از طریق نانو پوشش ها قابل رفعند. هدر رفت انرژی و کسب انرژی از طریق نما نیز از موارد دیگری است گه از طریق تکنولوژی نانو در نمای ساختمان ها قابل بررسی است
ناصر حسن پور فرهاد احمدی
تاثیرات ناشی از پیشرفت دانش الکترونیک و تکنولوژی اطلاعات بر زندگی بشر به حدی بوده است که از این تحولات به عنوان انقلاب اطلاعات در زندگی بشر یاد می کنند . از این رو ابزارهای انتقال اطلاعات میان انسانها که به تعبیری می توان از آنها با عنوان رسانه یاد کرد در جهان پسامدرن اهمیتی ویژه یافته اند . رسانه ها در این دوران بر تمامی عرصه های زندگی بشر از جمله عرصه های فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی ، هنری تاثیر گذار هستند .استفاده گسترده رسانه ها از هنر به عنوان عاملی برای تاثیرگذاری موثرتر ، سریعتر و جذاب تر سبب شکل گیری شاخه های جدیدی در هنر شده است که آنها را هنرهای رسانه ای می نامند . لذا ایجاد مرکزی در زمینه تولید و گسترش هنرهای رسانه ای که بتواند با بهره گیری از راهکارهای معمارانه ، بستری جهت تعامل میان فعالان عرصه های هنر و رسانه در کنار یکدیگر به وجودآورد بسیار محسوس است . در چنین بستری هنر و تکنولوژی رسانه به موازات یکدیگر گسترش یافته و در راستای تکامل یکدیگر عمل خواهند کرد . ایجاد چنین مرکزی می تواند سبب گردد جامعه گسترده هنرمندان ایرانی با بهره گیری از ابزار های رسانه ، به معرفی فرهنگ و هنر ایرانی را به جامعه گسترده مخاطبان در سرتاسر جهان بپردازند . در این راستا بهره گیری از تکنولوژی روز با تاثیر پذیری از زیبایی شناسی جهان پسامدرن در عصر انقلاب رسانه ها و با نگرش پایدار در روند طراحی از جمله جهت گیریهای عمده بوده است . تاثیرات مبانی نظری مطرح شده در دوران جدید که سبب شکل گیری شناخت متفاوت انسان از محیط پیرامونش شده است بر هنر و معماری در این دوران موثر بوده است . جستجوی این تاثیرات بر نیازها و نحوه زندگی انسان دوران جدید و به تبع هنر و زیبایی شناسی او و در نتیجه معماری که برای این انسان جدید مطرح می گردد بر روند طراحی این مجموعه تاثیر گذار بوده است . شناخت عناصر تاثیر گذار محیط پیرامون این مجموعه بر معماری آن در این پروژه مد نظر بوده است .
سعید فروغی فرهاد احمدی
فرهنگ عامه یا فرهنگ مردم «فلکلور» ، بخشی از پیکره کلی در هر نظام اجتماعی است ، بخش عمده ای از این میراث غیر ملموس ، شفاهی و غیر مکتوب است در نتیجه بسیار شکننده و آسیب پذیر بوده ، به طوری که بخشی از آن به فراموشی سپرده شده و از بین رفته است ، همچنین گستردگی اجتماعی موضوعات گوناگونی را به محدوده مطالعات و بررسی های فولکلور وارد می کند . برای جلوگیری از این امر طراحی مراکزی برای مطالعه و نگهداری و ثبت اسناد مربوط به آن لازم و ضروری است. افزون بر این آرشیو ها و مراکز مطالعاتی مهمترین راهکار در حفظ این میراث ، زنده نگه داشتن آنها در میان مردم و جامعه است . چرا که دنیای مدرن از سویی و گسترش رسانه های ارتباط جمعی از سوی دیگر به کمرنگ شدن ارزشهای بومی محلی و فراموشی مظاهر معنوی - مادی فرهنگی در سراسر جهان انجامیده است . از این رو ایجاد مراکزی که علاوه بر ثبت و ضبط و آرشیو عناصر فلکلور به برپایی همایشها و فستیوالهای همگانی برای بالا بردن تعاملات اجتماعی بین افراد جامعه و استفاده از مظاهر فلکلور در عرصه های اجتماعی بپردازند ، لازم است . یافتن راه حل های معمارانه با هدف رسیدن به فضاهای قابل انعطاف و انسانی برای نمایش جلوه های متنوعی از فرهنگ عامه از اهداف اصلی این پژوهش است .این مجموعه محلی است به منظور گردهمایی افراد برای عرضه توانایی ها و مهارت های خود که باعث ایجاد نمودهای ارزنده ای از خلاقیت در سنتهای مردمی می شود . این مرکز نقطه طلاقی مردم عادی و محققان است و سبب می شود که این مطالعات و پژوهش های انجام شده از پوسته خود خارج و وارد لایه های اجتماع شوند . انتخاب اراضی کارخانه دخانیات به عنوان سایت طراحی که یکی از معدود نمونه های بازمانده از معماری صنعتی دوره پهلوی اول است و باز زنده سازی فضاهای کالبدی آن باعث می شود این مرکز به عنوان عنصری شهری نقش موثری در تعاملات اجتماعی و ارتباطات مردمی ایفا کند و نمودی برای پایداری کالبدی و اجتماعی باشد . یک بنای پایدار می تواند به مردم کمک کند تا منافع زندگی پایدار را درک کنند .
حسین رمضانی دهقی فرهاد احمدی
آلودگی هوا و بحران های زیست محیطی از پیامدهای مصرف بی رویه سوخت های فسیلی، در دوران پس از انقلاب صنعتی، بویژه قرن بیستم بوده است. از طرفی رشد جمعیت و عمر کوتاه انرژی های تجدیدناپذیر نیز باعث افزایش بیش از پیش ارزش این منابع شده است. لذا گرایش به سمت انرژی های تجدید پذیر ، رشد قابل توجهی یافته است. با توجه به سهم بسزای بخش ساختمان در سبد انرژی هر کشور، کاهش انرژی مصرفی در بخش ساختمان و گرایش به سمت انرژی های تجدیدپذیر دارای ضرورت است. این پژوهش ضمن بررسی منابع انرژی و روش های بهره وری از انرژی های تجدیدپذیر در ساختمان، شرایط اقلیمی شهر اصفهان را نیز تحلیل نموده و راهبردها و راهکارهای مربوط به کاهش مصرف انرژی و بهره وری از انرژی های تجدیدپذیر در این شهر را ارائه می دهد. در ادامه نتایج حاصله در پروژه ای با مقیاس ملی، با عنوان مرکز پژوهش های انرژی های نو ، نقش آفرین خواهد شد. این پروژه ضمن دستیابی به نتایج واقعی در زمینه استفاده از انرژی های نو ، به عنوان عنصری نمادین، در جهت دوستی با کره زمین و به عنوان شاخصه بهره وری از انرژی های پاک در شهر اصفهان جلوه گر خواهد شد. تبیین ضرورت بحث انرژی در ساختمان ها، آشنایی با منابع انرژی و کاربرد آن در بخش ساختمان، آشنایی با راهکارهای کاهش مصرف انرژی در ساختمان، ارائه راهبردهای کلان کاهش مصرف انرژی و تعیین راهکارهای مربوط به استفاده از انرژی های پاک، از جمله اهداف این پژوهش بوده است.
فرهاد احمدی داریوش شیخ الاسلامی وطنی
هدف از این تحقیق ارزیابی تأثیر مکمل پروتئین whey ایزولات وتمرین مقاومتی بر ظرفیت آنتی اکسیدانی و عوامل خطرزای قلبی-عروقی در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. 30 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه کردستان که دارای نمایه توده بدن بیشتر از 25 kg/m2 (سن: 8/1±67/21 سال، وزن: 00/7±12/83 کیلوگرم، قد: 06/5±176 سانتیمتر) بودند، به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. سپس به شکل تصادفی به 3 گروه 10 نفره زیرتقسیم شدند: 1- گروه تجربی 1: مصرف مکمل + 6 هفته تمرین مقاومتی 2-گروه تجربی 2: مصرف دارونما + 6 هفته تمرین مقاومتی (به مدت 6 هفته، هفته ای 3 جلسه) 3- گروه کنترل: تنها در پیش آزمون و پس آزمون مورد ارزیابی قرار گرفتند. مکمل پروتئینی whey ( 30گرم در روز) و دارونما (به همان مقدار نشاسته) هر روز بین وعده های غذایی توسط آزمودنی ها مصرف شد. از آزمودنی های گروه های تجربی و گروه کنترل در مرحله پیش آزمون و پس آزمون 10 سی سی خون سیاهرگی در وضعیت ناشتا گرفته شد و کلسترول ،hdl،ldl ، تری گلیسرید، فیبرینوژن، قند خون حالت ناشتا (fbs)، فشارخون های استراحتی سیستولی ودیاستولی، نسبت دورکمر به باسن(whr)، گلوتاتیون (gsh) حالت احیا، و ظرفیت آنتی-اکسیدانی تام پلاسما (tac) اندازه گیری شد. داده ها با استفاده از آزمون های اندازه گیری های مکرر، آنالیز واریانس یک-طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی و آزمون t وابسته تجزیه و تحلیل شدند. مقادیر کلسترول، hdl، و tac در گروه مکمل نسبت به پیش آزمون تغییر یافت (05/0 >p). سطوح ldl ، تری گلیسرید، و گلوتاتیون در هر دو گروه مکمل و دارونما تغییرات مطلوبی را نشان داد (05/0 >p). هیچ تغییری در سطوح فیبرینوژن، قند خون حالت ناشتا، فشارخون های استراحتی سیستولی ودیاستولی، و نسبت دورکمر به باسن در گروه ها مشاهده نشد. با توجه به یافته های تحقیق حاضر مشخص شد مصرف مکمل whey در ترکیب با 6 هفته تمرین مقاومتی در افراد دارای اضافه وزن تغییرات مطلوبی در برخی از عوامل خطرزای قلبی- عروقی شده و باعث افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی بدن می شود که می تواند که می تواند باعث پیشگیری از ابتلا به بیماری های قلبی- عروقی و کاهش رادیکال های آزاد تولیدی در بدن و کنترل صدمات سلولی شود.
قادر محمودی فرهاد احمدی
در این بررسی برای اولین بار نیمه هادی zno روی توری فولادی زد زنگ پوشش داده شده، و برای تبدیل فتوکاتالیستی متان و دی اکسید کربن و در یک راکتور ناپیوسته تحت تابش نور uv مورد استفاده قرار گرفت. برای تعیین شرایط بهینه ی تبدیل فتوکاتالیستی co2 و ch4 تکنیک آزمایش فاکتوریل ، روش پاسخ سطحی (rsm) به کار گرفته شد. استفاده از توری فولادی زد زنگ باعث افزایش سطح فعال کاتالیست و همچنین استفاده مستقیم از نور uv ، شد. خواص مختلف مربوط به zno کلسینه شده و تجاری از طریق آنالیزهای xrd، sem و uv-visible بررسی شد. محصولات حاصل از کاهش فتوکاتالیستی گازهای co2 و ch4 با استفاده از gc مجهز به tcd و ftir شناسایی شدند. اثر پارامترهای موثر روی کارایی تبدیل مانند: مقدار zno پوشش داده شده، ترکیب درصد خوراک ( co2:ch4:he) ، فشار داخلی راکتور (فشار کل) و توان لامپ uv از طریق 22 آزمایش مورد بررسی و آزمایش قرار گرفت. نتایج نشان داد که فرایند کلسیناسیون منجر به افزایش جذب نور uv ، کاهش تجمع ذرات و همچنین ایجاد سطح یکنواخت کاتالیست می شود. نتایج حاصل از xrd نیز نشان داد که فرایند کلسیناسیون تاثیر عمده روی ساختار کریستالی zno ندارد. شرایط بهینه آزمایشگاهی برای ماکزیمم کارایی تبدیل co2 در 8 گرم zno ( 65/2 zno پوشش داده شده روی توری) ، فشار کل psi 30 ، ترکیب درصد خوراک ( he10 % : ch480 % : co210 % ) و توان لامپ uv 250 وات به دست آمد. در حالی که مقدارهای بهینه برای ماکزیمم کارایی تبدیل ch4 ، 8 گرم zno ( 65/2 zno پوشش داده شده روی توری) ، فشار کل psi 30 ، ترکیب درصد خوراک (he10 % : ch410 % : co280%) و توان لامپ uv 250 وات است. در مقادیر بهینه کارایی تبدیل (%) پیش بینی شده و مشاهده شده به ترتیب برای co2 45/12 % و 88/11 % و برای ch4 68/15% و 21/15% حاصل شد.
ماهرخ ابراهیمی فرشاد رحیم پور
در این پروژه، دو نمونه خاک آلوده و یک نمونه پساب پتروشیمی، در محیط کشت bsm با حضور mtbe به عنوان تنها منبع کربنی کشت داده شده و کنسرسیومی با بازده کم زیست توده، حاصل آمد. جهت تکثیر بهتر سلول ها، منابع کربنی متفاوتی به عنوان منبع کربنی مکمل در کنار mtbe آزمایش گردیده و در نهایت با توجه به میزان کدورت محیط غنی حاصل، نرخ تجزیه mtbe در فرایند کومتابولیسم موجود و تشابه محیط کشت مورد استفاده به نمونه آلوده واقعی، btex تحت عنوان منبع کربنی مکمل، برای ادامه آزمایشات انتخاب شد. از کنسرسیوم مذکور، بر اساس دانسیته سلولی و میزان تجزیه mtbe توسط سلول های در حال رشد، یک سویه انتخاب شده و قابلیت تجزیه mtbe توسط سلول های درحال رشد و استراحت آن بررسی گردید. سلول های درحال رشد این سویه توانستند 300 میلی گرم بر لیتر mtbe را در حضور 100 میلی گرم بر لیتر btex ، ظرف مدت 10 روز، به 45 میلی گرم بر لیتر کاهش دهند. فعالیت سلول های فاز استراحت این سویه بسیار بیشتر از سلول های درحال رشد آن بود. این سلول های اسید دوست و مزوفیل توانستند غلظت های زیاد mtbe (تا 400 میلی گرم بر لیتر) را به سرعت تجزیه کنند. بهترین شرایط عملیاتی سلول های فاز استراحت، دمای 30 درجه سلسیوس، ph برابر 6 و غلظت mtbe برابر 374 میلی گرم بر لیتر تعیین گردید. این محاسبات توسط روش آماری سطوح پاسخ، و با استفاده از نرم افزار modde 8.0 انجام گرفت. تحت این شرایط، درصد حذف mtbe پیش بینی شده توسط نرم افزار و همچنین به دست آمده از آزمایشات در 7 ساعت اول فرایند، به ترتیب 97.44% و 97.76% بود. سلول های در فاز استراحت سویه جداسازی شده، توانستند در مدت 8 ساعت، 97.94% از 374 میلی گرم بر لیتر mtbe موجود در محیط را تجزیه کنند.
فرهاد احمدی ابراهیم روغنی
این آزمایش با هدف افزایش درصد پروتئین و گوارش پذیری پسماند های، کشاورزی با تخمیر با دو قارچ تریکودرما ریسه ایی و ویریدی انجام شد. کاهش در فرآسنجه های اسید های چرب کوتاه زنجیر، گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم، متوسط نرخ تخمیر، ثابت نرخ تولید گاز و انرژی خالص برای شیردهی در تفاله پرتقال فرآوری شده با t. viride در مقایسه با t. reesei معنی دار بود (p?0.05). ولی کاهش در فرآسنجه پتانسیل تولید گاز در اثر فرآوری با t. viride معنی دار نبود (p?0.05). در مورد تفاله چغندر قند نیز همین روند کاهش فرآسنجه ها در اثر فرآوری با t. viride مشاهده شد. کاهش حجم گاز تولیدی پس از 24 و 48 ساعت انکوباسیون هم در تفاله خام چغندر قند و تفاله پرتقال در مقایسه با تفاله های تخمیر شده با قارچ معنی دار بود (p?0.05). فرآوری تفاله چغندر قند با t. reesei و t. viride تاثیر معنی داری (p?0.05) بر فرآسنجه های محلول در شوینده خنثی، سلولز و همی سلولز داشت، ولی تغییر در درصد لیگنین بین دو سویه قارچی و همچنین نمونه فرآوری نشده معنی دار نبود (p?0.05). فرآوری تفاله چغندر قند با t. reesei و t. viride تاثیر معنی داری بر فرآسنجه های درصد کاهش وزن و افزایش واقعی پروتئین نداشت، ولی درصد پروتئین در تفاله فرآوری شده با t. viride بیشتر از t. reesei بود (p?0.05). در پی فرآوری تفاله پرتقال با قارچ، درصد کاهش وزن در اثر t. reesei کمتر از t. viride بود (p?0.05). فرآوری تفاله پرتقال با قارچ، درصد پروتئین را به طور معنی داری افزایش داد. درصد پروتئین، افزایش نسبی پروتئین و افزایش واقعی مقدار پروتئین نمونه های فرآوری شده با t. viride بیشتر از نمونه های فرآوری شده با t. reesei بود (p?0.05). t. reesei سبب افزایش گوارش پذیری ماده خشک باگاس نیشکر در 24 و 48 ساعت تخمیر در شکمبه شد (p?0.05). تفاوت معنی داری در فرآسنجه های تولید گاز با مقایسه دو پیش فرآوری روی باگاس مشاهده شد ولی در فرآسنجه های ph پس از 72 ساعت تخمیر و ثابت نرخ تولید گاز بین دو پیش فرآوری تفاوت معنی دار نبود (p?0.05). تفاوت معنی داری در فرآسنجه های محلول در شوینده خنثی، سلولز، همی سلولز و لیگنین بین باگاس نیشکر خام و باگاس فقط شسته شده مشاهده نشد (p?0.05).
مهدی طباطبایی اردکانی فرهنگ مظفر
فرایندی است که بدون باور به لزوم تحول نهادهای فرهنگی و اجتماعی یک جامعه در مسیر نقشدادن به تک تک باشندگان آن جامعه، معنایی نخواهد یافت. جوامع بایستی شرایط بحرانی جهان را درک کنند تا بتوانند، شیوههای زیست مدنی و اجتماعی خود را در مسیر رسیدن به یک جامعهی پایدارتر تغییر دهند. در این مسیر مشارکت تمامی گروههای اجتماعی در فرآیند تعامل اجتماعی شرطی اساسی است. شکلگیری مشارکت سازمان یافته و خود انگیختهی اعضای یک جامعه، وابسته به تبدیل اعضای آن جامعه به «شهروندانی» حق جو و مسئولیت پذیر است. فرآیند شهروندسازی و ساختن حوزهی عمومی مقتدر در یک جامعه با یکدیگر در ارتباط مستقیم قرار دارند. به این ترتیب که تقویت هرکدام باعث تقویت دیگری خواهد شد. در این گزارش ضمن توضیح و تشریح ارتباط میان مفاهیم توسعهی پایدار، مشارکت اجتماعی، مفهوم شهروندی و قدرت حوزهی عمومی به نقش فضاهای عمومی شهری به عنوان ترجمان کالبدی حوزهی عمومی، در میزان قدرت این حوزه و شکلگیری شهروندانی تعامل جو، پرداخته شده است. به همین منظور در پروژهی طراحی مجتمع زیستی پایدار در حاشیهی زایندهرود، طراحی مرکز مدیریت مردمی سکونتگاه، به عنوان شاخصهی کالبدی حوزهی عمومی و قدرت جامعهی مدنی و شهروند مداری مجموعه انتخاب گردیده است. هدفی که از طراحی این پروژه دنبال میشود، دستیابی به مجموعهای است که قادر باشت به عنوان قلب اجتماعی روستا-شهر آینده، پذیرای سازمانهای مردم نهاد، انجمنها و مردمی باشد که در جهت ادارهی امور سکونتگاه خود به تعامل میپردازند. این مجموعه بایستی نماد مردمسالاری و قدرت حوزهی عمومی باشد. در روند رسیدن به ایدهی طراحی پس از گردآوری دادههای کتابخانهای، نقد و بررسی اسناد فرادست با معیارهای برگرفته از مطالعات نظری برنامهی عملکردی مجموعه تدوین و اصل بر پیوستگی فضای بسته و باز و یا به تعبیر دیگر پیوستگی فضای نیمه عمومی با فضای شهری قرار گرفت. به این ترتیب مرز مشخصی میان طراحی معماری و منظر شهری وجود نداشته و این دو به هم پیوستهاند. شفافیت حداکثری فضاهای مدیریتی و خدماتی برای دیدن و دیده شدن منتخبین و انتخاب کنندگان به عنوان اصلی دیگر در طراحی این پروژه در نظر گرفته شده است.
اکرم حیدری مقدم فرهاد احمدی
فلوئوروکینولون ها دسته بزرگی از داروهای ضد باکتری هستند که مکانیسم عمل آنها از طریق برهم کنش با آنزیم توپوایزومراز? وv?وdna می باشد. این ترکیبات حتی در غلظت های کم نیز دارای فعالیت بوده و اثرات جانبی بسیار کمی دارند. اخیراَ نشان داده شده است که چون این داروها دارای قدرت برهم کنشی با dna می باشند لذا می توانند به عنوان یک داروی ضدتومور و ضدسرطان بکار روند. به عبارت دیگر وجود حلقه آریل برروی موقعیت c7در کینولون ها باعث اختصاصیت اثر آنها بر روی توپوایزومراز انسانی و افزایش میزان برهم کنش آنها با dna شده و نتیجتا اثر ضدسرطانی آنها را تقویت می کند.هدف اصلی این پژوهش بررسی اثر افزایش استخلاف بر روی یک ترکیب فلوئوروکینولونی که دارای استخلاف پیپرازینیلی روی کربن شماره 7 بوده و از نورفلوکساسین مشتق می شود (به اختصار n4-p-nor)، جهت افزایش تمایل این دارو به بر هم کنش با dna تیموس گاوی جهت افزایش قدرت مهار همانند سازی dna و در نهایت افزایش اثر سایتوتوکسیسیته به طرق تجربی و مدل سازی مولکولی می باشد. لذا در این مطالعه کیفیت برهم کنش n4-p-nor با dna توسط روش های آزمایشگاهی ولتامتری و اسپکتروسکوپی(ماوراء بنفش- مرئی، فلوئورسانس، ft-ir و دو پرتویی مدور) ارزیابی و ثابت اتصال این ترکیب مشتق شده از نورفلوکساسین بر روی dna مورد محاسبه قرار گرفت. همچنین نتایج حاصله از روش های آزمایشگاهی با روش پیشرفته مدل سازی مولکولی oniom جهت تفسیر میزان و جهت بر هم کنش برون تنی این ترکیب با dna مورد مقایسه قرار گرفت. با توجه به مطالعات انجام شده n4-p-nor از طریق شکاف کوچک dna و به صورت اینترکلیت جزئی با آن برهمکنش می دهد. آنتالپی و آنتروپی این برهمکنش به ترتیب 928/55 کیلوژول بر مول و54/279 ژول بر مول و پارامترهای تعادلی برهمکنش نیز ,df=19×10-5 , ksv= 1/845×106 , k=8/72×104 ، s=1/204, و5-10× 07/8= dbمی باشند. انرژی پیوند محاسبه شده توسط گوسین بین n4-p-nor با a-t قویتر از c-g می باشد.
احمد پورمختار محمود قلعه نوی
شهر تاریخی اصفهان -همچون اغلب شهرهای سنتی ایران در مناطق کویری- طی یک تکامل تدریجی و همساز با بسترهای اجتماعی، اقتصادی و طبیعی شکل گرفته است. توسعه ی شهری اصفهان در دوران مختلف تاریخی بر اساس زمینه های فرهنگی و اقلیمی باعث شکل گیری اصول و ویژگی های پایداری در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی آن شده است که امروزه با مبانی و مولفه های نوین شهرسازی و توسعه ی شهری پایدار هماهنگی دارد. هدف اصلی این پژوهش بازشناسی این اصول و ویژگی های پایدار در شهر تاریخی اصفهان است. این پژوهش، با این فرضیه که مفاهیم و اصول پایداری در شهر تاریخی اصفهان وجود دارد، به دنبال یافتن پاسخ این سوال بنیادین است که: «چه اصول و ویژگی های مشترکی بین شهر تاریخی اصفهان و شهرسازی و توسعه ی شهری پایدار وجود دارد؟» در این پژوهش که از نظر هدف یک «تحقیق بنیادی» است، با توجه به محتوای تاریخی آن از «روش تحقیق تاریخی» استفاده شده است. همچنین برای گردآوری داده های این تحقیق از «روش کتابخانه ای» و برای تجزیه و تحلیل داده ها از «روش کیفی» استفاده شده است. در پایان این پژوهش با تکیه بر ادبیات پایداری و مبانی نظری توسعه ی شهری پایدار و همچنین مطالعات تاریخی شهر اصفهان، به بررسی تطبیقی اصول و ویژگی های شهر تاریخی اصفهان با شهرسازی و توسعه ی شهری پایدار پرداخته شده است. در نهایت اصول و ویژگی های پایدار شهر اصفهان در ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی بازشناسی شده است. ویژگی های پایدار اجتماعی از جمله مردم واری و شهروندگرایی، عدالت و رفاه اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی، امنیت و سرزندگی اجتماعی، و... ویژگی های اقتصادی مانند عدالت و رفاه اقتصادی، توسعه ی اقتصاد محلی و بومی، امنیت اقتصادی و... و نیز اصول و ویژگی های زیست محیطی از قبیل حفظ منابع و انرژی ، کاهش آلودگی، حفظ اکوسیستم های طبیعی، گسترش فضاهای سبز شهری، و... و همچنین اصول و شاخصه های کالبدی مانند رعایت مقیاس انسانی، طراحی اقلیمی، تراکم کالبدی، اختلاط کاربری ها، خوانایی و دسترسی مناسب و... در شهر تاریخی اصفهان – به ویژه در دوران صفوی- مورد کشف و بازشناسی قرار گرفته است. در پایان بر اساس اصول و ویژگی های بازشناسی شده، راهکارهایی در ابعاد گوناگون اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی ارایه شده است؛ راهکارهایی از قبیل نهادینه کردن مفاهیم شهروند گرایی، عدالت و رفاه اجتماعی، مشارکت و تعاملات اجتماعی و... در سیستم های مدیریت، برنامه ریزی، طراحی و توسعه ی شهری اصفهان؛ تحقق عدالت اقتصادی، کاهش فقر و بیکاری در بین شهروندان در محلات مختلف اصفهان؛ تأکید بر اقتصاد محلی مبتنی بر کشاورزی، گردشگری و صنایع دستی؛ خفظ و توسعه ی باغات، مزارع، فضاهای سبز شهری و احیای منابع آب ازجمله مادی های اصفهان؛ بهره گیری از الگوهای متراکم شهری و ساختمانی و روش های اقلیمی در طراحی و توسعه ی کالبدی شهر اصفهان؛ افزایش تنوع و اختلاط کاربری ها در عرصه های عمومی شهر اصفهان؛ حفظ هویت کالبدی و سیمای تاریخی شهر اصفهان و استفاده از الگوهای بومی و تاریخی در بناهای جدید؛ و... برای توسعه ی شهر اصفهان پیشنهاد شده است.
مهناز حسینی فرهاد احمدی
با توجه به افزایش جمعیت و کمبود مسکن طی سالهای اخیر و برخورد یک جانبه اقتصادی با مقوله چند بعدی مسکن ، به تدریج فضای باز (حیاط ) از برنامه طراحی واحدهای مسکونی حذف و یا بسیار محدود گردیده است . این امر در حالی رخ میدهد که علاوه بر وابستگی روانی و جسمانی انسان به فضای سبز و طبیعت ، توازن و پایداری اکولوژیک خرد بومها نیز به فضای سبز وابسته است . همچنین از منظر اجتماعی و فرهنگی ، فضای سبز در هویت بخشی و ایجاد احساس تعلق ، در محلات مسکونی نقش بسزایی ایفا می کند . پژوهش حاضر که بر اساس روش توصیفی _ تحلیلی و با استفاده از اطلاعات و داده های جمع آوری شده از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای صورت گرفته است ، نشان میدهد ، برخلاف استانداردهای ملی و بین المللی برای کاربری فضای سبز مسکونی ، بخش مسکن در کشور ما در این زمینه با مشکلات و کمبود های بنیادین مواجه می باشد. بر این اساس هدف از این پژوهش تاکید بر ضرورت افزایش ارتباط انسان شهرنشین با طبیعت و ارتقای بینش اکولوژیک در مقابل بینش صرفا یک جانبه اقتصادی می باشد . در نهایت با استفاده از تجزیه و تحلیل موردهای مطالعاتی معماری سنتی و تجربه های موفق کشور های پیشرو درحفظ و ارتقای فضای سبز شهرها ، راهکارهای عملی و طراحی ، به منظور احیای جایگاه حیاط ، هماهنگ با نیازهای امروزه پیشنهاد شده است. دستاوردی که به موجب آن توسعه محلات مسکونی را در جهت توسعه پایدار اقتصادی ، اجتماعی و زیست محیطی سوق میدهد
سمانه اسدی فرهاد احمدی
در طول تاریخ، سکونت از مهم ترین نیاز های انسان بوده است. در هر سرزمین با توجه به فرهنگ،آیین، اقلیم و نحوه معیشت مردم، فرم و الگوی خاصی از سکونت به وجود آمده، اما معیارهای اصلی طراحی مسکن در بین اقوام مختلف به طور مشابه به کار رفته است. زیرا علی رغم اینکه تمام انسان ها، هم نژاد و هم مذهب نیستند و اغلب کیلومترها دور از یکدیگر و بسیار متفاوت زندگی می کنند، تفکر معنوی، پندارها، نیازها، ارزش های ذاتی، خواسته واقعی و آنچه در ناخودآگاه ذهن، جوهره و مفهوم درونی آنها شکل می گیرد یکسان است.لذا در نهایت بسیاری از معانی نهفته در خانه های سنتی اقوام مختلف در این دهکده کوچک جهانی، یکسان و به پاره ای ارزش ها پاسخی مساوی داده، اگر چه پوسته ظاهری آنها به ناچار در هر مکان و زمانی با توجه به فرهنگ و بینش جامعه متفاوت بوده است. این معنا، روحی است که اگر دمیده شود کالبد بی جان بنا زنده می گردد، مفهومی که این روزها انسان ها در خلوت سر گشته و گمشده خود می جویند ولی در خانه های سرد و خاکستری خود نمی یابند. کیفیت خانه، پیش از این زمان، بیش از هر چیزی معیار اصلی بود. خانه های پدران ما که همگان حسرت داشتن فضایی از آن را دارند امروز تنها در اندیشه ها و خاطرات وجود دارند، خانه هایی که به معنای واقعی آرامش و سکینه را پدیدار می ساخت و بنیان شکل گیری و ساخت آن بر بنیاد خانواده بود. خانواده، دست کم در فرهنگ و سرزمین ما، قویترین و اصیل ترین نهاد اجتماعی بوده است. جامعه ای کوچک از نظر تعداد که می توان گفت، بالاترین نقش را در سازندگی و تداوم فرهنگ و اجتماع داشته است. سال هاست که هدف خانه ساختن به سمت بهینه سازی و بهره وری و بهره برداری بهتر شده است، از حداقل سطح بنا بیشترین استفاده را کردن، استفاده مطلوب از سرمایش و گرمایش، جهت گیری ساختمان از نظر آب و هوایی و حتی نوع پنجره ها و ضخامت دیوارها و سقف و مصالح مناسب و مهم تر از همه اقتصادی بودن خانه، گویی تنها معیار ساختن خانه شده است. روشن است که همه اینها از ضروریات خانه است و سازگاری با محیط و پاسخ به نیازهای انسان و استفاده کنندگان از بدیهیات یک سر پناه است. اما به نظر می رسد که حقیقت دیگری برای خانه وجود دارد و آن ماهیت خانه و حقیقت سکنی دادن به انسان آن خانه است، ماهیتی که زمان را نمی شناسد و گذشته و امروز و فردا برای این موضوع معنایی ندارد. حقیقتی که ورای کیفیت و مصالح و ملزومات خانه است. اما همه اینها گفته می شود و به نیکی می دانیم که آن خانه ها را دیگر نه می توانیم داشته باشیم و یا حتی نه می خواهیم داشته باشیم. نمی توانیم داشته باشیم که حداقل از نظر وسعت زمین و قیمت آن و بسیار بسیار دلایل دیگر این امر نشدنی است و نمی خواهیم داشته باشیم که بسیاری از ویژگی ها و نیازهای آن خانه ها، دیگر تطابق و سازگاری با زندگی و خواست ها و نیازهای امروز ما ندارد که شاید بیش از آنکه برای ما رفاه و آسایش بیاورد، مشکل و زحمت ایجاد کنند، و این خود نشان از این دارد که فضای خانه از شیوه زندگی (life style) زمان خود نشئت می گیرد. اما آنچه می تواند از گذشته برای امروز و آینده، در خانه ها و معماری ما استمرار پیدا کند آن جوهر و ویژگی هایی است که برخاسته از معماری بی زمان این سرزمین است. به گمان از اندیشمندان معماری، این ویژگی ها، این جوهر و این شیوه سکنای انسان، امکان حضور خود را در این عصر تا حدود بسیاری از دست داده است. کیفیت ساخت و فنون آن برای خانه ساختن از دیرباز تا به امروز، همیشه در حال توسعه و تداوم بوده است اما آن کیفیت سکونت و در خانه زندگی کردن و به عبارتی خانمان داشتن، اگر بی رنگ شده و یا از بین رفته است بایستی دوباره شناخته شده و برای پدیدار کردن آن تلاشی حقیقت گونه انجام داد. موضوع مورد مطالعه در این پروژه آشنایی با ماهیت خانه و مسکن و بالاخص خانه ایرانی می باشد، از آنجا که خانه در ایران از معماری ای با قدمت بالا و پر محتوی برخوردار می باشد و هم چنین نمونه های ماندگار از خانه های ایرانی این مرز و بوم نشان از جاودانگی اثر و اصول نهفته در معماری آنها را می دهد، مبانی تحقیقی خود را خانه های تاریخی قرار دادم تا با آشنایی عمیق تر با آن بتوانم با توجه به محدودیت ها و شرایط فیزیکی، محیطی و زمانی امروز جوابی جهت پاسخگویی به کمبودهای کیفیت مسکن امروز را پیدا کنم. زیرا که با مشاهده وضعیت رشد روزافزون جمعیت و ساخت و سازهای بالا در ایران، بار کیفی این فضاها روز به روز در حال کاهش می باشد، این تحقیق در پی آن است با مطالعه خانه های تاریخی راهکارهایی جهت بالا بردن کیفیت فضاهای مسکونی با در نظر گرفتن شرایط زمانی و محدودیت های موجود ارائه کند.
شیوا خدادادی مهران قرایتی
در قرن بیستم با توجه به مشخص شدن بحران و محدودیت های منابع زیستی در کره ی زمین و تغییرات نامطلوب اکولوژیکی به دلیل آلودگی های ناشی از سوخت های فسیلی، توجه همه جانبه ای جهت کنترل و کاهش هر چه بیشتر مصرف منابع تجدید ناپذیر صورت گرفت. در این میان بالا بودن میزان مصرف انرژی های تجدید ناپذیر در مصارف خانگی و ساخت و سازهای انجام گرفته توجه اکثر متخصصین ساختمان سازی و مسئولین را به خود جلب نمود تا بتوانند با استفاده از روش های مختلف، میزان مصرف انرژی های تجدید ناپذیر را در کلیه ی امور مربوط به ساختمان سازی کاهش دهند. در این میان باز زنده سازی و بهینه سازی انرژی در ساختمان های ساخته شده توجه دست اندرکاران را به خود جلب کرد. در این پروژه نیز به بررسی این موضوع با تمرکز بر باز زنده سازی بنا و توجه ویژه بر بهینه سازی نور روز به منظور کاهش تبعات نامطلوب مصرف منابع تجدید ناپذیر پرداخته شده است. در فصل اول پژوهش پیش رو به تبیین نمودن اهداف این تحقیق، ضرورت آن و روش تحقیق پرداخته شده است. فصل دوم در برگیرنده ی مبانی نظری پژوهش می باشد. در این فصل به ارائه ی مفاهیم و مبانی باز زنده سازی و همچنین چگونگی گسترش و تاریخچه ی مختصری از پایداری پرداخته خواهد شد تا بدین ترتیب آشنایی با این مفهوم حاصل شده و جایگاه باز زنده سازی در دیدگاه پایداری قابل درک تر باشد. کاهش انرژی در ساختمان از موضوعات مورد توجه در مباحث پایداری است و این تحقیق بر استفاده ی حداکثر از نور طبیعی و کاهش انرژی الکتریکی متمرکز شده است. بنابراین در ادامه ی مباحث راهبردهای مربوط به نور روز در ساختمان تبیین می شود. در انتهای فصل ضمن بررسی چند نمونه راهکارهای بکار برده شده در جهت باز زنده سازی در موارد مشابه مورد توجه قرار می گیرد. در فصل سوم بنابر اطلاعات موجود و تحلیل آن ها در ارتباط با پروژه ی مورد نظر (کارخانه ی ریسباف اصفهان) نتیجه گیری صورت گرفته و ایده های طرحِ پیشنهادی مطرح می شود. در فصل چهارم برنامه فیزیکی پیشنهادی و طرح نهایی ارائه می گردد. امید است اطلاعات گردآوری شده و کاربرد آن در نمونه ی مورد نظر به عنوان الگویی جهت پیشبرد توسعه های آتی در نظر گرفته شود.
مهدیس پورمند فرهاد احمدی
بناهای تاریخی به مثاب? میراث فرهنگی، امروزه دستخوش تغییرات و تحولاتی شده که عملادرجهت تخریب و نابودی است و محیط هایی که باید به عنوان فضاهایی سرشار از نشاط و سرزندگی در شهر به شمار آیند، امروزه به نمادی از نابسامانی شهری تبدیل شده اند. بنای تاریخی تنها یک مسئل? کالبدی نیست، بلکه مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را نیز دربر میگیرد؛ از این رو موضوع دخالت در آنها، دارای اهمیت و پیچیدگی های خاص خود است و هر بنایی باتوجه به شرایط مکانی خاص خود، روش خاص مداخله را می طلبد. «کارخانه چیت سازی بهشهر» نه تنها یک بنای با ارزش از لحاظ معماری و تاریخی است، بلکه قرارگیری آن درزمره معماری صنعتی که گونه خاصی در عرص? معماری دهه های گذشت? ایران میباشد، ارزشی دوچندان و قابل تأملی را برای این بنا موجب می شود. در سال های اخیر،به علت رکودصنعت نساجی در ایران که منجربه ورشکستگی کارخانه و تبدیل آن به سایتی متروکه شده است سیمای نابهنجاری را در فضای شهری به دنبال داشته است. عدم احیا این سایت پتانسیل های ویژه ای که درپس شاخصه های معماری و اسمی این مکان موجود میباشد زایل کرد. که این امرمتاسفانه به تخریب آن منجرشده است.درراستای شکوفایی این پتانسیل هاویادآوری ارزش های نهفته در سایت، سعی شده با ارتقاء کیفیت کالبدی و اتفاقات پیرامونی این بنا، نه تنها ازنظر کالبدی آن را احیاء کرد، بلکه دامن? فعالیت آن در حوز? فراگیرش را گسترش داد. با پیشنهادکاربری جدید به عنوان دانشکده معماری سعی شده این مکان توسط مخاطبینی که فهم بیشتری از ارزش های این گونه بناها ومحوطه های تاریخی دارند اداره شودونیزبه منظورارتقاء کیفیت فضای شهری وافزایش تعامل ساکنین بومی با سایت سعی شده بخشی ازسایت مورد استفاده عموم قرار گیرد. هدف ، زنده سازی این مکان به وسیله ایجادتعلق در مردم ودانشجویان معماری باحضورفعالشان در سایت است. دراین زمینه، باتوجه به مقتضیات خاص موضوع، با نمونه های موردی محدودی روبرو هستیم؛ درنتیجه جهت درک بهتر موضوع، دو دسته نمونه، مورد بررسی است. دست? اول، نمونه های الحاق و باززنده سازی بناهای تاریخی و دست? دوم، موارد مربوط به دانشکده معماری و درادامه با بررسی و تحلیل آن ها، سعی بر انطباق کالبدی کاربری این بناها است.
آزاده عباسی مهران قرایتی
امروزه جهان معماری شاهد تغییرات مهمی در روند طراحی ساختما نها و رویکرد بیش از پیش طراحان به رویکردی در راستای کاهش مصرف انرژی است. بحران انرژی و سوخت از یک سو و آلودگی های زیست محیطی و گرم شدن زمین از سوی دیگر بشر را در شرایطی قرار داده است که هرگز پیش از این تجربه نکرده است. در این مسیر طراحی مناسب ساختمان ها به عنوان یکی از مهمترین مصرف کنندگان انرژی و تولیدکنندگان گـازهای گلخانه ای میتواندگـام موثری در زمینه بهبود اوضاع موجود باشد. از آن جا که میزان عوامل مداخله گر در افزایش کیفیت و کارآیی ساختمان بسیار فراوان است در نظر داشتن همگی آن ها به صورت همزمان بسیار دشوار می نماید. این پایان نامه بر اساس این باور شکل گرفته است که مهمترین تصمیمات طراحی که تعیین کننده میزان انرژی مصرفی نهایی ساختمان خواهند بود، در مراحل اولیه طراحی، توسط معماران اتخاذ میشود. به همین دلیل کوشش شده است تا با شناخت هر چه بیشتر اقلیم سرد و راهکارهای طراحی مناسب در این اقلیم، معماران را در دستیابی به طرح هایی همساز با محیط یاری دهد. گام نخست این تحقیق به معرفی ویژگی های اقلیم شهرکرد اختصاص یافته است. در گام دوم ضوابط طراحی درکلیات و جزئیات معرفی می شوند. آخرین گام این تحقیق تلاش در جهت طراحی مجموعه مسکونی با رعایت ضوابط و اصول طراحی مسکن همساز با اقلیم است.
آتوسا طاهری محمود قلعه نویی
ارزش های اصلی توسعه پایدار را باید در ارتقای کیفیت زندگی یعنی توانمندسازی زنان و مردان در تأمین نیازهای اساسی، تلاش در جهت رفع اختلافات طبقاتی در جامعه، رشد آگاهی عمومی، اعتماد به نفس و اعتقاد عامه مردم به اهداف توسعه و حفظ امنیت و آزادگی جست و جو کرد. از این رو توسعه منابع انسانی به عنوان یکی از مولفه های توسعه پایدار در حوزه برنامه ریزی برای توسعه پایدار همواره مطرح بوده است. با توجه به این مسئله اصلی ترین گروه هدف در توانمندسازی را شهروندان تشکیل می دهند. استدلال مدافعان توانمندسازی آن است که مردم باید توانمندتر شوند تا بتوانند در مورد زندگی خودشان تصمیم بگیرند. بر این اساس اقدامات اجتماع محور به ویژه توانمندسازی اجتماع محور در حوزه فرهنگی از جمله مواردی است که به عنوان توسعه منابع انسانی در این پارادایم قابل طرح است. با توجه به این موارد موضوع پژوهش، طراحی مجموعه ای فرهنگی به عنوان بخش فرهنگی مجتمع زیستی پایدار در محدوده ی روستای مزرعه چه از توابع شهرستان مبارکه می باشد. هدف کلی از این طرح ایجاد فضایی فرهنگی است که علاوه بر غنی سازی اوقات فراغت ساکنان منجر به افزایش توانایی افراد در حوزه های مختلف فرهنگی جهت دست یابی به جامعه ای پایدار شده و ایجاد بستری مناسب جهت ترویج فرهنگ تولید محور نماید. مطابق این برنامه شهروندان (در این جا روستا-شهریان) به عنوان منابع انسانی، به منظور حضور فعال در جامعه و تاثیرگذاری در آن، از لحاظ فرهنگی توانمند می شوند تا بتوانند براساس توانمندی هایی که در جریان برنامه های مشارکتی و اجتماع محور به دست می آورند، نقش نیروهای انسانی توسعه یافته را جهت توسعه پایدار جامعه ایفا نمایند.
حامد موحدیان عطار. فرهاد احمدی
چکیده: طب سنتی ایران بر پایه ی داروهای گیاهی است و ایران، در زمره ی کشورهای مستعد در زمینه ی کشت و تولید گیاهان دارویی است. بنابراین بسط و توسعه طب سنتی ایران در کشور نه تنها یکی از راه های گسترش صنعت گیاهان دارویی است؛ بلکه بنا به توصیه سازمان بهداشت جهانی، مناسبترین راه برای دسترسی عموم مردم به طب مطمئن و ارزان قیمت است. بر این اساس در این پروژه، طرحی برای یک مرکز بهداشت وسلامت با رویکرد طب سنتی و گیاهان دارویی ارائه می شود. در این راستا، ابتدا سابقه طب سنتی و شیوه های آن در ایران بازبینی شده و پتانسیل های طبیعی موجود در منطقه و به طور خاص، در حوزه زاینده رود، جهت گسترش این شاخه از طب بررسی شده و سپس، جایگاه این گونه از طب در ادبیات پایداری و توسعه ی پایدار مورد بررسی قرار می گیرد. ودر نهایت، اقدام به طراحی مرکز طب سنتی می گردد. نگاه این طرح، به محیط طبیعی و بستر شکل گیری پروژه است و تلاش دارد تا با بهره گیری از امکانات بالقوه محیط در جهت خلق فضایی گام بردارد که علاوه بر برطرف کردن نیاز های بهداشتی-درمانی هسته سکونتگاهی با ارائه خدمات طب سنتی و بهره گیری از گیاهان دارویی و ترویج فرهنگ بهداشت و سلامت در منطقه، ضمن ایجاد زمینه ی اشتغال و حفظ و توسعه ی اراضی کشاورزی، امکان جذب گردشگر در غالب توریسمِ پزشکی و طبیعت درمانی را داشته باشد. کلیدواژه ها: طب سنتی، گیاهان دارویی، توریسم پزشکی.
الهه سرتاج محمود قلعه نوعی
گفتارهای این پژوهش، پس از انجام مطالعات اولیه به موضوعات زیر پرداخته خواهد شد: • بررسی مقوله ی آموزش درباره ی توسعه ی پایدار و شناخت انواع شیوه های آموزش رسمی و غیر رسمی و ترویجی همراستای توسعه پایدار • مبتنی بر توسعه پایدار • برنامه ریزی فضائی آموزش و شناخت کاربری های مورد نیاز برای فضاهای آموزشی هماهنگ با توسعه ی پایدار از این رو پس از بیان اهداف و ضرورت های موضوع مورد نظر در پیشگفتار، کلیات و در دنباله ی آن، مبانی نظری وابسته به «آموزش» و «توسعه ی پایدار»، آن هم به فراخور ویژگی های روستاهای محدوده ی مطالعاتی در «گفتارهای نخست و دوم» بیان شده است. سپس برخی از ویژگی های مکانی متناسب با موضوع (آموزش) در «گفتار سوم» آورده شده؛ مواردی که به شناخت پهنه ی آموزشی در محدوده ی پیش بینی شده می پردازد و انگیزه ی گزینش ساختگاه مربوطه را برای آموزش در آن جا، توضیح می دهد. «بررسی شیوه های آموزشی رایج در این محدوده» و همچنین« شناخت ضوابط و مقررات آموزشی»وابسته به آن پهنه،بخشی از جستاری است که در گام «ارزیابی گفتار سوم» به آن اشاره می شود. در «گفتار چهارم» بر پایه ی مطالعاتی که در گفتارهای بخش های پیشین انجام گرفته است و همچنین «برنامه ی فیزیکی» و «کاربری های پیشنهادی»به «تحلیل فضایی»سایت (ساختگاه) پرداخته خواهد شد که با ارایه ی الگو و نمونه های مشابه می پردازد. در بخش پایانی ایدئوگرام مربوطه پیش رو گزارده شود.
رضا ناصری پورتکلو مهدی سعدوندی
از دهه های پایانی قرن بیستم شاهد ظهور یک سری وقایع اجتماعی هستیم که می توان مجموعه ی آن ها را زیر عنوان «مصرف تصاویر» جمع کرد. این عنوان از یک طرف ناظر بر تبدیل شدن جهان به تصویر جهان در منظر انسان مدرن و تبدیل شدن هر چیزی به تصویر و از طرف دیگر ظهور جامعه ی مصرفی است که گرایشی افراطی دارد هر چیزی را به تصویری زودگذر تبدیل کند و آن را به مصرف برساند. با تغییر نگرش انسان مدرن، جهان در چشم انسان قرار گرفت و تبدیل به تصویر جهان شد. در نیمه ی قرن بیستم محیط انسان با انفجار انبوه تصاویر چاپی، رسانه های تصویری، تصاویر تلویزیونی، تبلیغات، مد و... اشباع شد. رفته رفته انسان منش تصویر به خود گرفت و همه چیز را از منظر تصویر دید و داوری کرد. نظام سرمایه داری فوردیستی مبتنی بر تولید انبوه، در اواسط قرن بیستم آرام آرام جای خود را به نظام سرمایه داری متأخر یا پسافوردیستی مبتنی بر تولید انبوه انواع و دست کاری در نظام مصرف، داد. از خصوصیات این دوره توجه به فرایندهای مصرف به جای فرایندهای تولیدی دوره ی مدرن است و نظام سعی می کند از طریق برنامه ریزی و سازماندهی مصرف کنندگان، بقا و افزایش سود سرمایه داری را تضمین کند. بخشی از این برنامه ریزی ها از طریق ترویج آنیت، سطحی نگری، تنوع طلبی، برانگیختن حس تفاوت خواهی، تظاهر و تفاخر مادی، تعیین جایگاه اجتماعی از طریق سبک های مصرفی، انهدام معنا و هویت بخشی از طریق نمایش ایماژهای ثروت انجام می شود و به طور کلی وضعیتی ایجاد می کند که افراد از طریق تصاویر و نشانه هایی که مصرف می کنند شناخته شوند و هویت یابند. معماری دهه های پایانی قرن مانند سایر مقولات فرهنگی، دست خوش تغییرات مذکور شد. ماحصل آن چه که رخ داده است یک معماری تصویری و مصرفی، سطحی، بی معنا، بی هویت، بیش از حد وابسته به قوّه ی باصره، خلاقیت محور، زودگذر، تنوع طلب، التقاطی، متظاهرانه، اغواگر، هیجانی و شگفت انگیز است. البته منظور این نیست که هر آن چه ساخته شده است این گونه است. معماری معاصر ایران هر چند شرایط خاص خود را دارد ولی دارای بسیاری از صفات شمرده شده است و تأثیر تغییرات اقتصادی و اجتماعی ذکر شده در آن هویدا است. از طریق مشاهده ی نمونه ها و بررسی حجم قابل توجهی از نقدهای نوشته شده درباره ی معماری معاصر ایران، به کارگیری نظریه، تفسیر و تحلیل، بازشناسی تغییرات اقتصادی و اجتماعی مذکور در معماری معاصر ایران پی گیری شده است. تقلیل یافتن معماری معاصر ایران به تصویری اغواگر و از دست رفتن دلالت های هویتی، معنایی و کارکردی، تقلیل یافتن معیارها و ارزش های سنجش معماری به زیبایی شناسی های بصری، نشانه های ثروت و جایگاه اجتماعی مبتنی بر پول، و حاکمیت معیارهای اقتصادی در معماری معاصر ایران و فقدانِ امرِ نوِ واقعی، از نتایج پژوهش حاضر است.
محمد محمدی کانی سواران مجید صالحی نیا
چکیده: امروزه در کشورهای توسعه یافته احیای بافت روستایی امری شناخته شده و متداول است، ولی در کشورهای کمترتوسعه یافته یا در حال توسعه، این موضوع هنوز در آغاز راه است.در مقیاس جهانی، در دهه های گذشته به دلایل انقلاب صنعتی و رونق شهرنشینی و رشد اقتصاد شهری بخشی از روستاهای جهان، به تدریج تخریب و خالی از سکنه شدند. اما در سه دهه اخیر،احیای بافت روستایی و توجه به نیازهای آنها، جهت جلوگیری از مهاجرت و ایجاد یک توسعه پایدار، در کشورهای زیادی رو به افزایش است. در این پژوهش و طرح،با عنوان بازیابی الگوی معماری مسکن در روستای کانی سواران سنندج ایران، سعی بر ارائه راهکارهایی متناسب با نوسازی و بهسازی مسکن روستایی و رسیدن به چند الگوی معماری مسکونی متناسب با این روستا می باشد.این الگوها در پیوند با فرهنگ و معماری گذشته روستا با عناصر و مولفه های خاص خود، با رویکرد توسعه پایدار، ارائه شده است. هدف آنست که پیشنهادی عملی به مردم روستا در مورد نحوه احیای درست و بجای محیط زندگی آنها باشد تا از نوسازی های غیر مسئولانه و غیر معمارانه که در این روستا و روستاهای مجاور صورت می پذیرد، جلوگیری شود. این پژوهش و طرح،قصد دارد با توجه به پیشنهاد روستاییان مبنی بر تغییر محل روستا و انتقال آن به حدود پانصد متر پایین تر (از جهت ارتفاعی و نزدیکی به جاده ارتباطی منطقه) به عنوان محل جدید،روستایی با ساختاری جدید ولی با رعایت هویت خانه روستایی و متناسب با زندگی امروز و آینده روستاییان، مطالعه و طراحی نماید. دسترسی آسان تر وسایل نقلیه به روستا،دستیابی سریع تر و راحت تر به سوخت جهت گرمایش در فصل سرما،بهمن گیر بودن مکان کنونی روستا و نوسازی ساختار سازه ای و بهسازی لرزه ای از جمله علل جابجایی محل روستا به موقعیت جدید است. در طراحی به پتانسیل های درونی روستا و نوع زندگی روستایی، استفاده از انرژی های پاک و بهره گیری از ذخیره سازی انرژی با نگاهی به معماری بومی روستاییان مدنظر قرار گرفته است.در احیای روستای کانی سواران در مکان جدید، از روش های معماری پایدار، بهره گیری از فناوری بوم آورد به روزشده، توجه به شرایط اقلیمی نظیر باد،تابش،استفاده از شیب زمین و تامین انرژی سوختی غیر فسیلی از طریق سامانه بیوگاز با استفاده از فضولات حیوانی که منجر به کاهش مصرف انرژی می شوند،استفاده شده است که منجر به کاهش آلودگی های تحمیل شده بر محیط می شود. همچنین بناهای موجود این روستا با حضور در محل با دقت مطالعه و برداشت گردیدندو فرهنگ حاکم سکونتی و معیشتی بر آنها شناسایی گردید. برای یازده خانوار ثابت و نه خانوار فصلی ساکن در این روستا،روستایی سی خانواری با لحاظ توسعه جمعیتی آتی در سایتی با شیب نسبتاً تند و روبه جنوب، در کنارجاده ارتباطی طراحی شد. در طراحی روستا و الگوی خانه های جدید نتایج و راهکارهای طراحی زیر مد نظر قرار گرفت: استفاده از مصالح بوم آورد(تیرچوبی،خاک،سنگ درطبقه پایین و ازاره ها،کاهگل و پنجره-های چوبی،بازشوهای اندک،حیاط های میانی کوچک ومتراکم، ایوانهای روبه جنوب،بخش دام در زیر محل سکونت،دسترسی ابزارآلات کشاورزی و خودرو به همه خانه ها،محل خواب گله و توقفگاه آلات کشاورزی،خدمات وکاربری های عمومی،لحاظ مرکزیت روستا،جمع آوری آبهای سطحی معابر و هدایت آن به حوضچه پایین روستا برای مصارف کشاورزی در فصل گرم، جمع آوری فضولات حیوانی و دپوی آن در پایین دست روستا و در محلی ثابت جهت تولید بیوگازو هدایت آسان گازتولید شده به بالا دست و به داخل منازل با شبکه طراحی شده. کلیدواژه ها کانی سواران، ، روستا، پایداری، فرهنگ، الگوی مسکن
فاطمه وزیری نسب مهران قرایتی
از گذشته های بسیار دور، بشر در رابطه ای تنگاتنگ با طبیعت به سر می برده و برای ساخت احتیاجات خود از آن الهام می گرفته و طبیعت همواره راهنمای بسیار خوبی برای طراحان بوده است. اما بعد از انقلاب صنعتی قرن هجدهم ارتباط عمیق بین انسان و طبیعت گسسته شد. رشد جمعیت و به دنبال آن تسلط بشر بر طبیعت، آغازی بود بر مشکلات زیست محیطی که انسان امروز دچار آن است. با برداشت بی حد از منابع طبیعی تجدید ناپذیر و آلودگی محیط زیست و استفاده بی رویه از سوخت های فسیلی که کمبود منابع را منجر می شوند، زندگی اجتماعی و اصولا تکنولوژی متوقف خواهد شد. مصارف انرژی در ساختمان بطور میانگین حدود 40 درصد انرژی هر کشوری را شامل می شوند(قیاسوند و قیاسوند، 1388) و با این شیوه مصرف، سوخت های فسیلی بین 8-18 سال آینده به اتمام رسیده و طی ده سال آینده، بالغ بر هفتاد میلیارد دلار مصرف انرژی حاصل از سوخت های فسیلی را خواهیم داشت(yeang, 2006). این مشکلات، ضرورت استفاده از انرژی پایدار و حرکت بسوی معماری زیست مبنا و بومی را بر همگان روشن می کند. این پژوهش سعی دارد به این سوال پاسخ دهدکه چگونه می توان از ساختار گیاهان نواحی گرم و خشک در معماری بومی استفاده کرد. دلیل انتخاب گیاه از بین سایر اکوسیستم های طبیعی این است که از منظر ایستایی و مقیم بودن به یک مکان، مشابهت بیشتری با معماری دارد. هدف این پژوهش بهره گیری از هوشمندی گیاهان و پاسخ دهی آن ها به تغییرات آب و هوایی جهت ارائه چارچوبی برای کمک به طراحی بومی می باشد. بدین منظور گیاهان این ناحیه و به ویژه درخت کاج به صورت مطالعه کتابخانه ای بررسی شده و برخی از اصول استخراج شده از این مطالعات که قابلیت ترجمه به زبان معماری را دارند،در طراحی معماری بنای یک شهر کتاب به کار گرفته شده اند.
زینب سیف الدینی آرمین بهرامیان
هدف از این پژوهش طراحی مجموعه فرهنگی دانشگاه تحصیلات تکمیلی صنعتی و فناوری پیشرفته کرمان با امکان ایجاد یک سری تسهیلات فرهنگی در محیط دانشگاه و پیوستگی فضایی درون و بیرون به واسطه تلفیق بنا با فضای باز و محیط اطراف آن می باشد. در این پژوهش سوال هایی از جمله، چگونه می توان با الهام از عمارت بالاخانه باغ شاهزاده ماهان و تداعی کیفیت فضایی عمارت و باغ در ارتباط با هم، به طراحی مجموعه ای فرهنگی در محیط دانشگاه نائل آمد؟ و تلفیق بنا با فضای باز و محیط اطرافش چگونه می تواند باشد تا پیوستگی فضایی درون و بیرون را حاصل کند؟ و ... مطرح می شود که در طول پژوهش سعی در پاسخگویی به آن شده است. در نهایت بر اساس روش توصیفی و با استفاده از اطلاعات و داده های جمع آوری شده از طریق مطالعات میدانی و کتابخانه ای و نیز به کمک تجزیه و تحلیل موردهای مطالعاتی از فضای نیمه باز در مراکز فرهنگی، طراحی مبتنی بر رعایت اصول معماری ایرانی با در نظر گرفتن مجموعه ای از اتفاقات فرهنگی در فضاهای انسان ساخت پیشنهاد شده است. به گونه ای که این فضاها به واسطه فضاهای نیمه بازی چون مهتابی، ایوان، ایوانچه ها، حیاط های داخلی، پل ها و رواق ها که سبب تلفیق معماری با فضای باز شده اند، با باغ در تعامل قرار گرفته و منطبق بر نیازهای امروزه می باشند.
فرشید عباس پناه مهدی سعدوندی
چکیده فضاهای جمعی شهری و آنچه در آن ها اتفاق می افتد آیینه ی تمام نمای فرهنگ شهروندی محسوب می شود. فضاهای جمعی شهری کارآمد و یا به عبارتی دیگر موفق، فضاهایی هستند که افراد با ویژگی های مختلف سنی، جنسی و فرهنگی می توانند با حضور در این فضاها خواسته های خود را محقق ساخته و فعالیت های متنوع مورد نیازشان را برآورده نمایند. از این رو برای ایجاد جامعه ای سرزنده تر و فعال تر، باید فضاهای جمعی به گونه ای طراحی شوند که باعث ارتقاء حس تعلق به مکان و ارتقاء شرایط زندگی بهره وران و محیط اطراف شده و در سلامت و بهداشت جامعه و مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی نیز تاثیرات مثبتی ایجاد نماید. فقدان حس مکان در شهرهای جدید و یا با فرهنگ های گوناگون مانند شهرکرج و به تبع آن عدم احساس تعلق به آنها از مشک?ت پنهانی است که در درازمدت احساس بیریشگی را در ساکنان این محیط ها دامن میزند و این مشکل می تواند انواع ناهنجاری های اجتماعی را پدید آورد. عوامل تاثیرگذار بر حس تعلق به مکان را می توان به صورت زیر برشمرد: اندازه مکان، درجه محصوریت، تضاد، مقیاس، تناسب، مقیاس انسانی، فاصله، بافت، رنگ، بو و صدا و تنوع بصری. البته موارد دیگری نیز هستند که موجب برقراری ارتباط غنی تر با مکان هستند. عواملی چون: هویت، تاریخ، تخیل، توهم، راز و رمز، لذت، شگفتی، امنیت، سرزندگی و شور. می توان به طور کلی این عوامل را بدین صورت دسته بندی کرد: عوامل کالبدی مکان، عوامل دخیل و تاثیرگذار بر حواس پنج گانه، عوامل فرهنگی و مواردی که به تجربه و طی مرور زمان برای افراد تعیین شده و البته که این موارد ذهنی هستند. هدف اصلی از انجام این پروژه رسیدن به راهکارهای اجرایی برای طراحی فضای جمعی جهت ارتقاء حس تعلق به مکان و همبستگی شهروندان در شهر کرج با توجه به تفاوت فرهنگی ساکنان آن می باشد که این موضوع در افزایش انسجام اجتماعی، کاهش تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان نقش بسیار موثری دارد. با توجه به اهداف پروژه و سوالات مطرح شده، استراتژی پژوهش، کیفی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای برگزیده می شود. آنچه در این پروژه مد نظر است در نظر گرفتن ترکیبی از فضای فرهنگی و مجموعه سینمایی به عنوان فضا یی پویا و فعال و تاثیرگذار در به وجود آوردن و ارتقای حس تعلق به مکان در میان ساکنان شهر کرج می باشد و همچنین آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد جلوگیری از قوم گرایی و جدایی فرهنگ هاست.
فروزان فیضی فرهاد احمدی
بخش اول این پایان نامه شامل سنتز نانوذرات سوپرمغناطیسfe3o4- sio2- c18 به عنوان جاذب جهت استخراج آفت کش zineb از نمونه آب کشاورزی تحت شرایط فراصوت است که از اسپکتروفوتومتری مشتقی مرتبه اول به منظور اندازه گیری استفاده گردید. نانوذرات مغناطیسی سنتز شده توسط sem، xrd، ft-ir و zeta sizer شناسایی گردیدند. نانوذرات مغناطیسی یک ساختار کروی به قطر 198 تا 201 نانومتر را نشان دادند. استخراج فاز جامد مغناطیسی توسط حل کردن نانوذرات مغناطیسی fe3o4- sio2- c18 در محلول بافر و تحت شرایط فراصوت انجام گردید. سپس جاذب با استفاده از یک آهن ربا از محلول جداشده و آنالیت توسط محلول par-dmso واجذب گردید. شرایط استخراج مانند: ph نمونه، حلال های شویشی و واجذب، مقدار جاذب، زمان واجذب، حجم نمونه، و اثر یون مزاحم بهینه گردید. همچنین بهترین طول موج نیز برای روش مشتقی مرتبه اول انتخاب گردید. منحنی کالیبراسیون در رنج غلظتی 7-10×2 تا 5-10×8/8 مول بر لیتر خطی است که از معادله منحنی کالیبراسیون da/d? = 88.60c(m)+0.0055پیروی می کند، ضریب هم بستگی روش 991/0 به دست آمد. lod و loq روش به ترتیب 8-10×8 و 7-10×2 به دست آمد و انحراف استاندارد نسبی روش ?2/3 است. بازیابی استخراج 3 غلظت مختلف ( 6-10×1، 6-10×5 و 5-10×1 مول بر لیتر ) به ترتیب ?96، ?3/98 و ?5/98 به دست آمد. در قسمت دوم این کار یک روش ساده، سریع و کارآمد برای استخراج متادون از نمونه پلاسما و آنالیز آن با کروماتوگرافی گازی (دتکتور یونش شعله) مورد بررسی قرار گرفت. این روش بر اساس استخراج فاز جامد مغناطیسی با استفاده از نانوذرات مغناطیسیfe3o4- sio2- c18 به عنوان جاذب است. استخراج فاز جامد مغناطیسی توسط حل کردن نانوذرات مغناطیسیfe3o4- sio2- c18 در نمونه پلاسما (به منظور رسوب دادن پروتئین های پلاسما از محلول بافر برینتون-رابینسون: استونیتریل، با نسبت 4:1 و 7 ph=استفاده شد) تحت امواج فراصوت انجام گردید. سپس جاذب با استفاده از یک آهن ربا از محلول جداشده و آنالیت توسط محلول متانول واجذب گردید. عوامل موثر بر میزان استخراج مانند ph محلول، نوع حلال واجذب و شویشی، حجم حلال واجذب، میزان جاذب، نسبت بافر: استونیتریل و مدت زمان واجذب بهینه گردید. تحت شرایط بهینه منحنی کالیبراسیون رسم گردید که در رنج غلظتی 10/3?31000 نانوگرم بر میلی لیتر خطی است و از معادله منحنی کالیبراسیون yarea=6.98cng/ml+10440 تبعیت می کند و ضریب هم بستگی روش 99/0است.lod و loq روش به ترتیب 94/0 و 22/3 نانوگرم بر میلی لیتر به دست آمد. انحراف استاندارد نسبی روش ?80/1 محاسبه گردید.
فاطمه سالاری احمد امین پور
ناحیه تاریخی شهرها میراث گرانبهای بجای مانده از گذشتگان ماست که در طول زمان در هویت بخشی به حیات شهری همواره نقش بارزی ایفا نموده است و ارزش های نهفته در آنها باید به نسل های آینده انتقال یابد. بافت باارزشی که روزگاری کانون تعاملات اجتماعی شهروندان را تشکیل می داد، امروزه در گذر زمان و در نتیجه تحولات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی دستخوش تغییراتی عمده گردیده و نه تنها کالبد ارزشمند بلکه حیات اجتماعی منبعث از آن دچار تزلزل گردیده است. این پژوهش و طرح با هدف تقویت حیات اجتماعی، شناسایی مولفه های ارتقا دهنده تعاملات اجتماعی مثبت و افزاینده حضور ساکنان بومی در بافت قدیم شهر یزد، تعریف شده است. در این راستا شناخت ارزش های بالقوه و به فعلیت رساندن آنها با عملکردهای زندگی معاصر و شناخت تمایلات نسل جدید شهر برای استفاده از فضاهای جمعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به نظر می رسد وجود فضاهای مناسب جهت حضور و برخورد افراد نظیر مراکز فرهنگی-تجاری، سبب جذب افراد به بافت های تاریخی و ارتقا حیات اجتماعی آن می شود. لذا برای طراحی موضعی در راستای مبانی نظری گفته شده یکی از پروژه های تعریف شده در شهرداری یزد به نام مجموعه یاسپرین، که می تواند به ایده های پیشنهادی نزدیک باشد، انتخاب گردیده است. این مجموعه فرهنگی- تجاری در مرکز تاریخی و گردشگری شهر و در ضلع شمالی مجموعه تاریخی امیر چخماق تعریف شده است. یاسپرین شهری است در صد کیلومتری شرق بوداپست، پایتخت مجارستان، که اولین شهر خواهرخوانده یزد می باشد. این مرکز می توانظ???قش موثری در ارتقای حیات اجتماعی بافت تاریخی مجاور، جامعه پذیری و متعاقباً فرهنگ پذیری افراد داشته باشد. ازآنجایی که فرایند اجتماع پذیری در فضاهای جمعی مستلزم حضور، مکث و تجمع افراد است، تلاش می شود احکامی معمارانه جهت افزایش حضورپذیری و تجمع پذیری در عرصه-های فعالیت جمعی ارائه گردد. تعین، خوانایی و یکپارچگی فضا، اشراف به آنچه در جریان است، تنوع در جزئیات طرح، تنوع در هندسه و ابعاد فضاها، همگرا بودن فرم فضا، امکان دسترسی آسان، وجود سمبل ها و ایجاد حس مالکیت برای گروه های مختلف اجتماعی، دید و منظر زیبا و طراحی لبه ها، همچنین ایجاد مرزهای نرم میان حوزه های فعالیتی، امکان شکل گیری فعالیت های گوناگون در یک فضا، ایجاد کشش به سمت فعالیت مجاور، تقویت کاربری های باسابقه در عرصه و حضور فعالیت های خاطره انگیز در مجموعه موجب ارتقاء اجتماع پذیری مجموعه و به تبع آن حیات اجتماعی محدوده طرح خواهد شد. قابل ذکر است، بازتعریف موضوع ارتقای حیات اجتماعی می تواند به عنوان یکی از مولفه های اساسی شکل گیری فضاهای جمعی موفق مطرح گردد. لذا از نتایج حاصله در این پژوهش و طرح می توان جهت ارتقای کیفیت عرصه های جمعی موجود نیز بهره جست.
فرنوش فخاری فرهاد احمدی
شیر و فراورده¬های آن ترکیبات مهمی در رژیم غذایی انسان هستند. بنابراین آلودگی این محصولات به وسیله فلزات سنگین سلامتی انسان را به خطر می¬اندازد. مطالعه حاضر به منظور بررسی میزان فلزات سرب، کادمیوم، مس، روی وسلنیوم در 250 نمونه¬ی شیرخام، شیر پاستوریزه، پنیر، ماست و دوغ جمع¬آوری شده از پنچ شهر صنعتی ایران و در طی دو فصل تابستان و زمستان انجام گردید. نمونه¬ها توسط تکنیک ولتامتری عاریسازی آندی و کاتدی به وسیله الکترود قطره جیوه آویزان مورد آنالیز قرار گرفتند. روش افزایش استاندارد برای تعیین این فلزات استفاده شد. درصد بازیابی برای فلزات در همه¬ی نمونه¬ها بین 99-89 درصد مشخص شد. میانگین غلظت¬های اندازه¬گیری شده فلزات سرب، کادمیوم، مس، روی و سلنیوم در شیرخام به ترتیب 04/14، 108/1، 96/426، 91/570 و 19/2 µg/kg، در شیر پاستوریزه به ترتیب 59/9، 033/1، 76/377، 98 /446 و 78/1µg/kg، در پنیر به ترتیب 54/14، 246/1، 27/428، 99/585 و 68/1 µg/kg، در ماست به ترتیب 54/7، 991/0، 17/399، 24/431 و 23/1 µg/kg، در دوغ به ترتیب 20/7، 837/0، 52/319، 70/368 و 99/0 µg/kg بود. میزان فلزات اندازه¬گیری شده در زمستان افزایش معنی داری(05/0 p<) نسبت به فصل تابستان داشت. همچنین بر طبق نتایج مشاهده شده در این مطالعه بیش¬ترین میزان فلزات کادمیوم و سرب مربوط به شهرهای اصفهان و تهران و کمترین میزان این عناصر مربوط به شهرهای مشهد و تبریز بود. بیشترین مقدار اندازه¬گیری شده فلزات مس و روی به ترتیب مربوط به نمونه¬های جمع¬آوری شده از شهرهای تبریز و تهران و بیشترین میزان فلز سلنیوم نیز در بین نمونه¬های مورد بررسی از شهرهای مختلف متعلق به شهر اهواز بود. این مطالعه¬ نشان داد که میزان دریافت روزانه و هفتگی فلزات سرب، روی، مس و سلنیوم و دریافت ماهانه فلز کادمیوم در شیر و فرآورده¬های لبنی پایین تر از میزان توصیه توسط سازمان بهداشت جهانی است. روش ارائه شده در این مطالعه یک روش ساده و مناسب، برای اندازه گیری همزمان فلزات سنگین است. در این روش بدون نیاز به ابزار پیچیده می¬توان به بررسی مقادیر بسیار جزئی از فلزات در نمونه¬ها پرداخت. بر طبق نتایج به دست آمده، میزان فلزات سنگین در شیر و فرآورده¬های لبنی در ایران خطری برای سلامتی انسان به دنبال نخواهد داشت. کلید واژه: فلزات سنگین، شیر و فرآورده¬های لبنی، روش عاریسازی آندی و کاتدی، شهرهای صنعتی
عماد افخم محمود قلعه نوعی
جهان امروز ،با روندی که دول توتالیتر و ایدئولوژی سرمایه داری بر اساس پیشرفت و توسعه بی قید و شرط آغاز کرده بودند، به سمتی پیش می رود که نه تنها طبیعت و جانداران آن، بلکه کل حیات آدمی خود در معرض انحطاط و فروپاشی قرار گرفته است. توسعه پایدار و معماری سبز از جنبش هایی هستند که در مخالفت با این روند شکل گرفته اند. امروزه گسترش تهدید طبیعت تا آنجا پیش رفته است که لزوم وارد کردن این رویکرده ها در طراحی معماری، امری که با طبیعت ارتباط مستقیم دارد، امری ضروری شده است. موضوع این پایان نامه طراحی یک مجتمع زیستی در حاشیه زاینده رود است که به صورت جمعی و در شش کاربری عمده طراحی می شود. قسمتی از این مجتمع مختص به طراحی کاربری اقامتی با رویکرد توسعه گردشگری بر پایه حفاظت از طبیعت یا به عبارتی دیگر انواع اکوتوریسم، آگریتوریسم و طبیعت گردی است. هدف این طراحی تلاش برای رسیدن به شیوه ای جدید برای طراحی بافت های طبیعی و احیانا تاریخی برای از میان بردن فاصله بین انسان و طبیعت، نزدیک کردن توده های مردم به یکدیگر و گسترش گردشگری پایدار برای اشاعه فرهنگ مردمی این مرزوبوم است. سوالاتی که در اینجا مطرح می شود بر چگونگی تاثیر اکواقامتگاه موقت (اکوهتل) بر فرهنگ و توسعه گردشگری، کمک آگری توریسم به شکوفایی اقتصاد محلی کمک می کند. مهمترین نتیجه ای که شاید بتوان از طراحی این مجموعه گرفت رسیدن به نوعی تعامل با محیط، شکوفایی اقتصاد محلی بر پایه گردشگری و شناسایی و معرفی فرهنگ روستایی این مناطق به دیگران است. برای پاسخ به این پرسش ها از روش های تحقیقی و توصیفی براساس مطالعه گردشگری و انواع آن بالاخص اکوتوریسم، آگروتوریسم و طبیعت گردی و مطالعه تاریخی هتل داری مبتنی بر بستر اجتماعی آن، نمونه های اجرا شده و ارزیابی استانداردهای معماری براساس مطالعات کتابخانه ای و مقایسه آمار و سرانه ها استفاده شده است.
مریم فلاح فرهاد احمدی
سازمان بهزیستی براساس مطالعات انجام شده در مورد جمعیت افراد معلول ذهنی در استان چهارمحال و بختیاری و با در نظر گرفتن ظرفیت مراکزی که در حال حاضر به این افراد ارائه خدمات می دهند، تاسیس با ظرفیت نگهداری دویست فرد معلول را در شهرکرد مورد نیاز میداند پیش بینی شده که سی نفر از معلولین این مرکز از دسته معلولین ذهنی ایزوله با عمیق، سی نفر معلول ذهنی تربیت پذیر و چهل نفر معلول ذهنی آموزش پذیر باشند همچنین براساس برنامه این سازمان در این مرکز علاوه بر نگهداری دائم از معلولین، به افراد معمولی که توسط خانواده های خود نگهداری می شوند نیز خدمات آموزشی و درمانی ارائه می شود. فرد معلول طبق برنامه از پیش تعیین شده به مرکز مراجعه کرده و از امکانات مجموعه استفاده می کند. به این ترتیب در این مجموعه توانبخشی به منظور انجام فعالیت های فوق به بخش های مختلف درمانی آموزشی و خدماتی بدین شرح نیاز است: بخش خوابگاهی، با ظرفیت نگهداری شبانه روزی دویست کودک معلول ذهنی. بخش آموزش، شامل کلاس های آموزشی کودکان آموزش پذیر و کارگاه های آموزشی سبک و سنگین کودکان تربیت پذیر. بخش درمان و توان بخشی شامل کلینیک، مشاوره، اورژانس و توانبخشی ها، همچنین در این مرکز فضاهای فرهنگی اداری و خدماتی نیز در نظر گرفته شده است. در فرآیند طراحی مجموعه سعی شده که علاوه بر در نظر گرفتن مراحل و انواع توانبخشی معلولین ذهنی به شرایط جسمی و روانی گروه های مختلف معلول ذهنی توجه شود و این مجموعه بر مبنای اصول و مبانی آموزش درمان و توان بخشی کودکان معلول ذهنی طراحی شود.
نگین کرمی فرهاد احمدی
از آذرماه 1391 تا مرداد 1392 در 120 نمونه لاشه مرغ گوشتی که از پنج مرکز مختلف ارائه گوشت طیور در سطح استان کرمانشاه در غرب ایران جمع آوری شده بودند، بقایای آنتی بیوتیکی با استفاده از تست چهار پلیت (fpt) مورد بررسی قرار گرفت. باقیمانده های تتراسایکلین در لاشه مرغ (عضلات و کبد) توسط elisa مورد بررسی قرار گرفتند و علاوه بر آن با استفاده از روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که با استفاده از روش fpt، از 120 نمونه مورد آزمون، 30 نمونه (%25) حاوی یک عامل ضد میکروبی بوده است. استفاده از روش elisa نشان داد که از 30 نمونه مثبت در fpt، 21 نمونه کبد، 16 نمونه ران و 12 نمونه عضله سینه از نظر باقیمانده خانواده تتراسایکلین ها مثبت بودند. تجزیه و تحلیل نتایج elisa نشان داد که حداقل و حداکثر سطح باقیمانده-ها 45 و 939 نانوگرم بر گرم و به ترتیب در عضله سینه و کبد حیوان تشخیص داده شده است. آنالیز با کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا بر روی نمونه های مثبت elisa پس از استخراج به روش انجماد دوفازی صورت گرفت. جداسازی کروماتوگرافی با استفاده از ستون c18 eurospher 100-5 و مخلوطی از اگزالیک اسید، آب، متانول و استونیتریل به عنوان فاز متحرک انجام شد. با استفاده از hplc، از میان 49 نمونه مرغ مثبت elisa آنالیز شده، 38 نمونه (%55/10) حاوی بقایای تتراسایکلین بودند که شامل هجده نمونه آلوده با اکسی تتراسایکلین با محدوده غلظتی 41 تا 899 میلی گرم بر کیلوگرم، هشت نمونه دارای باقیمانده داکسی سایکلین با حدود غلظت 5/33 تا 8/418 میلی گرم بر کیلوگرم و دوازده نمونه حاوی کلرتتراسایکلین با دامنه غلظتی 4/31 تا 600 میلی گرم بر کیلوگرم بودند. تتراسایکلین در هیچکدام از نمونه ها یافت نشد. این مطالعه نشان می دهد که گوشت مرغی که در استان کرمانشاه به فروش می رسد، شامل برخی از بقایای تتراسایکلین ها می باشد. همچنین یافته های ما کاربرد روش های تحلیلی حساس و خاص تر در غربالگری و سنجش کمّی باقیمانده های تتراسایکلین ها در مواد غذایی را نشان داد.
زهرا رحیمی فرهاد احمدی
در این مطالعه،در مجموع تعداد 150 نمونه لاشه طیور گوشتی (شامل کبد، کلیه و عضله ران) از کشتارگاههای طیور مختلف استان کرمانشاه واقع در منطقه غرب ایران جمعآوری گردید. بقایای کلرامفنیکل با استفاده از روشهای f.p.t و premi®test(به عنوان روشهای غربالگری میکروبی) و روش hplc-uv(به عنوان روش تأیید اندازهگیری) مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی کارایی روشهای f.p.t و premi®test از قانون ec/657/2002 اتحادیهاروپا برای بقایای داروهای دامپزشکی در مواد غذایی با منشاء دامی استفاده شد. بدین منظور، پایداری کلرامفنیکل در محلول آبی و شیرابه کلیه در سه دمای فریز، یخچالی و اتاق بررسی گردید. پایداری دارو در دماهای فریز و یخچالی و اتاق در محلول آبی به ترتیب، 49، 49 و 1 روز و در شیرابه کلیه 28، 7 و 1 روز بود. همچنین،میزان حساسیت premi®test و f.p.t برای کلرامفنیکل در محلول آبی و شیرابه کلیه تعیین شد.
فاطمه موسوی فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
شانی شریف فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
سها گل افشان فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
لادن قباد فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
پوریا طبیب نژادمنجیلی فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
سمیه رخگیره فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
رضوان سرخوش فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
فرهاد احمدی رمضانعلی خاوری نژاد
چکیده ندارد.
مانی اخوان زنجانی فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
فرنیا صابریان فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
فاطمه بهرامی منصوره طاهباز
چکیده ندارد.
آمنه دخانچی فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
نوید هاتف نیا فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
حامیا آقایی میبدی فرهاد احمدی
چکیده ندارد.
کتایون لباف فرهاد احمدی
آنچه در این مجلد آمده است ، نگاهی است بر وضعیت کنونی بافت تاریخی لاله زار و کوچه ای قدیمی به نام باربد. و تلاش ما در این میان بر آن بوده است تا بتوانیم راهی را جهت هدایت مقادیر جدیدد شهری در یک عرصه قدیمی بگشاییم و این تحول را از سر بگذرانیم.
فرهاد احمدی ابوالحسن سیدزاده
شایعترین عارضه طولانی مدت پیلونفریت حاد، ایجاد اسکار کلیوی است (بخصوص در نوزادان کودکان) از آنجا که وجود اسکار در کلیه بیمار مبتلا به uti، یکی از یافته ای مهم در پی گیری بیمار از نظر انجام vcug یا دیگر روشهای بررسی می باشد و از طرفی نشان داده شده است که تعداد اسکارهی کلیوی با درمان سریع آنتی بیوتیکی کاهش می یابد بنابراین تشخیص اسکار از اهمیت زیادی برخوردار است . برای تشخیص اسکار از روشهای مختلف تصویربرداری ار جمله سونوگرافی، ivp و اسکن dmsa استفاده می شود. دقیقترین و حساسترین روش اسکن dmsa می باشد ولی از آنجا که سونوگرافی بدون ضرر، در دسترس و ارزان قیمت است به عنوان روش انتخابی بکار می رود. از آنجا که استفاده از بعضی روشهای تصویربرداری در پی گیری بیماران مبتلا به uti، بسته به گزارش اسکار در سونوگرافی است و از طرفی دقت سونوگرافی به مهارت سونوگرافیست هم بستگی دارد، این مسالعه نتایج سونوگرافی های بیماران در مقایسه با اسکن dmsa در تشخیص اسکار کلیه ارزیابی شد. مطالعه گذشته نگر و از طریق مراجعه به پرونده بیمارانی بود که طی سالهای 1375 و 1376 در بیمارستان رازی کرمانشاه تحت هر دو روش تصویربرداری (سونوگرافی و اسکن dmsa) قرار گرفته بودند. کلا 133 کلیه مورد مطالعه قرار گرفت که 33 کلیه در گزارش اسکن dmsa اسکار داشته اند ولی فقط در گزارش سونوگرافی 8 کلیه به اتساع خفیف و منتشر سیستم پیلوکالیسیل اشاره شده بود. حتی اگر اتساع خفیف و منتشر سیستم پیلوکالیسیل را اشاره ای به اسکار در نظر بگیریم، طبق محاسبات آماری حساسیت سونوگرافی در بیمارستن رازی کرمانشاه طی سالهای 75 و 76، 24/2 درصد و ویژگی آن 93 درصد و قدرت تشخیص آن 75/9 درصد بوده است ولی در واقع در هیچ گزارش سونوگرافی اشاره دقیق و مشخصی به اسکار نشده بود، در حالیکه حساسیت و ویژگی سونوگرافی در تشخیص اسکار کلیه در دیگر مطالعات انجام شده ارقام و قابل قبولی را ذکر می کند.
عباس رجایی راد رقیه رحمانی فر
چکیده ندارد.
ساناز زاهدی سعید مشایخ فریدنی
آنچه در این بخش به آن اشاره شد شناسایی مشکلات نقل و انتقال در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما ایران و چگونگی ارتباط با این دو مسئله با یکدیگر و شناسایی راهکارها و ارائه راه حل بهینه برای این مشکل اساسی است.چنانچه قبلا توضیح داده شد یکی از مشکلات اساسی کشورهای در حال توسعه، تاثیر صنعتی شدن بر روی نرخ رشد و نوع رشد در محدوده های شهری است که از عوامل اصلی مهاجرت غیرمنطقی به شهرها و بزرگتر شدن مراکز جمعیتی می باشد.با افزایش جمعیت، شهرها وسعت پیدا کرده و پدیده حاشیه نشینی در شهرها پدید می آید. این امر باعث افزایش وسائل نقلیه و بوجود آوردن مشکل ترافیک می شود به حدی که هزینه و سرمایه ای که صرف تسهیلات ترافیکی (خصوصا در مرکز این شهرها که بخش عمده ای از سفرهای تولید شده جذب این منطقه می شود) می گردد به سختی می تواند جوابگوی رشد سریع آن باشد.با افزایش ترافیک مشکلات زیادی از جمله افزایش آلودگی محیط زیست، بروز تصادفات و بروز حواث جانی و مالی و همچنین باعث اتلاف وقت و در نتیجه هدر رفتن بخش عمده از انرژی مفید می گردد. به همین دلیل اقدامات اساسی در دو مرحله راه حل بلند مدت و کوتاه مدت انجام می گیرد. در راه حل بند مدت گام نخست از بین بردن تمرکز و تراکم فعالیت ها و جمعیت در تهران است. که به طریق مختلف از جمله:- انتقال بخشی از قطب های صنعتی و کشاورزی به دیگر شهرها- حذف سفرهای زائد با ایجاد شعب ادارات دولتی و خدمات شهری- تقویت پست شهری- تخفیف تعداد مراجعات در کارهای اداری- ارائه یک برنامه ریزی جمعیتی- ارائه طرح جامع برای توسعه شهر تهراندر راه حل کوتاه مدت، با ارائه خدماتی از قبیل از بین بردن خرابی آسفالت ها و ... تشویق مردم به استفاده از وسائل نقلیه عمومی و ایجاد یک سیستم حمل و نقل پیشرفته پیشنهاد می گردد.در این بخش با بررسی کلیه سیستم های حمل و نقل موجود از قبیل اتوبوس، که در شبکه حمل و نقل شهرهای بزرگ از جمله تهران نقش اساسی را در جابجایی مسافرین داشته بنا به دلایلی از جمله ایجاد آلودگی هوا، نیاز به پرسنل فراوان، عمر کوتاه سرویس دهی ایجاد تداخلات ترافیکی و وابستگی بلحاظ قطعات یدکی و عدم امکان توسعه خطوط اتوبوسرانی به دلیل وسعت کم معابر و مسیرها و کاهش کارائی و میازن سرنشین در خطوط جدید مناطق کم جمعیت، این سیستم حمل و نقل قادر به جوابگویی کامل مشکل ترافیکی نمی باشد. به همین دلیل پس از بررسی مشکلات این سیستم و عدم توانایی پاسخگویی سیستم های حمل و نقل دیگر از جمله تراموا، منوریل، مینی بوس، تاکسی. دوچرخه به مشکلات ترافیکی و با توجه به خصوصیات شبکه حمل و نقل مترو از جمله کاهش مصرف سوخت و هزینه آن و قلت نیاز پرسنلی و عدم اشغال سطح خیابانها و عدم آلودگی هوا و کاهش خسارات مالی و جانی و همچنین صرفه جویی در اتلاف وقت این شبکه به عنوان یک راه حل بهینه مطرح گردید.
ساناز سیدین هاشمی علی غفاری
شهر تهران نیز مانند سایر شهرهای بزرگ، فشارهای روانی بسیاری را بر ساکنین خود وارد می کند. انواع آلودگی های هوایی، صوتی، بصری و بی نظمی ها ، شلوغی وتراکم و ترافیک های سنگین، بیمکاری و بحران اقتصادی از نشانه های بارز شهر تهران هستند. وقایعی چون جنگ تحمیلی ، بمباران هوایی شهرها، سیل شمال تهران، همگی نمونه هایی از وقایعی هستند که شرایط تنش زای شدیدی را برای افراد این جامعه ایجاد کردند، بنابراین اینگونه شیوع فراوان اختلالات روانی نباید عجیب و دور از انتظار باشد. با این حال جامعه ما از نیروهای متخصص در این زمینه بهره لازم را نمی برد، زیرا که از طرفی مراجعه روانپزشکی، رنگی از بدبینی به خود گرفته است و از طرف دیگر مراکز و خدمات روانپزشکی در سطح جامعه اغلب در رابطه با مشکلات و بیماریهای حاد و مزمن هستند. خدمات مربوط به مشکلات خفیف تر تنها در سطح مطب خصوصی پزشکان ارائه می شود و البته ارائه خدمات به طور جامع و کامل در مطلب خصوصی ممکن نیست.مقابله و حل مشکلات روانی رایج از مهمترین نیازهای جامعه امروزی است. پیدایش و استقبال جامعه از اقداماتی چون صدای مشاور یا ایجاد مراکز مشاوره در فرهنگسراها در سطح شهر نشان دهنده همین امر می باشد.با توجه به مطالب فوق این پروژه با نیت پاسخگویی به این نیاز جامعه و بهبود مشکلات روانی رایج در سطح جامعه از طریق تاثرگذاری بر فرد و حل و درمان مشکلات وی و افزایش آمادگی وی جهت مقابله با مشکلات روانی طراحی می شود.