سود خالص حسابداری از جمله معیارهای عملکردی است که بطور شفاف با اهداف شرکت مرتبط است و می تواند نتیجه تصمیمات مدیریت را به خوبی ارزیابی کند. در حالیکه در تئوری حسابداری دلایل زیادی وجود دارد مبنی بر اینکه سود خالص حسابداری می تواند مبنای خوبی برای توضیح بازده سهامداران باشد اما در عمل،موانع متعددی از جمله عدم تقارن اطلاعاتی بین مدیریت و سهامداران مانع از نتایج مشابه در آزمون های تجربی می شود.در این پژوهش به بررسی رابطه سود خالص و بازده سهامداران با تاکید تاثیر عدم تقارن اطلاعاتی بر این رابطه روی داده های واقعی 139 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی 6 سال 1383-1388 با استفاده از تحلیل همبستگی و رگرسیون و آزمون فرضیه پرداخته شده است.در این راستا از متغیرهای مجازی ارزش بازار ، مخارج توسعه و تحقیق ، دارایی های نامشهود و سهام آزاد شناور به عنوان نماینده عدم تقارن اطلاعاتی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان دهنده وجود رابطه ی مثبت و معنی دار بین سود خالص و بازده سهامدران در سال های 1386 و 1388 می باشد. همچنین نتایج نشان می دهد افزایش عدم تقارن اطلاعاتی می تواند موجب تضعیف رابطه سود خالص و بازده سهامداران گردد .این ،در حالی است که کاهش عدم تقارن اطلاعاتی تاثیری بر تقویت رابطه سود خالص حسابداری و بازده سهامداران ندارد.