نام پژوهشگر: مسعود امامی
ریحانه خورشیدی مسعود امامی
در این پژوهش اثر سه عامل لیتیم، سدیم و نمک حاوی پتاسیم(50%kcl+50%mgcl2) بر ریزساختار و خواص کششی کامپوزیت درجا al-15%mg2si مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور مقادیر 03/0، 05/0، 07/0، 1/0، 15/0، 25/0 و 35/0 درصد لیتیم، 01/0، 05/0، 08/0، 1/0، 15/0 و 2/0 درصد سدیم و 1، 3، 5 و 7 درصد نمک حاوی پتاسیم به طور جداگانه به کامپوزیت al-15%mg2si اضافه و نمونه هایی جهت بررسی های ریزساختاری و خواص کششی ریخته گری شدند. بررسی های ریزساختاری مقاطع نازک با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی صورت گرفت و فازهای تشکیل شده در ریزساختار کامپوزیت اولیه و مورفولوژی آنها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس با استفاده از آنالیز تصویری، مقدار و اندازه فازهای مهم موجود با افزودن عنصر بهساز بررسی شد. نتایج بررسی های ریزساختاری نشان داد که مقدار بهینه عنصر بهساز جهت اصلاح فاز mg2si اولیه و یوتکتیک برای لیتیم، سدیم و نمک حاوی پتاسیم به ترتیب 15/0 درصد، 1/0 درصد و 5 درصد بوده است. ضمنا نتایج بررسی ها نشان داد که افزودن 15/0 درصد لیتیم، مورفولوژی mg2si اولیه را از حالت نامنظم (اغلب دندریتی) در کامپوزیت اولیه به ذرات چندوجهی تبدیل می کند و باعث تغییر مورفولوژی mg2si یوتکتیک از حالت تیغه ای به شکل مرجانی می گردد. همچنین، لیتیم اندازه ذرات mg2si اولیه را از ?m32 به ?m4 کاهش داده و توزیع این ذرات در زمینه بطور قابل توجهی بهبود می یابد. افزایش 1/0 درصد سدیم اندازه متوسط ذرات mg2si اولیه را از µm32 به µm7 کاهش می دهد و باعث تغییر مورفولوژی mg2si اولیه از حالت نامنظم به چندوجهی می شود. افزودن مقادیر بیشتر باعث افزایش اندازه ذرات می شود که ناشی از پدیده فرابهسازی است. همچنین، سدیم مورفولوژی mg2si یوتکتیک را از تیغه ای به حالت رشته ای بسیار ریز یا نقطه ای تبدیل می کند وکسر حجمی ?-al را به مقدار قابل توجهی افزایش می دهد. افزودن 5 درصد نمک حاوی پتاسیم به ریزساختار، تغییر چندانی در مورفولوژی ذرات mg2si اولیه ایجاد نمی کند اما اندازه این ذرات به ?m22 کاهش یافته و mg2si یوتکتیک در زمینه شبه یوتکتیک نیز ظریف تر می شود. همچنین، با استفاده ازنتایج تست کشش، نمودارهای استحکام و درصد ازدیاد طول برای تمام نمونه های کامپوزیتی با درصدهای مختلف عناصر بهساز رسم شد. نتایج به دست آمده نشان داد که ارتباط مستقیمی بین بهسازی ساختار و افزایش خواص کششی وجود دارد. در نهایت، سطوح شکست کامپوزیت های حاوی عناصر بهساز بررسی شد و مکانیزم شکست مورد بحث قرار گرفت.
امین بهرامی مسعود امامی
خواص کامپوزیت های al-mg2si به شدت تحت تأثیر ساختار آن ها است. ساختار نامطلوب کامپوزیت و حضور ذرات درشت mg2si در انجماد و در حالت ریخته گری، باعث ایجاد خواص نامطلوب در این کامپوزیت ها می گردد. در این پژوهش سعی شده است تا با انجام فرآیند ثانویه اکستروژن روی کامپوزیت خواص مکانیکی آن افزایش داده شود. از دیگر عوامل از قبیل ریزدانه-کننده ها و اصلاح کننده ها مثل لیتیم، زیرکونیم و تیتانیم نیز برای این منظور استفاده گردید. لذا ابتدا کامپوزیت mg2si-al با استفاده از فلزات خالص al، si و mg از طریق فرآیند درجا ساخته شد و سپس در حالت ریختگی و بعد از افزودن عناصر در نظر گرفته شده، تحت عملیات حرارتی همگن سازی و اکستروژن قرار گرفته شد و خواص آن مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های ریزساختاری با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی صورت گرفت. پارامترهای مختلفی در این پژوهش در نظر گرفته شد، مانند نسبت اکستروژن، عملیات همگن سازی و درصدهای مختلف از عناصر مختلف. نتایج بررسی های ریزساختاری و آزمون کشش نشان داد که بهترین نسبت اکستروژن در بین نسبت های مورد بررسی 18:1 است. همچنین انجام عملیات همگن-سازی قبل از اکستروژن خواص مکانیکی را افزایش می دهد. درصدهای بهینه برای لیتیم برابر 5/0 درصد و برای زیرکونیم و تیتانیم به ترتیب برابر 1/0 و 5/0 است. عملیات اکستروژن سبب شکسته شدن تجمع های ذرات mg2si در زمینه گشته و توزیع ذرات را یکنواخت می نماید. عملیات همگن سازی تأثیر بسزایی در تغییر مورفولوژی فاز یوتکتیک mg2si از فیبری و صفحه ای شکل به نقطه ای و غیر پیوسته دارد. افزودن عناصر بهساز تا درصد بهینه ذکر شده به همراه عملیات اکستروژن و همگن سازی سبب از بین رفتن گوشه های تیز ذرات mg2si و شکسته شدن شبکه یوتکتیکی شده و در نتیجه، باعث کاهش مناطق مستعد به تمرکز تنش و شروع ترک گردیده و از این طریق سبب بهبود درصد ازدیاد طول تا حدود 16 درصد برای لیتیم، 3/8 درصد برای زیرکونیم و 5/9 برای تیتانیم و افزایش استحکام کششی شده است. در نهایت، سطوح شکست کامپوزیت ها پس از بهسازی و اکستروژن در شرایط متفاوت بررسی شد و مکانیزم های شکست کامپوزیت مورد بحث قرار گرفت.
مریم حسینعلی نژاد سعید باغشاهی
اخیرا نانوکامپوزیت های زمینه آلومینیومی با ذرات تقویت کننده سرامیکی به خاطر کاربرد فراوانشان در مواد مهندسی مورد بررسی گسترده قرار گرفته اند. پیش تر تاثیر افزودن تقویت کننده هایی نظیر al2o3 و sic در کامپوزیت های زمینه آلومینیومی بررسی گردیده و مطالعات بسیاری روی خواص مکانیکی و رفتار سایشی آنها در دمای اتاق انجام شده است اما مطالعه بر روی خواص سایشی این مواد در دمای بالای به ندرت انجام شده است. در این پژوهش تاثیر زمان آسیاب و مقدار تقویت کننده بر خواص مکانیکی نانو کامپوزیت های al2o3-al از جمله رفتار سایشی آنها در دمای بالا مورد بررسی قرار گرفت. برای تهیه نانوکامپوزیت به روش آسیابکاری مکانیکی، از مخلوط پودر al با اندازه ذرات کمتر ?m 45 و 10 درصد وزنی نانوپودر آلومینا بعنوان فاز تقویت کننده در آسیاب سیاره ای با سرعت چرخش rpm250 و تحت اتمسفر آرگون در زمان های 5، 10، 15و 20 ساعت نمونه برداری شده و مورد بررسی قرار گرفت و دیده شد که در مدت 15 ساعت شرایط پایا ایجاد شده است. پودرهای آسیاب شده در زمان پایا حاوی مقادیر 0، 5، 10 و 15 درصد وزنی فاز تقویت کننده آلومینا و نیز پودرهای حاوی 10 درصد وزنی آلومینا حاصله از آسیابکاری در زمانهای مختلف، جهت زینترینگ تحت فشار mpa600 و دمای oc400 به مدت 40 دقیقه پرس گرم شدند. خواص فیزیکی (دانسیته و تخلخل) و خواص مکانیکی از قبیل میکروسختی، استحکام فشاری و خواص تریبولوژیکی نمونه ها مورد بررسی قرار گرفت. مشخصات فازی و ریز ساختار نمونه ها توسط xrd و sem مطالعه شد. نتایج نشان داد سختی، استحکام فشاری و مقاومت به سایش با زمان آسیابکاری و درصد تقویت کننده افزایش یافته درصورتیکه دانسیته نسبی کاهش می یابد. همچنین خواص سایشی نمونه ها در دمای oc200 در مقایسه با دمای اتاق بهبود می یابد و سایشی آرام با نرخ سایش نسبتا کم مرسوم به مکانیزم اکسایشی اتفاق می افتد.
سید محمد حسینی مسعود امامی
در این پروژه تاثیر مواد جوانه زای حاوی تیتانیم و بور (al-5ti-1b) و زیرکنیم (al-15zr)، همراه با اثر عناصر نادر خاکی (misch metal) بر خواص کششی و ریز ساختار آلیاژ al-12zn-3mg-2.5cu بررسی شد. دو دسته از عناصر میش متال یعنی غنی از سریم (ce base) و غنی از لانتانیم (la base) مورد استفاده قرار گرفت. مقدار بهینه جوانه زاها که 05/0 درصد تیتانیم و 3/0 درصد زیرکنیم است، جداگانه به همراه 1/0، 3/0، 5/0، 1، 3، 5 درصد میش متال به مذاب اضافه و اثر آنها بررسی شد. با اضافه کردن مقدار بهینه جوانه زای تیتانیم- بور، شکل ساختار فاز زمینه آلیاژ به حالت رزی شکل- شبه گلبولی تبدیل و با افزودن عناصر میش متال و جوانه زا، این فاز با حفظ شکل ریزتر شد. با اضافه کردن جوانه زای زیرکنیم شکل ساختار فاز زمینه آلیاژ به رزی شکل- دندریتی تبدیل و با اضافه شدن عناصر میش متال و جوانه زا، فاز زمینه متمایل به حالت رزی شکل- گلبولی و همچنین ریزتر شد. انجام عملیات حرارتی t6 بر نمونه ها، سبب افزایش استحکام کششی تا حدود 50 مگاپاسکال و افزایش اندک درصد ازدیاد طول گردید.
منصوره خدادادی مسعود امامی
یکی از مهمترین کامپوزیت های تقویت شده با ذرات mg2si، که به دلیل جذابیت های ساختاری و خواص مطلوب توجه زیادی را به خود جلب نموده اند، کامپوزیت های درجای al-mg2si می باشند. خصوصیات این کامپوزیت ها به شدت تحت تاثیر ذرات خشن mg2si و فاز یوتکتیکی ترد و شکننده است. بنابراین کنترل کردن فاز اولیه و یوتکتیک mg2si، می تواند راهی برای دستیابی به خصوصیات مکانیکی مناسبتر باشد. در این پژوهش اثر اضافه کردن نیکل و انجام فرآیند اکستروژن داغ بر روی ریزساختار و خصوصیات کششی کامپوزیت al-15%mg2si بررسی شده است. شمش های کامپوزیت al-15%mg2si به وسیله فرآیند درجا تولید شده و مقادیر مختلف نیکل ( 1/0، 3/0، 5/0، 1، 3 و 5 درصد وزنی نیکل) در ذوب مجدد به کامپوزیت اضافه شده اند. تصاویر حاصل از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) نشان دادند که افزودن نیکل، مورفولوژی فازهای mg2si اولیه و یوتکتیک را تغییر می دهد و اندازه ذرات mg2si را از ?m42 به ?m17 کاهش می دهد. فرآیند اکستروژن داغ شبکه یوتکتیکی را می شکند و اندازه و مورفولوژی فاز mg2si شبه یوتکتیک را به صورت قابل توجهی تغییر می دهد. نتایج حاصل از تست کشش نیز نشان داد، که افزودن نیکل و فرآیند اکستروژن داغ، استحکام کششی نهایی (uts) نمونه ها را از mpa152 به mpa245 و درصد ازدیاد طول (el.%) آن ها را از 2/2 درصد به 3/15 درصد، افزایش می دهد. بررسی سطح شکست کامپوزیت، تغییر نوع شکست، از شکست ترد در کامپوزیت ریختگی به شکست نرم در کامپوزیت اکسترود شده را، پس از افزودن نیکل، نشان می دهد. این مساله می تواند به تغییر در اندازه و مورفولوژی فازهای mg2si اولیه و یوتکتیک و همچنین تشکیل فاز ?-al بیشتر نسبت داده شود.
سید احسان وزیری یگانه مسعود امامی
خواص کامپوزیت های al-mg2si به شدت تحت تأثیر ساختار آن ها است. ساختار نامطلوب کامپوزیت و حضور ذرات درشت mg2si در انجماد و در حالت ریخته گری، باعث ایجاد خواص نامطلوب در این کامپوزیت-ها می گردد. در این پژوهش سعی شده است تا با انجام فرآیند ثانویه اکستروژن روی کامپوزیت خواص مکانیکی آن افزایش داده شود. از فسفر نیز بعنوان اصلاح کننده برای اصلاح ساختار استفاده گردید. لذا ابتدا کامپوزیت mg2si-al با استفاده از فلزات خالص al، si و mg از طریق فرآیند درجا ساخته شد و سپس در حالت ریختگی و بعد از افزودن عنصر بهساز در نظر گرفته شده، تحت عملیات حرارتی همگن سازی و اکستروژن قرار گرفته شد و خواص آن مورد بررسی قرار گرفت. بررسی های ریزساختاری با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی صورت گرفت. پارامترهای مختلفی در این پژوهش در نظر گرفته شد، مانند نسبت اکستروژن، درصدهای متفاوت فاز تقویت کننده و درصدهای مختلف از عنصر بهساز. نتایج بررسی های ریزساختاری و آزمون کشش نشان داد که بهترین نسبت اکستروژن در بین نسبت های مورد بررسی 18:1 است. همچنین مناسبترین درصد تقویت کننده برای کامپوزیت، 15 درصد می باشد. درصد بهینه برای فسفر برابر 1 درصد است. عملیات اکستروژن سبب شکسته شدن تجمع های ذرات mg2si در زمینه گشته و توزیع ذرات را یکنواخت می نماید. عملیات همگن سازی تأثیر بسزایی در تغییر مورفولوژی فاز یوتکتیک mg2si از فیبری و صفحه ای شکل به نقطه ای و غیر پیوسته دارد. افزودن عنصر بهساز تا درصد بهینه ذکر شده به همراه عملیات اکستروژن و همگن سازی سبب از بین رفتن گوشه های تیز ذرات mg2si و شکسته شدن شبکه یوتکتیکی شده و در نتیجه، باعث کاهش مناطق مستعد به تمرکز تنش و شروع ترک گردیده و از این طریق سبب بهبود درصد ازدیاد و افزایش استحکام کششی شده است. نتایج تست سایش بر روی نمونه ها نیز مشخص نمود که نمونه حاوی 1 فسفر در شرایط اکسترود شده بیشترین مقاومت به سایش را دارد. در نهایت، سطوح شکست کامپوزیت ها پس از بهسازی و اکستروژن در شرایط متفاوت بررسی شد و مکانیزم های شکست کامپوزیت مورد بحث قرار گرفت.
خسرو امامی مسعود امامی
در این پژوهش اثر دو عامل سرب و قلع بر ریزساختار، خواص کششی و قابلیت ماشینکاری کامپوزیت al-15%mg2si مورد مطالعه قرار گرفته است. بدین منظور مقادیر 1/0 ،3/0 ،5/0 ، 1 ،3 و5 درصد وزنی سرب و قلع بطور جداگانه به کامپوزیت al-15%mg2si اضافه و نمونه هایی جهت بررسی های ریزساختاری، خواص کششی و قابلیت ماشینکاری تهیه و ریخته گری شدند. بررسی های ریزساختاری با استفاده از میکروسکپ نوری و الکترونی صورت گرفت و فازهای تشکیل شده در ریزساختار کامپوزیت اولیه و مورفولوژی آن ها مورد مطالعه قرار گرفت. سپس با استفاده از آنالیز تصویری، مقدار و اندازه فازهای مهم موجود بررسی شد. جهت شناسایی فازهای جدید شکل گرفته، از روش های edx و xrd استفاده شد. نتایج بررسی های ریزساختاری نشان داد که مقدار بهینه عناصر جهت اصلاح فازی، برای سرب 1 درصد وزنی و برای قلع 5 درصد وزنی بود. ضمناً نتایج بررسی ها نشان داد که هر دوعنصر سرب و قلع مورفولوژی نامنظم ذرات mg2si اولیه را به چند وجهی تبدیل می کردند که برخلاف کامپوزیت پایه فشرده بوده و عاری از حفرات داخلی بودند. هم چنین با استفاده از نتایج آزمون کشش مقادیر استحکام کششی، درصد ازدیاد طول برای تمامی نمونه ها به دست آمد. مقدار uts تاmpa 185برای1درصد سرب وmpa 182برای5درصد قلع و %el تا 7/3درصد برای 1درصد سرب و3درصد برای5درصد قلع افزایش یافت. نتایج به دست آمده از آزمایش کشش به خوبی با نتایج ریزساختاری مطابقت داشت. در ادامه سطوح شکست کامپوزیت پایه و نمونه های حاوی عناصر بهساز مورد بررسی قرار گرفتند و مکانیزم شکست بررسی شد. در نهایت با کنترل متغیرهای موثر درماشینکاری، نیروی ماشینکاری و زبری سطح برای تمام درصد های مورد آزمایش اندازه گیری گردیدکه بیشترین نیروهای ماشینکاری برای 1 درصد سرب و 5 درصد قلع بدست آمد.
حامد کریمی جعفری مسعود امامی
در این پژوهش، پس از ساخت آلیاژ al-4.0cu-1.2pb-1.1mg-0.8mn، عناصر جوانه زای al-5ti-1b و al-15zr به آلیاژ پایه در درصدهای مختلف وزنی افزوده شد و سپس درصد بهینه عناصر جوانه زا بدست آمد. در ادامه به منظور دست یابی به ساختاری کاملا ریزدانه و کروی برای شکل دهی در ناحیه نیمه جامد، فرآیند ترمومکانیکی sima (strain induced melt activation) بر آلیاژ 2007 در حالت پایه اعمال شد و شرایط بهینه بدست آمد. پس از آن آلیاژ 2007 ریزدانه سازی شده با مقادیر بهینه ti و zr، تحت فرایند sima قرار گرفتند. جهت دست یابی به شرایط بهینه فرآیند sima به بررسی پارامترهای این فرآیند اعم از میزان تغییر شکل اولیه، دما و زمان نگهداری در ناحیه نیمه جامد، پرداخته شد. ساختار نمونه های حاوی تیتانیم و زیرکونیم دارای دانه های ریزتری نسبت به نمونه های بدون جوانه زا بودند و اثر تیتانیم روی ریزدانگی بیشتر از زیرکونیم بود. نتایج حاصل از بررسی متغیرهای فرآیند sima نشان داد که هر چه درصد کارمکانیکی اولیه بیشتر باشد، دانه های جامد نهایی ریز تر و کروی تر خواهند بود. همچنین مشاهده گردید که با افزایش دمای نگهداری در ناحیه نیمه جامد و یا با گذشت زمان در مناسب ترین دمای نیمه جامد مذکور، ساختار نهایی، کروی تر و درشت تر می شود. نتایج نشان داد که 30 درصد تغییر شکل اولیه و نگهداری در دمای 615 درجه سانتیگراد به مدت 10 دقیقه، شرایط بهینه اعمال فرآیند sima بر آلیاژ 2007 می باشد. نتایج بدست آمده از بررسی تاثیر عناصر جوانه زا بر ساختار نهایی آلیاژ 2007، بعد از اعمال فرآیند sima، حاکی از عدم تاثیر چشم گیر این عناصر بر اندازه دانه ها در ساختار نهایی بود، ولی آمیژان al-5ti-1b تاثیر بسزایی در افزایش میزان کروی شدن ساختار آلیاژ 2007، بعد از اعمال فرآیند sima داشت. نتایج بدست آمده از بررسی خواص کششی آلیاژ نیز نشان دهنده بهبود استحکام کششی و درصد ازدیاد طول نسبی برای آلیاژهای کروی شده با فرایند sima است و اثر تیتانیم روی بهبود رفتار مکانیکی بیشتر از زیرکونیم بود.
شکیب جعفرپیشه مسعود امامی
چکیده ندارد.
مریم ظفرنیا مسعود امامی
چکیده ندارد.
حمیدرضا لشگری مسعود امامی
چکیده ندارد.
محمدرضا شیدفر مسعود امامی
چکیده ندارد.
معصومه میرزایی مسعود امامی
چکیده ندارد.
سلام علیزاده بیگدیلو اکرم السادات حسینی
اغلب عناصر آلیاژی در حالت محلول جامد تغییراتی را در استحاله آستنیت موجب می شوند. ویژگی اصلی بکارگیری عناصر میکروآلیاژی تاثیرگذاری قابل توجه آنها بر استحاله آستنیتی است که با مقادیر بسیار ناچیز عناصر حاصل می شود. از بین عناصر میکروآلیاژی بیشترین اثر را عنصر بر دارد که بعنوان عاملی در جهت تاخیر استحاله آستنیت به فریت ، از جوانه زنی فریت بر روی مرزدانه های آستنیت جلوگیری می کند که این امر افزایش استحکام فولاد را در پی دارد. هدف از این پژوهش ساخت فولاد میکروآلیاژی حاوی بر و بررسی تاثیر عناصر بر و تیتانیم بر خواص مکانیکی و ساختار میکروسکوپی آن در حالتهای ریختگی و حرارتی شده می باشد. بر بعنوان عنصر میکروآلیاژی زمانی تاثیر قابل توجهی را داراست که بصورت ترکیب شده (اکسید یا نیتریدی) نباشد. بنابراین فولادهای حاوی بر بایست با آلومینیم کاملا اکسیژن زایی شده و همچنین از عناصر نیتریدزای قوی al, ti در مقابل گاز نیتروژن محافظت شود. نتایج حاصله از این مطالعه نشان می دهد که غاستفاده از ذوب سریع در محیط خنثی موجب توزیع یکنواخت بر در نمونه های تهیه شده می گردد. با توجه به تمهیداتی که در انجام آزمایشات صورت گرفت مقدار نیتروژن محلول در حدود 85ppm ثابت نگه داشته شد. از میان روشهای محافظتی، روش محافظت بر در مقابل نیتروژن از طریق استفاده از تیتانیم مناسب ترین روش بوده ولی با افزایش بیش از حد مقدار تیتانیم سختی و سختی پذیری فولاد بگونه ای افزایش یافته چقرمگی آن کاهش یافته است . مطالعات انجام شده مقدار بهینه بر را در حدود 12 ppm نشان می دهد که با افزایش آن بیش از حد بهینه کاهش سختی پذیری و چقرمگی فولاد را در پی دارد. افزایش تیتانیم محدوده بهینه بر را بگونه ای افزایش می دهد که ماکزیمم خواص بدست آمده و تهیه این آلیاژها نیز آسانتر می گردد. بررسی های انجام شده از طریق دیلاتومتری و آنالیز نقطه ای (edx) همچنین نشان می دهد که اتم های بر در حالت آستنیته کردن، با تجمع در مرزهای دانه آستنیت سبب محدود شدن جوانه زنی فریت شده و بدین ترتیب سختی پذیری فولاد افزایش می یابد. همچنین، فولاد مزبر نسبت به فولادهای آلیاژی با سختی پذیری یکسان، در دما و زمان کمتری آستنیته می شوند که از نظر اقتصادی حائز اهمیت می باشد.
فرزاد شهری مسعود امامی
با توجه به کاربرد روزافزون آلیاژهای ریختگی آلومینیوم در صنایع خودروسازی، هوا فضا نظامی، تحقیق پیرامون روشهای بهینه سازی خواص مکانیکی آنها را ضروری ساخته است . خواص مکانیکی آلیاژهای al - si وابسته به کنترل مرفولوژی فاز سیستم یوتکتیک در ریز ساختار می باشد و می تواند با استفاده از بهسازی شیمیایی در حالت مذاب و یا بهسازی حرارتی در حالت جامد صورت می پذیرد. در تحقیق حاضر تاثیر فرآیند بهسازی شیمیایی و حرارتی و همچنین سرعت سرد شدن بر روی ریز ساختار، خواصی مکانیکی و ریخته گری آلیاژ a 356 در نمونه های تهیه شده در قالب ماسه ای در مقاطع مختلف و نمونه های تهیه شده در قالب دائم مورد بررسی قرار گرفت . استرانسیم (0/02)، آنتیموان (0/2)mos و برای دستیابی به یک ساختار بهسازی شده مورد استفاده از 0/02, 0/003 و 0/08 درصد استرانسیم، 0/2, 0/1 و 0/3 درصد آنتیموان و 0/2, 0/05 و 0/5 درصد mos2 در قالب ماسه ای و دائم برای دستیابی به میزان بهینه عوامل بهساز مورد ارزیابی قرار گرفت . تغییرات ریز ساختاری ناشی از تغییر ریز ساختاری ناشی از تغییر سرعت انجماد فرآیند بهسازی و عملیات حرارتی با استفاده از آنالیز تصویری متصل به میکروسکپ نوری انجام پذیرفته و خواص مکانیکی با آزمایش خواص کششی، سختی و میکروسختی مورد بررسی واقع گردید. همچنین تاثیر عناصر اصلاح کننده ساختاری (sr و sb) بر روی سیالیت آلیاژ a 356 با استفاده از یک مدل تسمه ای در مقاطع نازک ارزیابی گردید. نتایج نشان می دهد که بیشترین بهبود خواص مکانیکی در نمونه های تهیه شده در قالب ماسه ای و در مقاطع ضخیم تر (سرعت سرد شدن کمتر) با استفاده از عنصر sr شده است ، در حالیکه در نمونه های تهیه شده در قالب دائم عنصر sb اثر مطلوب تری بر بهبود خواص مکانیکی داشته است . همچننی تاثیر فرآیند بهسازی و سرعت سرد شدن بر ریز ساختار آلیاژ مکانیک داشته است . همچنین تاثیر فرآیند بهسازی و سرعت سرد شدن بر ریز ساختار آلیاژ a 365 پس از حرارت بررسی گردید و مشخص شد که اختلاف بین حالت بهسازی نشده و بهسازی شده در نمونه نمونه های تهیه شده در قالب ماسه ای و در مقاطع ضخیم تر از اهمیت بیشتری نسبت به نمونه های تهیه شده در قالب دائم برخودار می باشد. در نمونه های تهیه شده در قالب دائم شکل ذرات فاز سیلیسیم یوتکنیک در حالت بهسازی نشده و بهسازی شده به لحاظ کروی بودن و اندازه تقریبا یکسان می گردد و علت این امر شکست شدن ذرات سیلیسیم در حین عملیات حرارتی محلولی در نمونه های بهسازی نشده است . در حالیکه در حالت بهسازی شده درشت شدن ذرات در حال رخ دادن می باشد. در نمونه های تهیه شده در قالب ماسه ای اختلاف ریز ساختار نمونه های در شرایط بهسازی نشده و بهسازی شده حتی پس از عملیات حرارتی مشهود می باشد. مشخص گردید که هر میزان ذرات سییسیم بزرگتر باشند، بهبود خواص ناشی از فرآیند بهسازی و یا عملیات حرارتی بارزتر خواهد بود. همچنین ارتباط بین ریز ساختار و خواص مکانیکی نمونه ها در شرایط مختلف ارزیابی شد. در همین رابطه مشخص گردید که پارامترهای قطر متوسط ذرات بر واحد سطح به نحو مطلوبی می توانند خواص مکانیکی را پیشگویی نماید.
همایون طاهباز مسعود امامی
کامپوزیتها دسته ای از مواد پیشرفته هستند که بدلیل خواص مهندسی عالی آنها روز به روز بر کاربرد آنها افزوده می شود. کامپوزیتهای زمینه فلزی به روشهای گوناگون تولید می گردند. تنها کامپوزیتهایی که به روش های درجا یا in-situ تهیه می شوند از پایداری ترموشیمیایی بالایی برخوردارند. روش آلیاژ-آلیاژ یکی از روشهای تولیدی است که فاز دوم می تواند به صورت درجا در زمینه کامپوزیت تشکیل شود. در این تحقیق کامپوزیت al-tib2 با مخلوط کردن مذاب دو آلیاژ al-ti و al-b با نسبت وزنی ti:bبرابر 2:5 تهیه گردید. برای ساخت آلیاژ al-ti از نمک k2tif6 استفاده شد. به منظور تعیین مکانیزم تشکیل ذرات tib2 از میکروسکوپ hot stage و نیز بررسی ساختار نمونه هایی که از دماهای بالا سریع شده بودند استفاده شد. برای بررسی تاثیر عوامل ریخته گری بر ریز ساختار کامپوزیت ،ریز ساختار نمونه های تهیه شده در درجه حرارتهای اختلاط و بارریزی، زمانهای نگهداری و سرعتهای سرد شدن مختلف مورد مطالعه قرار گرفت . نتایج نشان دهندهء درشت شدن ذرات tib2 با افزایش درجه حرارت اختلاط و بارریزی و زمان نگهداری است . همچنین افزایش درجه حرارت و زمان نگهداری و کاهش سرعت انجماد سبب شدیدتر شدن پدیده آگلومره شدن و غیر یکنواختی توزیع می گردند. درجه حرارت اختلاط و بارریز 1150 درجه سانتیگراد و زمان نگهداری 60 دقیقه همراه با عمل هم زدن در سراسر طول مدت ذوب و ریخته گری در قالب فلزی شرایط بهینه تولید هستند. زیرا بدلیل مصرف شدن بر در سیستم، با افزایش بیشتر دما و زمان تغییری جز شدیدتر شدن پدیده آلگومراسیون که نامطلوب است اتفاق نمی افتد. حداکثر قطر ذرات tib2 بدست آمده در این روش در حالتی که نسبت وزنی تیتانیم به بر، 5 به 2 است بین 5-6 میکرون می باشد.
محمدرضا جانی پورخرقانی غلامرضا امین
از بین تعداد 10 گیاه جمع آوری شده از منطقه خلجستان قم پس از انجام بررسی های فیتوشیمیایی مقدماتی که در پایان جداگانه ای صورت گرفته است تعداد 4 گیاه جالب توجه معرفی شده اند و در این تحقیق این گیاهان انتخاب شده و به روش سوکسله با حلال متانول عصاره گیری گردیده اند. در مرحله بعد اثر ضدقارچی عصاره تام این گیاهان بر روی 7 سوش قارچی انتخابی مورد مطالعه قرار گرفت و در نتیجه عصاره گیاه sameraria armena بهترین نتیجه ضدقارچی را نشان داد. در ادامه مطالعات عصاره گیاه مذکور با استفاده از ستون کروماتوگرافی به 4 فراکشن مشخص تجزیه گردید و اثر ضدقارچی هر فراکشن مورد بررسی قرار گرفت . نتیجه اینکه بهترین اثر ضدقارچی مربوط به فراکشن شماره 3 این گیاه بود. در یک جمع بندی بطور نتیجه گیری می شود که احتمالا عامل این اثر وجود فلاونوئید در این گیاه می باشد.
آرش سجادی مسعود امامی
در این پژوهش تاثیر افزودن مواد مرکب جدید با ترکیب های al-ti-b و al-ti فوب ، بر روی سیالات ، ریزساختار و خواص کششی مقاطع نازک در مقایسه با برخی جوانه زاهای معمول چدن خاکستری مورد مطالعه قرار گرفته است . مدل مورد استفاده، مدل 8 تسمه ای آزمایشات سیالیت ، با مقاطع دارای ضخامت های مختلف 0/5 الی 8 میلیمتر بوده و بررسی ریزساختار و خواص مکانیکی بر روی تسمه های مدل فوق صورت گرفته است . در تحقیق حاضر مقدار 0/1 درصد از مواد کامپوزیتی al-ti/b(15/1) و al-ti/b(5/2)، به عنوان ترکیبات حاوی ti و b در دمای 1400 درجه سانتی گراد به پاتیل اضافه گردید. نتایج بدست آمده نشانگر آنست که هر دوی این مواد، سیالیت را کاهش داده و ساختار را کاملا سفید می کنند. همچنین افزایش 0/1 درصد از جوانه زای al-ti8 درصد، در شرایط یکسان از نظر ویژگیهای مذاب ، مورد آزمون قرار گرفت تا نتایج حاصل از آن با مطالعه اثر 0/1 درصد ار جوانه زاهای sic، tic، fetic قابل مقایسه باشند. با تغییر مقدار درصد جوانه زای al-ti8 درصد از 0/05 درصد و افزایش آن در درجه حرارت 1445+-5 مشاهده گردید که سیالات افزایش یافته و فاز تبریدی نیز کاهش می یابد. به دلیل افزایش فاز غیرتبریدی و پراکندگی درصدهای بالای سلهای یوتکتیکی در زمینه، خواص کششی بهبود یافته و کاهش سختی در مقاطع با مدولهای ریختگی متفاوت مشاهده گردید.
شهناز پارسا مسعود امامی
کراتیناز مهمترین آنزیم تولید شده توسط درماتوفیت ها است که قادر به تجزیه کراتین پوست، مو و ناخن بوده و درماتوفیت ها می توانند از این محصول استفاده نمایند. در این بررسی، فعالیت کراتیناز خارج سلولی در ترایکوفیتون منتاگروفایتیس های جدا شده از بیماران مراجعه کننده به دانشکده بهداشت دانشگاه تهران مورد مطالعه قرار گرفت. برای این کار پس از کشت انبوه ایزوله های در سابورو دکستروز آگار مایع و محیط القا کننده تولید کراتیناز حاوی مراتین استاندارد یا کراتین سنتزی، طی مراحل مختلفی، فعالیت آنزیمی محصول بدست آمده از هر درماتوفیت سنجش گردید. این مطالعه نشان داد که فعالیت آنزیمی درماتوفیت های تحت مطالعه با حضور کراتین سنتزی یا استاندارد دارای اختلاف معناداری نمی باشد. همچنین اختلاف معناداری میان فعالیت آنزیم کراتیناز و نوع کلنی های ترایکوفیتون منتاگروفایتیس وجود ندارد. از طرف دیگر شدت ضایعات (حاد و مزمن) و یا محل ضایعه (پا و کشاله ران) در تولید کراتیناز توسط این درماتوفیت های اثر معناداری ندارد. بنابراین با سنجش فعالیت آنزیمی کراتیناز در این درماتوفیت ها نمی توان پیش بینی در جهت نوع شایعه و یا محل ضایعه نمود.
پریسا سخاوتی مسعود امامی
به منظور بررسی اثرات ضد قارچی گیاه گیلاخه، عصاره تام از بخش هوایی و غده زیرزمینی گیاه به طور جداگانه و در 3 غلظت و 3% و 5% و 10% تهیه گردید. و اثر این عصاره ها بر روی سوشهای قارچی مورد مطاله (کاندیداآبیکنس، آسپرژیلوس نیجر، میکروسپوروم کانیس، میکروسپوروم جیپسئوم، اپیدرموفایتون، فلوکوزوم و ترایکوفایتون منتاگروفایتیس) به روش سیلندر بررسی شد. نتایج حاصله حاکی از عدم کارآیی عصاره در جلوگیری از رشد در ماتوفیتها بود. و این در حالی است که گیاه مورد مطالعه اثر مهاری مطلوبتری بر روی آسپرژیلوس نیجر و اثر مهاری نسبتا کمتری بر روی کاندیداآبیکنس داشت. در ادامه این تحقیق و با توجه به اینکه در روش پلیت مشاهده شد که عصاره بخش هوایی نسبت به عصاره غده زیرزمینی اثر مهاری بهتری در رشد سوشهای مورد مطالعه دارد و از عصاره تام بخش هوایی چهار فراکشن در حلالهای اتانل، هگزان، کلروفرم و اتیل استات تهیه شد نتایج حاصله نشانگر اثر مطلوب عصاره بر روی آسپرژیلوس نیجر بود اما هیچ اثر مهاری بر روی رشد کاندیداآبیکنس مشاهده نشد.