نام پژوهشگر: مریم موسی زاده

تحلیل محتوایی مولفه های ادبیات پایداری دراشعار مهرداداوستا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  مریم موسی زاده   غلامرضا پیروز

ادبیات پایداری که در زبان عربی، ادبیات مقاومت نامیده می شود، یکی از گونه های ادب فارسی است که به مفاهیمی چون مبارزه با مظاهر ظلم و ستم و مقاومت در برابر آن می پردازد. ادبیات پایداری پیشینه و سابقه ای به قدمت پیشینه ی ظلم و ستم دارد؛ یعنی هر جا ظلم و ستمی بوده بی شک پایداری و مقاومت نیز در برابر آن شکل گرفته است. ادبیات پایداری سطوح مختلفی دارد که در لایه ی نخست به صورت اعتراض شاعر نسبت به واقعیت موجود؛ یعنی طبیعت و دنیایی که آن را احاطه کرده، در لایه ی دیگر به صورت اعتراض نسبت به انحراف، بی عدالتی و آلودگی اجتماعی، سیاسی، اخلاقی و دینی و سرانجام در لایه ی سوم به صورت اعتراض نسبت به استبداد داخلی و تجاوز خارجی ظهور می یابد. مبارزه با ظلم و ستم شاهان ستمگر و نارضایتی و انتقاد از اوضاع روزگار به بیان های مختلف در اشعار شاعران فارسی زبان انعکاس یافته و می توان ردپای آن را در دوره های تاریخی ادب فارسی: نهضت شعوبیه، اثر شاخصی چون شاهنامه در قرن چهارم و اشعار شاعران قرون پنجم تا دهم مشاهده کرد البته اوج آن در ادبیات مشروطه است و در دوره های بعدی، ادبیات دوره ی پهلوی، انقلاب اسلامی و دفاع مقدس همچنان ادامه می یابد. مهرداد اوستا نیز از شاعران انقلابی و مبارز است که در مدت عمر خود، مهم ترین دوره های پایداری این مرز و بوم: انقلاب اسلامی و دفاع مقدس را تجربه کرده است و اشعارش آیینه ی تمام نمای اوضاع نابسامان جامعه و اندیشه ها ی آزادی خواهانه و ظلم ستیزانه ی اوست بنابراین نقش مولفه های ادبیات پایداری در اشعارش بسیار پررنگ و برجسته است. در همین راستا پایان نامه ی حاضر بر آن است تا به کشف و شناسایی این مولفه ها و تحلیل محتوایی آن ها بپردازد.