نام پژوهشگر: محمدهادی همایون
رامین چابکی درزابی ناصر باهنر
با پیشرفت و توسعه رسانه ها، جهان به مرحل? جدیدی گام نهاد که در آن رسانه ها به یکی از اجزای اصلی جوامع بشری تبدیل شدند. در این دوره گستره دسترسی مخاطبان به انواع رسانه، توانایی استفاده و در عین حال حفظ استقلال فکری و اندیشه ای، اجتناب از انفعال، بهره مندی از تفکر انتقادی و افزایش توانایی گزینش و نهایتا تولید پیام های ارتباطی از طریق تکوین و تکامل سواد رسانه ای قابل حصول تلقی گشت. با این تفاصیل، اگر سوادرسانه ای را علم تنظیم کننده روابط میان مخاطب و رسانه ها بر اساس هنجارهای درونی شده بدانیم نباید از جایگاه آن در سیاست های رسانه ای کشورها غافل شویم. برای تحلیل این سیاست ها، مدل های مختلفی ارائه شده که جامع ترین آنها مدل ec کمیسیون اروپا می باشد. این مدل چهار مولفه دسترسی، استفاده، درک انتقادی و تولید ارتباطی را در حوزه سواد رسانه ای مطرح می نماید. در این تحقیق در ابتدا برای تبیین وضعیت موجود سواد رسانه ای در ایران، اسناد و سیاست های چهار نهاد شورای عالی انقلاب فرهنگی، وزارت آموزش و پرورش، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان صدا و سیما بر اساس مدل ec و مولفه های مطرح در آن و روش پژوهش اسنادی مورد تحلیل قرار گرفت و در ادامه برای ترسیم وضعیت مطلوب در این حوزه با چند تن از مدیران و صاحبنظران کشور در حوزه سواد رسانه ای مصاحبه صورت پذیرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که غالب سیاست های سازمان صدا و سیما در حوزه سواد رسانه ای، در ذیل سیاست های مقابله با تهاجم فرهنگی مطرح شده و به همین دلیل نوع سواد رسانه ای مورد توجه این سازمان، سواد رسانه ای انتقادی است. در سیاست های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، مولفه دسترسی و استفاده از رسانه ها تنها محدود به رسانه های دیجیتال می گردد و رسانه های دیگر از جمله رسانه های چاپی و رسانه های الکترونیکی که زیر مجموعه این نهاد هستند را مورد توجه قرار نمی دهد. تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها حاکی از آن است که وضعیت مطلوب هنگامی محقق می گردد که در ابتدا مفهوم سواد رسانه ای با توجه به مقتضیات فرهنگی و اجتماعی تبیین گردد؛ در این رابطه می توان مفهوم تربیت رسانه ای را به عنوان جایگزینی مناسب برای مفهوم سواد رسانه ای در ایران دانست. از دید کارشناسان، برای سیاستگذاری در زمینه سواد رسانه ای باید پنج حوزه تدوین سیاست، برنامه ریزی، هماهنگی، اجرا و نظارت و پایش مورد توجه قرار گیرد و نهاد مرجع در این زمینه شورای عالی انقلاب فرهنگی می باشد.
زهرا سرخیل سیدرضا نقیب السادات
پدیده سینما در دنیای تکنولوژیک و مملو از امکانات امروز دارای طیف وسیعی از مخاطبان در اقشار و سطوح مختلف فرهنگی و درجات متفاوتی از سواد رسانهای است. هر چند بگوییم سینما و به طور کلی تصویر برای مخاطب جذابیت احساسی دارد و اصولا مخاطب از سر گذران اوقات فراغت خویش به فیلم روی میآروند؛ ناگفته پیداست چنین مطلبی، یعنی سرگرمی، برای سازندهگان فیلمها موضوعیت نخواهد داشت. بیشک صاحبان این رسانه در ساخت و طراحی فیلمها دارای اهدافی هستند و در یک فیلم هیچ چیزی اتفاقی نیست. در این میان هالیوود به عنوان قدرتمندترین مجموعه فیلمسازی در سطح جهان دارای موقعیتی منحصر به فرد و بیبدیل است. این مجموعه با استفاده از ابزارهای پیشرفته تکنولوژیک و شگردهای بسیار پیچیده رسانه ای و تبلیغاتی به تولید و توزیع گسترده متون رسانه ای در قالب فیلم های سینمایی می پردازد. یکی از موضوعات اساسی که در سال های اخیر در سینمای پرمخاطب هالیوودی بهخصوص از سال 2000 به بعد به آن توجه ویژه شده و سرمایه کلانی برای طراحی و ساخت فیلمهای آن صرف میشود، موضوعات مرتبط با آخرالزمان و منجیگرایی است. قصد اصلیپایان نامه آن است که در چارچوب دو نظریه بازنمایی و برجستهسازی به بررسی مضامین آخرالزمانی و منجی گرایانه به عنوان یکی از مهمترین ابعاد اعتقادات دینی که وجه مشترک تمامی ادیان آسمانی است، بپردازد. هدف اصلی شناخت نحوه بازنمایی ویژگیهای مضامین آخرالزمانی در تولیدات سینمایی هالیوودی مرتبط با موضوع میباشد و هدف جزیی نیز عبارت است از: شناخت ویژگیهای منجی و آخرالزمان بازنمایی شده. روش به کار گرفته شده در این پژوهش تحلیلمحتوی بوده و واحد تحلیل پژوهش «صحنه» می باشد. عوامل و متغییرهای مورد توجه تحقیق عبارت خواهد بود از:رمزهای سازه ای، رمزهای فنی، روایت فیلم، عوامل تولید و نمادها.
حامد فروزان محمدهادی همایون
با پیروزی انقلاب اسلامی و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی ایران، طراحی و فراهم نمودن زندگی مطلوب دینی از جمله اهداف نظام اسلامی قرار گرفت. در همین راستا هدایت و رشد فکری فرهنگی و مقابله با جبهه استکبار در جنگ فرهنگی از اولویت های سیاستگذاری فرهنگی نظام قرار گرفت. رسیدن به این اهداف نیازمند وحدت مدیریت در حوزه فرهنگ است که علی رغم وجود شورای عالی انقلاب فرهنگی و تاکیدات امام خامنه ای، متاسفانه آسیب های فراوانی از عدم تحقق آن، بر جامعه و نظام فرهنگی و سیاسی ایران وارد شده است. این تحقیق پس از بررسی مفهوم فرهنگ و وحدت مدیریت و مروری اجمالی بر نظام فرهنگی ایران و برخی کشورها، به معرفی شورای عالی انقلاب فرهنگی به عنوان عالی ترین مرجع سیاستگذاری فرهنگی و قرارگاه اصلی فرماندهی فرهنگی کشور می پردازد و با انجام مصاحبه های عمیق و کیفی از نخبگان مدیریت فرهنگی کشور به احصا آسیب های ناشی از عدم وحدت در حوزه فرهنگ از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی و الزامات رسیدن به این وحدت مدیریت پرداخته است که طی پرسشنامه ای آسیب های عدم وحدت مدیریت و الزامات رسیدن به آن را همراه با طرح پیشنهادی جهت رسیدن به وحدت مدیریت در حوزه فرهنگ جمهوری اسلامی ایران از طریق شورای عالی انقلاب فرهنگی، به نقد و نظر صاحبنظران گذاشته است که منجر نتایج جالب توجهی شده است.
امین امینی صدر حسن بشیر
رسانه های جمعی با ورود به عرصه سیاست در فهرست عناصر قدرت قرار گرفته و به عنوان ابزاری در دست دولت ها، برنامه های دولتمردان را پیش می برند. شبکه ی تلوزیونی بی بی سی فارسی یکی از این رسانه ها است که با استفاده از تجهیزات حرفه ای بنگاه سخن پراکنی و حمایت های مالی مناسب دولت انگلیس، توانسته است در مدت کوتاهی تمایل بینندگان شبکه های ماهواره ای را جلب نماید. این شبکه با اختصاص دادن تعداد قابل توجهی از برنامه های خود به موضوعات اسلامی به بازنمایی اسلام پرداخته و در راستای اسلام هراسی و ایران هراسی عمل می نماید. در این پژوهش برای شناخت اسلام از منظر این شبکه دو برنامه ی "پرگار" و "به عبارت دیگر" را با روش چارچوب سازی مورد بررسی قرار داده ایم. جامعه آماری برنامه ی "پرگار" به مدت سه سال و نیم و برای برنامه "به عبارت دیگر" به مدت چهار سال می باشد. حجم نمونه شامل 25 برنامه مرتبط با اسلام - 15 برنامه از برنامه ی "پرگار" و 10 برنامه از برنامه ی "به عبارت دیگر"- است که به صورت غیراحتمالی و هدفمند انتخاب شدند. برای رسیدن به اهداف تحقیق، نظریات شرق شناسی، چارچوب سازی، بازنمایی و برجسته سازی به عنوان چارچوب نظری و رویکردهای اسلام هراسی و ایران هراسی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج تحلیل نشان می دهد که شبکه ی بی بی سی فارسی میان اسلام و اسلام سیاسی تمایز قائل شده و اسلام سیاسی را پیوندخورده با خشونت و در صورت کسب قدرت مستبد معرفی می کند. نظام جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی سیاه نمایی شده و نظریه ولایت فقیه تخریب می شود. نهادهای سیاسی نظام اسلامی مورد هجمه قرار گرفته و جریان های سیاسی مبتنی بر ولایت فقیه به عنوان چالش بازنمایی می شوند. مهدویت نظریه ای تدوین شده توسط علما و نه برآمده از آموزه های اسلام معرفی شده و یک نظریه غیر سیاسی دانسته می شود. آینده نهاد دینی مرجعیت در خطر معرفی شده و نهاد روحانیت مورد هجمه قرار می گیرد. ارزش های غربی از جمله سکولاریسم، دموکراسی و حقوق بشر به عنوان معیار در نظر گرفته شده و اسلام از این منظر مورد ارزیابی قرار می گیرد. حقوق زنان براساس معیارهای غربی مورد مطالبه قرار گرفته و به دیدگاه اسلام در رابطه با هنر هجمه وارد می شود. همچنین در راستای ایران هراسی، جمهوری اسلامی ایران مورد اتهام های گسترده ای- در رابطه با زندان های ایران، فعالیت های هسته ای و حقوق بشر- قرار می گیرد.
سید احمد موسوی صمدی محمدهادی همایون
در جهانی که وابستگی، تعامل و همجواری و تماس بین المللی و بین فرهنگی فزاینده جزء دستور کار روزمره قرار گرفته است، ارتباطات بین الملل یک امر گریز ناپذیر می باشد. حوزه دیپلماسی فرهنگی به عنوان زیر مجموعه ای از دیپلماسی عمومی مطرح است وشامل روشها و ابزارهای متنوع تاثیر گذاری مستقیم یا غیر مستقیم بر نگرش ها و افکارعمومی جامعه هدف می باشد. اشکال ویژه ای از ارتباطات که میتوان آنها را ارتباطات تسهیل گر نامید(از جمله فعالیتهای فرهنگی، نمایشگاهها و فیلم ها) اگر چه ممکن است جلوه تبلیغاتی مستقیم نداشته باشند ولی در راه ایجاد نگرش مثبت و کاملا همسو با دیپلماسی عمومی مطرح می شوند. از این رو دیپلماسی سینمایی یکی از مهم ترین ارکان دیپلماسی فرهنگی هردولتی خواهد بود. بر این اساس در این پژوهش تلاش شده است تا با بهره گیری از نظرات متخصصان و فعالین این حوزه مهم ترین تجربه ها و چالش های موجود را شناسایی کنیم تا به کارآمدترین راهبردها برای کارآمدی و اثربخشی هرچه بیشتر در این حوزه دست پیدا کنیم.