نام پژوهشگر: احمد روستا
فرزاد مقدم احمد روستا
عدم توجه به اهمیت موضوع تبلیغات و ساخت برند گردشگری در ایران در راستای توسعه صنعت گردشگری - که در سالهای اخیر به یکی از اصلی ترین منابع اقتصادی کشورها تبدیل شده است- انگیزه ای شد تا از دو سال پیش به تحقیق در این زمینه رو بیاوریم. سازمان جهانی جهانگردی در گزارشی آمار6/1 میلیارد جهانگرد را برای سال 2020 ارائه کرده که این یعنی سالانه 2 تریلیون دلار و روزانه چیزی در حدود 5 میلیارد دلار گردش پولی است که هزینه سفر گردشگران در اقصی نقاط جهان خواهد شد و این رقمی چند برابر در آمد نفتی کشورهای عضو اپک است. بر اساس اعلام سازمان یونسکو، به لحاظ دارائی های تاریخی و میراث فرهنگی، ایران جزو ده کشور برگزیده جهان است و از نظر استعدادهای خدادادی طبیعی و تنوع اقلیمی ، جزو سه کشور نخست جهان به شمار می رود. با این وجود سهم ایران به دلیل مشکلات فراوانی که در زیر ساختها و برنامه ریزیهای گردشگری از جمله بازاریابی و تبلیغات دارد بسیار ناچیز است و حتی جزو 125 کشور اول جهان هم محسوب نمی شود. بنابراین با توجه به اهمیت نقش تبلیغات و برندسازی در توسعه گردشگری ایران، می بایست الگو و مدل مناسبی برای تبلیغات گردشگری در ایران بیابیم چرا که فعالیتهای انجام شده در تبلیغات گردشگری ایران فاقد برنامه هدفمند برای برندسازی و جایگاه سازی است. برای یافتن الگوی مناسب در زمینه تبلیغات گردشگری، برنامه های تبلیغاتی 10 کشور موفق بررسی شد و استراتژیهای آنان در معرفی جاذبه های گردشگریشان تحلیل شد تا برای برنامه ریزی تبلیغات در گردشگری ایران مبانی نظری لازم را فراهم کرده باشیم و به سوالات اساسی در زمینه طراحی یک کامپین تبلیغاتی پاسخ داده باشیم. سوالاتی از قبیل چگونگی تعیین هدف، طراحی پیام، انتخاب و برنامه ریزی رسانه ها. از آنجائیکه روش تحقیق انجام شده به صورت توصیفی است منابع مورد استفاده شامل کتابها، مجلات تخصصی، روزنامه ها، اینترنت و بانک اطلاعات سازمانهای پژوهشی جهانی در زمینه بازاریابی، تبلیغات و گردشگری بوده است. در پایان، پیشنهاداتی ارائه شده است که برآمده از دل تجربیات کشورهای مختلف است و باعث می گردد تا برنامه هدفمند تبلیغاتی ایران کاملتر و پخته تر گردد.
وهاب خلیلی شجاعی سید حمید خداداد حسینی
مواجهه با پدیده جهانی شدن بازار، مستلزم پذیرش الزاماتی برای صنایع و بنگاه های ایرانی خواهد بود و تاخیر در برنامه ریزی برای مواجهه با این الزامات اجتناب ناپذیر، عواقب وخیمی را در برخواهد داشت که تاوان آن می تواند به قیمت از دست دادن بازارهای داخلی و حذف از دنیای رقابت بین الملل باشد. بنابراین همه صنایع و بنگاه های ایران نیز در فرصت نسبتا کوتاهی که وجود دارد باید خود را برای رویارویی با این واقعیت آماده سازند. بعنوان نمونه صنعت خودروسازی ایران با نیم قرن سابقه و تخصیص 2/5 درصد درآمد ناخالص ملی و 20 درصد ارزش افزوده بخش صنعت و همچنین تخصیص 2/54 درصد سرمایه کشور به خود، طی سال های اخیر رشدی معادل30 درصد را تجربه نموده است، لیکن تاکنون نتوانسته است حضوری شایسته در بازارهای جهانی داشته باشد که ادامه این روند نه تنها امکان ورود به بازارهای جهانی و رقابت در سطح بین الملل را با مشکل مواجه می کند، بلکه توانایی استراتژیک و بلند مدت این صنعت برای حفظ بازار داخلی را نیز به خطر خواهد انداخت. حال با این شرایط، آینده نگری ایجاب می کند اقدام به موضع یابی برای محصولات خود و شناساندن شناسه ای منحصر به فرد در بازار رقابتی برای صنایع و بنگاه های خود نماییم که بنظر می رسد بنگاه های ایرانی تاکنون از آن غافل بوده اند. بدون شک شناسه (برند) یکی از دارائی های نامشهود هر شرکت می باشد که در شرایط رقابتی هزاره سوم، می تواند ارزش های بسیاری برای شرکت خلق نماید. در دنیای کـسب و کار امروز، آنچه شناسه های قدرتمند به طور مشترک دارا هستند همانا در نظر داشتن شناسه به عنوان یک دارایی استراتژیک برای شرکت و حمایت و پشتیبانی بیش از پیش از آن است و مسئولیت بازاریابی در مدیریت شناسه و در قبـال شـرکت ها، ایجـاد قابلیـت رقابت جهانی و رشـد سودآوری بلند مدت است. یکی از مواردی که در فرایند شناسه سازی و مدیریت آن برای محصولات کمتر مورد توجه قرار گرفته است، ایجاد تعهدی یکپارچه با رویکرد شناسه خواهی می باشد. با توجه به این امر که تولید در کلاس جهانی و با رویکرد رقابت در سطح بین الملل، تنها راه بقای صنعت خودرو می باشد، لذا شناسه خواهی صنعت خودرو ایران یک ضرورت انکار ناپذیر است. بررسی نظریه های موجود درخصوص شناسه از جمله: روش ارزیابی اینتربرند(interbrand)، استراتژی خلق شناسه های تجاری مورفی (morphy) ، متغیرهای تفسیرکننده شخصیت شناسه و مدل پنج خصیصه شناسه آکر (aaker) ، هرم پویایی شناسه موسسه میلوارد براون(millward brown) و همچنین مدل مفهومی ساخت شناسه کلوین کلر (kevin keller) نشان می دهد که از یک سو، اغلب این نظریه ها بر اساس مفروضات پایه ای بازار رقابتی کشور های توسعه یافته غربی تدوین شده و از سوی دیگر بیشتر آنها رویکردی جامع و یکپارچه به موضوع نپرداخته اند. حال به نظر می رسد علیرغم توصیه به لزوم تغییر نگرش مدیران و صاحبان صنایع به رویکرد شناسه خواهی با نگرش یکپارچه از جمله: passikoff(2008), sprott(2009)وbuckingham(2008) ، تاکنون تحقیقات پایه ای و میدانی کمی در خصوص جایگاه شناسه خواهی و ارائه مدل برای این پدیده انجام شده است که همین امر لزوم توجه بیشتر به این موضوع را می طلبد. در این تحقیق با هدف شناسایی مولفه ها و ارائه مدل شناسه خواهی یکپارچه، ابتدا بـه مرور و بررسی نظریات مختلف ایراد شده پیرامون شناسه پرداخته شده است و سپس از جمع بندی نظریات محققین و تحقیقات خود نگارنده پیرامون این موضوع اساسی، در نهایت با در نظر داشتن خصوصیات استراتژیک مساله مورد بحث و نقش بسیار حیاتی آن در بقاء شرکت ها، به پدیده شناسی شناسه خواهی پرداخته و بمنظور ایجاد تعهدی فراگیر نسبت به شناسه محصولات صنایع خودرو ایران و بهره برداری از آن بمنظور بقا در محیط رقابتی داخلی و همچنین کسب آمادگی لازم برای رقابت در سطح بازارهای بین الملل برای صنعت خودروسازی, اقدام به ارائه الگویی برای شناسه خواهی یکپارچه کرده ایم که این امر امکان پیش بینی و تصمیم سازی بهتری را برای صاحبان صنایع خودروسازی فراهم می سازد. لازم بذکر است که اطلاعات مورد نیاز این تحقیق از طریق مصاحبه و توزیع پرسشنامه میان جامعه آماری (مشتریان داخلی و خارجی، ذینفعان و مدیران ارشد شرکت های خودروسازی ایران) جمع آوری شده و مورد آزمون قرار گرفته و حجم نمونه ها با توجه به تعداد کارکنان, ذینفع ها و مشتریان بصورت طبقه بندی شده است. بنابراین نمونه گیری تا حدودی ویژگی نمونه گیری طبقه بندی دارد و عناصر تشکیل دهنده و جایگاه هریک ازمولفه ها از طریق همین جامعه آماری مورد آزمون آماری قرار گرفته است.
علیرضا کمان قد احمد روستا
افزایش سرعت تحولات محیطی و تشدید فضای رقابتی در حوزه کسب و کار از یک سو و توسعه پرشتاب فناوری اطلاعات و ارتباطات از سوی دیگر، بسیاری از سازمانها ار وادار کرده است تا سرمایه گذاری های وسیعی در زمینه به کارگیری فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه سیستمهای اطلاعاتی انجام دهند. بدیهی است که این سرمایه گذاری ها زمانی بازدهی مطلوب خود را خواهند داشت که در راستای تحقق اهداف و استراتژی های کلان سازمان و هم جهت با سمت و سوی حرکت بلندمدت سازمان در حوزه کسب و کار صورت پذیرند. از همین جاست که مفهوم همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات با استراتژی های کسب و کار سازمان یا همان همسویی استراتژیک مورد توجه جدی قرار می گیرد. بی تردید تحقق اهداف کلان سازمانهای امروزی منوط به همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات و ارتباطات با استراتژی های کسب و کار آنها است. این همسویی از دو منظر قابل بررسی است: نخست این که فناوری اطلاعات چگونه می تواند با کسب و کار سازمان همسو گردد و دوم این که کسب وکار سازمان را چگونه می توان با فناوری اطلاعات همسو نمود. همسویی بین کسب و کار و فناوری اطلاعات، دارای سطوحی از بلوغ و تکامل است که براساس آن هر سازمان باید بداند که در چه سطحی از همسویی استراتژیک قرار دارد. به نظر می رسد که مدلهای بلوغ، ابزار مناسبی برای ایجاد هماهنگی در سازمانها و رسیدن به درک عمیقتری از روند توسعه و بهبود سطح همسویی استراتژیک، هستند از جمله معروفترین مدلهای بلوغ همسویی، مدلی است که توسط پروفسور جری لوفتمن، ارائه شد. این مدل، مدلی جامع برای سنجش همسویی استراتژیک فناوری اطلاعات و کسب وکار است که تحت عنوان "مدل بلوغ همسویی فناوری اطلاعات لوفتمن" شناخته می شود. مدل لوفتمن در واقع چهارچوبی فراهم می کند که به کمک آن بتوان به این سوال پاسخ داد که آیا سطح فعلی همسویی استراتژی فناوری اطلاعات و استراتژی کسب وکار در سازمان ما مطلوب است یا خیر؟ چهارچوب ارائه شده در این مدل دارای شش معیار یا شاخص بلوغ همسویی استراتژیک بوده و پنج سطح بلوغ را شامل می شود. در تحقیق حاضر تلاش شده است تا پس از مطالعه جامع و مرور مفاهیم و مبانی همسویی استراتژیک و پس از معرفی و ارائه شرحی بر مدل لوفتمن، مهمترین شاخص های همسویی استراتژی های فناوری اطلاعات و استراتژی های کسب وکار در شرکت سایپا دیزل را بر اساس مدل فوق شناسایی شده و سپس به کمک این مدل مشخص گردد که شرکت سایپا دیزل در چه سطحی از سطوح همسویی استراتژیک قرار دارد؟ به همین منظور پس از استخراج مدل مناسب، وزن شاخصها و عوامل ارزیابی، طی پرسشنامه ای از خبرگان در این زمینه نظرخواهی شد و با استفاده از روش میانگین موزون، وزن شاخص ها تعیین گردید. سپس از طریق نظرسنجی که به کمک پرسشنامه دیگری از مدیران و سرپرستان بخشهای مختلف این شرکت به عمل آمد، میزان همسویی استراتژیک سازمان در هریک از حوزه های ارزیابی مشخص گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که بر اساس مدل فوق، شرکت سایپا دیزل در سطح سوم همسویی استراتژیک قرار دارد فلذا لازم است در این شرکت اقدامات مناسب و موثری به منظور افزایش همسویی و رسیدن به سطوح بالاتر همسویی استراتژیک صورت پذیرد.
علی دهگانپور احمد روستا
همواره یکی از چالشها و پرسشهای اصلی نحوه ورود به بازار هایی است که رقبای قدرتمند و در آن بازارحضور دارند. این مقاله در تلاش است با بررسی رابطه تجاری چین و ژاپن یکی بعنوان رقیبی که وارد بازار می شود و دیگری رقیبی که سهم بازار بالایی دارد در یک بازار ثانویه به این پرسش پاسخهای مناسبی ارائه نماید مدل تحلیل داده از طریق مدل جایگاه رقابتی بوده و اطلاعات بیست سال در قالب این مدل مورد تحلیل قرار گرفته است . گروههای کالایی نه خدمات مورد تحلیل و بررسی بوده و تا زیر گروه سه کد این تحلیل ادامه یافته است در ابتدا خود مفهوم تجارت بین الملل و گروههای کالایی معرفی شده اند ضمن اینکه سابقه تحقیفات صورت گرفته در این زمینه نیز به اجمال بررسی شده اند حوزه مکانی تحقیق کشور های حوزه اروپا و امریکایی شمالی می باشد و به طور مفصل به بررسی سابقه تجاری دو کشور چین و ژاپن پرداخته شده است در پایان این تحقیق مشخص گردید نحوه ورود به بازار و هدف گیری بازارهای هدف نقش تعیین کننده در موفقیت در رقابت با رقبا قدرتمند دارد
بهداد خوئینی احمد روستا
در سالهای اخیر موضوعات مربوط به شناسه و شناسه سازی توجه متخصصان و دست اندرکاران حوزه مدیریت و مخصوصا" بازاریابی را به خود جلب کرده است. در این خصوص گرایش به شناسه که اهمیت شناسه را در فرآیند سازماندهی حول هویت شناسه بمنظور کسب مزایای رقابتی مطرح می نماید نقش به سزایی در کسب موفقیت در عرصه های جدید کسب و کار ایفا می نماید. مفهوم گرایش به شناسه طی دهه های اخیر شکل گرفته و تکامل یافته است. در این پژوهش مولفه های گرایش به شناسه هنرمندان و پیشه وران کارگاههای کوچک تولید کننده صنایع دستی شناسایی ، انتخاب و عملیاتی شده و با بررسی چگونگی ارتباط و تاثیرات آنها با یکدیگر مدلی به صورت یک فرآیند ارائه شده که در استان زنجان مورد بررسی و آزمون قرار گرفته است. مدل پژوهش بر اساس مطالعات پیشین به خصوص مدل مفهومی گرایش به شناسه در بخش btob و مدل عوامل ایجاد و توسعه شناسه بر اساس بررسی بر مبنای منابع که برای غلبه بر محدودیتهای گرایش به شناسه مورد استفاده قرار گرفته است و همچنین بررسی دیدگاههای مدیران و خبرگان و پیشنهادات محقق ایجاد و ارائه شده است. جامعه آماری پژوهش ، کلیه هنرمندان شاغل در کارگاههای فعال صنایع دستی در استان زنجان در بهار سال 1392 بودند که با انتخاب نمونه ای تصادفی، 197 هنرمند و پیشه ور از 400 کارگاه صنایع دستی انتخاب گردید. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه و اطلاعات ثانویه جمع آوری گردید و با استفاده از مدل معادلات ساختاری و تحلیل همبستگی و بکارگیری نرم افزارهای spss 13 و lesrel 8/5، فرضیات پژوهش مورد آزمون قرار گرفت. در نهایت پس از تحلیل عاملی صورت گرفته ، کلیه سازه های پیشنهادی تحقیق مورد تائید قرار گرفت. بر مبنای تحلیل مسیر انجام شده در فرآیند ، تنها سه فرضیه فرعی مورد تائید قرار نگرفت و براساس یافته های پژوهش، مدل پیشنهادی محقق تائید شد و پیشنهادهایی کاربردی پژوهشی برای مدیران و محققان ارائه گردید.
مهسان زارع محمدعلی بابایی زکلیکی
چکیده ندارد.
جواد جمشیدپور احمد روستا
چکیده ندارد.
حمیدرضا تشکری منیژه قره چه
چکیده ندارد.
لیلا صدر احمد روستا
چکیده ندارد.
فاطمه مدنی احمد روستا
چکیده ندارد.
الهام خرازی احمد روستا
چکیده ندارد.
مریم توفیقی غلامحسین خورشیدی
چکیده ندارد.
جواد آدینه ضامنجانی احمد روستا
اهداف اصلی پژوهش عبارتند از: 1 - دستیابی به نقاط قوت و ضعف شرکت در خدمات فروش . 2 - گسترش الگوی خدماتی مناسب به اقصی نقاط کشور جهت جلب رضایت هرچه بیشتر مشتریان. 3 - بازنگری در استراتژی خدماتی شرکت براساس انتظارات مشتریان. 4 - تعیین میزان موفقیت خدمات فروش شرکت در اجرای رسالت خود.