نام پژوهشگر: محمدرضا آراستی
مجتبی عزیزی محمد حسین صبحیه
در سازمان¬های پروژه محور، قابلیت¬ مدیریت پروژه، یک دارایی استراتژیک و منشأ ایجاد مزیت رقابتی محسوب می¬گردد. در تحقیقات اخیر، یادگیری قابلیت¬های مدیریت پروژه از شرکت¬های همکار در پروژه¬های مشترک سازمان، به عنوان یکی از اثربخش¬ترین روش¬ها در توسعۀ قابلیت¬های مدیریت پروژه معرفی شده است. کشورهای در حال توسعه مانند ایران، پروژه¬های متعددی با همکاری و مشارکت شرکت¬های توانمند خارجی انجام می¬دهند اما بررسی¬های اولیه نشان می¬دهد علیرغم فرصت¬های بسیار مناسبی که در این پروژه¬ها برای یادگیری بین سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه وجود دارد، استفادۀ مطلوبی از این فرصت¬ها صورت نمی¬گیرد. در این تحقیق ضمن شناسایی و دسته¬بندی شکاف¬های نظری موجود در زمینۀ یادگیری بین-سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه، نظریه¬پردازی دربارۀ موارد مغفول¬مانده را با استفاده از یک طرح اکتشافی دو مرحله¬ای، هدف قرار دادیم.¬ در مرحلۀ اول، با استفاده از طرح نظام¬مند نظریۀ داده¬بنیاد و مصاحبه¬هایی عمیق در کنسرسیوم¬های بین¬المللی صنعت نفت ایران، متغیرها و پارامترهای مهم در یادگیری بین¬سازمانی را شناسایی و آنها را در قالب شش گزارۀ حکمی و مدلی آزمون¬پذیر ارائه نمودیم. در این مدل، مولفه¬هایی از قابلیت مدیریت پروژه که امکان یادگیری بین¬سازمانی آنها در پروژه¬های مشترک وجود دارد، فرآیندها و ساز و کارهای قابل استفاده برای یادگیری بین¬سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه، مهم¬ترین عوامل اثرگذار بر یادگیری بین¬سازمانی قابلیت¬های مدیریت پروژه و رابطۀ بین آنها تبیین شده¬ است. در مرحلۀ دوم، با گردآوری داده¬های کمّی در یک جامعۀ بزرگتر، مدل تحقیق را در قالب یک مدل معادلۀ ساختاری به بوتۀ آزمایش گذاشتیم. شاخص¬های برازش مدل و ضرایب تأثیر بین متغیرها اکثراً نشان از برازش بسیار خوب و رابطۀ بسیار قوی بین مولفه¬های مدل بود. در این تحقیق علاوه بر خلق و آزمون نظریه¬ای داده¬بنیاد در زمینۀ توسعۀ قابلیت¬های ملموس و ناملموس مدیریت پروژه، با بحث پیرامون یافته¬ها و نتایج تحقیق در مراحل کیفی و کمّی، پیشنهاداتی اجرایی برای پروژه¬های مشترک بین¬المللی صنعت احداث و چندین موضوع جذاب و بدیع نیز برای تحقیق در آینده ارائه شده است.
مریم دانشمندمهر سپهر قاضی نوری
ره نگاشت بعنوان یک ابزار برنامه ریزی استراتژیک است که بصورت دیداری نشان می دهد یک سازمان در آینده به کجا می رود و چگونه می خواهد به آنجا برسد. برنامه های استراتژیک که بصورت نمودار گرافیکی می باشند افراد سازمان را در درک استراتژی که یک عامل کلیدی برای اجرای استراتژی در سازمان است کمک می کنند. یک رهنگاشت عمومی از سه لایه اصلی فناوری، محصول و بازار تشکیل می شود. به دلیل ماهیت هریک از لایه های رهنگاشت، تصمیمات در هر لایه بطور جداگانه گرفته می شوند. بنابراین ابزارهای مختلفی که هریک برای تصمیم در هر لایه مناسب می باشند در ره نگار مورد استفاده قرار می گیرند و این درحالی است که تصمیم در هر لایه نمی تواند بدون درنظر گرفتن لایه قبل و یا بعد گرفته شود. در این رساله، روش پرامتی فازی برای یکپارچه نمودن تصمیمات در رهنگاشت مورد استفاده قرار گرفته است. آلترناتیوها به شکل سه تایی مرتب (بازار، محصول، فناوری) با تجزیه و تحلیل هر یک از لایه ها و با درنظر گرفتن سایر لایه ها انتخاب می شوند. تصمیمات به طور همزمان و در راستای عمودی با استفاده از روش پرامتی اتخاذ می شوند. داده های ورودی فازی هستند لذا پرامتی فازی مدنظر قرار گرفته است. در این رساله همچنین روش پرامتی فازی تجدیدنظر شده بر مبنای مقدارهای فاصله و تشابه فازی ارائه شده است. در این روش یک ترم زبانی به هر آلترناتیو بر مبنای شبیه ترین عدد فازی مربوطه اختصاص می یابد و آلترناتیوها بر اساس ترمهای اختصاص یافته رتبه بندی می شوند. روش پرامتی فازی تجدیدنظر شده در یکپارچگی تصمیمات در رهنگاری صنعت توربین بادی بعنوان یک مورد مطالعه ای بکار گرفته شده است.
محمود سیادت پژوه علینقی مشایخی
چکیده ندارد.
پرویز قبلعلی وند محمدرضا آراستی
چکیده ندارد.
یاسر علیزاده محمدرضا تقوا
چکیده ندارد.