نام پژوهشگر: مهدی سهرابی
کبری قرچه ابوالفضل فراهانی
هدف از تحقیق حاضر مقایسه خودپنداره معلمان ورزشکار و غیر ورزشکار شهرستان گناباد و ارتباط آن با سطح تحصیلات بود.جامعه آماری 1600 نفر و نمونه آماری شامل 310 نفر از معلمان شهرستان گناباد بودند که از طریق نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب گردیدند که شامل 65 نفر ورزشکار زن ، 77 نفر ورزشکار مرد ،88 نفر غیر ورزشکارزن و80 نفر غیر ورزشکار مرد بودند. تحقیق از نوع علی مقایسه ای و همبستگی می باشد.جمع آوری اطلاعات از طریق مقیاس خودپنداره راجرز و پرسشنامه مشخصات فردی صورت پذیرفت که به طور حضوری در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت . برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از آزمون استودنت) ( t-testو ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده گردید. پس از تجزیه و تحلیل آماری این نتایج بدست آمد. بین میزان خودپنداره معلمان ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری وجود دارد .)001/0 p=). بین میزان خودپنداره معلمان ورزشکار زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد .) 021/0 p= (. بین میزان خودپنداره معلمان غیر ورزشکار زن و مرد تفاوت معنی داری وجود دارد .) 005/0 p= (. بین میزان خودپنداره معلمان زن ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری وجود دارد .(001/0p=). بین میزان خودپنداره معلمان مرد ورزشکار و غیر ورزشکار تفاوت معنی داری وجود دارد .(001/0p=). بین میزان خودپنداره معلمان و سن معلمان ارتباط معنی داری وجود دارد (039/. p=، 16/0= r). بین میزان خودپنداره معلمان و سطح تحصیلات معلمان ارتباط معنی داری وجود ندارد .(545/0 p= ، 035/0= r).
زهرا نامنی مهدی سهرابی
هدف: هدف از انجام این پژوهش مقایسه اثر سه نوع برنامه تمرین، تمرین بدنی، تمرین بدنی+ تصویرسازی شناختی و تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی بر مهارت های پرتاب آزاد، دریبل و پاس بر دختران دانشجو مبتدی می باشد. روش: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و میدانی می باشد. بدین منظور 61 نفر از دانشجویانی که واحد تربیت بدنی عمومی را انتخاب کرده بودند و از عهده پرسشنامه تصویرسازی حرکتی بر آمده بودند و تمایل به شرکت در این پژوهش داشتند، انتخاب شدند و بطور تصادفی به سه گروه تمرین بدنی(21نفر)، تمرین بدنی+ تصویرسازی شناختی(20 نفر) و تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی(20 نفر) تقسیم شدند. در ابتدای جلسات از آزمودنی ها در سه مهارت منتخب بسکتبال، پرتاب آزاد، پاس و دریبل توسط آزمون های استاندارد آهپرد پیش آزمون گرفته شد و سپس هر سه گروه طی 7 هفته، هر هفته 2 جلسه 1 ساعته تحت برنامه مربوط به خود آموزش داده شدند. در پایان جلسات از آنها پس آزمون گرفته شد و داده ها توسط نرم آفزار spss ( ویرایش 16) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.برای آزمون فرضیه ها از آزمون t-student وابسته و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد گروه های تمرین بدنی+تصویرسازی شناختی و تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی در سه مهارت پرتاب آزاد، پاس و دریبل بهبود داشتند اما گروه تمرین بدنی فقط در دو مهارت پاس و دریبل پیشرفت نشان داد. نتایج مقایسه میانگین گروه ها نشان داد گروه تمرین بدنی+ تصویرسازی انگیزشی در مهارت پرتاب آزاد از گروه تمرین بدنی و در مهارت دریبل از گروه تمرین بدنی و تمرین بدنی+ تصویرسازی شناختی پیشرفت بیشتری داشته است. در مهارت پاس تفاوتی بین گروه ها مشاهده نشد.
جعفر عبدالعلی زاده حمید رضا طاهری
هدف از انجام این پژوهش، تعیین منابع پیش بینی کننده اعتماد به نفس ورزشی کشتی گیران جوان بوده است. به همین منظور پرسشنامه منابع اعتماد به نفس ورزشی ویلی و همکاران (1998) و پرسشنامه اعتماد به نفس ورزشی ویلی و نایت (2002) به طور تصادفی در اختیار 148 کشتی گیر جوان شرکت کننده در مسابقات قهرمانی کشور سال 1388 قرار گرفت. روایی محتوایی پرسشنامه های مذکور توسط متخصصان تعیین و ثبات درونی پرسشنامه اعتماد به نفس ورزشی نیز در یک مطالعه مقدماتی با آلفای کرونباخ 89/0تعیین شد. برای تعیین روایی سازه و تشخیص عوامل زیربنایی پرسشنامه اعتماد به نفس ورزشی که برای اولین بار در کشور مورد استفاده قرار می گرفت، از روش تحلیل مولفه های اصلی (pc) و چرخش واریماکس استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل رگرسیون گام به گام استفاده شد. نتایج نشان داد که منبع تسلط بر مهارت قوی ترین پیش بینی کننده اعتماد به نفس ورزشی مهارت های بدنی و تمرینی (001/0 p<؛713/6=t ؛466/0=b)، رفتار رهبری مربی قوی ترین پیش بینی کننده اعتماد به نفس ورزشی کارایی شناختی (001/0 p<؛225/ 7=t ؛514/0=b)، حمایت اجتماعی قوی ترین پیش بینی کننده اعتماد به نفس ورزشی قابل انعطاف (001/0p< ؛622/3=t ؛279/0=b) و در مجموع منبع تسلط بر مهارت قوی ترین پیش بینی کننده اعتماد به نفس ورزشی (001/0 p<؛783/3=t ؛275/0=b) کشتی گیران جوان است. یافته های این پژوهش از مدل چند بعدی اعتماد به نفس ورزشی ویلی و نایت (2002) حمایت می کند.
اسماعیل عباس نژاد ابوالفضل فراهانی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه مدیریت زمان و استرس شغلی انجام گرفت. بدین منظور از بین 18254 معلم شاغل در اداره آموزش و پرورش شهر مشهد در سال تحصیلی(89- 88 ) تعداد 100 نفرمعلم تربیت بدنی و 375 نفر معلم غیرتربیت بدنی از طریق نمونه گیری طبقه ای متناسب با حجم انتخاب شدند. آزمودنی ها پرسشنامه مدیریت زمان با پایایی 86/0 و پرسشنامه استرس شغلی، با پایایی74/0را تکمیل نمودند. در این تحقیق به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولوموگروف اسمیرنف، همبستگی پیرسون، اسپیر من، دو رشته ای و t-test و uی مان ویتنی استفاده شد. ضمناٌ برای انجام محاسبات بسته نرم افزاری spss به کار گرفته شد. نتایج نشان دادند که: 1 – میانگین مدیریت زمان معلمان تربیت بدنی (82/196) و معلمان غیرتربیت بدنی(32/204)می باشد و این نشانگر آن است که بین مدیریت زمان معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی تفاوت وجود دارد و با توجه به سطح معنی داری(579/0> 05/0) تفاوت معنی دار نیست. مدیریت زمان معلمان غیرتربیت بدنی بالاتر است. 2 - میانگین استرس شغلی معلمان تربیت بدنی (75/4) و میزان معلمان غیرتربیت بدنی(54/4)می باشد و این نشانگرآن است که بین استرس شغلی معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی تفاوت وجود دارد و با توجه به سطح معنی داری(312/0> 05/0) تفاوت معنی دار نیست. استرس شغلی معلمان تربیت بدنی بالاتر از معلمان غیر تربیت بدنی است. 3- بین مدیریت زمان و استرس شغلی معلمان، ارتباط معنادار و معکوس وجود دارد. 4- بین سن، جنس، سابقه خدمت، سطح تحصیلات با استرس شغلی معلمان تربیت بدنی و معلمان غیرتربیت بدنی ارتباط معنی داری وجود ندارد. 5- بین سن و سابقه خدمت با مدیریت زمان معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی ارتباط مستقیم و معنی داری وجود دارد. 6- بین جنسیت و سطح تحصیلات با مدیریت زمان معلمان تربیت بدنی و غیرتربیت بدنی ارتباط معنی داری وجود ندارد. واژگان کلیدی: مدیریت زمان، استرس شغلی
مهدی رستمی حاجی آبادی نادر رهنما
تصویرسازی هدایت شده یک درمان بدنی-ذهنی می باشد که از روایت و حکایت ها برای تاثیر بر تصاویر و الگوهایی ذهنی استفاده می کند. تصویرسازی هدایت شده یک درمان مکمل می باشد که ممکن است به وسیله یک پزشک، یک ویدیو یا صدای ضبط شده یا به وسیله یک شخص هدایت شود. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر تصویرسازی هدایت شده در بازتوانی عملکردی آسیب های زانو در وزشکاران مرد بود. بدین منظور 18 ورزشکار آسیب دیده از ناحیه زانو به صورت تصادفی و مساوی در دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. ورزشکاران گروه تجربی بعد از عمل جراحی رباط صلیبی قدامی یا مینیسک به صورت تدریجی وارد تحقیق شدند. گروه تجربی علاوه بر تمرینات فیزیوتراپی که گروه کنترل انجام می دادند به مدت 4 هفته تمرینات تصویر سازی هدایت شده را نیز به صورت روزانه انجام دادند. دامنه حرکتی به وسیله گونیامتر دستی و حداکثر قدرت عضلانی در عضلات خم کننده و بازکننده زانو و میزان خطای حس عمقی در پیش و پس آزمون به وسیله دستگاه بایودکس سیستم 3 اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کوواریانس به وسیله نرم افزار spss 15 استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد با این که همراه کردن تصویرسازی هدایت شده با فیزیوتراپی مانند فیزیوتراپی تنها، موجب افزایش دامنه حرکتی در زانوی آسیب دیده و سالم شد اما از لحاظ آماری تفاوت معناداری مشاهده نشد(05/0>p). در خصوص قدرت عضلات باز کننده زانو پای آسیب دیده در گروه تجربی افزایش 35/20% مشاهده شد، بالعکس در گروه کنترل قدرت عضلات باز کننده زانو پای آسیب دیده مقدار کمی کاهش یافت (05/0>p). در رابطه با قدرت عضلات خم کننده زانوی پای آسیب دیده و سالم میزان افزایش در هر دوگروه کنترل و تجربی مشاهده شد اما این تفاوت از لحاظ آماری معنادار نبود (05/0>p). در ارتباط با میزان خطای حس عمقی در زانوی آسیب دیده و سالم در گروه تجربی نسبت به گروه کنترل کاهش بیشتری مشاهده شد اما این تفاوت از لحاظ آماری چه در زانوی آسیب دیده و چه سالم معنادار نبود (05/0>p). از نتایج این تحقیق می توان نتیجه گیری کرد که با وجود اینکه تصویرسازی هدایت شده به همراه فیزیوتراپی در بعضی از فاکتورها سبب بهبود بیشتری شده است اما بر روی این نمونه ها تاثیری معناداری نداشته است.
سپیده جنتی مهدی سهرابی
عنوان: تاثیر تمرینات منتخب یوگا بر تعادل زنان سالمند سپیده جنتی1، دکتر مهدی سهرابی2، دکتر رضا عطارزاده حسینی3 1.کارشناسی ارشد تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد 2.استادیار و عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد.3. استادیار و عضو هیات علمی دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه فردوسی مشهد. مقدمه: زمین خوردن یکی از مشکلات شایع دوران سالمندی است که به سبب بروز تغییراتی در سازوکار دستگاههای اسکلتی ـ عضلانی، دهلیزی، حسی ـ پیکری، بینایی و دستگاههای فیزیولوژیک درگیر تعادل، رخ می دهد. از آن جهت که ناتوانی در حفظ تعادل یکی از علل اصلی زمین خوردن است؛ عوامل خطرزای مرتبط با زمین خوردن هم جسمانی و هم محیطی است. هر ساله یک سوم سالمندان 65 سال به بالا زمین خوردن را تجربه می کنند به طوری که زمین خوردن رایج ترین علت صدمه و بستری شدن سالمندان در بیمارستان و حتی در بعضی مواقع عامل اصلی مرگ هاست. بیشتر از نیمی از سالمندان به دلیل شکستگی لگن ناشی از زمین خوردن هیچگاه نمی توانند به سطح عملکرد اولیه خود بازگردند. معمولاً تعداد زمین خوردن ها و ناتوانی در حفظ تعادل و شدت آسیب ناشی از آن با سن افزایش می یابد؛ به طوری که بنجویا و همکاران، در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که تعادل سالمندان سالم در مقایسه با جوانان کاهش می یابد و لاپیر و همکاران نشان دادند زنان سالمند نسبت به مردان کنترل وضعیت پویای ضعیف تری دارند. تحقیقات نشان داده که افراد با استفاده از تمرین می توانند هم گام با افزایش سن، مهارتهای حفظ تعادل را توسعه دهند(1). هندراکیس و همکاران، نشان دادند تمرینات کششی ایستا، عملکرد تعادلی سالمندان را بهبود داده است.تغییرات دوران سالمندی انجام برخی ورزش ها را در سالمندان محدود می کند؛ با این حال، تمریناتی هستند که می توانند برای سالمندان سودمند باشند. پیاده روی و فعالیت های دیگری که باعث تقویت جسم و ذهن می شوند مانند: پیلاتس و یوگا جزء فعالیت هایی هستند که برای سالمندان مفیدند(2).هاتا یوگا فعالیتی است که هر کس در هر سن و موقعیتی می-تواند آن را انجام دهد در این ورزش نیازی به فعالیت زیاد بدن نیست. راب نشان داد تمرینات هاتا یوگا باعث افزایش قدرت و انعطاف پذیری آزمودنی ها شده، تعادل را بهبود داده است؛ با این حال موریس نشان داد تمرینات یوگا تاثیر معناداری بر تعادل زنان سالمند نداشته است(1). با این وصف در این مطالعه محقق قصد داشت تاثیر تمرینات هاتایوگا را بر کنترل وضعیت بدنی و تعادل ایستا و پویای زنان سالمند مورد بررسی قرار دهد. روش شناسی: جامعه آماری این مطالعه نیمه تجربی را زنان سالمند شهر مشهد در سال 1388 تشکیل می دادند که به طور داوطلب دعوت به همکاری شدند. از میان آنها 29 زن سالمند سالم با دامنه سنی 72-60 سال به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. پیش و پس از برنامه تمرینات هاتایوگا که در سه جلسه یک ساعته درهفته و به مدت هشت هفته به طول انجامید؛ تعادل ایستا و پویا به ترتیب از طریق آزمون ثبات وضعیتی و خطر افتادن به وسیله دستگاه تعادلی بایودکس سنجیده شد. در پایان جهت تحلیل آماری داده ها از آزمونهای تحلیل واریانس( با اندازه گیری مکرر) و تی همبسته استفاده و برای مقایسه نتایج سطح معناداری 05/0=? در نظر گرفته شد. یافته ها: برنامه تمرینی هاتا یوگا به مدت 24 جلسه تاثیر معناداری بر تعادل ایستا: ثبات کلی (001/0p= )، تعادل قدامی ـ خلفی(002/0 p=)، تعادل داخلی ـ خارجی(006/0 p=)و همچنین تعادل پویای زنان سالمند داشت(00/0p=). بحث و نتیجه گیری: اکثر محققان در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدند که یوگا روی آزمودنی ها مفید بوده است. نتایج تحقیق موریس که به مقایسه تاثیر تمرینات یوگا و تمرینات تعادلی بر آگاهی محیطی در سنجش کنترل وضعیتی، توجه و جستجوی بصری، اعتماد، ترس و آگاهی نسبت به مخاطرات محیطی در زنان سالمند پرداخت؛ تاثیر معناداری برای تمرینات یوگا در بهبودی کنترل تعادل سالمندان نشان نداد؛ از جمله دلایل عدم هم خوانی با نتایج تحقیق حاضر می توان به کم بودن تعداد آزمودنی ها در گروه یوگا و یا کم بودن تعداد جلسات تمرین در هفته اشاره کرد. به طور کلی با توجه به اثر مثبت تمرینات هاتایوگا بر تعادل ایستا و پویا می توان احتمال داد که تمرینات هاتایوگا توانسته است قدرت عضلانی در اندام تحتانی را بهبود بخشد و موجبات بهبود تعادل و کاهش خطر زمین خوردن در زنان سالمند را فراهم نماید.
جعفر محمدی مهدی سهرابی
تأثیر مصرف مکمل روی بر رشد جسمانی و رشد ادراکی- حرکتی کودکان دبستانی چکیده کمبود ریزمغذی ها یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جهان است. در بین ریزمغذی ها کمبود روی شیوع بالایی داشته و از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر مصرف روزانه 20 میلی گرم مکمل زینک به مدت 6 ماه بر رشد جسمانی و عملکرد ادراکی - حرکتی کودکان دبستانی بود. روش تحقیق در این پژوهش نیمه تجربی و دوسوکور بود که به طور تصادفی انجام گرفت. نمونه آماری این پژوهش را 45 کودک پایه اول ابتدایی با میانگین سن 48/3±75/85 تشکیل دادند. که به دو گروه تجربی (مصرف سولفات-روی) و کنترل (مصرف دارو نما) تقسیم شدند. آزمودنی ها روزانه 20 میلی گرم روی را به صورت روزانه و به مدت 6 ماه مصرف کردند و در نهایت تأثیر آن بر متغیر های وابسته مورد آزمون قرار گرفت. جهت تحلیل داده -ها از آمار توصیفی و استباطی (آزمون کلوموگروف اسمیرنف، آزمون لون، آزمون t گروه های همبسته و مستقل) استفاده شد. نتایج نشان داد که مصرف مکمل روی بر قد آزمودنی ها تأثیر مثبت داشته و می تواند باعث افزایش قد در کودکان گردد (79/2=t، 008/0=p ). باتوجه به نتایج مکمل روی بر وزن (03/0=t، 973/0=p )، شاخص توده بدن (03/0=t، 973/0=p ) و سطح سرمی روی(45/1=t، 153/0=p )، تأثیر معناداری نداشته، با این حال مصرف مکمل روی با افزایش عملکرد ادراکی - حرکتی (9/6=t، 001/0 =p ) در کودکان همراه بوده است. بر اساس نتایج، مصرف مکمل روی می تواند، وضعیت رشدی بویژه رشد قدی و عملکرد ادراکی - حرکتی را در کودکان بهبود ببخشد. واژه های کلیدی: مکمل روی، رشد جسمانی، عملکرد ادراکی – حرکتی، کودکان دبستانی
الهه فرخی فرخانی آذر آقایاری
این تحقیق با هدف بررسی رابطه آمادگی روانی و برخی از عوامل آمادگی جسمانی بانوان متقاضی ورود به رشته تربیت بدنی دانشگاه پیام نور انجام شد. بدین منظور از تعداد 660 نفر خانم متقاضی تحصیل در رشته تربیت بدنی، که در آزمون عملی شرکت کردند، 245 نفر با دامنه سنی 4.94±26.27 (سال)، قد 5.53±161.46 (سانتیمتر)، وزن 9.39±57.70 (کیلوگرم)، به صورت نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برخی عوامل آمادگی جسمانی آزمودنی ها مطابق با روش آزمون عملی رشته تربیت بدنی، مورد سنجش قرار گرفت. میزان آمادگی روانی داوطلبین با استفاده از پرسشنامه خود سنجی انستیتوی ورزشی استرالیای جنوبی (psych sasi) با اعتبار آلفای کرونباخ 0.94 و روایی بسیار مطلوب اندازه گیری شد. روش تحقیق حاضر توصیفی-همبستگی است.در نتیجه این تحقیق مشخص شد که بین آمادگی روانی و توان عضلات دست، استقامت عضلانی شکم، استقامت عضلانی بازو و کمربند شانه ای و چابکی بانوان ارتباط معناداری وجود ندارد (?=0.05, p=0.529, 0.423, 0.386, 0.957) ، ولی بین آمادگی روانی و استقامت عمومی بانوان ارتباط معناداری وجود دارد (?=0.05, p=0.043) .
غلامحسین عسکری رباطی مهدی سهرابی
در ا?ن پا?اننامه برای نما?ش ترج?حات تصم?م گ?رنده در مسا?ل تصم?مگ?ری چند مع?اره از اصولمطلوب?تگرا?? و تساویگرا?? استفاده میکن?م. وقت? که از تابع مقدار جمع? برای انتخاب ?ک تصم?م استفاده کن?م، ?ک اصل مطلوب?تگرا بهکار گرفته م?شود، در حالیکه تساویگرا?? انگ?زه ای برای استفاده از جوابهای ماکس?م?ن است. با بهکارگ?ری ا?ن اصول برای نما?ش ترج?حات md،?ک د?دگاه متحد برای جستجوی جوابها ارائه م?ده?م. همچن?ن به جستجوی مدلهای همارز م?ان dea و molp و ن?ز فرا?ندهای تحل?ل تبادل تقابل? در molp م?پرداز?م. سه مدل همارز م?ان مدل پوشش? dea خروج? محور و فرمولهای نقطه مرجع م?ن?ماکس ?عن? مدل نقطه سوپر ا?ده آل، مدل نقطه ا?ده آل و مدل کوتاهتر?ن فاصله ارائه م?ده?م. از ا?ن مدلها م?توان?م برای تحل?ل کارا?? و همچن?ن حما?ت از تحل?ل تبادل برای قرار دادن مقاد?ر هدف با ترج?حات انفرادی ?ا گروه? استفاده کن?م. در ادامه، ک?س? از جوابهای محوری برای مسا?ل به?نهسازی چندهدفه با اط?عات جزئ? روی وزنهای ترج?ح? معرف? م?کن?م. ا?ن جوابها در جهت جستجوی نت?جه ارجحتر با مفهوم کارا?? نسبت به اط?عات ترج?ح?، از ?ک محور بهبود استفاده م?کنند. همچن?ن نشان داده شده که چگونه در تحل?ل پوشش? دادهها به منظور قرار دادن هدفهای واقعب?نانه در مطابقت با اط?عات ترج?ح? خاص، از ا?ن جوابها استفاده م?شود.
محمد شهسوار مهدی سهرابی
هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیر دستورالعمل های کانون توجه تکلیف فراقامتی بر اکتساب و یادگیری کنترل قامت بود. در این تحقیق 33 دانشجوی پسر مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد به صورت داوطلبانه، در قالب 3 گروه 11 نفری که براساس نمره ثبات کلی توسط آنها در پیش آزمون به سه گروه توجه بیرونی و درونی و کنترل به طور تصادفی تقسیم شدند. از آزمودنی ها خواسته شده بود با استفاده از توجه روی تکلیف فراقامتی، کنترل قامت خود را روی دستگاه تعادل سنج حفظ کنند. دستورالعمل ها در ارتباط با توجه روی میله (توجه بیرونی) و دست (توجه درونی) و بدون دستورالعمل (کنترل) بودند. برای تحلیل داده ها از آزمون تی وابسته و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد که کنترل قامت آزمودنی های گروه توجه بیرونی در مرحله اکتساب (15/4=m) و یادداری (27/4=m) کمتر از گروه توجه درونی در مرحله اکتساب (15/5=m) و یادداری (76/4=m) بود (05/0<p). همچنین اختلاف تفاضل میانگین کنترل قامت سه گروه در مرحله اکتساب (05/0<p) و (10/8=f) معنی دار بود در حالی که تفاضل میانگین سه گروه در مرحله یادداری (05/0>p) و (23/3=f) معنی دار نبود. نتیجه اینکه دستورالعمل های توجه بیرونی تکلیف فراقامتی منجر به کنترل قامت بهتر نسبت به دستورالعمل های توجه دورنی و گروه کنترل می گردند که تأیید کننده مزایای اتخاذ کانون توجه بیرونی تکلیف فراقامتی روی کنترل قامت می باشد که در مطالعات گذشته نشان داده شده است.
امیر حق خواه مهدی سهرابی
هدف تحقیق حاضر تأثیر تصویرسازی کانون توجه بر اجرا و یادگیری مهارت پرتاب دارت کودکان و بزرگسالان بود. به این منظور 33 نفر از دانشجویان دانشگاه جهرم و 33 نفر از دانش آموزان چهارم و پنجم ابتدایی این شهرستان که همگی پسر و راست دست بودند و امتیاز مورد نظر را از پرسشنامه وضوح تصویرسازی حرکت (vmiq- 2) بدست آوردند، انتخاب و به صورت تصادفی ساده به 3 گروه 11 نفری تقسیم شدند. در هر گروه سنی به صورت مشابه، گروههای تصویرساز توجه درونی، بیرونی و کنترل، وجود داشتند. ابتدا پس از آموزش هر فرد در پیش آزمون 3 راند 5 پرتابی به سمت تخته دارت انجام داد. سپس در گروه های مختلف به مدت 6 جلسه و هر جلسه 5 دقیقه به تصویرسازی مربوطه پرداختند. در پایان، یک پس آزمون و همچنین پس از گذشت 48 ساعت، آزمون یادداری تاخیری به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یکطرفه ، واریانس دو طرفه و آزمون تعقیبیlsd و برای رسم نمودارها از نرم افزار اکسل استفاده شد. نتایج نشان داد که تصویرسازی توجه درونی و بیرونی اجرای کودکان را بهبود بخشیده ولی در مرحله یادداری اختلاف معنی داری بین دو گروه تجربی و کنترل مشاهده نشد همچنین بزرگسالان در دو گروه تجربی تصویرسازی در مرحله اجرا بهتر از گروه کنترل عمل کرده و گروه تصویرسازی توجه بیرونی ثبات بیشتری را درحین یادگیری نسبت به گروه تصویرسازی توجه درونی تجربه کرده اند.
زهره شجاع حمید رضا طاهری
هدف از انجام این پژوهش مقایسه تأثیر ترتیب نسبت های مختلف ارائه تمرین جسمانی و ذهنی بر عملکرد، یادگیری و انتقال مهارت دارت در دانش آموزان پسر 10 تا 12 سال می باشد. روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و میدانی می باشد. بدین منظور 80 نفر از دانش آموزان پسر که در کلاس سوم، چهارم و پنجم تحصیل می کردند و تمایل به شرکت در این پژوهش را داشتند، انتخاب شدند و به صورت تصادفی به هشت گروه با نسبت ها و ترتیب های مختلف تمرین ذهنی ـ تمرین جسمانی (25%، 50% ،75%، 100%) که در هر گروه 10 نفر بودند تقسیم شدند. در ابتدا پس از تقسیم بندی از آن ها پیش آزمون(پرتاب دارت) گرفته شد و سپس هر هشت گروه به مدت 10 جلسه و هر روز طبق برنامه آموزشی از قبل طراحی شده به تمرین مهارت ملاک(پرتاب دارت) پرداختند. در پایان جلسات از آن ها پس آزمون(اکتساب، یادگیری، انتقال) گرفته شد و داده ها توسط نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای آزمون فرضیه ها از آزمون تی وابسته، آنالیز واریانس، آزمون های اندازه های مکرر و برای کشف محل تفاوت رتبه ها از آزمون کوئد استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله اکتساب، عملکرد گروه های، تمرین ذهنی ـ جسمانی (%75ـ%25)، تمرین جسمانی ـ ذهنی (%75- %25)، تمرین ذهنی ـ جسمانی(%25 - %75) تفاوت معنی داری وجود دارد. این نتایج در مرحله یادداری، تفاوت بین گروه های تمرین ذهنی ـ جسمانی (%75ـ%25)، تمرین جسمانی ـ ذهنی(%75- %25)، تمرین ذهنی ـ جسمانی(%25 - %75 ) را نشان می دهد و هم چنین در مرحله انتقال بین گروه های تمرین ذهنی ـ جسمانی (%75ـ%25)، تمرین جسمانی ـ ذهنی(%75- %25)، تمرین ذهنی ـ جسمانی(%25 - %75 ) تفاوت معنی داری وجود دارد. در نهایت بین روش های مختلف(ترتیب و نسبت) تمرین ذهنی ـ جسمانی بر عملکرد، یادگیری و انتقال مهارت دارت تفاوت معنی داری وجود دارد.
محمد قدوسی تبار حمیدرضا طاهری
هدف از این مطالعه تاثیر روش های الگودهی، تصویرسازی و ترکیبی بر اکتساب و یادداری مهارت حرکتی پرتاب دارت بود. تعداد 49 نفر از دانشجویان پسر دانشگاه فردوسی مشهد که نمره لازم از پرسشنامه قابلیت تصویرسازی را کسب نمودند، در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی در چهار گروه الگودهی (13 نفر)، تصویرسازی (12 نفر)، ترکیبی (12 نفر) و کنترل (12 نفر) قرار گرفتند. شرکت کنندگان در این مطالعه ابتدا با محل آزمون، نحوه پرتاب دارت، طرز اجرای شرایط مورد نظر و نحوه امتیاز بندی آشنا گردیدند. بعد از مرحله آشنا سازی، شرکت کنندگان در پیش آزمون 10 پرتاب دارت را انجام دادند. در مرحله اکتساب شرکت کنندگان با توجه به گروه تمرینی که در آن قرار گرفته بودند، مداخله مورد نظر را دریافت نمودند. آزمودنی ها در گروه های مختلف 60 کوشش (6ثانیه ای) را به صورت متناوب با مداخله های مربوط در قالب چهار بلوک انجام دادند. یک پس آزمون، مشابه پیش آزمون با 10 پرتاب توسط آزمودنی ها انجام شد و در انتها پس از گذشت 48 ساعت از آخرین پرتاب، آزمون یادداری تاخیری مشابه پس آزمون با 10 پرتاب انجام شد.
محمد فلاحی حمیدرضا طاهری
هدف از انجام مطالعه حاضر، بررسی ارتباط بین اندازه های بدنی، قدرت و الگوی حرکتی با سرعت دویدن در پسران 10- 8 سال بود. نمونه آماری این تحقیق را 70 کودک پسر 8 تا 10 سال که در دبستان های شهرستان فردوس در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می داد. آزمودنیهای تحقیق به روش تصادفی خوشه ای از بین مدارس مرکز شهر انتخاب شدند. ابزار تحقیق شامل ابزار سنجش اندازه های بدنی (قد، وزن و نمایه توده بدن)، دستگاه قد سنج و ترازو؛ ابزار سنجش قدرت اندام تحتانی، آزمون پرش جفت؛ ابزار سنجش سطح رشدی الگوی دویدن، آزمون رشد مهارت های حرکتی درشت اولریخ؛ و ابزار سنجش سرعت دویدن، آزمون دوی 30 متر سرعت بود. برای تعیین رابطه بین متغیر ملاک (سرعت دویدن) و متغیرهای پیش بین (قد، وزن، نمایه توده بدن، قدرت اندام تحتانی و الگوی دویدن) از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و اسپیرمن، و برای تعیین میزان واریانس تبیین شده متغیر ملاک در ارتباط با متغیرهای پیش بین از رگرسیون چند متغیره در سطح معنی داری 05/0 ? ? استفاده شد. نتایج بدست آمده در سطح 05/0 ? ? رابطه معنی داری را بین نمایه توده بدنی، قدرت اندام تحتانی و الگوی دویدن با سرعت دویدن نشان داد(p<0.05). اما رابطه معناداری بین قد و وزن با سرعت دویدن مشاهده نشد(p<0.05). در این تحقیق تنها قدرت اندام تحتانی و الگوی دویدن پیشگوی معناداری برای عملکرد دویدن بودند(p<0.05). برای سرعت دویدن میزان واریانس تبیین شده توسط مجموع عوامل قدرت اندام تحتانی و الگوی دویدن 0.39 بدست آمد. نتایج این تحقیق، اهمیت و نقش قدرت اندام تحتانی و الگوی دویدن را در عملکرد دویدن برجسته می نماید.
هاله جعفری نایینی مهدی سهرابی
هدف پژوهش حاضر، مقایسه هویت ورزشی بازیکنان تیمهای والیبال و والیبال نشسته استان خراسان رضوی بود. به این منظور کلیه بازیکنان حاضر در تیم های والیبال و والیبال نشسته مردان و بانوان استان خراسان رضوی که در مسابقات لیگ های برتر و دسته یک کشور شرکت می کردند (55=n)، مقیاس بومی شده هویت ورزشی (iran-aims) ساخته شده توسط شجیع و سهرابی (1390) را تکمیل نمودند (88/0=a). روایی این ابزار توسط متخصصین مورد تایید قرار گرفت و ثبات درونی آن در گروه والیبال 84/0 و در گروه والیبال نشسته 87/0 بود. به منظور مقایسه هویت ورزشی و خرده مقیاس های آن، از آزمون t مستقل استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق حاضر نشان داد که بین هویت ورزشی بازیکنان تیمهای والیبال و والیبال نشسته استان خراسان رضوی تفاوت معنی دار وجود دارد (05/0 >p). تنها تفاوت معنا داری که در مقایسه خرده مقیاس های هویت ورزشی مشاهده شد، مربوط به خرده مقیاس هویت خود (011/0=p) بود و بین خرده مقیاس های هویت اجتماعی و تأثیر پذیری در بازیکنان تیمهای والیبال و والیبال نشسته استان خراسان رضوی تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0< p). به نظر می رسد که سطح تعامل در ورزش ممکن است عامل اثرگذار مهم تری از وجود معلولیت در درجه هویت ورزشی بازیکنان باشد.
تکتم دنگ کوبان سید رضا عطارزاده حسینی
هدف: هدف این پژوهش بررسی رابطه بین وزن هنگام تولد و رشد شناختی با عملکرد ادراکی- حرکتی کودکان پیش دبستانی بود. روش: در این تحقیق 71 کودک با دامنه سنی6- 5 سال به صورت تصادفی- خوشه ای از میان کودکان پیش دبستانی مهد کودک های خصوصی شهر مشهد انتخاب شدند. رشد شناختی کودکان با استفاده از آزمون ماتریس های پیش رونده هوش ریون و عملکرد ادراکی- حرکتی آن ها با استفاده از آزمون تبحر حرکتی برونینکز- اوزرتسکی ارزیابی شد. رابطه همبستگی میان متغیرها با استفاده از روش همبستگی اسپیرمن و پیرسون به وسیله نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند و سطح معناداری 0.5> p در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین وزن هنگام تولد و هوش کودکان پیش دبستانی رابطه معناداری وجود دارد(002/0p= ). هم چنین بین وزن هنگام تولد و خرده آزمون های تبحر حرکتی: سرعت دویدن و چابکی، تعادل، هماهنگی اندام فوقانی، سرعت عکس العمل، سرعت چالاکی اندام فوقانی رابطه معنادار بود(05/0p<) و بین وزن هنگام تولد و خرده آزمون های تبحر حرکتی: هماهنگی دوطرفه، قدرت، کنترل بینایی- حرکتی رابطه معنادار نبود. به طور کلی بین وزن هنگام تولد و عملکرد ادراکی- حرکتی کودکان رابطه معناداری وجود داشت(200/0=p).
محمد رضا قلی زاده حمید رضا طاهری
چکیده هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر فراوانی بازخورد کانون توجه بر اکتساب و یادداری سرویس تنیسی والیبال بود. 48 داوطلب که هیچ گونه سابقه شرکت در کلاس های آموزشی رشته والیبال را نداشتند، با دامنه سنی 14 تا 17 سال در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه بازخورد با فراوانی های مختلف (بازخورد کانون توجه درونی 100%، بازخورد کانون توجه درونی 33%، بازخورد کانون توجه بیرونی 100% و بازخورد کانون توجه بیرونی 33%) تقسیم شدند. در این تحقیق مرحله تمرین شامل پنج جلسه که هر جلسه شامل 30 کوشش تمرینی بود، که در 3 دسته 10 کوششی انجام شد. در این آزمایش آزمون اکتساب بلافاصله پس از مرحله تمرین و آزمون یادداری با دو روز تاخیر انجام شد، که هر کدام شامل 10 کوشش بدون بازخورد بودند. در این پژوهش برای آزمون فرضیه های تحقیق از آمار استنباطی شامل آزمون t همبسته، آزمون تحلیل واریانس عاملی و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که در مرحله اکتساب گروه های بازخورد کانون توجه بیرونی در مقایسه با گروه های بازخورد کانون توجه درونی عملکرد بهتری داشتند، همچنین گروه بازخورد کانون توجه بیرونی با فراوانی 33% در مقایسه با سایر گروه ها در مرحله فراگیری سرویس تنیسی والیبال موثرتر بودند. . این یافته ها نشان می دهد که بازخورد کانون توجه بیرونی با فراوانی33% می تواند یکی از فاکتورهای مهم در فراگیری مهارت های حرکتی باشد. بنابراین توصیه می شود که مربیان در آموزش مهارت های حرکتی به منظور افزایش یادگیری فراگیرندگان از بازخورد کانون توجه بیرونی با فراوانی 33? استفاده کنند. واژگان کلیدی فراوانی بازخورد – بازخورد کانون توجه – توجه درونی – توجه بیرونی
فاطمه دوستی محسن فروغی پور
توجه، فرآیندی است که آگاهی ما را هدایت می کند تا اطلاعات، در دسترس حواس قرار گیرند وکانونی کردن توجه یک روش برای افزایش کارایی در امر یادگیری است، در یادگیری فعالیت های حرکتی کانون -توجه از دو جنبه مورد بررسی قرار می گیرد: 1) جهت :توجه درونی( توجه به حرکت بدن), توجه بیرونی(توجه به اثر و نتیجه حرکت) 2) پهنا (توجه وسیع , توجه باریک). مولتیپل اسکلروزیس یا msیک بیماری مزمن پیشرونده عصبی است که دارای عوارضی از جمله عدم تعادل می باشد. عدم تعادل عامل اولیه ی زمین خوردن واختلال در راه رفتن است که منجر به محدودیتهای حرکتی شده و کیفیت زندگی بیماران را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین نیاز به اقداماتی است که بتوان تعادل را در بیماران مبتلا به ms بهبود داد. با توجه به تناقضات موجود در اثرات نوع کانون توجه بر تعادل بیماران با اختلالات تعادلی و عدم بررسی اثر این دستورالعمل ها به طور خاص بر روی بیماران ms محققین به بررسی این پرسش پرداخته اند که آیا دستورالعمل های کانون توجه درونی و بیرونی روی تعادل بیماران مبتلا به ms تاثیر دارد و آیا بین تاثیر این دو از بعد فاصله توجه تفاوتی وجود دارد؟ روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی بوده که این طرح آزمایشی شامل 3 گروه تجربی می باشد و دارای پیش آزمون و آزمون های اکتساب و یادداری است. آزمودنی های این تحقیق 36 بیمار مبتلا به ms (27 زن و 9 مرد مبتلا به ms) بودند که از بین بیماران مبتلا به msشهر مشهد به طور تصادفی انتخاب شدند.سطح بیماری این بیماران بوسیله پزشک مغزو اعصاب تایید شد.بیماران داوطلب به طور تصادفی در 3 گروه توجه درونی ، توجه بیرونی دور و توجه بیرونی نزدیک قرار گرفته وآزمون را که ایستادن روی دستگاه تعادل سنج(بایودکس) به صورت 4کوشش 15 ثانیه ای با 10 ثانیه استراحت بین هر کوشش اجرا کردند(ولف 2009).ابتدا همه گروهها پیش آزمون را اجرا کردند. پس از آن هر گروه آزمون را باتوجه به دستورالعمل خود? گروه توجه درونی(توجه به پاها)،توجه بیرونی نزدیک(توجه به علامت های جلو پاها) و توجه بیرونی دور(توجه به نشانه های دورتر از پاها) اجرا کرده و 24 ساعت بعد آزمون یادداری از آنها بعمل آمد. ابتدا فرض همگنی گروه ها در شاخص هایی همچون:قد،وزن ،سن،قدرت پاومدت ابتلا به بیماری مورد توجه قرار گرفت. برای تعیین تاثیر دستورالعمل ها بر اجرا و یادداری آزمودنی ها از آزمون tمستقل استفاده گردید.همچنین برای تفاوت تاثیر این دو نوع دستورالعمل از آزمون تعقیبی tuky استفاده شد. آزمون فرضیه ها در سطح معنا داری p ? 0/05 نشان داد که تعادل شرکت کنندگان در هر دو گروه با دستورالعمل توجه بیرونی دور و نزدیک بهبود پیدا کرد و میزان پیشرفت در هر دو گروه تقریباًمشابه بود.ولی میانگین عملکرد این دو گروه بهتر از گروه با دستورالعمل توجه درونی بود. براساس نتایج بدست آمده تمرکز بر نتیجه حرکت (توجه بیرونی)موجب ایجاد فرایند کنترل ناهشیار شده و در نتیجه یادداری تسهیل و اجرا بهبود خواهد یافت. در صورتی که توجه درونی باعث می شود آزمودنی برای کنترل حرکاتش تلاش آگاهانه داشته باشدکه این امر موجب کاهش عملکرد و یادداری می شود.
حسین جوشنی مهدی سهرابی
تحقیق حاضر با هدف مقایسه میزان تأثیر بیوفیدبک دیداری ، شنیداری و ترکیبی ضربان قلب بر عملکرد و یادگیری مهارت پرتاب دارت انجام شد. آزمودنی ها 49 دانش آموز ( دامنه سنی 14 تا 18 سال ) بودند که تجربه ای در پرتاب دارت نداشتند و به صورت تصادفی به پنج گروه ، کنترل ، گروه کنترل اختیاری ضربان قلب ، گروه بیوفیدبک دیداری ضربان قلب ، گروه بیوفیدبک شنیداری ضربان قلب وگروه بیوفیدبک ترکیبی ضربان قلب تقسیم شدند؛ سپس آزمودنی ها در مرحله ی پیش آزمون شرکت کردند. مرحله ی اکتساب برای گروه های سوم ، چهارم و پنجم شامل سه جلسه ، در هر جلسه 4 بلوک 10 تایی پرتاب دارت بود که قبل از هربلوک ، افراد به مدت 30 ثانیه بیوفیدبک مخصوص به خود را انجام می دادند. گروه کنترل اختیاری ضربان قلب نیز قبل از هربلوک ، به مدت 30 ثانیه کاهش اختیاری ضربان قلب را انجام می دادند. در پایان جلسه سوم همه آزمودنی ها در آزمون اکتساب شرکت کردند. 48 ساعت بعد از آزمون اکتساب ( 10 پرتاب ) ، آزمون یادداری از افراد گرفته شد. برای توصیف داده ها از میانگین و انحراف معیار و برای تعیین اختلاف درون گروه ها ازt همبسته و برای مقایسه اختلاف بین گروه ها از تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss و سطح معنی داری 05/0 > p مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بیوفیدبک دیداری ضربان قلب و بیوفیدبک ترکیبی ضربان قلب بر عملکرد و یادگیری پرتاب دارت تأثیر معنی دار دارد در حالی که بیوفیدبک شنیداری ضربان قلب و کنترل اختیاری ضربان قلب بر عملکرد و یادگیری پرتاب دارت تأثیر معنی دار نداشت. در مقایسه بین گروهی نیز مشخص شد که بین میزان تأثیر بیوفیدبک دیداری ضربان قلب، بیوفیدبک شنیداری ضربان قلب، بیوفیدبک ترکیبی ضربان قلب و کنترل اختیاری ضربان قلب بر یادگیری مهارت پرتاب دارت تفاوت معنی داری در عملکرد و یادگیری وجود ندارد.
ملیحه امیرخانلو مهدی سهرابی
پژوهش حاضر به منظور مطالعه تأثیر تداخل زمینه ای بر عملکرد و یادگیری برنامه حرکتی تعمیم یافته و پارامتر در شرایط بازخورد آزمونگر کنترل در مهارتهای بسکتبال انجام شده است. روش تحقیق نیمه تجربی، جامعه تحقیق دختران دانش آموز با دامنه سنی 12- 17 سال شهرستان گلوگاه که از این میان 72 آزمودنی برای دو آزمایش به روش تصادفی انتساب شده انتخاب شدند. آزمودنی های هر آزمایش، 3 گروه 12 نفره (قالبی، قالب های تصادفی و تصادفی ) بودند. تکلیف در آزمایش اول، پرتاب آزاد از فواصل 1.5،3 و 4.5 متری و در آزمایش دوم پاس، شوت، دریبل کنترلی بود، که هر مهارت بر اساس آزمون استاندارد ایفرد مورد بررسی قرار گرفت. گروه ها در دو آزمایش تکالیف را با ترتیب در گروه های قالبی، قالب های تصادفی و تصادفی، به مدت 3 هفته، هر هفته 3 جلسه و در هر جلسه 36 تکرار(12 تکرار از هر تکلیف) به تمرین پرداختند . همه آزمودنی ها در شرایط بازخورد آزمونگرکنترل، تکلیف خود را اجرا کردند. بدین صورت که بعد از هر 4 کوشش از هر تکلیف، بازخورد دریافت می کردند. آزمودنی ها بعد از پیش آزمون و دوره ی اکتساب، بلافاصله در پس آزمون و بعد از 24 ساعت در آزمون های یادداری به شیوه ی نیمه قالبی و انتقال شرکت کردند. از آزمون تحلیل واریانس و آزمون-های تعقیبی برای تجزیه و تحلیل نتایج استفاده شد. نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه در هر دو آزمایش (p=0.001)نشان از بهبود عملکرد و یادگیری در همه گروه ها داشت. نتایج آزمون آماری تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی توکی و هاول در آزمایش اول نشان داد که در مرحله انتقال بین گروه ها اختلاف معنی دار وجود ندارد، ولی در مرحله اکتساب و یادداری اختلاف معنی داری مشاهده شده، و در آزمایش دوم این اختلاف معنی دار بین گروه ها در تمام مراحل دیده شد p=0.000) (. مقایسه نتایج اختلاف جلسات پیش آزمون و پس آزمون با آزمون یادداری، در هر دو آزمایش نشان داد اختلاف مشاهده شده معنادار است(p=0.001) در نهایت نتایج نشان داد گروه های تصادفی و قالبهای تصادفی یادداری و انتقال بیشتری به ویژه در یادگیری برنامه حرکتی دارند. بنابراین این پژوهش به مربیان ورزشی پیشنهاد می کند که در برنامه های تمرینی خود از برنامه تصادفی و یا قالب های تصادفی استفاده نمایند.
مهدی سهرابی ساسان طهماسبی
با اسلام پذیری اهالی ماوراء النهر مذهب نقش و جایگاه ویژه ای در این منطقه یا فت و تیمور پس از اینکه وارد منازعات قدرت شد، با بهره گیری از این موضوع مذهب را یکی از وسایل اصلی خود، برای کسب قدرت قرار داد. اوهنگامی که به حکومت رسید برای اجرای اهداف توسعه طلبانه اش از مذهب هم در کنار دیگر عوامل، استفاده کاربردی بیشتری کرد. تیمور در مواجه با سربداران و مرعشیان، به پادشاهی سنی و متعصب و مخالف تشیع تبدیل می شد و در مقابله با اهالی شام و مصر به حاکمی دوستدار اهل بیت و حامی شیعیان بدل می گردید، و در رویارویی با هندیان و گرجیان و دیگر کسانی که به بی دینی و کفر متهم بودند، به پادشاه اسلام و مروج دین و شریعت تبدیل می شد. در سیاست داخلی نیز تیمور به مذهب توجه ویژه ای داشت کارهایی نظیر احترام به سادات، علماء و مشایخ، میارزه با مفاسد و منکرات، سازماندهی امور اوقاف، ایجاد اماکن مذهبی متعدد نظیر مساجد و مدارس و دارالساده و ... از اقدامات بارز تیمور برای کسب وجهه مذهبی بود. در این دوره به علت آمیزش طریقت با شریعت، اهل تصوف از اهمیت بالایی برخوردار بودند و خانقاهای آنان نیز آباد و پررونق بود. سیاست مذهبی تیمور را جانشینانش هم تا حد زیادی ادامه دادند. در این پژوهش چگونگی قدرت گیری تیموریان و سیاست داخلی و خارجی ایشان با تکیه بر امر مذهب، بررسی و تحلیل می گردد.
مجید ناصری حمیدرضا طاهری
پژوهش حاضر با هدف، مقایسه انگیزه ی مشارکت ورزشی دانشجویان رشتههای حوزوی و غیرحوزوی انجام گرفته است. جامعه آماری 2600 نفر از دانشجویان دانشگاه بجنورد و 360 نفر از دانشجویان مراکز حوزوی شهر بجنورد بودند، نمونه آماری این تحقیق با استفاده از جدول مورگان 521 نفر دانشجو (186 نفر دانشجوی حوزوی و 335 نفر دانشجوی غیرحوزوی) از رشتههای مختلف تحصیلی دانشگاه بجنورد و مراکز حوزوی شهر بجنورد انتخاب شدند، نمونه ها به صورت طبقهای و کاملاً تصادفی انتخاب شدند. برای سنجش انگیزه مشارکت از پرسش نامه انگیزه مشارکت ورزشی گیل و همکاران (1983)، شامل 30 سوال با 8 خرده مقیاس، در این تحقیق استفاده گردید. هم چنین در بخش اول پرسش نامه مشخصات افراد شامل سن، جنسیت، مقطع تحصیلی، رشته ورزشی مورد علاقه و تعداد جلسات تمرین هفتگی مورد سوال واقع شد. در قسمت اول فصل چهار ابتدا یافته ها توصیف شد و در ادامه چون توزیع داده ها غیر نرمال بود از آزمون غیر پارامتری مان ویتنی برای پاسخ به فرضیه ها استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که، بین انگیزه مشارکت ورزشی دانشجویان رشتههای حوزوی و غیرحوزوی تفاوت معناداری وجود دارد، و با توجه به جدول میانگین ها دانشجویان غیرحوزوی در وضعیت بهتری می باشند. در خرده مقیاس های موفقیت، تفریح و سرگرمی نیز بین دانشجویان حوزوی و غیرحوزوی تفاوت معنادار بود (p<=0/05)، که در هر دو عامل دانشجویان غیرحوزوی در وضعیت بهتری قرار گرفتند. اما در خرده مقیاس های گروه گرایی، آمادگی، رهایی انرژی، عوامل موقعیتی، بهبود و توسعه مهارت و دوست یابی بین دانشجویان حوزوی و غیرحوزوی تفاوت معناداری مشاهده نگردید (p>0/05). هم چنین با توجه به نتایج آزمون فریدمن بین اولویت عوامل گوناگون انگیزه شرکت دانشجویان در فعالیتهای ورزشی تفاوت وجود دارد، در میان دانشجویان غیرحوزوی به ترتیب خرده مقیاس های تفریح و سرگرمی، آمادگی، بهبود و توسعه مهارت، گروه گرایی، موفقیت، رهایی انرژی، دوست یابی، و عوامل موقعیتی در اولویت بوده و در میان دانشجویان حوزوی به ترتیب خرده مقیاسهای آمادگی، تفریح و سرگرمی، بهبود و توسعه مهارت، گروه گرایی، عوامل موقعیتی، رهایی انرژی، دوست یابی و عوامل موقعیتی در اولویت بوده است.
پیمان مهرپویان حمید رضا طاهری
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی رابطه مهارت های ذهنی با اضطراب رقابتی ورزشکاران یازدهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دانشگاه های ایران بود. جامع? آماری این پژوهش را کلی? ورزشکاران شرکت کننده در یازدهمین المپیاد ورزشی دانشجویان دانشگاه های ایران که در بخش پسران (3500=n) و در بخش دختران (2500=n) بود تشکیل دادند. با استفاده از جدول مورگان نمونه آماری در بخش پسران (346=n) و در بخش دختران (331=n) در نظر گرفته شد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه مهارت های ذهنی راسل (2010) و اضطراب رقابتی مارتنز و همکاران (1990) استفاده شد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه ها با بهره گیری از نظرات اصلاحی اساتید متخصص تربیت بدنی در حوزه های رفتار حرکتی و روانشناسی ورزش تعیین شد. پایایی درونی پرسشنامه های مهارت های ذهنی و اضطراب رقابتی با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با (80/0=?) و (74/0=?) به دست آمد. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های توصیفی و آزمون های آماری کلموگروف اسمیرونف، ضریب همبستگی پیرسون، t مستقل، anova، آزمون تعقیبی بونفرونی، تحلیل رگرسیون، آزمون kmo و کرویت بارتلت و تحلیل عاملی تأییدی (cfa) در نرم افزارهای آماری spss، eqs و lisrel استفاده شد. نتیجه آزمون تحلیل عاملی تأییدی روایی سازه مطلوب پرسشنامه ها را نشان داد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل فرضیه های این پژوهش نشان داد بین مهارت های ذهنی با اضطراب رقابتی (022/0=p ، 093/0-=r)، اضطراب شناختی (005/0p? ، 322/0r=-)، اضطراب جسمی (005/0p? ، 329/0-r=) و اعتماد به نفس (005/0?p ، 534/0=r) رابطه معناداری وجود دارد. بین مهارت های ذهنی (005/0=p ، 81/2=t) و اضطراب رقابتی (005/0?p ، 4/4=t) مردان و زنان تفاوت معناداری مشاهده شد. نتایج حاکی از آن بود که بین اضطراب رقابتی گروه های مختلف بـر اساس سطح تـحصیلات و مهارت های ذهنی بر اساس مقام قهرمانی تفاوت معناداری بین گروه های مختلف وجود دارد (05/0?p). از طرفی بین مهارت های ذهنی با سابقه ورزشی (031/0p= ، 088/0r=) و بین اضطراب رقابتی با وزن (005/0p? ، 149/0r=) و سابقه ورزشی (021/0p= ، 095/0r=) رابـطه مثبت و معناداری وجود داشت. از طرفی نتایج تـحلیل رگرسیون نشان داد که مهارت های ذهنی واجـد شرایـط پیش بینی اضطراب شناختی، اضطراب جسمی و اعتماد به نفس می باشد.
زرغون سرور مهدی سهرابی
هدف از انجام این تحقیق اثر ترتیب دو نوع برنامه تمرینی، مشاهده الگوی ماهر- تصویرسازی ذهنی و تصویرسازی ذهنی- مشاهده الگوی ماهر بر مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در افراد مبتدی بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. بدین منظور 42 نفر دانشجوی پسر بصورت در دسترس و هدفمند که موفق به کسب نمره لازم از پرسشنامه تصویرسازی حرکتی شده بودند، انتخاب شدند. و در ابتدا از آنها آزمون استاندارد ایفرد در مهارت پرتاب آزاد بسکتبال به عمل آمده، سپس آن ها به طور تصادفی به سه گروه مشاهده الگوی ماهر - تصویرسازی ذهنی، گروه تصویرسازی ذهنی- مشاهده الگوی ماهر و گروه کنترل تقسیم شدند. دو گروه آزمایش طی هشت هفته هر هفته 3 جلسه به مدت 10دقیقه تحت برنامه مربوط به خود آموزش داده شدند و گروه کنترل فعالیتی انجام ندادند. در پایان آخرین جلسه تمرینی از آنها شبیه پیش آزمون آزمون اکتساب گرفته شد، و پس از 72 ساعت آزمون یادداری از آنها به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری k-s ، آزمون تی استیودنت وابسته برای مقایسه درون گروهی و از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و دو طرفه برای تعیین تعامل گروه تمرینی و مراحل مختلف استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد، که هر دو گروه تمرینی مشاهده الگوی ماهر - تصویرسازی ذهنی، تصویرسازی ذهنی - مشاهده الگوی ماهر پیشرفت معنی داری نسبت به گروه کنترل در آزمون اکتساب و یادداری داشتند، اما بین گروه تمرینی مشاهده الگوی ماهر- تصویرسازی ذهنی با تصویرسازی ذهنی- مشاهده الگوی ماهر در آزمون اکتساب و یادداری تفاوت معنی-داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: مشاهده الگوی ماهر و تصویر سازی ذهنی نسبت به بی تمرینی باعث اکتساب و یادداری بیشتری در مهارت پرتاب آزاد بسکتبال می شود ولی در ترتیب های مختلف در دو گروه تمرینی تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
هادی مرادی وستگانی مهدی سهرابی
هدف تحقیق: با توجه به اینکه اجراهای ورزشی در محیط با رنگ های مختلف انجام می شود و تاثیرگذاری رنگ بر اجرای مهارت ورزشی تا حدودی مورد پذیرش واقع شده است، هدف از این پژوهش بررسی تاثیر رنگ ها بر اکتساب و یادداری مهارت پرتاب دارت بوده است. بدین منظور 72 دانشجوی پسر دانشگاه فردوسی مشهد به صورت در دسترس و هدفمند در صورت داشتن شرایط ورود در تحققیق انتخاب و در ابتدای کار از آنها پیش آزمون به عمل آمده و در 6 گروه تقسیم شدند. (گروه های با پس زمینه آبی، سبز، مشکی، قرمز، رنگ مورد علاقه و گروه کنترل). سپس آزمودنی ها، طی 6 جلسه (هر جلسه 10 بلوک 10کوشش) به تمرین مهارت پرتاب دارت با دست برتر پرداختند. در انتهای مرحله تمرین، از آزمودنی ها یک پس آزمون به عمل آمد که طی آن آزمودنی ها 10 کوشش پرتاب دارت را با دست برتر انجام می دادند. 48 ساعت پس از اجرای آزمون عملکرد، از آزمودنی ها آزمون یادداری و انتقال به عمل آمد. تجزیه و تحلیل داده ها که با استفاده از آزمون آماریk-s ، تحلیل واریانس یکطرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد، نشان داد که در مرحله اکتساب تنها گروه تمرین با رنگ مورد علاقه بطور معنی داری نسبت به گروه های دیگر بهتر عمل کرد، همچنین در مرحله یادداری گروه هایی که با رنگ آبی و رنگ مورد علاقه تمرین کرده بودند نسبت به گروه های دیگر به بیشترین میزان یادداری دست پیدا کردند. و در آزمون انتقال نیز تفاوت معنی داری بین گروه ها مشاهده نشد. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج این تحقیق احتمالا رنگ را می توان به عنوان یک عامل در بهبود یا افول یادگیری محسوب نمود.
حامد عنایتی زاده مهدی سهرابی
چکیده: مقدمه: اعتیاد به علت ماهیت پیشرونده اش در همه ابعاد زندگی، سلامتی افراد را به خطر انداخته و آثار سوء آن به وضوح بر سلامت افراد قابل مشاهده است. این مطالعه به منظور بررسی نقش برنامه های تصویرسازی ذهنی هدایت شده، تمرین منتخب هوازی و روش ترکیبی بر بازتوانی معتادان انجام گردید روش بررسی: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی میدانی می باشد. جامعه آماری این پژوهش را 1500 نفر از زندانیان 30 تا 40 سال زندان شهید لاجوردی چناران تشکیل دادند. تعداد نمونه انتخاب شده 44 نفر بود. که بعد از تایید سلامت جسمانی و همگن شدن از نظر ویژگی های روانی و قابلیت تصویرسازی ذهنی با استفاده از پرسشنامه های سلامت روان(ghq) و تصویرسازی ذهنی(miq-r) به طور تصادفی به چهار گروه 11 نفره (گروه تصویرسازی، تمرین منتخب هوازی، ترکیبی و شاهد) تقسیم شدند. آزمودنی های گروه های هوازی، ترکیبی و تصویرسازی به مدت هشت هفته و هر هفته سه جلسه به مدت 60-50 دقیقه در تمرین ها شرکت کردند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی، t گروه های وابسته، آزمون تعقیبی lsd و تحلیل واریانس یکطرفه با نرم افزار آماری spss (نسخه 16) با حداقل سطح معنی داری p=0/05 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که استفاده از هر سه نوع روش تمرینی باعث افزایش معنی داری بر سروتونین و دوپامین افراد وابسته به مواد روان گردان شد، قابل ذکر است که تفاوت معنی داری بین دو برنامه تمرینی هوازی و ترکیبی و همچنین هوازی و تصویرسازی بر سطوح سرمی دوپامین و سروتونین افراد وابسته به مواد مخدر وجود نداشت (p> 0/05). ولی تفاوت مشاهده شده بین دو گروه ترکیبی و تصویرسازی از نظر آماری معنی دار بود (p> 0/05). نتیجه گیری: ورزش احتمالا از طریق عامل رشد نروتروفیک و همچنین افزایش آنتی اکسیدان ها و از طرفی تصویرسازی ذهنی با ایجاد ذهنیتی سالم و مثبت از خود در فرد و با فعال کردن بخش های مختلف مغز می توانند سبب افزایش میزان ترشحات دوپامین و سروتونین در فرد شده و به طور کلی باعث بهبود سلامت در افراد وابسته به مواد روان گردان شوند.
سمانه تیموری رزدابی مهدی فتحی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیرتصویرسازی هیپنوتیزمی و غیر هیپنوتیزمی بر عملکرد و یادگیری مهارت پرتاب آزاد بسکتبال بود. روش این تحقیق نیمه تجربی بود. نمونه آماری در این تحقیق دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی مشهد بودند که در نیم سال اول تحصیلی 91-90 تربیت بدنی عمومی گذراندند. از این جامعه 45 دانشجو که قابلیت تصویرسازی بالایی داشتند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه، که دو گروه آن تجربی (1 و 2) و یک گروه کنترل مورد آزمون قرار گرفتند. به گروه تجربی 1، در 7 جلسه 30 دقیقه ای به مدت 7 دقیقه، تلقین ها و تصویرهای ذهنی در زمینه های تکنیک ورزشی (پرتاب آزاد بسکتبال) ،تمرکز، فکر بهتر، آرامش بیشتر، داده شد ودر گروه تجربی2، در 7 جلسه 30 دقیقه ای به مدت 7 دقیقه، تصویر سازی بدون خلسه صورت گرفت. گروه سوم که گروه کنترل بود در این مدت فعالیت بدنی انجام دادند. قابلیت تصویرسازی این آزمودنی ها از طریق پرسشنامه miq-r همگن شد. در این تحقیق از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمونtهم بسته و f و آزمون تعقیبی lsd) برای تحلیل داده ها استفاده شدند. تجزیه و تحلیل داده ها نشان دادکه تصویر سازی هیپنوتیزمی و غیر هیپنوتیزمی بر عملکرد آزمودنی ها اثر گذار بوده ولی در مقایسه با تحلیل واریانس یک طرفه سودمندی به نفع تصویر سازی هیپنوتیزمی می باشد. همچنین تحلیل داده ها نشان داد که تصویر سازی هیپنوتیزمی بر یادداری تاثیر معنی دار ندارد ولی تصویرسازی غیر هیپنوتیزمی بر یادداری اثر معنی دار دارد.
عاطفه آذرپیکان حمید رضا طاهری
هدف از تحقیق حاضر، بررسی تاثیر تمرینات نوروفیدبک بر تعادل ایستا و پویای بیماران پارکینسونی بوده است.این تحقیق از نوع نیمه تجربی بوده و بصورت طرح پیش آزمون -پس آزمون انجام پذیرفت.بدین منظور از بین داوطلبین، 16بیمار پارکینسونی با درجه ی5/2 بیماری با نظر متخصص مغز و اعصاب انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 8 نفره تجربی و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه داروی مشابه و با دوز یکسان مصرف می نمودند. برای ارزیابی تعادل ایستا از آزمون محدودیت ثبات دستگاه بایودکس در سطح 8 و برای ارزیابی تعادل پویا از آزمون 14 مرحله ای برگ استفاده گردید. ابتدا آزمودنی ها درپیش آزمون تعادل ایستا و پویا شرکت نمودند. سپس هر کدام 8 جلسه تمرینات نوروفیدبک(هر جلسه 30 دقیقه) شرکت نمودند. پروتکل مورد استفاده دراین جلسات شامل سرکوب موج تتا(4-7هرتز) و تقویت موج بتا(15-18هرتز) در نقاطo1-o2 جمجمه ی بیماران بود. جلسات گروه کنترل مشابه گروه تجربی اما با نوروفیدبک ساختگی اداره می شد. در پایان 8 جلسه پس آزمون تعادل ایستا و پویا از آزمودنی ها به عمل آمد. از t همبسته و t مستقل برای تجزیه و تحلیل آماری استفاده شد. نتایج نشان داد میانگین امتیاز گروه تجربی در تعادل پویا از 62/17 به 37/46 و در تعادل ایستا از از 87/18 به 87/42رسیده است. در حالی که گروه کنترل در تعادل پویا از 75/17به 50/20 و در تعادل ایستا از 25/18 به 00/20 رسیده است.در نتیجه گروه تجربی در هر دو تعادل ایستا و پویا بطور معنا داری از نوروفیدبک تاثیر پذیرفته است(001/0 p?). در مقایسه ی تاثیر پذیری تعادل ایستا و پویا از نوروفیدبک اختلاف معناداری مشاهده نشد (05/0= p). با توجه به مطالب فوق می توان نتیجه گرفت یک دوره تمرینات نوروفیدبک بر تعادل بیماران پارکینسونی تاثیر گذار است.
هاجر رضازاده نصیر تقی زاده
در این پایان نامه، روش های کارآمد و موثری برای به دست آوردن جواب های دقیق برخی از معادلات دیفرانسیل با مشتقات جزیی غیرخطی بیان شده است. با استفاده از روش انتگرال اول و روش ساده ترین معادلات به حل معادله غیرخطی شرودینگر با قانون توانی غیرخطی می پردازیم. در ادامه، چند معادله دیفرانسیل را به هر دو روش حل می کنیم سپس این دو روش را باهم مقایسه می کنیم. در انتها به بررسی تقارن های معادله غیرخطی شرودینگر خواهیم پرداخت و جواب های جدیدی را به دست می آوریم.
الهه محمدزاده مهدی سهرابی
: هدف از این مطالعه بررسی ارتباط فعالیت جسمانی اوقات فراغت، نمایه توده بدنی و مهارت های حرکتی بنیادی بود. تعداد 70 نفر از دانش آموزان پسر 11-7 سال مدارس غیر انتفاعی ناحیه 6 آموزش و پرورش شهرستان مشهد در این مطالعه به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند که 7 نفر از آنها در طی تحقیق از روند اجرای تحقیق کنار رفتند. شرکت کنندگان در این مطالعه ابتدا با نحوه آزمون حرکتی درشت اولریخ آشنا شدند. بعد از مرحله آشنا سازی، شرکت کنندگان هر حرکت را سه مرتبه انجام دادند. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن، پیرسون و استفاده شد. با توجه به تجزیه و تحلیل آماری صورت گرفته، مشخص گردید که بین فعالیت جسمانی (اوقات فراغت) با نمایه توده بدن و مهارتهای حرکتی بنیادی ارتباط معنی داری دیده نشد. همچنین، بین فعالیت جسمانی (اوقات فراغت) و مهارت های حرکتی بنیادی نیز ارتباط معنی داری دیده نشد و بین نمایه توده بدن و مهارت های حرکتی بنیادی ارتباط معنی داری وجود نداشت.
زهره عجم زیبد حمیدرضا طاهری تربتی
هدف از انجام این تحقیق مقایسه تاثیر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دور و نزدیک بر تعادل زنان سالمند بود.روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی بود . نمونه آماری را 45 نفر از زنان سالمند مشهد تشکیل دادند که به شیوه تصادفی از میان زنان سالمند مشهد انتخاب شدند . گروه ها به سه دسته 15 نفره تقسیم شدند .گروه ها عبارت بودند از : 1)توجه بیرونی دور: شرکت کنندگان آموزش دیدند که روی صفحه تعادل سنج ثابت ایستاده و به دو نشانگر کاغذی روی صفحه تعادل سنج که در دو طرف پاهایشان با فاصله 26 سانتی متری قرار داشت، توجه کنند. 2) توجه بیرونی نزدیک: شرکت کنندگان آموزش دیدند که روی صفحه تعادل سنج ثابت ایستاده و به دو نشانگر کاغذی روی صفحه تعادل سنج که درست در جلوی انگشتان پاهایشان قرار داشت، توجه کنند. 3)گروه کنترل: که می بایست تعادل خودشان را روی صفحه تعادل سنج حفظ کنند. هر 15 نفر به طور تصادفی در یکی از گروه های بالا قرار گرفتند و3کوشش20ثانیه ای را اجرا نمودند. متغیرهای پژوهش شامل دستورالعمل کانون توجه بیرونی دور و نزدیک بود . تعادل آزمودنی ها با دستگاه تعادل سنج اندازه گیری شد.ابتدا برای نرمال بودن توزیع داده ها از آزمون کلموگروف اسمیرنوف استفاده شد . سپس برای آزمون فرضیه ها از آزمون مقایسه t مستقل استفاده شد . بر پایه نتایج تحقیق حاضر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دور بر تعادلزنان سالمند تاثیر معنی داری داشت. p<0.05 دستورالعمل کانون توجه بیرونی نزدیک بر تعادلزنان سالمند تاثیر معنی داری داشت . p<0.05 بین دستورالعمل کانون توجه بیرونی نزدیک و دور بر تعادل زنانسالمندتفاوتمعنی داری وجود نداشت. p>0.05 تحقیق حاضر نشان می دهد که کانون توجه بیرونی نسبت به کنترل منجر به عملکرد بهتری می شود اما بین کانون توجه بیرونی دور و نزدیک تفاوت معنی داری وجود ندارد، بنابراین توصیه می شود فیزیوتراپ ها و مربیان سالمندان را به تمرکز روی نشانه های محیط (توجه بیرونی ) راهنمایی نمایند.
لیلا زنگانه حمیدرضا طاهری
هدف از تحقیق حاضر مقایسه تأثیر فراوانی بازخورد خود¬کنترلی پس از کوشش¬های خوب و ضعیف بر اکتساب و یادداری یک تکلیف پرتابی در کودکان 10تا 11 ساله می¬باشد شرکت کنندگان تکلیفی را تمرین کردند که می¬بایست از پشت خطی که 3 متر از مرکز هدف فاصله داشت قرار می¬گرفتند و با دست غیر¬برتر و با چشمان بسته به سمت هدف متحد المرکزی به شعاع 10 سانتی¬متر بود نشانه روی کردند و تنها به بازخوردی که آزمون¬گر ارائه می کرد توجه می¬کردند و از این طریق از محل پرتاب آگاه می¬شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی بر اساس فراوانی به سه گروه تقسیم شدند و نهایتاً پس از مرحله اکتساب به شش گروه خود¬کنترل تقسیم شدند، گروه اول بازخورد را با فراوانی 33 درصد پس از کوشش¬های خوب ،گروه دوم بازخورد را با فراوانی33 درصد پس از کوشش¬های ضعیف ، گروه سوم بازخورد را با فراوانی 50 درصد پس از کوشش¬های خوب ،گروه چهارم بازخورد را با فراوانی 50 درصد پس از کوشش¬های ضعیف ،گروه پنجم بازخورد را با فراوانی 100 درصد پس از کوشش¬های خوب وگروه ششم بازخورد را با فراوانی 100 درصد پس از کوشش¬های ضعیف درخواست می¬کردند. از آمار توصیفی، تحلیل واریانس مرکب، آزمون تعقیبی توکی (tukey) و آزمون تحلیل واریانس یک¬سویه (anova) ، تحلیل واریانس دو¬سویه (two-way anova)) برای مقایسه داده ها استفاده گردید. در مرحله اکتساب، بین نمرات گروه خود¬کنترل پس از کوشش¬های ضعیف با فراوانی 33درصد و100 درصد تفاوت معنادار وجود داشت . ولی بین بقیه گروه¬ها تفاوت معناداری نبود. در مرحله اکتساب بین میانگین گروه¬های پس از کوشش¬های خوب، تفاوت معناداری مشاهده نشد. در مقایسه شش گروه در اکتساب تفاوت معناداری بین 33درصد و100 درصد وجود داشت. نتایج در مرحله یادداری نشان داد در هر دو گروه پس از کوشش¬های خوب و ضعیف، تفاوت بین گروه 100 درصد و50 درصد معنادار بود و در مقایسه بقیه گروه¬ها تفاوت معناداری وجود نداشت. در مقایسه بین شش گروه در مرحله یادداری نیز تنها تفاوت بین دو گروه 100 درصد و 50 درصد پس از کوشش های ضعیف معنادار بود و در مقایسه بقیه گروه¬ها تفاوت معناداری وجود نداشت. این نتایج نشان دهنده کارآمدی استفاده از فراوانی بازخورد بیشتر و پس از کوشش¬های ضعیف و خوب برای یادگیری بهتر کودکان می-باشد.
لیلی یوسف زاده جعفرآبادی مهدی سهرابی
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تصویرسازی ذهنی مثبت و منفی براکتساب و یادداری سرویس والیبال جامعه آماری شامل دانش اموزان دختر مقطع متوسطه ناحیه ی شش آموزش و پرورش شهر مشهد و حجم نمونه نیز برابر با 45 نفر بود که به صورت تصادفی انتخاب و در گروه های کنترل، تصویرسازی مثبت و تصویرسازی منفی جایگرین شدند. روش تحقیق شامل روش نیمه تجربی پیش آزمون پس ازمون با گروه کنترل بود، متغیر مستقل در این مطالعه تصویرسازی ذهنی مثبت و منفی در اجرای سرویس والیبال و متغیر وابسته اکتساب و یادداری سرویس والیبال بود. داده های این تحقیق توسط آزمون سرویس والیبال ایفرد در پیش آزمون، پس آزمون و آزمون یادداری جمع آوری گردید. پس از بررسی فرض طبیعی بودن گروه ها و همسانی واریانس، مقایسه گروه ها توسط آزمون تحلیل واریانس مرکب و یک طرفه و نیز آزمون t صورت گرفت. نتایج نشان داد که تصویر سازی مثبت بر اکتساب مهارت سرویس والیبال تاثیر مثبت و معنی داری داشته است. با این حال تصویرسازی منفی باعث تخریب عملکرد شرکت کنندگان در مهارت سرویس والیبال شده است. بین گروه تصویرسازی مثبت و منفی در اکتساب و یادگیری مهارت سرویس والیبال اختلاف وجود دارد. بطوریکه گروه تصویر سازی مثبت در اکتساب مهارت سرویس والیبال نتایج مفیدی کسب نمودند در حالیکه در گروه تصویر سازی منفی کاهش عملکرد را بدنبال داشت.
الهه حجار حمید رضا طاهری
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرین نوروفیدبک بر سطح توجه و زمان عکس العمل انتخابی کاراته کاران صورت پذیرفت. روش پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود.آزمودنی ها در این پژوهش (26) نفر از کاراته کاران عضو تیم خراسان رضوی انتخاب شدند، که به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (13) نفر و کنترل(11)قرار گرفتند. قبل از شروع مطالعه، آزمودنی ها بوسیله آزمون هایی از جمله آزمون استروپ، آزمون سنجش زمان عکس العمل مورد ارزیابی قرار گرفتند.گروه آزمایش در زمان 6 هفته، تمرین نوروفیدبک را تجربه کردند و گروه کنترل از چنین تجربه ای برخوردار نبودند. پس از اتمام دوره تمرین نوروفیدبک، آزمودنی ها بوسیله ابزارهای ذکر شده مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی، از روش های آمار استنباطی( تی مستقل و تحلیل کوواریانس با کنترل پیش آزمون) نیز استفاده شد. نتایج یافته های پژوهش نشان می دهد که تمرین نوروفیدبک می تواند عملکرد کاراته کاران را در سطح توجه و زمان عکس العمل انتخابی بهبود بخشد.
منیره اسدی قلعه نی حمید رضا طاهری
مقدمه و اهداف: سیستم حس پیکری نقش مهمی در کنترل تعادل دارد و کاهش مرتبط با افزایش سن در عملکرد سیستم حس پیکری در زمین خوردن سالمندان دخیل است . انواع مختلف تجهیزات کفی به منظور افزایش اطلاعات حس پیکری و بهبود ثبات قامتی توسعه یافته است .اما انها پیچیده و گران قیمت اند . سطوح طرح دار ممکن است یک وسیله ارزان و در دسترس برای ارتقاءاطلاعات حس پیکری باشد . هدف این پژوهش بررسی اثر تمرینات حس پیکری بر تعادل سالمندان است . مواد و روش ها : در مجموع 16 سالمند در این مطالعه شرکت داشتند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و حس پیکری تقصیم شدند . درمراحل پیش آزمون و پس آزمون آزمون limit of stability دستگاه بایودکس در سطح دشواری 8 از انها گرفته شد . نمره ی تعادل کلی دستگاه به عنوان نمره ی تعاد ل گزارش شد . تمرینات برای هر دو گروه 3 هفته و 5 جلسه در هفته بود .مدت جلسات تمرین یک ساعت بود که از تمرینات شرح داده شده توسط سوزوکی استفاده شد . با این تفاوت بین گروه ها که گروه حس پیکری تمرینات را روی سطح طرح دار و گروه کنترل روی سطح صاف اجرا کردند . نتایج: نتایج آنالیز درون گروهی در هر دو گروه اختلاف معنی دار را بین پیش آزمون و پس آزمون نشان داد.(p<0/05) نتایج آنالیز بین گروهی نیز نشان داد گروه حس پیکری به طور معناداری عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل داشت.(p<0/05) نتیجه گیری :مطابق با نتایج پژوهش ،تمرین راه رفتن روی سطوح طرح دار ممکن است با تحریک گیرنده های فشار در پا و افزایش ورودی های حسی از سطح پلانتار به بهبود تعادل در سالمندان کمک کند .
فاطمه گلستان مهدی سهرابی
هدف تحقیق: هدف از انجام این تحقیق تأثیر تمرین آشکار و پنهان بر اکتساب و یادداری دریافت سرویس تنیس روی میز بود. به همین خاطر از بین تمامی دانشجویان دختر دانشگاه فردوسی که شرایط ورود به تحقیق را داشتند 42 تن به صورت هدفمند انتخاب و سپس از آن ها پیش آزمونی (1 بلوک 18 کوششی) به عمل آمد و در ادامه این افراد به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند، (گروه آشکار، گروه پنهان و گروه کنترل). سپس شرکت کنندگان، طی 3 جلسه (هر جلسه 3 بلوک 18کوششی) به تمرین پرداختند. در پایان مرحله ی تمرین، از گروه های حاضر در تحقیق آزمون اکتساب به عمل آمد که طی آن شرکت کنندگان 1 بلوک 18 کوششی را انجام دادند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، از شرکت کنندگان آزمون یادداری به عمل آمد که مشابه با آزمون اکتساب بود. تجزیه و تحلیل داده ها که با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس مرکب و تی مستقل با سطح معنی داری 05/0 ≥ p انجام شد، نشان داد که بین تأثیر تمرین آشکار و پنهان بر اکتساب دریافت سرویس تنیس روی میز تفاوت معنی داری وجود داشت، به این شکل که گروه پنهان بهتر از گروه آشکار عمل کرد؛ و در میزان یادگیری بین دو گروه آشکار و پنهان تفاوت معنی داری وجود داشت، در نتیجه گروه پنهان به طور معنی داری بهتر از گروه آشکار بود، . به طور کلی نتایج این تحقیق بر یادگیری به شیوه¬ی پنهان صحه می¬گذارد و آن را روشی مؤثر برای فراگیری مهارت¬های حرکتی می¬داند و بیان می¬کند که تاثیر این یادگیری اگر بیشتر از یادگیری آشکار نباشد، کمتر ار آن نیست.
ناعمه رمزی مهدی سهرابی
هدف از این پژوهش بررسی تاثیر 12 جلسه تصویرسازی ذهنی سنتی و پتلپ، بر عملکرد و یادگیری مهارت سرویس والیبال بود. برای این منظور 45 نفر از دانشجویان دختر در رده سنی 21-23 به شیوه غیر تصادفی؛ به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی ساده به 3 گروه تقسیم شدند و تحت تمرینات اختصاصی قرار گرفتند. برنامه گروه اول تمرین عملی + تصویرسازی ذهنی سنتی، گروه دوم تمرین عملی + تصویرسازی ذهنی پتلپ و بالاخره گروه سوم، گروه کنترل تمرین عملی به تنهایی بود. مدت تمرین، 6 هفته و هفته ای 2 جلسه و برای هر نفر 15 دقیقه به طول انجامید. در مرحله پیش آزمون هر یک از افراد به مدت 5 دقیقه تحت تمرینات تصویرسازی ذهنی قرار گرفتند. گروه تصویرسازی ذهنی سنتی در محلی خارج از محل اصلی آزمون به صورت دراز کشیده به دیالوگ حاوی تصویرسازی گوش دادند. تکالیف گروه تصویرسازی ذهنی پتلپ به این صورت بود: الف:پوشیدن لباس ورزشی. ب:قرار گرفتن در محل زدن سرویس در زمین والیبال. ج:تماشای کلیپی درباره بهترین و زیباترین سرویس های والیبال(سرویس پرشی یک بازیکن برجسته). د:گوش دادن به دیالوگ تصویرسازی ذهنی به صورت دراز کشیده، با تاکید بر7 عنصر پتلپ بخصوص مولفه های جسمانی، محیطی و هیجان پتلپ. گروه کنترل نیز فقط به تمرین عملی اکتفا کردند. نتایج نشان داد که میزان عملکرد سرویس والیبال بین 3 گروه تفاوت معنی داری داشت. گروه تصویرسازی ذهنی پتلپ، نسبت به دو گروه دیگر بهتر عمل کردند (p<0.05). در آزمون یادداری که بعد از یک هفته بی تمرینی به عمل آمد نیز تفاوت معنی داری بین گروه ها وجود داشت. نهایتا گروه تصویرسازی ذهنی پتلپ عملکرد بهتری در آزمون یادداری داشتند. ((p<0.05. پیشنهاد می شود مربیان و ورزشکاران از روش تصویرسازی ذهنی پتلپ، در آموزش مهارت های ورزشی استفاده کنند.
مینا محمدی حمیدرضا طاهری تربتی
هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر یک دوره تمرینات نوروفیدبک بر توجه و قابلیت شناسایی خطا در تیراندازان ماهر می-باشد. در این پژوهش، روش تحقیق نیمه تجربی به صورت پیش¬آزمون پس¬آزمون می¬باشد که با روش نمونه گیری در دسترس بر روی دو گروه 8 نفری از تیراندازان انجام شد. هر دو گروه در 20 جلسه 90 دقیقه¬ای تمرین تیراندازی شرکت کردند. گروه آزمایشی در 20 جلسه 30 دقیقه¬ای (سه جلسه در هفته) تمرین نوروفیدبک شرکت کرد. پروتکل مورد استفاده در این پژوهش پروتکل تقویت آلفا و آلفا/ تتا بود. برای بررسی داده¬ها از تحلیل واریانس مرکب استفاده شد. نتایج حاصله نشان داد در شاخص توجه بین گروه¬ها از لحاظ آماری تفاوت معنی¬داری مشاهده نشد اما با مقایسه میانگین¬ها در می¬یابیم گروه تجربی در پس¬آزمون توجه بهتری داشته است، در نتیجه تمرین نوروفیدبک باعث بهبود توجه می گردد. در شاخص قابلیت شناسایی خطا بین گروه¬ها اختلاف معنی¬داری مشاهده نشد؛ اما با توجه به مقایسه میانگین¬ها می¬توان به این نتیجه رسید که تمرین نوروفیدبک باعث بهبود قابلیت شناسایی خطا می¬شود. همچنین در شاخص عملکرد بین گروه¬ها اختلاف معنی¬داری مشاهده شد، می¬توان نتیجه گرفت تمرین نوروفیدبک بر عملکرد تیراندازان ماهر تاثیر دارد. در نهایت می¬توان بیان کرد تمرین نوروفیدبک باعث بهبود توجه و قابلیت شناسایی خطا می¬شود. بنابراین پیشنهاد می¬گردد مربیان برای بهبود عملکرد تیراندازان ماهر از تمرینات نوروفیدبک استفاده کنند.
نرگس معمار بهابادی مهدی سهرابی
هدف از انجام این پژوهش بررسی تأثیر دو نوع محیط تمرینی رقابتی و غیررقابتی بر یادگیری یک تکلیف ادراکی- حرکتی (سرویس بلند بدمینتون) در نوجوانان بود. نمونه های تحقیق حاضر را 60 دانش آموز پسر (16-15سال) مدارس دبیرستان شهرستان گناباد که به وسیله نمونه گیری خوشه ای تصادفی و سپس پرسشنامه جهت گیری ورزشی، در چند مرحله انتخاب شدند، تشکیل دادند. همه آزمودنی ها در مهارت سرویس بلند بدمینتون مبتدی بودند. آزمودنی ها با انجام پیش آزمون، به دو گروه همسان تقسیم شدند و سپس آزمودنی های هر گروه در دو گروه تمرین در محیط رقابتی و غیررقابتی جایگزین شدند. برای ایجاد رقابت از مدل رقابتی مارتنز استفاده شد. گروه ها در شرایطی رقابتی و غیررقابتی به مدت 4 هفته، 3 روز در هفته، 15 کوشش در هر جلسه به تمرین پرداختند. آزمون سرویس بلند بدمینتون اسکات و فاکس و پرسشنامه جهت گیری ورزشی (soq) مارتنز به عنوان ابزار این پژوهش استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها از تحلیل واریانس مرکب و آزمون کلموگروف- اسمیرنوف و تی استیودنت، در سطح p? /.05 استفاده شد. نتایج نشان داد که نوجوانان رقابت جو در محیط تمرینی رقابتی و نوجوانان غیررقابت جو در محیط تمرینی غیررقابتی نتایج بهتری را کسب کردند. یکی از یافته های دیگر این تحقیق این بود که گروه تمرین در محیط غیررقابتی نسبت به گروه تمرین در محیط رقابتی در آزمون یادداری کاهش عملکرد معنی داری را تجربه کردند.
سمیرا قوی مهدی سهرابی
مقدمه و اهداف: تغییر در سیستم های بدنی که در تعادل و جابه جایی دخیل می باشد، از تبعات گریزناپذیر افزایش سن می باشند. کاهش تعادل و کنترل وضعیت بدن از جمله عوامل خطر زای افتادن، آسیب دیدگی و حتی مرگ به شمار می رود. هدف از انجام این پژوهش تعیین تأثیر تمرینات ذهنی و تمرینات ویبریشن کل بدن بر تعادل ایستا و پویای مردان سالمند بود. مواد و روش ها: پژوهش از نوع کاربردی و نیمه تجربی است. سالمندان تحت بررسی شامل 42 مرد سالمند 80-60 ساله بودند و بر اساس معیارهای ورود (سن 78/5±68, وزن 2/9±3/76، قد 85/5±3/168، شاخص توده بدن 95/2±94/26) به این مطالعه وارد گردیدند. پس از ارزیابی اولیه کلیه سالمندان به صورت تصادفی به چهار گروه تمرین ویبریشن(wbv)12 نفر، ذهنی (ment)10 نفر، ترکیبی (mix)10 نفر و کنترل (c)10 نفر تقسیم شدند. گروه ویبریشن، ذهنی و ترکیبی به مدت 8 هفته و در هر هفته به مدت 3 جلسه تمرینات مربوط به گروه خود را انجام دادند و طی این دوره سالمندان گروه کنترل هیچ گونه تمرینی انجام ندادند. تعادل ایستا و پویا به ترتیب با آزمون های ثبات وضعیتی دستگاه بایودکس و زمان برخاستن و رفتن ارزیابی شدند. نتایج: نتایج تحلیل درون گروهی در هر 3 گروه اختلاف معنی دار بین پیش آزمون و پس آزمون تعادل ایستا و پویا نشان داد. (05/0>p) نتایج آنالیز بین گروهی نیز نشان داد هر 3 گروه عملکرد بهتری نسبت به گروه کنترل در تعادل ایستا و پویا داشتند(05/0>p) علاوه بر این، اختلاف معنی داری بین سه گروه تمرین در تعادل ایستا و پویا وجود نداشت. نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر به نظر می رسد یک دوره هشت هفته¬ای تمرین ویبریشن، ذهنی و ترکیبی می تواند سبب بهبود تعادل ایستا و پویا در مردان سالمند شود.
حسین گلدوزیان حمیدرضا طاهری
هدف از این پژوهش، بررسی تاثیر بازی های رایانه ای بر تبحر حرکتی و زمان واکنش دانش آموزان 9 تا11 سال بود. روش پژوهش، علی- مقایسه ای و جامعه آماری، متشکل از دانش آموزان پسر مدارس ناحیه 5 شهرستان مشهد در دامنه سنی (11-9 سال) بود. دو نمونه 25 نفری به صورت هدفدار انتخاب و در قالب دو گروه تجربی و کنترل سازماندهی شدند. ملاک انتخاب گروه تجربی، تجربه انجام بازی رایانه ای حداقل 8 ساعت در هفته، در شش ماه گذشته بود. گروه کنترل در مدت زمان مشابه هیچ گونه تجربه ای در این زمینه نداشتند، یا تجربه آنها کم بود. پس از آشنایی دانش آموزان با فرآیند تحقیق، ابتدا زمان واکنش توسط آزمون زمان واکنش دستگاه وینا ثبت شد و برای تعیین مهارت های حرکتی افراد، از آزمون استاندارد اولریخ استفاده شد. نتایج نشان داد بازی های رایانه ای بر تبحر حرکتی تاثیر معناداری داشته است. این مهارت ها شامل 2 خرده آزمون جابه جایی و کنترل شی است. بازی های رایانه ای در مهارت های جابه جایی بین دو گروه تاثیر معنا داری نداشته اما در مهارت های کنترل شی تاثیر معناداری داشته است. همچنین نتایج تاثیر این بازی ها بر زمان واکنش دانش آموزان نشان داد بین دو گروه تجربی و کنترل تفاوت معناداری وجود داشته است. به عبارتی کودکانی که این بازی ها را انجام داده اند از مهارت کنترل شی بالاتری برخوردارند و سرعت زمان واکنش آنها نیز بیشتر است. به طور کلی، نتایج پژوهش حاضر حاکی از بهبود تبحر حرکتی، زمان واکنش دانش آموزان، در نتیجه انجام بازی های رایانه ای بود.
زهرا خراسانی حمیدرضا طاهری
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترسیم الگوی حرکتی و تمرین ذهنی بر اکتساب و یادداری مهارت حرکتی منتخب می باشد.روش این تحقیق نیمه تجربی و میدانی می باشد. بدین منظور 50 نفر از دانش آموزانی که تاکنون آموزش بسکتبال ندیده و از عهده پرسشنامه تصویرسازی حرکتی برآمده بودندو تمایل به شرکت در این پژوهش داشتند، انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین بدنی(17نفر) ، تمرین بدنی- ذهنی(16نفر) و تمرین بدنی- ترسیم الگوی حرکتی (17نفر) تقسیم شدند. در ابتدای جلسات از آزمودنی ها در دو مهارت پاس و دریبل بسکتبال توسط آزمون استاندارد آهپرد پیش آزمون گرفته شد و سپس هرسه گروه طی 3 هفته و در کل 8 جلسه ی یک ساعته تحت برنامه مربوط به خود آموزش داده شدند. در پایان جلسات از آنها پس آزمون گرفته شدو نیز پس از 15 روز آزمون یادداری به عمل آمد.و در نهایت داده ها توسط نرم افزار spssمورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.برای آزمون فرضیه ها از آزمون tوابسته و تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد هر سه گروه در اکتساب مهارت های پاس و دریبل بطور معنی داری بهبود یافته اند ، اما این پیشرفت در دو گروه تمرین بدنی- ذهنی و تمرین بدنی - ترسیم الگوی حرکتی تقریبا یکسان و بیشتر از گروه تمرین بدنی بوده است. در بررسی یادداری مهارت ها نیز در گروه تمرین بدنی (در هر دو مهارت پاس و دریبل) تاثیری مشاهده نشد. گروه تمرین بدنی- ذهنی و گروه تمرین بدنی - ترسیم الگوی حرکتی در یادداری مهارت پاس تاثیرگذار بوده و در مهارت دریبل با اینکه تاثیراتی مشاهده شد اما این تاثیر از نظر آماری معنادار نبود.اما میزان تاثیرگذاری گروه تمرین بدنی - ترسیم الگوی حرکتی در یادداری در کل بیشتر از گروه تمرین بدنی- ذهنی بوده است.
محمدجواد زمانی مهدی سهرابی
هدف: تأثیر تمرینات منتخب پیلاتس و ذهنی بر تعادل سالمندان روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. جامعه آماری سالمندان شهر مشهد بودند که از طریق فراخوان و به طور داوطلب دعوت به همکاری شدند. نمونه آماری 60 نفر از سالمندان سالم با دامنه سنی 77-63 سال بودند که از وسایل کمکی برای راه رفتن استفاده نمی کردند و داروهای ضد تشنج و داروهای اعصاب نیز مصرف نمی کردند. برنامه تمرینات منتخب پیلاتس و ذهنی به مدت 4 هفته سه جلسه ای، به مدت 45 دقیقه به طول می انجامید. قبل و بعد از شرکت در تمرینات منتخب پیلاتس و ذهنی، تعادل ایستا و پویای آزمودنی ها به ترتیب با آزمون تعادلی لک لک و آزمون زمان برخاستن و راه رفتن سنجیده شد. داده ها به وسیله آزمون t استودنت، آزمون واریانس مرکب و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری (p<0/05) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که برنامه تمرینات منتخب پیلاتس و ذهنی تأثیر معناداری بر تعادل ایستا و پویای سالمندان داشت. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که تمرینات پیلاتس و ذهنی موجب افزایش معنادار نمرات آزمون تعادلی لک لک می گردد. همچنین این تمرینات موجب کاهش معنادار در زمان انجام آزمون زمان برخاستن و رفتن می شود؛ بنابراین نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که احتمالاً انجام تمرینات پیلاتس و ذهنی سبب بهبود تعادل سالمندان می شود. کلیدواژه ها: تمرینات پیلاتس، تمرینات ذهنی، تعادل، سالمند
نفیسه انصاری اول حمید رضا طاهری
مقدمه و هدف : اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی یکی از شایعترین اختلالات عصبی رفتاری است که با کمبود توجه و رفتارهای بیش فعالی و تکانشی آشکار شده است. هدف این تحقیق بررسی تأثیر یک دوره برنامه حرکتی منتخب بر میزان توجه کودکان مبتلا به نارسایی کمبود توجه / بیش فعالی است. مواد و روش ها : در این مطالعة نیمه ¬تجربی تعداد 28 کودک (7/0 ± سال 9/0) مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی (adhd) که در دبستان مخصوص این کودکان تحصیل می کردند بر اساس ملاک های تشخیصی snap- iv انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی، به دو کنترل و تجربی تقسیم شدند. آزمون توجه (استروپ) که به صورت نرم افزار تهیه شده بود به منظور سنجش توجه و پرسشنامه (cbcl) برای سنجش اختلالات رفتاری توسط والدین آنها، قبل و بعد از 6 هفته برنامه تمرینی برای هر دو گروه ارزیابی شد. اجرای مداخله شامل یک دوره برنامة حرکتی منتخب (برنامة حرکتی اسپارک) بود که شامل فعالیت¬های تقویتی، بازی و ورزش برای کودکان می باشد، در قالب 3 جلسه 45 دقیقه ای در هفته، به¬ مدت 18 جلسه (در مدت شش هفته) برای کودکان مبتلا به نارسایی کمبود توجه/ بیش فعالی اجرا شد. نمونه های گروه کنترل در این مدت برنامه های عادی خود را در مدرسه می گذراندند و از انجام برنامه حرکتی منتخب معاف بودند. نتایج : نتایج آنالیز بین گروهی در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی نشان داد که یک دوره برنامة حرکتی منتخب در گروه تجربی تغییرات معناداری در اکثر متغیرها ایجاد کرد ولی در مورد گروه کنترل اینگونه نبود. )05/0 >p ) بحث: باتوجه به نتایج می¬توان ادعا کرد برنامة فعالیت بدنی منتخب (spark) مورد استفاده احتمالاً می¬تواند باعث بهبود توجه و اختلالات رفتاری در کودکان مبتلا به اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شود.
مریم حسینی حمیدرضا طاهری تربتی
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه هوش با عملکرد افراد در آزمون های زمان واکنش و حافظه کاری بود تا این نکته مشخص شود که آیا بالابودن هوش موجب تغییر عملکردکودکان در این آزمون ها می شود؟هدف دیگری که در این پژوهش مدنظر قرار داشت آزمودن تاثیر تفاوت های جنسی در عملکرد کودکان در تکالیف زمان واکنش و حافظه کاری در سطوح متفاوتی از پیچیدگی بود. آزمودنی های تحقیق حاضر کودکان 8 تا 9 ساله شامل دو گروه دختر و پسر بودند.سه آزمون مختلف از هر دو گروه گرفته شد. نمونه آماری تعداد 106 دانش آموز (54 پسر و 52 دختر) بود. جهت اندازه گیری ظرفیت حافظه کاری آزمودنی ها از آزمون حافظه اعداد وکسلر (شنیداری و دیداری) استفاده شد..برای اندازه گیری زمان واکنش از آزمون زمان واکنش پیشرفته و برای تعیین هوش کودکان از آزمون ماتریس های پیشرونده ریون کودکان ،استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها و استخراج نتایج از آمار استباطی از آزمون کلوموگروف اسمیرنف، ضریب همبستگی پیرسون و تی استیودنت مستقل در سطح معنی¬داری 05/0p< استفاده شد. عملیات¬های آماری از طریق بسته نرم افزاری spss انجام پذیرفت. پس از تجزیه و تحلیل،نتایج تحقیق در سطح معناداری (05/0) نشان می دهند که بین بهره هوشی با زمان واکنش ساده و حافظه کاری شنیداری در کودکان دختر و پسر رابطه معنی داری وجود نداشت درحالیکه رابطه بهره هوشی با زمان واکنش انتخابی و حافظه کاری دیداری هم دردختران و هم در پسران معنی دار بود که این نتایج تاکید کننده این مطلب است که ارتباط یا عدم ارتباط هوش و زمان واکنش با افزایش پیچیدگی تکلیف زمان واکنش بیشتر می شود و در حافظه کاری، نمایش شنیداری برای شرکت کنندگان خسته کننده تر از نمایش دیداری است.بنابراین مقدار اشتباهات در یادداری و بازیابی اطلاعات بیشتر است.همچنین در زمان واکنش(ساده و انتخابی) و حافظه کاری دیداری بین کودکان دختر وپسر تفاوت معنی داری مشاهده شد. شاید بتوان این تفاوت را به تاثیر یادگیری و تاثیر رفتارهای قالب جنسی نسبت داد،که این خود نیازمند تحقیقات بیشتر با مدت زمان طولانیتر و متغیرهای مستقل دیگر میباشد..
عالیه شیرزاد دلاور حمیدرضا طاهری تربتی
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه مهارت های ذهنی با اضطراب رقابتی و هوش هیجانی در بانوان تکواندوکار لیگ برتر ایران است. جامعه آماری این پژوهش را بانوان تکواندوکار شرکت کننده در رده سنی جوانان )18-25سال) دوازدهمین دوره لیگ برتر ایران تشکیل دادند.نمونه آماری به روش سرشماری انتخاب و تعداد87نفر پرسشنامه های اضطراب رقابتی مارتنز و همکاران(1990(، مهارت های ذهنی راسل(2010( و هوش هیجانی برادبری و گریوز(2005( را پر کردند. روش تحقیق توصیفی و از نوع همبستگی بوده که به صورت میدانی اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spssو برای فرضیه های پژوهشی استفاده از آمار توصیفی و استنباطی رگرسیون و همبستگی استفاده شد.نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل این پژوهش نشان داد که بین مهارت های ذهنی با مولفه خود مدیریتی از هوش هیجانی، اضطراب جسمانی، اضطراب شناختی و اعتمادبه نفس رابطه معناداری وجود دارد.همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که مهارت های ذهنی واجد شرایط پیش بینی مولفه های خودمدیریتی از هوش هیجانی، اضطراب رقابتی، اضطراب شناختی و اعتمادبه نفس می باشد.
معصومه عالم زاده حمید رضا طاهری تربتی
هدف از انجام این تحقیق، بررسی ارتباط رشد مهارت های حرکتی بنیادی با آمادگی هوازی وحافظه کاری کودکان 11- 9 ساله بود. نمونه آماری شامل 110 دانش آموز دختر شهر مشهد بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. دوازده مهارت حرکتی بنیادی بر اساس آزمون رشد حرکتی درشت-2شامل 6 مهارت جابجایی (دویدن، یورتمه رفتن، لی لی کردن، پرش افقی، سرخوردن، گام کشیده) و 6 مهارت کنترل شیء(ضربه زدن به یک توپ ساکن، گرفتن، ضربه زدن با پا، غلتاندن با پایین دست، پرتاب بالای دست، دریبل درجا) بررسی شد. آمادگی هوازی به وسیله آزمون پله و حافظه کاری از طریق مقیاس عددی هوشی وکسلر اندازه گیری شد. نتایج نشان دهنده عدم ارتباط ین مهارت های حرکتی بنیادی وآمادگی هوازی (248/0p=، 113/0- =r)، عدم ارتباط بین مهارت های حرکتی بنیادی باحافظه کاری (780/0p=، 027/0 - =r) بود. درحالی که ارتباط مثبت معنی داری بین آمادگی هوازی و حافظه کاری وجود داشت (017/0p=، 232/ 0r=). محتاطانه پیش بینی می کنیم که احتمالاً تغییرات ساختاری وعملکردی ممکن است ارتباط مهارت های حرکتی بنیادی با آمادگی هوازی وحافظه کاری را در این مطالعه توضیح دهد.
تکتم صفرزاده حمیدرضا طاهری
مقدمه و هدف تحقیق: برخلاف این تصور که کنترل وضعیتی عملکردی کاملاً خودکار است، تحقیقات نشان داده حفظ تعادل ممکن است نیازهای توجهی را طلب کند. مطالعات تمرین تعادلی تکلیف دوگانه با استفاده از کارهای حرکتی، اثرات مثبتی را گزارش دادند.بااین حال، مطالعاتی که اثرات تمرین تعادلی تکلیف دوگانه با استفاده از کارهای شناختی را با تمرین تعادلی معمولی مقایسه کردند، اثرات مثبت کمی را گزارش کردند و نتایج متناقضی به دست آمد.هدف از تحقیق حاضر بررسی این سوال است که آیا تمرین تعادلی تکلیف دوگانه ، بر تعادل و توجه زنان سالمندی که سابقه افتادن دارند تأثیر دارند؟ روش شناسی: جامعه این پژوهش زنان سالمند 60-70 ساله می باشد.از بین سالمندان علاقه مند 25 سالمند مطابق معیارهای پژوهش انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند.در مرحله پیش آزمون و پس آزمون از سالمندان آزمون تعادل ایستا(لک لک)، تعادل پویا(برخاستن و رفتن زماندار)، و توجه(نرم افزار استروپ) گرفته شد.هر دو گروه تمرینات قدرت و تعادل را انجام دادند با این تفاوت که گروه تجربی همزمان با تمرین تعادلی، تکلیف شناختی را انجام دادند. یافته ها: آزمون کولوموگروف اسمیرنف جهت تعیین نرمال بودن توزیع داده¬ها، و جهت آنالیز داده ها از آزمون tهمبسته و مستقل سطح معنی داری 05/0 ? p استفاده شد.همچنین، مشاهده شد بین گروه کنترل و تجربی تفاوت معنی داری در تعادل ایستا، تعادل پویا و توجه وجود ندارد. بحث: نتایج پژوهش حاضر نشان داد اضافه کردن یک کار شناختی به تمرین تعادل استاندارد (تمرین دوگانه) موجب بهبود تعادل و توجه زنان سالمند با سابقه افتادن نشد.
مهدی سرافراز کاخکی مهدی سهرابی
هدف از انجام این تحقیق، بررسی تاثیر یک برنامه ی تمرینی طناب زنی بر توانایی های ادراکی – حرکتی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی می باشد. تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی می باشد که به صورت میدانی و با استفاده از دو گروه تجربی و کنترل انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق حاضر را کلیه ی دانش آموزان پسر پایه چهارم ابتدایی ناحیه یک آموزش و پرورش شهر مشهد تشکیل می¬دادند(550 نفر)، که از این بین تعداد 40 نفر بعنوان نمونه ی آماری در این تحقیق به صورت تصادفی (خوشه ای- مرحله ای) انتخاب شدند و در نهایت بصورت تصادفی به دو گروه کنترل(20 نفر) و گروه تجربی(20 نفر) تقسیم شدند. سپس گروه طناب زنی به مدت 8 هفته و هر هفته 2 جلسه و هر جلسه 20 دقیقه برنامه طناب زنی را انجام دادند و گروه کنترل نیز فاقد هرگونه فعالیت بدنی بودند. جهت جمع آوری اطلاعات تحقیق از خرده آزمون های تعادل(پویا و ایستا)، چابکی و هماهنگی آزمون برینینکس - اوزرتسکی استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از t وابسته و همچنین آزمون t مستقل برای مقایسه میانگین دو گروه کنترل و تجربی در سطح معنی داری 05/0>p استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان داد که برنامه طناب زنی بر توانایی های ادراکی - حرکتی خرده مقیاس های تعادل (001/0p=) هماهنگی (004/0p=) و چابکی (000/0p=) تأثیر معناداری دارد و گروه طناب زنی نسبت به گروه کنترل از توانایی های ادراکی – حرکتی بالاتری برخوردار بودند.
مژگان موسوی نیک حمیدرضا طاهری
هدف: هدف از انجام این پژوهش، بررسی تأثیر کانون توجه ترجیحی بر اکتساب، یادداری و انتقال پرتاب آزاد بسکتبال بوده است. روش شناسی: روش پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی و میدانی بود. بدین منظور تعداد 40 نفر از افراد داوطلب (بانوان) مبتدی انتخاب شدند.تکلیف مورد نظر پرتاب آزاد بسکتبال از نقطه پنالتی بود که شرکت کنندگان به صورت تصادفی به چهار گروه 1-توجه بیرونی(توجه به حلقه بسکتبال) 2-توجه درونی(توجه به حرکت مچ دست) 3-توجه ترجیحی(ترجیح و انتخاب خود فرد) 4-کتنرل(بدون دستورالعمل) تقسیم شدند. متغیرهای پژوهش شامل دستورالعمل کانون توجه بود که توسط امتیازات پرتاب آزاد بسکتبال در مدت 48 ساعت در آزمون پایه(پیش آزمون)،اکتساب،یادداری و انتقال اندازه گیری شدند. ابتدا برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کروسکالوالیس و متعاقب آن از آزمون تعقیبی(post-hoc) وهمچنین anova)mixed) دو عاملی استفاده شده است. تمامی فرضیه ها دوسویه و در سطح معنی داری 05/0 در نظر گرفته شده است. نتیجه:یافته های پژوهش نشان داد که در مجموع میزان تأثیر کانون توجه ترجیحی در مقایسه با کانون توجه بیرونی و درونی بر اکتساب و یادداری در مهارت پرتاب آزاد بسکتبال معنی دار بود(p<0/001) اما کانون توجه ترجیحی بر انتقال مهارت مورد نظر تأثیر معنی داری نداشت(p=0/099).
علی میر مهدی سهرابی
هدف از این تحقیق تأثیر تمرین ذهنی بر سرعت و دقت تکلیف هماهنگی دو دستی بود. بدین منظور 60 شرکت کننده از بین دانشجویان تربیت بدنی و علوم ورزشی دانشگاه زابل داوطلب شرکت در تحقیق بودند. سپس شرکت کنندگان بطور تصادفی ساده در چهار گروه 15 نفری قرار گرفتند. گروه اول: تمرین ذهنی، گروه دوم تمرین جسمانی، گروه سوم تمرین ترکیبی و گروه چهارم گروه کنترل بودند که به مدت 6 هفته، هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 6 بلوک دوازده کوششی را تمرین کردند. شرکت کنندگان قبل از شروع و در پایان دوره تمرین، تکلیف هماهنگی دو دستی را با استفاده از دستگاه هماهنگی دو دستی انجام دادند. سپس نتایج زمان کلی حرکت و درصد خطای مطلق شرکت کننده که در تکلیف هماهنگی دو دستی بیانگر سرعت و دقت است مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون t استیودنت برای مقایسه درون گروهی در مراحل مختلف (پیش آزمون، پس آزمون). آزمون تحلیل واریانس مرکب برای تعیین تأثیر تعامل گروه تمرینی و مراحل مختلف تمرینی بر سرعت و دقت اجرا گردید. حداقل سطح معناداری در آزمون فرضیه های مربوطه 05/0 در نظر گرفته شد. یافته های بیانگر آن بود که تمرین ذهنی و تمرین جسمانی می تواند بر سرعت و دقت تکلیف هماهنگی دو دستی اثر گذار باشد. با این حال نتایج نشان داد که اثر تمرین ترکیبی ( ذهنی – جسمانی) نسبت به دو تمرین ذهنی و جسمانی موثرتر می باشد.
ملیحه یل درمیان حمیدرضا طاهری
هدف تحقیق حاضر بررسی تأثیر برنامه تمرینی اسپارک بر رشد مهارتهای حرکتی درشت کودکان مبتلا به اختلال سندرم داون میباشد. در این مطالعه نیمه تجربی تعداد 24 کودک (75/8 سال و 05/1 sd= ) مبتلا به اختلال سندرم داون از بین 49 دانشآموز مبتلا به اختلال سندرم داون که زیر نظر آموزش و پرورش استثنائی شهر مشهد مشغول به تحصیل بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری، مجموع? آزمون تبحر حرکتی درشت اولریخ ویرایش دوم بود. برنامه حرکتی اسپارک که شامل فعالیتهای تقویتی، بازی و ورزش برای کودکان است، به مدت 18 جلسه بر روی آزمودنیها انجام شد. با استفاده از آزمون k-s نرمال بودن توزیع دادهها بررسی شد و از آزمون تحلیل واریانس جهت مقایسه میانگینها استفاده گردید. 18 جلسه تمرین برنامه حرکتی اسپارک در گروه تجربی تغییرات معنیداری در همه متغیرهای پژوهش ایجاد کرد ولی در مورد گروه کنترل این گونه نبود. تغییرات در گروه تجربی شامل: مهارتهای جابهجایی (0001/0p= و46/ 188 f= ) و مهارتهای دستکاری (0001/0p= و 28/ 419 f= ) معنیدار بود. با توجه به نتایج این مطالعه میتوان ادعا کرد برنامه حرکتی اسپارک میتواند باعث بهبود مهارتهای حرکتی درشت در کودکان مبتلا به اختلال سندرم داون شود.
فاطمه بدیعی نامقی مهدی سهرابی
مقدمه: هدف کلی از انجام این پژوهش تعیین تاثیر تصویرسازی بینایی و حرکتی بر عملکرد و یادگیری سرویس کوتاه بدمینتون بود. مواد و روش ها در این راستا و با توجه به اهداف اختصاصی پژوهش 45 نفر از دانشجویان دختر که در رشته های مختلف دانشگاه های تربت حیدریه به تحصیل اشتغال داشتند و از عهده امتحان اولیه (پرسشنامه تجدید نظر شده تصویرسازی حرکت) برامدند به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده دراین پژوهش شامل پرسشنامه تجدید نظر شده تصویر سازی حرکت (سهرابی و همکاران 1386) و آزمون سرویس کوتاه بدمینتون فرانسوی بود. این تعداد به طور تصادفی در سه گروه تصویرسازی بینایی، تصویرسازی حرکتی و گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) تقسیم بندی شدند. نتایج: نتایج آزمون t وابسته نشان داد که تفاوت معناداری بین پیش آزمون و پس آزمون و همچنین بین پیش آزمون و آزمون یادداری هم در گروه تصویرسازی حرکتی و هم در گروه تصویرسازی بینایی وجود دارد (05/0< p). در بررسی تفاوت اثر تمرین تصویرسازی بینایی و حرکتی بر عملکرد و یادگیری سرویس کوتاه بدمینتون نتایج آزمون تحلیل واریانس بااندازه های تکراری نشان داد که اثر تمرین در دو گروه بینایی و حرکتی در پس آزمون و آزمون یادداری معنادار بود(05/0< p). همچنین در بررسی اثر گروه نتایج آزمون تعقیبی توکی نشان داد که بین گروه بینایی – کنترل در پس آزمون و آزمون یادداری تفاوت معناداری وجود دارد. اما بین گروه های حرکتی – بینایی وگروه های حرکتی – کنترل تفاوت معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری: به طور کلی در این پژوهش مشاهده شد که تاثیر هر دو تمرین تصویرسازی بینایی و حرکتی بر عملکرد و یادگیری سرویس کوتاه بدمینتون موثر است. همچنین نتایج نشان داد که تاثیر تصویرسازی بینایی به نسبت تصویرسازی حرکتی بیشتر بوده است.
هومن شیدا خانقشلاقی مهدی سهرابی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر هیپنوتیزم و تمرین بدنی بر اکتساب و یادداری مهارت یک خم کشتی بود.روش این تحقیق نیمه تجربی بود.نمونه آماری در این تحقیق دانشجویان دانشگاه امام رضا بودند که در در نیمسال دوم 92-93 مشغول تحصیل بودند.از این جامعه 45 دانشجو که قابلیت تصویرسازی بالایی داشتند انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه تجربی مورد آزمون قرار گرفتند.به گروه تجربی 1،در 7 جلسه 30 دقیقه ای القاء هیپنوتیزمی داده شدکه در زمینه تکنیک های ورزشی ،تمرکز،آرامش بیشتر و رفع خستگی داده شد.درگروه تجربی 2،در 7جلسه به مدت 30 دقیقه تمرین بدنی داده شد که شامل مهارت یک خم کشتی بود.گروه تجربی 3،در 7 جلسه 30 دقیقه ای، 15 دقیقه هیپنوتیزم و 15 دقیقه تمرین بدنی صورت گرفت.قابلیت تصویرسازی این آزمودنی ها از طریق پرسشنامه????? همگن شد.در این تحقیق از روش های آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون ?همبسته ،تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر وآزمون تعقیبی توکی)برای تحلیل داده ها استفاده شد.تجزیه و تحلیل دادها نشان دادند در مرحله اکتساب تفاوت معنی داری وجود دارد و روش تمرین ترکیبی از سایر روش ها برتر بوده و روش تمرین بدنی نیز از روش هیپنوتیزم در اکتساب مهارت یک خم برتری داشت ولی این تفاوت در آزمون یادداری مشاهده نشد و در این مرحله بین گروه های تمرین بدنی و هیپنوتیزم تفاوت معنی داری مشاهده نشد ولی مشخص شد که تمرین ترکیبی هیپنوتیزم و بدنی منجر به کسب نتیجه بهتر و یادگیری بهتر مهارت یک خم شده است.ℵ
هادی شرفی ایدو مهدی سهرابی
هدف از این تحقیق بررسی تأثیر بازخورد خودکنترلی بر عملکرد و یادگیری سرویس بلند بدمینتون با تأکید بر ویژگی شخصیتی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و به لحاظ نتایج کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه علوم پزشکی مشهد در سال تحصیلی 92-1391، که واحد تربیت بدنی(1) و (2) را انتخاب نموده بودند (482 نفر) و حجم نمونه با توجه به پژوهش های مشابه و با مراجعه به منابع علمی و با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کوهن 40 نفر تعیین شد که همگی راست دست بودند و با رشته بدمینتون آشنایی نداشتند. ابزار تحقیق شامل آزمون سرویس بلند بدمینتون (فاکس ـ اسکات )در چهار مرحله پیش آزمون، تمرین، پس آزمون و یادگیری و پرسشنامه آزمون شخصیتی بزرگسالان آیزنک بود که روایی و پایایی آن در تحقیقات پیشین تایید شده است. پس از بررسی نوع توزیع داده ها توسط آزمون کولموگروف – اسمیرنوف، آزمون فرضیه ها توسط آزمون ویلکاکسون، کروسکال والیس، من ویتنی مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل نتایج، حاکی از آن بود که بازخورد خودکنترلی بر عملکرد و یادگیری سرویس بلند بدمینتون در فراگیرانی با شخصیت درونگرا و برونگرا تاثیر معناداری نداشت (05/0< p). همچنین بین تاثیر بازخورد خود کنترلی بر عملکرد و یادگیری سرویس بلندبدمینتون، در آزمودنی های با شخصیت درونگرا و برونگرا تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0< p). اما بر اساس نتایج حاصل، بین فراوانی بازخورد خودکنترلی در فراگیران با شخصیت درونگرا و برونگرا تفاوت معنی داری وجود داشت (آزمون u = 51/ 19 و 021/0 p =). بنابر نتایج مذکور در این تحقیق می توان گفت با عنایت به اینکه در یک جلسه تمرین افرادی با تیپ های شخصیتی مختلف شرکت دارند مربیان در جلسات تمرین نباید شیوه یکسانی در ارائه بازخورد نسبت به همه فراگیران به کار گیرند.
الهه سهرابی حمید رضا طاهری
هدف از این مطالعه تاثیر روش های مسدود، تصادفی و فزاینده نظام دار بر اکتساب، یادداری و انتقال برنامه حرکتی (مهارت حرکتی سه نوع پاس بسکتبال ) بود. تعداد30 نفر از دانش اموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر در مدارس استثنایی شهر کرمانشاه که نمره iq آنها 70-50 بود و در دامنه سنی 16-13 سال قرار داشتند، در این مطالعه شرکت کردند. آزمودنی¬ها به طور تصادفی در سه گروه تمرینی مسدود ، فزاینده نظام دار و تصادفی قرار گرفتند. شرکت کنندگان در این مطالعه ابتدا با محل آزمون، نحوه پاس، طرز اجرای شرایط مورد نظر و نحوه امتیاز بندی آشنا گردیدند. بعد از مرحله آشنا سازی، شرکت کنندگان در پیش آزمون 12 پاس (سه نوع پاس و هر کدام چهار بار)را انجام دادند. در مرحله اکتساب شرکت کنندگان با توجه به گروه تمرینی که در آن قرار گرفته بودند، شیوه تمرینی مورد نظر را در یافت نمودند. آزمودنی ها در گروه های مختلف 81 کوشش انجام دادند. یک پس آزمون، مشابه پیش آزمون با 12 پرتاب توسط آزمودنی ها انجام شد و در انتها پس از گذشت 48 ساعت از آخرین تمرین، آزمون یادداری تاخیری مشابه پس آزمون با 12 پاس انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل واریانس عاملی مرکب، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد در مرحله اکتساب تفاوت معنی داری میان گرو های تمرینی وجود نداشت. همچنین ا تفاضل میانگین نمرات گروه ها در مرحله پس آزمون و یادداری و نیز پس آزمون و انتقال (05/0p>) معنی دار بود. نتایج کلی حاکی از برتری روش تمرینی فزاینده نظام دار و تصادفی نسبت به روش مسدود نسبت در مراحل یادداری و انتقال بود بود.
مهدی سهرابی علی اکبر بابایی بروجنی
در این پایان¬نامه خواص مغناطیسی یک قرص ابررسانای نوع دوم حامل جریان انتقالی شعاعی ، واقع در میدان مغناطیسی متناوب عمود بر سطح آن مورد بررسی قرار گرفته است. برای این مطالعه، مدل حالت بحرانی (csm) ابزار مورد استفاده ما بوده است. مدل¬هایی که در این پایان¬نامه مورد استفاده قرار گرفته ، مدل bean ، kim و مدل نمایی بوده است.در مدل bean که چگالی جریان بحرانی مستقل از میدان موضعی فرض می¬شود مغناطش ، حلقه¬های پسماند مغناطیسی و پذیرفتاری مختلط ac مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج محاسبات ما در مدل bean نشان می¬دهند که: هنگامی که قرص نازک ابررسانای فاقد جریان انتقالی شعاعی در میدان مغناطیسی قوی عمود بر سطح آن قرار بگیرد، شار میدان مغناطیسی به همه قسمت¬های قرص نفوذ می¬کند، آنگاه با حذف میدان اعمالی و همزمان با آن تزریق جریان انتقالی شعاعی باعث خروج بخشی از گردابه¬های شار درون قرص و مقاومتی شدن ناحیه مرکزی قرص می¬شود. از سوی دیگر چنانچه به قرص حامل جریان انتقالی که هیچ گردابه¬ای در ابتدا درون آن نیست، یک میدان مغناطیسی عمود برسطحش اعمال شود، گردابه¬ها با افزایش تدریجی میدان مغناطیسی اعمالی به درون قرص نفوذ می¬کنند. گردابه¬ها تا جایی پیش می¬روند که نیروی لورنتسی با نیروی میخ¬کوبی یکی می¬شود . با افزایش بیشتر میدان مغناطیسی اعمالی گردابه¬ها به شعاعی می¬رسند که نیروی لورنتسی از نیروی میخ¬کوبی بیشتر می¬شود. این امر باعث می-شود گردابه¬ها به صورت ناگهانی به سمت مرکز قرص هجوم ببرند، پس از اتمام مرحله به اصطلاح مرحله دوم که مرحله¬ای گذراست مرکز قرص مقاومتی می¬شود. از این پس با افزایش میدان مغناطیسی اعمالی تراکم شبکه گردابه¬ها بیشتر می¬شود.علاوه بر مدل یاد شده خواص مغناطیسی یک ابررسانا با استفاده از مدل¬های kim و نمایی نیز مورد بررسی قرارگرفته است.مهمترین اختلاف مدل¬های kim و نمایی با نتایج حاصل از به کار گیری مدل bean در تعداد مراحل نفوذ شار به درون قرص است. محاسبات ما نشان می-دهند که نفوذ شار به درون قرص می¬تواند در سه مرحله و یا در یک مرحله صورت بگیرد.
محسن قانع مهدی سهرابی
هدف از انجام این پژوهش مقایسه منابع اعتماد به نفس ورزشی جانبازان ورزشکار رشته های گروهی و انفرادی بود. به همین منظور پرسشنامه منابع اعتماد به نفس ورزشی (sscq) به طور تصادفی طبقه ای در اختیار 200 جانباز ورزشکار رشته های گروهی و انفرادی قرار گرفت. روایی پرسشنامه مذکور توسط متخصصان و پایایی ان در یک مطالعه مقدماتی با الفای کرونباخ 95/0 تعیین شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های کلموگروف اسمیرنوف و یومان ویتنی استفاده شد. نتایج نشان داد:بین نمایش توانایی جانبازان ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی تفاوت معناداری وجود دارد و در بقیه موارد(آمادگی بدنی روانی، خود ابزار بدنی، تسلط بر مهارت، رهبری مربی، حمایت اجتماعی، تجربه جایگزین، آسایش محیطی و موقعیت دلخواه)تفاوت معناداری مشاهده نشد بنابراین پیشنهاد می گردد جانبازان رشته های انفرادی با تکیه بر نمایش توانایی بدنی، اعتماد به نفس خود را در طی رقابت حفظ نموده و بدین شکل بتوانند اعتماد به نفس بازیکنان مقابل را نیز تضعیف ¬نمایند
زکیه سلطان آبادی حمیدرضا طاهری تربتی
تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر ترتیب تمرین پا بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت شوت و دریبل فوتسال انجام شد. تکلیف مورد نظر در این پژوهش، دریبل سریع شرکت کنندگان اطراف 6 مانع و برگشت به نقطه شروع، برای مهارت دریبل و شوت توپ از 6 متری به درون دروازه با 5 دهانه ی 40 سانتی متری ، برای مهارت شوت بود. به این منظور 32نفر دانشجوی تربیت بدنی دختر از دانشگاه فردوسی مشهد که همگی راست پا بودند این دو مهارت را در 8 جلسه و تحت یکی از دو گروه تمرینی، تمرین کردند: گروه اول 4 جلسه اول را با پای برتر و 4 جلسه دوم را با پای غیر برتر تمرین کردند و گروه دوم 4 جلسه اول را با پای غیر برتر و 4 جلسه دوم را با پای برتر تمرین کردند. تنها تفاوت دو گروه در زمان استفاده از پای برتر و غیر برتر (ترتیب تمرین) بود. همه آزمون ها یک بار با پای راست و یک بار با پای چپ انجام شد و فقط آزمون انتقال مهارت دریبل به طور متناوب با هر دو پا صورت گرفت. نتایج نشان داد که بین دو گروه در اکتساب و یادداری مهارت دریبل در پای برتر و غیر برتر تفاوت معنی داری وجود ندارد. اما در انتقال مهارت دریبل بین دو گروه تفاوت معنیداری وجود دارد. (0/05>p) و گروه غیر برتر – برتر موثرتر بوده است. علاوه بر این، بین دو گروه در اکتساب و یادداری مهارت شوت در پای غیر برترنیز تفاوت معنیداری یافت نشد. اما در اکتساب و یادداری پای برتر تفاوت معنیداری بین دو گروه مشاهده شد. (0/05> p) به این صورت که در اکتساب مهارت شوت در پای برتر گروه برتر – غیر برتر موثر تر بود و در یادداری مهارت شوت در پای برتر گروه غیر برتر – برتر موثر تر بود. در انتقال مهارت شوت نیز بین دو گروه تفاوت معنیداری مشاهده نشد. با توجه به نتایج این تحقیق پیشنهاد میشود برای مهارتهایی که نیاز به اطلاعات دیداری-فضایی دارند، تمرین اولیه با پای غیربرتر مفیدتر خواهد بود. با این حال توجه به ترتیب تمرین عضو برتر و غیر برتر برای بهبود عملکرد هر دو عضو مهم به نظر میرسد.
نوشفر عبادی حمید رضا طاهری
پژوهش حاضر با هدف تاثیر تداخل زمینه ای و بازخورد خود کنترل بر اکتساب ، یادداری و انتقال برنامه حرکتی تعمیم یافته و ارایه راهکار تعدیلی در تحقیقات مربوط به بازخورد صورت پذیرفت. در این پژوهش از طرح تحقیق با الگوی آزمایشی نرم افزار کامپیوتری واقع در بخش عددی صفحه کلید که توسط محقق طراحی و برنامه نویسی شده بود استفاده شد. آزمودنی ها در این پژوهش (120) نفر از دانش آموزان پیش دانشگاهی شهرستان مشهد بودند که توسط یک تحقیق راهنما به دو دسته عملکرد بالا و عملکرد پایین تقسیم شدند و به صورت تصادفی در 8 گروه مسدود و تصادفی قرار گرفتند.کلیه گروههای با عملکرد بالا (11) نفر و با عملکرد پایین (19) نفر بودند. آزمون شامل 4 مرحله پیش آزمون، اکتساب، یادداری و انتقال بود.افراد فقط در مرحله پیش آزمون و اکتساب بازخورد دریافت میکردند و گروه جفت شده بازخورد معادل دریافت میکرد.به منظور تجزیه تحلیل داده ها از روش آماری تحلیل واریانس،anova یک راهه و برای تعیین محل معنی داری بین گروه ها از آزمون تعقیبی بنفرونی استفاده شد.یافته های ّپژوهش:نتایج تحلیل واریانس یک راهه بین آزمودنی ها نشان داد که تفاوت آماری معنی دار بین گروهها وجود دارد. (0.00p=) روش آماری تحلیل واریانس دو طرفه نشان داد که اثر سطح مهارت در مرحله اکتساب معنی دار نبود (0.396=? و 0.726 f=)ولی اثر آرایش تمرین (0.041 =? و 4.295 f=) و اثر نوع بازخورد (0.000 =? و 14.868 f=) در این مرحله معنی دار بود. اثر اصلی متغیر های نوع بازخورد(0.056= )، سطح مهارت(0.780= ) و آرایش تمرین در مرحله یادداری معنی دار نبود. هم چنین در مرحله انتقال هیچ کدام از متغیر ها معنی دار نبود.نتیجه گیری: اثر تداخل زمینه ای در مرحله اکتساب تاییر نشدو نتایج نشان داد تاثیر بازخورد بر روی افراد مبتدی بیشتر از ماهر است. اثر تداخل زمینه ای در مرحله یادداری تایید نگردید. هم چنین در مرحله انتقال نیز اثر هیچ کدام از متغیرهای اصلی معنی دار نبود لذا بین گروه ها تفاوتی دیده نشد که این نشانگر یادگیری مشابه در مرحله انتقال است.
ملیحه مونس طوسی حمید رضا طاهری
پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر بازخورد خود کنترل و خود کنترل هنجاری بر اکتساب، یادداری و انتقال یک تکلیف هدف گیری پرتابی در دختران 12 تا 14 ساله اجرا شده است. این پژوهش از نوع نیمه تجربی است. افراد شرکت کننده در این پژوهش 55 نفر دانش آموز ابتدایی بودند که به طور تصادفی در 4 گروه آزمایشی بازخورد خودکنترل،گروه جفت شده با بازخورد خودکنترل، گروه بازخورد خود کنترل هنجاری و گروه جفت شده با بازخورد خود کنترل هنجاری قرار گرفتند. پروتکل اجرایی 4 روز به طول انجامید، و تکلیف پرتاب کیسه شنی با چشمان بسته به هدف روی زمین بود. که در روز اول آزمایش از تمام شرکت کنندگان پیش آزمونی گرفته شد که شامل یک بلوک 10 کوششی از تکلیف پرتابی بود. در روز دوم که مربوط به مرحله اکتساب بود آزمودنی ها 60 بلوک 10کوششی را اجرا کردند و بعد از یک ساعت پس آزمونی شامل 10 پرتاب از افراد گرفته شد. در روز سوم آزمودنی ها مرحله یادداری را که شامل 10 کوشش تمرینی بود اجرا کردند، و در روز آخر نیز 10 پرتاب در آزمون انتقال اجرا شد. به منظور تعیین اثرات متغیرهای مستقل برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش حاضر از از بسته نرم افزار spss نسخه 16 و دو روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. از آمار توصیفی برای رسم نمودار ها، محاسبه میانگین و انحراف استاندارد، و از آمار استنباطی (تحلیل واریانس) برای تحلیل فرضیه ها استفاده گردید. بر اساس نتیجه پژوهش حاضر، مرحله اکتساب نشان داد که نحوه ارائه بازخورد خود کنترل و بازخورد خود کنترل هنجاری بر مرحله اکتساب تاثیر معنی داری داشته بطوری که گروه های جفت شده عملکرد بهتری داشتند، و اثر مراحل تمرین در درون گروه ها معنی دار می باشد، در مرحله یادداری تفاوت معناداری مشاهده نشد، همچنین در مرحله انتقال هم بین گروه ها تفاوت معناداری مشاهده نشد.
لاله میر حمیدرضا طاهری
هدف تحقیق حاضر بررسی تاثیر الگوی مشاهده شده خود کنترل ماهر، مبتدی و ترکیبی بر عملکردویادگیری مهارت سرویس بلند بدمینتون بود. آزمودنیهای تحقیق حاضر را 48 دانشآموز دختر مدارس شهر مشهد تشکیل دادند که به صورت تصادفی به چهارگروه تمرینی خود کنترل (مبتدی، ماهر، ترکیبی، کنترل) تقسیم شدند. بعد از آشنایی افراد با توپ و راکت و توضیح موارد لازم برای یادگیری مهارت، با استفاده از آزمون اسکات و فاکس ازآزمودنیها پیش آزمون به عمل آمد که شامل 8 حرکت بود. تمرین شامل 5 روز به صورت یک روز درمیان بود که در هر روز 5 بلوک 12 کوششی تمرین شد. در روز آخر، بلافاصله بعد از آخرین جلسه تمرین، آزمون اکتساب همانند پیش آزمون به عمل آمد. 2 روز بعد از آخرین جلسه تمرین آزمون یادداری همانند پیش آزمون و اکتساب اجرا شد و بلافاصله بعد از آن آزمون انتقال انجام شد. برای مقایسه مراحل در هر یک از گروه ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری استفاده شد و برای مقایسه گروه ها در هر یک از مراحل اکتساب، یادداری و انتقال از آزمون تحلیل واریانس یک راهه استفاده شد. نتایج در گروه مبتدی نشان داد که گروه مبتدی پیشرفت معناداری را از پیشآزمون تا اکتساب، یادداری و انتقال داشته است(0/05≤p). نتایج در گروه ماهر نشان داد که تفاوت معناداری بین پیش آزمون-اکتساب و پیش آزمونیادداری وجود دارد(0/05≤p). در گروه ترکیبی نیز نتایج نشان داد که گروه ترکیبی پیشرفت معناداری را از پیشآزمون تا اکتساب، یادداری و انتقال داشته است(0/05≤p). همچنین برای بررسی تفاوت بین گروههای مبتدی، ماهر و ترکیبی نتایج آزمون تحلیل واریانس یک راهه نشان داد که تفاوت معنی داری در مرحله اکتساب و یادداری بین گروه کنترل و ترکیبی وجود دارد(p<=0/05). بنابراین می توان بیان کرد که یادگیرندگان گروه خود کنترل توانستند به میزان گروه-های دیگر یاد بگیرند. مهمتر از آن این است که یادگیرنده در گروه ترکیبی خود کنترل نسبت به یادگیرندگان دیگر عملکرد حرکتی یکسان و حتی بیشتری داشتهاند و بنابراین می-توان برای اجرای یک مهارت حرکتی از الگوی مشاهده¬ای خودکنترل(ماهر-مبتدی) استفاده شود.
سیما مشرف رضوی مقدم مهدی سهرابی
مقدمه: از آنجایی که حفظ تعادل یکی ازشاخصهای تعیین استقلال افراد سالمند به شمار میرود، بررسی و تشخیص عوامل موثر بر آن از موضوعاتی است که مورد توجه محققان قرارگرفته است. هدف مطالعه حاضر تاثیر تمرینات نوروفیدبک و تصویرسازی حرکتی بر تعادل سالمندان بود. روش تحقیق: 24نفر از سالمندان ساکن شهرمشهد با دامنه سنی 82-60 سال به صورت نمونه در دسترس، انتخاب شدند و سپس به سه گروه 8 نفری به صورت تصادفی جایگزین گردیدند. این تحقیق ازنوع کاربردی و باروش نیمه تجربی که شامل طرح پیش آزمون- پس آزمون با دوگروه تجربی و یک گروه کنترل بود، به اجرا درآمد. آزمودنیهای دوگروه تجربی به مدت 8جلسه درتمرینات مربوط به خود (گروه تجربی1، تمرین نوروفیدبک وگروه تجربی2، تمرین تصویر سازی حرکتی) شرکت نمودند، اما گروه کنترل هیچ گونه تمرینی انجام نداد. دراین تحقیق جهت اندازه گیری تعادل ایستای سالمندان ازآزمون تعادلی لک لک (ایستادن برروی یک پا) وجهت اندازه گیری تعادل پویای سالمندان از آزمون ثبات قامتی بادستگاه بایودکس، استفاده شد. پس ازاتمام جلسات تمرین از هریک از گروهها پس آزمون که مشابه با مرحله پیش آزمون بود به عمل آمد. جهت تجزیه و تحلیل دادهها به دلیل عدم وجود شرایط آمار پارامتریک از آزمون غیرپارامتریک استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که تمرین نوروفیدبک موجب بهبود معنی دار تعادل ایستا و پویای سالمندان مورد نظرگردید. همچنین تمرین تصویرسازی حرکتی نیز باعث بهبود معنیدار تعادل پویای سالمندان شد ولی علی رغم تاثیرمثبت برتعادل ایستا، این افزایش از نظرآماری معنادار نبود. نتیجه گیری: هیچ تفاوت معنی داری بین دو نوع تمرین نوروفیدبک و تصویر سازی حرکتی در بهبود تعادل ایستا و پویای سالمندان مشاهده نشد.
ژاله جابانی مهدی سهرابی
هدف از این مطالعه بررسی تأثیر تغییرپذیری تمرین جسمانی و ذهنی بر دقت ضربه چیپ فوتبال سالنی بود. بدین منظور 60 دانشجوی دانشگاه فردوسی مشهد با دامنه سنی 20 - 30 که بیشترین نمره را از پرسشنامه قابلیت تصویرسازی حرکت (miq-r)، را کسب نمودند، در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی در پنج گروه تمرین جسمانی ثابت (12 نفر)، تمرین جسمانی متغیر (12 نفر)، تمرین ذهنی ثابت (12 نفر)، تمرین ذهنی متغیر (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شده و پس از اجرای پیش آزمون، تمرینات خود را در قالب چهار دسته کوشش 15 تایی (در مجموع 60 کوشش) انجام دادند. هر گروه با توجه به گروه تمرینی خود به تمرین جسمانی یا ذهنی و با آرایش تمرین ثابت یا متغیر مراحل تمرین را اجرا کردند. پس آزمون مشابه پیش آزمون و با فاصله 24 ساعت بعد از آخرین کوشش تمرینی، به عمل آمد و در پایان فرضیه ها با روش آماری آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر با سطح معناداری 5 0/0>p مورد آزمایش قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که دقت ضربه چیپ فوتبال سالنی در چهار گروه تمرینی به طور معنی داری بهبود پیدا کرد. در تمرین جسمانی، گروهی که به تمرین متغیر پرداخته اند به طور معنی داری بهتر از تمرین ثابت بودند در حالی که در تمرین ذهنی گروه تمرین ثابت دارای عملکرد بهتری نسبت به گروه تمرین متغیر بودند. به طور کلی نتایج نشان داد که سودمندی تغییرپذیری تمرین از نوع تمرین (جسمانی یا ذهنی) تأثیر می پذیرد.
افسانه سنچولی مهدی سهرابی
مقدمه: هدف کلی از انجام این پژوهش تعیین تأثیر یک دوره فعالیت های دستکاری اسپارک بر هماهنگی چشم ـ دست کودکان 12-10 ساله مبتلا به سندروم داون بود. مواد و روش ها: در این راستا و با توجه به اهداف اختصاصی پژوهش از بین کودکان مبتلا به سندروم داون شهر زاهدان 24 نفر که سطح اختلال یکسان داشتند، به صورت نمونه در دسترس انتخاب شدند و با توجه به سن، قد و وزن به دو گروه 12 نفره تجربی (سن؛45/0??????، قد؛ 23/3???????، وزن؛ 63/1??????) و کنترل (سن؛ 65/0??????، قد؛ 50/3???????، وزن؛ 82/2??????) تقسیم شدند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل آزمون پیشرفته ی?ادراک?بینایی?فراستیگ (16 گزینه بخش هماهنگی چشم ـ دست) بود. برنامه تمرینی گروه تجربی به مدت 6?هفته،?هر?هفته?سه?جلسه????دقیقه ای شامل 10 نوع فعالیت حرکتی که اکثراً با توپ بود، انجام شد. نتایج: نتایج آزمون تحلیل واریانس با اندازه های تکراری با طرح 2×2(دو گروه با دو بار اندازه گیری) و آزمون ? نشان داد که 6 هفته تأثیر فعالیت های دستکاری اسپارک تأثیر معناداری داشت ، اما در گروه کنترل این تفات معنادار نبود . نتیجه گیری : به طورکلی در این پژوهش مشاهده شد که تأثیر یک دوره فعالیتهای دستکاری اسپارک بر هماهنگی چشم ـ دست کودکان مبتلا به سندروم داون موثر بود .
احسان زارعیان عباس بهرام
چکیده ندارد.
اکرم وکیل زاده جواد فولادیان
چکیده ندارد.
اعظم نخعی نیازی مهدی سهرابی
چکیده ندارد.
الهه سبزه نوقابی جواد فولادیان
هدف تحقیق حاضر مقایسه خود ادراکی جسمانی دختران و پسران ورزشکار و رابطه آن با انگیزه مشارکت ورزشی بود. جامعه آماری این تحقیق، دانشجویان ورزشکار دانشگاه¬ها و مراکز آموزش عالی مشهد بودند. تعداد 550 پرسش¬نامه به صورت غیر تصادفی در اختیار ورزشکاران قرار گرفت، از این تعداد، 354 پرسشنامه (184 پسر و 170 دختر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. جمع¬آوری اطلاعات توسط سه پرسشنامه¬ی ویژگی¬های فردی و فعالیت ¬ورزشی، نیمرخ خود ادراکی جسمانی (فوکس و کوربین، 1989) و انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) انجام شد. روایی و پایایی پرسشنامه¬های مذکور در تحقیقات متعددی از جمله تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. در تحقیق حاضر ضرایب آلفای کرونباخ برای خود ادراکی جسمانی و انگیزه مشارکت ورزشی به ترتیب 91/0 و 84/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمون¬ کولوموگروف اسمیرنف برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده¬ها و آزمون¬های تی استیودنت مستقل، تحلیل واریانس دوطرفه، فریدمن و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. آزمون فرضیه¬ها در سطح معنی¬داری 05/0 > ¬p انجام پذیرفت. نتایج نشان داد که میانگین نمرات خود ادراکی جسمانی ورزشکاران رشته¬های انفرادی از رشته¬های گروهی بالاتر است (024/0 = p) . اما بین میانگین نمرات خود ادراکی جسمانی دختران و پسران ورزشکار تفاوت معنی¬داری یافت نشد (488/0p=). بین میانگین نمرات خود ادراکی جسمانی دختران و پسران رشته¬های انفرادی (936/0p=) و دختران و پسران رشته¬های گروهی (158/0p=) تفاوت معنی¬داری وجود نداشت و مؤلفه¬های خود ادراکی جسمانی برای ورزشکاران اولویت یکسانی داشتند. هم¬چنین میان میانگین نمرات مؤلفه¬های خود ادراکی جسمانی و انگیزه مشارکت ورزشی در ورزشکاران رشته¬های گروهی رابطه معنی¬داری یافت نشد، اما بین میانگین نمرات مؤلفه¬های وضعیت بدنی با آمادگی (024/0p=) شایستگی ورزشی با تخلیه انرژی (047/0p=) در دختران و میان مؤلفه¬های تخلیه انرژی با وضعیت بدنی (035/0p=)، قدرت بدنی (041/0p=) و جذابیت بدنی (012/0p=) و عوامل موقعیتی با قدرت بدنی (034/0p=)، خود ارزشی جسمانی (006/0p=) و موفقیت با جذابیت بدنی (029/0p=)، در پسران رشته¬های انفرادی رابطه معنی¬داری وجود داشت.
ملیحه برزگر طرقبه جواد فولادیان
هدف از انجام تحقیق حاضر مقایسه هدف گرایی و انگیزه مشارکت ورزشی ورزشکاران رشته های ورزشی انفرادی و گروهی بود. جامعه آماری، دانشجویان ورزشکار دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی شهر مشهد بودند. تعداد 550 پرسشنامه به صورت غیر تصادفی در اختیار این ورزشکاران قرار گرفت. از این تعداد، 443 پرسشنامه (152 ورزشکار رشته انفرادی و 291 ورزشکار رشته گروهی)، برگشت داده شد و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابزار جمع آوری اطلاعات، شامل پرسشنامه مشخصات فردی، پرسشنامه ادراک موفقیت (روبرت و همکاران، 1998) و پرسشنامه انگیزه مشارکت ورزشی (گیل و همکاران، 1983) بود. پایایی و روایی پرسشنامه های مذکور در تحقیقات متعددی از جمله تحقیق حاضر مورد تأیید قرار گرفته است. در تحقیق حاضر ضرایب آلفای کرونباخ برای هدف گرایی و انگیزه مشارکت ورزشی به ترتیب 80/0 و 85/0 محاسبه شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آزمونهای کولوموگروف - اسمیرنف برای اطمینان از طبیعی بودن توزیع داده ها و آزمونهای یوی مان ویتنی، تی استیودنت، فریدمن و ویلکاکسون برای آزمون فرضیه ها استفاده شد. سطح معنی داری برای تمامی فرضیه ها و روش های آماری در سطح 05/0 > p در نظر گرفته شد. نتایج تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد بین میانگین نمرات هدف گرایی دختران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.286 =p) و پسران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.744 =p) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین میانگین نمرات انگیزه مشارکت ورزشی دختران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.414 =p) و پسران ورزشکار رشته های انفرادی و گروهی (0.634 =p) تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بین میانگین نمرات مولفه های هدف تکلیف گرایی و هدف خودگرایی دختران ورزشکار رشته های انفرادی (0.001 =p)، دختران ورزشکار رشته های گروهی (0.001 =p)، پسران ورزشکار رشته های انفرادی (0.001 =p) و پسران ورزشکار رشته های گروهی (0.001 =p). تفاوت معنی داری مشاهده شد، به طوری که در همه گروه های مورد تحقیق، میانگین نمرات مولفه هدف تکلیف گرایی به طور معنی داری بالاتر از میانگین نمرات مولفه هدف خودگرایی بود.
جعفر صداقتی خلیل آباد مهدی سهرابی
تأثیر تمرین منتخب هوازی، تصویر سازی ذهنی و روش ترکیبی سلامت روان زندانیان هدف از این پژوهش نیمه تجربی تعیین تأثیر برنامه های تمرین منتخب هوازی، تصویرسازی ذهنی و روش ترکیبی بر سلامت روان زندانیان بود. جامعه آماری این پژوهش 240 نفر از زندانیان 18 تا 25 سال با مدت محکومیت 3 تا 5 سال مقیم زندان مرکزی مشهد بودند، که یک سال از دوره محکومیت خود را گذرانده بودند. تعداد نمونه انتخاب شده براساس جدول کوهن؛ در هر گروه 15 نفر و در مجموع 45 نفر با میانگین وزن 5±67 و میانگین قد10±165 بود، که بعد از تأیید سلامت جسمانی و همگن شدن از نظر قابلیت تصویرسازی ذهنی، به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تجربی (گروه تصویرسازی ذهنی، گروه تمرین هوازی و گروه ترکیبی) تقسیم شدند و پرسشنامه سلامت روان (ghq) به عنوان پیش آزمون در اختیار گروه های تجربی قرار گرفت. پس از 8 هفته و هر هفته سه جلسه برنامه تمرینی گروه ها پرسشنامه سلامت روان (ghq) به عنوان پس آزمون توسط تمامی آزمودنی ها تکمیل شد. با استفاده از آزمون tگروه های همبسته و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه ((anova داده ها مورد تجزیه تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که: تمرین منتخب هوازی اثر معناداری بر افزایش سلامت روان زندانیان داشت (096/3= t ، 008/0= p). روش ترکیبی اثر معناداری بر افزایش سلامت روان زندانیان نداشت (751/1 = t ، 102/0= p). تصویرسازی ذهنی اثر معناداری بر افزایش سلامت روان زندانیان داشت (515/2 = t ، 025/0= p). تفاوت معناداری میان سه برنامه تمرینی بر سلامت روان زندانیان وجود نداشت (776/0 =f، 467/0= p). با توجه به یافته های این پژوهش، ممکن است استفاده از تمرینات ورزشی هوازی و همچنین تصویرسازی ذهنی در مدت زمان طولانی تر، بعنوان روش های درمانی بدون اثر سوء و کم هزینه برای بهبود سلامت روان زندانیان و دیگر اقشار آسیب پذیر موثر باشد.
رضا شجیع مهدی سهرابی
امروزه کسب موفقیت در ورزش، به عنوان هدف اصلی ورزشکاران نخبه محسوب شده و یکی از پیآمدهای حضور ورزشکاران در سطوح بالای ورزش های رقابتی، شناسایی هر چه بیشتر نقش ورزشی خود و به طور همزمان تجربه نقش های جایگزین کمتر است. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه هویت ورزشی بازیکنان تیم های ملی هندبال ایران و تعیین جایگاه آن در سلسله مراتب هویت نقش بود. به همین منظور مقیاس تکمیلی هویت ورزشی ساخته شده توسط چزلاک (2004) و همچنین مقیاس هویت نقش کاری و وینر (1987) در اختیار کلیه بازیکنان حاضر در تیم های ملی نوجوانان، جوانان و بزرگسال هندبال ایران در حد فاصل شش ماهه اول سال 1387 (80=n) قرار گرفت که در نهایت تعداد 15 بازیکن تیم ملی نوجوانان، 20 بازیکن تیم ملی جوانان و 34 بازیکن تیم ملی بزرگسالان هندبال ایران (69=n) با میانگین سنی 17 تا 35 سال به پرسشنامه های پژوهش پاسخ و نمونه نهایی این پژوهش را تشکیل دادند. روایی محتوایی پرسشنامه های مذکور توسط متخصصین و ثبات درونی مقیاس هویت ورزشی نیز در یک مطالعه مقدماتی با آلفای کرونباخ 0.87 تعیین شد. در این پژوهش با توجه به برقراری مفروضه های نرمال بودن و همگنی واریانس ها که با استفاده از آزمون های کلوموگروف اسمیرنف و لون مشخص گردید، جهت مقایسه هویت ورزشی و خرده مقیاس های آن در بین بازیکنان تیم های ملی به تفکیک رده های سنی از آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تعقیبی بنفرونی، مقایسه هویت های نقش بازیکنان تیم های ملی به تفکیک رده های سنی از آزمون کروسکال والیس، جهت تعیین سلسله مراتب هویت نقش بازیکنان از آزمون رتبه ای فریدمن و جهت تعیین رابطه میان خرده مقیاس های هویت ورزشی با رتبه هویت نقش ورزشی و همچنین تعیین رابطه هویت های نقش با متغیرهای جمعیت شناختی سن و سابقه قهرمانی از آزمون همبستگی اسپیرمن استفاده شد. ضمن اینکه تجزیه و تحلیل داد ها با استفاده از نرم افزار spss (نسخه 16) انجام گرفته و برای هر یک از آزمون ها میزان خطای نوع اول 0/05 در نظر گرفته شد. بر اساس یافته ها بین هویت ورزشی بازیکنان تیمهای ملی نوجوانان، جوانان و بزرگسالان هندبال ایران تفاوت معنی دار وجود داشته و بر اساس نتایج آزمون تعقیبی، این تفاوت میان بازیکنان تیم های ملی نوجوانان و جوانان مشاهده می شود. بر اساس یافته های آزمون فریدمن، هویت های نقش خانوادگی، ورزشی، تحصیلی و مذهبی به ترتیب در رتبه های اول تا چهارم سلسله مراتب هویت نقش بازیکنان تیم های ملی هندبال ایران قرار می گیرند.
مجید اکبری یزدی مهدی سهرابی
هدف از انجام این پژوهش، مقایسه تأثیر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دور و نزدیک بر عملکرد تعادل بود. شرکت کنندگان در این پژوهش60 نفر از دانشجویان پسر مقطع کارشناسی دانشگاه فردوسی مشهد بودند، که به صورت تصادفی جهت شرکت در آزمون به 3 گروه 20 نفره تقسیم شدند. گروه ها عبارت بودند از: 1) گروه توجه بیرونی دور که آموزش دیدند روی صفحه تعادل سنج تا حد امکان ثابت ایستاده و به دو نشانگر کاغذی روی صفحه تعادل سنج که در دو طرف پاهایشان قرار داشت، توجه کنند. 2) گروه توجه بیرونی نزدیک که آموزش دیدند روی صفحه تعادل سنج تا حد امکان ثابت ایستاده و به دو نشانگر کاغذی روی صفحه تعادل سنج که درست در جلوی انگشتان پاها قرار داشت، توجه کنند. 3) گروه کنترل که آموزش دیدند روی صفحه تعادل سنج تا حد امکان ثابت ایستاده و تعادل خودشان را حفظ کنند. هر شرکت کننده 3 کوشش 20 ثانیه ای را روی تعادل سنج انجام داد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون های tی مستقل و تحلیل واریانس یک طرفه (anova) استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که: دستورالعمل کانون توجه بیرونی دور تأثیر معنی داری بر تعادل داشت (011/0=p). دستورالعمل کانون توجه بیرونی نزدیک تأثیر معنی داری بر تعادل نداشت (476/0p=). بین تأثیر دستورالعمل کانون توجه بیرونی دور و نزدیک تفاوت معنی داری مشاهده نشد (069/0p=). بین میانگین تعادل در شرایط مختلف کانون توجه تفاوت معنی داری وجود داشت (04/0=p). با توجه به یافته های این پژوهش، اتخاذ دستورالعمل کانون توجه بیرونی دور بر تعادل موثر بوده و استفاده از این روش در بهبود عملکرد و یادگیری مهارت های ورزشی مفید می باشد.
مهدی سهرابی
چکیده ندارد.
نازیلا دادوند مهدی سهرابی
خورش الکتروشیمیایی جهت آشکارسازی ذرات باردار سنگین توسط آشکارسازهای خورشی ردپای هسته ای حالت جامد به پارامترهای متعددی از جمله: پارامترهای فیزیکی سیستم شامل ولتاژ، فرکانس ، شدت میدان الکتریکی و فشار بر روی آشکارساز، پارامترهای شیمیایی شامل نوع و غلظت محلول خورش و درجه حرارت و پارامترهای مربوط به آشکارساز از جمله: نوع، ضخامت ، اندازه و ضریب دی الکتریک و همچنین نوع و انرژی ذرات باردار بستگی دارد. هر یک از این پارامترها می تواند تاثیر بسزایی در پاسخ آشکارساز داشته باشد. از جمله نوع محلول خورش یکی از پارامترهای بسیار مهم جهت آشکارسازی ذرات باردار سنگین در اغلب این آشکارسازها از جمله پلی کربنات می باشد. تاکنون محلولی مرکب از پتاس ، آب و اتانول تحت نام rew، به عنوان موثرترین محلول خورش الکتروشیمیایی آشکارساز پلی کربنات جهت آشکارسازی ذرات آلفا و هسته های برگشتی ناشی از نوترونهای تند شناخته شده و مورد استفاده قرار گرفته است . مطالعات انجام شده در این تحقیق مبین آنستکه تعویض نوع الکل (متانول بجای اتانول) و بهینه سازی محلول جدید و همچنین ذرات آلفا خواهد بود. با بررسی پارامترهای مختلف خورش الکتروشیمیایی شامل محلول خورش و زمان خورش و همچنین پارامترهای ثبت مثل چگالی ردپاها و قطر آنان، افزایش حساسیت ثبت آشکارساز برای هسته های برگشتی ناشی از نوترونهای تند به نسبت حدود 2.5 برابر محلول rew، کاهش ردپای زمینه آشکارساز به حدود 1/3 حالت استفاده از rew و از طرفی کاهش زمان خورش به حدود 1/4 استفاده از محلول مذکور، بدست آمده است . که این خود یکی از ویژگیهای مطلوبی است که برای آشکارسازی ذرات باردار سنگین است . همچنین با استفاده از محلول بهینه شده در این پژوهش ، ذرات آلفا نیز با موفقیت در این آشکارساز ثبت گردیده اند. در صورتیکه پژوهشهای قبل خلاف آنرا ادعا نموده اند. بطور کلی نتایج حاصله چنین نشان می دهد که با پژوهش های انجام شده گامی موثر در جها ارتقاء آشکارسازی ذرات نوترون و ذرات باردار با بازده بالاتر از نظر بازده ثبت برای هسته های برگشتی ناشی از نوترون، کاهش ردپای زمینه و کاهش زمان خورش الکتروشیمیایی برداشته شده است . علاوه بر نتایج فوق الذکر، در بررسی های پایه ای مکانیسم خورش الکتروشیمیایی با مطالعه معادلات میسون و اسمیت در رابطه با تغییرات شدت میدان بر حسب ضخامت ، نتایج حاصله دال بر این است که تغییرات چگالی ردپای هسته های برگشتی بر حسب ضخامت ، دارای تغییراتی بین تغییرات دو معادله فوق است در صورتیکه ثبت ذرات آلفای کم انرژی موید رابطه اسمیت می باشد.