نام پژوهشگر: صدیقه جمشیدی
صدیقه جمشیدی صفر قایدرحمتی
کیفیت زندگی به عنوان مفهومی برای نشان دادن میزان رضایت فرد از زندگی و به عبارتی معیاری برای تعیین رضایت و عدم رضایت افراد و گروه ها از ابعاد مختلف زندگی است. این ابعاد می تواند زمینه های تغذیه ای، آموزشی، بهداشت، امنیت و اوقات فراغت را شامل شود، از طرف دیگر امروزه در ادبیات برنامه ریزی توسعه مباحث کیفیت زندگی به عنوان یک اصل اساسی پیوسته مورد نظر برنامه ریزان و مدیران امر توسعه است. با این توصیف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد و بررسی ارتباط بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد، در صدد پاسخگویی به این پرسش هاست که میزان کیفیت زندگی از نظر جامعه نمونه در دو محله خیرآباد و عیش آباد چگونه است، و آیا بین شاخص های عینی و ذهنی کیفیت زندگی در دو محله مورد مطالعه رابطه وجود دارد یا نه. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه و فرم برداشت میدانی از دو روش آمار توصیفی و استنباطی (آزمون t، آزمون u مان ویتنی و آزمون خی دو) در نرم افزار spss استفاده شده است. جامعه آماری در این پژوهش دو روستای ادغام شده در شهر یزد (خیرآباد و عیش آباد) با جمعیت 11054 نفر می باشد که در این بین 370 نفر به عنوان نمونه در نظر گرفته شده اند. نتایج نشان می دهد که بر اساس دیدگاه جامعه نمونه، به طور کلی میزان رضایت در همه ابعاد مورد بررسی کیفیت زندگی (اجتماعی، اقتصادی، محیطی و کالبدی) پایین تر از حد متوسط ارزیابی شده است و تنها در تعدادی از گویه ها از جمله امنیت اماکن عمومی، مدت زمان وقت آزاد، تسهیلات مناسب منزل و وضعیت زیرساخت ها، میزان رضایت ساکنان تا حدودی بالاتر از حد متوسط ارزیابی شده است. همچنین براساس نتایج آزمون کای اسکویر بین شاخص های ذهنی و عینی کیفیت زندگی در روستاهای ادغام شده در شهر یزد رابطه وجود ندارد.