نام پژوهشگر: ابراهیم اسکندری
ابراهیم اسکندری علی اکبر احمدی
چکیده: سرمایه اجتماعی از مفاهیم نوین است که نقش بسیار مهمتری را نسبت به سرمایه فیزیکی و انسانی در سازمان ها ایفا می کند. امروزه در جامعه شناسی و اقتصاد و به تازگی در مدیریت و سازمان مفهوم سرمایه اجتماعی به طور گسترده ای مورد استفاده قرار گرفته است. مفهوم سرمایه اجتماعی به پیوند ها و ارتباطات اعضای یک شبکه به عنوان منبع با ارزشی اشاره دارد، و با خلق هنجار ها و اعتماد متقابل موجب تحقق اهداف اعضا می شود. در غیاب سرمایه اجتماعی، سایر سرمایه ها اثر بخشی خود را از دست داده و پیمودن راه های توسعه و تکامل فرهنگی و اقتصادی ما همواره دشوار می گردد. سرمایه اجتماعی چه در سطح مدیریت کلان، و چه در سطح مدیریت سازمان ها می تواند شناخت جدیدی از سیستم های اقتصادی - اجتماعی ایجاد کند و به مدیران در هدایت بهتر سیستم یاری می رساند. مدیریت مدرن منبعی پایان ناپذیر از منافع و مزایای رقابتی برای سازمان را در دانش یافته است، و با درنظر گرفتن گستره وسیع و رو به رشد این ضرورت سازمانی و الزام مدیریت صحیح دانش، این جنبه حیاتی سازمان باید سعی در شناخت و درک عوامل متاثر از و موثر برآن داشت. هدف اصلی این تحقیق، بررسی نقش سرمایه اجتماعی در اثربخشی مدیریت دانش در سازمان است. جامعه آماری این تحقیق کارکنان واحد تحقیق و توسعه شرکت ایران خودرو دیزل است. برای رسیدن به هدف اصلی تحقیق، محقق در ابتدای تحقیق به طراحی سه فرضیه فرعی و یک فرضیه اصلی همت گمارد. مدیریت دانش به پنج بعد؛ جمع آوری دانش، ذخیره سازی دانش؛ پالایش دائمی دانش، استفاده از دانش و توزیع دانش و سرمایه اجتماعی به سه بعد؛ شناختی، ارتباطی و ساختاری و تقسیم شدند. ابزار اصلی جمع آوری داده ها از نمونه آماری 100 نفری ، پرسشنامه های سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش بوده است. روایی پرسشنامه ها از روش روایی محتوا و تحلیل عاملی ساختاری توسط نرم افزارlisrel بدست آمده که حاکی از روایی پرسشنامه ها بود و پایایی پرسشنامه ها از طریق آلفای کرونباخ به میزان 0.89 و 0.91 بدست آمد که حاکی از پایایی قابل قبولی است. تحلیل اطلاعات بوسیله نرم افزار آماری spss صورت پذیرفت. هر سه فرضیه فرعی و فرضیه اصلی مورد تایید واقع شد. به عبارتی بدین صورت نتیجه گیری شد که بین ابعاد سه گانه سرمایه اجتماعی و اثربخشی مدیریت دانش رابطه معنی داری وجود دارد. در ادامه وضعیت سازمان مورد نظر از حیث ابعاد مدیریت دانش و سرمایه اجتماعی رتبه بندی شد و در نهایت پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی و مدیریت دانش در سازمان ارائه شد.
ابراهیم اسکندری نادر زبرجد شیراز
فرایند کلی شامل ساخت حدواسط گلی اکسیلیک اسید بواسط اکسیداسیون گلی اکسال بعنوان ماده اولیه اصلی و سپس واکنش تراکمی و حلقه زایی گلی اکسیلیک اسید با اوره در دمای 70 درجه سانتی گراد می باشد. در روش سنتز از اسید نیتریک و اسید هیدروکلریک برای اکسیداسیون گلی اکسال استفاده شده است و همچنین اسید هیدروکلریک بعنوان کاتالیست واکنش نهایی مورد استفاده قرار گرفته است. این روش نیمه پیوسته تولید آلانتوئین شامل افزایش تدریجی 78 گرم محلول آبی 45 درصد وزنی اسید نیتریک به محلول آبی حاوی 109 گرم گلی اکسال(1) ( محلول آبی 40 درصد وزنی)، 59 گرم اسید هیدروکلریک در دمای 40 درجه سانتی گراد می باشد، سپس 167 گرم اوره به مخلوط واکنش اضافه شد و 12 ساعت در دمای 70 درجه سانتی گراد بهم زده شد. رسوب آلانتوئین در محلول آبی تشکیل گردید و صاف گردید و با آب شستشو داده شد و در آون خلا خشک گردید.شرایط واکنش از قبیل دما، زمان و افزودن اسید نیتریک بهینه شد
ابراهیم اسکندری سید مصطفی موسوی زاده
کاربرد آلیاژهای منیزیم با وجود خواص منحصر بفردشان در صنعت بدلیل رفتار خوردگی ضعیف محدود می باشد. فرآوری همزن اصطکاکی از جمله تکنیک های نوین در اصلاح میکروساختار می باشد که می تواند سبب بهبود خواص مکانیکی و مقاومت به خوردگی آلیاژها شود. از این رو در پژوهش حاضر اثر فرایند فرآوری بر میکروساختار و خواص خوردگی آلیاژ az31، با بکاربردن محدوده وسیعی از پارامترهای فرآوری مورد بررسی قرار گرفت. میکروساختار نمونه ها با استفاده از میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ نیروی اتمی مطالعه شد و سختی ناحیه فرآوری شده با میکروسختی سنج ویکرز اندازه گیری شد. همچنین بمنظور بررسی رفتار خوردگی، آزمون های پتانسیل مدار باز، پلاریزاسیون پتانسیو داینامیکی، امپدانس الکتروشیمیایی و اندازه گیری پتانسیل سطح(skpfm) انجام شد. مشاهدات میکروساختاری نشان داد که سطح مقطع ناحیه فرآوری شده شامل نواحی میکروساختاری متفاوت است که اثر توزیع دمایی و میزان کرنش در بوجود آمدن این نواحی مورد بررسی قرار گرفته شد. میکروساختار ناحیه فرآوری شده شامل دانه های تبلور یافته هم محور است که اندازه دانه ها تحت تاثیر پارامترهای فرآوری می باشد. در پژوهش حاضر اندازه دانه های ناحیه فرآوری با تغییر پارامترها در محدوده بین تقریباً یک پنجم فلز پایه تا اندازه دانه تقریباً برابر با فلز پایه متغییر بوده است. اثر پارامترهای فرآوری با توجه به میزان گرمای ورودی و نرخ کرنش که بطور همزمان در ناحیه فرآوری صورت می پذیرد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و ارتباط آن با پارامتر زنر-هولمن بیان شد. نتایج نشان داد که افزایش سرعت چرخش و کاهش سرعت حرکت طولی سبب افزایش دما و کاهش سرعت سرمایش شده و موجب رشد دانه های متبلور و تغییرات میزان سختی شده است. از این رو برای بدست آوردن شرایط میکروساختاری مناسب کنترل دقیق پارامترها ضروری می باشد. بررسی های خوردگی نشان داده که بطور کلی فرایند فرآوری سبب بهبود خواص خوردگی آلیاژ شده است. مقاومت به خوردگی نمونه های فرآوری با پارامترهای مختلف متفاوت بوده است. نمونه فرآوری شده با سرعت چرخش 630rpm و سرعت حرکت طولی630mm/min مقاومت به خوردگی بیش از دو برابر فلز پایه از خود نشان داده است. نتایج نشان داد که افزایش مقاومت به خوردگی مربوط به همگن شدن و ریز شدن اندازه دانه در نمونه های فرآوری می باشد. اندازه دانه ریز سبب بهبود عملکرد فیلم پسیو و افزایش مقاومت به خوردگی می شود. همچنین نتایج حاصل از اندازه گیری پتانسیل سطح و غوطه وری نشان داد که فازهای بین فلزی در میکروساختار بدلیل پتانسیل خوردگی بالاتر در زمینه منیزیم نقش کاتد را ایفا کرده و می توانند مناطق ترجیحی برای شروع خوردگی باشند.