نام پژوهشگر: امیر حسین کوهساری
زهرا فلسفین عبدالحمید انصاری
یکی از آرایش های الکترودی که کاربرد زیادی در مطالعات ژئوالکتریک و پلاریزاسیون القایی دارد، آرایش الکترودی مستطیل است. هدف از این آرایش محدود کردن مناطق وسیع به خصوص در اکتشاف کانسارهای سولفیدی است. بر خلاف کاربرد وسیع آن کمتر به مدلسازی و اعتبار سنجی نتایج حاصل از آن پرداخته شده است. در این تحقیق یک مدل سه بعدی مقاومت ویژه الکتریکی و پلاریزاسیون القایی در حوزه فرکانس برای برداشت های ژئوالکتریک با آرایش الکتریکی مستطیل و با استفاده از روش المان محدود در نرم افزار comsol script توسعه داده شده است. سپس اعتبار سنجی فرآیند معکوس سازی سه بعدی داده های مقاومت ویژه الکتریکی با استفاده مدل های مصنوعی صورت گرفته است. نتایج حاصل از مدلسازی مقاومت ویژه الکتریکی و پلاریزاسیون القایی در حوزه فرکانس نشان می دهند تفسیر کیفی که با استفاده از نقشه مقاومت ویژه الکتریکی ظاهری و درصد اثر فرکانس بدست آمده است، زمانی صحیح است که آنومالی زیرسطحی ابعاد بزرگ، عمق کم و اختلاف رسانایی بالایی نسبت به محیط داشته باشد. همچنین نتایج نشان می دهند آرایش الکترودی مستطیل قادر به تشخیص جهت قرار گیری توده رسانا با کشیدگی در جهت خاص و ضخامت توده رسانا (فاصله عمق فوقانی و عمق تحتانی توده رسانا) نمی باشد. مقایسه بین نتایج دو روش مورد استفاده در آرایش الکترودی مستطیل نشان می دهد، روش مقاومت ویژه الکتریکی نتایج بهتری را نسبت پلاریزاسیون القایی در حوزه فرکانس نمایش می دهد. به طور کلی می توان بیان نمود که آرایش الکترودی مستطیل به تنهایی نمی تواند اطلاعات مناسبی از توده های زیر سطحی بدست دهد. نتایج حاصل از فرآیند معکوس سازی سه بعدی داده های مقاومت ویژه الکتریکی با استفاده مدل های مصنوعی، صحت فرآیند را نشان می دهد.
سعیده ملک زاده امیر حسین کوهساری
چکیده معادن سرب و روی ایرانکوه در رشته کوهی به همین نام در 20 کیلومتری جنوب غرب اصفهان واقع شده است. بخشهای معدنی تپه سرخ، گوشفیل، خانه گرگی و ... در این منطقه شناسایی شده که جداگانه تعیین ذخیره شده و بعضاً مورد بهرهبرداری قرار گرفته است. این مطالعه به منظور شناسایی آنومالیها و اندیسهای سرب و روی در بین دو منطقه معدنی تپه سرخ و گوشفیل انجام گردیده است. در این مطالعه 804 نمونه خاک بطور سیستماتیک در دو مرحله برداشت شده و نمونهها پس از آماده سازیهای لازم برای 35 عنصر آنالیز شدهاند. در این مطالعه از 12 عنصر برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. برای شناسایی و تفکیک آنومالیها در این مطالعه از سه روش آمار کلاسیک، هندسه فرکتال و eda (تحلیل اکتشافی دادهها) استفاده شده است. قبل از انجام تجزیه و تحلیل اصلی با روشهای فوقالذکر، ابتدا پردازش اولیه دادهها شامل اصلاح دادههای سنسورد و جداسازی دادههای خارج از رده انجام گردید. سپس نرمال بودن دادهها بررسی شد. دادههای اولیه عناصر ca، mg و s نرمال بودند ولی بقیه عناصر با تبدیل لگاریتمی ساده و یا سه پارامتری نرمال سازی شدند. روش آمار کلاسیک با توجه به پارامترهای آماری به دست آمده و فرمولهای استاندارد، مقادیر آنومالی و زمینه در مورد هر عنصر جداسازی گردید. برای جداسازی زمینه از آنومالی با روش فرکتال از مدل عیار – مساحت در محیط gis استفاده شد. جداسازی آنومالی از زمینه با روش eda نیز به کمک نمودار جعبهای انجام گردید. سپس نقشههای مربوط به هر عنصر با کاربرد سه روش نامبرده رسم شدند. بطور کلی نقشههای تهیه شده انطباق خوبی با هم دارند ولی روش فرکتالی به علت ساختاری بودن دارای قابلیت اعتماد بیشتری است. مناطقی که در سه روش آنومالی نشان دادند، دارای اولویت بالاتری جهت مطالعات بعدی میباشند. عناصر اصلی شامل pb، zn و cd در شمال غرب، مرکز و جنوب شرق آنومالی نشان میدهند. آنومالیهای به دست آمده با نتایجی که از مطالعات سطحی بدست آمده انطباق خوبی نشان میدهند. جهت انجام مراحل بعدی اکتشاف و بررسیهای بیشتر آنومالیها، استفاده از روش ژئوفیزیکی ip پیشنهاد گردید.
ملک محمد محمودیان امیر حسین کوهساری
در این تحقیق ارزیابی پتانسیل منابع آبهای زیرزمینی دشت های لردگان، خانمیرزا و فلارد از توابع استان چهارمحال و بختیاری با استفاده از مدل ترکیب خطی و منطق فازی انجام شده و سپس نتایج به محیط gis منتقل و نقشه های ارزیابی تهیه و با هم مقایسه شدند ونتایج نشان داد که دو مدل استفاده شده همخوانی خوبی در ارزیابی منابع آبهای زیرزمینی دشت های مذکور داشتند و همچنین بر اساس این نتایج می بایست مدیریت بهره برداری از آبخوان این دشت هارا برنامه ریزی و کنترل نمود.
مجتبی دهقانی جوزم جواد غلام نزاد
کانسار مس میدوک یکی از کانسار های بزرگ مس در ایران می باشد که در 42 کیلومتری شمال شرق شهرستان شهربابک واقع شده است و هم اکنون به عنوان یک معدن مس، کانسنگ های مس از آن استخراج می شود. حفاری های اکتشافی صورت گرفته در این کانسار شامل 59 گمانه می باشد که 10 عدد از آن ها در حین استخراج حفر شده اند. در آنالیز مغزه های حفاری، زونهای کانی سازی مس از جمله زون اکسیده، سوپرژن و هیپوژن تفکیک شده است و عیار عناصر مس، مولیبدن، آهن، طلا و نقره نیز ثبت شده است. هدف از این پروژه استفاده از روش زمین آمار در محاسبه ی ذخیره ی و مدل سازی زمین شناسی کانسار است. کلیه ی مراحل مدلسازی زمین شناسی و تخمین ذخیره توسط به کار گیری نرم افزار های datamine studio 3 و surpac به ترتیب زیر انجام شد. ابتدا بانک اطلاعاتی 59 گمانه ساخته شده و مدل زمین شناسی کانسار با ایجاد مقاطع افقی و عمودی توسط نرم افزار datamine شبیه سازی شد. با ساخت کامپوزیت های 7/3 متری از گمانه ها عملیات نرمال سازی و تحلیل روند داده های اولیه انجام شد. از نرم افزار surpac برای تولید واریوگرام ها و تحلیل ساختار فضایی حاکم بر کانسار استفاده شد. در ادامه نیز عملیات تخمین عیار با استفاده از روش کریجینگ در مدل های بلو کی توسط نرم افزار dtamine انجام شد و در پایان میزان ذخیره در زون اکسیده با عیار حد 1/0 درصد، 06/3 میلیون تن با عیار متوسط 39/0 درصد بدست آمد . همچنین میزان ذخیره، با عیار حد 25/0 درصد در زون سوپرژن، 90 میلیون تن با عیار متوسط82/0 درصد و در زون هیپوژن 101 میلیون تن با عیار متوسط 75/0 درصد تعیین شد. در مجموع ذخیره ی کانسار مس میدوک با احتساب ذخیره ی سه زون ، 194 میلیون تن کانسنگ مس با عیار متوسط 77/0 درصد بدست آمده است.
مجید مهرکیش عبدالحمید انصاری
در منطقه توران پشت با شناسایی چشمه های تراورتن ساز، از هفت چشمه نمونه برداری شد و نمونه ها مورد آنالیزهای شیمیای قرار گرفتند. اندازه گیری های صحرایی انجام گرفته شامل اندازه گیری دما، ph، دبی (کیفی)، رنگ، بو، مزه، خروج یا عدم خروج گاز، رنگ تراورتن های اطراف، میزان رشد مواد آلی می-باشد. مقطع و نقشه زمین شناسی منطقه بر اساس مطالعات زمین شناسی و صحرایی و با کمک تصاویر ماهواره ای ترسیم شد. بر اساس مشاهدات صحرایی و اندازه گیری دمای آب چشمه ها در منطقه در راستای انجام این تحقیق، ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و جمع آوری اطلاعات و بررسی کارهای مشابه قبلی به یک دید کلی در مورد موضوع مورد تحقیق دسترسی حاصل شد. در این تحقیق ابتدا در بخش مطالعات دورسنجی با بهره گیری از تصاویر ماهواره etm+ لندست و تلفیق و تفسیر تصاویر منطقه به کمک نرم افزار envi4.7 و اعمال فیلترهای مناسب به بررسی دقیق محل چشمه ها و رسوبات تراورتنی، محل آلتراسیون ها و همچنین عوارض زمین شاختی ناحیه مورد مطالعه پرداخته شد. با مطالعات دقیق زمین شناسی، سنگ شناسی و پترولوژی و همچنین اطلاعات بدست آمده از پردازش تصاویر ماهواره ای، با استفاده از نرم افزا gis اقدام به ترسیم نقشه و مقطع زمین شناسی ناحیه مورد مطالعه شد. با استفاده از داده های مغناطیس هوایی به بررسی گسل های منطقه از نظر عمق آن ها و احتمال ارتباط آن ها با منابع ژئوترمال به وسیله نرم افزار geosoft و همچنین وجود توده های نفوذی آذرین با اعمال فیلترهای خاص، پرداخته شد. با برداشت های صحرایی تراورتن های منطقه مورد بررسی قرار گرفتند. در بخش هیدروژئولوژی با تعیین دقیق محل چشمه ها، با برداشت های صحرایی و نمونه گیری و آنالیز آب چشمه-های فعال و جوشان منطقه با توجه به شیمی آب و کاتیون ها و آنیون های موجود در آن در بخش هیدروشیمی با استفاده از نرم افزار rockworks اقدام به رسم نمودارهای پایپر و استیف شد که در نهایت منجر به بررسی نوع و تیپ آب چشمه ها و بر قراری ارتباط آن ها با گسل و سازندهای احتمالی که آب چشمه ها از آن عبور کرده اند شد. در نهایت با جمع بندی مطالعات و شواهد بدست آمده در منطقه و مقایسه شیمی آب چشمه ها با جداول استاندارد شیمی انواع آب ها به تحلیل کلی اطلاعات پرداخته شد. بر اساس شواهد و بررسی ها ارتباط چشمه ها با گسل های منطقه و منابع زمین گرمایی را نشان می دهد. وجود آلتراسیون ها در اطراف گسل ها شواهدی دیگر برای وجود این منابع ارزشمند می باشند همچنین وجود توده های نفوذی و تفسیر و مقایسه آنالیز آب ها با مقادیر استاندارد، نهایت وجود یک منبع حرارتی در زیر منطقه متصور می شود که البته نیاز به مطالعات و تحقیقات بیشتر در این منطقه می باشد.
حسین ملایمت امیر حسین کوهساری
ابتدا بانک اطلاعاتی 154 گمانه ای که لایه b2 را قطع کرده اند ساخته شده و بررسی نرمال بودن و تحلیل روند داده های اولیه انجام گردید. از نرم افزار surpac برای تولید واریوگرام ها و تحلیل ساختار فضایی حاکم بر کانسار استفاده شد. مشخص شد که ناهمسانگردی مقادیر خاکستر و ضخامت لایه، تطابق خوبی با شرایط اولیه نهشته گذاری آن دارند. در ادامه نیز عملیات تخمین با استفاده از روش کریجینگ معمولی برای ضخامت و شیب و کریجینگ عام برای خاکستر در مدل بلوکی توسط نرم افزار surpac انجام گردید. با در نظر گرفتن مرزهای ساختمانی و گسل- های محدوده کننده در نرم افزار arcmap، بلوک های خارج از محدوده های تخمین کنار گذاشته شدند و در پایان میزان ذخیره از رخنمون تا افق 600+ متر برابر با 7/23 میلیون تن، از رخنمون تا گسل زنوغان 0/78 میلیون تن و برای کل کانسار 0/125 میلیون تن برآورد شد. همچنین ذخایر هر یک از بخش های فوق به دو قسمت بالانس و زابالانس نیز تقسیم و مقادیر به دست آمده با تخمین دفتر طراحی پروده 4 طبس مقایسه گردید.
سید محسن دهقان منشادی سید حسین مجتهد زاده
شدت مغناطیدگی مواد در یک میدان مغناطیسی خارجی به وسیله ضریب تناسب عنوان خودپذیری مغناطیسی شناخته شده است کنترل می شود. در هنگام قرارگیری یک ماده در به h مغناطش (گشتاور مغناطیسی در واحد حجم) القا شده در ماده با میدان ،h میدان مغناطیسی رابطه دارد. در اکتشافات مغناطیسی، خودپذیری مغناطیسی به عنوان یکی از k= m/h صورت عوامل پایه ای است که می تواند باعث تعیین پراکندگی مکانی آن شود. در این پژوهش جهت بررسی ارتباط بین خودپذ یری مغناطیسی، سنگ شناسی و کانی شناسی کانسارهای آهن ایران مرکزی از داده های کانی شناسی و سنگ شناسی و لاگهای حفاری دو کانسار آهن چغارت و سورک استفاده شد. همچنین به کمک دستگاه خودپذیری سنج (کاپامتر) خودپذیری مغناطیسی نمونه های دستی برداشت شده و مغزه های حفاری انتخابی از این دو کانسار اندازه گیری گردید و سپس داده های به دست آمده مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط بین خودپذیری مغناطیسی و درصد غنی شدگی مگنتیت feo و نسبت آهن کل به feo مورد بررسی قرار گرفت. پس از بررسی ها مشخص گردید خودپذیری مغناطیسی به طور مستقیم با درصد مگنتیت و نسبت آهن کل به feo و به طور معکوس با نسبت feo ارتباط دارد. به کمک روابط به دست آمده از نمودارهای feo رسم شده میتوان با اندازه گیری خودپذیری مغناطیسی پارامترهای دیگر را به آسانی و با تقریب بسیار خوبی به دست آورد. همچنین با اندازهگیری خودپذیری مغناطیسی بر روی مغزههای یکی از گمانههای کانسار سورک ارتباط این پارامتر با آلتراسیون و هوازدگی نیز مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که خودپذیری مغناطیسی با آلتراسیون و هوازدگی رابطه معکوس دارد.
ساسان قربانی امیر حسین کوهساری
با توجه به اینکه امروزه درجهان مبنای رقابت بین واحدهای تولیدی صنایع سیمان درکشورهای مختلف،تولیدمحصولات باکیفیت بالاتروقیمتپائین ترمی باشد؛ در اینجا هدف بررسی روش های تلفیق داده های دورسنجی، ژئوشیمیائی و زمین شناسی در اکتشاف مواد معدنی صنایع سیمان، در خصوص بهره برداری متناسب با واحد تولیدی از نظر کمی و کیفی می باشد. در اینپروژه تلفیق داده های دور سنجی، ژئوشیمیایی و زمین شناسی در اکتشاف مواد معدنی سیمان سامان مورد بررسی واقع شده است و به این منظور در ابتدا پس از تعریف، مواد اولیه مورد نیاز سیمان پرتلند عنوان گردیده؛در ادامه به روشهای پی جویی و اکتشاف ذخایر مواداولیه صنایع سیمان شامل اکتشاف مقدماتی، محاسبات سیمان سازی، مطالعات اکتشافی نیمه تفضیلی، مرحله اکتشاف تفضیلی منطقه، برخی ازکاربردهای زمین آمار، شبکه بندی نقشه توپوگرافی، تخمین ذخیره وتهیه نقشه پرداخته شده است؛و پس از بیان روش های اکتشاف و تلفیق در اکتشافات مواد اولیه صنایع سیمان،معرفی منطقه مورد نظر و مطالعات زمین شناسی، سنجش از دورضمن محاسبه oifوترکیب باندها،مطالعات ژئوشیمیائی، تلفیق با مدل چند کلاسه به منظور شناسائی مناطق امید بخش در منطقه معادن سیمان سامان کرمانشاه مورد ارزیابی قرار گرفته است. درپایان نتیجه گیری شد در مطالعه محدوده معادن سیمان سامان پس از وزن دهی به معیارها و زیر معیارهای پارامترهای موثر در تلفیق، به منظور تعیین مناطق احتمالی امیدبخش با استفاده از روش مدل چند کلاسه جهت تلفیق داده های زمین شناسی، ژئوشیمی، دورسنجی، انطباق خوبی بین نقشه ها وجود دارد که دردو لایه وزن داده شده دورسنجی و زمین شناسی مشهودتر است، که آن هم احتمالاً به علت گستردگی مطالعات دورسنجی وزمین شناسی و وسعت کمتر مطالعات ژئوشیمیائی در منطقه مورد مطالعه می باشد.باانطباق مناطق امیدبخش ومحل احداث کارخانه سیمان سامان کرمانشاه،قسمت هائی ازمنطقه محدوده های موردنظرکه ثبت نشده بوددرحال اخذمجوزازسوی مراجع ذیصلاح می باشد.
فرزانه فریدونی حسین مجتهدزاده
روش لیتوژئوشیمیایی چند عنصری می¬تواند منجر به یافتن مبنایی برای مطالعه گرانیت¬ها بر پایه تحولات زمین¬شناسی و ژئوشیمیایی گردد. توده¬های گرانیتوئیدی که تمرکزهایی از عناصر اقتصادی را به همراه دارند عمدتا الگوی ژئوشیمیایی خاصی را نمایش می¬دهند که شناخت این الگوها در بعضی از موارد امکان تشخیص واحدهای بارور از عقیم را فراهم می¬سازد. در هر ناحیه خاص،¬ تمایز میان توده¬های گرانیتی مولد کانسارهای قلع از انواع عقیم می¬تواند براساس یک یا چند نسبت از نسبت¬های ,k/rb ,mg/li ba/rb و rb/zr انجام پذیرد. مقادیر بسیار کم این نسبت¬ها و یا مقادیر بسیار بالای rb/sr ,(na+k)/fe ,(na+k)/(ca+mg) می¬تواند معرف کانی¬سازی قلع در آن ناحیه باشد. برای تشخیص گرانیت¬های حاوی تنگستن از گرانیت های عقیم از تنگستن استفاده از شاخص ژئوشیمیایی gci=log10 ((rb3×li×104) / (mg×k×ba×sr)) پیشنهاد شده است. در گرانیت¬های حاوی تنگستن نسبت¬هایrb/sr ,li/k و ba/sr بالا بوده و در گرانیت¬های فاقد تنگستن نسبت-های,k/rb ba/rb و mg/liپایین می¬باشد. با مقایسه ترکیب عناصر جزئی و کمیاب توده¬های نفوذی مناطق مورد بررسی برای تشخیص گرانیت¬های حاوی قلع و تنگستن سه نمودار بسیار مهم نسبت sm/eu به rb , دیاگرام سه جزیی (na + k)، fe و mg و دیاگرام سه جزئی rb ,ba و sr به دست آمده است. در این مطالعه گرانیت های مناطق مشیرآباد، بروجرد، آستانه، ده¬نو و کلاه قاضی در زون سنندج-سیرجان و گرانیت شیرکوه در زون ایران مرکزی با استفاده از شاخص¬های ژئوشیمیایی ذکر شده در پایان¬نامه جهت تشخیص کانی¬زایی قلع و تنگستن مورد بررسی قرار گرفته¬اند، که با توجه به شاخص های ژئوشیمیایی به دست آمده به نظر می¬رسد که مناطق بروجرد، مشیرآباد، کلاه قاضی و شیرکوه دارای پتانسیلی از کانی¬زایی قلع و تنگستن و مناطق ده¬نو و آستانه فاقد این کانی¬زایی می-باشند.
بهروز فیل زاده عبدالحمید انصاری
سیگنال های تشدید مغناطیس هسته ای همواره دارای نوفه هستند که میتوانند پردازش را دچار مشکل کنند روش های متعددی برای رفع نوفه از سیگنال بیان شده است یکی از این روش ها روش تبدیل موجک است .