نام پژوهشگر: هوشنگ خوش سیما
حبیب الله شریعتی هوشنگ خوش سیما
به نظر میرسد که مترجمین و مدیران با تجربه نشریات چاپ و انتشار کتاب معیارهایی تجربی را برای انتخاب کتاب جهت ترجمه وچاپ کتاب مورد استفاده قرار داده که در طی سالیان متمادی آنها را تجربه کرده و در روند کاریشان از آنها بهره می جویند. در این تحقیق بعضی از این معیارها توسط محقق ارئه گردیده و اهمیت انها در دو بررسی که در این تحقیق صورت گرفته اند مورد سنجش قرار گرفته است. در این راستا مفهوم پتانسیل ترجمه ارائه شده که می تواند از اهمیت خاصی در این حیطه برخوردار باشد. نتایج دو بررسی انجام شده در طول تحقیق فوق ارائه گردیده که خود بیانگر وجود عاملی کلی به نام پتانسیل ترجمه بوده و از وجود معیارهای مربوط به ان خبر می دهد. در بررسی دوم نظرات مترجمین و ناشرین برجسته کشور که از لیست صد اثر برتر کشور انتخاب شده اند در این راستا گرد آوری شده اند. نتایج بدست آمده در این تحقیق بیانگر این مسئله است که پتانسیل ترجمه توانایی است که متن زبان مبدا در بافت زبان مقصد وطبق معیارهای این زبان به آن می رسد و اینکه معیارهایی در این راستا وجود دارند که تاثیر کلی آنها بوجود اورنده پتانسیل مورد نظر است. از جمله معیارهای ارائه شده در این تحقیق می توان به تطابق فرهنگی ایدئولوژیکی، مولف شناخته شده، تطابق در نوع و گرایش ادبی روز، وجود حامی، تقاضای خواننده، شمول عام و عدم محدودیت زمانی را نام برد. همچنین باید اذعان کرد که ممکن است ترتیب این معیارها در نوع و گرایشهای مختلف ادبی متفاوت باشد. اما این معیارها به صورتی واحد عمل کرده و پتانسیل کل بدست آمده حاصل مجموع کلی تاثیر این معیارها می باشد.
نرگس جوادپور اسماعیل زارع بهتاش
ترجمه اشعار کلاسیک انگلیسی به فارسی به صورت منظوم توسط شاعران مترجم یا مترجمین شاعر انجام شده است. اما خبرگانی نظیر خزاعی فر (2004) و صلح جو (2008) ترجمه شاعرانه را خالی از ظرایف ترجمه عالمانه و ترجمه عالمانه را به دور از لطایف ترجمه شاعرانه می دانند. بنابراین امروزه تأکید بیشتری بر ترجمه منثور شعر است که به معنای متن اصلی وفادار باشد (خزاعی فر، 2005)، چرا که این نوع ترجمه از قید و بند وزن و قافیه و تغییرات و اضافات ناشی از آن رهاست. واضح است که هدف ترجمه هر شعر تا حد زیادی تعیین کننده اتخاذ استراتژی مناسب از میان استراتژی های مختلف در ترجمه شعر می باشد و اشعار کلاسیک نیز ممکن است به صورت منثور به ترجمه در آیند. شعر «کوری خویش» اثر جان میلتون نمونه ای از اشعار کلاسیک انگلیسی است که قبلاً توسط دکتر صورتگر (1969) و دکتر ابجدیان (1992) به صورت منثور ترجمه شده است. با وجود این، تصور بر این است که شاید بتوان روش عالمانه و شاعرانه را در ترجمه این اشعار با هم همراه نمود. بر همین اساس ترجمه پذیری این شعر به شعر فارسی با استفاده از استراتژی ترجمه آزاد منظوم و مقفای شعر (عباسی و منافی، 2004) در دو مرحله مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله نخست، پس از تحلیل سبک شناسی شعر در سطح ساختار و با استفاده از دو ترجمه موجود از شعر مذکور، ترجمه ای ساختاری-معنایی در اختیار شاعران زبان مقصد قرار گرفت با تأکید بر اینکه در صورت امکان از قالب نظیر شعر اصلی، غزل فارسی، استفاده شود. نمونه های حاصل در قالب نظیر و غیر آن مصداقی بر ترجمه پذیری این شعر به شعر فارسی بودند. همانگونه که پیش بینی شده بود، این ترجمه ها حاوی تغییرات و اضافاتی به متن اصلی بودند و با وجود اینکه هر یک جنبه هایی از شعر اصلی را در بر داشتند، نوعی اقتباس از این شعر محسوب می شدند. در مرحله دوم تحقیق، مراحل شش گانه مفروض (1- تحلیل سبک شناسی در همه سطوح، 2- ترجمه ساختاری-معنایی بر اساس آن، 3- مطالعه تفسیری بر شعر و شاعر، 4- تبدیل ترجمه به نثر مسجع، 5- شعر سازی بر اساس تقسیمات معنایی نثر مسجع و 6- استفاده از شاعر آشنا به علم عروض جهت ترمیم ترجمه حاصل وتبدیل آن به قالب نظیر) به اجرا گذاشته شد. تغییراتی نظیر جابجایی مراحل 2و 3و ضرورت نظارت کارشناسانه مترجم بر قالب شعری حاصل بدیهی بود. مطالعه بر تحلیل های ادبی و تاریخی شعر و سبک شاعر به ترجمه ای انجامید که اصولی چون چند معنایی، دستیابی به نزدیکترین معادل ممکن و تلمیح و استعاره متن اصلی، پیچیدگی ساختار میلتون و ابیات موقوف المعانی او را در بر داشته باشد. نتایج حاصل از بررسی یکایک ترجمه های موجود و به دست آمده از این شعر در مقایسه با اصل آن نشان داد که این استراتژی جدید می تواند ترجمه ای با شباهت بیشتر به متن اصلی ارائه دهد. این نوع ترجمه که با قدمهای شاعرانه مترجم آغاز شده، از مساعدت شاعر زبان مقصد برخوردار می شود از احتمال بروز سبک سازندگان ترجمه شعر می کاهد. چنین ترجمه ای تا حد زیادی از اضافات ناخواسته به متن اصلی کاسته و در صورت لزوم از تفسیر آن بهره می جوید ضمن اینکه ضرورت شعری را به خدمت ترجمه می گمارد و در نهایت شعر اصلی را در قالب نظیرخود به دست می دهد. اما در نگاهی عالمانه به شعر حاصل و با استفاده از علم عروض می توان باز هم از اضافات معنایی کاست به گونه ای که غزل به حالتی شبیه به شکل اصلی در آید. این ترجمه که گامی دیگر به سوی ترجمه تحت اللفظی می باشد پیچیدگی ساختار میلتون را برجسته تر ساخته، حذفیات ساختاری و پیوستگی معنایی مشهود در شعر او را در قالبی مأنوس و در عین حال غریب به مخاطب فارسی زبان می نمایاند. در اینگونه ترجمه شعرگونه، ترجمه معنایی و ساختاری، ترجمه آزاد و امانی، و ترجمه شاعرانه و عالمانه گرد هم می آیند و در نتیجه شعر اصلی در صورتی تغییر یافته از قالب نظیر خود، شاعر زبان مبدأ را به مخاطب زبان مقصد می نمایاند. چنین رویکردی می تواند موجبات آشنایی جمع کثیری از مخاطبین زبان مقصد با سبک شاعر زبان مبدأ و نزدیکی فرهنگ هر دو زبان به یکدیگر را فراهم آورده، ضمن گسترش ادبیات زبان مقصد به دلیل پذیرش غرابت شعر اصلی در قوالب آشنای خود گواهی بر غنای ادبی آن باشد.
ابراهیم گل آور هوشنگ خوش سیما
چکیده رابطه بین سبک های یادگیری دانشجویان مترجمی و عملکرد آنها در دو نوع تست ترجمه ابراهیم گل آور در سال های اخیر، پژوهش های بسیاری در زمینه سبک های یادگیری دانشجویان در رشته های مختلف آموزشی، روانشناسی، آموزش و یادگیری زبان و... صورت گرفته است (کلاکسون و مورل 1987، اسمک 1988، آکسفورد 1990، راید 1987). سبک های یادگیری می توانند در عملکرد دانشجویان در تست های مختلف که با هدف ارزیابی آنها طراحی شده تأثیرگذار باشد. براساس چنین دیدگاهی که نوع تست می تواند بر عملکرد دانشجویان تأثیرگذار باشد ( فوس و کلارک 1983، ساکس و رید 1964)، مطالعه حاضر برآن است تا رابطه بین سبک های یادگیری دانشجویان رشته مترجمی و عملکرد آنها در دو نوع تست ترجمه را بررسی کند. دو نوع تست ترجمه مورد نظر عبارتند از: تست چندگزینه ای و تست تشریحی (پروداکشن). داده های این مطالعه از طریق آزمون تافل، پرسش نامه سبک های یادگیری دانشجویان، و برگزاری دو آزمون تست ترجمه به دست آمد. ابتدا یک آزمون تافل به منظور تعیین سطح زبان عمومی و شناخت دانشجویان دارای سطح زبانی یکسان در بین 120 نفر دانشجوی رشته مترجمی زبان دانشگاه آزاد اسلامی رشت برگزار شد، که از این میان 78 براساس آزمون تافل برای انجام مطالعه حاضر انتخاب شدند.. در مرحله بعد، با استفاده از پرسشنامه barsch’s 1991 learning style inventory سبک های یادگیری دانشجویان مشخص شد. سپس در مدت دو هفته دو نوع تست ترجمه به ترتیب تست تشریحی و تست چندگزینه ای برگزار گردید. بعد از جمع آوری داده های لازم، از دو روش آماری paired samples t-test و two independent samples t-tests برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. نتایج حاصله نشان می دهد که بین سبک های یادگیری دانشجویان رشته ترجمه و عملکرد آنها در دو نوع تست ترجمه رابطه ای وجود ندارد. ضمناً مقایسه عملکرد دانشجویان نشان می دهد که هر دو گروه دارای عملکرد بهتری در تست تشریحی بودند. کلمات کلیدی: سبک های یادگیری، ترجمه، آزمون ترجمه، تست تشریحی، تست چندگزینه ای
حسین عباسی محقق افسانه افتخارزاده
مترجمان ایرانی کتاب های ادبی متعددی را ترجمه و چاپ می کنند، اما تنها تعداد معدودی از این کتابها مورد پذیرش خوانندگان ایرانی قرار می گیرند و تجدید چاپ می شوند. از طرفی به نظر می رسد تعداد قابل توجه ای از مترجمان ایرانی با عوامل مهم و تاثیرگذاری که در پذیرش ترجمه نقش دارند آشنا نمی باشند. با این وجود، ترجمه های عبدالله کوثری گویای توجه زیاد وی به زبان و فرهنگ زبان مقصد است. ترجمه های ایشان در جامعه ایران با استقبال فراوانی روبرو شده است و چنین به نظر می رسد که ترجمه های وی پیرو رویکرد مقصد-محور توری است. هدف این پژوهش، از یک سو، یافتن عوامل موثر در پذیرش و استقبال از کتاب های ترجمه شده کوثری و از سوی دیگر بررسی فرایندهای تصمیم گیری وی در انتخاب کتاب برای ترجمه می باشد. این پژوهش همچنین می کوشد به آگاهی یا عدم آگاهی مترجم نسبت به رویکرد مقصد-محورش پی ببرد. بدین منظور، بخش اول کتاب جنگ آخر زمان نوشته ماریو بارگاس یوسا و ترجمه عبدالله کوثری به عنوان مطالب متنی، و نظرات و مصاحبه های کوثری به همراه نظرات منتقدان و مترجمان دیگر در مورد وی به عنوان مطالب فرامتنی این تحقیق در نظر گرفته شدند. تحلیل تطبیفی متن اصلی بخش اول کتاب جنگ آخر زمان با ترجمه کوثری گویای این مطلب بود که مترجم برای پذیرش ترجمه اش توسط خوانندگان فارسی زبان از راهبردهای مقصد-محور خاصی استفاده کرده است. بررسی مصاحبه ها و نظرات مترجم نیز نشان داد که 3 عامل در تصمیم گیری کوثری در انتخاب کتاب برای ترجمه موثر می باشند: الف) تطابق کتاب انتخاب شده با هنجارهای فرهنگی، اجتماعی زبان مقصد، ب) سلیقه مترجم، ج) ویژگی های مشترک درون مایه کتاب با فرهنگ مقصد. مصاحبه های انجام شده با مترجم نیز نشان داد که با وجود اینکه کوثری از دانش نظری لازم در حیطه نظریه ها و رویکردهای ترجمه، به خصوص رویکرد مقصد-محور توری، برخوردار نیست، به خوبی از شیوه های ترجمه آگاهی دارد و هنجارهای فرهنگ مقصد و تسلط بر زبان فارسی از الویتهای وی در ترجمه می باشند
ابوذر اورکی هوشنگ خوش سیما
همواره دیدگاه های مختلفی در مورد استفاده از ترجمه در تدریس زبان دوم وجود داشته است. تقریباً تمام روش ها و رویکردهای تدریس و یادگیری زبان مخالفان و موافقانی داشته اند و این رویکرد (استفاده از ترجمه) نیز از این مسأله به دور نیست. وقتی صحبت از بکارگیری ترجمه در کلاس خواندن و درک مطلب زبان دوم می شود، برخی متخصصان و مدرسان نظیر آوند (1993) از آن به عنوان ابزاری کمکی در فرآیند درک مطلب یاد می کنند؛ این در حالی است که دیگر متخصصان و مدرسان همچون کوک ( 1995) بر این باورند که، بدون در نظر گرفتن ماهیت کلاس (گفت و شنود، نگارش، خواندن و درک مطلب)، باید به طور کامل ترجمه را از کلاس تدریس زبان دوم حذف کرد. از این رو، تحقیق حاضر در جهت بررسی رابطه میان ترجمه و درک مطلب صورت گرفته است. بدین منظور، 50 دانشجوی ایرانی رشته مهندسی دریا که در دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار مشغول به تحصیل بودند انتخاب و به دو گروه کنترلی و آزمایشی تقسیم شدند. گروه کنترلی متون ارائه شده را با استفاده از زبان دوم و فرهنگ لغت های یک زبانه درک می کرد و این در حالی بود که گروه آزمایشی متون مشابه را با استفاده از زبان اول و فرهنگ لغت های دو زبانه درک می کرد. این تحقیق به مدت یک ترم به طول انجامید. در پایان تحقیق، جهت ارزیابی عملکرد دو گروه، آزمون درک مطلب به عمل آمد. نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که گروه آزمایشی پیشرفت چشمگیری در طول دوره داشته است و ثابت کرد که استفاده از ترجمه در کلاس خواندن و درک مطلب به دانشجویان کمک می کند تا درک بهتر و عمیق تری از متن داشته باشند (اختلاف معدل= 0.151 - و p= .001 < p= .05 ). کلمات کلیدی: درک مطلب، انگلیسی برای اهداف خاص (esp)، زبان اول(ترجمه)، زبان دوم
سلمان رستمی گوهری هوشنگ خوش سیما
نیومارک (1988) بیان می کند که "محوری ترین مشکل در ترجمه، انتخاب روش ترجمه یک متن است در حالی که مهمترین مشکل در این وادی، ترجمه استعاره است." این دیدگاه نشان می دهد که مترجمان در هنگام مواجهه با استعارات متون مبدأ باید بسیار محافظه کارانه عمل کنند. علیرغم این حقیقت درباره استعاره، بعضی از متخصصین در زمینه ترجمه از جمله داگوت (1971) معتقدند که مسئله استعاره هم از دیدگاه نظری و هم از دیدگاه عملی مورد کم توجهی واقع شده است. از این رو، از آنجایی که تا به حال مطالعه جامعی در زمینه ترجمه استعاره های متون نمایشی از انگلیسی به فارسی صورت نگرفته است، این تحقیق در پی مشخص نمودن کاربردی ترین و دقیق ترین روش های ترجمه استعاره از انگلیسی به فارسی بوده است. گفتنی است که اساس این تحقیق بر روش های ترجمه استعاره ارائه شده از سوی نیومارک (1984) استوار بوده است. در انجام این تحقیق، ابتدا استعاره های بکار رفته در نمایشنامه اتللوی شکسپیر و ترجمه آنها از سه برگردان فارسی آن نمایشنامه استخراج شد و در ادامه با انجام برخی تجزیه و تحلیل های آماری چنین مشخص شد که پرکاربردترین روش ترجمه استعاره که از سوی سه مترجم فارسی این اثر مورد استفاده قرار گرفته است روش دوم یا همان به کار بردن استعاره ای مشابه در متن مقصد به جای استعاره مبدأ می باشد. همچنین مشخص شد که روش اول یا همان جایگزین کردن استعاره مبدأ با استعاره ای کاملاً یکسان در متن مقصد، دقیقترین ترجمه را به دست می دهد.
امین ساعد هوشنگ خوش سیما
abstract cooperative learning refers to small groups of learners working together as a team to solve a problem, complete a task, or accomplish a common goal. in a cooperative environment one’s success is directly related to the success of other members because the focus on the individual shifts towards the group. to test the effectiveness of the method, using jigsaw technique, a study was conducted to find out how it can improve reading comprehension ability of intermediate-level students of chabahar maritime university. administering a nelson english language proficiency test (see appendix), two homogenous groups of students were selected. selecting a quasi-experimental design, two groups of 30 students based on the result of the standard proficiency test were assigned as experimental and control groups. after that, a michigan reading comprehension test was administered to ensure students’ reading comprehension ability prior to the study. the first group received instruction using jigsaw technique and the second one was taught using traditional teacher-fronted method. finally, a michigan reading comprehension test was administered as the posttest and the results were analyzed by means of spss software. conducting two independent and paired t-tests between the pre and posttest scores of both groups, the mean score of the control group on the posttest was 15.23 while that of the experimental group was 18.23. the p value was p=.000 < p= .05, it can be concluded that the experimental group has performed significantly different from the control group on the posttest. moreover, in this study, it was intended to investigate the degree of interaction of male and female subjects in their groups toward cooperative learning situation. as a conclusion, it was found that the female learners performed better in their cooperative groups than the male learners. in addition, as far as the heterogeneous groups with regard to gender, culture, and academic performance are concerned, it was found that jigsaw technique was effective for increasing reading comprehension ability of intermediate-level students of chabahar maritime university. key words: cooperative learning - jigsaw technique - reading comprehension-information gap - gender- zone of proximal development - scaffolding
مژگان جعفری هوشنگ خوش سیما
در حال حاضر روش های ارزشیابی ترجمه فاقد چهارچوب عینی تثبیت شده در حوزه "ارزیابی کبفیت ترجمه" (tqa) می باشند؛ بدین معنا که هر یک برگرفته از چهارچوب نظری متفاوتی هستند و متعاقبا روش های ارزیابی گوناگونی را به این حوزه معرفی می کنند.در حقیقت, تعیین معیارهای ارزیابی با هدف کمک به ارزیاب در مسیر قضاوت صحیح در مورد کیفیت متون ترجمه شده و نمره دهی بر اساس معیار های عینی نه تنها برای مدرسین بلکه دانشجویان امری الزامی است.در این راسثا, کارشناسان ترجمه برآنند تا با ادغام چارچوب های پذیرفته شده ارزشیابی آموزشی,از جمله عینیت گرایی و اعتبار, با مدلهای سنجش کیفیت ترجمه معیارهایی عینی وکارآمد جهت ارزیابی ترجمه ارائه دهند. مطالعه حاضر تحقیقی توصیفی است که طی آن محقق تلاش می کند میزان پایایی (همسانی مشاهدات و یا نمرات حاصله) دو روش رایج ارزیابی کیفیت ترجمه(روش کلی نگر در مقایسه با تجزیه و تحلیل خطاها) را مورد بررسی قرار دهد. نتایج تحقیق نشان می دهد تفاوت معناداری بین عملکرد ارزیابها هنگام استفاده از دو روش سنتی یا کلی نگر و شاخص تحلیل خطاها وجود دارد. همچنین، مشخص شد میزان ضریب پایایی میان-ارزیاب(کرونباخ آلفا) در هنگام استفاده از شاخص تحلیل خطاها بیشتر از هنگام استفاده از روش کلی نگر است. همچنین, ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که مقیاس تحلیل خطاها همبستگی درونی گروه رابه میزان قابل توجهی بالا می برد . لغات کلیدی:ارزشیابی, شاخص نمره دهی, ارزشیابی عینی, پایایی, اعتبار,پرسش های تشریحی, ارزشیابی شخصی, ارزیابی کیفی ترجمه, خطاهای ترجمه ای, تحلیل خطاها, ارزشیابی کلی نگر
مریم ربانی نیا هوشنگ خوش سیما
چکیده در فضای چالش برانگیز و پویای آموزش زبان انگلیسی، بهبود (ارتقاء) آموزش نوشتن طی سه دهه ی گذشته ، مورد توجه محققان آموزشی بوده است. آموزش استراتژیهای نوشتن مانند برنامه ریزی، تهیه ی پیش نویس، بازنگری و تصحیح کردن همانطور که توسط محققانی مانند graham & perin(2007) نشان داده شده، تاثیر چشمگیری در کیفیت نوشتن دانشجوها و دانش آموزان از خود نشان داده است. علاوه بر این، استفاده از خواندن و استراتژیهای خواندن مانند خلاصه کردن، در کلاس های نوشتن بحث های زیادی در بین کسانی که به دنبال روشی برای افزایش و بهبود مهارت نوشتن هستند به وجود آورده است مثل abusaleem(2010). با استفاده از همپوشی استراتژیهای خواندن و نوشتن به عنوان یک چهارچوب، تحقیق حاضر بدنبال بررسی ارتباط ممکن بین تدریس آشکار استراتژیهای خلاصه نویسی و افزایش مهارت نوشتن به علاوه ی بررسی نقش آموزش این استراتژیها در خلاصه نویسی و دفعات استفاده از استراتژیها می باشد. این تحقیق از یک روش تقریبا تجربی برای اجرای کار استفاده کرده است. دو گروه از دانشجوها بدون هیچ انتخاب تصادفی به یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل منصوب شدند که بطور اتفاقی تقریبا در یک سطح زبانی بودند. افراد 55 دانشجوی مذکر سطح متوسط زبان و مشغول به تحصیل در رشته ی دریانوردی در دانشگاه دریانوردی چابهار بودند. استراتژیهای خلاصه کردن بطور آشکار و مرحله به مرحله از طریق روش شناختاری یادگیری زبان آکادمیک به گروه آزمایش علاوه بر آموزش نوشتن آموزش داده شد. این روش شامل شش مرحله ی آماده سازی، ارائه، تمرین، خود-ارزیابی، بسط دادن، و ارزیابی است. به گروه کنترل فقط نوشتن با شیوه ی مرسوم تدریس شد. آزمون نوشتن از هر دو گروه، قبل و بعد از دوره ی آموزش استراتژیهای خلاصه کردن و نوشتن گرفته شد و خلاصه نوشتن افراد در گروه آزمایش به همراه میزان استفاده ی آنها از استراتژیهای معلوم، نیز قبل و بعد از آزمایش بررسی شد. اطلاعات بدست آمده بوسیله ی نرم افزار اس پی اس اس آنالیز و مقایسه شد و طبق آنها نتایجی بدست آمد. مقایسه ی میانگین نمره های گروه آزملیش (14.6) با میانگین گروه کنترل (12.8) در آزمون نوشتن بعد از مطالعه، نشان داد که گروه ها با هم تفاوت دارند (p= .000 < .05) و گروه آزمایش در آزمون نوشتن بعد از اجرای آزمایش نسبت به گروه کنترل بهتر عمل کرده است. آنالیز نمره های بدست آمده از اولین و آخرین خلاصه های نوشته شده توسط گروه آزمایش نشان داد که آموزش آشکار استراتژیهای خلاصه کردن تاثیر مثبتی در نوشتن خلاصه نیز داشته است. نتایج بدست آمده از بررسی پرسش نامه ها هم تاثیر مثبت این آموزش را در میزان استفاده از تعدادی ازین استراتژیها برای گروه آزمایش نشان داد. بنابراین، میتوان نتیجه گرفت که آموزش آشکار استراتژیهای خلاصه کردن میتواند روش موثری برای آموزش و یادگیری زبان مخصوصا برای افزایش مهارت نوشتن دانشجهای ایرانی و افزایش استفاده ازین استراتژیها باشد. در پایان اشاره های ضمنی این تحقیق برای آموزش که از لحاظ تئوریک، تئوری یادگیری استراتژیها و آموزش استراتژی را تایید میکند و از لحاظ عملی معلمان و آموزش دهنده ها را مجاب میکند تا استراتژیهای موردنیاز برای نوشتن و خواندن را پیدا کرده و بدنبال چگونگی تدریس انها و الحاق آنها در آموزش نوشتن باشند. این مطالعه برای تحقیق بیشتر، بررسی بیشتر برای شناسایی استراتزیهای خلاصه نویسی دانشجویان زبان خارجی، میزان انگیزه ی آنها بعد از دوره ی درمان و تاثیر این نوع آموزش روی نکته سنجی یاتفکر نقادانه و حفظ کردن لغت را پیشنهاد میکند. کلمات کلیدی : خلاصه کردن، استراتژیهای خلاصه نویسی، آموزش بر مبنای استراتژیها ؛ مهارت نوشتن.
میلاد صالح زاده هوشنگ خوش سیما
افزایش میزان تمرین های شنیداری و تدریس استراتژی های موثر دو روش شناخته شده در آموزش مهارت های شنیداری به زبان آموزان به حساب می آیند. از این رو، در این پژوهش سعی شد تا تأثیر این دو روش بر روی مهارت تشخیص کلمات شنیداری در زبان آموزانی با مهارت شنیداری ضعیف مورد بررسی قرار گیرد. به این منظور، ?? دانشجو از رشته مهندسی کشتی که از قبل در ? کلاس جداگانه بودند انتخاب شدند تا به عنوان گروه های گواه، تمرین فراوان، و استراتژی های جبرانی در این پژوهش شرکت کنند. قبل از شروع مطالعه، به منظور اطمینان از پایین بودن سطح مهارت شنیداری دانشجویان، از آن ها آزمون شنیداری ایلتس گرفته شد. هر ? گروه تمرین های شنیداری مربوط به رونوشت نویسی دریافت کردند. به گروه استراتژی های جبرانی هر جلسه استراتزیهای مربوط به تشخیص کلمات شنیداری تدریس شد.در مقابل، گروه تمرین فراوان ? برابر گروه استراتژی های جبرانی و گروه گواه تمرین رونوشت نویسی دریافت کرد. به منظور مشخص شدن میزان پیشرفت زبان آموزان، در ابتدا و انتهای این مطالعه آزمونی در دو بخش تشخیص کلمات و درک مطلب شنیداری از زبان آموزان گرفته شد. در پایان، از آزمون های آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تی زوجی استفاده شد تا فرضیه های صفر این پژوهش در سطح معنی داری ??. بررسی شود. نتایج حاصله حاکی از آن بود اگرچه افراد در ? گروه به طور معناداری در مهارت تشخیص کلمات شنیداری پیشرفت کرده بودند، اما گروه تمرین فراوان بیشترین میزان پیشرفت را نشان داد. علاوه بر این، تفاوت معناداری بین گروه استراتژی های جبرانی و گروه کنترل دیده نشد. تحلیل های بیشتر بیانگر آن بود که در نتیجه تمرین های منحصراً مربوط به توانایی تشخیص کلمات شنیداری، توانایی درک مطلب شنیداری شرکت کنندگان به طور معناداری بهبود یافت. یافته های این مطالعه نشان دهنده لزوم تاکید بر نقش تمرین و مهارت تشخیص کلمات در آموزش مهارت شنیداری است. این یافته ها برای تمامی افرادی که به دنبال روش بهینه ای در آموزش مهارت شنیداری به زبان آموزان هستند از جمله نویسندگان کتاب ها، کارشناسان روش تدریس زبان و معلمان، کاربرد دارد.
الهام بزله ناهید یاراحمدزهی
مفهوم یادگیری مستقل مفهوم جدیدی برای آموزگاران زبان نیست. از زمان انتشار کتاب یادگیری مستقل و یادگیری زبان انگلیسی نوشته ی هولک (1978)،یادگیری مستقل موضوع مهمی برای بحث راجع به یادگیری زبان و آموزش زبان بوده است. بسیاری از محققان به بررسی یادگیری مستقل پرداخته اند اما در ایران به یادگیری مستقل در کلاس و برنامه ی درسی مدارس چندان پرداخته نشده است. مطالعه کنونی به بررسی تأثیر بکارگیری استراتژیهای مدل یادگیرنده مستقل بتس بر یادگیری مستقل و مهارت انگلیسی دانش آموزان ایرانی می پردازد. 60 دانش آموز ایرانی، 30 مونث و 30 مذکر،به طور تصادفی از میان زبان آموزان یک موسسه انتخاب شدند. گروه آزمایش با یک شیوه آموزشی که ترکیبی از مدل یادگیرنده مستقل بتس و تدریس کلاسی بود آموزش دید و گروه کنترل با یک شیوه سنتی آموزش دید. طول دوره ی مطالعه شش ماه بود. کلاسها سه روز در هفته برگزار می شدند. شرکت کنندگان در این مطالعه مقیاس آمادگی یادگیری مستقل گوگلیمینو را در ابتدا و پایان مطالعه پر کردند واز آنها آزمون استاندارد توفل در ابتدا و پایان مطالعه گرفته شد. تجزیه و تحلیل نشان داد که تفاوت بین دو گروه در آزمون پایانی توفل از نظر آماری معنادار بود(t(58)=-15.92,p.000). تفاوت دو گروه در آزمون پایانی مقیاس آمادگی یادگیری مستقل نیز از نظر آماری معنادار بود(t(58)=-7.33,p.000). نتایج نشان داد که مدل یادگیرنده مستقل بتس بر یادگیری مستقل و مهارت زبان دانش آموزان تأثیر داشت.
معصومه جهانی فرید هوشنگ خوش سیما
از زمان پیدایش رویکرد پروسه-محوری در آموزش مهارت نوشتاری در زبان دوم مسائل مهم در امر آموزش مهارت نوشتار، نحوه و چگونگی ارائه بازخورد اصلاحی به نوشتار دانشجویان بوده است. در این مطالعه سعی شده است تا تاثیر بازخوردهای اصلاحی صریح و ضمنی بر روی صحت و درستی نوشتار دانشجویان با مهارت زبانی متوسط در ایران و در یک محیط دانشگاهی (n = 59) مورد بررسی قرار بگیرد. قبل از اجرای پروژه آزمون تافل وپیش آزمون نوشتاری برگزار شد تا ثابت گردد که سطح مهارت زبانی و نوشتاری دانشجویان یکسان و در حد متوسط است. سه ساختار گرامری که در صد بالایی از خطای دانشجویان در آزمون نوشتاری را شامل می شدند جهت مطالعه انتخاب شدند. سه گروه شکل گرفت: گروه بازخورد اصلاحی صریح ( 22 n =) گروه بازخورد اصلاحی ضمنی (17 n =) و گروه کنترل(20 n =). گروههای آزمایش در سه تکلیف نوشتاری نسبت به صحت و درستی کاربرد فاعل، فعل، و حروف تعریف معین و غیر معین بازخورد اصلاحی دریافت کردند. بعد از آزمایش دو تست نوشتاری از دانشجویان گرفته شد که یکی از آنها بلافاصله بعد از آزمایش بود و تست دوم سه هفته بعد از اتمام آزمایش برگزار شد. با محاسبه one way-anova و post hoc-tukey anova مشخص گردید که در پس آزمون فوری دو گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل پیشرفتی در صحت و درستی مهارت نوشتاری خود نداشتند (p = 0.004 < 0.05) و گروه بازخورد اصلاحی صریح عملکرد بهتری نسبت به گروه بازخورد اصلاحی ضمنی p = 0.00 < 0.05)) داشته است. با این وجود paired samples t-tests مشخص نمود که هر سه گروه در پس آزمون فوری در مقایسه با پیش آزمون نوشتاری عملکرد بهتری داشتند. در پس آزمون با فاصله، دو گروه آزمایش بهبودی در صحت و درستی نوشتار خود در مقایسه با گروه کنترل نداشتند (p = 0.93 > 0.05)و تفاوت بارزی بین عملکرد دو گروه آزمایش در پس آزمون با فاصله وجود(p = 0.99 > 0.05) نداشت. اطلاعات آماری همچنین نشان داد که گروه کنترل نسبت به دو گروه آزمایش پیشرفت بیشتری در پس آزمون با فاصله داشته است. paired sample t-tests نشان داد که تفاوت بارزی در عملکرد دو گروه آزمایش در پس آزمون با فاصله در مقایسه با پیش آزمون نوشتاری وجود ندارد.
رحیمه خاتون گلستانه اسماعیل زارع بهتاش
چکیده مهارت خواندن همیشه به عنوان یک مهارت ضروری در یادگیری زبان خارجی در نظر گرفته شده است. در سال های اخیر، توجه بسیار زیادی به تدریس مهارت خواندن در یادگیری زبان خارجی شده است. در طول سال ها، راهکارهای بیشماری برای تدریس این مهارت و امتحان موثر بودن این راهکارها پدید آمده است. مطالعات قبلی تأثیر نسبی بین استفاده از آموزش محتوی-محور زبان و درک مطلب در خواندن را نشان داده اند (tsai & shang, 2010). تدریس آموزش محتوی-محور زبان سعی بر این دارد که دانشجویان را قادر سازد تا به زبان آموزانی مستقل بدل شوند و فرایند یادگیری را در خارج از کلاس های درس ادامه دهند. هدف این تحقیق بررسی تأثیر آموزش محتوی-محور زبان بر مهارت درک مطلب دانشجویان انگلیسی با اهداف ویژه در ایران بود. شرکت کنندگان در این تحقیق 38 دانشجوی سال اول سطح متوسط بودند که در دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار در رشته شیلات مشغول به تحصیلند. شرگت کنندگان در دو گروه آزمایش (گروه الف) و گروه کنترل (گروه ب) از پیش تعیین شده قرار داشتند. گروه ها دست نخورده باقی ماندند. سطح مهارت زبانی شرکت کنندگان از طریق اجرای تست مهارت عمومی زبان تافل سنجیده شد. قبل از اجرای آزمایش به منظور اطمینان از همگن بودن شرکت کنندگان در مهارت خواندن پیش تست خواندن تافل دیگری برگزار شد. سپس آزمایش اجرا شد. گروه آزمایش از آموزش محتوی-محور زبان با استفاده از برنامه درسی محتوی-محور رشته شیلات بهره مند شد؛ در حالی که گروه کنترل از میزان یکسانی از آموزش خواندن با استفاده از متون عمومی بجز آموزش محتوی-محور بهره مند شد. در پایان آزمایش، یک پسا تست خواندن تافل برگزار شد. داده های جمع آوری شده از طریق چندین تست تی مستقل و دوگانه تحلیل شدند. نتایج نشان دادند که آموزش محتوی-محور تأثیر معنادار و قابل توجهی بر پیشرفت مهارت درک مطلب دانشجویان سطح متوسط انگلیسی با اهداف ویژه در ایران و همچنین تأثیری برابر بر روی مهارت درک مطلب هر دو جنس داشت.
عبداله عاطفی نیا هوشنگ خوش سیما
چکیده مهارت نوشتن یکی از مهمترین مهارتهای زبانی است و اهمیت زیادی در یادگیری زبان بازی می کند به خصوص در محیط آکادمیک جاییکه دانشجویان ملزم به نوشتن مقاله های سازمان یافته و پروژه های دانشجویی میباشند. یکی از روش هایی که اعتبار زیادی در بهبود عملکرد زبان آموزان به دست آورده است یادگیری مشارکتی می باشد. این تحقیق نیمه تجربی تلاشی است در جهت بررسی تاثیر تکنیک های یادگیری مشارکتی بر بهبود مهارت نوشتاری دانش جویان زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی گنبد کاووس. پنجاه نفر از دانشجویان این دانشگاه در این تحقیق شرکت داشتند که به گروه 25 نفری تقسیم شدند. در گروه آزمایشی دانش جویان به روش همیاری آموزش دیدند در حالیکه در گروه کنترل به روش سنتی آموزش دیدند. در ابتدای تحقیق تست مهارت زبانی نلسن به دانش جویان داده شد تا سطح زبانی آنها سنجیده شود و اطمینان حاصل شود که مهارت زبانی یکسان دارند. نتایج تی تست نشان داد کهتفاوت معناداری بین دو گروه وجود ندارد در نتیجه سطح زبانی یکسانی دارند. همچنین یک تست نوشتاری هم در ابتدا به عمل آمد تا سطح توانایی نوشتاری آنان سنجیده شود که نتایج تی تست ثابت کرد که تفاوت معنا داری بین آنها وجود ندارد.پس از برگزاری 16 جلسه کلاس آموزشی در انتهای دوره امتحان پس آزمون به عمل آمد که نتیجه تی تست به عمل آمده ثابت نمود که استفاده از روش یادگیری همیاری موثر بوده است. مقدار پی حدود 0.04 بود که خیلی کمتر از استاندارد 0.05 میباشد. دومین سوال تحقیق در مورد تفاوت بین خانمها و آقایان بود که نتایج آزمون تی تست ها نشان از آن دارند که تفاوت معناداری بین آنها وجود ندارد. نوشته های آنان از نظر آمار توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت و نوشتار ازلحاظ پنج مولفه محتوی ، واژگان، سازمان دهی، گرامر و سجاوندی مورد بررسی قرا گرفت. یافته ها نشان می دهند که عملکرد دانش جویان در پس آزمون بهبود معناداری نسبت به عملکرد آنان در پیش آزمون پیدا کرد.این یافته ثابت کرد که یاد گیری مشارکتی در بهبود مهارت نوشتاری توصیفی دانش جویان سطح بالای متوسط زبان انگلیسی داشته است.
سیده لیلا عافیتی مزین هوشنگ خوش سیما
ارزیابی مهارت صحبت کردن از نقطه نظر تمرین ها و خصوصیت های ارزیابی کنندگان هنوز به عنوان فرآیندی پیچیده و تحت پژوهش تلقی میشود. در حالی که تحقیقات فراوانی تاثیر خصوصیات سابقه ای ارزیابی کنندگان را نظیر زبان اول ، تجربه و غیره و همچنین آموزش آن جنبه هایی از صحبت کردن که ارزیابی کنندگان هنگام ارزیابی آنها را مد نظر دارند را مورد بررسی قرار داده اند این گونه به نظر می رسد که هیچ تحقیقی تفاوت ها و شباهت های ارزیابی مهارت شفاهی زبان دوم را توسط معلمان زبان انگلبسی دارای مدرک مرتبط با زبان انگلیسی و معلمان زبان انگلیسی با مدرک غیر مرتبط با زبان انگلیسی را مورد بررسی قرار نداده است. هدف تحقیق حاضر بررسی چگونگی نگرش و تفاوت این نگرش بین معلمان زبان انگلیسی دارای مدرک مرتبط و غیر مرتبط با زبان انگلیسی از ساختار مهارت شفاهی دانش آموزان بود. بدین منظور از 38 معلم زبان انگلیسی خانم و آقا خواسته شد به 10 تک گویی از 1 تا 4 نمره دهند و حین انجام این کار همزمان دلایل خود را برای نمره های داده شده ضبط کنند. بر مبنای تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده توسط manova و chi-square تفاوت معنا داری بین دو گروه از لحاظ نمرات داده شده (f= 1.44, ??0.05) و همچنین رویکردهای اختیار شده هنگام ارزیابی مهارت شفاهی زبان آموزان وجود نداشت (asymp.sig .780, .800, .905 ?? 0.05). با این حال در اعتبار نمرات داده شده با در نظر گرفتن بازه اعتبار(em 0.65- 0.91, nem 0.62- 0.90) و نحوه سنجیدن جنبه های متفاوت ساختار مهارت شفاهی زبان دوم بین این دو گروه تفاوت معنا داری وجود داشت (asymp.sig. .004, .002). این یافته ها میتواند در شیوه ارزیابی معلمان، گرایش آنها و معیار ارزیابی برنامه های آموزشی معلمان مورد استفاده قرار گیرد.
فاطمه تقی زاده هوشنگ خوش سیما
در پیشینه آموزش زبان روش ها و رویکردهای جدیدی به منظور کاهش مشکلات آموزش واژگان به وجود آمدند. از جمله میتوان به روش تکلیف-محور اشاره کرد که با تمرکز بر دخیل کردن فراگیرنده در انجام تکلیف تلاش میکند یادگیرنده ها را برای برقراری ارتباط موثر با دنیای واقعی پرورش دهد. تحقیق موجود،یادگیری واژه از طریق روش تکلیف-محور با اجرای تکالیف جیگسا و شکاف-اطلاعات در یادگیرنده های زبان خارجی با سطح متوسط را مورد بررسی قرار داده است.تمامی شرکت کنندگان از دبیرستان شهید دستغیب شیراز انتخاب شدند که بعد از اجرای هر جلسه آموزشی,گروه های آزمایشی ملزم به پاسخ دادن به یک تست 10-سوالی چندگزینه ای بودند. به این منظور ،60 یادگیرنده دختر با محدوده سنی 17 سال انتخاب گردیدند. همگن بودن سطح زبانی آنها ، از طریق تست مهارت تافل مورد برررسی قرار گرفت.گروه های آزمایشی در هرجلسه در حدود 35 دقیقه تحت آموزش واژگان از طریق روش تکلیف محور قرار گرفتند، گروه کنترل نیز از همان مقدار مطالب آموزشی با روش های معمول بهره مند گردید.در انتهای تحقیق ، تمامی شرکت کنندگان در یک تست واژگان 50-سوالی چندگزینه ای شرکت کردند. اطلاعات بدست آمده از طریق تکنیک های آماری مانند آزمون نمونه t ، آنالیز واریانس یک-طرفه و آزمونchi-square مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان دادند که 1) روش مبتنی بر تکلیف تاثیر قابل توجهی(p=.000< .05) در بهبود دانش واژگانی فراگیرنده های ایرانی با سطح متوسط داشته است 2) تفاوت معنا داری میان عملکرد دو گروه آزمایشی در تست های داده شده مشاهده گردید.گروهی که با تکلیف شکاف-اطلاعات بر روی یادگیری واژگان کار کرده بودند عملکرد بهتری(p=.000<.05) نسبت به گروه جیگسا در تست های10-سوالی داشتند اما بر خلاف این نتایج گزارش شده نتایج بدست آمده از تست 50-سوالی نشان داد که گروه جیگسا در این تست نهایی عملکرد بهتری داشته اند(p=.000<.05, md=19.75) 3) بر اساس اطلاعات پرسشنامه داده شده به گروه های آزمایشی در انتهای تحقیق، در دیدگاه یادگیرندگان نسبت به تاثیر تکالیف اجرایی در یادگیری واژه تفاوت معنا داری (p=.8 >.05, p=.28>.05) گزارش نشد اما اطلاعات بدست آمده در رابطه با تاثیر این روش بر روی انگیزش یادگیرنده ها نشان دهنده وجود تفاوت معنا دار(p=.001<.05, p=.02<.05) بود.
سید فرزاد کلالی ثانی اسماعیل زارع بهتاش
مهارت خواندن همواره موضوع بسیاری از تحقیقات بوده و شاخه های مختلف آن بوسیله ی محققین مورد آزمایش قرار گرفته است، علی الخصوص نقش فراگیری لغت در مهارت درک مطلب. از سوی دیگر گرامر نیز به دقت مورد مطالعه قرار گرفته و روشهای متفاوت تدریس آن نظر محققین را به خود جلب کرده است. دانش نحوی باعث گردیده تا بحث های فراوانی میان پژوهشگرانی که به آموزش لغت به شیوه های مختلف اعتقاد دارند و محققینی که بر تاثیر دانش نحوی بر درک مطلب معتقدند به وجود بیاید. هدف این تحقیق سنجیدن کمکی است که دانش نحوی به ویژه نشانه های گفتار و عبارات موصولی بر درک مطلب دارند، می باشد. طرح این تحقیق نیمه تجربی است. چهار گروه از دانش آموزان با عملکرد مشابه با در نظر گرفتن جنسیت شان به دو گروه آزمایش و کنترل دسته بندی شدند. از مجموع 84 دانش آموز،41 نفر پسر و 43 نفر دختر بودند که 18 پسر و 22 نفر در گروههای آزمایش و 23 پسر و 21 دختر در گروههای کنترل قرار گرفتند. به گروههای آزمایش نشانه های گفتار و عبارات موصولی به عنوان بخشی از دانش نحوی در 12 متن آموزش داده شد. در مقابل گروههای کنترل متون را فقط به روشهای قراردادی تمرین کردند. علاوه بر این محقق پیش آزمون و آزمون نهایی را برای جمع آوری اطلاعات به دانش آموزان ارائه داد.مجموعه ای از t test و anova انجام گرفت تا تاثیر دانش نحوی بر مهارت خواندن دانش آموزان مشخص گردد. با مقایسه میانگین عملکرد گروههای آزمایش در پیش آزمون با آزمون نهایی و با عملکرد گروههای کنترل معلوم گردید که عملکرد گروههای آزمایش با کنترل تفاوت معناداری پیدا کرده است. کلمات کلیدی: درک مطلب، نحو، نشانه های گفتار و عبارات موصولی.
بهناز زارع هوشنگ خوش سیما
در طول سال ها، راهکارهای بی شماری برای تدریس مهارت خواندن و درک مطلب و امتحان موثر بودن این راهکارها پدید آمده است. استفاده از کامپیوترها در مکان های آموزشی در طول دهه ی گذشته افزایش یافته است. در ضمن، برنامه ی call (یادگیری زبان به کمک کامپیوتر) در حال تجربه یک رنسانس در عصر جدید تدریس و یادگیری زبان، با محبوبیت زیاد می باشد. تحقیق حاضر، تاثیر یادگیری زبان به کمک کامپیوتر و بطور ویژه تاثیر بازخورد صریح به کمک کامپیوتر بر مهارت درک مطلب زبان آموزان ایرانی سطح متوسط را مورد بررسی قرار داده است. بدین منظور، یک طرح آزمایشی پیش آزمون/ پس آزمون ایجاد شد. این تحقیق بر روی دانش آموزان دو کلاس (هر کلاس در برگیرنده ی 30 دانش آموز) انجام شد که برای شرکت در کلاس زبان عمومی در دانشگاه جهرم ثبت نام کرده بودند. آزمایش با برگزاری تست تافل برای سنجیدن سطح مهارت زبانی آنها آغاز شد. نتیجه ی این آزمون نشان داد که تمام دانش آموزان در سطح متوسط قرار دارند. سپس، تصادفا یک کلاس به عنوان گروه کنترل و کلاس دیگر به عنوان گروه آزمایش انتخاب شد. علاوه براین، همگن بودن سطح درک مطلب آنان نیز با اجرای تست درک مطلب fce بررسی شد. مدرس هر دو گروه یک نفر بود. با گروه آزمایش بدون حاضر شدن در کلاس درس و از طریق کامپیوتر( ایمیل) و با دادن بازخورد صریح و با گروه کنترل به روش سنتی کار شد. در پایان تحقیق، یک تست fce درک مطلب همسان با پیش آزمون از زبان آموزان گرفته شد. و یک پرشسنامه برای بیرون کشیدن دیدگاه دانشجویان نسبت به روش تدریس(یادگیری) به هر دو گروه داده شد. داده های جمع آوری شده از طریق چندین تست تی مستقل، دوگانه و chi-squareتحلیل شدند. نتایج، نشان دهنده ی تاثیر قابل توجه و معنادار بازخورد صریح به کمک کامپیوتر بر پیشرفت درک مطلب دانشجویان سطح متوسط در ایران و همچنین تفاوت معنادار در دیدگاه های دو گروه نسبت به روش یادگیری بودند.
مرتضی طالع ناهید یاراحمدزهی
در تاریخچه ی آموزش و یادگیری زبان ، روشهای و رویکردهای جدیدی برای از بین بردن مشکلات آموزش دستور زبان بوجود آمد. در بین آنها تدریس زبان فعالیت محور که بر درگیر کردن فراگیران در انجام فعالیت ها تمرکز دارد، تلاش بر این داشت تا فراگیران کارآمدی را برای انجام کارها و فعالیتهای ارتباطی روزمره آماده سازد.مطالعه حاضر تاثیر آموزش فعالیت محور در رشد مهارت دستور زبان و انگیزه ی فراگیران سطح مقدماتی را پس از پیاده سازی tbiمورد مطالعه قرار داده است.برای این منظور، هفتاد و چهار زبان آموزان سطح مقدماتی انتخاب شدند. سطح مهارت آنها از طریق انجام آزمون دستور زبان نلسون مورد ارزیابی قرار گرفت.علاوه بر این، همگن بودن سطح دستور زبان فراگیران با استفاده از آزمون دستور زبان میشیگان به عنوان پس آزمون تضمین شده است. سپس، گروه مورد آزمایش با اجرای فعالیت های مختلف برای حدود پانزده جلسه سی و پنج دقیقه ای از روش آموزش فعالیت محور تدریس داده شدند.گروه کنترل از همان مقدار آموزش دستور زبان، و نه از طریق tbi بهره برده است. در پایان مطالعه، دانش آموزان هر دو گروه با همان آزمون دستور زبان میشیگان در پیش آزمون برای ارزیابی اثر آموزش فعالیت محور بر بهبود مهارت دستور زبان مورد ارزیابی واقع شده اند. داده ها از طریق روش های آماری آزمون t مستقل و t زوج مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که1 ) tbi اثر قابل توجهی بر رشد مهارت دستور زبان زبان آموزان سطح مقدماتی ایران داشت. 2) tbi اثر قابل توجهی در ارتقای انگیزه ی زبان آموزان سطح مقدماتی ایران داشت. مقایسه میانگین نمره ی گروه مورد آزمایش در پس آزمون (25.95 ) با میانگین نمره ی گروه کنترل در پس آزمون (20.46) نشان داد که دو گروه تفاوت معنی داری داشت (p= 0.000 <0.05) و گروه آزمون در پس آزمون بهتر عمل کرد. و با بررسی میانگین انگیزش در گروه آزمایش، این مفهوم را می رساند که سطح انگیزش گروه ازمایش بالا تر رفته است. . از این رو نتیجه گیری شد که آموزش tbi در دستور زبان می تواند به طور موثر برای زبان آموزان ایرانی به ویژه برای بهبود انگیزه آنها استفاده شود.
فروزان رضائیان تیار هوشنگ خوش سیما
within communicative, interactive, and learner-centered framework of language teaching and learning, students need to learn four skills of listening, speaking, reading, and writing for their educational success. but of all the language skills, reading enjoys a paramount significance in so many second or foreign language academic contexts. in spite of its importance, language learners still have difficulties in understanding texts. english as a second or foreign language (esl/efl) readers proclaimed that lack of appropriate reading strategies is one of the major barriers to adequate text comprehension. the learning of reading strategies is viewed as a useful solution to handle the challenges of reading comprehension obstacles. therefore, the present study aimed at investigating the effect of summarizing and presentation strategies on iranian intermediate efl learners’ reading comprehension ability. to this end, 61 language learners enrolled in language center of chabahar maritime university were initially selected and then randomly divided into two control and experimental groups. all males and females were within the age range of 18 to 27. the homogeneity of their proficiency level was established using a toefl proficiency test. then a 50-item multiple-choice reading comprehension test was administered to the subjects of both groups as pre-test one week before the initiation of the study. as a result, students in the treatment group were matched with students in the control group allowing groups to be similar in reading achievement. the experimental group utilized each of the two strategies three times a week typically 45 minutes in duration for two weeks separately while the control group used the same amount of material via applying conventional approaches of teaching reading comprehension. a ten 10-item multiple-choice reading comprehension immediate post-test was administered to both groups after each two-week instruction till the end of the 22nd week of the study. one week after the end of the study, all subjects were assigned a 50-item multiple-choice reading comprehension post-test. independent-samples t-test and paired-samples t-test were used for data analysis. the results of the study revealed that each of the summarizing and presentation strategies had significant effect on promoting reading comprehension of intermediate efl learners (p = .000, <.05). it also indicated that the presentation strategy was significantly more effective on students’ reading comprehension (p = .000, <.05).
مصطفی پروین ناهید یاراحمدزهی
آموزش گرامر همواره بخشی سخت و طاقت فرسا از آموزش زبان به شمار می رفته است، که معلمان برای آموختن آن به دانش آموزان متحمل صرف وقت و انرژی فراوانی می شده اند. از جانب دیگر دانش آموزان نیز علاقه ای به یادگیری آن ندارند چون موجب خستگی آن ها می شود. تحقیق حاضر دو نوع فعالیت کلاس برای آموزش گرامر را مورد بررسی قرار می دهد. این تحقیق می کوشد تا به مقایسه بازی های آموزشی زبان و فعالیت های سنتی و متداول که در مدارس ایران به طور معمول از ان ها استفاده می شود بپردازد. از این رو، شصت و یک دانش آموز دبیرستانی نمونه دولتی نیکشهر در قالب دو گروه مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه اول یا همان گروه کنترل مطابق برنامه درسی مدارس ایران به یادگیری ساختارهای دستوری پرداختند. در مقابل، گروه دوم در مرحله تمرین ساختارهای دستوری از بازی و فعالیت های سرگرم کننده بهره بردند. شیوه ی این پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. برای اندازه گیری میزان دقت و صحت ساختارهای گرامری و انگیزش دانش آموزان از آزمون ها و پرسش نامه هایی که برای این منظور تهیه شده بود استفاده شد. در پایان پس از تجزیه و تحلیل نتایج این ازمون ها از طرریق نرم افزار آماری spss این نتایج به دست آمد: دانش آموزان گروه آزمایش به طور معناداری از انگیزه ی بیشتری برای یادگیری گرامر برخوردار بودند اما میزان دقت آن ها در ساختار های گرامر تفاوت چندانی با گروه کنترل نداشت.
فاطمه صیادی هوشنگ خوش سیما
چکیده مهارت نوشتاری در همه زمان ها یکی از مهم ترین شیوه های برقراری ارتباط بوده است. بسیاری از اوقات? در محیط های رسمی و غیر رسمی مانند مصاحبه شغلی? آزمون ها و گروه های مختلف اجتماعی می توان افراد را توسط مهارت نوشتاری آنها سنجید. شیوه های مرسوم بسیاری برای تدریس مهارت نوشتاری وجود دارد? این در حالیست که به دلیل استفاده از شیوه های مختلف تکنولوژی و ترکیب آن با آموزش از راه دور شیوه جدیدی با نام آموزش مجازی به وجود آمده است. هدف این تحقیق بررسی اثر شیوه های مرسوم و مجازی یادگیری زبان بر مهارت نوشتاری دانشجویان سطح متوسط ایرانی بوده است.این تحقیق در دانشگاه دریانوردی و علوم دریایی چابهار انجام شده است و شرکت کنندگان ?? نفر از داشنجویان مترجمی زبان انگلیسی بوده اند. پس از اطمینان از همگن بودن شرکت کنندگان این تحقیق به وسیله برگزاری آزمون دانش زبانی تافل? شرکت کنندگان به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم شدند که هر گروه شامل ?? زبان آموز بوده است.در ابتدای تحقیق آزمون نوشتاری اولیه نیز در هر دو گروه برگزار گردید. در گروه کنترل از شیوه های مرسوم و سنتی آموزش مهارت نوشتاری استفاده شد و همه زبان آموزان ملزم به شرکت در کلاس بودند. این در حالیست که گروه آزمایشی نیازی به حضور در کلاس نداشتند و هر هفته دروس مهارت نوشتاری خود را از طریق ایمیل و به صورت پاورپوینت دریافت کرده و ملزم به فرستادن تکالیف موردنظر در زمان مقرر بوده اند. در انتها آزمون نوشتاری دیگری به عنوان آزمون نهایی برگزار گردید. نمره های به دست آمده از آزمون نهایی با نمره های آزمون نوشتاری ابتدایی مقایسه گردید و نتایج به دست آمده توسط نرم افزار spss تحیل شد. نتایج به دست آمده حاکی از این بود هر دو گروه در زمینه مهارت نوشتاری پیشرفت کرده اند. پس از مقایسه نمره های نهایی گروه کنترل و آزمایشی مشخص شد که گروه آزمایشی با استفاده از شیوه های مجازی یادگیری پیشرفت بیشتری در زمینه مهارت نوشتاری داشته اند. بنابراین نتایج این تحقیق حاکی از این است که روش های مجازی یادگیری بسیار مفید تر از روش های مرسوم و سنتی است.
فرنوش پورجم هوشنگ خوش سیما
مهارت درک مطلب یکی از مهم ترین مهارت ها برای زبان آموزان در محیط های آموزشی است. زبان آموزان باید روش هایی که باعث آسان تر شدن خواندن متون زبان خارجه می شوند را بیاموزند. روش های مختلفی برای پیشرفت درک مطلب وجود دارد٬ در این میان روش های مختلف ارزیابی نیز به عنوان روشی برای پیشرفت توانایی درک مطلب استفاده می شوند. هدف این تحقیق بررسی تأثیر دو نوع مختلف روش ارزیابی٬ پرسش های جای خالی و پرسش های تشریحی٬ بر روی توانایی درک مطلب زبان آموزان سطح متوسط ایرانی است. این تحقیق بر روی 47 دانش آموز دختر در مقطع چهارم متوسطه انجام شده است. در ابتدای تحقیق هم سطح بودن دانش زبانی دانش آموزان توسط آزمون تافل سنجیده شد٬ نتایج حاصل از این آزمون نشان دهنده هم سطح بودن دانش آموزان در سطح متوسط بود. زبان آموزان براساس نمره های به دست آماده از آزمون تافل به دو گروه کنترل (۲۴ نفر) و گروه آزمایشی (۲۳ نفر) تقسیم شدند. در گروه آزمایشی علاوه بر روش های رایج آموزش درک مطلب دبیر مربوطه از روش های ارزیابی توانایی درک مطلب٬ پرسش های جای خالی و پرسش های تشریحی٬ نیز استفاده کرده است. در حالی که در گروه کنترل مهارت درک مطلب را با روش های رایج تدریس کرده است. بعد از اتمام آموزش به منظور تجزیه داده ها تکنیک هایی نظیر آزمون نمونه مستقل t و آزمون پیوسته t به کار برده شده است. نتایج به دست آماده نشان داد که روش های ارزیابی درک مطلب استفاده شده در این تحقیق پرسش های جای خالی و پرسش های تشریحی٬ تأثیر قابل ملاحظه ای بر روی مهارت درک مطلب زبان آموزان سطح متوسط ایرانی داشته است. این نتایج همچنین نشان دادند که تأثیر پرسش های تشریحی نسبت به پرسش های جای خالی بر ارتقای توانایی درک مطلب زبان آموزان بیش تر بوده است.
محمد اکبر رئیسی هوشنگ خوش سیما
دانش واژگان علیرغم نقش کلیدی اش در مهارت زبان دوم به باور زیمرمن (1997) "کم اهمیت" تلقی شده است. اگرچه استراتژی های یادگیری لغات متفاوتی ممکن است به ذهن فراگیران برسد اما میزان اهمیت و تاثیرگذاری شان می تواند جای سوال داشته باشد. یادگیری حفظی، پروسه یادگیری از طریق تکرار است (کویی، 1989). اما با وجود رواج تاریخی این شیوه یادگیری، میزان اثرگذاری اش جای بحث دارد. سامیان و توکلی(2012) در تحقیقات خود دریافتند که نگرش مثبتی در بین فراگیران ایرانی نسبت به یادگیری حفظی وجود دارد. این همان چیزی بود که کودو (2009) در باره دانش آموزان ژاپنی و لی(2004) در باره فراگیران چینی زبان انگلیسی بیان داشتند. با این حال فراگیران زبان انگلیسی اهل ترکیه (ساباشی، 2014) و سیستم آموزشی هنگ کنک (چیونگ، 2000) نظر مساعدی نسبت به آن نداشتند. تکنیک مواجه سازی چندگانه روش دیگری است برای یادگیری واژگان، اما شواهد در این خصوص نیز متناقض به نظر می رسند. این تحقیق به منظور مقایسه میزان موثر بودن این دو تکنیک برای یادگیری دو شکل مختلف واژگان، تک لغت و عبارت انجام شد. علاوه بر آن این تحقیق نتایج را در دو سطح مختلف یادگیری دانش غیرفعال ( حفظ معنی واژه در زبان اول) و دانش فعال (توان بکار گیری واژه) تفکیک نمود. یک گروه 19 نفره از دانشجویان لیسانس مدیریت با ترکیب 13 مرد و 6 زن در قالب یک دوره انگلیسی تخصصی در این تحقیق شرکت نمودند. سطح مهارت زبان عمومی فراگیران پائین برآورد شد. 26 تک لغت و14 عبارت به آن ها آموزش داده شد، نصف شان به روش یادگیری حفظی و نصف دیگرشان از طریق مواجه سازی چند گانه. طبق نتایج تحقیق، یادگیری حفظی در خصوص دانش غیرفعال در هر دو حالت تک لغت و عبارت موثرتر از تکنیک دیگر ظاهر شد. در خصوص یادگیری تک لغت برای دانش فعال تفاوت معناداری بین دو تکنیک مشاهده نشد. اما در حالت یادگیری عبارت برای دانش فعال روش مواجه سازی چند گانه دوبرابر موثرتر از یادگیری حفظی ظاهر شد. ممکن است سطح مهارت زبانی پائین و همچنین تمایلات فرهنگی فراگیران دلیل برتری یادگیری حفظی در حالت دانش غیر فعال بوده باشند.
حمیدرضا علیکی هوشنگ خوش سیما
چکیده ندارد.