نام پژوهشگر: حمید حیدری مکرر
حمید حیدری مکرر جعفر جوان
چکیده رساله/پایان نامه : اقتصاد روستایی شهرستان زهک در سال های اخیر (1389-1377) به دلیل تک محصولی بودن (وابستگی 80 درصد به گندم و جو) با چالش هایی جدی در ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی روبرو بوده است. که این چالش ها وضعیت نامطلوبی را در عرصه های مختلف روستانشینی سبب شده است، به طوری که نرخ بیکاری در منطقه به بالاترین رقم کشوری یعنی 30% رسیده است و میزان عملکرد گندم در منطقه در بعضی از سال ها به صفر نزدیک شده است. عدم جریان رودخانه هیرمند باعث شده است که منطقه از بالاترین میزان فرسایش در سطح کشور تبدیل گردد. گسترش فقر گسترده، خروج سرمایه نیروی انسانی و اقتصادی، گسترش مشاغل غیر رسمی، تخریب منابع و تخلیه روستاها، از آن جمله بوده اند. توجه به رویکرد متنوع سازی در قالب توسعه پایدار سبب خواهد شد که تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال و درآمد در فضاهای روستایی ایجاد شده و از ظرفیتها و توانایی های بالقوه و بالفعل موجود منطقه استفاده شود به خصوص با رواج کشتهای اقتصادی جدید و گلخانه ای. روش تحقیق در این پژوهش از طریق نمونه گیری و تکمیل پرسشنامه و مصاحبه بوده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش ها و تکنیک های آماری و تحلیل همبستگی استفاده شده است. بر اساس یافته های این پژوهش مناطقی از شهرستان زهک که به آب تابستانه چاهکها دسترسی دارند از تنوع محصولات کشاورزی و سطح نسبتاً بالای درآمد برخوردارند و به آینده شغلی خویش نیز امید بیشتری دارند در حالی که روستاهایی که به آب چاهکها کمتر دسترسی دارند فقط به کشت گندم و جو اکتفا کرده اند. کشاورزانی که ازچاهک ها استفاده می نمایند و دارای کشتهای گلخانه و جدید هستند نسبت به سایرین دارای مشارکت های اقتصادی و اجتماعی بیشتری هستند
میثم بندانی حمید حیدری مکرر
شهرستان زابل از نظر اقلیم خشک کویری با کم ترین نزولات آسمانی همواره با معضل کمبود آب مواجه بوده و بحران خشکسالی در سال های اخیر، این شهرستان را بیشتر از گذشته با این معضل درگیر نموده است. کمبود آب یکی از تنگناهای توسعه اقتصادی شهرستان زابل می باشد و هرگونه مساعدت در بهبود وضعیت این عامل، می تواند گامی در جهت توسعه اقتصادی بخصوص در مناطق روستایی باشد یکی از عوامل ضروری برای بهبود این وضعیت توسعه کشت گلخانه ای به شمار می آید. در این راستا توسعه این نوع کشت با موانع و مشکلات متعددی روبه روست بر این اساس ضروری است این نوع کشت به طور مستمر مورد آسیب شناسی قرار گیرد. در این چارچوب هدف از این پژوهش شناسایی آسیب های کشت گلخانه ای و عوامل اقتصادی و اجتماعی موثر بر آن در روستاهای بخش پشت آب شهرستان زابل می باشد روش تحقیق توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسش نامه بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که مولفه های اقتصادی و اجتماعی موثر برماندگاری روستاییان از اهمیت یکسانی برخوردار نمی باشد. بدین سان بالا بودن قیمت نهاده ها (6.236) و پایین بودن دانش فنی گلخانه دار (5.508)، به ترتیب از نظر گلخانه داران و کارشناسان مهم ترین عوامل موثر بر آسیب زایی کشت گلخانه ای در بخش پشت آب می باشد. لذا پیشنهاد می گردد: از طریق برگزاری و تداوم دوره های آموزشی، انتقال دانش فنی گلخانه داران نمونه و ایجاد سایت اینترنتی در ارتقاء سطح دانش فنی گلخانه داران بخش اقدام شود و در زمینه بالا بودن قیمت نهاده ها دولت می تواند با ارائه تسهیلات بانکی و در اختیار قرار دادن نهاده ها از طریق تعاونی های گلخانه داران در رفع این مشکل اقدام کند.
یوسف بدخش مرتضی توکلی
امروزه یکی از اساسی ترین معضلات تهدید کننده زندگی و معیشت در روستاها چالش های مدیریتی در مهار بحران های مختلف است. توجه به مدیریت بحران به عنوان ابزاری موثر برای مقابله با سوانح و پیامدهای آن امری ضروری است. زیرا نواحی روستایی از یک سو به دلیل ساختار حاکم بر آن ها، دارای کانون های خطرزا و حساس زیادی می باشد، و از سوی دیگر این نواحی از یک مدیریت فراگیر بحران برخوردار نیستند. در این تحقیق آسیب شناسی چالش های مدیریت بحران در ناحیه روستایی بخش چاروسای شهرستان کهگیلویه مورد مطالعه قرار گرفت. روش تحقیق اسنادی و پیمایشی بوده که اطلاعات با استفاده از پرسش نامه گردآوری و به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق حاکی از آن است که پاسخ دهندگان ضعف عملکردی در نهادسازی با میانگین کلی(44/4) را نسبت به تأمین زیرساخت های فیزیکی با میانگین کلی(40/4) در زمان بروز چالش های مدیریت بحران در ناحیه روستایی بخش چاروسا مشهود تر دانسته اند و با قاطعیت بیشتری پاسخ دادند. نتایج آزمون(خی دو) نیز تفاوت معناداری را به خوبی نشان می دهد. همچنین از آنجائی که مقدار p.value کوچک تر از ( 05/0=?) است فرض h0 را در تمامی موارد ذکر شده رد، و فرض مخالفh1 تایید گردیده است.
زینب صالحی نیا غریب فاضل نیا
اساسا دستیابی به توسعه به طور عام و توسعه روستایی به طور خاص مستلزم تهیه، تدوین و ارائه راهبردهای مناسب برنامه ریزی متناسب با ظرفیت ها و شرایط فرهنگی، اجتماعی و جغرافیایی می باشد. بررسی متون و ادبیات موجود، نشان می دهد، بدون شک از جمله فعالیت های اقتصادی که دستیابی به توسعه پایدار روستایی را تسهیل می کند، گردشگری پایدار روستایی می باشد. بر این اساس موضوع ظرفیت شناسی و ظرفیت یابی توسعه گردشگری روستایی در مناطق مختلف موضوعیت می یابد که این علم همواره مورد توجه کارگزاران توسعه در سطوح مختلف و بویژه در سطح محلی و منطقه ای نیز بوده است. بر همین مبنا، برآوردهای اولیه نشان داد، منطقه سیستان از ظرفیت بسیار بالایی از این حیث برخوردار است. بررسی ها نشان داد علیرغم وجود تعداد زیادی از روستاهای واجد ارزش گردشگری در منطقه سیستان فاقد چارچوب راهبردی نظام برنامه ریزی برای توسعه گردشگری پایدار روستایی می باشد. پژوهش حاضر با هدف تهیه و تدوین راهبرد های مناسب برای برنامه ریزی گردشگری پایدار روستایی در منطقه سیستان انجام شده است. روش تحقیق، ترکیبی می باشد. دو گروه (کارشناسان، صاحب نظران، متولیان حوزه نهادی گردشگری و کارگزاران خدمات گردشگری) در انجام این پژوهش مشارکت داشتند و دیدگاه های آنها در مورد مولفه های گردشگری پایدار روستایی در قالب شاخص هایی همچون: مکانیسم اجرایی، مدیریت محلی، شیوه های تبلیغاتی، اداری و... مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری، شامل دو گروهِ 1. تمام روستا-های حایز اهمیت گردشگری پایدار و 2. کارشناسان، مسئولان، متولیان حوزه نهادی گردشگری و کارگزاران خدمات گردشگری می باشد که جامعه نمونه گروه اول، با استناد به روش کل نگر، شامل 4 روستای حایز اهمیت گردشگری پایدار می باشد و جامعه نمونه گروه دوم با استفاده از فرمول کوچران 90 نفر به دست آمد. این پژوهش نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدید های گردشگری پایدار را در قالب مدل swotمورد تجزیه و تحلیل قرار داد و به ارائه راهبرد های مناسب برای برنامه ریزی توسعه گردشگری پایدار روستایی در منطقه سیستان پرداخت. تجزیه و تحلیل اطلاعات توصیفی از طریق نرم افزار excel و آزمون فرضیه با استفاده از مدل سلسله مراتبی مورد سنجش قرار گرفت. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است: در وهله اول، راهبردهای استخراج شده از مدل swot برای برنامه ریزی گردشگری پایدار روستایی در منطقه سیستان شامل راهبردهای کلان: 1.تنوع 2.بازنگری 3.تهاجمی و 4.تدافعی می باشند، سپس با استناد به مدل سلسله مراتبی، راهبرد ها ارزشیابی و اولویت بندی گردید که راهبرد تنوع در اولویت اول و راهبرد تهاجمی در اولویت دوم قرار گرفت. واژگان کلیدی: راهبرد ها، برنامه ریزی، گردشگری پایدار، منطقه سیستان
سیدعلی طباطبایی حمید حیدری مکرر
آموزش وپرورش یکی از نهادهای مهمی است که باعث انتقال دانش وفرهنگ ازنسلی به نسل دیگر می شود.کارکردآموزشی درهر سرزمین، زیربنای توسعه اقتصادی-اجتماعی است و سطح بالای آموزش وسواد ودسترسی به خدمات آموزشی مطلوب از ملاکهای توسعه انسانی کشورها می باشد. با توجه به اینکه بخش مهمی از جمعیت کشوردرمناطق روستایی زندگی می کنند ودسترسی آنها به مراکزآموزشی مناسب وهماهنگ با استانداردهای آموزشی از اهمیت زیادی برخوردار است،لذا پژوهش حاضر،با هدف شناسایی توزیع فضایی مراکز آموزشی موجود در دهستان محمدآباد وتعیین ارتباط بین وضعیت فضاهای آموزشی با استانداردهای آموزشی جهت تصمیم گیری برای آینده این سرزمین صورت گرفته است. نوع تحقیق،کاربردی وروش اصلی آن توصیفی-تحلیلی می باشدکه برای انجام آن علاوه برمطالعات کتابخانه ای مثل بررسی اسناد ومدارک،آمارنامه های موجود ومقالات علمی وپژوهشی از روشهای میدانی مشاهده ومصاحبه نیز استفاده شده و پس ازجمع آوری داده ها وتحلیل آنها با استفاده از نرم افزار،نقشه پراکندگی مراکزآموزشی به تفکیک مدارس ابتدایی،راهنمایی ومتوسطه با استفاده ازنرم افزارgis ترسیم شده است.نتایج تحقیق نشان داد : توزیع وپراکنش مدارس ابتدایی،راهنمایی از نظم بیشتری برخورداراست واین مدارس درروستاهایی که جمعیت آنها بیشترونسبت به بقیه روستاها مرکزیت داشته و درمجاورت راههای اصلی ومسیر تردد روستاییان قرار گرفته،واقع شده اند ودسترسی به آنها مطلوب می باشد اما پراکندگی مدارس متوسطه دهستان آرایش فضایی مناسبی ندارد ودرحالی که دربعضی مناطق دهستان دسترسی به آنها برای دانش آموزان دختر وپسر مطلوب می باشد،درمناطق دیگری از دهستان،کمبود مدارس متوسطه دخترانه وپسرانه محسوس می باشد.همچنین بین وضعیت فضاهای آموزشی موجود با استانداردهای آموزشی از لحاظ میانگین تراکم دانش آموزی در کلاس وسرانه زیربنای آموزشی تناسب وهماهنگی وجود دارد اما مشکلات فیزیکی فضاهای آموزشی،ساختمانهای غیر مقاوم وفرسوده،تعداد کم مدارس هوشمند،کمبود امکانات آموزشی ازقبیل آزمایشگاه وکارگاه،کمبود کادر تخصصی وتوجه کمتر به فعالیتهای عملی وپژوهشی از جمله مواردی است که باعث فاصله از استانداردهای آموزشی شده اند. درپایان پژوهش نیز درجهت بهبود وضعیت آموزشی دهستان پیشنهاداتی ارائه شده است.
مهدی نادریان فر صادق اصغری لفمجانی
در سال های اخیر، کاهش یا توقف جریان آب ورودی رودخانه هیرمند به سیستان، موجب وقوع خشکسالی های پی در پی، خشک شدن تالاب هامون، تشدید خشکی محیط، کاهش پوشش گیاهی و افزایش فرسایش خاک شده است. این عوامل در کنار وزش بادهای 120روزه، شرایط مناسبی را جهت افزایش طوفان های گرد و غبار و حرکت ماسه های روان به سوی روستاهای شهرستان هیرمند مهیا نموده است. بروز این پدیده ها، چالش های متعددی را بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و کالبدی - فضایی روستاهای این شهرستان تحمیل می کند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات ماسه های روان در روستاهای شهرستان هیرمند می باشد. روش این تحقیق، توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر بررسی منابع اسنادی، بررسی های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده است. در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از مدل تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، تحلیل های آماری و تحلیل های فضایی استفاده شده است. در این راستا، نرم افزارهای choice expert، spss و arcgis به کار گرفته شده اند. یافته های پژوهش موید آن است که موقعیت روستاها نسبت به تالاب هامون بر شدت اثرات ماسه های روان در این روستاها تأثیرگذار می باشد. از طرف دیگر، تخلیه شدن جمعیت یا روند کاهشی جمعیت در بسیاری از روستاهای مجاور بستر خشکیده تالاب هامون به علت هجوم ماسه های روان حاصل از فرسایش آن، بیانگر وجود شرایط بحرانی حاکم در این روستاها می باشد.
مریم ده مرده حمید حیدری مکرر
ترویج کشاورزی نوعی آموزش غیر رسمی به روستاییان و علاقه مندان به کشاورزی است . هدف، آشنا نمودن روستاییان در استفاده از فناوریهای نو جهت افزایش تولید،میزان بهره وری، درآمد و ارتقای سطح زندگی است. این امر توسط عده ای مروج به منظور ایجاد تغییرات داوطلبانه رفتاری در کشاورزان با فرض داشتن منافع جمعی یا اجتماعی انجام میشود . آموزش زنان میتواند نقش موثری داشته باشد. در روستاهای شهرستان زابل نیز امر ترویج و آموزش کشاورزی به زنان جهت بهبود زندگی روستاییان و افزایش رفاه وجود دارد.در این پژوهش سعی شده است تا به بررسی نقش آموزش کشاورزی به زنان روستاهای دهستان بنجار در بخش مرکزی شهرستان زابل و تاثیر آن در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستا و زندگی روستاییان پرداخته شود. همچنین میزان ارتباط آموزش کشاورزی با نوع محصولات کشاورزی مورد نیاز در منطقه مورد مطالعه قرار گرفت. جهت دستیابی به این نتایج مطالعات و بررسی های میدانی با استفاده از نرم افزار spss اجرا شد.نتایج تحقیق حاکی از این است که میان آموزش و ترویج کشاورزی زنان روستایی و افزایش درآمد روستاییان رابطه مستقیم وجود دارد . همچنین باعث بهبود سطح روابط اجتماعی زنان در برخورد با ادارات مختلف و مردم میشود. مشخص گردید که بین آموزش کشاورزی و نوع محصولات کشاورزی مورد نیاز منطقه مورد مطالعه ارتباط وجود دارد . در پایان پژوهش راهکارها و پیشنهادهایی ارائه شد. این راهکارها شامل: - برگزاری کلاسهای آموزشی و ترویجی در زمینه کشت مخلوط در اراضی به دلیل افزایش جمعیت و کمبود زمین- استفاده بیشتر از کارشناسان خارج از استان جهت بهره برداری بیشتر- اولویت دادن به نیازسنجی از زنان روستایی در کار مروجان –همچنین درزمان آموزش به زنان روستایی بهتر است به زبان و گویش خود آنها گفته شود تا آموزشگر بتواند با آنها رابطه نزدیکتری برقرار کند میباشد.
قدیر اویسی مرتضی توکلی
امروزه توسعه روستایی یکی از مباحث مهم در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور ها، خصوصاً در کشور-های جهان سوم به شمار می رود. در چند دهه ی اخیر یکی از مباحثی که نظر بسیاری از برنامه ریزان را در امر توسعه به خود جلب کرده است، اثر یک ناحیه که می تواند در توسعه اقتصادی و اجتماعی روستا-ها موثر باشد، چاه نیمه های سیستان از لحاظ ماهیت در نوع خود یک استثنا در کشور محسوب می شود و به عنوان یکی از مناطق زیبا، بکر و جذاب شرق کشور محسوب می شود. چاه نیمه ها، چاله های طبیعی در فاصله 35کیلومتری شهر زابل است، آب مازاد رودخانه هیرمند توسط کانالی به آن هدایت می شود. در بیشتر مواقع سال، به عنوان ذخیره آب دشت سیستان باعث رونق کشاورزی در روستا های این منطقه شده است. از مهم ترین اثرات چاه نیمه ها می توان به متمرکز نمودن فعالیت های رشد و توسعه اقتصادی و توسعه و عمران روستا ها و کاهش کمبود فرصت های شغلی در بخش های مختلف کشاورزی، صنعتی و... می باشد. در این راستا هدف پژوهش حاضر؛ تعیین شاخص های اقتصادی و اجتماعی چاه نیمه در سیستان و همچنین اهمیت غیرقابل انکار چاه نیمه در توسعه روستا ها در ابعاد اقتصادی و اجتماعی می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر با توجه به حجم بالای این روستاها در این منطقه، روستاهای حاشیه چاه نیمه شماره چهارگانه که شامل 18 روستا با 2451 خانوار می باشد. جمعیت این روستاها 10800 نفر است که جامعه نمونه برای پاسخگویی به پرسشنامه بر اساس فرمول کوکران 150 نفر از مسولین شوراها، دهیاری ها؛را تشکیل می دهد. پژوهش حاضر با ترکیبی از روش های توصیفی، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد. در این راستا داده های تحقیق به دو روش کتابخانه ای (استفاده از منابع تاریخی و اسناد) و به بررسی شاخص های توسعه و با استفاده از روش میدانی و تهیه پرسش نامه به جمع آوری اطلاعات لازم پرداخته می شود. و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از نرم افزار spss ،gis و ahp استفاده می شود.
ثریا نادریان فر حمید حیدری مکرر
بدون شک، مهم ترین عاملی که آهنگ رشد و توسعه اقتصادی – اجتماعی را تسریع می-بخشد، منابع انسانی آن جامعه است و زنان به عنوان نیمی از جمعیت کشور نقش بسیار مهمی در رشد یک کشور دارند. توجه به وضعیت اشتغال زنان می تواند زمینه بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی بالقوه را به فعل آورد. به همین دلیل، مجموعه عواملی که می تواند زمینه ساز اشتغال هر چه بیشتر این جمعیت توانمند در عرصه های اقتصادی و اجتماعی کشور باشد از اولویت بیشتری برخوردار است. اصولا الزامات اقتصادی و اجتماعی کشور از یک سو و تقاضاهای خود زنان جهت حضور در عرصه های اقتصادی و اجتماعی از سوی دیگر، ایجاب می نماید که توجهی در خور به مقوله اشتغال زنان صورت پذیرد. بر این اساس یک سوال اساسی قابل طرح است و آن این که اساسا چه عواملی سبب اشتغال زنان در روستاها گریده است؟ با این دیدگاه پژوهش حاضر به بررسی عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی موثر بر اشتغال زنان روستایی با روش توصیفی – تحلیلی در شهرستان نیمروز می-پردازد. جمع آوری داده ها از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسش نامه از زنان شاغل روستایی که برای امرار معیشت خود مبادرت به کار خارج از خانه می کنند انجام شده است. برای آزمون فرضیات از آزمون t تک متغیره و آزمون ویلکاکسون استفاده شد. یافته ها نشان داد که، بیشترین میانگین وزنی برای عوامل اقتصادی 06/3 درصد و برای عوامل اجتماعی 96/2 درصد می باشد، بنابراین، عوامل اقتصادی مهم ترین دلیل بر اشتغال زنان روستایی می باشد، همچنین مقایسه اشتغال زنان در دوره خشکسالی 77-1384 و بعد آن، نشان دهنده کاهش میزان اشتغال به کار زنان در طول دوره خشکسالی می باشد.
هما میر محمود رضا میرلطفی
چکیده توسعه راه¬ها، یکی از الزامات مهم رشد اقتصادی و افزایش رفاه عمومی به شمار می¬رود. امروزه نیز نقش مسیرهای مهم ارتباطی در رابطه با توسعه¬ی مناطق اطراف آن بر هیچ کس پوشیده نیست. به طوری که مسیرهای حمل و نقل جاده¬ای، به منزله شروع فعالیت¬های اقتصادی و اجتماعی و استفاده از نیروهای ذخیره در یک مجموعه به شمار می¬رود. در همین راستا، به نظر می¬رسد احداث جاده ترانزیتی چابهار – میلک بر فعالیت¬های اجتماعی و اقتصادی روستاییان تأثیرگذار بوده است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، تحلیل اثرات اجتماعی - اقتصادی جاده ترانزیتی چابهار – میلک بر مناطق روستایی سیستان می¬باشد. روش تحقیق حاضر توصیفی - تحلیلی، مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه¬ای، بررسی¬های میدانی و تکمیل پرسش¬نامه بوده است. جامعه آماری پژوهش شامل 5382 خانوار در 50 روستای حاشیه جاده می باشد. حجم روستاهای نمونه نیز براساس فرمول شارپ 34 مورد تعیین شد. در همین چارچوب برای تعیین حجم نمونه¬ی خانوارها از فرمول کوکران استفاده شده که تعداد 359 خانوار به دست آمده است. در نهایت برای آزمون فرضیات از آزمون مان – ویتنی در محیط نرم افزار spss استفاده شد. یافته¬ها حاکی از تأیید فرضیات تحقیق می¬باشد، بنابراین بین اثرات اجتماعی و اقتصادی جاده ترانزیتی چابهار - میلک و جاده¬های معمولی در مناطق روستایی، تفاوت معنی داری وجود دارد.
حمیدرضا جنگی حمید حیدری مکرر
امروزه توسعه پایدار بعنوان رهیافت غالب توسعه به صورت ویژه مورد توجه قرار گرفته است .از سویی توسعه پایدار وابستگی اساسی به اقتصاد کشاورزی دارد و این امر در بستر مکانهای روستایی قابل شکوفایی است.بنابراین می توان گفت برای حصول به این رهیافت باید روستاها را هدف قرار داد.در این پژوهش تلاش شده است ابتدا روستاهای منطقه سیستان که شامل 845 آبادی هستند از 25 عامل خدماتی نظیر آموزش-بهداشت،آب و برق و راهها و غیره و تقسیم بر 5 سطح مورد ارزیابی قرار گیرند.پس از جمع آوری داده ها با استفاده از نرم افزارهای مختلف مانندexpert choice و spssو استفاده از تکنیک های شاخص گاتمن وahp به تعیین سطح توسعه یافتگی هر کدام از مناطق در سطح دهستان پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که تنها 1% از این روستاها مشمول کسب سطح یک از 5 سطح اصلی شده اند و 67% کل روستاها در رتبه سوم قرار گرفته اند .این تقسیم بندی در سطح شهرستان از دو دیدگاه اجتماعی –اقتصادی واداری –سیاسی بررسی شده اند که از نظر اقتصاد کشاورزی شهرستان هیرمند به علت وسعت و برخورداری از آب های سطحی رتبه اول را کسب نموده و بخش مرکزی زابل (بنجار) از بعد اداری(خدماتی)-سیاسی رتبه اول را کسب نموده و شهرستان نیمروز از هر دو نظر در رتبه پنجم قرار گرفت.
زینب عارفی حمید حیدری مکرر
زنان نیمی از جامعه روستایی را تشکیل می دهند و در واقع آنها مولدان و مبدلان محصولات کشاورزی در نظام اقتصادی محسوب می شوند. بررسی الگوی صرف وقت زنان روستایی از آن رو اهمیت دارد که نشان می دهد کار مولد اما پرداخت نشده زنان روستایی، در حوزه های گوناگونی همچون کار خانگی، کار در خانه و کار در مزرعه، نقش مهمی در افزایش درآمد خانواده و کاهش هزینه های تولید و تشکیل سرمایه دارد و از همه مهم تر، بیانگر سهم زنان روستایی در اقتصاد کشور است. در این پژوهش سعی شده تا با تاکید بر صرف وقت زنان روستایی، تحلیل این اوقات در روستاهای شهرستان زابل بررسی گردد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی و روش انجام آن توصیفی _ تحلیلی است. جمع¬آوری داده¬ها از طریق مطالعات کتابخانه¬ای و تکمیل پرسش¬نامه از زنان روستایی انجام شده است. برای آزمون فرضیات از آزمون پیرسون استفاده شد. یافته¬ها نشان داد که بین گذران اوقات زنان روستایی با جایگاه اقتصادی – اجتماعی و باورهای اجتماعی رابطه منفی و معناداری وجود دارد. همچنین زنان روستایی به طور میانگین 6 ساعت از وقتشان را در روز به امور منزل مشغول اند که این امور شامل پخت و پز، نظافت در خانه، رسیدگی به امور فرزندان و همسر می شود. لذا پیشنهاد می گردد با توجه به اینکه زنان روستایی نقش مهمی در اقتصاد خانواده دارند، دولت با حمایت و آموزش برای تغییر ذهنیت و باورهای سنتی زنان نسبت به توانایی های خود و تقویت حس اعتماد به نفس، جهت شکوفا سازی استعدادهای نهفته آنان اقدام نماید.
فاطمه کیانی لله کا مرتضی توکلی
شناسایی چالش¬های عمد? توسعه پایدار روستایی، پیش شرطی برای تدوین سیاست¬ها و ارائه الگویی انعطاف¬پذیر برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی می¬باشد. عدم وجود استراتژی مناسب برای مدیریت توسعه، سبب ایجاد چالش¬هایی در توسعه پایدار روستاهای ساحلی شده است. بر این اساس، برون¬ رفت از این چالش¬ها تنها با شناخت مشکلات اساسی مربوط به سواحل و برنامه¬ریزی بر اساس منطق آمایش سرزمین و اصول توسع? پایدار ممکن است. با این دیدگاه، هدف پژوهش حاضر، بررسی چالش¬های توسعه در ناحی? روستایی- ساحلی شهرستان رشت می¬باشد. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی مبتنی بر بررسی منابع کتابخانه¬ای، بررسی¬های میدانی و تکمیل پرسشنامه بوده، اطلاعات جمع¬آوری شده با استفاده از مدل (ahp) و آزمون¬ ضریب همبستگی کندال (kendalls) در نرم¬افزار spss مورد ارزیابی قرار گرفت.
نورجان پودینه علی آبادی حمید حیدری مکرر
کارخانه¬های صنایع تبدیلی و تکمیلی فرّآوری محصولات دامی و کشاورزی گامی در جهت ایجاد اشتغال پایدار، افزایش درآمد و تضمین کننده سلامت جامعه و افزایش کیفیت زندگی روستاییان می¬باشند. از مهم¬ترین اثرات کارخانه شیر سیوستان می¬توان ، به افزایش فرصت¬های شغلی در بخش¬های مختلف دامداری و صنعتی و ... در منطق? مورد مطالعه اشاره کرد. در این راستا هدف تحقیق، ارزیابی اثرات کارخانه¬ی شیرسیوستانِ شهرستان زهک و اهمیت غیر قابل انکارِ وجود این کارخانه در توسعه و بهبود کیفیت زندگی روستاییان است. جامعه آماری این تحقیق کل خانوارهای روستاهای شهرستان زهک می¬باشد، حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 376 خانوار تعیین گردید. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای- میدانی (پرسشنامه) می¬باشد که برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از آزمون¬ آماری نرم¬افزار spss و برای تحلیل داده¬های مکانی از نرم¬افزار های expert choice وarcgis10 استفاده شده است .متناسب با نتایج آزمون ویلکاکسون یافته¬ها نشان می¬دهد که شاخص کالبدی ـ فضایی و بهزیستی بعد از استقرار کارخانه شیر سیوستان با میانگین کلی 66/3 و 50/3 رتبه¬های اول و دوم و شاخص اقتصادی و اجتماعی با میانگین 40/3 و 23/3 رتبه¬های سوم و چهارم را کسب نموده¬اند که در مجموع نتایج حاکی از آن است که استقرار کارخانه¬ی شیرسیوستان باعث افزایش کیفیت زندگی روستاهای پیرامون شده است.
مرضیه علی پور حمید حیدری مکرر
با توجه به این که مناطق روستایی کشور جایگاه فعالیت های کشاورزی و دامپروری در سطحی وسیع می باشد، توسعه صنایع روستایی در سطح روستاهای کشور بسیار ضروری به نظر می رسد . محصولات کشاورزی در کمترین زمان در معرض فساد قرار می گیرند و به همین دلیل، حتی اگر در تولید محصولات کشاورزی بهترین و با کیفیت ترین محصول تولید گردد باید با فرآوری، از ضایعات آن جلوگیری شود. در همین راستا هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش فرآوری محصولات کشاورزی در توسعه روستایی شهرستان بردسکن می باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- میدانی (پرسشنامه) و جستجو در پایگاه های اینترنتی می باشد که برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های آماری نرم افزار spss و برای تحلیل داده های مکانی از نرم افزار arcgis10 استفاده می شود. نتایج نشان داد که فرآوری محصولات کشاورزی با سطح اطمینان 99% باعث افزایش ارتقای زندگی روستاییان در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و کالبدی- زیست محیطی شده است. همچنین با توجه به توزیع نسبت فراوانی پاسخگویان، فرآوری محصولات کشاورزی در ایجاد اشتغال و درآمد با سطح اطمینان 99% و درجه آزادی 4 موثر بوده است. در میان شاخص های مورد سنجش در آزمون خی دو، شاخص ایجاد اشتغال موقت با میانگین 99/2 بالاترین وزن را به خود اختصاص داده است.
خورشید هدایتی امین حمید حیدری مکرر
نظام اجتماعی روستا از زمان¬های بسیار دور بر جمع¬گرایی استوار بوده و در این نوع زندگی اجتماعی، بزرگان قوم از اعتبار و منزلت بالایی برخوردار بوده¬اند، بنابراین در هر روستا چند نفر از افراد مسن که در رأس قوم و یا خانواده بزرگی قرار داشته¬اند به عنوان ریش¬سفیدان روستا شناخته می¬شدند. در گذشته، بسیاری از مسائل اجتماعی و اقتصادی مردمان روستا به وسیله این افراد حل و فصل می¬شده؛ امروزه نیز در روستاها به دلیل فقدان نهادهای رسمی حل و فصل اختلافات، مردم دعاوی خود را به وسیله افراد محلی تحت عنوان ریش سفید(شکسته بند) حل و فصل می¬کنند. بنابراین هدف از تحقیق حاضر تحلیل الگوی موثر حل اختلاف محلی در روستاهای شهرستان زابل با استفاده از مدل pra می¬باشد. روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش اسنادی و پیمایشی استفاده شد، جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق، شامل کلیه خانوارهای روستایی ساکن در شهرستان زابل و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران380 خانوار انتخاب گردید. برای آزمون فرضیات از آزمون خی¬دو و d سامرز استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می¬دهد، الگوی معتمدین محلی بر حل و فصل اختلافات و انسجام مردم مناطق روستایی شهرستان زابل موثر هستند، بنابراین فرضیات پژوهش تأیید می¬شود و در ادامه پیشنهاداتی ارائه شده است.
مهدیه پورجعفرآبادی محمودرضا میرلطفی
سکونتگاه¬های روستایی به عنوان کهن¬ترین شکل اجتماعات انسانی، به دنبال تغییر در شیوه معیشت و نحوه زندگی، عموماً بر پایه کشاورزی و فعالیت¬های وابسته به آن ایجاد و گسترش یافته¬اند. در این راستا نوع غالب از شیوه معیشت در این کانون¬های زیستی علاوه بر اینکه گویای کارکرد روستا در آن ناحیه است، عاملی مهم و تأثیرگذار بر بافت، کالبد و شکل منازل مسکونی نیز می¬باشد. بنابراین مکانیابی، بافت، کالبد و شکل کلی مساکن روستایی ایران، رابطه تنگاتنگی با نوع معیشت، تولید و منابع اقتصادی روستا داشته است. با این دیدگاه، هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل اثرات تغییر الگوی کشت بر نظام سکونتگاه¬های مناطق روستایی شهرستان سیرجان می¬باشد. روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی - تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه¬ای- میدانی (پرسشنامه) و جستجو در پایگاه¬های اینترنتی است که برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از آزمون¬ آماری نرم¬افزار spss و برای تحلیل داده¬های مکانی از نرم¬افزار arcgis10 استفاده شده است. متناسب با نتایج آزمون کروسکال والیس و سطح معناداری کمتر از 0/05، به تفاوت معناداری سطح تغییر الگوی کشت با ساختار کالبدی و کارکرد اقتصادی و اجتماعی پی برده شد. همچنین با توجه به یافته¬های پژوهش، در بین شاخص¬های اقتصادی روستای فیروزه با میانگین 4/09 در بین شاخص¬های اجتماعی روستای اسلام آباد با میانگین 3/92و در بین شاخص¬های کالبدی روستای مبارکه با میانگین 4/08 بالاترین سطح تغییرات را به خود اختصاص دادند. نتایج پژوهش حاکی از آن است که تغییر الگوی کشت، تغییر نظام سکونتگاهی را در پی داشته است که نمود آن تغییر ساختار کالبدی و کارکرد اقتصادی و اجتماعی سکونتگاه¬های روستایی منطقه مورد مطالعه می¬باشد.
نبی شهرکی حمید حیدری مکرر
امروزه صنعتی شدن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به منزله شالوده دستیابی به توسعه محسوب می شود و در همین راستا به منظور بهبود شرایط اقتصادی و زندگی روستاییان، راهبرد ایجاد شهرک های صنعتی در نواحی روستایی در سه دهه گذشته از سوی برنامه ریزان اتخاذ شده است. ایجاد و گسترش شهرک¬های صنعتی می¬تواند از طریق ایجاد تنوع و افزایش اشتغال و درآمد، افزایش ارزش افزوده فعالیت¬های کشاورزی، گسترش فرهنگ صنعتی، نقش مؤثری در توازن و تعادل شهر و روستا و توسعه نواحی روستایی داشته باشد. بنابراین هدف از این پژوهش، بررسی اثرات شهرک صنعتی محمدآباد شهرستان هامون بر زندگی شاغلین در شهرک صنعتی و روستانشینان روستاهای همجوار با توجه به شاخص های اجتماعی، اقتصادی، زیستی و کالبدی با استفاده از روش¬های توصیفی- تحلیلی است. جمع آوری اطلاعات و داده¬ها از طریق مطالعات اسنادی و کتابخانه¬ای، مشاهدات میدانی و تنظیم پرسشنامه است. اطلاعات بدست آمده از این مراحل با استفاده از نرم افزار spss و gis مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می¬دهد که، روستاهای مجاور شهرک صنعتی محمدآباد با توجه به نظر شاغلین و غیر شاغلین روستاهای مجاور شهرک توانسته اند از امکانات این شهرک در جهت بهبود وضعیت خود استفاده نمایند. بنابراین با توجه به آزمون t تک نمونه ای و سطح معناداری بدست آمده شهرک صنعتی محمدآباد بر افزایش بهبود وضعیت زندگی دو جامعه (روستائیان و شاغلین در شهرک صنعتی محمد آباد) نمونه مؤثر بوده است. کلمات کلیدی: روستا، همجواری، شهرک صنعتی محمدآباد، شهرستان هامون
فرشته آذرسا غریب فاضل نیا
یک سوال اساسی قابل طرح در این ارتباط این سوال اساسی است، که اساساً با اجرای فاز اول طرح هدفمندسازی یارانه ها، مناسبات شهر و روستا در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- فیزیکی و ... تا چه حد و چگونه دچار تغییر و دگرگونی شده است. بر این اساس ضرورت انجام یک تحقیق جامع و میدانی پیرامون تبیین و تحلیل کم و کیف میزان تأثیرگذاری اجرای فاز اول طرح هدفمندسازی یارانه ها بر شکل و ماهیت روابط متقابل شهر و روستا در ابعاد مختلف کاملاً احساس شد. بر این اساس تحقیق حاضر با درک اهمیت و ضرورت این مسئله، در صدد برآمد تا با رویکردی توصیفی- تحلیلی به بررسی و ارزیابی تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و فضایی- مکانی اجرای فاز اول طرح هدفمندسازی یارانه ها بر روابط متقابل شهر و روستا در بخش شیب آب در شهرستان زابل بپردازد. داده های تحقیق به دو روش کتابخانه ای (استفاده از منابع تاریخی و اسنادی و مقالات علمی- پژوهشی) و روش مشاهده و برداشت میدانی، مصاحبه و پرسشگری گردآوری شد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 368 پرسشنامه در 64 روستای بالای 50 خانوار انتخاب گردید. نتایج کلی مبین این واقعیت است که از میان دهستان های مورد مطالعه بخش شیب آب شهرستان زابل دهستان محمد آباد با فاصله 15 کیلومتری از شهر زابل با میانگین 70/1 دارای بیشترین تأثیرات اقتصادی، اجتماعی و فضایی- مکانی حاصل از اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها بوده است. همچنین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات تحقیق با توجه به آزمون خی دو و آزمون t تک نمونه نشان داد: طرح هدفمندسازی یارانه ها منجر به کاهش در سطح و نوع روابط اقتصادی با میانگین 19/3، اجتماعی با میانگین 97/2 و افزایش میزان و نوع روابط فضایی- مکانی با میانگین 07/3 در روستاهای بخش شیب آب با شهر زابل شده است. با توجه به سطح معنی داری 000/0 می توان ادعا نمود توافق معناداری بین فرضیات تحقیق وجود دارد.
صلاح الدین رحیم زاده حمید حیدری مکرر
قاچاق به دلیل ماهیت پنهان خود در آمارهای رسمی کشور ثبت نمی شود و بر این اساس وجود آن موجب پنهان ماندن بخشی از عملکرد اقتصاد کشور خواهد شد. وجود صرفه اقتصادی برای ادامه روند قاچاق باعث می گردد تا این پدیده شوم در کشور ریشه دواند. هدفمندکردن یارانه به طور مستقیم و غیر مستقیم بر قاچاق کالا و ارز تأثیر خواهد داشت که این تأثیرات می تواند جنبه مثبت یا منفی داشته باشد. هدف از این پژوهش بررسی و تحلیل تأثیر هدفمندسازی یارانه ها بر میزان قاچاق کالا در روستاهای شهرستان سردشت می باشد و بر این اساس می خواهد به دو پرسش اساسی1- هدفمندسازی یارانه ها چه تأثیری بر قاچاق کالا در روستاهای شهرستان سردشت داشته است ؟2- هدفمندسازی یارانه ها از چه طریق بر میزان قاچاق کالا در روستاهای شهر سردشت تأثیر داشته است؟ پاسخ دهد. در این پژوهش به منظور تحلیل اثرات هدفمندسازی یارانه ها بر قاچاق کالا از مدل swot استفاده نموده و به بررسی نقاط ضعف و قوت موضوع پرداخته شده است. در ادامه کار فرض اصلی بر این نهاده شده که هدفمندسازی یارانه ها انگیزه اقتصادی قاچاق کالا در روستاهای شهرستان سردشت را از بین خواهد برد . به همین منظور برای جمع آوری اطلاعات ضمن استفاده از نظر صاحب نظران مرتبط و آشنا با این موضوع نظرات 400 نفر از ساکنان شهرستان سردشت نیز از طریق پرسشنامه جمع آوری و اطلاعات به دست آمده به کمک نرم افزارspss تجزیه و تحلیل شد. نتایح حاصل از آزمون tمستقل و tدو نمونه علاوه بر اثبات فرضیه های تحقیق، حاکی از آن است شاخص استفاده از مشروب، دارو، عابر، مواد مخدر با سطح معنی داری بیشتر از 5 درصد افزایش داشته است و شاخص های کشف مهمات، آرد، سوخت، سیگار، احشام، چای، قطعات خودرو، البسه و تناکورا، سایر کالاهای قاچاق، توقیف خودروهای حامل بار، در سطح 95 درصد تفاوت معناداری قبل و بعد از هدفمندسازی یارانه ها بر کالاهای قاچاق داشته است. فرضیه دوم نشان داد که اجرای طرح هدفمندسازی یارانه ها باعث بهبود وضعیت اقتصادی خانوارهای روستایی و کاهش انگیزه اقتصادی آنها برای قاچاق با معناداری000/0 شده است.
نسیبه حسینی صادق اصغری لفمجانی
امروزه اغلب کشورها برای دستیابی به توسعه پایدار، توانمندسازی را کارآمدترین روش یافته اند. در واقع توسعه پایدار بدون توانمندسازی مردم، مفهومی ناقص است. توانمندسازی به عنوان یک فرایند تغییرات اجتماعی و اقتصادی در محیط روستا، شامل بهبود بازدهی و افزایش اشتغال و درآمد روستاییان، تأمین حداقل قابل قبول سطح تغذیه، مسکن، آموزش و پرورش و بهداشت می باشد. بر این اساس، تحقیق حاضر، ضمن بررسی عوامل موثر در توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی خانوارهای روستایی واقع در بخش های مرکزی و زبرخان شهرستان نیشابور، موانع و محدودیت های موجود بر سر راه توانمندسازی را مورد کنکاش قرار می دهد. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد که در آن 37 روستای بالای 20 خانوار واقع در این بخش ها مورد بررسی قرار گرفته است. در جمع آوری داده ها، طیف گسترده ای از شاخص های مطرح در هر یک از ابعاد اقتصادی و اجتماعی مورد توجه بوده است که در دو سطح خانوار و روستا مورد بررسی قرار گرفته اند، در تکمیل پرسشنامه های روستا، عمدتاً خبرگان محلی، اعضای شورای اسلامی روستا و دهیاران مورد توجه بوده اند. برای تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه ها و فرم های مشاهدات میدانی نیز از روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و تحلیل های آماری و فضایی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش، حاکی از آن است که 35/51 درصد از روستاهای مورد مطالعه از نظر شدت موانع و محدودیت های توانمندسازی اجتماعی در سطح مناسب یا بسیار مناسب و 40/5 درصد آن ها در وضعیت نامناسب یا بسیار نامناسب می باشند. این مقادیر برای سطح اقتصادی به ترتیب 93/18 و 1/8 درصد بوده است. همچنین، تحلیل های آماری تحقیق نیز موید آن است که بین روستاهای واقع در بخش های زبرخان و مرکزی شهرستان نیشابور به لحاظ شدت اثرات موانع و محدودیت های اقتصادی و اجتماعی اختلاف معناداری وجود ندارد.
سعید افسری حمید حیدری مکرر
یکی از رویکردهای توسعه روستایی، برنامه¬ریزی «پایین به بالا» است که براساس آن، مشارکت مردمی محلی و دخالت موثر آنان در فرآیند برنامه¬ریزی، محور توسعه روستایی محسوب می¬شود. در این رابطه شناخت جایگاه شوراها در بین روستاییان و ارزیابی نظرات مردم در زمینه عملکرد شوراها می-تواندیکی از روش¬های ارزیابی میزان موفقیت شوراها باشد. شوراها و مشارکت دو اصل مهم و جدانشدنی هستند. مشارکت مردمی میتواند منجر به پیدایش شوراها شود و شوراها می¬توانند با عملکرد خود مشارکت مردم را کاهش یا افزایش بدهند. شکل¬گیری شوراهای اسلامی در نواحی شهری و روستایی، یکی از ثمرات بزرگ انقلاب شکوهمند اسلامی ایران می¬باشد. امروز اهمیت شوراها در اداره امور به حدی است که در شرایط کنونی، مهم ترین ویژگی عدم تمرکز دولت¬ها محسوب می¬شود و از طریق آن، قدرت سیاسی و اداری به سطوح استانی، شهری و روستایی انتقال داده می¬شود. نگرش مثبت مردم به شوراها، موجب تقویت پایه¬های آن می¬شود. با توجه به اهمیت شوراها و مشارکت، طبیعی است عملکرد شوراها از ابعاد مختلف در شکل¬گیری و تغییر نگرش مردم تأثیر زیادی دارد. در تحقیق حاضر به بررسی نقش شوراهای کشوری بر مشارکت محلی مردم در روستاها (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان زابل) پرداخته شده است. هدف اصلی این مطالعه شناخت فعالیت¬های موجود شوراهای اسلامی کشور و هم راستا بودن این فعالیت¬ها در جهت تحقق مشارکت مردم محلی می¬باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی می¬باشد. جمع¬آوری اطلاعات و داده¬های مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه¬ای، منابع اسنادی، پیمایشی و تکمیل پرسشنامه است. تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق نرم-افزار spss و برای آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن (spearman correlation) و آزمون رگرسیون خطی استفاده شده است. نتایج کلی مبین این واقعیت است که فعالیت¬های شوراها در طی چهار دوره تشکیل آنها هم راستا با مشارکت و جذب مردم محلی در فعالیت¬های توسعه¬ای روستاهای مورد مطالعه بوده، هم¬چنین عوامل اجتماعی- اقتصادی مردمی و میزان مشارکت آنها در طرح¬های مشارکتی شوراها در نواحی روستایی مورد مطالعه از ارتباط تنگاتنگی برخوردار بوده است. به عبارتی دیگر نتایج نشان می¬دهد فعالیت¬های شوراها در طی چهار دوره تشکیل آنها و مشارکت مردم محلی، عوامل اجتماعی- اقتصادی مردمی و میزان مشارکت آنها در طرح¬های مشارکتی شوراها، با توجه به مقدار ضریب همبستگی اسپیرمن و رگرسیون خطی و سطح خطای کمتر از 01/0 درصد، رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. و با توجه به سطح معناداری 000/0 می¬توان ادعا نمود، توافق معناداری بین فرضیات وجود دارد.