نام پژوهشگر: حسین معروفی

بررسی فلوریستیکی گیاهان علفی خودروی درون و برون شهری برخی از بیوتوپ های شهر سنندج از دیدگاه اکولوژی شهری
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم پایه 1388
  یدالله بابایی   عباس شاهسواری

اولین گام جهت استفاده بهینه از منابع تجدید شونده یک محیط، شناخت ابعاد مختلف آن است،در این راستا مطالعات اکولوژی شهری جایگاه ویژه ای دارد. به منظور شناخت و معرفی گیاهان درون شهری و آشنا کردن شهروندان به اهمیت حفظ گونه های گیاهی در مناطق شهری،قسمت هایی از محیط های درون و برون شهر سنندج انتخاب و مورد بررسی قرار گرفت. شهر سنندج با مساحت 2096 کیلومترمربع مرکز استان کردستان و مرکز شهرستان سنندج است که در موقعیت جغرافیایی 35 درجه و17 دقیقه عرض شمالی و47 درجه و 18 دقیقه طول شرقی واقع گردیده است. در این بررسی، درمجموع 246 گونه گیاهی علفی خودرو در40 تیره و176جنس از مناطق تحت مطالعه درون و برون شهری سنندج جمع آوری و شناسایی گردیدند. از مجموع 246 گونه شناسایی شده، 105 گونه فقط در محیط های برون شهری حضور دارند و یا اینکه خود را حداقل به حاشیه شهر رسانده اند و به عنوان عناصر شهرگریز معرفی می شوند، مثل: acanthophyllum microcephalum، astragalus pseudorobustus، anemone biflora. 50 گونه فقط در محدوده های شهری حضور دارند و یا از گسترش بیشتری در محیط های شهری برخوردارند و به عنوان گونه های شهردوست معرفی می شوند،مانند: amaranthus albus، bursa-pastoris capsella، chenopodium album، polygonum aviculareو stellaria media. و 91 گونه در برون و درون شهر سنندج تقریباً حضور یکسانی داشتند وگونه های شهر خنثی نامیده می شوند، مانند: achillea wilhelmsii، medicago sativa، reseda lutea و romeria refracta. نتایج مربوط به شکل زیستی گونه ها نشان دادند که عناصر همی کریپتوفیت با 47 درصد و تروفیت ها با 43 درصد بیشترین شکل زیستی منطقه را به خود اختصاص می دهند. حضورتروفیت ها با افزایش اثرات انسانی رابطه مستقیم ولی حضور همی کریپتوفیت ها، ژئوفیت ها و کامه فیت ها با اثرات انسانی رابطه منفی دارند. نتایج حاصل از بررسی میزان تأثیرانسان بر بیوتوپ های درون و برون شهری سنندج نشان دادند که بیوتوپ های با اثرات متوسط انسانی ( h3با 99 گونه) و اثرات کم انسانی (h2 با 76 گونه) بالاترین تنوع گونه ای را به خود اختصاص می دهند، درحالی که بیوتوپ های با اثرات شدید انسانی (h4 با 41 گونه) و اثرات بسیار شدید انسانی (h5 با 2 گونه) کمترین تنوع گونه ای را دارا می باشند، و این نشان می دهد که اثرات متوسط انسانی منجر به افزایش غنای گونه ای در یک بیوتوپ و اثرات انسانی خیلی کم یا خیلی شدید موجب کاهش حضور گونه ها و در نتیجه کاهش غنای گونه ای دربیوتوپ ها می شوند. همچنین نتایج حاصل نشان دادند که با دور شدن از مراکز پرجمعیت و فشرده درون شهری به سمت حاشیه شهر و مناطق برون شهری بر تعداد گونه های گیاهی افزوده می شود. این واقعیت نشان می دهد که افزایش فعالیت های مخرب انسانی در محیط های شهری نظیر صنعتی شدن، افزایش تراکم ساختمانی، مفروش کردن محیط های شهری توسط آسفالت و موزاییک و افزایش وسایل نقلیه موتوری موجب کاهش تنوع گونه ای در بسیاری از بیوتوپ های درون شهری می شود. لذا می توان با کنترل و محدود کردن فعالیت های مخرب انسانی در نواحی شهری، علاوه بر حفظ و بقای گونه ای، باعث افزایش تنوع گونه ای در نواحی شهری نیز شد. در رابطه با جایگاه عناصر رودرال، 39 عنصر رودرال از منطقه گزارش گردید، مانند: amaranthus albus، capsella bursa-pastoris،cardaria draba ، reseda lutea و sisymbrium irio. در نهایت 22 گونه نادر و آسیب پذیر منطقه به منظور اهمیت دادن به حفظ بقای آنها در محیط شهر سنندج معرفی گردید، مانند: buplerum croceum و steptorrhamphu tuberosus.

بررسی تنوع گونه ای گیاهی در منطقه کوهستانی طرغه بوکان-آذربایجان غربی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1388
  ارسلان رحمه   یونس عصری

منطقه طرغه در شمال غربی شهرستان بوکان قرار گرفته و نتیجه مطالعه پوشش گیاهی حاکی از وجود 164 گونه متعلق به 129جنس و 40 تیره گیاهی است و نکته قابل توجه در مورد فلور این منطقه این است که اکثر تیره ها تک گونه و یا کم گونه هستند. همی کریپتوفیتها شکل زیستی غالب منطقه بوده و بعد از آن تروفیتها و ژئوفیتها و تروفیتها هستند.

تأثیر زمان برداشت بر ویژگی های کمی و کیفی و اثرات ضد قارچی اسانس گیاه مرزنجوش بخارایی (origanum vulgare subsp. gracile)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی رضائیه 1391
  ماریا مرادی   فاطمه سفیدکن

مرزنجوش (origanum vulgare) گیاهی علفی و چندساله متعلق یه تیره نعناع است که کاربردهای زیادی در طب سنتی و صنایع داروسازی، غذایی و آرایشی و بهداشتی دارد. مرزنجوش بخارایی(o. vulgare ssp. gracile) یکی از سه زیرگونه شناخته شده از جنس مرزنجوش در ایران است که بصورت وحشی در مناطق شمال غرب رویش دارد. تحقیق حاضر به منظور بررسی اثر زمان های مختلف برداشت (قبل از گلدهی، گلدهی کامل و پس از گلدهی) بر کمیت، کیفیت و فعالیت ضدقارچی اسانس مرزنجوش بخارایی انجام گرفت. برای این منظور مواد گیاهی از رویشگاه طبیعی آن در منطقه سارال واقع در شمال غربی شهر سنندج برداشت گردیدند. مواد گیاهی برداشت شده در دمای اتاق و در سایه خشک گردیده و سپس اسانس آن ها به روش تقطیر با آب و با استفاده از دستگاه کلونجر به مدت سه ساعت استخراج گردید. نتایج مربوط به محتوی اسانس در مراحل مختلف نموی (اسانس برگ ها در مرحله قبل از گلدهی (m1)، اسانس برگ ها (m2) و گل ها (m3) در مرحله گلدهی و اسانس برگ ها در مرحله پس از گلدهی (m4)) نشان داد که بیشترین (44/2 درصد) و کمترین (01/1 درصد) محتوی اسانس به ترتیب در مراحل m3 و m1 بدست آمد. نتایج آنالیز اسانس ها توسط دستگاههای گازکروماتوگرافی (gc) و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (gc/ms) نشان داد که کارواکرول، گاما-ترپینن، پارا-سیمن و کارواکرول متیل اتر اجزاء عمده شناسایی شده در اسانس ها بودند. بیشترین (6/60%) و کمترین (6/27%) میزان کارواکرول به ترتیب در اسانس های m3 و m4 مشاهده گردید. همچنین در یک آزمایش جداگانه اثرات این اسانس ها در غلظت های مختلف (صفر، 200، 400، 600، 800 و 1000 میکرو لیتر در لیتر) بر رشد میسیلیومی و جوانه زنی اسپور پنج قارچ بیماریزای گیاهی (بوتریتیس سینرآ، آسپرژیلوس نایجر، پنیسیلیوم اکسپانسوم ، آلترناریا براسیسیکولاو تریکودرما) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تمام اسانس ها اثرات بازدارندگی خوبی بر رشد میسیلیومی و جوانه زنی اسپور قارچ ها داشتند. فعالیت ضدقارچی اسانس ها به نوع قارچ و ترکیب و غلظت اسانس مورد آزمایش بستگی داشت. با افزایش غلظت اسانس ها، کاهشی در رشد میسیلیوم و جوانه زنی اسپور قارچ ها مشاهده گردید. در اکثر قارچ های مورد آزمایش اسانس m3 دارای بیشترین اثر ضدقارچی بود. فعالیت ضدقارچی قوی اسانس m3 می تواند به بالاتر بودن ترکیبات فنولیک نظیر کارواکرول در این اسانس نسبت داده شود. رشد میسیلیومی بوتریتیس سینرآ و تریکودرما، به ترتیب دارای بیشترین و کمترین حساسیت در برابر اسانس ها بودند. بررسی ماهیت فعالیت ضدقارچی اسانس ها نشان داد که تمام اسانس ها در غلظت های بکار رفته قارچ ایستا بوده اند. در مجموع یافته های این تحقیق نشان داد که اسانس این گیاه ممکن است به عنوان یک جایگزین برای ترکیبات شیمیایی مصنوعی، در کنترل قارچ های بیماریزای گیاهی و افزایش عمر انباری تولیدات گیاهی مورد استفاده قرار گیرد.

غربالگری گیاهان استان کردستان از نظر فعالیت مهارکنندگی آنزیم استیل کولین استراز
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده علوم پایه 1391
  پریسا آزادبخت   محمدعلی زارعی

اختلالات عصبی مانند بیماری آلزایمر، رایج ترین نوع بیماری در افراد سالخورده است. برای درمان علایم چنین بیماری هایی، مهارکننده های استیل کولین استراز به عنوان دارو مورد استفاده قرار می گیرند. داروهایی که هم اکنون برای کنترل چنین بیماری هایی مصرف می شوند دارای عوارض جانبی متعددی هستند. از طرفی گیاهان منابع بالقوه ترکیبات فعال زیستی و ارائه دهنده راهبردهایی برای درمان بیماری های مختلف می باشند. بنابراین هدف کلی این مطالعه پیدا کردن مهارکننده های قوی جدید برای آنزیم استیل کولین استراز از میان عصاره های گیاهی می باشد. عصاره متانولی یکصد گونه گیاهی (بخش های سطحی گیاه) به منظور بررسی فعالیت مهاری آن ها بر روی استیل‏کولین استراز، بوسیله روش المن در غلظت های 0.25، 0.5، 1 و 2 میلی گرم در میلی لیتر مورد سنجش قرار گرفتند. توانایی گیاهان در مهاراستیل کولین استراز، با استفاده از آنزیم استیل کولین استراز مارماهی‏الکتریکی تعیین شد. گالانتامین محلول در متانول به عنوان کنترل مثبت مورد استفاده قرار گرفت. تمام سنجش ها با 3 بار تکرار انجام شد. عصاره متانولی گیاهان alcea kurdica، astragalus glumaceus، euphorbia macroclada، glaucium grandiflorum، leontice leontopetalum، medicago sativa، peganum harmala، salvia syriaca و trifolium repens فعالیت مهارکنندگی بالای 60 درصد برای آنزیم استیل کولین استراز از خود نشان دادند. مقدار 50ic این گیاهان به ترتیب 0.025، 0.45، 0.49، 0.33، 0.51، 0.70، 0.21، 0.77 و 0.73 میلی گرم در میلی لیتر بود.براساس این نتایج پیشنهاد می شود که عصاره های با درصد مهار بالا ممکن است منبع قابل توجهی از ترکیبات گیاهی جدید با اثر مهاری بر روی آنزیم استیل کولین استراز و برای درمان اختلالات تحلیل برنده عصبی مفید باشند.

بررسی فعالیت مهاری عصاره متانولی تعدادی از گیاهان استان کردستان بر روی آنزیم hmgr‏
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده علوم پایه 1391
  خدیجه پورصفر   محمد علی زارعی

هیپرکلسترولمی یکی از عوامل خطر در ایجاد بیماری های قلبی و عروقی است. یک روش درمانی مورد استفاده برای هیپرکلسترولمی، مهار سنتز کلسترول، بوسیله مهار‏کننده های آنزیم 3-‏هیدروکسی-3-متیل گلوتاریل کوآنزیم‏ آ ردوکتاز است. داروهای مورد استفاده برای کنترل بیماری، عوارض جانبی نشان می دهند. بنابراین، با درنظر داشتن این هدف، تأثیر عصاره متانولی شانزده گیاهان بر روی آنزیم 3-هیدروکسی-3-متیل گلوتاریل کوآنزیم‏ آ ردوکتاز سنجیده شد. تمام عصاره ها از نظر فعالیت مهاری برروی 3-هیدروکسی-3-متیل گلوتاریل کوآنزیم‏ آ ردوکتاز با غلظت نهایی 1/0 میلی گرم بر میلی لیتر در مخلوط واکنش غربالگری شدند. روش سنجش بر اساس مطالعه اسپکتروفتومتری تغییرات جذب نیکوتین آمید آدنین دی‏ نوکلئوتید هیدروژن فسفات در 340 نانومتر، در حضور آنزیم و 3-هیدروکسی-3-متیل گلوتاریل کوآنزیم‏ آ، با روش میکروپلیت بود. پراواستاتین به عنوان کنترل مثبت استفاده شد. عصاره‏های متانولی anethum graveolens، trifolium pratense، chaerophyllum macropodum، hypericum asperulum، allium cepa، aethionema membranaceum، vicia variabilis، hypericum scabrum و muscari longipes اثر مهاری قوی برروی آنزیم 3-هیدروکسی-3-متیل گلوتاریل کوآنزیم‏ آ ردوکتاز (بیش از 50 درصد) نشان دادند. anethum graveolens، trifolium pratense، chaerophyllum macropodum، hypericum asperulum، allium cepa قوی ترین مهارکننده های آنزیم 3-هیدروکسی-3-متیل گلوتاریل کوآنزیم‏ آ ردوکتاز بودند و باعث مهار کامل آنزیم شدند. ic50 این گیاهان به ترتیب 062/0، 060/0، 057/0، 064/0 و 061/0 میلی‏‏ گرم در میلی‏ لیتر بود. نتایج این پژوهش نشان داد که این گیاهان، جهت خالص سازی ترکیبات فعال، به عنوان داروهای بالقوه برای هیپرکلسترولمی می توانند مورد توجه قرار گیرند.

بررسی فیتو شیمیایی گیاه leutea kurdistanica
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مدنی آذربایجان - دانشکده علوم 1392
  فائقه فرهادی   حسن ولی زاده

گیاه leutea kurdistanica برای اولین بار در سال 2002 از منطقه سارال سنندج شناسایی و معرفی گردید. این گونه از تیره چتریان و بومی ایران می باشد. محل رویش آن، منطقه غرب سنندج و در کوه های سارال می باشد. گیاهی است چند ساله که فصل گلدهی آن اواسط تیر ماه و فصل میوه دهی آن اواسط شهریور می باشد. بر اساس بررسی های انجام شده تا کنون مطالعه فیتوشیمیایی بر روی این گونه صورت نگرفته است. در این پژوهش برای اولین بار گونه leutea kurdistnica در دو بخش مورد مطالعه فیتوشیمیایی قرار گرفت. در بخش اول این پژوهش مطالعه و جداسازی ترکیبات اسانس از گیاه leutea. kurdistnica با روش نوین استخراج بدون حلال توسط تابش امواج ریز موج (sfme) انجام گرفت. sfme تکنیک جدیدی است که به وسیله آن می توان در فشار اتمسفر و بدون افزودن آب یا حلال دیگر اسانس را از گیاه تازه یا گیاه خشک خیسانده شده طی یک مرحله جداسازی نمود. ترکیبات اسانس جداسازی شده از روش sfme با روش متداول تقطیر با آب (hd) توسط کروماتوگرام های به دست آمده از دستگاه gc/ms مقایسه گردید، اسانس به دست آمده با روش sfme در توان 500 وات و زمان 30 دقیقه از نظر کمی(تعداد ترکیبات) با اسانس به دست آمده از روش hd که در 30/3 ساعت انجام گرفت یکسان بود. اسانس جداسازی شده در روشsfme دارای بیشترین درصد ترکیبات قطبی بوده و از نظر مصرف انرژی، زمان و هزینه به صرفه می باشد. بنابراین sfme یک تکنولوژی سبز و یک روش خوب برای جداسازی اسانس از گیاهان معطر می-باشد.در بخش دوم عصاره اتیل استاتی اندام هوایی این گونه توسط تکنیک های کروماتوگرافی ستونی و صفحه ای فاز نرمال مورد بررسی قرار گرفت و پنج ترکیب از آن جداسازی شد که تا کنون برای یکی از آنها به وسیله روش های طیف سنجیft-ir, 1h-nmr و 13c-nmrو مقایسه با منابع ارگواسترول گلیکوزیدی پیشنهاد شده است .

استخراج بهینه بورنیل و بورنیل استات از گیاه چویل دانه درشت با استفاده از تابش اشعه ریز موج
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گلستان - دانشکده علوم 1389
  محمد صالحی   ژیلا اصغری

طی سالیان متمادی استفاده از گیاهان جهت درمان بیماریهای مختلف در زندگی انسان ها نقش موثری داشته است. از طرفی امروزه با توجه به اثرات جانبی داروهای شیمیایی استفاده از گیاهان دارویی مورد توجه زیادی قرار گرفته است. روشهای مختلفی برای استخراج مواد موثره از گیاهان وجود دارد که می توان به استخراج با فراصوت، ریزموج، سیال ابر بحرانی ، سوکسله و استخراج با آب فوق گرم اشاره نمود . در این تحقیق از روش های استخراج بدون حلال ریز موج و حرارت معمولی جهت استخراج اسانس استفاده گردید. استخراج اسانس بدون حلال با استفاده از تابش اشعه ریز موج یکی از روشهای سبز و ارزان قیمت برای استخراج اسانس از گیاه است که در آن گیاه تازه تحت تابش اشعه ریز موج قرار داده می شود و در اثر تابش، اسانس و رطوبت موجود در گیاه تبخیر و پس از سرد شدن توسط مبرد، اسانس گیاه جمع آوری می گردد. سپس میزان استخراج دو ماده ی بورنیل و بورنیل استات موجود در اسانس، با استفاده از روش معمولی و توان های 400، 520 و 620 وات روش ریزموج، توسط کروماتوگرافی گازی بررسی می شود. شرایط بهینه ی استخراج اسانس، بورنیل استات در توان 520 وات و مدت زمان 37 دقیقه تعیین گردید. بازده اسانس استخراج شده با استفاده از تابش اشعه ریزموج حدود 15 درصد نسبت به روش معمولی بیشتر و همچنین استخراج دو ترکیب بورنیل و بورنیل استات به ترتیب حدود 2 و 3/1 برابر نسبت به روش معمولی بیشتر می باشد. ضمن اقتصادی بودن این روش استخراج، بدون استفاده از حلال انجام گرفته است لذا یک روش سبز و سازگار با محیط زیست می باشد. تمیز بودن، بالا بودن و کیفیت محصول و خلوص بالای آن از دیگر مزایای این روش نسبت به روش حرارتی معمولی می باشد.

ارزیابی سمیت تعدادی اسانس گیاهی روی شپشه ‎آرد tribolium castaneum (herbst, 1797) (col.: tenebrionidae) و سوسک چهارنقطه ای حبوباتcallosobruchus maculatus (fabricius, 1775) (col.: bruchidae) در شرایط آزمایشگاه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم پوریا   حامد غباری

اسانس های گیاهی با اثرات شناخته شده ای که روی آفات گذاشته اند، می توانند جایگزین مناسبی برای آفت کش های شیمیایی رایج باشند. در این تحقیق، اثرات سمیت تدخینی، تماسی و دورکنندگی اسانس صمغ، میوه و برگ بنهpistacia atlantica desf. subsp. kurdica (zohary) rech. f. روی حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات callosobruchus maculatus (fabricius, 1775) و شناسایی ترکیبات، اثرات سمیت تدخینی، تماسی و دورکنندگی اسانس میوه و برگ خنجوکpistacia khinjuk stocks روی حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات و شپشه قرمز آردtribolium castaneum (col.: tenebrionidae) در 24 و 48 ساعت مورد بررسی قرار گرفت. آزمایش در قالب طرح کامل تصادفی، در شرایط دمایی°c 25±1، رطوبت نسبی 5±60% و تاریکی انجام شد. 22 ترکیب فرار از اسانس میوه خنجوک که بتا-پینن (64/21%) و سابینن (20%) عمده ترین ترکیبات آن و در اسانس برگ خنجوک 18 ترکیب فرار که عمده ترین ترکیبات آن شامل اسپاتولنول (03/21 %)، بتا-پینن (19%) بود، شناسایی شد. در آزمایش های سمیت تدخینی، تماسی و دورکنندگی، با افزایش غلظت اسانس ها، به ترتیب میزان مرگ‎و‎میر و دورکنندگی آفات افزایش یافت. در آزمایش سمیت تدخینی اسانس اندام های بنه در 48 ساعت، به ترتیب اسانس صمغ (?l/l air 33/4lc50= ،h 19/16lt50= ) و میوه بنه (?l/l air 08/9 = lc50،h 87/18lt50= ) و در سمیت تماسی در 48 ساعت، اسانس صمغ (?l/l air 063/0(lc50= و برگ بنه (?l/l air 079/0(lc50= بیشترین سمیت را روی سوسک چهارنقطه ای حبوبات داشتند. در آزمایش سمیت تدخینی اسانس های خنجوک روی سوسک چهارنقطه ای حبوبات و شپشه قرمز آرد در 48 ساعت، گونه دوم مقاومت بیشتری در مقایسه با گونه اول نشان داد همچنین اسانس میوه خنجوک روی سوسک چهارنقطه ای حبوبات (?l/l air77/13lc50= ،h 17/19lt50= ) تاثیر بیشتری در مقایسه با برگ آن (?l/l air 17/19= lc50،h 15/20lt50= ) و در آزمایش سمیت تماسی در 48 ساعت، اثر اسانس برگ خنجوک روی سوسک چهارنقطه ای حبوبات (?l/cm2114/0(lc50= بیشتر از میوه آن (?l/cm2133/0(lc50= بود. در آزمایش دورکنندگی اسانس های بنه و خنجوک روی سوسک چهارنقطه ای حبوبات در 2 و 4 ساعت، بیشترین میزان دورکنندگی در بالاترین غلظت اسانس ها ?l/cm3) 0234/0) به ترتیب مربوط به اسانس های صمغ بنه (88%)، برگ بنه (77%) و برگ خنجوک (76%) در 2 ساعت بود. نتایج، بیانگر تاثیر بالای اسانس اندام های بنه و خنجوک روی حشرات کامل سوسک چهارنقطه ای حبوبات و شپشه آرد بوده و این اسانس ها دارای پتانسیل بالایی جهت کنترل آفات مذکور می باشند.

مطالعه فلورستیک پوشش گیاهی جنگل های زاگرس شمالی (مطالعه موردی: جنگل های آرمرده بانه)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده منابع طبیعی 1393
  سمیه قادرزاده   زاهد شاکری

شناسایی جوامع گیاهی و بررسی پراکنش جغرافیایی گیاهان در رابطه با متغیرهای محیطی رکن اصلی تحقیقات بوم شناختی و برنامه ریزی های مدیریتی می باشد. با شناحت جوامع گیاهی می توان نسبت به پیش بینی چگونگی تحول پوشش گیاهی و همچنین برنامه ریزی برای احیا و بازسازی مجدد اکوسیستم های طبیعی اقدام نمود. مطالعه حاضر نیز با هدف بررسی فلورستیکی و جامعه شناختی گیاهی جنگل آرمرده واقع در زاگرس شمالی و ارتباط آن با عوامل محیطی بر اساس مکتب براون- بلانکه و با بهره گیری از فنون رسته بندی انجام شد. بر اساس جمع آوری های گیاهی انجام شده از منطقه، 90 گونه و واحدهای تحت گونه ای متعلق به 73 جنس و 29 خانواده گیاهی شناسایی شد. مهم ترین تیره های گیاهی منطقه asteraceae با 15 گونه، fabaceae با 12 گونه، poaceae با 10 گونه، apiaceae با 6 گونه و caryophyllaceae با 6 گونه می باشند.

شناسایی عوامل زنگ گندم و علف های هرز آن در شرق استان کردستان
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  وحید علائی   جعفر عبداله زاده

گندم در سرتاسر جهان کشت می شود و نقش استراتژیکی در توسعه کشورها بازی می کند. سطح زیر کشت گندم در ایران و استان کردستان در سال 92 - 91 به ترتیب معادل 6538053 و 53913 هکتار بوده است. تولید گندم به شدت توسط زنگ ها و علف های هرز خسارت می بیند. سه زنگ گندم (زرد، برگ و ساقه) مهمترین بیماری های گندم می باشند. همچنین علف های هرز علاوه بر خسارت به گندم، به عنوان میزبانی برای زنگ های گندم و دیگر زنگ ها محسوب می شوند. شناسایی این قارچ ها اولین و مهمترین قدم در انجام تحقیقات مختلف از جمله کنترل آ ن ها می باشد. بدین منظور مطالعه ای برای شناسایی عوامل مولد زنگ گندم و علف های هرز مربوطه در مناطق شرقی استان کردستان طی سال های 92-91 و 93-92 انجام شد. در این بررسی 27 آرایه از زنگ ها متعلق به جنس های melampsora، phragmidium، puccinia و uromyces روی خانواده های گیاهی چمنیان، فرفیون ها، چتریان، گل رز و هفت بندیان شناسایی شدند. این تاکسون ها در برگیرنده یک گونه از هر یک از جنس های phragmidium و melampsora، 22 گونه از جنس puccinia و سه گونه متعلق به جنس uromyces بودند. در بین این گونه ها سه آرایه p. tornata روی hordeum bulbosum، p. major روی crepis pulchra و u. hordeinus روی h. bulbosum به عنوان گونه های جدید برای ایران معرفی می شوند. همچنین گیاهان bromus tomentellus برای p. bromina، echinops orientalis وh. bulbosum به ترتیب برای p. pulvinata و u. hordeinus به عنوان میزبان هایی جدید برای دنیا گزارش می شوند. تشخیص میزبان هایی جدید برای قارچ های p. striiformis، p. cnici و u. dactylidis برای ایران و شناسایی 20 آرایه جدید از قارچ های عامل زنگ برای استان کردستان از دیگر نتایج حاصله در این تحقیق می باشند.

همسانه سازی و بررسی بیان ژن گلوکوزیل ترانسفراز درگونه crocus danfordiae maw subsp. kurdistanicus maroofi & assadi
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کردستان - دانشکده کشاورزی 1393
  عرفان شاه منصوری   بهمن بهرام نژاد

کروسین پیکروکروسین و سافرانال سه آپوکاروتنویید اصلی زعفران به ترتیب عامل رنگ، طعم و عطر ویژه زعفران هستند. اهمیت دارویی و اقتصادی زعفران ناشی از وجود این ترکیبات در بافت کلاله است. دو ژن کلیدی مسیر بیوسنتز این مواد (carotenoid cleavage dioxygenase) ccd2 و(crocus sativus udp-glucosyltransferase) csugt2 هستند که به ترتیب واکنش های ابتدا و انتهای مسیر بیوسنتز کروسین را کاتالیز می کنند. با هدف بررسی فعالیت یا عدم فعالیت این مسیر بیوسنتزی در چهارگونه زعفران وحشی استان کردستان، بیان این دو ژن با استفاده از تکنیک rt-pcr در کلاله، تپال، برگ و بنه آنها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین بخشی از ژن csugt2در هر چهار گونه توالی یابی شد. ترکیبات موجود در تپال زعفران کردستان با استفاده از gc-ms بررسی شد. براساس نتایج rt-pcr ژن های ccd2 و csugt2 در بافت کلاله هر چهار گونه بیان می شوند. در زعفران کردستان این ژن ها علاوه بر کلاله در تپال نیز بیان می شوند. بر اساس نتایج توالی یابی، توالی آمینواسیدی ژن csugt2 در گونه های وحشی دارای %55 تا 88% تشابه با زعفران زراعی است. با استفاده از آنالیز gc-ms چهار عدد از ترکیبات فرار اصلی کلاله زعفران زراعی و مالتول که یک ترکیب فرار طعم دهنده و دارویی شناخته شده است در تپال زعفران کردستان شناسایی شد.

بررسی فیتوشیمیایی اسانس و عصاره هگزانی اندام های مختلف گیاه ferula pseudalliacea
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - پژوهشکده گیاهان دارویی 1389
  دارا دستان   پیمان صالحی

چکیده ندارد.

بررسی جذب و تجمع آرسنیک در گیاهان روئیده بر خاک های آلوده اطراف معدن زرشوران، شمال غرب ایران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده علوم 1388
  ناصر کریمی   مجید قادریان

چکیده ندارد.