چکیده هدف از این پژوهش ارزشیابی میزان کیفیت برنامه های درسی مراکز پیش دبستانی استان کردستان بوده است. با توجه به اینکه در این پژوهش از هر دو روش کمی و کیفی استفاده شده است؛ این پژوهش، یک پژوهش آمیخته بوده است. بدین منظور، با روش نمونه برداری چند مرحله ای، از میان کلیه مراکز پیش دبستانی استان کردستان، تعداد 55 مرکز از طریق نمونه برداری تصادفی ساده انتخاب شدند؛ سپس از میان مدیران و مربیان 55 مدیر و 78 مربی به صورت کاملا تصادفی انتخاب شدند. به منظور جمع آوری اطلاعات در پژوهش حاضر از مصاحبه و مشاهده بهره گرفته شده است. نتایج بدست آمده نشان داد که: آموزش های تخصصی مورد نیاز مربیان از کیفیت مناسب برخوردار نیست. مهارت شغلی مربیان در حد متوسط از کیفیت برخوردار است. تجربیات و روش های یاددهی- یادگیری درحد متوسط از کیفیت برخوردار است. ارتباط مربیان با والدین از کیفیت مناسب برخوردار است. رعایت نسبت بزرگسال به کودک از کیفیت مناسب برخوردار نیست. رعایت استاندارد تعداد کودک در کلاس (اندازه ی گروهی) از کیفیت مناسب برخوردار است. تعامل و پاسخگویی مربیان با کودکان از کیفیت مناسب برخوردار است. هماهنگی و تعامل بین گروه همسالان از کیفیت مناسب برخوردار نیست. ویژگی های مطلوب و کیفیت کاری کادر آموزشی از کیفیت مناسب برخوردار نیست. ایمنی و سلامت محیط فیزیکی از کیفیت مناسب برخوردار است.

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی دیدگاه معلمان و والدین در خصوص میزان اثر بخشی روش ارزشیابی توصیفی بر دانش آموزان از دبستانهای شهر تهران در سال تحصیلی 90-89 انجام گرفته است . نمونه آماری در این پژوهش شامل تعداد 341 نفر از معلمان و 384 نفر از والدین دانش آموزان می باشد که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی وبه صورت پیمایشی می باشد. داده ها با 2 روش توصیفی (ترسیم جداول فراوانی و تعیین شاخص های گرایش های مرکزی و پراکندگی در خصوص هر یک از مولفه ها) و استنباطی (استفاده از آزمون خی دو و من ویتنی) تجزیه و تحلیل شده اند نتایج تحقیق نشان می دهد: از دیدگاه معلمان و والدین ارزشیابی توصیفی در کاهش اضطراب دانش آموزان تأثیر دارد و میزان این تأثیر از دیدگاه معلمان بیش از والدین است. از دیدگاه معلمان و والدین ارزشیابی توصیفی در بهبود پیشرفت تحصیلی دانش آموزان تأثیر دارد ولی از دیدگاه والدین تأثیر ارزشیابی توصیفی در افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بیشتر است. معلمان از اجرای ارزشیابی توصیفی رضایت زیادی ندارند اما والدین از اجرای این طرح راضی می باشند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که از دیدگاه معلمان و والدین اجرای ارزشیابی توصیفی سبب کسب اضطراب و افزایش پیشرفت تحصیلی دانش آموزان گردیده و درمجموع والدین از اجرای این طرح رضایت دارند. واژه های کلیدی: ارزشیابی توصیفی، اضطراب ،پیشرفت تحصیلی ،اثر بخشی

چکیده هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سبک تفکر والدین با میزان پذیرش کودکان کم توان ذهنی، درخودمانده و عادی است. در این پژوهش با در نظر گرفتن هدف تعیین شده، پنج سوال پژوهشی مطرح شده است، که جهت پاسخ به آن ها از روش تحقیق توصیفی – همبستگی استفاده شده و برای این منظور از بین جامعه آماری تعیین شده (کلیه مادران دارای فرزند کم توان ذهنی، درخودمانده و عادی 8 تا 15 ساله شهر تهران) تعداد 30 مادر دارای فرزند کم توان ذهنی، 30 مادر دارای فرزند درخودمانده و 30 مادر دارای فرزند عادی به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند، و دو پرسشنامه سبک تفکر استرنبرگ واگنر(1949) و پرسشنامه میزان پذیرش والدین(2002) بر روی آنها اجرا شد، و داده های بدست آمده با استفاده از روش های آماری تحلیل واریانس و ضریب همبستگی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که : نمونه های مورد بررسی به لحاظ برخورداری از سبک های تفکر، دارای تنوعی از هر سه سبک قضاوت گر، قانون گذار و اجرایی هستند. بطوری که سبک غالب در بین والدین دارای کودک کم توان ذهنی و درخودمانده سبک تفکر اجرایی می باشد و در مورد والدین دارای کودک عادی می توان گفت که با درصد کمی از تفاوت هر سه نوع سبک تفکر دیده می شود. با توجه به متغییر پذیرش نیز می توان گفت رابطه معناداری میان سبک تفکر و میزان پذیرش در والدین دارای کودک کم توان ذهنی و درخودمانده وجود دارد. والدین کودک کم توان ذهنی که دارای سبک های تفکر قانون گذار و قضاوت گر هستند، میزان پذیرش بیشتری از خود نشان می دهند، و همچنین والدین کودک درخودمانده که دارای سبک تفکر قضاوت گر هستند، نیز میزان پذیرش بیشتری از خود نشان می دهند. در حالی که هیچ گونه رابطه معناداری میان سبک تفکر و میزان پذیرش در والدین کودک عادی دیده نمی شود. میزان پذیرش نیز به ترتیب در والدین دارای کودک عادی، کم توان ذهنی و درخودمانده از بالاترین سطح روبه کاهش است.

هدف از این پژوهش بررسی میزان مهارتهای فنی ـ انسانی ـ ادراکی مدیران ادارات آموزش و پرورش مازندران می باشد. جامعه آماری مورد پژوهش کلیه مدیران متوسطه و پیش دانشگاهی آموزش و پرورش استان مازندران به تعداد 1900 نفرمی باشد که بر طبق جدول کرچسی و مورگان تعداد 320 نفر به عنوان نمونه انتخاب شد. کلیه آزمودنی ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته مورد آزمون قرار گرفتند. در ضمن به توصیه استاد راهنما اعتبار این آزمون با فرمول آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت که با 85%= ? مورد تأیید قرار گرفت. چهار سوال دراین پژوهش مطرح شده است: 1. آیا مدیران ادارات آموزش و پرروش استان مازندان از مهارتهای فنی برخورد ار هستند؟ با توجه به تنایج x2=58/7 از خی دو جدول بزگتر است بنابراین سوال تحقیق تأیید می شود. 2. آیا مدیران ادارات آموزش و پرورش استان مازندران از مهارتهای انسانی برخوردار هستند؟ با توجه به تنایج x2=60/4 از خی دو جدول بزگتر است بنابراین سوال تحقیق تأیید می شود. 3. آیا مدیران ادارات آموزش و پرورش استان مازندران از مهارتهای ادراکی برخوردار هستند؟ با توجه به تنایج x2=64/1 از خی دو جدول بزگتر است بنابراین سوال تحقیق تأیید می شود. آیا مهارتهای ادراکی مدیران آموزش و پرروش استان مازندران از مهارتهای فنی آنها بیشتر است؟ نتایج پژوهش نشان داد که مدیران ادارات آموزش و پرورش استان مازندران از مهارت های فنی ـ انسانی و ادراکی برخوردارند اما بین میزان مهارت های فنی وادراکی آنان تفاوت معناداری مشاهده نشده است.

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر برنامه یادگیری حسی بر افزایش توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی بوده است. بدین منظور با استفاده از روش آزمایشی (طرح پیش آزمون _پس آزمون ) با گروه کنترل از میان کودکان با اختلال نا رسایی توجه/ بیش فعالی ،مقطع سنی 11 _7 سال شهر تهران از طریق نمونه گیری در دسترس 20 نفر آزمودنی (10 نفر در گروه آزمایش و 10 نفر در گروه کنترل) انتخاب شدند.سپس برای گروه آزمایش برنامه یادگیری حسی طی 30 روز اجرا شد. به منظور بررسی تاثیر برنامه یادگیری حسی از خرده مقیاس نا رسایی توجه / بیش فعالی پرسشنامه علایم مرضی کودکان استفاده شد.داده های بدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر(یک عامل درون گروهی و یک عامل بین گروهی) مورد تحلیل قرار گرفت.یافته ها نشان داد که برنامه یادگیری حسی منجر به افزایش توجه کودکان با اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی شد. این نتایج همچنین نشان داد که برنامه یادگیری حسی موجب کاهش نشانگان بیش فعالی کودکان با اختلال نا رسایی توجه/ بیش فعالی شد. بنا براین از برنامه یادگیری حسی میتوان به عنوان فنی موثر برای درمان اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی استفاده کرد.

هدف عمده ی این پژوهش ضرورت و امکان سنجی رویکرد تلفیقی در برنامه درسی تربیت بدنی دوره ی ابتدایی با روش تحقیق توصیفی ـ پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری پژوهش حاضر را اساتید و صاحب نظران رشته ی علوم تربیتی با گرایش برنامه ریزی درسی و اساتید و صاحب نظران رشته ی تربیت بدنی با گرایش مدیریت و برنامه ریزی و آشنا به برنامه درسی تربیت بدنیِ دانشگاه های دولتی شهر تهران تشکیل می دهند. نمونه ی آماری این پژوهش با حجم 39 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته ی 25 سوالی جمع آوری شده است. اطلاعات بدست آمده از طریق پرسشنامه با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و یافته های بدست آمده از این طریق با استفاده از دو روش آماری خطی- لگاریتمی و t تک نمونه ای مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از طریق روش خطی- لگاریتمی حاکی از آن است که در سطح (01/0p< )میزان موافقت و جنسیت صاحب نظران از لحاظ آماری معنادار است، یعنی از نظر متخصصان با توجه به جنسیت و میزان موافقت آنان می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی ارائه نمود؛ همچنین سابقه ی تدریس و تعامل این سه مورد یعنی (میزان موافقت، جنسیت و سابقه تدریس) معنادار نمی باشد. یعنی بین نظر متخصصان نسبت به ارائه برنامه درسی تربیت بدنی به صورت تلفیقی با توجه به سابقه تدریس و تعامل این سه مورد تفاوت وجود دارد. نتایج بدست آمده از طریق روش آماری t تک نمونه ای حاکی از آن است که در سطح (01/0p<) تمامی پنج مولفه ی برنامه ی درسی (اهداف، انتخاب محتوا، سازماندهی محتوا، روش تدریس و تجربیات یادگیری) با 99% اطمینان معنادار می باشد. به طور کلی نتایج درست آمده از این پژوهش نشان می دهد که از نظر متخصصان می توان برنامه درسی تربیت بدنی را به صورت تلفیقی تهیه و تدوین نمود.

در این پژوهش عملی بودن، اعتبار، روایی و نرم یابی مقیاس اضطراب کودکان اسپنس بررسی شده است. یک گروه نمونه با حجم 502 نفر از طریق نمونه برداری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شد. مقیاس اضطراب اسپنس بر پایه طیف لیکرت 4 درجه ای نمره گذاری شده، و شامل 38 سوال است. اعتبار آزمون از طریق فرمول کلی آلفای کرونباخ 874/0 به دست آمد. برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل مولفه های اصلی بهره گرفته شده است. نتایج حاصل از آن نشان می دهد 6 عامل از پرسشنامه مورد مطالعه استخراج می شود، که این عامل ها 138/42 درصد واریانس کل راتبیین می کنند. 6 عامل مشتمل بر اضطراب جدایی ترس اجتماعی(فوبیا) ، اضطراب فراگیر، حملات هراس و ترس از فضای باز،وسواس فکری و عملی و تر از آسیب فیزیکی است. در نهایت، نرم مقوله ای برای این مقیاس محاسبه شده است.

پژوهش حاضر اعتبار ، روایی و عملی بودن آزمون عواطف مثبت و منفی (panas) و همچنین رابطه عواطف مثبت و منفی با خودکارآمدی و بهزیستی روانی را مورد بررسی قرار داده است . به این منظور از پرسشنامه های عواطف مثبت و منفی (panas) ، خودکارآمدی عمومی ، و بهزیستی روانی بهره برده شد . جامعه آماری دانشجویان مذکر و مونث دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز در سال تحصیلی 90-89 بودند که از میان آنان تعداد 601 نفر ( 305 مونث و 296 مذکر ) به صورت نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شدند . برای تحلیل داده ها از روش های آمار توصیفی و استنباطی مانند محاسبه میانگین ، انحراف معیار ، آلفای کرونباخ ، تحلیل عاملی ، آزمون t ، همبستگی و تحلیل رگرسیون چند متغیری استفاده شد . نتیجه تحلیل مولفه های اصلی نشان می دهد که مقیاس panas دو عامل عمده عاطفه مثبت و منفی را می سنجد . ضرایب همسانی درونی این مقیاس براساس ضرایب آلفای کرونباخ برای عامل عاطفه مثبت 81/0 و عاطفه منفی 80/0 به دست آمد . مقایسه میانگین ها نشان دهنده عدم وجود تفاوت معنادار عواطف مثبت و منفی بین شرکت کنندگان مونث و مذکر است . آزمون همبستگی نشان می دهد که بین عاطفه مثبت ، خودکارآمدی و بهزیستی روانی رابطه مثبت معنادار ، و بین عاطفه منفی ، خود کارآمدی و بهزیستی روانی رابطه منفی معنادار وجود دارد . همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان دهنده این است که در پیش بینی بهزیستی روانی توسط خودکارآمدی و عاطفه مثبت و عاطفه منفی ، خودکارآمدی سهم بیشتری در تبیین واریانس بهزیستی روانی دارد beta=0.37 ،اگرچه که عاطفه مثبت 27/0= beta وعاطفه منفی beta = -0.16 نیز به صورت معناداری در این تبیین واریانس سهیم هستند . کلمات کلیدی : عواطف مثبت و منفی ، رواسازی ، خودکارآمدی ، بهزیستی روانی.

در این نوشتار، با عنایت به آیات الهی قرآن مجید و نیز روایات معصومین (علیهم السلام)،و با نگاهی عمیق و جدیدتر از آنچه که در منابع و کتب گذشته بوده، در پی تبیین رابطه حکم کلّی صدق و کذب برآمده ایم و دیدگاههای مختلف را تقریر و عرضه نموده ایم . اگر آیات قران را بکاویم و یا سخنان معصومین (علیهم السلام) را درباره " صدق و کذب" کنار یکدیگر بگذاریم، دریافت عمیقی از ماهیت، کارکرد و جایگاه صدق به عنوان یک صفت پسندیده اخلاقی فطری از سویی، و آفات و مضرّات کذب ، به عنوان رذیلت اخلاقی از سوی دیگر، بدست می آوریم. در آیات قرآن و نیز روایات معصومین(علیهم السلام) ، پیامبران و ائمه معصومین و مومنین واقعی با صفت "صادق الوعد و صدّیقین" معرفی شده اند؛ و در مقابل، کافران و منافقان و مخالفان معصومین(علیهم السلام)، به عنوان کاذبون و دروغگو نام برده شده اند. نگارنده این رساله، کوشیده است با مطالعه و بررسی دقیق آیات قرآن وهمچنین روایات و تفاسیر معتبر، با دستیابی به معنای لغوی و اصطلاحی واژه صدق و کذب، به توضیح ابعاد مهم این دو واژه و نیز تبیین ویژگی ها ، اهمیت ، جایگاه و منشأ این دو صفت مهم، ونهایتاً به تطبیق و مقایسه آن دو بپردازد .

کامپوزیت های آلومینیم-سیلیسیم با کاربید سیلیسیم به علت داشتن خواصی مانند وزن کم، استحکام مناسب، مقاومت به خوردگی بالا و خواص ماشینکاری خوب بسیار مورد توجه هستند. در این تحقیق اثر منیزیم بر میکروساختار و توزیع ذرات sic و استحکام کششی در کامپوزیت al-7si–xmg–10%sic مورد بررسی قرار گرفته است. به این منظور ابتدا آلیاژ al-7si تولید شده و سپس نمونه های استوانه ای از کامپوزیت با درصد های مختلف منیزیم و 10 درصد sic تهیه گردید، و تمام نمونه ها تحت عملیات پیر سختی قرا گرفته است. سپس نمونه ها توسط میکروسکپ نوری و الکترونی مورد بررسی قرار گرفته اند. مشاهدات میکروسکپی نشان داد که با افزایش درصد منیزیم یکنواختی ذرات sic در زمینه افزایش می یابد و در مقدار 6/1 درصد منیزیم آگلومراسیون ذرات sic تقریبا از بین می رود. از طرفی نتایج نشان می دهد که افزایش درصد منیزیم تأثیر دوگانه ای بر خواص مکانیکی داشته به طوری که از یک طرف با بهبود تر شوندگی و فصل مشترک، خواص را بهبود می دهد و از طرفی با افزایش تخلخل و ذرات اینتر متالیک در ساختار تأثیر منفی بر خواص مکانیکی دارد.

چکیده: هدف از این پژوهش بررسی مقایسه ای سبک های عقلانی دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی و تاثیر آن بر پیشرفت تحصیلی بود . جهت انجام پژوهش از 4 پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ – واگنر (1992) ، سیاهه سبک یادگیری کلب (1985) ، آزمون گروهی اشکال نهفته وینکینز (1971) و آزمون همتایابی اشکال آشنای کاگان (1964) استفاده شد.و بر روی 370 نفر از دانش آموزان دختر مقطع دبیرستان که به روش تصادفی خوشه ای انتخاب شدند، اجرا شد. داده های به دست آمده با استفاده از آمارهای توصیفی نظیر فراوانی ، درصد ، میانگین ، میانه ، کمینه و بیشینه ، انحراف معیار و آزمون کولموگراف و در بخش استنباطی با استفاده از آزمونهای فرید من ، خی دو ، تحلیل واریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که : - سبک عقلانی غالب در دانش آموزان ریاضی و تجربی از نوع اول است. - سبک های عقلانی دانش آموزان رشته ریاضی و تجربی بر پیشرفت تحصیلی تاثیر معنی داری ندارد. - رشته تحصیلی دانش آموزان بدون توجه به سبک های یادگیری ، مفهومی ، ادراکی و سبک های تفکر از لحاظ عملکرد و شکل بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر دارد. - رشته تحصیلی دانش آموزان بدون توجه به سبک های تفکر از لحاظ سطح ، حیطه و تمایل بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر ندارد. - سبک های یادگیری ، ادراکی و سبک تفکر از لحاظ عملکرد بدون توجه به رشته تحصیلی دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی آنان اثر دارد. - سبک های مفهومی و تفکر از لحاظ شکل ، سطح و تمایل بدون توجه به رشته تحصیلی دانش آموزان بر پیشرفت تحصیلی آنان اثر ندارد.

چکیده آزمون تعیین سطح هر سال بین تمامی کارکنان سازمان امور مالیاتی کشور برگزار می گردد این آزمون تاثیر مستقیم بر رشد و ارتقای سازمانی افراد دارد؛ لذا شناسایی عوامل جمعیت شناختی و سبک های تفکری که با میزان موفقیت در این آزمون بیشترین رابطه را داشته باشد می تواند گام مهمی در برنامه ریزی آموزشی قبل و ضمن خدمت آنان ایفا نماید. نمونه مورد مطالعه 235 از کارکنان اداره کل امور مالیاتهای غرب تهران می باشند که بصورت خوشه ای انتخاب شده اند. یافته ها از طریق پرسشنامه سبک های تفکر استرنبرگ و واگنر در 13 سبک جمع آوری و سپس ازطریق روشهای آماری همبستگی پیرسون، رگرسیون چند گانه و تحلیل واریانس درون گروهی تحلیل شد. نتایج بدست آمده نشان داد از بین متغیرهای جمعیت شناختی افرادی که دارای رشته تحصیلی مرتبط تر(حسابداری و مدیریت) در سازمان امور مالیاتی کشور بودند از نمره آزمون تعیین سطح بالاتر برخوردار هستند و نیز افراد با سمت های بالاتر نیز موفق به کسب نمرات بالاتری در آزمون تعیین سطح شدند. نتیجه رگرسیون چند متغیره میان متغیرهای مستقل (سبک های تفکر) و متغیر وابسته (آزمون تعیین سطح) در میان گروههای رسیدگی و خدمات متفاوت است. برای گروه خدمات بترتیب سبک های پایور سالار، قانون گذار، درون گرا، اجرایی، محافظه کار، جرگه سالار و کلی نگر بیشترین رابطه خطی را با متغیر وابسته تحقیق برقرار نمودند این در حالی است که که برای گروه رسیدگی هیچگونه ارتباط معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد بین متغیرهای مستقل و وابسته تحقیق مشاهده نشد. نتیجه تحلیل واریانس درون گروهی بین متغیر های مذکور برای کل نمونه آماری رابطه معنی داری را در سطح 95 درصد نشان نمی دهد. بنابراین میان میانگین نمرات آزمون تعیین سطح سبک های تفکر تفاوت معناداری وجود ندارد، پس نمی توان ادعا نمود افرادی که درای سبک تفکر خاصی هستند از میزان موفقیت بیشتری در آزمون تعیین سطح برخوردار می باشند.

چکیده در پژوهش حاضر،اثر بخشی آموزش مبتنی یرکامپیوتر بر یادگیری درس ریاضی دانش آموزان دختر بررسی شد.برای این منظور ،60 دانش آموز در دو کلاس30 نفره از بین کلاسهای پنجم دبستانهای دخترانه استان قم به صورت خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند . که یک کلاس به عنوان گروه آزمایشی با روش آموزش برنامه ای مبتنی بر کامپیوتر آموزش دیدند و کلاس دیگر به عنوان گروه گواه آموزش را به شیوه سخنرانی دریافت نمودند و از آزمونی محقق ساخته برای پیش آزمون و پس آزمون اول و دوم استفاده شد. تجزیه وتحلیل های آماری باروشهای آمار توصیفی و استنباطی با آزمون تحلیل واریانس مختلط با یک عامل درون گروهی ( مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) و یک عامل بین گروهی ( دو گروه آزمایش و کنترل) صورت گرفت و نتایج نشان داد که آموزش برنامه ای ریاضی با کامپیوتر بر یادگیری درس ریاضی گروه آزمایش که این برنامه را دریافت کرده اند در مقایسه با دانش آموزان گروه کنترل که این برنامه را دریافت نکرده اند تاثیرداشته است بطوری که موجب افزایش یادگیری و یادآوری درس ریاضی گروه آزمایش شده است.

از جمله اقداماتی که توسط انجمن اولیا و مربیان وزارت آموزش و پرورش صورت گرفته، آموزش خانواده است در واقع خانواده، بعنوان نهادی اجتماعی، مجموعه ای از الگوهای رفتاری و هنجاری دارد که به منظور برآورده ساختن نیازهای انسانی شکل یافته است. از این رو خانواده در مفهوم کلی و کارکردی اش پدیده ای تاریخی و جهانی است و کمتر جامعه ای را می توان سراغ داشت که خانواده نداشته باشد، گرچه می توان به این امر اذعان داشت که این نهاد در مسیر شکل گیری و نهادمندی خود تحولات متفاوتی داشت سرنهاد ماست. در همین راستا آموزش خانواده که هدف نهایی آن حذف ناهماهنگی های تربیتی و آموزش میان خانه و مدرسه است. آموزشهایی که والدین به آنها نیاز مبرم دارند با عنایت به پیشرفت جامعه و دگرگونیهای و تغییراتی که هر روز در بستر جامعه شاهد آن هستیم زیاد و متنوع است. در همین راستا سوالاتی که در زمینه آموزش والدین در اذهان عمومی متبادر می گردد باید پاسخ داده شود که نیازها آموزشی و تربیتی واقعی آنان با توجه به فاکتورهای تحقق اهداف، فردی، خانوادگی و فرهنگی کدامند. پژوهش حاضر تلاش وافر دارد تا با بهره گیری از الگوهای نیازسنجی ترکیبی علاوه بر شناسایی نیازهای آموزشی تربیتی والدین دانش آموزان به ویژه در مقطع ابتدایی با توجه به متغیرهای فردی، خانوادگی و فرهنگی نیازسنجی نموده و به بررسی دقیق علمی آنها بپردازد. بهترین سوالها پژوهشی در همین راستا عبارتند از: 1) برگزاری کلاسهای آموزش خانواده تا چه حد توانسته است اولیا را نسبت به قوانین رشد کودکان در دوره ابتدایی آشنا نماید. 2)برگزاری کلاسهای آموزش خانواده تاچه حد توانسته اولیا را نسبت به رفتار مناسب آشنا نماید 3)برگزاری کلاسهای آموزش خانواده تا چه حد توانسته والدین را نسبت روانشناسی رشد در دوره ابتدایی آشنا سازد. 4)برگزاری کلاسهای آموزش خانواده تا چه حد توانسته والدین را نسبت به برنامه ها و قوانین آموزش و پرورش، چگونگی ارتباط خانه با مدرسه، نقش آنها در تربیت دینی، اخلاقی، عاطفی آشنا سازد. 5)برگزاری کلاسهای آموزش خانواده تا چه حد توانسته والدین را نسبت به مسائل جنسی، بهداشتی، ناتوانیها و ناهنجاریهای یادگیری، و تربیت اجتماعی آشنا نماید. بررسی حاضر یک تحقیق توصیفی بوده است که از نوع زمینه یابی (پیمایشی) بهره برده است، جامعه آماری پژوهش را مدیران مدارس ابتدایی مناطق 19گانه شهر تهران که در سال تحصیلی 91-1390 تشکیل میدادند. نمونه پژوهش مشتمل بر 287 نفر از مدیران مناطق مختلف شهرتهران که به صورت تصادفی انتخاب گردیده اند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بوده است. پرسشنامه که شامل 32سوال پنج گزینه ای براساس درجه بندی لیکرت که سوالات پرسشنامه محقق ساخته که با راهنمایی و نظارت استاد راهنما و مشاور تحقیق و از روایی و پایایی قابل توجهی برخوردار بوده اند. داده های به دست آمده از پژوهش با استفاده از روشهای آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که نتایج پژوهش حاکی از تاثیر زیاد آموزش خانواده بر والدین را به همراه داشته است.

چکیده هدف از این تحقیق بررسی نظر معلمان ابتدایی درمورد نقش عناصر برنامه درسی برپرورش مهارت های زندگی قرن 21 دانش آموزان ابتدایی که با استفاده از یک تحقیق توصیفی پیمایشی برروی 370 نفر از معلمان ابتدایی مدارس پسرانه شهر تهران انجام شد. معلمان به صورت نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته 60 سوالی که بر اساس 10 عنصر برنامه ریزی اکر تنظیم شده بود جمع-آوری شد واز طریق آزمون t مستقل مورد بررسی قرار گرفت ونتایج بدست آمده نشان داد که: - از نظر معلمان همه ی عناصر ده گانه برنامه درسی بیش از سطح متوسط بر پرورش مهارتهای زندگی قرن 21 موثر هستند. - عنصر هدف با عنصر محتوا، مواد آموزشی فضا وزمان رابطه معنی داری دارد وتأ ثیر بیشتری نسبت به این عناصربر روی پرورش مهارتهای زندگی قرن 21 بر دانش آموزان دوره ابتدایی شهر تهران دارد. عناصر برنامه درسی از لحاظ میزان تأ ثیر برپرورش مهارتهای زندگی قرن 21 دردوره های مختلفی قرار دارند واولویت این تأثیر با توجه به نظرات معلمان مشخص گردید. واژه های کلیدی:اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی، یادگیری، مواد و منابع آموزشی فعالیت های یادگیری دانش آموزان، زمان آموزش، فضای آموزش، گروه بندی دانش آموزان، ارزشیابی دانش آموزان، منطق و چرایی

تحقیق حاضر با هدف تشخیص مولفه های هوشیاری اجتماعی در کتاب های درسی تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی صورت گرفته است. این تحقیق با توجه به هدف، یک تحقیق کاربردی است؛ و از نظر نحوه ی گردآوری داده ها از روش تحقیق آمیخته (روش آمیخته) بهره گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، دبیران تعلیمات اجتماعی دوره ی راهنمایی شهر تهران است. اطلاعات مورد نظر، با استفاده از دو روش تحقیق کمی و کیفی، و از طریق اجرای دو پرسشنامه بسته- پاسخ و باز- پاسخ جمع آوری، و یافته ها در دو بخش تحلیل کمی و کیفی استخراج شده است. یافته ها با توجه به تحلیل کمی، نشان می دهد که از دیدگاه دبیران، از مجموع 29 شاخصه پرسشنامه بسته – پاسخ،11 شاخص آن در کتاب های مذکور وجود دارد. 9 شاخص وجود ندارد؛ و 9 شاخص دیگر نیز به طور نسبی وجود دارد؛ و کتاب درسی بیشترین اهمیت را ابتدا به لایه های سطحی و میانی هوشیاری و سپس به لایه عمقی داده است. یافته ها با توجه به تحلیل کیفی نشان میدهدکه از دیدگاه صاحب نظران نیز، شاخص های هوشیاری اجتماعی موجود در کتاب های مذکور بیشتر در لایه های سطحی و میانی هوشیاری قرار دارند؛ و شاخص هایی که هوشیاری را در لایه عمقی (شناختی) تأمین می کنند، و به هوشیاری فردی معروف هستند، کمتر در کتاب های درسی به چشم می خورند. با توجه به مبانی نظری تحقیق، پرورش هوشیاری اجتماعی بدون پرورش هوشیاری فردی، قدرت تبعیت را در فرد افزایش داده، و موجب ضعیف شدن قدرت تفکر در فرد می شود. این پژوهش با پیشنهاد غنی سازی کتاب های درسی با شاخص های هوشیاری فردی و اجتماعی، و ارائه راه کارهایی برای آماده سازی دبیران جهت آموزش این شاخص هابه دانش آموزان، سعی در کاربردی کردن آن داشته است.

ارزیابی اثربخشی طرح سباح (شنا)پایه سوم ابتدایی شهر تهران به منظور تعیین میزان سطح سلامت، افزایش آمادگی جسمانی وکسب مهارت شنای کرال سینه و فعالیتهای مناسب جهت جلوگیری از آسیب های اجتماعی وممانعت از اتلاف سرمایه های انسانی(در راستای شناسایی،شکوفایی وهدایت استعدادها در جهت تقویت تیم های شنا دانش آموزی و قهرمان پروری)

فقر اهن یکی از شایع ترین اختلالات تغذیه ای در کشورهای در حال توسعه و مهم ترین علت کم خونی تغذیه ای در کودکان و زنان در سنین باروری است که با ایجاد گلبول های قرمز کوچک و کاهش میزان هموگلوبین مشخص می شود. با توجه به شیوع 23% فقر آهن در بین دختران نوجوان ایرانی ، وزارت بهداشت اقدام به توزیع هفتگی قرص آهن در بین مدارس دخترانه نمود که با استقبال در جهت مصرف آن از سوی دانش آموزان مواجه نشد . بدین منظور پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر مداخله ی آموزشی بر افزایش سطح فریتین ( ذخیره آهن سرم) دانش آموزان دختر تحت پوشش رایگان فرو سولفات ( قرص آهن ) صورت گرفت ... با استفاده از طرح آزمایشی پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل به مدت 4 ماه ، یک بار در هفته به گروه مقایسه قرص های فرو سولفات داده شد ولی در این 4 ماه فقط به گروه آزمایش ، آموزش های لازم ارائه شد. تجزیه و تحلیل نشان می دهد که : شیوع فقر آهن در گروه آزمایش از 24.7 به 9.7 % رسیده و در گروه شاهد از 22.5 به 20.5 % کاهش یافته بود و همچنین شیوع آنمی در گروه مداخله از 9.4% به 4.3% در حالیکه در گروه شاهد از 10.3% به 8.7% کاهش یافته بود. این مطالعه نشان داد که شیوع فقر آهن و آنمی در گروهی که آموزش همراه قرص آهن دریافت کرده بودند به طور معناداری بیش از گروه شاهد که تنها قرص آهن دریافت کرده بودند کاهش یافته بود که این که این ضرورت آموزش را در رابطه با فقر آهن نشان می داد . واژه های کلیدی : هموگلوبین , فریتین ( ذخیره آهن سرم) فقر آهن, آنمی

پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و انگیزه پیشرفت معلمان متوسطه شهرستان قدس انجام گرفته است . جامعه آماری تحقیق شامل کلیه معلمان متوسطه شهرستان قدس در سال تحصیلی 1392-1391 بوده که در آن واحد مشغول به کار بوده اند، بر اساس ضوابط نمونه گیری ابتدا از روش نمونه گیری طبقه ای (زن و مرد) و سپس از روش تصادفی ساده استفاده شد. بدین منظور 161 نفر زن و 91 نفر مرد انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه هوش معنوی جامع و انگیزه پیشرفت هرمس استفاده شد ه است، مولفه های هوش معنوی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته:(کنترل خود- آگاهی- پذیرش و قبول خود- قدر شناسی وتوجه به زیبایی های اطراف- صلح و آرامش- تقدس و پاکی) طرح تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بود، و اطلاعات جمع آوری شده توسط ضریب همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس یکراهه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد بین هوش معنوی و انگیزه پیشرفت همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده به طورکلی می توان گفت، رابطه مثبت و معنی داری بین مولفه های هوش معنوی و انگیزه پیشرفت دبیران وجود دارد. اما در بررسی رابطه بین مولفه های هوش معنوی و انگیزه پیشرفت دبیران ،مشاهده نمودیم مولفه "تقدس و پاکی، قدرشناسی و پذیرش" بیشترین تاثیر را نسبت به سایر مولفه ها نشان می دهد. واژه های کلیدی: هوش معنوی، انگیزه پیشرفت

هدف پژوهش حاضر ، بررسی انواع هوش در دانش آموزان تیزهوش تهرانی بر اساس نظری? هوارد گاردنر است. جهت انجام این پژوهش با استفاده از روش زمینه ای موردی پرسشنامه محقق ساخته 55 پرسشی برگرفته از نظری? انواع هوش هوارد گاردنر بر روی 250 نفر دانش آموزان تیزهوش دوره متوسطه که به روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند و معلمان و خانواده های دانش آموزان اجرا شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمونهای t گروههای مستقل، تحلیل واریانس یکراهه، کولموگروف – اسمیرنف و آزمون فریدمن (جهت رتبه بندی هوشهای چندگانه در گروه نمونه) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که میانگین های به دست آمده در انواع هوش در میان دانش آموزان در حال تحصیل در مدارس تیزهوشان شهر تهران از منحنی طبیعی فاصله معناداری ندارد. تفاوت میان میانگین های به دست آمده و رتبه بندی دانش آموزان معنادار است. بیشترین مقادیر میانگین به دست آمده در انواع هوش در گروه نمونه به ترتیب شامل هوش اخلاقی، هوش هیجانی، هوش معنوی، هوش ریاضی، هوش میان فردی، هوش درون فردی، هوش حرکتی، هوش فضایی، هوش طبیعت گرا، هوش کلامی و هوش موسیقایی است. و با توجه به داده ها می توان نتیجه گرفت که دختران تیزهوش، در انواع هوشهای کلامی، فضایی، موسیقی، حرکتی، درون فردی، میان فردی، طبیعت گرا، معنوی، اخلاقی و هیجانی به طور معناداری از هوش بالاتری نسبت به پسران برخوردارند. در حالیکه در هوش ریاضی تفاوت معناداری میان دختران و پسران وجود ندارد. نتایج تحلیل واریانس حاکی از آن است که نظرات سه گروه دانش آموزان، معلمین و والدین در خصوص ارزیابی میزان هوش دانش آموزان در سنجش هوش میان فردی، طبیعت گرا، معنوی، اخلاقی و هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد. واژه های کلیدی : هوش ، هوشهای چند گانه ، تیز هوشی

هدف پژوهش حاضر امکان سنجی کاربرد روش تدریس ساختن گرایی در درس ریاضی دوره ی متوسطه شهر تهران است . که از لحاظ روش گرد آوری داده ها کمی و از نظر ماهیت و نوع مطالعه پیمایشی است . جهت انجام آن از پرسشنامه ی محقق ساخته ی 90 سوالی استفاده شده است که بر اساس مقیاس 4 درجه ای لیکرت تنظیم و در اختیار 280 دبیر ریاضی شهر تهران که به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده بودند ، قرار گرفته است . جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از آزمون t تک نمونه ای و آزمون فریدمن ( جهت رتبه بندی بر حسب عناصر کلاین ) استفاده شده است . نتایج پژوهش نشان می دهد که استفاده از روش تدریس ساختن گرایی در درس ریاضی دوره ی متوسطه با توجه به مو لفه های هدف ، محتوا ، روش های تدریس ، مواد و منابع آموزشی ، فعالیت های یادگیری ، فضا ، زمان ، گروه بندی و ارزشیابی امکان پذیر است و با توجه به آزمون فرید من از بین این 9 عنصر طبق نظر دبیران ریاضی ، فعالیت های یادگیری از بیشترین اهمیت و عناصر زمان بندی ، روش تدریس ، موادآموزشی ، روش های ارزشیابی ، فضای آموزشی ،محتوا و گروه بندی به ترتیب در رتبه های بعدی اهمیت قرار دارند و عنصر هدف کمترین درجه از اهمیت را در استفاده از این روش به خود اختصاص داده است . واژه های کلیدی : امکان سنجی – روش تدریس – ساختن گرایی

زمینه و هدف: یکی از اهداف عالی نظام تعلیم و تربیت، افزایش کیفیت یادگیری دانش آموزان و رشد علمی و فرهنگی آنان است که در این زمینه توجه به فناوری اطلاعات و ارتباطات در امر آموزش اهمیت بسزایی دارد. بر این اساس هدف پژوهش حاضربررسی وتشخیص عوامل سازنده ی فناوری اطلاعات وارتباطات درمدارس دوره راهنمایی آموزش وپرورش شهرستان قرچک بود. روش:روش پژوهش فوق توصیفی ازنوع پیمایشی بود که برای جمع آوری اطلاعات ازپرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. روش نمونه گیری دراین پژوهش نمونه گیری تصادفی ساده بود. باتوجه به نوع پژوهش، جهت تجزیه وتحلیل داده هااز روش تحلیل عاملی استفاده شد. یافته ها: طب بررسی های صورت گرفته،اولویت های زیر به عنوان عوامل سازنده فناوری اطلاعات و ارتباطات در مدارس راهنمایی قرچک شناخته شدند: فرهنگ سازی و اطلاع رسانی صحیح، وجود امکانات و افراد ماهر، مهارت معلمان و امکان استفاده در مدارس، هوشمندسازی، یادگیری الکترونیکی، استفاده از منابع اینترنتی و طراحی و گنجاندن واحدهای آموزشی. واژگان کلیدی:ict، عوامل سازنده فناوری اطلاعات و ارتباطات

هدف از انجام پژوهش حاضر، تشخیص امکان سنجی کاربست مدیریت سرمایه فکری در مقطع ابتدایی آموزش و پرورش شهر کرج است. جامعه آماری پژوهش حاضر را همه معلمان، مدیرا ن و عناصر ستادی آموزش و پرورش شهر کرج با تحصیلات کارشناسی ارشد به بالا در رشته ی علوم تربیتی به تعداد 400 نفر تشکیل می دهد. روش نمونه گیری، تصادفی طبقه ای و فرمول تعیین حجم نمونه اچ. اس. بولا تعیین شده است که به تعداد 201 نفر جهت جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه 52 سوالی بنتیس (1998) که شامل ابعاد سرمایه انسان، سرمایه ساختاری و سرمایه رابطه ای می باشد، استفاده شده است. به منظور تأیید توصیف داده ها و تعمیم نتایج پژوهش به جامعه ای که نمونه از آن استخراج شده از آزمون های آماری tتک متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در رابطه با سوال اصلی این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی مدیریت سرمایه فکری در مدیران، معلمان و عناصر ستادی زن و مرد در دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر کرج می باشد. جهت بررسی سوال مورد نظر از آزمون t تک نمونه ای استفاده گردیده است که نتایج بیانگر آن است. مدیریت سرمایه فکری در مدیران، معلمان و عناصر ستادی زن و مرد در دوره ابتدایی آموزش و پرورش شهر کرج در وضعیت مطلوبی قرار دارد و بالاتر از متوسط است.

هدف کلی ازاین پژوهش تهیه ابزاری برای مقایسه نظام برنامه ریزی درسی کشور با مکاتب ایدئالیسم و پراگماتیسم بود که با استفاده از روش تحقیق کیفی نظریه بنیادی داده ها ی مورد نظر به صورت نت برداری گزینشی و سند کاوی از منابع انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش تمامی منابع واسناد مرتبط با نظریات تربیتی ایده آلیسم وپراگماتیسم و مولفه های برنامه ریزی درسی بود که نمونه پژوهش را بخشی از این کتاب ها ومنابع تشکیل می دادند که به صورت نمونه در دسترس انتخاب شده بودند. نتیجه این تحقیق منجر به تهیه ابزاری شد که نظام برنامه ریزی درسی کشور را با مکاتب ایده الیسم و پراگماتیسم مورد مقایسه قرار می دهد.

هدف: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش مهارتهای حل مسئله در بهبود مشکلات پرخاشگری و اضطراب دانشآموزان بوده است. طرح: درچارچوب روش پژوهش آزمایشی (طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل) میان دانش آموزان دختر مدارس شهرستان شهریار دبستان آموزگار و پیام نور که در سال تحصیلی 93-1392 مشغول به تحصیل بوده اند و به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 24 نفر این کودکان به عنوان نمونه های تحقیق [که 12 نفر (گروه آزمایش) و 12 نفر (گروه کنترل) ] انتخاب شدند. از پرسشنامه cbcl و trf از آزمون آخنباخ به عنوان ابزار پیش و پس از آموزش استفاده شد. شیوه تحلیل داده ها: تحلیل کواریانس داده ها، نشان داد که آموزش مهارت های حل مسأله ی در کاهش اضطراب و پرخاشگری دانش آموزان دختر پایه ی اول موثر است. آموزش مهارت حل مسأله در کاهش اضطراب دانش آموزان دختر پایه ی اول موثر است. آموزش مهارت های حل مسأله در کاهش پرخاشگری دختر پایه ی اول موثر است. نتیجه گیری : آموزش مهارت حل مسأله در کاهش اضطراب و پرخاشگری تأثیر داشته است. کلید واژه ها : مهارت حل مسأله، پرخاشگری، اضطراب.

پژوهش حاضر با هدف بررسی «تأثیر کاربرد فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) بر رشد مهارتهای اجتماعی دانش آموزان دوره ی دوم متوسطه منطقه 5 شهرتهران از دیدگاه معلمان » انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری در پژوهش حاضر شامل کلیه معلمان دوره ی دوم متوسطه در منطقه 5 شهر تهران بودند که بر اساس آخرین آمار و اطلاعات موجود 1200 نفر بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و روش نمونه گیری تصادفی ساده، 291 نفر تعیین گردید. به منظور سنجش متغیرهای مورد استفاده در پژوهش از پرسشنامه تأثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر مهارت های اجتماعی گرشام و الیوت (1999) استفاده گردید. روایی محتوایی و صوری پرسشنامه ها مورد تأیید متخصصان قرار گرفت. پایایی پرسشنامه بر اساس ضریب آلفای کرونباخ، 93/0 برآورد گردید. برای تجزیه و تحلیل از روش های آماری توصیفی(توزیع فراوانی ، رسم نمودار و شاخصهای مرکزی و پراکندگی) و آمار استنباطی(t تک متغیره وtمستقل و آزمون کالموگراف- اسمیرنف"k-s ") استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد که فناوری اطلاعات و ارتباطات(فاوا) بر مهارت های اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج همچنین نشان داد که فاوا بر تمامی ابعاد مهارت های اجتماعی- همکاری، ابراز وجود، خویشتنداری و همدلی- تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتایج t مستقل نیز نشان داد که بین نظرات معلمان خانم و آقا دررابطه با تأثیر کاربرد فناوری اطلاعات وارتباطات بر رشد مهارتهای اجتماعی تفاوت معناداری وجود ندارد.

این پژوهش به منظورتحلیل محتوای کتب درسی دوره شش ساله ابتدایی ازمنظرارزشهای ایثاروشهادت انجام گرفت.برای اینکار،حجم نمونه باجامعه برابربود . (کلیه محتوای کتب درسی) داده های این طرح بااستفاده ازفرمهای کد گذاری جمع آوری شد. فرمهای کد گذاری دارای4متغیرو12مولفه بودند. آلفاوضریب پایایی فرمهای کدگذاری بااستفاده ازضریب پای اسکات pi=84%بدست آمد. داده های حاصله ازتحلیل محتوابااستفاده ازفرمول خی دوx2 تحلیل شد.تعداد دوازده مولفه مورد تحلیل قرار گرفت. که از این بین فقط فراوانی محاسبه شده مولفه های (شهادت،ایثار، صبر،وطن دوستی)کمتر از حد انتظار و موله های (شهید ،دگرخواهی،توضع،مقاومت،ظلم ستیزی،دفاع وایستادگی،استواری وپایداری، ایران ومیهن اسلامی) بیشتر از حد انتظار به متغیرهای ارزش های ایثاروشهادت توجه شده است.دررتبه بندی براساس میزان حجم اختصاصی هریک ازمتغیرهای (شهادت،ایثار،مقاومت،وطن دوستی) درکل کتابهای درسی به ترتیب زیرمی باشد. الف) وطن دوستی با44% ب) مقاومت با16% ج) ایثاربا25% د)شهادت با15% تکرار و همچنین میزان فراوانی مشاهده شده از طریق الف-متن با34 ب)تصویربا78 ج)فعالیت با 12د)پرسش با68 ه)جدول با8 بارتکرارمی باشد. درنهایت بایداذعان داشت باتوجه به مولفه های ارزش های ایثاروشهادت ازپایه اول تاششم ازروند رو به رشد خوبی برخورداربوده می باشد

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر دوره پیش دبستانی بر رشد خلاقیت دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر کنگاور می باشد. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری ،دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهرستان کنگاور در سال تحصیلی 94ـ1393 که تعداد 50 نفر بصورت تصادفی ساده انتخاب و مورد آزمون قرار گرفت.برای جمع آوری داده ها از آزمون تصویری تفکر خلاق تورنس فرم bاستفاده شد. روش پژوهش ،نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل می باشد. داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار spss 16 و روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که که سپری کردن دوره پیش دبستانی بر میزان مولفه های خلاقیت (بسط ،انعطاف ،اصالت و سیالی )به طور معناداری اثر بخش بوده است بدین معنا که آموزش دوره های پیش دبستانی بر رشد خلاقیت دانش آموزان موثر می باشد و بین نمرات بدست آمده از آزمون دو گروه که دوره های پیش دبستانی را طی کرده و آنها که این دوره را طی نکرده اند تفاوت معنا دار آماری وجود دارد.

پژوهش حاضر به روش تحلیل محتوا میزان و چگونگی پوشش اخبار آموزشی در بخش های خبری (13:00 شبکه خبر، 21:00 شبکه اول و 22:30 شبکه دوم سیما) را مورد مطالعه قرار داد. حجم نمونه این تحقیق تمام خبرهای شش ماه نخست سال 1393 را در بر می گرفت. اخبار بخش های خبری کد گذاری شده وبوسیله نرم افزارspss مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد بخش های خبری به موضوعات علمی و آموزشی در اخبار کم توجه بوده اند و از مجموع 5554 خبر پخش شده از هر سه بخش خبری در بازه مورد بررسی تنها تعداد 101 (4/5 درصد) خبر با موضوع اخبار آموزشی در آنها منعکس شده بود. دراستفاده از تکنیک های برجسته سازی، بر اساس چینش و اولویت بندی، قالب و مدت خبرهای آموزشی رویکرد نسبتاً یکسان بخش های خبری را نشان داد، چنانچه اخبار آموزشی در چینش کنداکتور هر سه بخش خبری در اولویت-های «پنجم به بعد» و قالب های ارائه بیشتر به صورت «خبر مکتوب» بود از نظر مدت زمان نیز در مدت زمان «کمتر از یک دقیقه» ارائه شدند. ارزش های خبری «فراوانی + استثنا و شگفتی + برخورد» در هر سه بخش خبری بیش از سایر ارزش های خبری مورد استفاده قرار گرفته بود. در خصوص میزان و نحوه جهت گیری بخش های خبری نیز نشان داد رویکرد هر سه شبکه به اخبار آموزشی با جهت گیری مثبت بوده. در مورد استفاده از اخبار آموزشی در سرخط خبرها نیز هر سه شبکه چندان مورد توجه قرار نگرفته است. بطور کلی میزان و نحوه انعکاس اخبار آموزشی در هر سه بخش خبری چندان مناسب به نظر نمی رسد.

هدف این پژوهش بررسی میزان توجه برنامه درسی اجرا شده رشته های کارشناسی ارشد علوم تربیتی با مهارت های کارآفرینی می باشدپژوهش ازنوع کاربردی وروش توصیفی-پیمایشی، باجامعه آماری دانشجویان ترم آخر رشته های علوم تربیتی دانشگاه آزاد تهران مرکز در سال تحصیلی93-92به تعداد321 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب و ابزار اندازه گیری پرسشنامه محقق ساخته شامل30سوال پنج گزینه ای وسوالها از طریق آزمون t یک گروه مستقل مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج -نشان می دهد : برنامه درسی اجرا شده کارشناسی ارشد رشته مزبور در تربیت دانشجوی کارآفرین موثر بوده ولی میانگین نمرات مهارت های کارآفرینی رضایت بخش نبوده مخصوصا درمهارت های «تحمل ابهام» و «ریسک پذیری» پایین تر از حدمتوسط می باشد؛ لذا ارتقا و تقویت مهارت های مذکور در این رشته ها، نیازمند مداقه و برنامه ریزی هدفمند،هم در برنامه درسی قصد شده وهم در برنامه درسی اجرا شده می باشد.

هدف از پژوهش حاضر مطالعه و بررسی رابطه سبک های تفکر و رضایت شغلی بر عملکرد شغلی مدیران سازمان تامین اجتماعی شهر تهران درسال1393 می باشد. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات توصیفی- همبستگی و کاربردی می باشد. محیط پژوهش شامل سازمان تامین اجتماعی شهر تهران و جامعه پژوهش شامل کلیه مدیران در سطوح مختلف(120) نفر که به نسبت، نمونه آماری(92)نفر از طریق جدول کرجسی و مورگان به روش تصادفی ساده انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استاندارد سبک های تفکر(استرنبرگ،1997)، رضایت شغلی (مینوسوتاmsqویس، دیویس، انگلند و لافکوئیست1967)،و عملکرد شغلی (پاترسون،1992)،مشتمل بر 60 گویه، با مقیاس 7گزینه ای لیکرت استفاده شد. پرسشنامه ها از اعتبارو روایی قابل قبولی در بین صاحبنظران خبره برخوردار می باشد، همچنین پایایی کل پرسشنامه ها89% ، سبک تفکر88%، رضایت شغلی90%، عملکرد شغلی93% بدست آمد. داده های تحقیق پس از گردآوری با استفاده از شاخص های آمار توصیفی(میانگین، انحراف معیار)وآمار استنباطی(همبستگی پیرسون ،tمستقل،رگرسیون،آزمون کولموگروف اسمیرنوف جهت نرمال بودن توزیع متغیرها) از طریق نرم افزار spss18 تجزیه و تحلیل شد. نتایج بدست آمده به صورت کلی حاکی از آن است که بین سبک های تفکر مدیران سازمان تامین اجتماعی و عملکرد شغلی آنان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، این در حالیست که این رابطه با رضایت شغلی آنان دارای رابطه منفی و غیر معناداری است. سبک های تفکر(قانون گذار- اجرایی- محافظه کار) در بین مدیران زن و مرد از تفاوت معناداری برخوردارند، بطوری که در مدیران مرد این تفاوت در سبک تفکر(قانون گذار- اجرایی) بیشتر از مدیران زن قابل مشاهده است. همچنین یافته ها نشان داد که رضایت شغلی و عملکرد شغلی مدیران زن بیشتر و بالاتر از مدیران مرد در سازمان تامین اجتماعی می باشد.

چکیده ندارد.

این تحقیق جهت بررسی میزان تاثیر مطالعه اجمالی و مطالعه سطحی، به عنوان دو راهبرد خواندن، بر روی خواندن و درک مطلب و سرعت آن در زبان آموزان ایرانی صورت گرفته است. جهت انجام این تحقیق، سه گروه سی تایی از دانشجویان سال دوم رشته مترجمی زبان انگلیسی از دانشگاه آزاد اسلامی کار انتخاب و به طور تصادفی به یک گروه شاهد و دو گروه آزمایشی تقسیم گردیدند. همه اعضای گروهها مورد یک پیش آزمون قرار گرفتند. سپس هر کدام از گروههای آزمایشی به طور جداگانه برای پنج جلسه تحت آموزشهای مخصوص مطالعه اجمالی و مطالعه سطحی قرار گرفتند. در نهایت، همه گروهها در یک پس آزمون شرکت نمودند. پیش آزمون و پس آزمون از نسخه های اصلی آزمون توفل، مربوط به سالهای 1989 و 1992، انتخاب شده بودند. در این تحقیق فرضیه های صفر زیر مورد بررسی قرار گرفتند:‏‎ho1‎‏: مطالعه اجمالی تاثیری در خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی ندارد.‏‎ho2‎‏: مطالعه اجمالی تاثیری در خواندن زبان آموزان ایرانی ندارد.‏‎ho3‎‏: مطالعه سطحی تاثیری در خواندن و درک مطلب زبان آموزان ایرانی ندارد.‏‎ho4‎‏: مطالعه سطحی تاثیری در سرعت خواندن زبان آموزان ایرانی ندارد.جهت آزمودن فرضیه های صفر مذکور، یک سری از روشهای آماری مانند تحلیل واریانس یکراهه ‏‎t-test,(one-way anova) و آزمون شفه ‏‎(scheffe test)‎‏ مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج این تحقیق نشان داد که مطالعات اجمالی می تواند بطور معنی داری هم خواندن و درک مطلب و هم سرعت خواندن زبان آموزان را بهبود بخشد. در حالیکه، مطالعه اجمالی تنها در بهبود معنادار خواندن و درک مطلب نقش دارد.