رفتارهای باروری زنان زندانی با توجه به در معرض خطر بودن این زنان بدلائلی از قبیل فقر، فحشا، بی سوادی و اعتیاد به مواد مخدر از اهمیت بالائی برخوردار است. هدف اصلی این تحقیق بطور کلی بررسی عوامل مؤثر بر رفتارهای باروری در میان این زنان و شناخت جمعیت شناختی اجتماعی و تأثیر عوامل مرتبط با جرم بر رفتاری باروری ایشان می باشد. چهارچوب نظری مورد استفاده در این تحقیق نظرات کینزلی دیویس می باشد. و با استفاده از پرسشنامه و بصورت تمام شماری در زندانهای استانهای فوق الذکر (119 نفر) اطلاعات جمع آوری گردیده است. این مطالعه دارای 22 فرضیه بوده که پس از انجام آزمونهای آماری 8 فرضیه رد و 14 فرضیه تأیید گردید. برای تحلیل اطلاعات از آزمون t و رگرسیون تک متغیره خطی و رگرسیون چند متغیره در نرم افزار spss استفاده گردید. براساس یافته های این پژوهش در بخش استنباطی بین متغیرهای داشتن یا نداشتن فرزند سقطی داشتن یا نداشتن فرزند مرده، نوع جرم پاسخگویان، میزان تحصیلات زوجین، سن اولین ازدواج، فاصله ازدواج تا اولین تولد، سن اولین جرم، تعداد ازدواج، مدت ازدواج، سن مادر و اولین زایمان و تعداد فرزند ایده آل، تعداد فرزند کافی با باروری رابطه معنی دار وجود دارد. براساس نتایج معادله رگرسیون چند متغیره پنج متغیر مدت شوهرداری، داشتن زایمان سقطی، تعداد فرزندان فوت شده، تعداد فرزند ایده آل، محل زندگی زن به ترتیب بیشترین واریانس از متغیر وابسته را تعیین کرده اند و در مجموع این 5 متغیر 75 درصد از عوامل مؤثر بر رفتارهای باروری زنان زندانی را تعیین کرده اند.

چکیده حاضر در نیمسال 88-87 بر روی نمونه ای متشکل از 378 نفر از دانشجویان پسر مجرد شاغل به تحصیل در دانشگاه شیراز با رویکرد کمی و تکنیک پیمایشی با استفاده از ابزار پرسش نامه و با هدف بررسی فرضیه های 11 گانه در مورد عوامل اجتماعی- اقتصادی موثر بر معیارهای همسرگزینی اعضای جامعه آماری انجام شد. در چارچوب نظری ترکیبی این پژوهش از نظریه های همسان همسری،تاثیر تصور از والدین، تصور از همسر آرمانی، مجاورت مکانی و نظریه نیازهای شخصیتی مکمل استفاده گردید و علاوه بر بررسی تاثیر زمینه های فردی، خانوادگی و اجتماعی بر معیارهای همسرگزینی، نحوه تاثیر آنها برنوع همسرگزینی(خویشاوندی، همکاران و همکلاسی ها، یا از میان همشهریان، هم محلی ها) نیز مورد کنکاش قرار گرفت. داده های حاصل از این تحقیق در دو سطح توصیفی و تحلیللی سنجش گردید. در سطوح تحلیلی، داده ها با استفاده از آزمون های رگرسیون ، آنوا و تی تست، تحلیل گردید و درستی یا نادرستی فرضیه های ارائه شده مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت نیز برای تعیین هر یک از متغیرهای مستقل در پیش بینی متغیر وابسته معیارهای همسرگزینی از معادله رگرسیون چند متغیره به شیوه گام به گام استفاده گردید. بنابراین نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش حاضر میان درآمد پدر پاسخ گویان با ملاک های همسرگزینی آنان رابطه معناداری مشاهده نگردید. همچنین میان سن، قومیت، گروه تحصیلی، تحصیلات پدر، تحصیلات مادر، اختلاف سنی والدین، اشتغال مادر، نوع ازدواج والدین، پایگاه شغلی پدر و محل سکونت دائمی والدین پاسخگویان با معیارهای همسرگزینی آنها،روابطی معنادار ملاحظه گردید.بدین ترتیب 10 فرضیه تائید شد و 1 فرضیه پذیرفته نگردید. بیش از 80 درصد از پاسخ گویان صرف نظر از ویژگی های زمینه ای خاصشان اولویت را به ملاک های غیرمادی همسرگزینی اختصاص دادند. در میان ملاک های غیرمادی ملاک یکسانی نگرش های مذهبی با 45/2 درصد در بالاترین اولویت و وجود عشق و علاقه با 26/2 درصد در جایگاه دوم قرار داشت. 16/7درصد پاسخگویان نیز وجاهت و زیبایی را به عنوان سومین اولویت خود در ملاک های همسرگزینی اعلام نموده اند.

بررسی عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با سرطان سینه ( مطالعه موردی استان بوشهر ) مقدمه : سرطان پستان شایعترین سرطان تشخیصی و یکی از عوامل عمده مرگ ومیر ناشی از سرطان در زنان می باشد . در صورت کشف زمینه های اجتماعی و اقتصادی مرتبط با این بیماری ، می توان از زایش اولیه نطف این بیماری جلوگیری کرد . در این راستا حوزه علوم طبیعی و پزشکی با کمک از علوم انسانی ، قادر به مدیریت و یاری کاندیداهای بیماری ومبتلایان خواهند بود . با توجه به جمعیت زنان و سیر پیشرونده بیماری، متولیان این حوزه وارد عمل شده ، فعالیت های بین رشته ای را عملیاتی کرده اند . هدف : سرطان پستان شایعترین سرطان زنان در تمام دنیا می باشد که در صورت تشخیص زود هنگام ، قابل علاج میباشد . با توجه به نقشی که غربالگری سرطان پستان در تشخیص زودرس این سرطان و مرگ ومیر ناشی از ان دارد و با در نظر گرفتن اهمیت عوامل اجتماعی و اقتصادی در این زمینه ، می توان به کارکرد این عوامل پی برد .از انجا که هفتاد درصد از علت های مرتبط با بیماریها در حوزه اجتماعی و اقتصادی قرار دارد ، در این راستا دو دسته عوامل اقتصادی و اجتماعی مرتبط با این بیماری مورد بررسی قرار گرفت . همچنین انجام مطالعه بین رشته ای در این حوزه مد نظر بود . مواد و روش ها : این پژوهش به روش مقطعی در طی 6 ماه بر روی 120 نفر از مبتلایان ثبت نامه شده در مرکز بهداشت استان بوشهر و 120 نفر از شاهد ین مرتبط انجام شد . نمونه گیری به شکل کل شماری یا تمام شماری انجام شد . جمع آوری اطلاعات از طریق پرسشنامهصورت گرفت. پرسشنامه بکار رفته شامل سوالاتی در زمینه ویژگی های دموگرافیک و نیز مناسک ، رسانه های جمعی ، عزت نفس و سوالت بینا بینی در زمینه سرطان پستان بود . تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده نرم افزاز آماری spssو در سطح معنی داری کمتر از 0 .05انجام شد . یافته ها : 23 در صد از مبتلایان سابقه خانوادگی بیماری را داشتند. چهار متغیر اقتصادی بررسی شده ارتباط معنی با بیماری نداشت . بیش از 90 درصد از بیماران بومی و قومیت فارس داشتند . هم چنین بیش از نود درصد از مبتلایان قبل از تشخیص ، مراجعه به پزشک و ماموگرافی نداشتند . هشتاد درصد از بیماران متاهل و به فرزندان خود شیر می دادند . الگوی سواد بیماران قابل توجه و مایوس کننده بود . هفتاد درصد از بیماران بیسواد و کم سواد بودند که ارتباط معنی داری با سرطان سینه داشت (0.001> p ) . نیمی از مبتلایان دارای بیش از سه فرزند بودند که با سرطان پستان رابطه معنی داری داشت .( p<0.039 ) محله مسکونی مبتلایان با سرطان پستان رابطه معنی دار نشان داد. ( p<0.01 ).از بین متغیر های رسانه جمعی که شامل هشت گویه می شد ، رادیو ( p<0.0001 ) ، ماهواره (p<0.0001 ) ، سی دی ( p<0.0001 ) و موبایل ( p< 0.0001 ) با سرطان پستان رابطه معنی دار نشان داد. هم چنین میزان عزت نفس مبتلایان با سرطان سینه رابطه معنا داری نشان داد (p< 0.003 ) . میزان انجام مناسک با سرطان پستان رابطه معنی داری نشان داد (p<0.0009 ). بین پنج گویه متغیر انجام مناسک ، گویه روزه ( p<0.005 ) و صدقه ( p<0.0001 ) رابطه معنی داری نشان داد . متغیر های معنی دار ( تعداد فرزندان ، محله مسکونی ، صدقه ، روزه ، رادیو ، ماهواره ، سی دی ) تبین کننده بیست درصد از ارتباط این عوامل ( اجتماعی ، اقتصادی ) با سرطان پستان بودند . نتیجه گیری : الگوی سواد مبتلایان تفاوتی فاحش ، معنی دار و مایوس کننده با الگوی مشابه در کشور و دنیا داشت . این یافته گویای عدم کارایی ابزارهای مکتوب در ارتباط باآموزش این بیماران میباشد . دراین راستا می توان از ابزارهای رسانه ای سمعی و بصری استفاده نمود . تهیه « بسته های آموزشی سمعی ، بصری تخصصی » پیشنهاد میگردد. هم چنین برگزاری کلاسهای ارتقاء اعتماد و عزت نفس و آشنایی با مبانی معنویات اسلامی توصیه می شود . زنان روستایی بیسواد و کم سواد ، پر فرزند ، ساکن محله های محروم کاندید آموزش در گام اول می باشند . هم چنین دیده شد عوامل اقتصادی متغیر تاثیرگذار در ایجاد بیماری نمی باشند . عدم کارایی رسانه های مکتوب در آشنایی بیماران با این بیماری اثبات گردید ( در مناطق روستایی) .

یکی از مسائل پیچیده که در اثر نادرست بودن و نارسایی فرآیند اجتماعی شدن در نوجوانان صورت می گیرد، بزهکاری جوانان و خصوصاً دختران جوان می باشد که روز به روز گسترش می یابد. در این میان اگر چه رفتار بزهکارانه در میان دختران کمتر از پسران است، در عین حال دختران بزهکار کمتر مورد توجه و بررسی قرار گرفته اند و اقدامات و برنامه های پیشگیرانه و اصلاح گرانه در چارچوب علمی چندان مورد توجه قرار نگرفته است. بزهکاری جوانان و خصوصاً دختران پدیده ای اجتماعی است که به اشکال متفاوت در جوامع مختلف و در سراسر جهان وجود دارد. به منظور شناخت عوامل موثر بر بزهکاری دختران جوان در جهت پیشگیری از بروز رفتار بزهکارانه در این قشر و همچنین اصلاح و تربیت آنها انجام تحقیقات علمی در این زمینه ضروری است. فرضیه های اصلی این تحقیق برگرفته از سه نظریه همنشینی افتراقی، کنترل اجتماعی و خرده فرهنگی است. روش تحقیق در این پژوهش روش پیمایشی است و اطلاعات مورد نیاز در زمینه ی متغیرهای وابسته و مستقل با روش نمونه گیری ترکیبی و با توزیع پرسشنامه در بین 381 نفر از دختران 15 تا 24 سال شهر شیراز جمع آوری شده است. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss نشان می دهد که از میان 21 متغیر مستقل آزمون شده، متغیرهای؛ وضعیت اشتغال، وضعیت تأهل، میزان سواد، میزان نظارت خانواده، میزان آشفتگی در خانواده، گسیختگی خانواده، وجود داشتن فرم مجرم در خانواده، تعداد دوستان بزهکار، میزان درآمد، تعداد افراد خانواده، میزان صمیمت میان اعضای خانواده، نوع مسکن، میزان وابستگی به دوستان، میزان استفاده از رسانه های جمعی، میزان استفاده از تولیدات فرهنگی داخلی، میزان استفاده از تولیدات فرهنگی خارجی، وضعیت اشتغال پدر و وجود روابط مردسالارانه در خانواده در میان پاسخگویان مورد بررسی با تمایل دختران به رفتار بزهکارانه رابطه معنی داری داشته اند. از طرفی متغیرهای سن، سواد پدر و سواد مادر، وضعیت اشتغال مادر و درآمد خانواده با تمایل دختران به رفتار بزهکارانه رابطه معنی داری نداشتند.

چکیده بررسی رابطه رضایتمندی جنسی زنان با گرایش آنها نسبت به طلاق مطالعه موردی: زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده و زنان ادامه دهنده به زندگی مشترک شهر شیراز به وسیله ی: طاهره عزیزی این مطالعه با هدف بررسی رضایتمندی جنسی زنان و گرایش آنها نسبت به طلاق انجام شده است. در این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته است، 400 نفر از زنان شهر شیراز در دو گروه 200 نفر از زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده و زنانی که به زندگی مشترک خود ادامه می دادند، مورد بررسی قرار گرفتند. مبانی نظری مورد استفاده در این مطالعه نظریه مبادله و انتخاب عقلانی می باشد. نتیج در این پژوهش نشان داد که 42.5% از زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده با همسران خود تعارض در سطح بالا داشتند و میزان تعارض در بین زنانی که به زندگی مشترک خود ادامه می دادند، 49.5% در حد متوسط نشان داده شده است. رضایتمندی جنسی پاسخگویان با 5 بعد خشنودی از رابطه جنسی، گفتگو در مورد مسائل جنسی با همسر، تفاهم جنسی با همسر، نگرانیهای ارتباطی از تأثیر مشکلات جنسی بر همسر و نگرانیهای شخصی از مشکلات جنسی سنجیده شد. 39.5% از پاسخگویان گروه اول میزان خشنودی جنسی خود را (بعد اول) در حد پایین گزارش دادند و 66.5% هم از گروه دوم در حد متوسط. همچنین نتایج نشان داد که رضایتمندی جنسی زنان بر میزان تعارضات بین همسران و گرایش به طلاق موثر می باشد.

نام خانوادگی:عزیزی نام :طاهره رشته وگرایش:مطالعات زنان مقطع تحصیلی:کارشناسی ارشد تاریخ دفاع:29/2/89 استادراهنما:خانم دکتر عنایت بررسی رابطه رضایتمندی جنسی زنان با گرایش آنها نسبت به طلاق مطالعه موردی: زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده و زنان ادامه دهنده به زندگی مشترک شهر شیراز این مطالعه با هدف بررسی رضایتمندی جنسی زنان و گرایش آنها نسبت به طلاق انجام شده است. در این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته است، 400 نفر از زنان شهر شیراز در دو گروه 200 نفر از زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده و زنانی که به زندگی مشترک خود ادامه می دادند، مورد بررسی قرار گرفتند. مبانی نظری مورد استفاده در این مطالعه نظریه مبادله و انتخاب عقلانی می باشد. نتیجه در این پژوهش نشان داد که 42.5% از زنان مراجعه کننده به دادگاه خانواده با همسران خود تعارض در سطح بالا داشتند و میزان تعارض در بین زنانی که به زندگی مشترک خود ادامه می دادند، 49.5% در حد متوسط نشان داده شده است. رضایتمندی جنسی پاسخگویان با 5 بعد خشنودی از رابطه جنسی، گفتگو در مورد مسائل جنسی با همسر، تفاهم جنسی با همسر، نگرانیهای ارتباطی از تأثیر مشکلات جنسی بر همسر و نگرانیهای شخصی از مشکلات جنسی سنجیده شد. 39.5% از پاسخگویان گروه اول میزان خشنودی جنسی خود را (بعد اول) در حد پایین گزارش دادند و 66.5% هم از گروه دوم در حد متوسط. همچنین نتایج نشان داد که رضایتمندی جنسی زنان بر میزان تعارضات بین همسران و گرایش به طلاق موثر می باشد.

این مطالعه با هدف بررسی رابط? بین ساختار توزیع قدرت درخانواده و عزت نفس زنان انجام شده است. این مطالعه که به روش پیمایش صورت گرفته است 400 نفر از زنان 20 تا 55 سال ساکن شهر شیراز مورد بررسی قرار گرفتند، چارچوب نظری در این مطالعه نظریه منابع بلود و وولف و نظریه کنش متقابل نمادین است. نتایج این مطالعه در بخش توصیفی حاکی از این است که 5/70 درصد از زنان، خانه دار و بقیه شاغل بوده اند و از لحاظ سواد و تحصیلات، 8/69 درصد، دیپلم و بالاتر بوده اند. نتایج این تحقیق نشان داد که ازبین متغیرهای مورد مطالعه ، نوع شغل زن، تحصیل زن، همسر، پدر، مادر، رشته تحصیلی، محل تولّد، میزان استفاده از رسانه های جمعی، چگونگی ساخت قدرت درخانواده و شیوه اعمال قدرت وحوزه قدرت (شیو? تصمیم گیری) درخانواده و محلّ تولد با عزت نفس رابطه معنی داری وجود دارد.

این مطالعه با هدف بررسی عوامل فرهنگی – اجتماعی مرتبط با فعالیت های ورزشی زنان انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است و درنمونه مورد مطالعه 600 نفر از زنان 20 تا 65سال شهر شیراز مورد سنجش قرار گرفتند. مبانی نظری پژوهش نیز نظریات روانشناختی، نظریات فمینیستی، نظریات جامعه شناسی بودند که در نهایت نظریه سرمایه های پیر بوردیو از نظریات جامعه شناسی به عنوان چهارچوب نظری انتخاب گردید و درتحلیل داده ها از آزمون تی، تحلیل واریانس و رگرسیون و... برای بررسی روابط و یا مقایسه متغیر ها استفاده شد. نتایج نشان داد که 3/58 درصد از زنان هیچ گونه فعالیت ورزشی ندارند که چیزی بیش از نیمی از زنان می باشد عوامل بررسی شده در پژوهش، عوامل جمعیت شناختی ( سن پاسخگویان، وضعیت تأهل، مدت زمان شهرنشینی ،تعداد فرزندان،سن آخرین فرزند) عوامل فرهنگی( تحصیلات پدر و مادر، تحصیلات پاسخگو، طبقه اجتماعی، میزان مشارکت فرهنگی، استفاده از رسانه های جمعی، تفکر قالبی، سرمایه بدنی ، نگرش به فعالیت های ورزشی که در سه بعد شناختی، احساسی و عملی ) و عوامل اجتماعی- اقتصادی( اعتماد اجتماعی، مشارکت اعضای فعال خانواده، مشارکت ورزشی خانواده، وضعیت اشتغال زنان، درآمد زنان، شغل پدر ) بودند، که در بیست فرضیه مورد بررسی قرار گرفت و در نهایت شانزده فرضیه تایید شد و چهار فرضیه ی، سن، تحصیلات ، وضعیت تأهل، تعداد فرزندان، تایید نشد و از مهمترین عوامل تاثیرگذار نگرش بعد عملی، مشارکت فرهنگی، مشارکت ورزشی اعضای خانواده و اعتماد اجتماعی بود.

با توجه به این که زنان نیمی از پیکره اجتماع انسانی هستند و شخصیت، رفتار، فرهنگ و اندیشه آنان در شکل گیری جامعه انسانی نقش مهمی ایفا می کند و از آن جا که دین یک نهاد اجتماعی است که چگونگی برقراری ارتباط بین زنان و مردان در جامعه را تبیین می کند، نگرش ادیان به جایگاه و شخصیت زنان اهمیتی روزافزون می یابد. هدف از انجام این تحقیق بررسی جایگاه زن از دیدگاه اسلام با رویکردی جامعه شناختی می-باشد. این تحقیق با روش تاریخی انجام شده است و تکنیک مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، اسنادی است. در این تحقیق از نظریه های جامعه شناسی، فلسفی، فمینیستی و اسلامی در مورد نگرش به جایگاه زن و دین استفاده شده است. اسلام با تغییر نگرش نسبت به زنان، آن ها را در شان انسانی برابر با مردان دانست. تأکید اسلام بر تعلیم و تربیت زنان آگاهی ها و توانمندی هایشان را افزایش داد و موجب حضور گسترده زنان در فعالیت های گوناگون اجتماع شد.

چکیده مطالعه عوامل اجتماعی-اقتصادی مرتبط با میزان رضایت مندی خانواده های معلولین از عملکرد آسایشگاه های معلولین شهر مشهد به کوشش مرضیه علامی سنجانی این مطالعه با هدف بررسی رابطه میان عوامل، اجتماعی –اقتصادی مرتبط با میزان رضایت مندی خانواده های معلولین از عملکرد آسایشگاههای معلولین شهر مشهد انجام شده است. در این مطالعه که به روش پیمایش انجام شده، 401 نفر از خانواده های معلولین مورد بررسی قرار گرفته اند. مبانی نظری مورد استفاده در این مطالعه ترکیبی از نظریات مبادله و نظریه احساسات بوده است. نتایج این تحقیق در بخش توصیفی حاکی از آن است که در مجموع 16/2 درصد پاسخگویان از عملکرد آسایشگاه های معلولین به میزان زیادی رضایت داشته اند، 8/68 درصدرضایتی در حد متوسط ابراز نموده اند و 15 درصد نیز میزان رضایت خود را کم اعلام نموده اند. یافته های آمار استنباطی این مطالعه نشان می دهد که از میان عوامل اجتماعی مورد مطالعه، سن والدین، جنس معلول، تعداد فرزندان خانواده و میزان برآورده شدن انتظارات خانواده ها با متغیر میزان رضایت مندی رابطه معناداری داشته اند. از متغیرهای اقتصادی نیز درآمد خانواده و مبلغ شهریه پرداختی با متغیر وابسته رابطه معناداری داشته و از متغیرهای توانبخشی، نوع معلولیت، میزان معلولیت، نوع مرکز، تعداد معلولین خانواده و تناسب خدمات ارائه شده با مبلغ شهریه دارای رابطه معناداری با متغیر وابسته بوده اند. در تجزیه و تحلیل چند متغیره، متغیرهای میزان برآورده شدن انتظارات خانواده ها، وجود تناسب بین مبلغ شهریه با خدمات ارائه شده از سوی مرکز،معلولیت ذهنی، سن معلول و تعداد فرزندان خانواده با متغیر وابسته دارای رابطه معنادار هستند و 62 درصد از تغییرات آن را تبیین نموده اند.

چکیده بررسی عوامل زمانی-مکانی مرتبط باسرقت درشهرکنگان (مطالعه موردی: سرقت های 1389 الی 1390) به کوشش لیلا حسن کاوی آسیب های اجتماعی، امراض و ویروس های هستند که موجب ایجاد فضای مسموم در جامعه می شوند و می توانند ضمن لکه دار نمودن عفت عمومی و شکستن حریم های اخلاقی، بهداشت روحی و روانی اعضای جامعه را تهدید نموده و آسیب جدی بر سلامت جامعه وارد نمایند. مطالعات نشان می دهد که وقوع جرایم در زمان ها و مکان های جغرافیایی به طور یکسانی توزیع نشده است و تجمع معنی دار جرم در مکان های کوچک یا نقاط جرم خْرد نیمی از کل وقایع جرم را تشکیل می دهد. بنابراین یکی از روش های معمول و موثر جهت جلوگیری و پیش بینی جرم تأکید بر نقاط و مکان وقوع جرم و سرقت می باشد. هدف اصلی این تحقیق، بررسی تغییرات مکانی– زمانی سرقت در در سطح شهر کنگان است و در این ارتباط به بررسی نحوه پراکنش مکانی و تغییرات زمانی انواع سرقت در - سطح شهر کنگان پرداخته شد و با توجه به ویژگی های زمینه ای سارقین مانند سن، شغل و تحصیلات، رابطه این خصوصیات با نوع سرقت در سطح شهر کنگان بررسی شد. در این تحقیق چهار رهیافت اساسی زیست شناختی ، روان شناختی ، جامعه شناختی و طراحی شهری مورد بررسی قرار گرفته است و پس از بررسی این نظریات، از رویکردهای طراحی مدیریت شهری به عنوان چاچوب نظری تحقیق استفاده نمودیم. در این رویکرد، نظریه مکان های منحرف به بررسی علت شناختی مکانی از جرم پرداخته و نشان می دهد که برخی محدوده ها یا نقاط شهری، به دلیل وجود برخی عناصر کالبدی، اجتماعی و اقتصادی دارای تعداد زیادی جرم هستند. دسته دوم نظریاتی هستند که با رویکرد فرصت به جرم شناسی توجه دارند. در این دست نظریات به قلمرو و مکان وقوع جرم توجه کرده و بر این اساس استوارند که برخی موقعیت های زمانی و مکانی هستند که برای جرم مساعدتر از سایر موقعیت ها هستند. روش شناختی: این مطالعه در شهر کنگان انجام شد و جامعه آماری آن داده ها و آمار مرتبط با کلیه سرقتهای رخ داده در شهر کنگان در سال 1389 الی1390 است. در این تحقیق، جهت جمعآوری دادهها و اطلاعات مورد نیاز، از روش اسنادی استفاده شده است. داده های این تحقیق از طریق مراجعه حضوری به نیروی انتظامی شهر کنگان و دریافت بانک اطلاعات سرقت سال 1388، 1389 و 1390 گردآوری شده است. در تحقیق حاضر، از نرم افزار spss تحت windows برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شده است. برای نمایش یافته ها نیز، از دو نوع آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. بدین صورت که در بخش یافته های توصیفی، از جداول یک بعدی و نمودار استفاده شده است. در بخش یافته های استنباطی/تحلیلی، با توجه به مقیاس های تحقیق، از آزمون ناپارامتری خی دو استقلال (2x) به منظور بررسی فرضیات تحقیق استفاده شده است. یافته ها: در مورد رابطه بین نوع سرقت و شغل، سن و تحصیلات نتایج حاصل از آزمون خی دو که در سطح 0.05 معنادار نبود و این امر نشان می دهد که بین نوع سرقت و شغل، سن و تحصیلات رابطه وجود ندارد. این بدین معنی است که بین ویژگی های زمینه ای سارقین در شهر کنگان و نوع سرقتی که مرتکب شده اند ارتباط معنی داری وجود ندارد. در مورد مولفه های زمان مانند سال، فصل، روز و رابطه آن با نوع سرقت یافته های تحقیق نشان می دهد که بین نوع سرقت و سال و فصل رابطه معناداری وجود ندارد ولی بین نوع سرقت و روز رابطه معناداری وجود دارد و نتیجه آزمون همبستگی وی کرامر نیز (0.232=cramers v) نشان می دهد که شدت رابطه بین روز و نوع سرقت در حد ضعیفی است. اما در مورد رابطه بین نوع سرقت و مکان، نتایج حاصل از آزمون خی دو (115.789=chi-square) که در سطح 0.05 معناداری است ) 0.001= sig)، نشان می دهد که بین نوع سرقت و مکان رابطه وجود دارد. بر این اساس می توان گفت که فرض تحقیق مبنی بر وجود رابطه بین نوع سرقت و مکان مورد تایید است. نتیجه آزمون همبستگی وی کرامر نیز (0.652= cramers v) نشان می دهد که شدت رابطه بین مکان سرقت و نوع سرقت در حد قوی است و مکان به عنوان متغیری تاثیرگذار در قضاوت سارقین جهت اقدام به سرقت بوده است.

هدف از این پژوهش مطالعه ی ارتباط بین جهانی شدن فرهنگی با مدیریت بدن در بین زنان است. این مطالعه به روش کمی (پیمایش) و با استفاده از ابزار پرسش نامه انجام گرفته است. جامعه ی آماری این تحقیق، زنان و دختران شهر کرمانشاه می باشند. روش نمونه گیری مورد استفاده در این پیمایش، تصادفی سهمیه ای چند مرحله ای می باشد و حجم نمونه بر اساس جدول لین، با سطح معناداری 95 درصد و خطای 4 درصد برابر با 597 نفر برآورد گردید که جهت اطمینان بیشتر و به منظور کاهش میزان خطا، نمونه تا 600 نفر افزایش داده شد. یافته های تحلیل دو متغیره در این پژوهش نشان داد که بین متغیرهای: بازاندیشی، سبک زندگی مدرن، فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، درآمد خانواده، سبک زندگی دوستانه، آگاهی از جهانی شدن، سن، هویت اجتماعی، نگرش نقش جنسیتی و وضعیت تأهل ارتباط معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل چند متغیره نیز نشان داد که ارتباط معناداری بین هفت متغیر: فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، سبک زندگی مدرن، سبک زندگی دوستانه، تأهل (متأهلین)، سن، هویت اجتماعی و نگرش نقش جنسیتی، با متغیر وابسته وجود دارد. این هفت متغیر توانسته اند در مجموع 3/54 درصد متغیر وابسته را تبیین نمایند. کلمات کلیدی: جهانی شدن فرهنگی، مدیریت بدن، زنان، فناوری های نوین اطلاعاتی و ارتباطاتی، بازاندیشی، سبک زندگی مدرن.

هدف از این پژوهش تحلیل مضامین ترانه های رپ فارسی از دیدگاه جامعه شناسی و ترسیم نوع نگاه به زن در این ترانه ها می باشد.این پژوهش 2 رویکرد ترانه های رپ نسبت به زن را به شیوه ی تحلیل محتوا کیفی و با رویکرد استقرایی بررسی کرده است.در این پژوهش 4 مقوله را که عبارتند از موسیقی رپ به عنوان نمایشگر جنسیتی،موسیقی رپ بازتولیدکننده قدرت تربیتی ،رپ زن ستیز تداعی کننده عشق سیال در برابر عشق تعالی بخش و موسیقی رپ به مثابه توانمند ساز زنان در نظر گرفته شده است.که ذیل این مقوله ها ،مفاهیم و ذیل مفاهیم،کدهای آزاد قرار داده شد.نتایج این تحقیق نشان داد که رپ در ایران تنها رویکردی زن ستیز ندارد بلکه رویکردی دیگر که نسبت به زن دارد ،رویکرد توان افزا است که در پی آگاهی است و دیدی انتقادی به مسائل زنان در جامعه دارد. اما اکثریت ترانه های رپ در رویکرد اول نسبت به زن هستند و بازتولید کننده نگاه به زن در جامعه مردسالار هستند.

پژوهش حاضر به منظور سنجش نگرش به ازدواج موقت و عوامل مرتبط با آن در سال 1391 انجام گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی جوانان 18 تا 32 سال شهر شیراز می باشد. حجم نمونه برآمده از فرمول نمونه گیری کوکران، برابر با 383 نفر است و شیوه نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای تصادفی می باشد.. چارچوب نظری مورد استفاده در این پژوهش، تئوری انتظار- ارزش فیش باین- آیزن می باشد. نتایج پژوهش نشان داد 41 درصد از پاسخگویان، نگرش منفی، 15.9 درصد نگرش مثبت و 43.1 درصد نسبت به ازدواج موقت، نگرش میانه داشتند. بین عوامل اجتماعی (به غیر از گروه مرجع) و ازدواج موقت، رابطه وجود دارد. بین انتظار فایده از ازدواج موقت و نگرش به ازدواج موقت رابطه وجود دارد. بین سن و نگرش به ازدواج موقت، رابطه وجود دارد. بین نگرش مردان و زنان به ازدواج موقت تفاوت وجود دارد. اما بین نگرش گروه متاهلین و گروه مجردها در رابطه با ازدواج موقت تفاوتی مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که؛ متغیر های تاثیر گذار بر متغیر وابسته به ترتیب عبارتند از: انتظارات دوستان، انتظارات دیگران مهم، انتظار فایده، انتظارات خانواده، و جنس که در کل8/64 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کردند. به طور کلی نتایج این پژوهش نشان می دهد که عمده عوامل موثر بر نگرش به ازدواج موقت، عوامل اجتماعی هستند، ضمنا از عامل جمعیتی جنسیت نیز نباید غافل بود، با این توضیح که تاثیرات این عامل نیز ریشه اجتماعی دارد.

بهداشت باروری یکی از ضرورت ها و پیش نیازهای رسیدن به توسعه پایدار در جوامع کنونی به شمار می-رود. از همین رو در سالهای اخیر جامعه جهانی به مسئله بهداشت باروری توجه ویژه ای نشان داده است. زنان نیمی از افراد جامعه را تشکیل می دهند و به عنوان یکی از اقشار آسیب پذیر در معرض آسیب های بیشتری قرار دارند، از اینرو توجه به وضعیت بهداشتی از جمله بهداشت باروری آنان بسیار حائز اهمیت می باشد. هدف از انجام این پژوهش، مطالعه بررسی عوامل اجتماعی، فرهنگی مرتبط با بهداشت باروری زنان می باشد. جامعه آماری زنان متأهل ساکن در شهر خرم آباد بوده و حجم نمونه با استفاده از جدول لین و ضریب خطای 4 درصد 600 نفر انتخاب شده است. روش نمونه گیری، خوشه ای چند مرحله ای می باشد که با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات جمع آوری و به وسیله نرم افزار spss تجزیه و تحلیل شد. با استفاده از آماره های رگرسیون تک متغیره، آماره تی- تست و رگرسیون چند متغیره به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج این مطالعه نشان داده که بین سن ازدواج پاسخگویان، تحصیلات فرد، تحصیلات همسر، بعد خانواده، سن در اولین بارداری، تعداد تجربه بارداری، میزان استفاده از رسانه های جمعی، میزان مطالعه، نقش زن در تصمیم گیری در امور خانه و شغل پاسخگویان و درآمد خانوار با متغیر وابسته، بهداشت باروری در کل، رابطه معناداری وجود دارد. همچنین رابطه بین سن پاسخگویان، طول مدت ازدواج، تجربه سقط جنین با متغیر وابسته تایید نگردید.

پژوهش حاضر درصدد است دلائل چند زنی را در نظام معنایی زن دوم بازیابد. درک وضعیت زنان به عنوان نیمی از جامعه و ستونی که در پا برجا ماندن بنیان خانواده نقش اساسی برعهده دارند، از اهمیت بسزایی برخوردار است. معمولا در جامعه دید منفی نسبت به زنانی که همسر دوم می شوند، وجود دارد و آن هم به این دلیل است که همگی بر این عقیده اند که آنها کانون گرم خانواده ای را با ورود خود به تباهی می کشانند. اما هیج گاه از خود نمی پرسند که چرا یک زن حاضر می شود خود را در این موضع اتهام که برای خود او نیز دشواری های را به همراه دارد، قرار دهد. این پژوهش به دنبال جواب این سوال بوده و سعی شده که به دلایل این امر دست یابد. روش پژوهش حاضر، روش شناسی کیفی است و جهت تجزیه و تحلیل داده ها و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای یا بنیادی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری مورد استفاده در این پژوهش، مصاحبه عمیق بوده است. مشارکت کنندگان شامل 23 نفر از زنانی بود که همسر دوم بودند و در شهرستان ملکشاهی استان ایلام زندگی می کردند. یافته های به دست آمده شامل 6 مفهوم ( سن بالا، اجبار، بیوه بودن، تقدیر و سرنوشت، فقر مالی و داشتن علاقه به مرد ) بود. براساس این مفاهیم به سه مقوله عمده (زمینه های اجتماعی، جامعه پذیری و کلیشه های فرهنگی) دست یافتیم. در انتها نیز «مردسالاری» به عنوان مقوله هسته شناسایی گردید. براساس یافته های به دست آمده، می توان گفت ساختار قدرت در خانواده بیشتر به سود مردان و در کل افراد ذکور سنگینی می کند. که این امر به نوبه ی خود بر تمامی ابعاد زندگی دختران و زنان این خانواده ها سایه می افکند. کلید واژه ها: چندهمسری، چندزنی، زن دوم، ساختار قدرت در خانواده، مردسالاری، روش کیفی، نظریه زمینه ای.

چکیده: پایداری نهاد خانواده در طول دوره های مختلف تاریخی دلالت بر کارکردی بودن این نهاد دارد.صاحبنظران بر این باورند که جامعه سالم از خانواده های سالم تشکیل شده است و شرط سلامت خانواده، وجود روابط سالم و کارکرد صحیح این نهاد است. اما در قرون اخیر بروز و گسترش بسیاری از مشکلات فردی، اجتماعی و دیگر آسیب ها و انحرافات را، ناشی از اختلال در کارکرد نهاد خانواده می دانند و یکی از آنها که امروزه گریبان گیر اکثر جوامع گردیده اعتیاد است. اعتیاد به مواد مخدر پدیده ای جدید و خاص زندگی مدرن است. چرا که مصرف مواد مخدر اگر هم در گذشته وجود داشت، به عنوان اعتیاد و یا انحراف شناخته نمی شد. اما با گسترش فرهنگ مدرن، ارزش ها و هنجارهای مدرن نیز رواج یافته و کنش ها و رفتارهایی چون اعتیاد به مواد مخدر متعارض با هنجارها تلقی شده است. و علم جامعه شناسی نیز که وظیفه شناخت و تأثیرات هنجارها را دارد، انحرافات اجتماعی را مورد کاوش و پژوهش قرار داده و به تبیین علل و عوامل پیامدهای انحرافات می پردازند.این مطالعه با رهیافت جامعه شناسانه به منظور بررسی الگوی سبک زندگی دو گروه از خانواده هایی که دارای فرد معتاد هستند و خانواده های عادی انجام شده است. کلمات کلیدی:سبک زندگی،اعتیاد،انحرافات اجتماعی و خانواده.

چکیده طرح مساله: پژوهش حاصر در صدد است با رویکرد کیفی و تفسیرگرایی به مقوله بازنمایی زن در رسانه بپردازد. آنچه مسلم است اخبار رسانه ها خواه نهان و خواه آشکار مملو از گفتمان های جنسیتی هستند. دلالت های ضمنی و صریح اخبار بر کلیشه های جنسیتی و بازتولید مکرر آن توسط نهادهای فرهنگی به خوبی بیانگر این است که رسانه های گروهی در هر جامعه متأثر از فرهنگ همان جامعه اند، اما در روند باز تولید فرهنگی، قادر به گزینش نیز هستند. گزینش اینکه چه عناصری از فرهنگ را به چه نحو انتقال دهند. در عین حال واکاوی پروسه بازنمایی زنان در رسانه ها می تواند در برگیرنده راهکارهای مهمی برای تغییر سیاست های رسانه ای و بازنگری در پوشش اخبار رسانه ای فارغ از تفکرات قالبی و کلیشه های جنسیتی باشد. به بیان دیگر دبیران سرویس و سیاستگذاران روزنامه ها می توانند از نتایج تحلیل محتوا علمی در پیشبرد اهداف رسانه استفاده کنند. روش: روش پژوهش حاضر، روش شناسی کیفی است و جهت تجزیه و تحلیل یافته ها و ارائه نظریه نهایی از روش تحلیل محتوی استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات از طریق قرائت متون روزنامه ای مبتنی بر تحلیل ساختارگرایانه – نشانه شناختی انجام شده و نمونه های مورد مطالعه زنان بازنمایی شده در رسانه ها در حوزه اخبار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، حوادث، ورزشی و سینمایی می باشند. یافته ها: یافته های به دست آمده حاصل بررسی اخبار مرتبط با زنان در شش حوزه خبری می باشد که برآیند آن حاکی از آن است که زنان در متون رسانه ای اغلب در نقش های منفعلانه و مردان بیشتر در نقش های فعال به تصویر کشیده می شوند. "کلیشه های جنسیتی" و" فنای نمادین" منجر به عدم توجه تولید فرهنگی و بازتولید رسانه ای به زنان و در نتیجه در حاشیه قرار گرفتن و ناچیز محسوب شدن زنان و منافع آنها می شود و زندگی آنها و منافع آنها به نحو شایسته ای در رسانه های جمعی منعکس نمی شود. همچنین قرار گرفتن در رده "گروههای خاموش" موجب می شود که از بازنمایی در حوزه های کلیدی اخبار رسانه ها باز بمانند. در واقع نمایش جنسیتی را که گافمن از آن یاد می کرد می توان به وضوح در حوزه اخبار سینمایی مرتبط با زنان جستجو کرد. نتایج: براساس این مقوله ها رسانه ها زنان را در قالب کلیشه های جنسیتی در نقش قربانیان یا مجرمین حوزه حوادث بازنمایی و تفسیر می کنند که شکل رایج روزنامه نگاری احساسی را به تصویر می کشد. کلیدواژه ها: بازنمایی- گفتمان رسانه ای - جنسیت – کلیشه های جنسیتی – تبعیض جنسیتی – نقش های جنسیتی – تبعیض جنسیتی -گروه خاموش ?

موضوع این پژوهش بررسی احساس امنیت زنان در فضاهای عمومی( مطالعه ی موردی: زنان ساکن در محلات مجاور با پارک آزادی شهر شیراز)می باشد. جامعه آماری پژوهش، زنان بالای 15 سال ساکن در محلات مجاور با پارک آزادی شهر شیراز بوده است. تعداد نمونه 400 نفر و نمونه گیری به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انجام شد. در این پژوهش میانگین احساس امنیت زنان ساکن در محلات مجاور با پارک آزادی در یک طیف 5 قسمتی از یک تا پنج برابربا 95/2بوده است که متوسط پایین می باشد. در بررسی عوامل موثر در تحلیل رگرسیون چند متغیری، مهم ترین عوامل موثر به ترتیب اهمیت عبارتند از فضاهای عمومی مناطق مختلف پارک با ضریب بتای 559/، میزان آسایش در فضا های عمومی با ضریب بتای 181/ و حضور همراه با خانواده و دوستان نیز با ضریب بتای 126/ . نتایج این پژوهش نشان داد که با افزایش سن میزان احساس امنیت زنان افزایش می یابد. و زنان متاهل و شاغل احساس امنیت بیشتری در فضاهای عمومی مثل پارک دارند.

هدف پژوهش حاضر، شناسایی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با میزان اعتماد به همسر در میان خانواده های شهر اصفهان می باشد. اعتماد به همسر در پنج بعد صداقت، صراحت، وفاداری، احساس امنیت و آرامش و حسن ظن مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای مستقلی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند عبارتند از جنس، سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال و نوع شغل پاسخگو، سن، تحصیلات، وضعیت اشتغال، نوع شغل و زیبایی همسر، مدت ازدواج، شیوه آشنایی، تفاوت سنی زوج، میزان استفاده از رسانه ها، میزان پایبندی به ارزش های دینی در باب خانواده و میزان رضایت زناشویی. به این منظور نمونه ای با حجم 400 زن و مرد متأهل در شهر اصفهان که حداقل یک سال از ازدواج آن ها گذشته بود با روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز با تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه جمع آوری گردید. نتایج پژوهش نشان داد که متغیرهای جنس پاسخگو، سن همسر، وضعیت اشتغال پاسخگو و همسر، نوع شغل پاسخگو و همسر، زیبایی همسر، پایبندی به ارزش های دینی در باب خانواده و رضایت زناشویی با اعتماد به همسر دارای رابطه معنی داری هستند. در نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندمتغیره شش متغیر به ترتیب ورود عبارتند از رضایت زناشویی، ارزش های دینی در باب خانواده، وضعیت اشتغال پاسخگو (شاغل)، نوع شغل (آزاد) برای پاسخگویان زن، میزان زیبایی همسر و نوع شغل (آزاد) برای زنان همسر پاسخگو. این شش متغیر بیش از 68 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند.

دوستی و معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج در جامعه ایران مسئله ای است که در دهه های اخیر رواج یافته و نگرانی هایی را ایجاد کرده است. این پژوهش با هدف بررسی و شناخت نگرش دانش آموزان دختر نسبت به دوستی و معاشرت دختر و پسر قبل از ازدواج صورت گرفته است. همچنین به بررسی رابطه عوامل اجتماعی و فرهنگی با نگرش آنان پرداخته شده است. در این تحقیق 614 نفر از دانش آموزان دختر نواحی آموزش و پرورش شیراز به روش پیمایشی مورد مطالعه قرار گرفته اند. چهار چوب نظری مورد استفاده در این تحقیق، نظریه تغییر نگرشی و ارزشی رونالد اینگلهارت بوده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد تنها 9/18 درصد از دانش آموزان نسبت به این گونه روابط نگرش منفی دارند. 66 درصد نگرش میانه داشته و 1/15 درصد هم نگرش مثبت به روابط قبل از ازدواج دارند. نگرش خانواده دانش آموزان در بعد منفی، تقریباً با نگرش خود آنان برابر است (7/18) . نگرش دوستان نیز با نگرش دانش آموزان هماهنگی نسبی دارد. همچنین با وجود اینکه 1/32 درصد از دانش آموزان دارای اعتقادات بالایی بوده اند، فقط 6/15 درصد از آنان به ارزش های دینی درباره این روابط پای بند می باشند.

طرح مسأله: پژوهش حاضر درصدد است با رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی به بررسی مدیریت خانواده در نظام معنایی زنان عضو هیأت علمی دانشگاه بپردازد. با توجه به افزایش روزافزون حضور زنان در فعالیت های اجتماعی و عرصه های شغلی به ویژه در عرصه های دانشگاهی، دست یافتن به راه کاری جهت مدیریت نقش های کار و خانواده، گامی مهم در راستای بهبود تعامل دو عرصه ی کار و خانواده و کاهش تعارض و تداخل نقش ها می باشد. بنابراین درک و تفسیر زنان از شرایط، فرآیند و پیامدهای این مفهوم از اهمیت بسزایی برخوردار است. روش: روش پژوهش حاضر، روش شناسی کیفی است و جهت تجزیه و تحلیل یافته ها و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. تکنیک جمع آوری اطلاعات مصاحبه عمیق بوده است. مشارکت کنندگان در تحقیق شامل 30 نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه های شیراز و علوم پزشکی می باشند. یافته ها: یافته های بدست آمده شامل 17 مقوله است که در سه حوزه اصلی قرار دارند که شامل ابعاد فردی زنان و ابعاد خانوادگی و ابعاد شغلی آنان می باشد. تعدد نقش ها و «انتظارات نقشی»، فرد را به «برقراری تعادل» بین کار و خانواده بر می انگیزاند. کنش/ کنش متقابل مقوله های«دگرخواهی مبتنی بر حذف خود»، «روش جایگزینی» ، «روش گزینشی» و «افزایش فرصت ها وکاهش محدودیت های شغلی» با مداخله گری مقوله هایی چون «شبکه مهارتی»، «مقاوم سازی درونی»، «سرمایه معنوی»، «حمایت های خانوادگی»، «حمایت های اجتماعی»، «رفتارهای مبتنی بر شناخت و عواطف مادر» و «موقعیت و ویژگی فرزندان» می تواند به تعادل/عدم تعادل کار- خانواده منجر شود. نتایج: بر اساس این مقوله ها، زنان عضو هیئت علمی، مدیریت خانواده را در قالب «مهارتمندی فردی و لزوم بازنگری خانوادگی و شغلی» تفسیر می کنند. کلید واژه ها: مدیریت خانواده، تعارض کار- خانواده، زنان عضو هیئت علمی دانشگاه، مدل پارادایمی، نظریه زمینه ای.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.

می شود در این تحقیق سعی شده عواملی که بر نوع وسایل جلوگیری مورد استفاده در زنان تاثیر دارد بررسی شود. برای چهارچوب نظری این تحقیق از نظریه های انتخاب عقلانی، و تئوری اقتصادی استفاده شده است. این تحقیق به روش کمی انجام شده و برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه و به صورت مصاحبه حضوری انجام شده است نمونه گیری به صورت تصادفی بوده و 385 زن متاهل ساکن در شهر سنندج مورد بررسی قرار گرفته است برای تحلیل داده ها از تحلیل تشخیصی استفاده شده است یافته ای این تحقیق نشان داده است زنانی که از روشهای دائمی استفاده می کنند میانگین تعداد فرزندان شان (8/3)، میانگین سنی (32/41)، میانگین مدت ازدواج ( 88/23)، میانگین میزان تحصیلات ( 25/4 )، می باشد و در زنانی که از روشهای موقت استفاده می کنند میانگین تعداد فرزندان ( 57/1 )، میانگین سن ( 8/30 )، میانگین مدت ازدواج(2/11) می باشد. در تابع تشخیصی روش طبیعی نشان داده شده که تعداد پسر، تعداد فرزندان و تحصیلات زن بر استفاده از روش طبیعی تاثیر دارد میانگین تعداد پسر(53/0) در مقایسه با کسانی که استفاده نمی کنند (96/0) کمتر می باشد. یافته های تحلیل تشخیصی چندگانه نشان داده است که بین سه گروه (روشهای موقت، روشهای نیمه دایئم و روشهای دائم ) اختلاف وجود دارد و در بین گروهها بیشترین اختلاف بین روشهای دائم با روشهای موقت و نیمه دائم می باشد

هنگامی که از خانواده سخن به میان می آید بیشتر چارچوبی در برگیرنده یک زن و شوهر همراه با یک یا چند فرزند در ذهن شکل می گیرد، اما برخی خانواده ها در این چارچوب قرار نمی گیرند. به گونه ای که مادر نقش دو نفر را ایفا کرده؛ فزون بر انجام وظیفه ی اصلی خود که مادری کردن و تربیت فرزندان است، نقش نان آور خانواده را نیز به عهده دارد. بنابراین زنان سرپرست خانوار نقش و وظیفه بیشتری در قبال اداره زندگی و تربیت فرزندان نسبت به سایر زنان دارند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه خدمات ارائه شده از سوی کمیته امداد امام خمینی (ره) و کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) شهرستان جهرم می باشد. در این پژوهش با روش پیمایشی و استفاده از پرسشنامه استاندارد sf-36 تعداد 326 نفر (215 نفر شهری و 111 نفر روستایی) از زنان سرپرست خانوار مورد بررسی قرار گرفتند. در این پژوهش از جداول توزیع فراوانی برای توصیف تک متغیره و از جداول متقاطع برای توصیف دو متغیره و از آزمون هایی، همچون: مقایسه میانگین ها (t)، آزمون f و تحلیل رگرسیون برای نشان دادن تفاوت های آماری و معنادار بودن روابط فرضیات استفاده شده است. که نتایج تحلیل رگرسیون به شیوه گام به گام نشان داد که تنها 3 متغیر از 21 متغیری که به معادله رگرسیون وارد شدند، در معادله باقی ماندند هنگامی که از خانواده سخن به میان می آید بیشتر چارچوبی در برگیرنده یک زن و شوهر همراه با یک یا چند فرزند در و بقیه یعنی 18 متغیر از معادله خارج شدند بیشترین تأثیر بر کیفیت زندگی زنان مورد بررسی، مربوط به تأثیر متغیر سن آنها بوده است. پس از این متغیر، متغیرهای قومیت فارسی و بیوگی اثری معنی دار در افزایش میزان تبیین متغیر وابسته داشتند و در نهایت مدل رگرسیونی، 23.8 درصد از تغییرات کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) در تحقیق حاضر را تبیین نمود.

تحقیق حاضر به بررسی و تجزیه وتحلیل تعیین کننده های (اساسی) بینابینی باروری می پردازد که عبارتند از : ازدواج ، وسایل جلوگیری از حاملگی، سقط جنین عمدی و ناباروری (عقیمی) بعد از زایمان ، همچنین در این تحقیق اثرات بازدارندگی این متغیرها بر باروری اندازه گیری شده است. این تحقیق در نقاط منتخب از پنج استان بوشهر، گلستان، کردستان ، سیستان و بلوچستان و تهران صورت پذیرفته است.