نام پژوهشگر: ابراهیم قاسمی
ساره محمد طاهری رحیم یزدانی راد
در این پروژه، اثر اسیداستئاریک، اندازه ذرات پودر آلومینا و نسبت پودر/بایندر در خمیر های حاوی بایندر مومی و پودر منیزیم / آلومینا روی رفتار رئولوژیکی خمیرها بررسی شد. بدین منظور از سیستم بایندری متشکل از پارافین واکس، موم صنعتی و اسید استئاریک استفاده شد. سپس خمیرهای مختلف شامل بایندر مذکور و پودر منیزیم / آلومینا (میکرونی و نانو) آماده گردید و با استفاده از دستگاه رئومتر چرخشی رفتار رئولوژی خمیرها در محدوده سرعت برشی s-11000-100 ارزیابی و تحلیل و با مدلهای موجود در مراجع مطابقت داده شد. پس از تعیین شرایط بهینه، خمیرهای مورد نظر تهیه شد و با استفاده از دستگاه تزریق اتوماتیک در دمای °c100 و فشارbar 90 قطعات تزریق شده و عملیات بایندرزدایی آنها در بستر گرافیتی تحت اتمسفر معمولی طی سیکل حرارتی دقیق به طور کامل انجام گرفت. نتایج نشان داد که سیستم بایندری حاوی 6 درصد وزنی اسیداستئاریک به عنوان سیستم بایندری مناسب برای تهیه خمیر می باشد. همچنین، تحلیل رفتار رئولوژی خمیرها مشخص ساخت که خمیرهای حاوی مقدار 15درصد وزنی آلومینای میکرونی و 5/2 درصد وزنی آلومینای نانومتری، رفتار شبه پلاستیک با کمترین مقدار گرانروی را داشته و از مدل توانی پیروی می کنند و همچنین مقادیر توان سیلان (n) و انرژی فعالسازی (e) آنها نسبت به سایر ترکیب ها پائین تر است. در ادامه بررسیها مشخص شد که نسبت بهینه پودر به بایندر برای تهیه خمیر مناسب جهت تزریق نسبت 66 به 34 درصد وزنی می باشد. نمونه های نهایی حاصل از تزریق و بایندر زدایی بدون عیب بوده و نتایج مطلوبی را نشان داد.
آرزو قنبری رحیم یزدانی راد
در این پروژه، رفتار رئولوژی خمیر حاوی بایندر و پودر آلومینیوم/ سیلیکون کارباید مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور ابتدا مخلوط های متفاوت پودری متشکل از پودر آلومینیوم میکرونی و درصد های مختلف از پودر سیلیکون کارباید میکرونی و نانو تهیه شد. لازم به ذکر است به منظور تهیه مخلوط پودر آلومینیوم/ سیلیکون کارباید نانو، از دو روش تر و خشک، استفاده شد. سپس مخلوط های پودری تهیه شده با بایندر مومی ترکیب شدند. سه ماده پارافین واکس، موم صنعتی تصفیه شده و اسید استئاریک به ترتیب به عنوان سه جزء اصلی بایندر، جزء فرعی بایندر و سورفکتانت انتخاب شدند. سپس با استفاده از دستگاه رئومتر، اثر ویژگی های پودر (اندازه ذره، توزیع و مورفولوژی ذرات) و نسبت پودر به بایندر، بر روی رفتار رئولوژی خمیرها مورد بررسی قرار گرفت و به منظور ارزیابی رفتار خمیر در شرایط تزریق، رفتار رئولوژی خمیرها با مدل های موجود در مراجع، مطابقت داده شد. با تحلیل رفتار رئولوژی خمیرها مشخص شد که تمامی خمیر های آلومینیوم/ سیلیکون کارباید میکرونی از مدل بینگهام و تمام خمیر های آلومینیوم/ سیلیکون کارباید نانو از مدل قانون توان تبعیت می کنند. همچنین بررسی های رئولوژیکی نشان داد که خمیر متشکل از پودر تهیه شده به روش اختلاط خشک، دارای بهترین شرایط رئولوژیکی برای تزریق می باشد. با ادامه بررسیها، نسبت بهینه پودر به بایندر برای پودر تهیه شده به روش اختلاط خشک، برابر با 78 درصد وزنی پودر به 22 درصد وزنی بایندر به دست آمد. بعد از تهیه خمیر مناسب و گرانول سازی خمیر، تزریق خمیر با استفاده از دستگاه قالبگیری تزریقی در شرایط مختلف دما و فشار تزریق انجام گرفت و شرایط بهینه تزریق جهت تولید قطعه سالم بدست آورده شد. در نهایت عملیات بایندرزدایی حرارتی، تحت چرخه حرارتی مشخص و شرایط مختلف بستر و نوع اتمسفر کوره، بر روی قطعات تزریق شده صورت گرفت و چگونگی تولید قطعه سالم به روش قالبگیری تزریقی مورد ارزیابی قرار گرفت.
رویا شیری سعید حصارکی
سیمان های کلسیم فسفاتی با قابلیت تزریق، به عنوان ماده جایگزین استخوان، در جراحی های بسته کاربرد گسترده ای دارند. در فرایند تزریق سیمان ویژگی ها جریان یابی از اهمیت بالایی بر خوردار است. این سیمان ها بواسته ویژگی های همچون تزریق پذیری، دمای گیرش پایین و قابلیت انتقال داروهای مختلف، مورد توجه می باشند. ترکیب سیمان مورد نظر در این پژوهش مخلوط تترا کلسیم فسفات، دی کلسیم فسفات و هیدروکسی آپاتیت نانو بلوری بوده و از محلول 4 درصد وزنی سدیم هیدروژن فسفات به عنوان فاز مایع استفاده گردیده است. نسبت تترا کلسیم فسفات و دی کلسیم فسفات در ترکیب سیمان مورد نظر 1:1 بوده و 3 درصد وزنی هیدروکسی آپایت نانو بلوری به عنوان جوانه زا به ترکیب سیمان اضافه گردیده است. رفتار جریان یابی و تزریق پذیری این سیمان ها در غلظت های مختلف در دمای 25 درجه سانتی گراد بررسی و با توجه به شرایط آزمون و محدودیت های دستگاه، نسبت پودر به مایع 2/2 گرم بر میلی لیتر انتخاب گردیده و در ادامه اثر آنتی بیوتیک های مختلف بر رفتار جریان یابی این سیمان ها بررسی گردید. گرانروی در دو مد نوسانی و چرخشی بررسی گردیده است. در مد چرخشی برای هر دو نوع آنتی بیوتیک در غلظت های مختلف در دو دمای 25 و 37 درجه سانتی گراد نمودارهای گرانروی-سرعت برشی و گرانروی-زمان رسم گردیده است. نتایج نشان می دهد این سیمان ها رفتار غیر نیوتنی داشته و با افزایش سرعت برش گرانروی کاهش می یابد. اثر دو نوع آنتی بیوتیک سفالکسین و جنتامایسین بر رفتار جریان یابی در غلظت های از 0 تا 10 درصد وزنی در دو دمای 25 و 37 درجه سانتی گراد بررسی شد که نتایج نشان می دهد آنتی بیوتیک های مختلف اثرات متفاوتی بر رفتار جریان یابی دارند. افزایش غلظت سفالکسین سبب افزایش گرانروی شده که این افزایش گرانروی می تواند ناشی از اثر ریخت شناسی ذرات سفالکسین و افزایش نسبت پودر به مایع باشد. این اثرات به علت محلول بودن جنتامایسین در فاز مایع مشاهده نگردیده است. افزایش دما سبب افزایش گرانروی برای هر دو نوع آنتی بیوتیک شده است.
ابراهیم قاسمی محمد خوروش
این پژوهش به بررسی فرآوری های مختلف شیمیایی و زیستی، و مکمل نیتروژنی جهت بهبود ارزش غذایی کاه غلات در تغذیه نشخوارکنندگان پرداخته و روشی جهت کنترل ph تحت شرایط فرآوری خشک (افشاندن محلول، کاربرد در علوم دامی) با محاسبه ظرفیت تیتراسیون اسیدی-قلیایی توسعه یافت. نتایج آزمایش نشان داد که فرآوری با اوره تاثیر چندانی بر تغییر خصوصیات شیمیایی و بهبود تجزیه پذیری (1/34 در مقایسه %7/32) نسبت به کاه فرآوری نشده نداشت. آمونیاک تاثیر کمی بر محلولیت ماده خشک (از 8/13 به %5/16) و الیاف شوینده خنثی (0/68 به %9/64)، ولی تاثیر به سزایی در آزاد شدن ترکیبات فنولی (از 2/10 به 3/22 گرم در کیلوگرم) و افزایش هضم بخش دیواره سلولی (از 0/26 به %4/35) کاه داشت. فرآوری با پرکسید هیدروژن قلیایی (%5 سود و %2 پرکسید هیدروژن) منجر به افت تجزیه-پذیری به خصوص بخش سلولزی (از 7/41 به %2/36) نسبت به سود تنها (%5) شد. بیشترین میزان محلولیت ماده خشک (%4/22)، ترکیبات فنولی (2/25 گرم در کیلوگرم) و کربوهیدرات های دیواره سلولی (به %3/55) با فرآوری اسیدی (%5) حاصل شد. فرآوری اسیدی هضم ماده خشک کاه را افزایش (از 7/32 به %4/40) ولی دیواره سلولی را کاهش (از 26 به %3/22) داد. فرآوری با پرکسید هیدروژن تنها سبب کاهش لیگنین هسته ایی شد و بر سایر ترکیبات تاثیری نداشت این فرآوری اثر کمی بر بهبود هضم ماده خشک داشت ولی هضم بخش همی سلولزی (از 7/26 به %7/18) نسبت به کاه فرآوری نشده کاهش یافت. در مرحله بعدی با کنترل ph، به بررسی تغییرات ترکیبات و هضم دیواره سلولی در دامنه ph بین 5/1 تا 5/12 کاه پرداخته شد. همچنین کارآیی اضافه شدن آنزیم در phهای 5/3، 5/4 و 5/11 ارزیابی شد. ph کاه های فرآوری شده با قلیا طی روند سیلوسازی کاه به شدت نزول یافتند. اثر متقابل معنی داری بین ph و آنزیم اضافه شده مشاهده شد به طوری که تجزیه پذیری کاه در ph 5/4 افزایش یافت. نقطه بهینه فرآوری با سود در ph 12 (%2/7 سود) از نظر مقدار مصرف قلیا و افزایش هضم بدست آمد. از 5 راس گوسفند فیستوله شده جهت تعیین تاثیر مکمل نیتروژنی بر هضم، مصرف خوراک، ساخت پروتئین میکروبی و پاسخ های فیزیولوژیکی در قالب طرح مربع لاتین 5×5 پرداخته شد. جیره ها بر پایه کاه فرآوری شده یا فرآوری نشده (%65) و مکمل با اوره یا کازئین و یک جیره بدون مکمل بودند. گوسفندان تغذیه شده با جیره های بر پایه کاه فرآوری شده هضم شکمبه ایی (%27)، هضم کل دستگاه گوارش (%19)، مصرف خوراک (%43)، نرخ رقت شکمبه (%46) و ساخت پروتئین میکروبی (%54) بالاتری نسبت به کاه فرآوری نشده داشتند. منبع پپتیدی (کازئین) سبب افزایش هضم بخش الیافی (4/64 در مقایسه با %0/60) کاه فرآوری شده شد. به منظور بررسی تاثیر جایگزینی کاه (فرآوری نشده و فرآوری شده با قلیا با 12 ph به همراه %5 ملاس و %10 گندم آسیاب شده) به نسبت یک سوم بخش علوفه ایی (یونجه و سیلاژ ذرت) بر عملکرد شیردهی از 9 راس گاو اواسط شیردهی در قالب طرح آزمایشی مربع لاتین 3×3 استفاده شد. ph کاه فرآوری شده از 12 با اضافه شدن گندم و ملاس طی روند سیلو سازی به 04/5 تنزل یافت. قابلیت هضم شکمبه ایی برای علوفه یونجه، ذرت سیلویی، کاه فرآوری شده و کاه فرآوری نشده به ترتیب کاهش می یافت. هرچند، قابلیت هضم کل گوارشی برای جیره های شاهد و کاه فرآوری شده مشابه و در این دو جیره بیشتر از جیره حاوی کاه فرآوری نشده بود. مصرف خوراک، رفتار جوش گاوها و فراسنجه های خون و ادرار تحت تاثیر منابع علوفه ایی قرار نگرفتند. میزان تولید شیر در جیره شاهد بیشتر از جیره های بر پایه کاه بود هرچند تولید شیر تصحیح شده بر اساس چربی یا انرژی و بازده تولید شیر بین دو جیره شاهد و کاه فرآوری شده یکسان و بیشتر از کاه فرآوری نشده بود. درصد چربی و کل مواد جامد شیر گاوهای مصرف کننده جیره حاوی کاه فرآوری شده بیشتر از جیره شاهد بود. هزینه خوراک مصرفی برای جیره های شاهد، کاه فرآوری نشده و کاه فرآوری شده به ترتیب 13920، 12680 و 12860 تومان بود. در کل فرآوری قلیایی خشک کاه در 12ph و سپس سیلوسازی، روشی موثر در کاهش خاصیت قلیایی، شکستن پیوندهای عرضی (استری) ترکیبات دیواره سلولی، افزایش قابلیت هضم داشت و می توان به عنوان بخشی از منبع علوفه ایی در جیره دام های تولیدی به کار برد.
مجید علی مددی ابراهیم قاسمی
در این پژوهش، تلاش شده است تا تاثیر پارامترهای مختلف مانند ترکیب بایندر، توزیع اندازه ذرات و مورفولوژی پودر و نسبت پودر به بایندر در گستره ای از تنش های برشی، دما و زمان بر رفتار رئولوژی خمیرهای نانوکامپوزیت mg-sic جهت تولید به روش قالبگیری تزریقی مورد مطالعه قرار گیرد. ترکیبات مختلف بایندر با تغییر مقدار اسید استئاریک از 2 تا 12 درصد وزنی، مورد مطالعه قرار گرفته و از بین آن ها، ترکیبی شامل 84 درصد وزنی پارافین، 10 درصد وزنی موم زنبور عسل و 6 درصد وزنی اسید استئاریک برای قالبگیری انتخاب گردید. در این مرحله نسبت وزنی بحرانی پودر به بایندر 69:31 برای تهیه خمیر تزریق به دست آمد. ترکیبات مختلف نانوکامپوزیت mg-sic با مقدار نانوپودر sic، 1، 2، 3 و 5 درصد وزنی تهیه شد. بررسی های رئولوژیکی نشان داد که ترکیب شامل mg-5wt% sic رفتار رئولوژیکی مطلوب تری دارد. جهت بررسی اثر اندازه ذرات و مورفولوژی پودر بر رفتار رئولوژیکی خمیرها، از بین پودرهایی با صفر، 4 و 8 ساعت آسیاب، خمیرهایی تهیه شد. مشاهده شد که خمیر تهیه شده با پودری که به مدت 8 ساعت آسیاب شده بود، بهترین ویژگی های رئولوژیکی را دارا می باشد. فرایند آسیاب باعث شد تا نسبت بحرانی پودر به بایندر تا 77:23 برای نمونه پودر آسیاب شده به مدت 8 ساعت ارتقاء یابد. منحنی عملیات بایندر زدایی بر اساس نتایج آزمون tga، تدوین گردید و بایندر زدایی و سینتر بر روی تعدادی از نمونه ها به مورد اجرا گذارده شد.
سید دانیال دانشور باغبادرانی ابراهیم قاسمی
به منظور بررسی پاسخهای عملکرد و سلامت گوساله های هلشتاین به الگوی تغذیه شیر و علوفه یونجه در جیره آغازین در شرایط تنش سرمایی، آزمایشی با استفاده از 40 رأس گوساله نر هلشتاین در قالب طرح کاملا تصادفی به روش فاکتوریل 2×2 انجام گردید. عوامل آزمایشی عبارت بودند از عامل آزمایشی اول شامل الگوی تغذیه شیر کاهشی (7 لیتر تا 35 روزگی، 4 لیتر تا 50 روزگی و 2 لیتر تا 59 روزگی)، الگوی تغذیه شیر رایج (5/5 لیتر تا 56 روزگی و 2 لیتر تا 59 روزگی) و عامل آزمایشی دوم شامل سطوح صفر و 15 درصد علوفه یونجه در آغازین بود. گوساله های تازه متولد شده پس از دریافت مقدار معینی آغوز، از 3 روزگی وارد طرح شدند و در 60 روزگی از شیر گرفته شدند. مقدار حجم شیر ارائه شده به تیمارها یکسان بود (3±311 لیتر). میانگین دما و رطوبت نسبی در طول شبانه روز به ترتیب 3±3/35 درجه سانتی گراد و 10±63 درصد بود. ارزیابی های آماری نشان داد، مصرف خوراک آغازین، کل ماده خشک و متوسط افزایش وزن روزانه در قبل و بعد از شیرگیری و در کل دوره برای گروه های مصرف کننده علوفه یونجه در هر دو روش شیردهی بیشتر بود (0.01>p).استفاده از علوفه، وزن بدن را در دوره پس از شیرگیری افزایش داد (0.01>p). گوساله های تغذیه شده با آغازین بدون علوفه خصوصا در روش شیردهی کاهشی، کمترین بازده غذایی را بعد از شیرگیری داشتند (0.05>p). گروه های مصرف کننده علوفه همراه با روش شیردهی کاهشی،زمان بیشتری به نشخوار پرداختند (0.01>p)، اما گوارش پذیری ماده خشک، ماده آلی و پروتئین خام کمتری نسبت به گروه بدون علوفه داشتند (0.05>p). گوساله های دریافت کننده شیر به روش رایج، مقدار کل اسید چرب فرار بیشتری در 35 روزگی داشتند (0.05>p)؛ با این حال، پایین ترین ph،میزان استات و نیز بالاترین میزان بوتیرات در مایع شکمبه گوساله های تغذیه شده با روش شیردهی رایج با آغازین بدون علوفه مشاهده شد (0.05>p). گوساله های مصرف کننده آغازین حاوی علوفه در 74 روزگی، phو میزان استات بالاتر ( 0.01>p) و نیز مقدار نیتروژن آمونیاکی، کل اسید های چرب فرار، بوتیرات و والرات کمتری نسبت به دیگر تیمار ها داشتند (0.05>p). در رابطه با شاخص های سلامت، تیمار روش شیردهی کاهشی با آغازین بدون علوفه، بالاترین نمره مدفوع و بیشترین روز های ابتلا به اسهال را داشتند (به ترتیب 0.01>p و 0.05>p).روز های ابتلا به پنومونی در گروه های دریافت کننده آغازین حاوی علوفه کمتر بود (0.05>p). همچنین در 35 روزگی، مقدار پروتئین کل و گلوبولین سرم خون در گروه های آغازین یونجه بالاتر بود (به ترتیب 0.05>p و 0.01>p).در زمان از شیرگیری، تعداد لیمفوسیت های خون در گوساله های تغذیه شده با روش شیردهی کاهشی بیشتر بود (0.05>p) و نیز در 74 روزگی، مقدار آلبومین سرم این گروه کمتر از روش شیردهی رایج بود (0.01>p). نتایج بیانگر آن است که در صورتی که مقدار شیر ارائه شده به گوساله ها تحت تنش سرمایی ثابت باشد،تغذیه آغازین حاوی 15 درصد علوفه یونجه در هر دو روش شیردهی رایج و کاهشی می تواند منجر به بهبود عملکرد و سلامت گوساله ها گردد.
محمد عرب سرخی تلک آبادی احمد ریاسی
چکیده در اکثرگاوداری های ایران، بخش علوفه ای جیره شامل سیلاژ ذرت و یونجه خشک می باشد. بنابراین تعیین سطح بهینه ی این دو منبع علوفه ای که به بهبود مصرف خوراک و تولید شیر کمک می نماید، یک راهنمای موثر و مهم تصمیم گیری در گاوداری های صنعتی است. به همین منظور هدف از این آزمایش بررسی اثر دو نسبت مختلف سیلاژ ذرت به یونجه خشک بر بازده تولیدی و تولیدمثلی گاوهای شیری هلشتاین در اوایل و اواسط شیردهی در فصل تابستان بود. این آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با دو تیمار در دو بهاربند مجزا و هر بهاربند دارای 60 گاو شیری انجام شد. گاوها در هر بهاربند از لحاظ میانگین تولیدشیر(5/0±5/47)، روزهای شیردهی(15±40) و شکم زایش(48/2) با هم برابر بودند. جیره های آزمایشی به طور تصادفی به گاوها اختصاص یافتند. نسبت کنسانتره به علوفه در هر دو جیره 60 به 40 بود. جیره آزمایشی اول شامل 50 درصد سیلاژ ذرت و 50 درصد یونجه خشک و جیره آزمایشی دوم دارای نسبت 75:25 از این دو علوفه بود. جیره ها از لحاظ سطح انرژی(7/1 مگاکالری بر کیلوگرم ماده خشک)، پروتئین(18 درصد)، الیاف شوینده خنثی(2/0±5/28 درصد) و کربوهیدرات های غیر الیافی (3/0±42 درصد) یکسان بوده و طی دو نوبت در روز(5 صبح و 5 عصر) به صورت کاملا مخلوط (tmr) تغذیه می شدند. گاوهای داخل هر بهاربند به صورت آزاد به آب و سنگ نمک دسترسی داشتند. مصرف ماده خشک در اوایل شیردهی در گاوهای مصرف کننده جیره حاوی 75 درصد سیلاژ ذرت، تمایل به معنی داری(06/0 =p) و در اواسط و کل دوره شیردهی مصرف ماده خشک در این تیمار به طور معنی داری بالاتر از جیره حاوی سیلاژ ذرت 50 درصد بود(05/0 >p). همچنین تولید شیر(01/0 >p) و شیر تصحیح شده بر اساس انرژی(05/0 =p) در تیمار حاوی 75% سیلاژ ذرت بالاتر از 50% سیلاژ بود، اما به دلیل بالاتر بودن درصد چربی شیر در گاوهای مصرف کننده جیره دارای 50 درصد سیلاژ ذرت(05/0 >p)، شیر تصحیح شده بر اساس 5/3 درصد چربی تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت(05/0 <p). در رابطه با دیگر اجزای ترکیب شیر در کل دوره آزمایشی، درصد لاکتوز شیر تمایل به معنی داری داشت(07/0 =p) و نسبت چربی به پروتئین شیر نیز در جیره 75 درصد سیلاژ ذرت بالاتر و معنی دار بود(01/0 >p). درصد پروتئین شیر بین تیمارها یکسان، اما مقدار آن در اواسط شیردهی(05/0 >p) و در کل دوره آزمایشی(07/0 =p) در جیره حاوی 75 درصد سیلاژ ذرت بالاتر بود. امتیاز وضعیت بدنی و نیز تغییرات آن در طول آزمایش تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت؛ به طوری که گاوهای مصرف کننده جیره حاوی 75 درصد سیلاژ ذرت دارای امتیاز وضعیت بدنی بالاتری بودند(01/0 >p) و در اوایل شیردهی امتیاز وضعیت بدنی کمتری از دست دادند(05/0 >p). در رابطه با قابلیت هضم مواد مغذی بین جیره ها، نتایج نشان داد که جیره حاوی 75 درصد سیلاژ ذرت در اوایل شیردهی، قابلیت هضم بالاتری نسبت به جیره حاوی 50 درصد سیلاژ ذرت داشت(05/0 >p). بازده خوراک (شیر تصحیح شده برای انرژی بر ماده خشک مصرفی) هم بین جیره های آزمایشی معنی دار و در جیره 75 درصد سیلاژ ذرت بالاتر بود(05/0 =p). در بین فراسنجه های خونی، تنها نیتروژن اوره خون تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفت. به طوری که در اوایل شیردهی و نیز در کل دوره شیردهی در جیره حاوی 50 درصد سیلاژ ذرت بالاتر بود(05/0 >p)، اما در اواسط شیردهی تحت تاثیر قرار نگرفت(05/0 <p). در این پژوهش فراسنجه های تولیدمثلی با آن که از نظر عددی در تیمار حاوی 75% سیلاژ ذرت، بالاتر بود اما از لحاظ آماری تحت تاثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. در پایان نتایج این آزمایش نشان داد که با افزایش سهم سیلاژ ذرت از 50% به 75% بخش علوفه ای در جیره گاوهای شیری، بدون تاثیر در فراسنجه های تولیدمثلی، می تواند موجب بهبود عملکرد تولیدی در گاوهای هلشتاین شود. واژه های کلیدی: گاو شیری، سیلاژ ذرت، یونجه خشک، عملکرد، تولیدمثل
حسین مکتبی ابراهیم قاسمی
به منظور بررسی پاسخهای عملکرد، فراسنجه های شکمبه ای و رفتار گوساله های هلشتاین به سطح و منبع الیاف خوراک آغازین (تفاله چغندر و علوفه یونجه)، آزمایشی با استفاده از 52 رأس گوساله نر هلشتاین (با میانگین وزنی 5/0 ± 7/41 کیلوگرم) در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گردید. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: خوراک آغازین شاهد، خوراک آغازین حاوی 10 درصد تفاله چغندر پرک، خوراک آغازین حاوی 20 درصد تفاله چغندر پرک و خوراک آغازین حاوی 10 درصد علوفه یونجه. گوساله های تازه متولد شده پس از دریافت مقدار معینی آغوز، از 3 روزگی وارد طرح شدند و در 50 روزگی از شیر گرفته شدند. روش و مقدار ارائه شیر (روزانه 5 لیتر) برای همه تیمارها یکسان بود. مصرف خوراک و وزن کشی هر 10 روز یکبار ثبت می شد. ارزیابی های آماری نشان داد، مصرف خوراک آغازین، کل ماده خشک، متوسط افزایش وزن روزانه و وزن بدن در قبل و بعد از شیرگیری و در کل دوره برای گروه مصرف کننده 10 درصد تفاله چغندر پرک بیشترین بود (0/01>p). گوساله های تغذیه شده با جیره شاهد، بیشترین بازده غذایی را بعد از شیرگیری داشتند (0/05>p). دور سینه، عمق شکم، عرض هیپ، ارتفاع هیپ و طول بدن در پایان دوره آزمایشی در گروه تغذیه شده با 10 درصد تفاله چغندر پرک در خوراک آغازین بیشتر بود (0/05>p). در رابطه با رفتارشناسی، گوساله های مصرف کننده خوراک آغازین حاوی علوفه نشخوار، حالت خوابیده و رفتارهای غیر تغذیه ای بیشتری داشتند ( 0/01>p). قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، الیاف شوینده خنثی و اسیدی در گوساله های تغذیه شده با جیره شاهد از لحاظ عددی بیشتر بود اما گوارش پذیری پروتئین خام در خوراک آغازین حاوی علوفه بالاترین بود (0/05>p). گوساله های تغذیه شده با علوفه، ph شکمبه بالاتر، نیتروژن آمونیاکی و مقدار کل اسید های چرب فرار شکمبه کمتری در قبل و بعد شیرگیری داشتند (0/05>p). غلظت استات در گروه تغذیه شده با 10 درصد تفاله در قبل و بعد از شیرگیری بیشترین و میزان بوتیرات کمترین بود (0/05>p). نسبت استات به پروپیونات در تیمار شاهد کمترین میزان بود. نمره مدفوع در قبل و بعد شیرگیری و کل دوره در گروه های دریافت کننده تفاله چغندر کمتر بود (0/05>p). گروه دریافت کننده تیمار حاوی 10 درصد تفاله چغندر، در قبل و بعد از شیرگیری بیشترین میزان گلوکز و کمترین میزان بتا هیدروکسی بوتیریک اسید را در سرم خون داشتند (0/05>p). بیشترین میزان نیتروژن اوره ای خون نیز در گروه تغذیه شده با خوراک آغازین حاوی علوفه بود (0/05>p). به طور کلی با توجه به نتایج به دست آمده، حضور 10 درصد تفاله چغندقند پرک در خوراک آغازین باعث افزایش عملکرد و سلامت گوساله ها شد.
مجید اکبریان تفاقی ابراهیم قاسمی
چکیده هدف از این مطالعه بررسی اثر گیاهان دارویی، اسانس تجاری و موننسین بر صفات عملکردی ، شاخص های تخمیر شکمبه ای، خون و همچنین رفتارهای تغذیه ای گوساله های شیرخوار هلشتاین بود. تعداد 66 راس گوساله شیرخوار از سن 3 روزگی پس از مصرف کافی آغوز به یکی از شش جیره آزمایشی شامل: 1- گروه شاهد( خوراک آغازین بدون افزودنی گیاهی) 2- گیاه آویشن 3- گیاه اکالیپتوس 4- گیاه کرفس 5- یونوفر موننسین 6- اسانس تجاری نعناع اختصاص یافتند. گیاهان دارویی مذکور به میزان 3/2 درصد از ماده خشک جیره افزوده شد. گوساله ها روزانه در دو نوبت 6 لیتر شیر پاستوریزه دریافت می کردند. مصرف خوراک بصورت هفتگی و افزایش وزن هر دو هفته یکبار انجام می گرفت، رشد اسکلتی روز اول طرح و پایان طرح، معیارهای خونی و تخمیری در روزهای 35 و 70 و نمونه گیری از خوراک و مدفوع، رفتارهای تغذیه ای گوساله های شیرخوار قبل و بعد از شیرگیری مشاهده و ثبت شد. نتایج این پژوهش نشان داد افزودنی های مورد استفاده تاثیر معنی دار بر مصرف ماده خشک، افزایش وزن روزانه، رشد اسکلتی و رفتار های تغذیه ای نداشت (05/0p>). همچنین تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی داری بر شاخص های تخمیری شکمبه نداشتند. متابولیت های پلاسمایی گلوکز، نیتروژن اوره ای خون، مالون دی آلدهید معنی دار نشد (05/0p>). میزان آلانین آمینو ترانسفراز بعد از شیرگیری در تیمار آویشن بطور معنی داری کمتر از شاهد بود (05/0>p). بتاهیدروکسی بوتیریک اسید بعد از شیرگیری برای تیمار اسانس تجاری بطور معنی داری بالاتر از تیمار شاهد بود (05/0>p). در مورد وزن بدن تیمار تجاری قبل و بعد از شیرگیری نسبت به موننسین آویشن و شاهد بیشتر بود (05/0>p). و نسبت به اکالیپتوس و کرفس اختلاف نداشت (05/0p>). نتایج نشان می دهد اسانس یا گیاه دارویی در تغییر متابولیت های خونی و شکمبه ای گوساله ها می تواند موثر باشد.
جواد طوطی کمشچه ابراهیم قاسمی
فرآوری کنجاله کلزا بهه منظور عملکرد بهتر کنجاله در تغذیه گاوهای شیری تازه زا انجام شد. فرآوری از نوع حرارتی در دمای 150 درجه انجام گرفت،تا ازین طریق تجزیه پروتئین در شکمبه گاو کمتر شده و بیشتر پروتین عبور کند .با این عمل گاو ها به پروتئین کمتری در جیره نیاز خواهند داشت و عملکرد انها تفاوتی نکرد و هم هزینه جیره ها کتر می شود و هم از دفع نیتروزن به محیط زیست جلوگیری می شود.
علی غلامی سعید انصاری مهیاری
شدت حذف زیاد در مزارع گاو شیری ضمن ایجاد هزینه سنگین برای تأمین تلیسه جایگزین، با توسعه گله نیز در تقابل است. مطالعه حاضر به منظور بررسی شدت و علل حذف گاوهای شیری شکم اول و برآورد مولفه های ژنتیکی صفت ماندگاری و همبستگی ژنتیکی آن با سایر صفات در گاوداری های صنعتی استان اصفهان به اجرا درآمد. اطلاعات اولین دوره شیردهی مربوط به 64621 رأس گاو شیری هلشتاین از 8371 پدر، متولد شده بین سال های 1368 تا 1391 در 52 گله مورد استفاده قرار گرفت. ماندگاری در دوره اول شیردهی به صورت قدرت زنده ماندن گاو بیش از 365 روز پس از اولین زایش در نظر گرفته شد.
مهراد صاحب سنگ مهدی قاسمی کاکرودی
ریختهگری ژلهای روش جدید و جذاب شکلدهی سرامیکها است که جهت تولید قطعات با کیفیت بالا و پیچیده مورد استفاده قرار میگیرد. این روش ترکیبی از روشهای شکلدهی سرامیکهای سنتی و شیمی پلیمر است که از سال 1987 میلادی مورد توجه جدی قرار گرفته و به روشی با قابلیت بالا برای تولید قطعات مهندسی مورد استفاده قرار گرفته است. دوغاب حاوی پودر سرامیکی، مونومرهای آلی حلال به داخل قالب ریخته شده و پلیمریزه میشود. مونومرهای پلیمریزه شده همچون شبکهای به هم پیوسته عمل نموده و اجزای سرامیکی را در خود جای میدهند. پس از خارج نمودن از قالب، آن را خشک نموده و زینتر مینماییم. ریختهگری ژلهای یک روش کلی تولید است و محدوده وسیعی از سرامیکها را شامل میشود. امروزه مطالعات گسترده ای روی ریخته گری ژله ای برخی از سرامیکهای اکسیدی نظیر آلومینا، نیتریدی ها مانند نیترید آلومینیوم و سیلیسیوم انجام پذیرفته است.
ابراهیم قاسمی تورج عبادزاده
در تحقیق حاضر، کامپوزیتهای مولایت-زیرکونیا از طریق زینتر واکنشی بین منابع مختلف آلومینا (آلومینای آلفا، هیدروکسید آلومینیم و نیترات آلومینیم) و پودر زیرکن براساس واکنش آلومینا+زیرکن مولایت+زیرکونیا تهیه شد. هدف ، بررسی روند واکنش و چگالش با تغییرات دما و افزودنی tio2 بود. روند پیشرفت واکنش با استفاده از تکنیک پراش اشعه ایکس xrd برای نمونه های پخته شده در محدوده دمای پخت 1300 تا 1600 درجه سانتیگراد با فاصله دمای 50درجه بررسی شد. همچنین چگالی و تخلخل نمونه ها اندازه گیری و اثر فشار پرس بر تغییرات چگالی خام و پخت بررسی گردید.