نام پژوهشگر: کمال شجاعیان
زهرا حسینی نژاد سربنانی مصطفی یوسف الهی
این پژوهش به منظور تعیین ارزش غذایی، ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم هفت گونه از گیاهان منطقه سیستان به نام های بونی (aeluropus logopoidies)، پنجه مرغی (cynodon dactylon)، دم روباهی کوتاه (alopecurus textilis)، سیاه شور (suaeda vermiculata)، علف شور (salsola griffithii)، سلمه تره (chenopodium album) و ازمک (cararia draba) انجام شد. پس از جمع آوری نمونه های گیاهی و آسیاب آن ها طبق روش های استاندارد، ترکیبات شیمیایی آن ها از جمله ماده خشک (dm)، ماده آلی (om)، پروتئین (cp)، چربی (ee)، کربوهیدرات (wsc)، خاکستر (ash)، دیواره سلولی (ndf) و دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf) تعیین شدند. به منظور اندازه گیری میزان تجزیه پذیری ماده خشک نمونه های گیاهی مورد مطالعه از تکنیک کیسه های نایلونی و قابلیت هضم ماده آلی (omd) و انرژی قابل متابولیسم (me) با استفاده از تکنیک تولید گاز (in vitro) و همچنین، روش دو مرحله ای (تری و تیلی) بر روی سه بز نژاد پاکستانی استفاده گردید. نتایج مربوط به ترکیبات شیمیایی نشان داد که گونه سلمه تره بیشترین میزان پروتئین خام (14/73 درصد) و گونه پنجه مرغی بیشترین میزان ndf (70/96 درصد) و گونه دم روباهی کوتاه بیشترین میزان adf (41/46 درصد) را دارا می باشد. در آزمایش کیسه های نایلونی علف شور> ازمک> سیاه شور> سلمه تره> دم روباهی> بونی> پنجه مرغی بیشترین تا کمترین درصد تجزیه پذیری را به خود اختصاص دادند. همچنین، این روند در نتایج بدست آمده از روش آزمایشگاهی دو مرحله ای نیز همین گونه می باشد. در آزمایش تولید گاز دم روباهی کوتاه> پنجه مرغی> ازمک> بونی> سلمه تره> سیاه شور> علف شور بیشترین تا کمترین تولید گاز را نشان دادند. بررسی نتایج نشان می دهد که بین نتایج به دست آمده برای آزمایشات in situ و in vitro با مقدار cp همبستگی مثبت و با مقدار adf و ndf همبستگی منفی وجود دارد. اما در روش تولید گاز بین پارامترهای مورد مطالعه همبستگی مشاهده نشد. دلیل این امر را می توان به وجود لیگنین و ترکیبات ضد مغذی و برخی ترکیبات ثانویه در برخی از این گیاهان مرتبط دانست که به علت بسته و کوچک بودن محیط کشت تولید گاز نسبت به محیط شکمبه اثر این ترکیبات بیشتر نمود کرده است. در مجموع گیاهان مورد مطالعه ارزش غذایی قابل قبولی از نظر ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم دارند و می توان استفاده از آنها را به عنوان بخشی از علوفه مورد نیاز در جیره دام ها توصیه نمود.
رحمت الله حق پرور کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلاژ ذرت در سه مرحله برداشت همراه با افزودنی پروبیوتیک انجام گرفت. بدین منظور علوفه ذرت پس از برداشت در سه زمان مختلف (یک هفته تا برداشت، دو هفته تا برداشت و زمان برداشت) سیلو گردید. در هر مرحله دو مینی سیلو شامل سیلوی با پروبیوتیک (125/ گرم در 100 کیلوگرم سیلاژ ذرت) و سیلوی بدون پروبیوتیک به میزان 100 کیلوگرم آماده گردید. بعد از 25 روز در دمای آزمایشگاه سیلوها باز شده و بلافاصله ph هر کدام اندازه گیری شد، سپس نمونه های سیلو براساس روش های استاندارد خشک شده و ترکیبات شیمیایی آنها شامل ماده خشک (dm)، ماده آلی (om)، خاکستر (ash)، دیواره سلولی (ndf)، دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf)، پروتئین خام (cp) و کربوهیدرات های محلول در آب (wsc) تعیین شدند. نتایج حاصله نشان داد که زمان برداشت دوم دارای بیشترین cp، wsc و از لحاظ ترکیبات دیواره سلولی (ndf و adf) کمترین میزان را به نسبت به دیگر زمان های برداشت خود اختصاص داده است. همچنین، در این زمان برداشت، سیلوی با پروبیوتیک نسبت به سیلوی بدون پروبیوتیک از cp بیشتری برخوردار بوده است ولی این میزان معنی دار (05/0<p) نبوده است ولی این زمان از برداشت نسبت به دیگر زمان های برداشت از لحاظ cp، ndf و adf تفاوت معنی داری (05/0>p) داشته است. از لحاظ تجزیه پذیری در زمان های مختلف انکوباسیون بین زمان های مختلف برداشت و تیمار های مختلف تغاوت معنی دار (05/0>p) وجود داشته است به گونه ای که در زمان برداشت دوم تیمار با پروبیوتیک در همه زمان های انکوباسیون تجزیه پذیری بیشتری نسبت به بقیه تیمارها داشته است. نتایج حاصل از حجم گاز تولید شده (میلی لیتر در 200 میلی گرم) نشان داد که سیلوی با پروبیوتیک در زمان برداشت دوم از لحاظ گاز تولیدی نیز در همه زمان های انکوباسیون بیشترین گاز تولیدی را داشته است و نسبت به بقیه تیمارهای آزمایشی از لحاظ تولید گاز تفاوت معنی داری (05/0>p) داشته است. همچنین این تیمار (تیمار با پروبویتیک در زمان برداشت دوم) از لحاظ قابلیت هضم ماده آلی، قابلیت هضم ماده آلی در ماده خشک و انرژی متابولیسمی نسبت به بقیه تیمارهای آزمایشی تفاوت معنی دار (05/0>p) داشته است. با توجه به نتایج بدست آمده از ترکیبات شیمیایی، تجزیه پذیری و قابلیت هضم می توان نتیجه گرفت که مراحل مختلف برداشت از لحاظ ارزش غذایی با هم متفاوت هستند و چنانچه گیاه ذرت در مراحل نزدیک به بلوغ، برداشت و سیلو گردد و به سیلوی آن تلقیح کننده میکروبی افزوده شود سیلوی با تخمیر مناسب و کیفیت عالی خواهد داشت که از لحاظ ترکیبات شیمیایی، تجزیه پذیری و قابلیت هضم نسبت به زمان ها بالغ تر بهتر خواهد بود. کلمات کلیدی: سیلاژ ذرت، پروبیوتیک، قابلیت هضم، تجزیه پذیری، زمان برداشت
حمید خراسانی کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیب شیمیایی و بهبود قابلیت هضم سیلوی سرشاخه های خرما با افزودن اوره، ملاس و آنزیم های تجزیه کننده فیبر اجرا گردید. جهت بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی، ابتدا 50 کیلوگرم سرشاخه های برگ خرما جمع آوری و سپس جهت سیلو نمودن به قطعات 3- 1 سانتی متری خرد گردیدند آنگاه با 4 درصد اوره، 3 گرم مخلوط آنزیمی و 10 درصد ملاس در سطل های پلاستیکی سیلو گردید. ابتدا ph سپس ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، خاکستر، کربوهیدرات های محلول، چربی، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز اندازه گیری شدند. برای اندازه گیری درصد تجزیه پذیری و قابلیت هضم ماده خشک تیمارهای مورد مطالعه به ترتیب از روش فیستوله گذاری با استفاده از کیسه های نایلونی و آزمون تولید گاز بر روی سه رأس گوسفند نر اخته شده نژاد بلوچی استفاده گردید. نتایج نشان داد که تیمار 2 بیشترین میزان cp و تیمار 1 کمترین cp را داشتند و این تفاوت معنی درا (05/0< p) بوده است. تیمار 5 کمترین adf و ndf و تیمار 1 بیشترین adf و ndf را دارا بودند(05/0 p <). همچنین، تیمارهای مورد مطالعه از لحاظ تجزیه پذیری در زمان های مختلف انکوباسیون تفاوت معنی داری (05/0 p <) را نشان دادند. بطوری که تیمار 8و 5 بیشترین و تیمار 1 کمترین درصد تجزیه پذیری را نشان دادند. نتایج حاصل از حجم گاز تولید شده (میلی گرم در میلی لیتر) توسط تیمارهای مورد مطالعه در ساعات مختلف انکوباسیون نشان داد که تیمار 8 و تیمار 1 به ترتیب بیشترین و کمترین حجم گاز تولید شده و قابلیت هضم را در تمام ساعات مختلف انکو باسیون داشته اند. در مجموع، با توجه به اطلاعات و نتایج به دست آمده از ترکیبات شیمیایی، تجزیه پذیری و قابلیت هضم تیمارهای مورد مطالعه می توان نتیجه گرفت که تیمار 8 و 5 برتری خود را نسبت به سایر تیمارها نشان داد.
مجید ابراهیم پور کمال شجاعیان
چکیده هدف از این تحقیق بررسی اثرات استفاده از اسید لینولئیک مرکب (cla) بر عملکرد و ترکیبات لاشه جوجه های گوشتی می باشد. بدین منظور 128 قطعه جوجه گوشتی نر نژاد راس 308، 28 روزه انتخاب و به چهار گروه 32 قطعه ای با چهار تیمار و چهار تکرار هشت قطعه ای تقسیم شدند و به مدت دو هفته اسید لینولئیک مرکب به جیره آنها به عنوان یک ماده افزودنی درچهار سطح صفر، 5/0، 1 و 2 درصد اضافه گردید. سپس در سن چهل و دو روزگی تعداد 32 قطعه از جوجه ها کشتار شد و اثرات سطوح مختلف اسید لینولئیک مرکب بر عملکرد و ترکیبات لاشه آنها مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از آزمایشات در قالب طرح کاملا تصادفی تجزیه واریانس شد و مقایسه میانگین ها به کمک آزمون چند دامنه ای دانکن صورت گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که مکمل نمودن cla تاثیر معنی داری بر مصرف خوراک و ضریب تبدیل غذایی ندارد. مکمل نمودن cla به جیره غذایی باعث کاهش معنی داری (05/0p<) در میزان درصد چربی محوطه بطنی شد. همچنین میزان چربی بافت سینه را به طور معنی داری (05/0p<) کاهش و میزان پروتئین بافت سینه را افزایش داد. اثر مکمل نمودن cla به جیره غذایی به طور معنی داری (05/0p<) میزان کلسترول کل، hdl کلسترول و نسبت hdl به ldl سرم خون جوجه های گوشتی را نسبت به گروه شاهد افزایش داد، اما میزان ldl در جیره های مکمل شده با cla نسبت به تیمار شاهد به طور معنی داری (05/0p<)کاهش یافت. مکمل نمودن cla به جیره غذایی تاثیر معنی داری بر میزان تری گلیسرید سرم خون نداشت. به طور کلی مکمل نمودن cla به جیره غذایی جوجه های گوشتی باعث افزایش کیفیت لاشه و میزان بازار پسندی می شود. کلمات کلیدی: اسید لینولئیک مرکب، جوجه گوشتی، چربی بطنی، کلسترول
منصور سراوانی قاسم جلیلوند
این پژوهش به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم علف اویارسلام سیلو شده (cyperus rotundus) در منطقه سیستان به همراه ملاس و اوره در سطوح مختلف به روشهای in situ و in vitro انجام خواهد شد. سپس اندازه گیری قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی گونه های گیاهی با تکنیک های تولید گاز (1988،menke و stingass ) و نایلون بگ (1980،?rscov) و تعیین ترکیبات شیمیایی( dm1،om2،ash ،adf3،ndf4، ee5، cp6) برای هر گونه گیاهی بصورت تجزیه تقریبی (1995 aoac,) انجام خواهد گرفت. نتایج حاصل از ترکیبات شیمیایی آزمایشات قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، دیواره سلولی و دیواره عاری از همی سلولز به روش آزمایشگاهی و کیسه های نایلونی در قالب طرح فاکتوریل و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون دانکن انجام خواهد شد و تجزیه و تحلیل داده ها با کمک نرم افزار sas انجام خواهد گرفت.
علی محمد شیخ شاهرخ دهکردی کمال شجاعیان
این مطالعه به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف روغن گیاهی کلزا در دوره رشد و پایانی بر عملکرد جوجه های گوشتی انجام گرفت. بدین منظور تعداد 128 قطعه جوجه خروس یک روزه نژاد راس 308، در قالب یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار آزمایشی شامل سطوح ( 0، 2، 4، 6) درصد روغن کلزا (4 تکرار و 8 قطعه در هر تکرار) به طور تصادفی بین 16 قفس تقسیم شد. جیره های آزمایشی با انرژی و ازت یکسان تنظیم شده و در طول دوره رشد و پایانی در اختیار جوجه ها قرار گرفت. در پایان هردوره آزمایش از هر تکرار، دو قطعه جوجه با وزنی نزدیک به میانگین وزنی تکرار، کشتار شده و لاشه ها از نظر وزن چربی محوطه شکمی، درصد پروتئین سینه و بازده لاشه (وزن اجزاء خوراکی یا اجزاء قابل طبخ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. میزان خوراک مصرفی، بازده غذایی و افزایش وزن جوجه ها محاسبه شد. پس از انجام طرح، داده ها با استفاده از نرم افزار sas آنالیز شد و میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه شد. در پایان آزمایش مشاهده شدکه استفاده از روغن کلزا در جیره جوجه گوشتی طی دوره رشد و پایانی تاثیر معنی داری بر افزایش وزن روزانه و نهایتاً وزن بدن نسبت به گروه شاهد داشت(05/0p<)، بطوریکه با افزایش سطح روغن کلزا در جیره، وزن بدن نیز افزایش یافت. از نظر میزان خوراک مصرفی تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی در طی دو دوره مشاهده نشد، لیکن گروههای آزمایشی که روغن کلزا در جیره آنها استفاده شده بود از مصرف خوراک بالاتری برخوردار بودند. استفاده از روغن کلزا در خوراک منجر به بهبود ضریب تبدیل غذایی در دو دوره رشد و پایانی شد(05/0p<). نتیجه اینکه استفاده از روغن کلزا منجر به افزایش وزن بدن، میزان خوراک مصرفی و بهبود ضریب تبدیل خوراک گردید. همچنین افزودن روغن کلزا به جیره رشد باعث افزایش معنی داری در وزن سینه جوجه های گوشتی شد(05/0p<)، که این افزایش وزن بین تیمار شاهد (بدون چربی) با تیمار حاوی 4 درصد روغن کلزا بیشتر بود. همچنین مطابق نتایج حاصله در دوره پایانی در تیمارهای آزمایشی وزن لاشه، وزن سینه، وزن پانکراس، طول روده، وزن قلب و وزن جگرافزایش معناداری را با تیمار شاهد نشان دادند(05/0p<). میزان چربی محوطه بطنی در تیمارهای آزمایشی از تیمار شاهد پایین تر بود واین تفاوت ها از لحاظ آماری بین تیمار شاهد و تیمارهای حاوی 4 و 6 درصد روغن کلزا معنی دار بود(05/0p<). طی نتایج حاصله از دوره رشد و پایانی درصد پروتئین گوشت سینه بین تیمار شاهد با سایر تیمارها افزایش معنا داررا نشان داد(05/0p<). با توجه به نتایج بدست آمده در خصوص ضریب تبدیل غذایی و کیفیت لاشه به خصوص از لحاظ چربی محوطه بطنی، تیمار آزمایشی با سطح 4 درصد روغن کلزا دارای کمترین میزان چربی محوطه بطنی بوده و قابل پیشنهاد است.
مرضیه فشایی کمال شجاعیان
این مطالعه به منظور بررسی اثر سطوح مختلف کنجاله گوار در جیره، بر عملکرد جوجه های گوشتی در دوره رشد و پایانی انجام گرفت. بدین منظور تعداد 160 قطعه جوجه یک روزه نژاد راس 308، در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار آزمایشی شامل سطوح صفر، 5/2، 5 و 5/7 درصد کنجاله گوار و 4 تکرار به طور تصادفی بین 16 قفس تقسیم شدند. جیره های آزمایشی با انرژی و پروتئین یکسان تنظیم شده و در طول دوره آزمایش در اختیار جوجه ها قرار گرفت. در پایان هر دوره از هر تکرار، دو قطعه جوجه با وزنی نزدیک به میانگین وزنی تکرار، بعد از خونگیری کشتار شده و لاشه ها از نظر درصد وزن نسبی چربی محوطه بطنی، درصد پروتئین سینه و بازده لاشه (وزن اجزای خوراکی یا اجزای قابل طبخ) مورد اندازه گیری قرار گرفت. میزان خوراک مصرفی، بازده غذایی و افزایش وزن جوجه ها محاسبه شد. داده ها با استفاده از نرم افزار sas تجزیه شد و میانگین ها با آزمون چند دامنه ای دانکن مقایسه شدند. نتایج نشان داد که استفاده از کنجاله گوار در جیره جوجه های گوشتی طی دوره رشد تأثیر معنی داری بر افزایش وزن روزانه و نهایتاً وزن بدن نسبت به گروه شاهد داشت (01/0p<). اختلاف وزن بدن در پایان دوره آزمایشی نسبت به گروه شاهد معنی دار بود (01/0p<). از نظر میزان خوراک مصرفی تفاوت معنی داری بین تیمارهای آزمایشی در دوره رشد مشاهده شد (05/0p<) که بیشترین مصرف خوراک مربوط به تیمار 5/2 درصد کنجاله گوار و شاهد بود. در دوره پایانی تفاوت معنی داری در مصرف خوراک مشاهده نشد. استفاده از کنجاله گوار در خوراک منجر به بهبود ضریب تبدیل غذایی در دو دوره رشد و پایانی شد (01/0p<). همچنین، افزودن کنجاله گوار به جیره رشد در سطح 5/2 درصد باعث افزایش معنی داری در بازده لاشه (بدون پوست)، وزن نسبی سینه و وزن نسبی ران در جوجه های گوشتی شد (01/0p<). افزودن کنجاله گوار به جیره پایانی باعث افزایش معنی داری در بازده لاشه (بدون پوست) در سطح 5/2 درصد، وزن نسبی سینه در سطح 5/7 درصد و وزن نسبی ران در سطح 5/2 و 5 درصد در جوجه های گوشتی شد (05/0p<). همچنین، طی نتایج حاصله در دوره رشد اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی از نظر درصد وزن نسبی کبد، سنگدان، قلب، طحال و پانکراس مشاهده نشد. در دوره پایانی نیز اختلاف معنی داری بین تیمارهای آزمایشی از نظر درصد وزن نسبی قلب، طحال و پانکراس مشاهده نشد، اما درصد وزن نسبی کبد و سنگدان در سطح 5/7 درصد بیشترین میزان و اختلاف معنی دار بود (05/0p<). کمترین میزان چربی محوطه بطنی مربوط به تیمارهای حاوی کنجاله گوار بود که این تفاوت از نظر آماری بین تیمار شاهد و بقیه تیمارها در دو دوره رشد و پایانی معنی دار بود (01/0p<). با توجه به نتایج بدست آمده در خصوص ضریب تبدیل غذایی و کیفیت لاشه به خصوص از لحاظ چربی محوطه بطنی، تیمار آزمایشی با سطح 5/2 درصد کنجاله گوار قابل پیشنهاد است.
مصطفی آشوری قاسم جلیلوند
هدف از این پژوهش، تعیین احتیاجات لیزین بر اساس قابلیت گوارش پذیری در دوره آغازین بلدرچین ژاپنی بود. سطوح درجه بندی شده نمک، جوش شیرین و ال- لیزین هیدروکلراید در ازای حذف همان مقدار نشاسته ذرت به جیره پایه اضافه شد تا سطوح مختلف لیزین قابل گوارش (75/0، 87/0، 99/0، 11/1، 23/1 و 35/1 درصد جیره) بدست آید. در پایان آزمایش، عملکرد و ترکیبات لاشه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که سطوح لیزین قابل گوارش بر افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک و وزن گوشت سینه اثر معنی داری (05/0>p) داشت. از روش های مدل سازی خط شکسته خطی و خط شکسته درجه دو بر اساس نقطه شکست برای تعیین میزان نیاز لیزین قابل گوارش استفاده گردید. بر اساس خط شکسته خطی، نقطه شکست برای افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک و وزن ماهیچه سینه به ترتیب 99/0، 99/0 و 04/1 درصد و بر اساس خط شکسته درجه دو نقطه شکست مقادیر 11/1، 04/1 و 15/1 درصد لیزین قابل گوارش جیره به ترتیب برای افزایش وزن بدن، ضریب تبدیل خوراک و وزن ماهیچه سینه بود. همچنین، تعیین میزان احتیاجات لیزین قابل گوارش در جیره متأثر از شیوه های آماری مدل سازی و پاسخ های عملکردی می باشد.
سعید شایسته مصطفی یوسف الهی
این پژوهش به منظور تعیین ارزش غذایی، ترکیبات شیمیایی و گوارش پذیری علوفه نی رشد کرده در منابع مختلف آبی از جمله آب شیرین، آب شور و فاضلاب و اثر آنها بر کیفیت تغذیه ای علف نی انجام شد. پس از جمع آوری نمونه های گیاهی و تقسیم کردن هر کدام از نمونه های علوفه ای به 4 قسمت مختلف از نظر برگ و ساقه (20 سانتی متر پایین، 20 سانتی متر وسط، قسمت بالایی، و کل گیاه) و آسیاب آنها، ترکیبات شیمیایی آن ها از جمله ماده خشک (dm)، ماده آلی (om)، پروتئین (cp)، چربی (ee)، کربوهیدرات (wsc)، خاکستر (ash)، دیواره سلولی (ndf) به روش استاندارد و دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf) با استفاده از روش ون سوست تعیین شدند. همچنین گوارش پذیری ماده آلی و انرژی قابل متابولیسم آنها نیز به روش تولید گاز و تجزیه پذیری ماده خشک (in situ) به روش کیسه های نایلونی اندازه گیری شد. نتایج مربوط به ترکیبات شیمیایی نشان داد که میزان پروتئین خام در علوفه رشد کرده در آب شور(77/13 درصد) و شیرین(24/ 13درصد) نسبت به فاضلاب شهری (33/12 درصد) بیشتر است (05/0>p) و علوفه نی با منبع آبی آب شور بیشترین میزان ndf(52/82 درصد) و علوفه نی با منبع آبی فاضلاب شهری بیشترین میزان adf (09/44 درصد) را دارد می باشد. در آزمایش تولید گاز علوفه نی رشد کرده به ترتیب در آب شیرین > آب شور > فاضلاب تولید گاز داشته است. مقدار b محاسبه شده از فراسنحه های تولید گاز و همچنین، me علوفه نی به ترتیب در آب شیرین > فاضلاب > شور بوده است. اما مقدار c در علوفه آب شور > فاضلاب > آب شیرین دیده شده است. مقدار تجزیه پذیری ماده خشک به دست آمده در نمونه قسمت سوم نی رشد کرده در آب شور بیشترین و قسمت اول نی رشد کرده در فاضلاب کمترین بوده است. در مورد قسمت های مختلف گیاه نیز هرچه از قسمت پایین علوفه به سمت بالا برویم، همراه با کم شدن مقدار فیبر و اضافه شدن پروتئین خام بر ارزش تغذیه ای علوفه افزوده می شود و برای تغذیه دام مناسب تر به نظر می رسد. در مجموع علوفه نی ارزش غذایی قابل قبولی از نظر ترکیبات شیمیایی و گوارش پذیری دارد و می توان از آنها به عنوان بخشی از احتیاجات علوفه ای در جیره دام ها استفاده نمود. و علف جمع آوری شده از منابع آب شیرین بهتر از منابع دیگر است.
میلاد سرحدی ساردویی کمال شجاعیان
جهت بررسی اثر جایگزینی ذرت با سطوح مختلف گندم همراه با کاربرد مکمل آنزیمی بر عملکرد و پارامترهای دستگاه گوارش در جیره جوجه های بلدرچین، یک آزمایش فاکتوریل 2×4 در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تکرار و 15 پرنده در هر تکرار انجام شد. بدین منظور 480 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی تا 7 روزگی با جیره استاندارد تغذیه شده و از 7 روزگی به بعد به طور تصادفی به 8 تیمار آزمایشی شامل 4 سطح گندم (0، 18، 36 و 55%) و 2 سطح آنزیم (0 و 03/0%) اختصاص یافتند. با افزایش سطح گندم اثر آن بر افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک جوجه ها و ضریب تبدیل غذایی بطور معنی دار (01/0>p) افزایش یافت. مکمل آنزیمی به طور معنی داری میانگین افزایش وزن روزانه و ضریب تبدیل غذایی را (01/0>p) بهبود بخشید. وزن نسبی سنگدان، کبد و طول روده به طور معنی داری (05/0>p) با افزایش سطوح گندم افزایش پیدا کرد ولی مکمل آنزیمی به طور معنی داری وزن نسبی سنگدان، کبد و طول روده (01/0>p) را کاهش داد. افزایش سطح گندم به طور معنی داری (05/0>p) وزن نسبی لاشه و ران را افزایش داد. مکمل آنزیمی به طور معنی داری وزن نسبی لاشه (01/0>p) و ران (05/0p<) را افزایش داد. نتایج حاصل از این آزمایش نشان دهنده تأثیر مثبت سطوح مختلف گندم به همراه آنزیم بر عملکرد تولیدی جوجه های بلدرچین می باشد.
اسماعیل صادقی زاده قاسم جلیلوند
چکیده این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیب شیمیایی و بهبود قابلیت هضم سیلوی علف نی با افزودن اوره و تفاله مرکبات به روش in vitro و in situ انجام شد. جهت بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی، ابتدا 50 کیلوگرم علف نی جمع آوری و به قطعات 2-4 سانتی متری خرد گردید. سپس علوفه نی با سطوح (5/2 و 5 درصد اوره و 5، 10 و 15 درصد تفاله مرکبات) مخلوط و در سطل های پلاستیکی سیلو گردید. ترکیبات شیمیایی اندازه گیری شده شامل ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام، خاکستر، کربوهیدرات های محلول در آب، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز بودند. گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روش های آزمون تولید گاز vitro) in) و کیسه های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. افزودن تفاله مرکبات باعث شد تا غلظت اجزای دیواره سلولی و خاکستر در نی سیلو شده کمتر، ولی ماده خشک، چربی خام و ماده آلی، پروتئین خام و کربوهیدرات بالاتر رود (05/0p<). اوره پروتئین خام سیلو را به طور معنی داری بالا برد. همچنین، مکمل تفاله مرکبات با اوره باعث افزایش معنی داری در پروتئین خام سیلو شد (05/0p<). از نظر ph، اوره و مکمل اوره با تفاله مرکبات باعث افزایش، ولی تفاله مرکبات باعث کاهش معنی داری در ph سیلو شد. حجم گاز تولیدی بالقوه (b)، انرژی قابل متابولیسم و گوارش پذیری ماده آلی سیلو با افزودن مکمل تفاله مرکبات با اوره دارای مقدار بالاتری بود. به علاوه، تجزیه پذیری ماده خشک، توان تجزیه پذیری(a+b) و تجزیه پذیری موثر در تیمار اوره توام با تفاله مرکبات بالاتر بود. (05/0p<). نتایج آزمایش نشان داد که با سیلو کردن نی و افزودن تفاله مرکبات می توان سیلوی با کیفیت بهتری تهیه کرد. واژه های کلیدی: علوفه نی، سیلاژ، تفاله مرکبات، اوره، تجزیه پذیری، گوارش پذیری
مسلم بهروزیان دهنو کمال شجاعیان
چکیده جهت بررسی اثر جایگزینی کنجاله سویا با سطوح مختلف کنجاله کانولا بر عملکرد و برخی از پارامترهای دستگاه گوارش در جیره جوجه های بلدرچین، یک آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 4 تکرار و 20 پرنده در هر تکرار انجام گرفت. 320 قطعه جوجه بلدرچین ژاپنی تا 7 روزگی با جیره استاندارد تغذیه شده و در 7 روزگی به طور تصادفی به 4 تیمار آزمایشی شامل 4 سطح کنجاله کانولا (0، 5، 15 و 20%) اختصاص یافتند. اثر سطوح کنجاله کانولا بر افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک جوجه ها و ضریب تبدیل غذایی معنی دار نبود. بیشترین میانگین افزایش وزن روزانه جوجه ها مربوط به تیمار حاوی 15 درصد کنجاله کانولا و کمترین میانگین افزایش وزن روزانه جوجه ها مربوط به تیمار حاوی 5 درصد کنجاله کانولا می باشد. بیشترین میانگین مصرف خوراک مربوط به تیمار حاوی 20 درصد کنجاله کانولا بود و کمترین میانگین مصرف خوراک مربوط به تیمار شاهد و تیمار دارای 5 درصد کنجاله کانولا می باشد. بیشترین میانگین ضریب تبدیل غذایی مربوط به تیمار حاوی 20 درصد کنجاله کانولا و کمترین میانگین ضریب تبدیل غذایی مربوط به تیمار حاوی 15 درصد کنجاله کانولا می باشد وزن نسبی سنگدان و طول روده به طور معنی داری (01/0>p) با افزایش سطوح کنجاله کانولا افزایش پیدا کرد. وزن نسبی لاشه و سینه و ران جوجه های بلدرچین تحت تأثیر افزایش سطوح کنجاله کانولا قرار نگرفت. واژه های کلیدی: کنجاله کانولا، عملکرد، صفات اقتصادی، بلدرچین ژاپنی
حسن کارگر کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیب شیمیایی و ارزش غذایی سیلاژ قصیل جو با افزودن درصد های مختلف اوره به روش in vitro و in situ انجام شد. بدین منظور علوفه قصیل جو در مرحله نیمه خمیری دانه ها در اردیبهشت ماه برداشت و جهت سیلو نمودن به قطعات 4 - 2 سانتی متری خرد گردید. سپس با چهار سطح اوره (0، 2، 4 و 6 درصد ماده خشک) مخلوط و در سطل های پلاستیکی 2 کیلوگرمی سیلو شدند. سیلو ها پس از 2 ماه باز شدند و ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام، خاکستر، کربوهیدراتهای محلول در آب، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز به روش استاندارد اندازه گیری شد. گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روش های آزمون تولید گاز vitro) in) و کیسه های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزودن اوره باعث افزایش معنی دار ph (از 27/4 به 40/8) و کاهش دیواره سلولی (از 51/55 به 6/49 درصد)، دیواره سلولی بدون همی سلولز (از 30/31 به 60/28) و ماده خشک (از 17/98 به 45/97) شد (05/0p<). همچنین، باعث افزایش در حجم گاز تولیدی بالقوه (b)، انرژی قابل متابولیسم (me) و گوارش پذیری ماده آلی (omd) شد. و تجزیه پذیری ماده خشک، توان تجزیه پذیری(a+b) و تجزیه پذیری موثر در مواد سیلویی را افزایش داد. نتایج این بررسی مشخص کرد که با توجه به تغییرات دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و گوارش پذیری برای تهیه سیلاژ مناسب علوفه جو افزودن 4 درصد اوره بر اساس ماده خشک می تواند باعث بهبود ارزش غذایی آن گردد.
زهرا قاسمی کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلاژ برگ و سرشاخه های انکور با افزودن اوره، آنزیم سلولاز و زایلاناز اجرا گردید. بدین منظور برگ و سرشاخه های انگور جمع آوری و جهت سیلو نمودن به قطعات 4-2 سانتی متری خرد و سپس با استفاده از اوره (5 درصد) و آنزیم سلولاز و زایلاناز به مقدار توصیه شده (3 گرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک) مخلوط و درون سطل های 5 کیلوگرمی سیلو شدند و بعد از 45 روز باز شدند. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک (dm)، ماده آلی (om)، پروتئین خام (cp)، دیواره سلولی (ndf) و دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf) به روش های استاندارد (aoac) و گوارش پذیری ماده آلی و انرژی قابل متابولیسم به روش تولید گاز (in vitro) و تجزیه پذیری ماده خشک نیز به روش کیسه های نایلونی (in situ) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اوره میزان ماده خشک، دیواره سلولی ، دیواره سلولی بدون همی سلولز و چربی خام را بطور معنی دار (05/0>p) کاهش داد و باعث افزایش پروتئین خام و ph شد. آنزیم زایلاناز نیز، دیواره سلولی ، دیواره سلولی بدون همی سلولز و ماده آلی را کاهش داد و آنزیم سلولاز تنها باعث کاهش ماده آلی و دیواره سلولی شد و هر دو آنزیم باعث افزایش معنی دار خاکستر و پروتئین خام شد (05/0>p). در کل هر 3 ماده افزودنی هم بصورت ترکیب و هم بصورت جداگانه تقریبأ تمام ترکیبات شیمیایی برگ و سرشاخه های انگور را بهبود بخشیدند. نتایج تجزیه پذیری نشان داد که اوره و زایلاناز در اکثر زمان های انکوباسیون هضم را افزایش داد ولی سلولاز فقط در زمان های 6، 48 و 96 میزان هضم را افزایش داد. همچنین نتایج تولید گاز نشان داد که اوره حجم گاز تولیدی را کاهش و آنزیم زایلاناز باعث افزایش گاز تولیدی شد. آنزیم سلولاز فقط در زمان های 2، 4 و 6 ساعت میزان گاز تولیدی را افزایش داد در کل با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که استفاده از آنزیم های فیبرولیتیک جهت بهبود ترکیبات شیمیایی، تجزیه پذیری و تولید گاز برگ و سرشاخه های انگور توصیه می شود و بدلیل پروتئین بالای برگ و سرشاخه های انگور و اثر اوره در کاهش میزان گاز تولیدی مقدار کمتری اوره توصیه می شود.
زهرا فیروزکوهی مقدم قاسم جلیلوند
هدف از این پژوهش بررسی اثرات سطوح مختلف آنزیم ناتوزایم پلاس بر روی ترکیبات شیمیایی، ارزش غذایی، و قابلیت هضم سیلوی علوفه نی قبل و بعد از سیلو کردن بود. آنزیم ها در سطوح صفر(شاهد)، 5/2 (پایین)، 5 (متوسط)، 5/7(بالا)، گرم بر کیلوگرم ماده خشک به علف نی اضافه و در سطل های پلاستیکی سیلو شدند. سه تیمار دیگر نیز بدون مواد افزودنی سیلو شدند و پس از باز کردن سیلو سطح 5/2، 5 و 5/7 گرم بر کیلوگرم ماده خشک، آنزیم به آنها اضافه شد. آزمایش به روش فاکتوریل (4×2) در قالب طرح کاملا تصادفی انجام گرفت. ترکیبات شیمیایی اندازه گیری شده شامل ماده خشک (dm)، ماده آلی (om)، خاکستر خام (ash)، دیواره سلولی (ndf)، دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf)، چربی خام (ee)، پروتئین خام (cp) و کربوهیدرات های محلول (wsc)، کلسیم و فسفر و اسیدیته بودند. سپس برای برآورد درصد تجزیه پذیری و قابلیت هضم ماده خشک تیمار های مورد مطالعه به ترتیب از روش کیسه های نایلونی و آزمون تولید گاز بر روی دو رأس گوساله نر بومی استفاده گردید. نتایج آزمایش نشان دادند که آنزیم ناتوزایم پلاس می تواند سبب بهبود ترکیبات شیمیایی سیلوی علف نی شوند و سطوح متوسط و بالای آنزیم تفاوت معنی داری (05/0p<) را از لحاظ دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز، کربوهیدرات های محلول و پروتئین خام نسبت به تیمار شاهد و سطح پایین نشان دادند. سطوح 5 و 5/7 گرم آنزیم در مقایسه با تیمار شاهد و سطح پایین، چه قبل و چه بعد از سیلو، میزان گاز بیشتری را تولید کردند و تفاوت معنی دار (05/0>p) بین آنها از نظر قابلیت هضم مشاهده شد. همچنین سطوح 5 و 5/7 گرم آنزیم در مقایسه با تیمار شاهد و سطح پایین، چه قبل و چه بعد ازسیلو مقدار بیشتر بخش سریع التجزیه (a)، بخش بالقوه تجزیه پذیری (a+b)، نرخ ثابت تجزیه پذیری (c) و تجزیه پذیری موثر در زمان های 02/0، 05/0 و 08/0 را نشان دادند و همچنین افزایش آنزیم باعث کاهش بخش کند تجزیه در تیمار های حاوی سطوح متوسط و بالا نسبت به سطح پایین و تیمار شاهد شد.
بهجت خسروی کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلوی علف خارشتر با افزودن آنزیم، اوره ملاس به روش in vitro و in situ انجام شد. بدین منظور علف خارشتر جمع آوری و جهت سیلو نمودن به قطعات 4-2 سانتی متری خرد گردید. سپس با استفاده از آنزیم به مقدار توصیه شده ( 3 گرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک) اوره( 5 درصد)، ملاس(10 درصد) قبل از سیلو مخلوط و درون سطل های 5 کیلویی پلاستیکی سیلو و بعد از 45 روز باز شدند. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، ماده آلی، خاکستر، پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز طبق روش-های استاندارد اندازه گیری شد. گوارش پذیری ماده آلی ، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روش های تولید گاز (in vitro) و کیسه های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزودن اوره باعث شد بطور معنی داری ph، پروتئین خام، ماده آلی دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز نسبت به شاهد افزایش و میزان چربی خام، کاهش یابد (05/0>p). افزودن ملاس سبب شد بطور معنی داری چربی و پروتئین افزایش و میزان ph، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و ماده آلی نسبت به شاهد کاهش یابد (05/0>p). افزودن آنزیم باعث شد بطور معنی داری میزان ph و چربی خام کاهش و پروتئین خام و ماده آلی افزایش یابد (05/0>p). افزودن توأم اوره، ملاس و آنزیم باعث تفاوت معنی داری در میزان پروتئین خام ، ماده آلی، adf، چربی خام نسبت به شاهد شد (05/0 p <). افزایش تجزیه پذیری ماده خشک از 49/38 به 06/40 درصد در مواد سیلویی شد و با افزایش زمان انکوباسیون میزان تجزیه پذیری افزایش یافت (05/0>p). همچنین، نتایج تولید گاز به روش in vitro نشان داد که در تمام زمان های انکوباسیون افزودن اوره باعث کاهش و ملاس سبب افزایش و آنزیم در زمان های 2، 4، 6 و 8 سبب افزایش گاز تولیدی و در بقیه زمان ها سبب کاهش گاز تولیدی گردید. بطور کلی نتایج این آزمایش مشخص کرد با توجه به تغییرات دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و گوارش پذیری، برای تهیه سیلاژ مناسب علف خارشتر استفاده از مکمل اوره با ملاس توصیه می شود.
محمد سیدی فرگی قاسم جلیلوند
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلوی علوفه سورگوم با افزودن آنزیم روابیو، ملاس و ترکیب این دو به روش in vitro و in situ انجام شد. بدین منظور علوفه سورگوم در مرحله شیری بودن دانه ها در خرداد ماه برداشت و جهت سیلو نمودن به قطعات 4-2 سانتی متری خرد گردید. سپس با استفاده از مولتی آنزیم ( صفر، 3 و 6 گرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک)، ملاس (صفر، 5 و 10 درصد به ازای هر کیلوگرم ماده خشک) و ترکیب مولتی آنزیم و ملاس قبل از سیلو مخلوط و درون سطلهای 5 کیلویی پلاستیکی سیلو شدند و بعد از 45 روز باز شدند. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، ماده آلی، خاکستر، پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز طبق روشهای استاندارد اندازهگیری شد. گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روشهای تولید گاز (in vitro) و کیسه های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند.نتایج نشان داد که افزودن آنزیم باعث شد بطور معنی داری ph و میزان ماده خشک، ماده آلی، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز نسبت به شاهد کاهش یابد اما بر میزان پروتئین خام اثر معنی داری نداشت. افزودن ملاس باعث تفاوت معنی داری در میزان ماده آلی، خاکستر، چربی خام و ph نسبت به شاهد شد و بر بقیه ترکیبات شیمیایی اثر معنی داری نداشت. افزودن توأم مولتی آنزیم و ملاس باعث تفاوت معنی داری در میزان چربی خام، ماده آلی، خاکستر، دیواره سلولی بدون همی سلولز و ph نسبت به شاهد شد و بر بقیه ترکیبات شیمیایی اثر معنی داری نداشت. نتایج تجزیه پذیری به روش in situ افزایش تجزیه پذیری ماده خشک را از63/42 به 88/62 درصد در سیلاژ را نشان داد و با افزایش زمان انکوباسیون میزان تجزیه پذیری افزایش یافت. همچنین، نتایج تولید گاز نشان داد که در تمام زمانهای انکوباسیون افزودن ملاس باعث افزایش میزان گاز تولیدی به جز در زمان 24 و اثر آنزیم و اثر توأم آنزیم و ملاس فقط در ساعت های اولیه سبب افزایش میزان گاز تولیدی شده است. بطور کلی نتایج این آزمایش مشخص کرد با توجه به تغییرات دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و گوارش پذیری، برای تهیه سیلاژ مناسب علوفه سورگوم افزودن 6 گرم آنزیم در کیلو گرم ماده خشک به همراه 10 درصد ملاس در کیلو گرم ماده خشک توصیه می شود.
مرتضی تقوی قاسم جلیلوند
چکیده این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلوی علوفه سورگوم با افزودن آنزیم روابیو، اوره و ترکیب این دو به روش in vitro و in situ انجام شد. بدین منظور علوفه سورگوم در مرحله شیری بودن دانه ها در خرداد ماه برداشت و جهت سیلو نمودن به قطعات 4-2 سانتی متری خرد گردید. سپس با استفاده از مولتی آنزیم ( صفر، 3 و 6 گرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک)، اوره (صفر، 5 و 10 درصد به ازای هر کیلوگرم ماده خشک) و ترکیب مولتی آنزیم و اوره قبل از سیلو مخلوط و درون سطل¬های 5 کیلویی پلاستیکی سیلو شدند و بعد از 45 روز باز شدند. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، ماده آلی، خاکستر، پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز طبق روش های استاندارد اندازه گیری شد. گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روش¬های تولید گاز (in vitro) و کیسه¬های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزودن آنزیم باعث تفاوت معنی داری بین میزان ماده خشک، پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز نسبت به شاهد شد، اما بر میزان ماده آلی، خاکستر و ph اثر معنی داری نداشت. افزودن اوره باعث تفاوت معنی داری در میزان ماده خشک، پروتئین خام ، چربی خام و ph نسبت به شاهد شد و دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز کاهش یافت، اما بر بقیه ترکیبات شیمیایی اثر معنی داری نداشت. افزودن توأم مولتی آنزیم و اوره باعث تفاوت معنی داری در میزان ماده خشک، چربی خام، پروتئین خام ، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز نسبت به شاهد شد و بر بقیه ترکیبات شیمیایی اثر معنی داری نداشت. نتایج تجزیه پذیری به روش in situ افزایش تجزیه پذیری ماده خشک را از 63/42 به 05/60 درصد در سیلاژ را نشان داد و با افزایش زمان انکوباسیون میزان تجزیه پذیری افزایش یافت. همچنین، نتایج تولید گاز نشان داد که در تمام زمان های انکوباسیون اثر توأم اوره و آنزیم باعث افزایش میزان گاز تولیدی به جز در زمان 72 و اثر آنزیم و اوره به تنهایی فقط در ساعت های اولیه سبب افزایش میزان گاز تولیدی شده است. بطور کلی نتایج این آزمایش مشخص کرد با توجه به تغییرات دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و گوارش پذیری، برای تهیه سیلاژ مناسب علوفه سورگوم افزودن 3 گرم آنزیم در کیلوگرم ماده خشک به همراه 10 درصد اوره در کیلوگرم ماده خشک توصیه می شود. کلمات کلیدی: مولتی آنزیم، اوره، تجزیه پذیری ماده خشک، تولید گاز، گوارش پذیری، علوفه سورگوم
احمد رضا میر عباسپور قاسم جلیلوند
علف نی یکی از گیاهان خودرویی که در منطقه وسیعی از استان سیستان و بلوچستان رشد می کند. همچنین، سورگوم علوفه ای گیاهی مقاوم به شوری است و به دلیل داشتن کربوهیدرات های محلول بالا برای سیلو کردن مناسب است. هدف از این تحقیق افزایش ارزش غذایی علوفه نی با استفاده از علوفه سورگوم در سیلاژ مخلوط است. در این تحقیق نمونه های علوفه سورگوم و نی به طور کاملا تصادفی از مزارع منطقه یا شهرستان زابل برداشت شد پس از برداشت و انتقال به آزمایشگاه تغذیه دام به قطعات 2 تا 5 سانتیمتری خرد شدند و سپس با نسبت های 50:50، 60:40 ،40:60، 30:70 70:30 و سیلوی جداگانه هر دو علوفه بر اساس ماده خشک مخلوط شده و در سطل های 5 کیلوگرمی پلاستیکی تحت شرایط دمایی آزمایشگاه تغذیه دام سیلو شدند. پس از گذشت یک ماه با بازکردن سطل ها ابتداء اسیدیته سیلاژ اندازه گیری شده و ترکیبات شیمیایی تیمارها شامل ماده خشک، ماده آلی،چربی خام،پروتئین خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز در نمونه ها تعیین شد. سپس تجزیه پذیری نمونه ها با استفاده از روش کیسه های نایلونی situin اندازه گیری شده و میزان انرژی قابل متابولیسمی و گوارش پذیری تیمارها با استفاده از تکنیک تولید گاز in vitro برآورد می گردد. این پژوهش با طرح آماری در قالب طرح کاملا تصادفی با 7 تیمار و3 تکرار اجرا شد. نتایج ترکیبات شیمیایی اختلاف معنی داری را بین تیمار های آزمایشی نشان داد،و بیشترین میزان ماده خشک، ماده آلی، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز مربوط به تیمار سیلوی نی بود و بیشترین خاکستر خام و پروتئین خام نیز مربوط به سیلوی سورگوم بود وهمچنین بیشترین میزان تجزیه پذیری نمونه ها و میزان انرژی قابل متابولیسمی و گوارش پذیری تیمارها مربوط به تیمار سیلوی سورگوم بود و در بین تیمار های مخلوط آزمایشی بهترین عملکرد را تیمار 3(سیلوی مخلوط50:50 علوفه نی با سورگوم) داشت در نتایج مربوط به آزمون گاز بیشترین میزان گاز تولیدی(b)(میلی لیتر)، در بین تیمارهای آزمایشی تیمار سیلوی سورگوم53 میلی لیتر و کمترین مربوط به تیمار واریته سیلوی نی با 38 میلی لیتر بود. نرخ میزان گاز تولیدی(c) در هر ساعت در بین تیمار های آزمایشی را سیلوی سورگوم با 028/. بیشترین و سیلوی نی با 016/0 کمترین میزان را داشت بیشترین انرژی قابل متابولیسم (مگاژول به ازای هر گرم ماده خشک) و قابلیت هضم ماده آلی( با حجم گاز تولیدی در 24 ساعت) و ماده آلی قابل هضم در ماده خشک(درصد)، در بین تیمارهای آزمایشی مربوط به تیمار2(سیلوی سورگوم) و کمترین مربوط به تیمار 1(سیلوی نی)
راضیه شهریاری کمال شجاعیان
چکیده: این تحقیق جهت ارزیابی اثر سطوح مختلف پودر برگ اکالیپتوس بر عملکرد، خصوصیات لاشه و پاسخ ایمنی جوجه¬های گوشتی انجام گرفت. برای این آزمایش، تعداد 240 قطعه جوجه سویه راس 308به طور تصادفی به 5 تیمار با 4 تکرار (در هر تکرار 12 قطعه) اختصاص یافت. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: جیره پایه بدون افزودنی به عنوان تیمارشاهد و تیمارهای 2، 3، 4 و 5 به ترتیب شامل جیره مکمل شده با 25/0، 5/0، 75/0 و 1 درصد پودر برگ اکالیپتوس. نتایج این تحقیق نشان داد که تیمارهای آزمایشی تاثیر معنی¬داری بر وزن بدن، افزایش وزن روزانه، مصرف خوراک روزانه و ضریب تبدیل غذایی نداشتند (05/0p>). هر چند که تمام تیمارهای آزمایشی، وزن، افزایش وزن و ضریب تبدیل غذایی را از نظر عددی نسبت به گروه شاهد بهبود داده بودند. تیمارهای آزمایشی تأثیری بر خصوصیات لاشه و اوزان نسبی اندام-های ایمنی (طحال، بورس فابریسیوس و تیموس) در سن 42 روزگی نداشتند (05/0p>). پرندگان دریافت کننده 5/0 درصد پودر برگ اکالیپتوس بالاترین سطح آنتی بادی تولید شده در برابر srbc را داشته و تفاوت آن با تیمار شاهد معنی دار بود (05/0>p)، همچنین تفاوت معنی¬داری بین سایر گروه¬های آزمایشی با گروه شاهد از لحاظ میزان آنتی بادی در برابر srbc در سن 27 روزگی وجود نداشت (05/0p>). در سن 37 روزگی تیمارهای 5/0، 75/0 و 1 درصد پودر برگ اکالیپتوس، سطح آنتی بادی بالاتری را در مقایسه با گروه شاهد داشتند (05/0p<). نتایج مطالعه حاضر نشان داد که استفاده از پودر برگ اکالیپتوس در جیره جوجه-های گوشتی موجب بهبود و تقویت سیستم ایمنی بدن گردیده و منجر به بهبود غیر معنی داری در عملکرد جوجه های گوشتی گردید. کلمات کلیدی: اکالیپتوس، عملکرد، سیستم ایمنی، جوجه گوشتی
نصرالله بادپروا مصطفی یوسف الهی
این پژوهش به منظورتعیین ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلاژ بوته هندوانه با افزودن اوره، آنزیم فیبرولیتیک و زئولیت طبیعی اجرا گردید. بدین منظور بوته هندوانه جمع آوری و جهت سیلو نمودن به قطعات 4-3 سانتی متری خرد و سپس با استفاده از اوره(5 درصد)، آنزیم فیبرولیتیک (3 گرم به ازای هر کیلو گرم ماده خشک) و زئولیت طبیعی (4 گرم به ازای هر کیلو گرم ماده خشک) مخلوط و درون سطل¬های پلاستیکی در دمای آزمایشگاه سیلو شدند و بعد از 45 روز باز شده و بلافاصله ph آنها اندازه¬گیری شد. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک(dm)، ماده آلی(om)، پروتئین خام(cp)، دیواره سلولی(ndf) و دیواره سلولی بدون همی¬سلولز(adf) به روش های استاندارد(aoac) و گوارش پذیری ماده آلی و انرژی قابل متابولیسم به روش تولید گاز(in vitro) و تجزیه پذیری ماده خشک نیز به روش کیسه¬های نایلونی(in situ) اندازه¬گیری شد. نتایج حاصله نشان داد که اوره میزان ماده خشک، دیواره سلولی ، دیواره سلولی بدون همی سلولز و چربی خام را به طور معنی¬داری( 05/0p<)کاهش داد اما باعث افزایش پروتئین خام و ph گردید. آنزیم فیبرولیتیک باعث کاهش دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی¬سلولز و ماده آلی شد و باعث افزایش معنی¬دار پروتئین خام شد. زئولیت طبیعی نیز باعث کاهش ph و افزایش دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی¬سلولز و میزان ماده خشک و چربی خام گردید و همچنین خاکستر خام را به طور معنی¬داری ( 05/0p<) افزایش داد. در مجموع هر 3 ماده افزودنی هم به صورت ترکیب و هم به صورت جداگانه تقریباً تمام ترکیبات شیمیایی سیلاژ بوته هندوانه را بهبود بخشیدند. نتایج تجزیه¬پذیری نشان داد که اوره و آنزیم فیبرولیتیک در اکثر زمان¬های انکوباسیون تجزیه پذیری را افزایش دادند و زئولیت طبیعی فقط در زمانهای 3، 6، 12، 24 و 48 ساعت میزان تجزیه پذیری را افزایش داد. همچنین نتایج تولید گاز نشان داد که اوره حجم گاز تولیدی را کاهش و آنزیم فیبرولیتیک حجم گاز تولیدی را افزایش دادند. در حالیکه زئولیت طبیعی میزان گاز تولیدی را نسبت به تیمار شاهد کاهش داد.
فرهاد محمدی فرزاد باقرزاده کاسمانی
آزمایش حاضر به¬منظور بررسی قابلیت مهار آفلاتوکسینb1 توسط چای ترش انجام گردید. تعداد 192 قطعه جوجه گوشتی یک روزه به چهار گروه آزمایشی: گروه بدون آفلاتوکسینb1-بدون چای ترش (گروه شاهد)، گروه بدون چای ترش -باآفلاتوکسینb1 (گروه آفلاتوکسین)،گروه با چای ترش-بدون آفلاتوکسین (گروه چای ترش) وگروه چای ترش به همراه آفلاتوکسینb1، به طور کاملاً تصادفی اختصاص یافتند. مقدار 10گرم در کیلوگرم از چای ترشدر ترکیبجیره گروه های دریافت کنندهچای ترشو 5/2 میلی¬گرم در کیلوگرم آفلاتوکسین b1در ترکیب گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1اضافه شد. اثر تیمارهای مختلف بر خوراک مصرفی معنی دار بود (05/0p<)، که در آنکمترین و بیشترینمصرف خوراک به ترتیب درگروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1و چای ترشمشاهده شد.افزایش وزن در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به همراه چای ترش تفاوت معنی¬داری با گروه شاهد نداشت (05/0p>). ضریب تبدیل غذایی به طور معنی¬داری تحت تأثیر آفلاتوکسین b1و چای ترش قرار نگرفت (05/0p>)،هر چند که گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1نسبت به دیگرگروه ها بیشترین ضریب تبدیل غذایی را به خود اختصاص داد (05/0p<). پایین ترینوزننسبیقلب در گروهدریافت کننده آفلاتوکسینb1مشاهده شد،امابیشترین و کمترینوزننسبیبورس فابریسیوسمتعلق بهگروهدریافت کننده چای ترش و گروه دریافت کننده آفلاتوکسینb1بود (05/0p>). بیشترین و کمترینوزننسبیکبد به ترتیب درگروهدریافت کننده چای ترش و گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1مشاهده شد. میزان فعالیت آنزیم های لاکتات¬دهیدروژناز (ldh)، گاماگلوتاریل ترانسفراز (ggt)، آسپارتات¬آمینو-ترانسفراز (ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt) و آلکالین فسفاتاز (alp) در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1به تنهایی بالاتر از گروه¬های دیگر بود (05/0p<). عیار پادتن تولیدشده علیه واکسن نیوکاسل در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1به طور معنی¬داری کمتر از گروه دریافت¬کننده چای ترش بود (05/0p<). بالاترین میزان تیتر آنتی بادیبر علیهگلبول های قرمز خونگوسفند مربوط به گروه دریافت کننده چای ترش وپس از آنگروهدریافت کننده چای ترش به همراهآفلاتوکسین b1و شاهد بود. از لحاظ افزایش ضخامت پوست در چالش با دی نیتروکلروبنزن (dncb) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به¬طور معنی¬داری کمتر از سایر گروه¬ها بود (05/0p<). پس از گروه دریافت¬کننده چای ترش، گروه شاهد و سپس گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1به همراه چای ترش بیشترین مقدار افزایش ضخامت پوست را نشان دادند. درصد خاکستر ساق و پنجه پا در بین تیمارهای مختلف تفاوت معنی¬داری داشت (05/0p<) که بیشترین مقدار خاکستر ساق و پنجه پا مربوط به گروه دریافت کننده چای ترش بود. تأثیر تیمار¬های مختلف بر میزان درصد هماتوکریت معنی دار نبود (05/0p>). در گوشت تازه جوجه گوشتی و روز شصتم نگه¬داری در فریزر، بالاترین میزان مالون¬دی¬آلدئید (mda) در گروه دریافت¬کننده آفلاتوکسین b1و پایین¬ترین میزان آن در گروه دریافت¬کننده چای ترش مشاهده گردید (05/0p<). بالاترین میزان جمعیت اشریشیاکلی در گروه دریافت کننده آفلاتوکسین b1مشاهده شد (05/0p<). با استفاده از چای ترش در جیره غذایی دیگر جمعیت های باکتری کاهش پیدا کردند. استفاده از چای ترش میزان جمعیت باکتری های اسید لاکتیک را در ایلئوم افزایش داد.
حسن صفائی مقدم قاسم جلیلوند
در این پژوهش ارزش غذایی پنج گونه علوفه مرتعی شامل بونی(aeluropus littoralis) ، نی(phragmetes australis)، خارشتر(alhagi maurorum)، علف مورچه (cressa cretica) و آتریپلکس(atriplex moneta) توسط تعداد 5 رأس گوسفند نژاد بلوچی مورد مطالعه قرارگرفت. پس از جمع¬آوری نمونه¬های گیاهی از مراتع¬ شهرستان نیمروز و آسیاب کردن آن ها مطابق روش¬های استاندارد، به منظور بررسی ترکیبات شیمیائی نمونه های مورد آزمایش فراسنجه هایی همچون ماده خشک (dm) ، ماده آلی (om)، خاکستر (ash)، پروتئین خام (cp)، چربی خام (ee)، کربوهیدرات محلول (wsc)، و اجزاء دیواره سلولی شامل دیواره سلولی(ndf) و دیواره سلولی بدون همی سلولز(adf) به روش استاندارد اندازه گیری شدند. تجزیه پذیری ماده خشک با استفاده از کیسه های نایلونی و گوارش پذیری و انرژی متابولیسمی با روش تولید گاز برآورد شد. کلیه آزمایشات در قالب طرح کاملا" تصادفی با 3 تکرار انجام گرفت. نتایج نشان داد بین ترکیبات شیمیایی گونه های مورد بررسی اختلاف معنی داری وجود دارد. بیشترین میزان پروتئین خام در علف مورچه(3/17درصد)، بیشترین مقدارndf در بونی(8/59درصد) و بیشترین مقدار adf در آتریپلکس(0/40درصد) مشاهده شد. در آزمایش کیسه های نایلونی (in situ) علف مورچه با 3/82 درصد و نی با1/43 درصد بیشترین وکمترین درصد تجزیه پذیری ماده خشک را داشتند تجزیه پذیری سایر گونه ها به ترتیب علف مورچه > آتریپلکس > خارشتر> بونی > نی بود. گوارش پذیری ماده آلی در گونه های مورد مطالعه با استفاده از آزمایش تولید گاز از 44 تا 3/61 درصد و انرژی متابولیسمی از 5/6 تا 1/9 مگاژول بر کیلوگرم، و به ترتیب مربوط به علف مورچه > خارشتر> بونی > آتریپلکس > نی بود. خوشخوراکی در گونه های مورد بررسی از 5/12 تا 3/31 درصد و بترتیب در علف مورچه > بونی > آتریپلکس > نی> خارشتر مشاهده شد. نتایج نشان داد که ارزش غذایی، گوارش پذیری و خوشخوراکی گونه علف مورچه نسبت به سایر گونه ها بیشتر است.
محسن مویدپور مصطفی یوسف الهی
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی ، گوارش پذیری و تجزیه پذیری ماده خشک سیلوی علوفه نی در زمان های مختلف رشد به روش in vitro و in situ انجام شد. جهت بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی، علوفه نی در دو مرحله زمانی رشد به مدت یک ماه نمونه گیری شد. سپس علوفه با 5% اوره، 15% ملاس و مکمل 5% اوره با 15% ملاس مخلوط و در سطل های پلاستیکی سیلو گردید. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک (dm)، ماده آلی (om)، پروتئین خام (cp)، چربی خام (ee)، خاکستر (ash)، کربوهیدرات های محلول در آب (wsc)، دیواره سلولی (ndf) و دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf) به روش استاندارد اندازه گیری شدند. همچنین، گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روش های آزمون تولید گاز vitro) in) و کیسه های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. میانگین مقادیر پروتئین خام، قابلیت هضم ماده خشک و قابلیت هضم ماده آلی در طی زمان های مختلف رشد به ترتیب از 18/10، 78/37 و 51/43 به 09/8، 82/34 و 77/39 درصد کاهش و مقادیر دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز به ترتیب از 05/68 و 58/46 به 5/74 و 46/49 درصد افزایش یافتند. افزودن ملاس باعث شد تا غلظت اجزای دیواره سلولی، چربی خام و ماده آلی در نی سیلو شده کمتر، ولی ماده خشک، خاکستر، پروتئین و کربوهیدرات بالاتر بود (05/0p<). اوره پروتئین خام سیلو را به طور معنی داری بالا برد. همچنین، مکمل ملاس با اوره باعث افزایش معنی داری در پروتئین خام سیلو شد (05/0p<). از نظر ph، اوره و مکمل اوره با ملاس باعث افزایش، ولی ملاس باعث کاهش معنی داری در ph سیلو شد. حجم گاز تولیدی بالقوه (b)، انرژی قابل متابولیسم و گوارش پذیری ماده آلی سیلو با افزودن مکمل ملاس با اوره دارای مقدار بالاتری بود. به علاوه، تجزیه پذیری ماده خشک، توان تجزیه پذیری(a+b) و تجزیه پذیری موثر در تیمار اوره توام با ملاس بالاتر بود. (05/0p<). نتایج آزمایش نشان داد که با برداشت نی در خرداد، سیلو کردن و افزودن ملاس به آن می توان سیلوی با کیفیت تری تهیه کرد.
سمیه برکستان کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور تعیین ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلوی برگ خرما با افزودن اوره، خرمای غیرخوراکی و زئولیت به روش in vitro و in situ انجام شد. بدین منظور برگ خرما جمع¬آوری و جهت سیلو نمودن به قطعات 4-2 سانتی¬متری خرد گردید. سپس با استفاده از اوره (5 درصد)، خرمای غیرخوراکی (15 درصد) و زئولیت (4 گرم در کیلوگرم ماده خشک) قبل از سیلو مخلوط و درون سطل-های 5 کیلویی پلاستیکی در دمای آزمایشگاه سیلو شدند و بعد از 45 روز باز شده و بلافاصله ph آنها اندازه¬گیری شد. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک(dm)، ماده آلی(om)، پروتئین خام(cp)، دیواره سلولی(ndf) و دیواره سلولی بدون همی¬سلولز(adf) به روش¬های استاندارد(aoac) و گوارش¬پذیری ماده آلی و انرژی قابل متابولیسم به روش تولید گاز(in vitro) و تجزیه¬پذیری ماده خشک نیز به روش کیسه¬های نایلونی(in situ) اندازه¬گیری شد. نتایج نشان داد که افزودن اوره باعث شد بطور معنی¬داری ph، میزان پروتئین خام و ماده آلی افزایش و میزان ماده خشک، چربی خام، خاکستر، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی¬سلولز نسبت به شاهد کاهش یابد (05/0p<). افزودن خرمای غیرخوراکی سبب شد بطور معنی¬داری میزان چربی خام، پروتئین و ماده آلی افزایش و میزان ماده خشک، خاکستر، ph، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی¬سلولز نسبت به شاهد کاهش یابد (05/0p<). افزودن زئولیت باعث شد بطور معنی¬داری میزان ماده خشک، چربی خام، خاکستر، پروتئین خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی¬سلولز افزایش و میزان ماده آلی و ph نسبت به شاهد کاهش یابد (05/0p<). افزودن توأم اوره، خرمای غیرخوراکی و زئولیت باعث تفاوت معنی¬داری در میزان تمام ترکیبات شیمیایی نسبت به شاهد شد نتایج تجزیه¬پذیری نشان داد که اوره، خرمای غیرخوراکی و زئولیت در اکثر زمان¬های انکوباسیون تجزیه¬پذیری را افزایش دادند. همچنین نتایج تولید گاز نشان داد که اوره، خرمای غیرخوراکی و زئولیت در اکثر زمان¬ها میزان گاز تولیدی را نسبت به تیمار شاهد افزایش دادند. بطور کلی نتایج این آزمایش مشخص کرد با توجه به تغییرات دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی-سلولز و گوارش¬پذیری، برای تهیه مناسب سیلاژ برگ خرما استفاده از مواد افزودنی به طور مخلوط توصیه می¬شود.
نظر آذریان کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور تعیین ارزش غذایی علوفه نی پرتوتابی شده با روش کیسههای نایلونی و تولید گاز انجام شد. برای این منظور نمونه ها از مزارع سیستان به طور تصادفی سیستماتیک جمع¬آوری و پس از خشک¬کردن برای پرتوتابی ، سه نمونه 750 گرمی از این خوراک در کیسه های پلاستیکی بسته بندی و در سه سطح 100، 200 و 300 کیلوگری پرتوتابی شد. بعد از پرتوتابی، مقداری از نمونه¬ها با آسیاب مجهز به غربال 2 میلیمتری آسیاب شد و ترکیبات شیمیایی شامل ماده¬ خشک، ماده¬ آلی، پروتئین¬ خام، چربی ¬خام، الیاف نامحلول در شوینده خنثی و اسیدی با روش استاندارد تعیین شد. گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روشهای تولید گاز (in vitro) و کیسههای نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پرتوتابی در هیچ سطحی اثر معنی داری بر میزان ماده خشک، ماده آلی، چربی خام و خاکستر نداشت، اما بر میزان پروتئین خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز در سطوح 100، 200 و 300 کیلوگری اثر معنی داری داشت. نتایج تجزیه پذیری به روش in situ باعث افزایش تجزیه پذیری ماده خشک شد و با افزایش زمان انکوباسیون میزان تجزیه پذیری افزایش یافت. همچنین، نتایج تولید گاز نشان داد که در تمام زمان های انکوباسیون اثر پرتوتابی با بیم الکترون باعث افزایش میزان گاز تولیدی شد. بطور کلی نتایج این آزمایش مشخص کرد با توجه به تغییرات دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز و گوارش پذیری، برای بهبود ارزش غذایی علوفه نی پرتوتابی با دوز 300 کیلوگری توصیه می شود.
مجتبی شهرکی کمال شجاعیان
چکیده این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلاژ ذرت با افزودن درصدهای مختلف اوره به روش in vitro و in situ انجام شد. بدین منظورگیاه ذرت در مرحله نیمه خمیری دانه ها در شهریور ماه برداشت و جهت سیلو نمودن به قطعات 4– 3 سانتیمتری خرد گردید. سپس با سه سطح اوره شامل(5/0 ، 75/0 و 1 درصد) و یک سطح بدون اوره به عنوان شاهد مخلوط و در سطلهای پلاستیکی 5 کیلوگرمی سیلو شدند. سیلوها پس از گذشت 60 روز در دمای آزمایشگاه باز شده و ph آنها بلافاصله تعیین وسپس ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام، چربی خام، خاکستر،کربوهیدراتهای محلول در آب، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز به روش استاندارد اندازه گیری شد. گوارش پذیری ماده آلی، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک باروشهای آزمون تولیید گاز(in vitro) وکیسه های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که افزودن اوره باعث افزایش معنی دار ph (از 57/4 به 02/9) و کاهش دیواره سلولی (از31/55 به 93/48 درصد)، دیواره سلولی بدون همی سلولز (از 76/30 به 55/27) و ماده خشک (از 12/97 به 28/96) شد(05/0p<). همچنین، باعث افزایش در حجم گاز تولیدی در بخش نامحلول (b)، انرژی قابل متابولیسم (me) و گوارش پذیری ماده آلی (omd) گردید وتجزیه پذیری ماده خشک، توان تجزیه پذیری(a+b) و تجزیه پذیری موثر در ذرت سیلو شده را افزایش داد. نتایج این بررسی مشخص کرد که با توجه به تغییرات دیواره سلولی، دیواره سلولی بدون همی سلولز و گوارش پذیری برای تهیه سیلاژ مناسب از گیاه ذرت افزودن 1 درصد اوره بر اساس ماده خشک میتواند باعث بهبود ارزش غذایی آن گردد. واژه های کلیدی: اوره، گیاه ذرت ، سیلاژ، ارزش غذایی، گوارش پذیری
سمیه بولاغ کمال شجاعیان
این پژوهش به منظور بررسی تغییرات ترکیبات شیمیایی و ارزش غذایی سیلوی علوفه نی با افزودن برگ توت، آردجو و آنزیم به روش in vitro و in situ انجام شد. بدین منظور علوفه نی جمع آوری و جهت سیلو نمودن به قطعات 4-2 سانتی متری خرد گردید. سپس با استفاده از برگ توت ( 40 درصد)، آرد جو (10 درصد) و آنزیم به مقدار توصیه شده ( 3 گرم به ازای هر کیلوگرم ماده خشک) قبل از سیلو مخلوط و درون سطل های 5 کیلویی پلاستیکی سیلو شدند و بعد از 45 روز باز شدند. ترکیبات شیمیایی شامل ماده خشک، ماده آلی، خاکستر، پروتئین خام، چربی خام، دیواره سلولی و دیواره سلولی بدون همی سلولز طبق روش های استاندارد اندازه گیری شد. گوارش پذیری ماده آلی ، انرژی قابل متابولیسم و تجزیه پذیری ماده خشک با روش های تولید گاز (in vitro) و کیسه های نایلونی (in situ) مورد ارزیابی قرار گرفتند..
محسن بهاء الدینی کمال شجاعیان
چکیده ندارد.
زینب امیری قنات سامان آدم ترکمن زهی
چکیده ندارد.
فاطمه ربانی آدم ترکمن زهی
چکیده ندارد.
حمید هرمزی پور قاسم جلیلوند
این پژوهش به منظور تعیین ارزش غذایی، ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم شش گونه از گیاهان منطقه سیستان ]خارشتر (alhagi persarum)، بارهنگ برگ نیزه ای (plantago lanceolata)، اسفرزه (plantago psyllium)، درمنه (artemisia biennis wild)، پیچک صحرایی (convolvulus arvensis) و پیرگیاه شیرتیغی (sonchus oleraceus) ] انجام شد. پس از جمع آوری نمونه های گیاهی و آسیاب آن ها طبق روش های استاندارد، ترکیبات شیمیایی آن ها شامل ماده خشک (dm)، ماده آلی (om)، خاکسترخام (ash)، دیواره سلولی (ndf)، دیوراه سلولی بدون همی سلولز(adf)، چربی خام (ee)، پروتئین خام (cp) و کربوهیدرات های محلول (wsc) تعیین شدند. سپس برای اندازه گیری درصد تجزیه پذیری و قابلیت هضم ماده خشک گونه های گیاهی مورد مطالعه به ترتیب از روش فیستوله گذاری با استفاده از کیسه های نایلونی و آزمون تولید گاز بر روی سه رأس گوسفند نر اخته شده نژاد بلوچی استفاده گردید. نتایج نشان داد که پیچک صحرایی بیشترین میزان cp و کمترین میزان ndf و adf و اسفرزه کمترین میزان cp و بیشترین میزان ndf و adf را داشتند ( p <0/05). همچنین،گیاهان مورد مطالعه از لحاظ تجزیه پذیری در زمان های مختلف انکوباسیون تفاوت معنی داری ( p <0/05) را نشان دادند. بطوری که شیرتیغی بیشترین و اسفرزه کمترین درصد تجزیه پذیری را نشان دادند. نتایج حاصل از حجم گاز تولید شده (میلی گرم) توسط گیاهان مورد مطالعه در ساعات مختلف انکوباسیون نشان داد که شیر تیغی و اسفرزه به ترتیب بیشترین و کمترین حجم گاز تولید شده و قابلیت هضم را در تمام ساعات مختلف انکو باسیون داشته اند. در مجموع، با توجه به اطلاعات و نتایج به دست آمده از ترکیبات شیمیایی، تجزیه پذیری و قابلیت هضم گیاهان مورد مطالعه می توان نتیجه گرفت که تمام آن ها دارای ارزش غذایی مناسبی برای دام های منطقه سیستان (خصوصاَ گوسفند) می باشند، اما این گیاهان دارای ارزش غذایی یکسان برای دام نیستند و به ترتیب شیرتیغی، پیچک صحرایی، بارهنگ برگ نیزه ای، درمنه، خارشتر و اسفرزه بهترین ترکیبات شیمیایی و قابلیت هضم را دارند. در مجموع گیاهان مورد مطالعه دارای ارزش غذایی قابل قبولی از لحاظ ترکیبات شیمیایی، تجزیه پذیری و قابلیت هضم می باشند، لذا این گیاهان برای دام های منطقه سیستان دارای ارزش غذایی مناسبی هستند و می توان از آن ها به عنوان بخشی از احتیاجات علوفه ای در جیره دام ها استفاده نمود.
کمال شجاعیان حسن نصیری مقدم
به منظور مطالعه اثر کاه گندم غنی شده با سود و یا اوره بر قابلیت هضم، قابلیت مصرف و اضافه وزن روزانه بره های نر کردی، دو آزمایش جداگانه انجام گرفت . در آزمایش اول، به منظور تعیین اثر کاه گندم غنی شده با سود و یا اوره در جیره های غذایی بر روی شاخص های پروار، در یک طرح کاملا تصادفی از 30 راس بره به سن 3 تا 4 ماه که بطور تصادفی هر راس در کی پن بستری مستقر گردیدند، استفاده شد. طرح مورد نظر 6 تیمار تغذیه ای (کاه معمولی، کاه غنی شده با اوره، کاه غنی شده با سود + کاه غنی شده با اوره) بود که 40 درصد جیره های غذایی را شامی گردید. به هر تیماری 5 تکرار اختصاص داده شد. دوره اصلی آزمایش بطور کلی 84 روز (12 هفته) بطول انجامید و در طول دوره آزمایش اضافه وزن روزانه، مصرف خوراک ، راندمان خوراک و راندمان لاشه و اجزا آن (در پایان دوره آزمایش) تعیین گردید.