نام پژوهشگر: طیبه تولیت
علی ابراهیمی نیا منیژه مختاری دیزجی
مقدمه: با توجه به نرخ بالای مرگ و میر ناشی از سرطان و عوارض ناشی از درمان های تهاجمی، استفاده از روش های غیر تهاجمی مانند فوتوتودینامیک تراپی، برای درمان برخی تومورها مانند آدنوکارسینوم پستان مورد توجه قرار گرفته است. استفاده از نانوذرات برای تحویل داروی حساس کننده، افزایش غلظت موضعی دارو و کاهش اثرات جانبی آن را به همراه داشته و همچنین تابش امواج فراصوتی، باعث رها سازی دارو از نانوذرات می شود. لذا در این تحقیق استفاده از امواج فراصوتی ترکیبی 40 کیلوهرتز و 1 مگاهرتز جهت رهاسازی موضعی داروی حساس کننده متیلن بلو از نانوذرات پلیمری و بررسی میزان موثر بودن این روش، برای درمان آدنوکارسینومای پستان به روش فوتودینامیک تراپی در موش balb/c ماده، مطالعه گردید. مواد و روش ها: در این مطالعه ابتدا تاثیر پارامترهای تابش دهی میدان های فراصوتی 1 مگاهرتز و 40 کیلوهرتز در القاء فرآیند حفره سازی آکوستیکی، با استفاده از روش دزیمتر شیمیایی ید مورد ارزیابی قرار گرفت و پروتکل منتخب تابش دهی فراصوتی با حداکثر القاء حفره سازی استخراج گردید. پس از ساخت لیپوزوم محتوی حساس کننده متیلن بلو و بررسی میزان پایداری آن، رها سازی دارو از نانوحامل ها پس از تابش امواج فراصوتی و توزیع بیولوژیک دارو در بافت های حیوان بررسی شد. پس از تزریقmg/kg 8 داروی کپسوله شده و داروی آزاد به صورت وریدی و تابش دهی امواج فراصوتی به مدت 5 دقیقه، تابش دهی لیزر به مدت 5/2 دقیقه بلافاصله پس از تابش امواج فراصوتی در گروه های درمانی (15 گروه 8 تایی) صورت گرفت. برای ارزیابی روند درمان، حجم تومور به مدت یک ماه اندازه گیری شد و پارامترهای تاخیر در روند رشد محاسبه گردید، برای اطمینان از نتایج پروتکل های درمانی، بررسی پاتولوژیک در گروه های مختلف درمانی انجام شد. نتایج و نتیجه گیری: در بین مدهای تابش دهی ترکیبی مختلف، اثر هم افزایی در تابش هم زمان ( w/cm234/1) khz 40 پیوسته و ( w/cm22) mhz1 پیوسته، 78/1 برابر بیش از سایر ترکیبات تابش دهی در فرآیند افزایش پدیده حفره سازی حاصل شد. تابش دهی با پروتکل منتخب امواج فراصوتی به دنبال تزریق داروی کپسوله شده، سبب رهاسازی داروی کپسوله شده و افزایش 3/4 برابر برداشت دارو در بافت تومور نسبت به تزریق سیستمیک گردید (05/0p<). تحلیل آماری پارامترهای تاخیر در روند رشد تومور نشان داد که درمان در گروه تابش لیزر همراه با تابش ترکیبی امواج فراصوت در حضور داروی کپسوله شده سبب کاهش معنی دار در روند رشد تومور نسبت به سایر گروه ها می شود (05/0p<). در این مطالعه میزان بقاء حیوان ها حدود 5/1 برابر نسبت به گروه کنترل افزایش یافت که کاهش درجه بدخیمی تومور در بررسی های پاتولوژیک نیز موید این مطلب است. لذا می توان نتیجه گرفت که به کارکیری درمان ترکیبی تابش امواج فراصوت و نور لیزر در حضور داروی حساس کننده کپسوله شده متیلن بلو، می تواند برای کنترل روند رشد تومور آدنوکارسینوم پستان موثر باشد.
مرجان لطفی طیبه تولیت
خلاصه ی فارسی: میکروسفرها شکل جدیدی از سیستم های دارو رسانی می باشند. دارورسانی با این شکل دارویی، باعث کاهش مشکلات دارویی از قبیل حلالیت پایین، potency بالا و پایداری ضعیف که خیلی از داروها دارند، می شود. هدف از انجام این تحقیق تهیه میکروسفر آهسته رهش داروی رانولازین (ranolazine) می باشد. رانولازین، یک داروی ضد آنژین جدید تعدیل کننده متابولیکی است که با افزایش تولید انرژی در قلب و کاهش مصرف اکسیژن بافت ماهیچه ای قلب، دردرمان آنژین مزمن مفید است. شکل آهسته رهش میکروسفر به منظور ایجاد سطوح ثابت و معینی از دارو در پلاسما، کاهش اثرات سمی ناشی از دارو، کمک به انحلال بهتر دارو، خروج راحتتر دارو از معده و بنابراین تسریع در اثر درمانی دارو می باشد. دراین پایان نامه به طراحی فرمولاسیون ها و بررسی خصوصیات فیزیکوشیمیایی میکروسفرها پرداخته شد. بدین منظور از روش تبخیر حلال جهت تهیه میکروسفر های آهسته رهش استفاده شد. متغیر در فرمولاسیون ها، نوع و میزان پلیمرهای تشکیل دهنده ماتریکس و بررسی تأثیر نسبت پلیمر به دارو در تشکیل میکروسفر و روند آزمون انحلال میکروسفرها بوده است. در این مطالعه از پلیمرهای اتیل سلولز، اودراژیتs به صورت مخلوط با نسبت های مختلف استفاده شد. سپس به ارزیابی آزمون های مختلفی نظیر خصوصیات ظاهری ذرات میکروسفری، اندازه ذره ای، رهش دارو، میزان انباشت دارویی و بازده میکروانکپسولاسیون و بررسی کینتیک رهش فرمولاسیون ها پرداخته شد.در آزمایشات انجام شده مشاهده شد اندازه ی ذره ای فرمولاسیون ها، در محدوده 1/1 – 3/1 میلی متر قرار داشتند. همانطور که در عکسهای گرفته شده (4-1،4-2و4-3) مشاهده می شود اغلب میکروسفرهای تهیه شده در زیر میکروسکوپ نوری به شکل کروی بودند، همچنین آزمون میزان انباشت دارو40-100در صد بوده است، آزمون انحلال فرمولاسیون ها در محدوده ی زمانی 12 ساعت صورت گرفت که در2 ساعت اول ازمحیط اسیدی2/1 ph= وسپس از محیط بافر فسفات با4/7 ph= استفاده شد. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که با افزایش نسبت پلیمر به دارو و همچنین افزایش غلظت اتیل سلولز، آزادسازی داروی رانولازین را کاهش یافت و در دو فرمول با تعویض پلیمر اودراژیت s به l روند آزادسازی در ساعات اولیه محیط بافر فسفات افزایش یافت. جهت بهبود روند آزادسازی و نزدیک شدن به نتایج حاصل از حلالیت قرص تجاری، آهسته رهش این دارو نیز انجام شد. در نهایت فرمولاسیون برتر با توجه به نتایج حاصل ازمقایسه ی تحلیل آماری با نمونه تجاری، فرمولاسیون های با مقدار 2 برابر پلیمر نسبت به دارو و نسبت مساوی دو پلیمر اودراژیت s یا l با اتیل سلولز برگزیده شدند وهمچنین کینتیک رهش دارو از فرمولاسیون های میکروسفرها با درجه ی صفر شناسایی شد. واژگان کلیدی : رانولازین، میکروسفر، controlled-release، اتیل سلولز، اودراژیت s، اودراژیت l
نازنین فروهر کاظم سجادی
خلاصه فارسی: به علت وجود مشکلات استفاده از داروهایی با نیمه عمر کوتاه که نیازمند تجویز چند دوز در طی یک روز می باشند، مانند فراموش کردن دریافت دوز دارو و ثابت نبودن سطح خونی و... ضرورت ساخت اشکال modified release واضح و مبرهن است. از میان راه های مختلف دارورسانی به بدن، راه خوراکی به علت مزایای ویژه خود همچنان از جایگاه مهمی در داروسازی برخوردار می باشد. اشکال دارویی متنوعی نیز این امکان را فراهم می سازند که هریک ویژگی های خاص خود را دارا می باشند. در این میان پلت ها نیز از مزایای ویژه ای نظیر پراکندگی مناسب شیره گوارشی، جذب یکنواخت تر، کاهش تغییرات پلاسمایی و... برخوردارند. پروپرانولول هیدروکلراید از دسته بتابلاکر ها، دارویی است با نیمه عمر کوتاه و درمان انتخابی در فشار خون بالا، آنژین های صدری، آریتمی ها ، پروفیلاکسی میگرن و... .با توجه به دشواری ساخت داروهای جدید، استفاده از داروهای قدیمی و بهتر کردن شرایط جهت کم کرد پروفایل عوارض جانبی ضرورت می یابد. از این رو در این پایان نامه پلت آهسته رهش پروپرانولول هیدروکلراید طراحی شد. پلت ها از ماده دارویی پروپرانولول هیدروکلراید، مواد جانبی میکروکریستالین سلولز و هیدروکسی پروپیل متیل سلولز توسط دستگاه extruder-spheronizer ساخته شدند .جهت آهسته رهش کردن فراورده از پلیمر اتیل سلولز در پایه آبی ( aquacoat® ) و پلاستی سایز دی بوتیل فتالات و تری اتیل سیترات جهت بهبود روکش و از دستگاه fluid-bed coater برای انجام امر روکش دهی استفاده گردید . و در نهایت از بین عوامل موثر در تغیر پروفایل آزادسازی،درصد coating weight gain، مدت زمان curing ، نوع پلاستی سایزر و اضافه کردن pore enhancer انتخاب شد و نتیجه تغیرات آنها در این روند بررسی شد. در نهایت بعد از بررسی آزمونهای مطرح شده درusp 32، نمودار پروفایل آزادسازی بهترین فرمولاسیون با برندinderal® la مقایسه گردید. در مقایسه درصد های مختلف coating weight gain، مشاهده شد که صرف نظر از نوع پلاستی سایزر با افزایش درصد coating weight gain میزان آزادسازی دارو کندتر می شود. در مقایسه نوع پلاستی سایزر با درصد های مشابه از coating weight gain پس از بررسی روند آزادسازی آنها دریافت شد که در مورد پلاستی سایزر تری اتیل سیترات در تمامی coating weight gain ها با سخت تر کردن شرایط curing یعنی افزایش زمان آن میزان آزادسازی دارو کند می شود. اما در مورد دی بوتیل فتالات که پلاستی سایزری نامحلول در آب است، رفتار پیچیده ای مشاهده شد. یعنی که در درصدهای پایین coating weight gain با افزایش مدت زمان curing روکش دهی کامل تر شده و تشکیل روکشی با منافذ کمتر منجر به آزادسازی کندتر دارو می شود. اما در درصدهای بالای coating weight gain با افزایش مدت زمان curing سرعت آزادسازی دارو نسبت به زمانهای اولیه بیشتر می شود.تعیین مقدار pore enhancer بسیار بحرانی بوده و باید زیر5 درصد از وزن خشک پلیمر انتخاب شود چرا که درصد های بیشتر از آن فرمولاسیون را با شکست مواجه می کند. و در نهایت فرمولاسیونی با 5 درصد از منفذ ساز و پلستی سایزر نامحلول در آب دیبوتیل فتالات به نسبت (1:4) با aquacoat® و 14 درصد روکش دهی نسبت به وزن پلت و curing 18 ساعته در دمای 60 درجه به عنوان فرمولاسیون برتر که پروفایل آزاد سازی مشابهی با برند inderal® la دارد انتخاب شد.
مهسا خیاط باشی زاده زهرا جعفری آذر
خلاصه فارسی وری کونازول ضد قارچی از دسته ی آرزول ها می باشد که طیف اثر وسیعی روی عفونت های قارچی systemic و cutaneous دارد . این ترکیب در سیستم طبقه بندی بیوفارمانسی در گروه ii قرار می گیرد و در آب تقریباً نامحلول (insoluble) می باشد. بنابراین مطالعات زیادی در جهت افزایش سرعت انحلال این ترکیب انجام شده است. جهت افزایش انحلال روش های بسیاری وجود دارد یکی از این روش ها نانو سایز کردن ذرات می باشد. در این مطالعه جهت بهبود سرعت انحلال وری کونازول از روش ترسیب نانو استفاده کردیم. در این روش از حلال های آلی و مایی به همراه سورفاکتانت استفاده گردید و از مقادیر مختلف حلال های آلی و همچنین انواع و درصدهای مختلف سورفاکتانت بر حلالیت وری کونازول مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که استفاده از حلال مناسب در ضد حلال حاوی سورفاکتانت مناسب تأثیر قابل ملاحظه ای در افزایش سرعت انحلال وری کونازول خواهد داشت.
شیما ذنوبی نجف آبادی زهرا جعفری اذر
به طور کلی هدف از اجرای این پایان نامه تهیه نانو امولسیون سفیکسیم می باشد . سفیکسیم یک آنتی بیوتیک پر مصرف است که به این وسیله می توان مقدار مصرف و به دنبال آن عوارض جانبی را کاهش داد . نانو امولسیون ها از سیستم های نوین دارورسانی میباشند که از سه بخش فاز آبی ، فاز روغنی و عامل امولسی فایر تشکیل شده اند . این سیستم ها برخلاف امولسیون های معمولی شفاف بوده و رسوب نمی کنند . نانو امولسیون ها می توانند فراهمی زیستی داروهای لیپوفیل را افزایش دهند . در این جا سعی شده با بدست آوردن نسبت های مناسبی از فاز آبی ، فاز روغنی و عامل اموسی فایر یک فرمولاسیون مناسب و پایدار از نانو امولسیون سفیکسیم تهیه نمود . در این مطالعه از تویین 20 به عنوان عامل سورفکتانت ، پلی اتیلن گلایکول 400 به عنوان کو سورفکتانت و اوئیک اسید به عنوان فاز روغنی استفاده شد . از بین فرمول های ساخته شده نمونه هایی که دارای ظاهر و نسج مناسبی بوده و پایداری حرارتی مناسبی هم داشتند جهت آزمون انحلال انتخاب شدند و اندازه ذره ایی و پتانسیل زتا نیز برای آن ها اندازه گیری شد از مقایسه نتایج حاصل از این آزمایشات می بینیم که نانوامولسیون می تواند سبب افزایش انحلال سفیکسیم شود . در بین فرمول های ساخته شده نمونه هایی که دارای بالاترین میزان سورفکتانت بودند ، بیش ترین افزایش در انحلال را نشان دادند .
مهسا صدوقی طیبه تولیت
ماینوکسیدیل جز داروهای کاهنده فشار خون می باشد که به صورت موضعی در درمان ریزش موی آندرژنیک کاربرد دارد. محلولیت آبی پایین این دارو محدود کننده جذب آن به حساب می آید.هدف از این تحقیق استفاده از تکنیک نانو برای دستیابی به بهترین فرمولاسیون نانوسوسپانسیون ماینوکسیدیل برای بهبود حلالیت و در نتیجه افزایش کارایی دارو می باشد. برای ساخت نانوسوسپانسیون ماینوکسیدیل به روش ترسیب از حلال های آلی همراه با سورفکتانت های مختلف با درصد متفاوت استفاده شد. مقدار تعیین شده ماده موثره در حلال آلی و سورفکتانت در حلال مائی حل شد. سپس محلول ماده موثره به سرعت و تحت فشار درون دستگاه سونیکیتور به محلول حاوی سورفکتانت اضافه شد.بعد از تبخیر حلال رسوبگیری شد.روی رسوب حاصل تست حلالیت اشباع انجام شد سپس با دستگاه اسپکتروفتومتر uv تعیین مقدار گردید. بررسی ها نشان داد که حلال متانول همراه با سورفکتانت sls دارای بهترین عملکرد می باشد
مهدی امیری مهران حبیبی رضایی
در پایان نامه حاضر خالص سازی و بازگذاری آنزیم لاکتاز فلوریزین هیدرولاز(lph) خالص سازی شده از غشای روده، به عنوان یکی از پروتئین های غشایی مورد بررسی قرار گرفته است. پروتئین های غشایی یک سوم از پروتئین های کد شونده توسط ژنوم انسان را تشکیل می دهند و در حدود دو سوم از پروتئین هایی که هدف دارویی قرار می گیرند به این دسته تعلق دارند. بازگذاری پروتئین های غشایی تکنیکی است که این امکان را برای ما فراهم می کند تا بدون مشکلاتی که در غشاهای طبیعی با آن روبرو هستیم به بررسی ساختار و عملکرد این پروتئین ها بپردازیم. مهمترین دستاورد این پایان نامه، ارائه روشی پیشنهادی برای کنترل جهت گیری پروتئین های غشایی به ویژه اکتوپروتئین ها می باشد. با کوچک کردن اندازه پروتئولیپوزوم ها، از یک سو انحنای غشای آن ها بیشتر می شود و از سوی دیگر فضای آبی میاتی آن ها محدود تر می شود. مبتنی بر راهکار مزبور، روشی را برای بازگذاری اکتو پروتئین های غشایی از جمله آنزیم لاکتاز- فلوریزین هیدرولاز پیشنهاد می دهیم که بر اساس آن کوچک کردن اندازه پروتئولیپوزوم ها تا ابعاد نانو برای اصلاح و یک دست شدن جهت گیری پروتئین های غشایی به کار گرفته می شود. این فرآیند با قرار گیری بخش اصلی و حجیم این پروتئین ها در سطح خارجی لیپوزوم ها و در تماس با محیط اطراف همراه می باشدکه با توجه به این که عموماً جایگاه فعال آنزیمی یا عملکردی این پروتئین ها در این بخش جای گرفته است دسترسی لیگاندهای محلول در محیط به این نواحی افزایش می یابد و محصول واکنش نیز در محیط آزاد می شود. در صورتی که اگر بخش اصلی پروتئین غشایی در درون لیپوزوم محصور باشد، به دلیل ایجاد محدودیت در انتقال آزادانه لیگاند و محصول توسط غشای دولایه، عملاً امکان این فعالیت ها از آن ها سلب می شود. در زمینه نانوبیوتکنولوژی، تولید نانوذرات لیپوزومی بیشتر در راستای بسته بندی و انتقال مولکول های مختلف اعم از دارویی و غیر دارویی بوده است، و پایان نامه حاضر اولین گزارش در نوع خود می باشد که ساخت نانوذرات پروتئولیپوزومی را، در جهت کنترل نحوه آرایش پروتئین های بازگذاری شده پیشنهاد می دهد.
رقیه شکوری طیبه تولیت
این تحقیق به منظور بررسی و ارزیابی نفوذ پوستی هورمون رشد طراحی و انجام گردید. در این تحقیق ابتدا به بررسی هورمون رشد تولید شده در پژوهشگاه ملی و مهندسی ژنتیک و زیست فناوری با استفاده از روش های الکتروفورز، وسترن بلاینگ، دات بلاتینگ، برادفورد، کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا پرداخته شد. در قسمت دیگر این تحقیق آنتی بادی بر علیه هورمون رشد تولید شد و تیتر آنتی سرم حاصله با استفاده از هورمون رشد تولید شده در مرکز ملی مهندسی ژنتیک و زیست فناوری با روش dot blotting به میزان 1000: 1 تعیین شد. در قسمت دیگر این تحقیق به بررسی میزان عبور هورمون رشد از پوست شکمی جدا شده رت با استفاده از سل های انتشار دو جداره فرانس پرداخته شد و میزان هورمون رشد عبور کرده با استفاده از کیت الیزا هورمون رشد اندازه گیری شد. در قسمت دیگر این تحقیق به بررسی اثرات انواع cpe بر روی نفوذ پوستی هورمون رشد از پوست شکمی جدا شده رت با استفاده از سل های انتشار دو جداره فرانس پرداخته شد و میزان هورمون رشد عبور کرده با استفاده از کیت الیزا هورمون رشد اندازه گیری شد و نشان داده شد که میزان عبور هورمون رشد به نوع cpe استفاده شده بستگی دارد. از بین انواع cpes به کار رفته در این تحقیق، مشخص گردید که بالاترین نسبت افزایش برای هیدروکسی پروپیل بتا سیکلو دکسترین بود. در قسمت بعد میزان عبور هورمون رشد همراه با تشدید کننده ها در مقایسه با هورمون رشد تنها، از پوست rat و به صورت in vitro مورد ارزیابی قرار گرفت و نتایج به دست آمده توانایی تشدید کننده ها را در عبور دادن هورمون رشد از پوست نشان داد. در قسمت دیگر این تحقیق یک پایه کرمی برای وارد کردن هورمون رشد همراه با هیدروکسی پروپیل بتا سیکلو دکسترین طراحی و ساخته شد و نفوذ پوستی هورمون رشد وارد شده در پایه کرمی، از پوست شکمی جدا شده رت با استفاده از سل های انتشار دو جداره فرانس انجام و میزان هورمون رشد عبور کرده با استفاده از کیت الیزا هورمون رشد اندازه گیری شد. در قسمت دیگر این تحقیق نفوذ هورمون رشد تولید شده در پژوهشگاه ملی و مهندسی ژنتیک و زیست فناوری همراه با هیدروکسی پروپیل بتا سیکلو دکسترین ارزیابی شد و نفوذ پوستی آن اندازه گیری شد.
طیبه تولیت محمدنبی سربلوکی
استفاده از حاملهای داروئی (مانند لیپوزومها، کره های بسیار ریز microspheres، ذرات نانومتری nanoparticles) ازجمله روشهای جدیدی است که در زمینه دارورسانی هدف دار مورد بررسی قرار گرفته اند. در این پایان نامه تهیه ایمن لیپوزمهای (immunolipossomes) حاوی متوترکسات سدیم که یک داروی ضد سرطان پر مصرف است ، مورد مطالعه قرار گرفت . بدین منظور لیپوزومهای چند جداره(multilamellar vesticles - mlv) با روش آب پوشانی لایه نازک و لیپوزومهای تک جداره بزرگ (large unilamellar vesicles - luv) با روش تبخیر فاز معکوس ساخته شد و محصور سازی دارو در آنها با استفاده از جذب نوری در طول موج 305 نانومتر تعیین گردید. برای یکنواخت کردن اندازه ذرات از صافی پلی کربنات با منافذ 0/4 میکرومتر استفاده شد. اندازه و توزیع انداز ذرات لیپوزمها پیش از صاف کردن و پس از آن، با روش تفریق نور لیزری اندازه گیری شد. پایداری لیپوزمهای تهیه شده در دماهای 4، 25، و 37 درجه سانتی گراد تعیین شد. برای افزایش پایداری از روش منجمد خشکانی (lyophilization) استفاده شد. و به این منظور لیپوزومها در حضور مقادیر معینی از مواد محافظ در برابر انجماد (cryoprotectant) که ضمنا پایداری آنها در خون را نیز افزایش می دهند، مانند ترهالوز، پلی اتیلین گلایکول 10000 و 20000 و مخلوط ترهالوز - پلی اتیلن گلایکول 20000 مورد منجمد خشکانی قرار گرفت . اثر هر یک از این مواد بر روی میزان داروی باقی مانده در لیپوزومها بعد از عمل منجمد خشکانی مورد بررسی دارو در طی عمل انجماد خشک را داشت ، در سه دمای 4، 25، 37 درجه سانتی گراد تعیین گردید. برای هدف گیری لیپوزمها، ایمن لیپوزم حاوی متوترکسات سدیم با استفاده از فسفاتیدیل کولین و فسفاتیدیل اتانول آمین تهیه شد. به منظور نشاندار کردن از ماده فلوئورسئین سدیم (ماده فلوئورسانس) در ساخت آنها استفاده گردید. برای اتصال پادتن های ضد cd3 و ضد cd4 (cluster designation) (ضد شاخص های لنفوسیتهای انسانی) به فسفاتیدیل اتانل آمین از ماده کربودی ایمید استفاده شد. برای اطمینان از ایجاد پیوند و عدم تغییر ساختمان پادتن در نتیجه پیوستنش به لیپوزوم و در نتیجه تغییر در واکنش آن نسبت به پادگن مربوط، ایمن لیپوزومهای حاصل با سلولهای لنوفوسیت انسانی مجاور شد و تشکیل پیوند پادتن - پادگن در زیر میکروسکوپ فلوئورسانس مورد بررسی و تایید قرار گرفت .
انسیه اعظم عباسفر طیبه تولیت
در این مطالعه میزان جذب انسولین از روی درصد کاهش گلوکز خون بعد از قرار دادن کپسولهای حاوی 10u انسولین همراه با مقادیر مختلف از پلیمرهای مخاط چسب (کارباپول، پلی کربوفیل و هیدروکسی پروپیل متیل سلولز) بعنوان مهارکننده انزیمی و افزایش دهنده جذب در ایلئوم رودهء کوچک موشهای صحرایی نر دیابتی شده با آلوکسان ارزیابی شده است . از اودراژیت s100 برای محافظت کپسولهای حاوی انسولین در مقابل شیرهء معدی استفاده گردید. نتایج حاصل از تجویز این کپسولها با نتایج حاصل از تجویز داخل صفاقی انسولین (1u) و همینطور گروهای کنترل مقایسه شده اند. بعد از قرار دادن کپسولهای بدون روکش حاوی انسولین و با مقدار اپتیمم کارباپول در ایلئوم، قند خون حیوان از 387 +- 32mg/dl در ساعت اول به 223 +- 41mg/dl در ساعت پنجم می رسد که نشاندهنده کاهش مشخص (p<0/05) در میزان قند خون می باشد (50 درصد). کپسولهای روکشدار حاوی انسولین و کارباپول با همان مقادیر، قند خون حیوان را از 615 +- 74mg/dl در ساعت سوم به 359 +- 56mg/dl در ساعت پنجم می رساند که نشاندهندهء کاهش مشخص (p<0/05) در میزان قند خون می باشد (70 درصد). کپسولهای حاوی انسولین به همراه پلی کربوفیل یا هیدروکسی پروپیل متیل سلولز و همینطور گروههای کنترل، هیچگونه کاهشی در قند خودن ایجاد نمی کنند. میزان غلظت کارباپول در اثربخشی آن به عنوان افزایش دهندهء جذب انسولین از روده بسیار مهم می باشد.
مریم اکبری رکن آبادی طیبه تولیت
در این مطالعه سوسپانسیون آبی لیپوزوم آمفوتریسین b تهیه گردید و تاثیر عوامل مختلف (نظیر میزان حلال آبی، غلظت دارو، ضخامت لایه لیپیدی، میزان کلسترول و نوع لیپوزوم بررسی درصد محصورسازی و پایداری لیپوزومها بررسی شد. نتایج نشان می دهد که با افزایش میزان حلال آلی درصد محصورسازی و پایداری لیپوزومها افزایش می یابد. از سوی دیگر با افزایش غلظت دارو، میزان محصور سازی کاهش می یابد. هم چنین با کاهش ضخامت لایه لیپدی درصد محصورسازی افزایش می یابد، اما پایداری لیپوزومها کاهش می یابد. با افزایش میزان کلسترول نیز پایداری پسوزومها کاهش می یابد. نوع پسوزوم تاثیری در میزان محصور سازی و پایداری پسوزوم آمفوتریسین b ندارد
رویا گلباف طیبه تولیت
افزایش فشار داخل چشم (گلوکوم) عوارض زیادی دارد که از جمله مهمترین آنها آسیب به عروق شبکیه و نهایتا از بین رفتن بینایی می باشد. از آنجایی که دارو زمانی گلوکوم (از نوع زاویه باز که شایع ترین نوع آن نیز می باشد) طولانی مدت و ضروری است، استفاده از مسدودکننده های گیرنده (بتا) و از مهمترین آنها، تیمولول اجتناب ناپذیر می باشد. بتابلاکرها علاوه بر پایین آوردن فشار داخل چشم روی میدان دید نیز اثر داشته و آ نرا بهبود می بخشند. این دسته از داروها در افراد بالای 55 سال و بخصوص بالای 75 سال عوارض قلبی عروقی و تنفسی جدی داشته و پزشکان این داروها را در این سنین با احتیاط بسیار تجویز می کنند. استفاده از سیستم های آهسته رهش (sustained -release) در دارودرمانی گلوکوم برای نیل به دو هدف عمده مورد بررسی قرار گرفته اند:1- کاهش جذب سیستمیک دارو و متمرکز کردن اثرات آن به صورت موضعی.2- کاهش دفعات مصرف دارو و راحتی بیمار در پذیریش درمان مزمن و طولانی مدت از میان سیستمهای طولانی اثری که در درمان گلوکوم به کار می رود لیپوزم ها، جایگاه ویژه ای داند. با استفاده از این حامل، دارو به مدت طولانی تری در چشم باقی مانده و ضمن حفظ اثرات درمانی دارو، با ممانعت از جذب سیستمیک، میتوان عوارض جانبی دارو را کاهش داد. از آنجاییکه فرآورده های چشمی لیپوزمال به صورت پراکندگی آبی (سوسپانسیون) ناپدیدار می باشند در این پایان نامه ساخت فرآورده لیپوزومی پایدار با درصد محصور سازی بالا از داروی تیمولومالئات بررسی شده است.
محسن محبی طیبه تولیت
هدف اصلی این پایان نامه ارزیابی میزان پایداری لیپوزوم های با پوشش pvp در مقایسه با لیپوزوم های بدون پوشش (معمولی) در حیوان آزمایشگاهی rat بوده است.نتایج نشان می دهد که امکان استفاده از pvp (مانند سایر پلیمرهای رایج از قبیل pva و peg )را در ساخت لیپوزوم های ssl می توان مدنظر قرار داد.اگر چه دراین مورد به تحقیقات مفصل تر و دقیق تری نیاز است.
طناز شاکری طیبه تولیت
بتا-سیکلودکسترین ، قادر به تشکیل کمپلکس محاطی inclusion complex)) با شمار زیادی از مولکولها از جمله داروهای کم محلول و ناپایدار و ... است که در نتیجه تشکیل این کمپلکس ، حلالیت و پایداری این داروها افزایش می یابد.