نام پژوهشگر: محمد جاوید
علیرضا مظفری محمد جاوید
برای ارزیابی جنبه های زیباشناختی و بررسی ویژگیهای صور خیال در این دیوان، ابتدا شواهد تمام انواع صورتهای خیالی استخراج شده بسامد کاربرد هر کدام از انواع مختلف صور خیال تعیین گردید، در بررسی های جلوه های هر کدام از آن صورتهای خیال انگیز در سروده های حافظ، ابتدا تعریفی از آنها مطابق آنچه که در میان علمای علم بیان خودمان مشهور است ارائه شده، برای باز کردن دیدگاههای جدید در این مباحث ، برخی از نظریه ای تازه منقدان غرب و گاه یافته های خود نگارنده بر آنها علاوه گردیده شویه خیال آفرینی حافظ و چگونگی برخورد او با آن شیوه های ظریف خیال انگیز، براساس آن نظریه های قدیم و جدید، مورد بحث و بررسی قرار گرفت . در هر بخش تلاش شده است تا الگو و طرح هنری حافظ در کاربرد هر کدام از انواع صور خیال، برای خواننده معلوم گردد، از این رو گاه بنا به ضرورت مقایسه ای نیز میان طرح هنری او و دیگر شاعران پارسی گوی صورت گرفته است . از آنجا که استشهاد ابیات و شواهد افزون موجب گسیختگی رشته اندیشه خواننده و افزایش حجم رساله می شد، تنها به ذکر شواهد آشکار و تعیین کننده و اعلام بسامد کاربرد انواع مختلف از یک صورت خیالی بسنده شده، در صورت نیاز و ضرورت ، خاطر خواننده به مقالات و کتبی که همان موارد را - اگر چه به نحوی دیگر اما - با شواهدی بسیار بررسی کرده اند ارجاع داده شده است . حاصل مختصر این پژوهش اینکه، حافظ در عین دلبستگی به طرح جهان بینی و فلسفه خاص خویش و تلقین آنها به خوانندگانش ، آنچنان در بند تفکرات فلسفی و اجتماعی خود نمانده است که دچار غفلت از جنبه های صرفا هنری اشعار خود باشد. او در کاربرد انواع مختلف صور خیال، شفیته زیباترین نوع آنهاست و این خود از دقت نظر او در ارزیابی زیباشناختی تصاویر شعری حکایت می کند. حافظ ثابت کرده است که کمال مطلوب او در تصویر آفرینی، ایجاد تناسب و هماهنگی میان صور منفرد شعری است . او در حوزه هنری شعر خود، از هماهنگی ظریف ترین عناصر شعری یعنی هماهنگی رنگها و واجها نیز صرف نظر نمی کند. اینها تصاویری هستند که به لحاظ دقتی که در انتخاب واژگان و هماهنگی عناصر سازنده آنها صورت گرفته، از بالاترین درجه تاثیر عاطفی بر روی مخاطبانشان برخوردارند. بزرگترین هنر منحصر به فرد حافظ در عشر و شاعری، ایجاد تصاویری است که از استعداد شگرف و چشمگیری برای پذیرش تعابیر متفاوت و گاه متناقض خوانندگان برخوردارند. دلبستگی او به آن صورتهای خیالی که دو یا چندین مصداق را با یک نشانه تداعی می کنند، مانند ایهام و کنایه و استعاره ... درست در راستای همین انتظاری است که او از هنر خویش دارد. از سوی دیگر او چنان شاعر آزاداندیشی است که حرمت آزاداندیشی خوانندگان اشعارش را براحتی نمی شکند. و باده ای که می گسارد و بالاتر از آن مذهبی را که بدان ایمان دارد به خوانندگان سروده هایش واگذارد؟ از طریق این پژوهش ، خواننده اشعار حافظ، او را همچون بسیار از شاعران پارسی گوی نخواهد یافت که همه چیز را خود می گویند و مجالی برای جولان توسن ذهن و خیال خوانندگان نمی دهند، بلکه او را چون نقاشی خواهد یافت که در لابلای تصاویری که "کلک خیال انگیز"ش کشیده، برای هنرآفرینی ذهن و خیال خواننده نیز جایی خالی و سفید باز گذاشته است .