نام پژوهشگر: اردشیر محیط
یلدا منهاج اردشیر محیط
بهبود راندمان خوراک از طریق مصرف آنتی بیوتیک ها به منظور کنترل جمعیت میکروبی روده طیور و افزایش توانایی تولید در آنها رایج است. اما با توجه به اینکه مصرف مستمر و طولانی مدت آنتی بیوتیک ها در خوراک طیور ممکن است منجر به باقی ماندن این نوع ترکیبات در فراورده های طیور گردد و همچنین موجب مقاوم شدن میکروارگانیسم ها نسبت به اینگونه دارو ها شود، لذا هدف این تحقیق بررسی اثرات سطوح مختلف پودر و عصاره گیاه گل گندم جنگلی بر عملکرد اقتصادی و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی به عنوان یک محرک رشد و جایگزین برای آنتی بیوتیک بود. 288 قطعه جوجه گوشتی یک روزه از نژاد کاب (مخلوط نر وماده) در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به 6 تیمار (هر تیمار دارای 4 تکرار و هر تکرار دارای 12 مشاهده بود) تقسیم و هر تیمار از یکی از جیره های تنظیمی شامل عصاره گل گندم جنگلی در غلظت هایppm 500 و ppm 1000 به صورت محلول در آب آشامیدنی، پودر گل گندم جنگلی به میزان 5 و 10 کیلوگرم درهر تن جیره پایه، آنتی بیوتیک محرک رشد فلاووفسفولیپول 6/0 درصد به میزان 600 گرم در هر تن جیره پایه و جیره پایه بدون هر گونه افزودنی به مدت 6 هفته استفاده نمودند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار sas و مقایسه میانگین ها با روش دانکن انجام شد. با توجه به نتایج بدست آمده مشخص گردید که مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل در انتهای دوره به طرز معنی داری تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار نگرفت (05/0p>). ولی در 21 روزگی تیمار های دریافت کننده پودر گیاه در سطوح 5 و 10 کیلوگرم در هر تن جیره پایه افزایش وزن بیشتر و ضریب تبدیل پائین تری را همانند تیمار دریافت کننده آنتی بیوتیک در مقایسه با سایر تیمار ها نشان دادند (05/0p<). همچنین به جز درصد چربی محوطه بطنی سایر خصوصیات لاشه در انتهای دوره تحت تاثیر تیمار های آزمایشی قرار نگرفتند (05/0p>). درصد وزن چربی محوطه بطنی در تیمار دریافت کننده پودر گیاه در سطح10 کیلوگرم در هر تن جیره پایه و تیمار دریافت کننده آنتی بیوتیک به طور معنی داری کمتر از سایر تیمار ها بود (05/0p<) که این امر نشان دهنده این است که در اثر استفاده از پودر گیاه گل گندم جنگلی می توان اثراتی مشابه با مصرف آنتی بیوتیک در رابطه با بهبود کیفیت لاشه بدست آورد.
فرنگ روزمهر اردشیر محیط
به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف مکمل بدجن 40 بر عملکرد تولیدی، کلسترول سرم و خصوصیات لاشه ی جوجه های گوشتی، از این مکمل در3 سطح ( 0و 100و 200 گرم در تن ) استفاده شد. مدت آزمایش 21 روز بود و یک طرح کاملا تصادفی به کار رفت.150 قطعه جوجه گوشتی مخلوط از نژاد راس انتخاب شد و برای هریک از تیمارهای فوق، 50 قطعه در نظر گرفته شد. برای مقایسه صفات عملکردی 20 نمونه، برای مقایسه کلسترول خون 3 نمونه و برای خصوصیات لاشه 5 نمونه استفاده شد. در پایان هر هفته، پرندگان به طور انفرادی وزن کشی شده و ضریب تبدیل تا هفته مورد نظر تعیین گردید. در روز 21 به منظور تعیین کلسترول سرم، خونگیری شدند و در روز 42 ( پایان دوره) برای بررسی خصوصیات لاشه کشتار شدند . تجزیه و تحلیل آماری با نرم افزار sas ومقایسات میانگین ها با آزمون duncan انجام شد. نتایج حاصله نشان داد که استفاده از مکمل بدجن 40 باعث افزایش معنی داری در وزن جوجه ها در هفته اول (01/0p<) و ششم (05/0 p<) نسبت به تیمار شاهد می شود. ضریب تبدیل نیز به طور معنی داری در در 0-7 روزگی (01/0p<) ،0-21 روزگی (05/0p<) و 0-42 روزگی (01/0p<) بهبود پیدا کرد. سطح کلسترول خون نیز درگروههای که از مکمل استفاده می کردند نسبت به تیمار شاهد کاهش معنی داری (01/0p<) داشت. بررسی صفات لاشه نیز نشان داد که افزایش معنی داری (01/0p<) از نظر میانگین های وزن زنده، وزن لاشه ، وزن بال ،وزن ران و وزن سینه نسبت به تیمار شاهد وجود دارد. در کل نتایج این پژوهش نشان داد که تیمار 200 گرم در تن از مکمل بدجن 40 بهترین عملکرد را نسبت به بقیه تیمارها داشته است.
سارا شادمهر اردشیر محیط
این تحقیق به منظور مطالعه اثرات سطوح مختلف ملاتونین بر سیستم ایمنی جوجه های گوشتی انجام شد. برای این منظور تعداد 96 قطعه جوجه گوشتی نژاد آرین یک روزه بطور تصادفی به 12 گروه تقسیم شدند و در 12 پن جداگانه ریخته شدند. یک طرح کاملا تصادفی با 4 تیمار و 3 تکرار و 8 زیرمشاهده بکار رفت. تیمارها شامل مقادیر متفاوتی ملاتونین بود که به صورت محلول در آب آشامیدنی و در سطوح)10(m ppm10، )20(m ppm20 و)40m ( ppm40 از روز اول تا روز 21 دوره پرورش در آب آشامیدنی جوجه های گوشتی مصرف شد. صفات تولیدی مصرف خوراک روزانه (گرم/جوجه/روز)، افزایش وزن روزانه (گرم/جوجه/روز)، ضریب تبدیل خوراک (گرم خوراک/گرم اضافه وزن) و کیفیت لاشه اندازه گیری شد. در این رابطه وزن طحال، بورس و تیموس تعیین شد. و درصد هر یک از آنها نسبت به لاشه تعیین شد. ایمنی سلولی، عکس العمل پوست در مقابل تزریق pha-p و ایمنی هومورال از طریق تزریق گلبول قرمز گوسفند و اندازه گیری آنتی بادی کل و igg خون مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد مصرف خوراک در هفته اول پرورش تحت تاثیر ملاتونین قرار نگرفت (05/0<p). مصرف ملاتونین به طور معنی دار مصرف خوراک را در جوجه های گوشتی از هفته دوم تا هفته ششم در 40m نسبت به گروه شاهد افزایش داد (05 /0p<). مصرف ملاتونین به طور معنی دار باعث افزایش وزن روزانه در جوجه های گوشتی در هفته های دوم، چهارم، پنجم و ششم در 40m شد(05 /0p<). وزن لاشه، کیفیت لاشه، بورس و تیموس تحت تاثیر ملاتونین قرار نگرفت (05/0<p). همچنین مصرف سطوح مختلف ملاتونین سبب افزایش درصد طحال نسبت به گروه شاهد شد(05 /0p<). مصرف ملاتونین موجب افزایش میزان هتروفیل در خونگیری روز دهم شد(05 /0p<). همچنین مصرف ملاتونین میزان هماتوکریت را در روز 42 خونگیری افزایش داد(05 /0p<). اختلاف پس از 48 ساعت از تزریق pha-p بین سطوح مختلف ملاتونین معنی دار بود (05/0>p). تیتر آنتی بادی کل و igg تحت تاثیر ملاتونین قرار نگرفت (05/0<p). با توجه به نتایج این تحقیق می توان نتیجه گرفت که ملاتونین دارای اثرات مثبتی بر عملکرد و ایمنی سلولی جوجه های گوشتی بود.
میلاد شاعری زربخت انصاری
هدف این تحقیق، اثر اسانس شوید روی کیفیت تخم مرغ و قدرت جوجه درآوری مرغ های مادر گوشتی بود. تعداد 80 قطعه مرغ و 8 خروس از نژاد راس308 در سن 105هفتگی انتخاب و به طور تصادفی به 4 تیمار، 2 تکرار و 10 زیر مشاهده در هر تکرار تقسیم بندی شدند. یک تیمار به عنوان شاهد( فاقد اسانس) در نظر گرفته شد و تیمارهای دیگر از 10، 20 و 40 میلی لیتر اسانس به ازای هر 100کیلوگرم خوراک، به مدت 4 هفته تغذیه شدند. بین تیمارها از نظر درصد تولید، شاخص زرده و واحد "هاو" تفاوت معنی داری مشاهده نشد) 05/0.(p> اما در صفاتی مانند وزن تخم مرغ، خصوصیات ظاهری تخم مرغ، وزن پوسته، نسبت درصد پوسته، ضخامت پوسته، رنگ زرده، کلسترول پلاسما و وزن جوجه تفاوت معنی دار وجود داشت ) 05/0.(p< اسانس شوید اثر معنی داری روی میزان گلوکز پلاسما و کلسترول زرده تخم مرغ نداشت) 05/0.(p> همچنین بین تیمارها از نظر باروری و کیفیت جوجه تفاوت معنی داری مشاهده نشد) 05/0.(p> در حالی که، اسانس شوید درصد جوجه درآوری را به طور معنی داری افزایش داد) 05/0.(p< علاوه بر این، اسانس شوید به طور معنی داری میزان hdl پلاسما را افزایش و میزان ldl، vldl و تری گلیسرید پلاسما را کاهش داد) 05/0.(p< نتایج این مطالعه نشان داد که استفاده از اسانس شوید در جیره مرغ های مادر گوشتی، درصد جوجه درآوری را بهبود می بخشد
وحید شعبانیان وشنوه اردشیر محیط
جهت بررسی اثرات استفاده از پودر چربی برروی میزان کلسترول خون،تری گلیسیریدخون،متوسط افزایش وزن ومیزان دنبه وافزایش قطرچربی کمری درطی دوره پرواربندی،آزمایشی با 36راس بره نر کردی دریک طرح کاملا تصادفی انجام پذیرفت.دام ها در شروع آزمایش به صورت تصادفی در چهار تیمار که هر تیماردارای سه تکرار بود تقسیم گردیدند.وزن متوسط دام ها در شروع آزمایش تعیین شدومقدار خوراک مصرفی بر حسب3%وزن بدن محاسبه گردید.درتیمارشاهدازجیره پایه استفاده شدودرتیمار دوم1%چربی،درتیمار سوم2%چربی ودرتیمارچهارم3%چربیجایگزین آردجوجیره درجیره پایه شد.در شروع آزمایش ونیز روزهای 45و90،وزن کشی انجام شدوخون گیری به منظوراندازه گیری چربی خون وچربی لاشه صورت گرفت. درخاتمه آزمایش بره ها کشتار شدندوپس از کشتارقطرچربی کمری ونیزوزن دنبه اندازه گیری شد.داده های به دست آمده بااستفاده ازنرم افزار sas موردتجزیه وتحلیل آماری قرارگرفتند. نتایج نشان داد که افزایش3%چربی خشک به جیره بره هابه طور معنی داری باعث افزایش وزن آن ها درطی دوره آزمایش شده است(05/0>p).همچنین وزن دنبه وقطرچربی کمری درگروهی که که 3%چربی خشک دریافت کرده اند به طورمعنی داری از سایر گروههاوشاهد بیشتر بوده است(05/0).ازنظرمیزان تری گلیسیرید خون گروههایی که چربی دریافت کرده اندبه طورمعنی داری ازسایرگروه ها و شاهدبیشتربوده است(05/0>p).ازنظر میزان تری گلیسیریدخون گروه هایی که چربی دریافت کرده اند به طور معنی داری از گروه شاهد بالاتر بوده اند(05/0). بین گروه شاهد وسایر گروههاازنظرسطوح کلسترول در خاتمه آزمایش تفاوت معنی داری مشاهده نشده است(05/0).
حسین فلاح اردشیر محیط
این مطالعه به منظور بررسی اثرات چهار سطح مختلف نوعی سینبیوتیک با نام تجاری بایومین ایمبو روی شاخص های تولیدی، کیفیت تخم مرغ، جوجه درآوری و فراسنجه های خونی در مرغ های مادر گوشتی انجام شد. هشتاد قطعه مرغ مادر سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی با استفاده از چهار تیمار، دو تکرار و ده مرغ مادر در هر تکرار انجام شده و با جیره های حاوی مقادیر 0، 05/0، 1/0 و 2/0 درصد از سینبیوتیک به مدت چهار هفته تغذیه شدند. نتایج نشان داد که افزودن سینبیوتیک اثر معنی داری روی رنگ زرده، ضخامت پوسته، وزن پوسته، واحد هاو، ارتفاع آلبومن و شاخص تخم مرغ نداشت (05/0p>) اما روی شاخص زرده اثر معنی داری داشت به طوری که شاخص زرده در تیمار 1/0 s به طور معنی داری از تیمارهای 05/0 s و 2/0 s کمتر بود (05/0p<) ولی با تیمار c(شاهد) تفاوت معنی داری نداشت (05/0p>). همچنین غلظت تری گلیسرید، کلسترول و hdl پلاسمای خون و کلسترول زرده بین تیمارها تفاوت معنی داری نداشت (05/0p>)، اما غلظت گلوکز پلاسما در تیمار 1/0 s به طور معنی داری از تیمار های c و 05/0 s بالاتر بود (05/0p<) اما تفاوت معنی داری با تیمار 2/0 s نداشت. نتایج همچنین نشان داد که مکمل سینبیوتیک اثر معنی داری روی درصد جوجه درآوری کل تخم مرغ و جوجه درآوری تخم مرغ های بارور نداشت (05/0p>). اما وزن تخمدان و تعداد فولیکول های بزرگ در تیمار 2/0 sبه طور معنی داری از سایر تیمارها کمتر بود (05/0p<). به علاوه تفاوت معنی-داری در وزن تخم مرغ بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>) اما درصد تولید تخم مرغ در تیمار 2/0s به طور معنی داری از سایر تیمارها کمتر بود (05/0p<). در مجموع، سینبیوتیک روی کیفیت تخم مرغ (به جز شاخص زرده)، فراسنجه های خونی(به جز غلظت گلوکز پلاسما)، کلسترول زرده، قدرت جوجه درآوری و وزن تخم مرغ اثر معنی داری نداشت، اما تیمار 2/0 s به طور معنی داری سبب کاهش درصد تولید تخم مرغ، وزن تخمدان و تعداد فولیکول های بزرگ تخمدان شد.
حجت الله فلاح اردشیر محیط
هدف اصلی این مطالعه ارزیابی اثرات تغذیه ای عصاره آرتیشو بر روی عملکرد تولیدی و تولید مثلی مرغ های مادر گوشتی بود. در این مطالعه 80 قطعه مرغ مادر گوشتی و 8 قطعه خروس از سویه راس 308 در سن 105 هفتگی در یک طرح کاملا تصادفی در 4 تیمار و 8 تکرار تقسیم شدند. جیره های آزمایشی سطوح عصاره آرتیشو( ae) شامل 100 ،200 و400میلی گرم در کیلوگرم بعلاوه جیره شاهد بود و طول دوره آزمایش5 هفته بود. نتایج نشان داد که افزودن عصاره آرتیشو اثر معنی داری بر روی کیفیت تخم مرغ نداشته (05/0p>)هر چند واحد هاو در هفته دوم آزمایش در تیمار100 میلی گرم عصاره به طور معنی داری در مقایسه با تیمار های شاهد و 400میلی گرم عصاره افزایش یافت (05/0p<). غلظت کلسترول، hdlو تری گلیسرید خون و همچنین کلسترول زرده تخم مرغ در تیمارهای100 ،200 و400میلی گرم در کیلوگرم عصاره در مقایسه با تیمار شاهد تفاوت معنی داری نداشت(05/0p>). اما غلظت گلوکز در تیمارهای 200 و400میلی گرم عصاره نسبت به تیمار های شاهد و 100 میلی گرم عصاره بطور معنی داری کاهش یافت (05/0(p<. همچنین در وزن تخمدان،تعداد فولیکول های بزرگ، وزن تخم مرغ، درصد تولید تخم مرغ و جوجه درآوری بین تیمار ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). اما درصد جوجه درآوری در تیمارهای200 و400میلی گرم عصاره نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت.
آیدا جعفری صیادی اردشیر محیط
به منظور بررسی اثر اسید بنزوئیک بر عملکرد و میکروفلور دستگاه گوارش جوجه های گوشتی، 120 قطعه جوجه یک روزه سویه راس 308 در قالب یک طرح کاملاً تصادفی با 4 تیمار، 3 تکرار و 10 مشاهده به مدت 42 روز پرورش داده شد. تیمارهای غذایی شامل شاهد (بدون اسید بنزوئیک)، ba0.25(%25/0 اسید بنزوئیک)،ba0.5 (%50/0 اسید بنزوئیک) و ba1(%1 اسید بنزوئیک) بودند. در پایان دوره پرورش، افزایش وزن، مصرف خوراک، ضریب تبدیل غذایی و خصوصیات لاشه اندازه گیری شدند. در روزهای 14 و 42 پرورش، از هر تکرار 2 جوجه که به میانگین وزنی آن تکرار نزدیک تر بودند، انتخاب شدند و پس از کشتار، جمعیت باکتری های اسید لاکتیک و کلی فرم در بخش های مختلف دستگاه گوارش، مورد ارزیابی قرار گرفت. از نظر مقدار مصرف خوراک تفاوت بین تیمارها معنی دار بود (05/0p<) و گروه ba1کمترین مصرف خوراک را داشت. گروه های ba0.25 و ba0.5 از نظر این صفت تفاوت معنی داری نداشتند (05/0p>) ولی به طور معنی داری از گروه شاهد کمتر بودند (05/0p<). وزن نهایی تیمار ba1به طور معنی داری از سایر تیمارها کمتر بود (05/0p<) ولی بین تیمارهای دیگر تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0p>). از نظر ضریب تبدیل غذایی بین تیمارهای آزمایشی، تفاوت معنی دار شد (05/0p<) به طوری که بهترین ضریب تبدیل غذایی در تیمار ba0.5مشاهده شد. مکمل غذایی اسید بنزوئیک در روز 14 پرورش منجر به افزایش باکتری های اسید لاکتیک در محتویات چینه دان شد، اما این افزایش تنها در تیمار ba0.5معنی دار بود (05/0p<). بین تیمارهای حاوی اسید نیز تفاوت معنی داری وجود نداشت (05/0p>). جمعیت لاکتوباسیل ها در محتویات ایلئوم نیز افزایش یافت اما معنی دار نبود (05/0p>). تعداد باکتری های کلی فرم در محتویات چینه دان و ایلئوم کاهش معنی داری نداشت (05/0p>). داده های به دست آمده در روز 42 نشان داد که استفاده از اسید بنزوئیک تعداد لاکتوباسیل ها را در محتویات چینه دان افزایش داده و بالاترین مقدار آن در تیمار ba1بود که با سایر تیمارها اختلاف معنی داری داشت (05/0p<). تعداد لاکتوباسیل های ایلئوم در تیمارهای حاوی اسید در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنی داری افزایش داشت (05/0p<) و تعداد کلی فرم های چینه دان در تیمارهای حاوی اسید به طور معنی داری کاهش یافت (05/0p<). استفاده از اسید بنزوئیک، رشد کلی فرم ها را در ایلئوم کاهش داد که کمترین میزان آن در تیمار ba1 بود (05/0p<). درنهایت بر اساس نتایج این تحقیق می توان گفت که استفاده از اسید بنزوئیک در سطح 5/0 درصد باعث بهبود عملکرد جوجه های گوشتی شد، ضمن اینکه بر میکروفلور دستگاه گوارش نیز تأثیرات مثبتی داشت. کلید واژه: اسید بنزوئیک، جوجه های گوشتی، خصوصیات لاشه، سویه راس 308
امیر هادی پور اردشیر محیط
هدف از انجام این مطالعه بررسی اثر مکمل سازی چربی کوهان شتر بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های بیوشیمیایی خون و سیستم ایمنی هومورال بره های پرواری بود. 25 بره نر نژاد افشاری (متوسط سنی 5-4 ماه؛ متوسط وزن زنده01/3±14/33 کیلوگرم)در قالب یک طرح کاملاً تصادفی به مدت 90 روز مورد استفاده قرار گرفت. تیمارها شامل گروه شاهد (بدون مکمل چربی)، f2.5(%5/2 پودر چربی پالم)،f5(%5 پودر چربی پالم)، h2.5(%5/2 چربی کوهان شتر)، h5(%5 چربی کوهان شتر)بودند. متوسط ماده خشک مصرفی، افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی و خصوصیات لاشه اندازه گیری شد. فراسنجه های خونی (غلظت گلوکز، تری گلیسرید، کلسترول و hdlسرم خون) نیز در روزهای صفر، 30، 60 و 90 مورد بررسی قرار گرفت. برای اندازه گیری پاسخ سیستم ایمنی هومورال نیز دو آنتی ژن (گلبول قرمز جوجه های گوشتی و اوآلبومین) تزریق شد و میزان ایمنوگلوبولین gسرم خون مورد اندازه گیری قرار گرفت. استفاده از چربی کوهان شتر و پودر چربی در سطح %5/2 موجب افزایش میزان مصرف ماده خشک نسبت به سایر تیمارها شد (05/0>p)، به طوری که، تیمار f2.5با تیمار شاهد و f5تفاوت معنی داری داشتند (05/0>p) ولی با دو تیمار h2.5و h5اختلاف معنی داری مشاهده نشد (05/0<p). مکمل کردن سطوح مختلف چربی کوهان شتر و %5/2 پودر چربی پالم موجب ارتقاء افزایش وزن روزانه نسبت به بره های گروه شاهد و f5شد (05/0>p). بهترین ضریب تبدیل غذایی در بره هایی مشاهده شد که در جیره غذایی آنها از چربی کوهان شتر و %5/2 پودر چربی استفاده شده بود که تفاوت ها از نظر آماری با گروه شاهد معنی دار نبود (05/0<p) ولیکن با f5اختلاف معنی داری مشاهده شد (05/0>p). بازدهی لاشه سرد و گرم در بره های گروه شاهد بالاتر بود (05/0>p) ولی تفاوت آنها تنها با دو گروه f2.5و h5معنی دار بود (05/0>p). غلظت گلوکز سرم خون تحت تأثیر مکمل چربی قرار نگرفت (05/0<p). میزان تری گلیسرید و کلسترول خون در روز 60 در بره های تغذیه شده با چربی نسبت به بره های گروه شاهد بالاتر بود (05/0>p) و غلظت hdlخون نیز در روزهای 60 و 90 در تیمار شاهد از سایر تیمارها کمتر بود (05/0>p). استفاده از چربی کوهان شتر در سطح %5 موجب ارتقاء پاسخ سیستم ایمنی هومورال علیه گلبول قرمز جوجه های گوشتی شد، که تفاوت آن با بره های گروه شاهد و تغذیه شده با پودر چربی تفاوت معنی داری نداشت (05/0<p)، اما با تیمار h2.5معنی دار بود (05/0>p). میزان ایمنوگلوبولین gدر سرم خون بره های تغذیه شده با چربی کوهان شتر از سایر تیمارها بالاتر بود که تفاوت ها تنها با گروه شاهد معنی دار بود (05/0>p). با توجه به یافته های این پژوهش، به نظر می رسد که استفاده از چربی کوهان شتر در جیره بره های پرواری نژاد افشاری امکان پذیر بوده بدون اینکه اثرات نامطلوبی بر عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی و سیستم ایمنی داشته باشد. با وجود این، مکمل سازی جیره بره های پرواری با چربی کوهان شتر در سطح %5/2 از نظر بهبود عملکرد، خصوصیات لاشه، فراسنجه های خونی و پاسخ سیستم ایمنی هومورال نسبت به سطح %5 ارجحیت دارد. واژگان کلیدی: بره های پرواری، چربی کوهان شتر، سیستم ایمنی هومورال، خصوصیات لاشه، اوآلبومین
جواد رودباری اردشیر محیط
عوامل هورمونی دارای اثرات مختلفی بر پوشش الیاف بزها هستند و به دلیل اینکه تاکنون تحقیقی در مورد تأثیر هورمون ها بر روی کرک بزهای رائینی صورت نگرفته است، لذا این تحقیق به منظور مطالعه اثر هورمون های ملاتونین و پرولاکتین بر چگونگی ریزش الیاف و همچنین خصوصیات کرک در بزهای رائینی در ایستگاه تحقیقاتی بافت کرمان، انجام شد. برای انجام این بررسی از یک طرح آزمایشی کاملاً تصادفی با 4 تیمار و 6 تکرار استفاده شد. تیمارها شامل گروه های زیر بود: گروهی که هورمونی دریافت نکردند (c)، گروهی که قرص 18میلی گرمی ملاتونین درشروع آزمایش در زیر پوست آنها کاشته شد و بعد از 40 روز مجدداً تکرار شد (m)، گروهی که 5/0میلی گرم بروموکریپتین به ازای هر کیلوگرم وزن زنده و 3 بار در هفته در عضله آنها بروموکریپتین (به عنوان آنالوگ پرولاکتین) تزریق شد (b) و گروهی که هم قرص ملاتونین در زیر پوست آنها کاشته شد و هم بروموکریپتین به صورت عضلانی تزریق شد (mb). در شروع آزمایش، نمونه گیری از الیاف ناحیه کپل و شانه بزها به ابعاد cm5×5 صورت گرفت و در خاتمه آزمایش نیز، صفات کمی و کیفی کرک نیز اندازه گیری شد. بر اساس نتایج این آزمایش، تفاوت معنی داری در ریزش الیاف و خصوصیات الیاف از جمله طول دسته الیاف، طول تک لیف، قطر الیاف ریزش کرده، وزن ناشور و شسته، درصد کرک و مو، میانگین وزن زنده و افزایش وزن در بین تیمارها وجود نداشت (05/0p>). همچنین در مورد خصوصیات الیاف روئیده شده، از نظر قطر مو بین تیمارها اختلاف معنی دار مشاهده نشد (05/0p>). ولی از نظر قطرکرک روئیده شده در بین تیمارهای مورد درمان، اختلاف معنی داری (05/0p<) مشاهده شد که تیمارهای b و m با تیمار c تفاوت معنی دار داشتند ولی با تیمار mb تفاوت معنی دار نداشتند (05/0p>). تیمار mb با گروه کنترل هم اختلاف معنی دار داشت. از نظر میزان رشد الیاف (کرک) بین تیمارها اختلاف معنی دار(01/0p<) مشاهده شد. از نظر رشد کرک در بین تیمارها به ترتیب، بیشترین رشد مربوط به تیمارهای b و mb بود، که اختلاف آنها با تیمار c معنی دار بود و با تیمار m تفاوت معنی دار نداشتند(05/0p>). تیمار m هم با گروه کنترل اختلاف معنی دار نداشت (05/0p>). اما از نظر رشد مو به ترتیب تیمارهای mb ، m و b قرار داشتند که اختلاف آنها با تیمار c معنی دار بود (01/0p<). براساس نتایج بدست آمده از این تحقیق، می توان نتیجه گرفت که مصرف ملاتونین در زمستان، رشد الیاف را، حتی در دوره های کوتاه، افزایش می-دهد. ولی بر ریزش الیاف تأثیری ندارد. از طرفی ملاتونین قطرکرک را کاهش می دهد و بر قطر مو بی تأثیر است. مصرف بروموکریپتین نیز باعث افزایش رشد الیاف می شود ولی بر ریزش الیاف تأثیری ندارد. همچنین قطرکرک را کاهش می-دهد و بر قطر مو بی تأثیر است. مصرف توام ملاتونین و بروموکریپتین تأثیر خاصی بر رشد و ریزش الیاف ندارد به عبارت دیگر تأثیر افزاینده یا کاهنده ای روی هم ندارند. ولی در مورد قطر الیاف اثر یکدیگر را خنثی کرده و تأثیر معنی-داری ندارند.
پری روستا اردشیر محیط
به منظور مطالعه ی اثر آنتی بیوتیک های مختلف روی کیفیت اسپرم از یک آزمایش فاکتوریل درقالب بلوک های کامل تصادفی، با 3 عامل هریک در2 سطح شامل جنتا مایسین g (ml/?g 5 و 0)، لینکومایسین l(ml/?g 10 و 0 )، آمپی سیلینa ml) /?g 2.5 و 0) و2 بلوک با 4 مشاهده در هر واحد آزمایشی انجام شد که رقیق کننده بر پایه تریس به عنوان بلوک اول و رقیق-کننده شیر پس چرخ به عنوان بلوک دوم در نظر گرفته شد. جهت انجام این تحقیق 4 راس قوچ تالشی به تصادف انتخاب و منی به دست آمده از هر قوچ بصورت جداگانه به نسبت 1 به 1 با رقیق کننده بدون آنتی بیوتیک مخلوط شد. سپس نمونه ها با تحرک بالای 80% و غلظت بالای 109× 9/2 با هم مخلوط شده به 8 قسمت مساوی تقسیم شدند. به هر قسمت رقیق کننده ی متفاوت از نظر سطوح آنتی بیوتیک افزوده شد. دمای نمونه ها از37 درجه به آهستگی به 5 درجه رسانده شد. ارزیابی اسپرم در زمان های صفر،24، 48 و72 ساعت بعد از ذخیره سازی انجام شد. اثرات متقابل آنتی بیوتیک ها بر کیفیت اسپرم معنی دار بود (05/0>p). درصد تحرک کل، تحرک پیش رونده، سلامتی غشا پلاسمایی و زنده مانی اسپرم در تیمار 10 l 0g0a به طور معنی داری از سایر تیمار ها بیشتر بود (05/0>p). از این تحقیق استنتاج می شود که استفاده از لینکومایسین در سطح ml/?g 10 بیشترین تاثیر را در حفظ کیفیت اسپرم در دمای 5 درجه سانتی گراد داشت.
راضیه شهبازی بنی اردشیر محیط
هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات ملاتونین، گاما آمینوبوتیریک اسید (گابا) و دوره ی تاریکی بر عملکرد رشدی، ویژگی های لاشه و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی بود. تعداد 130 قطعه جوجه گوشتی یک روزه (آرین) در قالب طرح کاملاً تصادفی نامتعادل با 4 تیمار، 13 واحد آزمایشی و 10 مشاهده در هر واحد آزمایشی استفاده شد. تیمارها شامل گروه شاهد، ملاتونین به مقدارmg/kg 40 جیره از سن40-30 روزگی، رژیم تاریکی از سن 40-10 روزگی و گابا به مقدار mg/kg 100 جیره از سن 40-10 روزگی بودند. سه تیمار اول با سه تکرار و تیمار گابا با 4 تکرار بود. همه تیمارها از سن 40-35 روزگی، روزانه به مدت 6 ساعت در معرض تنش گرمایی ( c1±39) قرار گرفتند. صفات تولیدی در پایان هر هفته اندازه گیری شد. در سن 10، 30 و 40 روزگی غلظت گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، hdl وldl سرم، و در 35 و 38 روزگی غلظت t3، شاخص پراکسیداسیون لیپید ها (tbars ) و کورتیکوسترون پلاسما اندازه گیری شد. در پایان دوره نیز 8 جوجه از هر تیمار انتخاب و اجزای لاشه آن ها تفکیک و اندازه گیری شد. تعداد تلفات در دوره ی تنش گرمایی نیز ثبت شد. داده ها با نرم افزار sas و رویه glm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. مکمل گابا مصرف خوراک را در هفته ی دوم (01/0p<) نسبت به تیمار شاهد افزایش داد، تیمار تاریکی بطور معنی داری (05/0p<) از نظر رشد روزانه در هفته سوم، نسبت به گروه شاهد کاهش یافت، ولی تیمار گابا بطور معنی داری (01/0p<) در هفته چهارم از نظر رشد روزانه و ضریب تبدیل غذایی نسبت به شاهد برتری داشت. در 30 روزگی، گلوکز خون در تیمار گابا نسبت به شاهد افزایش معنی دار (01/0p<) نشان داد. در حالیکه در 40 روزگی تیمار ملاتونین و گابا افزایش معنی داری (01/0p<) را برای hdl خون نسبت به گروه شاهد نشان دادند. در 35 روزگی تیمار تاریکی کاهش معنی داری (05/0p<) را برای t3 نشان داد در حالیکه در 38 روزگی همه تیمار های آزمایشی کاهش معنی داری (05/0p<) را برای t3 نشان دادند. در 38 روزگی همه ی تیمارهای آزمایشی کاهش معنی داری (01/0p<) را برای tbarsنسبت به گروه شاهد نشان دادند. تیمارهای آزمایشی تفاوت معنی داری (05/0p>) را از نظر میزان تلفات در طی تنش گرمایی نشان ندادند.
ماریا جلیلی کلوانی اردشیر محیط
در این تحقیق به منظور بررسی اثرات تریپتوفان، ملاتونین و رژیم تاریکی بر عملکرد و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی130 قطعه جوجه گوشتی آرین (هر دو جنس) در قالب طرح کاملا تصادفی با تکرار نامتعادل و 10 پرنده در هر واحد آزمایشی مورد استفاده قرار گرفت. تیمارها شامل گروه شاهد، ملاتونین به میزان mg/kg 40 جیره از روز های 30تا 40 پرورش، تریپتوفان به میزان 04/0 درصد جیره از 10 تا 40 روزگی و گروه تاریکی از 10 تا 40 روزگی بودند. همه تیمارها از سن 40-35 روزگی، روزانه به مدت 6 ساعت در معرض تنش گرمایی ( c1±39) قرار گرفتند. صفات تولیدی مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی و کیفیت لاشه در پایان دوره ی پرورش اندازه گیری شد. سطوح گلوکز، کلسترول، تری گلیسرید، hdl-c، ldl-c سرم و ph خون در 10، 30 و 40 روزگی و میزان t3 ، tbars و کورتیکوسترون در 35 و 38 روزگی تعیین گردید. نتایج نشان داد که در هفته سوم گروه تاریکی کم ترین افزایش وزن (05/0>p) و در هفته چهارم گروه تریپتوفان بیش ترین وزن را به خود اختصاص داد (05/0>p). در 30 روزگی سطح گلوکز در گروه تریپتوفان نسبت به سایرین بالا تر بود (05/0>p) و در40 روزگی تیمارهای تریپتوفان و ملاتونین افزایش معنی داری را برای hdl-c نشان دادند (05/0>p) و هم چنین گروه تریپتوفان از نظر میزان کلسترول و وزن طحال اختلاف معنی داری را با بقیه تیمار ها نشان داد (05/0>p). در 35 روزگی سطح t3 تیمار تاریکی (05/0>p) و در 38 روزگی سطح تیوباربیتوریک اسید در گروه های تاریکی و ملاتونین به طور معنی داری کاهش داشت (05/0>p). به طور کلی مشخص گردید که مکمل ملاتونین با وجود این که از 30 روزگی مورد استفاده قرار گرفت و دو تیمار دیگر از 10 روزگی به کار رفتند، اما ملاتونین تاثیر بیشتری بر بهبود عملکرد و فراسنجه های خونی جوجه های گوشتی داشته است.
عارف اسمعیل نیا عمران اردشیر محیط
این تحقیق با هدف بررسی اثر سطوح امولسیون کننده(لسیتین سویا) و روغن گیاهی بر عملکرد، فراسنجه¬های خونی و قابلیت هضم چربی در جوجه گوشتی انجام شد. تعداد 360 قطعه جوجه گوشتی یکروزه سویه راس 308 به صورت آزمون فراسنجهیل (3×3) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 9 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه جوجه در هر تکرار توزیع شدند. فراسنجه¬های مورد بررسی شامل 3 سطح لسیتین سویا ( 0، 1 و 2 درصد) و 3 سطح روغن خام کلزا ( 2، 4 و 6 درصد) بودند که به طور مستمر از طریق دان در اختیار جوجه¬ها از سن 0 – 42 روزگی قرار داده شد. خوراک مصرفی با افزایش سطوح روغن گیاهی به طور معنی¬داری کاهش یافت(05/0p<). در تیمار¬های حاوی سطوح مختلف لسیتین اختلاف معنی¬داری در خوراک مصرفی مشاهده نشد(05/0<p). افزایش سطوح روغن گیاهی باعث کاهش معنی¬دار افزایش وزن روزانه جوجه¬ها شد در حالی که افزایش سطوح لسیتین سبب بهبود افزایش وزن روزانه شد (05/0p<). ضریب تبدیل خوراک مصرفی در هر سه دوره پرورش، با افزایش روغن گیاهی بهبود معنی¬داری یافت (05/0p<) ولی با افزایش لسیتین تفاوت معنی داری در بین تیمارهای آزمایشی مشاهده نشد. اثرات متقابل سطوح لسیتین و روغن گیاهی معنی¬دار بود (05/0p<) به طوری که بهترین ضریب تبدیل خوراک، مربوط به تیمار¬هایی بود که 6 درصد روغن گیاهی را به همراه لسیتین به عنوان امولسیون کننده با سطوح (1 و 2 درصد) استفاده کردند. جیره حاوی 2 درصد لسیتین و 2 درصد روغن کلزا باعث کاهش معنی¬دار سطح کلسترول سرم شد(05/0p<). جیره¬های حاوی لسیتین در سطوح پایین روغن خام باعث کاهش مقدار تری¬گلیسیرید سرم شد(05/0p<). از این پژوهش چنین استنتاج می شود که افزودن لسیتین به مقدار 2 درصد قابلیت هضم چربی را به طور معنی¬داری افزایش داد.
حسن صفری اردشیر محیط
به منظور تعیین اثر استفاده از سطوح مختلف پودر خشک شده گیاه خرفه بر عملکرد، ثبات اکسیداتیو گوشت و برخی متابولیت های خونی جوجه های گوشتی، آزمایشی در قالب طرح کاملاً تصادفی، با استفاده از 4 تیمار و 4 تکرار و 10 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در هر تکرار انجام شد. تیمارها شامل گروه شاهد و تیمارهای حاوی 2/5، 5 و 7/5 درصد پودر خشک شده گیاه خرفه بودند. جهت اندازه گیری ثبات اکسیداتیو گوشت، از بافت ران 2 قطعه جوجه نمونه گیری شد. نمونه های گوشت به مدت 60، 120 و 180 روز در فریزر نگهداری شدند و سپس شاخص های اکسیداسیون توسط tbars و ph و درصد رطوبت گوشت ران اندازه گیری شد. همچنین کلسترول، تری گلیسرید و گلوکز خون در سن 42 روزگی اندازه گیری شدند. افزایش وزن روزانه جوجه ها با افزایش درصد خرفه در جیره افزایش یافت (0/05>p). خوراک مصرفی جوجه-هایی که خرفه مصرف کردند بیشتر از گروه شاهد بود (0/05>p). تیمارهای حاوی 5 و 7/5 درصد پودر خرفه ضریب تبدیل بهتری نسبت به گروه شاهد داشتند (0/05>p). تیمار حاوی 5 درصد پودر خرفه منجر به افزایش معنی داری در وزن طحال شد (0/05>p). جوجه هایی که 5 و 7/5 درصد پودر خرفه در جیره دریافت کردند چربی حفره بطنی کمتری نسبت به گروه شاهد داشتند (0/05>p). پی اچ گوشت تحت تأثیر تیمارهای آزمایشی و زمان قرار نگرفت (0/05<p). افزایش مدت زمان نگهداری گوشت سبب کاهش رطوبت آن شد (0/05>p). رطوبت بافت گوشت در تیمارهایی که از 5 و 7/5 درصد خرفه استفاده کردند در مقایسه با گروه شاهد بالاتر بود (0/05>p). میزان tbars در گوشت ران با افزایش زمان نگهداری افزایش یافت (0/05>p). تیمار حاوی 7/5 درصد پودر خرفه به طور معنی داری tbars کمتری نسبت به تیمار حاوی 5 درصد پودر خرفه داشت (0/05>p). و هر دوی این تیمارها نسبت به گروه شاهد tbars کمتری را داشتند (0/05>p). افزایش مقدار گیاه خرفه در جیره جوجه های گوشتی سبب شد تا میزان tbars در زمان های مختلف نگهداری گوشت کمتر شود (0/05>p). افزایش سطح گیاه خرفه در جیره جوجه های گوشتی سبب کاهش مقدار کلسترول خون شد به طوری که سطح 7/5 درصد خرفه بیشترین اختلاف را با شاهد داشت (0/01>p). همچنین افزایش سطح خرفه میزان تری گلیسرید خون را کاهش داد به طوری که سطح 5 درصد بیشترین اختلاف را با شاهد داشت (0/01>p). اختلاف معنی داری در میزان گلوکز خون تیمارها مشاهده نگردید (0/05<p). نتیجه گیری می شود که استفاده از خرفه در جیره جوجه های گوشتی، صفات عملکردی را بهبود می بخشد و لیپیدهای خون و میزان اکسیداسیون گوشت را نسبت به گروه شاهد، کاهش می دهد.
هادی چزگی اردشیر محیط
این آزمایش به منظور بررسی اثرات اسید اوریک خون بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی انجام شد. برای این منظور از طرح کاملاً تصادفی با 5 تیمار، 4 تکرار و 10 قطعه جوجه گوشتی سویه راس 308 در هر تکرار استفاده شد. تیمارها شامل گروه شاهد و جیره های حاوی 35/0 و 70/0 درصد اوره و نیز 29/1 و 58/2 درصد دی-آمونیوم سیترات از سن 24 روزگی به جوجه ها تغذیه شدند. در طول دوره آزمایش افزایش وزن، میانگین خوراک مصرفی و ضریب تبدیل خوراک به صورت هفتگی اندازه گیری شد. در سن 27 و 41 روزگی 2 پرنده از هر تکرار به طورتصادفی انتخاب و نمونه خون از ورید بال برای اندازه گیری غلظت اسید اوریک و مالون دی آلدئید سرم خون گرفته شد. در آخر دوره، 2 پرنده از هر تکرار به طور تصادفی انتخاب و برای بررسی صفات لاشه کشتار شدند. نتایج نشان داد که در 41-36 روزگی تیمارهای حاوی اوره سبب کاهش معنی دار افزایش وزن روزانه نسبت به سایر تیمارها شد. در این دوره بهترین ضریب تبدیل خوراک مربوط به تیمار حاوی 58/2 درصد دی آمونیوم سیترات بود که با تیمار حاوی70/0 درصد اوره تفاوت معنی داری را نشان داد (05/0>p). میزان اسید اوریک سرم در سنین 27 و 41 روزگی در تیمار حاوی 70/0 درصد اوره به طور معنی داری بیشتر از تیمار شاهد بود (05/0>p). هم چنین میزان مالون دی آلدئید سرم در تیمار حاوی 70/0 درصد اوره در 41 روزگی به طور معنی داری کمتر از تیمار شاهد بود (05/0>p). این مطالعه نشان داد که افزایش غلظت اسید اوریک پلاسما از طریق افزودن اوره یا دی آمونیوم سیترات به جیره جوجه های گوشتی می تواند از طریق کاهش مالون دی آلدئید باعث کاهش اثرات نامطلوب تنش گرمایی شود.
اسماعیل علیزاده فلکدهی اردشیر محیط
چکیده ندارد.
ناهید آزاد اردشیر محیط
چکیده ندارد.