نام پژوهشگر: پروین احمدی
پروین احمدی پرویز پرورش
در دوره داخل رحمی و نوزادی بدن دچار تغییرات فیزیولوژیکی می گردد تا نوزاد قادر به ادامه حیات خارج از رحم باشد. در این دوران نوزاد نسبت به عوامل محیطی نامطلوب مانند پرتوهای یونساز آسیب پذیر است. در بسیاری از بیماریهای نوزادان به ویژه نوزادان نارس و نوزادان دارای ناهنجاری مادرزادی متعدد تنها راه تشخیص پرتونگاری پرتو ایکس است که به دفعات انجام می شود و منجر به پرتو گیری نوزاد بیمار و سایرین می شود و نیاز به دزسنجی برای تعیین دز دریافتی نوزاد و کارکنان بخش nicu وجود دارد. دزسنجی با استفاده از دزسنج های گرمالیان انجام شد. برای صحت نتایج به دست آمده با استفاده از کدهایی مونت کارلو مقدار دز به دست آمد. با شبیه سازی دزسنج های گرمالیان مقدار دز رسیده به نوزاد در سطح پوست محاسبه شده است. نتایج حاکی از وجود همخوانی مناسبی بین نتایج تجربی حاصل از اندازه گیری با دزسنج های گرمالیان و نتایج حاصل از شبیه سازی است. همچنین در این مطالعه با استفاده از کد mcnp4c مقدار دز دریافتی نوزاد بستری در بخش مراقبتهای ویژه نوزادان مرکز طبی کودکان وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران با استفاده از مدل طرحوار مشابه با نوزاد ودر نظر گرفتن بافت مناسب هر اندام محاسبه و با نتایج تجربی مقایسه شده است. نتایج نشان می دهد دز رسیده به نوزادان بستری در این بخش در حد بالایی است. در پژوهش هایی که مرکز راهنمای اروپایی انجام داده است مقدار دز بالا ناشی از تابشهای پراکنده، فقدان حفاظتهای تابشی مناسب، مولد های قدیمی و نشت تابش، ولتاژ پایین است.
منیر کیانی فرید عزت خادمی
این پژوهش دو هدف عمده را جستجو می کند.یکی بررسی تفکر تحلیلی و تعیین ویژگیهای آن و دیگری بررسی آموزش ریاضی ساخت و ساز گرا به عنوان یک روش پرورش تفکر تحلیلی.همچنین در این پژوهش رفتار گرایی و ساخت و ساز گرایی در آموزش ریاضی مورد مقایسه قرار می گیرتد و نقاط قوت نظریه ساخت و ساز گرایی در آموزش ریاضی که به تفکر تحلیلی می انجامد مورد بررسی قرار می گیرد. در ادامه گفتمان ریاضی در کلاس درس به عنوان عاملی که در ایجاد تفکر تحلیلی موثر است معرفی می شود .چرا که ویژگی مهم تفکر تحلیلی دیالکتیک بودن و قابلیت گفتگو می باشد.
زهرا نیروزی پروین احمدی
چکیده یکی از اهداف و نیاز های مبرم نظام آموزش و پرورش هر کشوری ، برنامه ریزی ، تدوین و به روز کردن کتابهای درسی می باشد.کتاب های درسی یکی از مهم ترین مراجع و منابع یادگیری دانش آموزان در نظام آموزشی محسوب می شود . درس منطق و فلسفه از جمله دروسی هستند که در پرورش تفکر و عقلانیت در فراگیر از جایگاه خاصی بر خوردارند . هدف این پژوهش بررسی محتوای کتابهای درسی منطق و فلسفه سوم متوسطه وفلسفه پیش دانشگاهی، به روش فعال رومی و بر اساس طبقه بندی شناختی بلوم و همکاران ،و همچنین اهداف آموزش و پرورش سوم متوسطه و پیش دانشگاهی در راهنمای برنامه درسی می باشد. روش این تحقیق توصیفی است. واز تکنیک تحلیل محتوا استفاده شده است.یافته های پژوهش بدین قرار است: هدفهای رفتاری دروس مورد مطالعه، تنها در سطوح دانش، درک و فهم وکاربرد قرار دارند و به سطوح بالای هدف های آموزشی از جمله تجزیه و تحلیل ،ترکیب و ارزشیابی توجه شایسته ای نشده است. طبق روش فعال رومی محتوا کتاب های فلسفه سوم متوسطه و پیش دانشگاهی(متن) به صورت غیر فعال وکتاب منطق سوم متوسطه (پرسشها ) به صورت فعال ارائه گردیده است. از نظر مطابقت با هدفهای آموزش و پرورش متوسطه ،کتابهای فلسفه سوم متوسطه وپیش دانشگاهی، با اهداف مورد نظر ،مطابقت و همخوانی کمتری دارند. کلید واژه ها : تحلیل محتوا، روش فعال ، طبقه بندی بلوم، فلسفه و منطق دوره متوسطه و پیش دانشگاهی ، روش ویلیام رومی .
حبیبه امجدی متنق پروین احمدی
هدف از این پژوهش مقایسه تعهد سازمانی کارکنان نظام های آموزشی و صنعتی شهر تبریز بود. این پژوهش به شیوه توصیفی – پیمایشی انجام شد که جامعه آماری در این پژوهش شامل دو گروه افراد بود. گروه اول : کلیه کارکنان دوره های آموزشی شهر تبریز در دوره های تحصیلی ابتدایی ، راهنمایی ، متوسطه و پیش دانشگاهی به استثنای کادر اداری و خدماتی که برابر با 15132 نفر بوده که این گروه شامل همه دبیران و مدیران و متصدیان آزمایشگاه و به بیان دیگر شامل تمامی کارکنان کادر آموزشی مدارس بود. گروه دوم : کارگران شاغل در سه گروه صنعتی محصولات غذایی، پوشاک و منسوجات و محصولات کاغذی شهر تبریز بوده که اطلاعات آنان در نرم افزار ارایه شده اداره کل صنایع و معادن استان آذربایجان شرقی وجود دارد و تعداد شان برابر با 18463 نفر می باشد. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی – طبقه ای حدود یک درصد از حجم جامعه، به عنوان نمونه از هر دو گروه انتخاب گردید که 170 نفر از گروه کارکنان آموزشی و 200 نفر آنها از گروه کارکنان نظام صنعتی می باشد. به منظور گردآوری اطلاعات از پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و می یر استفاده شد که روایی آن به تایید اساتید فن رسانده و پایایی آن 84/0 محاسبه گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها ، از آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد ) و آمار استنباطی ( آزمون t مستقل ، تحلیل واریانس و آزمون شفه ) استفاده گردید. سوال اصلی پژوهش این بود که آیا بین تعهد سازمانی کارکنان نظام آموزشی و صنعتی تفاوت معناداری وجود دارد. پژوهش حاضر نشان داد که : تعهد سازمانی ( تعهد عاطفی ، مستمر ، هنجاری ) کارکنان نظام آموزشی بیشتر از کارکنان نظام صنعتی است.
لیلا ترابیان پروین احمدی
فرهنگ مدارس الگویی از باورها و ارزشهای مشترک اعضای آن می باشد که بر رفتار آنها تأثیر می گذارد . با توجه به اینکه شکست یا موفقیت هر سازمانی را به حساب فرهنگ حاکم برآن می گذارند و برای ایجاد تحول و نوآوری در مدارس و قرارگرفتن در مسیر موفقیت به فرهنگ مدارس قوی نیاز است، از این رو شناخت فرهنگ مدارس ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در میان سازمانها، رسالت آموزش و پرورش در زمینه سازگاری و تطابق با تغییرات و تحولات محیط ، حساس تر و حیاتی تر از سایر سازمانها ست، زیرا وظیفه عمده ایجاد تغییر و تحول را برعهده دارد به همین منظور توجه به خلاقیت و نوآوری در سازمانهای آموزشی از اهمیت بیشتری برخوردار است . به منظور تقویت و پرورش روحیه نوآوری در نظام آموزشی و با توجه به اهمیت مدارس، در این پژوهش رابطه فرهنگ مدارس و پرورش روحیه نوآوری در دبیران مقطع متوسطه بررسی و ارزیابی شد. پرسشهای پژوهش : - نوع فرهنگ حاکم بر مدارس چیست؟ - ویژگیهای فرهنگ مدارس برای پرورش روحیه نوآوری چیست؟این پژوهش از نوع تحقیق توصیفی– همبستگی بود.جامعه آماری مورد نظر در این پژوهش کلیه دبیران دبیرستانهای کرمان، انتخاب شد که تعداد آنها 1780 نفر در سال تحصیلی 88-87 بود. نمونه آماری این پژوهش 200 نفر بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. پس از تجزیه و تحلیل داده های آماری، فرهنگ حاکم بر مدارس فرهنگ ایدئولوژیک و فرهنگ مناسب برای پرورش روحیه نوآوری، فرهنگ مشارکتی بود و به استناد فرضیه های پژوهش ، یافته ها نشان دادند که فرهنگ مدرسه و متغیرهای آن ، انگیزش، معیار ارزشیابی اعضا، شیوه پیروزی، سبک رهبری، نحوه تصمیم گیری، مرجع اختیار، معیار عملکرد ، هدف سازمان و منبع قدرت با نوآوری رابطه مثبت و معنی داری دارند و کلیه فرضیه های تحقیق تأیید گردیدند.
زهرا شریف زاده عذرا دبیری اصفهانی
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه تأثیر شیوه های ارزشیابی ( توصیفی- سنتی) برمیزان خلاقیت دانش آموزان دختر و پسرمقطع پنجم ابتدایی شهر تهران می باشد که در نظام ارزشیابی توصیفی و نظام ارزشیابی سنتی شرکت داشتند. جامعه آماری این پژوهش محدود به مناطق1-2-4-5-9-12-13-14-15-16-19شهر تهران بوده که از سال 83-1382 این طرح به صورت آزمایشی در این مناطق اجرا شده است. در این پژوهش تعداد 111 دانش آموز پایه پنجم ابتدایی از مدارس مشمول طرح ارزشیابی توصیفی (51 دختر و 60 پسر) و همچنین 138دانش آموز (63 دختر و 75 پسر) از مدارس هم سطح آنها که تحت پوشش طرح ارزشیابی توصیفی نبودند، به صورت نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری مورد استفاده در این پژوهش آزمون تصویری تفکر خلاق تورنس(فرمb) بود. داده های پژوهش با استفاده از دو روش توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. در روش توصیفی به منظور توصیف داده ها از جدول توزیع فراوانی و درصد و میانگین و انحراف استاندارد استفاده شد و در روش استنباطی به منظور تعمیم نتایج به جامعه مورد نظر از روش آزمون تی برای گروه های مستقل و تحلیل واریانس دوراهه استفاده گردید . نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که فرضیه اصلی پژوهش مبنی بر وجود تفاوت معنی دار بین خلاقیت دانش آموزانی که با روش توصیفی ارزشیابی شده اند و دانش آموزانی که با روش سنتی ارزشیابی شده اند رد شد. همچنین نتایج نشان داد که بین دانش آموزان مشمول طرح ارزشیابی توصیفی و سنتی از نظر مولفه های خلاقیت (سیالی، انعطاف پذیری، ابتکار و بسط) تفاوت معنی دار وجود ندارد. بر طبق یافته های تحقیق بین مقدار میانگین محاسبه شده در عامل های بسط، ابتکار، انعطاف پذیری، سیالی و خلاقیت در دختران و پسران تفاوت معنادار وجو داشت و خلاقیت دانش آموزان دختری که با روش سنتی و توصیفی ارزشیابی شده بودند بیشتر از دانش آموزان پسری بود که با روش سنتی و توصیفی ارزشیابی شده بودند . اما تأثیر تعاملی جنسیت و ارزشیابی درتمام فرضیه ها رد شد. در نهایت، در پاسخ به این سوال پژوهش که آیا جایگزینی ارزشیابی توصیفی به جای ارزشیابی سنتی باعث رشدخلاقیت دانش آموزان شده است؟ می توان گفت که با توجه به نتایج به دست آمده، ارزشیابی توصیفی هیچ تغییری در خلاقیت دانش آموزان به وجود نیاورده است که از جمله دلایل آن می توان به اجرای نادرست طرح، عدم آگاهی معلمان، ساختار آموزش و پرورش و... اشاره کرد.
سولماز نورآبادی پروین احمدی
تحولات فزاینده در ابعاد گوناگون اجتماعی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی و اقتصادی جامعه و نیز گسترش علوم و دانش بشری؛ نیاز به بازنگری و تغییر در برنامه های درسی را ضروری می نماید. یکی از این دلایل ناشی از عدم پاسخگویی برنامه درسی کنونی (موضوع-محوری) به نیازهای جامعه و جوانان می باشد. این ضرورت بیش از بیش در نظام آموزش عالی احساس می شود؛ زیرا آموزش عالی به عنوان یکی از مهم ترین آموزش های رسمی و یادگیری مداوم در سیر حیات خود در جهت تحقق یافتن استعداد های آدمی و رفع نیاز های یادگیری و رشد و توسعه جوامع انسانی به طور کلی، وظایف و رسالت های متعددی را بر مبنای شرایط مختلف بر عهده داشته است. رسالت هایی مانند آماده کردن جوانان برای ورود به اجتماع و ایفای نقش هایی چون پژوهشگر، مدیر، متخصص و برنامه ریز. از طرف دیگر؛ برنامه درسی تلفیقی منجر به حذف واحدهای غیرضروری و گنجاندن واحدهای درسی و مطالبی می شود که یادگیرنده را برای ورود به جامعه ی مملو از پیچیدگی ، تغییر و احتمالات، آماده می سازد. با این برنامه درسی فرد می تواند در برخورد با موقعیت های مبهم و معماگونه بهترین عکس العمل را داشته و بین راهکارها و مطالب فراگرفته شده در محیط آموزش عالی با عرصه زندگی واقعی ارتباط برقرار نماید. به طور کلی با برنامه درسی تلفیقی می توان به پرورش مهارت های مدیریتی، مهارت های تفکر انتقادی و خلاق، در کنار پژوهش محوری و مساله محوری پرداخته و استعدادهای جوانان را به بهترین نحو بارور نمود. با توجه به مطالب ذکر شده؛ هدف از این تحقیق، ارائه یک راه حل پیشنهادی برای مشکلات برنامه درسی مصوّب نظام آموزش عالی ایران و گرایش مدیریت آموزشی است که این راه حل عبارت از بهره مندی از برنامه درسی تلفیقی به جای برنامه درسی موضوع محوری است. همچنین در راستای دستیابی به این هدف از روش توصیفی – پیمایشی استفاده شده است. یافته های بدست آمده با ضریب اطمینان 99% نشان دهنده نارضایتی اساتید و دانشجویان گرایش مدیریت آموزشی از برنامه درسی فعلی از یک سو و حمایت ایشان از برنامه درسی تلفیقی، از سوی دیگر می باشد. این نارضایتی به دلیل عدم تحقق اهداف نظام آموزش عالی نظیر پرورش قدرت خلاقیت، تفکر انتقادی، مهارت های مدیریتی، مهارت مساله محوری و پژوهش محوری؛ تحقق اهداف سه گانه (شناختی، عاطفی، مهارتی) و در نهایت عدم آماده نمودن جوانان برای ورود به عرصه جامعه و زندگی واقعی (زندگی فردی، اجتماعی، شغلی)؛ می باشد. بنا به یافته های این تحقیق و دیگر تحقیقات انجام شده در همین زمینه، می توان چنین نتیجه گیری نمود که: عدم کارایی برنامه درسی کنونی و مصوب در نظام آموزش عالی ایران اثبات و ضرورت تغییر این برنامه درسی بیش از پیش احساس شده و امکان تغییر و تحول در برنامه درسی و حرکت به سمت تلفیق وجود دارد.
صدیقه وفایی پروین احمدی
ارزیابی درونی گروه های آموزشی به عنوان اولین گام از فرآیند اعتبارسنجی آموزش عالی مطرح می باشد.در این نوع ارزیابی که بر مبنای تعامل و همفکری اعضای هیأت علمی صورت می پذیرد، اعضاء به بررسی نقاط قوت و ضعف گروه آموزشی خود – برمبنای مولفه ها و ملاک های تعیین شده – وترسیم راهکارهایی جهت بهبود روند فعالیت های گروه می پردازند. بیش از یک دهه از آغاز ارزیابی درونی در گروه های آموزشی کشور می گذرد و ضرورت دارد که میزان تحقق اهداف این طرح، با گذشت زمان مورد بررسی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان تحقق اهداف عالی ارزیابی درونی در گروه های مجری به نگرش سنجی از اعضای هیأت علمی پرداخته است، لذا از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی وبر مبنای گردآوری داده ها، توصیفی – پیمایشی می باشد. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای هیأت علمی گروه های آموزشی دانشگاه های دولتی شهر تهران است که بیش از یک سال ازاجرای طرح ارزیابی درونی را پشت سر گذارده اند. گروه های علوم تربیتی به عنوان نمونه هدفمند از این جامعه انتخاب گردیدند که شامل 10 گروه می باشند. ابزار مورد استفاده نیز پرسشنامه محقق ساخته است که پایایی آن از طریق پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 92/0=a محاسبه شده است. نتایج حاصله نشان داده است که از منظر اعضای هیأت علمی گروه های منتخب، ارزیابی درونی به میزان کمی به اهداف خود دست یافته و درصد کمی از پیشنهادات و مصوبات انتهای طرح در گروه به اجرا در آمده است. هم چنین عوامل "اطلاع رسانی ناکافی، وجود مشغله های کاری فراوان، عدم توجه به نتایج ارزیابی و پیشنهادات اصلاحی انتهای فرایند و عدم وجود انگیزه کافی جهت خودارزیابی" به عنوان مهمترین موانع تحقق اهداف ارزیابی درونی از نظر اعضاءعنوان شده است.برخی راهکارهای افزایش اثربخشی طرح ارزیابی درونی از دیدگاه پاسخ دهندگان، نیزدر این پژوهش مطرح گردیده است.
حمیده مژگانی پروین احمدی
فرایند جهانی شدن و توسعه و دسترسی روز افزون به ابزار های نوین ارتباطی و اطلاعاتی، فرهنگ ملی کشورها را دستخوش تغییر و تحولاتی بزرگ کرده و در بسیاری از جوامع موجبات در هم ریختن مرزهای فرهنگی و ادغام فرهنگهای ضعیف را در درون فرهنگ مسلط فراهم آورده است. بر این اساس حفظ و صیانت از هویت ملی و تقویت آن، بخصوص در قشر جوان و تحصیل کرده، به یکی از دلمشغولی های سیاستگذاران و برنامه ریزان نظامهای آموزشی جهان تبدیل شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف ارزشیابی هویت ملی دانشجویان دانشگاه تبریز و با استفاده از پرسشنامه و مصاحبه نیمه ساختار یافته صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان میدهد که نظام آموزشی عالی و برنامه درسی آن نتوانسته است در فرایند شکل گیری و تقویت هویت ملی موفق عمل کند. همچنین برنامه درسی آموزش عالی نه تنها تقویت کننده هویت ملی نبوده، بلکه زمینه تضعیف هویت ملی و تقویت هویت قومی و گرایش های قومی را هم فراهم ساخته است. از یافته های دیگر این تحقیق می توان به پایین بودن هویت ملی در بعد دینی و موقعیت خوب زبان انگلیسی، نسبت به زبان فارسی و زبان مادری اشاره کرد و در حالیکه اجتماع از فرد تعلق به هویت ملی را انتظار دارد فرد اولویت را به قومیت می دهد. از جمله راهکارهای پیشنهاد شده می توان به، توجه به برنامه درسی فوق برنامه، تجدید نظر در برنامه بومی سازی دانشگاهها، گسترش فرهنگ گفتمان، توجه به فرهنگ اقوام و... اشاره کرد. کلید واژه ها : هویت ملی - برنامه درسی - آموزش عالی- دانشگاه تبریز- قومیت
عالیه استیری پروین احمدی
چکیده: آموزش کارآفرینی اثر قابل توجهی در موفقیت کارآفرینی و به تبع آن در رشد اقتصادی جوامع دارد. هدف از آموزش کارآفرینی، پرورش مهارتها و ویژگی های کارآفرینانه است. با پرورش این مهارتها در پایه ای ترین سطح آموزش، یعنی در دوره ابتدایی می توان در آینده، جوانانی توانمند، خلاق و نوآور در تمامی ابعاد اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی داشت. اکثر مطالعات و پژوهشهایی که در حوزه کارآفرینی و آموزش آن صورت گرفته، محدود به آموزش عالی و دوران دانشجویی می باشد، این پژوهش به بررسی ضرورت بستر سازی آموزش کارآفرینی در دوره ابتدایی به عنوان دوره ای حساس و سرنوشت ساز در زندگی افراد پرداخته است. روش پژوهش، تحلیلی- توصیفی بوده و با مطالعه اسناد و مدارک و منابع مربوطه به گردآوری اطلاعات و داده ها پرداخته شد. این پژوهش 4 عنصر اصلی برنامه درسی یعنی: هدف، محتوا، روشهای یاددهی - یادگیری و روش ارزشیابی را با رویکرد تلفیقی برای برنامه درسی کارآفرینی در دوره ابتدایی تبیین نموده است. واژه های کلیدی: کارآفرینی- آموزش کارآفرینی- عناصر برنامه درسی- دوره ابتدایی- بسترسازی
پروین احمدی رسول امیرفتاحی
استفاده از وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین در جنگ، موضوع جدیدی نیست؛ اما آنچه اکنون در صنعت و انجمن های تحقیقاتی دنیا مورد توجه بسیار قرار گرفته است، این است که چگونه وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین، در فضای "غیرنظامی" مورد استفاده قرار گیرند. علت اهمیت این مسئله، کاربردهای بالقوه ی زیادی است که برای آن ها در بخش غیرنظامی وجود دارد. در حال حاضر، اکثر عملیات غیرنظامی وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین فقط به پرواز در یک فضای تفکیک شده، محدود گشته است که معمولاً بر فراز مناطق مسکونی دارای جمعیت نیست؛ در حالیکه در اکثر کاربردهای غیرنظامی، نیاز به پرواز بر فراز مناطق مسکونی می باشد. دلیل اصلی محدودیت های جاری این است که تکنولوژی های کنونی وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین، قادر به نشان دادن سطح ایمنی برابر با وسایل نقلیه ی هوایی باسرنشین نیستند؛ مخصوصاً در شرایط اضطراری مانند خرابی موتور که نیاز به یک فرود اضطراری و یا اجباری می باشد. برای وسایل نقلیه ی هوایی که توسط خلبان هدایت می شوند، در چنین شرایطی تصمیم گیری های پیچیده از قبیل انتخاب محل مناسب برای فرود بر عهده ی خلبان خواهد بود. درمورد وسایل نقلیه ی هوایی بدون سرنشین نیز، مسئله ی پیدا کردن محل مناسب برای فرود در شرایط اضطراری از اهمیت زیادی برخوردار است؛ چون فقط درصورت دارا بودن این قابلیت، می توانند برفراز نواحی غیرنظامی خصوصاً مناطق مسکونی مورد استفاده قرار گیرند. هدف از این تحقیق، ایجاد قابلیتی در وسیله ی نقلیه ی هوایی بدون سرنشین است که آن را قادر به انتخاب مکان مناسب برای فرود کند. در این رویکرد، با استفاده از تکنیک های بینایی ماشین و پردازش تصویر، مناطقی از تصویر هوایی استخراج می شوند که برای فرود یک وسیله ی نقلیه ی هوایی بدون سرنشین، مناسب هستند و سایر نواحی، نامناسب یا مبهم گزارش می شوند. قطعه بندی تصاویر هوایی، بخش اصلی این تحقیق را تشکیل می دهد. تفسیر هر کدام از قطعات نیز ضرورت دارد و همزمان با قطعه بندی و یا در ادامه ی آن لازم است ماهیت هر قطعه (جاده، چمن، آب و ...) نیز مشخص شود. اخیراًَ کانتورهای فعال و پیاده سازی آن ها با روش مجموعه سطح، برای حل مسائل قطعه بندی تصویر مورد توجه بسیاری قرار گرفته است. این روش امکان به کارگیری انواع مختلفی از ویژگی ها مانند ویژگی های رنگ و بافت را فراهم می کند. نوع جدیدی از کانتورهای فعال به نام کانتورهای فعال مبتنی بر ناحیه (مدل chan-vese) ارائه شده است که نسبت به کانتورهای فعال کلاسیک مبتنی بر لبه دارای مزیت های بسیاری هستند. در این پایان نامه برای پیدا کردن نواحی مناسب برای فرود، ابتدا با استفاده از مدل chan-vese که با روش مجموعه سطح به صورت باند باریک و همراه با بازآغازی پیاده سازی می شود و نیز استخراج ویژگی های رنگ و بافت، تصاویر هوایی قطعه بندی می شوند. به همین منظور، ویژگی های مختلف رنگ و بافت مورد تست و مقایسه قرار گرفته و بهترین نتیجه ی قطعه بندی با استخراج ویژگی های بافت gabor در فضای رنگ hsv حاصل شده است. پس از قطعه بندی تصاویر هوایی، با طبقه بندی نوع سطح به وسیله ی روش k- نزدیک ترین همسایگی (knn) و با استفاده از همان ویژگی های رنگ و بافت، با دقتی در حدود %97 ماهیت هر قطعه در تصویر مشخص می گردد. نهایتاً نیز یک تست هندسی به منظور پیدا کردن نواحی دارای ا ندازه و شکل مناسب برای فرود انجام می شود.
شهلا ابراهیمی پروین احمدی
چکیده بیمه در زندگی پرمخاطره ی امروزه ی انسان ها نقش ارزشمندی دارد که باید در همه ی جوامع و تمامی زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و مهمتر از همه آموزشی به آن توجه داشت و برای آن برنامه ریزی نمود. در کشورمان باید نظام آموزشی را به عنوان کانون اصلی توجه قرار داد و این امر نیز باید مد نظر کارشناسان بیمه قرار گیرد و از این رو اهمیت بیمه را می توان از طریق کتاب های درسی نشان داد. کتاب های تعلیمات اجتماعی به دلیل نقش مهمی که در تربیت شهروندی دانش آموزان دارند و آنها را با مهمترین حقوق خود یعنی حق برخورداری از تأمین اجتماعی و بیمه را آشنا می سازد و در تفهیم مفاهیم بیمه ای و معرفی انواع بیمه مهم می باشد. در بررسی کتاب های تعلیمات اجتماعی در دوره ی آموزش عمومی(ابتدایی و راهنمایی تحصیلی) به دلیل تأثیرپذیری بیشتری که دانش آموزان در این دوره ی تحصیلی، از آموزش و فهم مفاهیم دارند، این کتاب ها انتخاب شدند و با استفاده از روش تحلیل محتوا به بررسی مقوله ها، مولفه های بیمه و انواع بیمه پرداخته شد و نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که مقوله حسن نیت در هر دو دوره ابتدایی و راهنمایی از بیشترین فراوانی برخوردار و مقوله ی امید زندگی در دوره ی ابتدایی و مقوله ی حفاظت در دوره ی راهنمایی تحصیلی کمترین فراوانی را دارند. همچنین مولفه ی تعهد در هر سه پایه ی ابتدایی و در دوره راهنمایی مولفه ی همیاری در کتاب سال اول و مولفه ی نیاز در سال دوم و سوم از بیشترین فراوانی برخوردار است. اما در مورد انواع بیمه باید ذکر کرد که در کلاس سوم ابتدایی به بیمه ی اموال و بیمه ی اشخاص اشاره شده است و به بیمه ی مسوولیت در هیچ پایه ی ابتدایی اشاره ای نشده است. در دوره راهنمایی نیز در کتابهای سال اول و دوم به انواع بیمه با فراوانی کمی اشاره شده است و در سال سوم راهنمایی اشاره ای به انواع بیمه نشده است. واژه های کلیدی بیمه، برنامه درسی دوره آموزش عمومی(دوره ی ابتدایی و راهنمایی تحصیلی)، محتوای برنامه درسی، کتاب تعلیمات اجتماعی.
زهره حسن زاده پروین احمدی
یکی از رسالتهای عمده نظام آموزش و پرورش اجتماعی ساختن افراد است. تربیت اجتماعی یکی از اساسی ترین جنبه های تربیت است که از جایگاه ویژه ای در فرایند تعلیم و تربیت برخوردار است .در نظام آموزش و پرورش کودک قواعد اخلاقی، عرف اجتماعی، نگرش ها و شیوه های برقراری ارتباط را می آموزد زیرا که نیاز امروز جامعه ایران حضور انسانهایی آگاه، مشارکت جو، حساس به مسائل جامعه، علاقه مند به تعامل و گفتگو است که در تمامی زمینه های اجتماعی داوطلبانه مشارکت داشته باشند. پژوهش حاضر با توجه به ضرورت پرورش تربیت اجتماعی دانش آموزان، در جستجوی جایگاه تربیت مدنی در کتابهای درسی تعلیمات اجتماعی سال اول، دوم و سوم راهنمایی است،لذانوع تحقیق کاربردی وروش مورداستفاده دراین تحقیق کیفی به کمک تحلیل محتوامتن است.بدین منظوربابهره گیری ازروش تحلیل محتواکتابهای درسی تعلیمات اجتماعی سال اول،دوم وسوم راهنمایی درسال 1388موردبررسی قرارگرفته وتجزیه وتحلیل اطلاعات حاصله ازنوع استقرایی وازطریق ماتریس انجام گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کتابهای مورد نظر چندان به صورت عمیق و جدی به مقوله تربیت مدنی نپرداخته اند. چنانچه به برخی نمادهای تربیت مدنی اصلا توجهی نشده است و مابقی نمادهای تربیت مدنی نیز با فراوانی بسیار پایین در کتابهای مدنظر گنجانیده شده است. درمجموع براساس یافته های پژوهش، تربیت مدنی در کتاب های مورد نظر جایگاه مطلوب و قابل توجهی ندارد. کلید واژه ها: تربیت مدنی، کتاب درسی، دوره راهنمایی تحصیلی، تعلیمات اجتماعی
مریم نادری مقدم عذرا دبیری اصفهانی
چکیده پژوهش حاضرباهدف تحلیل محتوای کتابهای داستانی کودکان پیش دبستانی( اعم ازکتابهای داستانی ترجمه وتألیف شده) ازانتشارات کانون پرورش فکری کودکان ونوجوانان طی سالهای 1387الی 1389 براساس توجه به مهارت خودآگاهی وزیرمولفه های آن صورت گرفته است.درابتدابامروری برادبیات ومبانی نظری پژوهش مهارت موردنظرازبین سایرمولفه های مهارتهای زندگی مطرح شده توسط سازمان بهداشت جهانی انتخاب گردید،.درمرحله بعدهم اطلاعات مربوط به مهارت موردنظرباجداول درصدفراوانی ونمودار،بادرنظرداشتن توجه به این مهارت وهریک ازاجزای آن تهیه وتنظیم شد. مهارتهای زندگی آن دسته ازتواناییهای لازم برای رفتارمثبت وسازگارانه است که به فردتوان رویارویی موثر باچالشهای زندگی رامی دهد.شامل ده مهارت کلی است که عبارتنداز : مهارت خودآگاهی،همدلی،مهارت برقراری روابط موثر،روابط بین فردی،تصمیم گیری،حل مسأله،تفکرانتقادی،تفکرخلاق،مقابله باهیجانات و مهارت مقابله بااسترس. مهارت خودآگاهی اولین وزیربنایی ترین مهارت ازسری ده گانه مهارتهای زندگی است ویکی ازمهارت های اساسی دربین سایرمهارتها می باشدوهمچنین آموزش مهارتهای زندگی بااین مهارت آغازمی شود به طورکلی خودآگاهی به معنای خودشناسی است.یعنی شناخت تمامی خصوصیات خود،تواناییها،نقاط قوت وضعف وخواسته هاورغبتهاوتمایلات.این مهارت به فردکمک می کندتابه یک تصویرواقع بینانه ازخود دست یابدوحقوق ومسئولیتهای خودرابشناسد. خودآگاهی نیزدارای زیرمولفه هایی می باشد وبه دلیل نقش موثری که این مهارت می توانددرزندگی افرادایفاکندوهمین طورآموزش آن که بایدازسنین کودکی آغازشود سعی برآن شده است تادرپژوهش حاضر میزان توجه به ایجاداین مهارت درکودکان سنجیده شودوهمچنین باتوجه به این امرمهم که آموزش مفاهیم تربیتی بایدبه روش غیرمستقیم به کودکان ارائه شود، دراین میان ازادبیات کودکان که بخش اعظم آن داستانهاهستندمی توان به خوبی استفاده نمود.بنابراین درتحقیق فوق میزان توجه به مهارت مذکورواجزای آن درمتن وهمین طورتصاویرکتابهای داستانی کودکان پیش دبستانی موردبررسی قرارگرفت.کتابهای داستانی بررسی شده شامل تعداد 30 کتاب داستانی ترجمه وتألیف شده است که نتایج به دست آمده ازآنها بدین شرح می باشد: " میزان توجه به مهارت خوداگاهی در15 کتاب داستانی ترجمه شده بادرصد36/38 ودر15 کتاب داستانی تألیف شده بادرصد 69/ 24 به دست آمد.درکل به مولفه 1_ آگاهی ازاحساسات وعلایق وخواسته ها که ازاجزای مهارت خودآگاهی است درکلیه کتابهای داستانی بررسی شده بابالاترین فراوانی 30 بیشترازسایراجزاءتوجه شده،بعدازآن به مولفه 2_ آگاهی ازنقاط قوت وضعف وداشتن یک تصویرواقع بینانه ازخود با فراوانی 29 وبه مولفه 3_ شناخت اجزاء بدن ومراقبت از آن وآشنایی باحواس پنج گانه بافراوانی 17 توجه نشان داده شده است. به مولفه 4_ آگاهی فردازدانش خودو 5_شناخت عادتهای خویش به میزان کمی به ترتیبب با فراوانیهای 10 و 6 درکتابهای داستانی فوق پرداخته شده است.همچنین در بررسی کتابهای مذکورکمبود مولفه های 6_ آگاهی ازترسها وانزجارهاکه این مولفه(رابطه مستقیم بالیجادحس اعتمادبه نفس واستقلال شخصیت درفرددارد)و مولفه های 7_ شناخت نقشهاووظایف و 8_ پی بردن به خصوصیات مثبت خودو دیگران به وضوح دیده می شود." درکل چنین نتیجه گیری می شودکه به مهارت خودآگاهی وهریک ازاجزای آن درمتن وبه خصوص تصاویر کتابهای داستانی بررسی شده برای کودکان پیش دبستانی پایین ترازحدمیانگین توجه شده است وهمین طور باتوجه به این مسئله که کودکان دراین مقطع سنی خواندن ونوشتن رانیاموخته اندبهتراست که تصاویردرکتابهای مربوط به این گروه سنی گویاترازنوشته ها باشد بدین صورت که اگردراین کتابهامتن را ازتصاویرجداکنیم تصاویربه تنهایی گویای اکثریت مطالب برای آنها باشد. مهارت خودشناسی ازمهارتهای ضروری برای کودکان که (نوجوانان وجوانان آینده خواهندبود)درمواجهه با مسائل ومشکلات زندگی آینده شان می باشد،همچنین دربرنامه ریزی آموزش وپرورش پیش دبستانی هم اهداف بسیاری دررابطه باآموزش این مهارت واجزای آن مطرح شده است.بنابراین پیشنهادمی شودبه مهارت خودآگاهی وهر یک ازیرمولفه های آن درداستانهای مربوط به کودکان که( بخشی مهم درانواع ادبیات کودکان به شمارمی آیند)و می توان ازآنهابه عنوان روش غیرمستقیم دررساندن پیامهای سازنده درقالبی پذیرفتنی وبرانگیزاننده به کودکان استفاده کرد، هرچه بیشترتوجه نشان داده شود. کلید واژه ها: تحلیل محتوا، ادبیات کودکان،کتابهای داستانی،مهارتهای زندگی،مهارت خودآگاهی،دوره پیش دبستانی،پیش دبستانی.
طیبه کلهری عذرا دبیری اصفهانی
چکیده: با توجه به این که ،یکی از اهداف اساسی در طرح جدید آموزش علوم تجربی آموختن راه وروش یادگیــری وحل مســاله ونیزآماده سـاختن دانش آموزان برای حــل مســائل ومشــکلاتی می باشدکه در جامعه ی علم محور وتکنولوژی محور با آن روبرو خواهند شد، و از طرفی مولفین کتابهای درسی نیز قصددارندیادگیرندگان درطول دوره به آن نائل گردند.این امر مستلزم بازنگری واصلاح کتب درسی علوم تجربی وتدوین وطراحی منابع علمی معتبر ومستند می باشد. بنابراین ضروری است که باز نگری واصلاح این کتب بر اساس یافته های علمی در زمینه اصول طراحی آموزشی انجام پذیرد. از این رو تحقیق حاضر، به بررسی نحوه طراحی آموزشی کتاب علوم تجربی پایه سوم راهنمایی وتعیین میزان تناسب طراحی آموزشی محتوای کتاب با نوع موضوع ،عملکرد مورد انتظاروروشهای ارائه وارزشیابی(معیار های الگوی مریل) پرداخته است،تا به این سوال اساسی پاسخ داده شود،که آیا بر اساس این الگو چارچوب مورد نظر برای طراحی محتوای برنامه درسی در تهیه وتدوین این کتاب رعایت شده است یا خیر؟ به عبارت دیگرتا چه حد محتوای مورد نظر مطابق الگوی طراحی مریل بوده است؟ به همین منظور این تحقیق به دنبال پاسخگویی به5سوال اساسی بوده است. جامعه آماری این تحقیق، کتاب درسی علوم تجربی پایه سوم راهنمایی در سال تحصیلی89ـ88 است.در این تحقیق نمونه بر جامعه آماری منطبق بوده زیراتمامی متن،تصاویر،جدولهاو... کتاب مذکور در تحلیل محتوا مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته است. نوع تحقیق توصیفی وروش گرد آوری اطلاعات نیز کل محتوای کتاب درسی علوم تجربی پایه سوم راهنمایی، بر اساس عناصر الگوی مریل بوده است. به منظور تحلیل وارزشیابی کتاب مذکور، از اصول ومعیار های مطرح شده به وسیله الگوی مریل استفاده شده است.در تجزیه وتحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی نظیر:درصد،فراوانی،رسم نموداروجدول استفاده شده است وپس از تجزیه وتحلیل داده ها نتایج زیر به دست آمده است: 1)محتوای کتاب بیشتر به ایجاد و توسعه دانش مفاهیم می پردازد. 2)محتوای کتاب بیشتر با هدف ایجاد سطح عملکرد کاربرد طراحی شده است وعملکرد کشف و ابداع که با توجه به اهداف آموزش علوم باید بیش از همه عملکرد ها مورد توجه قرار گیرد کمتر مورد توجه و تاکید قرار گرفته است. 3)نحوه ارائه اولیه محتوای کتاب، در سه بخش تمرین و ارائه و ارزیابی با نوع موضوع و سطح عملکرد مورد انتظار تناسب دارد. 4)در مورد نحوه ارائه ثانویه، مطابق با الگوی مریل محتوای کتاب علوم در اجزای آموزشی بیان تعمیم کمکی(ب ت ک)بیان تعمیم حافظه ای(ب ت ح )سوال از مثال با بازخورد(س م ا)سوال از تعمیم با بازخورد(س ت ا ) با100? و سوال از مثال با شکل ارائه (س م ش) با66/91? بیشترین مطابقت را با الگوی مریل دارد و اجزای بیان تعمیم شکل ارائه (ب ت ش) با 75? وبیان مثال شکل ارائه( ب م ش) با66/66?و بیان تعمیم پیش نیاز( ب ت پ) با32/58? وبیان مثال کمکی( ب م ک) با46/38? از مطابقت کمتری بر خوردار است. 5)در طراحی کتاب مورد بررسی ،از چهار اصل پیشنهادی مریل دو اصل تفکیک و تنوع در سطح شایسته ای رعایت گردیده ، اصل سطح دشواری در سطح کمتری رعایت گردیده و به اصل همتا سازی توجه چندانی نشده است. کلمات کلیدی: تحلیل محتوا، کتاب علوم پایه سوم راهنمایی ، برنامه ریزی درسی ، طراحی آموزشی، الگوی طراحی آموزشی مریل
فاطمه صوفی پروین احمدی
چکیده : رویکرد پژوهش محور در این پژوهش به معنی تقویت روحیه ی کنجکاوی، پرسشگری ،حل مسئله ،تفکر خلاق وتفکر انتقادی می باشد که دانش آموز را درحل مسئله واکتشاف یاری می دهد. در این پژوهش مولفه های رویکرد پژوهش محور عبارتند ازحل مسئله ،تفکر انتقادی ،تفکر خلاق،کنجکاوی ،یادگیری مشارکتی ،تحمل شکست و پذیرش ابهامات ،ارتباط دانش آموز با محتوا ،ارتباط عمودی و افقی محتوا (تلفیق).با توجه به اهمیت کتاب درسی در سیستم آموزشی کشور ایران ،به تحلیل محتوای کتب درسی علوم تجربی دوره ی راهنمایی براساس مولفه های این رویکرد پرداخته شد .این پژوهش ازنوع تحقیق توصیفی ودرگروه پژوهش های کاربردی قرار می گیرد روش مورد استفاده در این تحقیق روش کیفی وابزار مورد استفاده تحلیل محتوا می باشد.با استفاده ازاین روش به تحلیل کتاب های درسی علوم دوره ی راهنمایی تحصیلی هم چنین اهداف کلی جمهوری اسلامی ایران ،اهداف دوره ی راهنمایی تحصیلی ،اهداف درس علوم پرداخته شد .نتایج تحلیل محتوا نشان داد که اولویت بندی مولفه های رویکرد پژوهش محور در کتب علوم دوره ی راهنمایی نزدیک به هم می باشد این درحالی است که در محتوای کتب علوم تجربی دوره ی راهنمایی تحصیلی از میان مولفه های پژوهش محوری بیشترین تاکید برمولفه ی حل مسئله وبعد ازآن بیشترین توجه به مولفه ی تفکر انتقادی می باشد سایر مولفه ها نظیرتفکر خلاق ،ارتباط محتوا با تجربه ی دانش آموز ،ارتباط افقی محتوا ،جایگاه درخور توجهی درکتب علوم تجربی نداشتند وبه مولفه ی تحمل شکست و پذیرش ابهامات توجهی نشده است.تحلیل اهداف جمهوری اسلامی ایران ،اهداف دوره ی راهنمایی تحصیلی واهداف درس علوم تجربی نشان می دهد که این اهداف تا حدی همسو با مولفه های پژوهش محوری می باشند بااین حال این اهداف درسطوح مختلف ازنظر پرداختن به مولفه های پژوهش محور هماهنگ نبوده اند. کلید واژه ها :رویکرد پژوهش محور،مولفه های پژوهش محوری،کتب علوم تجربی ،دوره ی راهنمایی تحصیلی
هدی آقا سلیمانی پروین احمدی
این پژوهش به منظور ارزشیابی محتوای کتب درسی سال اول دبیرستان بر اساس مولفه های آموزش زیست محیطی از نظر دبیران و دانش آموزان صورت گرفته است. روش پژوهش حاضر، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. روش آماری مورد استفاده، آمار توصیفی( فراوانی، درصد، میانگین، انحراف استاندارد، خطای استاندارد میانگین) و آمار استنباطی( t تک نمونه ای، t مستقل) می باشد. جامعه آماری این پژوهش در دو گروه می باشد: گروه اول کل دانش آموزان دختر اول دبیرستان شهر نجف آباد که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بوده اند و تعداد آنها 1500 نفر بوده است. گروه دوم که کل دبیران همان مدارس که تعداد آنها 700 نفر( 400 نفر زن، 300 نفر مرد) بوده است. نمونه آماری پژوهش حاضر، تعداد 350 نفر از دانش آموزان و 250 نفراز دبیران( 165 نفر مرد و 85 نفر زن) بوده است که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده است.مقدار پایایی ابزار پژوهش که پرسشنامه ومصاحبه بوده است از طریق محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برابر با 0.84 به دست آمده است. نتایج حاصل از این پژوهش به شرح زیر می باشد: با توجه به نتایج به دست آمده از بین مولفه های آموزش زیست محیطی که توسط مصاحبه شوندگان بیان گردید، هوا و جمعیت دارای بیشترین فراوانی و رابطه انسان با محیط زیست و نقش انسان در حفاظت از محیط زیست دارای کمترین فراوانی بوده است. میزان توجه به آموزش محیط زیست در مفاهیم و اصول محتوای دروس سال اول دبیرستان از دیدگاه دانش آموزان در سطح بالایی و از دیدگاه دبیران در سطح پایینی بوده است.میزان توجه به آموزش محیط زیست در فعالیت ها و مهارت های دروس سال اول دبیرستان از دیدگاه دانش آموزان در سطح متوسط و از دیدگاه دبیران در سطح پایینی بوده است.میزان توجه به آموزش محیط زیست در ارزش ها و نگرش های دروس سال اول دبیرستان از دیدگاه دانش آموزان در سطح بالایی واز دیدگاه دبیران در سطح پایینی بوده است. نتایج یافته های جانبی پژوهش به شرح زیر می باشد: بین دبیران زن و مرد از نظر میزان توجه به آموزش های زیست محیطی در محتوای دروس سال اول دبیرستان تفاوت معنی داری وجود ندارد. میزان توجه به آموزش های زیست محیطی در محتوای دروس سال اول دبیرستان از دیدگاه دانش آموزان در سطح بالایی و از دیدگاه دبیران در سطح پایینی بوده است.
مریم کردی عزت خادمی
در عصر کنونی ماندگاری و پایایی نظام آموزش و پرورش هر جامعه ای به میزان بهره مندی آن از فناوری اطاعات وارتباطات نیز بستگی دارد. ظهور رایانه و اینترنت تاثیر مهمی در نظام های آموزشی سراسر دنیا داشته است. مهم ترین این تاثیرات می توان تغییر نقش دانش آموزان و در پی آن تغییر در راهبردهای یادگیری و یاددهی خلاصه نمود. این پژوهش با بررسی نقش و ویژگی های یادگیرنده (دانش آموز محوری) به عنوان رویکردی نوین در نظام آموزشی، زمینه گذار از آموزش سنتی به مدرن را مورد بررسی قرار داده و خاطر نشان می کند که تنها را ه رسیدن به دانش آموز محوری، استفاده از فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی در فرایند های آموزشی است. این پژوهش به هدف بررسی نقش یادگیرنده در عصر فاوا و مقایسه آن با نظام سنتی و ارائه راهکارهای پیشنهادی صورت گرفته است. محقق در این پژوهش از روش توصیفی _ تحلیلی استفاده نموده است. تحقیق حاضر از حیث روش جمع آوری اطلاعات ماهیت کتابخانه ای دارد. یافته ها و نتایج این پژوهش به طور کلی این است که سیستم نظام آموزشی در عصر فناوری یادگیرنده محور است، ونقش یادگیرنده در این عصر تغییراتی با خود به همراه داشته است که کیفیت آموزش وپرورش و سیستم نظام آموزشی را متحول ساخته است. در متن پژوهش به این تغییرات و مزایای آن در عصر فناوری پرداخته و علاوه بر آن با نظام سنتی مقایسه شده است.
سمیه ضرابی نیکجه فریبا عدلی
هدف پژوهش حاضر بررسی میزان بوروکراتیک بودن ساختار نظام آموزش عالی و رابط? آن با اعتماد است. سوألات پژوهش عبارتند از: 1. میزان بوروکراتیک بودن ساختار نظام آموزش عالی چقدر است؟ 2. میزان اعتماد در ساختار نظام آموزش عالی چقدر است؟ 3. آیا نوع بوروکراسی (انضباط بوروکراتیک، تخصص حرفه ای) در دانشگاه های مورد مطالعه متفاوت است؟ 4. آیا نوع اعتماد (فردی، گروهی و سازمانی) در دانشگاه های مورد مطالعه متفاوت است؟ 5. آیا بین بوروکراسی و اعتماد رابطه وجود دارد؟ روش پژوهش حاضر با توجه به ماهیت موضوع، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارکنان اداری دانشگاه های دولتی تهران بودند، که در رشته های مختلف علوم انسانی فعالیت می کردند و تعداد آنها 6571 نفر بود. نمونه گیری در این پژوهش از نوع طبقه ای، 354 نفر بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان انجام شد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه پژوهشگرساخته بوروکراسی و اعتماد، و مصاحبه نیمه ساختار یافته برای اعتماد استفاده شد. برای بدست آوردن پایایی سوالات از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که پرسشنامه بوروکراسی 80/0و پرسشنامه اعتماد 91/0 پایایی داشت. روایی سوالات پرسشنامه و مصاحبه توسط استادان و صاحبنظران تایید شد. یافته های پژوهش، وجود بوروکراسی در حد بالاتر از مطلوب را در نظام آموزش عالی نشان داد. از میان مولفه های بوروکراسی سلسله مراتب بالاترین میزان و تقسیم کار و تخصص پایین ترین میزان را دارا هستند. از میان سطوح اعتماد نیز، اعتماد گروهی بالاترین میزان را داراست. یافته ها نشان داد اعتماد در دانشگاه ها بسیار پایین است. همچنین رابطه معکوسی بین بوورکراسی و اعتماد در نظام آموزش عالی وجود دارد. از جمله پیشنهادات مهم این پژوهش استفاده از ساختارهای ترکیبی در نظام آموزش عالی است.
مریم اصفهانی عزت خادمی
پژوهش حاضر از یک سو به بررسی نقش معلم در اسلام (با تاکید بر آراء شهید ثانی) پرداخته و از سوی دیگر نقش معلم را در مکتب پراگماتیسم (با تکیه بر آراء جان دیوئی) مورد بررسی قرار داده است.بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم می باشد و تحقیق و بررسی اینگونه مسائل در جهت شکل گیری یک نظام آموزشی مطلوبتر به عنوان ضرورت پژوهش مطرح می گردد.در این پژوهش پس از تحلیل اطلاعات با روش توصیفی ـ تحلیلی، این نتیجه حاصل شد که از آن جهت که اسلام یک مکتب مبتنی بر وحی می باشد و همین اساس اهدافی مانند پرستش خداوند،پرورش عدالتخواهی نظایر آنها را در نظر گرفته است و معلم نقش اساسی را در رسانیدن نظام آموزشی به اهدافش ایفا می کند، بنابراین نقش معلم در اسلام باید به گونه ای تعریف گردد که تامین کننده این اهداف باشد.شهید ثانی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته اسلامی در زمینه نقش معلم در اسلام بیان می دارد که در اسلام اغلب لفظ مربی را بکار می برند زیرا در نظام اسلامی مربی صرفاً نقش انتقال علم به فراگیر را بر عهده ندارد بلکه مربی در کنار انتقال علم ،فراگیر را به سمت قبول ربوبیت پروردگار سوق می دهد به عبارت دیگر مربی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی جایگاهی الهی ـ معنوی را دارا می باشد.جان دیوئی به عنوان نماینده برجسته مکتب پراگماتیسم جایگاهی متفاوت را برای نقش معلم درنظام آموزشی تعریف می کند.به طور کلی در پراگماتیسم شاگرد و توانایی های او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.بنابراین دیوئی روش حل مسئله را در آموزش خود الگو قرار داده است،معلم صرفاً نقش راهنما را ایفا می کند و با درایت خود فرایند تعلیم و تربیت را هدایت می کند.
نسرین میانجی پروین صمدی
در این پژوهش با هدف تحلیل میزان توجه کتابهای درسی دوره متوسطه شاخه کارو دانش کشور به مولفه های فرهنگ کارو ابعاد سه گانه نگرش مذکور(شناختی،عاطفی و رفتاری) سه سوال اصلی پژوهش مورد بررسی واقع شده است. پزوهش حاضر توصیفی و از ابزار تحلیل محتوی استفاده شده است. جامعه پژوهش نیز کلیه کتابههای درسی دوره متوسطه تحصیلی چاپ سال 90-89 بوده است.از جامعه مذکور 3 کتاب بهداشت و ایمنی کار، قانون کار و کار آفرینی با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. ابزار اندازه گیری، چک لیست تحلیل محتوای مخقق ساخته بوده و یافته های پژوهش نیز با بهره گیری از آمار توصیفی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. عمده ترین یافته های پژوهش از این قرار است:در کتاب بهداشت و ایمنی کار از تعداد کل 98 مرتبه توجه به مولفه های اساسی فرهنگ کار در بعد شناختی(100درصد)، 51 مرتبه(04/52 درصد) آن همراه با ملاحظات بعد عاطفی و 5 مرتبه(1/5 درصد) از مولفه های فرهنگ کارهمراه با ملاحظات بعد رفتاری بوده است.در کتاب کارآفرینی از تعداد کل 17 مرتبه توجه به مولفه های فرهنگ کار در بعد شناختی(100درصد)،5مرتبه(41/29 درصد) آن همراه با ملاحظات بعد عاطفی بوده و در هیچ مولفه ای به بعد رفتاری اشاره ای نشده است. در کتاب قانون کار از تعداد کل 30 مرتبه توجه به مولفه های فرهنگ کار در بعد شناختی(100درصد)، تنها در 2 مورد(6/6 درصد) آن همراه با ملاحظات بعد عاطفی بوده است و 1مرتبه(3/3 درصد) همراه با ملاحظات بعد رفتاری بوده است.به علاوه از تعداد کل 145 مورد توجه مذکور تعداد 125 مورد (2/86 درصد) از نوع اشار? مستقیم و20 مورد(79/13درصد) نیز از نوع اشار? غیر مستقیم بوده است. می توان گفت کتابهای مذکور عمدتاً شناختی و اشاره از نوع مستقیم بوده است. بنابراین در طراحی و تدوین کتابهای مذکور به ابعاد سه گان? نگرش فرهنگ کار در حد قابل توجه اعتنا نشده است.
مریم اصفهانی عزت خادمی
پژوهش حاضر از یک سو به بررسی نقش معلم در اسلام (با تاکید بر آراء شهید ثانی) پرداخته و از سوی دیگر نقش معلم را در مکتب پراگماتیسم (با تکیه بر آراء جان دیوئی) مورد بررسی قرار داده است.بنابراین هدف از این پژوهش بررسی نقش معلم در اسلام و پراگماتیسم می باشد و تحقیق و بررسی اینگونه مسائل در جهت شکل گیری یک نظام آموزشی مطلوبتر به عنوان ضرورت پژوهش مطرح می گردد.در این پژوهش پس از تحلیل اطلاعات با روش توصیفی ـ تحلیلی، این نتیجه حاصل شد که از آن جهت که اسلام یک مکتب مبتنی بر وحی می باشد و همین اساس اهدافی مانند پرستش خداوند،پرورش عدالتخواهی نظایر آنها را در نظر گرفته است و معلم نقش اساسی را در رسانیدن نظام آموزشی به اهدافش ایفا می کند، بنابراین نقش معلم در اسلام باید به گونه ای تعریف گردد که تامین کننده این اهداف باشد.شهید ثانی به عنوان یکی از شخصیت های برجسته اسلامی در زمینه نقش معلم در اسلام بیان می دارد که در اسلام اغلب لفظ مربی را بکار می برند زیرا در نظام اسلامی مربی صرفاً نقش انتقال علم به فراگیر را بر عهده ندارد بلکه مربی در کنار انتقال علم ،فراگیر را به سمت قبول ربوبیت پروردگار سوق می دهد به عبارت دیگر مربی در نظام تعلیم و تربیت اسلامی جایگاهی الهی ـ معنوی را دارا می باشد.جان دیوئی به عنوان نماینده برجسته مکتب پراگماتیسم جایگاهی متفاوت را برای نقش معلم درنظام آموزشی تعریف می کند.به طور کلی در پراگماتیسم شاگرد و توانایی های او بیشتر مورد توجه قرار می گیرد.بنابراین دیوئی روش حل مسئله را در آموزش خود الگو قرار داده است،معلم صرفاً نقش راهنما را ایفا می کند و با درایت خود فرایند تعلیم و تربیت را هدایت می کند.
طاهره بیات پروین احمدی
چکیده: پژوهش حاضر به بررسی جایگاه اخلاق زیست محیطی در محتوای کتاب های فارسی(بخوانیم و بنویسیم)، علوم، تعلیمات اجتماعی و هدیه های آسمان دوره ابتدایی پرداخته است. روش تحقیق توصیفی بوده، با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا به جمع آوری اطلاعات پرداخته و مفاهیم مرتبط با اخلاق زیست محیطی ، با توجه به سه حیطه شناختی، عاطفی، مهارتی در قالب ابعاد متن، تکلیف، پرسش و تصویر مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه و نمونه آماری پژوهش، کتاب های فارسی(بخوانیم و بنویسیم)، علوم، تعلیمات اجتماعی و هدیه های آسمان دوره ابتدایی در سال تحصیلی 91-90 بوده است. کل مفاهیم مرتبط با اخلاق زیست محیطی در این 22 جلد کتاب، 535 واحد بوده است که 36.45 در صد آن در بعد متن، 15.14 درصد تکلیف، 25.61 درصد پرسش و 22.8 درصد در قالب تصویر ارائه شده است. همچنین از کل مفاهیم مرتبط با اخلاق زیست محیطی ، 78 درصد به حیطه شناختی، 13 درصد به حیطه عاطفی و 9.7 درصد به حیطه مهارتی اختصاص یافته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در کتاب های درسی دوره ابتدایی به هدف های شناختی(سطح دانش) بیشتر توجه شده است و کمترین توجه به سطح مهارت است. بیشترین توجه به اخلاق زیست محیطی در کتاب های علوم دوره ابتدایی و کمترین توجه در کتاب هدیه های آسمان دوره ابتدایی بوده است. کلید واژه ها: اخلاق زیست محیطی ، دوره ابتدایی ،کتابهای درسی دوره ابتدایی، محتوای برنامه درسی دوره ابتدایی
سارا شهیدی پروین احمدی
در سال های اخیر تحولات عمده ای در عرصه های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در کشورهای جهان و خصوصا در کشور ما ایجاد شده است. در این راستا آگاهی از فرهنگ عمومی رایج و عوامل موثر بر آن بین مردم و سیاستگذاران و برنامه ریزان درسی که متولی انتقال این مفاهیم فرهنگی به کتب درسی می باشند موثر می باشد. فرهنگ عمومی در این پژوهش به معنی بخشی از فرهنگ یک جامعه یا گروه است که مورد پذیرش اکثریت افراد قرار گرفته، غیر رسمی است و ضمانت اجتماعی دارد. مولفه های فرهنگ عمومی عبارتند از مولفه های اجتماعی- فرهنگی ، سیاسی، اقتصادی و مذهبی که هر کدام از این مولفه ها به گویه هایی دسته بندی شده اند. با توجه به اهمیت کتاب درسی در سیستم آموزشی کشور ایران، به تحلیل محتوای کتب درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دوره ابتدایی بر اساس مولفه های فرهنگ عمومی پرداخته شد. این پژوهش از نوع توصیفی و درگروه پژوهشهای کاربردی قرار می گیرد، ابزار مورد استفاده در این تحقیق تحلیل محتوا می باشد، با استفاده از این روش به تحلیل کتاب های درسی فارسی بخوانیم و بنویسیم دوره ابتدایی تحصیلی همچنین اهداف کلی جمهوری اسلامی ایران، اهداف دوره ابتدایی تحصیلی و اهداف درس فارسی بخوانیم و بنویسیم پرداخته شد. نتایج تحلیل محتوا نشان داد که اولویت بندی مولفه های فرهنگ عمومی در کتب فارسی بخوانیم و بنویسیم در 5 پایه ابتدایی نزدیک به هم می باشد. این در حالی است که در محتوای کتب فارسی بخوانیم و بنویسیم دوره ابتدایی تحصیلی از میان مولفه های فرهنگ عمومی بیشترین تاکید بر مولفه های اجتماعی- فرهنگی با 95/55 درصد و بعد از آن بیشترین توجه به مولفه های مذهبی با 61/20درصد و بعد از آن مولفه های اقتصادی با 11/12درصد و در آخر مولفه های سیاسی با 32/11درصد می باشد. تحلیل اهداف جمهوری اسلامی ایران، اهداف دوره ابتدایی تحصیلی و اهداف درس فارسی بخوانیم و بنویسیم نشان می دهد که این اهداف تا حدی همسو با مولفه های فرهنگ عمومی می باشد. کلید واژه ها : فرهنگ عمومی، کتب بخوانیم و بنویسیم، دوره ابتدایی، اجتماعی- فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و مذهبی
مانواله بانگی مشهد سری پروین احمدی
چکیده امروزه نخستین رسالت نظام آموزشی، آموزش «چگونه فکر کردن » است. از آنجا که پرورش قوه تفکر دانش آموزان ، منوط به روش تدریس و خلاقیت معلمان است، پژوهش حاضر در صدد است تا نخست خلاقیت معلمان را بسنجد سپس ارتباط آن را با بکارگیری روش های تدریس فعال بررسی کند. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی است. نمونه پژوهش، کلیه معلمان پایه سوم تا پنجم ابتدایی مدارس دخترانه منطقه 3 شهر تهران است. ابزار پژوهش شامل، پرسشنامه محقق ساخته روشهای تدریس و نیز پرسشنامه خلاقیت عابدی است. پایایی پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه شد، این ضریب برای پرسشنامه روشهای تدریس 87% و برای پرسشنامه خلاقیت عابدی 87% به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی انجام شد. بر طبق نتایج، بین خلاقیت معلمان و به کارگیری روشهای تدریس فعال رابطه معناداری در سطح « 4% p= » وجود دارد و به کارگیری روشهای تدریس فعال پیش بینی کننده خلاقیت معلمان است. کلید واژه ها: روش تدریس، تدریس فعال، تدریس سنتی، خلاقیت ، معلم
فریناز کرزه بر پروین احمدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی میزان تناسب زمان اختصاص یافته به برنامه درسی جامعه شناسی(1) سال دوم انسانی از دیدگاه شرکاء برنامه درسی (دبیران، دانش آموزان و متخصصان) در سال تحصیلی 91-90 در دبیرستان های دولتی دخترانه ی شهر تهران است. لذا برای هر یک از گروه های مذکور پرسشنامه ای جهت نظر سنجی در مورد تناسب عنصر زمان با محتوا ، روش تدریس و ارزشیابی مستمر این درس تهیه شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر از نوع توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش شامل دبیران زن مطالعات اجتماعی و دانش آموزان سال دوم انسانی مدارس دخترانه مناطق 19گانه شهر تهران، همچنین کارشناسان و مولفین سازمان پژوهش و برنامه ریزی که به نوعی در تألیف وتدریس کتاب جامعه شناسی(1) شرکت داشته اند، می باشد. در این پژوهش از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای سهمیه ای استفاده شده است. با استفاده از جدول مورگان 346نفر دانش آموز و 65 نفر از دبیران و 15 نفر از متخصصان به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه محقق ساخته بود که جهت حصول اطمینان از روایی آن توسط صاحب نظران واستادان راهنما و مشاور مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با اجرای آزمایشی روی 30 نفر از دبیران و 30نفر از دانش آموزان با ضریب آلفای کرونباخ 86% برای دانش آموزان و 78%برای دبیران به دست آمد. جهت تحلیل داده ها از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده است. نتایج کلی به دست آمده از سوالات پژوهشی حاکی از آن است که از نظر متخصصان و دبیران بین عنصر زمان و برنامه درسی جامعه شناسی (1)در حد متوسط تناسب وجود دارد، ولی این تناسب از نظر دانش آموزان در حد پایین ارزیابی گردید. . با توجه به زمان اختصاص یافته به درس جامعه شناسی(1) تناسب زمان با محتوای فصول 2و3 از نظر دانش آموزان پایین و از نظر دبیران ومتخصصان متوسط ارزیابی گردید.این تناسب تنها در مورد فصل اول در حد بالا و متوسط ارزیابی شده امکان استفاده از روش تدریس حل مساله،در حد پایین، روش پرسش و پاسخ، متوسط و روش سخنرانی بالا ارزیابی شد. همچنین امکان ارائه بازخورد به دانش آموزان با توجه به زمان اختصاص یافته پس از انجام ارزشیابی در حد پایین وجود دارد. کلید واژه ها: زمان، محتوا، روش تدریس، ارزشیابی، جامعه شناسی(1)، شرکائ برنامه درسی
زهره موحدیان پروین احمدی
هدف پژوهش حاضر، بررسی عملکرد معلمان در تهیه و به کارگیری ابزارهای جمع آوری و ساماندهی اطلاعات در ارزشیابی توصیفی(کیفی) است. نوع تحقیق، کاربردی و روش تحقیق کیفی است. جامعه آماری پژوهش، معلمان زن مجری برنامه ی ارزشیابی توصیفی(کیفی) پایه های اول، دوم و سوم دبستانهای شهرستان فراشبند و حجم نمونه، شامل 12 نفر از معلمان مذکور است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. ابزار پژوهش، مصاحبه ی (نیمه ساختار یافته) و بررسی اسناد (پوشه ی کار، چک لیست، واقعه نگاری و آزمون عملکردی) است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی صورت گرفت. پرسش های پژوهش عبارتند از: 1- برداشت معلمان مجری ارزشیابی توصیفی (کیفی) از پوشه ی کار، چک لیست، واقعه نگاری و آزمون عملکردی چیست؟ 2- معلمان، پوشه ی کار، چک لیست، واقعه نگاری و آزمون عملکردی را چگونه تولید می کنند و به کار می برند؟ 3- مشکلات معلمان در تولید و به کارگیری پوشه ی کار، چک لیست، واقعه نگاری و آزمون عملکردی چیست؟ نتایج بدست آمده عبارتند از:1- معلمان از ابزارهای مورد بررسی برداشت نادرستی دارند و به اهداف آن پی نبرده اند.2- معلمان ابزارهای مورد بررسی را به درستی تهیه نمی کنند و به کار نمی برند. 3- معلمان با کژتابی ذهنی ابزار زدگی و مشکلات تعدد ابزارها روبرو هستند. راه-حل های پیشنهادی شامل: برگزاری دوره های آموزشی به صورت کارگاهی برای معلمان و نظارت بر کار معلمان می باشد. کلید واژه ها: ارزشیابی توصیفی (کیفی)، ابزار ارزشیابی توصیفی (کیفی)، پوشه ی کار، واقعه-نگاری، چک لیست، آزمون عملکردی
عاطفه فلاح پروین احمدی
هدف اساسی پژوهش حاضر شناسایی وضعیت موجود و مطلوب صلاحیتهای حرفه ای مربیان پیش دبستانی از دیدگاه مربیان و مدیران بوده و با روش توصیفی (پیمایشی) انجام شده است. جامع? آماری این پژوهش مربیان و مدیران دور? پیش دبستانی شهرستان های میبد و اردکان به تعداد 246 نفر (128 مربی و 118مدیر) بود، که از بین آنها 200 نفر (100 مربی و 100 مدیر) بر اساس جدول کرجسی و مورگان به صورت نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج نشان داد که هم از نظر مربیان و هم از نظر مدیران بین وضعیت موجود و مطلوب صلاحیتهای حرفه ای مربیان پیش دبستانی تفاوت معناداری وجود دارد. از نظر مربیان، در وضعیت موجود صلاحیتهای حرفه ای مربیان در حوزه های صلاحیت های شخصیتی- رفتاری، اخلاقی، اجتماعی، ارتباطی، آموزشی و مدیریتی بالاتر از متوسط، و در حوزه های هنری، امور مرتبط با رشد و توسعه و سلامتی کودک در سطح متوسط و در حوزه های صلاحیتهای حرفه ای، فکری و فناوری پایین تر از متوسط است؛ و از نظر مدیران در وضعیت موجود صلاحیتهای حرفه ای مربیان به ترتیب در حوزه های ارتباطی، اجتماعی، هنری و اخلاقی بالاتر از متوسط و در حوزه های امور مرتبط با سلامتی، آموزشی و شخصیتی - رفتاری در سطح متوسط و در حوزه های فکری، مدیریتی، رشد و توسعه کودک، فناوری و حرفه ای پایین تر از متوسط ارزیابی شده است. بین نظرات مربیان و مدیران در رابطه با میزان صلاحیت های حرفه ای مربیان، در حوزه های صلاحیتهای آموزشی، هنری، مدیریتی، ارتباطی، اجتماعی، شخصیتی- رفتاری و اخلاقی تفاوت معناداری وجود دارد؛ هم چنین حوزه های صلاحیتهای ارتباطی، اخلاقی، شخصیتی- رفتاری، حرفه ای، رشد و توسعه کودک، اجتماعی، آموزشی، مدیریتی، هنری، امور مرتبط با سلامتی کودک، فکری و فناوری به ترتیب الویت های اول تا دهم را از نظر مدیران و حوزه های صلاحیتهای شخصیتی- رفتاری، آموزشی، رشد و توسعه کودک، اخلاقی، ارتباطی، امور مرتبط با سلامتی، حرفه ای، اجتماعی، مدیریتی، هنری، فکری و فناوری به ترتیب الویت های اول تا نهم را از نظر مربیان به خود اختصاص دادند. نتایج حاصل از ارزیابی های مربیان هم نشان داد که، مربیانی که در دورههای کارآموزی شرکت داشته اند در حوزه های صلاحیت های آموزشی و حرفه ای میانگینی بالاتر از مربیانی که تاکنون در این دوره ها شرکت نداشته اند، دارند و از نظر مدیران نیز، مربیانی که دوره های کارآموزی را گذرانده اند در مقایسه با مربیانی که این دوره ها را نگذارانیده اند از عملکرد و میانگین بالاتری در حوزه های صلاحیت های مدیریتی، آموزشی، فناوری و حرفه ای برخوردارند و در سایر مولفه ها تفاوت معناداری بین آنها وجود ندارد.
زهرا امام قلی زاده گنجی پروین احمدی
تحقیق حاضر با هدف تبیین وضعیت جاری آموزش انشا در دوره ی راهنمایی و بکارگیری روش مشارکتی در کلاس انشا و سپس مقایسه ی روش مشارکتی نسبت به سنتی در پیشرفت انشای دانش آموزان بوده است. جامعه ی آماری این تحقیق شامل تمامی دانش آموزان دختر و پسر پایه دوم راهنمایی شهرستان ساوه که در سال تحصیلی 91-90 مشغول به تحصیل بوده اند می باشد، که از آن میان 140 نفر به عنوان نمونه ی پژوهشی ( 70دختر و70پسر) انتخاب شدند. روش نمونه گیری در این تحقیق از نوع نمونه گیری تصادفی خوشه ای بوده، سپس با بکارگیری روش شبه آزمایشی و با استفاده از طرح تحقیق پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اطلاعات لازم جمع آوری گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. نتایج بدست آمده از آزمون سوالات تحقیق نشان داد:1 - روش یادگیری مشارکتی نسبت به روش سنتی منجر به کاهش خطا (پیشرفت) در انشای دانش آموزان شده است.2- بین پیشرفت انشای دانش آموزان دختر و پسر در روش یادگیری مشارکتی تفاوت معناداری وجود نداشت.
لیلا سیف الله پور پروین احمدی
چکیده: پژوهش حاضر ، شناسایی صلاحیت های حرفه ای آموزگاران در اجرای ارزشیابی توصیفی در مدارس ابتدائی شهرستان بابل به منظور بهبود اجرای ارزشیابی توصیفی در مدارس می باشد. از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش، ? حوزه صلاحیت کلی و ?? زیر مولفه استخراج شد که بر اساس آن پرسشنامه تدوین گردید. جامعه آماری این پژوهش معلمان و مدیران دوره ابتدائی شهرستان بابل، که تعداد آن ها ???? آموزگار و ??? مدیر را شامل می شدند که در طرح ارزشیابی توصیفی شرکت داشته اند. از بین آن ها، تعداد ??? نفر، ??? آموزگار و ?? مدیر به روش نمونه گیری خوشه ای به طور تصادفی انتخاب شدند. ? حوزه صلاحیت ها با توجه به مراحل اجرای ارزشیابی توصیفی تنظیم شد، که شامل صلاحیت آموزگاران در: ?- صلاحیت های عمومی(? زیر مولفه ) ?- تعیین اهداف و انتظارات آموزشی (? زیر مولفه ) ?- جمع آوری اطلاعات (? زیر مولفه) ?- تجزیه و تحلیل اطلاعات (? زیر مولفه) ?- تصمیم گیری در مورد دانش آموزان (? زیر مولفه ) و ?- ارائه بازخورد (? زیر مولفه) بود که بر اساس آن پرسشنامه تنظیم شد. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آلفای کرونباخ ??% به دست آمد؛ روایی آن توسط استادان راهنما و مشاور و متخصصان امر سنجیده شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح تحلیل توصیفی و استنباطی صورت گرفت، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که از نظر پاسخ گویان هر ?? صلاحیت برای اجرای صحیح این طرح ضرورت کامل دارند. بنابراین می توان ?? صلاحیت اعتبار بخشی شده را به عنوان صلاحیت های مورد نیاز آموزگاران در زمینه ارزشیابی کیفی-توصیفی در نظر گرفت.
پروین احمدی محمدرضا کامیار
چکیده یکی از مهمترین مباحث آئین دادرسی مدنی به طور کلی علم حقوق ابلاغ اوراق دعواست ابلاغ کلیه برگ های قضایی برای شروع، ادامه رسیدگی، همچنین اجرای حکم ضروری است. ابلاغ اوراق قضایی تمام یک دادرسی را احاطه کرده است. حرکت چرخ دادرسی منوط و موقوف به ابلاغ صحیح و سریع اوراق قضایی است که با مختل شدن آن دادرسی به جریان نمی افتد یا مسیرش کند می شود به همین دلیل بروز یک اشکال کوچک در ابلاغ می تواند برای طرفین دعوی و دادرسی مشکلات عدیده ایجاد کند. به همین منظور ما در این تحقیق به نقش و اهمیت ابلاغ در دادرسی و بررسی مشکلات موجود در ابلاغ خواهیم پرداخت. واژگان کلیدی: آیین دادرسی، ضرورت ابلاغ، قواعد ابلاغ مشکلات ابلاغ.
فاطمه محمد جعفری پروین احمدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی نظرات معلمین پایه چهارم ابتدایی (دخترانه) شهر تهران در سال تحصیلی 91- 1390نسبت به جو اخلاقی کلاس درس در دو نظام ارزشیابی سنتی و توصیفی میباشد. جامعه آماری شامل کل معلمین پایه چهارم ابتدایی مناطق شمال (3-2-1) و مناطق جنوب (19-18-17) شهر تهران میباشد که با روش نمونهگیری تصادفی، منطقه 2 (39 معلم) و منطقه 17 (35 معلم) گزینش شدند. در این پژوهش متغیر مستقل نوع ارزشیابی (سنتی، توصیفی)، متغیر وابسته میزان جو اخلاقی حاکم بر تعامل معلم با دانشآموزان،دانشآموزان با معلم / محیط یادگیری، دانشآموزان با دانشآموزان و متغیر تعدیل کننده منطقه در نظر گرفته شد. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است. ابزار پژوهش پرسشنامه مقیاس جو اخلاقی مدرسه ابتدایی است که جهت حصول اطمینان از روایی آن توسط صاحب نظران و اساتید راهنما و مشاور مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و پایایی پرسشنامه با اجرای آزمایشی برروی 40 نفراز معلمین با ضریب آلفای کرونباخ 89% به دست آمد. جهت تحلیل دادهها از روش آمار توصیفی (جدول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (روش آزمون t گروههای وابسته، تحلیل واریانس دو طرفه) استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که بین جو اخلاقی حاکم برکلاس در دو نظام ارزشیابی سنتی و توصیفی تفاوت معنیداری وجود دارد به این معنا که جو اخلاقیتری در نظام ارزشیابی توصیفی حاکم است. میزان جو اخلاقی حاکم بر تعامل معلم با دانشآموزان، دانشآموزان با معلم / محیط یادگیری، در نظام ارزشیابی توصیفی در منطقه شمال و میزان جو اخلاقی حاکم برتعامل دانشآموزان با دانشآموزان در نظام ارزشیابی توصیفی بیشتر حاکم است همچنین جو اخلاقی در نظام ارزشیابی توصیفی در منطقه 2 و17 بیشتر از جو اخلاقی در نظام ارزشیابی سنتی در این دو منطقه بوده است.
ربابه یوسفی افراکتی پروین صمدی
هدف از پژوهش حاضر شناسایی میزان موفقیت آموزش آداب و مهارتهای زندگی اسلامی ( طرح کرامت ) بر کسب توانایی مهارت حل مسأله در بین دانش آموزان پایه پنجم دوره ابتدایی از دیدگاه معلمان (مطالعه موردی: منطقه 6 آموزش و پرورش شهر تهران) است . جامعه آماری این پژوهش شامل معلمین پایه پنجم دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش منطقه6 شهرتهران می باشد که در سال تحصیلی 91-90 آداب و مهارتهای زندگی اسلامی (طرح کرامت ) را به دانش آموزان آموزش داده اند و تعداد آنها 92 نفر می باشد. نمونه آماری این پژوهش بر اساس نمونه گیری کوکران 63 نفر تعیین شد و ابزار گرد آوری اطلاعات مورد نیاز پژوهش پرسشنامه محقق ساخته بود. روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی است . تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح تحلیل توصیفی و استباطی صورت گرفت ، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات نشان داد که از نظر معلمان علاقه دانش آموزان به یادگیری مهارت حل مساله در حد زیاد است و همچنین دانش آموزان به شناخت مساله ، مهارت جمع آوری اطلاعات ، توانایی تولید و خلق راه حل های مختلف و توانایی به اجرا درآوردن راه حل های مسأله در حد متوسط دست پیدا کرده اند و همچنین دانش آموزان در حد خیلی زیاد توانایی بررسی راه حل های گوناگون و انتخاب بهترین راه حل ، توانایی ارزیابی راه حل های انتخاب شده و حل مسأله مشارکت گروهی و تعامل را دارند و بطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که از نظر معلمان مورد مطالعه دانش آموزان در حد متوسط توانایی مهارت حل مسئله را دارند .
پروین احمدی اصغر ایزدی جیران
«جوشقان قالی»، یکی از مناطق فرش باف استان «اصفهان»، در شهرستان «کاشان» واقع است. از دوران صفوی با تأسیس کارگاه های بافت سلطنتی، فرش بافی «جوشقان» مشهور می شود و در عصر قاجار، سبک هنری ویژه این منطقه شکل گرفته و تا زمان حاضر پایدار می ماند. هنر این منطقه حدود چهار سده مخاطبان خود را در حوضه برون منطقه ای (داخل و خارج ایران) حفظ نموده است. علی رغم پیشینه پربار هنری منطقه، پژوهش درخوری در این ارتباط انجام نپذیرفته است. منابع محدودی در این زمینه موجود است که بدون ارائه تحلیل، تنها به بخشی از ویژگی های صوری هنر پرداخته اند. با توجه به جایگاه هنر در میان مردم و همچنین ویژگی های فرهنگی موثر بر شیء هنری، پژوهش انسان شناختی برگزیده شد تا با گردآوری و ارائه داده های جامع پیرامون موضوع پژوهش، خلاء داده در این رابطه برطرف گردد. در این پژوهش به دو جنبه ویژگی های صوری و مفهوم درون فرهنگی هنر پرداخته شده است. فهم فرهنگی بر اساس مردم نگاری فرهنگ مورد مطالعه به دست آمده است. اهمیت داده ها به دلیل دست اول بودن آن هاست که از پژوهش میدانی حاصل شده اند. با مراجعات مکرر به میدان پژوهش و با استفاده از فنون مصاحبه و مشاهده، گردآوری داده ها انجام پذیرفته است. این داده ها مقوله بندی شده و پس از بررسی روابط آن ها، مورد تحلیل قرار گرفته اند. تحلیل داده ها این نتیجه را به دست داد که مردم «جوشقان» هنر خود را وارد تعاملات اجتماعیشان کرده وکارکردهای گوناگونی برای آن قائل می شوند. فرش در هیأت یک شیء هنری از دو عامل نحوه برخورد مخاطب (مصرف کننده درون فرهنگی) و همچنین تفکر اسطوره ای مرتبط با گیاه متأثر است. بنابراین نتیجه در سه بخش منشاء نقوش و حوزه معنایی هنر، روابط اجتماعی پیرامون هنر و هنر در ارتباط با امر مقدس بررسی می شود. این جامعه از تفکر کشاورزی بهره مند است و نقوش را در ارتباط با این تفکر و همچنین با توجه به انسجام خانوادگی به کار می برد.
نرگس فریدونی پروین احمدی
هدف از پژوهش حاضر بررسی برنامه درسی فلسفه و منطق دوره متوسطه ایران از نظر میزان توجه به مولفه های تفکر انتقادی است. روش تحقیق،توصیفی با استفاده از تحلیل محتوا است. که بر اساس مولفه های نه گانه تفکر انتقادی ماتیولیپمن انجام شده است. نمونه آماری پژوهش را محتوا و اهداف برنامه درسی فلسفه و منطق دوره متوسطه تشکیل می دهد که شامل اهداف موجود در راهنمای برنامه درسی فلسفه پایه های سوم و چهارم و منطق پایه سوم دوره متوسطه و محتوای کتاب های فلسفه سال سوم و چهارم و منطق سال سوم می باشد. یافته ها حاکی از آن است که میزان توجهی که محتوای فلسفه دبیرستان (پایه های سوم و چهارم) به مولفه های تفکر انتقادی دارد در حد متوسط است و محتوای منطق (سال سوم) به این مولفه ها در حد زیادی توجه دارد. نتایج تحقیق همچنین نشان دهنده ی این است که توجه اهداف (اهداف موجود در راهنمای برنامه درسی) فلسفه و منطق به مولفه های تفکر انتقادی در حد متوسطی است و این اهداف به طور نامتوازن به این مولفه ها پرداخته اند. بدین معنا که به تعدادی از این مولفه ها توجه شده و بقیه نادیده گرفته شده اند. همچنین یافته های این تحقیق نشان از عدم تعادل در توجه به این مولفه ها در حیطه های سه گانه اهداف (شناختی، مهارتی و نگرشی) دارد. توجه به مولفه های تفکر انتقادی به اهداف در حیطه های مهارتی و نگرشی محدود شده و حیطه ی شناختی کمترین توجهی به این مولفه ها ندارد
مرضیه جوادی پروین احمدی
پژوهش حاضر ضرورت تغییرکتابهای درسی و روند تغییر برنامه درسی علوم تجربی پایه ی اول دوره ابتدایی از سال1373 تا سال1391 را مورد بررسی قرار داده است. نوع پژوهش توصیفی است. و جامعه پژوهش شامل کتاب های علوم تجربی پایه اول دوره ابتدایی از سال13?? تا سال1391 و شامل راهنمای برنامه درسی علوم تجربی پایه اول دوره ابتدایی سال 1373 و سال 1391 می باشد. اطلاعات لازم از طریق منابع کتابخانه ای و مرکز اسناد و مدارک سازمان پژوهش و برنامه ریزی آموزش و پرورش و مصاحبه با کارشناسان ذی ربط جمع آوری و با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا انجام شد. یافته های پژوهش نشان می دهند که الف- عواملی چون1- تغییر رویکردهای جهانی آموزش 2- تغییر سیاست های کلی کشور و وزارت آموزش و پرورش 3- ارزشیابی از برنامه های درسی4- تغییر نظرات معلمان 5- تغییر فراگیران 6- تغییر محتوای علمی( دانش) 7- تغییر هدفهای آموزشی، به نحوی در تغییرات کتابهای درسی موثر بوده اند ب- برنامه درسی علوم تجربی پایه اول دوره ابتدایی از لحاظ سازماندهی فکری( رویکرد، اهداف، محتوا، راهبردهای یاددهی یادگیری، ارزشیابی) طی سالهای 1373،1390 نیز تغییرات اساسی و کلی در بر داشته است. ج- تغییرات عدیده ای از لحاظ ظاهری ( تصاویر، طراحی جلد، تعداد صفحات، قطع کتابها) در طی سالهای 73 تا 74، 75 تا 80، 81 تا 82، 83 تا 85، 86 تا 89،90 تا 91 در این کتابها انجام شده است. نتایج به دست آمده بیانگر این است که کتابهای درسی علوم تجربی پایه اول دوره ابتدایی از لحاظ سازماندهی ظاهری نسبت به سازماندهی فکری بیشترین تغییرات را در برداشته است.
آتنا کیانی عباسعلی غلامحسینی
هدف از انجام پژوهش حاضر، افزایش و تقویت درست نویسی و کاهش خطاهای املایی دانش آموزان می باشد. روش پژوهش شبه آزمایشی و طرح پژوهش طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری دانش آموزان پایه چهارم ابتدایی شهرستان نکا می باشند که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای 66 دانش آموز دارای مشکلات املایی انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 33 نفری آزمایش و کنترل تقسیم شدند. این تعداد از نظر جنسیت، بهره هوشی، پایه تحصیلی و وضعیت سلامت جسمانی همتا شده اند. گروه آزمایشی 12جلسه ی 45 دقیقه ای با روش چندحسی فرنالد آموزش دیدند، اما گروه کنترل با روش عادی رایج در مدارس به یادگیری املا ادامه دادند. داده های حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. ابتدا با شاخص های آمار توصیفی مانند میانگین و انحراف معیار، داده ها توصیف شدند و سپس از آزمون های آمار استنباطی مثل آزمون نسبت و آزمون کوواریانس در تفسیر داده ها استفاده شد. نتایج نشان داد که : 1) آموزش به روش چندحسی فرنالد در بهبود و کاهش خطاهای املایی دانش آموزان گروه آزمایشی موثر بوده است و تفاوت بین میانگین نمرات املای گروه آزمایش و کنترل معنادار است. 2) آموزش به روش چندحسی فرنالد در کاهش خطاهای املایی دانش آموزان پسر و دختر مبتلا به اختلالات املانویسی به یک اندازه موثر است.
خدیجه محمدلو پروین احمدی
پژوهش حاضر به بررسی مشکلات زبانی و غیر زبانی دانش آموزان آذری زبان پایه اول و دوم ابتدایی شهرستان خوی به منظور ارائه راهکارهایی برای حل این مشکلات می پردازد . از مرور مبانی نظری و پیشینه پژوهش، 2 حوزه مسائل زبانی و 37 زیر مولفه و 3حوزه کلی مسائل غیرزبانی و 26 زیر مولفه استخراج شد که بر اساس آن پرسشنامه برای آموزگاران دو پایه اول ودوم توسط پژوهشگر تهیه شدودو آزمون خواندن ونوشتن برای دانش آموزان دو پایه اول و دوم ابتدایی توسط پژوهشگر تهیه شد،که از هر دو جنس دختر و پسر به طور جداگانه آزمون به عمل آمد، البته قابل ذکر است که این آزمونها در مراحل بعدی پژوهش به پرسشنامه تبدیل شدند . جامعه آماری این پژوهش آموزگاران و دانش آموزان پایه اول و دوم ابتدایی مشغول به تدریس و تحصیل بودند که تعداد 408 آموزگاربود که در طرح پژوهشی بررسی مشکلات زبانی و غیر زبانی کودکان آذری زبان پایه اول ودوم ابتدایی شرکت داشتند. وتعداد 9012 نفر دانش آموز بود. تعداد سه حوزه مشکلات غیر زبانی شامل: 1. برنامه درسی 2. مسائل فرهنگی 3.امکانات و تجهیزات و 2حوزه مشکلات زبانی درخصوص خواندن(شناسایی حروف، تلفظ ، لحن و آهنگ خواندن و سرعت خواندن)و نوشتن (مسایل مقدماتی نوشتن، املاء، جمله نویسی، مشکل در معنای کلمات و جمله ها) است که براساس آن پرسشنامه تنظیم شد. به منظور تعیین پایایی ابزار از آلفای کرونباخ استفاده شده است در پژوهش حاضر پنج پرسشنامه مورد استفاده است که عبارتند از: پرسشنامه مهار ت خواندن دانش آموزان، پرسشنامه مهارت نوشتن دانش آموزان ،پرسشنامه مشکلات خواندن دانش آموزان ازنظر آموزگاران،پرسشنامه مشکلات نوشتن دانش آموزان ازنظر آموزگاران،پرسشنامه مشکلات غیر زبانی دانش آموزان (حوزه برنامه درسی)،پرسشنامه مشکلات غیر زبانی دانش آموزان (حوزه فرهنگی )پرسشنامه مشکلات غیرزبانی دانش آموزان (حوزه تجهیزات ) پایایی پرسشنامه ها طبق آلفای کرونباخ به 69 %،به دست آمد؛رو ایی آن توسط اساتید راهنما و ،%63،%65،%73،%75،%72،% ترتیب 68 مشاور و معلمان با تجربه تایید شد.نتیجه وتحلیل داد ه ها در دو سطح تحلیل، توصیفی و استنباطی صورت گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات پرسشنامه (از نظر معلمان)وپرسشنامه مهارت دانش آموزان نشان دادکه مشکلات زبانی و غیر زبانی دانش آموزان آذری زبان پایه اول ودوم ابتدایی از حد انتظار بیشتر است.
مهناز مینائی پروین احمدی
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر روش تدریس یادگیری مشارکتی بر پرورش خلاقیت دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه شهر ری در درس جغرافیا انجام گرفته است. روش پژوهش شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه رشته علوم انسانی شهرستان شهر ری در سال تحصیلی 1392-1391بودند که از این میان به شیوه نمونه گیری هدفمند 27 نفر از دانش آموزان دختر سال دوم متوسطه رشته علوم انسانی دبیرستان ریحانه در درس جغرافیاانتخاب شده اند. ابزار جمع آوری داده ها در این پژوهش آزمون استاندارد خلاقیت عابدی است. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. شاخص های ارائه شده در بخش توصیفی نشان داد بین میانگین نمره های دانش آموزان از آزمون خلاقیت و خرده مقیاس های آن در پیش آزمون و پس آزمون تفاوت وجود دارد. برای آزمون معنی دار بودن تفاوت مشاهده شده، از آزمون پارامتری t مربوط به دو گروه یکسان( انتخاب تصادفی آزمودنی ها، وجود یک گروه یکسان، بهنجار بودن توزیع فراوانی نمره ها و مقیاس اندازه گیری فاصله ای) استفاده به عمل آمد. نتایج بدست آمده از پژوهش نشان داد: آموزش به روش مشارکتی در افزایش خلاقیت( سیالی، بسط، ابتکار، انعطاف پذیری) دانش آموزان در این درس به طور معنی دار موثر بوده است.
سمیه علی پور پروین صمدی
هدف از پژوهش حاضر مقایسه دیدگاه دبیران و دانش آموزان در میزان تحقق اهداف آموزشی تربیت بدنی دوره متوسطه دختران شهر کرمانشاه است.تحقیق حاضر شامل سه سوال درباره اجرای برنامه درسی تربیت بدنی با تاکید بر اهداف آموزشی است.پژوهش حاضر توصیفی از نوع پیمایشی است و ابزار به کاررفته در آن پرسشنامه از نوع بسته پاسخ می باشد.روایی ابزار توسط متخصصین رشته برنامه درسی و تربیت بدنی تأیید شده است.نمونه پژوهش حاضر 97دبیر و487 دانش آموز که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شده اند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که دبیران تحقق اهداف آموزشی برنامه درسی تربیت بدنی دوره متوسطه را در حد متوسط و دانش آموزان در حد خیلی زیاد ارزیابی نموده اند که این خود نشان دهنده آن است که بین نظر دبیران و دانش آموزان از لحاظ آگاهی و اطلاعات در زمینه اهداف آموزشی درس تربیت بدنی تفاوت معناداری وجود دارد.
فریبا پاک نژاد پروین احمدی
چکیده هدف پژوهش حاضر ارزیابی سلامت سازمانی مدارس دوره ابتدایی می باشد. مولفه های سلامت سازمانی از نظر پرداختچی و همکاران(1391) عبارتند از: نفوذ مدیر، تعهد و احساس مسوولیت معلمان، پاسداشت ارزش های اسلامی، حمایت همه جانبه از منابع انسانی، تأکید بر خلاقیت و نوآوری، احترام و اعتماد متقابل همفکری و مشورت، تلاش دانش آموزان، امکانات مدرسه، تأکید بر کیفیت. روش پژوهش توصیفی ( پیمایشی) است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه مدارس دوره ی ابتدایی آموزش و پرورش منطقه 8 شهر تهران بودند، تعداد آنها 115 مدرسه بود. نمونه گیری در این روش از نوع تصادفی ساده بود که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان 92 مدرسه به عنوان نمونه انتخاب شد و از 355 معلم نظر خواهی به عمل آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه سلامت سازمانی پرداختچی و همکاران(1391) استفاده شد. برای بدست آوردن پایایی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که 98/0 پایایی داشت. روایی صوری و محتوایی سوالات پرسشنامه توسط استادان و صاحب نظران تایید شد. یافته های پژوهش، وضعیت سلامت سازمانی را در مدارس ابتدایی آموزش و پرورش منطقه هشت شهر تهران در حد مطلوب نشان داد. از میان ده مولفه ی سلامت سازمانی مولفه های پاسداشت ارزش های اسلامی و تاکید بر کیفیت، بالا ترین میزان و مولفه ی امکانات مدرسه، پایین ترین را دارا هستند. سلامت سازمانی مدارس ابتدایی دخترانه بهتر از مدارس ابتدایی پسرانه است. مدارس دولتی در دو مولفه ی نفوذ مدیر و تاکید بر کیفیت از مدارس غیر دولتی بهتر است. معلمان زن از معلمان مرد بهتر عمل می کنند. بین مدرک تحصیلی و سابقه ی تدریس با سلامت سازمانی مدارس ابتدایی رابطه ی معنی دار وجود ندارد. مولفه ی تلاش دانش آموزان دربخش از شهر تهران نسبت به دو شهر پردیس و بومهن بیشتر است. مولفه ی امکانات مدرسه در شهر پردیس نسبت به بخشی ازشهر تهران و بومهن بیشتر است. کلید واژه ها: ارزیابی، سلامت سازمانی، دوره ابتدایی، سلامت سازمانی مدرسه، مولفه های سلامت سازمانی.
روشنک نظمی پروین احمدی
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیربرنامه ریزی درسی چند بعدی و بسته یادگیری مبتنی بر آن به نام "زمین ما و آنچه در آن است" بر شکل گیری سواد زیست محیطی کودکان پیش دبستانی از سه منظر دانشی ، نگرشی ، مهارتی بوده است.. روش انجام پژوهش، نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بوده است . جامعه آماری در این پژوهش کلیه کودکان دختر پیش دبستانی منطقه 6 شهر تهران در سال تحصیلی 93- 92 بودند و حجم نمونه 30 نفر (15نفر گروه کنترل و 15 نفر گروه آزمایش) بود که بصورت نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برگزیده شدند. ابزار پژوهش، فرم درجه بندی مشاهده رفتار می باشدکه بر اساس آن پیشرفت سواد زیست محیطی کودک از سه منظر دانشی/ نگرشی/ مهارتی مورد مطالعه قرار گرفته است. روایی این ابزار مورد تأیید استاد راهنما، مشاور و کارشناس محیط زیست قرار گرفته است و پایایی آن با روش آلفای کرانباخ 98/ . به دست آمده است. همچنین از پرسشنامه های فرخی (1389)و عبدالهی و صادقی (1391)برای سه بخش سواد زیست محیطی استفاده شد. . قبل از شروع به آموزش، برای هر دو گروه کنترل و آزمایش، پرسشنامه و فرم تکمیل شد و پس از تاثیر دادن متغیر مستقل برنامه ریزی درسی چند بعدی و آموزش های مبتنی بر آن بر روی گروه آزمایش، مجددا، موارد مزبور برای دو گروه آزمایش و کنترل تکمیل شده است. از نرم افرار spss، در روش های آمار توصیفی (شاخص های مرکزی و پراکندگی) و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شده است . نتایج بدست آمده از پژوهش، بیانگر ارتباط مثبت و معنادار میان آموزش مبتنی بر برنامه ریزی درسی چند بعدی در قالب بسته یادگیری چندرسانه ای آن بر دانش، نگرش و مهارت زیست محیطی کودکان پیش دبستانی بوده است و در مجموع برنامه ریزی درسی چند بعدی بر شکل گیری سواد زیست محیطی کودکان پیش دبستانی تأثیر مثبت داشته است.
مریم سالار پروین صمدی
این تحقیق با هدف تبیین وشناسایی مولفه های پژوهشگری در برنامه ی درسی جدید علوم دوره ی ابتدایی انجام شده است . مقصود از برنامه ی درسی علوم دوره ی ابتدایی ، کتاب های علوم پایه های : اول، دوم وششم ابتدایی می باشد که بر اساس راهنمای برنامه درسی تدوین شده است و مقصود از آنچه در این پژوهش تحت عنوان رویکرد پژوهش محور مطرح شده ، مولفه¬هایی چون حل مسأله ، تفکر انتقادی ، خلاقیت ، کنجکاوی ، سعه¬ی صدر و تحمل شکست ، ارتباط محتوا با تجربه¬ی دانش¬آموزان و تشریک مساعی و همکاری می¬باشد. این پژوهش سعی دارد تا به پرسش زیر پاسخ دهد: آیا در برنامه¬ی درسی جدید علوم دوره¬ی ابتدایی به مولفه¬های پژوهشگری پرداخته شده است؟ مطالعه¬ی انجام شده از نوع تحقیق توصیفی و در گروه پژوهش¬های کاربردی قرار دارد. روش مورد استفاده در این تحقیق تحلیل محتوا می¬باشد ، این تحلیل از نوع کمی است و درآن پس از مقوله سازی ، تحلیل متن انجام می شود .یافته¬های این پژوهش نشان می دهد که به همه¬ی مولفه¬های پژوهش محوری در راهنمای برنامه¬ی درسی ، هرچند به میزان کم پرداخته شده ومحتوای کتاب های مذکور نیز به این مولفه¬ها پرداخته¬اند این در حالی است که مولفه¬ی ارتباط محتوا با تجربه یادگیرندگان بیشترین درصد را به خود اختصاص داده و سایر مولفه¬ها نقش کمرنگی را ایفا می¬کنند . همچنین به گویه¬های مولفه¬ی حل مسأله و تفکر انتقادی پرداخته نشده است و در کل نقش مولفه¬های مذکور ( به جز ارتباط محتوا با تجربه ) در برنامه¬ی درسی جدید علوم دوره¬ی ابتدایی کمرنگ بود .
سهیلا مختاری ورنوسفادرانی فریبا عدلی
هدف پژوهش حاضر آسیب¬شناسی تنوع نیروی انسانی در آموزش عالی از دیدگاه کارکنان دانشگاه¬های دولتی در شهر تهران بود. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده¬ها به صورت آمیخته (کمی- کیفی) انجام شد. جامعه آماری پژوهش در بخش کمی، کلیه کارکنان دانشگاه¬های دولتی در زمینه علوم انسانی که شامل دانشگاه الزهرا (س)، تهران، شهیدبهشتی، خوارزمی و علامه طباطبایی در سال تحصیلی 93-92 (6493n=) بود که از این تعداد، با استفاده از شیوه نمونه¬گیری تصادفی طبقه¬ای، 363 نفر انتخاب شدند. برای گردآوری داده¬ها در این بخش از پرسشنامه 40 سوالی عدلی (1388) در زمینه "مدیریت تنوع" استفاده شد. روایی پرسشنامه¬ با استفاده از نظر متخصصان دانشگاهی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسشنامه¬ با استفاده از آلفای کرونباخ 80/0 محاسبه شد. جامعه آماری در بخش کیفی صاحبنظران و خبرگان در زمینه مدیریت تنوع بودند که با استفاده از نمونه¬گیری هدفمند، 6 نفر انتخاب و در مصاحبه مشارکت داشتند. در این بخش بر اساس ادبیات پژوهش و یافته¬های بخش کمی، از مصاحبه نیمه ساختمند با صاحبنظران و خبرگان در زمینه تنوع انجام شد. برای تحلیل داده¬ها در بخش کمی، از آزمون¬های کولموگروف- اسمیرنوف، t تک نمونه¬ای، آزمون فریدمن به کمک نرم¬افزار spss (18) استفاده شد. در بخش کیفی تجزیه و تحلیل داده¬ها به شیوه مقوله¬بندی انجام گرفت. یافته¬های پژوهش نشان داد که تنوع نیروی انسانی در نظام آموزش عالی از وضعیت نامطلوبی برخوردار است که در مصاحبه با صاحبنظران نیز همین نتیجه بدست آمد. لذا پیشنهاد می شود برای برون رفت از وضعیت فعلی به چهار عامل فرهنگ، قوانین، آموزش و ساختار توجه شود و بازنگری جدی در قوانین و ساختار نظام آموزش عالی ایجاد شود.
ملیحه میرزایی پروین احمدی
پژوهش حاضر با هدف بررسی برنامه درسی اجرا شده و مقایسه آن با برنامه درسی قصد شده در مراکز پیش دبستانی شهر کرمان انجام گرفته است. پرسش های پژوهش در ارتباط با اهداف، روش، محتوا و ارزشیابی برنامه درسی اجرا شده و همچنین مقایسه آنها با برنامه درسی قصد شده می باشد.روش پژوهش حاضر کیفی است. جامعه پژوهش کلیه مراکز پیش دبستانی شهر کرمان می باشند. نمونه به صورت هدفمند انتخاب گردید. در نتیجه با 9 مربی و 9 مدیر مرکز پیش دبستانی مصاحبه انجام شد. همچنین، به مشاهده 24 مرکز پیش دبستانی پرداخته شد و اسناد مربوطه نیز مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها نشان داد، بیشترین هدفی را که مراکز پیش دبستانی دنبال می کنند پرورش مهارت های ذهنی و پرورش مهارت های زبان فارسی است. روشی که به کار برده می شود، کاملا فعال نیست. تمامی مراکز از عناوین محتوایی فعالیت های قرآنی، شعر و سرود، بحث و گفت و گو، نقاشی، بازی و کاردستی استفاده می کنند. نحوه ارزشیابی آنها از طریق مشاهده کار کودک است، ارزشیابی به صورت توصیفی است و گزارش کار ارزشیابی به والدین داده می شود. اما در تمامی مراکز ارزشیابی به صورت فرآیند محور نیست. نتایج حاصل از مشاهده که به منظور مقایسه برنامه درسی اجرا شده با برنامه درسی قصد شده صورت گرفته بود، نشان داد که اهداف و نحوه ارزشیابی در برنامه درسی اجرا شده تا حدود زیادی با برنامه درسی قصد شده مطابقت دارد اما در مورد روش و محتوا بین برنامه درسی اجرا شده، با برنامه درسی قصد شده تفاوت وجود دارد.
یاسمن yassaman پروین احمدی
هدف پژوهش حاضر مقایسه تأثیر روش تدریس حل مسئله و روش تدریس سنتی (سخنرانی) بر مهارت¬های حل مسئله اجتماعی دانش¬آموزان دختر در درس مطالعات اجتماعی سال اوّل متوسطه بوده است. روش انجام پژوهش نیمه آزمایشی و طرح آن به صورت پیش¬آزمون و پس¬آزمون با گروه کنترل بوده است. جامع? آماری در این پژوهش دانش¬آموزان دختر سال اول متوسطه شهرستان لنگرود در سال تحصیلی 93-92 بودند و حجم نمونه 31 نفر (16 نفر گروه کنترل و 15 نفر گروه آزمایش) بود که به صورت هدفمند از دو دبیرستان دولتی انتخاب شدند. برای جمع¬آوری داده¬ها پرسشنامه مهارت¬های حل مسئله اجتماعی دیزوریلا (1999-1982) مورد استفاده قرار گرفته است. پایایی آزمون مجدد برای این پرسشنامه بین 0.68 تا 0.91 و ضریب آلفای آن بین 0.69 تا 0.95 گزارش شده است. به منظور سنجش مهارت حل مسئله دانش¬آموزان، قبل از شروع به آموزش به روش حل مسئله، توسط هر دو گروه کنترل و آزمایش، پرسشنامه تکمیل شد و پس از وارد کردن متغیر مستقل روش تدریس حل مسئله و آموزش¬های مبتنی بر آن به گروه آزمایش، پرسشنام? مذکور مجدداً توسط هر دو گروه کنترل و آزمایش تکمیل شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده¬ها از نرم افزار spss، در بخش روش¬های آمار توصیفی (شاخص¬های مرکزی و پراکندگی) و در بخش آمار استنباطی از روش تحلیل کوواریانس چند متغیره استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش عبارتند از: نمرات پس¬آزمون برای دو گروه کنترل و آزمایش با کنترل اثر پیش¬آزمون از لحاظ آماری در سطح 0.05 دارای تفاوت معنادار نمی¬باشد. تفاوت معنادار بین توانایی حل مسئله اجتماعی در ابعاد جهت¬یابی مثبت و منفی، تکانشگری/ بی¬دقتی و اجتنابی در دانش¬آموزانی که به دو روش مذکور آموزش دیده¬اند، تأیید نشد. اما تفاوت معنادار بین توانایی حل مسئله اجتماعی در بعد حل منطقی مسئله در دانش¬آموزانی که با روش تدریس سنتی و حل مسئله آموزش دیدند، به نفع روش تدریس حل مسئله تأیید گردید. کلید واژه¬ها: روش تدریس، روش حل مسئله، روش سنتی، مهارت¬های حل مسئله اجتماعی
نسرین جعفری گلنار مهران
چکیده این پژوهش با هدف مقایسه دو روش تدریس کتاب تفکر و پژوهش پایه ششم ابتدایی (با تغییر ساختار نظام آموزشی در سال 1391برای اولین بار در پایه ششم مورد استفاده قرار گرفت)،روش مطرح شده در کتاب راهنمای معلم تفکر و پژوهش و روش حلقه صداها بروکفیلد انجام گرفته است. این پژوهش از لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نظر نوع اقدام پژوهی می باشد. که در یک طرح نیمه آزمایشی به اجرا در آمد. مطالعه بر روی نمونه هدفمند(30نفر) شامل 2 گروه طبیعی و همتا از دانش آموزان دختر پایه ی ششم دوره ابتدایی صورت پذیرفت. پس از طراحی الگوهای اجرایی مطابق با سر فصل درس تفکر و پژوهش 10 فعالیت بطور تصادفی انتخاب شد و به طور همزمان با دو روش کتاب راهنمای معلم و حلقه ی صداها بروکفیلد اجرا گردید و داده های حاصل از اجرا ها به دو روش و مصاحبه با معلمین (10 نفر) پایه ششم به روش تحلیل تفسیری پردازش شدند و نتیجه ی حاصل اثر بخشی روش حلقه ی صداها بروکفیلد(26.28%) را نسبت به روش ارائه شده در کتاب راهنمای معلم (9.93%) را نشان داد. در روش حلقه ی صداها بروکفیلد به تمام مولفه ها تفکر انتقادی بیشتر از روش ارائه شده در کتاب راهنمای معلم اشاره شد. در روش ارائه شده در کتاب راهنمای معلم به ترتیب مولفه ی تجزیه و تحلیل وتوضیح و در روش حلقه ی صداهای بروکفیلد مولفه ی استنباط و توضیح بالاترین میانگین را داشتند و در هر دو روش مولفه ی خود تنظیمی پایین ترین میانگین را داشت
سعیده فراهانی مژده وزیری
پژوهش حاضر با عنوان :« نیاز سنجی از دانشجو معلمان رشته علوم تربیتی (گرایش آموزش ابتدایی ) دانشگاه فرهنگیان اراک و تطبیق نیازها با دروس تربیتی آن رشته » و هدف کلی تشخیص نیازهای دانشجو معلمان دانشگاه فرهنگیان در کسب یا تقویت ویژگیها و صلاحیتهای معلمی و مطابقت نیازها با دروس تربیتی موجود در برنامه درسی رشته مذکور ،تشخیص کم وکاستیهای موجود و ارایه راهکار اصلاحی در برنامه درسی موجود »انجام شده است . تحقیق حاضر از نوع توصیفی –پیمایشی است . جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجو معلمان رشته علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی مقطع کارشناسی ناپیوسته دانشگاه فرهنگیان اراک در سال 1393-1392 به تعداد 320 نفر بودند که از بین آنها 74 نفر بر اساس جدول تعیین حجم نمونه کرجسی ومورگان انتخاب شد. برای انجام نیاز سنجی از روش دلفی و الگوی تحلیل وظیفه استفاده شده است. بر اساس روش دلفی پرسشنامه مرحله اول برای جمع آوری نظرات متخصصان و کارشناسان رشته علوم تربیتی تهیه شد . با استفاده از روش گلوله برفی پرسشنامه مورد نظر در اختیار 10 نفر اساتید دانشگاههای :اراک، فرهنگیان اراک ، شهید رجایی تهران وتعداد 10معلمین مجرب شهر اراک که به روش گلوله برفی انتخاب شده بودند قرار گرفت . این پرسشنامه در حقیقت مرحله اول جمع آوری اطلاعات نیاز سنجی بوده و شامل سوال باز پاسخ : «به نظر شما مهم ترین ویژگیها و صلاحیتهای یک معلم خوب چیست ؟» بود .پاسخهای به دست آمده در 50 گویه دسته بندی شد . این گویه ها در مرحله دوم در پرسشنامه محقق ساخته درسه سطح ویژگیهای شخصیتی ،تواناییهای حرفه ای و روابط بین فردی قرار گرفت . پرسشنامه ها بین دانشجو معلمان به طور هم زمان توزیع شد. در بررسی نتایج این پرسشنامه میانگین هر سوال در هر کدام از سطوح صلاحیت معلمی مورد بررسی قرار گرفت ؛در مولفه ویژگیهای شخصیتی بیشترین نمره میانگین، اختصاص به گویه "اعتماد به نفس "معلمان و کمترین میانگین به گویه"فکر نکردن به شغل خود به عنوان منبع در آمد و معیشت "، اختصاص داشت. در مولفه توانایی های حرفه ای بیشترین نمره میانگین اختصاص به گویه" توانایی اتنقال مطالب " توسط معلمان و کمترین میانگین به گویه"قدرت بیان" ، اختصاص داشت . در مولفه روابط بین فردی بیشترین نمره میانگین اختصاص به گویه کمک به شاگردان در به دست آوردن اعتماد به نفس "و کمترین میانگین به گویه "توانمندی در ارائه مشاوره به دانش آموزان" اختصاص یافت. در مرحله ی سوم پژوهش ابتدا هر مولفه به طور جداگانه با دروس تربیتی مورد تطبیق قرار گرفته و در پرسشنامه ی محقق ساخته در اختیار دانشجویان قرار گرفت . دراین پرسشنامه از دانشجویان خواسته شد میزان نیاز به مطالعه دروس ذکور را برای کسب یا تقویت مولفه مورد نظر انتخاب نمایند . نتایج به دست آمده میزان نیازدانشجویان به مطالعه دروس تربیتی را برای کسب یا تقویت ویژگیهای شخصیتی به ترتیب اولویت درس" روش ها وفنون تدریس 1و 2" بیشترین تاثیر و "اصول وفلسفه آموزش وپرورش "کمترین نشان داد ؛ بررسی دروس تربیتی برکسب یا تقویت تواناییهای حرفه ای نشان داد درس " اندازه گیری و سنجش پیشرفت تحصیلی" بیشترین تاثیر ودرس "اصول وفلسفه آموزش وپرورش" کمترین میانگین را به خود اختصاص داده است ؛ بررسی دروس تربیتی بر تقویت یا ایجاد روابط بین فردی نشان داد که درس" روان شناسی عمومی" بیشترین میانگین و" سازمان و مدیریت در آموزش و پرورش" کمترین میانگین را به دست آوردند . نتایج به دست آمده از اجرای پرسشنامه ها نشانگر عدم کفایت محتوا ی دروس تربیتی «اصول و فلسفه آموزشو پرورش »و «سازمانها مدیریت در آموزش و پرورش » در بر آوردن نیاز های دانشجو معلمان رشته علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی در برنامه درسی دانشگاه فرهنگیان میباشد . بدیهی است اصلاح برنامه موجود پس از نیاز سنجی دردانشگاه فرهنگیان به کمک متخصصان برنامه ریزی درسی گامی مهم در تربیت معلمان و ارتقاء نظام آموزشی خواهد بود .
پروین احمدی سکینه شاهی
هدف از این پژوهش بررسی اثر بخشی ارتباطات سازمانی مدیران از دید کارکنان معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهوازاست. روش پژوهش آمیخته (کمی و کیفی) بوده بدین منظور 130 نفر از کارکنان و مدیران با نمونه برداری به روش سرشماری در واحدهای پشتیبانی و فنی انتخاب گردید به طوری که پرسش نامه در بین کلیه مدیران و کارکنان توزیع و اطلاعات به دست آمده را بر اساس آزمون فرضیه ها قضاوت نمودیم. سپس 30 مصاحبه بر اساس سوالات پرسش نامه جهت کلیه مدیران و به روش گلوله برفی جهت کارکنان در گروه واحد ها انجام گردید. پرسش نامه مورد استفاده محقق ساخته برگرفته از پرسش نامه صابر 89 و پرسش نامه فرهنگ سازمانی دنیسون و دستورالعمل های وزارت بهداشت بود. روایی پرسش نامه و سوالات مصاحبه با استفاده از روش روایی صوری و پایایی پرسش نامه از طریق روش آماری آلفای کرونباخ محاسبه گردید که میزان آن 92/0 بود. ارتباطات سازمانی بین مدیران و کارکنان از پنج بعد (ساختاری، محتوایی، فردی، نهادی و ارتباطات انسانی ) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که ارتباطات سازمانی مدیران و کارکنان از نظر کارکنان در بعد محتوایی درحد مطلوب مورد انتظار (p.value=3.5) نبوده است اما از نظر بعد ساختاری، بعد فردی، بعد نهادی، ارتباطات انسانی و کل ابعاد (p.value=3.5) در حد مطلوب و مورد انتظار بوده است. یافته ها نشان می دهد که بعد محتوای سازمانی کمترین میانگین و عنصر فردی بیشترین میانگین را در بین ابعاد دارا است.
حلیمه واعظ زاده گلنار مهران
دستیابی به هویت ملی در جامعه ای نظیر افغانستان که از خرده هویت های زبانی، مذهبی، نژادی، قومی و قبیله ای تشکیل شده است از آرمان های دیرینه این سرزمین است. در این راستا نظام آموزش و پرورش که بیشترین سرمایه انسانی را در اختیار دارد، توسط کتاب های درسی در تقویت هویت ملی تأثیر گذار است. بدین منظور این پژوهش با هدف شناسایی مولفه های هویت ملی، چگونگی و میزان توجه به این مولفه ها در کتاب های درسی زبان و ادبیات دری و فرهنگ سال 1390دور? لیسه انجام شد. ابعاد هفتگانه هویت ملی حاجیانی (1379) الگوی نظری در این پژوهش قرار گرفت. این پژوهش از نوع تحقیق توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی و کیفی صورت گرفت. جامعه پژوهش، کلیه کتاب های درسی دور? لیسه در افغانستان است. نمونه آماری 6 کتاب درسی زبان و ادبیات دری و فرهنگ دوره لیسه انتخاب شد. واحد تحلیل مضمون (متن، تصویر، پرسش و فعالیت) است. نتایج این پژوهش نشان داد که در مجموع کتاب های درسی زبان و ادبیات دری و فرهنگ دوره لیسه از نظر تحلیل محتوای کمی و کیفی از ابعاد هفتگانه هویت ملی بطور نامتوازن استفاده شده است. اما نوع پرداختن به ابعاد هفتگانه هویت ملی در دو کتاب درسی متفاوت است. کتاب های درسی زبان و ادبیات دری با ایجاد دلبستگی و احساس تعلق مشترک به اجداد و نیاکان این سرزمین موجبات تمایز و تشابه این خاک و بوم را از سایر سرزمین ها بحیث هویت ملی فراهم آورده است. اما کتاب های درسی فرهنگ دوره لیسه تلاش نموده تا ابعاد هفتگانه هویت ملی را با تفکیک ولایت ها و مناطق مختلف این سرزمین، تقویت نماید. این در حالیست که این مسئله را به هویت اجتماعی بزرگ بنام ملت پیوند نداده است. به عبارتی دیگر؛ هویت ولایتی و منطقه ای بر هویت ملی و همگانی ترجیح داده شده است.
مهدیه دهقانی پروین احمدی
پژوهش حاضر ، باهدف بررسی میزان آگاهی دانش آموزان متوسطه ازحقوق شهروندی درشهرستان میناب ، باروش توصیفی – پیمایشی اجراگردید.جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختروپسردبیرستان های شهرستان میناب که درسال تحصیلی 1386 مشغول به تحصیل بوده اند.
طاهره شهسواری مژده وزیری
ارزیابی برنامه های آموزشی، یکی از مهم ترین مراحل فرایند آموزشی است. هدف از پژوهش حاضر ارزیابی دوره های آموزشی دانشگاه جامع علمی کاربردی در توسعه کارآفرینی است. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها و اطلاعات از نوع ترکیبی (کمی و کیفی) است. در بخش کیفی، تحقیق از نوع اکتشافی و در بخش کمی از نوع توصیفی، پیمایشی است.
خدیجه محمدی پروین احمدی
هدف این پژوهش تبیین وضعیت مدیریت دانش در دفتر تألیف کتاب های درسی در ارتباط با تهیه و تدوین محتوا می باشد
فریده رجب لو پروین صمدی
چکیده : پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین هوش معنوی و نوع رویکردهای تدریس معلمان شهرستان نکا انجام شد.جامعه پژوهش تمامی معلمان زن دوره متوسطه شهرستان نکا در سال تحصیلی94-93بودند. از بین آنها نمونه103 نفری به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید.برای اندازه گیری متغیر پژوهش از پرسشنامه هوش معنوی آمرام و درایر و پرسشنامه رویکردهای نوین و سنتی تدریس استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss از روش های آماری ضریب همبستگی و رگرسیون و تحلیل واریانس استفاده شد.یافته های پژوهش نشان داد:که بین هوش معنوی معلمان ورویکردهای تدریس نوین رابطه معناداری وجود دارد.وبین هوش معنوی معلمان و رویکردهای تدریس سنتی رابطه ی کمی (3/0درصد) وجود دارد.بین هوش معنوی معلمان و رویکردهای نوین تدریس به ترتیب گفت وشنود،زیبایی شناسی،کنجکاوی ،فکورانه رابطه معناداری با میزان همبستگی(408/0، 352/0، 352/0، 203/0درصد) وجود دارد.
پروین احمدی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مولفه های هیجانی اجتماعی دوره اواسط کودکی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی سال تحصیلی 94-93 انجام شد وروش تحقیق به تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا بود. ابتدا مولفه های هیجانی اجتماعی دوره اواسط کودکی به کمک روش تحلیل اسنادی از متون نظری استخراج وسپس میزان توجه به این مولفه ها در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه های سوم، چهارم وششم دوره ابتدایی بررسی شد. واحد تحلیل جمله،تصویر،فعالیت درکتاب های درسی مطالعات اجتماعی بود. برای پردازش داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. پس از بهنجارسازی داده ها، بار اطلاعاتی هرمولفه محاسبه و در نهایت، با استفاده از بار اطلاعاتی مولفه ها، ضریب اهمیت هر یک از مولفه ها محاسبه شد. نتیجه بررسی نشان میدهد که در محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه های سوم، چهارم، ششم دوره ابتدایی، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه رشد اخلاقی 166/0می باشد و با وجود اهمیت خودآگاهی که تأثیر مهمی بر عزت نفس کودکان دارد، کمترین ضریب اهمیت برای مولفه ی خودآگاهی 103/0به دست آمده است. ضریب اهمیت مولفه های درک دیدگاه دیگران و تاثیرات خانواده نزدیک به هم است. کلید واژه: سلامت هیجانی اجتماعی، تحلیل محتوا، آنتروپی شانون، کتاب های درسی، مطالعات اجتماعی.
سمیه جواهری انزابی پروین احمدی
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان توجه به مولفه های هیجانی اجتماعی دوره اواسط کودکی در کتاب های مطالعات اجتماعی دوره ابتدایی سال تحصیلی 94-93 انجام شد وروش تحقیق به تحلیل اسنادی و تحلیل محتوا بود. ابتدا مولفه های هیجانی اجتماعی دوره اواسط کودکی به کمک روش تحلیل اسنادی از متون نظری استخراج وسپس میزان توجه به این مولفه ها در کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه های سوم، چهارم وششم دوره ابتدایی بررسی شد. واحد تحلیل جمله،تصویر،فعالیت درکتاب های درسی مطالعات اجتماعی بود. برای پردازش داده ها از روش آنتروپی شانون استفاده شد. پس از بهنجارسازی داده ها، بار اطلاعاتی هرمولفه محاسبه و در نهایت، با استفاده از بار اطلاعاتی مولفه ها، ضریب اهمیت هر یک از مولفه ها محاسبه شد. نتیجه بررسی نشان میدهد که در محتوای کتاب های درسی مطالعات اجتماعی پایه های سوم، چهارم، ششم دوره ابتدایی، بیشترین ضریب اهمیت مربوط به مولفه رشد اخلاقی 166/0می باشد و با وجود اهمیت خودآگاهی که تأثیر مهمی بر عزت نفس کودکان دارد، کمترین ضریب اهمیت برای مولفه ی خودآگاهی 103/0به دست آمده است. ضریب اهمیت مولفه های درک دیدگاه دیگران و تاثیرات خانواده نزدیک به هم است. کلید واژه: سلامت هیجانی اجتماعی، تحلیل محتوا، آنتروپی شانون، کتاب های درسی، مطالعات اجتماعی.
شهناز حسینی وردنجانی عزت خادمی
چکیده ندارد.
فرشته صادقی پروین احمدی
چکیده ندارد.
منصوره عباسی طیبه ماهروزاده
چکیده ندارد.
مولود ابهر فرشته ناظرزاده کرمانی
چکیده ندارد.
منصوره عباسی طیبه ماهروزاده
هدف اصلی پژوهش حاضر،تبیین و بررسی آراء دیوئی در باره مدرسه زندگی و ارائه راهکارهایی جهت اجرای آن است. در این پژوهش در صدد پاسخ گویی به سئوالات زیر هستیم : 1- مبانی فلسفی مدرسه زندگی چیست ؟ 2- مدرسه زندگی دارای چه ویژگی هایی است ؟ 3- کدام یک از ویژگی های مدرسه زندگی در مدارس ایران قابل اجرا است ؟ در این پژوهش از روش توصیفی استفاده شده است. در پژوهش حاضر پس از بحث درباره کلیات پژوهش، در فصل دوم به بررسی آراء فلسفی و تربیتی دیوئی پرداخته و در فصل سوم انتقاداتی که برنظریات او وارد است بیان می شود. در فصل چهارم به آسیب ها و مشکلات نظام آموزش و پرورش در ایران اشاره گردیده و راهکارهایی برای حل این مسائل و ایجاد مدرسه زندگی ذکر شده است و در فصل پنج به بحث و نتیجه گیری و پاسخ به سئوالات تحقیق پرداخته شده است.نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که نظام آموزش و پرورش ایران با توجه به مسائلی که درگیر آن است نیازمند تغییروتحول اساسی در نگرش ها و عملکردهای خود است که می توان در راستای این تغییرات از جنبه های مورد تایید مدرسه زندگی براساس نظریات دیوئی استفاده نمود.
لیلا درویشی پروین احمدی
پژوهش حاضر تحت عنوان"بررسی نمادهای هویت ملی ومذهبی دربرنامه های امور تربیتی دوره متوسطه" با هدف شناسایی کاستی ها وقابلیت های این نهاد در شکل گیری وتقویت هویت ملی ومذهبی نوجوانان انجام شد .بدین منظور با بهره گیری از روش کیفی از نوع تحلیل محتوا، برنامه های فرهنگی ومذهبی معاونت پرورشی دوره متوسطه پیرامون نمادهای هویت ملی ومذهبی در سال تحصیلی 1387 موردبررسی وتجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد برنامه های فرهنگی –مذهبی امور تربیتی به برخی از نمادهای هویت ملی توجه بیشتری نشان می دهد، اما از برخی نمادهای ملی غفلت نموده است.در حیطه هویت ملی نمادهای دفاع از سرزمین،پرچم،سرود ملی وشعر وادب بیشترین توجه را به دست آورده است.برنامه های مربوط به جشن های ملی نیز محدود به دهه فجر وسالروز آزادسازی خرمشهر شده است. همچنین میزان توجه به نمادهای آثار وابنیه تاریخی،لباس ایرانی وقانون اساسی محدود ومقطعی می باشد.در حیطه هویت مذهبی نمادهای هویت دینی که انعکاس دهنده ارزشهای دینی در یک جامعه مذهبی می باشد در برنامه های امور تربیتی جلوه وبرجستگی بیشتری در مقایسه با نمادهای هویت ملی داشت.کتاب آسمانی (قرآن مجید) ،مناسک مذهبی واجب وایثار وشهادت مهم ترین نمادها در برنامه های مذهبی امور تربیتی شناسایی شد .به طور کلی ارزشهای مذهبی در مقایسه با ارزش های ملی بیشترین توجه را به دست آورده است. نتایج به دست آمده در این پژوهش بیانگر آن است که توجه متوازنی به نمادهای هویت ملی نشده است.
فاطمه درویشی پروین احمدی
این تحقیق به بررسی «استقرار مدیریت دانش در بانک پارسیان » پرداخته و سؤال اصلی تحقیق این است که آیا از دیدگاه روسای شعب مدیریت دانش در بانک پارسیان استقرار دارد ؟ و همچنین، آیا از دیدگاه رؤسای شعب بین وضع موجود و وضع مطلوب مدیریت دانش در بانک پارسیان تفاوت، وجود دارد؟ بنابراین، هدف اصلی تحقیق به شناسایی وضع موجود به منظور استقرار مدیریت دانش در بانک پارسیان و تعیین فاصله بین وضع موجود و مطلوب استقرار مدیریت دانش در بانک پارسیان معطوف است. روش پژوهش حاضر توصیفی بوده و از نوع زمینه یابی می باشد. جامعه تحقیق نیز تمامی رؤسای بانک پارسیان در تمامی شعب ایران است که تعداد آنها 212 نفر می باشند(88 شعبه در شهرستان و 124 شعبه در تهران). لازم به ذکر است با استفاده از جدول حجم نمونه کرجسی مورگان 123 نفر(49 نفر شهرستان و 74 نفر تهران) با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه پژوهشگرساخته بوده که با استفاده از روش آلفای کرونباخ دارای پایایی(بالاتر از 70%) و روایی مقبولی می باشد و همچنین با استفاده ازروش آماری t تک گروهی وtدوگروه همبسته به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و در نهایت مشخص شد که بین میانگین نظری(5/3) با میانگین تجربی (94/1) تفاوت وجود دارد بدین ترتیب که از دیدگاه نمونه های تحقیق، مدیریت دانش در بانک پارسیان استقرار ندارد . همچنین، شکاف چشمگیری بین وضعیت موجود(24/97) و وضعیت مطلوب(05/246) مشاهده می شود.
پروین احمدی محمود مهرمحمدی
تلفیق برنامه درسی ، ارتباط دادن و درهم آمیختن محتوای برنامه های درسی ، به منظور تحقق هدف انسجام تجربیات یادگیری دانش آموزان است . هدف این پژوهش ، ارائه الگویی برای تلفیق برنامه درسی و مقایسه آن با برنامه های درسی موجود دوره ابتدایی در نظام آموزشی ایران است . رساله حاضر ، یک الگوی جامع برای تلفیق برنامه درسی را معرفی میکند تا به عنوان یک چارچوب مفهومی ، راهنمای برنامه ریزان درسی واقع شود. سوالات عمده پژوهشی بدین قرار است : 1 ) اهم معیارهایی که در تصمیم گیری در باره الگوی مطلوب تلفیق برنامه درسی باید به کار گرفته شوند کدامند؟ 2 ) آیا ساختار موجود برنامه درسی دوره ابتدایی با الگوی مطلوب تلفیق برنامه درسی مطابقت دارد؟ به منظور پاسخگویی به سوالات تحقیق ، منابع علمی وپژوهشی در زمینه تلفیق برنامه درسی در سطح گسترده بررسی و تحلیل شده ، محورهای اساسی مباحث مربوط به این استخراج گردیده ، سپس ، اصول حاکم بر الگوی پیشنهادی در ارتباط با هریک از محورها ارائه گردیده است .