نام پژوهشگر: حسین ایمانی جاجرمی
حمیدرضا خدابخش سید محمود نجاتی حسینی
رسال? حاضر، به بررسی عوامل موثر بر هویت محله ای در بین شهروندان محله های ده ونک و بلوار فردوس تهران می پردازد. بر این اساس، بررسی عوامل موثر بر هویت محله ای هدف اصلی این تحقیق می باشد. محله های شهری یکی از کانون های خرد و ملموس شکل گیری هویت های فرهنگی و تعلق اجتماعی هستند.ارزش ها و هنجارهای محله ای، نخستین برخورد ملموس افراد با هویت فرهنگی را شکل می دهند و اغلب به صورت مناسبات چهره به چهره، حس تعلق اجتماعی را تقویت می کنند. هویت محله ای، احساس تعلق مکانی و این همانی با محیط محله تعریف شده است. در این راستا تلاش شد تا با بهره گیری از نظریات جامعه شناسی و نظریات برنامه ریزان شهری، عوامل موثر بر هویت محله ای شناسایی شده و بر اساس آن فرضیات تحقیق تدوین گردد. این تحقیق با استفاده از روش پیمایش بر روی 731 خانوار ساکن محله های بلوار فردوس و ده ونک شهر تهران و طراحی پرسشنامه ای برای افراد نمونه صورت گرفت و از روش های آماری چون تحلیل همبستگی، رگرسیون چندمتغیری و تحلیل مسیر بهره گرفته شد. بر اساس یافته های تحقیق از میان متغیرهای مستقل تحقیق ، رابطه مستقیم بین متغیر سرمایه اقتصادی و متغیر هویت محله ای افراد معنا دار نبود و بقیه متغیرها (سرمایه اجتماعی، سرمایه فیزیکی محله و سرمایه فرهنگی) دارای رابطه معنا داری با هویت محله ای می باشند. نتایج تحلیل رگرسیون و نیز محاسبه میزان اثر کل هر یک از متغیرهای مستقل نشان داد که متغیر بده بستان محله ای، با دارا بودن اثر کل به اندازه(44.)در تبیین واریانس متغیر هویت محله ای، از بیشترین قدرت تبیین کنندگی برخوردار است. در رتبه دوم، نگرش مثبت نسبت به حوزه زندگی قرار دارد که میزان اثر کل آن به اندازه 32. می باشد و کمترین قدرت تبیین کنندگی نیز، متعلق به متغیر مشارکت محله ای است که میزان اثر کل آن 05. می باشد. کلیدواژه ها: هویت محله ای، سرمایه اجتماعی، سرمایه فیزیکی، سرمایه اقتصادی، سرمایه فرهنگی
آمنه یالپانیان پویان شهابیان
جمعیت سالمندان در سال های اخیر رشد روز افزونی داشته است. به طوری که طبق پیش بینی های انجام شده تا سال 2050 میلادی، 22 درصد جمعیت جهان را سالمندان تشکیل خواهند داد. هدف این پژوهش، برنامه ریزی محله دوستدار سالمند با رویکرد مشارکتی است. بدین منظور ابتدا مشارکت شهروندان به طور کامل تعریف شد، سپس سالمندان و نیازهای آن ها از جنبه های مختلف و مفاهیم شهر دوستدار سالمند مورد بررسی قرار گرفت. روش گردآوری اطلاعات اسنادی (مطالعات کتابخانه ای، فیش برداری، جدول و بررسی طرح های فرادست) و میدانی (از طریق توزیع بروشور، تکمیل پرسشنامه، مصاحبه عمیق، فوکوس گروپ، مشاهده مستقیم و عکس برداری) می باشد، همچنین از نرم افزار آماری spss به منظور تحلیل نتایج استفاده شده است. پس از انتخاب محله قیطریه در منطقه 1 شهرداری تهران به عنوان نمونه موردی، تعداد 200 پرسشنامه حاوی سوالات باز و بسته در میان سالمندان ساکن محله قیطریه تکمیل شد و مشخص شد میزان مشارکت در میان سالمندان مرد بیشتر از سالمندان زن است، همچنین با افزایش سن، میزان تمایل به مشارکت کاهش می یابد، سالمندانی که مدت بیشتری در محله اقامت دارند، تمایل بیشتری نیز به مشارکت دارند. در ادامه معیارها و شاخص های دوستدار سالمند نمودن این محله نیز مورد ارزیابی قرار گرفت و با توجه به نمرات بدست آمده بر اساس طیف لیکرت (41/2 از 5 نمره)، مشخص شد وضعیت محله قیطریه نسبت به معیارهای شهر دوستدار سالمند متوسط رو به پایین است. سپس چشم انداز محله قیطریه با توجه به نظرات سالمندان، مدیران شهری و پژوهشگر تحت عنوان: محله قیطریه، محله ای است دوستدار سالمند، سبز و ایمن در راستای افزایش مشارکت ساکنین به همراه حمل و نقل عمومی پاک، تدوین شد. در ادامه جداول سوات به تفکیک عوامل کالبدی - حمل و نقل، اجتماعی مبتنی بر مشارکت و مدیریتی نمره دهی شد و راهبردهای چهارگانه از درون آن ها استخراج گردید. در انتها نیز پس از در میان گذاشتن راهکارهای اولیه با سالمندان ساکن، راهکارهای عملیاتی نهایی دوستدار سالمند نمودن محله قیطریه با رویکرد مشارکتی ارائه شد.
سارا ایمانیان خدیجه سفیری
چکیده ندارد.
اعظم پاک خصال سید یعقوب موسوی
عنوان پژوهش حاضر « بررسی تأثیر شهرگرایی بر ایستارهای اجتماعی-فرهنگی شهروندان شهر تهران » می باشد.شهرگرایی به کیفیت متمایز اجتماع انسانی،یک شیوه ی اختصاصی زیست یا شیوه ی زندگی که ویژگی شهر است اشاره می کند.شهرگرایی برخلاف شهرنشینی یک فرایند رشد شهری نیست بلکه مرحله ی نهایی و نتیجه ی شهرنشینی محسوب می شود.شهرگرایی با تأکید برتئوری لوئیس ورث و نظریه های مکتب شیکاگو مورد مطالعه قرار گرفته است و شاخصهای نگرشها یا ایستارهای فرهنگی اجتماعی در این پژوهش ازخودبیگانگی، عقلانی شدن کنش فردی،کاهش انسجام اجتماعی، کاهش پیوند عاطفی وافزایش فرد گرایی با تأکید بر نظریه های جامعه شناسانی چون وبر، مارکس، زیمل، و نظریه پردازان مکتب شیکاگو در نظر گرفته شده است. افزون بر این، متغیرهای زمینه ای تاثیرگذار بر نگرشها و ایستارهای اجتماعی-فرهنگی، مانند: سن، جنس، تحصیلات و وضعیت تأهل، نیز مورد بررسی قرارگرفته است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. حجم نمونه 390 نفراز افراد(اعم از مرد و زن) 50-20 ساله ی ساکن در پنج منطقه ی تهران است که نمونه ها بصورت تصادفی با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده اند. در این پژوهش، چند فرضیه مطرح شده است. بر اساس فرضیه ی کلی 1- بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فرد از محیط شهری رابطه ی معناداری وجود دارد. 2- بین میزان شهرگرایی و کاهش پیوند عاطفی شهروندان رابطه ی معنا داری وجود دارد 3- بین میزان شهرگرایی و کاهش انسجام اجتماعی شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. 4- بین میزان شهرگرایی و افزایش کنش عقلانی شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. 5- بین میزان شهرگرایی و افزایش فردگرایی شهروندان رابطه ی معناداری وجود دارد. جهت تبیین، این پنج فرضیه مورد آزمون قرار گرفته اند. یافته های پژوهش بر حسب محاسبه ی ضریب همبستگی پیرسون مبین وجود رابطه ی معنادار بین شهرگرایی و عقلانی شدن کنش فردی ، کاهش انسجام اجتماعی و افزایش فردگرایی است. ولی بین شهرگرایی و از خودبیگانگی فردی و کاهش پیوند عاطفی رابطه معنی دار نبود. کلید واژه : شهرگرایی، ایستار، ازخودبیگانگی، عقلانیت، کاهش انسجام اجتماعی، فردگرایی