نام پژوهشگر: محمود نصیری انصاری
بصیره بصیرنیا محمود نصیری انصاری
محیطهای کالبدی و به تبع آن فرهنگی و اقتصادی روستا در اثر بکر بودن و معرفی نشدن به مرور دچار زوال عملکردی می شوند. برای جلوگیری از این روند فرسایشی پیشنهاد اساسی استفاده از پتانسیلهای موجود در روستاها برای شناسانده شدن به جوامع دیگر است . همچنین گردشگری انبوه در سالهای اخیر به دلیل عدم برنامه ریزی صحیح باعث بوجود آمدن خسارات عمده و جبران ناپذیری به سیمای بومی و روستایی این مناطق آرام و بی هیاهو زده است. مطالعات این پایان نامه با دیدگاه طراحی دهکده گردشگری، روستای زیارت، واقع در استان گلستان شهرستان گرگان به عنوان نمونه مطالعاتی می پردازد. این رساله در نهایت به طراحی یک مجموعه گردشگری برای روستا به جهت ارتقا کیفیت های عملکردی و اجتماعی و اقتصادی روستا و آشنا ساختن گردشگران با رویه زندگی روستاییان به جهت تداوم فرهنگ غنی روستایی و همچنین پر کردن اوقات فراغت گردشگران می انجامد در نتیجه به ارائه یک طراحی نهایی سایت گردشگری و همچنین سلسله خطوط راهنمایی برای بومی ساختن و جلب گردشگری و رپایتمندی ساکنین روستا می انجامد. این طرح جهت مشخص کردن عملکردها و فعالیت ها و برنامه هایی است که برای گردشگران درنظر گرفته شده است و بادخالت محدود در محیط روستا برای افزایش کیفیت خدمات ارائه می گردد. توجه به پایداری در توسعه ها ،انعطاف پذیری ، فراهم آوردن بستری مناسب برای مشارکت مردم و توجه به محیط بومی و بکر روستا در اینجا مدنظر است. لذا طراحی دقیق فضاهای گردشگری و جزئیات فعالیتها در برنامه این رساله نیست.
مهناز فرزاد محمود نصیری انصاری
شهر و فضاهای شهری آن بستر تعاملات اجتماعی ، رویدادهای گوناگون و فعالیتهای روزمره مردم یک شهر هستند. در این میان،خیابانها عمده ترین، مهم ترین و ابتدایی ترین فضاهای شهریند. محورهای اصلی شهرها، مهمترین خیابانهای شهری هستند که عمده مراکز خرید و حجم رفت و آمد مردم را در خود جای داده اند.لذا کیفیت این فضاها، عاملی تأثیرگذار بر کیفیت کل شهر است. کیفیت از مباحث مهم و زیربنایی دانش طراحی شهری است. بطوریکه امروزه طراحی شهری را چنان تعریف می نمایند که به نوعی ارتقاء کیفیت محیط در معنای عام بیانجامد. کیفیت فضاهای شهری و معیارهای دستیابی به آن در طراحی شهری، موضوعی است که نظریه پردازان زیادی بدان پرداخته و هریک با رویکردی متفاوت آن را بررسی کرده اند. با ورود مفهوم پایداری در طراحی شهری و شکل گیری رویکرد جدیدی با عنوان طراحی شهری پایدار، لزوم بررسی ارتباط میان این دو مفهوم، یعنی پایداری و کیفیت طراحی شهری، مشخص می شود. اینکه تا چه حد این دو مقوله به یکدیگر وابسته اند و اصولا چگونه بر هم تأثیر می گذارند و اصول و معیارهای آنها در طراحی محورهای اصلی شهرها کدامند، موضوع این پایان نامه است. ارتقاء کیفیت طراحی شهری در تمام ابعاد آن می تواند موجب پایداری فضاهای شهری و از جمله محورهای اصلی شهرها شود. در واقع بدون لحاظ کیفیت در طراحی شهری امکان دستیابی به پایداری در شهرها وجود ندارد. ارتقاء کیفیت بعد ریخت شناسانه، ادراکی، اجتماعی، بصری، عملکردی، زمانی، اجرایی و زیست محیطی طراحی شهری می تواند اهداف پایداری را در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و محیطی برآورده سازد و برعکس پایدار کردن فضاهای شهری به ارتقاء کیفیت ابعاد طراحی شهری می انجامد . مقایسه معیارهای پایداری و کیفیت در طراحی شهری نشاندهنده همین امر است. خیابان 22بهمن،مهمترین محور اصلی شهر شاهرود است که در بافت تاریخی آن نیز قرار گرفته است.طراحی این محور بر اساس اصول و معیارهای ارتقاءکیفیت ابعاد طراحی شهری نشان می دهد که این امر می تواند باعث پایداری اقتصادی، اجتماعی و محیطی آن نیز شود.
فرناز هاشم نیا محمود نصیری انصاری
محله های تاریخی شهری دربردارنده ی حس چشمگیری از مکان و حالتی خاص اند که از تاریخچه ،معماری و دور نمای شهری آنها ناشی می شود. در طی دهه های اخیر اقدامات شهرسازی مدرن منجر به از هم گسیختن سازمان فضایی گذشته بویژه در محلات تهران و پیدایش پهنه های مجزا از هم شده است. این در حالی است که در طی دو یا سه دهه ی گذشته تغییر دیدگاه نسبت به این محله ها ، آنها را به پتانسیل های خوبی جهت ایجاد مکان های مطلوب تبدیل نموده است و بسیاری از شهرها کوشیده اند که مشخصه ی تاریخی را به منظور جذب مردم وسرمایه ، به صورت مصنوعی به وجود آورند. در پژوهش حاضر باتوجه به مفهوم ساختار محله در بافت تاریخی ، سعی شده است در محله ی مورد مطالعه ( محله ی چیذر واقع در منطقه 1 شهرداری تهران ) فرآیند ارتقاء ساختار محله ی تاریخی مورد بررسی قرار گرفته و با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی و استنتاج مشکلات و محدودیت ها و پتانسیل ها به تجزیه وتحلیل و ارائه ی معیارهای طراحی با هدف بهبود ساختار فضایی وارتقاء زندگی اجتماعی مردم محله پرداخت. نتایج حاصله نشان می دهد گسست در ساختار فضایی محله و از بین رفتن هویت کالبدی محدوده سبب از بین رفتن ساختار اجتماعی پیوسته میان ساکنین و کاهش ارتباطات وتعاملات میان آنها گردیده . همچنین نتایج حاصله نشان می دهد که بهبود ساختار کالبدی محدوده موجب بروز تعاملات اجتماعی و ارتقاء کیفیت زندگی مردم محله در ابعاد مختلف اجتماعی ، اقتصادی وزیست محیطی خواهد شد.
معصومه ملایی محمود نصیری انصاری
چکیده کودکان آینده ی جوامع اند و نحوه ی سپری شدن کودکی شان تأثیر مستقیمی بر شکل گیری ساختار شخصیتی شان دارد و از آنجا که بستر بالندگی تأثیر انکار ناپذیری بر شکل گیری ساختار شخصیتی انسان دارد، معماری تأثیری غیر مستقیم بر آینده ی جوامع دارد و می تواند عامل مهمی در راه سعادت آن به شمار آید. کودکان خیابانی جزئی از جامعه و آینده ی آنند توجه به ایشان و رفع مشکلات و معضلاتشان ضروری است. آنان قربانیان معصوم شرایطی اند، که ناخواسته بر ایشان تحمیل شده است و کودکی شان و در پی آن آینده شان و در نهایت آینده ی جوامع تحت تأثیر قرار گرفته است؛ از این رو توجه به ایشان بر عهده ی جامعه است تا با در بر گرفتن کودکانش به طریق ایجاد تعاملات اجتماعی و بالاتر بردن ارتباطات کودکان با سایر اعضای جامعه، کودکی را به آنان بازگرداند و این به واسطه ی معماری و بسترسازی برای ایجاد تعاملات اجتماعی در راستای رشد و شکوفائی کودک میسر است. هدف این پایان نامه بهره گیری از معماری به مثابه راهکاری در برابر معضلات اجتماعی، شبیه سازی یک زندگی ایده آل برای کودک خیابانی برای شکوفایی روانی و طراحی با کمترین میزان آسیب رسانی به محیط زیست و استفاده از پتانسیل های طبیعی است. در روش تحقیق بدواً لازم است تا به بررسی نیاز ها و امکانات قابل ارائه به کودکان پرداخته شده و سپس جنبه های مختلف بهره گیری از تکنولوژی های جدید و پایداری در پروژه های ساختمانی تحلیل شود، با توجه به بخش های مختلف طراحی یک مجتمع برای کودکان و ضرورت ارتباط تمامی این دستاوردها از روش تحقیق کیفی برای این قسمت از پروژه استفاده می شود. علاوه بر اینکه در تحلیل موارد بررسی شده مختلف و بررسی نقاط ضعف و قوت آن مصادیق روش تحقیق مورد پژوهشی با استفاده از راه کارهای ترکیبی مورد استفاده قرار می گیرد. در این پایان نامه بعد از بررسی مسائل و مشکلات و نیازهای کودک خیابانی در تهران به بررسی فضاهای دوستدار کودک و کودک پسند پرداخته شده است تا طرح معماری هم راستا با سلایق کودک و مورد علاقه ی وی باشد، سپس بر اساس نیازهای کودکان خیابانی راهبردهای معمارانه تعریف شده است که سعی در ارائه ی راه حل مشکلات کودکان از طریق اجتماعی شدن و قرار دادن آنان در متن جامعه دارد در ادامه با بررسی رویکرد دولت ها در مسأله ی اسکان کودکان خیابانی، بهترین رویکرد در حل بحران انتخاب شده و در نهایت تکنولوژی متعامل با طبیعت برای این مجموعه که همان تکنولوژی پایدار و دوستدار محیط زیست است و هم راستاست با نیازها و خواسته های کودک که شگفتی بصری برای او ایجاد نکرده و باعث هیجان وی نمی شود مورد استفاده قرار می گیرد، نتیجه ی این مباحث طرح معماری به مثابه فضاهای جمعی و گرد هم آیی ایجاد است، که این بستر معمارانه تکنولوژیک عامل جذب مخاطبان به مجموعه ی کودکان خیابانی باشد و تعاملات و ارتباطات اجتماعی کودکان خیابانی را که نیازمند توجه هستند از پوسته های خود بیرون کشیده و در بر گیرد.
سروش قادی محمود نصیری انصاری
در مواجهه با پروژه های طراحی شهری امروز، نوع و سطح جدیدی از مطالبات و نیازمندی ها در طیف های مختلف گروه های مخاطب مورد نیاز است. تغییر در ساختار و فرایند تولید طرح های شهری تنها از طریق تغییر در نگرش به فضا و تولید آن به دست خواهد آمد. مکانیزم های هوشمندانه خلق فضاهای شهری در بافت های کهن شهرهای ایران گنجینه ارزشمندی از انگاشت های طراحانه مبتنی بر نیازهای مشترک انسانی است. التقاط رویکردهای سنتی با دیدگاه ها و نظریه های مدرن طراحی شهری، وجوه مشترکی را به نمایش می گذارد که در فرایند خلق فضای شهری بسیار کارآمد است. شهر ارومیه و محدوده پروژه عطایی نمونه ای واقعی از عرصه ای بکر و مناسب جهت آزمودن رویکردها و الگوهای فرایند محور در طراحی شهری است. این محدوده بستری برای پروژه طراحی شهری است که قریب به 25 سال به چالش برانگیزترین موضوع مدیران شهری ارومیه بدل گشته است. جهت برون رفت از این بحران، ساخت هسته توسعه جدید شهری در اولویت قرار گرفت. توجه ویژه به این محور در اسناد بالادست و در چشم انداز طرح های تصویب شده، محور عطایی را به عنوان هسته اصلی ارتباطی بافت مرکزی شهر ارومیه به بافت میانی آن تعریف کرده است. هدف، چگونگی بهره گیری از زیرساخت های شهری در طراحی پروژه های مولد در هسته توسعه جدید شهر و نیز نحوه بازطراحی اراضی بلافصل محور عطایی از طریق هدایت طراحی شهری در توسعه آتی این محور است که برای حصول آن با استفاده از الگوها و موتیف های سنتی و دیدگاه های نوین خلق فضاهای شهری، اقدام به تدوین چشم انداز با استفاد از تکنیک aida و گزینه های مناسب و در نهایت ارایه مدلسازی سه بعدی از آینده مورد توافق در افق پیشنهادی اسناد فرادست و مطالعات نگارنده شده است.
نسیم ربیعی مجتبی انصاری
از آنجا که مهمترین هدف مداخله در بافت تاریخی ، پایداری و انتقال آن به نسل های آینده است ؛ در این پروژه از فرایند طراحی شهری پایدار برای مداخله در محله حکیم اصفهان استفاده شده است. با توجه به اهمیت ویژه بافت تاریخی به عنوان هویت شهر سازی ایرانی ، با استفاده از نظریه های ساختار گرائی و زمینه گرائی ، طرحی برای باززنده سازی بافت تاریخی محله حکیم در زمینه کالبدی شهر اصفهان و زمینه فکری مکتب شهر سازی اصفهان ارائه شده است. هدف این پایان نامه ، تجربه طراحی شهری پایدار و بکار گیری مراحل این فرایند به منظور حفظ هویت بافت تاریخی محله حکیم اصفهان است .
بهاره کیایی محمود نصیری انصاری
فرهنگ یکی از مهم ترین عناصر هویت دهنده و از نمودهای اجتماعی باارزش زندگی شهری است. بنابراین بازشناسی مفهوم فرهنگ شهری، سرمایه ها و منابع فرهنگی و عناصر کالبدی تولیدکننده آن در فضاهای شهری و ارزیابی کیفیت آن ها، همچنین استفاده از راهکارهای مداخله متناسب با این ویژگی ها به منظور حل مشکلات اجتماعی- کالبدی شهرهای امروز و تولید و احیا فرهنگ در فضاهای شهری از اهمیت بالایی برخوردار است. با این مقدمه در پژوهش حاضر به تدوین چهارچوب طراحی فضاهای شهری فرهنگی، با محوریت پتانسیل های فرهنگی- هنری موجود و هدف ارتقا کیفیت فعالیت های فرهنگی و بهبود امکانات فرهنگی پرداخته شده است. با توجه به اهمیت مفهوم فرهنگ و شناخت نمودهای آن در فضاهای شهری، در این پژوهش سعی شده-است تعریفی از مفهوم فرهنگ شهری ارائه شود. همچنین رویکردهای گوناگون طراحی و برنامه ای و روش های مداخلات فرهنگی مورد بررسی قرارگرفته اند. در نهایت با مرور نمونه های موردی موفق، فرآیندی برای برنامه-ریزی و طراحی در فضاهای شهری محدوده طراحی، تدوین شده است. مراحل طراحی در پژوهش حاضر مطابق با فرآیند طراحی شهری با تکیه بر طبقه بندی کارمونا از ابعاد طراحی است. شناخت در فرآیند طراحی و برنامه ریزی شامل بررسی این ابعاد و همچنین بازشناسی منابع فرهنگی محدوده است که با استفاده از معیارها و شاخص های تدوین شده مورد ارزیابی قرار می گیرند. روش مورداستفاده در پژوهش حاضر روش توصیفی– تحلیلی است. علاوه برآن در فرآیند پژوهش و بخش مطالعات پیمایشی، از انواع ابزارهای گردآوری و تحلیل اطلاعات همچنین بررسی های میدانی و روش های کیفی استفاده شده است. با توجه به ماهیت اجتماعی-فرهنگی رویکرد طراحی، ابزارهای جمع آوری اطلاعات شامل قوم نگاری، مشاهده، مصاحبه عمیق، همچنین نگاشت فرهنگی هستند.
آرزو مومنیان محمود نصیری انصاری
تغییراتی که برای به بار نشستن آینده پایدار ضروری است, همواره قید و بند فرهنگ اجتماعی هر جامعه می باشد و لازمه آن تغییر و بازبینی الگوها و ارزش های اجتماعی ناهمسان و نیز احیاء باورها , سنتها و الگوهایی است که ریشه در فرهنگ تاریخی یک جامعه داشته و موافق و منطبق با تفکر پایداری می باشد .اقتصاددانان نقش نظام های اجتماعی را در نیل به فرایند پایدار رشد اجتماعی به کمک دو اصل : سرمایه انسانی و سرمایه اجتماعی توضیح می دهند. بافتهای تاریخی و فضاهای شهری موجود در آنها, اساسا برای کاربرد انسانها و زندگی آنها ساخته شده اند. هر چند در روزگار معاصر و تحت تاثیر جریان مدرن تغییرات زیادی در آنها اتفاق افتاده است. یکی از مهمترین بخش هایی که نیاز به بازاندیشی دارند، بافتهای تاریخی و استفاده آنها در زمانهای مختلف می باشند.در این راستا می توان با تاکید بر بعد اجتماعی بعنوان یکی از مولفه های اساسی توسعه پایدار که از اهداف اصلی آن حفظ سرمایه اجتماعی , انسجام اجتماعی, توجه به نیازهای متنوع و متعدد ساکنین در حال و آینده, فراهم آوردن شرایط زندگی سالم, ایجاد عدالت اجتماعی و تعهد و احساس مسئولیت در افراد می باشد را بعنوان راه حلی در برخورد با این بافتها مطرح نمود , چرا که اگر مردم محیطی را متعلق به خود بدانند , در نگهداری آن کوشاتر خواهند بود. حال پرسش کلیدی آن است که : آیا با توجه به رویکردهای موجود در زمینه توسعه پایدار اجتماعی , امکان بازآفرینی محله عودلاجان در بافت تاریخی تهران وجود دارد؟ پژوهش با استفاده از روش مورد پژوهی و راهکارهای ترکیبی به بررسی محله عودلاجان در بافت تاریخی تهران می پردازد، سپس با بهره گیری از تکنیک های توصیفی – تحلیلی, داده های بدست آمده از مصاحبه های تشخیصی را مورد تحلیل و بررسی قرار می دهد. روش گردآوری اطلاعات ترکیبی از روش های کتابخانه ای به همراه مطالعات میدانی است . با مطالعات صورت گرفته در واقع در پی آن هستیم تا ویژگی های یک مکان را برای آنکه مردم ,آن را بعنوان مکان سکونت خود انتخاب و نسبت به آن احساس مسئولیت کنند را یافته و با درس آموزی از آنها در برخورد با بافتهای تاریخی , راه حل مناسب را اتخاذ نماییم , درعین حال از این طریق خواهیم توانست به اجتماعاتی پایدار و در عین حال مسئول برسیم که از سرمایه اجتماعی بالایی برخوردارند و از آن در جهت حل مشکلات جامعه خود می توانند بهره جسته و با مشارکت روز به روز جامعه ای دوست داشتنی تر را خلق نمایند. کلمات کلیدی: پایداری اجتماعی – مشارکت و حضور مردم - بافت تاریخی – عودلاجان
حمید افتخار اردبیلی محمود نصیری انصاری
مسکن فراگیرترین، کاربردی ترین و در عین حال اجتماعی ترین گونه معماری است. مکانی که باید تبلور علایق، آرزوها، فرهنگ و هویت ساکنان خود باشد. مفهوم سنتی مسکن در دهه های اخیر دچار تغییرات قابل ملاحظه ای شده است؛ که ناشی از تغییرات اجتماعی و جهش تکنولوژی از سوی دیگر است. اما طراحی مسکن مطابق این تغییرات پیشرفت نکرده است. در اغلب موارد این کاربران هستند که باید خود را با فضای ساخته شده، تطبیق دهند. فرآیندهای تولید صنعتی منجر به محیط های خنثی، انعطاف ناپذیر و بی مصرف شد؛ این مجموعه های غیر انسانی ره آوردی جز افسردگی، سردرگمی، خشونت و بی سامانی برای ساکنان خود نداشته اند؛ که نتیجه آن تخریب بی شمار مجموعه مسکونی در اروپا بود. تکنولوژی امروز نقشی فراتر از سازه در معماری دارد؛ عامل اصلی تحول در تمام سبک های معماری پس از مدرن تکنولوژی بوده است. در واقع هر قرائت تازه از نقش، نحوه بکارگیری یا حتی آثار تکنولوژی، منجر به شکل گیری سبک جدیدی در معماری معاصر شده است. تکنولوژی تنها ابزار ساخت معماری نیست. بلکه دیدگاه و فرآیندی است که بر طبق آن برداشت جدیدی از انسان، طبیعت و فرهنگ شکل می گیرد. اثر تکنولوژی برمعماری غیر تکنولوژیک است. رویکرد مناسب به ماهیت تکنولوژی منجر به ارتقای معماری مسکونی می شود. جلوه گری تکنولوژیک آن گونه که در دیگر کاربری ها متداول است؛ با مفهوم مسکن در تضاد است. مسکن نیازمند نوعی از کاربرد تکنولوژی است که منجر به بهره مندی بیشتر مخاطب و ارتقای کیفیت زندگی در آن شود. لذا بر اساس دیدگاه ماهیت نگر حرکت به سوی تکنولوژی پاسخگو را می توان به عنوان راه حل مسائل مولود تکنولوژی مطرح کرد. این هوشمندسازی در واقع توجه به تکنولوژی در فرآیند طراحی مسکن است؛ به این نحو تکنولوژی در خدمت طراح قرار می گیرد. مسکن هوشمند اشاره به "سکونت مبتنی بر تکنولوژی" که منجر به ارتقای کیفیت زندگی کاربرانش شود؛ دارد. به این ترتیب بر خلاف تکنولوژی های گذشته که منجر به تغییر سبک زندگی و تاثیرگذاری بر معماری می شد؛ تکنولوژی هوشمند با سبک زندگی هماهنگ می شود و به خدمت معماری در می آید.
فریکا فاروقی محمود نصیری انصاری
چکیده: درروند جهانی شدن، گرایش به هم شکلی و یک نواختی در شیوه های زندگی و سیمای شهری پدیده ای مرسوم شده است. نتیجه این گرایش افول کیفیت فضاهای شهری است که منعکس کننده ارزش های فرهنگی جامعه باشد. جهانی شدن به دلیل ابعاد فراملی خود، مکان ها و فرهنگ ها را هدف گرفته و آنها را به سوی ساختارهای یکسان سوق می-دهد. محیط های شهری هویت خود را به واسطه توسعه های جدید و یا مداخلات غیر معطوف به مکان و فرهنگ از دست داده اند. امروزه تولد مفاهیمی همچون توریسم فرهنگی بیانگر شکل گیری تقاضای جدیدی از سوی گردشگران است که برای غنی تر کردن فرهنگ فردی خود پای در راه سفر و مکاشفه در سایر فرهنگ ها می گذارند. این امر واقعیت" فرهنگ" به عنوان مولفه ای اصلی و مهم در برنامه ریزی شهری را بیان می کند. میل شناخت دیگر مردمان و فرهنگشان امروزه به انگیزه ای اساسی برای سفر تبدیل شده است از سوی دیگر بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ رویکردی نوین به بازآفرینی شهری است که سعی دارد با بهره گیری از ویژگی ها و برتری های خاص اجتماعی- فرهنگی هر منطقه، به بازساخت محیط شهر یا محله پرداخته و فضای اجتماعی- کالبدی متمایزی بر اساس فرهنگ محلی ساکنین و ویژگی های خاص آن محل ایجاد کند. بنابراین در باز آفرینی مبتنی بر فرهنگ تلاش می گردد تا ویژگی های خاص کالبدی و فرهنگی مکان تقویت شود. بررسی تجارب جهانی بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ نشان می دهد که این رویکرد تأثیر مثبتی در اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند پیوستگی اجتماعی در شهر را افزایش داده و موجب کاهش میزان جرم و جنایت گردد. همچنین بهره گیری از این رویکرد در بازآفرینی مناطق شهری باعث بهبود سیما و منظر شهری شده وکیفیت محیطی و زندگی ساکنین را ارتقاء می بخشد و صنعت گردشگری رانیز از طریق ارتقاء کیفیت های محلات فرهنگی حمایت می کند روش انجام این پژوهش تحلیلی و توصیفی بوده که اطلاعات آن از طریق برداشت های میدانی، مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و مصاحبه های عمیق گردآوری شده است. و در بخش تحلیل، اطلاعات با استفاده از تکنیک تحلیل سوات مورد بررسی قرار گرفته است. این پژوهش سعی دارد با مطالعه و شناخت جنبه های مثبت و موفق در حوزه بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ اصول، محورها و راهکارهای این رویکرد را شناسایی کرده وامکان بکارگیری آن جهت ارتقاء گردشگری فرهنگی و کیفیت های محیطی و جنبه های فرهنگی- اجتماعی بافت های تاریخی یا واجد ارزش شهری را بررسی نماید. در پایان با تاکید بر این معیار ها، پیشنهادها و راهکارهایی برای بهبود گردشگری فرهنگی را در بافت قدیم سنندج ارائه می نماید. این پژوهش نشان می دهد توجه به پنج معیار اصلی تمایز و هویت، تنوع و سرزندگی فرهنگی، خلاقیت، تسهیلات و تجهیزات رفاهی و نهایتاً همپیوندی کالبدی و عملکردی با استفاده از رویکرد بازآفرینی مبتنی بر فرهنگ می تواند به ارتقاء مولفه های محلات فرهنگی کمک نموده و از این طریق رشد و توسعه گردشگری فرهنگی را موجب گردد.
الهه انصاری پور محمود نصیری انصاری
انسان از آغاز خلقتش تا کنون، از راه رفتن در مسیرهای مختلف بهره مند بوده و در شرایط متفاوتی از توانائی جسمی خود برای جابجائی خویشتن استفاده کرده است. در تمامی سرزمین ها و تمامی انسان ها از خرد تا کوچک از سالم تا ناتوان همه و همه به نحوی با راه رفتن حضور خود را در جامعه اعلام کرده اند. این ساده ترین راه برای نقل و انتقال بشر می باشد. از گذشته تا کنون و با شکل گیری فرهنگ شهروندی و گسترش آن تا دنیای مدرن امروزه بسیاری از تعاملات اجتماعی من جمله گردش، خرید، تفریح، تماشا و غیره توسط پیاده روی در مکان هائی امن انجام پذیرفته است. پیاده روها در بیشتر جوامع جزء اصلی شبکه معابر شهری و محلی برای استراحت ، تفرج و پیاده روی شهروندان محسوب می شود. تضاد و هماهنگی، مفاهیمی می باشند که از گذشته های دور درخور توجه در معماری و طراحی شهری بوده اند. امروزه با توجه به وجود ساختمان ها و فضاهای شهری کاملا متضاد با هم و یا کاملا هماهنگ در یک منطقه، ضرورت توجه به نقش این دو مفهوم و کاربرد و ترکیب آن ها به طور هم زمان برای تقویت و وحدت بصری در کالبد فضاهای شهری آشکار می گردد، که این خود ابزار حفاظتی برای کالبد فضاها و بناها در طی سالیان می گردد. متخصصان شهری باید بین کالبد فضاهای شهری ، ارتباط بصری کافی بوجود آورند تا حاصل شکلگیری مجموعه ای منجسم باشد که این انسجام باید ویژگیهای محیط و زمین را نیز تقویت و بهبود بخشد و یا حداقل الگوهای وحدت بخش مهم را حفظ نماید. در ایران و به خصوص اصفهان به دلیل موقعیت تاریخی و با توجه به مزایای پیاده راه از قبیل: تندرستی و کیفیت زندگی، آرامش، پاکیزگی هوا ، درآمدزائی، منظرسازی شهری، سرزندگی، جذب توریست، فرهنگ سازی، ایجاد بستری هویت مند...، پیاده کردن این محورها ضروری به نظر می رسد و با توجه به این که میدان نقش جهان، میدانی است تاریخی سیاسی حکومتی که دارای گردشگران بی شماری از دنیا می باشد. از این رو با در نظرگرفتن اهمیت میدان و توریستی بودن آن، و توجه به مسئله پیاده روی و تندرستی( تاثیر پیاده روی در کیفیت زندگی انسان ها)، قسمتی از خیابان سپاه که منتهی به میدان می گردد مکانی مناسب برای ایجاد محور پیاده است که مردم و حتی توریست ها علاوه بر استفاده از میدان و بخش تاریخی شهر، از مغازه ها و امکاناتی که در طول مسیر پیاده فراهم گردیده استفاده نموده و باعث رونق اقتصادی منطقه نیز خواهند شد و نیز طراحی محورهای پیاده با در نظر گرفتن سکانس های مختلف و کاربری هائی سازگار و پویا، می تواند فضاهائی مناسب برای تعاملات اجتماعی را فراهم نمایند. در راستای این پژوهش بخش اصلی از طریق مطالعات میدانی و بخش دیگر از طریق مطالعات کتابخانه ای و اسنادی به دست آمده است و تجزیه و تحلیل اطلاعات با روش تحلیلی و توصیفی صورت گرفته است. در این پژوهش تضادها و هماهنگی های میدان نقش جهان بررسی شده و در طراحی محور پیاده خیابان سپاه به کاربرده شده است.
زهرا نوری محمود نصیری انصاری
فضاهای عمومی شهری معاصر در تطابق با رویدادهای جهانی شدن و پیشرفت فناورانه، همچنین رقابت برای جذب سرمایه¬ها و افراد تبدیل به فضاهایی پویا و نیمه مجازی شده¬اند که برای ارتقاء کیفیت¬های کالبدی و غیر کالبدی در آن¬ها گستره¬ای از فناوری¬های نوین به کار گرفته می¬شود. استفاده از فناوری¬های نوین در ارتقاء کیفیت ابعاد سازنده فضای عمومی شهری، موجب می شود این فضاها در تطابق با نیازهای کاربران خود شکل بگیرند و در رقابت جهانی برای جذب سرمایه¬های انسانی و مالی موفق بوده و با مدیریت نیروها و رویدادهای تاثیرگذار برآن از میزان پیچیدگی آن¬ها کاسته شود. در این پایان نامه با روش توصیفی- تحلیلی و با بهره¬گیری از مفاهیم فضای عمومی و فناوری¬های نو، در راستای ارتقاء کیفیت کالبدی و غیرکالبدی فضاهای عمومی محدوده بافت تاریخی تهران گام برداشته شده است. به این منظور در فصل دوم با عنوان مبانی نظری پژوهش به فضای عمومی شهری، انواع آن و چالش¬های آن در زمان معاصر پرداخته است، سپس مفهوم و انواع فناوری¬های نوین مورد استفاده در فضای عمومی شهری را مطرح کرده و در گام بعدی با رویکردی تحلیلی، کاربرد فناوری¬های نوین در ارتقاء کیفیت ابعاد سازنده فضای عمومی شهری بیان شده است. در فصل سوم با ارائه نمونه¬های موردی، انواع و روش¬های استفاده از فناوری¬های نوین برای کاربست در فضاهای عمومی استخراج شده و در فصل چهارم با مطالعه نمونه موردی بافت تاریخی تهران و با شناخت و تحلیلی جامع از آن رویکردهای کاربست فناوری¬های نوین در ارتقاء کیفیت فضاهای عمومی شهری آن شناسایی شده است. در نهایت در فصل پنجم با ارائه چارچوب طراحی شهری بر مبنای فناوری¬های نوین، طراحی محدوده پژوهش انجام شده، یافته های پژوهش بیان شده و به سوالات پژوهش پاسخ داده شده است. یافته¬های پژوهش نشان می¬دهد که هریک از فناوری¬های نوین ارائه شده در ارتقاء کیفیت یک یا چند مولفه از ابعاد سازنده کیفیت فضای عمومی شهری تاثیر گذار بوده و می¬توان از آن¬ها در طراحی فضاهای عمومی شهری استفاده کرد.
نینا مرادی محمود نصیری انصاری
طراحی فضاهای شهری که افراد بتوانند به انواع فعالیت ها مانند قدم زدن، تفریح، خرید، تجمع، گفتگو و تبادلات فرهنگی بپردازند هدف اصلی طراحان شهری بوده است. با این حال اغلب طرح ها بر عناصری نظیر جذابیت فیزیکی و عملکرد تاکید دارد. البته تمامی این عوامل مهم هستند، اما بدون یک توجه به عامل آسایش حرارتی موفقیت چندانی حاصل نمی شود؛ وجود آسایش حرارتی در این فضاها موجب افزایش استفاده و حضور بیشتر افراد در فضای باز شهری می شود. در دهه اخیر آسایش حرارتی فضای باز شهری، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران این حوزه قرار گرفته است و پژوهش های متعدد انجام شده در این زمینه نشان می دهد این مبحث به عنوان موضوعی جدید و پرچالش پیش روی محققان در آینده خواهد بود. چرا که طراحی با توجه به خرد اقلیم و استفاده حداکثر انرژی، تاثیر به سزایی در کیفیت فضاهای شهری، میزان مصرف انرژی ساختمان ها، سلامت انسانی و گردشگری شهری دارد. چناچه شاهد هستیم ارتقای پایداری زیست محیطی در فضاهای شهری با اصول و قواعد کلی یا معیارهای کمی عملی نیست و تدقیق این شاخص ها با توجه به ویژگی های فضا، وضعیت خرداقلیم و فعالیت مربوطه ضروری است. پایان نامه حاضر تلاشی است در ایجاد شرایط آسایش اقلیمی در مسیرهای پیاده از طریق به کارگیری سیستم های نوین هماهنگ با عناصر خرد اقلیم در طول مسیر تا بتوان محیط مناسبی را برای ایجاد فضاهای شهری حضورپذیر و پایدار فراهم کرد. این بررسی برای پیاده راه نمایشگاهی بوستان گفتگو به عنوان نمونه ای از پیاده راه های دارای مشکل آسایش حرارتی شهر تهران انجام گرفته است. بدین منظور از شبیه سازی رایانه ای جهت تحلیل اقلیمی و بررسی میزان آسایش حرارتی محدوده استفاده شده است. نرم افزار انوی مت(envi-met) نقش اصلی در تحلیل ها را دارا می باشد. براساس نتایج بدست آمده با توجه به شاخص آسایش حرارتی (pmv) استفاده از پوشش گیاهی بر دیگر عناصر اولویت دارد. به منظور طراحی کف گرانیت(به عنوان نماینده مصالحی با آلبدو بالا) مناسب تر از بتن(به عنوان مصالحی با میزان جذب بالا) می باشد. در رابطه با متوسط دمای تابشی، کمترین میزان tmrt برای کفپوش گرانیت است. بعد از آن و با اختلاف اندکی بتن قرار دارد(حدود 2-3 k). استفاده از سطوح آبی نیز بیشترین دمای متوسط تابشی را در مقایسه با دیگر گزینه ها برای محدوده به همراه دارد.
مهسا بریری محمود نصیری انصاری
رشد و توسعه شهر نشینی و نیاز جوامع به بازدید از جاذبه های طبیعی سبب سرازیر شدن خیل عظیمی از جمعیت شهرنشین به نواحی و مکان های دارای جاذبه گردشگری شده است. این جابه جایی عظیم جمعیت افول ارزش های اجتماعی، فرهنگی، بصری و کاهش کیفیت محیط شهری را در مرکز این شهرها به همراه داشته است. باززنده سازی این مراکز، به عنوان قلب تپنده شهرها در بهبود کیفیت زندگی ساکنان و گردشگران نقش حیاتی را ایفا می کند. از سوی دیگر بازآفرینی مبتنی بر گردشگری و خلاقیت رویکردی نوین به بازآفرینی شهری است که سعی دارد با بهره گیری از ویژگی ها و برتری های خاص اجتماعی- فرهنگی هر منطقه، به احیای محیط شهری می پردازد. این رویکرد تأثیر مثبتی در اقتصاد و ایجاد اشتغال در شهرها دارد و می تواند حیات و هویت را در شهر افزایش دهد و موجب افزایش همگرایی اجتماعی گردد.
شهرنوش مصطفوی محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.
حامد فرمان محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.
رقیه راحلی مقدم محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.
رضا مفاخر محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.
صالح نیاکویی محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.
پیمان مرادیان بروجنی محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.
مجید اسمعیلی مرندی محمود نصیری انصاری
چکیده ندارد.