نام پژوهشگر: محمد اقدسی
سمیه رنجبر محمد اقدسی
این تحقیق شخصیت برند سمند را در ایران با استفاده از مدل پنج بعدی آکر (1997) بعنوان یک چهارچوب بطور توصیفی سنجیده است. بنابر این چهارچوب که دراصل در 42 جزء (42 ویزگی شخصیتی) ودر پنج بعد شخصیتی طراحی شده بود ودر کشورها وصنایع مختلف آزموده شده بود, پرسنامه به زبان فارسی ترجمه شده و با استفاده از روشهای ترجمه معکوس و مصاحبه عمیق با 12 متخصص ایرانی به 38 جزء کاهش یافت. و نظرسنجی ای در پنج نمایندگی ایران خودرو در پنج منطقه تهران صورت گرفت. سنجش اعتبار و قابلیت اطمینان بودن پرسشنامه منجر به حذف جزء دیگری از پرسشنامه شد. سپس آزمون تی تست نظر پاسخ دهندگان را در ارتباط با شخصیت سمند نشان داد و آنان اعتقاد داشتند که ابعاد شخصیت برند عبارتند از: رقابت پذیری, شایستگی و مردانگی. درباره بعد پیچیدگی موافق نبودند و اعتقاد داشتند سمند یک برند پیچیده نیست. و بعد هیجان پذیری برای این برند واضح نبود. تحلیل cfa از مدل لندازه گیری و مدل ساختاری اثباتی بر این مدعا بودند که بعد مردانگی ارائه شده توسط آکر قابل اطمینان و معتبر نیست. و ارتباط آن با سازنده اصلی یعنی شخصیت برند ضعیف می باشد. بنابراین برای رسیدن به یک مدل اندازه گیری خوب , چهار بعد دیگر باید تا جایی که مشکلی برای ترکیب آنها برای ساخت سازنده شخصیت برند نباشد پالایش شوند. سپس مدل پنج بعدی 38 جزئی به مقیاس چهربعدی با 24 جزء تبدیل شد. در انتها تست فرضیه هایی در خصوص تاثیر خصیصه های دموگرافیک پاسخ دهندگان بر نظرشان راجع به شخصیت سمند انجام شد. ونتایج نشان داد که پاسخ دهندگان مختلف نظرات متفاوتی در خصوص پنج بعد شخصیتی سمند داشتند.
مریم شهابی کارگر محمد اقدسی
امروزه رقابت جهانی سازمانها را به سمت باریک و ساده شدن سوق داده و بسیاری از سازمانها به سمت مهندسی مجدد فرایندها به عنوان ابزاری برای تغییرات ریشه ای در نحوه اجرای فرایندهایشان رو آورده اند.مهندسی مجدد ابزاری مدیریتی است، که در آن فرایندهای کاری بررسی شده و به منظور بهبود کارایی هزینه و اثربخشی خدمات، آنها را مجدداً طراحی می نماید.عنوان تحقیق تحلیل فرایندهای آموزشی دانشگاه سیستان و بلوچستان و بهبود آنها با رویکرد مهندسی مجدد فرایندها می باشد.در این تحقیق در جهت بیان دقیق مسئله 9 فرضیه مطرح گردید که برای آزمودن آنها با آزمون t که در جهت تشخیص نیاز به مهندسی مجدد تدوین شده بودند، پرسش نامه ای حاوی 16 سوال بین نمونه ای آماری که از بین دانشجویانی که در طی سالهای تحصیلی 85 تا 87 از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند انتخاب گردید، توزیع شد. حاصل این آزمون به این صورت می باشد که فرض های شماره 1و 2و 7 و 8 پذیرفته شدند و سایر فرضیات رد شدند و این نتیجه حکایت از این دارد که مشتریان این فرایندها که همان دانشجویان می باشند از وضعیت فعلی این فرایندها رضایت کافی ندارند و فرصت برای بهبود آنها با استفاده از روش مهندسی مجدد فرایندها وجود دارد. جهت اجرای تحقیق، ابتدا به بررسی جامع مفاهیم ادبیات مهندسی مجدد، نقش اساسی و مهم فناوری های اطلاعاتی و بهره گیری از قابلیت های آنها در اجرای موفق مهندسی مجدد فرایندهای سازمان پرداختیم. در ادامه برای درک فرایندهای موجود یعنی شناخت و درک وضعیت فعلی و موجود فرایندهای مورد بررسی ، تیمی 10 نفره از خبرگان آموزشی دانشگاه، انتخاب گردید و ابتدا با انجام مصاحبه های غیر رسمی و برگزاری جلسات متعدد با اعضای این تیم فرایندهای مختلف مورد بررسی از جمله ثبت نام اولیه دانشجویان دیدالورود، انتخاب واحد، و فرایند فارغ التحصیلی، را شناسایی کرده و با استفاده از دیاگرام فرایندها به ترسیم آنها در وضع موجود پرداخته شد و همزمان نمودارهای جریان کاری این فرایندها نیز ترسیم گردید. پس از درک و شناخت همه جانبه فرایندهای مورد مطالعه و ترسیم دیاگرام فرایند و نمودارجریان کار فرایندها در وضعیت موجود، با همکاری تیم خبرگان، به تحلیل و بررسی بیشتر فرایندها و شناخت قابلیت های فناوری اطلاعات و طراحی فرایندها در وضعیت مطلوب با استفاده از این قابلیت ها پرداخته شد به طوری که حاصل کار ارائه نمونه های اولیه وضع مطلوب پیشنهادی برای فرایندهای مورد بررسی ، با مشارکت خبرگان، می باشد.
حمید فرمانی باروق رضا کاظم زاده
مدلهای تعالی که امروزه در بیشتر نقاط جهان، اعم از کشورهای صنعتی پیشرفته – یا در حال رشد، تحت عنوانهای مختلفی همچون جوایز ملی بهره وری، کیفیت، سرآمدی، تعالی سازمانی و ... به واحدهای برتر اعطا می شود را می توان یکی از ابزارهای مهم و موثر برای رشد و تعالی سازمان ها بر شمرد که همچون یک نیروی محرک بسیار قوی، ضمن فراهم آوردن امکان خود ارزیابی و مقایسه با رقبای داخلی و خارجی، سازمانها را در یک چارچوب مدیریتی براساس معیارهای تعیین شده هدایت نموده و آنها را در رسیدن به اهداف و برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت از قبل برنامه ریزی شده، تشویق و یاری می نماید. با این وجود یک نقطه ضعف اساسی در تکمیل فرآیند عارضه یابی در سازمانها توسط این مدلها وجود دارد ، که عبارتست از اتصال دادن نقاط قوت و ضعف بدست آمده به اولویت دهی معیارها و فقدان دید جامع سیستمی به معیارها به عنوان یک چهارچوب مدیریتی و تعالی سازمانی. بر این اساس این تحقیق به مطالعه و بررسی دقیق مدل efqm با دید سیستمی و کل نگر با محوریت روابط علی بین معیارهای مدل تعالی مذکور می پردازد. محقق با اعتبار سنجی و تایید خبرگان به ارایه مدلی بر اساس متدولوژی پویایی سیستمها پرداخته است که امکان اولویت بندی اقدامات بر اساس ارزیابی انجام شده (نقاط قوت و ضعف بدست آمده) و نیز امکان پیش بینی نتایج این اقدامات را برای استفاده کنندگان بر اساس آگاهی سازمان از تاثیر متغیرهای مد نظر بر معیارهای مدل فراهم می آورد. این امر به کمک بررسی و تعیین روابط علت و معلولی بین معیارها جهت نمایش تاثیر متقابل معیارها و اقدامات حاصل شده است.به بیان دیگر پس از انجام فرایند ارزیابی و یا خودارزیابی در سازمانها مطابق با مدل های تعالی سازمانی و خاصه مدل efqm و نتایج حاصل از آن که در قالب گزارش نقاط قوت و فرصتهای بهبود متجلی می گردد ،مدیران و دست اندکاران سازمانها با توجه به محدودیتها و منابع سازمانی می بایستی حداکثر چند پروژه بهبود بر اساس گزارش مذکور و از طریق یک مکانیزم اولویت بندی اقدامات بهبود را انتخاب نموده و بهبود های سازمانی را هدایت نمایند . این تحقیق به مدیران و کارشناسان کمک می نماید تا با شناخت و آگاهی از روابط علی میان معیارها ی مدل اقدامات و پروژه های بهبودی را در دستور کار خود قرار دهند که بیشترین تاثیرات را در سازمان به ارمغان آورد.
محمد فایز قمرزاد شیشوان محمد اقدسی
در 1990 میلادی بهبود فرایند کسب و کار بعنوان بخشی از این فرایند باتلاش مهندسی مجدد که نتایج استثنایی را نوید بخش بود شروع شد. gunasekaran and kobu ادعا می نمایند (kobu, 2002) که فرایند کسب و کار بایستی تغییرات اساسی را برای دست یابی به بهبودهایی در سطح کارایی متحمل شود. براساس نظر solima، اهداف مهندسی مجدد فرایند کسب و کار ، بهبود فرایندهای کسب و کار و کاهش هزینه ها می باشد. (solima, 1998) درهرحال، گرچه اغلب مقالات مدعی پشتیبانی از مهندسی مجدد فرایند کسب و کار و بهینه سازی ان هستند ولی موارد نادری وجود دارد که با جزئیات کافی گامهای بهبود واقعی را توصیف می نماید. jaeger et al نمونه بارزی است که بهبود فرایند کسب کار را به توصیف وسیع گامهایی که نیاز به محقق شدن دارند محدود نموده است (t. jaeger, 1994) (kostas vergidis, 2008)از سویی هم در دنیای پر رقابت امروز یکی از نیازهای اساسی شرکت ها اصلاح طراحی فرآیندها برای موفقیت در بازار می باشد. طراحی و مدیریت فرآیندها از فاکتورهای اساسی در محیط متلاطم کسب و کار امروزه می باشد. از این رو با تمرکز بر بهینه سازی و بهبود دائم فرایندها، سازمان ها می توانند مزیت رقابتی قابل توجهی را به واسطه کاهش هزینه ها، بهبود کیفیت و کارایی و توانمندسازی جهت مطابقت با شرایط متغیر محیطی کسب کنند. در چنین شرایطی بهینه سازی چند هدفه می تواند روشی نوین در بهینه سازی فرآیندها باشد چراکه معمولا لازم است تا همزمان چندین معیار مختلف در بهترین حالت خود قرار بگیرند.از طرفی دیگر معمولا اکثر بهینه سازی هایی که برای فرآیندها در ادبییات موجود است متکی بر روش های دستی و تجربه مشاوران می باشد و کمتر از روش های متدولوژیک و ساختاریافته استفاده شده است. هدف اصلی از این مطالعه شناسایی و انالیز فرایندهای صنعت لبنی می باشد.در این مطالعه ابتدا معماری سازمان در صنایع لبنی مورد بررسی قرار گرفته و سپس فرایندهای صنعت لبنی (مجموعه تولید کننده محصولات لبنی ) و زیر فرایندها، rule ها بررسی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند ، و همچنین به بررسی ضعف ها ، کاستی ها و نواقص فرایندها پرداخته و از میان انها مطالعات به سمت فرایند جمع آوری شیر به عنوان فرایند کلیدی و حیاتی این صنعت سوق داده شده و نسبت به ارایه راهکارهای بهبود و بهینه سازی این فرایند در معماری سازمانی اقدام شده که در این مسیر با مطالعه موردی خاص بررسی موارد فوق محقق شده است. نهایتا با ارایه مدلی فرایند مذکور را به الگوی بهینه نزدیک و قابلیت انعطاف در برابر سیاستهای سازمانی را نیز بعنوان فرضی مهم در مدل لحاظ کرده تا خروجی (مدل) بهینه شده فرایند، قابلیت پردازش سیاستهای متفاوت سازمانی را داشته باشد. و به عنوان ابزاری کاربردی مدیران این صنعت را در راهبری سازمان یاری دهد. مدل خروجی بعنوان مدلی عمومی مدیران این صنعت را در توانی پیش بینی انچه بعد از تاثیر سیاستها رخ خواهد داد یاری میدهد و مدیران با دیدی باز به استقبال خطر خواهند رفت.
علیرضا خشکبارفروشها محمد اقدسی
تغییرات بسیار سریع فضای کسب و کار از یکسو و شرایط ناپایدار بازار از سوی دیگر، موجب شده است تا سازمان ها بیش از پیش به دنبال ایجاد همکاری با یکدیگر جهت دستیابی به فرصت های جدید باشند. در این میان، سازمان های مجازی سریع ، به عنوان راه حلی برای ایجاد همکاری بین سازمان ها، سال هاست که از سوی موسسات تحقیقاتی و صنعتی مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند. علی رغم پژوهش های وسیع صورت گرفته در این حوزه، عدم وجود چارچوبی نزدیک به معمار سازمان مجازی(که دانش کامپیوتری وسیع نداشته) که نیازمندی های کلان سازمان مجازی و نیز نیازمندی های خرد و در سطح کیفیت سرویس های وب را در برگیرد، به خوبی احساس می گردد. با توجه به اینکه ایجاد سازمان مجازی سریع در گرو ایجاد سریع فرآیندهای شبکه ای کسب و کار است، تحقیق پیش رو بر آن است تا چارچوبی – همراه با ابزارها و روش های مربوطه – برای ایجاد نیمه خودکار فرآیندهای شبکه ای کسب و کار به عنوان سنگ بنا و مولفه اصلی سازمان های مجازی سریع، ارائه نماید. این چارچوب که “چارچوب ایجاد فرآیندهای شبکه ای سرویس گرای کسب وکار” نام دارد دارای سه مشخصه خاص است. الف) این چارچوب متناسب و نزدیک به کاربر نهایی (معمار سازمان مجازی یا صاحب فرآیند ) است که دانشی از علوم کامپیوتر ندارد. ب) چارچوب ارائه شده سطوح کلان سازمانی و نیازمندی های کلان سازمان را در کنار نیازمندی های خرد در بر می گیرد. پ) این چارچوب با بکارگیری قواعد کسب و کار، فرآیندها را بصورت نیمه خودکار ایجاد می نماید.
بختیار استادی محمد اقدسی
قابلیت هایی که در سازمان ها ایجاد شده است یا وجود دارد منبع خوبی است برای اینکه این قابلیت ها را در پروژه ها و برنامه های دیگر سازمان در راستای نیل به موفقیت آن پروژه ها یا برنامه ها مورد استفاده قرار داد. از طرفی شناسایی قابلیت های موردنیاز هر پروژه و یافتن روشی برای سنجش این قابلیت ها در سازمان ها از اهمیت زیادی برخوردار بوده و به سازمان ها کمک خواهد کرد تا وضعیت خود را قبل از پیاده سازی یا در حین پیاده سازی پروژه مورد سنجش قرار دهند. از اینرو توجه به این موضوعات برای پروژه های bpr نیز حائز اهمیت بوده و چنانچه سازمان ها از یک طرف قابلیت های موجود خود را سنجش نمایند و از طرفی دیگر بدانند که این قابلیت ها در کجای پروژه های bpr مورد استفاده قرار می گیرند تا بیشتر مورد توجه قرار گیرند، در موفقیت پروژه های bpr موثر خواهد بود. اگرچه در بررسی ادبیات موضوع ملاحظه گردید که به منابع مورد نیاز پروژه های bpr اشاره کرده اند ولی در ادبیات مطالعه شده قابلیت های خاص پروژه های bpr, دسته بندی این قابلیت ها در قالب بااهمیت بودن, توانمند بودن در مراحل قبل و درحین پیاده سازی bpr جهت تمرکز سازمان ها برای تقویت این قابلیت ها و از همه مهتر ارتباط تلاش های لازم برای پروژه های bpr و سایر تلاش های انجام شده در سازمان در قالب پروژه های بهبود در راستای نیل به موفقیت در اجرای پروژه های bpr اشاره نشده است. از اینرو در این تحقیق دو دسته از قابلیت های خاص و عملیاتی مربوط به پروژه های bpr و qms تعریف و مورد بررسی قرار گرفته و در ادامه با استفاده از مفاهیم قابلیت سازی رابطه بین این دو دسته از قابلیت ها مورد تبیین قرار گرفته است. با توجه به نتایج تحقیق قابلیت های ایجاد شده ناشی از استقرار qmsها برای قابلیت های مطلوب و شناسایی شده bpr بعنوان توانمندساز نقش ایفا می کنند که این موضوع در قالب یک مدل مفهومی و ماتریس ارتباطات اثبات گردیده است.
فرشته رضایی محمد اقدسی
در سالهای اخیر، توجه به اطلاعات و دانش بعنوان سرمایه های مهم سازمانی، مورد عنایت پژوهشگران بسیاری بوده است. به گونه ای که در مدل سازی فرایند های تجاری نیز به آن توجه ویژه شده است. هیچ فعالیتی نیست که بطور مستقیم یا غیر مستقیم دنبال اطلاعات نباشد . دنبال اطلاعات بودن اولین قدم برای فرد یا سازمان یا فرایند جهت تغییر است. بر اساس تعاریف موجود از فرآیند می توان پنج وجه مختلف را برای فرآیند متصور بود که هریک مجموعه ای از نقاط تغییر را در بردارند: وجه رفتاری ، وجه اطلاعاتی ، وجه سازمانی ، وجه عملکردی ، وجه عملیاتی .در این پژوهش با به کارگیری مفاهیم پنج گانه فرایند و روش های مدل سازی اطلاعات ومدل سازی فرایند و انتخاب بهترین روش جهت مدل سازی اطلاعات چارچوبی مفهومی برای شناسایی وجه اطلاعاتی فرایند حاصل شده است.بنابراین جهت درک بهتر این چارچوب در فرایند ثبت نام در دانشگاه آزاد خمین پیاده سازی گردیده است .برای دستیابی به این چارچوب پژوهش حاضرچهارگام را در بر می گیرد.گام نخست به بررسی مفهوم مدل سازی اطلاعات و انواع روش های موجود جهت شناسایی بهترین روش های مدل سازی اطلاعات و تطبیق هر یک از روش ها با وجوه پنج گانه فرایند به کار می آید.در گام دوم انواع روش های مدل سازی اطلاعات بر روی فرایند ثبت نام در دانشگاه آزاد خمین جهت رسیدن به اجزای وجوه پنج گانه فرایند پیاده سازی و اجرا شده است.گام سوم ترکیب عناصر فرایند ثبت نام و روش های مدل سازی اطلاعات جهت استخراج چارچوب برای اطلاعات در مدل فرایندی می باشد.در پایان نقاط ضعف و قوت چارچوب و مطالعات آتی بیان شده است. واژگان کلیدی:مدل سازی اطلاعات،وجه اطلاعات ،idef0،idef1 ، dfd ، erd،uml،فرایند ثبت نام،مدل سازی فرایند های تجاری
داود ملاحسینی محمد اقدسی
اینجانب بر آن شدم تا موضوع تحقیق خود را در راستای شناسایی راههای افزایش بهره وری در شرکت پارس خودرو که در حال حاضر تولید کننده محصولات رنو میباشد قرار دهم . رایج ترین شاخص اندازه گیری بهره وری در صنعت خودروسازی ، شاخص hpv می باشد که از جنس زمان میباشد . این شاخص به اندازه گیری زمان لازم برای مونتاژ یک خودرو از ابتدای خط بدنه ، رنگ تا تزیینات پرداخته و شاخصی برای سنجش بهره وری نیروی انسانی می باشد. در این پایان نامه به کمک مطالعه ادبیات و روشهای آماری تاثیر هریک از اجزای 8 گانه سیستم تولید رنو بر بهبود بهره وری مورد بررسی قرار گرفت که نتیجه آن بیانگر این موضوع میباشد که از میان جمیع عوامل ، عملیات استاندارد ، تخصیص کار و نگهداری و تعمیرات دارای بیشترین تاثیر بر ارتقای بهره وری میباشند اما فاکتورهائی مانند کنترل کیفیت باعث افزایش شاخص hpv می گردد اما با توجه به تاثیر غیر قابل انکار این عوامل بر افزایش رقابت و افزودن بر سهم بازار ، حذف این عوامل عملا غیر ممکن میباشد لذا نکته حائز اهمیت در این خصوص برقراری موازنه بین کل عوامل موثر بر سود سازمان است بگونه ایکه سود کل بهینه گردد .
احمد علی بابایی محمد اقدسی
بیش از 30 سال است که سازمان ها در تلاشند تا با ایجاد دیدگاه فرآیندی یکپارچه بتوانند ضمن ارائه ارزش افزوده به مشتریان خویش به مزیت های رقابتی در مقابل رقبا دست یابند. در عین حال این مسیر بسیار پرخطر بوده و تحقیقات نشان دهنده نرخ قابل توجه شکست در این پروژه ها می باشد. این امر باعث مورد توجه قرار گرفتن تحقیقات در حوزه های مرتبط با موفقیت و شکست این پروژه ها در صنعت و همچنین تحقیقات دانشگاه گردید. در این تحقیق هدف، شناسایی عوامل موفقیت و شکست پروژه های بازمهندسی فرآیندهای کسب و کار و یافتن نِمودهای این عوامل در ایران و همچنین نگاشت این عوامل بر روی مراحل مختلف پیاده سازی پروژه ها می باشد، تا بر اساس این شناخت، بتوان اقداماتی را جهت ایجاد موفقیت در این پروژه ها شناسایی نمود. برای پیشبرد این تحقیق از یک روش تحقیق چندگانه استفاده شد. ابتدا با مطالعه عمیق و هدفمند ادبیات موضوع، ضمن شناخت حوزه تحقیق به یک چارچوب همه جانبه از فاکتورهای موفقیت دست یافته شد. سپس با بکارگیری روش مطالعه موردی چندگانه، داده ها از 10 سازمان که پروژه های بهبود فرآیند را در پیش گرفته بودند، جمع آوری شد و با استفاده از روش تحلیل خوشه ای و تحلیل محتوا، این داده ها تجزیه و تحلیل گردید. به این ترتیب روند پیشبرد پروژه های بازمهندسی فرآیندها در ایران شناسایی شد و چارچوب طراحی شده نیز مورد مطالعه قرار گرفت. چارچوب ارائه شده از 9 فاکتور مختلف و سه سطح تشکیل شده است که سطح سوم راه های دستیابی به موفقیت در هر یک از فاکتورها را بیان می کند. مطالعه روند پیشبرد پروژه های بازمهندسی در ایران نشان دهنده فقدان دانش کافی در سطح سازمان ها، عدم برنامه ریزی دقیق زمانی و مدیریت درست پروژه ها و فقدان بکارگیری از ابزارهای فناوری اطلاعات مناسب را نشان می دهد. از طرفی علیرغم تمایل زیاد مدیریت ارشد به این پروژه ها، نمی تواند تعهدات خود را عملی سازد و همچنین ارتباط این پروژه ها با استراتژی سازمان شفاف نیست. در نهایت ارتباط بین فاکتورهای موفقیت و فازهای پیاده سازی پروژه بازمهندسی مشخص شدند و مقایسه ای نیز بین فاکتورهای موفقیت در میان صنایع مختلف انجام گرفته است.
امین رضایی محمد اقدسی
با وجود اینکه پژوهش های بسیاری در زمینه مدیریت زنجیره تامین در بخش خصوصی انجام شده ولی کمبود پژوهش های مشابه در بخش عمومی به خوبی درک می شود. از این رو در این پژوهش به بررسی این حوزه از دانش پرداخته و نشان داده می شود که مفهوم مدیریت زنجیره تامین در بخش عمومی دارای ویژگی هایی است که در نحوه مدلسازی، بهینه سازی، و تفسیر جواب بهینه تاثیرگذار می باشد. در این پژوهش، زنجیره سلامت عمومی به عنوان قلمرویی در مدیریت زنجیره تامین معرفی می گردد و مشخصه های آن، در قیاس با زنجیره تامین تجاری در بخش خصوصی و زنجیره امداد بشردوستانه و زنجیره رفاه اجتماعی در بخش عمومی تشریح می گردد. داروهای ضد سل یکی از کالاهایی است که در زنجیره سلامت عمومی قرار می گیرد و به وسیله وزارت بهداشت و به صورت رایگان توزیع می گردد. با انجام یک مطالعه دقیق میدانی وضعیت فرآیندهای توزیع این داروها و چالش های آن در زمینه سیستم موجودی و توزیع مشخص گردید و بر اساس پژوهش های پیشین در حوزه مدل های موجودی و توزیع 2 سطحی، مدل مناسب برای سیستم موجودی و توزیع این داروها ارائه و با استفاده از نرم افزار matlab 2007b حل گردید. مدل موجودی و توزیع ارائه شده ، می تواند ضمن کمینه نمودن هزینه کل سیستم، چالش های سیستم جاری را در تامین و توزیع بهینه داروها مرتفع نماید. مشارکت علمی این پژوهش در ایجاد نگرش صحیح به مدیریت زنجیره تامین در بخش عمومی به طور عام و زنجیره سلامت عمومی به طور خاص به وسیله نگاشت مفاهیم زنجیره های تأمین بخش خصوصی به زنجیره های تأمین بخش عمومی، معرفی زنجیره سلامت عمومی و بهبود عملکرد سیستم موجودی و توزیع داروهای ضد سل بر اساس یک مدل 2 سطحی است.
حجت طیران محمد اقدسی
چکیده بررسی پیشینه و روند مراحل مختلف در زنجیره صنعت چای نشان می دهد که اهمیت کیفیت و مدیریت کیفیت چای تبدیل به مساله ای اساسی شده است. با توجه به این موضوع، ضرورت مطالعه جامع در مورد کیفیت زنجیره صنعت چای که دربرگیرنده فرایندهای مدیریتی و مراحل تولید، فرآوری و بازار آن باشد احساس می شد تا بتوان برای اهمیت سه حوزه صنعت، بازار و کشاورزی اولویتی تعیین کرد و با توجه به این اولویت بندی در صدد رفع ریشه ای مشکلات برآمد. برای سازماندهی بهتر این مطالعه از مدل تعالی سازمانی مدیریت کیفیت اروپایی(efqm) که بر بیشتر سازمانها تاثیر گذار بوده استفاده گردید. روش این تحقیق توصیفی-استنباطی از نوع پیمایشی است که به صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در این تحقیق ابتدا با مصاحبه کیفی و مطالعات کتابخانه ای، عوامل موثر بر کیفیت در سه حوزه یاد شده شناسایی و در حدود چهارصد عامل استخراج گردید و سپس این عوامل با استفاده از مدل efqm سازماندهی شدند و بر اساس آن برای تعیین اولویت بندی و تعیین عوامل نهایی و پاسخگویی به سوال تحقیق در سه حوزه زنجیره صنعت چای، پرسشنامه ای بر مبنای معیارهای مدل تعالی و شاخص های سازمانی در حوزه توانمند سازها تهیه و تدوین و سوالات این پرسشنامه به خبرگانی که بر هر سه حوزه یاد شده احاطه داشتند، ارسال گردید. بر اساس تحلیل آماری داده ها، بترتیب حوزه کشاورزی، صنعت و بازار حائز اولویت هستند و همچنین مشخص شد کدام معیار، زیرمعیار و جزءمعیار از توانمندسازهای مدل تعالی سازمان، تاثیر بیشتری بر کیفیت زنجیره صنعت چای خواهند داشت. در حوزه کشاورزی، مدیریت صحیح و متولی واحد (معیار و زیرمعیار 1b)، استفاده از نهال مرغوب (4c) و تجهیزات مناسب از جمله وسایل برگ چینی (4c)، تجهیزات و زمان حمل و نقل (4c)، سطح دانش و مهارت کارکنان (3b) و در حوزه صنعت، فرآوری مناسب (5d)، شناخت ذائقه مشتریان (5c)، نحوه نگهداری چای خشک (4c) و حمل و نقل مناسب (4c) و در حوزه بازار، نحوه و شکل بسته بندی (5d)، ایجاد واحدهای تحقیق و توسعه برای شناخت و نیاز بازار (5e) و همچنین شناخت ذائقه مصرف کننده (5c)، ایجاد یک رابطه متعادل قیمت بین برگ سبز و چای خشک (2a) و وجود یک مدیر و متولی واحد بر این امور (1b)، حائز اهمیت بیشتری بوده و تاثیر بیشتری بر کیفیت زنجیره صنعت چای خواهند داشت. با نتایج حاصل، مدیران صنعت چای می توانند همواره با دیدی واضح، همه جانبه و جامع، بخشهای حساس حوزه خود را ارزیابی نمایند و با بکارگیری تکنیک های مدیریتی در خصوص حل مشکل، تصمیم گیری ریشه ای اتخاذ نمایند تا در بهبود هر چه بیشتر کیفیت زنجیره صنعت چای، مورد استفاده قرار گیرد. واژگان کلیدی : مدیریت کیفیت، کیفیت چای، مدیریت کیفیت اروپایی (efqm)، تعالی سازمانی.
مریم کیایی پور رضا برادران کاظم زاده
چکیده فرآیند جهانی شدن و سرعت پیشرفت های تکنولوژیک باعث دگرگونی سریع بازارها شده است. موفقیت در بازارهای پر چالش آینده مستلزم آمادگی لازم برای واکنش آگاهانه و سریع است. با این همه، همچنان اکثر شرکت ها ترجیح می دهند سرمایه های خود را به بخش هایی غیراز بازاریابی اختصاص دهند. میزان به کارگیری سیستم های اطلاعاتی در این حیطه بسیار محدودتر از دیگر زمینه ها بوده و در مواردی نیز که این سیستم ها توسعه پیدا کرده اند متاسفانه کارایی و اثربخشی لازم را نداشته اند. از آنجا که در مطالعات گذشته نیز همیشه تاکید بر طراحی و توسعه این سیستم ها بوده و کمتر به کارایی و تاثیرات این سیستم ها توجه شده، لذا در این تحقیق به بررسی میزان سازگاری میان روش های حل مسئله و سیستم پشتیبان بازاریابی پرداختیم. موضوعی که بنا بر تحقیقات صورت گرفته سهم زیادی در افزایش اثربخشی این سیستم ها داشته است. در این تحقیق تعدادی از سیسستم های مورد استفاده قطعه سازان خودرو در حیطه بازاریابی، از طریق پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفتند که با توجه به نتایج به دست آمده، روشی که بیشترین کاربرد را در حل مسائل بازاریابی داشت و بیشترین پشتیبانی نیز از آن صورت می گرفت، روش استدلالی بود. همچنین میزان متوسط سازگاری میان مشخصه های سیستم پشتیبان و روش های حل مسئله ،0.38 برآورد شد. به این ترتیب سیستم هایی که قطعه سازان در حیطه بازاریابی مورد استفاده قرار می دهند به میزان بالایی با شرایط حل مسئله در این شرکت ها ناسازگاری دارند، که این عدم سازگاری مطمئنا در دراز مدت منجر به کاهش اثرات این سیستم ها خواهد شد . لذا توجه به تناسب سیستم پشتیبان با شرایط حل مسئله امری ضروری به نظر می رسد که باید در طراحی سیستم های تحت بررسی لحاظ شود.
نسیم غنبرطهرانی محمد اقدسی
در شرایط رقابتی امروز، دانایی و سرمایه های دانایی نقش کلیدی در بقا و موفقیت سازمانها دارند، از این رو پیاده سازی مدیریت دانایی از طریق برقراری سیستمهای مدیریت دانایی و نیز تجارب عملی مدیریت دانایی در شرکتها معمول شده است با این وجود بنا به تحقیقات انجام شده، نه تنها رویکردهای سازمانها به پیاده سازی این مفاهیم نوظهور متفاوت بوده است، بلکه مدیران نیز در خصوص این مفاهیم ذهنیت مشترکی ندارند. یکی از راه حلهای مطرح شده برای غلبه بر این مشکلات نگرشی، فهم مدیریت دانش به عنوان جنبش جدیدی در فلسفه مدیریت کیفیت است. این تحقیق با هدف شناسایی و کشف گامهای فرآیند خلق دانایی و دانایی های خلق شده در تجارب عملی مدیریت کیفیت انجام شده است و سعی دارد توصیه های عملی برای بهبود تجارب مدیریت کیفیت در جهت ارتقای خلق دانایی سازمانی ارائه کند. برای دستیابی به این هدف، با رویکرد رویش نظریه، سه مورد کاوی شامل سه مورد از تجارب عملی مدیریت کیفیت در سه سازمان مختلف را مورد مطالعه قرار داده است. با جمع آوری تدریجی شواهد و داده ها از میدان عمل و ادبیات مرتبط، چهارچوب تحقیق شامل تعریف عملیاتی دانایی، شناسایی داناییهای خلق شده، شناسایی نحوه خلق دانایی و ارزیابی فرآیند خلق دانایی شکل گرفته است. داده های بدست آمده در قالب چهارچوبی با بهره گیری از قالب پیشنهادی استانداردهای پشتیبان سری 9000 تحلیل شده اند. یافته های این تحقیق را می توان در سه گروه کلی طبقه بندی کرد. دسته اول تئوریهایی هستند که به ارتباطات یافته شده بین اصول مدیریت کیفیت و یا گامهای چرخه بهبود مستمر با نحوه خلق دانایی در سازمانها می پردازند. به عنوان مثال، یافته های این تحقیق بیان می کند که اصل رویکرد فرآیندی در تجارب عملی مدیریت کیفیت، موجب تقویت گام برونی سازی در سازمانها می گردد. دسته دوم یافته ها، ارزیابی نحوه خلق دانایی از دو بعد توازن و توالی در فعالیتهای مدیریت کیفیت را شامل می شود. به عنوان نمونه یافته های این تحقیق نشان دهنده عدم توجه به گام درونی سازی در کنترل آماری فرآیند می باشد و دلیل شکسته شدن چرخه های خلق دانایی در این تجربه عملی را با این موضوع ، بعلاوه تاکید بیش بر اجتماعی سازی مربوط می داند. دسته سوم یافته ها به توصیف دانایی های خلق شده با توجه به ویژگیهای سازمان مورد مطالعه می پردازد. به عنوان مثال در سازمان اول مورد مطالعه، سازمان با استفاده از افراد با تخصصهای یکسان و از زمینه های مختلف کاری در تیم های ممیزی فرآیند، سعی در تقویت گام اجتماعی سازی نموده است. کاربردهای عملی یافته های این تحقیق، روشی برای نقد تجارب عملی مدیریت کیفیت از دیدگاه خلق دانایی ارائه می کنند، که با کمک جداول یافته های این تحقیق، قابل تفسیر و اقدام عملی برای سازمانها خواهد بود. علاوه بر این، پیشنهاد شده است که این یافته ها برای تدوین استاندارد پشتیبان مبتنی بر سری 9000 ، با هدف کمک به سازمانها برای خلق دانایی در سیستمهای مدیریت کیفیت مورد استفاده قرار گیرند و پیش نویس این استاندارد نیز ارائه شده است.
نیلوفر نراقی محمد اقدسی
یکی از مشکلات سازمان های پروژه محور، عدم استخراج و مستند سازی دانش از صاحبان آنها حین انجام پروژه است. از آنجائیکه معمولا" پروژه ها ماهیت موقتی دارند و با اتمام پروژه ، برخی افراد دارای دانش پروژه سازمان را ترک میکنند و عملا" درسهای آموخته شده و دانش آنها از سازمان خارج میشود، مشکلات بسیاری از جمله افزایش هزینه و افزایش زمان پروژه را در پروژه های آتی در بر خواهد داشت .معضلی که اکثر سیستم های مدیریت پروژه در هر ساختاری با آن گریبانگیر می باشند، عدم توجه یا توجه نامناسب به تشابه های موجود در بین این پروژه ها و استفاده موثر ازاین رابطه موجود در راستای بهبود هرچه بهتر روند مدیریت پروژه می باشد. در این راستا یکی از ارزشمندترین دارایی های موجود در پروژه ، دانایی ایجاد شده در پروژه مربوطه می باشد. این دانش حاصله علاوه بر اینکه جنبه های متفاوتی را شامل می باشد می تواند به عنوان یک اطمینان و پایگاه مناسب برای برنامه ریزی های آتی چه در آن پروژه و چه در پروژه های آینده و در حیطه های مختلف مورد استفاده قرار گیرد. هدف از تحقیق حاضر در ابتدا شناسایی آن دسته از مشکلات حوزه مدیریت زمان پروژه است که ریشه آنها به عدم مدیریت دانش بر می گردد. شناسایی و طبقه بندی مشکلات دانشی به مدیران پروژه ها کمک خواهد کرد که برای هر نوع مشکل موثرترین راهکار را اجرا کنند. سپس شناخت مکانیزم هایی که به رفع این مشکلات کمک می نماید. بدین منظور با استفاده از متد idef0 و استاندارد مدیریت پروژه، ابتدا جریانهای دانشی مرتبط با زیر فرآیندهای مدیریت زمان استخراج و سپس مشکلات دانشی مرتبط با مدیریت زمان مطابق پیکره دانش مدیریت پروژه (pmbok ) شناسایی گردید. نتیجه این تحقیق ارائه چک لیستی از انواع مشکلات دانشی موجود در پروژه ها است که به مدیران در بهبود مهارت های اجرایی و ارزیابی وضعیت مدیریت دانش پروژه خود در حوزه مدیریت زمان کمک می کند و سپس مکانیسم های مناسب را به آنها جهت اتخاذ راهکارهای بهبود متناسب با نوع مشکل معرفی می نماید.
علی بشیری گودرزی محمد اقدسی
قابلیت های فناوری اطلاعات به توصیف جنبه های مختلف سازمان مبتنی بر منابع فناوری اطلاعات می پردازند و به عنوان یک توانا ساز به کمک سازمانها آمده و آنها را در رسیدن به اهدافشان کمک می کنند. وقتی تغییر «طبیعی» است، یادگیری جزء مهارتهای ضروری سازمانی می شود. آموزش های ضمن خدمت کارکنان نیز به عنوان یکی از ضرورت های سازمانی همگام با فناوری تغییر روش داده، نحوه برگزاری آنها تغییر یافته و مبتنی بر فناوری شده اند. اما مهم این است که سازمانها باید بدانند که قبل از اجرای این آموزشهای مبتنی بر فناوری در چه وضعیتی هستند و از چه قابلیت هایی بهره مندند. وزارت آموزش و پرورش نیز به عنوان بزرگترین وزارتخانه دولتی ایران نیازمند تغییر روش در آموزش های ضمن خود می باشد . در این تحقیق سعی شده است تا ابتدا با بررسی مدلهایی که از سوی افراد مختلف برای ارزیابی آمادگی الکترونیکی سازمانها ارائه گردیده، یک مدل پیشنهادی مطابق با ابعاد قابلیت های فناوری اطلاعات شامل زیرساخت، منابع انسانی، منابع نامشهود، هماهنگ سازی، نظارت و منابع ارتباطی فناوری اطلاعات و در بیست و یک شاخص برای وزارت آموزش و پرورش طراحی شود . این مدل در ادامه با اخذ نظر خبرگان و روشهای آماری ارزیابی، اصلاح و نهایتا تایید شد. نتایج حاصله نشان می دهد که شاخص پشتیبانی سازمانی بیشترین تاثیر را دراین زمینه داشته و در حال حاضر در وزارت آموزش و پرورش نیز در این شاخص از جایگاه خوبی برخوردار است . همچنین مشخص گردید که عواملی مانند انعطاف پذیری، ریسک و مسئولیت پذیری، محتوای آموزشی و تدوین قوانین و مقررات از اهمیت خاصی برخوردارند.
محمد دهقانی محمد آبادی محمد اقدسی
جوایز ملی کیفیت یکی از روشهایی است که برای پیاده سازی مفاهیم مدیریت کیفیت جامع در سازمان ها استفاده می شود. جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی ایران یکی از این جوایز است که هر ساله به سازمانهای برتر در این زمینه داده می شود. بدون حضور عوامل انسانی، بویژه رهبری که اساسی ترین عامل انسانی در هر سازمان به شمار می رود، صرفاً اجرای مدل جایزه در یک سازمان نمی تواند به تنهایی کارساز باشد. لذا در این تحقیق، تاثیر جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی ایران را بر روی دیدگاه مدیران سازمانهایی که مدل جایزه را در سازمان خود اجرا نموده اند، بررسی شده است. در این تحقیق از پرسشنامه استانداردی استفاده شد که بر اساس معیار های رهبری سه جایزه طراحی شده بود، تا بتواند اثری که جایزه بر روی دیدگاه و افکار efqm ملی آلمان، انگلستان و مدیران نسبت به مقوله های مختلف داشته است را بررسی کند. لذا برای هر سوال یک گزینه مربوط به قبل از اجرای مدل و یک گزینه مربوط به بعد از اجرای مدل در نظر گرفته شد تا مخاطبان برای هر سوال متناسب با هر گزینه از بین 1 تا 5 عددی را مشخص نمایند. این پرسش نامه به 77 سازمان ایرانی متقاضی جایزه در سال 1388 (سطح تندیس و یا تقدیر نامه) ارسال شد و نرخ پاسخ پرسش نامه ها در حدود 25 درصد بود. نتایج تحقیق نشان میدهد که اگرچه جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی توانسته است بر روی تمامی ابعاد یک رهبر تاثیرگذاری مثبت داشته باشد، ولی این تاثیرات در بعضی از ابعاد شاخصتر بوده است. پس از اجرای مدل جایزه جهت گیری مدیران بیشتر به سمت مباحث تعالی، استراتژی، خود مدیریتی رهبر و توسعه کارکنان بوده است. ویژگی هایی چون : استراتژیک گرا یی(س ازمانی، فردی و تیم های کاری)و آرمان گرایی، تعالی محوری و تعالی گستر ، الگوپذیری، مشارکتی، ریسک پذیری، ترغیب ذهنی و مشتری مداری در مدیران نمود بسیار زیادی داشته اند. ولی بعضی از ویژگی ها چون :نفوذ آرمانی و تفویض اختیار می بایست بهبود یابند.
زهرا آقاسی زاده محمد اقدسی
امروزه شیوه های مدیریتی گوناگونی به منظور بهره برداری موثر از امکانات و منابع سازمان و همچنین تحقق رضایت مندی مشتریان جایگزین شیوه سنتی مدیریت شده است. تاکنون، هیچ یک از این شیوه ها به اندازه سیستم مدیریت کیفیت فراگیر نتوانسته است کارایی خود را نشان دهد. یکی از زیرساخت های اساسی هر سازمان ساختار آن محسوب می شود. ساختار سازمانی وسیله ای است برای دستیابی به اهداف سازمان و اجرای موثر و موفقیت آمیز وظایف. سیستم مدیریت کیفیت فراگیر با توجه به اهداف، اصول و ویژگی هایش ساختار سازمانی خاصی را می طلبد. این تحقیق به بررسی تأثیر پیاده سازی اصول هشتگانه مدیریت کیفیت فراگیر بر مولفه های رسمی و غیر رسمی ساختار سازمانی پرداخته است. داده های مورد نیاز از طریق پرسش نامه ای که توسط محقق طراحی شده است، گردآوری و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. اعضای نمونه تحقیق را ممیزان ایزو و کارشناسان کیفیت (با سابقه پیاده سازی ایزو) تشکیل دادند. نتایج نشان می دهد که با اجرای مدیریت کیفیت فراگیر، سطح تمرکز و پیچیدگی ساختار کاهش می یابد و گروه بندی ساختار از وظیفه گرایی به فرآیندگرایی حرکت می کند اما رسمیت در سازمان کاهش نمی یابد زیرا مستند سازی یکی از الزامات سیستم های مدیریت کیفیت در استاندارد ایزو محسوب می شود و توانمندی لازم را برای اطلاع رسانی نسبت به اهداف سازمان و برقراری یکپارچگی در فرآیندها به وجود می آورد. نتایج آزمون در رابطه با مولفه های غیررسمی ساختار نشان می دهد که در نتیجه اجرای سیستم مدیریت کیفیت فراگیر، روابط و تعاملات خارجی سازمان افزایش می یابد. اعتماد در بین کارکنان زیاد شده و روابط محدود و رسمی سازمان جای خود را به روابط گسترده و مبتنی بر اعتماد می دهد، همچنین روابط فراگیر عاطفی نیز افزایش می یابد که نتیجه آن فراهم آمدن محیط کاری یکپارچه، هم افزا و اثربخش است که خلاقیت و نوآوری به شکل قابل توجهی در آن افزایش می یابد
فریبا جمالی محمد اقدسی
محیط رقابتی شرکت ها، محیطی پویا و همواره در حال تغییر می باشد. این تغییر باعث می شود که شرکت ها نیز چاره ای جز تغییر نداشته باشند. در این محیط رقابتی و پویا، عاملی علاوه بر کیفیت بالای محصولات وهزینه کم، خودنمایی می کندکه این عامل انعطاف پذیری می باشد. انعطاف پذیری یعنی قابلیت مواجهه با تغییر بدون آنکه در هویت و موجودیت فرآیند خللی وارد شود. انعطاف پذیری به عنوان معیاری برای موفقیت در کسب وکارها (خصوصا در حوزه خدمات) بیان می شود. در این تحقیق ، برای سنجش و مقایسه انعطاف پذیری، از سطوح جایزه ملی بهره وری و تعالی سازمانی، که به سه دسته تندیس، تقدیرنامه وگواهی تعهد به تعالی تقسیم می شود، استفاده شده است. برای اینکه اهمیت انعطاف پذیری در شرکت های موفق به دریافت جایزه، مشخص و متمایز شود، نیاز به ابزاری برای مقایسه داریم. به این منظور، بعد از مرور ادبیات در حوزه انعطاف پذیری و تحول سازمانی، پرسشنامه ای در دو قسمت تغییرات کلان سازمانی و تاکسونومی انعطاف پذیری طراحی گردید. این پرسشنامه توسط شرکت های موفق در فرآیند جایزه ملی سال 88 تکمیل گردید. نتایج نشان می دهد که علاوه بر تفاوت در تغییرات کلان سازمانی، انعطاف پذیری در مواجهه با عمق این تغییرات نیز متفاوت بوده است. این تفاوت ها در نوع، وسعت، وجوه، مدت ،سرعت و پیش بینی تغییرات قابل مشاهده است. به عنوان مثال شرکت های دارای تندیس در مقایسه با شرکت های دیگر، دارای تغییرات پایدارتری بوده اندو یا وسعت تغییرات در شرکت های تندیس دار، تدریجی تر بوده است.
لیدا صفری محمد اقدسی
فناوری اطلاعات و مدیریت کیفیت جامع ، تأثیر مهمی بر عملکرد شرکتها دارند و هر یک به صورت گسترده مورد مطالعه قرار گرفته اند . با وجود این، مطالعات اندکی درباره ارتباط بین این دو و به ویژه تأثیری که فناوری اطلاعات بر روی مدیریت کیفیت جامع خواهد داشت ، انجام شده است . در این پژوهش، تاثیرات و سهمی که فناوری اطلاعات در ایجاد و بهبود کیفیت ایفا می کند در صنایع قطعه سازی خودرو ایرانی بررسی شده است .در این تحقیق با انتخاب رویکرد کمی –کیفی و با استفاده از متدلوژی مرور ادبیات و تحقیق میدانی تاثیر فناوری اطلاعات بر کیفیت و نهایتا بر عملکرد کسب و کار سازمان را در صنایع خودروسازی ایران مورد ارزیابی قرار داده ایم . مدلی جهت بررسی این تاثیرات ارائه شد . سپس مدل مورد نظر مورد آزمون قرار گرفت . جهت آزمون مدل، تحقیقی میدانی بر روی شرکتهای قطعه ساز خودرو انجام شد .داده های حاصل با استفاده از تکنیک های تحلیل همبستگی و الگوریتمهای معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفت . نتایج نشاندهنده وجود همبستگی مثبت معنی داری بین وسعت بکارگیری فناوری اطلاعات و بکارگیری تکنیکهای کیفیت می باشد و نشاندهنده آن است که بکارگیری فناوری اطلاعات در سازمان بر تکنیکهای کیفیت تاثیر گذار است و دارای اثری مثبت می باشد و همچنین بکارگیری فناوری اطلاعات وتکنیکهای کیفیت بر بهبود عملکرد کسب و کار سازمان دارای اثری مثبت می باشد و همچنین محقق شد بکارگیری توامان فناوری اطلاعات و تکنیکهای کیفیتی نقش بسزایی در بهبود عملکرد کسب و کار سازمان دارد.
محمد سعادت شعاع سید حسام الدین ذگردی
با ظهور تکنولوژیهای جدید و امکان رقابت در سطح جهانی، محیط بازار در بسیاری از صنایع نسبت به هر زمانی در گذشته بسیار رقابتی تر شده است. سازمانها به طور فزاینده اهمیت مدیریت ارتباط با مشتریان خود را تشخیص داده و بسیاری از آنها به crmبه منظور خدمت دهی بهتر به مشتریان و تسهیل ایجاد رابطه های نزدیکتر با آنها روی آورده اند. از طرفی تشخیص مشتریان با ارزش و مدیرت آنها به موضوع مهمی تبدیل شده است. در دنیای امروز، بازار کسب و کاری به صورت شبکه ای پیچیده از روابط ارزشی ملموس و ناملوس می باشد که شناسایی و مدیربت بهینه آنها به موضوع مهمی تبدیل شده است. زیرا اگر این روابط به صورت بهینه مدیریت نشوند می تواند ضرر زیادی به سازمان برساند و از طرفی اگر این روابط به درستی شناسایی و مدیریت شوند می توانند سود هنگفتی را با کمترین هزینه نسیب سازمان کنند. در این تحقیق سازمان مورد نظر که کانون یا قلب تپنده شبکه می باشد، و همچنین مشتریان سازمانی آن بررسی شده اند، و مدلی برای تبیین استراتژی مشتری برای پیاده سازی crm در شرکت صبا ارائه شده است. و در ادامه با توجه به خصوصیات کانون و مشتریان آن و همچنین سیاست سازمان مدل مورد نظر پیاده سازی شده است. برای این کار ابتدا، مشتریان سازمانی کانون، بر اساس ارزشی که برای کانون دارند (clv) بخش بندی شده و سپس شبکه ارزش میان بخش های مختلف مشتریان سازمانی کانون پیاده سازی می شود. با پیاده سازی شبکه ارزش میان بخش های مختلف مشتریان سازمانی کانون، کانون می تواند برنامه های مناسب بازاریابی را برای مدیریت مسیرهای ارزشی طراحی کرده و بوجه مناسبی را برای هر مسیر تخصیص دهد.
معصومه رمضانی محمد اقدسی
امروزه بسیاری از سازمان ها در پیاده سازی سیستم های تولید ناب با مشکلات متعددی مواجه می شوند. یکی از عللی که در ادبیات برای مشاهده چنین وضعیتی اشاره شده است، عدم همسویی سیستم ارزش های ناب با ارزش های حاکم بر سازمان می باشد. بعنوان نمونه انتظار نمی رود فلسفه ناب در محیطی که در آن ارزشی برای نوآوری و ابتکار کارکنان قائل نمی شوند، پیشرفت چشمگیری داشته باشد. از طرفی نیز شناسایی و تعیین سازگاری بین ارزش های سیستم ناب و ارزش های غالب در سازمان، بسادگی امکان پذیر نمی باشد. البته در ادبیات ناب روش ها و ابزارهای متنوعی برای شناسایی و حذف ضایعات مطرح شده اما رهنمودهای اندکی برای پاسخ به این سوال وجود دارد که: چگونه می توان تفکر ناب را در سیستم منحصربه فرد یک سازمان بطور موفقیت آمیز پیاده سازی نمود؟ در این تحقیق در راستای پاسخ به سوال فوق، تکنیک نقشه ارزش ذی نفع (svm) ، برگرفته از ادبیات مدیریت سازمان، بکار گرفته شده است. این تحقیق قصد دارد دامنه کاربرد تکنیک را گسترش داده و آن را در سطح پروژه های تولید ناب در سازمان مورد بررسی قرار دهد. بعلاوه معیارهای ارزشی هر یک از گروه های ذی نفع از ادبیات استخراج شده است. چارچوبی نیز جهت استفاده از تکنیک svm ارائه شده که ارزش های موردنظر گروه های ذی-نفع در پروژه تولید ناب یک شرکت چاپ را مورد بررسی قرار می دهد. در رابطه با نتایج حاصله از تحقیق می توان گفت که نقشه ارزش ذی نفع بتنهایی اطلاعات کافی به عنوان رهنمود پیاده سازی سیستم تولید ناب فراهم نمی آورد. با این حال، این ابزار روشی موثر برای درک علایق ذی نفعانی است که می توانند موانعی بر سر راه پیاده سازی تولید ناب ایجاد کنند. با استفاده از چارچوب ارائه شده در تحقیق مدیران قادرند در آغاز پروژه دریابند که روی چه بخش هایی از سازمان می باید تمرکز کنند. بعلاوه اجرای چارچوب مشخص نمود که این روش ابزار مناسبی جهت شناسایی فرصت های بهبودی است که می تواند به پیاده سازی تولید ناب در سازمان ها کمک کنند.
سمیه نجفی قبادی عیسی نخعی کمال آبادی
در سال های اخیر به دلیل پیشرفت در فناوری، بازارهای رقابتی شدید و مشتریان سخت گیر تعداد کالاهای زوال پذیر-کالاهایی که به مرور زمان ارزش خود را از دست می دهند- بیش از پیش شده است. با وجود چنین بازارهایی تعیین میزان قطعی تقاضا برای بنگاه ها امکان پذیر نیست. بنابراین در نظر گرفتن تقاضا به صورت تصادفی، به عنوان راهکاری جهت مواجهه با این عدم قطعیت، اجتناب ناپذیر به نظر می رسد. نکته دیگری که در این میان قابل توجه است این است که در گذشته سیاست کنترل موجودی و قیمت گذاری کالا دو بخش کاملا جدا از هم بودند و به ترتیب توسط بخش های عملیاتی و بازاریابی در بنگاه ها تعیین می شد. این مدل ها باعث بهینه شدن هر کدام از اجزای سیستم می شود که به معنی بهینه کردن کل سیستم نمی باشد، در این پژوهش جهت بهینه کردن عملکرد کل سیستم،این دو پارامتر به صورت توام بررسی شده و مدل های زیر بر اساس سیاست موجودی مقدار اقتصادی سفارش همراه با قیمت گذاری برای کالاهای زوال پذیر ارائه شده است. ? قیمت گذاری و کنترل موجودی به صورت توام برای کالاهای زوال پذیر با تقاضای تصادفی ? قیمت گذاری و کنترل موجودی به صورت توام برای کالاهای زوال پذیر غیر آنی با تقاضای تصادفی ? قیمت گذاری و کنترل موجودی به صورت توام برای کالاهای زوال پذیر آنی با تقاضای تصادفی و ظرفیت محدود انبار هدف از ارائه مدل ها تعیین مقادیر بهینه زمان بازپرسازی، قیمت و اندازه سفارش، به وسیله ماکزیمم سازی سود با استفاده از برنامه ریزی ریاضی بوده است. پس از ارائه هر مدل نشان داده می شود در هر قیمتی، زمان بازپرسازی یگانه و بهینه است. سپس ثابت می شود با در دسترس بودن زمان بهینه بازپرسازی، تابع هدف، تابعی مقعر از قیمت است و بنابراین مقادیر بهینه آن موجود است. در ادامه برای مدل ها الگوریتمی ساده جهت به دست آوردن متغیرهای مدل بیان شده و در انتها، مثال های عددی برای سنجش صحت اعتبار مدل، الگوریتم و برنامه بیان شده آورده و همچنین به بررسی برخی جنبه های مدل، پرداخته شده است.
نرگس فغفوری محمد اقدسی
امروزه نقش تعیین کننده منابع مالی در شروع و اجرای موفقیت آمیز پروژه ها، بویژه در صنعت بزرگ lngبر کسی پوشیده نیست. بدیهی است، انتخاب مناسبترین گزینه در تامین مالی پروژه های نفت و گاز همواره از بیشترین چالش های پیش روی دولتها و شرکتهای معظم نفتی بوده و هست. تعریف مناسبترین گزینه یا مدل با توجه به پروژه های مختلف متغیر بوده و میتواند به هر یک از موارد کمترین ریسک و هزینه، بالاترین سهم مالکیت، دیرترین زمان بازپرداخت بدهی، بالاترین نرخ انتقال تکنولوژی، پایینترین نرخ انتقال بهره، بهترین ساختار اجرایی پروژه و ... اطلاق گردد. که همگی در سایه تشکیل مشارکتهای تجاری آنهم در قالب ایجاد کنسرسیوم ها ، همکاری های چند جانبه ایجاد شرکتهای مشترک و ... که کمک به هم افزایی بیشتر می نمایند تحقق می یابند. در این تحقیق با عنایت به اهمیت محصول lng بعنوان یکی از سوختهای استراتژیک و با ارزش و نیز با توجه به انواع فرایندهای موجود در بازار lng و مسئولیت طرف های مشارکت (در زنجیره تولید و مصرف این سوخت با ارزش)، در بخش اکتشاف و تولید گاز ، مایع سازی ، تجهیزات و ملزومات پروژه، تدارک کشتی های حمل، پایانه های دریافت و... ضمن بررسی تعدادی از مشارکتهای مذکور با توجه به شناسایی ریسک های موجود در زنجیره تولید و عرضه lng و تاثیر آن بر نوع مشارکت که نقش مهمی در تامین منابع مالی پروژه دارد، مدل بهینه ای ارائه خواهد شد که با توجه به چالشهای مالی پیش روی کشورهای دارنده این ذخائر عظیم گازی از جمله ایران، که عمدتا از کشورهای در حال توسعه هستند، امکان تامین سرمایه مورد نیاز برای اجرای آن پروژه ها را در قالب تشکیل مشارکت های چند جانبه به شیوه ای کم ریسک تر فراهم نماید. همچنین در این تحقیق سعی شده با توجه به روشهای مشارکتهای تجاری ، ضمن استخراج نقاط قوت و ضعف هریک، ریسکها و مشخصات عمومی و خصوصی آنها، با تکیه بر ساختار مدلهای کسب و کار های رایج، مدل بهینه ای از نظر ریسک و پارامترهای مالی و محیطی، نتیجه و ارائه گردد بگونه ای که با در نظر گرفتن ویژگی های مهمی نظیر حجم سرمایه مورد نیاز بالا، سودآوری جذاب، دوره بازگشت سرمایه نسبتا کوتاه و... با بررسی و استخراج شاخص های کلیدی قراردادهای این صنعت و استفاده از تجربیات و درس آموخته های پروژه های بزرگ lng ، در قالب چارچوب منطقی یک مدل مفهومی و سیستمی مناسبی طرح گردد که درآن متغیرهای موثر در تصمیم گیری بمنظور تخصیص منابع مالی مشخص گردیده و نتیجه آن انتخاب مدل مناسب تشکیل مشارکتهای تجاری مدل مطلوب با ریسک بهینه ای برای مشارکت های تجاری اینگونه پروژه ها که اساسا بمنظور تامین منابع مالی مورد نیاز آنها تشکیل می گردد، ارائه گردد.
سید احسان ملیحی محمد اقدسی
با توسعه "سیستم های مدیریت فرآیند"، دامنه کاربرد "سیستم های مدیریت جریان کار" از کارکردهایی چون مدل سازی فرآیند، مدیریت یکپارچه اطلاعات و اتوماسیون اجرا ، فراتر رفته و در محدوده تحلیل و بهبود خودکار فرآیندها وارد شده است. با این حال تحقیقات انجام شده برای تحلیل و بهبود خودکار فرآیندها در "سیستم های مدیریت فرآیند" در ابتدای راه است. تحقیقات موجود در ادبیات بهینه سازی فرآیندها، بیشتر با تاکید بر بهینه سازی نتایج عملیاتی فرایندها مانند کاهش زمان فرآیند، تخصیص منابع و یکی کردن فعالیت ها انجام شده اند. هر چند در این حوزه از ادبیات توجه کمتری به موضوعات استراتژیک مدیریت فرآیند شده است، اما ادبیات سیستم های کنترل استراتژیک مدیریت از منظر استراتژیک، در جهت همسوسازی الگوی فعالیت-های سازمان با اهداف استراتژیک متمرکز است. به موازات این تحقیقات، در ادبیات هوش فرآیندهای کسب و کار، با تکیه بر استفاده از قابلیت های فناوری اطلاعات، مفاهیم و ابزارهای مختلفی مانند تکنیک های فرآیندی توسعه داده شده است. در این رساله با در نظر گرفتن مفاهیم مطرح در سه حوزه ادبیاتی مذکور، ابتدا چارچوبی تئوریک برای مدیریت استراتژیک فرآیند با استفاده از مفاهیم سیستم های کنترل تعاملی و پیوند آن با مدیریت عملیاتی فرآیند ارائه شده است. سپس در این چارچوب رویکردی برای مدل سازی مسائل بهینه سازی فرآیند ارائه شده است که می تواند به صورت سیستماتیک و خودکار نقاط موثر برای بهینه سازی فرآیندها را شناسایی کند و اقدام لازم برای بهینه سازی را پیشنهاد دهد. در این رویکرد برای در نظر گرفتن مدیریت استراتژیک فرآیند در تعریف اقدامات بهبود، مفهومی جدید تحت عنوان "خصیصه های اطلاعاتی حیاتی موجودیت های کسب و کار(ciabo)" معرفی شده است. به واسطه معرفی این مفهوم ضمن فراهم شدن امکان برقراری ارتباط بین سیستم های کنترل تشخیصی و سیستم های کنترل کرانی با مدیریت عملیاتی فرآیند، امکان بهره گیری از ابزارهای هوش فرآیندی مانند فرآیند کاوی نیز فراهم شده است. در این رویکرد، مسائل بهینه سازی با هدف کنترل مقدار ciabo تعریف می شوند. مفهوم ciabo نشان می دهد از بین صدها خصیصه اطلاعاتی موجود در فرآیند، کدام یک، اطلاع دهنده ترین خصیصه اطلاعاتی نسبت به اهداف استراتژیک فرآیند هستند. از این رو با تعیین یک سطح اطمینان مشخص، می توان اهداف استراتژیک فرآیند را تنها با کنترل وضعیت مقادیرciaboها کنترل نمود. در این رساله با توجه به در نظر گرفتن رویکرد مدل سازی قاعده مبنای فرآیندها، موضوعات بهینه سازی در ارتباط با "قواعد موثر کسب و کار" تعریف می شوند. "قواعد موثر کسب و کار" مجموعه ای از قواعد کسب و کار هستند که مقدار ciaboها را کنترل می کنند. برای اجرای بخشی از رویکرد پیشنهادی در چارچوب مدیریت استراتژیک فرآیند، ابتدا الگوریتمی جهت شناسایی ciaboها با استفاده از تئوری مجموعه های نادقیق ارائه شده است. سپس دو روش برای بهبود فرآیند پیشنهاد شده است. در روش اول مجموعه ای جدید از "قواعد موثر کسب و کار" با یادگیری از سوابق اجرای فرآیند به مجموعه قواعد موجود فرآیند اضافه می شود. در روش دوم بخشی از پارامترهای تاثیر گذار بر قواعد موثر موجود کسب و کار در فرآیند، بهینه سازی می شوند. با استفاده از این الگوریتم فرآیند اعطای تسهیلات مضاربه در یکی از بانک های بزرگ کشور و فرآیند جمع آوری شیر در یکی از کارخانجات تولید مواد غذایی روزانه مورد بررسی قرار گرفته است. تعریف مسائل بهینه سازی با رویکرد مذکور باعث می شود تا بهبود سیستماتیک فرآیند متناسب با اهداف کسب و کار و در چارچوب مدیریت استراتژیک فرآیند انجام شود. چرا که ciaboها با در نظر گرفتن مطلوبیت نتیجه فرایند متناسب با اهداف کسب وکار، شناسایی می شوند. همچنین رویکرد پیشنهادی، باعث می شود تا مسائل بهینه سازی با در نظر گرفتن یکپارچگی در کل فرآیند تعریف شوند. چرا که خصیصه های اطلاعاتی حیاتی با در نظر گرفتن تعامل کلیه فرآیندهای کسب وکار، از بین تمام خصیصه های اطلاعاتی فعال در فرآیند، شناسایی و انتخاب می شوند. مفهوم ciabo باعث می شود تا سیستم های کنترل استراتژیک تشخیصی روی کنترل این نوع از خصیصه های اطلاعاتی متمرکز شوند و سیستم های کنترل کرانی نیز متناسب با این خصیصه های اطلاعاتی، کران های کنترلی را تعریف کنند.
بابک هارونی پرستو محمدی
این تحقیق به منظور سنجش عملکرد در سازمان های با ساختار فرکتال انجام شده است. این سازمان ها از واحدهایی مجزا تشکیل شده اند که از لحاظ ساختاری با هم مشابهت دارند. رویکرد برخورد با چنین ساختاری، بررسی و تحلیل داده های مربوط به عملکرد واحدهای مشابه و شناسایی بهترین عملکرد موجود در میان آن هاست. بدین منظور عملکرد نوزده ایستگاه تقویت فشار گاز در سال 1388 مورد مطالعه قرار گرفته اند. برای بررسی اثرات زمانی، عملکرد این ایستگاه ها در چهار مقطع زمانی ارزیابی شده است. با انجام تحقیق، روش بهبود عملکرد واحدهای ناکارا در هر مقطع زمانی مشخص گردید. نکته ی اساسی این رویکرد آن است که این روش های بهبود نه بر اساس تحلیل فرایندهای موجود در ایستگاه ها بلکه بر اساس مشابهت میان آن ها شناسایی شده اند. با توجه به قدرت تحلیلی و کاربرد گسترده ی آن، مدل تحلیل پوششی داده ها به عنوان ابزار تحلیلی این تحقیق برگزیده شده است. هم چنین به منظور برطرف ساختن کاستی های موجود در روش های ناپارامتری، این مدل با روش تحلیل مرز تصادفی(sfa) تلفیق گشته است. بدین ترتیب آثار محیط عملکرد و اختلال های آماری هم چون اشتباه در ثبت داده ها و تاثیر اقبال خوب یا بد از نتایج ارزیابی واحدها زدوده شده اند تا بتوان نتایج نهایی را با اطمینان بیشتری به کار گرفت. نتایج حاکی از معنی دار بودن تفاوت نتایج مدل، پیش و پس از اصلاح داده هاست. این امر کارآمدی روش به کار گرفته را نشان می دهد زیرا بخشی از ناکارایی که توسط مدل های سنتی تحلیل پوششی داده ها به واحدها نسبت داده می شود، تحت تاثیر عوامل محیط فعالیت و اختلال های آماری پدید می آیند و به تبع آن راهکار بهبود عملکردی به واحدهای ناکارا توصیه می گردد که به طور کامل قابل اجرا نخواهد بود. در میان ایستگاه های بررسی شده، بهترین عملکرد مربوط به ایستگاه اراک بوده است. این ایستگاه در سه مقطع از چهار مقطع مورد بررسی، رتبه ی یک را به خود اختصاص داده است. هم چنین مشخص گردید که بیشترین تاثیر محیط عملکرد و اثرات اتفاقی مربوط به ماه مهر بوده است.
عبدالستار صفایی رضا برادران کاظم زاده
سازمان ها به منظور حفظ بقاء خود در بازارهای جهانی ناگزیر به ارتقاء کیفیت محصولات و کاهش هزینه ها می باشند. از بین ابزارهای بهبود کیفیت، نمودار های کنترل از اهمیت و کاربرد بیشتری نسبت به سایر روش ها برخوردارهستند. هدف از طراحی و استقرار نمودار های کنترل، کاهش تغییرات در فرایند از طریق کنترل و حذف انحرافات بادلیل است. نمودارهای کنترل برای پایش فرایندهای تولیدی همچون فرایند ماشین کاری و فرایندهای خدماتی مانند ارزیابی تامین کنندگان بکارگرفته شده است. اما این طرح های پایش فرایند با استفاده از نمودارهای کنترل، درگذرزمان باایجاد نوسانات و وقوع انحرافات بادلیل، ممکن است در شناسایی تغییرات در فرایند ناکارآمد شود. علت اصلی این ناکارآمدی، خصوصیات تصادفی و غیرقطعی ورودی های مدل پایش فرایند است. برای نمونه هزینه تولید محصولات نامنطبق علاوه بر هزینه های جبران خسارت مشتری، هزینه های غیر قابل اندازه گیری مهمی همچون تغییر دید مشتری نسبت به محصول را دربرمی گیرد. همچنین در شرایطی که امکان وقوع سناریوهای مختلف برای ورودیهای مدل پایش فرایند وجوددارد، بهینه سازی نمودار کنترل بایستی با درنظرگرفتن تمامی سناریوهای ممکن انجام شود. به همین دلیل طرح های سنتی پایش فرایند، هشدار خارج کنترل را به موقع اعلام نمی کنند و با ادامه تولید محصولات نامنطبق، هزینه های زیادی به سازمان تحمیل می نمایند. لذا در این رساله به طراحی مدل های پایش مشخصههای کیفی فرایند در شرایط کمبود اطلاعات و عدمقطعیت در ورودیهای طرح های اقتصادی-آماری نمودارهای کنترل با دو رویکرد بهینهسازی چندهدفه و استوار پرداخته شده است. بررسی جواب های بهینه پارتو حاصل از مدلسازی چندهدفه نشان دهنده برتری عملکرد رویکرد پیشنهادی نسبت به رویکردهای سنتی، در هر دو جنبه هزینه های پایش فرایند و توانایی نمودار کنترلی در شناسایی سریع تر انحرافات بادلیل است. جواب بهینه استوار پیشنهادشده، به ازای همه سناریوهای ممکن کارا بوده و جریمه مرتبط با عدم قطعیت ورودیهای مدل را نیز کاهش می دهد. نتایج نمودارکنترل استوار پیشنهادشده در شرکت فراصنعت شمال، خواص آماری بهتری نسبت به نتایج گزارش شده توسط سایر محققین نشان می دهد. رویکرد پیشنهادی به کاربران اطمینان می دهد هشدار خارج از کنترل را سریع تر و با هزینه کمتری دریافت نمایند. طرحهای اقتصادی-آماری توسعه داده شده ضمن تسهیل پیاده سازی عملی نمودارهای کنترلی و ایجاد یک راهنما برای تعیین کاراترین طرح پایش فرایند در مواجهه با عدم قطعیت، با ارتقاء کیفیت خروجیهای فرایند موجب کاهش هزینه های کنترل کیفیت در سازمان می شوند.
مهدی پورجبار محمد اقدسی
چکیده در این پژوهش عوامل کلیدی موفقیت در پیاده سازی پروژه های برنامه ریزی منابع سازمان (erp) در آموزش عالی و به طور خاص دانشگاه تربیت مدرس، مورد بررسی قرار گرفته اند. برای انجام این پژوهش ، از چهار گروه مقالات استفاده شده است. گروه اول مقالاتی برای آشنایی با مفاهیم erp، گروه دوم مربوط به erp در آموزش عالی، گروه سوم در باره erp readiness و در آخر از گروه چهارم مقالات برای استخراج مصاحبه و پرسشنامه و سفارشی سازی آن برای محیط دانشگاه تربیت مدرس، استفاده گردید. سیستم نرم افزاری « ناد » که پیاده سازی آن از سال 1386 در دانشگاه آغاز شده است، به عنوان سیستم مرجع در نظر گرفته شد و بر اساس آن توزیع پرسشنامه ها به کاربران و انجام مصاحبه ها با دست اندرکاران پروژه، صورت گرفت.نتایج پرسشنامه ها با نرم افزار spss تحلیل گردیده و استخراج نتایج از مصاحبه ها با استفاده از آمار توصیفی انجام شد.عوامل کلیدی فرهنگ سازمانی، رضایت کاربران و مدیریت پروژه مهمترین عوامل در دانشگاه ارزیابی شدند و لیست رتبه بندی شده عوامل کلیدی نیز به دست آمد. کلید واژه های فارسی : برنامه ریزی منابع سازمان ، عوامل کلیدی موفقیت ، آموزش عالی،
علیرضا هژبری محمد اقدسی
در عصر اطلاعات و ارتباطات بسیاری از صنایع دچار تغییرات فراوانی شده اند که از آن جمله می توان به صنایع خبری و خصوصاً توزیع خبر اشاره کرد. با حضور امکانات و تجهیزات جدید روز به روز سطح دسترسی مخاطبان به اخبار بیشتر می گردد. کانال های الکترونیکی جدید مخاطبان را قادر می سازد تا در هر کجا و هر زمان به اخبار دسترسی یابند. در این تحقیق از مطالعه ادبیات چهار کانال اصلی الکترونیکی مورد استفاده سازمان های خبری که برای توزیع اطلاعات از آنها استفاده می گردد، (www, rss, sms, e-mail) انتخاب شدند. سپس با استخراج فاکتورهای مهم از ادبیات و طراحی پرسشنامه و تکمیل آن توسط گروهی از مخاطبان خبر این کانال ها رتبه بندی شدند. نتایج نشان داد که وب سایت ها در رتبه اول قرار می گیرند و پس از آن به ترتیب کانال های rss, sms, e-mail قرار دارند. با توجه به نتایج حاصله این تحقیق بر روی فاکتورهای موثر در کیفیت وب سایت های خبری تمرکز نمود و از مرور ادبیات 7 فاکتور اصلی فوریت، تعامل، چندرسانه ای، حافظه، ابرمتنی، فراگیری و کانال برای آن شناسایی شد. سپس با مراجعه به 10 وب سایت مختلف توسط محقق در مجموع 39 آیتم برای این فاکتورهااستخراج گردید که پس از یک مرحله پیش آزمون و مصاحبه با خبرگان و کارشناسان به 16 آیتم برای 6 فاکتور منتج شد. در ادامه با ارائه پرسش نامه طراحی شده از گروهی از مخاطبان خواسته شد تا با مرجعه به یک وب سایت نمونه به پرسش ها پاسخ دهند. با جمع آوری نتایج و تجزیه و تحلیل اطلاعات اقدام به پاسخ دهی به فرضیات تحقیق شد. در انتها می توان نتیجه گیری کرد که رضایتمندی کاربران وب سایت علاوه بر کیفیت سرویس دهی، شامل موارد دیگری مانند کیفیت اطلاعات و سایر عواملی می باشد که در حوزه این تحقیق به آن پرداخته نشده است.
مهناز خارکن مهدی ابادی محمد اقدسی
مهم ترین شریک سازمان در فرآیند ایجاد ارزش، مشتری است و از مباحث مهم در مدیریت دانش، موضوع مدیریت دانش مشتری است که دارای هدف بهبود مستمر به سمت مشتری می باشد. از طرفی استانداردهای مدیریت کیفیت بر اصول اساسی هشت گانه ای استقرار شده است که اصل اول آن"سازمان متمرکز بر مشتری" می باشد و از تکنیک های کاربردی آن qfd است که یکی از ورودی های اصلی آن دانش مشتری می باشد. با توجه به هدف مشترک مدیریت دانش مشتری و مدیریت کیفیت برای رسیدن به رضایت مشتری، هدف از این پژوهش ارائه الگویی برای کاربرد تکنیک qfd از مدیریت کیفیت در بعد رضایت مشتری در مدیریت دانش مشتری می باشد که از مدل تانسو استفاده می شود. مدل تانسو با وارد کردن فناوری اطلاعات در مدل مدیریت دانش مشتری به دست می آید. در این مدل فرآیند مدیریت دانش مشتری شامل 4 مرحله در نظر گرفته شده است که با کاربردهای روش های مختلف فناوری اطلاعات پشتیبانی می شود. چهار مرحله شامل مدیریت دانش محصولات و خدمات بعنوان دانشی برای مشتری، طبقه بندی نیازهای مشتری با کمک دانش درباره مشتری، بخش بندی بازار برای تبدیل دانش ضمنی مشتری به دانش کد شده و استخراج الگوی تقاضای مشتریان با استفاده از دانش انتقالی از مشتری به سازمان است. ستون های مدل را انواع دانش و سطرهای مدل را فرایند مدیریت دانش مشتری و ورود فناوری اطلاعات در این فرایند تشکیل می دهند. در این تحقیق همانند مدل تانسو مدلی برای مدیریت دانش مشتری ارائه شده است که پشتیبانی qfd را از این فرایند نشان می دهد. در مطالعه موردی، داده های موجود درباره رضایت مشتریان شرکت ایران خودرو به عنوان سازمانی که مدیریت دانش و مدیریت کیفیت را برای رسیدن به رضایت مشتریان خود انجام می دهد، برای سنجش جزئیات مدل و غنی سازی آن بکار می رود. تحقیق در دو بخش نظری و میدانی صورت گرفته است که بخش نظری آن مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای بوده و در روش میدانی، از طریق مصاحبه غیر ساختار یافته و مطالعه اسناد، داده های مورد نیاز گردآوری و تحلیل شده است. این تحقیق از حیث هدف، کاربردی است و طرح آن، توصیفی از نوع پیمایشی می باشد. این تحقیق، کیفی است و بر روش های میدانی یعنی مصاحبه، مشاهده و تحلیل اسناد و مدارک به عنوان ابزار اصلی گرد آوری داده ها تکیه دارد. نتیجه تحقیق بصورت الگویی شامل نوع دانش موجود در هر مرحله qfd بیان می شود. در رابطه با نتایج حاصل از تحقیق می توان گفت که با تعیین نوع دانش مشتری موجود در هریک از مراحل انجام qfd، امکان مدیریت صحیح تر دانش مشتری برای سازمان فراهم می شود. همچنین می توان پایگاه داده مشترک از دانش دسته بندی شده برای بخش های مدیریت کیفیت و مدیریت دانش و مدیریت ارتباط با مشتری فراهم کرد.
آرش خلیلی نصر امیر البدوی
انتقاد های متعددی در تئوری منبع محور موجود است که صرفا به جذب ارزش می پردازد و خلق ارزش را مورد بررسی قرار نمی دهد.در این پژوهش با بررسی فرآیند خلق رانت اقتصادی نشان داده شد که این فرآیند محدودیت های متنوعی دارد.مثال های نقض متعددی جهت اصلاح این فرآیند معرفی شد و فرآیند رانت اقتصادی بر این مبنا اصلاح گردید.بر اساس فرآیند اصلاح شده خلق رانت اقتصادی،شاخص های تولید رانت اقتصادی و قدرت چانه زنی تعریف شد.بر اساس این شاخص ها مفهوم جهت بهینه مزیت رقابتی پایدار مشخص شد. این مفهوم با مبانی تئوری منبع محور و منابع واسط درهم آمیخته شد. به دلیل مبتنی بودن مفهوم جهت بهینه مزیت رقابتی پایدار بر دو مفهوم مطلوبیت نهایی و هزینه اقتصادی ،تحولات مطلوبیت نهایی و هزینه اقتصادی در گذر زمان بررسی گردید.نشان داده شد که با افزایش عرضه تجمعی ،مطلوبیت نهایی کاهش می یابد و این هزینه های ثابت است که مزیت رقابتی پایدار ایجاد می کنند و نه هزینه های متغییر و از این رو سرمایه گذاری متنوع و مداوم در هزینه های ثابت باید صورت گیرد.جهت بهینه مزیت رقابتی پایدار در بازار ها و صنایع مختلف بررسی شد. نشان داده شد که، شرکت ها باید در هر لحظه از زمان سطح مناسب منابع واسط را انتخاب کنند تا همواره بتوانند مزیت رقابتی پایدار خود را حداکثر کنند.مساله بهینه سازی سطح منابع واسط در گذر زمان ابتدا برای یک منبع واسط و سپس چند منبع واسط مورد بررسی قرار گرفت و مکان هندسی نقاطی که در آن هزینه ارزش منابع واسط حداکثر می شود مشخص شد. در نهایت نشان داده شد که هرگاه شرکت ها در تعادل پویا قرار نگیرند ،دچار ضرر عدم تکامل شده ودر درازمدت مزیت رقابتی خود را از دست داده و متضرر می شوند.
مینا رنجبرفرد محمد اقدسی
در چند سال اخیر، مفهوم مدیریت دانش فرآیندگرا به معنای یکپارچه سازی حوزه مدیریت فرآیندهای کسب و کار و حوزه مدیریت دانش، در محافل علمی و عملی به وجود آمده است و تلاش هایی جهت معرفی مفهوم فرآیند در ابتکارات مدیریت دانش و یا مفهوم مدیریت دانش در مدیریت فرآیندهای کسب و کار به منظور بهره برداری از مزایای هر دو رویکرد انجام شده است. در این رساله، محقق می خواهد یک رویکرد فرآیندگرا برای حل مشکلات مدیریت دانش به دست آورد. بدین منظور در بخش اول رساله، با مطالعه و مقایسه تحقیقات پیشین حوزه مدیریت دانش فرآیندگرا، یک متامدل اولیه برای مدلسازی دانش در فرآیندهای کسب و کار ارائه شد. سپس ایده چیدمان های صحیح فرآیندهای مدیریت دانش به همراه یک تعریف کاربردی مطرح گردید. پس از آن با تعریف مفهوم مشکلات دانشی، لیست مشکلات دانشی مربوط به هر یک از عناصر متامدل فرآیند دانش گرا از ادبیات استخراج شد که به عنوان ابزاری برای ارزیابی مشکلات دانشی مرتبط با چیدمان های ناصحیح، در فرآیندهای کسب و کار کاربرد دارد. متامدل اولیه فرآیند دانش گرا و ایده چیدمان های صحیح فرآیندهای مدیریت دانش، در مطالعه موردی فرآیند 137 تهران بکار گرفته شدند. نتایج حاصله منجر به تکمیل چهارچوب های اولیه و توسعه روش 5 مرحله ای چیدمان های صحیح فرآیندهای مدیریت دانش برای بهبود فرآیندهای کسب و کار از منظر مدیریت دانش شد. به منظور تعمیم دادن قابلیت کاربرد روش ارائه شده، مطالعه موردی دوم در فرآیند ارائه تسهیلات بلندمدت بانک صادرات انجام شد که نتایج آن حاکی از شکست روش در فرآیند مورد مطالعه دوم به دلیل تفاوت در ماهیت دو فرآیند مورد بررسی بود. بنابراین محقق برای بررسی موضوعات مدیریت دانش در انواع مختلف فرآیندهای کسب و کار، به سمت تقسیم بندی فرآیندهای کسب و کار از منظر مدیریت دانش رهنمون شد. سپس فرآیندهای کسب و کار به چهار دسته فرآیندهای جریان کار گرا، اطلاعات گرا، تصمیم گرا و مشارکت گرا طبقه-بندی شدند. از آنجا که هریک از این فرآیندها دارای ویژگی های خاصی هستند، بنابراین، اهمیت فرآیندهای مدیریت دانش (ایجاد، ذخیره، اشتراک و بکارگیری) و موانعی که بر روی آنها اثر می گذارند، نیز بسته به نوع فرآیند کسب و کار متفاوت است. لذا در مرحله بعد، با انتخاب نمونه فرآیندهایی در هر یک از چهار دسته فرآیند پیشنهادی، تفاوت های موجود در قابلیت های مدیریت دانشی مورد نیاز و موانع مدیریت دانش هر دسته بررسی شد. بدین منظور یک پیمایش در فرآیندهای اطلاعات گرا و روی هم رفته 5 مطالعه موردی در سه فرآیند دیگر انجام شد. از تحلیل فاکتور اکتشافی (آزمون بارتلت، ماتریس عاملی چرخش یافته)، آزمون کلموگرو- اسمیرنو و رگرسیون خطی چندمتغیره در نرم افزار spss برای تائید مدل اندازه گیری و آزمون فرضیه های مربوط به موانع مدیریت دانش در فرآیندهای اطلاعات گرا استفاده شد. در مورد سه فرآیند دیگر از رویکرد کیفی و روش ساخت تئوری از طریق مطالعه موردی چندگانه استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار nvivo و تکنیک های تجزیه و تحلیل داده های کیفی مثل نمایش های جدولی تحلیل های درون موردی برای کدگذاری باز، مقایسه شباهت ها و تفاوت های بین موردی، پایش تم ها و تشکیل ساختارها (کدگذاری محوری) و همچنین بررسی روابط ظاهرشده در هر مورد (کدگذاری انتخابی) استفاده شد. در نهایت فرضیه هایی در مورد مهم ترین موانع مدیریت دانش در هر نوع فرآیند و همچنین فرضیه های مقایسه ای تشکیل شدند که می توانند در تحقیقات آتی مورد آزمون قرار گیرند. جمع بندی یافته های پژوهش منجر به ارائه چهار رویکرد مدیریت دانش شامل رویکرد فن آورانه برای فرآیندهای جریان کارگرا، رویکرد خبرگی برای فرآیندهای تصمیم گرا، رویکرد تیمی برای فرآیندهای اطلاعات گرا و رویکرد حاکمیتی برای فرآیندهای مشارکت گرا و پیشنهاد چهارچوب مدیریت دانش فرآیندگرا شد. این چهارچوب به مدیران کمک خواهد نمود که در پیاده سازی ابتکارات مدیریت دانش، دیدگاه فرآیندی داشته باشند و با توجه به نوع فرآیندهای منتخب برای پیاده سازی مدیریت دانش، راهکارهای مناسبی را اتخاذ کنند. همچنین یک متامدل برای یکپارچگی مدیریت دانش و مدیریت فرآیندهای کسب و کار پیشنهاد شد که ارتباط نوآوری های این رساله با یکدیگر را نشان می دهد. علاوه بر دستاوردهای اصلی رساله، لیست جامع موانع مدیریت دانش حاصل از مرحله اول روش تحقیق ساخت فرضیه، به همراه ابزار پیشنهادی مربوطه، به عنوان دستاورد فرعی این رساله قابل ارائه می باشد. برای نشان دادن نمونه ای از کاربرد این ابزار، نتایج حاصل از اجرای آن برای سنجش وضعیت موانع مدیریت دانش در شرکت های گاز و پتروشیمی و همچنین شناسایی و رتبه بندی موانع مدیریت دانش به تفکیک فرآیندهای ایجاد، ذخیره، اشتراک و بکارگیری دانش، در ضمیمه رساله ارائه شده است. نتایج این بخش، از طریق آزمون t تک نمونه ای در نرم افزار spss به دست آمدند. محدودیت اصلی این تحقیق، در تعمیم نتایج حاصل از مطالعه موردی است که تا حدودی با پیشنهاد آزمون فرضیه های به دست آمده درتحقیقات آتی، قابل رفع می باشد. بررسی ارتباط بین موانع و مشکلات دانشی، تقسیم بندی کسب و کارها بر مبنای ارزش زا ترین فرآیندها و بررسی تفاوت های موجود در مشکلات دانشی هر یک از 4 نوع فرآیند، به عنوان موضوعات تحقیقات آتی پیشنهاد شدند.
محبوبه خوانی محمد اقدسی
یکی از شیوه های جدیدی که امروزه برای آموزش، مورد استفاده قرار می گیرد، یادگیری الکترونیکی می باشد. با وجود سرمایه گذاری های وسیعی که در توسعه ی سیستم های یادگیری الکترونیکی انجام شده است، در اینگونه سیستم ها، اگر انتقال دانش از تأمین کنندگان دانش به گیرندگان دانش، به درستی صورت نگیرد، سرمایه گذاری های صورت گرفته بی فایده خواهد بود. در این پژوهش تلاش بر این است که نقش و تأثیر ابزارهای مدیریت دانش بر فرایند انتقال دانش در محیط یادگیری الکترونیکی مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا، با مطالعه ی ادبیات موضوع، ابزارهای مدیریت دانش و فاکتورهای موثر بر انتقال دانش در یادگیری الکترونیکی شناسایی شد، و طبق کاربرد، 26 ابزار برای بررسی انتخاب گردید. در مرحله ی بعد برای بررسی تأثیر ابزارها، پرسشنامه ای طراحی شد و بین 150نفر از دانشجویان دوره مجازی دانشگاه تربیت مدرس توزیع گردید. داده های حاصل از پرسشنامه توسط نرم افزار spss19، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با استفاده از تحلیل عاملی اولویت بندی ابزارها صورت گرفت. سپس با استفاده از رگرسیون به روش گام به گام، سهم هر ابزار بر هریک از فاکتورهای موثر بر انتقال دانش محاسبه گردید. نتایج تحلیل ها نشان داد که ترتیب اولویت ابزارها عبارتند از: ابزارهای شخصی، ابزارهای انتشار اطلاعات، ابزارهای مشارکتی، ابزارهای مدیریتی، ابزارهای راهنما و ابزارهای مبتنی بر شبکه. در نهایت پس از ارائه مدل کلیِ تلفیق اولویت بندی ابزارهای مدیریت دانش و سهم هریک بر فاکتورهای انتقال دانش در محیط یادگیری الکترونیکی، پیشنهادات محقق برای تحقیقات آتی، و پیشنهادات کاربردی مطرح گردید.
زینب اخوان محمد اقدسی
سال های زیادی است مدیریت دانش به عنوان ابزاری مهم برای سازمان ها به منظور افزایش بهره وری و کیفیت به کار می رود. اما آنچه در دهه اخیر توجه برخی پژوهشگران را به خود جلب نموده است، مدیریت دانش در دانشگاه ها می باشد. از طرفی اشتراک گذاری دانش یکی از مهم ترین و پر چالش ترین مرحله از مراحل مدیریت دانش دانسته شده است. دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی در جستجوی دستیابی به مزیت رقابتی پایدار و برای رسیدن به آنها از نوآوری هایی بهره برده اند. کاربرد مدیریت دانش به عنوان یکی از ابزارهای کارآمد در دانشگاه است. هدف این پژوهش بررسی موانع بر سر راه دانشگاه ها در فرآیند انتقال دانش است. پژوهش حاضر با روش توصیفی به مطالعه دیدگاه های اعضای جامعه دانشگاهی؛ اعضای هیات علمی و دانشجویان، نسبت به موانع اشتراک گذاری دانش در دانشگاه و میزان اهمیت هر یک در دانشگاه تربیت مدرس پرداخته است. جامعه آماری پژوهش کلیه اعضای هیات علمی و دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس می باشند. این پژوهش در 3 مرحله انجام شده است. در تحقیق حاضر، در مرحله اول با مطالعه ادبیات در زمینه مدیریت دانش به اهمیت شناسایی مشکلات دانشی پی بردیم. در ادامه به بررسی مشکلات دانشی در هر 4 مرحله مدیریت دانش پرداختیم. در این مرحله با دسته بندی مشکلات دانشی، مرحله اشتراک دانش به عنوان پرچالش ترین مرحله انتخاب شد. تا با استفاده از یکی از مدل های پایه ای مطرح در زمینه مدیریت دانش در دانشگاه ها و با استفاده از پرسشنامه، میزان اهمیت هر یک از موانع اشتراک دانش در دانشگاه تربیت مدرس را به دست آوریم. یافته های حاصل از این تحقیق نشان می دهد از میان موتورهای مطرح در مدل پیکولی در زمینه مدیریت دانش دانشگاهی، موتور پژوهش که اعضای آن اساتید و دانشجویان دکتری هستند، از دیگر موتورها در اشتراک دانش صحیح در دانشگاه نقش با اهمیت تری دارند.
مهدی نخعی نژاد نسیم نهاوندی
هدف کلی این تحقیق بهبود در صنایع فولاد از طریق تحویل به موقع سفارشات، کاهش موجودی و زمانبندی فرایندهای این صنعت می باشد. برای این منظور به برنامه ریزی سفارشات و همچنین برنامه ریزی موجودی پرداخته می شود و بر اساس نتایج بدست آمده، زمانبندی تولید در هریک از واحدها نیز مورد بررسی قرار می گیرد. در صنایع فولاد، تولید بر اساس سفارشات مشتریان صورت می گیرد. برنامه ریزی تولید در این حالت شامل برنامه ریزی سفارشات و برنامه ریزی تولید روزانه می باشد. هدف از «برنامه ریزی سفارشات» تعیین زمان تکمیل هر فرایند از سفارشات بر اساس محدودیت های سیستم، به منظور حرکت روان خط تولید می باشد. «برنامه ریزی تولید روزانه»، شامل برنامه ریزی واحد فولاد سازی، برنامه ریزی اندازه کارها در ریخته گری و برنامه ریزی دسته نورد بر اساس برنامه سفارشات صادره و برنامه های فرایند تولید می باشد. بر این اساس این رساله به ارائه مدل برنامه ریزی سفارشات- موجودی صنعت فولاد و همچنین زمانبندی فولادسازی و زمانبندی نورد می پردازد. مدل ارائه شده برای مسئله زمانبندی تولید در فولادسازی و ریخته گری پیوسته در این رساله مدلی غیرخطی است که با راهکارهایی که بدان ها اشاره شده است به مدل خطی ترکیبی عدد صحیح تبدیل خواهد شد. برای حل مدل نهایی زمانبندی فولادسازی و ریخته گری پیوسته، روش ابتکاری بر پایه انشعاب و تحدید ارائه شده است. این روش متناسب با ساختار مدل ارائه شده، تنظیم گردیده است. نحوه طراحی این الگوریتم، کاهش ابعاد مدل، ارائه حد بالای مناسب، همچنین استفاده از استراتژی های متفاوت در شاخه زنی متناسب با ساختار مسئله زمانبندی واحد فولادسازی و ریخته گری پیوسته، این الگوریتم را متمایز ساخته است؛ به گونه ای که در بخش نتایج محاسباتی، این مطلب قابل مشاهده است. در ادامه زمانبندی واحد نورد به صورت یک مدل ریاضی استخراج تا به کمک این مدل تعداد نوبت های نورد، بلوم ها و توالی بلوم هایی که در هر نوبت نورد قرار می گیرند و همچنین توالی نوبت های نورد مشخص شود. مدل ارائه شده برای واحد نورد نوع و میزان تولید هرکدام از بلوم هایی که در یک هفته می بایست تولید شود را از مدل برنامه ریزی سفارشات- موجودی و پنجره زمانی در دسترس بودن بلوم ها را از مدل زمانبندی واحد فولادسازی و ریخته گری پیوسته دریافت می کند. خروجی این مدل، زمانبندی و توالی بلوم ها به گونه ای است که هزینه نورد بلوم ها به حداقل مقدار ممکن برسد. جهت حل مدل زمانبندی واحد نورد سه الگوریتم پیشنهادی جهت حل مسئله پیشنهاد شده است. متدولوژی های توسعه داده شده برای حل این مسئله، در دو فاز طراحی شده اند. در فاز اول نوبت های شدنی نورد با تبدیل مسئله به مسئله کوتاه ترین مسیر با محدودیت منابع، شناسایی و در فاز دوم به کمک تکنیک یافتن کوتاه ترین مسیر، نوبت های مناسب نورد انتخاب و توالی آن ها تعیین می شود. با توجه به موارد اشاره شده در بالا می توان گفت، ارائه مدل ریاضی مساله برنامه ریزی سفارشات- موجودی، زمانبندی واحد فولادسازی- ریخته گری پیوسته و زمانبندی واحد نورد در صنعت فولاد، با در نظر گرفتن محدودیت های کاربردی این صنعت و حل مدل های توسعه یافته با استفاده از روش های ابتکاری و نتیجه گیری از نتایج حل مدل جهت بهبود مدیریت جریان مواد در این صنعت و در نهایت لحاظ نمودن روابط بین مدل ها ارائه شده را می توان از نوآوری های این تحقیق دانست.
شاهر بسطی محمد اقدسی
چگیده: برای حضور فعال در بازار جهانی و برخورداری از مزایای فراوان تجارت الکترونیک، وجود نظام بانکی کارآمدی که بتواند هم سطح با سایر بانک های پیشرفته جهان ، زمینه تعاملات مالی را برای کاربران داخلی و خارجی فراهم سازد ضروری است. حرکت از پردازش دستی به پردازش کاملاً کامپیوتری و به همراه آن افزایش حجم پردازش چه در تعداد و چه در مبلغ، مهمترین مسئله نگران کننده فعالان بانکی در عصر حاضر است. زیرا این امر احتمال ریسک را افزایش داده و از طرف دیگر کنترل های سنتی که قبل از این بر روی معاملات وجود داشته را کاهش داده است. منظور از ریسک وقایعی است که می توانند تأثیری منفی بر سرمایه یا درآمدهای بانکی داشته باشند. لذا در این تحقیق سعی شود که ریسک های بانکداری الکترونیکی به صورت اعم در اورد ، بررسی ریسک عملیاتی در خدمات بانکی (از قبیل خودپرداز و، پایانه های فروش انترنت بانک، موبایل بانک و شعبات بانک ) می شود . و بررسی میزان رضایت مشتری از بانک مورد نظر و از عملیات بانکی و دانش و مهارات کارمندان می باشد و هدف از این پژوهش پاسخ به سوالات عمده این تحقیق و ارائه برخی از پیشنهادات و توصیه-هایی برای بانکهای مورد مطالعه با توجه به تمرکز مدیریت ریسک بر روی نیازها و انتظارات مشتریان به منظور رسیدن به رضایتمندی مشتری و قادر بودن آنها به انجام تعهدات خود نسبت به مشتریان است. کلید واژه : بانکداری ،بانکداری الکترونیکی، ریسک، ریسک عملیاتی، مدیریت ریسک، فرایند انتقال وجه
فریبا متین پور محمد اقدسی
امروزه سازمانها به دلیل شرایط کسب و کار موجود، توجه خاصی به زنجیره تامین و مدیریت آن دارند. محققین دریافتند که یکپارچگی زنجیره تامین، از ضروریات داشتن یک زنجیره تامین کارا می باشد. در این بین دیدگاه فرآیندی، از جمله رویکردهایی است که می تواند راهکارهای قابل توجهی را به منظور یکپارچگی زنجیره تامین ارایه نماید. مطالعات موجود در زمینه یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین بسیار اندک و از لحاظ محتوایی پراکنده می باشند، بنابراین درک روشنی از مفهوم یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین وجود ندارد و مدل جامعی نیز برای آن ارایه نگردیده است. از این رو هدف این پژوهش ارایه مدلی جهت ارزیابی یکپارچگی فرایندهای زنجیره تامین و همچنین بررسی اثر آن بر عملکرد زنجیره تامین می باشد. روش پژوهش برای ارایه مدل یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین در این مطالعه شامل 2 فاز کتابخانه ای و میدانی می باشد. در فاز اول جهت ارایه مدل، محقق به منظور گردآوری اطلاعات به بررسی دقیق مطالعات انجام شده در زمینه یکپارچگی زنجیره تامین و یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین پرداخت و ادبیات یکپارچگی زنجیره تامین مورد بررسی و تحلیل دقیق قرار گرفت. در پایان این بخش (فاز اول) مدل اولیه یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین ارایه می شود و شاخصهای ارزیابی تدوین می گردد. در بخش دوم به منظور غنی سازی و تکمیل مدل از نظرات خبرگان، کارشناسان و مدیران صنایع بهره گرفته شده است. پس از تحلیل اطلاعات جمع آوری شده در مرحله دوم پژوهش، مدل اولیه اصلاح و تکمیل گردید و بدین ترتیب مدل نهایی یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین ارایه شد. سپس ادبیات مرتبط با عملکرد زنجیره تامین مورد بررسی قرار گرفت و پرسشنامه ای جهت سنجش عملکرد زنجیره تامین طراحی شد و همچنین با توجه به مدل ارایه شده پرسشنامه ای هم جهت ارزیابی یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین طراحی شد. و در پایان پس از ارزیابی وضعیت یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین گروه خودروسازی سایپا، به بررسی رابطه بین یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین و عملکرد زنجیره تامین پرداخته شده است. نتایج بیانگر این مطلب می باشند که میزان یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین برای زنجیره تامین گروه خودروسازی سایپا در حد متوسط می باشد و همچنین زنجیره تامین گروه خودروسازی سایپا در یکپارچگی اطلاعات دارای بالاترین میزان و در یکپارچگی فعالیت دارای کمترین میزان می باشد. و همچنین آزمون رگرسیون، وجود رابطه خطی بین دو متغیر مستقل یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین و متغیر وابسته عملکرد زنجیره تامین، را نشان می دهد. به عبارتی می توان ادعا کرد که به هر اندازه میزان یکپارچگی فرآیندهای زنجیره تامین افزایش پیدا کند عملکرد زنجیره نیز بهبود می یابد.
علی مجلسی نسیم نهاوندی
امروزه جهانی شدن کسب و کار، افزایش تنوع محصولات و خدمات، کاهش دوره عمر محصول، نوسانات تقاضا، برون سپاری، افزایش هزینه ها، تغییرات تکنولوژی، مسائل سیاسی، ناپایداری های مالی و حوادث طبیعی از جمله عواملی هستند که موجب افزایش عدم قطعیت و بروز ریسک در زنجیره تامین صنایع مختلف تولیدی می گردند. در این بین صنعت خودروسازی به علت داشتن زنجیره تامین طولانی تر به واسطه برخورداری از شبکه ای متشکل از سازمان های مستقل و مرتبط که با تشریک مساعی در راستای کنترل، مدیریت و بهبود جریان مواد و اطلاعات از تامین کننده تا مشتری نهایی با یکدیگر همکاری می کنند، با ریسک بیشتری مواجه می باشند. از این رو موضوع مدیریت ریسک زنجیره تامین با هدف شناسایی و ارزیابی ریسک و کاهش اثر نامطلوب آنها در زنجیره تامین این صنعت از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از این تحقیق شناسایی و ارزیابی ریسک در زنجیره تامین شرکت خودروسازی سایپا به منظور اولویت بندی و تعیین ریسک های بحرانی بر اساس شاخص های تعیین شده است تا مدیران ارشد سازمان بتوانند با توجه به زمان و منابع در اختیار, جهت مقابله با هر یک از آنها ,آمادگی لازم را کسب نمایند. در این پژوهش به منظور شناسایی و ارزیابی ریسک های زنجیره تامین شرکت خودروسازی سایپا دو مرحله کار تحقیقاتی صورت گرفته است. در مرحله اول تحقیق علاوه بر معرفی روش "ساختار شکست ریسک" به عنوان یک روش مناسب برای شناسایی ریسک ، یک چهارچوب پیشنهادی برای دسته بندی ریسک های موجود در زنجیره تامین شرکت خودروسازی سایپا با توجه به منابع ریسک ارائه شده است که در نهایت بعد از دو مرحله پالایش، فهرستی از ریسک ها که از طریق مرور ادبیات و مصاحبه با افراد خبره و با تجربه در این زنجیره بدست آمده، استخراج می گردد. در مرحله دوم تحقیق، ریسک های شناسایی شده در مرحله اول، از طریق جمع آوری داده های مورد نظر به وسیله پرسشنامه و استفاده از روش تجزیه و تحلیل حالات خطا و اثرات ناشی از آن و نمودار پارتو مورد ارزیابی قرار می گیرد که پس از ترسیم نمودار پراکندگی عدد اولویت ریسک در برابر امتیاز ریسک، تعداد 13 ریسک به عنوان ریسک های بحرانی زنجیره تامین شرکت سایپا معرفی می گردد که در این بین سه ریسک تحریم، ضعف در بودجه بندی، تخصیص و مدیریت منابع مالی زنجیره تامین و مشکلات تامین نقدینگی در گردش شرکت، دارای بالاترین اولویت بوده و می بایست به همراه سایر ریسک های بحرانی در برنامه های مدیریت ریسک سازمان قرار گیرند
مریم برخورداری محمد اقدسی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین سازمانهای دارای مخاطب، با موقعیت حساس و ویژه در زمینه های فرهنگی، سیاسی و مذهبی و ... در کشور می باشد که با مخاطراتی نظیر کاهش مخاطبان، افزایش نارضایتی و بی اعتمادی در مخاطبان و جذب آنها به شبکه های ماهواره ای خارج از کشور روبرو می باشد. مهمترین ابزار لازم در پیشگیری از این موارد شناسایی رفتار مخاطبان و برنامه ریزی در راستای تامین رضایت آنها می باشد. در این تحقیق به بخشی از این مسائل کلان پرداخته شده و با شناسایی رفتار مخاطبان مدلی ارائه گردیده است. مسیر این مدل به این شکل بوده که با شناسایی گروههای مخاطب شبکه های مورد بررسی، زمانهای اختصاص داده شده از سوی مخاطبان برای تماشای برنامه ها و برنامه های مورد علاقه آنها، رضایت یا نارضایتی آنان از صدا و سیما پیش بینی گردد. تحقیق حاضر بدلیل عدم وجود تحقیقات قبلی در زمینه مخاطبان رادیو وتلویزیون، نوآوریهایی در این خصوص انجام داده است که عمده ترین آن ایجاد چارچوبی در خصوص شناسایی رفتار مخاطبان و پیش بینی رضایت آنان برحسب میزان زمان استفاده از رسانه و نوع فعالیتهای مورد علاقه مخاطبان، ترکیب تحقیق پیمایشی با داده کاوی می باشد. مخاطبان حوزه صدا به عنوان مورد مطالعاتی جهت ایجاد مدل در این تحقیق انتخاب شده و داده های مورد نیاز از پایگاه داده ای مرکز تحقیقات صدا و سیما در رابطه با موضوع میزان مخاطب برنامه های صدا در طول سالهای 1385-1391 جمع آوری شده است. پس از یکسان سازی سوالات مورد پرسش در سالهای مختلف، تحلیلهای لازم انجام شد، ولی بدلیل محدودیت در انتشار نتایج بدست آمده و گستردگی اطلاعات، نتایج دو شبکه پیام و ورزش ارائه گردید. برای انجام تحلیلهای لازم ابتدا مخاطبان هر شبکه بر اساس مشخصه های دموگرافیک آنها و با استفاده از روش k-means مورد خوشه بندی قرار گرفته اند. رویکرد مورد استفاده در شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی مخاطبان، استخراج قواعد منتهی به رضایتمندی در خوشه های مختلف مخاطبان شبکه های منتخب بوده است که برای اجرای این هدف از تکنیک درخت تصمیم c5 با متغیر هدف شاخص رضایت از شبکه استفاده شده است. اعتبار سنجی نتایج حاصله نیز با آزمودن آن بر رویدادهای اعتبارسنجی و محاسبه نرخ lift و فضای زیر منحنی roc و خطای کلی بدست آمده است. قواعد بدست آمده حاکی از این است که زمان استفاده مخاطبین از رسانه عامل بسیار مهمی در رضایت و عدم رضایت آنها از برنامه های رسانه است، بنابراین رسانه در تنظیم برنامه های تولیدی ضمن توجه به گروههای مخاطبین به منظور جذب مخاطب و پیشگیری از رویگردانی مخاطب باید به این نکات توجه ویژه ای داشته باشد.
مجتبی نوروزپور محمد اقدسی
مدیریت دانایی به عنوان یکی از اقدامات اصلی سازمان ها در گام نهادن به عرصه رقابت جهانی و رویارویی با چالش های جدید کسب و کار مطرح است. بنابراین برای هدفمند نمودن استفاده از دانایی به عنوان یک مزیت رقابتی و نیز سازماندهی مراحل توسعه مدیریت دانایی در سازمان ها، تعیین و مطالعه عوامل موثر بر موفقیت پیاده سازی مدیریت دانایی در سازمان ها امری ضروری است. همچنین مدیریت کیفیت در جهت مزایای رقابتی در سازمان گام بر می دارد لذا یکی از عواملی که می تواند در موفقیت پیاده سازی دانایی تاثیر گذار باشد، سیستم های مدیریت کیفیت است و با توجه به اینکه اغلب سازمانها پیاده سازی یکی از تجارب عملی مدیریت کیفیت مانند استاندارد ایزو 9001 را در کارنامه عملکردی خود دارند، بنابراین در این تحقیق تاثیر فرایندهای ایزو 9001 بر فرایندهای دانایی بررسی می گردد. ابتدا از یک طرف با بهره گیری از تعاریف عملیاتی دانایی و فرایندهای دانایی و از طرف دیگر با استفاده از ارتباط بین مدیریت دانایی و ایزو، دانایی های فرایندهای ایزو 9001 شناسایی می شود. به دلیل اینکه تحقیق از نوع پیمایشی می باشد لذا اعتبارسنجی دانایی های شناسایی شده ایزو، از طریق مصاحبه با خبرگان صورت می گیرد. محقق به منظور تعیین تاثیر فرایندهای ایزو بر فرایندهای دانایی (کشف، کسب، خلق، تسهیم، بکارگیری، نگهداری و ارزیابی دانایی) مدلی ارایه می نماید. با استفاده از دانایی های ایزو، پرسشنامه ای برای رسیدن به هدف تحقیق تهیه و تنظیم می گردد. این پرسشنامه ها بین کارشناسان ایزو توزیع می شود که مجموعا 66 پرسشنامه برگشت داده شده است. پس از تعیین روایی و پایایی آنها، با استفاده از نرم افزار spss19 و آزمون t تحلیل های آماری تحقیق انجام گرفت. از نتایج تحقیق این است که فرایندهای ایزو 9001 بر فرایندهای دانایی تاثیر یکسانی ندارند بلکه فرایندهای دانایی از لحاظ میزان تاثیرپذیری از ایزو سه دسته می شوند. دسته اول که بیشترین تاثیرپذیری را از ایزو دارند شامل فرایند نگهداری دانایی است. دسته دوم که به ترتیب شامل فرایندهای خلق، تسهیم و کسب دانایی است از لحاظ تاثیر پذیری، متوسط هستند و دسته سوم که شامل فرایندهای بکارگیری، ارزیابی و کشف دانایی می باشد، تاثیر پذیری کمی دارند. همچنین نتایج این تحقیق اطلاعات ارزشمندی جهت پیاده سازی مدیریت دانایی، در اختیار سازمان هایی که ایزو 9001 استقرار یافته، قرار می دهد. در پایان پیشنهادات تحقیقات آتی از روی دستاوردهای تحقیق، ارایه می گردد.
محمد رشیدنژاد محمد اقدسی
اگرچه مدل های کنترل دسترسی به عنوان اولین راه حل مساله امنیت اطلاعات در همکاری سازمانی و اشتراک گذاری اطلاعات توسعه یافته اند، اما این مدل ها برای اینکه بتواند در یک محیط همکاری به صورتی اثربخش کار کند و همچنین امنیت کارا را فراهم آورد، باید پاسخگوی نیازمندی های این محیط مانند توزیع پذیری، پویایی و پشتیبانی از تعامل بین سازمانی و درون سازمانی بوده و از مفاهیم مهم و کاربردی همکاری امن پشتیبانی نماید. سازمان ها نیز برای انتخاب یک مدل کنترل دسترسی که بتواند نیازمندی های آنها را در این محیط تامین نماید، دچار سرگردانی شده اند و چارچوب مشخصی برای تصمیم گیری در این زمینه وجود ندارد. با وجود تحقیقات فراوان در زمینه مدل های کنترل دسترسی در همکاری امن، تاکنون مقایسه و دسته بندی جامعی بین این مدل ها صورت نگرفته و معیارهای مشخصی برای ارزیابی این مدل ها وجود ندارد. در این تحقیق یک مرور جامع مطالعاتی بر روی 49 مدل کنترل دسترسی در محیط همکاری امن انجام شده همچنین یک مقایسه و دسته بندی جامع بین این مدل ها صورت گرفته است. در این تحقیق معیارهایی برای ارزیابی و مقایسه این مدل ها ارائه شده که می تواند پاسخگوی چالش امنیت در همکاری سازمانی باشد که این معیارها ابتدا براساس مرور مطالعات پیشین و مفاهیم و ویژگی های مدل های کنترل دسترسی بدست آمد و سپس با استفاده از روش دلفی و اجماع نظر خبرگان مورد بازنگری و تایید قرار گرفت. این معیارها شامل معیارهای کیفی و پایه ای است که چارچوب ارزیابی مدل ها را تشکیل می دهد. معیارهای کیفی شامل انعطاف پذیری، مقیاس پذیری، وضوح، سادگی در استفاده و سادگی در مدیریت و معیارهای پایه ای شامل محیط همکاری، مدیریت اختیارات، تخصیص اختیارات، انتشار اختیارات، ایمنی، ریزدانگی و ساز و کار کنترل دسترسی است.
جواد حسین پور محمد اقدسی
سازمان های پلیسی و قضایی در تمامی کشورها با توجه به ساختار سازمانی خود و شرح وظایف تعریف شده، با حجم عظیمی از وظایف در حوزه های مختلف مأموریتی، پلیسی و خدماتی مواجه هستند و به همین سبب پلیس تعامل گسترده ای با جامعه دارد. از سوی دیگر جوامع دائماً در حال تغییر و تولید مسائل جدید می باشد و این موضوع منجر می گردد پلیس دائماً در حال حل مسئله جدید باشد. پلیس برای حل مسائل باید بداند در چه مسئله ای، به چه اطلاعاتی نیاز دارد، از کجا باید دانش لازم را بدست آورد، چگونه از هر اتفاق و اطلاع ظاهراً بی ربطی استفاده و با تحلیل موضوع، سر نخ ها را بیابد و از طریق ردگیری آنها به حل مسئله برسد. با توجه به گسترش فناوری های اطلاعات و ارتباطات و توسعه سیستم های مدیریت دانش، هدف اصلی این تحقیق ارائه روشی مبتنی بر تکنیک هایcbr و ma در سیستم های مدیریت دانش می باشد که با استفاده تجارب گذشته و پرونده های ثبت شده در سیستم و همچنین مدیریت حافظه سازمانی، بتواند مسائل جدید را حل و الگوهای جرم را شناسایی و کشف کند. با توجه به رویکرد فوق، سیستم های مدیریت دانش یکی از ضرورت ها و محور اصلی مطالعات می باشد، لذا در فصل بعد به مرور کلی مفاهیم مدیریت دانش، مدل های مدیریت دانش، سیستم های مدیریت دانش و همچنین ابزارهای دانشی پرداخته شده است. همچنین با توجه به اینکه در این تحقیق از عامل های هوشمند و استدلال مبتنی بر مورد برای معرفی معماری سیستم مدیریت دانش در سازمان های پلیسی استفاده شده است، لذا در فصل دوم به بیان کلیاتی در خصوص استدلال مبتنی بر مورد و عامل های هوشمند و نقش آنها در سیستم مدیریت دانش بصورت مختصر اشاره شده است. برای انجام این تحقیق دو چارچوب اجرایی در نظر گرفته شده است. چارچوب اجرایی اول مبتنی بر mas-commonkads و چارچوب اجرایی دوم مبتنی بر چرخه استدلال مبتنی بر مورد شکل گرفته است که این دو چارچوب در فصل سوم تشریح می گردد. در فصل چهارم معماری پیشنهادی محقق، لایه های مختلف معماری و اجزای آن و نحوه تعامل اجزا با یکدیگر مطرح گردیده است. همانظور که اشاره گردید، به منظور افزایش قدرت یادگیری عامل ها و همچنین توانایی حل مسائل توسط آنها از تکنیک استدلال مبتنی بر مورد استفاده شده است که این موضوع در فصل پنجم تشریح می گردد. در نهایت نتایج حاصل از تحقیق و پاسخ به سوالات تحقیق در فصل آخر جمع بندی گردیده است.
وحیده بانیگل محمد اقدسی
شناخت فرایندهای ارتباط با مشتری و مدیریت آن از یک سو و نرخ بالای شکست طرح های crm به دلیل کیفیت ضعیف داده و عدم قابلیت اطمینان به داده ها از سوی دیگر، لزوم برنامه ریزی جهت مدیریت فرایندهای ارتباط با مشتری با رویکرد داده اصلی را مورد تاکید قرار می دهد. بدین منظور باید با تعیین وضعیت موجود و مطلوب برای فرایندهای ارتباط با مشتری و داده های با کیفیت برای آنها سرمایه گذاری مناسبی در این راستا صورت پذیرد. مدل های بلوغ، رویکردی موفق برای ارزیابی وضعیت موجود و مطلوب هستند. از میان انواع داده ها در سازمان، داده اصلی به عنوان نهادهای اطلاعاتی حیاتی در سازمان شناخته می شوند. برای شناسایی وضعیت سازمان ها از جنبه مدیریت فرایند و داده اصلی به یک ابزار سنجش نیازمندیم که بتواند هم فرایند و هم داده را ارزیابی کند. تاکنون چندین مدل در ادبیات بلوغ مدیریت فرایند و چندین مدل در ادبیات بلوغ مدیریت داده اصلی ارائه شده است. اما بحث اندازه گیری بلوغ توام فرایند و داده اصلی را مطرح نکرده اند؛ لذا ارائه مدلی برای این منظور، هم از نظر آکادمیک و هم از نظر کاربردی ارزشمند است. این تحقیق با بررسی ادبیات نشان می دهد که معیار همسوسازی mdm و bpm، کیفیت داده اصلی است. روش ها و زبان های مدل سازی جدید برای ارائه وجه کیفیت داده فرایند، استقرار سیستم مدیریت داده اصلی، ارائه سرویس های رفع تداخلات داده ای در فرایند و تعریف معیارهای ترکیبی برای سنجش فرایند و کیفیت داده به عنوان فرصت های همسوسازی این دو حوزه مطرح شدند. سپس با تمرکز بر فرایندهای ارتباط با مشتری و اثر کیفیت داده بر آن، مدل بلوغ p&md ایجاد شد.
الهام آخوندزاده نوقابی امیر البدوی
یکی از موضوعات جدیدی که در حوزه بخش بندی مشتری در سال¬های اخیر مطرح شده، مدل¬های پویای آن است که به دلیل شرایط رقابتی و پویای بازار امروز از اهمیت ویژه¬ای برخوردار است. موضوع اصلی در مدل¬های پویای بخش بندی مشتریان، مطالعه جابه¬جایی¬های مشتری بین بخش¬های مختلف و بررسی تغییرات بخش¬های مشتریان در طول زمان می¬باشد که به ترتیب تحت عنوان "اساس و پایه تغییر" و "خروجی تغییر" معرفی می¬شوند. با توجه به اهمیت مورد اول، تمرکز این پژوهش بر مورد اول است. تحلیل پویایی مشتری و جابه¬جایی وی بین بخش¬های مختلف در طول زمان و تأثیر آن بر تغییرات ساختاری و محتوایی بخش¬ها موضوعی است که در این رساله بررسی می¬شود. این پژوهش تلاش می¬کند تا یک چارچوب سیستماتیک عمومی برای مدلسازی این مسئله ارائه کند. چارچوب پیشنهادی در داده¬های مشتریان یکی از سرویس¬دهنده¬های اصلی و مطرح خدمات مخابراتی ایران به کار گرفته شده و آزمون می¬شود. برای تحلیل پویایی مشتری و مدلسازی مسئله مذکور، در ابتدا دنباله¬ انتقال هر یک از مشتریان ساخته می¬شود. اگر تعلق هر مشتری به یک بخش در هر مقطع زمانی را در طول چند دوره زمانی متوالی دنبال کنیم، آنگاه یک دنباله زمان¬دار بر اساس پویایی و جابه¬جایی¬های مشتری داریم. این دنباله را دنباله انتقال می¬نامیم. تمرکز این تحقیق بر تحلیل این دنباله¬ها بوده و در قالب سه مطالعه شکل گرفته است: در مطالعه اول سعی می¬شود تا الگوهای غالب جابه¬جایی مشتری بین بخش¬های مختلف ارزشی در طول زمان استخراج شود. به عبارتی تمرکز این مطالعه بر تحلیل و استخراج الگوهای غالب در دنباله¬های انتقال است. بدین منظور یک روش جدید مبتنی بر خوشه¬بندی دنباله¬ها و کشف قواعد دنباله¬ای ارائه می¬شود. همچنین به منظور تحلیل دقیق¬تر خوشه¬های مختلف به دست آمده، تعریف جدیدی تحت عنوان قواعد دنباله¬ای متمایز کننده و چارچوبی برای یافتن این نوع قواعد ارائه می¬شود. با استفاده از روش ارائه شده به مجموعه¬هایی از مشتریان دست پیدا می¬کنیم که مشتریان هر یک از آنها در جابه¬جایی بین بخش¬های مختلف مانند یکدیگر رفتار می¬کنند. هر یک از مجموعه¬های به دست آمده بیانگر یک الگوی غالب جابه¬جایی در سطح کل مشتریان می¬باشد. قواعد دنباله¬ای به دست آمده در هر یک از این مجموعه¬ها نیز، الگوهای غالب جابه¬جایی مشتریان را در هر یک از آنها نشان می¬دهد. این الگوها دیدگاه مناسبی برای مدیران بازاریابی در خصوص پویایی مشتری و الگوهای رفتاری مشتریان در تعلق و انتقال به بخش¬های مختلف در طول زمان ایجاد می¬کند. می¬توان از الگوهای به دست آمده برای ارائه بهتر تصمیمات بازاریابی استفاده کرد. در مطالعه دوم پژوهش در رویکردی نوین و برای اولین بار، بررسی تأثیر جابه¬جایی و پویایی مشتری بر تغییرات بخش¬ها با استفاده از کشف قواعد دنباله¬ای و تکنیک¬های کاوش تغییر انجام می-شود. بر این اساس نوآوری رساله این است که چگونگی تأثیرات جابه¬جایی مشتری بر تغییرات ساختاری و محتوایی بخش¬ها تبیین و توصیف شده و روشی برای توضیح و توصیف آن ارائه شده است. دستاوردهای این مطالعه به صورت نوآورانه¬ای سه مفهوم جدید در خصوص پویایی مشتری ارائه می¬کند که تا به حال در تحقیقات قبلی شناسایی نشده بودند. این مفاهیم عبارتند از "مشتریان ایستای ساختارساز و تثبیت¬کننده ساختار"، "مشتریان پویای سازگار با ساختار" و "مشتریان پویای ساختارشکن" که تأثیر پویایی مشتری بر تغییرات ساختاری و محتوایی بخش¬ها را تبیین می¬کنند. "مشتریان ایستای ساختارساز و تثبیت¬کننده ساختار" باعث می¬شوند که بخش¬هایی از مشتریان در طول زمان به صورت ثابت و پایدار وجود داشته باشند و "مشتریان پویای سازگار با ساختار" موجب تغییرات محتوایی می¬شوند. "مشتریان پویای ساختارشکن" که از اهمیت بسیاری برخوردارند، باعث تغییرات محتوایی و ساختاری در بخش¬ها شده و ترکیب و ساختار بخش¬ها را در طول زمان تغییر می-دهند. پویایی رفتار این مشتریان و روند تغییرات رفتار آنها به گونه¬ای است که موجب تغییرات ساختاری در بخش¬ها می¬شوند. در مطالعه سوم با تمرکز بر "مشتریان پویای ساختارشکن"، در رویکردی نوآورانه سعی می¬شود تا الگو و روندی که در قالب آن ساختارشکنی و تغییرات ساختاری بخش¬ها اتفاق می¬افتد، تبیین شود. تا به حال تحقیقی در این زمینه و توصیف چگونگی تغییرات ساختاری بخش¬ها انجام نشده است. علاوه بر سه مفهوم ارائه شده در مطالعه 2، این پژوهش سنجه¬هایی تحت عنوان "الگو و روند ساختارشکنی" و "آستانه تحریک ساختارشکنی" در ارتباط با "مشتریان پویای ساختارشکن" ارائه می¬کند. "الگو و روند ساختارشکنی" رفتار "مشتریان پویای ساختارشکن" و روندی که در قالب آن ساختارشکنی و تغییرات ساختاری بخش¬ها اتفاق می¬افتد را توصیف می¬کند. در این رساله روشی برای استخراج "الگو و روند ساختارشکنی" ارائه می¬شود. "آستانه تحریک ساختارشکنی" فاکتورها و به عبارتی نشانه¬ها و علائمی را نشان می¬دهد که مشتری در آستانه و مراحل ابتدایی ساختارشکنی قرار می¬گیرد. این تحقیق برای افزایش قدرت پیش¬بینی بنگاه¬ها در شناسایی مشتریان پویای ساختارشکن، روش تحلیل و شناسایی آستانه تحریک ساختارشکنی این مشتریان را نیز ارائه می¬کند. مشتریان پویای ساختارشکن شرکت مورد بررسی به صورت نسبتاً پایدار در بخشی با ارزش متوسط حضور می¬یابند و با تغییر رفتار خود در طول زمان به تدریج موجب به وجود آمدن ترکیبی جدید در ساختار بخش¬ها و ایجاد دو بخش جدید با "ارزش متوسط" و "ارزش کم" می¬شوند. در واقع این مشتریان "اساس و پایه تغییرات" در ساختار بخش¬¬های مشتریان را موجب شده و عملاً ارزش سرمایه مشتری این شرکت را تقلیل می¬دهند.
خدیجه حیدری جهان تیغی بابک تیمور پور
امروزه فضای رقابتی شدیدی در کسب و کارهای مختلف حاکم شده است. مدیران ارشد و مدیران میانی سازمان ها باید سریع تر و درست تر از قبل تصمیم بگیرند. لازمه ی چنین امری، دستیابی سریع و دقیق به دانش است و برای دستیابی به دانش، وجود ابزارهای کارا و موثری نظیر داشبوردهای مدیریتی ضرورت دارد. در این تحقیق، ضمن مروری کلی بر ویژگی های اصلی یک داشبورد مدیریتی کارا، سعی بر این است تا چارچوبی ارائه گردد که طی آن شاخص های کلیدی عملکرد با استفاده از روش تحقیق عمل نگر و به صورت قدم به قدم و با همراهی خبرگان کسب و کار، شناخته شده و این شاخص ها پس از اینکه به صورتی روشن و دانش افزا در یک داشبورد نمایش داده شدند، به صورت رفت و برگشتی اصلاح گردند. با توجه به روش ذکر شده، این تحقیق در یک شرکت فراهم آورنده خدمات پرداخت پیاده سازی شد و ابتدا از طریق نظرسنجی از مشتریان و سپس تشکیل جدول swot، مهمترین استراتژی های شرکت در سطح کلان، افزایش کیفیت اجرای تراکنش ها تعیین شد. بعد از اجرای مرحله ی نخست چارچوب پیشنهادی، طبق روش پژوهش عمل نگر بازنگری صورت گرفت و مرحله جدیدی به چارچوب اضافه گردید لذا برای حل مساله کسب و کار می بایست که مساله در سطح عملیاتی جزیی شود. چگونگی کاهش تراکنشهای ناموفق به عنوان مساله در سطح عملیاتی شرکت، تعیین گردید و بنابراین، کشف الگوی تراکنشهای ناموفق به عنوان راهنمای حل مساله تبیین شد. سپس طی سه مرحله رفت و برگشتی و با شرط کشف الگوی تراکنشهای ناموفق توسط کارشناسان کسب و کار، شاخص های کلیدی نرخ تراکنشهای ناموفق، سپس نرخ تراکنشهای برگشتی و در آخر نرخ تراکنشهای بدون پاسخ از طریق نمایش شاخص ها در داشبورد به دست آمده و مطابق نظر خبرگان در داشبورد پیاده سازی شدند و در نهایت دانش موردنظر کشف گردید. طبق نتایج این تحقیق 5 مرحله شامل: تجزیه و تحلیل کسب و کار، یافتن و تحلیل مسائل، تبیین راهنمای حل مساله ی کسب و کار، شناسایی شاخص های کلیدی عملکرد و داده های مورد نیاز، طراحی، پیاده سازی و ارزیابی داشبورد، جهت طراحی داشبورد بیان می گردد.
حیدر نجفی رستاقی محمد اقدسی
نقشه دانش به عنوان یکی از ابزارهای علم سنجی ست که یک علم را در ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. در این تحقیق دانش مدیریت دانش به عنوان حوزه ای میان رشته ای مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق دو سوال اصلی مورد توجه بوده است. ابتدا این که مدیریت دانش چه جایگاهی در حوزه های مختلف علمی دارد و در چه حیطه علمی می گنجد. در سوال دوم به این مسئله می پردازیم که در پژوهش های مدیریت دانش چه کاربردهایی از مدیریت دانش بیشتر مورد تاکید بوده است. در این پژوهش حدود 40000 سند علمی که یکی از کلیدواژه های آن مدیریت دانش بوده است در پایگاه علمی اسکوپوس انتخاب شده است. ترسیم نمودارها و گرافها بوسیله نرم افزار excel و نرم افزار r انجام گرفته است. در نتیجه این تحقیق جایگاه مدیریت دانش در حوزه های علمی مختلف استخراج گردیده است. مدیریت دانش به عنوان یک حیطه علمی ، بیشترین قرابت از منظر حوزه دانشی و میزان پژوهش ها را با حوزه تکنولوژی، علوم مدیریتی، علوم اجتماعی و علوم انسانی و در میان زیرحوزه ها با علوم کامپیوتر(زیرمجموعه حوزه تکنولوژی) ، مدیریت و بازرگانی(زیرمجموعه حوزه علوم مدیریت) و علوم مهندسی(زیر مجموعه حوزه تکنولوژی) داشته است و بیشترین کلیدواژ ه های همکار با آن تعامل انسان و رایانه ، مدیریت اطلاعات ، مدیریت سیستم ها و فناوری اطلاعات بوده است.همچنین مهمترین اهداف و کاربردهای مدیریت دانش ، تصمیم گیری بهتر، همکاری بیشتر ، بهبود یادگیری و افزایش ارتباط می باشد و مهمترین متدها و ابزارها در کنار مدیریت دانش مواردی همچون مدیریت کیفیت ، داده کاوی ، سیستم های خبره و هستان شناسی می باشد. در نهایت هر کدام از حوزه های علمی مرتبط با مدیریت دانش و کلیدواژه های مدیریت دانش هر کدام به صورت مجزا توسط نرم افزار r خوشه بندی شده است.
امیر بهرامی بختیار استادی
در کلیه سازمان¬ها سه شاخص اصلی نشان دهنده عملکرد فرایندها است که عبارتند از، کارایی، اثر بخشی و بهرهوری. ارتباط بین این سه شاخص همواره مورد توجه سازمانها و شرکتها بوده است و ارتباط بین این سه شاخص انکارناپذیر است، که اثر مستقیم بر روی یکدیگر می¬گذارند. بهرهوری تاثیر خود را از طریق نیروی انسانی بر روی عملکرد مالی و غیرمالی (عملیاتی) می¬گذارد و از طرفی هم در صورتی که بتوانیم عملکردهای شرکت را در دو دسته مالی و غیرمالی (عملیاتی که شامل مسئولیت اجتماعی، زیست محیطی و منافع مالی و اقتصادی می¬شود) داشته باشیم، در آن صورت به راحتی میتوانیم، دستاوردهای مالی را در تقابل با فعالیتهای عملیاتی و میزان منابع مورد نیاز برای صرف در این فعالیتها تطابق دهیم. از مطالعه مقالات و تحقیقات گذشته می¬توان نتیجه گرفت که بررسی شاخص¬های عملکردی از بعد محورهای زیست محیطی و مسئولیت اجتماعی کمتر مورد توجه بوده است که این موضوع با ظهور استانداردهای مربوطه قابل تامل می¬باشد. بهره¬وری و شاخص¬های مرتبط با آن برای سازمان¬ها به خاطر تاثیر گذاری مستقیم بر عملکرد و کارایی سازمان بسیار اهمیت دارد. امروزه شرکت¬ها و سازمان¬ها به بحث مسئولیت اجتماعی، زیست محیطی و منافع مالی و اقتصادی و استانداردهای مطرح در این حوزه¬ها برای بدست آوردن مزیت¬های رقابتی اهمیت فراوانی قائل هستند. در این حوزه¬ها استانداردهای iso 26000، iso 14001 ، iso 10014مطرح می¬باشد. در این تحقیق در ابتدا به بررسی هریک از مفاهیم بهره¬وری و عملکردهای سازمانی(مسئولیت اجتماعی، زیست محیطی و منافع مالی و اقتصادی)به طور جداگانه پرداخته شده است، سپس ابعاد و معیارهای هریک از آنها شناسایی و استخراج شده است. بر این اساس، برای موضوع بهره¬وری در 5 بعد و برای این ابعاد 20 شاخص و برای مسئولیت اجتماعی در 9 بعد و برای این ابعاد 38 شاخص و برای زیست محیطی در 9 بعد و برای این ابعاد 13 شاخص و برای منافع مالی و اقتصادی در 2 بعد و برای این ابعاد 16 شاخص از مقالات و کتب استخراج شده است. این تحقیق به دو روش مطالعه توصیفی و اکتشافی انجام شده است. در مطالعه توصیفی به استخراج شاخص¬ها و مفاهیم تاثیر گذار بر دو موضوع بهره¬وری و عملکرد سازمانی در سه حوزه مطرح شده، به صورت جداگانه پرداخته شده است و مطالعه اکتشافی به بیان ارتباط بین مفاهیم و شاخص¬های مطرح شده در حوزه بهره¬وری و عملکرد سازمانی در سه حوزه مطرح شده، که بر گرفته از مرور ادبیات می¬باشد و با توجه به مفاهیم و موضوعات مطرح شده پرسشنامه¬هایی برای پیداکردن ارتباط معنادار بین موضوع بهره¬وری با مسئولیت اجتماعی، زیست محیطی و منافع مالی و اقتصادی تدوین شده است، که در شرکت خودرو سازی پارس خودرو توزیع و نتایج آن جمع آوری شد که در پرسشنامه سری اول بررسی ارتباط از طریق یکسری فرضیه¬هایی که از قبل در خصوص ارتباط بین متغیرهای بهره¬وری و متغیر¬های عملکردی، تعریف شده بودند و با استفاده از آزمون t در سطح 0.05= ? (تجزیه و تحلیل داده¬ها با نرم افزار minitab صورت گرفته است)ما توانستیم شاخص¬های مرتبط را استخراج و از بین آن¬ها هم شاخص¬هایی که ارتباط قوی¬تر دارند در حوزه¬های مختلف مشخص شدند و در پرسشنامه سری دوم بررسی ارتباط به صورت مستقل و جداگانه شاخص¬ها و متغیرها مورد پرسش قرار گرفتند، که این کار هم با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون صورت پذیرفته است. (تجزیه و تحلیل داده¬ها با نرم افزار minitab صورت گرفته است)و در آخر توانستیم خروجی¬¬های تجزیه و تحلیل دو سری پرسشنامه را باهم مقایسه و بگوییم در کدام قسمت¬ها بهره¬وری با موضوعات عملکردی مرتبط و میزان آن ارتباط چگونه است و برای شرکت پارس خودرو اقداماتی جهت بهبود در موضوعات مطرح شده بیان شده است تا با این اقدامات بتواند عملکرد و بهره¬وری خود را بهبود ببخشد. به طور مثال در حوزه عوامل داخلی– عوامل نرم در حوزه بهره¬وری متوسط و ضعیف می¬باشد، می¬توان با تعریف یکسری اقدامات در خصوص مسئولیت اجتماعی در قبال کارکنان که شامل موارد: توجه و سرمایه گذاری بیشتر به آموزش کارکنان در حوزه های مهارتی و رفتاری، تعیین پاداش و تسهیلات رفاهی مطلوب و متناسب با عملکرد کارکنان، توسعه شغلی و امکان ارتقا در تمامی سطوح سازمانی، برابری و عدالت شغلی در تمامی سطوح سازمانی، مشارکت دادن کارکنان در تصمیم گیری ها، ایجاد محیطی با نشاط، تمیز و ایمن برای کارکنان، بهره وری در آن قسمت را بهبود و بتابع آن هم عملکرد در این حوزه مسئولیت اجتماعی افزایش خواهد یافت.
وحید اسلامی کرم شاهلو محمد اقدسی
بخش زیادی از دانش سازمانها در اختیار اعضای با تجربه و خبرگان آنها قرار دارد که در طی سالیان متمادی فعالیت و در موقعیت ها و پروژه های گوناگون حاصل شده است. متاسفانه جابهجایی، تغییرات مدیریتی، ترک خدمت و بازنشستگی این افراد میتواند اتلاف دانشی زیادی را به سازمانها تحمیل نماید. از اینرو یکی از مهمترین راهکارهای دانشی جهت برطرفسازی این قبیل چالشها، اکتساب دانش ضمنی مدیران و خبرگان سازمان است که با کسب و حفظ این تجارب، زمینه انتقال دانش خبرگان سازمان به نسل های بعد فراهم و از تکرار خطاها و دوبارهکاریها جلوگیری مینماید. رویکرد تحقیق به استخراج دانش خبرگان، قرار دادن حل مسائل به عنوان محور و پس از آن یافتن راهحل های جدید و نوآورانه با استفاده از دانش خبرگانی که در حل آن مسأله از دانش برخوردارند، می باشد. بنا به اهمیت موضوع و کمبود چنین ابزاری در کشور، بر اساس ادبیات تحقیق و محیط تجربی، مدلی توسعهیافته و کاربردی را برای استخراج دانش خبرگان سازمان با رویکرد مساله محور با روش تحلیلی و توصیفی طراحی کردیم. به منظور سنجش کارایی و تایید اعتبار، این مدل در یکی از شرکتهای فعال در صنعت انرژی کشور انجام شد و با استفاده از نتایج آن اصلاحات لازم در مدل اعمال گردید. این مدل شامل 7 مرحله اصلی شامل: 1. شناسایی حوزههای دانشی خبرگان با ترکیب رویکرد موضوع محور و خبره محور، 2. ترسیم نقشه خبره - حوزه و درخت مفهومی دانش واحد با هدف تعیین اینکه چه کسی چه چیزی میداند و در چه سطحی از دانش قرار دارد و از چه رویکردی برای تعیین خبرگان استفاده میشود، 3. اولویتبندی و انتخاب حوزههای دانشی جهت استخراج دانش با هدف شناسایی حوزه های تجاربی که در اولویت اکتساب تجارب خبرگان قرار دارند، 4. انتخاب تکنیک مناسب برای استخراج دانشهای انتخاب شده با هدف انتخاب تکنیک مناسب به منظور مشخص ساختن نحوه اکتساب دانش و نیز نحوه مستندسازی آن با بررسی و مقایسه انواع تکنیکها و نوع دانش استخراجی، 5. اکتساب دانش خبرگان با هدف مستند و آشکار نمودن تجربیات خبرگان، 6. تجزیه و تحلیل و اعتبارسنجی دانشهای استخراج شده با هدف انتخاب دانشهای با کیفیت و ارزشمند جهت ثبت در پایگاه دانش، 7. تسهیم بستههای دانشی و به اشتراکگذاری برای افراد متقاضی دانشهای مربوطه با هدف قابل دسترس نمودن دانشها در قالبهای مشخص میباشد.
الناز رفیعی پور محمد اقدسی
ضرورت توجّه به رفتارهای اطلاعاتی اعضای جامعه دانشگاهی در استفاده مناسب از منابع اطلاعاتی، مدیران را ملزم به شناسایی و استفاده از سرمایه های فکری به منظور افزایش عملکرد مطلوب می نماید. مدیریت سرمایه فکری مجموعه ای از فعالیّت های مدیریتی است که به شناسایی و استفاده بهینه از دارایی های دانشی سازمان ها منجر می شود.
زهرا کاظمی محمد اقدسی
فرآیندهای کسب و کار از جمله موجودیت های اصلی سازمان ها هستند که نیازمند پایش و بهبود مستمر می باشند. اما کند و کاو فرآیند از پیش نیازهای اصلی هرگونه تغییر در فرآیندهاست که استفاده از ابزارهای مناسب تأثیر بسزایی در کیفیت نتایج آن خواهد داشت. فرآیندکاوی رویکردی هوشمند است که با استفاده از تکنیک های داده کاوی، آنالیز شبکه های اجتماعی و برخی تکنیک های ویژه خود و همچنین وقایع ثبت شده از اجرای فرآیند در گذشته، فرآیندهای کسب و کار را از جنبههای مختلف بررسی نموده و منجر به استخراج دانش نهفته در فرآیند می شود. اما فرآیندهای مختلف از ویژگی های متفاوتی برخوردار بوده و در نتیجه رویکردهای مختلفی نیز جهت کندوکاو آن ها مورد نیاز است. فرآیندهای یک مرکز تماس از جمله فرآیندهای جریان کارگرا به حساب می آیند که افراد و واحدهای مختلف در جریان اجرای فرآیند به دنبال کسب،حفظ و افزایش رضایت مشتری سازمان می باشند. در این تحقیق با مد نظر قرار دادن ویژگی های خاص فرآیندهای مرکز تماس و با استفاده از تکنیک های فرآیندکاوی اقدام به تجزیه و تحلیل و استخراج موانع و انحرافات این دسته از فرآیندها شده و با بررسی چارچوب مدیریت دانش در مراکز تماس سعی در ارائه راهکار به منظور بهبود و برطرف نمودن موانع مدیریت دانشی در اجرای فرآیند شده است. تمرکز بیشتر تحقیق بر روی افراد درگیر در اجرای فرآیند و تحلیل عملکرد این افراد می باشد. به منظور پیش برد اهداف تحقیق از داده های مرکز تماس 122 سازمان آب و فاضلاب استان تهران استفاده شد. فرآیند این مرکز یک فرآیند جریان کارگرا است که در نتیجه همکاری مناطق، نواحی و واحدهای امداد سازمان آبفا اجرا می گردد و هدف آن رسیدگی و برطرف نمودن مشکلات و درخواست های مطرح شده از سوی شهروندان تهرانی است. در این تحقیق داده های مربوط به 3 ماهه نخست سال 1393 این فرآیند جمع آوری و با انجام پیش پردازش لازم، آماده استفاده از ابزارهای مدلسازی قرار گرفت. این داده ها با استفاده از تکنیک های ابتکاری در منظر فرآیند، تکنیک های آنالیز شبکه های اجتماعی در منظر سازمان و تکنیک های آماری و الگوریتم خوشه بندی در منظر عملکرد(مورد) پردازش شده و از نتایج جهت شناخت بیشتر فرآیند مرکز تماس 122 و شناسایی انحرافات فرآیندی و موانع مدیریت دانش در راستای اجرای فرآیند استفاده گردید.
رضا خالقی محمد اقدسی
این پژوهش بیانگر ارتباط دو حوزه مدیریت دانش مشتری و تحلیل شبکه های اجتماعی می باشد که از تحلیل داده ها و ارتباطات مالی مشتریان یکی از بانک های دولتی در دو دوره شش ماهه در آن استفاده شده است.نتایج بدست آمده نشان می دهد که تحلیل شبکه های اجتماعی به دسته بندی بهتر دانش از مشتری در بانک کمک می کند و منجر به جذب بیشتر مشتریان می گردد.
مهدی جنیدی جعفری محمد اقدسی
فناوری و کارآفرینی شرکتی منبع مهمی از مزیت رقابتی را برای سازمان ها تشکیل می دهند و توسعه و بهره برداری از فرصت های جدید را امکان پذیر می سازند. این مطالعه مدلی را برای تحلیل اثرات حمایت مدیریت ارشد از فناوری بر روی ارتقای مهارت های فناورانه، ظرفیت جذب دانش و شایستگی های متمایز فناورانه ارائه می کند. این تحقیق همچنین اثر مهارت های فناورانه و ظرفیت جذب دانش را بر روی توسعه شایستگی های متمایز فناورانه در نظر می گیرد، به این شیوه که اثر این متغیرها بر روی عملکرد را از طریق کارآفرینی شرکتی تحلیل می کند. در این پژوهش با استفاده از روش تحقیق « توصیفی _ پیمایشی » نمونه ای متشکل از 828 نفر از کارکنان بانک ملت با روش همبستگی و معادلات ساختاری مورد بررسی قرار گرفته اند. در نتیجه گیری بحثی در مورد یافته ها ارائه شده و چندین پیامد نظری و عملی برای تحقیقات آینده ارائه شده است.
پرستو شاه سمندی اصفهانی محمد اقدسی
چکیده ندارد.
محمدکریم روزبهانی محمدرضا امین ناصری
چکیده ندارد.
روجا قاسمی محمد اقدسی
چکیده ندارد.
نداسادات خواسته محمد اقدسی
چکیده ندارد.
مقداد جوزدانی محمد اقدسی
چکیده ندارد.
ساره خزایلی امیر البدوی
چکیده ندارد.
امیرحسین ابوالحسنی محمد اقدسی
چکیده ندارد.
سلمان طاهری زاده محمد اقدسی
چکیده ندارد.
مهرداد عباسی بروجنی محمد اقدسی
چکیده ندارد.
علیرضا شیخ محمد اقدسی
چکیده ندارد.
آرش افشین فر عباس آسوشه
چکیده ندارد.
لیلا سادات علی نقیان محمد اقدسی
چکیده ندارد.
مینا رنجبرفرد محمد اقدسی
چکیده ندارد.
حسن امامی محمد اقدسی
چکیده ندارد.
مهدی نخعی نژاد محمد اقدسی
چکیده ندارد.
بیتا خشرو محمد اقدسی
معماری سرویس گرا رهیافت جدیدی است که در سالهای اخیر بسیار موردتوجه سازمانها قرار گرفته است. آنچه که معماری سرویس گرا رابعنوان بهترین انتخاب پیش روی سازمانهای نوین قرارداده است بحث امکانات و قابلیتهایی است که این معماری در اختیار سازمانهاو کسب وکارها قرارمیدهد.از جمله این قابلیتها بحث قابلیت استفاده مجدد، مستقل از زیرساخت بودن ، استقلال و اتصال سست سرویس ها میباشدکه باعث ایجاد بستری برای سیستمهای موجوددرسازمان میگرددتا بتوانند بهترین کارائی و تعامل با یکدیگر و یا باسیستمهای خارج از حیطه کاری سازمان را داشته باشند. تا کنون بیشتر تجربه های حاصل از معماری سرویس گرا حاصل از تجربه های عملی و اجرائی برروی پروژه های معماری سرویس گرا بوده و کمتر به فاز آنالیز آن توجه شده است.در این بین بحث شناسایی سرویس های معماری سرویس گرا مهم ترین مرحله در فاز آنالیز معماری سرویس گرا می باشد.بدیهی است که انجام درست این فاز تاثیر بسزایی در روند تولید و اجرای صحیح و اصولی پروژه های مبتنی بر معماری سرویس گرا خواهد داشت .در این تحقیق سعی براین است تا با بررسی دقیق فاز شناسایی سرویس ها، مروری برروی روشهای شناسایی سرویس که تاکنون از سوی افراد وسازمانهای درگیر با پروژه های معماری سرویس گرا مطرح شده است داشته وبا استفاده از متد تحقیق مشارکتی واعمال یکی ازمتدهای شناسایی سرویس ، اقدام به شناسایی سرویس های کاندید مطالعه موردی انتخابی تحت عنوان " پرونده الکترونیک سلامت " نموده و با توجه به یافته های حاصل از تحقیق اقدام به ارائه چک لیستی متناسب با مورد مطالعه در جهت انتخاب سرویس های کاندید نهائی از بین سرویس های کاندید اولیه بنمائیم.
جواد اسکندری خویی محمد اقدسی
گسترش سریع تکنولوژی و اینترنت مسیر شرکت ها را به نگهداری وفاداری مشتریان الکترونیکی معطوف کرده است. وفاداری مشتریان یک حوزه بسیار جالب برای شرکت ها می باشد و وفاداری مشتریان تاثیر مستقیم بر درآمد و سودزایی شرکتها دارد. با توجه به اهمیت وفاداری مشتری، ما به جستجوی سه مشکل اصلی تحقیق پرداختیم که آن ها مهمترین موانع برای حفظ حیات کسب و کارهای اینترنتی هستند که عبارت از تعویض های متعدد مشتری، هزینه های تعویض و رقابت. برای غلبه بر این موانع، شرکت ها باید بر روی ساختن وفاداری مشتریان در یک رابطه بلند مدت سرمایه گذاری کنند. همچنین، در این تحقیق، فاکتورهای موثر بر وفاداری مشتریان الکترونیکی که عبارتند از رضایت الکترونیکی، اعتماد الکترونیکی و کیفیت الکترونیکی مورد تحقیق واقع شدند. در این تحقیق مدل های رقابت الکترونیکی و وفاداری الکترونیکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، سپس، با توجه به محدودیت ها، مدل مفهومی وفاداری الکترونیکی فرض شد که به دنبال روابط بین رضایت الکترونیکی، اعتماد الکترونیکی و کیفیت الکترونیکی به عنوان الگوهای اولیه مدل بود و ضمنا روابط بین هر الگو و وفاداری الکترونیکی مورد تحقیق واقع شدند. در این مطالعه، تحقیق کمی مناسبترین روش برای این تز می باشد زیرا ساختار خطی بین وفاداری و الگوهایش برقرار می باشد. به علاوه، هدف تحقیق و سوالات تحقیق حاکی از این است که این تز به طور اولیه اکتشافی و سپس توصیفی است. از آنجا که هدف این تحقیق جستجوی روابط میان برخی متغیرها و تست یک سری فرضیه از پیش تعیین میان خرده فروشان اینترنتی می باشد پس روش پیمایش به عنوان استراتژی تحقیق انتخاب شد. هدف این تحقیق شناسایی عوامل موثر بر وفاداری مشتریان الکترونیکی در میان خرده فروشان اینترنتی ایرانی می باشد که بر روی فروش کتاب و cd متمرکز شده اند. بنابراین، نمونه آماری از این پیمایش متشکل از خریداران آنلاین است که از سه خرده فروش اینترنتی خرید می کرده اند. اسامی خرده فروشان اینترنتی بی نام نگه داشته شده به خاطر درخواست صاحبانشان زیرا آن ها احساس راحتی در ارائه اطلاعات مشتری داشته باشند. ضمنا، اندازه جامعه در این مطالعه یک نمونه 280تایی طبق فرمول تعیین شده است، با این وجود، 352 پرسشنامه جمع آوری شد که نهایتا 322 پرسشنامه مورد تایید قرار گرفت. نتایج این تحقیق نشان می دهد که زمان ارائه محصول، سیستم توزیع، ارائه فاکتور به علاوه راحتی و انعطاف پذیری خرید آنلاین از مهمترین فاکتورهای رضایت الکترونیکی از نقطه نظر مشتریان می باشد. به علاوه ارائه اطلاعات شخصی، اطلاعات موثق، اطلاعات کارت اعتباری و داشتن فضای فیزیکی از مهمترین فاکتورهای موثر بر اعتماد الکترونیکی از نقطه نظر مشتریان می باشد. ضمنا، نام برند خرده فروشان اینترنتی و توصیه های کاربران قبلی از مهمترین عواملی هستند که شهرت خوب به وجود می آورند و نهایتا منتهی به اعتماد در خریدهای آنلاین می شوند. همچنین، تجربه اعضا در گروه ها و چت رومها منتهی به گسترش اعتماد الکترونیکی میان اعضا می شود. گذشته از این، برآورد نیاز، تبلیغات / مشوق ها و توجه سفارشی از مهمترین فاکتورهای کیفیت الکترونیکی از دیدگاه مشتریان می باشد. ضمنا، فرستادن یادآورها، اطلاعات مرتبط و تشریک در کسب و کار با مشتری از مهمترین عوامل اساسی هستند که بر برآوری تاثیر می گذارند و توجه مشتری را به خرید آنلاین افزایش می دهند و نهایتا باعث افزایش کیفیت الکترونیکی می شوند. همچنین، خرید از یک مغازه و داشتن انتخاب های متعدد محصولات از مهمترین عواملی اند که منتهی به کیفیت در فضای اینترنت می شوند. نتیجتا، تمام فاکتورهایی که باعث بهبود رضایت و کیفیت در فضای اینترنت می شود به وفاداری الکترونیکی منتهی می شود. بنابراین، رضایت الکترونیکی به اضافه کیفیت الکترونیکی به عنوان دو فاکتور اساسی برای وفاداری مشتریان در فضای آنلاین تلقی می شوند. ضمنا، از آنجا که رابطه معناداری میان اعتماد با وفاداری و رضایت رد شد، ما می توانیم بگوییم که ایجاد اعتماد به تنهایی در فضای اینترنت هیچ تاثیری بر رضایت و وفاداری ندارد. به بیان دیگر، اعتماد فقط یک شرط کافی برای هر کسب و کار اینترنتی برای تعامل با مشتری است که به طور منحصر به فرد به وفاداری ختم نمی شود. به علاوه، از آنجا که رابطه مثبت و معنی داری، میان اعتماد و کیفیت وجود دارد و به خاطر اینکه کیفیت الکترونیکی تاثیر مستقیمی بر وفاداری و رضایت دارد، ما می توانیم این نتیجه را بگیریم که اعتماد به همراه کیفیت می تواند به رضایت الکترونیکی و وفاداری الکترونیکی منتهی شود.
سودابه نامدار زنگنه محمدرضا امین ناصری
امروزه انتقال تکنولوژی های جدید و برتر به عنوان یکی از راهکارهای حفظ مزیت رقابتی در بنگاه ها مد نظر می باشد. با توجه به نرخ بالای شکست پروژه های انتقال تکنولوژی در بسیاری از بنگاه ها ، توجه به شناسایی عوامل بازدارنده و تسریع کننده، جذب و توسعه تکنولوژی از اهمیت به سزایی برخوردار می باشد. با توجه به نیاز مبرم کشورهای در حال توسعه و بنگاه های فعال در این کشورها به انتقال تکنولوژی موفق برای ایجاد توسعه تکنولوژیک و امکان رقابت در بازارهای جهانی، در این تحقیق تلاش گردیده که عوامل مهم در جذب و توسعه موفق تکنولوژی در گروهی از بنگاه های ایرانی که دارای ماهیت تکنولوژی مشابه می باشند، شناسایی و سپس میزان اهمیت هر یک از این عوامل بر موفقیت پروژه های انتقال تکنولوژی محاسبه گردند. جهت نیل بدین هدف، ابتدا ادبیات موضوع به طور گسترده مرور و تمامی عوامل مهم از ادبیات استخراج گردیدند و سپس یک مدل مفهومی اوّلیه بر پایه ادبیات موضوع استخراج شد. این مدل اوّلیه، یک دسته بندی جدید از عوامل مهم در جذب و توسعه موفق پروژه های انتقال تکنولوژی ارایه می دهد. در قدم بعد با انجام مصاحبات پی در پی با محققان انتقال تکنولوژی در کشور، مدل اوّلیه با شرایط بنگاه های ایرانی سازگار گردید و لذا مدل مفهومی دوم تحقیق استخراج شد. نهایتأ با توجه به اهمیت استراتژیک صنعت برق و بنگاه های تولیدکننده تجهیزات برق به عنوان یکی از زیر ساختارهای لازم برای توسعه تکنولوژیک کشور، بنگاه های تولیدکننده تجهیزات برق به عنوان نمونه های تحقیق در نظر گرفته شده و طی مصاحبات پی در پی و نیمه ساختار یافته با مدیران عالی رتبه صنعت برق و خبرگان انتقال تکنولوژی در شرکت های تولیدکننده تجهیزات برق، اقدام به ارایه یک مدل مفهومی نهایی که با شرایط بنگاههای فوق سازگار باشند گردید. در طی مصاحبات انجام شده، کلیه عوامل موثر بر موفقیت یا اثربخشی پروژه های انتقال تکنولوژی در این بنگاه ها شناسایی و نهایتأ در پنج دسته عوامل محیطی، استراتژی تکنولوژی، توانمندی تکنولوژیک، توانمندی سازمانی و توانمندی شبکه ای بنگاه ارایه گردیدند. سپس با به کار گیری روش مدل های معادلات ساختاری، اقدام به آزمون فرضیات تحقیق و یا به زبان ساده تر اقدام به بررسی اثرات پنج دسته فوق بر اثربخشی پروژه های انتقال تکنولوژی در بنگاه های مورد تحقیق گردید.در نتایج تحقیق مشخص شد که استراتژی تکنولوژی بیشترین اثر را بر اثربخشی انتقال تکنولوژی در بنگاه های نمونه دارد و پس از آن توانمندی تکنولوژی، توانمندی سازمانی و توانمندی شبکه ای و عوامل محیطی به ترتیب بیشترین اثر را بر موفقیت پروژه های انتقال تکنولوژی دارند.از دیگر یافته های این تحقیق می توان به شناسایی شاخصها یا متغیرهای تشکیل دهنده استراتژی تکنولوژی، توانمندی تکنولوژی، توانمندی سازمانی ، توانمندی شبکه ای، عوامل محیطی و اثربخشی انتقال تکنولوژی در بنگاه های ایرانی تولید کننده تجهیزات برق اشاره نمود. در واقع با شناسایی این متغیرها، اثرات هر یک از آن ها بر متغیرهای تشکیل دهنده اثربخشی انتقال تکنولوژی محاسبه و سپس توصیه های لازم جهت بهبود امکان موفقیت در پروژه های انتقال تکنولوژی به مدیران ارشد بنگاه های مورد تحقیق به عمل آمد. در پایان نیز نقش متغیرهای کنترلی مدل مانند سایز و نوع مالکیت در موفقیت پروژه های انتقال تکنولوژی در بنگاه های مورد تحقیق مورد بررسی واقع شد و مشخص گردید که بنگاه های بزرگ و دولتی از توانمندی تکنولوژیک و شبکه ای بالاتری برخوردار بوده و از عوامل محیطی نیز کمتر تأثیر می پذیرند و به طور کلی دارای اثربخشی بالاتری در پروژه های انتقال تکنولوژی می باشند.
رقیه شجاعی سقرلو محمد اقدسی
امروزه به دلیل گسترش مبادلات تجاری منطقه ای و فرا منطقه ای، حمل و نقل کالا علی الخصوص حمل و نقل دریایی مورد توجه و اهمیت فراوان قرار گرفته و حمل و نقل کانتینری با سرعت فراوان رو به رشد می باشد به طوری که 90% از تجارتهای جهانی با حمل و نقل کانتینری می باشد. در حمل و نقل کالا از طریق کانتیر گروههای بسیاری درگیر می باشند، مهندسی مجدد یکی از روشهایی است که با بهبود فرایندها امکان کسب مزیت رقابتی را برای گروههای درگیر در این زنجیره فراهم می کند و با تحقق بخشیدن بهره وری و اثر بخشی در فرایندها امکان سرویس دهی مناسب و سریع به مشتریان را فراهم می نماید. در این تحقیق پس شناسایی زنجیره عرضه حمل و نفل کانتیری و گروههای درگیر در آن، زنجیره ارزش حمل و زنجیره ارزش تامین و پشتیبانی کانتیر مورد بررسی قرار گرفتند و سپس مشکلات فرایندی در این فرایندها بررسی شدند که برای شناسایی مشکلات از الگوی شناسایی مشکلات استفاده شده است که این الگو مشکلات فرایندها را در شش گروه اصلی، مشکلات مربوط به جریان و روند کار، مشکلات مربوط به مدیریت روزانه، مشکلات مربوط به خروجی فرایند، مشکلات مربوط به ورودی فرایند، مشکلات مربوط به کنترلها و مشکلات مربوط به تواناسازها دسته بندی می نماید.
مژده قزل ایاغ محمد اقدسی
بررسی گرایش مشتریان در استفاده از خدمت بانکداری اینترنتی مطالعه موردی سه بانک دولتی ایران دیدگاه مدیران استراتژیست بانکها در خصوص گسترش خدمات نوین و پیش بینی گرایش مشتریان در استفاده از این نوع خدمت
عبدالمجید صفایی قادیکلای محمدتقی فاطمی قمی
موضوع رساله قیاس مبادی نظری کنترل کیفیت ژاپنی با ارزشهای تفکر اسلامی است . فصل اول طرح مقدمه و کلیات تحقیق می باشد. در فصل دوم مفاهیم اساسی کنترل کیفیت ژاپنی تشریح گردیده و مطرح می شود که کنترل کیفیت ژاپنی بر دو محور احترام به انسان و دوری ازاسراف قرارگرفته است . همه این مفاهیم را می توان به توجه به این دومحور و یا با تعبیر کلی چتر کایزن روشن ساخت . در فصل سوم مفاهیم اساسی تفکر ژاپنی بیان می شود و نشان داده می شود که این مفاهیم چگونه انسان ژاپنی را شیفته سرنوشت ملی، سازگار با تغییر سریع و سخت کوش و صبور و گروه آیین و اهل مشارکت ساخته است . نهایتااین که هرکدام اینها چه تاثیری در ساخت اندیشه ژاپنی داشته اند نیز طرح می شود. درفصل چهارم تجربیات به کارگیری سیستم کنترل کیفیت ژاپنی در دیگر کشورها مرور می گردد و دلایل اشکالات ایجاد شده دربکارگیری این سیستم تشریح می شود. در فصل پنجم صورت تفکر جدید غربی تبیین گردیده و روشن می شود که دراین تفکر چگونه انسان در حد یک شی تنزل مقام داده شده و به یک دو پارگی مصنوعی، استقلال فردی، تنها قدرت سود سلطه را غایت دانستن، و نهایتا اخلاق زدایی ازصحنه فعالیتهای مدنی گرفتار آمد. این ویژگیها بر دو محور بدبینی نسبت به انسان و تفسیر مکانیکی از حرکات او بنیاد تفکر مدیریتی غرب یعنی تیلوریسم را شکل می بخشد. در فصل ششم رساله انسان اسلامی تشریح شده و بیان می شود که دراین انسان ملک و ملکوت ، دنیا وآخرت به تعادل می رسند. به دو پارگی و بدبینی به انسان چنانکه رایج غرب است اندیشه اسلامی تن در نمی دهد و نهایتا مقایسه ای از سه صورت ژاپنی، غربی و اسلامی مطرح می گردد. فصل پایانی رساله با طرح مشکلات فعلی کشور، لزوم پیدا کردن الگویی خاص جامعه خود ودرسهایی که آیینه ژاپنی به ما می آموزد به پایان می رسد . کلام آخر این است که زنده شدن تفکر قومی و فروتنی آموختن از دیگران دوبالی است که مارا مستعد برخاستن می کند.
مجید طبسی محمد اقدسی
دراین پروژه به طراحی سیستم برنامه ریزی تولید کمپانیهای سرمسازی پرداخته شده است ، نظر باینکه سرم یکی از انواع داروهای حیاتی به شمار میرود، لذا استفاده بهینه از امکانات موجود کشور در این زمینه با عنایت به محدود بودن منابع، از اهمیت شایان توجهی برخودار میباشد. ابتداء سعی شده به تعریف برنامه ریزی و جایگاه و مزایای این مهم در واحدهای صنعتی پرداخته شود و ضمن برشمردن انواع برنامه ریزی به حالتهای برنامه ریزی باتوجه به افق زمانی پرداخته شود. در بحث برنامه ریزی بلندمدت به لحاظ اینکه تصمیم گیری اصلی از این حیث در مجموعه سیاستهای کلان دولت و وزارت بهداشت قرار دارد. تنها به چند پیشنهاد در راستای بهبود و بالابردن بهره وری ماشین آلات بسنده شده است . درزمینه برنامه ریزی میان مدت به مدل عمومی برنامه ریزی میان مدت و تشریح پارامترها و محدودیتهای کلی مدل پرداخته شده است . در مدل گسترده و دو آرمان همواره سازی تولید و حداقل ارزبری بعنوان اهداف برنامه ریزی لحاظ شده و به بهینه نمودن تولید در پریودهای متفاوت جهت نیل به اهداف مذکور با درنظر گرفتن سه نوع محدودیت ظرفیت ، محدودیت هموارسازی و محدودیت تقاضای فصلی بازار توجه شده است . به منظور حل مدل گسترده برنامه میان مدت از نرم افزار کامپیوتری qsb+ که قابل اجراء در کامپیوترهای pc میباشد، استفاده شده است . برنامه ریزی کوتاه مدت یا برنامه کار براساس نتایجی که از برنامه میان مدت حاصل شده و باتوجه به تکنولوژی و استانداردهای تولیدی طراحی و با استفاده از صفحه گسترده کواترو یرو کامپیوترایز گردیده است . هم چنین با بررسی ابعاد متفاوت سفارش و خرید مواد اولیه و تشریح شرایط فعلی این گونه صنایع، به تهیه سفارش و خرید مواد اولیه و بسته بندی مورد نیازکارخانه پرداخته شده و این امر هم نیز با کمک از برنامه قبلی و با استفاده از صفحه گسترده کواآترویرو کامپیوترایز گردیده است .
فرحروز محمدلو محمد اقدسی
در سالهای اخیر با پیشرفت روز افزون تکنولوژی، ایجاد محیطی رقابتی بین تولیدکنندگان و تنوع نیازها و خواسته های مشتریان، مشکلاتی گریبانگیر شرکتهای صنعتی و تولیدی شده است . از جمله این مشکلات افزایش تنوع محصولات می باشد. برای پاسخگویی سریع به تقاضاهای متنوع مشتریان، در بسیاری از کارخانجات از خطوط مونتاژ چندمدلی استفاده می شود. بهره گیری موثر از این خطوط مستلزم حل مسایلی است که تعیین برنامه توالی مونتاژ محصولات مختلف در خط، از آن جمله می باشد. از آنجا که معمولا زمان مونتاژ، ترکیب و مقدار قطعات مورد نیاز برای هر مدل متفاوت است ، دو هدف عمده در زمینه ترتیب بندی محصولات مطرح می شود، هم سطح سازی بار تولید و یکنواختی مصرف قطعات . مساله زمانبدی این خطوط با توجه به تامین هر دو هدف تازه مطرح شده است و تحقیق حاضر در این راستاست . در این تحقیق با استفاده از الگوریتم time-spread, goal-chasig روشی ارائه شده است که هر دو هدف مطرح در این زمینه را در نظر می گیرد. این امر با کاربرد روش معیارکلی، یکی از روشهای حل مسائل با تابع هدف چندگانه، تحقق می یابد. در نهایت با استفاده از روش پیشنهادی برای مونتاژ محصولات در خط مونتاژ چندمدلی برنامه توالی به دست می آید که هر دو هدف را تا حد ممکن تامین می کند. جوابهای حاصل، جوابهای خوبی است و انحراف آن ها از جوابهای بهینه ای که با در نظر گرفتن هر یک از اهداف به تنهایی حاصل می شود، اندک می باشد.
حجت الله تاجیک محمد اقدسی
بخش حمل و نقل ریلی مسافری تا قبل از نیمه دوم سال 1375 تحت نظارت راه آهن جمهوری اسلامی ایران اداره می گردید. ولی بعد از آن شرکت قطارهای مسافری رجا به عنوان یکی از شرکت های اقماری راه آهن وظیفه حمل و نقل مسافر را عهده دار گردید. تاسیس این شرکت بدین منظور انجام شد که بخش مسافری راه آهن مستقل از بخش باری آن عمل نموده و همواره نسبت به انجام امور مسافری متولی خاص وجود داشته باشد که بتواند پاسخگوی نیازهای جامعه مبتنی بر تکنولوژی جدید باشد. بنابراین برای تحقق اهداف فوق باید برنامه زمان بندی شده ای اعمال گردد. لذا تحقیق در این زمینه با استفاده از روش مدیریت سیاست آغاز گردید و مطالعات نسبت به کاربرد این روش در حل مشکلات موجود و برنامه های آتی ادامه یافت و اجرای آن با استفاده از امکانات موجود مورد بررسی قرار گرفت . در این تحقیق چگونگی انجام کار با استفاده از چرخه pdca و نحوه استاندارد کردن فعالیت ها مواردی که باید در طول برنامه ریزی و اجرا و کنترل و اقدام اصلاحی مورد توجه قرار گیرد توضیح داده شده است . با توجه به واگذاری خدمات ریلی در زمینه حمل مسافر به شرکت رجا، مبحث حمل و نقل ریلی و خصوصی سازی و مسائل و پی آمدهای آن مورد بررسی قرار گرفته است . سپس مشکلات موجود و برنامه های آتی شرکت رجا مطرح و روش مدیریت سیاست جهت حل آنها اجرا گردیده است که در طی اجرای این روش مفاهیم مدیریت سیاست در چهار زمینه اطلاع رسانی و عرضه بلیط و توسعه و تجهیز ایستگاههای کشور و بهینه سازی واگنها که مستقیما به اهداف تعیین شده باز می گردد بکار برده شده است و در هر مورد با استفاده از چرخه pdca نسبت به حل مشکلات اقدام و روش رسیدن به حد مطلوب که همان استاندارد می باشد بیان شده است . در نهایت با توجه به مراحل فوق نتایج حاصله از اجرای این روش که عبارتست از پویایی مدیریت و شناخت نسبت به پروژه ها و دست یابی به اهداف از پیش تعیین شده توضیح داده شده است . بنابراین رمز موفقیت در مدیریت سیاست تنظیم برنامه و اجرای به موقع آن بازبینی پس از اجرا و همچنین انجام اقدام اصلاحی می باشد.
عبدالمجید اسدی محمد اقدسی
این تحقیق به منظور استفاده ازتکنیک qfd در اعمال نظرات مشتری در تولید و ارائه خدمات مرتبط با محصول آرملات صورت نپذیرفته است. محصول آرملات یک پوشش مورد استفاده جهت کف سالنها می باشد.در این تحقیق مشتریان آرملات شناسایی و در سه گروه کارفرما، مشاور و پیمانکار طبقه بندی گردیده اند. انتخاب مشتریان جهت انجام این تحقیق بر اساس تنوع و حجم استفاده از محصول آرملات صورت گرفته است. جمع آوری داده های تحقیق بر اساس مدارک موجود، نظرات کارشناسان و مصاحبه ساختار یافته با مشتریان انجام گردید.خواسته های مشتریان در تیم qfd بررسی و ضمن جمع آوری اطلاعات لازم از قبیل درجه اهمیت، وضعیت رقبا، برنامه شرکت و ... وزن هر یک محاسبه گردید. به طور کلی خواسته های مشتری در دو گروه اصلی، خواسته های مربوط به محصول آرملات و خواسته های مربوط به اجرای آرملات قابل طبقه بندی بود که با توجه به اینکه وزن خواسته های مربوط به اجرای آرملات خیلی بیشتر از خواسته های مربوط به محصول بود. تمرکز تحقیق بر روی خواسته های مربوط به اجرا قرار گرفت.در این تحقیق از سه ماتریس جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و تعیین مشخصات لازم جهت طراحی استفاده شده است. از نتایج حصاله از این تحقیق، نقش کنترلی خاک همراه آرملات در تامین رضایت مشتری بود که دستورالعمل های مربوطه نیز در محل اجرا تهیه گردید.