نام پژوهشگر: مهرداد مهکام
ناهید پورقلی مهرداد مهکام
قالب گیری مولکولی یک تکنولوژی نوین برای ایجاد قالب های مولکولی بر روی زنجیره های پلیمری است، این تکنیک الهام گرفته از مولکول های زیستی می باشد. به طوریکه مولکول تمپلیت در حضور مونومرهای با گروه های عاملی مناسب پلیمریزه شده و بعد از پلیمریزاسیون، مولکول تمپلیت از ساختمان پلیمر شسته می شود. طی این فرایند یک قالبی از مولکول تمپلیت بر روی پلیمر ایجاد می گردد. که پلیمرهای حاصل عملکرد کاملاً اختصاصی نسبت به این تمپلیت نشان می دهند. این تکنیک اخیرا توجه زیادی را خصوصا در سیستم های آزادسازی کنترل شده دارو به خود جلب کرده است. اهداف اساسی در طراحی چنین سیستم هایی کنترل محل و سرعت آزاد شدن ماده موثر، رهش تدریجی، افزایش فعالیت بیولوژیکی ترکیب، کاهش دوز درمانی و در نهایت افزایش بهره درمانی دارو می باشد. در این پروژه، از طریق تبدیل داروهای ایبوپروفن و ناپروکسن به مشتقات وینیلی آنها و کوپلیمریزاسیون رادیکالی این مونومرهای وینیلی در حضور عامل اتصال دهنده عرضی و مونومر عاملی، پلیمرهای قالب مولکولی از داروهای مربوطه به دست آمد. میزان رهاسازی دارو از طریق هیدرولیز پلیمرها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی ( محیط معده با 1= ph و محیط روده با 4/7= ph) بررسی گردید. همچنین با خارج کردن مولکول های تمپلیت (وینیل ایبوپروفن و وینیل ناپروکسن) از ساختار پلیمرهای قالب مولکولی، و سپس بارگیری داروها بر روی این پلیمرهای قالب مولکولی و غیر قالب مولکولی گزینش پذیری و جذب اختصاصی این پلیمرها مقایسه شد. در این پروژه علاوه بر کارهای انجام شده در مورد قالب گیری مولکولی، هیدروژل هایی با استفاده از مونومرهای سنتز شده تهیه گردید و قابلیت کاربرد آنها در سیستم های آزادسازی ویژه کولونی مورد بررسی قرار گرفت.
مینا دواتگری اصل مهرداد مهکام
امروزه استفاده از نانو حاملین معدنی به عنوان حاملین دارو بسیار مورد توجه قرار گرفته است.در واقع این بستر ها با دارا بودن حفراتی در درون لایه های خود می توانند به عنوان بستری مناسب برای پایدارسازی دارو به کار روند.اما استفاده از این بستر ها به عنوان حامل و پایدارکننده داروهای پروتئینی از جمله انسولین برای اولین بار در این پروژه مورد بررسی قرار گرفت، و برای اولین بار پایدار سازی این دارو در محیط بستر معدنی از طریق پیوند هیدروژنی این دارو با بستر مورد نظر انجام پذیرفت.همچنین در ادامه کار با انتخاب گلوکز فسفات به عنوان محرکی برای رهش تدریجی داروی انسولین از بستر های مورد نظر به بررسی نحوه آزادسازی انسولین از این حاملین و نحوه جایگیری گلوکز فسفات در داخل حفرات لایه های بستر پرداخته شد. در کل هدف ما از انجام این پروژه ایجاد یک بستر معدنی دو منظوره برای بیمار دیابتی بود تا علاوه بر آزادسازی تدریجی انسولین از بستر معدنی مورد نظر گلوکز فسفات در حفرات خالی داروی خارج شده قرار بگیرد و این عامل می تواند علاوه بر سرعت بخشی به درمان فرد دیابتی با کنترل رهش داروی انسولین ، به عنوان عاملی هدفدار در درمان بیمار دیابتی مورد استفاده قرار بگیرد.شایان ذکر است علاوه بر بستر های معدنی مورد نظر (ldhو بنتونیت) نانو حاملین مورد نظر با پلیمر های maa، کیتوسان و سدیم آلژینات به صورت کوپلیمر در آمده ، اصلاح گردیدند تا در نهایت اثرات این پلیمر ها در اصلاح بستر های مورد نظر و بارگیری و رهش داروی انسولین مورد بررسی قرار گیرد
رویا هریزچی محمد قلعه اسدی
مایعات یونی نمک های آلی هستند که در دمای 100 درجه سانتی گراد یا پایین تر، ذوب می شوند و خواص جالب توجه فراوانی دارند که آنها را گزینه بسیار خوبی برای استفاده در کاربرد های مختلف می سازد. پلیمرهای مایعات یونی، دسته جدیدی از مواد پلیمری با خواص استثنایی از جمله، پایداری حرارتی، خواص مکانیکی، فعالیت الکتروشیمیایی و توانایی جذب co2 هستند. اتصال گروههای مایعات یونی به زنجیر پلیمری، از زمینه های تحقیقاتی جدید در علم پلیمر می باشد. که منجر به تغییر و اصلاح خواص پلیمرها، خواهد شد. در این کار، مونومرها و پلیمرهای جدیدی از 4-کلرومتیل استایرن با مایعات یونی در زنجیر جانبی سنتز شدند و خواص آنها مورد مطالعه قرار گرفت. برای تهیه پلی استایرن اصلاح شده، در ابتدا مونومرها تهیه شدند.4-(n,n - دی متیل آمینو) پیریدین با 4- وینیل بنزیل کلراید وارد واکنش شد تا 1-(4-وینیل بنزیل)-4-(n,n- دی متیل آمینو) پیریدینیوم کلراید ایجاد شود. سپس واکنشهای تعویض آنیون توسط آنیونهای تترافلوروبورات، هگزافلوروفسفات و بیس(تری فلورومتان) سولفونامید انجام شد. این پلیمرها برخی از خواص پلی استایرن، از جمله حلالیت و رفتار حرارتی را اصلاح کردند. در کار دیگری، مایعات یونی عاملدار جدیدی بر اساس کاتیونهای 4-(n،n - دی متیل آمینو) پیریدینیوم، سنتز شدند. گروه های عاملی مورد استفاده شده عبارتند از : گروههای هیدروکسی، آلیل وسیلوکسان . نقطه ذوب این مایعات یونی پایین است بویژه مایعات یونی حاوی آنیون بیس(تری فلورومتان) سولفونامید، به طور شگفت آوری نزدیک نقطه انجماد آب مایع هستند. در پایان کار تحقیقاتی، از مایع یونی 1- (2- هیدروکسی اتیل)- 4 - (n,n- دی متیل آمینو ) پیریدینیوم بیس) تری فلورومتان )سولفونامید به عنوان قالب در سنتز نانوسیلیکای متخلخل از طریق فرایند سل-ژل استفاده شد . کلمات کلیدی: مایعات یونی ، پلیمرهای مایعات یونی، پلی استایرن اصلاح شده ، مایعات یونی عامل دار، سیلوکسان، نانوسیلیکا ، سل-ژل
رضا امین ذوالفقار رضوانی
در کار حاضر با توجه به اهمیت پلی استایرن به عنوان یکی از پلاستیکهای پر مصرف که دارای خواص کاربردی مفیدی همچون عایق بودن در برابر آب و رطوبت ? شفافیت و خواص نوری قابل توجه است? سعی شده که یکی از خواص نامطلوب این پلیمر که تحمل حرارتی نسبتا پایین آن می باشد? بهبود یابد . برای این کار از نانو ذرات مونت موریلونیت و لایه های دوگانه هیدروکسیدی استفاده شد که ابتدا این تقویت کننده ها توسط اصلاح گرهای آلی اصلاح شدند . نتایج حاصل از xrd با شیفت به چپ پیکهای مورد نظر )که نشان از افزایش فاصله بین صفحات تقویت کننده ? به دلیل ورود اصلاح گر به این فضا می باشد ( این عمل را تایید کرد . همچنین طیف های ir حضور گروههای عاملی مربوط به اصلاح گر را در کنار گروههای عاملی تقویت کننده نشان داد . در مرحله بعدی این تقویت کننده های اصلاح شده با استفاده از روشهای حلال? پلیمریزاسیون درجا و با استفاده از دستگاه فریز درایر در ماتریکس پلیمری قرار گرفت تا نانوکامپوزیتهای مربوطه تشکیل شود که نتایج حاصل از xrd با شیفت بیشتر پیکهای مورد نظر و حتی حذف این پیکها در الگوی پراش گرفته شده از محصول نانوکامپوزیتی ? قرار گرفتن زنجیر های پلیمری در فضای بین لایه ای تقویت کننده ها و همچنین پخش کامل تقویت کننده در ماتریکس پلیمری را تایید کرد. همچنین در طیفهای ir مربوط به نانوکامپوزیت ? پیکهای مربوط به گروههای عاملی پلی استایرن و فاز تقویت کننده مشاهده شد که تشکیل نانو کامپوزیت مورد نظر را تایید کرد . نهایتا از محصولات نانوکامپوزیتی که به روشهای مختلف و با درصدهای متفاوت از تقویت کننده در زمینه پلیمری تهیه شده بود آنالیز tga به عمل آمد که در مقایسه با پلی استایرن خالص بهبود خواص حرارتی قابل توجهی را نشان داد . تصاویر sem و tem مورفولوژی محصول نانوکامپوزیتی که شامل ابعاد نانومتری صفحات مونت موریلونیت و لایه های دوگانه هیدروکسیدی هست را نشان می دهد که تایید دیگری بر تشکیل محصول نانوکامپوزیتی مذکور می باشد .
نیلوفر علمیه مهرداد مهکام
پلیمر و الیاف از کوپلیمریزاسیون متاآکریلیک اسید- اتیلن گلیکول دی متاآکریلات قالب زده شده با متاآمفتامین تولید گردید. عوامل موثر در فرآیند پلیمریزاسیون مورد بررسی قرار گیرد. تاثیر همچون ph, زمان و دما بر روی کارآیی استخراج آنالیت بررسی شده و از کروماتوگرافی گازی برای تجزیه نمونه های استخراج شده استفاده شد. نمودار درجه بندی خطی در گستره غلظتی 0.2-19 میکروگرم /میلی لیتر با ضریب همبستگی 997.برای پلیمرها و 998. برای الیاف حاصل شد. حد تشخیص روش برابر 5.6ppb از متاآمفتامین بدست آمد. مقدار بازیابی برای استخراج متاآمفتامین توسط پلیمر و الیاف قالب مولکولی به ترتیب 64.7 و 70% بدست آمد.
سیده زیبا واعظ مومنی مهرداد مهکام
در این پروژه نانو ذرات هیدروکسی آپاتیت با استفاده از کلسیم نیترات ودی آمونیوم هیدروژن فسفات و با روش ته نشینی شیمیایی سنتز شده نانو کامپوزیتهایی بر پایه هسدروکسی آپاتیت با استفاده از پلیمرهایی مانند آلژینات ومایعات یونی تهیه وبه عنوان بستر رهاسازی برای داروهایی مانندانسولین و ناپروکسن استفاده شد.
اسرین پاکروان مهرداد مهکام
چکیده در این کار پژوهشی ابتدا انواع کامپوزیت ها و نانوکامپوزیت های پلیمر/ سیلیکا از طریق کوپلیمریزاسیون متااکریلیک اسید و 4-وینیل بنزیل کلراید بر روی پیوندهای وینیلی سیلیکای اصلاح یافته انجام گرفت. فرایند شامل فعالسازی سطح با 3-تری متوکسی سیلیل-پروپیل متااکریلات یا تری متوکسی وینیل سیلان می باشد. پلیمریزاسیون رادیکالی متااکریلیک اسید و 4-وینیل-بنزیل کلراید در اتیل استات و در حضور آغازگرaibn در حضور و در غیاب عامل اتصال دهنده عرضی اتیلن گلیکول دی-متااکریلات انجام گرفت. نانوکپسول های پلیمری بعد از حذف تمپلت ذرات سیلیکا از طریق hf به دست. پس از بارگیری مدل داروی ناپروکسن در این حامل ها و نانوحامل ها، میزان رهاسازی دارو در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی (محیط معده با 1 ph= و محیط روده با 7.4 ph = ) بررسی گردید. پلیمرهای قالب مولکولی ((mip به عنوان نانوحامل-هایی با رهش کنترل شده ناپروکسن در مقایسه با پلیمرهای غیر قالب مولکولی(nip) در سیستم های فیزیولوژیکی بدن به ویژه محیط روده ای، مورد بررسی قرار گرفتند. پلیمرهای قالب مولکولی از طریق پلیمریزاسیون رادیکالی پیوندهای وینیلی قرار گرفته بر روی سطح نانوسیلیکا در حضور متااکریلیک اسید و اتیلن گلیکول دی متااکریلات و مولکول تمپلت به ترتیب به عنوان مونومر عاملی و عامل اتصال-دهنده عرضی تهیه شدند. میزان رهاسازی دارو در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی (محیط معده با 1 ph= و محیط روده با 7.4 ph = ) بررسی گردید. در پایان این کار پژوهشی مایع یونی حساس بهph ، از طریق کواترنریزاسیون 3- آمینو پروپیل تری متوکسی سیلان با مونوکلرواستات را سنتز گردید، سپس نانو ذرات سیلیکا از طریق این مایع یونی حساس به ph به نانو ذرات سیلیکای حامل بار مثبت تبدیل شد. میزان رهاسازی داروی ناپروکس در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی (محیط معده با 1 ph= و محیط روده با 7.4 ph = ) بررسی گردید.
منیژه قربانپور شکرآبادی محمد قلعه اسدی
در سال های اخیر تلاش های زیادی برای کنارگذاشتن سیستم های دارویی با رهش غیر کنترل شده انجام گرفته است. با توجه به انواع روش های استعمال دارو و به کارگیری سیستم های مختلف به عنوان سیستم های رهاسازی دارویی، نانو کامپوزیت های پلیمری که از ذرات سیلیکا به عنوان پر کننده استفاده شده است، دارای مزایای زیادی است. در نانو کامپوزیت های پلیمری استفاده از پلیمرهایی که قادرند نسبت به تغییرات محیطی مثل دما، ph، قدرت یونی، حلال، نور و میدان الکتریکی پاسخگو باشند، دارای اهمیت است. مواد سیلیکا با ساختار مطلوب و ویژگی های سطحی که دارند، به عنوان یک ماده ی زیست سازگار معرفی شدند. سمیت پایین، حساس بودن به ph، وقابلیت عامل دار شدن، استفاده از آن ها را برای کاربرد در سیستم های رهاسازی دارو مورد توجه قرار داده است. در این پروژه ابتدا نانوذرات سیلیکا با روش سل ژل سنتز شد سپس توسط عوامل کوپلینگ سیلان سطح نانوذرات اصلاح شدند و در نهایت با استفاده از عوامل اتصال دهنده ی عرضی بسترهایی تهیه شدند، که به عنوان حامل برای داروهای مزالازین و انسولین استفاده شدند. همچنین با استفاده از نانوذرات سیلیکای اصلاح شده و تری متیل کیتوسان نانوکامپوزیت هایی به عنوان حاملین داروی ناپروکسن استفاده شدند. همچنین در این پروژه پلیمرهای قالب مولکولی به روش شبه کووالانسی برای داروی ناپروکسن و روش غیرکووالانسی برای داروی استامینوفن سنتز شدند. قالب گیری مولکولی یک تکنولوژی نوین برای ایجاد قالب های مولکولی بر روی زنجیره ی پلیمری است. به طوریکه مولکول قالب در حضور مونومرهای با گروه های عاملی مناسب پلیمریزه شده و پس از پلیمریزاسیون مولکول تمپلیت از ساختمان پلیمر شسته می شود. طی این فرآیند یک قالبی از مولکول تمپلیت بر روی پلیمر ایجادمی گردد که عملکرد کاملا اختصاصی نسبت به این تمپلیت نشان می دهد. اهداف اساسی در طراحی چنین سیستم هایی، کنترل محل و سرعت آزاد شدن ماده ی موثر، رهش تدریجی، افزایش فعالیت بیولوژیکی ترکیب و کاهش دوز درمانی است.در این پروژه از طریق تبدیل داروی ناپروکسن به مشتق وینیلی آن در روش شبه کووالانسی و استامینوفن در روش غیرکووالانسی به عنوان قالب و کوپلیمریزاسیون رادیکالی این مونومرهای عاملی در حضور عامل اتصال دهنده ی عرضی، مونومرهای عاملی و نانوسیلیکای اصلاح شده پلیمرهای قالب مولکولی از داروهای مربوطه به دست آمد. همچنین با خارج کردن مولکول های تمپلیت از ساختار پلیمر و سپس بارگیری داروها بر روی این پلیمرهای قالب مولکولی و غیر قالب مولکولی گزینش پذیری و جذب اختصاصی این پلیمرها مقایسه شد. در همه ی موارد میزان رهاسازی دارو از طریق هیدرولیز پلیمرها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی (محیط معده با1 ph=و محیط روده با4/7= ph) بررسی گردید.
ملیحه شهبایی ذوالفقار رضوانی
ترکیبات هیدروکسیدی لایه ای دوتایی(ldh) از هیدروکسید کاتیون های +m2 و +m3 که از نظر شعاع کاتیونی به هم نزدیک هستند، تشکیل شده است. این ترکیبات شامل لایه های هیدروکسیدی هشت وجهی با بار مثبت می باشند و ساختاری مشابه بروسیت دارند. از ldh ها، به دلیل خاصیت زیست سازگاری بالایی که دارند، می توان به عنوان میزبان در سیستم های انتقال دارو استفاده نمود. با این حال، ldh به محیط اسیدی بسیار حساس می باشد و هنگامی که در محیط معده (2/1=ph) قرار می گیرد، دارو به صورت کامل آزاد می شود. به این ترتیب، آماده سازی هسته- پوسته در هیبریدldh-drug توسط پوششی از پلیمرهای محافظ جهت حفظ خواص پیشنهاد شده است. کار پژوهشی حاضر، تهیه هیبرید جدیدی از ldh و دو بیو پلیمر (پروتئین و پلی ساکارید) می باشد که نانوکامپوزیت های ldh–biopolymer را تشکیل می دهند. سیپروفلوکساسین (cfx) به عنوان مدل دارویی انتخاب شده و در میان لایه های znal-ldh به دو روش همرسوبی و تبادل یون تحت اتمسفر نیتروژن قرار داده می شود. رهایش دارو از میان بستر ldh و بیوپلیمر به تنهایی و همچنین کامپوزیت آن ها انجام می شود، به طوری که تست انحلال در محلول بافر تحت شرایط ph (مدل عبور مواد از طریق دستگاه گوارش) خواهد بود. ساختار ldh-cfx و بیونانوکامپوزیت آن با پراش اشعه x(xrd)، طیف سنجی زیرقرمز تبدیل فوریه (ft-ir)، آنالیز وزن سنجی گرمایی(tg) ، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) مورد بررسی قرار گرفت.
مهدی نباتی عبدالرضا ابری
اولین قسمت کار پژوهشی مربوط به استخراج، جداسازی، خالص سازی و شناسایی ترکیب فنولیک کورکومین از پودر ریزوم گیاه زردچوبه می باشد . در بخشی از کار پژوهشی تعیین درصد کورکومین در ریزوم زردچوبه با تشکیل روبروکورکومین و تأثیر دما، زمان و نحوه نگهداری بر میزان این ترکیب مورد بررسی قرار گرفت. در پی سنتز مشتقات سیلیله این ترکیب مشاهده نمودیم که هر چقدر استخلاف های معرف سیلیله حجیم تر، ترکیب سنتز شده هم به همان نسبت ناپایدار می باشد. در قسمت بعدی از کار پژوهشی داروی طبیعی کورکومین بر روی کیتوسان و نانو سیلیکای اصلاح شده بارگیری شده و میزان رهاسازی دارو از طریق هیدرولیز آنها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن بررسی گردید .
سولماز مسعودی محمد قلعه اسدی
rheum ribes l یکی از گونه های وسیع ریواس است که به تیره هفت بندان متعلق می باشد در زبان محلی در ترکیه و درمناطق آذربایجان ایران به نام اوشکوم شناخته می شود . ساقه های تازه و بخشهای زیرزمینی این گیاه برای درمان یبوست ، زخم معده، اضطراب، افسردگی بکار می رود . همچنین این گیاه برای درمان دیابت، هپاتیت سرماخوردگی و اختلال دستگاه گوارشی کاربرد دارد. ساقه و گل این گیاه را در دمای محیط خشک کرده و سپس این بخشها را پودر کرده وسپس به صورت متوالی با دستگاه سوکسله تحت استخراج قرار گرفت و با کروماتوگرافی لایه نازک سیستم های حلال برای جداسازی عصاره های هگزانی ، کلروفرمی و متانولی بدست آمد . عصاره ها تحت خلاء خشک شدند و عصاره هگزانی ساقه با حلال استون/ پترولیوم اتر توسط پلیت زدن به 11 جزء جداسازی شد . همچنین عصاره کلروفرمی ساقه با نسبت کلروفرم/ متانول/ اتیل استات 8 جزء جداسازی شد . عصاره متانولی ساقه با نسبت متانول/ اتیل استات/ آب مقطر/ اسید استیک به 7 جزء جداسازی شد . عصاره هگزانی گل با نسبت استون/ پترولیوم اتر به 10 جزء جداسازی شد و عصاره کلروفرمی گل با همین نسبت به 6 جزء جداسازی شد . عصاره متانولی گل با نسبت استون / پترولیوم اتر به 6 جزء جداسازی شد سپس جزء 1 این عصاره با نسبت متانول / آب مقطر/ اتیل استات/ اسید استیک جداسازی شد . تست های شناسایی ترکیبات انترکینون، فلاونید، ساپونین، استروئید، آلکالوئید، ترپنوئید بر روی عصاره های گل و ساقه ریواس انجام گرفت که سپس این مواد جداسازی شده، خالص سازی شد . که عصاره گل اثرات قویتری نسبت به عصاره ساقه نشان داد . ترکیبات خالص سازی شده با روش های ft.ir ، 1hnmr وcnmr 13 شناسایی شدند. در راستای اثرهای بالینی rheum ribes ترکیب آکاربوز که یک داروی ضد دیابت می باشد انتخاب شد و رهایش این دارو بر روی چهار نوع بستر نانوکوپلیمری سنتز شده بررسی شد.
ابوالفضل لطیف پور عبدالرضا ابری
دارو رسانی هدفدار خوراکی یکی از روشهای پرطرفدار برای دارو رسانی می باشد. بهرحال مشکلات مختلفی برای توسعه سیستم های دارورسانی هدفدار خوراکی وجود دارد. یکی از استراتژی ها برای توزیع داروی خوراکی در دستگاه گوارش شامل پوشش دادن داروها با پلیمرهای حساس به ph می باشد.مونت موریلونیت اغلب به عنوان یک ماده معدنی پرکننده موجب تقویت خواص پلیمرها می شود. این رس قادر به تعویض کاتیون در بین صفحات آنیونی سیلیکات می باشد. در این کار نانوکامپوزیت های آلی- معدنی برپایه ترکیب مونت موریلونیت معدنی و پلیمرآلی برای انکپسوله کردن داروها که به عنوان سیستم های دارورسانی موثر عمل می کنند تهیه شد. مونومر مایع یونی 1-(4-وینیل بنزیل)-3-متیل ایمیدازولیوم کلراید از واکنشn-متیل ایمیدازول با4-وینیل بنزیل کلراید و مونومر مایع یونی1- (4-وینیل بنزیل )-4-(n,n-دی متیل آمینو)پیریدینیوم کلراید از واکنش n,n-دی متیل آمینوپیریدین با4-وینیل بنزیل کلراید سنتز شده هریک جداگانه به داخل مونت موریلونیت وارد و با متاکریلیک اسید کوپلیمریزه شد. بارگیری دارو به این نانو حامل انجام گرفته و نحوه آزاد شدن دارو از نانوکامپوزیت بطور جداگانه در هر دو شرایط شبیه سازی شده آنزیم گاستریک و شرایط روده ای در محیطهای بافر1ph=و 7.4=phمورد ارزیابی قرار گرفت.
فاطمه حسین زاده فسقندیس مهرداد مهکام
در گزارش پژوهشی حاضر، ابتدا نانوذرات سیلیکا با روش سل-ژل سنتز شد. هدف ما از این کار، استفاده از خاصیت حساسیت به ph نانوذرات سیلیکای اصلاح شده با مایعات یونی بر پایه ایمیدازول در سیستم دارورسانی دهانی دو داروی ناپروکسن و انسولین بود. در مرحله نخست، نانوذرات سیلیکا توسط مایع یونی 1-(3-تری متوکسی سیلیل پروپیل)-3- متیل ایمیدازولیوم کلرید اصلاح و در مرحله بعد ناپروکسن و یا انسولین بر روی این حاملین جدید بارگیری و میزان رهاسازی این داروها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژی بدن محیط معده با 1=ph و محیط روده با 4/7=ph بررسی شد. بار مثبت گروه های مایع یونی برهمکنش الکترواستاتیک قوی میان سطح نانوذرات سیلیکا و گروه های قطبی مولکول دارو ایجاد کرده و این نانوذرات را به عنوان کاندیدای خوب در سیستم رهاسازی کنترل شده دارو معرفی می کنند. در ادامه مایعات یونی هدفمند دیگری به عنوان محیط واکنشگرهای شیمیایی سنتز گردید. در این راستا مایع یونی تثبیت شده بر بستر نانو سیلیکا با آنیون نیتریت سنتز و برای مطالعه کارائی ترکیب سنتز شده در تهیه رنگ های آزو مورد استفاده قرار گرفت. در مقایسه با شرایط دیگر، به وسیله این ترکیب جدید در سنتز مورد نظر زمان واکنش کوتاهتر و راندمان محصولات بیشتر گردید. در مرحله بعد معرف سه بعدی کننده جدیدی از اتیل هیدروکسی متیل کریلات حاوی گروه سیلیل با موفقیت سنتز شد. پلیمرهای شبکه ای از این منومر و متاآکریلیک اسید و منومرهای سیلیله اتیل هیدروکسی متیل متاکریلات سنتز و خواص این پلیمرها در سیستم دارورسانی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور داروی مزالازین بر روی این پلیمرهای شبکه ای بارگیری و و میزان رهاسازی این داروها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژی بدن محیط معده با 1=ph و محیط روده با 4/7=ph بررسی شد. باز هم می توان این پلیمرهای شبکه ای را به عنوان کاندیدای خوب در سیستم رهاسازی کنترل شده دارو معرفی کرد. ما همچنین تلاش کردیم تا با سنتز پلیمرهای جدیدی از استایرن خواص حرارتی این پلیمر را اصلاح کنیم. بدین منظور در ابتدا منومرها و پلیمرهای سیلیله جدیدی از استایرن که حاوی چندین گروه دارای ممانعت فضائی هستند سنتز و مورد مطالعه قرار دادیم. مشخص شد که دمای تبدیل شیشه ای و حلالیت این پلیمرها بهبود پیدا کرده است. از سوی دیگر به دلیل کاربرد متنوع مایعات یونی پلیمری به دلیل پایداری حرارتی و طبیعت یونی این مواد، دو منومر جدید از مایعات یونی، 1-(4-وینیل بنزیل)-3-متیل ایمیدازولیوم کلرید و 1-(4-وینیل بنزیل)-4-(دی متیل آمینو)-پیریدینیوم کلرید سنتز و به دنبال آن واکنش تعویض آنیون با سدیم تترافلوروبورات و پتاسیم هگزافلوروفسفات انجام شد. این منومرها هموپلیمریزه یا توسط متیل استایرن کوپلیمریزه شدند و در نهایت پایداری حرارتی این پلیمرها مورد بررسی قرار گرفت. در انتها نانوکامپوزیت های جدیدی از پلی استایرن و متیل متاکریلات با منومرجدید 1-(4-وینیل بنزیل)-4-(دی متیل آمینو)-پیریدینیوم کلرید که برای اصلاح ساختار کلی به عنوان اصلاح کننده آلی بکار رفته تهیه شدند. مورفولوژی کامپوزیت های سنتز شده با دیفراکسیون اشعه x، میکروسکوپ الکترونی عبوری و پویشی مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس آنالیزهای ترموگراویمتری مشخص شد که پایداری حرارتی کامپوزیت ها افزایش یافته است.
الله ویردی خانی خواجه محمد قلعه اسدی
مهم ترین اهداف اصلاح غشاهای تبادل پروتون در پیل های سوختیpem عبارتند از: تهیه غشاهای تبادل پروتون دارای هزینه پایین نسبت به غشاهای فلوئورینه، میزان جذب آب مطلوب و حفظ آن در دماهای بالا، هدایت پروتونی مطلوب در دماهای بالا، میزان عبورگازهای واکنشگر و متانول پایین از غشاء، پایداری حرارتی بهبود یافته، استحکام مکانیکی و شیمیایی بالا و همچنین خاصیت خود مرطوب شوندگی غشاها در دماهای بالا. در این کار پژوهشی غشاهای پلیمری پلی استایرن/آکریلات سولفون دار حاوی سیلسیم (si-sps/a) به روش پلیمریزاسیون امولسیونی سنتز شد و در ادامه پلیمریزاسیون در حضور درصدهای متفاوت از مایع یونی انجام پذیرفت و خواص غشاهای سنتز شده باهم مقایسه شد. میزان جذب آب، ظرفیت تبادل یون، میزان نفوذ متانول و پایداری حرارتی پلیمرهای سنتزی اندازه گیری و مقایسه شد. مایع یونی وارد شده به ساختار غشا باعث ایجاد تغییراتی در خواص آن می شود.
سپیده رسولی مهرداد مهکام
موضوع این مطالعه استفاده از نانوذرات سیلیکا اصلاح شده از طریق ایمیدازول و پیریدین بر پایه ی مایع یونی به منظور رهایش داروی ضدسرطانی می باشد. ابتدا متیل ایمیدازول و 4- (دی متیل آمینو) پیریدین بطور کووالانسی به 3- تری متوکسی سیلیل پروپیل کلراید از طریق جایگزینی تمامی اتم های کلر، متصل شدند. سپس نانوذرات سیلیکا با مشتقات ایمیدازولی و پیریدینی و 3-تری متوکسی سیلیل پروپیل متاکریلات برای تهیه ی نانو حاملین کاتیونی و حساس به ph، اصلاح شدند. نانوذرات توسط ftir، 1hnmr، sem-edx و tga بررسی شدند. متوتروکسات، داروی ضد سرطانی، با گروه های آنیونی درون این حامل ها بارگیری شده و پروفایل رهایش آزمایشگاهی آن در دو ph، 4/7 و 4 مطالعه شد.
ژاله پورموذن علی اکبر انتظامی
پلیمرهای آمفی فیل قادرند از طریق خودتجمعی در محلولهای آبی تشکیل نانو ذراتی مانند میسل دهند که قابلیت منحصر بفردی در سیستمهای دارورسانی ایفاء میکنند. بنابراین سنتز پلیمرهای آمفی فیل زیست سازگار موضوع بحث بسیاری از محققان است. در کار پژوهشی حاضر، ابتدا کوپلیمرهای زیست سازگار و آمفی فیل حساس به ph، بر مبنای پلی (مونو متیل ایتاکونات) ((pmmi که پلیمری هیدروفیل است سنتز شدند. این کوپلیمرها شامل pmmi عاملدار شده با درصدهای متفاوتی از مشتق کلسترول لیپوفیلی (cholc6) (pmmi-cholc6)، پلیمرهای pmmi-cholc6 اصلاح شده با زنجیرهای peg هیدروفیل (peg-pmmi-cholc6)، کوپلیمرهای سنتز شده از منومر دی متیل آمینو اتیل متاکریلات(dmaema) حساس به ph (pmmi-co-pdmaema) و نوع عاملدار شده آن با کلسترول ((pmmicholc6-co-pdmaema و نهایتا سری کوپلیمرهای سنتز شده از منومر الیگو اتیلن گلیکول متاکریلات (oegma) حساس به دما p(mmi-co-oegma) هستند. این کوپلیمرها به روش پلیمریزاسیون رادیکالی آزاد در شرایط توده و محلول سنتز شدند. کلیه ترکیبات سنتزی با استفاده از تکنیک-های 1h nmr، ft-ir، dsc، gpc، میکروسکوپ پلاریزان و ویسکوزیمتری شناسایی شدند. برای تعیین ترکیب کوپلیمرها و درصدهای اتصال عوامل مختلف از روشهایی نظیر 1h nmr و تیتراسیون هدایت سنجی استفاده شده است. در قسمت بعدی کار، قابلیت پلیمرهای سنتزی در تشکیل میسل های در مقیاس نانو و حساس به محرکهای محیطی ارزیابی شدند. تهیه میسل های پلیمری در محلول آبی با استفاده از کوپلیمرهای آمفی فیل به روش های دیالیز و تبخیر حلال انجام گرفته است. خود تجمعی نانو ذرات و مشخصات آنها در محیط آبی توسط اسپکتروسکوپی فلورسانس، uv-vis،tem ، dls و زتا- پتانسیل مورد بررسی قرار گرفته اند. در نهایت با استفاده از داروهای مدل هیدروفوب (ناپروکسن و پیروکسیکام) میسل های بارگذاری شده با دارو تهیه و رهش دارو در محلولهای بافری با ph و دماهای موردنظر در آزمایشگاه مطالعه شدند. نتایج حاصل از بررسی رهش دارو و تستهای سمیت، حاکی از دستیابی به نانو حاملین دارویی مناسب برای کاربرد در سیستم های دارورسانی هدفمند می باشد. در بخش بعدی کار، به منظور تهیه نانو ذرات لیپوزومی پایدارشده با پلیمر، ابتدا لیپوزومهای تک لایه با فسفولیپید لسیتین بروش تزریق اتانول تهیه شدند. سپس منومر متاکریلات سنتزی حاوی کلسترول انتهائی، به تنهائی یا بهمراه منومر پلی اتیلن گلیکول دی متاکریلات در تهیه لیپوزومهای منومری استفاده شدند و متعاقبا پلیمریزاسیون در محلولهای آبی انجام شد. ساختار لیپوزومهای تهیه شده مادر، منومری و پلیمریزه شده با روشهای 1h nmr، ft-ir وdsc شناسائی شده و اثرات پایدار کننده این پلیمرها در لیپوزومها با مطالعات کدورت سنجی و مکانیسم رهش دارو اثبات شد. برای شناسایی نانو ذرات لیپوزومی از روشهای tem و dls استفاده شده است
مریم قاسمی مهرداد مهکام
همیشه از زمان های قدیم، بشر در جستجوی نجات برای بیماری خود، به داروها در طبیعت نگاه می کرد. آغاز استفاده از گیاهان دارویی غریزی بود [1]. با توجه به این واقعیت که در آن زمان در مورد دلایل بیماری و در ارتباط با اینکه کدام گیاه و چگونه می تواند به عنوان یک درمان استفاده شود، اطلاعات کافی وجود نداشت، همه چیز بر اساس تجربه پایه ریزی شد. با زمان، دلایل برای استفاده از گیاهان دارویی خاص برای درمان برخی از بیماری ها کشف شد و در نتیجه، استفاده از گیاهان دارویی به تدریج از چارچوب تجربی رها و بر اساس حقایق بنا شد، تا ظهور طب شیمیایی که شاخه ای از شیمی و پزشکی است در قرن 16ام، گیاهان منبع درمان و پیشگیری بوده اند [2]، با این حال، با توجه به اثر بخشی کم داروهای سنتزی و افزایش موارد منع مصرف آن ها، داروهای موضعی طبیعی دوباره در حال استفاده می باشند. قدیمی ترین شواهد کتبی استفاده از گیاهان دارویی برای تهیه ی دارو بر روی یک دال رس سومری از ناگپور، در حدود 5000 سال پیش یافت می شود. آن شامل 12 دستورالعمل برای آماده سازی دارو با بیش از 250 گیاه مختلف اشاره می کند، برخی از آلکالوئید های آ ن ها مانند خشخاش، بنگ دانه و مندریک است [2]. علم گیاه شناسی توسط تئوفراست با استفاده از کتاب های او تاسیس شد و او را پدر علم گیاه شناسی نامیدند. او در کتاب هایش، یک طبقه بندی از بیش از 500 گیاهان دارویی شناخته شده در آن زمان ایجاد کرد که آلوئه ورا یکی از آن ها بود [3و4]. آلوئه ورا برای چندین هزار سال استفاده می شده است. داستان هایی در مورد گیاه صبر زرد را می توان در بسیاری از فرهنگ ها از مصریان باستان، یونانی ها و رومیان و همچنین در ادبیات مردم هند و چین یافت. مصریان باستان به آلوئه ورا نام گیاه جاودانگی داده اند [5]. آلوئه ورا دارای یک ساختار قابل توجه و باور نکردنی یک لیست از مواد تشکیل دهنده می-باشد. بیش از 500 گونه آلوئه وجود دارد اما تنها آلوئه زرد است که نتایج بزرگ درمانی در آن مشاهده می شود و مصرف دارویی فراوان دارد [6].
لیلا محمدزاده قشلاقی مهرداد مهکام
در گزارش پژوهشی حاضر، دو منومر از مایعات یونی، 1-متیل-3-(4-وینیل بنزیل) ایمیدازولیوم کلراید و 3-متیل-1-]2-(2-متیل آکریلوکسی)-اتیل[ ایمیدازولیوم کلراید سنتز گردید. سپس t-bume2si به صورت کووالانسی به هیدروکسی اتیل متاکریلات (hema) متصل شد. کوپلیمرهای جدیدی از منومرهای یونی با منومر سیلیل دار سنتز و ناپروکسن بر روی این حاملین بارگیری و میزان رهاسازی داروها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژی بدن محیط معده با 1=ph و محیط روده با 4/7=ph بررسی شد. در ادامه نانوکامپوزیت های جدیدی از متاکریلیک اسید با منومر3-متیل-1-]2-(2-متیل آکریلوکسی)-اتیل[ ایمیدازولیوم کلراید که برای اصلاح ساختار کلی به عنوان اصلاح کننده آلی بکار رفته تهیه شد. مورفولوژی نانوکامپوزیت های سنتز شده با دیفراکسیون اشعه x و میکروسکوپ الکترونی پویشی مورد بررسی قرار گرفت و خواص این نانوکامپوزیت ها در سیستم دارورسانی مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور داروی ناپروکسن بر روی این نانوکامپوزیت ها بارگیری و میزان رهاسازی این داروها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژی بدن محیط معده با 1=ph و محیط روده با 4/7=ph بررسی شد.
احمد احمدی مهرداد مهکام
در این پایان نامه اسانس برگ های تیموس ولگاریس مورد بررسی قرار گرفته است. اسانس با روش تقطیر با بخار آب استخراج شد. اجزای شیمیایی و محتوای نسبی توسط کروماتوگرافی گازی با طیف سنج جرمی (gc/ms) مورد بررسی قرار گرفت. اجزای شیمیایی اصلی اسانس در دو نمونه تیموس ولگاریس و نمونه تجاری مقایسه شدند. اجزای اصلی شامل تیمول، کارواکرول، سیمن، گاما ترپینن، کاروفیلن بود و تنها تفاوت اندکی در محتوای نسبی آنها وجود داشت. پس از شناسایی ترکیب طبیعی تیمول، این ترکیب را برای سنتز سه مشتق سیلیله تهیه نمودیم. سه مشتق تری متیل سیلوکسی تیمول، تری اتیل سیلوکسی تیمول و دی متیل وینیل سیلوکسی تیمول سنتز شدند که مشتق اول ناپایدار بود و مشتق سوم برای تولید کوپلیمر انتخاب گردید. کوپلیمر با ترکیب متاکریلیک اسید (maa) ساخته شد. ترکیب دی متیل وینیل سیلوکسی تیمول با دو نسبت مختلف در دمای 60 الی 70 درجه سانتی گراد سنتز شد و محصول توسط طیف سنج ft-ir مشخص شد. رهایش تیمول از کوپلیمر در لوله های آزمایش حاوی بافر آبی (1=ph و 7/4=ph ) در دمای 37 درجه سانتی گراد انجام شد. تشخیص میزان رهایش تیمول توسط طیف سنج uv انجام گرفت. روش رهایش شبیه سازی شده ph محیط روده و معده انسان بود. نمودار رهایش نشان داد که رهایش تیمول به ph محیط وابسته نبوده و با تغییر نسبت مواد اولیه در سنتز کوپلیمر تغییر می کند. نمودار رهایش بر حسب غلظت به زمان رسم گردید.
زینب نمازی فر مهرداد مهکام
با توجه به کاربرد روز افزون ترکیبات هتروسیکل به ویژه تترازول ها، در این کار پژوهشی، مشتقات جدید تترازول ها،با راندمان بالا تهیه شده اند. این مشتقات با استفاده از ترکییات کربونیل دار، سدیم آزید، و مالونونیتریل در حلال آب، از طریق یک واکنش حلقه افزایی 3,1-دو قطبی، سنتز شدند. بدین ترتیب یک واکنش سه جزیی در حلال آب، که از دیدگاه شیمی سبزدارای اهمیت بالایی است، برای تهیه مشتقات جدید تترازول ها،ارایه شد. برتری های به کار گرفته شده در این کار پژوهشی را می توان (1)استفاده از آب به عنوان حلال (2)انجام واکنش ها در شرایط ملایم و روش های جداسازی و خالص سازی ساده برشمرد.
لیلا فرجی معصومه باقری
گرافن بعنوان یک نانو ماده ی جدید دارای خواص منحصر بفرد الکترونیکی، نوری ، گرمایی و مکانیکی است. گرافن و مشتقات آن کاربردهای فوق العاده ای در زمینه های مختلفی همچون نانو الکترونیک، مهندسی نانو کامپوزیت ها، ذخیره ی انرژی، ترانزیستورهای اثر میدان، سنسورها و بیوپزشکی( بیوسنسورها، سیستم های انتقال ژن و دارو و.....) دارد. در قسمت اول این کارپژوهشی، گرافن اکسید را از طریق اکسیداسیون گرافیت سنتز کردیم. سپس حامل حساس به ph از طریق واکنش بین گروه های هیدرکسیل گرافن اکسید و سدیم مونوکلرو استات سنتز شد. در قسمت دوم کار پژوهشی، گروه های کربونیل گرافن اصلاح شده در حضور وینیل استات و 4so 2h / 2 hg(oac) به گروه استری تبدیل شدند. سپس کوپلیمرهای گرافن از مشتق وینیل دار شده ی گرافن با استفاده از پلیمریزاسیون این ترکیب با متاآکریلیک اسید در دمای 70 درجه ی سانتی گراد تحت گاز آرگون در حضور aibn تهیه شد. در قسمت سوم کار پژوهشی، بارگیری دارو بر روی کوپلیمرهای سنتز شده انجام گرفت و نحوه ی آزاد شدن دارو از کوپلیمرها بطور جداگانه در محیط های بافر 1ph = و 4/7ph = مورد ارزیابی قرار گرفت. در قسمت چهارم کار پژوهشی، نانوحامل گرافن اکسید با پلیمر کیتوسان بصورت کوپلیمر درآمده، اصلاح گردید تا در نهایت اثرات این پلیمرها در اصلاح بسترهای مورد نظر و بارگیری و رهش داروی ناپروکسن مورد بررسی قرار گیرد.
فریبا فاخری معصومه باقری
موضوع این مطالعه سنتز نانوذرات سیلیکای اصلاح شده¬¬ی سطح از طریق کوپلیمر n,n- دی متیل آمینو اتیل متاآکریلات و متاآکریلیک اسید بر پایه¬ی مایع یونی حساس به ph، به منظور رهایش داروی ناپروکسن می¬باشد. ابتدا کوپلیمر مورد نظر از طریق جایگزینی اتم کلرِ 3-کلرو پروپیل تری متوکسی سیلان توسط n,n- دی متیل آمینو اتیل متاآکریلات و کوپلیمریزاسیون آن با متاآکریلیک اسید از طریق پلیمریزاسیون رادیکالی سنتز شد. سپس نانوذرات سیلیکا که با روش سل – ژل سنتز شده بودند و نانوذرات mcm-41 با این کوپلیمر برای تهیه¬ی نانوحاملین کاتیونی و حساس به ph، اصلاح شدند. همچنین نانوکپسول¬های پلیمری از طریق حذف si نانوکامپوزیت¬های سنتز شده، توسط hf به دست آمدند. پس از بارگیری مدل داروی ناپروکسن در این نانوحاملین، میزان رهاسازی دارو در دو محیط بافری مشابه شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی (محیط معده با 1= ph و محیط روده با 7/4= ph) بررسی گردید. همچنین در این پروژه نانوذرات سیلیکای دارای بار مثبت، از طریق واکنش متیل یدید با 3- تری متوکسی سیلیل پروپیل آمین که قبلا بر روی نانوذرات سیلیکا نشانده شده بود، برای حمل داروی ناپروکسن سنتز گردیدند. میزان رهاسازی داروی ناپروکسن از این نانوحامل، در دو محیط بافری با 1 و 7/4 = ph مطالعه گردید. نانوحاملین کاتیونی دیگری به منظور رهایش داروی انسولین از طریق واکنش گلوترآلدهید با نانوذرات سیلیکای اصلاح سطح شده با 3- تری متوکسی سیلیل پروپیل آمین و متیل یدید سنتز گردیدند. میزان رهاسازی انسولین از این نانوحاملین در آب دیونیزه مورد بررسی قرار گرفت. در پایان نوع دیگری از نانوکامپوزیت¬های پلیمر/ سیلیکا، از طریق پلیمریزاسیون امولسیونی نانوذرات سیلیکای اصلاح یافته توسط 3- تری متوکسی سیلیل پروپیل آمین با آکریلوئیل کلرید و متاآکریلیک اسید در آب دیونیزه همراه با پتاسیم پرسولفات، به عنوان آغازگر سنتز گردیدند. داروی متوترکسات«داروی ضد سرطان» دراین حاملین بارگیری گردید. میزان رهاسازی متوترکسات از این حاملین در دو محیط بافری با 4 و 7/4 = ph مورد مطالعه قرار گرفت.
فضه مهدوی محمد قلعه اسدی
با توجه به ساختار تری آزول ها در کار پژوهشی حاضر به تهیه کوپلیمرهای جدید حاوی مایع یونی پرداختیم. ابتدا کوپلیمرهای دارای استایرن تهیه گردید. سپس بنزوتری آزول وارد این پلیمرها گردید. برای رسیدن به این هدف کوپلیمری را سنتز کردیم که دارای مونومر پارا کلرومتیل استایرن بود. در مرحله بعد واکنش جایگزینی هسته خواهی بنزو تری آزول با این پلیمرها انجام گردید. تا سیستم پلیمری جدیدی حاوی مایع یونی بنزوتری آزول برای اولین بار تهیه گردد. برخی از خواص این پلیمرها بطور مثال حلالیت و پایداری حرارتی مورد بررسی قرارگرفت. حتی این خواص با پلیمرهایی که حاوی مایعات یونی با ساختارهای دیگری بودند هم مورد مقایسه قرار گرفت. بنزوتری آزول ها کاربردهای متنوعی از جمله برای جداسازی فلزات و برخی غیر فلزات در صنعت دارند. بنابراین سنتز مشتقات پلیمری این ترکیبات نیز می تواند کاربرد مناسبی در صنعت داشته باشد. از جمله اینکه برای جداسازی گوگرد از نفت خام در صنعت نفت وغیره می تواند استفاده شود. تمام پلیمرها و ترکیبات دیگر توسط روشهای طیف بینی (مادون قرمز-رزونانس مغناطیس هسته ای)مورد شناسایی قرار گرفتند. همچنین در صدهای هر کدام از مونومرها در کوپلیمرها و میزان بنزو تری آزول وارد شده در زنجیر پلیمر را توسط طیف سنجی محاسبه نمودیم.
علی تک فلاح محمد قلعه اسدی
بق طراحی صورت گرفته جهت سنتز آزمایشگاهی مواد شیمیائی مورد نظر تحقیق، سه دسته نانوکامپوزیت های پلیمری، کامپوزیت های پرانرژی ونانو هیبریدهای پرانرژی مورد مطالعه و جستجو قرار گرفت .دسته اول سنتز نانو کامپوزیت های پلیمری می باشد که در مرحله اول منومر مایع یونی 4- (دی متیل آمینو) -1- (4- وینیل بنزیل) پیریدینیوم کلراید (dvpc )در اثر واکنش n,n- دی متیل آمینوپیریدین (dmap) با وینیل بنزیل کلرید وهمچنین منومر مایع یونی 1- متیل-3- (4- وینیل بنزیل) ایمیدازولیوم کلراید(mvic )در اثر واکنش متیل ایمیدازولیوم با وینیل بنزیل کلرید مورد سنتز قرار گرفت.در مرحله بعد با واکنش جایگیری هر یک از منومرهای مایع یونی در نانو سیلیکای مونت موریلونیت، نانوهیبرید il-mmt سنتز می گردد که تفاوت پیک های طیف xrd مونت موریلونیت متورم و مونت موریلونیت دلیل انجام واکنش می باشد.در مرحله اخر هر یک از نانو هیبریدها با متاکریلیک اسید واکنش پلیمریزاسیون انجام داده نانو کامپوزیت های پلیمری تهیه می گردند.طبق اطلاعات حاصله رهایش داروهای ایبوپروفن، دیکلوفناک و ناپروکسن بمدت 24 ساعت در محیط اسیدی بسیار کمتر از محیط بازی می باشد و همجنین اختلاف مولار نسبی بین نمونه هابا توجه به اینکه موجب تغییر غلظت نانو کامپوزیت می شود بی تاثیر نبوده است. اختلاط مواد پرانرژی با موادآلی پلیمری و نانو کامپوزیت های معدنی منجر به محصولات کامپوزیت و نانو کامپوزیت پرانرژی می گردد. پلی کلرومتیل استیرن دراثر واکنش بامتیل ایمیدازول تشکیل مایع یونی پلی(1- متیل -3- وینیل بنزیل ایمیدازولیوم کلرید) را می دهد که در تهیه نانو ذرات فلزی همانند نانو ذرات طلا کاربرد دارد. پلی(1- متیل -3- وینیل بنزیل ایمیدازولیوم کلرید) در اثر واکنش تعویض آنیون کلر با آنیون های پرانرژی تشکیل نمک های پرانرژی را می دهد. اینترکلیشن آنیون های پرانرژی با نانو کامپوزیت معدنیldh تحت واکنش تعویض آنیونی قرار گرفته، محصول سنتزی نانو هیبریدی را می دهد که از نظر خواص فیزیکی و انفجاری با ماده پرانرژی خالص متفاوت می باشد. در این تحقیق ضمن سنتزکامپوزیت و نانو هیبرید ماده پرانرژی تری نیتروبنزوئیک اسید، طیف های ft-ir ، tgaو xrd نانوکامپوزیت های پرانرژی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. بر اساس محاسبات طیف هایxrd ، اینترکلیشن تری نیتروبنزوات موجب افزایش ضخامت لایهldh به اندازه های 771/0 تا 890/0 نانومتر می گردد. همچنین بر اساس طیف tga، پایداری حرارتی نانوهیبرید تری نیترو بنزوات کمتراز ماده خالص قبل از اینترکلیشن بوده است. پس در نتیجه: 1- مایعات یونی به دلیل اینکه در دو محیط اسیدی و بازی بطور نسبی عمل رهایش را انجام می دهند. منومرهای مناسبی جهت سنتز نانو کامپوزیت های پلیمری به عنوان نانو حامل می باشند. 2- تولید کامپوزیت های پرانرژی با استفاده از مایعات یونی، می تواند جایگزین مناسبی برای پلیمرهای پرانرژی باشد. 3- نتایج طیف های آنالیز حرارتی نشان می دهد که استفاده از مایعات یونی پلیمری به عنوان کامپوزیت های پرانرژی اثرات پایداری این در نوع ترکیبات را نشان می دهد. لذا می تواند کاربرد مفید و دارای کارائی بالا باشند. 4- علاوه بر کاربردهای فراوان از مایعات یونی، با توجه به اینکه پایداری حرارتی نمونه سنتزی نسبت به ماده خالص انفجاری بیشتر می گردد کاربری مفید دیگری برای ساخت مواد پرانرژی خواهد بود 5-هیدروکسیدهای دولایه (ldh) بستر مناسبی برای سنتز نانوهیبریدهای پرانرژی نمی باشد. زیرا بطور استثنائی کاربرد مفیدی دارند. 6- از نانو هیبریدها می توان به عنوان مواد حساس همانند چاشنی ها استفاده کرد. در حقیقت جایگزین مناسبی برای مواد حساس می باشند.
سولماز ذخیره مهرداد مهکام
کیتوسان یک پلی ساکارید طبیعی زیست تجزیه پذیر، زیست سازگار، غیر سمی، غیر آلرژی زا، تجدید شدنی و دارای مزیت اقتصادی است و به شکل های مختلف مانند ژل، فیلم، فیبر میکروذرات و نانوذرات قابل تهیه است. بنابراین اخیرا توجه زیادی را خصوصا در سیستم های آزادسازی کنترل شده دارو به خود جلب کرده است. اهداف اساسی در طراحی چنین سیستم هایی کنترل محل و سرعت آزاد شدن ماده موثر ، رهش تدریجی، افزایش فعالیت بیولوژیکی ترکیب، کاهش دوز درمانی و در نهایت افزایش بهره درمانی دارو است. اما با توجه به کاربرد دارویی مورد نظر نیاز است برخی اصلاحات شیمیایی در زنجیر پلیمر کیتوسان انجام پذیرد تا مناسب کاربرد گردد. گروه نوکلئوفیل قوی (nh2) در ساختار پلیمر که آن را متفاوت از دیگر پلی ساکاریدها ساخته این امکان را فراهم می سازد تا با ساخت مشتقات مختلف کیتوسان به این مهم دست یابیم. ما در این پروژه سعی نمودیم با اضافه کردن برخی استخلافات به دو شکل پلیمری کیتوسان (فیلم و میکروسفر) و تغییر میزان آنها به مناسبترین بستر بارگیری و آزادسازی دارو و نیز پایدار کننده آنزیم که اساس بیوسنسورها را تشکیل می دهد، دست یابیم. همچنین توانستیم با ساخت مشتقاتی قطبیت کیتوسان را تغییر داده و آن را از پلیمری حل شوند در ph اسیدی تبدیل به پلیمری حل شوند در ph خنثی و بازی نمائیم که علاوه بر کاربرد آن در زمینه سیستم های آزادسازی دارو، می توان از آن در زمینه های دیگر مانند صنایع غذایی و لوازم آرایشی نیز بهره جست. از طرف دیگر سعی شده به کیتوسان از چشم اندازی کاملا نو نگریسته و به کاربرد فیزیکی جدیدی از آن پرداخته شود. ما از قابلیت تشکیل فیلم کیتوسان استفاده نموده با ترکیب آن با مولکولهای آزوبنزن به بررسی کاربرد این ترکیب بصورت پلیمر کریستال مایع و بی شکل در ساخت توری های برجسته سطح پرداختیم. یکی از کاربردهای مهم توری های برجسته سطح ذخیره اطلاعات هولوگرافیک و بازیابی آنها می باشد. در این پروژه علاوه بر کارهای انجام شده بر روی پلیمر کیتوسان، پلیمرهای قندی سنتزی دیگری نیز طراحی و قابلیت کاربرد آنها در سیستم های آزادسازی ویژه کولونی مورد بررسی قرار گرفت.
شبنم جهانبانی کورعباسلو مهرداد مهکام
با توجه به کاربرد گسترده ترکیبات هتروسیکل غنی از نیتروژن به عنوان مواد پرانرژی سبز به ویژه تترازول ها، در این کار پژوهشی ابتدا پلی(5- وینیل تترازول) به عنوان یکی از جذاب ترین پلیمرهای تترازول سنتز شد، در مرحله بعد نمک های پلی¬وینیل تترازول که دسته ای دیگری از مواد پرانرژی سبز و مهم است با بازهای مانند آمونیاک، هیدرازین، هیدروکسیل آمین و آمینوگوانیدین سنتز و پایداری حرارتی آن ها مورد بررسی قرار گرفت. از مزایای این کار پژوهشی می توان استفاده از آب به عنوان حلال سبز و انجام واکنش در شرایط ملایم را برشمرد.
رقیه فتحی مهرداد مهکام
با توجه به کاربرد روزافزون ترکیبات پلی نیتروژنه، در این کار پژوهشی چند نمونه از مونومرهای غنی از نیتروژن حاوی حلقه های 1و3و5- تری آزین و تترازول با استفاده از واکنش جایگزینی نوکلئوفیلی آروماتیکی سنتز شد و سپس واکنش پلیمریزاسیون بر روی این مونومرها انجام گرفت و با استفاده از روش های آنالیز ft-ir, nmr, dsc, tga پایداری حرارتی آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.
پریسا صلاح پور عبدالرضا ابری
پودر گلبرگ های خشک شده ی گیاه گل محمدی توسط دستگاه سوکسله و حلال متانول عصاره گیری شد.محتوای فنولی ، فلاونوئیدی و میزان فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره متانولی اندازه گیری شد. از عصاره متانولی، ترکیب طبیعی گالیک اسید جداسازی، خالص سازی و شناسایی گردید. ساختار این ترکیب باروش های اسپکتروسکوپی تأیید شد.مشتق وینیل گالیک اسید از ترکیب گالیک اسید با وینیل استات در حضور کاتالیزگر مرکوریک استات سنتز گردید. این مونومر با بستر نانوسیلیکای اصلاح شده توسط تری متوکسی وینیل سیلان، با مکانیسم رادیکالی درحضور آغازگر aibn پلیمریزه شد. میزان فعالیت آنتی اکسیدانی پلیمر و نحوه رهایش داروی گالیک اسید از پلیمر در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن بررسی گردید.
مصطفی ابراهیم لو عبدالرضا ابری
کومارین یا همان (2-h- کرومن-2- اون ) ومشتقات آن ها ترکیباتی هستند که بیشتر صورت طبیعی در بسیاری از گیاهان از جمله لوبیای تونکا وجود دارند. و طبقه مهمی از خانواده ترکیبات بنزوپیرون ها به شمار می آیند. کومارین ومشتقات آن در بسیاری از ترکیبات زیست فعال نظیر ضد انعقاد ،آنتی hiv،آنتی تومور، آنتی اکسیدان، ضد اضطراب ، ضد التهاب ،خواب آوری، حشره کش وکرم کش از ارکان اساسی به حساب می آید. مشتقات (2-h- کرومن-2- اون ) ها یا همان کومارین ها عمدتا از طریق واکنش های تراکمی پگمن سنتز می شوند . این تراکم شامل مشتقات فولی در کنار β -کتو استرها در حضور کاتالیزور اسیدی تحت شرایط رفلاکس انجام می گیرد که راندمان مشتقات کومارین بدست آمده از این طریق بسیار پایین و در مدت زمان بالا می باشد. اگر چه روش های اصلاح شده زیادی مطرح گردیده اما هریک از این روش های پیشنهادی دارای معایبی از قبیل شرایط سخت ،راندمان کم،مدت زمان پایین ، معرف های گران قیمت ،تشکیل محصولات جانبی وسختی کار بازیابی کاتالیزور مربوطه واستفاده مجدد کاتالیزور را دارا می باشند.در این کار پژوهشی ،ما با استفاده از واکنش های تراکمی پگمن در حضور مشتقات فنولی و اتیل استو استات وبا استفاده از سدیم هیدروژن سولفات تثبیت شده روی نانو سیلیس بعنوان کاتالیست روش موثری را جهت سنتز مشتقات کومارینی ارائه داده ایم. این روش دارای مزایای ، راندمان بالای محصول و انجام واکنش در مدت زمان اندک وسهولت خالص سازی وبی خطر برای محیط زیست می باشد.
هادیه رهبر کفشبران مهرداد مهکام
حنا lawsonia inermis گیاهی است از رده ی دو لپه ای های جدا گلبرگ که خود تیره ی مشخصی را به نام حنا می سازد.از مهم ترین ترکیبات حنا، ترکیب لاوسون یا 1-هیدروکسی نفتوکینون می باشد که به میزان حدود 1 درصد حنا را تشکیل می دهد. این ماده منبع رنگ حنا نیز است.پلیمرهای رنگی گروهی از ترکیبات با جرم مولی متوسط یا زیاد هستند که ذاتا رنگی بوده و از پیگمنت های رنگی متصل به پلیمرها یا موجود در پلیمرها تشکیل شده اند.
مهری میرزایی مهرداد مهکام
در این پایان نامه سعی شده با استفاده از نانوکامپوزیت های گرافن حسگر های الکتروشیمیایی جهت اندازه گیری tntطراحی و ساخته شود. در بخش اول،با استفاده از روش الکتروشیمیایی گرافن اکساید در سطح الکترود احیاء شد. سپس گروههای کربوکسیلیک اسید موجود در سطح گرافن اکساید با گروههای نیتروژن دار پلی آمیدوآمین برهم کنش داده شد. مطالعات تجزیه عنصری نشان داد که این دندریمربه خوبی در سطح تثبیت شده است. سپسبا استفاده از الکترود های ساخته شده با گرافن–pamamحسگرالکتروشیمیایی جهت اندازهگیری tnt ساخته شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از این حسگر می توان تغییرات غلظت tnt را ازppm05/0 تاppm2/1 با حد تشخیصppm0015/0 اندازه گیری کرد.پارامتری های همچون ph محلول و زمان برهمکنش نیز برای اندازه گیری tnt بهینه شد. در بخش دوم،ابتدا نانو مواد مزوپروس کربن و گرافن تهیه شد. نسبت مشخصی از این دو نانو ترکیب به همراه بتا سیکلو دکسترین با هم مخلوط شد.سپسبا استفاده از الکترود های ساخته شده با نانوکامپوزیت مزوپروس کربن-گرافن-بتا سیکلودکسترین (omc-g-bcd)حسگری الکتروشیمیایی جهت اندازه گیری tnt ساخته شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از این حسگر می توان تغییرات غلظت tnt را ازppm005/0تاppm1 با حد تشخیص ppm0007/0اندازه گیری کرد.پارامتری های همچون زمان برهمکنش، و میزان نانوکامپوزیت به کار رفته در ساخته شدن حسگر نیز برای اندازه گیری tnt بهینه شد.
نسرین رنجبرنادر جوانشیر جوزن
چکیده ندارد.
حسن دهری مهرداد مهکام
چکیده ندارد.
تهمینه باهری مهرداد مهکام
چکیده ندارد.
معصومه بالایی خضرلو مهرداد مهکام
چکیده ندارد.
حسین میرفتاحی مهرداد مهکام
چکیده ندارد.
فریده رنجبری محمد قلعه اسدی
چکیده ندارد.
لاله وخشوری مهرداد مهکام
استفاده از حاملین و بسترهای مناسب جهت تثبیت آنزیم که از تخریب آن محافظت میکند روش نویدبخشی برای طولانیتر کردن ماندگاری و فعالیت زیستی آنزیم است. از پلیمرهایی که برخی از خواص فیزیکی و شیمیایی آنها به سادگی قابل بهبود یافتن و تغییر است بعنوان حاملین موثر آنزیمی استفاده میشود. تا کنون روشهای متعددی برای تثبیت آنزیمها گزارش شده است. از آنجایی که بیشتر پلیمرهای سنتتزی از لحاظ ایمنی شناختی مضر هستند و اتصال پروتئینها به این پلیمرها در یک محیط ناملایم و سخت انجام میگیرد امکان تخریب پروتئینها و کاهش فعالیتهای آنزیمی وجود دارد. پلیمرهای طبیعی خصوصا هیدروژلهای حساس به ph مثل کیتوسان بسترهای مناسبی جهت تثبیت آنزیم هستند. کیتوسان کوپلیمری از d– گلوکز آمین و n– استیل گلوکزآمین است. اتصال پروتئینها به این بستر در شرایط محیطی معتدل انجام میگیرد و از این رو احتمال تخریب پروتئین کم است. میتوان با اصلاحات ساده کووالانی کیتوسان خواص فیزیکوشیمیایی آن مثل زیست سازگاری، زیست تخریب پذیری، حساسیت به ph، چسبندگی مخاطی و ...را تغییر داد و آن را برای اهداف تثبیت مناسب ساخت. در این کار پژوهشی، آنزیم هورس ردیش پراکسیداز (hrp)بر روی فیلم و میکروسفر کیتوسان با استفاده از گلوترآلدئید بعنوان یک عنصر دو عاملی، تثبیت شد. در کار بعدی تثبیت آنزیم (hrp) بر روی سطح بستر پرلیت انجام گرفت. عامل دارکردن با استفاده از یک معرف ارگانوسیلانی مثل آمینوپروپیل تری اتوکسی سیلان و با اتصال کووالانی به گلوترآلدئید انجام گرفت که با بهبود خواص بستر سیلیکا آن را برای تثبیت مولکول زیستی مناسب کرد. بسترهای بهبود یافته در فرایند تثبیت (hrp) در مقایسه با بسترهای بدون بهبود خصوصیات خوبی از جمله بهتر شدن آبدوستی و برهمکنشهایالکترواستاتیکی گروههای عاملی با آنزیم را از خود نشان میدهد.از تصاویر sem برای آشکارکردن تغییرات بستر استفاده شد. اسپکتروسکوپی ft-ir نیز تغییرات بستر و تثبیت آنزیم را آشکار کرد و از تکنیک اسپکتروفوتومتری جهت سنجش میزان آنزیم تثبیت شده و اندازه گیری فعالیت آنزیم استفاده شد.تاثیر چندین پارامتر از جمله غلظت گلوترآلدئید و شرایط ph محیطی بر فرایند تثبیت بیان شد. در سنجش آنزیمی مشخص شد که (hrp) تثبیت شده پایداری ph و حرارتی بالاتری از آنزیم آزاد دارد و نیز فعالیت کاتالیتیکی آن در حلالهای آلی در مقایسه با آنزیم آزاد بیشتر است و دیگر اینکه فرایند تثبیت ph بهینه را به phهای کمتر شیفت میدهد.
صمد امیدی محمد قلعه اسدی
در پی سنتز مشتقات سیلیله ای از 2-هیدروکسی اتیل متاکریلات به نام منومر 2- پروپنوئیک اسید، 2- متیل-2- [(تری اتیل سیلیل) اکسی] اتیل استر و ترکیب کراسلینک 2- پروپنوئیک اسید، 2- متیل-2- [دی متیل وینیل سیلیل) اکسی] اتیل استر (ca1)و نیز سنتز ترکیب کراسلینک دیگری به نام 1 و 2 بیس (وینیل فنیل) اتان (ca2) ، هیدروژلهای جدیدی با استفاده از این منومرها و متاکریلیک اسید (maa) و دو ترکیب دیگر به نام منومر وینیل بیس (تری متیل سیلیلوکسی) متیل سیلان و عامل کراسلینک آلیل متاکریلات (ca3) ، به روش پلیمریزاسیون رادیکالی سنتز شد. داروی مزالازین (5-آمینو -2-هیدروکسی بنزوئیک اسید) بر روی هیدروژلهای مذکور بارگیری شده و میزان رهاسازی دارو از طریق هیدرولیز آنها در دو محیط بافری مشابه با شرایط فیزیولوژیکی بدن یعنی ( محیط معده با 1= ph و محیط روده با 4/7= ph ) بررسی گردید. در قسمت دیگر پروژه ، ترکیب کراسلینک سیلیله جدیدی از پارا متیل استایرن به نام پارا (دی متیل وینیل سیلیل) متیل استایرن و همچنین یک منومر سیلیله جدید از پارا هیدروکسی بنزوئیک اسید به نام پارا (دی متیل وینیل سیلیلوکسی) بنزوئیک اسید سنتز شد. نهایتاً در قسمت آخر به سنتز کوپلیمرهایی از مونومر وینیل بیس (تری متیل سیلیلوکسی) متیل سیلان با سایر منومرها به نسبت های مختلف با حضور ca1 و بررسی برخی ویژگیهای مکانیکی این کوپلیمرها پرداخته شد .