نام پژوهشگر: احمد خلیلی
لیلا رحمتی ناصر برک پور
به طور کلی دستیابی به اهداف توسعه اقتصادی – اجتماعی ،با مشکلات محدودیت ها و تنگناهای بسیاری مواجه بوده که بدون برخورد اصولی و آگاهانه با آنها پیشبرد توسعه در سطوح ملی میسر نخواهد بود.برخورد اصولی و منطقی با تنگناها و محدودیت های فراروی توسعه ملی ، تنها با نگرش همه سوی نگر و مبتنی بر مبانی و روشهای اندیشیده و پذیرفته شده ی برنامه ریزی و در جهت به کارگیری و اعمال سیاست های آگاهانه به منظور بارور ساختن ظرفیت ها و پتانسیل های موجود،امکان پذیر خواهد بود. براین اساس تحلیل نظام شهری در (مقیای منطقه ای)مرحله ای از مطالعات شهری است که بستری مناسب برای برنامه ریزی نظام شهری در سطوح برنامه ریزی های ملی و منطقه ای فراهم می آورد و با شناخت روابط بین سکونتگاه ها در پهنه سرزمین می توان جهت دستیابی به اهداف توسعه ملی گامی به جلو برداشت . امروزه مساله عدم تعادلهای منطقه ای در فضای ملی که پیامد آن شکل گیری یک نظام شهری ناکارامد و از هم گسیخته بوده که مشخصه اصلی آن نخست شهری کلان شهرهای بزرگ در مناطق و انبوهی از شهرهای کوچک و روستاهاست ،ضرورت توجه به موضوع نظام شهری و تحلیل آن جهت دستیابی به استرتژی و خط مشی های برخورد با موضوع مورد بررسی را ضروری و اجتناب ناپذیر ساخته است. در این مطالعه سعی بر این بوده است که نظام شهری مورد مطالعاتی (استان خراسان شمالی)را در وضع موجود تحلیل کرده و بر اساس قابلیت ها،پتانسیل های منطقه ای و توانمندیهای محیطی کانونهای شهری به یک سطح بندی مجدد از کانونهای شهری دست پیدا کنیم ،ضمنا اینکه این پژوهش به دنبال شناخت چگونگی استقرار توزیع فضایی جمعیت و پی بردن به تعادلها یا عدم تعادلها در نظام سلسله مراتبی شهرهای منطقه خراسان شمالی خواهد بود.
احمد خلیلی احمد یزدانی
در این پروژه نانو ذرات فریت نیکل به روش احتراقی با استفاده از نیترات آهن و نیترات نیکل به عنوان اکسنده و گلایسین و اسید سیتریک به عنوان سوخت و عامل کاهنده تهیه شد. اثرهای میزان سوخت و دمای پخت بر روی اندازه و خواص مغناطیسی نانو ذرات تولید شده مورد بررسی قرار گرفتند. برای مشخصه یابی نانوذرات از پراش اشعه x، طیف انتقال فوریه مادون قرمز(ftir) و میکروسکوپ الکترونی عبوری sem و برای بررسی خواص مغناطیسی نمونه ها نیز از دستگاه مغناطیس سنج vsm در دمای اتاق استفاده شد. بیشینه مقدار مغناطش اشباع (emu/g69) در نسبت مولی گلایسین به نیترات 0.6 بدست آمد که قبلا گزارش نشده است و ما این پدیده را با بازتوزیع کاتیونی جایگاههای چهار وجهی و هشت وجهی با استفاده از مقایسه شدت پیک های اشعه ایکس توصیف کردیم .
الهه عباس زاده ناصر برک پور
محلات فقیر نشین و سکونتگاههای غیر رسمی یکی از مهم ترین ویژگیهای شهرنشینی کشورهای در حال توسعه و توسعه نیافته است. شهر زاهدان یکی از نمونه های بارز رشد شهری شتابان و فقدان ظرفیت های لازم برای پذیرش تازه واردان است. بطوریکه طبق سرشماری نفوس و مسکن سال 1385، مساحت سکونتگاههای غیررسمی شهر حدود 1260 هکتار و جمعیت آن 237000 نفر می باشد که معادل با 8/41 درصد کل جمعیت شهر است. این سکونتگاهها از حداقل امکانات برخوردار بوده اند و با مسائل و مشکلات متعددی روبرو هستند. در ایران طرح های زیادی به منظور بهبود شرایط سکونتگاههای غیر رسمی تهیه و اجرا شده؛ اما نگاهی صرفا کالبدی به این طرح ها مشکلات آنها را چندین برابر نموده است. طرح های توانمندسازی که اخیرا مورد توجه دولت ها قرار گرفته است، به نوعی جامع ترین طرح ها در برخورد با اسکان غیر رسمی میباشد، این طرح ها با نگاهی منصفانه تر اجتماعات محلی اسکان غیررسمی را دارای توان ها و ظرفیت های متعددی میداند و با نگاهی چندجانبه تر و جامع تر، ارتقاء تمام این پدیده را مدنظر دارد. در این طرح ها، سعی میشود با افزایش توانمندی های مردم، اولا از نظر زندگی شرایط آنها بهبود پیدا کند و هم اینکه سعی میگردد با ارتقاء و بکارگیری توان ها و ظرفیت های آنان، موانع مشارکت را از بین برده و موجبات رضایتمندی سکونتی در این سکونتگاهها را فراهم نماید. رویکرد «سنجش رضایتمندی سکونتی» که اخیرا وارد ادبیات شهرسازی شده؛ می تواند به عنوان یکی از مهمترین معیارهای سنجش دستیابی به اهداف و ارزیابی میزان موفقیت طرح های توانمندسازی مطرح شود. شناسایی عوامل موثر در میزان رضایت و نارضایتی سکونتی ساکنان، میتواند در جهت تصمیمات آتی به منظور ارتقای سطح کیفی محدوده های سکونتی افراد و جلوگیری از تکرار نواقص در سایر مکان ها موثر واقع گردد. رضایتمندی سکونتی از مجموع و برآیند عواملی که بوسیله فرد از مسکن، محیط مسکونی و محله اش درک می شود بوجود می آید. در واقع این رساله به دنبال یافتن این نکته است که آیا اجرای طرح های توانمندسازی در محله کریم آباد زاهدان توانسته موجبات رضایتمندی آنها را فراهم سازد؟ یا خیر؟ و اینکه چه شاخصها و معیارهایی برای سنجش میزان رضایتمندی سکونتی در سکونتگاههای غیر رسمی میبایست مد نظر قرار گیرد تا با ارتقاء آنها میزان رضایتمندی ساکنین محله کریم آباد افزایش یابد؟ به عبارتی چه رابطه ای بین این طرح ها و سطح رضایتمندی سکونتی وجود دارد؟ رویکرد کلی رساله حاضر، توصیفی- تحلیلی است. شیوه دستیابی به داده ها و اطلاعات در دو قسمت کتابخانه ای، به منظور بررسی مطالعات طرح های توانمندسازی و رضایتمندی سکونتی و پیمایشی، به منظور ارزیابی میزان رضایتمندی افراد از محیط سکونتشان انجام میگیرد. ویژگیهای سن، جنس، وضعیت تاهل، شغل، بعد خانوار، میزان تحصیلات، میزان درآمد خانوار، مدت زمان اقامت به عنوان ویژگیهای فردی و مستقل در این راستا شناسایی شده اند؛ تا تاثیرشان بر رضایتمندی سکونتی مورد تحلیل قرار گیرد. بر این اساس، مدل رضایتمندی سکونتی با توجه به مدل آمریگو و آراگونز طراحی شد. جامعه آماری در این پژوهش، ساکنین محله حاشیه نشین کریم آباد زاهدان میباشد؛ که حدود 4945 خانوار را شامل میشود. حجم نمونه با استفاده از رابطه کوکران 160خانوار بدست آمده است و پیمایش از طریق نمونه گیری طبقه بندی شده و با استفاده از پرسشنامه صورت میپذیرد؛ بدین ترتیب که میزان رضایتمندی ساکنین با استفاده از پرسشنامه توسط ساکنین امتیاز دهی میشوند و به صورت کمی جهت تحلیل در می آیند و سپس پرسشنامه ها از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد و تعداد 160پرسشنامه تهیه شد. ارزش گذاری داده ها با استفاده از طیف پنج گزینه ای لیکرت صورت پذیرفته است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روشهای آماری، تحلیل عاملی، تحلیل رگرسیونی و ...توسط نرم افزار spss انجام شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که میزان رضایتمندی سکونتی در محله کریم آباد با در نظرگرفتن اقدامات طرح های توانمندسازی، در آستانه حد متوسط ( 62/2 با میانه نظری 3) میباشد.
احمد خلیلی مرتضی محسنی
این پژوهش، بررسی پاسخ های منفی فرامواد آکوستیکی است. به صورت مشخص حالت های تشدیدی سطحی در مرز یک فراماده آکوستیکی و یک محیط معمولی مورد توجه قرار می گیرد. پس از مرور فرامواد اپتیکی و ویژگی های عمومی آنها به معرفی فرامواد آکوستیکی پرداخته می شود و آنها به صورت کلی مقایسه می گردد. تعیین چگالی جرمی موثر منفی به عنوان شرط ضروری برای وجود حالت های سطحی در فرامواد آکوستیکی، موضوعی است که به آن پرداخته شده و تصویری میکروسکوپی از این حالت های سطحی منحصربه فرد ارائه می شود. نشان داده می شود که این آشفتگی های سطحی، تراگسیل میدان های ناپایدار فشاری را در طول ماده افزایش می دهند. میدان های ناپایدار فشاری پراکنده شده از شیء می تواند به صورت تشدیدگونه ای با یکدیگر جفت شده و در سطح فراماده آکوستیکی و با دقتی پایین تر از حد پراش، افزایش یابند. کاربرد این دسته از مواد و ویژگی های آن در طراحی ابرعدسی های آکوستیکی و اهمیت آنها در تصویر برداری فرا صوت و نیز سایر تجهیزات مدرن نیز به اختصار مورد بررسی قرار می گیرد.
احمد خلیلی علی نوری کرمانی
امروزه جاذبه های گردشگری تاریخی، طبیعی، و فرهنگی از عوامل مهم در جذب گردشگر است و شناخت بیشتر از رابطه تاریخی و فرهنگی بین دو کشور میتواند صنعت گردشگری کشور را توسعه و بهبود بخشد و از آنجائیکه این پژوهش به تبیین و تحلیل تاثیر عوامل تاریخی،طبیعی و فرهنگی در جذب گردشگران ژاپنی به کشور ایران می پردازد،مدعای تببین نویسنده در تحقیق این است که ایران نتوانسته است آن طور باید و شاید در جذب گردشگر ژاپنی نقش زیادی ایفا کند. سوال اصلی این است: آیا نقش جاذبه های تاریخی، فرهنگی، طبیعی ایران در جذب گردشگران ژاپنی موثر است؟ روش تحقیق میدانی و کتابخانه ای است و تحلیل به دو صورت توصیفی و پیمایشی انجام شده است. کشور ایران دارای امتیازات فراوانی در عرصه جهانگردی است، اما عیلرغم جاذبه های طبیعی و گردشگری موجود، جایگاه اقتصاد گردشگری ایران در مقایسه با بسیاری از کشورها از جمله ژاپن که ر قاره آسیا قرار دارد بسیار ضعیف میباشد. این پژوهش با هدف مقایسه ی صنعت گردشگری در دو کشور ایران و ژاپن، وضعیت این صنعت را بر شمردن توانایی ها، عایدی های ارزی، تعداد گردشگران ورودی، ضعف ها، موانع و شاخص های دیگر دردو کشور مورد مقایسه قرار داده است . با توجه به نوع تحقیق بعد از چهار چوب نظری و مبانی تئوریک، اطلاعات حاصل از ابزارهای مختلف گرداوری از جمله آمارنامه ها،پرسش نامه ها... از طریق نرم افراز spss رابطه آماری و میزان همبستگی میان شاخص ها و متغیرها حاصل و در نهایت با توجه به گذشته و حال برای بهبود شرایط دراینده راهکارهای عملی ارائه میگردد.
محمد امین سالاری پور غلامرضا حقیقت نائینی
امروزه با توجه به رشد شتابان شهرنشینی و افزایش فزاینده جمعیت شهرها، توجه به بافت های فرسوده در بین کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه از اهمیت خاصی برخوردارگشته است. در کشور ما نیز از مدت ها پیش به صورت جدی مداخله در این بافت ها در دستور کار قرار گرفته است اما متاسفانه از دانش و تجربیات صورت گرفته بهره وافی و کافی برای نوسازی بافت های موجود برده نشده و بدین ترتیب در حال حاضر با پهنه های وسیعی از بافتهای فرسوده مواجه هستیم که ساکنین آن از یکسو بیشترین قربانیان زلزله احتمالی تهران بوده و از سوی دیگر، طرحهای جامع و تفضیلی نیز باید راه خود را از میان چنین بافتهای بگشاید. با این وجود و با تمام مشکلاتی که این بافت ها با آن روبرو بوده و به شهر تحمیل میکنند می توان گفت فرصت بزرگ پیش روی کلانشهر تهران، همین بافتهای فرسوده هستند زیرا با مداخله مناسب در آن ها می توان پاسخ مناسبی برای رشد فزاینده جمعیت و کمبود زمین های شهری یافت. اصولا مقوله نوسازی در کشورما نظام یافته، نهادمند، و غنی نبوده و تجارب اندکی هم که وجود دارد بخاطر ضعف طرحهای بالادست، و غلبه نگرشهای بخشی و کارکردهای جزیره ای، شکست خورده است. امروزه نوسازی در زمره مفاهیمی بشمار می رود که مورد توجه نظام ها و دولت ها قرار گرفته است و رقابت در آماده سازی شهرهای بزرگتر برای نقش های شایسته درمقیاس های ملی، منطقه ای و جهانی مدت هاست که آغاز شده و همچنان شتاب و تداوم می یابد. مطالعات پژوهشی، بررسی کارشناسی دستگاه های ذیربط و مشاهده بافت های فرسوده تهران، نشان می دهد که این مناطق از ترکیبی از انواع فرسودگی ها و نارسایی ها رنج می برند که شامل آشفتگی های مختلف شهری و رشد و توسعه نامتوازن این مناطق از قبیل فرسودگی کالبدی ،عدم دسترسی مناسب به درون بافت و عرض کم معابر،کمبود یا فقدان تأسیسات زیربنایی مناسب، مشکلات زیست محیطی و بالا بودن حجم آلودگی،کمبود امکانات گذران اوقات فراغت به ویژه برای کودکان و نوجوانان، فقر و محرومیت، آسیب پذیری در برابر زلزله (استفاده از سازه های نامناسب و کم دوام)،سرانه کم خدمات شهری (فضای سبز، مراکز آموزشی، فرهنگی و تفریحی)، تراکم بالای جمعیت، حجم بالای ساختمان های کم دوام و ریزدانه، ناامنی و معضلات اجتماعی و فرهنگی و ارزش پایین زمین می باشد. (عندلیب،1386، ص18) با این وجود و با اینکه مداخله در این بافت ها به عنوان یک ضرورت حیاتی احساس می شود لکن مداخله در بافت های فرسوده به علت ریزدانگی و همچنین فقر مادی و فرهنگی ساکنین آن ها با مقاومت هایی روبروست. برای حل چنین معضلی یا نیازمند سرمایه گذاری بخش عمومی هستیم که عملا به علت محدودیت های مالی حکومت های شهری امکان مداخله آن ها در تمامی بافت ها میسر نیست و یا اینکه امکان مشارکت ساکنین و مداخله بخش خصوصی را فراهم آوریم. از سوی دیگر مشکل مهم دیگر پلاک های واقع در بافت های فرسوده ریزدانگی و ناپایداری بناهای آن ها می باشد که این امر روش تجمیع را به عنوان ضرورتی غیرقابل چشم پوشی مطرح می سازد. تجمیع زمین به عنوان یک ابزار برنامه ریزی شهری از ابتدای قرن بیستم در اروپا رواج پیدا کرد وسپس درسایر نقاط جهان با موفقیت ی چشمگیری روبرو شد(home, 2007,p1 ). تجمیع زمین، توسعه شهری را به سه روش آسان میکند: الف- بااین روش قطعات زمین با هم ادغام شده و پس از مرتب سازی برای برنامه ریزی بهتر تفکیک می شوند. ب- این روش راهکارهای مناسبی برای تامین هزینه ایجاد وتوسعه زیرساخت ها فراهم می آورد. ج- بااین روش منافع مالی حاصل ازتوسعه شهری،(معمولا به علت بهبود وضعیت بافت ویا ارزش افزوده مربوط به جواز عمران و ساخت اراضی) بین مالکان و متولیان توسعه توزیع می شود (home, 2007,p2 ). با توجه به موارد گفته شده این پژوهش بر آن است تا اثر بخشی روش تجمیع پلاک های ریز دانه و چگونگی تجمیع برای بهبود این بافت ها را با توجه به ابزار مهم مشارکت ساکنان مورد بررسی قرار دهد. از این روی مداخلات صورت گرفته در بافت فرسوده محله خوب بخت که به روش تجمیع و با مشارکت ساکنان صورت پذیرفته است مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد تا میزان اثربخشی این اقدامات مشخص گردد.در واقع هدف این تحقیق آن است که با بررسی و امکان سنجی اجرای طرحهای تجمیع در بافتهای فرسوده شهری به ایمن سازی، تعادل بخشی، حیات بخشی و ظرفیت سازی بافت های فرسوده دست یابد.
احمد خلیلی توفیق غفوری
چکیده ندارد.