نام پژوهشگر: مسیح بهار

بررسی وضعیت اپی ژنتیک و پلی مورفیسم های ژن دیسبیندین در بیماران بستری مبتلا به اختلال خلقی دو قطبی 1 در بیمارستان های روانپزشکی تهران
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  مسیح بهار   مهرداد نوروزی نیا

هدف: اختلال دوقطبی 1 یک اختلال روانی شایع با اتیولوژی کمپلکس است. ژن دیسبیندین، که در موقعیت 6p22.3 با برخی اختلالات سایکوتیک ازجمله اختلال دوقطبی به شمار می رود. کاهش بیان دیسبیندین، عامل احتمالی اثر پاتوفیزیولوژیک این ژن در اسکیزوفرنیا در نظر گرفته می شود و در لنفوسیت بیماران اسکیزوفرنی نیز نشان داده شده است. لذا به نظر می رسد افزایش متیلاسیون پروموتر دیسبیندین که غالباً با کاهش بیان مرتبط است، در دو گروه بیمار و سالم تفاوتی را قائل شود. بدین ترتیب اهداف مطالع? حاضر، بررسی مورد-شاهدی بیماران ایرانی از نظر ژنوتیپ ها و هاپلوتیپ هایی از ژن دیسبیندین که در جمعیتهای مختلف با این بیماری مرتبط شناخته شده و بررسی تغییرات اپی ژنتیکی متیلاسیون پروموتر این دسته از بیماران نسبت به جمعیت کنترل است. مواد و روش ها: این پژوهش بر اساس، اثر هشت پلی مورفیسم 2619538rs، 2743852rs، 1018381rs ، 2619522rs، 2005976rs، 2619528rs، 1011313rs و 3213207rs که در مطالعات پیشین گزارش شده اند، طراحی شده و هاپلوتیپ های آنها در جمعیتی 124 نفری متشکل از 44 بیمار دوقطبی 1 و 80 کنترل همخوان به روش واکنش چندگانه پلیمریزاسیون زنجیره ی مختص آلل (multiplex allele-specific pcr) بررسی شده¬است. به این منظور snpهای خاص بررسی شدند. تایید روش با توالی سنجی مستقیم صورت پذیرفت. همچنین متیلاسیون جزایر cpg پروموتر ژن پس از تیمار بی سولفیتی نمونه ها، به صورت کمی به روش high-resolution melting real time بررسی شد. یافته ها: یافته های بررسی ما تقریباً همخوان با مطالعات پیشین در جمعیتهای دیگر، ارتباطی میان ژنوتیپ تکsnpها و اختلال دو قطبی 1 نشان ندادند. در آنالیز آللها، تنها آلل g پلی مورفیسم 2005976rs، به عنوان عامل خطر تفاوت، آماری معنی داری (05/0p<) بین گروه مبتلا و شاهد نشان داد. برخلاف نتایج مطالعات قبلی، هیچ یک از هاپلوتیپها در مطالع? ما رابطه آماری معنی داری با اختلال دوقطبی 1 نشان ندادند. در مورد متیلاسیون پروموتر، اندازه گیری های کمی میان گروه مبتلا و شاهد، تفاوت آماری معنی داری (05/0p<) نشان دادند. نتیجه گیری: نتایج ما یافته های اولیه ایست که می تواند حاکی از آن باشد که متیلاسیون پروموتر ژن دیسبیندین در لنفوسیتهای خون محیطی، با بررسی های بیشتر ممکن است بتواند به عنوان احتمالاً یک بیومارکر در آینده در این دسته از بیماریها به کار رود.