نام پژوهشگر: عباس آسیابانها
سولماز بلوچی محمد ابراهیمی
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب شهرستان ابهر واقع بوده و بخشی از زون ایران مرکزی می باشد. سنگ های آتشفشانی در کمربند ماگمایی ارومیه-دختر واقع اند. گرانیت سروجهان با سن احتمالی پرکامبرین درون سازند کهر در منطقه سروجهان نفوذ کرده است. این گرانیت نسبت به گرانیت های جوانتر رنگ کاملا روشنتری دارد. گرانیت کاملاً روشن سروجهان دارای ماهیت کالکوآلکالن و از نوع گرانیت تیپ a بوده و مربوط به محیط های ریفت می باشد و از نظر محل تشکیل مربوط به قسمت فوقانی گوشته تحتانی بوده، مکانیسم تشکیل بدین صورت است که ماگمای بازیک که از گوشته فوقانی نشات می گیرد به سمت بالا صعود کرده و موجب ذوب پوسته می گردد. علاوه بر گرانیت های پرکامبرین سروجهان، توده نفوذی کوچک وجوانتری در جنوب شرق منطقه سروجهان وجود دارد که ترکیب سنگ شناسی آن شامل گرانیت، گرانودیوریت، دیوریت و سینودیوریت بوده و دارای ماهیت کالکوآلکالن و از نوع گرانیت تیپ i هستند و مربوط به محیط های کمان آتشفشانی می باشند. بافت های موجود در سنگ های آذرین درونی منطقه مانند بافت پرتیتی و بافت میرمکیتی می تواند به ترتیب حاکی از عمق کم توده ها و متاسوماتیسم باشد. ترکیب سنگ های آتشفشانی شامل بازالت، آندزیت، ریوداسیت و سنگ های آذرآواری است و دارای ماهیت کالکوآلکالن و مربوط به محیط فرورانش هستند. به نظر می رسد گدازه های منطقه از ذوب بخشی گوه گوشته ای که در اثر تماس سیالات مشتق شده از پوسته اقیانوسی فرورونده، از عناصر کمیاب غنی شده اند، منشا گرفته باشد. وجود بافت های غیر تعادلی همچون بافت غربالی وبلورهای با حاشیه خلیج مانند در سنگ های بیرونی منطقه ممکن است ناشی از فرآیند اختلاط ماگمایی باشند
مصطفی خدایی محمد ابراهیمی
چکیده: باتولیت حاج سیران با رخنمون تقریبی به وسعت 60 کیلومتر مربع، در شمال باختر ایران، در پهنه ساختاری البرز غربی- آذربایجان قرار دارد. این توده نفوذی با سن الیگوسن به داخل توف ها و آندزی بازالت های ائوسن تزریق شده است. این توده دارای طیف ترکیبی سنگ شناختی شامل گرانیت، سینیت و سینودیوریت می باشد، که کانیهای مافیک آن شامل بیوتیت، آمفیبول و پیروکسن می باشند و از کانیهای زیرکن، آپاتیت و اسفن می توان به عنوان کانیهای فرعی این توده نفوذی نام برد. از ویژگیهای بافتی این توده نفوذی وجود بافتهای پرتیتی و گرانوفیری در گرانیت ها می باشد که به ترتیب بیانگر کم بودن فشار بخار آب و سرد شدن به نسبت سریع در ژرفای کم است. روندهای تغییرات اکسیدهای اصلی، کمیاب و خاکی نادر در نمونه های بخشهای مختلف این توده حاکی از پیوستگی طیف ترکیبی سنگی و خویشاوندی آنها است. بررسی عناصر کمیاب در نمودارهای عنکبوتی بیانگر تمرکز پائینsm ,nb و sr و تمرکز بالای عناصر rb ,th ,zr ,hf ,la و nd است که می تواند نشان دهنده آغشتگی ماگمای اولیه حاصل از ذوب بخشی گوشته با مواد پوسته ای باشد. با استفاده از داده های حاصل از تجزیه نمونه های منتخب توده نفوذی حاج سیران مشخص شد این توده ویژگیهای مربوط به گرانیتهای نوع i، کالکوآلکالن، پتاسیم بالا و متاآلومین را از خود نشان می دهد که می تواند نمایانگر نشأت گرفتن این توده در ارتباط با یک زون فرورانش و در موقعیت کمان آتشفشانی باشد.
فاطمه عمادی محمد ابراهیمی
چکیده هدف از این مطالعه مقایسه ی توده های نفوذی شاه بلاغی و کهریزبیگ واقع در غرب زنجان می باشد. منطقه ی مورد مطالعه قسمتی از زون ساختاری ایران مرکزی است. در بخش مرکزی توده ی نفوذی شاه بلاغی سنگهای دگرگونی شامل گنیس چشمی و میکاشیست رخنمون دارند. این سنگهای دگرگونی توسط هاله ای از گرانیت صورتی به عرض حدود 20 متر احاطه شده اند. بخش اعظم توده ی نفوذی شاه بلاغی از گرانیت سفید تشکیل شده که گرانیت صورتی و هسته ی دگرگونی را احاطه نموده است. قدیمی ترین سنگهای رخنمون یافته در منطقه همین سنگهای دگرگونی هستند. نظر به این که گرانیت سفید در سازند کهر نفوذ نموده و به طور ناپیوسته توسط سازند بایندور پوشیده شده است سن آن پرکامبرین پسین می باشد. به دلیل این که آنکلاوهایی از گرانیت صورتی در گرانیت سفید یافت می گردد، گرانیت صورتی قدیمی تر است. بر اساس خصوصیات ژئوشیمیایی گرانیت های سفید در گروه گرانیت های نوع a طبقه بندی شده و از لحاظ محیط تکتونیکی متعلق به گرانیت داخل صفحه می باشد. جایگاه تکتونیکی گرانیت های صورتی، گرانیت پس از کوهزایی می باشد. توده ی نفوذی کهریزبیگ داخل آهکهای کرتاسه نفوذ کرده و موجب تجدید تبلور آن شده است. از طرف دیگر، قطعات لیتیک این توده ی نفوذی در کنگلومرای سازند قرمز زیرین مشاهده می گردد بنابراین سن این توده احتمالا پس از کرتاسه-ی بالایی و قبل از الیگوسن می باشد. توده ی نفوذی کهریزبیگ از گرانیت و گرانو دیوریت تشکیل شده است. بر اساس ویژگیهای ژئوشیمیایی این سنگها به عنوان گرانیت نوع i طبقه بندی شده و متعلق به گرانیت های کمان آتشفشانی هستند.
سیده سمیه تیموری عباس آسیابانها
محدوده مورد مطالعه، در شمال غربی شهرستان قزوین، شمال شرق شهر لوشان و در زون ساختاری البرز غربی قرار دارد. بر اساس مطالعات صحرایی، پتروگرافی و نمودار های رده بندی شیمیایی،واحد های سنگی این منطقه را سنگ های آذرآواری زیرآبی (شامل توف، لاپیلی توف و رسوبات اپی کلاستیک)، گدازه های آتشفشانی به سن ائوسن میانی- فوقانی (شامل الیوین بازالت، تراکیت، تراکی آندزیت، آندزیت، ریولیت و داسیت) و سنگ های نفوذی به سن بعد از ائوسن و احتمالاًالیگو- میوسن (شامل الیوین گابرو، دیوریت و مونزودیوریت) تشکیل می دهند. در مطالعات پتروگرافی، شواهدی از تغییر و تحولات کانی ها، نظیر ظهور و حذف برخی از آن ها، تشکیل بافت غربالی، خوردگی های خلیج مانند، حاشیه های سوخته در آمفیبول ها و بیوتیت ها و گردشدگی حاشیه های بلورها قابل مشاهده است. همچنین روند نمونه ها در نمودارهای تغییرات عناصر اصلی، فرعی و کمیاب، بیانگر ارتباط این سنگ ها از طریق فرآیند تبلور تفریقی می باشد. در نمودار های شیمیایی، سنگ های داسیتی و ریولیتی، از الگوی نسبتاً مشابه سایر نمونه های آتشفشانی منطقه تبعیت نمی کنند. بنابراین، منشأ متفاوتی داشته و احتمالاً محصول ذوب بخشی پوسته قاره ای در نتیجه ی تزریق ماگمای پر حرارت بازیک به درون آن می باشد. ویژگی های ژئوشیمیایی همراه با نمودار های عناصر کمیاب، عنکبوتی و تمایز محیط زمین ساختی، یک مجموعه ی ماگمایی کالکوآلکالن پتاسیم بالا و یک الگوی تکتونوماگمایی نوع کمان قاره ای مناطق فرورانش را برای سنگ های منطقه اثبات می نمایند. سنگ های مورد مطالعه، از لحاظ فراوانی عناصر la و sm، ترکیبی مشابه با مذاب های مشتق شده از گوشته غنی شده دارند و در محدوده ی ذوب بخشی حدود 10 تا 20 درصدی یک منبع گارنت- اسپینل لرزولیتی در عمق 90 تا 110 کیلومتری قرار می-گیرند.
ناصر اسمعیلی محمد ابراهیمی
این توده در جنوب شرق زنجان و غرب سلطانیه واقع شده و شامل گرانیت، گرانودیوریت، گرانودیوریت پورفیری و سنگهای آتشفشانی شامل تراکیت، تراکی آندزیت، تراکی داسیت و ریولیت می باشد.نمودار تعیین محیط تکتونیکی و سری ماگمایی نشان میدهند این توده متعلق به محیط تکتونیکی قوس آتشفشانی و سری شوشونیتی و کالکوآلکالن با پتاسیم بالا می باشد. وجود بافت غربالی در پلاژیوکلاز و حاشیه خوردگی در پلاژیوکلاز و پیروکسن و زونینگ در نمونه ها نشانگر شرایط غیر تعادلی در روند تبلور و تشکیل این سنگهاست
نفیسه صالحی اشرف ترکیان
منطقه مورد مطالعه در شمال شرق قروه، در استان کردستان واقع است و برمبنای تقسیم بندی های ساختمانی ایران بخشی از زون سنندج - سیرجان می باشد. حضور بمب های آتشفشانی با هسته هایی از زینولیت های گنیسی حاکی از وقوع انفجار در مقاطعی از فعالیت این آتشفشانها است که منجر به تشکیل سنگ های بازالتی و بازانیتی است. این سنگها در نورم خود نفلین می سازند. مخروط های آتشفشانی در این منطقه استراتوولکان هستند. در مطالعات میکروسکوپی این سنگها حضور فنوکریست های کلینوپیروکسن در کنار الیوین و بیوتیت قابل توجه است. خمیره این سنگها ازمیکرولیت های پلاژیوکلاز و پیروکسن تشکیل شده و شیشه قهوه ای رنگ همراه با کانی های کدر فضای بین آنها را پر می کند. بافت غالب سنگ ها میکرولیتیک پورفیریک است. حضور بافت غربالی در کلینوپیروکسن ها حاکی از اقامت های کوتاه مدت در اتاقک های ماگمایی کم عمق پیش از فوران است. زینوکریست های کوارتز، فلدسپات و پلاژیوکلاز، حاشیه مضرس بلورهای کلینوپیروکسن و منطقه بندی ترکیبی موجود در این بلورها نشانه های وقوع آلایش پوسته ای و عدم تعادل ماگمایی هستند. گدازه های بازالتی مورد بررسی در سری آلکالن قرار می گیرند و در نمودارهای هارکر شاخصه های وقوع تبلور تفریقی را نشان می دهند. چنانکه با کاهش میزان mgo و پیشرفت روند تبلور میزان cao،feo و tio2 نیز کاهش می یابد و محتوی sio2 افزایش پیدا می کند. از نظر محیط تکتونیکی این گدازه ها در گروه آتشفشان های وابسته به محیط های کششی آغازین ریفت های درون صفحات قاره ای قرار می گیرند. از نظر ژئوشیمیایی آنومالی منفی درti، zr، ta-nb، آنومالی مثبت pb، غنی شدگی از عناصر lilچون ba ، th و غنی شدگی در عناصر نادر خاکی سبک نسبت به عناصر نادر خاکی سنگین عدم ثبات نسبت-های ce/pb و nb/u و تغییرات نسبت های عنصر zr در برابر nb و ce، همراه با مقادیر بالای n(la/yb) از شاخص های وقوع آلایش پوسته ای است. نسبت های پایینzr/nb و y/nb، مقادیر مثبت ?nb و 1>nb/la منشا گرفتن سنگ های آتشفشانی مورد بررسی را از یک منشا شبه oib غنی شده لیتوسفریک نشان می دهد. مقادیر n (dy/yb)> 6/1 و نسبت-های بالایی از n(tb/yb)، نشان می دهد که این مذاب تشکیل دهنده این سنگ ها از یک منبع گارنت لرزولیتی با ذوب بخشی کمتر از 1 درصد ایجاد شده است، که این مسئله با غنی شدگی در lree هماهنگ است. بر مبنای نتایج حاصل فعالیت های آتشفشانی در شمال شرق قروه در نتیجه حرکات کشویی گسل های عمیق موجود در منطقه در طی فاز کششی پس از فرورانش رخ داده است.
معصومه کرد اشرف ترکیان
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران و در 20 کیلومتری شمال شرق شهرستان قروه واقع شده است. در تقسیمات زمین شناسی، جزء زون سنندج- سیرجان می باشد. محدوده مورد مطالعه در حد فاصل عرض های جغرافیایی?28 ?35 تا30 ?35و طولهای جغرافیایی?87 ?47 تا?00 ?48 واقع شده است. براساس مشاهدات صحرایی و مطالعات پتروگرافی سنگ میزبان عمدتاً بازالت و الیوین بازالت هستند. در سنگ های میزبان مخروط های آتشفشانی قزلجه کند و دیرکلو انکلاوهای گنیسی و اولترامافیک مشاهده می شود. انکلاوهای گنیسی از دیدگاه ژئوشیمیایی از نوع ارتوگنیس هستند. با توجه به مطالعات صحرایی، پتروگرافی و ژئوشیمیایی انکلاوهای گنیسی در واقع قطعات کنده شده ی پی سنگ می باشند که در حین فوران انفجاری به داخل گدازه افتاده اند.انکلاوهای اولترامافیک بر اساس ترکیب کانی شناسی مودال از نوع کلینوپیروکسنیت هستند. این انکلاوها دارای اشکال کروی و بیضوی است و سطح تماس آن ها با میزبان شان به صورت مرزهای تدریجی است و از لحاظ شیمیایی و ترکیب کانی شناسی نرماتیو با میزبان خود تفاوت چندانی ندارند. از آن جایی که در نمودارهای فراوانی عنکبوتی و ree، انکلاوهای کلینوپیروکسنیتی با سنگ میزبان خود روند بسیار مشابهی نشان می دهند که این موضوع بیانگر اتولیت بودن آنهاست. بنابراین با توجه به دلایل فوق،انکلاوهای کلینوپیروکسنیتی از تبلور جزء به جزء مایعی با ترکیب شیمیایی مشابه میزبان، بوجود آمده اند. وجود بافت گلومرو- پورفیریک در مقاطع میکروسکوپی و روند تغییرات در نمودارهای زوج عناصر ناسازگار- ناسازگار و سازگار- ناسازگار می تواند بیانگر تبلور تفریقی باشد. در بررسی های پترولوژیکی، حضور انکلاوهای گنیسی و زینوکریست های کوارتز از شواهد آلایش پوسته ای ماگمای تشکیل دهنده آنها است. آنومالی مثبت pb و cs، غنی شدگی lree، وجود مقادیر بالای la/nb، آنومالی منفی zr، nb و ta و غنی شدگی از عناصرlile مثل rb، ba و k و همچنین th از شواهد شیمیایی آغشتگی ماگمای مشتق شده از گوشته در طی صعود با پوسته قاره ای است. بررسی این پژوهش نشان می دهد که سنگ های منطقه با پوسته زیرین آلایش یافته اند. با توجه به محلی بودن فوران ها، توپوگرافی پست و حجم کم محصولات فورانی و همچنین وفور شکستگی ها و گسلهای امتدادلغز در منطقه مورد مطالعه، به نظر می رسد ماگماتیسم آن، پیامد یک ریفتینگ محلی و بازشدگی در امتداد گسله ها عمیق بوده که به صعود ماگمای حاصل از گوشته غنی شده به سطح منجر شده است.
سارا ویسی عباس آسیابانها
چکیده سری مخروط های آتشفشانی جوان شمال قروه (7 عدد) در داخل پهنه ی دگرگونی سنندج-سیرجان و در راستایی به موازات آن و نیز پهنه ی آتشفشانی ارومیه دختر قرار دارند. این آتشفشان ها از نظر چینه شناسی به ترتیب از رخساره های نهشته های آذرآواری جریانی در قسمت پایین، نهشته های اسکوری در وسط و روانه های بازالتی در قسمت بالا تشکیل شده اند. ساختار مخروط ها که گویای فعّالیّت استرومبولین این آتشفشان ها است، تقریباً به طور یکنواخت از اسکوری و بمب های آتشفشانی و روانه گدازه های بازالتی پرحفره حاوی کانی های فرومنیزیم آب دار (هورنبلند، بیوتیت و آپاتیت) و بی آب (الیوین و کلینوپیروکسن) و مقادیر بسیار کمی پلاژیوکلاز (به صورت میکرولیت های زمینه) ساخته شده است. در داخل محصولات فورانی این مراکز علاوه بر انواع بمب و پرتابه، دو گروه آنکلاو به چشم می خورد. گروه اول ماهیّت فلسیک داشته و قطعاتی از پی سنگ گنیسی منطقه هستند که طی مراحل آغازین فعالیّت آتشفشان در داخل آشیانه ی ماگمایی ریزش کرده اند. گروه دوم آنکلاوهای مافیک اند. تشابه ویژگی های شیمیایی و پتروگرافیکی این آنکلاوها و سنگ های آتشفشانی میزبان، حاکی از وجود ارتباط ژنتیکی میان آن هاست، به نحوی که می توان گفت این آنکلاوها، کومولاها یا لخته هایی از ماگمای میزبان محسوب می شوند که در پی فعّالیّت انفجاری متلاشی شده و همراه با محصولات فوران به هوا پرتاب و سپس در اطراف دهانه نهشته شده اند. ژئوترموبارومتری آنکلاوهای مافیک در این مراکز، دما و فشاری به ترتیب در حدود °c 975-927 و gpa 4/0-2/0 برای الیوین بیوتیتیت ها، °c 1023-972 و gpa 6/0-4/0 برای آپاتیت-پیروکسن-هورنبلندیت ها و °c 1100-1000 و gpa 8/0-6/0 برای آپاتیت-هورنبلندیت ها را به دست می دهند. ضمناً تلفیق بررسی های رخساره ای و شیمیایی ، 5 مرحله آتشفشانی را برای آن ها پیش بینی می کند: 1) تشکیل مخازن ماگمایی در پوسته ی قارّه ای، 2) تبلور و ته نشینی لخته های(کومولاهای) کانی های مافیک، 3) تشکیل ستون های فورانی و خروج روانه های پامیسی(ایگنیمبریت ها) 4) ریزش ستون فورانی و سقوط اسکوری ها و 5) خروج آرام روانه گدازه های بازیک. نتایج بررسی های ژئوشیمیایی محصولات آتشفشانی این مراکز، مبیّن آن است که منشأ ماگما در مراکز آتشفشانی مورد مطالعه یک منبع گوشته ای غنی شده زیر لیتوسفر قارّه ای (گوشته ی متاسوماتیسم شده) در زون فرورانش می باشد. این مذاب های گوشته ای والد توسط سیّال ها و یا مذاب های حاصل از ورقه ی در حال فرورانش غنی سازی شده و طی صعود با موادّ پوسته ی قارّه ای آلایش یافته اند (فرآیند afc).
زهره رضاقلیان عباس آسیابانها
محدوده ی مورد مطالعه واقع در جنوب شهرستان دانسفهان و جنوب غرب استان قزوین، در بخش شمالی کمان آتشفشانی ارومیه- دختر و نزدیک به کمان آتشفشانی البرز قرار دارد. براساس روابط صحرایی و پتروگرافی، توالی سنگی این منطقه را سنگ های آذرآواری (شامل ایگنیمبریت ریولیتی، کریستال لیتیک توف و کریستال توف ریوداسیتی ) در قسمتهای پایین و گدازه های آتشفشانی بازیک-اسیدی (شامل تراکی آندزیت، پیروکسن آندزیت، پیروکسن آندزیت بازالت، ریولیت و ریوداسیت) در قسمتهای بالاتر به سن ائو- الیگوسن تشکیل می دهند. ترکیب کانی شناختی مشاهده شده در سنگ های آتشفشانی مورد مطالعه شامل پلاژیوکلاز، سانیدین، کلینوپیروکسن، ارتوپیروکسن، بیوتیت، هورنبلند و کانی های اپک می باشد که با یک بافت میکرولیتیک پورفیری در نمونه های بازیک-حدواسط و بافت اوتاکسیتی در نمونه های اسیدی در یک زمینه ی شیشه ای قرار گرفته اند. شواهد پتروگرافی نظیر بافت غربالی، خوردگی های خلیجی، حاشیه های سوخته در آمفیبول ها و بیوتیت ها، گردشدگی حاشیه ی بلورها و تغییر رنگ شیشه ی زمینه و نیز شواهد ژئوشیمیایی نظیر روندهای مشخص در نمودارهای هارکر، نمودارهای تغییرات عناصر اصلی، فرعی و کمیاب بیانگر ارتباط این سنگ ها از طریق فرآیند تبلور تفریقی و تا حد کمتری اختلاط ماگمایی می باشد. مشاهده ی برخی انحرافات از روندهای غالب ژئوشیمیایی در بعضی نمودارهای هارکر می تواند در ارتباط با هضم یا اختلاط ماگما و احتمالاً دگرسانی های گرمابی باشد. ویژگی های ژئوشیمیایی نمودارهای عناصر کمیاب، عنکبوتی و تمایز محیط تکتونیکی، یک مجموعه ی ماگمایی کالک آلکالن پر پتاسیم مرتبط با کمان آتشفشانی مناطق فرورانش را برای سنگ های منطقه به اثبات می رساند. سنگهای اسیدی مربوط حاصل ذوب بخشی پوسته قاره ای بوده و نمونه های با ترکیب حدواسط- بازیک شرایط ماگماهای برخورد و پس از برخورد را نشان می دهند.
فرخنده خادمی عباس آسیابانها
سنگهای آتشفشانی سنوزوئیک منطقه ی مورد مطالعه با چهار رخساره : رخساره ی رسوبی-آذرآواری، رخساره ی روانه گدازه های آندزیتی-آندزی بازالتی، رخساره ی روانه های ایگنیمبریتهای ریولیتی و رخساره ی نفوذیهای نیمه عمیق بر روی واحدهای قدیمی تر به سن ژوراسیک و کرتاسه و با دگرشیبی در زیر سازندهای سرخ زیرین، قم، سرخ بالایی و کنگلومرای بختیاری قرار می گیرند. گدازه ها با طیف ترکیبی گسترده ای شامل: آندزیت، آندزی بازالت، داسیت و ریولیت و هم چنین نفوذی ها شامل توده نفوذی دیوریتی و دایکهایی با ترکیب دیوریت-آندزیت می باشند. عمده ترین کانیهای موجود در این سنگها پلاژیوکلاز، سانیدین، آمفیبول، پیروکسن و کانیهای تیره می باشند و بافتهای پورفیری، میکروکریستالین، هیالوکریستالین و اینترسرتال را عرضه می کنند. نمونه های مورد مطالعه در نمودارهای تعیین سری ماگمایی در محدوده کالک آلکالن قرار می گیرند و با توجه به نمودارهای هارکر دچار تبلور تفریقی کلینوپیروکسن، آمفیبول، پلاژیوکلاز، فلدسپاتهای آلکالن و کانیهای تیره (مگنتیت، تیتانومگنتیت، ایلمنیت و روتیل) شده اند. در نمودارهای عنکبوتی، عناصر نادر خاکی سبک lree نسبت به عناصر تادر خاکی سنگین hree غنی شدگی و عناصر hfs (ti, nb) آنومالی منفی و عناصر lfs (cs, k, pb) آنومالی مثبت نشان می دهند که از ویژگیهای بارز مناطق فرورانش است. ضمن آنکه در نمودارهای تمایز محیط تکتونیکی، نمونه ها در محدوده های بازالتهای مناطق جزائر قوسی و حاشیه فعال قاره ای قرار می گیرند. در بررسیهای شیمی کانیها شواهدی از تغییرات شرایط فیزیکوشیمیایی مخزن ماگمایی و نیز تبلور آنها در شرایط فوگاسیته ی اکسیژن بالا و فشارهای متوسط تا بالا و در محیط تکتونیکی جزائر قوسی و برخی نیز موقعیت بازالتهای درون صفحات را نشان می دهند. نتایج فشارسنجی فشار 10-2 کیلوبار برای کل نمونه ها و نتایج دماسنجی برای آمفیبولها دمای 20±720 و برای کلینوپیروکسنها دمای150±1050 و برای ارتوپیروکسنها دمای 150±950 به دست می دهد. در بررسیهای ساختاری انجام گرفته سامانه گسل امتداد لغز راست بر عزالدین-راهجرد (با روند n10-20w)که برای اولین بار در این مطالعه معرفی می گردد طولی حدود 70 کیلومتردارد و این گسل وگسلهای قم-زفره و بیدهند از جمله گسلهای عرضی پی سنگی منطقه محسوب می شوند. روند دایکها عمود بر محور چین خورگیها است که عموماً موازی با روند گسلها است. لذا می توان نتیجه نتیجه گرفت که ارتباط نزدیکی بین تکتونیسم و ولکانیسم برقرار بوده و الگوی تکتونیکی ترافشاری راست بر مهم ترین رژیم دگرریختی منطقه بوده است.
علیرضا طالب بیدختی محمد حسین قبادی
هدف از انجام این پژوهش بررسی خصوصیات زمین شناسی مهندسی توف های سازند کرج و همچنین ارزیابی رفتار تابع زمان آنها از نظر هوازدگی و خرش می باشد. به منظور ارزیابی ویژگی های زمین شناسی مهندسی توف های مورد مطالعه با انجام مطالعات صحرایی از 13 محل نمونه برداری شد. مطالعات صحرایی نشان می دهد که ویژگی های سنگ شناسی توف های مورد مطالعه بسیار متنوع می باشد بطوری که در فاصله های کم ترکیب کانی شناسی و خصوصیات بافتی نمونه ها تغییر می کند. از نظر زمین ساختی، منطقه مورد مطالعه دارای تکتونیک فعالی بوده و تحت گسلش و چین خوردگی شدیدی قرار گرفته است. بنحوی که البرز مرکزی بیشتر تحت تاثیر چین خوردگی قرار گرفته در حالیکه و نقش گسلش در البرز غربی (شمال قزوین) برجسته تر است. نتایج مطالعات پتروگرافی و آنالیز xrd نشان می دهد که ترکیب کانی شناسی توف های مورد مطالعه متفاوت بوده و می توان نمونه های مورد مطالعه را به سه دسته توف های شیشه ای، توف های کریستالین و توف های جوش خورده (ایگنمبریت) تقسیم بندی نمود. مطالعات xrf نشان می دهد که توف های مورد مطالعه غالباً دارای ترکیب ریولیتی- آندزیتی هستند. پس از نمونه برداری اقدام به تهیه حدود 700 معزه با قطر nx از بلوک ها گردید. با انجام مطالعات آزمایشگاهی خواص فیزیکی و مکانیکی توف ها مورد بررسی قرار گرفت. سپس با توجه به نتایج آزمایش ها روابط کاربردی مناسب برای پیش بینی ویژگی های مهندسی نمونه ها ارائه گردید. به منظور ارزیابی تاثیر هوازدگی فیزیکی بر روی توف ها 510 مغزه از 13 نوع مختلف توف مورد استفاده قرار گرفت. آزمون انجماد و ذوب (70 چرخه)بر روی مغزه ها و آزمون سلامت سنگ (15 چرخه) بر روی سنگدانه و مغزه ها در محلول های اشباع سولفات منیزیم و سولفات سدیم انجام شد. در نهایت تاثیر فرایند هوازدگی فیزیکی بر روی خواص مهندسی نمونه ها با استفاده از مدل تابع تخریب مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج آزمون انجماد و ذوب آب نشان می دهد که سرعت تخریب نمونه ها تحت تاثیر اندازه حفرات، عوامل ساختاری، بافت و میزان هوازدگی سنگ می باشد. نتایج آزمون سولفات برروی سنگدانه ها با دانه بندی های مختلف نشان می دهد که در آزمون سولفات منیزیم درصد افت وزنی ذرات ریزتر بیشتر از ذرات درشت تر است در حالی که در آزمون سولفات سدیم این روند بر عکس می باشد. نتایج آزمون سلامت سنگ بر روی خواص مهندسی مغزه ها نشان می دهد که مکانیزم تخریب این دو نمک متفاوت بوده به نحوی که اثر تخریبی محلول سولفات سدیم بر روی خواص مهندسی بیشتر از محلول سولفات منیزیم بوده است. علی رغم اینکه میزان آسیب دیدگی سطحی و خوردگی نمونه ها در محلول سولفات منیزیم بیشتر از سولفات سدیم است. محاسبه نیمه عمر نمونه ها در برابر فرایند های هوازدگی نشان می دهد که اثرات تخریبی فرایند تبلور نمک به مراتب بیشتر از فرایند انجماد و ذوب می باشد به نحوی که عملکرد تخریبی سولفات سدیم 15 برابر عملکرد تخریبی انجماد و ذوب بر روی کاهش مقاومت کششی نمونه ها می باشد. به منظور بررسی رفتار خزشی توف های مورد مطالعه اقدام به طراحی و ساخت دستگاه خزش شد. دستگاه طراحی شده از عملکرد مناسبی برخوردار بوده و می تواند برای بررسی رفتار خزشی سنگ ها در دراز مدت به کار رود. برای تحلیل رفتار خزشی نمونه های مورد مطالعه از مدل ویسکو الاستیک بورگر استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که مقادیر ثابت های ویسکو الاستیک نمونه ها بسیار متغیر بوده و به میزان هوازدگی نمونه، درصد کانی های ناسالم سنگ و همچنین فراوانی ریز ترک های موجود در سنگ بستگی دارد. در نهایت با توجه به نتایج آزمایش های آزمایشگاهی کاربری توف های مورد مطالعه به عنوان مصالح سنگی ارزیابی گردیده است
رقیه جانی پور عباس آسیابانها
چکیده توده گرانیتی لیسار ترکیب یکنواخت گرانیتی داشته و به علت دارا بودن پتاسیم فلدسپات فراوان (حدود 40%) رنگ صورتی ویژه ای دارد.وجود بافت گرانوفیری در سنگ های این توده، فراوانی آنکلاو و نبود هاله دگرگونی بین سنگهای پلوتونیک با سنگ های اطراف حکایت از کم عمق بودن این توده پلوتونیکی دارد. با توجه به نوع بافتها، می توان نتیجه گرفت که در مراحل پایانی تبلور فشار بخارآب به شدت کاهش یافته است. از نظر ژئوشیمیایی، توده مزبور بسیار پرآلومین،واز نظر سری ماگمایی جزء سری کالک آلکالن پر پتاسیم پس از برخورد صفحه ای محسوب می شود. ضمن آنکه از نوع گرانیتوئیدهای نوع a (غیر کوهزایی) است که احتمالاً از ذوب منابع پوسته قاره ای ایجاد شده است. با توجه به روابط پترولوژیکی و موقعیت ژئودینامیکی، تصور می شود که توده ی مذکور به هنگام برخورد خرده قاره های کیمرین و اوراسیایی و از ذوب پوسته ی قاره ای طی رویداد کوهزایی ائوکیمرین ایجاد شده باشد. نمونه های آتشفشانی منطقه(آندزیت) در محدوده کالک آلکالن و پرآلومین قرارگرفته و از نوع زون های کششی درون قاره ای بوده و در حوضه های پشت کمان توسعه یافته اند. مطالعه نمودارهای ژئوشیمیایی، ارتباط ماگمای تشکیل دهنده آندزیتها با فرورانش و آلایش با لیتوسفر قاره ای و نقش محرز یک منبع گوشته لیتوسفری را به اثبات می رساند. لذا به نظر می رسد که این مجموعه در حوضه پشت کمان توسعه یافته است، که در آن فوران های انفجاری رسوبات پیروکلاستیک مختلفی را تولید کرده اند. مرحله بعدی ولکانیسم فوران هوایی آرام تر را پدید آورده است که در نتیجه ی این فوران، گدازه های آندزیتی به سطح رسیده اند. نسبت عناصر کمیاب نیز بیانگر آن است که ماگمای اولیه از یک منبع گوشته لیتوسفری که با پوسته قاره ای آلایش یافته حاصل شده اند.
هما پیروزی عباس آسیابانها
منطقه مورد مطالعه بخش کوچکی از نقشه 250000 : 1 قزوین-رشت و از نظر جغرافیایی و زمین¬شناسی جزء پهنه¬ی البرز غربی است. در منطقه¬ی مورد مطالعه ردیف سنگی پالئوزوییک و سنوزوییک با یک تماس گسلی رانده در کنار هم قرار می¬گیرند. . آندزیت بازالتهای دونین (هم¬ارز واحد a سازند جیرود) که طی رویداد کششی کالدونین و تشکیل ریفت قاره¬ای اردویسین-دونین بوجود آمده¬اند، از نظر ژئوشیمیایی با آنومالی منفی nb, ta, eu و غنی¬شدگی عناصر lree نسبت به hree و آنومالی مثبت pb مشخص می¬شوند. آلودگی پوسته¬ای موجب شده تا نمونه¬های منطقه روند عنصری پوسته را به خود گرفته و علائم مناطق فرورانشی را به صورت کاذب نشان دهند. واحدهای سنگی سنوزوییک شامل دو بخش مشخص گدازه¬های آنالسیم بازالت و توده نفوذی گابرویی می¬باشد. گدازه آنالسیم بازالتی با وجود فنوکریستهای تمام وجه¬دار آنالسیم و نیز پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن مشخص می¬شود. بلورهای آنالسیم به دلایل مختلفی از طریق تبادل یونی از بلورهای اولیه لوسیت بوجود آمده¬اند که از دلایل آن می¬توان به ترکهای شعاعی و ماکل لوسیت به صورت باقیمانده در داخل برخی آنالسیم¬ها اشاره¬کرد. توده¬ی نفوذی گابرویی نیز با وجود بلورهای کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز و نیز بلورهای منشوری شکل اولیوین ایدنگزیتی شده¬ مشخص می¬شود. ضمن آنکه در بعضی قسمتها به دلیل مشاهده وفور بلورهای درشت و پرازدحام پیروکسن دارای فابریک کومولایی هستند. برداشتهای ساختاری و مدل ارائه شده برای نحوه¬ی جایگیری گدازه¬های آلکالن منطقه (آنالسیم بازالتها) نشان از خروج آنها از طریق شکافهای کششی عدسی شکل دارد. بطوری که روانه گدازه¬ی مزبور دارای الگوی z شکل ویژه¬ای می¬باشد که بین گسلهای عرضی با امتداد شمال غرب- جنوب شرق منطقه محصور شده¬ است. دلیل این الگوی خاص، حرکت راستگرد گسلهای امتداد لغز و تشکیل ترکهای کششی عدسی شکل با آرایش پله¬ای و در نهایت فعالیت زون گسلی می¬باشد که همزمان سبب چرخش ترکهای کششی شده و همزمان خروج گدازه نیز ادامه داشته است. ترکیب آلکالن ماگمای جایگزین شده که از شاخصه¬های پهنه¬های کششی است، بر این موضوع صحّه می¬گذارد.
نسترن مخفی محسن نصرآبادی
در مجموعه افیولیتی شرق و جنوب شرق بیرجند، بلوک هایی از جنس سنگ دگرگونی در سه منطقه گزیک، گورچانگ و سولابست وجود دارند. این بلوک های دگرگونی در یک ملانژ افیولیتی با زمینه سرپانتینیتی واقعند. در دو منطقه سولابست و گزیک متابازیت هایی وجود دارند که تحت شرایط رخساره آمفیبولیت و اکلوژیت دگرگون شده اند. شیست آبی با پروتولیت غنی از کوارتز نیز در این دو منطقه دیده می شود. در منطقه گورچانگ متابازیت ها در رخساره آمفیبولیت دگرگون شده اند.با توجه به روابط بافتی، پاراژنزهای کانی شناسی متفاوت، ساختارهای واکنشی و روابط ادخال ها می توان مسیر دگرگونی سنگ های مورد مطالعه را بصورت نیمه کمی تعیین و یک تحول دگرگونی پنج مرحله ای را تعریف نمود.