نام پژوهشگر: مژگان هوشمند
مژگان هوشمند والی رضایی
با توجه به اهمیت پدیده تعدی در دستور زبان و نیز لزوم بررسی آن از دیدگاهی جدید، در این رساله با اتخاذ رویکردی نقشی-ردهشناختی به دنبال بررسی پدیده تعدی در زبان فارسی گونه محاورهای معیار از منظر پیوستاری هستیم. مزیت دیگر چنین دیدگاهی این است که بررسی تعدی در قالب پیوستار بر پدیده های مرتبط با تعدی نظیر مجهول، انضمام، سببی، مفعول نمایی افتراقی، نمایه سازی مفعول و غیره نیز پرتو می افکند. اهداف کلی این تحقیق عبارتند از بررسی رده شناختی نمونه اعلای بند متعدی در زبان فارسی، شناخت عوامل تأثیرگذار بر میزان تعدی بندهای فارسی و رابطه این عوامل و مولفه ها با یکدیگر. بررسی رابطه فرایندهای تغییر ظرفیت(مانند انضمام، مجهول سازی) با تعدی و به طور کلی تغییر تعدی نیز از اهداف این پژوهش به شمار می رود. تحلیل دستوری نیز در چارچوب نقش و ارجاع انجام می گیرد. این پژوهش مطالعه ای توصیفی- تحلیلی بوده و در آن فارسی معیار گونه محاورهای مورد بررسی قرار خواهد گرفت. داده های مورد نیاز دراین پژوهش عمدتاً از رسانه های ارتباط جمعی، سریال های تلویزیونی، فیلم های تلویزیونی و گفتگو با سخنگویان زبان فارسی گردآوری شده است. داده ها شامل جمله هایی است که محمول دوموضوعی (و یا بیش از دو موضوع) دارند و این انتخاب بر اساس موضوع های اصلی محمول صورت گرفته است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که میزان بالای ارجاع و توجه گوینده، فردیت مفعول، تأثیرپذیری مفعول، نمود، نوع عمل، لحظه ای بودن در تظاهر تعدی در زبان فارسی دخیل هستند. از این میان، فردیت مفعول و تأثیرپذیری هم بستگی زیادی دارند. از سوی دیگر، تأثیرپذیری با نمود فعل نیز ارتباط مستقیم داشته و فردیت مفعول نیز با مولفه های نوع عمل، لحظه ای بودن و نمود هم بستگی دارد. نتیجه بررسی تغییر تعدی از این قرار است: در سببی سازی با توجه به لزوم یا تعدی ساخت غیرمشتق و نیز نقش معنایی شرکت کننده آن میزان تعدی بند و ساختار آن تعیین می گردد. مجهول سازی ارتباط نزدیکی با تعدی داشته و تنها برای بند متعدی اعلاء با کنش پذیر تأثیرپذیر امکان پذیر است. انضمام و حذف مفعول نکره با تعدی پایین بند در ارتباط اند و هنگامی رخ می دهند که تعدی بند کاهش یافته باشد. در مفعول نمایی افتراقی فردیت مفعول و تأثیرپذیری آن اهمیت به سزایی دارند. مفعولی که فردیت بالا و یا تأثیرپذیری بالاتری داشته باشد با «را» نشان دار می شود. در غیر این صورت، یا نشانه ای برای مفعول به کار نمی رود یا نشانه ای متفاوت در کنار آن ظاهر می شود. تعدی با نمایه سازی مفعول نیز هم بستگی داشته و حضور نمایه هم مرجع با مفعول بیان گر تعدی بالای بند است. هرچند، رفتار متفاوت ساخت ها نسبت به دو فرایند مجهول سازی و نمایه سازی نشان می دهد مجهول سازی ارتباط نزدیک تری با میزان تعدی بند دارد. همچنین، رفتار متفاوت دو ساخت انعکاسی و متقابل نسبت به دو فرایند مجهول سازی و نمایه سازی بیان گر تعدی پایین آنهاست. بررسی دستوری تعدی نیز بیان گر این است که تفاوت معنایی محمول ها، کاربرد نشانه مفعول «را» و نیز حروف اضافه «به» و «با» در دستور نقش و ارجاع قابل تبیین است. نتایج، از یک سو، تبیینی از حضور تکواژ «را» در مقابل عدم حضور آن و نیز حضور حروف اضافه ارائه می دهد. از سوی دیگر، نشان دهنده عدم همخوانی کامل فرضیه تعدی و مولفه های تعدی با داده های زبان فارسی است. از دیگر پیامدهای این پژوهش اثبات رابطه نزدیک فرایندهای تغییر تعدی با میزان تعدی بند است. واژگان کلیدی: تعدی، نمونه
مژگان هوشمند جلال رحیمیان
گویش های بازمانده در گوشه و کنار ایران حاوی جنبه هایی از فرهنگ کهن این مرزوبوم هستند که پرداختن به آنها مطالعه فرهنگ بومی آن مناطق را تسهیل می کند. گویش خلاری یکی از گویش های استان فارس است که در روستای خلار از توابع شهرستان سپیدان به آن تکلم می شود. تحقیق حاضر که با هدف به دست دادن توصیفی علمی و زبانشناختی از ساختار صرفی- نحوی گویش مردم این منطقه انجام شده است، اولین تحقیق علمی و نظام مند در مورد این گویش می باشد. برای جمع آوری داده ها از گویشوران بومی این منطقه استفاده شده و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات روش رایج مورد استفاده زبانشناسانی چون باطنی(1380)، رحیمیان(1381)، مشکوةالدینی(1384) و... بکار گرفته شده است. گویش خلاری یکی از گویش های زبان فارسی است که با وجود داشتن شباهت های زیاد با گویش فارسی معیار از جهاتی نیز با آن متمایز است که همین امر لزوم پرداختن به آن را روشن می سازد. ویژگی هایی از جمله ساخت ارگتیو، علامت معرفه، نداشتن نشانه مفعول، داشتن واژگان غنی در زمینه کشاورزی از مشخصه های منحصر بفرد این گویش می باشد. نگارنده معتقد است که توانسته در راه شناساندن این گویش گام کوچکی بردارد، هرچند که این تحقیق دارای نقایصی است که امید دارد این کار توسط محققان دیگر ادامه یافته و کامل گردد.