نام پژوهشگر: امیر پازوکی
هدی محمودی امیر پازوکی
گزارش حاضر، نتایج بررسی های انجام شده در مورد کانسنگ سلستین کم عیار قلعه بلند ورامین به منظور تولید کنسانتره ای با عیار بالای 94% سولفات استرانسیم مناسب برای تهیه کربنات استرانسیم می باشد. مطالعات میکروسکوپی بر روی سنگ وجود فازهای سولفات استرانسیم، کربنات استرانسیم، کوارتز و کلسیت را تایید می کند، اما باریت موجود در نمونه قابل تشخیص نیست. به منظور تشخیص وضعیت باریت موجود در نمونه، مقاطع صیقلی از نمونه تهیه شد و توسط میکروسکوپ الکترونی مورد مطالعه قرار گرفت و مشاهده شد که باریم به صورت کریستال مستقل وجود نداشته، بلکه باریم در شبکه کریستالی سلستین قرار دارد. دانه بندی های مختلف از نمونه خرد شده به منظور تعیین میزان درجه آزادی ذرات در فراکسیون های مختلف به وسیله میکروسکوپ مورد مطالعه قرار گرفت و مشاهده شد که برای دسترسی به درجه آزادی مناسب، خردایش باید تا زیر 300 میکرون صورت گیرد. اندیس کار این کانسنگ توسط روش کالیبره کردن یک آسیای گلوله ای، اندازه گیری شد وkwh/ton 52/6 به دست آمد. همچنین آزمایشات سنگ شکنی نشان داد که نمونه مذکور جزء سنگ های نرم می باشد. روش های متعدد جدایش ثقلی مانند، مارپیچ و میز لرزان استفاده شد و همچنین روش فلوتاسیون برای مواد دانه ریز به کار گرفته شد و همینطور روش اسیدشوئی توسط اسیدکلریدریک و اسیدنیتریک مورد بررسی قرار گرفت و به کمک روابط ریاضی مربوط به مدل دو فازی هسته کوچک شونده، مکانیزم و سینتیک فرآیند اسید شویی تعیین شده است. مناسب ترین نتایج به دست آمده توسط روش های مورد استفاده به صورت زیر می باشد: بهترین نتیجه به دست آمده توسط میز مربوط به دانه بندی مخلوط 125/0+59/0- میلیمتر می باشد که کنسانتره ای با عیار 19/95 درصد سولفات استرانسیم و بازیابی 6/40 درصد به دست آمد. بهترین نتیجه به دست آمده توسط مارپیچ هم مربوط به دانه بندی 125/0+35/0- میلیمتر با کنسانتره ای با عیار 78/95 درصد سولفات استرانسیم و بازیابی 1/37 درصد می باشد. بهترین نتیجه به دست آمده توسط روش فلوتاسیون مربوط به دانه بندی 2/0- میلیمتر می باشد با کنسانتره ای با عیار 65/95 درصد سولفات استرانسیم و 5/63 درصد بازیابی. توسط روش اسیدشوئی هم کنسانتره ای با عیار 95 درصد و بازیابی حدود 100-90 درصد به آمد. سه مدل نفوذ فیلمی، نفوذ داخلی و واکنش شیمیایی بر روی نتایج به دست آمده از آزمایش های اسید شویی در غلظت های 5، 10 و 15 درصد برازش شد که در نهایت ضریب همبستگی در مدل نفوذ داخلی به عدد یک نزدیکتر و مدل نفوذ داخلی کنترل کننده سرعت واکنش می باشد. از جمع بندی نتایج حاصل از آزمایشات مختلف انجام شده در این طرح می توان به نتایج زیر دست یافت: در آزمایش های به دست آمده توسط میز لرزان و مارپیچ ملاحظه می شود که به دست آوردن پرعیاری با عیار مطلوب امکان پذیر می باشد اما مقدار بازیابی پایین می باشد، به همین علت استفاده از این روش ها به تنهائی توصیه نمی شود، اما استفاده از ترکیب آنها با روش های فلوتاسیون و اسیدشوئی می توان کانسنگ مذکور را به خوبی پرعیار نماید. توسط روش فلوتاسیون هم می توان محصولی با عیار و بازیابی مناسب به دست آورد. روش اسیدشوئی به خوبی قادر به حذف کربنات کلسیم و تولید محصولی با عیار مطلوب و بازیابی بالا می باشد.
زینب بحرینی امیر پازوکی
معدن دره نقره در طول شرقی " 21 14 ? 50 و عرض شمالی "40 31 ? 33 و در19 کیلومتری شمال غرب گلپایگان قرار دارد. نزدیک ترین کانسار به آن کانسار سرب و روی باباشیخ می باشد. این کانسار در محل تکتونیزه و گسله جای دارد و لیتولوژی آن عمدتاً شامل مواد آذرآواری و توف در بخش شرقی، و آهک های ضخیم لایه با سن کرتاسه در بخش غرب و جنوب غربی است. کانی سازی گالن و اسفالریت در راستای شکستگی ها ودر پیکر پرشدگی و گسیختگی و به شکل رگه و رگچه در طبقات آهک اربیتولین دار با سن کرتاسه زیرین دیده می شود. ابعاد و گسترش کانی سازی در سنگ های آذرآواری بسیار محدود است و عمدتاً در طبقات آهکی تکتونیزه شده با سن کرتاسه زیرین گسترش کانی سازی دیده می شود. در سنگ های کربناته دگرسانی به صورت دولومیتی شدن و سیلیسی شدن نمایان است. کانی سازی پیریت و گالن و اسفالریت به دنبال دگرسانی روی داده است و باطله ای شامل کوارتز و دولومیت آنها را همراهی می کند. میزان شوری منطقه بیشتر در محدوده ی 14%- 13% و چگالی حدود 96/0 می باشد. همچنین بیشترین تاثیر سیال در منطقه مورد مطالعه به طور تقریبی در حدود 100-0 متر می باشد و فشار تقریبی در زمان تشکیل سیالات درگیرکمتر از 50 بار می باشد. علی رغم مطالعات قبلی بر روی این کانسار که منشأ این کانسار را mvt (بهاروندی،1389 ) یا اپی ترمال (محمدی،1390 ) می دانند،براساس مطالعات سیالات درگیر در این تحقیق، این کانسار دارای دو منشأ (هم از نوع ایرلندی و هم اپی ترمال ) می باشد ودر شرایط رسوبی تشکیل شده است.
نرگس بارانی حسن زمانیان
کانسار سنگ آهن سرویان در استان مرکزی، در شمال شرق شهرستان دلیجان و در فاصله 30 کیلومتری این شهرستان،واقع شده است.از لحاظ تقسیمات زونهای ساختاری ایران، قسمت کوچکی از زون ایران مرکزی می باشد که در محل زاویه چین خوردگی البرز و زاگرس و در زیر پهنه آتشفشانی ارومیه- دختر واقع شده است. در اثر نفوذ توده های حدواسط (گرانودیوریتی – دیوریتی) در سنگ میزبان( آهک، شیل و مارن)در این منطقه کانی سازی رخ داده است. پلاژیوکلاز، گارنت، پیروکسن، اپیدوت، آمفیبول، کلسیت مهمترین کانی های مشاهده شده در این کانسار می باشند. مگنتیت عمده ترین کانه فلزی می باشد. هماتیت، پیروتیت، پیریت،کالکوپیریت، اسفالریت و بورنیت از دیگر کانه های موجود در این کانسار می باشند. با توجه نمودارهای سری ماگمایی می توان محیط تکتونوماگمایی فرورانش حاشیه قاره ای و وابسته به قوس های آتشفشانی را برای منطقه مورد مطالعه در نظر گرفت . براساس نتایج آنالیز الکترو میکروپروپ گارنت های مورد مطالعه از نوع آندرادیت- گروسولار و ترکیب شیمیایی کلینوپیروکسن های آنالیز شده ازنوع دیوپسید-هدنبرژیت می باشد. مطالعه میکروسکوپی مقاطع نازک و نتایج آنالیز xrf نمونه های کانسار سرویان موٌید وجود زون بندی به تناسب فاصله از توده نفوذی بدین ترتیب می باشد: 1-توده آذرین بکر2-سنگ های آذرین اسکارنی شده3-سنگ میزبان اسکارنی شده4-توده معدنی5-سنگ میزبان اسکارنی شده6-سنگ میزبان بکر. نتایج مطالعه سیالات درگیر در کانی های کلسیتی و کوارتزی منطقه نشان می دهد که بیشترین نوع سیال درگیر مطالعه شده از تیپ دو فازه مایع-گاز l+v می باشند. دامنه تغییرات دمای همگن شدن بین 6/132تا حداکثرتا 370 درجه سانتیگراد می باشد. درجه شوری میانبارهای سیال از 166/0تا78/33درصد وزنی نمک متغییر است. ژنز کانسار آهن سرویان براساس مطالعات صحرایی، کانی شناسی، سیالات درگیر و بررسی گارنت و پیروکسن موجود در منطقه از نوع کانسارهای اسکارنی کلسیتی می باشد.
وحید محمدی امیر پازوکی
معدن انگوران در فاصله 125 کیلومتری جنوب غربی استان زنجان در شهرستان دندی واقع شده است. این معدن دارای مختصات جغرافیایی "28، 37،°36 عرض شمالی و"42، 24، °47 طول شرقی می باشد که راههای دسترسی آن از طریق مختلف ( زنجان – دندی – معدن انگوران یا تکاب – تخت سلیمان – امیر آباد – معدن انگوران )امکان پذیر می باشد. این معدن که در زون سنندج – سیرجان واقع شده، از نقطه نظر زمین شناسی و ،منشاء و تشکیل کانسار جزء کانی های مسیو سولفیدی بوده و بعد از دگرسان شدن به زون و کانی های کربناته تبدیل شده و به عبارتی جزء کانسارهای از نوع فعالیت های آتشفشانی زیر دریایی بوده است. مقدار 250 کیلوگرم ماده معدنی از معدن جمع آوری شده و بخشی از آن برای مطالعات کانی شناسی و سنگ شناسی به آزمایشگاه ارسال گردیده و پس از مطالعه و بررسی مقاطع تهیه شده ( مقاطع صیقلی ) کانی هایی از قبیل اسمیت زونیت ، سروزیت ، میمنیت ، همی مورفیت که جزء کانی های اکسید های کربناته میباشد شناخته شد و کانی های سولفیدی از قبیل اسفالریت ، گالن نیز شناسایی گردید که بخش اعظم باطله های آن به ترتیب کربناته و سیلیس می باشد.بخش دوم نمونه ها پس از مراحل خردایش و آسیا ، با استفاده از رایفل و مخروطی ، تقسیم بندی شد و در نهایت نمونه های یک کیلوگرمی به دست آمده است .جهت تعیین آنالیز عیار خوراک مقدار 150 گرم به آزمایشگاه ارسال گردیده که نتیجه حاصل توسط دستگاه aas مقدار سرب و روی را به ترتیب 16/3 % و 75/14 % تعیین گردید. هدف از این تحقیق مطالعه و بررسی اثرات سولفید سدیم و هیدرو سولفید سدیم بر روی خوراک بوده است. بدین منظور یک سری آزمایشات اولیه با استفاده از مواد شیمیایی از قبیل کلکتور ، کف ساز ، سولفید سدیم ، هیدرو سولفید سدیم و مخلوطی از این دو فعال کننده استفاده شد و پس از بررسی نتایج بهینه سازی مواد فوق الذکر ،تست انجام شد. مقدار بهینه شده مواد شیمایی کلکتور 400 گرم برتن ، کف ساز 20 گرم بر تن ، سولفید سدیم 1250گرم برتن ، هیدرو سولفید سدیم 1000 گرم برتن می باشد و مخلوط این دو فعال کننده 5/1237 گرم بر تن به دست آمد.آزمایش نهایی با استفاده از مواد شیمیایی بهینه شده انجام شد و نتیجه حاصل شده مقدار عیار و بازیابی سرب را به ترتیب 4/41 و 1/31 % نتیجه داد که مقادیر فوق با استفاده از هیدروسولفید سدیم به دست آمد.بنابراین چنین استنباط می شود که هیدرو سولفید سدیم بهترین عملکرد و ارزیابی را داشته است و به عنوان موثرترین فعال کننده شناخته شد.
زینب خورشیدوند علی اکبر رحمانی
با توجه به نیاز مبرم صنایع مصرف کننده آهن به کنسانتره ای با کیفیت مطلوب و همچنین کاهش ذخایر پرعیار معدنی با ترکیبات کانی شناختی پیچیده، ارزیابی و بررسی علمی و دقیق شیوه های پرعیارسازی آهن در کشور ضروری بنظر می رسد. معدن سنگ آهن الیگودرز در 15 کیلومتری شهرستان الیگودرز در شرق استان لرستان واقع شده است. میزان ذخیره پیش بینی شده این کانسنگ 300000 تن می باشد. هدف از این تحقیق دستیابی به بالاترین بازیابی و عیار (60%=fe) قابل مصرف در صنعت و همچنین طراحی یک مدار فرآوری برای این کانسنگ می باشد. لذا نمونه مورد نظر از این کانسنگ تهیه گردید. و پس از مطالعات خواص سنجی و تعیین درجه ی آزادی بهینه، تحت بررسی های فرآوری به روش ثقلی(جیگ و میز لرزان) و مغناطیسی قرار گرفت.
علی پوربهاالدینی امیر پازوکی
کارخانه تغلیظ مس فلز رنگین در 39 کیلومتری شهرستان شهربابک از توابع استان کرمان، جنب معدن مس میدوک واقع شده است. مشکل اصلی کارخانه حضور پیریت در فاز کنسانتره است. هدف از انجام این پروژه ارتقا و افزایش عیار کنسانتره مس با تمرکز بر روی فلوتاسیون پیریت است. در این راستا ابتدا از خوراک کارخانه نمونه گیری به عمل آمد. سپس آزمایش های xrd، xrf، مطالعات کانی شناسی، درجه آزادی و تجزیه سرندی برای شناخت ماهیت ماده معدنی موجود انجام گرفت. نتایج نشان داد که بیش از 50 درصد نمونه از کانی های سیلیکاته تشکیل شده است. در آزمایش تجزیه سرندی مشاهده شد که بیشترین عیار مس در محدوده های دانه بندی 180+ و 74+ وجود دارد. مطالعات میکروسکوپی نشان میدهد که بیش از 95 درصد از فاز کانی های کدر متعلق به پیریت و تنها کمتر از 5 درصد متعلق به کانی کالکوپیریت می باشد. با توجه به نتایج آزمایش ها و مطالعات صورت گرفته و نتایج آنالیز تجزیه سرندی پیش بینی شد که فلوتاسیون بایستی با دو مرحله خردایش و استفاده از کلکتور ترکیبی انجام شود. به نحویکه ابتدا خوراک ورودی برای مرحله رافر به d80 150 میکرون برسد، سپس برای مرحله کلینر خردایش مجدد تا d80 74 میکرون انجام شود. کلکتور ترکیبی نیز، به دلیل ایجاد حالت انتخابی بیشتر در برابر پیریت و فلوته کردن قسمت های دگرسان پیشنهاد شد. در این آزمایش ها از سیانید سدیم و سیلیکات سدیم برای بازداشت پیریت و گانگ سیلیکاته استفاده و مقادیر بهینه 300 و 1000 گرم بر تن برای دستیابی به بیشترین عیار بدست آمد. در این پژوهش از چهار نوع کلکتور و در دو نوع ترکیب کلکتوری (sipx+aero3477) و (sibx+pax) استفاده شد و مراحل بهینه سازی برای هرکدام از دو ترکیب انجام شد. نهایتاً در شرایط بهینه، عیار مس در کنسانتره آزمایش های فلوتاسیون، با ترکیب کلکتوری نوع اول 18/29 درصد و با ترکیب کلکتوری نوع دوم (sibx+pax) 18/33 درصد بدست آمد (کنسانتره با خلوص 95 درصد).
اردشیر یزدانی فر حسن زمانیان
محدوده مورد مطالعه در 100 کیلومتری جنوب – جنوب شرق زاهدان و شمال غرب کوه تفتان و در زون نهبندان- خاش قرار می گیرد. بر اساس مطالعات پتروژنز و پتروگرافی، سنگهای منطقه عمدتاً از نوع آتشفشانی اسیدی تا حد واسط شامل ریولیت، داسیت، ریوداسیت، آندزیت، تراکیت و حد واسط این سنگها میباشند که دارای بافت میکروگرانولار تا پورفیریک میباشند. فرآیندهای دگرسانی در سطح محدوده از اهمیت و گسترش نسبی زیادی برخوردارند. برای مطالعه و تعیین هدف های اکتشافی کانی سازی مس (پورفیری و رگه ای)، بر روی پهنه آتشفشانی- دگرگونی تفتان از داده های ماهواره ای aster و etm استفاده شد. پس از پردازش عکس های ماهواره ای و مطالعات و مشاهدات صحرائی ، همچنین مطالعه مقاطع نازک و صیقلی و آنالیزهای xrd که بر روی نمونههای سنگی ناحیه صورت گرفت، دگرسانیهای سیلیسی، فیلیک، آرژیلیک و پروپیلیتیک به همراه زونهای گوسان در محدوده مورد مطالعه به اثبات رسید