نام پژوهشگر: امیرحسین کوهساری
رضوان مهوری موسی نقره ئیان
مهرآباد در 37 کیلومتری جنوب غرب نایین و کیلومتر 110 جاده اصفهان- نایین قرار گرفته است. از نظر تقسیمات طول و عرض جغرافیایی، محدوده مورد مطالعه در طول های جغرافیایی ﹶ55 52º و ﹶ51 52º شرقی و عرض های جغرافیایی ﹶ33 32º و ﹶ39 32º شمالی واقع شده است. این محدوده از نظر موقعیت زمین شناسی ایران، بخشی از زون ایران مرکزی محسوب می شود و در نوار ولکانو پلوتونیک ارومیه- دختر قرار گرفته است. از لحاظ سنگ شناسی، در محدوده مورد مطالعه انواع سنگ های ولکانیک با ترکیب عمدتاً پیروکسن آندزیت و داسیت، واحد های پیروکلاستیک (توف کریستال ویتریک، لیتیک توف و توف ماسه ای) و انواع ولکانوسدیمنتری (ماسه سنگ ولکانیکی) و بنتونیت می باشند. مطالعات ژئوشیمیایی انجام شده بر روی نمونه های بنتونیت و همچنین مینرال شیمی که بر روی بیوتیت های موجود در سنگ های آندزیت بازالتی انجام شده است، نشان می دهد که سری ماگمایی این سنگ های آتشفشانی کالکوآلکالن و ترکیب بیوتیت ها، فلوگوپیت است، همچنین مطالعات ترمومتری بر روی نمونه های بیوتیت منطقه، دمای حدود 800 درجه سانتی گراد را نشان می دهد. به نظر می رسد که بنتونیت ها در منطقه مهرآباد، از محصولات ویتروکلاستیک حاصل از فورانهای ولکانیکی به وسیله حمل در یک محیط دریایی به وجود آمده اند. بنتونیت ها از تبدیل این واحدها با ترکیب داسیتی با سن الیگو میوسن در محیط قلیایی به وجود آمده اند. اسمکتیت و زئولیت های نسبتاً پایدار از طریق انحلال شیشه ناپایدار موجود در توف ها به صورت درون زادی با تغییر شرایط در محیط قلیایی تشکیل شده اند. این شیشه های آتشفشانی در شرایط دیاژنزی در یک محیط کم ژرف دریایی (نظیر لاگون) ایجاد شده اند و از نوع رس های هالمیرولیزی هستند. بر اساس آزمایشات xrd از نمونه های بنتونیت مورد مطالعه، فازهای اصلی موجود در آنها شامل مونت موریلونیت، آلبیت، کلینوپتیلولیت، کوارتز، کریستوبالیت می باشد و فازهای دیگر عبارتند از کلسیت، ژیبس، هالیت، موسکوویت و نانترونیت. بر اساس دیاگرام های تهی شدگی و غنی شدگی، نمونه های بنتونیت نسبت به سنگ والد، از عناصری نظیر mg, ca, cs, ni, zn و ree ها غنی شدگی و از عناصری نظیر na, k, rb, si تهی شدگی نشان می دهند. در کل عواملی چون ph بالا، فرایندهای جذب سطحی، تلفیق ساختاری و تبادل یونی نقش مهمی در تمرکز عناصر در این کانسار ایفا می نمایند. نسبت های تفریق ree ها نظیر ce/ce* در بنتونیت ها نسبت به سنگ والد بالاتر و نسبت های دیگر نظیر (la/sm)cn, (la/yb)cn, (gd/yb)cn, eu/eu* پایین هستند. منطقه کالچویه در 14 کیلومتری جنوب شرق مهر آباد قرار گرفته است. در این منطقه بر اساس مطالعات سیالات درگیر، حرارت و شوری سیالات در منطقه بسیار پایین است که حرارت از 100 تا 300 درجه سانتی گراد و شوری ها از حدود 7/0 تا 3/7 در صد وزنی معادل نمک طعام متغیر است. در حالی که سیالات کانی ساز دارای حرارت حدود 240 درجه سانتی گراد و میانگین شوری 3 در صد وزنی معادل نمک طعام است. بر اساس مطالعه سیالات درگیر، عمق کانی سازی در منطقه حدود 400 متر تخمین زده می شود. کانی های فلزی تشکیل شده در منطقه شامل کانی سازی اولیه (هیپوژن) دارای دو فاز سولفیدی کالکوپیریت و گالن است. در کانی سازی ثانویه، فازاکسیدی شامل هماتیت، گوتیت و دیگر هیدروکسیدهای آهن می شود و کانه زایی سوپرژن سولفیدی عمدتاً شامل کوولیت و کالکوسیت می باشد. بر اساس مطالعات صحرایی، کانه نگاری و سیالات درگیر در منطقه کالچویه، کانی سازی در منطقه از نوع اپی ترمال با سولفیداسیون پایین است. سن نسبی کانی سازی در منطقه کالچویه احتمالاً بعد از الیگوسن است. نتایج آنالیز ایزوتوپی پایدار منشاﺀ محلول های دگرسان کننده در مهرآباد را آب های جوی و منشاﺀ محلول های کانه ساز در کالچویه را مخلوط آب های ماگمایی و جوی تعیین می کند.
اکبر رضایی آزاد امیرحسین کوهساری
در این مطالعه با استفاده از تعبیر و تفسیر و تلفیق اطلاعات اکتشافی مشتمل بر داده های زمین شناسی، ژئوفیزیک هوایی (رادیومتری)، سنجش از دور (تصاویر aster و etm+) مربوط به 4 محدوده 1:100,000 سه چنگی، جنوب سه چنگی، زنوغان و کویر لوت واقع در چهارگوش زمین شناسی 1:250,000 نایبندان، مناطق امیدبخش از نظر پتانسیل معدنی اورانیوم مورد مطالعه قرار گرفته است. به این منظور ابتدا پس از مطالعه در مورد کانسارهای اورانیوم و معیارهای پی جویی آن مطالعات زمین شناسی، پردازش تصاویر ماهواره ای و تفسیر داده های ژئوفیزیک هوایی در محدوده مورد نظر بطور جداگانه انجام شد. از تفسیر تصاویر ماهواره ای، مناطق دگرسانی با استفاده از ترکیب rgb: 7 2 9 و rgb: 4 5 7 در تصویر استر و نیز rgb: 5/7 4/2 3/1 در تصویر etm+ مشخص گردید. از روش مولفه اصلی (استاندارد و کراستا) مناطق دارای اکسید آهن و هیدروکسیل تعیین گردیدند. با استفاده از روش نقشه برداری زاویه طیفی (sam) نیز محدوده های دارای کانی های دگرسانی شناسایی شدند. از میان تصاویر دگرسانی، تصاویر مرتبط با کانی زایی اورانیوم (کائولینیت و آلتراسیون سیلیسی) جهت استفاده در مرحله تلفیق استفاده شدند. در مرحله بعد با استفاده از تفسیر داده های رادیومتری، مناطق بی هنجاری اورانیوم، توریوم و پتاسیم مورد شناسایی قرار گرفت. سپس با استفاده از منطق فازی دانش پایه و عملگر فازی گاما، چهار لایه اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) با یکدیگر تلفیق شده و سه محدوده که احتمال پتانسیل کانی سازی اورانیوم در آنها نسبتاً بالاتر است و می توانند جزو محدوده های امیدبخش محسوب شوند پیشنهاد گردید. این سه محدوده در غرب، مرکز و قسمت کوچکی در شمال منطقه، قرار دارند. در ادامه به منظور کنترل نتایج حاصله اقدام به بازدید صحرایی و اندازه گیری شدت اشعه گامای طبیعی محدوده های امید بخش شد که در نتیجه صحت پیش بینی های انجام شده مورد تأیید واقع شد. مطالعه بیشتر و انجام کارهای اکتشافی در این محدوده ها پیشنهاد می گردد.
اکرم نقیبی فرهاد محمد تراب
در این پروژه، جداسازی آنومالی از زمینه با استفاده از روش فرکتالی عیار- مساحت، در دو محدوده اکتشافی مسجد داغی و خروانق واقع در آذربایجان شرقی مطالعه شده است. حد آستانه ای برای هر عنصر بطور جداگانه در نمونه های سنگی و خاکی، با هر دو روش آمار کلاسیک و فرکتالی عیار- مساحت محاسبه و با یکدیگر مقایسه شد. مقایسه این دو روش، دقت بیشتر روش عیار- مساحت را در نمایان ساختن آنومالی عناصر نسبت به آمارکلاسیک بخصوص برای نمونه های سنگی نشان داد. همچنین همبستگی بین عناصر مورد بررسی و با محاسبه فاکتورهای مستقل، نقشه های فاکتوری آنها ترسیم گردید. مقایسه نتایج بدست آمده از روش فرکتالی عیار- مساحت در دو محیط مذکور نشان داد که به دلیل اثر سرشکن شدگی در محیط خاک، تمایز آنومالی از زمینه مشکل تر بوده و این روش در محیط های سنگی نتایج واضح و متمایز تری را نشان می دهد.
مهدی بمانی امیرحسین کوهساری
منطقه مورد مطالعه در 50 کیلومتری جنوب سبزوار واقع شده است که محدوده ای به مساحت تقریبی 600 کیلومتر مربع را تحت پوشش قرار می دهد. در این منطقه اثراتی از کانی های بورات دیده شده است. اندیس بور محمدآباد عریان تنها اندیس بورات شمال شرق ایران است که در واحدهای سنگی مارن کرم رنگ و مارن توفی و ولکانیک برش و توف برش قرار گرفته است. دو گسل از نوع راندگی یا معکوس محدوده ی کانسار را در بر می گیرند که دارای امتداد ne-sw می باشند. می توان گفت این گسل ها به عنوان معبری برای محلول های سازنده کانسار و همچنین ایجادکننده فضاهای لازم برای جایگزینی کانسار عمل کرده اند. بررسی های صورت گرفته در ترانشه های حفر شده در منطقه نشان می دهد که از سطح به عمق از شدت کانی سازی کم می شود. کانی های بوراکس معمولاً به صورت نهشته در پلایاها یا رسوب کرده در اطراف چشمه های ژئوترمال یافت می شوند. خصوصیات انعکاس بالای این کانی ها امکان تشخیص آنها توسط روش های سنجش از دور را فراهم می آورد. هدف از این مطالعه در مرحله اول تعیین نقاط امیدبخش و محل های احتمالی نهشته های بوراکس به کمک مطالعات دورسنجی می باشد. بدین منظور تصویر etm+7 منطقه مورد استفاده قرار گرفت. بعد از انجام تصحیحات هندسی در پردازش تصویر ماهواره ای منطقه از نسبت باندی و ترکیب باندی کاذب استفاده شد. با استفاده از ضریب شاخص بهینه (oif) ترکیب باندی کاذب مناسب مشخص شد. همچنین با تعیین گسل های منطقه واحدهای تبخیری اطراف گسل ها که مناسب برای کانی سازی هستند نیز مشخص شدند. لایه های اطلاعاتی به دست آمده از مطالعات دورسنجی منطقه به همراه لایه گسل های منطقه و نیز نقشه زمین شناسی منطقه به روش تحلیل سلسله مراتبی وزن دهی شده و در محیط gis به روش منطق فازی و همچنین همپوشانی شاخص تلفیق شده اند و در نهایت مناطق امیدبخش جهت انجام مطالعات تفصیلی تر شناسایی گردید. بعد از انجام مطالعات دورسنجی و تعیین مناطق امید بخش کانی سازی بورات ها در منطقه، جهت انجام مطالعات تفصیلی تر، بررسی ها و مطالعات صحرایی صورت گرفت. در انجام بررسی های صحرایی تعداد 9 پیمایش انجام گردید. در هر یک از پیمایش ها واحدهای زمین شناسی مورد بررسی قرار گرفت و در مناطقی که چشمه های هیدورترمالی وجود داشت، نمونه های شورابه ای اخذ گردید. مجموعه نمونه های اخذ شده از منطقه بعد از آنالیز، با استفاده از روش های آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل آماری داده ها، جهت تعیین مقدار حد آستانه نمونه ها و جداسازی مقادیر زمینه از آنومالی از روش های آماری کلاسیک، هندسه فرکتال و eda استفاده شد. با استفاده از هر روش مناطق آنومالی جهت انجام مطالعات تفصیلی تر و نقاط حفر گمانه های اکتشافی، تعیین شد.
سید محمود موسوی عبدالحمید انصاری
در این پژوهش با استفاده از برداشت ژئوفیزیکی توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی و همچنین بررسی تصاویر ماهواره ای etm+ در دشت هرات- مروست، به بررسی تاثیرات گسل بزرگ دهشیر- بافت روی کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی پرداخته شده است. استفاده از این روش از لحاظ نشان دادن وضعیت مقاومت ویژه سازندهای زیرسطحی در مناطق گسل خورده نسبت به روشهای دیگر از جمله روش سونداژ قائم (ves) مناسب تر می باشد. برداشت صحرایی توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی در 15 کیلومتری شهر هرات طی دو روز انجام شد و پس از آماده سازی داده ها و استفاده از نرم افزار res2dinv به رسم مقطع مدلسازی شده پرداخته شده است. در این پژوهش به منظور بررسی کیفیت و کمیت آب های زیرزمینی، شرایط زمین شناسی سازندهای اطراف و همچنین سطح ایستابی آب های زیرزمینی در غرب و شرق دشت هرات بررسی شده است و به منظور تحلیل نتایج پروفیل توموگرافی مقاومت ویژه از داده های سونداژالکتریکی قائم و نمودارهای حفاری استفاده شده است. طی بررسی های انجام شده مشخص شد که روش ert ، در تشخیص تغییرات مقاومت ویژه به صورت جانبی بسیار مفید می باشد. همچنین با توجه به مقاومت ویژه های اندازه گیری شده، تهیه نقشه هدایت الکتریکی و شرایط زمین شناسی به تفسیر نتایج و تحلیل پروفیل توموگرافی مقاومت ویژه پرداخته و تاثیرات گسل و سازندهای زمین شناسی بر روی کمیت و کیفیت آب های زیرزمینی دشت هرات بررسی شده است. طبق بررسی نمودارهای حفاری و همچنین مطالعات ژئوفیزیکی مشخص شد که سفره های غربی دشت هرات دارای آبدهی بالا می باشد. همچنین با بررسی هدایت الکتریکی آب های زیرزمینی منطقه و توموگرافی مقاومت ویژه برداشت شده مشخص شدکه وضعیت کیفی آبهای زیرزمینی با حرکت در جهت شرقی و شمال شرقی کاهش می یابد.
سمیه بشر امیرحسین کوهساری
کانسار سنگ آهن سه چاهون مشتمل بر دو آنومالی 10 (x) و 11(xi) می باشد. آنومالی 11 سه چاهون خود از دو بخش جنوبی و شمالی تشکیل شده است که تأمین کننده ی اصلی خوراک خط سه چاهون و کارخانه ی فراوری چغارت می باشد. امروزه علاوه بر تخمین های زمین آماری که خود شامل روش های مختلفی می باشد ( کریجینگ ساده، کریجینگ معمولی، کریجینگ شاخص و...)، از روش شبیه سازی زمین آماری نیز به طور گسترده در مدل سازی ذخایر معدنی استفاده می شود. باتوجه به وضعیت توزیع ماده ی معدنی در کانسار آنومالی 11 جنوبی معدن سه چاهون و کم عیار بودن کانسنگ استخراجی آن، ارزیابی ذخیره قبلی انجام شده دراین کانسار ازخطای تخمین مناسبی برخوردار نبوده، لذا هدف از انجام این پروژه تخمین ذخیره آنومالی 11 با استفاده از تکنیک های جدید زمین آماری با توجه به داده های اکتشافی و اطلاعات چالهای آتشباری این معدن می باشد تا مدل هندسی ذخیره ارائه شده اصلاح و تعدیل گردد.در این راستا با ارزیابی داده های آهن بخش جنوبی آنومالی xi معدن سه چاهون، به بررسی چگونگی تغییر پذیری عیار در دو بخش پرعیار و کم عیار کانسار پرداخته شده و همچنین نقش شبیه سازی زمین آماری در تعیین روند تغییرات عیار در جهات مختلف مورد ارزیابی قرار گرفته است. همچنین ذخیره کانسار به دو روش کریجینگ معمولی و شبیه سازی گاوسی ترتیبی محاسبه و با یکدیگر مقایسه شده است. بر این اساس ذخیره کانسار به روش کریجینگ در دو بخش پرعیار و کم عیار به ترتیب 13,560,000تن با عیار 75/55 درصد و 59,520,000 تن با عیار 45/26 درصد بدست آمده که در مقایسه به روش شبیه سازی برابر 14,500,000 تن با عیار 24/56 درصد مربوط به بخش پرعیار و 58,900,000 تن با عیار 88/26 درصد مربوط به بخش کم عیار بوده است. عیار حد منظور شده در محاسبات 20 درصد می باشد. مطالعات حاصل از این تحقیق نشان می دهد که هر دو روش با خطایی کمتر از 7 درصد میزان ذخیره مشابه ای را برای این کانسار تأیید می نمایند.
عباس آسایی امیرحسین کوهساری
محدوده ی اکتشافی به مساحت 11,647,690 مترمربع درجنوب شرقی حاجی آباد زرین درمنطقه ای به نام کلوت اشرف ها درحدود 90 کیلومتری رباط پشت بادام و 140 کیلومتری شمال شرقی یزد واقع شده است. واحدهای سنگی موجود در منطقه ماسه سنگ، شیل، کوارتزیت، شیست می باشد. دو گسل امتداد لغز باعث یک سری شگستگی های تقریبا شمالی-جنوبی در محدوده شده اند وکانی سازی در امتداد این دو گسل به صورت دو رگه در بخش های شرقی و غربی صورت گرفته است. این تحقیق به تجزیه وتحلیل داده های زمین شناسی، کانی سازی ، ژئوفیزیکی و دورسنجی این کانسار می پردازد. به منظور بررسی گسترش زون ناهنجاری شارژابلیته و مقاومت ویژه در محدوده و تعیین پروفیل های ژئوفیزیکی از 2 آرایش الکترودی مستطیلی استفاده شده است. تعداد4 پروفیل ژئوفیزیکی ip-rsدر این محدوده به منظور بررسی کانی سازی درعمق برداشت شده است. نتایج حاصل از مدلسازی داده های ژئوفیزیکی با استفاده از اطلاعات زمین شناسی، بیانگر وجود یک ماسه سنگ ضخیم لایه با رگه های حاوی مس می باشد. با توجه به تهیه مقاطع نازک و صیقلی مهمترین کانی های شناخته شده شامل مالاکیت، کالکوسیت، کالکوپیریت و کانی های ثانویه آهن شامل گوئیتیت می باشد. همچنین با استفاده از تصاویر ماهواره ایetm+ با استفاده از روش های ترکیب باندی کاذب، نسبت باندی، آنالیز مولفه اصلی، روش کروستا و تهیه نقشه زمین شناسی1:20000 بررسی جامع و دقیقی از مناطق مستعد کانی سازی به منظور فعالیت های اکتشافی انجام گرفته است. در انتها بر اساس مدل همپوشانی شاخص چند کلاسه و منطق فازی با تلفیق تمامی نقشه ها مناطقی برای یافتن اندیس های معدنی مس مشخص گردید که بیشتر در قسمت شرق منطقه قرار می گیرند.
مهران تربتیان عبدالحمید انصاری
تا کنون جهت شناسایی و اکتشاف ذخایر منگنز یک روش واحد و مشخص ژئوفیزیکی تعیین نشده و علت این امر پیچیدگی کانسارهای منگنز با تغییرپذیری زیاد کانه های مختلف آن می باشد؛ که پاسخ واضح ژئوفیزیکی ای را از خود نشان نمی دهند. بدین منظور در این پژوهش دو روش ژئوفیزیکی مغناطیس سنجی و توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی (ert)، در دو ناحیه معدنی چاواشه و دهبید، با شرایط زمین شناسی متفاوت مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت. به منظور شناسایی ذخایر منگنز معدن چاواشه، واقع در استان یزد از روش ژئوفیزیکی ert، بر روی پروفیلی به طول 180 متر استفاده شد. براساس بررسی های ژئوشیمیایی و آنالیزهای شیمیایی صورت گرفته، منشاء چندزایشی (هیدروژنز و گرمابی) برای این ذخایر مشخص شد. با توجه به تشکیل شدن رگه های منگنز در درون سنگ های آهکی کرتاسه و در برگرفته شدن آنها توسط زون های دگرسانی آرژیلیتی (ریولیت ها)، روش ert، پیشنهاد شد. به منظور شناسایی ذخایر منگنز معدن دهبید واقع استان فارس، برداشت های مغناطیس سنجی بر روی 160 نقطه در منطقه صورت گرفت که آنومالی های ضعیف مغناطیسی ای را ایجاد کردند. وجود ترانشه استخراجی نشان می دهد که آنومالی های مغناطیسی ثبت شده مرتبط با هماتیت در هاله آلتراسیون کانه های منگنز می باشد. نتایج حاصل از فیلتر ادامه فراسو حاکی از سطحی بودن این آنومالی ها دارد (حداکثر 20 متر عمق). برداشت توموگرافی مقاومت ویژه الکتریکی بر روی یک پروفیل به طول 200 متر در نزدیکی محل آنومالی مغناطیسی صورت گرفته و مناطق حاوی کانسار منگنز را با مقاومت ویژه الکتریکی 50 تا 130 اهم متر از دیگر مناطق متمایز می کند. در این مطالعات، کانه منگنز پاسخ واضحی به روش های ژئوفیزیکی مقاومت ویژه الکتریکی و مغناطیس سنجی نشان نداد ولی وجود هاله آلتراسیون با خواص واضح ژئوفیزیکی (وجود هماتیت به مغناطیس سنجی و وجود آرژیلیت به مقاومت ویژه الکتریکی) می تواند به طور غیر مستقیم راهنمای اکتشاف آن باشد. ضمنا هر چه هاله آلتراسیون، پیچیدگی کمتری را دارا باشد، احتمال شناسائی کانی سازی منگنز بیشتر خواهد بود.
طیبه حیدری ترک اباد حسین مجتهدزاده
پدیده¬های نامنظم با اشکال نامنظم و بی قاعده از اصول هندسه اقلیدس پیروی نمی¬کنند. هندسه¬ای که برای توصیف این پدیده¬ها به کار می¬رود، هندسه فرکتال نامیده می¬شود. هندسه فرکتال تا به حال در علوم مختلفی از جمله هواشناسی، پزشکی و مهندسی معدن مورداستفاده قرار گرفته است. جداسازی آنومالی¬های ژئوشیمیایی از موارد کاربرد فرکتال در مهندسی معدن می¬باشد. هندسه فرکتال برای جداسازی آنومالی¬ها سعی در پیدا کردن غلظتی بحرانی دارد که در محدوده آن بُعد فرکتال تغییر می¬کند. این مقدار غلظت بعنوان حد آستانه در نظر گرفته می-شود. تاکنون روش¬های مختلف فرکتالی مانند روش عیار- مساحت، طیف توان- مساحت و عیار- حجم برای پیداکردن مقدار حد آستانه عناصر گسترش یافته¬اند. در این مطالعه مقادیر حد آستانه عناصر مختلف، مربوط به اندیس مس ظفرقند با روش¬های عیار- مساحت، عیار- محیط و عیار- تعداد محاسبه شدند. نتایج این سه روش در اکثر موارد مشابه و نزدیک به هم می¬باشد. با استفاده از روش طیف توان- مساحت نیز مناطق آنومالی عناصر مشخص شد. که بین مناطق آنومالی نشان داده شده توسط این روش با مناطق آنومالی سایر روش¬ها هم¬بستگی بالایی وجود دارد. نتایج حاصل، موفقیت تمام روش¬های فرکتالی در جداسازی آنومالی¬ها در اندیس ظفرقند را بیان می¬کند. در این مطالعه برای درون¬یابی داده¬ها، دو روش kriging و idw مورداستفاده قرار گفته است؛ با توجه به نتایج، در اکثر موارد روش kriging در محدوده موردمطالعه مناسب¬تر می¬باشد. برای اعتبار سنجی نتایج حاصل و تأیید مناطق آنومالی، با توجه به در اختیار نداشتن اطلاعات حفاری¬های موجود در ظفرقند، نتایج با نتایج روش آماری u که قبلاً در یک پایان¬نامه محاسبه شده بود و هم¬چنین با مدل¬سازی دو بعدی داده¬های مقاومت ویژه و پلاریزاسیون القایی مقایسه و صحت نتایج به اثبات رسید. سپس مناطق امیدبخش کانی¬سازی معرفی شدند، با توجه به نتایج، مرکز سیستم کانی¬سازی در جنوب شرق محدوده ظفرقند می-باشد.
سید علی اکبر فروتن امیرحسین کوهساری
افیولیت ها مجموعه ای از سنگ های آذرین فوق بازی-بازی درونی و بیرونی (گابرو- بازالت) و رسوبات دریایی را شامل می شود. با توجه به اینکه سنگ های افیولیتی در بردارنده ی برخی از مواد معدنی مانند کرومیت، منیزیت، آزبست، سولفید مس و نیکل، پلاتین و منگنز و ... هستند مطالعه آنها در اکتشاف این کانسارها اهمیت خاصی دارد. هدف از این تحقیق بررسی وضعیت واحدهای زمین شناسی و لیتولوژیکی و پتانسیل یابی مواد معدنی در افیولیت های شمال سبزوار می باشد. در این راستا در ابتدا با پردازش داده های مغناطیس هوایی واحدهای افیولیتی و گسل های منطقه شناسایی شدند. سپس پردازش تصاویر ماهواره ای جهت تفکیک واحدهای سنگی صورت گرفت. بدین منظور خصوصیات طیفی واحد های سنگی مختلف مجموعه های افیولیتی، ویژگی های جذبی و انعکاسی هر واحد سنگی مورد بررسی قرار گرفت و با توجه به این بررسی ها روش های مختلف پردازش تصویر از جمله ترکیب رنگی، نسبت باندی، آنالیز مولفه اصلی، شاخص لیتولوژی و تبدیل mnf بر روی تصاویر ماهوار ه ای etm+ لندست و استر انجام شد و در نهایت با تلفیق این داده ها با داده های موقعیت اندیس های معدنی و نقشه گسل، با استفاده از مدل تلفیق همپوشانی شاخص چند کلاسه، مناطق امید بخش ذخایر کرومیت معرفی گردیده است. در این پژوهش داده های مغناطیس هوایی به خوبی موقعیت افیولیت ها را مشخص کرده اند روش های ترکیب رنگی کشش غیر همبسته و نسبت باندی و تبدیل mnf از جمله روش های موفق پردازش تصاویر ماهواره ای در تفکیک واحدهای سنگی افیولیت های شمال سبزوار بوده اند. در نهایت به دلیل وجود سنگ میزبان مناسب، عملکرد ساختارهای گسلی و وجود اندیس های کرومیت، مستعدترین مناطق برای ذخایر کرومیت عمدتا در مرکز و غرب محدوده تعیین گردید.
سعید علیپور امیرحسین کوهساری
قابلیت شستشوپذیری زغال سنگ با بررسی رابطه بین راندمان و خاکستر دامنه های ابعادی مختلف زغالسنگ در فرآیند زغالشویی تعیین شد. این خصوصیت در طراحی و ساخت کارخانه، همگن سازی خوراک و تنظیم خطوط تولید کاربرد دارد.در پروژه حاضر پس از تهیه قریب به 400 کیلو گرم نمونه کلی از لایه c معدن نایبند، آزمایش های تجزیه سرندی، غرق و شناورسازی، درختی، سینتیک و آنالیز آماری انجام شد.
احمد روستائی فیروزآباد امیرحسین کوهساری
کانسار سنگ آهن زاغیا مشتمل بر دو آنومالی اکتشافی 2c و 4 می باشد که باتوجه به اهمیت آنها و لزوم حفر گمانه های اکتشافی تکمیلی، در این مطالعه با استفاده از تابع get به تعیین نقاط بهینه مورد نظر جهت حفر گمانه ها در مرحله اکتشاف تکمیلی پرداخته شده است. بدین منظور با مشخص شدن نحوه توزیع عیار، خطای تخمین کریجینگ و ضخامت کانسنگ متغیر آهن داخل مدل بلوکی فضای تخمین هر یک از دو آنومالی و محاسبه میانگین عیار و خطای تخمین بلوک های واقع در یک ستون قائم و همچنین مجموع ضخامت این بلوک ها درون همان ستون، مقادیر تابع get برای هر ستون قائم بدست آمده است. در ادامه، فاکتور فاصله هر ستون قائم تا نزدیکترین گمانه حفرشده قبلی (d) نیز در انتخاب نقاط بهینه تاثیر داده شده و بیشترین مقدار d×get بدست آمده، موقعیت بهینه ترین نقطه حفر گمانه تکمیلی در مناطق تخمین خورده مدل بلوکی را به دست داده است.
کاظم ملک پور دهکردی عبدالحمید انصاری
روش (sip) به عنوان یک روش ژئوفیزیکی نقش بسیار مهمی در اکتشافات زیرسطحی از جمله اکتشافات باستان شناسی، هیدروژئوفیزیک، مسائل زیست محیطی و ... دارد؛ با این وجود کاربرد این روش با محدودیت های جدی به دلیل اثر جفت شدگی الکترومغناطیس روبرو شده است. این اثر به دلیل القای جریان الکتریکی متناوب از طریق کابل جریان متصل به زمین رسانای الکتریکی است. این اثر القائی باعث تغییر پتانسیل الکتریکی ثبت شده بین دو نقطه پتانسیل می گردد، بطوری که عاملی بر پنهان ماندن پاسخ قطبش القائی زمین می گردد. تعداد اندکی روش برای حذف اثر مذکور توسط محققین پیشنهاد شده است که هر کدام دارای محدودیت ها و فرض های زیادی، چه در مدل قطبش القائی زمین و چه در ساده سازی معادلات مربوطه، بوده و کارائی آن را در عمل با مشکل مواجه کرده است که این امر به دلیل عدم شناخت کافی از آن است. در این مطالعه به منظور درک بهتر اثر جفت شدگی الکترومغناطیس به بررسی روش های عملی در کاهش این اثر پرداخته می شود. این روش ها به نحوه ی چینش کابل مرتبط است. نتایج نشان می دهد که می توان از آرایش هائی که نسبت سیگنال به نوفه ی بزرگ تری دارند (برای مثال، آرایش شولمبرژر) نیز در مطالعات قطبش القائی طیفی استفاده کرد؛ ولی چینش کابل باید به نحوی باشد که اثر جفت شدگی الکترومغناطیس در کم ترین مقدار ممکن باشد. همچنین پاسخ القای خالص که بخشی از پاسخ القای متقابل می باشد از طریق روش های عددی و تحلیلی برای نیم فضای الکتریکی هموژن بدست آمد. این مدل سازی ها گامی بلند در شناخت بهتر اثرات القائی، پاسخ قطبش القائی زمین و پاسخ کل القای متقابل می باشند. در این راستا به بررسی پارامترهای قطبش القائی زمین و اثرات آن ها بر پاسخ القای خالص و القای متقابل پرداخته شده است. همچنین مدل سازی پاسخ القای خالص از طریق مدل های تجربی و ریاضی ساده (مانند کول-کول) صورت گرفت و نتایج نشان داد که هندسه ی آرایش الکترودی (a وn) و رسانائی نیم فضای زیرسطحی تأثیر بسیار زیادتری نسبت به پارامترهای قطبش القائی زمین بر پاسخ القای خالص دارند؛ در صورتی که تاکنون اثر این پارامترها بر پاسخ کل القای متقابل بررسی شده است. در نهایت این که به نظر می رسد روش ارائه شده از سوی گروسکا در استفاده از پاسخ القای متقابل زمین نیم فضای هموژن با رسانائی حقیقی به جای پاسخ القای خالص زمین با خطای زیادی همراه می باشد.
سجاد عیسوند امیرحسین کوهساری
زون سنندج - سیرجان بخشی از کوهزایی زاگرس است با طولی برابر 1500 کیلومتر و عرضی معادل 120-200 کیلومتر که با روندی شمال غربی- جنوب شرقی بین بلوک ایران مرکزی و رشته کوه زاگرس قرار دارد. در این تحقیق داده های مختلف زمین شناسی، روش های دورسنجی و مغناطیس سنجی جهت شناسایی پتانسیل های احتمالی کانی زایی آهن در زون سنندج – سیرجان و حد فاصل نیریز تا سیرجان به دلیل حضور کانسارهای آهن گل گهر در این ناحیه و در دسترس نبودن اطلاعات مختلف از ناحیه حد فاصل سیرجان تا حاجی آباد، بررسی شد. هدف از این تحقیق بررسی ارتباط اندیس سنگ آهن چاه قلعه با کانسارهای آهن شناخته شده گل گهر به دلیل نزدیکی این اندیس به کانسارهای سنگ آهن گل گهر و قرارگیری آن در زون آهن خیز سنندج – سیرجان و نیز شناسایی پتانسیل سایر اندیس های سنگ آهن در حد فاصل اندیس چاه قلعه و کانسارهای گل گهر بوده است.
روح الله دره سیری عباس سام
چکیده ندارد.
رضوان مهوری موسی نقره ییان
چکیده ندارد.