نام پژوهشگر: وحید روشن سروستانی

پاسخ مورفو فیزیولوژیک و بیوشیمیایی گیاه دارویی شیشا (tanacetum vulgare l.) به کاربرد برگساره ای سالسیلیک اسید و ارتوفسفریک اسید
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده کشاورزی 1391
  طاهره گودرزی   محمد جمال سحر خیز

به منظور مطالعه تأثیر غلظت های مختلف سالسیلیک اسید و ارتوفسفریک اسید بر ویژگی های مورفولوژیک، فیزیولوژیک، کمیت و ترکیبات اسانس گیاه دارویی شیشا (tanacetum vulgare l.) آزمایشی به صورت فاکتوریل با طرح پایه بلوک کامل تصادفی با 16 تیمار و سه تکرار در مزرعه پژوهشی بخش علوم باغبانی دانشکده کشاورزی دانشگاه شیراز در بهار و تابستان 1390 و1391 انجام شد. تیمار ها شامل سالسیلیک اسید در چهار سطح s1 (شاهد)، s2 (سالسیلیک اسید150پی پی ام)، s3 (سالسیلیک اسید 300 پی پی ام)، s4 (سالسیلیک اسید 450 پی پی ام) و ارتوفسفریک اسید در چهار سطح p1 (شاهد)، p2(ارتوفسفریک اسید1/. درصد)، p3 (ارتوفسفریک اسید 15/. درصد)، p4 (ارتوفسفریک اسید 2/. درصد) بودند. استخراج اسانس با استفاده از روش تقطیر با آب صورت گرفت و آنالیز اسانس با استفاده از دستگاه gc و gc/ms انجام شد. نتایج آزمایش نشان داد که بر همکنش سالسیلیک اسید و ارتوفسفریک اسید بر ویژگی های مورفولوژیک گیاه شیشا شامل سطح برگ، تعداد ساقه، ارتفاع، وزن تر، وزن خشک، تعداد گل و گل آذین در سطح احتمال 5 درصد معنی دار بود. همچنین برهمکنش سالسیلیک اسید و ارتوفسفریک اسید بر سرعت فتوسنتز، مقدار قند و نشاسته، میزان پرولین، میزان فسفر و کمیت اسانس تأثیر گذار بود. بیشترین مقدار اسانس(%004/1) در تیمار s4p3 بدست آمد. ترکیبات عمده اسانس نیز که شامل کامفن (%18/6-64/.)، سابینن (%11/6- 37/.)، کامفور (%17/4- 41/34)، ترنس توجن (%5/59- 42/2) و ترنس کریزانتنیل استات (%71/52- 8/.) تحت تاثیر تیمارهای آزمایشی قرار گرفتند. با توجه به اینکه عملکرد وزن خشک و عملکرد اسانس در تولید گیاهان دارویی مهم است می توان تیمار s1p4 (ارتوفسفریک 2/ . درصد) را به عنوان بهترین تیمار برای رسیدن به این هدف عنوان کرد.

ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیت های گیاه دارویی مورد (myrtus communis) بر اساس مارکر مولکولی issrوتجزیه و تحلیل اسانس آن
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1391
  مهتاش دریانی زاده   وحید روشن سروستانی

به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی جمعیت های گیاه موردmyrtus communis l. ، تعداد 12 سایت از 54 منطقه برای نمونه برداری انتخاب شدند، اسانس ها با استفاده از کروماتوگرافی گازی (gc) و گاز کروماتوگرافی متصل به طیف سنج جرمی (gc / ms) از نمونه های برگ خشک به دست آمد . در مطالعه حاضر، از نرم افزار مینی تب (v 14) استفاده گردید. ترکیبات عمده اسانس نشان دهنده تنوع با تغییر در ارتفاع است. در ارتفاعات پایین، وسط و ارتفاعات بالاتر، اجزای تشکیل دهنده اصلی اسانس، به ترتیب، ?-پینن، 1،8-سینئول، لینالول،?-ترپینئول و لیمونن بود. در ارتفاعات پایین تر از کازرون (792 متر) و سیمکان جهرم (889 متر)، ?-پینن (48.7 درصد)، 1،8 سینئول (? 24.3)،لینالول (7.5 درصد) و ?-ترپینئول (3.9?) از ترکیبات عمده اسانس بودند، از سوی دیگر، درصد ?-پینن با افزایش ارتفاع کاهش می یابد. در ارتفاعات متوسط، اسلام آباد (1284 متر) و آتشکده فیروز آباد (1349 متر)، ?-پینن به ترتیب 27.1? و 21.8? کاهش داشته است، حداکثر مقدار لیمونن (11.9?) در رستاق مشاهده شد (1417 متر) و حداکثر لینالول (28?) در ارتفاع 1349 متر آتشکده فیروز آباد شناسایی شد. بر اساس دندروگرام به دست آمده در این مطالعه مناطق مورد بررسی به سه گروه تقسیم شدند،و به منظور تعیین تنوع ژنتیکی جمعیت های این گیاه با استفاده از نشانگر rapd در ابتدا استخراجdna و سپس واکنشpcr صورت گرفت. برای بررسی چند شکلی dna بین جمعیت های گیاه مورد در پژوهش حاضر از 28 آغازگر10 نوکلئوتیدی استفاده گردید که در تمامی آغازگرها شاهد باندهایی با وضوح بسیار پایین و یا عدم وجود باند بودیم و هیچ یک از آغازگرها نوارهای چند شکل تکرارپذیر تولید نکردند. و در نهایت با آزمایش تعدادی آغازگرهای issr شاهد نوارهای چند شکل بودیم از میان 23 آغازگر انتخاب شده و آزمایش شده ، 3 آغازگر16: (gaca)5 14: cca(ct)8 5: ag)8yt) نوارهای چند شکل، واضح و قابل نمره دهی را تولید کردند . آغازگر (gaca)5 بیشترین تعداد نوار چند شکل و یا به عبارت دیگر بالاترین درصد چند شکلی و آغازگرهای cca(ct)8 و ag)8yt) کمترین درصد چند شکلی را به خود اختصاص داده بودند. با این آغازگرها، در مجموع 24 آلل تولید شد که از این تعداد 8 نوار چند شکلی نشان دادند و 16 نوار یک شکل یا مونومورف بودند. بر اساس دندوگرام جمعیت های گیاه مورد در سه گروه قرار گرفتند.

بررسی تأثیر کاربرد سوپر جاذب ها و موسیلاژهای گیاهی بر برخی خصوصیات رویشی، زایشی و مواد موثره ریحان اصلاح شده(ocimum basilicum l . var. keshkeny levelu)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  سمیه بیکی   مجید عزیزی

به منظور بررسی تأثیر پلیمرهای سوپرجاذب و ترکیبات طبیعی بر گیاه دارویی ریحان، یک آزمایش فاکتوریل شامل چهار ماده [دو ماده صنعتی و دو ماده گیاهی، بعنوان پلیمرهای آبدوست (صنعتی: استاکوزورب و تراکوتم، گیاهی: برگ پنیرک و اسفرزه )]، هر کدام در چهار غلظت 0 ، 001/0 ، 002/0 و 003/0 (وزنی) و با دو روش کاربرد (1: مخلوط با خاک و ریشه، 2: مخلوط با خاک) در سه تکرار در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی انجام پذیرفت. صفات مرفولوژیکی از قبیل ارتفاع، طول میانگره، سطح و تعداد برگ، عملکرد خشک گیاه، وزن تر و خشک ریشه، برخی صفات بیوشیمیایی از قبیل محتوای کلروفیل و ظرفیت آنتی اکسیدانی، صفات زایشی از قبیل وزن هزار دانه و تعداد دانه در بوته، همچنین راندمان مصرف آب و درصد اسانس، عملکرد اسانس و اجزاء اسانس اندازه گیری شدند. نتایج بدست آمده نشان داد که اثر مواد مورد استفاده، غلظتهای مختلف و روشهای کاربرد آنها بر صفات اندازه گیری شده معنی دار (1%. p? و 5% p?) بودند و تمامی صفات اندازه گیری شده را نسبت به شاهد (بدون اعمال تیمار) افزایش دادند. همچنین استفاده از هر چهار پلیمر آبدوست در هر دو روش کاربرد راندمان آب مصرفی را تا 2 برابر افزایش داد. نتایج نشان داد بجز تیمار تراکوتم که بهترین نتایج را در غلظت 001/0 (وزنی) در خاک دارا بود، سایر پلیمرها با افزایش غلظت (002/0 و 003/0 وزنی) نتایج بهتری را داشتند. درصد ترکیبات عمده در اسانس ریحان در روش کاربرد پلیمرها در خاک بیشتر از روش کاربرد پلیمرها در خاک و ریشه و شاهد (بدون پلیمر) بود. ترکیبات مایرسن، بورنیل استات، اوژنول، بتا-المن، ترانس-آلفا-برگاموتن، ژرماکرین-دی، آلفا-بول نزن، گاما-کادینن و اپی-آلفا-کادینول با مصرف هر چهار نوع پلیمر آبدوست بصورت توأم در خاک و ریشه، نسبت به شاهد کاهش، درحالیکه میزان لینالول، 1و8-سینئول و متیل کاویکول در اسانس ریحان افزایش یافت. با در نظر گرفتن نتایج مشخص شد که بهترین روش استفاده برای سوپرجاذب تراکوتم در کمترین غلظت (001/0 وزنی)، برای پلیمرهای آبدوست برگ پنیرک و اسفرزه در غلظت بالا (003/0 وزنی) کاربرد در خاک و برای سوپرجاذب استاکوزورب، کاربرد در خاک و ریشه، در غلظت متوسط (002/0 وزنی) می باشد تا شرایط مطلوب جهت بهبود خصوصیات مرفولوژیکی، بیوشیمیایی، زایشی و افزایش کمیت و کیفیت و عملکرد اسانس در شرایط تنش خشکی بصورت همزمان حاصل گردد. این نتایج نشان داد که ترکیبات طبیعی می توانند جایگزین مناسبی برای ترکیبات شیمیایی باشند اما تجاری سازی آنها نیاز به آزمایش های تکمیلی دارد.

بررسی اثرات بنزیل آونین، اتفن، کلرید سدیم و اسید استیک بر زودرسی قبل از برداشت میوه خرمای کبکاب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1379
  وحید روشن سروستانی   مجید راحمی

به منظور زودرس کردن و جلوگیری از خسارت بارانهای موسمی آخر تابستان، که مصادف با زمان رسیدن خرمای کبکاب در منطقه خشت و کنار تخته در استان بوشهر می باشد، پژوهشی به شرح ذیل روی خرمای کبکاب انجام شد. در این پژوهش اثرات بنزیل آدنین، اتفن، کلرید سدیم و اسید استیک بر زودرسی خرمای کبکاب بررسی شد. این پژوهش بصورت فاکتوریل در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی با 4 تکرار انجام شد و برای این منظور 28 اصله نخل و روی هر نخل سه پنگ در نظر گرفته شد. 4 اصله از این درختان برای آزمایش مربوط به بنزیل آدنین و 12 اصله از درختان برای محلول پاشی زمان اول آزمایش دوم و 12 اصله دیگر برای محلول پاشی دوم آزمایش دوم انتخاب شد. در این آزمایش زودرسی میوه و برخی از صفات کمی و کیفی میوه مانند اندازه میوه در تیمار بنزیل آدنین و همچنین میزان قند و ‏‎ph‎‏ آنها اندازه گیری شد. همه درختهای مورد آزمایش با گرده مشخصی در اواسط فروردین گرده افشانی شدند. در این پژوهش از محلول های اتفن (0، 1000، 2000 میلی لیتر بر لیتر) کلرید سدیم (0، 5/1%، 3%)، اسید استیک (0، 2%، 4%) و همچنین بنزیل آدنین (0، 50، 100 میلی گرم بر لیتر) استفاده شد. این محلولها توسط مه افشان دستی روی پنگهای درخت خرما مه افشانی شدند. زمان محلول پاشی برای اتفن و اسید استیک و کلرید سدیم همزمان با شروع مرحله خلال و دو هفته بعد از آن بود و در مورد بنزیل آدنین دوهفته بعد ازتشکیل میوه محلول پاشی انجام شد. بعد از عمل محلول پاشی هر هفته یکبار خرماهای رسیده روی پنگهای مورد آزمایش شمارش شدند. نتایج آزمایش نشان داد اتفن (1000، 2000 میلی لیتر بر لیتر)، اسید استیک (2% و 4%) و کلرید سدیم (5/1% و 3%) نسبت به شاهد به طور معنی داری باعث زودرسی میوه های خرما شدند. زمان محلول پاشی دوم به نسبت اثر بهتری نسبت به زمان اول داشت. تیمار بنزیل آدنین بطور معنی داری باعث بزرگ شدن میوه ها و دیررس شدن آنها شد. میزان قند تفاوت معنی داری نسبت به شاهد نشان داد، ولی ‏‎ph‎‏ تفاوت معنی داری نسبت به شاهد نداشت که در واقع این عدم تغییر مطلوب بود. بطور کلی غلظتهای قید شده اتفن و اسید استیک زمان رسیدن میوه خرما را در این منطقه تا دو هفته بعد جلو انداخته که با این عمل از خسارتهای زیادی که متوجه باغداران در این منطقه می شود جلوگیری می گردد.