نام پژوهشگر: روح اله عبدالشاهی
معصومه حیدری رودبالی روح اله عبدالشاهی
کرمان با متوسط بارندگی 140 میلی متر در سال همواره تحت تاثیر تنش خشکی بوده است. بنابراین، مطالعه تحمل به خشکی ضرورتی اجتناب ناپذیر است. در برنامه های اصلاح گندم برای افزایش تحمل به خشکی از صفات ثانویه مرتبط با تحمل به خشکی استفاده می شود.برای مطالعه ژنتیکی صفات زود رسی، دوره پر شدن دانه، طول سنبله و ... در گندم نان از طریق تجزیه میانگین نسل ها دو رقم کویر و روشن با یکدیگر تلاقی و نتاج 1f، f2، bc1و bc2 همراه با والدین در طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار کشت گردیدند. بررسی مدل های چند پارامتری با استفاده از آزمون مقیاس مشترک انجام شد. نتایج این آزمون نشان داد که تمامی آثار ژن ها شامل میانگین، افزایشی، غالبیت، آثار اپیستازی شامل افزایشی × افزایشی، افزایشی × غالبت و غالبیت × غالبیت روی نحوه توارث صفات مورد بررسی موثر می باشند. متوسط توارث پذیری عمومی برای صفات مورد بررسی بین 40/0 تا 65/0 متغیر بود. اکثر صفات واریانس افزایشی بالایی داشتند. که برای اصلاح آنها گزینش در نسل های تفکیک می تواند موثر باشد.در این پژوهش برای بررسی ارتباط نشانگر ملکولی ssr و صفات مرتبط با تحمل به خشکی 96بوته f2 انتخاب گردید. به طور کلی در این پژوهش 32 qtlبرای صفات مورد مطالعه شناسایی شد. یک qtl برای عملکرد بر روی کروموزم 5a شناسایی شد که به طور همزمان عرض برگ و وزن زیست توده را کنترل می نماید. بین سه جزء عملکرد، تعداد دانه در بوته دارای وراثت پذیری خصوصی بالاتری است. بنابراین برای افزایش عملکرد در شرایط تنش خشکی بایستی به این جزء توجه بیشتری داشت. بیشترین تعداد qtl بر روی ژنوم aبود. که نشان دهنده اهمیت بالای این ژنوم در تحمل به خشکی می باشد.
راضیه عطااللهی روح اله عبدالشاهی
در بررسی مطالعه ژنتیک صفات وابسته به تحمل به خشکی از تلاقی دای آلل یکطرفه، 9 رقم گندم نان شامل مهدوی، اکسکلیبر، قدس، آذر، شیراز، روشن، کویر، کل حیدری و شاه پسند استفاده شد. نتاج دای آلل همراه با والدین در مزرعه پژوهشی دانشگاه باهنر کرمان به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار کشت شدند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که تنوع ژنتیکی زیادی بین ژنوتیپ ها برای تمام صفات اندازه گیری شده به جز میزان کلروفیل کل و کاروتنوئید وجود دارد. قابلیت ترکیب پذیری عمومی برای تمامی صفات به جز میزان کلروفیل و کاروتنوئید، معنی دار گردید همچنین قابلیت ترکیب پذیری خصوصی نیز برای تمامی صفات به جز زاویه ساقه، کلروفیل و کاروتنوئید معنی دار شد.در تمامی صفات اندازه گیری شده میزان وراثت پذیری عمومی بیشتر از وراثت پذیری خصوصی مشاهده گردید. اثر افزایشی (a) برای صفات طول پدانکل، طول برگ پرچم ، ارتفاع بوته ، طول ریشک ،عرض برگ پرچم ، زمان گل دهی ، زاویه ساقه، زاویه برگ پرچم ، میانگین عملکرد دانه ومیزان کلروفیل در مزرعه معنی-دار گردید. اثر غالبیت (b) برای تمام صفات به جز زاویه برگ پرچم ، کاروتنوئید معنی دار گردید. فرضیات دای-آلل به روش هیمن فقط در نتایج به دست آمده از صفات ارتفاع بوته، عرض برگ پرچم، زاویه ساقه، میزان کلروفیل صادق بود. در صفات تعداد کل پنجه، طول پدانکل، طول ریشک، عرض برگ پرچم، تعداد روز تا گلدهی، زاویه ساقه و کلروفیل(spad) نسبت بیکر بالاتر از 0/5 است که نشان دهنده اهمیت اثر افزایشی در کنترل این صفات است. در این صفات گزینش در خلال نسل های تفرق توصیه می شود و روش های اصلاحی مانند شجره ای و یا تلاقی برگشتی می تواندمناسب باشد. در سایر صفات اثر غیرافزایشی دارای سهم بیشتری است و از این رو گزینش قبل از رسیدن به خلوص پیشرفت مناسبی نخواهد داشت. از این رو، در این صفات روش های اصلاحی نظیر بالک و دابل هاپلوئید پیشنهاد می گردد.
خدیجه مختاری فر روح اله عبدالشاهی
برای کاهش مسئله گرسنگی جهانی طراحی یک برنامه بهنژادی مناسب برای افزایش عملکرد گندم نان به عنوان مهم ترین محصول زراعی بخصوص در شرایط تنش خشکی یک نیاز اساسی و مهم است. در این مطالعه برای ارزیابی پارامترهای ژنتیکی تحمل به خشکی، عملکرد و دوازده صفت مرتبط با آن در شرایط نرمال و تنش خشکی در یک جمعیت گندم نان شامل نه رقم و نتاج 2f حاصل از آن ها از طرح نیمه دی آلل استفاده شد. در آزمایش دیگر برای مطالعه پایداری عملکرد هشت رقم گندم نان از چند آماره تک متغیره و آثار اصلی جمع پذیر و اثر متقابل ضرب پذیر (امی) و ارزش پایداری امی استفاده شد
سمیه امینی زاده بزنجانی روح اله عبدالشاهی
خشکی وسیع ترین مشکل جهان است که به طور جدی بر عملکرد و کیفیت غلات اثر می گذارد. غلات جز پرمصرف ترین مواد غذایی بشر هستند و گندم غذای اصلی بیش از 35 درصد از جمعیت جهان است بنابراین دست یابی به معیار هایی برای انتخاب در جهت بهبود عملکرد این گیاه بسیار حائز اهمیت است. به منظور بررسی ژنتیکی و مطالعه نشانگرهای مرتبط با تحمل به خشکی 96 خانواده f3 حاصل از تلاقی روشن×کویر به همراه والدین در قالب طرح لاتیس دوگانه کشت شدند. در توارث کلیه صفات اثرات افزایشی، غالبیت و اپیستازی نقش داشتند. همچنین درجه غالبیت در اکثر صفات بیشتر از یک بود که می تواند نشان دهنده اهمیت بیش تر جزء غالبیت در کنترل ژنتیکی این صفات باشد. لذا پیشنهاد می شود گزینش تا نسل های دیرتر یعنی تا دسترسی به سطح بالایی از تثبیت ژنی به تأخیر بیافتد. مقدار وراثت پذیری عمومی و خصوصی به ترتیب از 97/0-67/0 و 96/0-37/0 متغییر بود. در مقایسه ی شاخص های گزینش، شاخص های اسمیت- هیزل 1 و پسک- بیکر بازده بالاتری نسبت به اسمیت- هیزل 2 داشتند. پاسخ های مستقیم وهمبسته نشان داد که انتخاب ژنوتیپ ها براساس وزن خشک سنبله وطول ریشک باعث گزینش ژنوتیپ های پرمحصول تر می شود و همچنین همبستگی ژنتیکی معنی دار صفات با عملکرد و وراثت پذیری، مهم ترین اجزای کارای یک شاخص می باشند. در این پژوهش در مجموع 29qtl برای صفات مورد بررسی شناسایی شد. بیش ترین qtlهای شناسایی شده بر روی کروموزوم 2a قرار داشتند. نشانگر xwmc515 که بر روی ژنوم 2a قرار دارد نسبت به دیگر نشانگرها با تعداد بیشتری از صفات در ارتباط بودکه نشان دهنده اهمیت زیاد این ژنوم در تحمل به خشکی در گندم است.
منصور امینی زاده غلامرضا خواجوی نژاد
چکیده به منظور بررسی اثر تنش خشکی و سالیسیلیک اسید بر عملکرد و اجزای عملکرد ذرت دانه ای رقم سینگل کراس 704، آزمایش مزرعه ای به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید باهنر کرمان در بهار 1393 اجرا شد. تیمارهای آبیاری (i1= 4000، i2= 6000 و i3= 8000 متر مکعب در هکتار) به عنوان عامل اصلی و سه سطح سالیسیلیک اسید (s1= شاهد، s2= 5/0میلی مولار و s3= 1 میلی مولار) به عنوان عامل فرعی قرار گرفتند. محلول پاشی اسید سالیسیلک در سه مرحله، ساقه دهی، ظهور گل آذین و مرحله تشکیل دانه و بلال انجام گرفت. صفات ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد برگ، طول برگ، قطر بلال، تعداد ردیف در بلال، تعداد دانه در ردیف، تعداد بلال در بوته، تعداد دانه در بلال، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و درصد پروتئین دانه اندازه گیری شدند. نتایج نشان داد که سطوح آبیاری و محلولپاشی سالیسیلیک اسید تأثیر معنی داری بر تمام صفات مورد بررسی داشت. بیشترین عملکرد دانه (69/7 تن در هکتار) از تیمار آبیاری 8000 متر مکعب در هکتار حاصل شد. تنش خشکی منجر به کاهش عملکرد دانه در حدود 18 درصد نسبت به شاهد شد. و کاهش شاخص برداشت در تنش شدید نسبت به شاهد در حدود 4 درصد بود که بیشتر ناشی از کاهش عملکرد دانه در شرایط تنش بوده است. با توجه به نتایج بدست آمده، تیمار آبیاری 8000 متر مکعب و محلول پاشی 1 میلی مولار اسید سالیسیلیک توصیه می شود.