نام پژوهشگر: محمد جوان نیکخواه
منصوره رحیمی دیالی محمد جوان نیکخواه
برق زدگی یکی از مهمترین بیماریهای نخود در استان لرستان است که توسط قارچ ascochyta rabiei ایجاد می شود. برای تعیین تنوع بیماریزایی و ژنتیکی قارچ a. rabiei از گیاهان آلوده نخود در هشت شهرستان استان، به طور تصادفی نمونه برداری صورت گرفت. در نهایت 53 جدایه از نمونه های آلوده با استفاده از محیط کشت آرد نخود، دکستروز، آگار بدست آمد. برای تشخیص تنوع بیماریزایی، جدایه ها بر اساس روش های مولکولی و به کمک نشانگر ssr به 11 گروه تقسیم شدند. از این گروه ها هفت جدایه به طور تصادفی انتخاب و بیماریزایی آنها روی هفت رقم افتراقی نخود در قالب طرح کاملاً تصادفی در شرایط گلخانه آزمایش شد. گیاهچه های دو هفته ای با سوسپانسیون اسپوری با غلظت 105×2 پیکنیدیوسپور در میلی لیتر تا ریزش اولین قطرات از سطح برگ، اسپری شدند. شدت بیماری، سه هفته بعد، بر اساس شاخص 9 درجه ای مورد مطالعه قرار گرفت و مطابق الگوی واکنش بیماریزایی در ایکاردا (icarda)، پاتوتیپ 1، از مناطق چگنی، نورآباد، خرم آباد و کوهدشت و پاتوتیپ 3، از مناطق الشتر و ازنا تشخیص داده شد. برای مطالعه تنوع ژنتیکی از هشت شهرستان نمونه برداری شده، از نشانگر ریزماهواره مخصوص قارچ a. rabiei استفاده شد. در تجزیه تحلیل نهایی داده ها با استفاده از پنج جفت آغازگر انتخابی ssr و ترسیم شجره مربوطه، جدایه ها با ضریب تشابه 74 درصد به 16 گروه تقسیم گردیدند. نتایج بدست آمده از این مطالعه در اصلاح ارقام مقاوم و گسترش اقدامات قرنطینه ای بسیار مفید است.
ملیحه محمدزاده کاشانی مسعود احمدزاده
کنترل بیولوژیک به علت گرایش به افزایش کشاورزی پایدار و همچنین توانایی آن در کنترل بیماریهای گیاهی که توسط روش های دیگر مدیریت نشده و یا کاملاً مدیریت نمی شود، اهمیت دارد. قارچهای بیماریزای گیاهی عموماً در طی چرخه زندگیشان با میکروارگانیسم های آنتاگونیست و یا رقابت کننده مواجه می شوند و در نتیجه اغلب تولید متابولیت های ثانویه، آنزیم های اکسید کننده فنول، و ساختارهای تمایز یافته ای در منطقه برخورد می نمایند که احتمالاٌ در عملکرد یک عامل بیوکنترل نقش دارد. با آگاهی از مکانیزم های دفاعی بیمارگرها در برابر حمله آنتاگونیست ها، امکان انتخاب روش های کنترل بیولوژیک پایدارتر فراهم می شود. قارچها معمولاٌ در تعامل با میکروارگانیسم های دیگر، و همزمان با پیشروی عوامل بیوکنترل، آنزیم فنول اکسیداز لاکاز را تولید می کنند. در این تحقیق القای لاکاز در 2 جدایه ag1 و ag4 قارچ rhizoctonia solani هنگامی که در معرض عصاره های 10 سویه مختلف از باکتریهای ریزوسفر شامل pseudomonas fluorescens و یا bacillus subtilis در محیط کشت مایع چاپک قرار گرفته بود، مورد بررسی قرار گرفت. برای ارزیابی فعالیت این آنزیم از سوبسترای آن، 2و´2 آزینوبیس (3- اتیل بنزتیازولین-6-سولفونیک اسید) (abts)، در طول موج 420 نانومتر استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان دادند که پاسخ لاکاز در سویه های pseudomonas fluorescens تفاوت معنی داری با سویه های bacillus subtilis ندارند. سویه های 5 و 68 از سودوموناس های فلورسنت از لحاظ القای فعالیت لاکاز (تولید لاکاز) در جدایه ag4 در گروه آماری اول قرار گرفتند و با توجه به نتایج بازدارندگی این سویه ها در تشتک های پتری و کاهش شدت بیماری مرگ گیاهچه لوبیا در گلخانه با عاملag4 rhizoctonia solani و افزایش فاکتورهای رشدی گیاهچه لوبیا، برای آزمایشات بعدی انتخاب شدند. همچنین اثر شرایط محیطی مختلف همچون دما، ph، عناصر فلزی آهن، منگنز، مس و زمان انکوباسیون بر القای آنزیم لاکاز در دو جدایه قارچی بررسی شد. میزان تولید آنزیم لاکاز جدایه ag4، در 5/5 ph ، دمای 25 درجه سلسیوس، در حضور یون مس و در روز ششم انکوباسیون بیشترین مقدار بود. تولید آنزیم لاکاز در آزمایشات صورت گرفته در اکثر موارد در ایزوله ag4 بیشتر از القای آن در ایزوله ag1 بود. برای مطالعه بیشتر القای لاکاز در برابر عوامل بیوکنترل، اثر شرایط محیطی ذکر شده در تولید این آنزیم در حضور عصاره و یا سوسپانسیون سویه های 5 و 68 در جدایه ag4، نیز بررسی شد. در اکثر موارد، حضور سلولهای باکتری در کشت قارچ در شرایط محیطی مختلف باعث محدود شدن تولید آنزیم شد. بنابراین برای محدود کردن مقاومت از طریق القای لاکاز در جدایه ag4، حضور سلولهای باکتری لازم است. در هر مرحله از انجام آزمایشات فوق به منظور ارزیابی میزان استرس وارد شده به ایزوله شبه قارچ، وزن خشک توده میسلیومی نیز اندازه گیری شد.