نام پژوهشگر: فرامرز افشار طارمی
عاطفه علی مددی همایون احمدپناهی
یک روش برای پیوندزنی سطحی پلیمر که شامل یک منومر عاملی روی نانوگرافیت با استفاده از سیانوریک کلراید به عنوان عامل اتصال دهنده گزارش شده است.منومر (age/ida) بوسیله واکنش آلیل گلایسیدیل اتر با ایمینو دی استیک اسید سنتز شد.نتایج جذب با استفاده از اسپکتروسکوپی مادون قرمز (ftir)، آنالیز عنصری، آنالیز گرماسنجی (tga)، میکروسکوپی تصویر الکترون (sem)، تشخیص داده شد و برای پیش تغلیظ و جذب انروفلوکساسین ارزیابی شد. انروفلوکساسین یک آنتی بیوتیک فلوئوروکینولون است که تحت نام تجاری بایتریل توسط شرکت باتر فروخته می شود.
ابراهیم جلالی دیل سعید پورمهدیان
در این پایان نامه به بررسی تاثیر تخلخل پایه کاتالیست روی فعالیت کاتالیست نهایی در پلیمریزاسیون پروپیلن پرداخته می شود. جهت تولید ذرات پایه کاتالیست از روش جامدسازی مذاب استفاده گردید. نتایج آزمایش xrd نشان می دهد که مرحله ی تولید پایه منجر به تولید بلورهای بی نظم s- mgcl2 می گردد نتایح sem و جذب دفع نیتروژن حاکلی از آن است که ذرات تولیدی دارای تخلخل پایینی می باشند. برای افزایش میزان تخلخل ذرات از روش الکل زدایی تحت جریان نیتروژن گرم استفاده شد. نتایح حاکی از افزایش میزان تخلخل و سطح ویژه ذرات پایه تولیدی می باشد عملکرد کاتالیست های تولیدی از این ذرات پایه در پلیمریزاسیون پروپیلن مورد بررسی قرار گرفت. ننتایج نشان داد که با افزایش میزان الکل زدایی فعالیت کاتالیست افزایش می یابد همچنین نتایج حاصل حاکی از بهبود مورفولوژی پلیمر نهایی می باشد.
اعظم جلالی آرانی علی اصغر کتباب
هدف از انجام این پروژه تهیه یک آلیاژ جدید پلیمری از طریق پیوند زنی سیلیکون رابر به زنجیرهای پلی اتیلن در یک فرآیند اختلاط واکنشی و انجام پخت دینامیکی فاز لاستیکی در حین اختلاط و در نهایت تهیه یک ترموپلاستیک الاستومر ولکاییده به طریق فرآیند پیوند رنی و ولکانش فاز سیلیکون رابر می باشد. با این روش نه تنها سیلیکون رابر به پلی اتیلن پیوند می گردد بلکه یک مورفولوژی از نوع ماتریس -دیسپرش تشکیل می شود که کنترل کننده همه ویژگی های آلیاژ حاصل می باشد برای این منظور سه نوع پلی اتیلن hdpe، ldpe، lldpe و دو نوع سیلیکون رابر به نامهای sr110-2 و sr110-3 که ساختار شیمیایی آنها متشکل از پلی دی متیل سیلوکسان حاوی درصدی از گروه وینیل می باشد به کار گرفته شد. فرایند اختلاط آمیزه ها در یک مخلوط کن از نوع برابندر انجام شد. چگونگی تغییرات گشتاور ضمن اختلاط و همچنین مقدار سیلیکون رابر آزاد قابل استخراج و مقدار ژل تشکیل شده در آلیاژهای تهیه شده نشان داد که از میان سه نوع پلی اتیلن مورد استفاده، lldpe به دلیل داشتن جرم مولکولی مناسب و وجود تعداد زیادی کربن نوع سوم در ساختار آن استعداد بیشتری را برای ایجاد ماکرو رادیکال بر روی بدنه زنجیره هایش حین فرآیند اختلاط ترمو مکانیکی با سیلیکون رابر دارا می باشد که منجر به پیوند شدن زنجیره های سیلیکون رابر از طریق گروه های وینیلی آن بر روی زنجیره های پلی اتیلن و همچنین شبکه ای شدن فاز سیلیکون می گردد. وقوع واکنشهای ضمن اختلاط از طریق طیف سنجی توسط atr-ftir و گرماسنجی (dsc) پیگیری گردیده و بر اساس نتایج بدست آمده مکانیسم چگونگی بر هم کنشهای شیمیایی بین دو پلیمر در حین اختلاط پیشنهاد شده است. نتایج حاصل از تاثیر پارامترهای فرآیند اختلاط نشان داد که چنانچه ابتدا پلی اتیلن وسپس سیلیکون رابر به مخلوط کن افزوده شود راندمان واکنش بین دو پلیمر افزایش می یابد. افزایش زمان، دما و سرعت اختلاط نیز باعث افزایش بازده واکنش گردید. تاثیر عوامل پخت کننده و مواد جفت کننده شامل dcp، bpo، tmipta و انیدرید مالییک بر خواص آلیاژ مورد بررسی قرار گرفته و بر اساس نتایج حاصله ماده dcp انتخاب شده و شرایط بهینه فرآیند برای استفاده از آن تعیین شده است. بر مبنای بهینه سازی انجام شده، با استفاده از lldpe و sr110-3 دو گروه آلیاژ الف-آلیاژهای ساده با ساختار پیوندی و ب - آلیاژهایی که در آنها فاز سیلیکون علاوه بر پیوند پخت دینامیکی نیز شده است تهیه گردید. رفتار ریولوژیکی و خواص ویسکوالاستیک آلیاژهای تهیه شده با دستگاه rms بررسی و تطابق نتایج با مدلهای ارایه شده توسط پژوهشگران مطالعه شد. با تهیه میکروگراف sem از سطح شکست آلیاژها، تاثیر پیوند زنی و ولکانش فاز سیلیکون رابر بر مورفولوژی آلیاژ بررسی گردید. مطالعه خواص مکانیکی آلیاژها نشان داد که سازگاری ایجاد شده از طریق وقوع واکنش پیوند زنی سبب حفظ خواص مکانیکی مطلوب در آلیاژ و پخت فاز سیلیکون باعث افزایش استحکام مکانیکی نمونه می گردد. خواص ویسکوالاستیک نمونه آلیاژها در حالت جامد با استفاده از دستگاه dmta بررسی گردید. زیست سازیگاری آمیزه ها با انجام آزمونهای چسبندگی سلولی و چسبندگی پلاکت بررسی و وابستگی آن به خواص سطحی آلیاژ از طریق تعیین کشش سطحی مطالعه گردیده است. نتایج بیانگر عدم سمیت نمونه ها و زیست سازگاری مناسب آنها می باشد. آلیاژهای تهیه شده مجموعه ای از خواص هر دو پلیمر را دارا بوده و می توانند در کاربردهای پزشکی، الکتریکی و صنایع خودرو مورد استفاده قرار گیرند.
مجید منجی سعید پورمهدیان
این پژوهش به بررسی پارامترهای مو ثر بر روی مورفولوژی پایه کاتالیست، کاتالیست و پلیمر تمرکز داشته است. با توجه به اصل تکثیر شدن خواص پلیمر بر خواص کاتالیست، ابتدا به سراغ عوامل موثر بر روی مورفولوژی پایه کاتالیست رفته و سپس در یک شرایط یکسان پایه های کاتالیست به کاتالیست تبدیل می گردند. سپس این چند مورد از این کاتالیست ها در شرایط مختلف پلیمریزاسیون به پلیمر تبدیل گردیده، و با همدیگر مقایسه گردیده اند. در بین پارامترهای مختلف تآثیر گذار بر روی مورفولوژی پایه کاتالیست زمان تزریق اداکت دی کلرید منیزیم به راکتور حاوی هیدروکربن سرد (سرعت تزریق)، دور همزن در ساخت پایه دی کلرید منیزیم، مقدار و نوع امولسیفایر ، مقدار الکل مصرفی و ویسکوزیته هیدروکربن مورد مطالعه قرار گرفته اند. تجربه نشان داده است که با افزایش زمان تزریق به راکتور قطر متوسط ذرات پایه کاتالیست کوچکتر شده و توزیع آنها باریکتر گردیده است. الکل اثر بسیار زیادی بر روی مورفولوژی پایه کاتالیست دارد. با افزایش دور همزن قطر متوسط ذرات کوچکتر گردیده ولی متوسط قطر ذرات پهن تر می گردد. ویسکوزیته های کمتر هیدروکربن منجر به افزایش قطر متوسط ذرات پایه کاتالیست گردیده است. در ادامه به اثر چند عوامل موثر دیگر در مرحله پیش پلیمریزاسیون بر روی خوص پلیمر و کارآئی کاتالیست پرداخته شده است. مشاهدات نشان داده است که دمای پیش پلیمریزاسیون در ابتدا باعث افزایش فعالیت کاتالیست و سپس باعث کاهش آن گردیده است، ولی مقدار پیش پلیمریزاسون تولیدی به طور منظم افزایش یافته است. زمان پیش پلیمریزاسیون ابتدا باعث افزایش در فعالیت کاتالیست شده ولی در انتها بدون تآثیر می باشد. مورفولوژی های به دست آمده در دماهای بالاتر پیش پلیمریزاسیون دارای سطحی زبرتر و غیریکنواخت تر می باشند. در مورد روش پیش پلیمریزاسیون می توان گفت که هر چه شرایط ملایم تر و تغییر شرایط در زمان بیشتری انجام گیرد کارآئی کاتالیست بیشتر و مورفولوژی پلیمر همگن تر است. چندین پارامتر موثر در مرحله پلیمریزاسون مورد بررسی قرار گرفته اند و نتایج حاکی از ان است که افزاییش کمک کاتالیست (نسبت مولی آلومینیم به تیتانیم) در ابتدا باعث افزایش فعالیت کاتالیست شده وسپس موجب کاهش آن می گردد، ولی نظم فضائی زنجیر های پلیمری به طور منظم افزایش می یابد. افزایش الکترون دهنده ( نسبت مولی سیلان به تیتانیم ) نیز روندی همانند کوکاتالیست داشته است. نتایج نشان می دهد که در یک کاتالیست ثابت، افزایش قطر متوسط پلیمر به طور مستقیم به فعالیت کاتالیست بستگی دارد. کارآئی کاتالیست های شامل امولسیفایر و کاتالیست های بدون امولسیفایر مقایسه گردیده اند و مشخص شده است که کاتالیست های دارای امولسیفایر دارای کارآئی بهتری هستند. در دماهای بالاتر پلیمریزاسیون مورفولوژی پلیمر دارای سطحی نامنظم تر است. از کاتالیست های با توزیع اندازه ذرات متفاوت پلیمرزاسیون صورت گرفته است و مشخص شده که کاتالیست های با توزیع پهن تر منجر به تولید پلیمرهای با توزیع اندازه ذرات پهن تر می گردد
عرفان دشتی مقدم حمید میرزاده
کیتوسان، مشتق دی¬استیله کیتین، به دلیل خواصی که داراست، در سال¬های اخیر به عنوان یکی از موضوعات تحقیقات علمی و صنعتی مورد توجه ویژه¬ای قرار گرفته است. کیتوسان در زمینه کاربردهای پزشکی، دارای خواص بیولوژیکی منحصربه¬فرد است که از آن جمله می¬توان به زیست¬سازگاری، زیست¬تخریب¬پذیری، قابلیت بندآوری خون، خاصیت ضدعفونی¬کننده و تسریع التیام زخم اشاره نمود؛ ولی علی¬رغم تمامی خواص بیولوژیکی ذکر شده، چسبندگی هیدروژل¬های بر پایه کیتوسان به بافت¬های بدن ضعیف می¬باشد. لذا هدف این مطالعه بهبود خواص زیست چسبندگی هیدروژل¬های بر پایه کیتوسان از طریق اصلاح شیمیایی آن است؛ به این منظور از طریق واکنش شیمیایی در حضور یک کربودی¬ایمید (edac)، اسید¬تیوگلایکولیک (tga) به صورت کووالانسی بر روی کیتوسان استخلاف گردید. در ادامه به منظور جداسازی مولکول¬های tga واکنش نداده و خالص کردن مزدوج کیتوسان- tga، مخلوط های واکنشی به کمک تیوب¬های دیالیز، 5 بار در مقابل محلول¬های مشخصی دیالیز شدند. با استفاده از معرف المان، مشخص گردید که بنابر غلظت¬های مختلف edac مصرفی معادل با 50 و 75 میلی¬مولار، به ترتیب 26/10 و 38/14 میکرومول از گروه¬های تیول بر روی کیتوسان استخلاف شده بود. از آنجائیکه با افزودن بازهای قوی (مانند naoh) به هیدروژل¬های بر پایه کیتوسان استخلاف شده، زنجیره¬های پلیمری تنها تا ph حدود 6 در سیستم پایدار بودند، از نمک بتاگلیسروفسفات(?-gp)، به عنوان یک نمک قلیایی ضعیف، جهت افزایش ph هیدروژل¬های تهیه شده استفاده شد و مشاهده گردید که نمک مذکور دارای نقش تعیین¬کننده¬ای در افزایش ph تا محدوده ph فیزیولوژیکی بدون القای رسوب ناگهانی و جدایی فازی در سیستم است. آزمون¬های کششی انجام گرفته با هیدروژل های تهیه شده بر روی بافت روده بزرگ موش (به عنوان بافت مخاطی مدل) افزایش دو برابری در حداکثر نیروی جدایش (mdf) را نشان داد. به علاوه، آزمون کشت سلولی صورت پذیرفته بر روی نمونه¬های هیدروژل حاکی از عدم سمیت و زیست¬سازگاری کامل نمونه¬ها بود. در نهایت عملکرد هیدروژل¬های تهیه شده در مدل¬های حیوانی مورد ارزیابی قرار گرفت. بنابر نتایج به دست آمده می¬توان هیدروژل¬های تهیه شده را به عنوان انواع جدیدی از هیدروژل¬های قابل تزریقی که دارای قابلیت تسریع روند بهبود و بازسازی زخم¬های مخاطی می¬باشند و همچنین به عنوان چسب¬های بیولوژیکی و یا سیستم¬های dds، پیشنهاد نمود.
حسین میقانی فرامرز افشار طارمی
چکیده ندارد.
رقیه محمدی میرمحمد علوی نیکجه
چکیده ندارد.