نام پژوهشگر: مرتضی کوکبی
لیلا مکتبی فرد مرتضی کوکبی
تفکر انتقادی، تفکری است مستدل و مستند به مدارک و اطلاعاتی موثق که انتظار میرود به قضاوتی صحیح منجر شود و استانداردهایی مناسب را برای ارزیابی و تفسیر مسائل پیچیده و بحث برانگیز، به منظور حصول به نتیجه گیری یا تصمیم گیری در خصوص انجام کار یا باور به عقیده ای، عرضه کند. داستان به سبب درگیر کردن کودکان در موقعیت هایی که ممکن است در زندگی روزمره توانایی تجربه آنها را نداشته باشند، همچنین به موجب تقویت مهارت خواندن، قدرت استنباط، و آشنایی با یک واقعه از زوایای گوناگون، نقشی حیاتی در شکل گیری مهارت-های تفکر انتقادی دارد. به ویژه شخصیت های داستان ها هرگاه از توانایی چنین تفکری برخوردار باشند از طریق ساز و کار یادگیری مشاهده ای بر خوانندگان آثار موثر می افتند. پژوهش حاضر، به عنوان پژوهشی توصیفی و با استفاده از روش تحلیل محتوا در تلاش بوده است تا میزان وجود مهارت ها و مولفه های تفکر انتقادی از دیدگاه ریچارد پل را در داستان های تألیفی برای کودکان گروه سنی "ج" که در فاصله سال های 1342 تا 1385 در فهرست کتاب های مناسب شورای کتاب کودک به ثبت رسیده اند، شناسایی و بررسی کند. ابزار پژوهشگر برای این بررسی یک سیاهه وارسی محقق ساخت بود که روایی آن از طریق مشورت با 25 نفر از متخصصان حوزه ادبیات داستانی کودک و نوجوان سنجیده شد. در این مرحله هفده مهارت تفکر انتقادی در دو دسته کلی مهارت های عام و مهارت های ذهنی تعیین و به نوعی با عناصر داستانی، مرتبط تشخیص داده شد. مهارت های عام شامل هدف، طرح پرسش، اطلاعات، داده، شاهد، و تجربه، استنباط ها و تفاسیر، پیش فرض ها، استلزامات و پی آمدها، و نقطه نظرها و دیدگاه های گوناگون؛ و مهارت های ذهنی شامل انصاف (بی طرفی)، تواضع، رشادت، همراهی، استحکام، و پشتکارِ ذهنی، اطمینان در تفکر، تسلط بر خودمحوری، و قابلیت های استدلال اخلاقی بود. در مرحله بعد پایایی ابزار نیز به کمک دو داور که مبانی نظری و کار با سیاهه وارسی برای آنها شرح داده شده بود، سنجیده شد. بررسی 125 داستان، که جامعه پژوهش را تشکیل می دادند، نشان داد که مولفه های استلزامات و پی آمدها، اطلاعات، داده، شاهد، و تجربه، هدف، و قابلیت های استدلال اخلاقی نسبت به سایر مولفه ها در وضعیت بهتری قرار داشته اند. از ضعیف ترین مولفه ها نیز می توان به پیش فرض ها، اطمینان (آزادی) در تفکر، نقطه نظرها و دیدگاه های گوناگون، و استنباط ها و تفاسیر اشاره کرد. کتاب حقیقت و مرد دانا نوشته بهرام بیضایی با مجموع امتیاز 147 بیشترین انطباق را با مولفه-های تفکر انتقادی داشته است. به نظر می رسد در جامعه مورد بررسی داستان های فانتزی انطباق بیشتری با مولفه های تفکر انتقادی نسبت به داستان های واقع گرا داشته اند. تعداد اندک داستان-هایی با درون مایه طنز نیز از دیگر نکات قابل توجه در پژوهش است. وجود راوی های مداخله-گر که منجر به ضعف در توانایی تفسیر و استنباط مخاطب می شود، عدم استفاد ه مطلوب از شگردهای داستانی به منظور خلق موقعیت های متفاوت و تقویت نقطه نظرها و دیدگاه های گوناگون، نداشتن شخصیت های عمیق و تأثیرگذار که مهارت های ذهنی را در کودکان تقویت کند، و داشتن درون مایه هایی همسو و همراستا با مفروضات رایج و پذیرفته شده جامعه در زمان نگارش اثر، از دیگر خصوصیات داستان های جامعه پژوهش بوده است. سیر تحول داستان ها در طول زمان نشان می دهد که اگر از یک رشد مقطعی در دهه چهل بگذریم، عمده رشد متوالی داستان ها به لحاظ مولفه های تفکر انتقادی در آثار متأخر و در دهه هشتاد روی داده است.
محسن حاجی زین العابدینی مرتضی کوکبی
الگوی "ملزومات کارکردی پیشینه های کتابشناختی (اف.آر.بی.آر.)" یک الگوی مفهومی رابطه-موجودیت است که توسط ایفلا، با هدف تعیین حداقل کارکردهای فهرست بر اساس نیازهای مخاطبین ایجاد شده است. این الگو از چهار جزء اصلی که عبارتند از: موجودیت ها، ویژگی ها، روابط و فعالیت های کاربران تشکیل شده است. در این پژوهش، امکان سنجی پیاده سازی این الگو در محیط کتابخانه ها و فهرست های رایانه ای ایران مورد بررسی قرار گرفته است. هدف اصلی پژوهش این بوده که ضمن بررسی وضعیت موجود پیشینه های کتابشناختی فارسی از نظر هم خوانی با اف.آر.بی.آر.، رویکردها و راهکارهای ممکن برای پیاده سازی بهینه الگو در پیشینه های بومی ایران را بررسی نماید. جامعه پژوهش حاضر را 3502 پیشینه موجود در کتابشناسی ملی ایران برای دو اثر "شاهنامه" و "نهج البلاغه" تشکیل داده است. از بین جامعه پژوهش بالا 365 پیشینه به روش نمونه گیری تصادفی منظم انتخاب شده و مورد بررسی قرار گرفته است. انواع منابع مورد بررسی عبارت بودند از: کتاب ها، منابع دیداری و شنیداری، منابع جغرافیایی، پایان نامه ها، کتاب های چاپ سنگی، نسخه های خطی و پیایندها. روش پژوهش مورد استفاده، روش پیمایشی بوده و اطلاعات لازم از طریق دو سیاهه وارسی برای شاهنامه و نهج البلاغه گردآوری شده است. همچنین به منظور تعیین ویژگی های الگوی مناسب برای اف.آر.بی.آر.سازی در کشور، تعداد 18 طرحِ پیاده سازی اف.آر.بی.آر. در دنیا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان می دهد که برخی از ملزومات ذکر شده در الگوی اِف.آر.بی.آر. در پیشینه های کتابشناختی فارسی موجود است و در برخی زمینه ها، به دلایلی مانند عدم رعایت صحیح اصول فهرستنویسی، قواعد فهرستنویسی مورد استفاده (آنگلوامریکن)، ساختار نرم افزارهای کتابخانه ای مورد استفاده و عدم توجه به روابط و خانواده کتابشناختی در فهرست ها، کاستی هایی وجود دارد. نتایج پژوهش نشان می دهد که روش مناسب برای پیاده سازی الگوی اِف.آر.بی.آر. در ایران، روش تطبیقی است. به این معنا که پیشینه های موجود حفظ و ضمن تطبیق با الگوی اِف.آر.بی.آر. نسبت به رفع کاستی های احتمالی اقدام شود. در بخش دیگری از پژوهش، 16 چالش مهم برای پیاده سازی الگو، و در بخش ویژگی های الگو نیز، 8 ویژگی الگوی مناسب برای پیاده سازی اف.آر.بی.آر. در ایران شناسایی و معرفی شد.
زهرا یوسفی عبدالحمید معرف زاده
پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل استنادی مجله به مجله و با هدف تعیین حوزه های موثر بر، و متأثر از برون دادهای انگلیسی زبان حوزه ی علوم کتابداری و اطلاع رسانی ایران انجام شده است. داده های مورد نیاز از طریق پایگاه دایالوگ و با اعمال محدوده زمانی 1972- 2009 گردآوری شده اند. پس از بررسی مآخذ مدارک و روابط استنادی برقرار شده از طریق مجلات با یکدیگر، ماتریسی از مجلات استنادکننده و استنادشونده ترسیم و به منظور تعیین روابط درون و میان رشته ای، توسط نرم افزار spss تحلیل عوامل شد. نتایج بررسی نشان داد که برون دادهای انگلیسی زبان حوزه ی علوم کتابداری و اطلاع رسانی ایران توانسته است با 7 زمینه ی درون رشته ای شامل: "کتابخانه های دیجیتال"، "مدیریت سیستم های اطلاعاتی در سازمان ها"، "فناوری های اطلاعاتی نوین در کتابخانه ها"، "کلیات کتابداری و علم اطلاعات"، "مدیریت اطلاعات و نظام های اطلاعاتی"، "مدیریت کیفیت در کتابخانه ها" و "ارائه ی خدمات اطلاعاتی در کتابخانه ها" ارتباط برقرار نماید. از طرفی حوزه ی ارتباطات، تنها حوزه ای است که حوزه ی کتابداری ایران توانسته با آن رابطه میان رشته ای برقرار کند. همچنین یافته های پژوهش نشان داد که بر خلاف برون دادهای انگلیسی زبان حوزه ی علوم کتابداری و اطلاع رسانی ایران که ارتباط کمی با متون حوزه های دیگر برقرار نموده، حوزه های متنوعی متون علمی کتابداری و اطلاع رسانی ایران را مورد استناد قرار داده اند. به طور کلی، حوزه های استناددهنده به آثار علوم کتابداری و اطلاع رسانی ایران، در پنج دسته قابل طبقه بندی هستند: حوزه ی علوم اجتماعی با مجموع 48/21 درصد، حوزه ی علوم کاربردی با 46/20 درصد، حوزه ی علوم پایه با 11/10 درصد، حوزه ی تاریخ و جغرافیا با 57/0 درصد و حوزه ی زبان و ادبیات با 38/0 درصد استناد.
سید ماجد هاشمی مرتضی کوکبی
هدف از انجام این پژوهش بررسی عوامل موثر بر آگاهی و استفاده کتابداران دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز از قابلیت های نرم افزار جامع کتابخانه ای پارس آذرخش بوده است. قابلیت های مطرح شده در این پژوهش عبارت بود از قابلیت های موجود در دو قسمت سرویس گیرنده و سرویس دهنده نرم افزار جامع کتابخانه ای پارس آذرخش. همچنین در این پژوهش منظور نسخ? چهار تحت ویندوز نرم افزار جامع کتابخانه ای پارس آذرخش و نسخه های بعد از آن می باشد. برای اجرای این پژوهش 81 کتابدار (60 زن و 21 مرد) از کتابداران دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز شرکت داشتند. از پرسشنام? محقق ساخته برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخ? 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون های تی مستقل، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها مورد استفاده قرار گرفتند. یافته ها نشان دادند که بین جنسیت، میزان تحصیلات و میزان استفاده از قابلیت های نرم افزار پارس آذرخش تفاوت معناداری وجود نداشت. اما بین رشت? تحصیلی و میزان استفاده از نرم افزار تفاوت معناداری وجود داشت. همچنین یافته ها نشان دادند که بین سن، سابق? کار در کتابخانه، کار در بخش فنی، بخش عمومی و میزان استفاده از نرم افزار رابط? معناداری وجود نداشت. اما بین شرکت در کلاس های آموزشی، کار در بخش مدیریت، کار در هر سه بخش (عمومی، فنی، مدیریت)، سابقه کار با رایانه و نرم افزار پارس آذرخش و میزان استفاده از نرم افزار پارس آذرخش رابطه وجود داشت. بین کتابداران دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز در استفاده از قابلیت های نرم افزار پارس اذرخش تفاوت معناداری وجود نداشت. کتابداران بیشترین دلیل عدم استفاده از نرم افزار را عدم آموزش و کمترین دلیل عدم استفاده را کاربر پسند نبودن ذکر کرده بودند. میزان استفاده کتابداران دانشگاه های شهید چمران و علوم پزشکی جندی شاپور اهواز از نرم افزار پارس آذرخش 019/37% بود.
امیررضا اصنافی مرتضی کوکبی
هدف پژوهش حاضر این بود تا قابلیت های یونی مارک و مارک ایران و همچنین نرم افزارهای آرشیوی ایران را جهت ارائه الگویی برای یک نرم افزار آرشیوی بهینه یا تهیه این نوع نرم افزار، مورد بررسی قرار دهد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی است و به صورت پیمایشی انجام شد. برای گردآوری داده ها از سیاهه وارسی، پرسشنامه، دستنامه های یونی مارک و مارک ایران و نظرات متخصصان در حوزه های آرشیو و مارک ایران استفاده گردید. برای تحلیل داده های موجود در سیاهه وارسی و پرسشنامه، از آمار توصیفی یعنی فراوانی، درصد، میانه و آمار استنباطی یعنی آزمون دوجمله ای استفاده گردید. در پژوهش حاضر، 44 ماده آرشیوی در مراکز آرشیوی ایران شناسایی شدند که می توان آنها را در بخش جستجو و بازیابی اطلاعات یک نرم افزار آرشیوی، مورد استفاده قرار داد. در این پژوهش مشخص شد که در 15 مرکز آرشیوی بررسی شده، 12 نرم افزار مختلف وجود داشت که نرم-افزارهای رسا، سیمرغ و گنجینه، از نظر قابلیت استفاده، بیشتر مورد استفاده آرشیویست ها بوده اند. بررسی ها مشخص ساخت که از مجموع 119 مولفه موجود در معیارهای ده گانه ارائه شده در پرسشنامه، 109 مولفه مورد تأیید آرشیویست ها قرار گرفت. بنابراین، پژوهش حاضر مشخص ساخت که اغلب نرم افزارهای داخلی بر مواد کتابخانه ای تمرکز و تأکید دارند و تا حد اندکی نظری بر نیازهای آرشیویست های ایرانی داشته اند، بدون آنکه از استانداردهای ویژه مدیریت منابع آرشیوی بهره بگیرند. بررسی ها نشان داد که نرم افزار رسا می تواند به عنوان نرم افزاری انتخاب شود که تقریباً و به صورت نسبی می تواند نیاز آرشیویست ها را تأمین کند. لیکن باید توجه کرد که رسا اساساً نرم افزاری آرشیوی نیست و باید در ساختار آن تغییراتی ایجاد شود تا برای استفاده در کلیه مراکز آرشیوی و با نیازمندیهای آنها سازگار و قابل استفاده باشد. بررسی ها نمایان ساخت که یونی مارک و مارک ایران بیشتر توجه خود را به مواد کتابخانه ای معطوف داشته اند. در نهایت پیشنهاد شد که الگوی ارائه شده برای طراحی یک نرم افزار استاندارد و جامع آرشیوی در این پژوهش، به صورت عملیاتی توسط شرکت ها و متخصصان طراحی نرم افزارهای آرشیوی و با بهره گیری از مشاوره آرشیویست ها و متخصصان حوزه آرشیو، طراحی شود و در اختیار آرشیویست های مراکز آرشیوی ایران، قرار گیرد. در این الگو باید در بخش های ثبت و ورود اطلاعات، جستجو، ذخیره و بازیابی، گزارش گیری، امکانات امنیتی، استانداردهای آرشیوی، فراداده ها، فراهم آوری، محدودیت های سیستم عامل و ابزارهای مبتنی بر وب، معیارهای لازم را در نظر گرفته و پیاده سازی نماید.
نوشین جعفرنژاد مرتضی کوکبی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی انتقادی گسترش های ایرانی رده بندی دهدهی دیویی در سه بخش تقسیمات فرعی استاندارد، فرانما، و نمایه نسبی بود. در این بررسی انتقادی مشخص شد که علی رغم ادعای گسترش ادبیات ایرانی مبنی بر روزآمدی آن مطابق با ویراست 21 رده بندی دیویی، در جدول تقسیمات فرعی استاندارد این گسترش، 30/80 درصد از شماره ها همراه با عبارت های مقابل آنها نسبت به ویراست 21 رده بندی دیویی دچار تغییرات کلی هستند. در قسمت فرانماهای این گسترش نیز همان طور که در مقدمه ویراست سوم این گسترش آمده است، اصول کلی آن همانند ویرایش هجدم دیویی می باشد، در صورتی که در ویراست 22 رده بندی دیویی این ساختار تفاوت بسیاری نموده است. بررسی های صورت گرفته از گسترش اسلام نیز نشان دهنده اختلاف بین ساختار و شماره های ارایه شده در این گسترش برای حوزه موضوعی اسلام و ساختار و شماره های موجود در رده بندی دیویی در ویراست کنونی یعنی ویراست 22، برای این حوزه می باشد. ویراست سوم گسترش تاریخ ایران نیز بنا بر ادعای مطرح شده در مقدمه این گسترش با دیویی 21 مقابله و هر جا لازم بوده، اصلاح شده است. بنابراین شماره های موجود در جدول تقسیمات فرعی استاندارد گسترش تاریخ، با شماره ها در جدول تقسیمات فرعی استاندارد ویراست های بیستم و بیست و یکم مقایسه شده است. 47/89 درصد از شماره ها در گسترش تاریخ نسبت به ویراست 20 و 38/88 درصد از شماره ها در گسترش تاریخ نسبت به ویراست 21 رده بندی دیویی دچار تغییر کلی هستند. آخرین ویراست گسترش زبان های ایرانی یعنی ویراست دوم مطابق با ویراست 19 رده بندی دیویی می باشد. نتایج آماری از بررسی های صورت گرفته از جدول تقسیمات فرعی استاندارد نشان می دهد که 86/27 درصد از شماره ها در گسترش زبان های ایرانی نسبت به ویراست 19 رده بندی دیویی دچار تغییر کلی شده اند. بعد از این که فرانماهای گسترش های تاریخ و زبان های ایرانی بررسی شد. طرح اصلی رده بندی دیویی در رده های 900 و 400 نیز بررسی و با ساختار فرانما در گسترش های تاریخ و زبان های ایرانی مقایسه شد. پژوهشگر بعد از مقایسه به محدودیت شماره سازی از طریق گسترش های تاریخ و زبان های ایرانی پی برد و پیشنهادهایی را برای تغییر ساختار فرانماهای گسترش های تاریخ و زبان های ایرانی و در نتیجه بهبود وضعیت شماره سازی از طریق این گسترش ها ارائه نمود. نمایه های نسبی گسترش های ایرانی رده بندی دیویی نیز بررسی شدند. ساختار نمایه نسبی در گسترش های ادبیات، اسلام، تاریخ، و زبان های ایرانی با ساختار و روح حاکم بر نمایه سازی در ویراست 22 رده بندی دیویی تفاوت دارد و اشکالاتی بر نحوه نمایه سازی این گسترش ها وارد است. عمده این اشکالات بر شمرده شده و ساختار صحیح نمایه سازی در مقابل آنها نیز شرح داده شده است. پژوهشگر در پایان پروژه و در قسمت پاسخ به پرسش های پژوهش، پس از ارزیابی کلی این پژوهش و روند کارهایی که انجام گرفته، در نهایت ساختاری را برای ادغام گسترش های ایرانی رده بندی دیویی در یک مجلد پیشنهاد نموده است.
بهزاد محمدیاری عبدالحسین فرج پهلو
چکیده: در این پژوهش کیفیت خدمات کتابخانه های مرکزی دانشگاههای شهر ایلام به طور کلی و در ابعاد احساس کاربر از خدمت، کنترل اطلاعات و کتابخانه به عنوان یک مکان در سطح حداقل انتظارات، خدمات دریافتی و حداکثر انتظارات، با استفاده از مدل لیب کوال، مورد ارزیابی قرارگرفته است. نتایج نشان می دهد که عملکرد پنج کتابخانه مرکزی دانشگاه ایلام، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، دانشگاه آزاد ایلام، دانشگاه پیام نور ایلام و موسسه آموزش عالی باختر به طور کلی و در بعد احساس کاربر از خدمت قابل قبول، در بعد کنترل اطلاعات کتابخانه مرکزی دانشگاه ایلام، دانشگاه علوم پزشکی ایلام، دانشگاه آزاد ایلام قابل قبول ولی کتابخانه مرکزی دانشگاه پیام نور و موسسه آموزش عالی باختر ضعیف و در بعد کتابخانه به عنوان یک مکان عملکرد هر پنج کتابخانه قابل قبول ارزیابی گردید. در ارزیابی کلی بیشترین شکاف منفی به ترتیب بین میانگین خدمات دریافتی و حداقل و حداکثر انتظارات در کتابخانه موسسه آموزش عالی باختر، کتابخانه دانشگاه پیام نور و دانشگاه علوم پزشکی است. بیشترین شکاف مثبت بین میانگین خدمات دریافتی و حداقل انتظارات در کتابخانه دانشگاه آزاد و کمترین شکاف منفی بین میانگین خدمات دریافتی و حداکثر انتظارات در کتابخانه دانشگاه ایلام است.
رقیه حجازی مرتضی کوکبی
هدف از انجام این پژوهش دستیابی به میزان و چگونگی استفاده از فیلدهای رابطه ای یونی مارک در نمایش روابط کتابشناختی موجود در پیشینه های کتابشناختی سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران است. برای انجام این پژوهش، در مرحل? اول به تطبیق فیلدهای رابطه ای یونی مارک با روابط کتابشناختی موجود در طبقه بندی های تیلت، اسمیراگلیا، و الگوی اف.آر.بی.آر. پرداخته شد. در مرحل? دوم شناسایی انواع روابط کتابشناختی موجود در پیشینه های کتابشناختی شاهنامه و نهج البلاغه، تعیین فیلدهای رابطه ای مورد نیاز جهت نمایش روابط شناسایی شده، و بررسی میزان کاربرد فیلدهای رابطه ای مورد نیاز در پیشینه های کتابشناختی مورد مطالعه انجام شد. در مرحله سوم به ارزیابی روش های پیشنهادی یونی مارک برای فیلدهای بلوک 4-- جهت شناسایی روش مناسب برای پیشینه های کتابشناختی فارسی پرداخته شد. روش پژوهش در مرحل? اول مطالعه تطبیقی، در مرحل? دوم پیمایشی و از طریق سیاهه های وارسی محقق ساخته، و در مرحل? سوم مطالع? اسنادی و مصاحبه بود. یافته های حاصل از مرحل? اول نشان داد که فیلدهای رابطه ای توانایی نمایش انواع روابط کتابشناختی را دارند. در مرحل? دوم، بررسی پیشینه های کتابشناختی مورد مطالعه نشان از گستر? انواع روابط کتابشناختی در میان پیشینه های کتابشناختی فارسی داشت. همچنین، توانایی فیلدهای رابطه ای در نمایش روابط شناسایی شده، و عدم استفاده از فیلدهای رابطه ای مورد نیاز در پیشینه های کتابشناختی فارسی از نتایج حاصل از مرحل? دوم است. در مرحل? سوم، یافته ها نشان داد که روش فیلدهای فرعی استاندارد جهت استفاده برای پیشینه های کتابشناختی فارسی مناسب تر است. در نهایت پیشنهادهایی جهت دستیابی به نظام های رابطه ای به ویژه برای نرم افزار رسا با کمک فیلدهای رابطه ای یونی مارک ارائه شده است.
رقیه عباسی مرتضی کوکبی
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و مقایسه ی وضعیت سواد اطلاعاتی کتابداران دو دانشگاه تبریز و علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز و شناسایی عوامل موثر بر آن به انجام رسید. جامعه ی آماری این پژوهش را کلیه ی کتابداران شاغل در کتابخانه های دانشگاه های تبریز و علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تبریز که با مدرک تحصیلی کارشناسی یا بالاتر در رشته های کتابداری یا غیرکتابداری در کتابخانه های این دو دانشگاه به فعالیت مشغول می باشند، تشکیل می دهد. روش پژوهش، پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه ای از پیش ساخته حاوی 51 سوال با طیف لیکرت است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی و با استفاده از نسخه 19نرم افزار آماری اس. پی. اس. اس صورت گرفت. نتایج پژوهش نشان داد که سواد اطلاعاتی کتابداران هر دو دانشگاه از نظر شناخت کتابخانه های محل خدمت و منابع موجود در آن ها؛ آشنایی با ابزارهای جست وجوی اطلاعات؛ آگاهی از ارزیابی نتیجه فرایند جستجو در رابطه با رفع نیاز اطلاعاتی خود؛ آگاهی از درک درست نیاز اطلاعاتی؛ آگاهی از چگونگی ترکیب اطلاعات جدید با دانسته های قبلی خود؛ آگاهی از چگونگی استفاده از اطلاعات؛ و کل مهارت های سواد اطلاعاتی در حد مطلوبی قرار دارد. نتایج آزمون t مستقل برای مقایسه ی وضعیت سواد اطلاعاتی کتابداران دو دانشگاه نشان داد که به طور کلی از نظر سواد اطلاعاتی و تمامی مولفه های آن بین کتابداران دو دانشگاه تفاوت معنی داری وجود ندارد. یافته ها نشان داد که سواد اطلاعاتی کتابدارانی که دارای مدرک تحصیلی کتابداری و اطلاع رسانی بودند، در مولفه های شناخت کتابخانه محل خدمت و منابع موجود در آن، و آشنایی با ابزارهای جست وجوی اطلاعات؛ همچنین سواد اطلاعاتی کتابداران مرد هر دو دانشگاه در مولفه های شناخت کتابخانه محل خدمت و منابع موجود در آن، و درک درست نیاز اطلاعاتی؛ و بالاخره سواد اطلاعاتی کتابداران دارای مدرک کارشناسی ارشد نسبت به کتابداران دارای مدرک کارشناسی در سطح مطلوب تری قرار دارد. در پایان پیشنهادهایی برای ارتقاء سواد اطلاعاتی این قشر ارائه گردید.
آرزو اسماعیلی اول مرتضی کوکبی
پژوهش حاضر وضعیت مطالعه ی آزاد و عوامل موثر بر آن را در بین دانش آموزان دبیرستان های استان خوزستان بررسی می کند. روش پژوهش، پیمایشی و داده های پژوهش از طریق پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه ی مورد بررسی دانش آموزان دبیرستان های استان خوزستان می باشند. در این پژوهش، از دو سطح آمار توصیفی (شامل جدول های توزیع فراوانی، درصدها و میانگین) و آمار استنباطی (شامل آزمون تی و مجذور خی) و همچنین تحلیل عوامل برای مشخص کردن عوامل موثر بر میزان مطالعه ی آزاد دانش آموزان مورد مطالعه استفاده شده است. یافته ها نشان می دهد که میانگین مطالعه ی آزاد دانش آموزان دو ساعت و بیست و چهار دقیقه در هفته می باشد. تفاوت معناداری بین میزان مطالعه ی آزاد دانش آموزان دختر و پسر وجود ندارد. دانش آموزان قالب چاپی را بر الکترونیکی ترجیح می دهند. مطالعه ی کتاب با 14/47 درصد به عنوان اولویت اول مطالعاتی دانش آموزان تعیین شد. بیشترین انتخاب دانش آموزان در مورد عضویت در کتابخانه ها، مربوط به کتابخانه های عمومی(6/30 درصد) می باشد. بهترین راه دسترسی به منابع مورد مطالعه ی آنان، خریداری و بعد از آن از طریق دوستان اظهار شده است. بین فناوری های مختلف، تلفن همراه بیشترین استفاده را در جهت مطالعه ی دیجیتالی دانش آموزان دارد. دین، بیشترین و کلیات کمترین درصد فراوانی موضوعات مورد علاقه ی دانش آموزان را تشکیل دادند. در موضوعات فلسفه و روانشناسی، دین، ادبیات، علوم عملی، هنر و تاریخ و جغرافیا تفاوت معناداری بین انتخاب موضوع مورد علاقه توسط دختران و پسران مشاهده شد. در زمینه عوامل موثر بر میزان مطالعه از دیدگاه این دانش آموزان تحلیل عوامل منجر به کشف پنج عامل در مولفه های بازدارنده و سه عامل در مولفه های ترغیب کننده شد. بیشترین بار عاملی در مورد مولفه بازدارنده متعلق به حجم زیاد تکالیف مدرسه و در مولفه ترغیب کننده تشویق والدین به مطالعه آزاد می باشد. نتایج حاصل از پژوهش تصویری از وضعیت مطالعاتی این دانش آموزان، گرایش های موضوعی و عوامل موثر بر میزان مطالعه آنان در اختیار مسئولین امر در آموزش و پرورش، کتابخانه ها و غیره ارائه داد. در پایان، پیشنهادهایی برای بهبود وضعیّت مطالعه ی آزاد این دانش آموزان ارایه شده است.
امین زارع زاهد بیگدلی
اطلاع یابی در زندگی روزمره، شاخه ای نسبتاً جدید در مطالعات حوزه رفتار اطلاعاتی است. این حوزه بر نوع خاصی از اطلاع یابی تمرکز دارد که ارتباطی با کار و تحصیل ندارد و اطلاعات مورد نظر این گونه اطلاع یابی، اطلاعاتی است که در زندگی روزمره مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به اهمیت رفتار اطلاع یابی در زندگی روزمره، پژوهش حاضر در حوزه یاد شده و در میان دو قوم عرب و بختیاری ساکن شهرستان اهواز انجام شده است. پژوهش حاضر در زمره تحقیقاتی است که در حوزه "اتنوانفورماتیک " قرار می گیرد. روش این پژوهش پیمایشی و ابزار مورد استفاده برای گردآوری داده ها دو پرسش نامه مجزا برای دو قوم مورد بررسی بود. روایی پرسشنامه ها با استفاده از نظرات صاحبنظران و پایایی آن ها با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شد که برای پرسشنامه عرب ها 862/0 و برای پرسشنامه بختیاری ها 867/0 بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها علاوه بر آمار توصیفی از آماره های استنباطی نظیر ضریب همبستگی پیرسون، ضریب همبستگی تفکیکی، رگرسیون چندمتغیره و آزمون تی گروه های مستقل استفاده شد. ابزارهای تجزیه و تحلیل، نرم افزار اس پی اس اس نسخه 19 و نیز صفحه گسترده مایکروسافت اکسل بودند. یافته های پژوهش نشان داد که رابطه هویت ملی، هویت قومی و احساس تبعیض با فرایند اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره معنادار است، اما جهت رابطه ها و نیز نتایج آزمون تی نشان داد که بین عرب ها و بختیاری ها در زمینه اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره تفاوت معناداری وجود دارد. همچنین نتیجه تحلیل رگرسیون چندمتغیره برای هر دو قوم نشان داد که هویت ملی، هویت قومی و احساس تبعیض پیش بینی کننده های تعیین کننده ای برای اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره منسوبین به اقوام مورد مطالعه بود. تفاوت مشاهده شده در رفتار اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره بین افراد منسوب به دو قوم نشان داد، احتمالاً این تفاوت رفتار اطلاع یابی در بافت زندگی روزمره این دو قوم می تواند با تفاوت بین موقعیت ها، نگرش ها، باورها، آداب، سنن، مناسک و نظایر آن ها به طور کلی آن چه که تحت عنوان شیوه زندگی و بافت و زمینه محیطی از آن یاد می شود در ارتباط باشد.
میترا پشوتنی زاده مرتضی کوکبی
به دلیل وضعیت نابسامان و مشکلات مارک در ایران و به منظور انتخاب مبنایی مناسب برای مارک ایران، دو فرمت بین المللی مارک 21 و یونی مارک برای بررسی نقاط قوت و ضعف آنها و میزان همخوانی با ویژگی های خط، زبان و فهرست نویسی فارسی انتخاب شدند. با توجه به این که کتاب های چاپی و منابع الکترونیکی دو مورد از رایج ترین منابع اطلاعاتی در ایران هستند و امکان پرداختن به تمامی انواع منابع در این پژوهش میسر نبود، به همین خاطر تنها این دو نوع منبع در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفتند. در شروع پژوهش، ابتدا دو فرمت مارک 21 و یونی مارک، از جنبه های تاریخچه و عملکرد، محتوا و ساختار کلی، تعداد فیلدهای مورد نیاز برای کتاب چاپی و منابع الکترونیکی، فیلدهای موثر در بازیابی موضوعی کتاب چاپی و منابع الکترونیکی، 17 مورد شناسایی شده در پایان نامه دکترای کوکبی (1994) و میزان همخوانی با ویژگی های خاص فهرست نویسی فارسی با یکدیگر مقایسه شدند و نقاط قوت و ضعف هر یک مشخص گردید. سپس با توزیع پرسشنامه ای محقق ساخته، در مورد وضعیت مارک در ایران و پیشنهادهای صاحب نظران ایرانی برای فرمت نهایی مارک ایران نظرخواهی شد. پژوهشگر بر اساس داده های جمع آوری شده در این مراحل، به برخی معیارها در زمینه انتخاب مارک دست یافت. بنابراین با تهیه یک سیاهه وارسی بر اساس این معیارها، برای مرتبه دوم از صاحب نظران خواست تا به این معیارها بر اساس یک طیف لیکرت 5 درجه ای امتیاز دهند. شایان ذکر است که معیارهای این سیاهه به جز دو مقوله ای که تنها قابل کاربرد در کشورهای فارسی زبان هستند، برای بررسی و گزینش هر مارکی در جهان قابل استفاده اند. یافته های پژوهش در قسمت مقایسه مارک 21 و یونی مارک بیانگر این بود که در حال حاضر از میان 17 مشکل شناسایی شده در پایان نامه کوکبی (1994)، 5 مشکل کاملاً حل شده و 2 مشکل قابل رفعند ولی در بقیه موارد، مارک 21 نسبت به یونی مارک توانست مشکلات بیشتری را رفع نماید. همچنین از مقایسه کاربرگه های کتاب چاپی و منابع الکترونیکی کتابخانه ملی با یونی مارک و مارک 21، مشخص شد که کاربرگه کتاب از داشتن 57 فیلد و 32 فیلد فرعی در یونی مارک و 91 فیلد مارک 21؛ و کاربرگه منابع الکترونیکی از داشتن 51 فیلد و 55 فیلد فرعی یونی مارک و 109 فیلد مارک 21 بی بهره اند. جمع بندی حاصل از این نتایج و مقایسه های دیگر یونی مارک و مارک 21، نشان داد که مارک 21 در رابطه با فیلدهای کتاب های چاپی و منابع الکترونیکی فارسی تقریباً در تمامی موارد به جز یک مورد (توجه به نشانه گذاریها) دارای برتری نسبت به یونی مارک است یا در شرایط برابری با آن قرار دارد و همچنین دارای همخوانی بیشتری با ویژگی های فهرست نویسی فارسی است. تجزیه و تحلیل داده های سیاهه وارسی که متشکل از 22 معیار در مورد مارک بود نشان داد که از میان مهمترین معیارها (معیارهای دارای میانگین 4 به بالا)، مارک 21 با دارا بودن 13 معیار نسبت به یونی مارک (با داشتن 5 معیار) دارای قابلیت-های بیشتری است. اگر چه پاسخ های تعداد اندکی از صاحب نظران به پرسشنامه پژوهش بیانگر این بود که آنان به استفاده از مارک در دنیای کنونی اعتقادی ندارند و استفاده از طرحهای ابرداده ای جدید و چارچوب کتابشناختی در دست بررسی کتابخانه کنگره را پیشنهاد می کنند، ولی اکثر پاسخگویان بر استفاده از مارک به صورتی مناسب تأکید داشتند. بنابراین با توجه به یافته های این پژوهش که نشان داد مارک 21 نسبت به یونی مارک، روزآمدتر، دارای پشتوانه سازمانی قویتر، دارای طرحهای ابرداده ای بیشتر، برخورداری از سازگاری بیشتر با ویژگیهای فهرست نویسی فارسی، برخوردار از تعداد محتوانماهای بیشتر و دارای هماهنگی بیشتری با شیوه های نوین فهرست نویسی است، و یونی مارک در مقابل نسبت به مارک 21 در ایران از جنبه های اقتصادی و سیاسی دارای وضعیت مناسب تری است، می توان پیشنهاد کرد که در صورت امکانِ سرمایه گذاری بیشتر در حوزه مارک ایران، مارک 21 به عنوان مبنای مارک ایران انتخاب گردد و در غیر این صورت، از قابلیت ها و توانایی های مارک 21 در مارک ایران که مبنای آن یونی مارک است استفاده بیشتری به عمل آید تا در صورت ارائه چارچوب کتابشناختی جدید و تواناتری نسبت به مارک از سوی کتابخانه کنگره، بتوان به سهولت و سرعت بیشتری با آن هماهنگ شد.
زهرا حیدری پناه فریده عصاره
: هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی رفتارهای استنادی نویسندگان مقالات تألیفی حوزه ی علم اطّلاعات و دانش شناسی ایران طی سال های 1384-1389 و مقایسه ی نتایج این پژوهش با یافته های پژوهشی مشابه در این زمینه، طی سال های 1379-1383، و هم چنین تعیین موضوعات مقالات، ضریب هم نویسندگی، و آزمایش قانون لوتکا و برادفورد است. روش پژوهش حاضر اسنادی و تحلیل استنادی است. گردآوری داده ها از طریق فیش برداری از مآخذ مقالات صورت گرفته است. جامعه ی آماری برای بخش اسنادی شامل 1257 مقاله ی تألیفی حوزه ی علم اطّلاعات و دانش شناسی در مجلات معتبر فارسی است، و از این بین 297 مقاله برای بخش تحلیل استنادی به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای متناسب انتخاب شد. نتایج نشان داد که از مجموع 297 مقاله ی تألیفی مورد بررسی، 2 عنوان فاقد مأخذ و 295 مقاله دارای مأخذ بودند، که در مجموع با 5202 استناد مستخرج از آ ن ها، متوسط تعداد استنادها برای هر مقاله 63/17 استناد است. قانون برادفورد در مورد مجلات غیرفارسی مورد استناد در مقالات تألیفی مورد بررسی صادق است و 3 مجله ی هسته تعیین شد، اما این قانون در مورد مجلات فارسی صادق نبود. بر حسب نوع منابع مورد استناد، مجلات با 76/45 درصد بیش ترین، و کم ترین میزان استفاده با 46/3 درصد مربوط به «سایر منابع» است. در مطالعه حاضر نیم عمر منابع مورد استناد به طور متوسط برابر با 10 سال و 9 ماه برآورد شده است. نیم عمر منابع فارسی برای کتاب ها 4/8، مجلات 4/9، پایان نامه ها 8/11، مقالات همایش ها 8/7، و سایر منابع 9/7 سال برآورد شده است؛ هم چنین نیم عمر منابع غیرفارسی برای کتاب ها 6/19، مجلات 4/11، پایان نامه ها و مقالات همایش ها 5/11، منابع الکترونیکی و سایر منابع غیرفارسی برابر با 9/11 سال برآورد شد. از نظر زبان منابع مورد استناد، زبان انگلیسی با 42/59 درصد بیش ترین میزان استفاده را داشته است. ضریب هم نویسندگی در میان نویسندگان مقالات تألیفی به طور متوسط برابر با 28/0 درصد بود. موضوع «کتاب سنجی، اطلاع سنجی، و علم سنجی» بیش ترین میزان استفاده را داشته است. الگوی نویسندگی در بین نویسندگان مقالات تألیفی حوزه ی علم اطّلاعات و دانش شناسی با قانون لوتکا انطباق دارد. در پژوهش حاضر یافتهها، با نتایج پژوهش قبلی مقایسه گردید. یافته ها نشان داد که تعداد مقالات تألیفی و استنادها برای هر مقاله بیشتر از پژوهش قبلی است. نیم عمر منابع فارسی و غیرفارسی محاسبه شده به طور کلی در مقایسه با قبل افزایش یافته است. مقایسه ی موضوعات مقالهها نشان داد که موضوعات مورد استفاده در دو پژوهش با هم متفاوت هستند. یافتهها هم چنین حاکی از این است که ضریب هم نویسندگی نسبت به پژوهش قبلی افزایش یافته است. مقایسه ی یافته های دو پژوهش در رابطه با تعیین مجلات هسته غیر فارسی نشان داد که دو عنوان از مجلات هسته ی غیرفارسی در پژوهش حاضر و پژوهش قبلی یکسان است، اما قانون برادفورد در هر دو پژوهش برای مجلات فارسی صادق نبود. مطالعه رفتارهای استنادی نویسندگان مقالات مورد بررسی در استفاده از انواع منابع اطلاعاتی نشان داد که این رفتار در دو دوره ی زمانی تغییری نیافته است؛ و نویسندگان بیشترین میزان استناد را به مقالات مجلات داشته اند. هم چنین مقایسه رفتار استنادی آنها بر حسب زبان در دو دوره ی زمانی نشان داد که استناد به منابع علمی از زبان فارسی به انگلیسی تغییر یافته است.
خدیجه قنبری مهرنیت مرتضی کوکبی
پژوهش حاضر به بررسی دیدگاه های مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان خوزستان پیرامون میزان وجود مولّفه های تفکر انتقادی در کتاب های داستانی تألیفی این نهاد پرداخته است. پژوهش دارای دو جامعه ی آماری شامل 8 داستان تألیفی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و 48 مربی این نهاد در استان خوزستان می باشد. روش پژوهش از نوع توصیفی پیمایشی و اطلاعات از طریق سیاهه وارسی برگرفته از پایان نامه مکتبی فرد گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی و درصد)، آمار استنباطی (آزمون کولموگروف اسمیرنوف، آزمون رتبه ای فریدمن، آزمون کروسکال والیس، و آزمون یو ـ من ویتنی)، نرم افزارهای اس. پی. اس. اس (spss)، و اکسل (excel) استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که از دید مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان خوزستان در داستان های تألیفی این نهاد مولّفه های اطلاعات، داده ها، شاهد، و تجربه؛ و هدف (با امتیاز بالای 1300) در وضعیت بهتری قرار داشته اند. از ضعیف ترین مولّفه ها نیز می توان به پیش فرض ها، دیدگاه های گوناگون، و استحکام ذهنی (با امتیاز زیر 1100) اشاره کرد. کتاب های "همان لنگه کفش بنفش" نوشته فرهاد حسن زاده، با میانگین رتبه ای 39/5 و "کرم سه نقطه" نوشت? سرو ناز پریشان زاده با میانگین رتبه ای 79/5 به ترتیب بیشترین میزان انطباق را با مولّفه های عام و ذهنی تفکر انتقادی داشته اند. اما در مجموع بین نظرات مربیان پیرامون میزان وجود مولّفه های تفکر انتقادی در داستان های مورد بررسی تفاوت معناداری مشاهده نشد.
ملک رضوان واعظی مرتضی کوکبی
هدف پژوهش حاضر بررسی سطح خوانایی کتاب های داستانی تألیفی برگزیده ی شورای کتاب کودک با استفاده از دو فرمول فلش / دیانی و گانینگ / دیانی در گروه های سنی ب، ج و د می باشد. با انجام این پژوهش سعی بر این است که کتاب هایی که سطح خوانایی آن ها مناسب کودکان و نوجوانان می باشند، شناسایی شوند. این پژوهش به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه ی پژوهش شامل 100 عنوان کتاب داستانی تألیفی است که بین سال های 1342 الی 1389 از سوی شورای کتاب کودک، به عنوان «برگزیده» معرفی شده اند. این تعداد شامل 7 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ب، 15 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ج، 35 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی د، 3 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی الف- ب، 8 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ب- ج، 7 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی ج- د و 9 عنوان کتاب داستانی تألیفی برگزیده در گروه سنی د- ه، می باشد. پژوهشگر به 84 عنوان از این کتاب ها دسترسی یافت و به ازاء 16 عنوان دیگر، 16 داستان از کتاب های داستانی که شامل مجموعه داستان بودند، انتخاب شدند. در مورد این 16 داستان، پس از محاسبات انجام یافته، میانگینی از مجموعه داستان ها به دست آمد. زیرا این گونه استنباط شد که هرکدام از داستان های این مجموعه داستان ها نمی توانند به عنوان یک داستان مستقل در نظر گرفته شوند و شورای کتاب کودک برای هر مجموعه داستان یک گروه سنی در نظر گرفته است. به این ترتیب شمار کتاب های جامعه ی پژوهش به 84 عنوان رسید. بررسی نشان می دهد که نتایج به دست آمده از فرمول فلش / دیانی به میزان 76/54% با کتاب های داستانی تألیفی شورای کتاب کودک همپوشانی (یکی از گروه های سنی که پژوهشگر بدان دست یافته، با یکی از گروه های سنی شورا مطابق است) دارد. و به میزان 24/45% با کتاب های شورا کاملا" مغایرت (هیچ یک از گروه های سنی شورا با گروه های سنی که پژوهشگر به آن ها دست یافته مطابق نیست) دارد. همچنین فرمول گانینگ / دیانی به میزان 85/42% با کتاب های داستانی تألیفی شورای کتاب کودک همپوشانی و به میزان 15/57% کاملا" مغایرت دارد. در نهایت ضریب همبستگی بین این دو فرمول 498/0یعنی تقریبا" 50/0 به دست آمد.
صالح رحیمی مرتضی کوکبی
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر شیوههای نمایهسازی بر بهینهسازی بازیابی تصاویر با استفاده از موتور جستجوی گوگل میباشد. پژوهش حاضر از نوع پژوهش کاربردی است. روش پژوهش مورد استفاده، از نوع پژوهش مبتنی بر فناوری و شبه تجربی است. نمونه پژوهش این مطالعه شامل 100 تصویر میباشد. هر تصویر 9 بار بر روی سایت اختصاصی با نشانی iiproject.ir بارنهاده شد. سایت اختصاص یافته شامل 9 پیوند (صفحه) با کدهای «عنوان تصویر»، «متن جایگزین تصویر»، «شرح حاشیه تصاویر به زبان فارسی»، «شرح حاشیه تصاویر به زبان انگلیسی»، «زبان مهارشده»، «زبان آزاد»، «اطلاعات قالب تصویر»، «اسم فایل» و «تصاویری که هیچ تغییری روی آنها اعمال نشده» می باشد. برای هر گروه از تصاویر ویژگیهای خاص مفهومی منظور گردید. تحلیل شامل دو بخش و هر بخش شامل 9 پرسش پژوهش است: بخش نخست شامل بررسی تصاویر نمونه مورد پژوهش از طریق عملگرسایت (site:) و بخش دوم از طریق موتور جستجوی گوگل میباشد. تعداد تصاویر بازیابی شده بر اساس عملگر سایت 151 تصویر از کل تصاویر به کار رفته در پژوهش که تعداد 900 تصویر بوده است، میباشد. آماره خیدو جهت بررسی تفاوت فراوانی تعداد تصاویر بازیابی شده بر اساس کدهای مختلف معنی دار بوده است و نشان میدهد که تعداد تصاویر بازیابی شده در کدهای مختلف، متفاوت بوده است. تخصیص عنوان و شرح حاشیه تصویر به زبان فارسی به ترتیب باعت افزایش رتبه و تعداد بازیابی تصاویر در مرحله بازیابی از طریق عملگر سایت می شود. آزمون کروسکالوالیس برای سنجش تفاوت میانگین رتبههای بازیابی تصاویر در 9 گروه معنی دار و از اینرو میانگین رتبه بازیابی تصاویر در گروههای نهگانه متفاوت است. در بخش دوم تحلیل، از 9 کد بازیابی در 4 کد که شامل: عنوان تصویر، متن جایگزین تصویر، اطلاعات قالب تصویر و تصاویری که هیچ تغییری روی آنها اعمال نشده، هیچگونه تصویری بازیابی نشده و بنابراین تحلیل روی 5 کد باقیمانده شامل: شرح حاشیه تصویر به زبان انگلیسی، شرح حاشیه تصویر به زبان فارسی، اسم فایل، زبان نمایه سازی آزاد و زبان نمایه سازی مهارشده صورت گرفته است. تعداد تصاویر بازیابی شده در این بخش شامل 417 تصویر است. از بین 5 کدی که تصاویر آن ها بازیابی شده تخصیص شرح حاشیه تصویر بیشترین تأثیر را در بازیابی تصاویر از نظر تعداد داشته است. بنابراین در بارنهادن تصاویر به وبگاه-های مختلف توجه به این نکته باعث بازیابی بیشتر تصاویر از طریق موتور جستجوی گوگل می گردد. آزمون خیدو برای سنجش تفاوت فراوانی تصاویر بازیابی شده در 5 کد مذکور معنی دار است و نشان میدهد که در کدهای مختلف به طور معنی داری تعداد متفاوتی تصویر بازیابی شده است. تخصیص شرح حاشیه تصویر به زبان انگلیسی بیشترین و تخصیص اسم فایل به تصاویر کمترین تأثیر را در رتبه بازیابی تصاویر در نمونه پژوهش دارد. آزمون کروسکال والیس برای سنجش تفاوت رتبههای گروههای پنجگانه، معنی دار است. پیشنهاد می شود نمایه سازان و مدیران وبگاه ها در استفاده از تصاویر متغیرهای تأثیرگذار را مد نظر قرار دهند.
سمیه علمدار راوری مرتضی کوکبی
نتایج نشان داد که به طور متوسّط میزان مطابقت فهرست توصیفی فهرستبرگه های فیپا با قواعد فهرست نویسی انگلوامریکن بدون مراجعه به اصل کتاب 12/87% و با مراجعه به اصل کتاب91/77% است. به طور متوسّط میزان مطابقت فهرست تحلیلی فهرستبرگه های فیپای کتابخانه ملی با فهرست مستند اسامی مشاهیر و مولفان، سرعنوان های موضوعی فارسی، و رده بندی های کتابخانه ی کنگره و دهدهی دیویی بدون مراجعه به اصل کتاب 38/94% و با مراجعه به اصل کتاب 86/88% است. از 228 فهرستبرگه، فهرستبرگه های 86 کتاب با 71/37% دارای اشتباهات نشانه گذاری و 126 کتاب با 26/55% دارای اشتباهات مربوط به عدم رعایت فاصله های قبل و بعد از نشانه ها بودند
آیدا مجاور مرتضی کوکبی
هدف از انجام این پژوهش بررسی وضعیت مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز از سه جنبه ی دانش، نگرش و هفت فعالیت مدیریت اطلاعات شخصی (شامل دوباره یابی، ذخیره سازی، سازماندهی، نگهداشت، امنیت و مدیریت جریان اطلاعات، ارزش یابی و ارزش گذاری، و مفهوم سازی) بر اساس مدل جونز بوده که به روش پیمایشی، و توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز هستند. با تعیین تعداد کل دانشجویان تحصیلات تکمیلی (4422 نفر) و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، تعداد تقریبی نمونه 354 نفر تعیین شد. از میان 354 پرسشنامه ی پخش شده در بین نمونه آماری، 304 پرسشنامه برگردانده (نرخ پاسخ 87/85 درصد) و کار تجزیه و تحلیل یافته ها بر اساس تعداد مذکور انجام و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنی داری تفاوت ها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد. یافته های توصیفی منتج از پژوهش نشان داد که میانگین های دانش، نگرش و مجموع هفت فعالیت به ترتیب برابر با20/3، 97/3، و 86/2 و میانگین کل مدیریت اطلاعات شخصی برابر با 02/3 و در سطح متوسط می باشد. در این پژوهش به نقش چهار متغیر جنسیت، سن، دانشکده محل تحصیل و مقطع تحصیلی در مدیریت اطلاعات شخصی دانشجویان پرداخته و مشخص شد که از میان این عوامل، بین "مدیریت اطلاعات شخصی" در بین دانشکده های مختلف با توجه به سطح معناداری 04/0 تفاوت معناداری وجود دارد ولی میان زنان و مردان و دانشجویان با مقاطع و گروه های سنی مختلف تفاوت معناداری وجود ندارد. علاوه بر آن میان میانگین های "دانش" و "نگرش" زنان و مردان به ترتیب با سطوح معنی داری 01/0 و 02/0 و همچنین میان میانگین های "دانش"، "ذخیره سازی"، "دوباره یابی"، و "ارزش یابی و ارزش گذاری" دانشجویان تحصیلات تکمیلی در دانشکده های مختلف به ترتیب با سطوح معنی داری 007/0، 007/0، 009/0، و 032/0 تفاوت معنی داری وجود دارد.
لیلا بهرامی مرتضی کوکبی
علم ارگونومی به طراحی ابزار و تجهیزات به گونه ای که متناسب با قابلیت ها و توانایی های انسان باشد، می پردازد و از این منظر محیط کار کارکنان را از جنبه های مختلف بررسی می کند. هدف از این مطالعه بررسی شرایط ارگونومیکی در کتابخانه های عمومی استان خوزستان و آسیب های جسمانی ناشی از عدم رعایت اصول ارگونومی در میان کتابداران این کتابخانه ها است تا از این طریق به کارایی و بهره وری این کتابخانه ها کمک شود. این پژوهش به روش پیمایشی و با ابزار پرسشنامه ergotools برای بررسی شرایط ارگونومیکی کتابخانه ها انجام شده است. برای روایی این پرسشنامه از روایی محتوایی و نظرات تعدادی از متخصصان علم اطلاعات و دانش شناسی و جهت پایایی آن از آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب پایایی برابر با80/0 به دست آمد. از پرسشنامه نوردیک نیز به منظور بررسی میزان اختلالات اسکلتی- عضلانی کتابداران این کتابخانه ها استفاده شد. جامعه ی پژوهش، همه ی کتابخانه ها و کتابداران شاغل در کتابخانه های عمومی استان خوزستان در سال 92-1391 (شامل 230 نفر) بودند که از بین آن ها 145 نفر با استفاده از جدول کرجسی-مورگان به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از نسخه ی 20 نرم افزار آماری spss و نرم افزار ergotools مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که کتابخانه های عمومی استان خوزستان از نظر شرایط ارگونومیکی در وضعیت مطلوبی قرار دارند. هم چنین برای مقایسه ی آسیب های جسمی در میان دو جنس زن و مرد از آزمون تی و برای مقایسه ی آسیب های جسمی در بین کتابداران بر حسب سن، وزن، قد، مقطع تحصیلی و سابقه کار از تحلیل واریانس یک راهه استفاده و هیچ تفاوت معناداری بین این گروه ها یافت نشد. برای سنجیدن معناداری رابطه بین آسیب های جسمی و شرایط محیطی (نور، تهویه دما، تجهیزات و فضای کاری) نیز از ضریب همبستگی پیرسون استفاده و هیچ رابطه ی معناداری مشاهده نشد. کتابداران بیش ترین میزان آسیب را به ترتیب در کمر، شانه، گردن و پشت و کم ترین آسیب را در ناحیه ی باسن بیان کردند. به علاوه مشخص شد که اختلالات اسکلتی- عضلانی در کتابداران حاصل نداشتن آگاهی از اصول ارگونومی و اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کارشان است. و توسعه ی برنامه های آموزش ارگونومی می تواند به آنان کمک کند.
لیلا ذوالفقاری اصل زاهد بیگدلی
هدف از انجام پژوهش حاضر مقایسه ی دیدگاه دبیران و دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز در رابطه با ضرورت وجود کتابخانه های آموزشگاهی و کتابدار متخصص بوده که به روش پیمایشی، و بنیادی- کاربردی انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دبیران و دانش آموزان دبیرستان های شهر اهواز می باشند (47204 نفر) که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، 381 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، 312 دانش آموز و 69 دبیر به عنوان افراد تشکیل دهنده ی گروه نمونه مورد تحقیق قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ای محقق ساخته بوده که روایی آن از طریق روایی صوری و پایایی آن از طریق فرمول آلفای کرونباخ (82/0) مورد تایید قرار گرفت. بعد از توزیع پرشنامه ها در بین افراد نمونه، 313 پرسشنامه (15/82 درصد) برگردانده شد. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و برای تعیین معنی داری تفاوت ها از آمار استنباطی (آزمون تی و آزمون تحلیل واریانس) استفاده شده است. در این پژوهش خرده مقیاس های ضرورت وجود کتابخانه های آموزشگاهی، ضرورت وجود کتابدار متخصص در کتابخانه های آموزشگاهی، میزان ارتباط برنامه های درسی دانش آموزان با ایجاد انگیزه جهت استفاده از منابع و خدمات کتابخانه ی مدرسه، و میزان توانایی کتاب یاران در پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی دبیران و دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که از دیدگاه دبیران میانگین های ضرورت وجود کتابخانه های آموزشگاهی، ضرورت وجود کتابدار متخصص در کتابخانه های آموزشگاهی، میزان ارتباط برنامه های درسی دانش آموزان با ایجاد انگیزه جهت استفاده از منابع و خدمات کتابخانه ی مدرسه، و میزان توانایی کتاب یاران در پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی آن ها به ترتیب برابر با 12/4، 13/4، 11/3، و 71/2 بوده و از دیدگاه دانش آموزان نیز برابر با 69/3، 84/3، 75/2، و 13/2 می باشند. میانگین های به دست آمده نشان داد که از نظر دبیران و دانش آموزان وجود کتابخانه های آموزشگاهی و کتابدار متخصص ضروری است. نتایج حاصل از بررسی دیدگاه دبیران نشان داد که بین دیدگاه دبیران از لحاظ جنسیت تفاوت معناداری وجود نداشته ولی از لحاظ ناحیه، بین دیدگاه دبیران ناحیه های دو و سه در خرده مقیاس ضرورت وجود کتابخانه های آموزشگاهی اختلاف معناداری وجود دارد. نتایج حاصل از بررسی دیدگاه دانش آموزان نیز نشان داد که بین دیدگاه دانش آموزان از لحاظ جنسیت و ناحیه تفاوت معناداری وجود نداشته، ولی از لحاظ پایه، بین پایه اول و سوم در خرده مقیاس ضرورت وجود کتابخانه های آموزشگاهی اختلاف معنادار می باشد. نتایج همچنین نشان داد که بین دیدگاه دبیران و دانش آموزان در خرده مقیاس های ضرورت وجود کتابخانه های آموزشگاهی، میزان ارتباط برنامه های درسی دانش آموزان با ایجاد انگیزه جهت استفاده از منابع و خدمات کتابخانه ی مدرسه، و میزان توانایی کتاب یاران در پاسخگویی به نیازهای اطلاعاتی آن ها تفاوت معناداری وجود دارد.
الهه پاکباز مرتضی کوکبی
هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان اضطراب کتابخانه ای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز با استفاده از مقیاس اضطراب کتابخانه ای چندبعدی ون کمپن بوده که به روش پیمایشی، و توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید چمران اهواز هستند. با تعیین تعداد کل دانشجویان تحصیلات تکمیلی (4422 نفر) و با استفاده از جدول کرجسی-مورگان، تعداد تقریبی نمونه 354 نفر تعیین شد. از میان 354 پرسشنامه ی پخش شده در بین نمونه آماری، 287 پرسشنامه برگردانده (نرخ پاسخ 07/81 درصد) و کار تجزیه و تحلیل یافته ها بر اساس تعداد مذکور انجام و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنی داری تفاوت ها از آمار استنباطی (آزمون تی و تحلیل واریانس) استفاده شد. یافته های توصیفی منتج از پژوهش نشان داد که میزان اضطراب کتابخانه ای برابر با 69/151 و در سطح متوسط می باشد. در این پژوهش به نقش متغیرهای اعم از: جنسیت، سن، دانشکده محل تحصیل، مقطع تحصیلی،تعداد دفعات استفاده از کتابخانه، مدت زمان استفاده از کتابخانه، استفاده یا عدم استفاده از کتابخانه های دیگر، استفاده یا عدم استفاده از کتابخانه جهت انجام پژوهش، تکالیف درسی و مطالعه بر میزان اضطراب کتابخانه ای دانشجویان پرداخته و مشخص شد که از میان این عوامل، مقطع تحصیلی و تعدات دفعات استفاده از کتابخانه از جمله متغیر های هستند که روی "میزان اضطراب کتابخانه ای" دانشجویان تأثیر دارند.
لیلا خلیلی عبدالحسین فرج پهلو
ترکیب جمعیتی سازمان بر اساس میزان تحصیلات مناسب است و کارکنان دارای مدارک تحصیلی (کارشناسی ارشد و دکتری) جمعاَ 4/54 درصد از کل کارکنان مرکز منطقه ای را به خود اختصاص داده است (جدول 4-3). 2- به طور کلی می توان گفت که وضعیت موجود مدیریت ارتباط با مشتری در مرکز منطقه ای علوم و فناوری بر اساس عوامل موجود در مدل کامب در سطح متوسطی قرار دارد ولی می توان چنین استنباط کرد که این سازمان در جهت مشتری محور شدن گام برداشته است چون: - دانش و درک مدیران و کارکنان این سازمان از کیفیت خدمات، فرایندهای مدیریت ارتباط با مشتری و رفتارهای مشتریان در سطح مناسبی قرار دارد و فعالیت های مشتری گرا ازجمله بررسی نیازها و انتظارات کاربران، دریافت شکایت های کاربران و رسیدگی به آن ها جهت راضی نگه داشتن کاربران و دریافت بازخوردها و اطلاعات دریافت شده از کاربران و استفاده از آن ها در فرایند توسعه خدمات در سطح نسبتاَ خوبی انجام می شود. - وضعیت مرکز منطقه ای از لحاظ فناوری برای پشتیبانی از مدیریت مشتری در سطح متوسطی قرار دارد و از میان فناوری های موجود، فناوری ارتباطات بیشتر مورد توجه سازمان قرار گرفته است. مرکز با استفاده از سیستم های ارتباط رایانه ای، امکانات کارکنان را جهت ارائه خدمات به کاربران ارتقا داده است و جهت کارآمد کردن فعالیت های خود با کاربران، ارتباطات ویژه ای (مانند تلفن، فاکس، پست الکترونیکی و وب سایت اختصاصی مرکز) برقرار کرده است. - همچنین در مرکز منطقه ای کانال های ارتباطی برای ارائه خدمات به صورت مستقیم در سطح مناسبی قرار دارد و سازمان امکانات لازم جهت ارائه خدمات جستجو، نسخه برداری از مقالات و منابع اطلاعاتی موجود در پایگاه های اطلاعاتی را به صورت حضوری در بخش اطلاع رسانی مرکز و همچنین امکان ارائه خدمات جانبی مانند تهیه فتوکپی و اسکن از نشریات و منابع اطلاعاتی چاپی را برای کاربران فراهم آورده است. 3- بین نظرات مدیران و کارکنان در مورد وضعیت موجود مدیریت ارتباط با مشتری در مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری بر اساس عوامل موجود در مدل کامب، به جز عامل کانال های ارتباطی برای ارائه خدمات در مرکز، تفاوت معنی داری وجود ندارد، یعنی فرضیه پنجم پژوهش تأیید شد. 4- بین نظرات بخش های مختلف مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری در مورد وضعیت موجود مدیریت ارتباط با مشتری در مرکز منطقه ای اطلاع رسانی علوم و فناوری بر اساس عوامل موجود در مدل کامب، تفاوت معنی داری وجود ندارد. 5- نتایج این پژوهش همچون سایر پژوهش های مرتبط انجام شده (سیریپراسوئتسین، توامسوک و ونگ پراسرت، 2011) و (رنگریز، نوارائی و بابائی 2012) نشان داد مدل "کامب" می تواند پایه و مبنای مناسبی برای بررسی وضعیت مدیریت ارتباط با مشتری در سازمان های خدماتی از جمله کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی باشد. در واقع، اجرایی کردن مدیریت ارتباط با مشتری مستلزم یادگیری مهارت های جدید مدیریت مشتری، تغییرات اساسی در فرایندهای فرهنگ سازمانی و درگیر شدن با تغییرات فناوری، تنظیم کانال های چندگانه، انسجام نظام ها و کیفیت داده می باشد.
سمیه میرزایی غلامرضا حیدری
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی وضعیت مطالعه¬ی آزاد دانشجویان ورودی سال 93-1392 کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز و شناسایی عوامل بازدارنده و ترغیب¬کننده¬ی مطالعه¬ی آنان است. روش پژوهش حاضر پیمایشی از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی دانشجویان کارشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه¬ی محقق ساخته¬ای است در این پژوهش، برای توصیف اطلاعات جمعیت شناختی و توصیف وضعیت مطالعه از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و برای تعیین وجود یا عدم وجود تفاوت معنادار در میزان مطالعه¬ی دانشجویان با توجه به ویژگی¬های جمعیت شناختی آنان، از آمار استنباطی مانند آزمون خی دو استفاده شده است. همچنین از تحلیل عوامل برای شناسایی عوامل موثر بر میزان مطالعه¬ی آزاد دانشجویان مورد مطالعه استفاده شده است. یافته¬ها نشان می¬دهد حدود نیمی از دانشجویان در طول یک هفته کم¬تر از 2 ساعت مطالعه داشته¬اند. دانشجویان قالب چاپی را بر الکترونیکی ترجیح می¬دهند. مطالعه¬ی کتاب با میانگین 93/2 به عنوان اولویت اول مطالعاتی دانشجویان تعیین شد.. عمده¬ترین راه دسترسی به منابع مورد مطالعه¬ی آنان، خریداری بوده است. داستان و شعر بیشترین درصد فراوانی موضوعات مورد علاقه¬ی دانشجویان را تشکیل دادند. در زمینه¬ی عوامل موثر بر میزان مطالعه از دیدگاه این دانشجویان، تحلیل عوامل منجر به کشف پنج عامل در مولفه¬های بازدارنده و سه عامل در مولفه¬ی ترغیب¬کننده شد. بیشترین بار عاملی بین مولفه¬¬ی بازدارنده متعلق به "نبود کتاب¬های مناسب برای مطالعه¬ی آزاد" و در مولفه¬ی ترغیب¬کننده "تشویق والدین به مطالعه¬ی آزاد" است. در پایان پیشنهادهایی برای بهبود وضعیت مطالعه¬ی آزاد این دانشجویان ارائه گردیده است.
فریده کعب عمیر غلامرضا حیدری
هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی و تحلیل جایگاه اجتماعی حرفه¬ی علم اطلاعات و دانش¬شناسی از نظر کتابداران شاغل در کتابخانه¬های شهر اهواز است. پژوهش حاضر به روش سندی- تحلیلی و پیمایش از نوع توصیفی- تحلیلی انجام شده است. جامعه¬ی پژوهش حاضر کلیه¬ی کتابداران شاغل در کتابخانه¬های شهر اهواز است که با سمت کتابدار و سرپرست کتابخانه مشغول به فعالیت بودند. تعداد کل اعضای جامعه¬ی پژوهش به صورت سرشماری 250 نفر بود. مقیاس بین کتابداران توزیع شد که از بین آنان 210 نفر پاسخ¬گو بودند. برای گردآوری داده-ها از مقیاس محقق ساخته¬ای استفاده شد که شامل 2 قسمت اطلاعات جمعیت¬شناختی و گویه¬های 5 درجه¬ای لیکرت برای شناسایی و تحلیل جایگاه اجتماعی حرفه¬ی علم اطلاعات و دانش¬شناسی است. در این پژوهش برای تحلیل داده-های جمعیت¬شناختی از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، و میانگین) و از تحلیل عاملی اکتشافی برای روایی محتوایی و از آلفای کرونباخ برای سنجش میزان پایایی مقیاس استفاده شده است. همچنین برای تعیین وضعیت جایگاه اجتماعی حرفه¬ی علم اطلاعات و دانش¬شناسی از آزمون دوجمله¬ای و برای مقایسه میانگین گروه¬ها از آزمون-های من- ویتنی و کروسکال- والیس استفاده شده است. یافته¬ها نشان داد که از نظر کتابداران 9 عامل بر جایگاه اجتماعی حرفه¬ی علم اطلاعات و دانش¬شناسی تأثیرگذارند که شدت تأثیرگذاری آن¬ها از زیاد به کم عبارتند از: عامل اقتصادی، عامل استاندارد، عامل تخصصی، عامل فردی، عامل آموزشی، عامل فناوری اطلاعات، عامل اجتماع، عامل فرهنگی، و عامل سازمانی. همچنین از نظر کتابداران جایگاه اجتماعی حرفه¬ی علم اطلاعات و دانش¬شناسی در وضعیت مطلوبی قرار دارد. در پایان پیشنهادهای پژوهش و پیشنهادهایی برای پژوهش¬های آتی ارائه شده است.
زهره فدایی مرتضی کوکبی
هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات و عوامل فردی موثر بر آن بوده که به روش پیمایشی، از نوع توصیفی- همبستگی انجام شده است. ابزار گردآوری داده¬ها، ترجمه-ی فارسی پرسش¬نامه¬ی نگرش به فناوری اطلاعات صراف و تمجن (2003) است. جامعه¬ی آماری پژوهش، شامل کلیه-ی کتابداران شاغل در کتابخانه¬های عمومی استان خوزستان (334 نفر) می¬باشد، که با استفاده از جدول کرجسی- مورگان، 179 نفر از آنان به عنوان نمونه انتخاب شدند. از میان 179 پرسشنامه ی پخش شده در بین نمونه آماری، 145 پرسشنامه (معادل 81 درصد) بازگشت داده شد و کار تجزیه و تحلیل یافته ها بر اساس تعداد مذکور انجام و برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد) و برای تعیین معنی داری رابطه¬ها از آمار استنباطی (آزمون تی و ضریب همبستگی پیرسون) استفاده شد. روایی پرسش¬نامه با استفاده از روایی صوری و هم¬چنین از طریق محاسبه ی ضریب همبستگی هر یک از عامل¬ها با نمره ی کل پرسش¬نامه، مورد تأیید قرار گرفت. به منظور سنجش میزان پایایی پرسش¬نامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که پایایی کلی آن برابر با 86/0 به دست آمد، و تک¬تک عوامل نیز از پایایی مطلوبی برخوردار بودند. نتایج پژوهش نشان داد که 3/19 درصد (28 نفر) از کتابداران، نگرش منفی و نسبتاً منفی و 6/80 درصد (117 نفر) نگرش مثبت و نسبتاً مثبتی، نسبت به فناوری اطلاعات دارند. هم¬چنین نتایج حاکی از این بود که بین عوامل کارآیی فناوری اطلاعات، عملکرد کاری، اعتماد به استفاده و پذیرش فناوری اطلاعات با نگرش به فناوری اطلاعات رابطه¬ای مثبت و معنا دار؛ و بین نگرانی و نگرش به فناوری اطلاعات، رابطه¬ای منفی و معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از بررسی رابطه¬ی بین هر یک از پیش¬بین¬های جنسیت، سن، میزان تحصیلات، رشته¬ی تحصیلی، تجربه¬ی استفاده از فناوری اطلاعات، سابقه¬ی کار در کتابخانه و شرکت در دوره¬های آموزشی پیرامون فناوری اطلاعات با نگرش کتابداران عمومی استان خوزستان نسبت به فناوری اطلاعات، نشان داد که بین متغیرهای جنسیت، میزان تحصیلات، رشته¬ی تحصیلی، سابقه¬ی کار کتابداران در کتابخانه با نگرش آنان نسبت به فناوری اطلاعات رابطه¬ی معناداری وجود ندارد. بین نگرش کتابداران نسبت به فناوری اطلاعات و سن آنان رابطه¬ی منفی و معنادار، و بین تجربه¬ی کتابداران در استفاده از فناوری اطلاعات و شرکت در دوره¬های آموزشی پیرامون فناوری اطلاعات با نگرش آنان نسبت به فناوری اطلاعات، رابطه¬ی مثبت و معناداری یافت شد.
زهرا چالیک مرتضی کوکبی
هدف از انجام این پژوهش بررسی و مقایسه ی رابط کاربری در نرم افزار جامع کتابخانه ای کد منبع باز کوها و نرم افزارهای کتابخانه ای پارس آذرخش، کاوش و نوسا از منظر دو رهیافت کاربرمداری و نظام مداری می باشد. در این پژوهش نسخه های تحت وب نرم افزارهای مورد مطالعه، مد نظر بوده است. برای اجرای این پژوهش تعداد 110 کتابدار از کتابدارانی که با رابط های کاربری نرم افزارهای مورد مطالعه در دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز، دانشگاه علوم پزشکی شیراز و کتابخانه ی عمومی شهرک بعثت ماهشهر آشنا بودند، شرکت داشتند. از پرسشنامه ی کوییس با اعمال تغییرات مورد نیاز جهت جمع-آوری اطلاعات استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با استفاده از نسخه ی 19 نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. آزمون های تی، تحلیل واریانس، ضریب همبستگی پیرسون و میانگین ضریب وزنی برای تحلیل داده ها استفاده شدند. یافته ها نشان داد که وضعیت عوامل مطرح در رابط های کاربری نرم افزارهای پارس آذرخش، کاوش، کوها و نوسا (شامل صفحه نمایش، واژگان و پیام ها، چگونگی کار با رابط کاربری، راهنما و سایر امکانات و قابلیت ها) به جز عامل راهنما که از دید کتابداران از لحاظ کیفی در وضعیف ضعیفی بوده است، سایر عوامل در وضعیت متوسطی قرار داشتند. این در حالی است که وضعیت عامل راهنما از منظر رهیافت نظام مداری نیز در وضعیت مشابهی قرار داشته است. در بررسی میزان رضایت کتابداران از رابط های کاربری نرم افزارهای پارس آذرخش، کاوش، کوها و نوسا مشخص شد که بیشترین میزان رضایت آنان در تمامی نرم افزارها مربوط به عامل صفحه نمایش و کمترین میزان رضایت آنان مربوط به عامل راهنمای رابط کاربری نرم افزارها می باشد. سایر یافته های این پژوهش در مورد بود یا نبود تفاوتی معنادار بین دیدگاه های کتابداران استفاده کننده از رابط های کاربری نرم افزارهای پارس آذرخش، کاوش و نوسا با نرم افزار کوها از منظر عوامل مطرح در رابط کاربری (شامل صفحه نمایش، واژگان و پیام ها، چگونگی کار با رابط کاربری، راهنما و سایر امکانات و قابلیت ها) بیانگر این بود که تفاوت بین دیدگاه های کتابداران استفاده کننده از رابط های کاربری نرم افزارهای پارس آذرخش، کاوش و نوسا با نرم افزار کوها از منظر عامل صفحه نمایش معنی دار بوده، در حالی که از منظر عوامل واژگان و پیام ها، چگونگی کار با رابط کاربری، راهنما و سایر امکانات و قابلیت ها معنی دار نبوده است. از سویی دیگر بین دیدگاه های کتابداران دارای سابقه کار متفاوت و استفاده کننده از رابط های کاربری نرم افزارهای پارس آذرخش، کاوش و نوسا با کتابداران دارای سابقه کار متفاوت و استفاده کننده از رابط کاربری نرم افزار کوها تفاوت معنی داری وجود نداشته است. اما بین دیدگاه های کتابداران دارای سابقه کار متفاوت با نرم افزارهای پارس آذرخش، کاوش و نوسا و استفاده کننده از رابط های کاربری این سه نرم افزار با کتابداران دارای سابقه کار متفاوت با نرم افزار کوها و استفاده کننده از رابط کاربری آن تفاوت معنی داری وجود داشته است. از سویی دیگر همبستگی قوی بین رابط های کاربری نرم افزارهای پارس آذرخش، کاوش، کوها و نوسا از منظر دو رهیافت کاربرمداری و نظام مداری نشان داد که نرم افزارها از دید استفاده کنندگان و از دید بررسی تخصصی نرم افزار دارای چه نقاط ضعفی هستند.
ندا پورخلیل مرتضی کوکبی
در کشور ما کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از نهاد هایی است که سعی دارد تا جای خالی کتابخانه های عمومی خوب را برای کودکان پر کند. اما همگام با رشد و توسعه ادبیات کودکان، کتاب های کودکان و کتابخانه های کودکان، متولّیان و توسعه دهندگان این حوزه ها را نیز باید در نظر گرفت. با وجود این که مراکز کانون تنها کتابخانه های کودکان کشور هستند به نظر می رسد اکثر کارکنان آن ها که در واقع تنها کتابداران کودک کشور هستند، از آموزش های رسمی کتابداری بی بهره مانده اند. از این رو هدف اصلی پژوهش حاضر ارزیابی توانایی مربیان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان استان خوزستان به عنوان کتابداران کودک و مشخص کردن نقاط قوت و ضعف احتمالی آنها به منظور برگزاری دوره-های آموزشی لازم برای مربیان از سوی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از نوع توصیفی انجام شد. کلیه مربیان امور فرهنگی استان خوزستان، جامعه مورد پژوهش را تشکیل می دهند و ابزار پژوهش پرسشنامه ای است محقق ساخته که براساس "صلاحیت های کتابداران خدمت دهنده به کودکان در کتابخانه های عمومی" تهیه شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که در تمام موارد مورد سئوال در پرسشنامه شامل دانش مربی از مراجعه کنندگان و انواع مهارتهای مورد نیاز، مربیان از دانش و مهارت بالایی برخوردار نیستند. همچنین در این پژوهش معلوم شد که از نظر ویژگیهای جمعیت شناختی مثل سن، جنس، سمت و میزان تحصیلات ارتباطی با مهارتهای مربیان وجود ندارد. ولی میزان دانش مربیان از مراجعه کنندگان با مهارتهای آنان ارتباط بالایی دارد.
مرتضی کوکبی فرخنده سعیدی
چکیده ندارد.
خسرو نفیسی کیا مرتضی کوکبی
هدف این پژوهش بررسی میزان رضایت شغلی کتابداران کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شهر تهران است.روش تحقیقی استفاده شده در پژوهش حاضر، پیمایشی - توصیفی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق توزیع پرسشنامه میان افراد جامعه آماری گردآوری شده سپس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری مورد نظر پژوهش شامل 120 کتابدار کانون بوده که از این تعداد قریب به 75 نفر به طور تصادفی انتخاب شده و پرسشنامه پژوهش را پر کرده و اطلاعات داده شده برای این و پژوهش را فراهم آورده اند.پرسشنامه پژوهش در شاخص توصیف شغلی است که گروه روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز ترجمه و هنجاریابی شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزارهای sas, mintab و excel مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفته است.یافته های پژوهش نشان داد که بر حسب نتایج آماری به دست آمده مدیریت کانون کتابخانه و کتابخانه های متعلقه در اعمال شیوه مدیریتی و جلب رضایت همکاران و تشویق آنان به همکاری و ارائه خدمات موفق بوده و بیشتر کارکنان از شیوه مدیریت ابراز رضایت می نمایند و امنیت شغلی کارکنان شاید عمدتا نتیجه این امر باشد و از آنجایی که بیشتر کارکنان، مدیران خود را به لحاظ علمی و فنی صالح اعلام نموده اند ذهنیتی مثبت نسبت به کارایی و دانش شغلی آنان دارند.این امور به پیشرفت کار و جریان صحیح امور کمک موثری نموده و می نماید و به همین جهت بیشتر کارکنان به آینده شغل خود امیدوارند و مایل نیستند که شغل خود را تغییر دهند.درخصوص ترفیعات کتابداران باید گفته شود که کتابداران از نحوه ارائه ترفیع اظهار رضایت نکرده اند بلکه بی تفاوت می باشند پس باید به مساله ترفیعات کارکنان توجه بیشتری شود تا میزان رضایت افزایش یابد چون هر چه میزان رضایت در ارتباط با ترفیعات بیشتر شود بالطبع میزان رضایت شغل بیشتر خواهد شد درخصوص حقوق کتابداران کانون باید گفته شود که آنان اظهار رضایت نکرده اند. پس باید به مساله حقوق کارمندان توجه بیشتری شود. زیرا هر چه میزان رضایت از حقوق بیشتر باشد میزان رضایت از شغل با توجه به جمیع جهات افزایش خواهد یافت. در پایان پیشنهادهایی در هشت مورد استفاده از نیروی متخصص، آموزش، آگاهی جامعه از نقش کتابداران و رسالت آنان از طریق اشاعه فرهنگ کتابخوانی و هدفهای سازماندهی شده و تشکیل سمینارهایی در زمینه نقش کتابداران و رساندن نتایج آنها به مردم توسط رسانه های گروهی بالاخص صدا و سیما، مطبوعات و اینترنت، معرفی کانون و بخشهای مختلف آن از طریق رسانه ها و فیلمهای آموزشی، معرفی واحدهای سازمانی بخشهای مختلف کتاب وسایل کمک آموزشی و سرگرمی موجود، خدمات رفاهی، تجهیزات، ایجاد همکاریهای بین کتابخانه های کانون با کتابخانه های آموزشگاهی و مدارس آموزش و پرورش ارائه شده است.