نام پژوهشگر: تیمور رستمی شاهراجی
شعبان گل مرصع علی صالحی
به منظور بررسی تاثیر جنگلکاری با گونه زربین روی برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک و مقایسه آن با توده های طبیعی پهن برگ آمیخته، یک توده 25 ساله از این گونه در منطقه چلندر نوشهر انتخاب شد.سپس تعداد 15 نمونه خاک از جنگل طبیعی و از قطعات نمونه مشخص شده با ابعاد شبکه 150*200 متر و نیز 15 نمونه خاک از جنگلکاری زربین از قطعات نمونه مشخص شده با ابعاد شبکه 100*130 متر برداشت گردید. نمونه خاک در هر قطعه نمونه از قسمت فوقانی (20-0 سانتی متر سطح اول خاک) برداشت شد. سپس نمونه های خاک در سایه و در شرایط یکسان خشک شده و جهت تعیین خصوصیات فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه انتقال داده شد. از بین خصوصیات فیزیکی خاک، جرم مخصوص ظاهری و حقیقی، درصد رطوبت اشباع و درصد تخلخل و نیز از بین خصوصیات شیمیایی خاک، اسیدیته، در صد کربن آلی، درصد ازت کل، فسفر قابل جذب، آهک، کلسیم تبادلی و منیزیم تبادلی مورد مطالعه قرار گرفتند. آنالیز داده ها با روش آزمون t غیر جفتی و با استفاده از نرم افزار spss .14 صورت پذیرفت. نتایج این مطالعه نشان داد که از بین خصوصیات فیزیکی خاک در صد رطوبت اشباع و در صد سنگریزه در خاک توده جنگلکاری زربین نسبت به توده طبیعی پهن برگ کاهش معنی داری داشته است. همچنین از بین خصوصیات شیمیایی خاک، کلسیم تبادلی کاهش معنی داری در جنگلکاری زربین نسبت به توده طبیعی داشت.
اکبر دلداری نیلاش تیمور رستمی شاهراجی
یکی از خدمات ارائه شده توسط اکوسیستم های طبیعی بخصوص اکوسیستم جنگلی، منافع تفریحی و اکوتوریسم می باشد. با توجه به نیاز بشر برای گذران اوقات فراغت و از طرفی رشد روزافزون صنعت طبیعت گردی به عنوان یک منبع درآمد در بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی جوامع محلی، می توان از این قابلیت جنگل ها منطبق با اصول توسعه پایدار استفاده نمود. این مطالعه به شناسائی ظرفیت های (پتانسیل) اکوتوریسمی جنگل های حوزه آبخیز اسالم و تعیین ارزش تفریحی آن می پردازد. برای بررسی ظرفیت از نقشه و راهنمایان محلی و استقبال عمومی از جاذبه های موجود در حوزه مورد مطالعه استفاده گردید. جهت تعیین ارزش تفریحی و اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت بازدید کنندگان از روش ارزشگذاری مشروط و پرسشنامه انتخاب دوگانه و مدل logit بکار گرفته شد و بر اساس روش حداکثر درستنمائی، پارامترهای این مدل برآورد شدند. نتایج نشان می دهد که 5/82 درصد افراد تحت بررسی در این مطالعه، حاضر به پرداخت مبلغی جهت استفاده تفریحی از منطقه جنگلی اسالم هستند و متوسط تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای ارزش تفریحی این منطقه، 6691 ریال برای هر خانواده در هر بازدید می باشد. ارزش تفریحی سالانه این منطقه633821 ریال در هکتار و ارزش کل تفریحی آن 6/9 میلیارد ریال برآورد شده است. نتایج نشان می دهد که متغیر های میزان پیشنهاد، درآمد ماهیانه بازدیدکنندگان، سن و تعداد افراد خانواده ، مهمترین عوامل موثر در میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان برای استفاده از منطقه جنگلی اسالم می باشند. میزان تحصیلات و کیفیت منطقه عوامل بعدی در تاثیر گذاری بر میزان wtp بازدید کنندگان می باشند و از نظر آماری در سطح 5 درصد معنی دار شده اند.
الهام مالمیر تیمور رستمی شاهراجی
افزایش جمعیت، گسترش شهرها و مراکز صنعتی، تاثیرات منفی بر تغییرات دمایی و سلامت جسمی و روانی شهرنشینان وارد کرده است. زندگی مدرن در مناطق شهری موجب پیدایش مشکلات محیطی متعددی همچون افزایش دمای شهرها شده است. یکی از راه حل های موثر، حفظ و گسترش جنگلهای شهری است که تا حدودی تاثیر منفی جزایر حرارتی و افزایش دمای شهرها را جبران می کنند. در مطالعه حاضر، برای اثبات تاثیر تعدیل کنندگی جنگلداری شهری، پارک جنگلی گنج نامه به عنوان یک پارک وسیع در داخل شهر انتخاب شد. 13 ایستگاه مختلف در حاشیه و عمق پارک و در ساعات 13، 17 و 21 در فصل مرداد ماه جهت اندازه گیری دما انتخاب شدند. در نهایت نتایج حاصل از این تحقیق با استفاده از نرم افزار آماری spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و جهت مقایسه میانگین ها نیز از آزمون دانکن استفاده شد. نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که نقاط دارای جنگلداری شهری(درخت)، بیشترین تاثیر در خنک سازی دمای محیط در ساعات اوج گرما و بیشترین تاثیر در گرم کردن دمای محیط در ساعات سرد دارد و همچنین نتایج نشان می دهد که با دور شدن از حاشیه پارک و نزدیک شدن به عمق فضای سبز، اختلاف درجه حرارت میانگین ایستگاه با دمای میانگین سطح شهر قابل توجه تر می باشد و در نهایت می توان به این نتیجه رسید که لکه های جنگلی در تعادل دمای محیط تاثیر بسزایی می گذارد. همچنین جهت بررسی اثرات اجتماعی و اقتصادی جنگلداری شهری با توجه به جمعیت شهر همدان و با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه توزیع شد و نتایج حاصل از این تحقیق با استفاده از نرم افزار آماری spss نشان داد که جنگلداری شهری (فضای سبز) اثرات اجتماعی و اقتصادی مثبتی را به دنبال دارد.
حفیظ اله شهریاری تیمور رستمی شاهراجی
این مطالعه به منظور بررسی شرایط رویشگاهی و اکوژیکی گون? محلب (cerasus mahaleb) در جنگل های شهرستان باغملک در استان خوزستان صورت گرفت. برای این منظور از 72 پلات به ابعاد 50 ×50 متر استفاده شد. با توجه به پراکندگی این گونه از روش خطی (ممتد) استفاده شد. در کل منطق? مورد مطالعه 20 خط با فاصل? 100 متر از سمت دره و رودخانه به سمت قل? کوه پیاده شد و قطعات نمونه به روش تصادفی سیستماتیک با فاصل? 150 متر از همدیگر بر روی این خطوط پیاده شدند. در داخل هر یک از قطعات نمونه پوشش علفی، درختی، زادآوری گونه های چوبی، برخی خصوصیات شیمیایی و فیزیکی خاک و عوامل فیزیوگرافی برداشت شدند. به منظور بررسی روابط بین خصوصیات اندازه گیری شده خاک، پوشش های درختی و عوامل توپوگرافی از نرم افزار های excel، pcord (مقیاس بندی چند بعدی غیرمتریکnmds) و نرم افزارspss استفاده شد. نتایج این تحقیق نشان داد محلب در ارتفاعات فوقانی شهرستان(3200-1950 متر از سطح دریا)، جهت های خشک (غالبأ جنوب غربی) و دامنه های شیب دار (50-30 و 70-50 درصد) و سنگلاخی و همچنین در کنار دره و رودخانه که خاک زهکشی خوب وجود دارد و در خاکهای قلیایی با متوسطph برابر با 84/7 و متوسطec برابر با 08/13 دسی زیمنس بر متر و بافت خاک رسی و رسی-لومی پراکنش دارد. همچنین درختان محلب بیشترین تشابه اکولوژیکی را با گونه های شیرخشت، ون، بادام کوهی، انجیر کوهی، بید ، تا و ارس داشته و کمترین تشابه اکولوژیکی را نیز با درختان مورد، بلوط، کیکم و خنجوک دارند. کلمات کلیدی: شرایط رویشگاهی، محلب ، توپوگرافی، مقیاس بندی چند بعدی غیرمتریک ، شهرستان باغملک
رقیه علی زاده بنوتی تیمور رستمی شاهراجی
استفاده از گونه های بومی برای احیا و غنی سازی جنگل ها یکی از مناسبترین روشها برای افزایش سطح کمی و کیفی جنگل ها به شمار می آید. از طرف دیگر، نیاز اکولوژیکی گونه ها نسبت به شرایط محیطی متفاوت است. این مطالعه به بررسی اثر توپوگرافی (شیب، جهت جغرافیایی و ارتفاع از سظح دریا) بر روی مولفه های کمی (قطر یقه و ارتفاع کل) و کیفی (شادابی و چند شاخگی) در جنگل کاریهای ون و شیردار در منطقه دولی چال در ماسوله پرداخته است. ابتدا نقشه های شیب (20-0، 40-20، 60-40)، جهت (شمال، جنوب، شرق و غرب) و ارتفاع از سظح دریا (1700-1500 و 1900-1700) در نرم افزار arc gis ترسیم شد. آماربرداری به روش تصادفی سیستماتیک با قطعات نمونه 2 آر برای اندلزه گیری مشخصه های مورد نظر انجام شد.. نتایج نشان داد که جهت و ارتفاع از سطح دریا بر قطر یقه ون درصد اثر معنی دار داشته، ولی اثر شیب بر قطر یقه معنی دار نشد. نتایج حاصل از اثر شیب و جهت بر ارتفاع نهالها معنی دار شد؛ اما اثر ارتفاع از سطح دریا بر ارتفاع معنی دار نشد. نتایج حاصل از اثر جهت بر قطر یقه و ارتفاع کل افرا شیردار معنی دار نشد، در صورتیکه شیب و ارتفاع از سطح دریا بر قطر یقه و ارتفاع اثر معنی دار داشت. نتایج حاصل از اثر توپوگرافی بر روی فاکتورهای کیفی برای هر دو گونه دارای اثر معنی دار بود، البته اثر ارتفاع از سطح دریا بر صفت چند شاخگی معنی دار نشد. مقایسه دو گونه در شرایط توپوگرافی مشابه نشان داد که اثر شیب و جهت بر قطر یقه و ارتفاع معنی دار بوده . نتایج حاصل از اثر ارتفاع از سطح دریا بر قطر یقه اثر معنی دار نداشت ولی ارتفاع دارای اثر معنی دار بود. تأثیر توام شیب و جهت بر قطر یقه ون معنی دار نشد، اما بر ارتفاع دارای اثر معنی دار بود. در نهایت اثر همزمان شیب و جهت بر قطر یقه و ارتفاع شیردار معنی دار شد.
اصغر باقری تیمور رستمی شاهراجی
هدف از انجام این تحقیق ارزیابی نقش ژنوتیپ و محیط در تنوع مرفولوژیک صفات میوه و برگ گونه بارانک در جنگلهای ارسباران بود. برای این منظور، به تعداد کافی برگ و میوه از 30 درخت بارانک از سه جمعیت در جنگلهای ارسباران واقع در ارتفاعات 1350، 1600و 1950 متر از سطح دریا جمع آوری گردید. پس از اندازه گیری خصوصیات مرفولوژیکی، داده های حاصل از اندازه گیری صفات مختلف بر اساس طرح آشیانه ای با استفاده از بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. اجزای واریانس محیطی و واریانس ژنتیکی بر اساس امید ریاضی میانگین مربعات بر آورد گردیدند. نتایج تجزیه داداه ها نشان داد که همه صفات به جز صفات عمق لب های کناری و تعداد دانه در هر میوه به طور معنی داری در رویشگاهها تفاوت داشتند (p<0.01)، اما تفاوت بین ژنوتیپ های (درخت های) درون رویشگاه ها فقط از نظر صفات شکل برگ، شکل قاعده برگ و وزن میوه معنی دار (p<0.01) بود. درون جمعیت منطقه یک (تنباکولو) اختلاف بین پایه ها فقط از نظر شکل برگ ، شکل قاعده برگ، زاویه قاعده برگ و عمق لب های کناری، در جمعیت منطقه 2(هوش) اختلاف بین پایه ها تنها در خصوصیات زاویه قاعده برگ (p <0.05) و عمق لب های کناری (p <0.01) و در جمعیت منطقه انیق اختلاف بین پایه ها از نظر صفات طول دمبرگ و شکل برگ (p <0.05) و شکل قاعده برگ، زاویه قاعده برگ و عمق لب های کناری(p <0.01) معنی دار شد. مقدار وراثت پذیری صفات از حداقل 13/0 برای صفت عمق لب های کناری تا حداکثر 0.92 برای صفت زاویه قاعده برگ در نوسان بود. نتایج این تحقیق نشان داد که تنوع درون جمعیتی بارانک کم و تنوع بین جمعیتی آن بالا می باشد، همچنین وراثت پذیری صفات شکل برگ، زاویه قاعده برگ، تعداد دانه در هر میوه و وزن دانه ها از سایر صفات بیشتر بود. نتایج این تحقیق نشان داد که از نظر صفات ذکر شده بیشتر تنوع موجود در جمعیت ها ناشی از تفاوت های ژنوتیپی بوده و محیط نقش کمتری داشت
سیده مریم طاهرزاده موسویان جواد ترکمن
هدف از این تحقیق درجه بندی نهال های بلندمازو بر اساس ویژگی های مورفولوژیکی در نهالستان پیلمبرای استان گیلان بود. نمونه برداری از نهال ها در دو مرحله در اواخر فصل رویشی در اوایل شهریور و اسفندماه انجام شد. به منظور شناسایی فاکتور مناسب برای درجه بندی نهال ها از آنالیز رگرسیونی بین ویژگی های مورفولوژیکی ساقه و ریشه استفاده شد. نتایج نشان داد قطر یقه ریشه با توجه به ارتباط خوبی که با سایر ویژگی ها داشتند، فاکتور خوبی برای ارزیابی کیفیت در نهال هاست. بنابراین درجه-بندی بر اساس ویژگی های مورفولوژیکی مرتبط با این فاکتور انجام شد، به طوری که ویژگی های کمتر از میانگین را کوچک و بیشتر از میانگین + انحراف معیار را بزرگ و حد واسط این دو حالت متوسط در نظر گرفته شد. در نهایت نهال ها بر اساس قطر یقه ریشه به سه درجه ( کوچک ، متوسط و بزرگ) درجه بندی شدند. بررسی صحت درجه بندی بر اساس روش تحلیل ممیزی در هر دو مرحله نمونه برداری نشان داد که به احتمال بیش از 90 درصد درجه بندی به درستی انجام شده است . غلظت و مقدار کربوهیدرات ذخیره ای نشاسته و قندهای محلول گلوکز و ساکارز در نمونه های ریشه همچنین غلظت و مقدار عناصر غذایی نیتروژن، فسفر، کلسیم و پتاسیم در ریشه درجات مختلف قطری در هر دو مرحله و نمونه های برگ در مرحله اول نمونه برداری اندازه گیری شد. مشاهدات نشان داد نهالهای درجات بزرگتر قطری توانایی بیشتری در تولید و استفاده از کربوهیدراتها، همچنین جذب مواد غذایی در نتیجه رشد بیشتری را در نهالستان دارند.
مریم اصغریان تیمور رستمی شاهراجی
طبیعت گردی به طور گسترده به عنوان موثرترین نوع توسعه پایدار پذیرفته شده است. هدف از این مطالعه شناسایی و اولویت بندی معیارها و شاخص های اکوتوریسم پایدار در پارک های جنگلی شمال ایران و همچنین به صورت موردی در پارک جنگلی تلار قائمشهر می باشد. این مطالعه از طریق روش دلفی و مدل ahp انجام شد. در پایان فرآیند دلفی با اتفاق نظر 16 معیار و 63 شاخص در دو بخش شرایط مقصد طبیعت گردی و مدیریت مقصد طبیعت گردی در پارک های جنگلی شمال کشور معرفی شد که 8 معیار و 31 شاخص آن مربوط به شرایط مقصد طبیعت گردی و 8 معیار و 32 شاخص دیگر مربوط به مدیریت مقصد طبیعت گردی می باشد. برای اولویت بندی و رتبه بندی از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و نرم افزار expert choice استفاده شد. طبق نتایج بدست آمده در بخش اول (معیارها و شاخص های شرایط مقصد طبیعت گردی) 3 معیار 1: زیبایی منظر، 2: دسترسی و 3: تنوع زیستی و در بخش دوم (معیارها و شاخص های مدیریت مقصد طبیعت گردی) 3 معیار 1: حفاظت از منابع طبیعی و تنوع زیستی پارک، 2: مدیریت زیست محیطی و شیوه های آن و 3: رضایتمندی طبیعت-گردان اولویت بالاتری در میان سایر معیار ها کسب کردند. نتایج حاصل از پارک جنگلی تلار قائمشهر حاکی از آن است که این پارک به طور بالقوه از پتانسیل بالایی جهت طبیعت گردی برخوردار است، چرا که این پارک تمام معیارهای شرایط مقصد طبیعت گردی که در پارک های شمال کشور شناسایی شد را دارد و نتایج حاصل از ارزشگذاری معیارها در مقایسه با پارک های شمال کشور نشان داد که اختلاف چندانی با هم ندارند. اما در خصوص مقایسه معیارهای مدیریت طبیعت گردی در پارک جنگلی تلار با پارک های شمال کشور با توجه به نتایج حاصل از ارزشگذاری معیارها می توان گفت، پارک تلار به لحاظ مدیریتی از مدیریت صحیح و مناسبی برخوردار نیست.
سیده سمانه رضایی دمنه جواد ترکمن
توسکا یکی از گونه های مهم سریع الرشد مناطق مرطوب بوده و به عنوان گونه پیشگام و با قدرت تثبیت کنندگی ازت خاک و با بیوماس تولیدی بالا در زراعت چوب و در سیستم های بهره برداری کوتاه مدت در صنایع کاربری متنوعی دارد، لذا مطالعه ی حاضر به منظور بررسی وضعیت رویشی توسکای ییلاقی و قشلاقی و تأثیر متغیرهای اقلیمی بر روی رویش آن ها در منطقه اسالم انجام گرفت. در هر دو گونه از طبقات 10، 15، 20، 25، 30 هرکدام 5 درخت انتخاب و در دو جهت شرقی و شمالی نمونه رویشی استخراج شد و پس از سنباده زدن با استفاده از بینی کولار دوایر سالیانه آنها شمارش شد. نتایج نشان داد که توسکای ییلاقی و قشلاقی به ترتیب با میزان رویش قطری 55/0 و 50/0 سانتی متر اختلاف معنی داری در میزان سطح مقطع در طبقات 30- 10 سانتی متر نشان نمی دهند. از لحاظ قطر تاج پوشش نیز دو گونه در کلیه ی طبقات به جز طبقه ی قطری 15 اختلاف معنی داری نداشتند. از لحاظ پایداری، توسکای ییلاقی با ضریب قد کشیدگی کمتر در همه ی طبقات به جز طبقه قطری 15 سانتی متر پایدار است، اما توسکای قشلاقی در همه ی طبقات 30- 10 ناپایدار است. همبستگی دو گونه با میانگین بارندگی سالیانه معنی دار و در توسکای ییلاقی ضریب همبستگی58/0 r= و در توسکای قشلاقی72/0 r= بدست آمد. در هر دو گونه همبستگی معنی داری با متوسط دمای سالیانه وجود نداشت.
زهرا کریمی تیمور رستمی شاهراجی
این مطالعه با هدف ارزیابی گونه های کاشته شده کاج بروسیا، سرو نقره ای و سرو شیراز در پارک جنگلی چغاسبز در جنوب شرقی شهر ایلام و مکانیابی مناطق مناسب برای کاشت این گونه ها در مناطق مشابه این منطقه انجام گرفت. به منظور بررسی کمی و کیفی گونه های کاشته شده در پارک با هدف معرفی گونه های سازگار در منطقه تعداد 30 قطعه نمونه به روش تصادفی سیستماتیک در منطقه برداشت شد. بر اساس نتایج کاج بروسیا داری بیشترین و سرو شیراز دارای کمترین میزان زنده مانی در منطقه بودند، نتایج همچنین نشان داد که شیب و جهت جغرافیایی و نیز فاصله از جاده دارای اثر معنی دار بر مشخصه های اندازه گیری شده شامل قطر برابر سینه، ارتفاع، میزان لاشبرگ، سطح تاج پوشش و شادابی درختان می باشند. مجموع برآیند مطلوبیت رشد گونه های مورد نظر در جهت های شمالی و شرقی و شیب های کمتر از 20 درصد بودند، فواصل نزدیک به جاده دارای رشد و زنده مانی مطلوب و شادابی کمتری نسبت به فواصل دورتر از جاده بودند، همچنین نتایج حاصل از مکان یابی مناطق مناسب برای جنگل کاری نشان داد که کاج بروسیا داری بیشترین مساحت با توان خوب برای جنگل کاری مجدد در پارک را دارد و نیز نتایج حاصل از فرایند تحلیل سلسله مراتبی نیز نشان داد که از کل مساحت پارک تنها در حدود 38 درصد منطقه دارای توان خوب برای جنگل کاری مجدد با گونه های مورد بررسی را دارد.
مریم صدیق کوهی سلیمان محمدی لیمایی
هدف از این تحقیق کاربرد برنامه ریزی هدف در تعیین میزان موجودی سرپای بهینه در جنگل شفارود می باشد. ابتدا داده های مورد نیاز از قبیل موجودی سرپا، تعداد درختان، قیمت چوب بدست آمد. با استفاده از روش آلومتری مقدار کربن توده سرپا محاسبه شد. مدل رویش منطقه با استفاده از داده های رویش تعیین شد. میانگین قیمت مورد انتظار با استفاده از داده های قیمت چوب ، هزینه ی قطع وتبدیل و حمل ونقل چوب بدست آمد. جهت تعیین محدودیت ها وضرایب در روابط مربوط به مدل برنامه ریزی هدف از پرسشنامه استفاده شد. با استفاده از تکنیک برنامه ریزی هدف مقدار موجودی سرپای بهینه بدست آمد. از برنامه solver درنرم افزار microsoft office excel معادله نهایی برنامه ریزی هدف حل شد. در نهایتبا توجه به اهداف مقدار حجم در هکتار گونه های مختلف درختی از قبیل راش66/195 متر مکعب درهکتار، ممرز57/41 متر مکعب در هکتار، بلوط بلند مازو 63/61 متر مکعب در هکتار، توسکا 41/81 متر مکعب در هکتار و سایر گونه ها 73/76 متر مکعب در هکتار بدست آمد.
عبدالرضا ناییجی تیمور رستمی شاهراجی
تحقیق حاضر به منظور بررسی خصوصیات کمی، کیفی و مورفولوژیکی سفیدپلت در مقایسه با توسکا ییلاقی و صنوبر دلتوئیدس انجام گردید. برای رسیدن به این هدف یک توده با مبداء طبیعی(سفید پلت) و یک توده جنگلکاری شده(توسکا ییلاقی و صنوبر دلتوئیدس) در طرح جنگلداری ایزده در شرق استان مازندران(شهرستان نور) انتخاب شد. خصوصیات کمی(قطر، ارتفاع، حجم، سطح مقطع و رویه زمینی) و کیفی(طول هرس، کیفیت تنه و طول تاج) و مورفولوژی برگ(طول برگ، طول دمبرگ، پهنای برگ، مساحت برگ و تعداد دندانه) بر پایه طرح آماری کاملاً تصادفی مورد سنجش قرار گرفت. در این مطالعه به طور تصادفی تعداد 50 اصله از هرگونه شمارش گردید. متوسط رویش سالیانه قطر و ارتفاع برای گونه های صنوبر دلتوئیدس، توسکا ییلاقی و سفید پلت به ترتیب 69/18، 85/14 و 13/10 سانتیمتر و 84/24، 44/19 و 75/20 متر محاسبه گردید. نتایج نشان داد که از نظر صفات کمی(قطربرابر سینه، ارتفاع، رویه زمینی و حجم) و همچنین طول هرس و طول تاج گونه صنوبر دلتوئیدس و از نقطه نظر خصوصیت ضریب قدکشیدگی گونه توسکا ییلاقی، نسبت به دو گونه دیگر دارای ارجحیت بوده است. از پایه های سفیدپلت، توسکا ییلاقی و صنوبر دلتوئیدس به ترتیب 34، 65 و 98 درصد دارای درجه کیفی یک بوده اند. از نظر خصوصیات مورفولوژی برگ نظیر طول برگ، مساحت برگ و تعداد دندانه گونه توسکا ییلاقی، طول دمبرگ و پهنای برگ، گونه صنوبر دلتوئیدس دارای بیشترین سهم به نسبت گونه های دیگر بوده است. مطالعه حاضر نشان داد که گونه سفیدپلت دارای کمترین رویش قطری(13/10 میلیمتر در سال) به نسبت دو گونه دیگر بوده است. کلید واژه: رویش قطری، مورفولوژی، سفیدپلت، توسکا ییلاقی، صنوبر دلتوئیدس، جنگلکاری، ایزده.
محبوبه محبی بیجارپس تیمور رستمی شاهراجی
در سیستم آگروفارستری اثرات متقابلی بین عوامل بوم شناختی و اقتصادی و بین مولفه های آن وجود دارد، لذا اهمیت پژوهش و رسیدن به یک مدیریت پایدار در آگروفارستری بیش از پیش نمایان می شود و روشهای آگروفارستری می تواند در اصلاح و بهبود زندگی جوامع روستایی و حفاظت از منابع طبیعی نقش اساسی ایفاء کند. تأمین نیازهای اقتصادی اجتماعی یکی از اهداف سیستم های آگروفارستری است. هدف این تحقیق، بررسی قابلیت روستاهای گیلان برای توسعه و ترویج آگروفارستری است. بدین منظور برای جمع آوری اطلاعات، روستای تمچال واقع در شهرستان آستانه اشرفیه و روستای نارنج بن پایین واقع در شهرستان لنگرود انتخاب شد و داده ها از روش پیمایش از طریق پرسشنامه ای و مصاحبه حضوری با کشاورزانی که به -صورت سنتی سیستم های آگروفارستری را اجرا می کردند، جمع آوری شد. متغیر های اجتماعی و اقتصادی مورد بررسی قرار گرفت. میزان درآمد بدست آمده از سیستم های مختلف مورد آزمون قرار گرفت. نتایج آزمون آنالیز واریانس نشان داد که اختلاف معنی داری بین درآمد خالص بدست آمده از سیستم تک کشتی (برنج) و سیستم های آگروفارستری (جنگل- زراعت) وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که متغیر درآمد خالص رابطه مثبت و معنی داری با متغیرهای سطح تحصیلات و سطح زمین و تعداد فرزندان در شهرستان آستانه اشرفیه و با متغیرهای سطح تحصیلات و سن در شهرستان لنگرود دارد. بنابراین، روش های مختلف استفاده از زمین نه تنها می تواند موجب تداوم منابع طبیعی شود، بلکه سبب توسعه اقتصاد روستایی نیز خواهد شد و همچنین در ایجاد اشتغال تأثیرگذار هستند.
رقیه بابایی سرولاتی تیمور رستمی شاهراجی
به منظور بررسی تاثیر هرس ریشه برقدرت ریشه زایی نهال بلندمازو در نهالستان صفرابسته استان گیلان در ماه های مرداد، شهریور و آبان در سال 1391، 300 اصله نهال در قالب طرح تصادفی سیستماتیک مورد مطالعه قرارگرفت. برای این منظور در هر ماه 50 اصله نهال در دو حالت خارج و داخل خاک هرس ریشه شده و50 اصله نهال به عنوان شاهد (بدون هرس) در نظر گرفته شد. در دی ماه 1391، متغیرهای ارتفاع، قطر یقه، وزن مرطوب و خشک ریشه و ساقه، حجم ریشه ،تعداد ریشه-های فرعی (قطر بیشتر از یک میلی متر) نهال ها اندازه گیری شد. نتایج حاصل از آنالیز واریانس داده ها در رابطه با ارتفاع نهال ها، وزن مرطوب ریشه و وزن مرطوب و خشک ساقه نشان داد که اختلاف معنی داری بین تیمارها و با تیمار شاهد در سطح احتمال 05/0 وجود دارد. همچنین نتایج آزمون کروسکال والیس در مورد وزن خشک ریشه و حجم ریشه نشان داد که اختلاف معنی دار بین تیمارها در سطح احتمال 05/0 وجود دارد درحالی که در مورد قطر یقه و تعداد ریشه های فرعی، هیچ گونه اختلاف معنی داری بین تیمارها دیده نشد.
محمد جواد شعبانیان تیمور رستمی شاهراجی
چکیده بررسی میزان موفقیت گونه های جنگلکاری شده در منطقه سلانسر رودبار و تاثیر آنها بر روی تنوع گونه های گیاهی یکی از طرحهای صیانت جنگلکاری استان گیلان طرح صیانت سلانسر در شهرستان رودبار است که از سال 1381 با مساحت جنگلکاری حدود 1300 هکتار تاکنون اجرا شده است. با توجه به اقلیم مدیترانه ای فراسرد کوهستانی که در سطح استان خاص این منطقه می باشد این تحقیق با هدف بررسی سازگاری گونه های کاشته شده و تاثیر آنها بر روی تنوع گونه های گیاهی انجام گرفت. بدین منظور ابتدا به روش تصادفی- سیستماتیک تعداد 60 قطعه نمونه 4 آری در دو قطعه جنگلکاری سلانسر، چاله سر و جنگل قرق مشخصه های رویش نهالها و تنوع اندازه گیری شدند و سپس برای تکمیل بررسیها چهار قطعه نمونه انتخابی از نهالهای کاشته شده هر یک با سطح تقریبی 5000 متر مربع بصورت 100% آمار برداری شدند.نتایج نشان داد که گونه کاج سیاه کالابر با مبدا بذر ترکیه با حداکثر زنده مانی و رویش متوسط قطر یقه سالیانه 2/13 میلیمتر و ارتفاعی سالیانه 5/26 سانتیمتر از وضعیت کاملا" مطلوبی برخوردار است. گونه های بلند مازو، پلت و توسکا ییلاقی در ردیف دوم قرار داشتند، به طوری که دو گونه توسکا ییلاقی و پلت از نظر رویشی و کیفیت وضعیت نامطلوبی داشتند. در بررسی تنوع گونه های گیاهی نتایج نشان داد که در لایه علفی بیشترین غنا در قطعه سلانسر، بیشترین یکنواختی در قطعه جنگل قرق وجود داشته اما از نظر شاخصهای تنوع شانون- وینر و سیمپسون تفاوت معنی داری نداشتند. در لایه درختچه ای همه شاخصها تفاوت معنی دار نداشتند. در لایه درختی در دو قطعه سلانسر و چاله سر، قطعه چاله سر با غنای مارگالف بیشتر بدلیل قرق موفق از نظر شاخص تنوع شانون- وینر، با مقدار بیشتر اختلاف معنی دار داشت.
سمیه آزرمی جواد ترکمن
درچنددهه اخیرافزایش جمعیت باعث تأثیرات نامطلوب و آلودگی های مختلف شده است. بهترین راه جهت کاهش این معضلات، ایجاد فضای سبز شهری می باشد. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر فضای سبز بر ارزش املاک با استفاده از روش هدونیک در شهر رشت می باشد. در این روش ارزش یک مکان با توجه به کیفیت محیط زیست اطراف آن سنجیده می شود.در این تحقیق تأثیر فاکتور های محیطی همانند فاصله از فضای سبز و فاکتور های اقتصادی نظیر قیمت زمین، زیربنای ساختمان، شرایط ملک و تعداد اتاق خواب و فاکتور های دیگر بر روی قیمت املاک با استفاده از روش قیمت گذاری هدونیک مورد بررسی قرار گرفت. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه استفاده شد. پایایی پرسشنامه ها ازطریق ضریب آلفای کرونباخ مشخص گردید. سپس با استفاده از آنالیز آماریpca مولفه های اساسی و موثر بر قیمت واحد سطح ساختمان تعیین شد. این متغیر ها شامل؛ قیمت زمین، فاصله از فضای سبز، جهت ملک، وضعیت ملک، تعداد اتاق خواب، زیر بنا و سونا جکوزی می باشد. در نهایت با استفاده از رگرسیون لجستیک، مدلی از متغیر های اقتصادی و محیطی ارائه گردید. نتایج نشان داد که رابطه بین قیمت املاک و فضای سبز معنی دار است. همچنین متغیر های اقتصادی دیگر نظیر قیمت زمین، فاصله از فضای سبز، جهت ملک، وضعیت ملک، تعداد اتاق خواب، سونا جکوزی و زیر بنا نیز در سطح معنی داری 5 درصد معنی دار شد. همچنین نتایج نشان داد که قیمت زمین و وضعیت ملک (مسکونی، تجاری) به ترتیب بیشترین و کمترین تاثیر را بر قیمت ساختمان داشتند.
آزاد میره کی گنداب تیمور رستمی شاهراجی
تنوع ژنتیکی درون گونه¬ای ناشی از تنوع جغرافیایی یکی از عوامل مهم در اصلاح درختان جنگلی است. بنابراین برای اصلاح هر یک از گونه¬های جنگلی که در جنگلکاری مورد استفاده قرار می¬گیرند، مطالعه میزان تنوع ژنتیکی و قابلیت تغییرپذیری آنها با شرایط زیستگاهی امری ضروری است. به همین منظور بذرهای بلند¬مازو از 9 نقطه استان گیلان جمع آوری شده و در خزانه کشت گردید. جنگلکاری با نهال¬های تولید شده در قالب طرح آماری بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار، در اراضی مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان گیلان انجام شد. مشخصه¬های رویشی (قطر و ارتفاع)، زنده¬مانی، چندرشدی و برخی خصوصیات مورفولوژی برگ درختان مورد بررسی قرارگرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل¬ها نشان داد که هیچ گونه اختلاف معنی¬داری بین عملکرد پرونانس¬ها از لحاظ ویژگی¬های مورد بررسی وجود ندارد. بنابر¬این هیچ گونه محدودیتی برای انتخاب مکان¬های بذرگیری از درختان بلندمازو در دامنه ارتفاعی100 تا 600 متر به منظور جنگلکاری در اراضی جلگه¬ای استان گیلان به شرط انتخاب پایه-های مناسب و با کیفیت جهت تولید نهال و جنگلکاری وجود نخواهد داشت.
راهله استادهاشمی تیمور رستمی شاهراجی
تحقیق حاضر به بررسی توسعه پایدار جنگلکاری ها با در نظر گرفتن معیارهای اکولوژیکی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی و اهداف مختلف (حداکثر موجودی کربن، حداکثر ارزش سود خالص و حداکثر اشتغال زایی) به طور همزمان پرداخته و با استفاده از روش های ریاضی تصمیم گیری با معیارهای چندگانه (برنامه ریزی آرمانی و تحلیل سلسله مراتبی)، مناسب ترین ترکیب گونه ای با سطوح مشخص را معرفی کرد به طوری که بتوان به تمامی اهداف در یک زمان دست یافت. منطقه مورد مطالعه شهرستان آستارا بود که از دو حوزه آبخیز آستاراچای و لوندویل با مساحت 43791 هکتار تشکیل شده است. گونه های مورد مطالعه شامل توسکای ییلاقی (alnus subcordata)، بلندمازو (quercus castaneifolia)، نمدار (tilia begonifolia)، گیلاس وحشی (prunus avium)، پلت (acer insigne))، زبان گنجشک ( fraxinus excelsior)، کاج سیاه pinus nigra)) و کاج تدا(pinus taeda) بود. ابتدا ارزیابی توان اکولوژیکی با استفاده از مدل اکولوژیکی مخدوم انجام شد و آمایش منطقه از نظر تعیین سطوح مناسب برای جنگلکاری به عنوان یکی از معیارهای مورد بررسی با استفاده از gisانجام شد و با درنظر گرفتن نیازهای اکولوژیکی گونه ها، سطوح با قابلیت جنگلکاری برای هر گونه مشخص شد. همچنین میزان موجودی کربن، ارزش خالص فعلی چوب سرپا و تعداد نیروی کار لازم به ازاء هر هکتار جنگلکاری برای گونه های مختلف محاسبه شدند. در ادمه برای بررسی تمام اهداف به طور همزمان از برنامه ریزی آرمانی استفاده شد. توابع هدف و محدودیت های هدف با ضرایب و وزن های مختلف در قالب 4 مدل، تعریف و حل شدند. در نهایت با بررسی کلیه نتایج به دست آمده از حل مدل های مختلف، مدل1 با اهمیت نسبی یکسان برای تمامی اهداف شامل سطح با قابلیت جنگلکاری برای گونه پلت با 810 هکتار، گونه کاج سیاه با 110 هکتار، گونه توسکای ییلاقی با 348 هکتار، گونه بلندمازو با 149 هکتار، گونه نمدار با 165 هکتار،کاج تدا با 235 هکتار و حذف گونه ون، مطلوب شناخته شد که در مقایسه با مدل اکولوژیکی مخدوم میزان کربن، ارزش خالص فعلی سود و تعداد نیروی کار در هکتار بیشتری به دست آمد.
زهره محمدی سلیمان محمدی لیمایی
امروزه اهمیت جنگل¬کاری از چنان جایگاهی برخوردار شده است که سطح جنگل¬کاری سالیانه در هر کشوری را می¬توان معیاری برای ارزیابی توسعه یافتگی آن کشور تلقی نمود. با توجه به اهمیت جنگل¬کاری و نقش آن در ابعاد مختلف ضرورت اقدام به جنگل¬کاری در کشور از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از این پژوهش تعیین گونه مناسب جهت جنگل¬کاری در سری 2 ناحیه شفارود استان گیلان با استفاده از مدل برنامه¬ریزی خطی می¬باشد. ابتدا گونه¬های مناسب براساس شرایط اکولوژیکی )نوع خاک( تعیین شدند. سپس مساحت جنگل¬کاری برای گونه¬های پیشنهادی براساس خصوصیات اکولوژیکی مشخص گردید. داده¬هایی از قبیل متوسط رویش سالیانه، تعداد کارگر برای جنگل¬کاری، هزینه جنگل¬کاری جمع آوری شدند. گونه¬های مناسب بر اساس شرایط اکولوژیکی زبان گنجشک، توسکای قشلاقی، پلت، بلندمازو، دارتالاب بودند. مدل برنامه¬ریزی خطی و دو مدل برنامه ریزی عدد صحیح براساس داده¬های جمع آوری شده طراحی گردید و توسط نرم افزار lingo معادله برنامه ریزی خطی حل شد. مدل (1) برنامه¬ریزی عدد صحیح زمانی¬که شرایط اکولوژیکی یکسان نیست و گروه بندی صورت گرفته است، گروه (1) گونه پلت و زبان گنجشک و گروه (2) دارتالاب، بلندمازو و توسکای قشلاقی می¬باشد و مدل (2) زمانی¬که شرایط اکولوژیکی یکسان در نظر گرفته شده و همه گونه¬ها با هم لحاظ شده¬اند. نتایج مدل برنامه ریزی خطی نشان داد که گونه های دارتالاب و پلت برای جنگل¬کاری مناسب هستند و بالاترین قیمت سایه ای را دارد. این بدین معناست که اگر مدیران جنگل بتوانند میزان مساحت این گونه¬ها را افزایش دهند به بیشترین میزان سود خالص فعلی دست خواهند یافت. نتایج حاصل از مدل (1) برنامه ریزی عدد صحیح نشان داد که در گروه (1) پلت و در گروه (2) دارتالاب بیشترین ارزش خالص فعلی دارند. نتایج مدل (2) برنامه ریزی عدد صحیح نشان داد که گونه دارتالاب بیشترین ارزش خالص فعلی را دارد.
فاطمه حسن زاده تیمور رستمی شاهراجی
بهره برداری از محصولات غیر چوبی جنگلها، از دیرباز مورد توجه انسانها بوده به طوری که امروزه نقش های بسیار مهم اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی در کشورهای دارای اکوسیستم های جنگلی ایجاد نموده است. اهمیتی که این محصولات در تهیه غذا، دارو، مواد بهداشتی و صنعتی دارند، موجب شده سالانه مقادیر زیادی از این محصولات از جنگلها تهیه شده و به بازارهای محلی، ملی و بین المللی وارد شود و از این طریق درآمد قابل توجهی عاید ساکنان منطقه گردد. در تحقیق حاضر، ضمن شناساندن سیاه گیله(vaccinium arctostaphylos) به عنوان یکی از محصولات غیر چوبی جنگلهای شمال ایران، ارزش اقتصادی این محصول، محاسبه و مورد بررسی قرار گرفت. جمع آوری داده های مورد نیاز برای انجام محاسبات اقتصادی چوب و سیاه گیله در منطقه مورد مطالعه(در سال 1392)، در دو مرحله(آماربرداری و پرسشنامه) انجام گرفت. به منظور تعیین درصد حضور سیاه گیله و میانگین مقدار تولید میوه در هکتار، آماربرداری(به روش تصادفی سیستماتیک با ابعاد شبکه 200×150 و قطعات نمونه دایره ای شکل) در مجموع 33 قطعه نمونه و سطح 100هکتار از دو پارسل انتخابی سری 3 ناو اسالم انجام گرفت. در هر قطعه نمونه ضمن شمارش تمامی پایه های سیاه گیله و تعیین درصد پایه های دارای میوه ، 3 پایه سیاه گیله انتخاب و میوه آنها جمع آوری و توزین شد. از طریق پرسشنامه ای که بصورت حضوری از مردم روستای متش واقع در منطقه طرح و فروشندگان گیاهان دارویی در شهرهای مختلف انجام گرفت، داده های قیمت میوه سیاه گیله طی دوره 10 ساله(1383 تا 1392) بدست آمد. داده های مربوط به قیمت چوب و هزینه های متغیر بهره برداری نیز از آمار شرکت شفارود استخراج گردید. نتایج نشان داد که مردم منطقه بخشی از درآمد سالیانه خود را از محل خرید و فروش سیاه گیله بدست می آورند. همچنین با تحلیل داده ها در نرم افزار microsoft office excel، تعداد پایه سیاه گیله در هکتار برابر با 5275 پایه و مقدار تولید میوه در هکتار برابر با 57/119 کیلوگرم بدست آمد. همچنین مقایسه درآمدهای خالص حاصل از برداشت چوب و سیاه گیله در یک دوره نامتناهی نشان داد که ارزش خالص فعلی سیاه گیله(930،428،125 ریال) بیشتر از ارزش خالص فعلی چوب (119،754،721 ریال) می باشد.
رحیم کوه نشین لیلی تیمور رستمی شاهراجی
با توجه به اهمیت و ارزش اقتصادی محصولات غیرچوبی جنگل، بدون تردید در صورت تدوین روشهای درست بهره برداری از این منابع که با حضور مردم انجام گیرد تولید و استمرار این فرآورده ها را تضمین خواهد کرد همچنین برای مردم به علت آنکه منبع درآمد مستمری برای آنان خواهد بود، تعلق خاطری به وجود خواهد آورد که در نهایت منجر به حفاظت مستمر منبع تولید(جنگلها) خواهد شد، انجام این اصل بدون شناخت ویژگی های کمی و کیفی این منابع و چگونگی به فعل در آوردن آن امکان پذیر نخواهد بود. لذا با هدف بررسی ارزش اقتصادی محصولات فرعی جنگل «تحت عنوان دوشاب حاصل از میوه درخت خرمندی در شرق گیلان شهرستان لنگرود، حوزه آبخیز 26 کوره رود در پارسل211» از طریق بررسی های میدانی و برداشت های صحرایی24درخت دارای میوه انتخاب و پس از برداشت، جمع آوری و پخت میوه، دوشاب استخراج شد و سپس مقدار تولید دوشاب و سود حاصل از آن در هر هکتار برآورد گردید. سپس با استفاده از پرسشنامه « به صورت مشارکتی و مصاحبه ای»، از اهالی منطقه، اطلاعاتی نظیر نحوه بهره برداری میوه، نوع مصرف و فروش،... به دست آمد و نتایج نشان داد که درمقایسه درآمدهای خالص حاصل از برداشت چوب ودوشاب در یک دوره نامتناهی، ارزش خالص فعلی دوشاب(235319454ریال)بیشتر از ارزش خالص فعلی چوب (24320370ریال)می باشد.
ابوذر حیدری تیمور رستمی شاهراجی
ترسیب کربن اتمسفری در اندام های گیاهی و خاک های تحت آن، از ساز و کارهای مقابله با معضل گرمایش زمین است. این مطالعه به منظور بررسی ترسیب کربن در ساختار زیتوده و خاک تحت کشت صنوبر کبوده در استان چهارمحال و بختیاری صورت گرفت.. بدین منظور ابتدا چهار قطعه ی یک هکتاری صنوبر کاری شده با گونه ی کبوده (populous alba) با فواصل کاشت مختلف (5/0×5/،1×1، 2×2 و 4×4 متر ) در بخش بلداجی و روستای کران از توابع شهرستان های بروجن و فارسان در استان چهار محال و بختیاری انتخاب شد. قطر و ارتفاع درختان در چهار منطقه مورد اندازه گیری قرار گرفت و در هر منطقه تعداد 10 اصله درخت و درمجموع 40 درخت جهت قطع انتخاب شد. درختان انتخاب شده قطع شدند و به تفکیک تنه اصلی، شاخه، سرشاخه و برگ در محل عرصه توزین شدند همچنین از اندام مختلف هر درخت، نمونه هایی گرفته و به آزمایشگاه منتقل شد. این نمونه ها پس از خشک شدن در دمای 80 درجه سانتی گراد ، با ترازوی دیجیتالی با دقت 001/0 گرم توزین گردید و با استفاده از تناسب وزن خشک هر یک از اندام های درخت محاسبه شد پس از نمونه گیری و با روش احتراق در کوره الکتریکی کربن اندوخته شده در بایوماس این گونه بدست آمد .نتایج نشان داد با افزایش فاصله کاشت از میزان ترسیب کربن کاسته و بر قطر درختان افزوده میشود به طوری که بیشترین میزان ترسیب کربن در سطح با 465/226 تن در هکتار مربوط به فاصله کاشت 5/0×5/0 است. همچنین از هر منطقه تعداد 10 نمونه ترکیبی خاک از اعماق 0 تا 15 و 15 تا 30 سانتیمتری برداشت شد. میزان ترسیب کربن در خاک به روش والکی- بلاک به دست آمد . نتایج نشان داد افزایش فاصله کاشت صنوبر باعث کاهش 50 درصدی در میزان ترسیب کربن در خاک تحت آن می شود به طوری که در خاک توده های نیم و یک متری به ترتیب 560/79 و 327/76 و در تراکم پایین 326/40 تن در هکتار کربن ترسیب گردیده است. همچنین در فاصل کاشت بیشتر از کیفیت تنه ی درختان کاسته میشود . معادلات آلومتریک این گونه نیزبه دست آمد که بهترین معادلات با ضریب همبستگی بالا (بیش از85/0) مربوط به متغیر مستقل قطر برابر سینه بود.
زهرا احمدی تیمور رستمی شاهراجی
چکیده ندارد.
سمانه شفیعی تیمور رستمی شاهراجی
چکیده ندارد.
فرنوش هاشم پور تیمور رستمی شاهراجی
چکیده ندارد.
افشین یگانه فر تیمور رستمی شاهراجی
چکیده ندارد.